فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۸۹ مورد.
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
337 - 368
حوزههای تخصصی:
گویشهای ایرانی علاوه بر برخورداری از ساختواژه های مشترک با زبان فارسی، از ساختواژه های ویژه ای نیز برخوردارند. ساختواژه های مشترک، واژه هایی تولید می نمایند که علاوه بر معنای رایج در فارسی، کاربرد گویشی نیز دارند. می توان از این معانی و کاربردهای گویشی جهت گسترش حوزه معنایی واژه ها در متون نظم و نثر و مکالمه های روزانه فارسی استفاده کرد. ساختواژه های اختصاصی علاوه بر تولید واژگان گویشی، توانایی تولید واژه در زبان فارسی را نیز دارند و می توانند مورد توجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی واقع شوند. بسیاری از واژه های گویشی را می توان برای تقویت دستگاه واژگانی فارسی وارد این زبان نمود. هدف از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده، بررسی تطبیقی ساختواژه تاتی (گونه جیرنده عمارلو) و فارسی در دو مقوله اسم و صفت بر اساس نظریه مقوله و میزان، و یافتن واژه ها و ساختواژه های گویشی مناسب جهت ورود به زبان فارسی و تقویت دستگاه واژگانی آن است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که بسیاری از واژه های تاتی توان انطباق بالایی با دستگاه آوایی زبان فارسی دارند و می توانند به طور مستقیم وارد زبان فارسی شوند. واژه های تاتی دیگری هم که بار معنایی و رسانگی کلام خوبی دارند، اما از تطابق کمتری با دستگاه آوایی زبان فارسی برخوردارند، می توانند به صورت «فارسی شده»، یعنی منطبق شده با دستگاه آوایی زبان فارسی (با تغییرات آوایی یا نحوی اندک)، و یا به صورت ترجمه وارد زبان رسمی شوند و بر گسترش دستگاه واژگانی آن بیفزایند. پیشنهاد ورود بیش از هفتاد واژه، عبارت و اصطلاح تاتی به زبان فارسی نتیجه بررسی های این پژوهش است.
بررسی نسبت میان امکان فقری و امکان ذاتی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
183 - 202
حوزههای تخصصی:
«امکان فقری» از نوآوری های صدرالمتالهین شیرازی در باب مفهوم «امکان» است و حقیقت آن را به گونه ای متفاوت شناسانده است. از میان حکیمان صدرائی، آیت الله جوادی آملی معتقد است نظریه امکان فقری، در تنافی و تضاد با «امکان ذاتی» قرار داشته بلکه اساسا بساط «ماهیت» را برمی چیند و مجالی برای امکان ذاتی باقی نمی گذارد. در مقابل برخی از محققان، با ارجاع به علامه طباطبایی، معتقدند امکان فقری، امتداد و تعمیق امکان ذاتی است و این دو با هم سر ناسازگاری ندارند. بر این اساس، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش اصلی است که آیا پایبندی به نظریه امکان فقری نافی صدق انگاره امکان ذاتی است؟ اگر چنین است این تنافی و ناسازگاری چگونه تبیین می شود؟این پژوهش از نوع مطالعه بنیادین است که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا و با جست وجوی داده های مرتبط با هدف و سؤال اصلی تحقیق، ابتدا امکان ماهوی را تقریر و سپس تبیینی از امکان فقریِ ملاصدرا ارائه می کند. در ادامه با استناد به تعابیر آیت الله جوادی آملی، به توضیح و تشریح نظریه ایشان پرداخته و استدلال مخالفان ایشان مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. این پژوهش در پایان، با تایید و تاکید بر درستی نظریه آیت الله جوادی آملی و اشاره به برخی از لوازم این دیدگاه، نتیجه می گیرد که سازگاری میان امکان فقری و امکان ذاتی منتفی است؛ چرا که با تثبیت امکان فقری، ماهیات هویت و تذوّت خود را از دست می دهند و به تعبیر آیت الله جوادی آملی، ماهیت از فرهنگ نامه فلسفی مرخص شده، به موزه معرفت باستانی می رود.
