بررسی تطبیقی مضمون «خداآفرینی» در شعر ادونیس و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه های مشترک فرهنگی، اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی و نشر تفکرات فلسفی غرب در برهه ای از تاریخ معاصر ایران و جهان عرب سبب به وجود آمدن مضامین مشترکی در شعر معاصر فارسی و عربی شده است. یکی از این مضامین مشترک، مضمونی به نام «خداآفرینی» یا «خلقُ الإله» است که تحت تأثیر یکی از اندیشه های بنیادین فلسفه غرب (غیاب خدا) شکل گرفته است. در این مقاله تحلیلی تطبیقی، ضمن ریشه یابی مضمون خداآفرینی در اندیشه و فلسفه غرب، به بررسی و تطبیق این مفهوم در شعر دو شاعر برجسته معاصر ایران و جهان عرب، یعنی شاملو و ادونیس، پرداخته شده است تا ریشه های اثرپذیری دو شاعر از آبشخور مشترک ادبیات غرب بازشناسی شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که عقاید فلاسفه ای چون نیچه و سارتر، حاکی از تأثیرپذیری مستقیم آنها از آثار این دو فیلسوف مشهور غربی، به ویژه کتاب های ادبی- فلسفی: حکمت شادان، چنین گفت زرتشت و شیطان و خدا است. در این میان، ادونیس هم از آثار نیچه هم سارتر تأثیر پذیرفته، اما شاملو بیشتر به سارتر گرایش داشته است. دیگر آنکه این مضمون در شعر ادونیس یک مضمون مقطعی و گذراست که در دفتر أغانی مهیار الدمشقی دیده می شود؛ اما شاملو در بیشتر دفترهای شعری اش از این مضمون استفاده کرده است.