طراحی الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی برای سازمان های دولتی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، حکمرانی متعالی به عنوان یکی از روش های حکمرانی با الهام از اصول دینی و با تأکید بر اصل خدمتگزاری در جامعه مورد توجه قرار گرفته است. دولت خدمتگزار در کارآمدی سازمان های دولتی و کسب رضایت ارباب رجوع نقش زیادی داشته است اگر سازمان ها بتوانند عوامل اجرایی خود را با اصول دولت خدمتگزار بر مبنای حکمرانی متعالی طراحی نمایند کارایی آنها دوچندان افزایش خواهد یافت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی در سازمان های بخش دولتی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش کیفی می باشد و در تحلیل داده ها از روش داده بنیاد و کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با خبرگان تا رسیدن به مرحله اشباع نظری استفاده شده است حجم نمونه که شامل پانل خبرگان می باشد، به تعداد 15 نفر از متخصصین آشنا به موضوع در دو بخش خبرگان علمی و اجرایی انتخاب شدند و با طی کردن مراحل اجرایی مطالعات کتابخانه ای، تدوین نظری مطالعه، انجام مصاحبه با خبرگان، تحلیل داده ها و طی سه مرحله کدگذاری، سرانجام مدل نهایی تحقیق با استفاده از روش اشتراوس و کوربین طراحی گردید. نتایج کدگذاری ها منجر به استخراج 287 کد باز، 46 کد محوری و 11 کد انتخابی گردید. در ادامه عوامل مالی-اقتصادی و عوامل ارتباطی به عنوان عوامل زمینه ای، عوامل سیاسی-قانونی و ارتباط با مشتری به عنوان عوامل علی، عوامل منابع انسانی به عنوان عوامل مداخله گر، عوامل فناوری و تصمیم گیری به عنوان راهبرد و عوامل سازمانی، مدیریتی و فرهنگی-اجتماعی به عنوان پیامدهای الگوی سازمانی دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی انتخاب شدند عوامل اخلاقی به دلیل تکرار در مصاحبه ها به عنوان مقوله محوری دولت خدمتگزار مبتنی بر حکمرانی متعالی انتخاب گردید.
تحلیل کارآفرینی محور کتاب های درسی ابتدایی بر پایه روش ترکیبی تحلیل محتوا و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
49 - 70
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه کتب درسی پایه پنجم ابتدایی به پرورش ویژگی های کارآفرینانه دانش آموزان انجام شد. این مطالعه با رویکرد آمیخته، کاربردی و توصیفی-پیمایشی طراحی شد. در بخش کیفی، از تحلیل محتوای عرفی برای شناسایی مؤلفه های کارآفرینی در کتب درسی استفاده شد و در بخش کمی، تکنیک آنتروپی شانون برای اولویت بندی این مؤلفه ها به کار رفت. داده ها با استفاده از نرم افزار اکسل نسخه 2013 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کتب پایه پنجم به مؤلفه های کارآفرینی شامل خلاقیت و نوآوری، انگیزه پیشرفت، ریسک پذیری، مسئولیت پذیری، تحمل ابهام، استقلال طلبی و مرکز کنترل درونی توجه دارند. با این حال، تفاوت هایی در میزان توجه به این مؤلفه ها در کتاب های مختلف مشاهده شد. کتاب های ریاضی و علوم بیشترین توجه را به کارآفرینی داشتند، در حالی که کتاب های قرآن و نگارش کمترین توجه را نشان دادند. همچنین، مؤلفه های خلاقیت و نوآوری، استقلال طلبی و تحمل ابهام بیش از سایر مؤلفه ها مورد تأکید قرار گرفتند، در حالی که انگیزه پیشرفت، مرکز کنترل درونی و ریسک پذیری کمتر مورد توجه بودند. با توجه به اهمیت آماده سازی دانش آموزان برای بازار کار و ضرورت ترویج کارآفرینی، این پژوهش پیشنهاد می دهد که نظام آموزش و پرورش با رویکردی کارآفرینانه بازطراحی شود. این رهیافت مستلزم بازنگری محتوای برنامه های درسی و غیر درسی با تأکید بر پرورش ویژگی های کارآفرینانه است تا دانش آموزان برای آینده ای خلاق و مستقل آماده شوند.
هنر، آینه ای برای رصد هویت: گفت وگوی جهانبخش امیربیگی با زهرا حبیبی خسروشاهی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
82 - 86
حوزههای تخصصی:
زهرا حبیبی خسروشاهی از هنرمندان معاصر است که در آثارش مرز میان فرم و مفهوم، بدن و ذهن، روایت و سکوت را با استفاده از آثار هنری بازی مآبانه به چالش می کشد. نمایشگاه اخیر او، مجموعه ای از حجم ، چاپ و ویدیو بود که در فضایی میان بازی و بازنمایی، نگاهی رادیکال به هویت، بدن، تکرار و نظارت داشت. در این گفت وگو، از خلال چند قطعه کلیدی از نمایشگاه او، وارد فضای ذهنی اش شدیم تا نگاهی عمیق تر به دغدغه های پنهان و پیدای این هنرمند داشته باشیم.
التنظیم القانون للمصرف الجسری دراسه فی قانون المصارف العراقی رقم 94 لسنه 2004
حوزههای تخصصی:
إفلاس البنوک هو أحد التهدیدات التجاریه الحالیه. تتمتع البنوک بتأثیر کبیر على الاقتصاد الوطنی والدولی بسبب وجود رؤوس أموال کبیره وعلاقات مع العدید من الجهات التجاریه، وبالتالی إذا حدث توقف فی نشاطها فإن ذلک سیکون له آثار سلبیه على الاقتصاد. ولذلک یبحث المشرّعون عن سبل إعاده تأهیل البنوک المتوقفه لمنع إفلاسها، وإنشاء بنک جسری هو أحد وسائل منع الإفلاس وتصفیه البنوک. تبنّى المشرّع العراقی نظام المصرف الجسری ونص علیه فی قانون المصارف العراقی رقم (94) لسنه 2004 . ولکن المشرع لم یقدم تعریفاً لهذا البنک، لذا وجب تعریف هذا البنک تعریفاً دقیقاً وتحدید أحکامه وآثاره القانونیه. لذلک سنسعى فی هذا البحث للإجابه على هذا السؤال: ما هی طبیعه البنک الجسری بالضبط وما هی أحکامه وآثاره فی النظام القانونی العراقی؟ وفی هذا المقال الذی کُتب بالمنهج الوصفی والتحلیلی والمکتبی توصلنا إلى النتائج التالیه: المصرف الجسری مصرف مؤقت ذا طبیعه استثنائیه قانونیه یحل محل المصرف المتعثر أو الخاضع للوصایه بأهداف وإداره جدیده، وتکون وظیفته الأساسیه عبور المصرف القدیم مرحله التعثر والاضطرابات وتهیئته والبحث عن مشتر راغب، ویمتاز هذا المصرف بأنه مملوک للدوله وأنه ذا طبیعه مؤقته ومستثنى من رأس المال الذی یتطلبه القانون، وأنه مصرف وسیط یهدف إلى تصحیح مسار المصرف المتعثر وتهیئته إلى مشتر راغب، حیث یقوم البنک المرکزی بتأسیسه وإصدار الترخیص المصرفی له لمزاوله نشاطه وأعماله المصرفیه.
نقطه تلاقی پارادایم ذهنی و عینی در شروع به قتل عمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشواری های تشخیص شروع به قتل عمدی، یافتن نقطه آغازینِ اقدامی است که از سویی مبیّن اراده قطعی فرد بر ارتکاب قتل و از سوی دیگر تطبیق آن رفتار با چارچوبِ قانونی باشد. برای حل این معمّا دو الگوی عینی و ذهنی مطرح است. در الگوی عینی مرتکب با عبور از اقدامات مقدماتی، رکن مادی جرم را آغاز می کند. در مقابل، الگوی ذهنی داشتنِ قصدِ سوء را نیز برنمی تابد و شروع به اجرا، توسل به افعالی است که نشان گر اراده قطعی فاعل بر ارتکاب جرم باشد. در نقطه تلاقی این الگوها، افعالی شروع به اجرا به شمار می آیند که با نتیجه مجرمانه رابطه علیّ داشته باشند، به این ترتیب بینِ صرفِ قصد و افعال بعیده و اقدام عملی به ستاندن جان دیگری باید قائل به تفکیک شد. در این پژوهش آستانه شروع به قتل عمدی، همچنین لزوم برگزیدنِ رویه ای واحد در محاکم قضایی، به شیوه توصیفی بررسی گردید.
Translations of Portfolio: A Genetic Reading of Ralph Waldo Emerson’s “Song of Seid Nimetollah of Kuhistan”(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۳
60 - 71
حوزههای تخصصی:
This article looks at Ralph Waldo Emerson’s translation of a poem by Shah Nimatullah Wali, “Song of Seid Nimetollah of Kuhistan,” and through a genetic reading of its avant-texts demonstrates, firstly, how despite its pretense to faithfulness, the translation is affected by Emerson’s prior knowledge of the original culture. It will also demonstrate how the translation provides Emerson with a space to express his concerns in disguise of a translator. That is to say, through conscious and unconscious manipulation of the original text and introduction of the translation as an emblem of the foreign culture, Emerson affirms and naturalizes his own ideological position. This article also attempts to demonstrate how through the translation Emerson is identifying with the speaker, “leaving” his identity, and temporarily experiencing the moment of trance a dervish describes. In order to achieve these, this article benefits from Lawrence Venuti’s “hermeneutic model of translation” and Branka Arsic’s idea of “leaving.”
مقایسه اثربخشی درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانگری مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و بدریخت انگاری بدنی در زنان دارای تجربه ترومای کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (تیر) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۸
۲۰۹-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: رویدادهای تروماتیک کودکی یک نگرانی عمده برای سلامت عمومی است و مطابق با نتایج مطالعات ریشه بسیاری از مشکلات روانی مانند افسردگی و بدریخت انگاری بدنی است. با بررسی ادبیات موجود در این حوزه تاکنون اثر درمان های مختلفی بر افراد دارای تجربه ترومای کودکی بررسی شده است ولی هیچ مطالعه ای به مقایسه درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نپرداخته است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های افسردگی و بدریخت انگاری بدنی در زنان دارای تجربه ترومای کودکی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون باگروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای تجربه ترومای کودکی مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر لاهیجان در سال 1402 بود. از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر انتخاب شدند و در 2 گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 20 نفر) گمارش شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی (بک، 1996)، بدریخت انگاری بدنی (فیلیپس و همکاران، 1997) و ترومای کودکی (برنستاین و همکاران، 2003) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 25 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله بر نشانه های افسردگی و بدریخت انگاری بدنی اثربخش و در مرحله پیگیری اثر درمان پایدار بود (001/0 >P). همچنین نتایج نشان داد درمان سیستم خانواده درونی بر نشانه های افسردگی اثربخشی بیشتری دارد (001/0 >P). همچنین نتایج نشان داد بین درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بدریخت انگاری بدنی تفاوتی وجود ندارد (001/0 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان از درمان سیستم خانواده درونی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان درمانی مؤثر در بهبود نشانه های افسردگی و بدریخت انگاری بدنی افراد دارای تروما استفاده نمود.
بررسی نظریه «وجود به مثابه فعل» و رابطهآن با «ماهیت» در فلسفه توماس آکوئیناس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
200 - 225
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دیدگاه توماس با روش توصیفی - تحلیلی، درباره وجود و رابطه آن با ماهیت که به صورت پراکنده در آثار پرشمارش آمده است، در سه ساحت ترکیب، تمایز و عروض بررسی می شود. در طول فلسفه قرون وسطی، مناقشات فراوانی درباره نحوه ارتباط وجود با ماهیت مطرح شده است. در فلسفه آکوئیناس، وجود [3] اهمیت ویژه ای دارد. نزد وی وجود فعلیت تمام فعلیت ها و کمال تمام کمالات است؛ ازاین رو وی اصطلاح فعل وجودی [4] را برای بیان جایگاه بنیادین وجود، در نظام فلسفی خویش به کار برده است. بر این اساس، آکوئیناس تحت تأثیر اسلافی چون ابن سینا معتقد است که همه مخلوقات کنار انواع ترکیب، از وجود و ماهیت نیز مرکب هستند و این ترکیب تنها امر ذهنی نیست، بلکه ترکیب از دو مؤلفه ای است که ذاتی ساختار مابعدالطبیعی موجود بالفعل است. آکوئیناس افزون بر ترکیب، برهان های پرشماری در اثبات تمایز مابعدالطبیعی وجود و ماهیت اقامه کرده است؛ اما در عین حال، عروض وجود بر ماهیت را رد کرده است. تمییز میان سه ساحت ترکیب، تمایز و عروض، و چگونگی پذیرش ترکیب، تمایز و رد عروض وجود بر ماهیت در فلسفه توماس آکوئیناس، مسئله این مقاله است.
مقایسه مصرف انرژی ساختمان تحت تاثیر تغییرات اقلیمی در شهرهای مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
440 - 420
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی چالش های مهمی برای مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی در سراسر جهان ایجاد می کنند. هدف این مقاله بررسی تاثیر تغییرات اقلیمی بر مصرف انرژی ساختمان های مسکونی طی هفتاد سال آینده در شهرهای مختلف ایران می باشد. در این راستا، داده های اقلیمی شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و کرمانشاه با استفاده از نرم افزار Meteonorm 8 برای هفتاد سال آینده بر اساس داده-های اقلیمی ده ساله موجود تولید شد. پس از شناسایی تیپ غالب ساختمان های مسکونی در ایران، یک نمونه انتخاب و شبیه سازی های انرژی با استفاده از نرم افزارDesign Builder 7.0.0.096 برای پنج شهر مذکور در سال های 2030، 2060 و 2090 انجام شد. نتایج نشان داد که طی سال های آینده، انرژی سرمایشی موردنیاز ساختمان در تمامی شهرها افزایش خواهدیافت. از میان پنج شهر مطالعه شده، بیشترین تغییرات انرژی گرمایشی سالانه در شهر تهران مشاهده گردید. در این شهر مقدار انرژی گرمایشی در سال 2060 و 2090 نسبت به سال 2030 به ترتیب به میزان 37 درصد و 64/66 درصد کاهش خواهدیافت. بیشترین افزایش انرژی سرمایشی سالانه در شهر تبریز مشاهده گردید؛ به طوریکه در طی سه دهه اول، انرژی سرمایشی سالانه به میزان 53/37 درصد و در سه دهه دوم به میزان 43/75 درصد افزایش خواهد یافت. در مجموع مقدار تغییرات انرژی سرمایشی سالانه در این پنج شهر تا سال 2060 در بازه 53/37- 36/21 درصد و تا سال 2090 در بازه 43/75- 14/44 درصد خواهد بود. بیشترین انرژی مصرفی سالانه در شهر تبریز، کمترین آن در شهر کرمانشاه، بالاترین مقادیر انرژی گرمایشی مصرفی متعلق به شهر تبریز و بالاترین انرژی سرمایشی سالانه مربوط به شهر تهران می باشد. همچنین بالاترین مقادیر گاز دی اکسیدکربن منتشر شده در طی سال های 2030، 2060 و 2090 مربوط به شهر تهران و بیشترین افزایش انتشار این گاز در طی هفتاد سال آینده مربوط به شهر اصفهان می باشد.
تحلیل انتقادی تعارض میان فایده گرایی و شهودات اخلاقی با اتکا به یافته های علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
93 - 116
حوزههای تخصصی:
فایده گرایی، به عنوان یکی از مشهورترین نظریه ها در اخلاق هنجاری در دهه های اخیر، با شعار و آرمان «نیل به بیشترین سود برای بیشترین افراد»، در معرض اشکالات و ایرادات فلسفی بسیار بوده است. مخالفان این نظریه و رویکرد، نقدهای گوناگونی بر آن وارد ساخته اند که از میان آنها، «تعارض فایده گرایی با شهودات اخلاقی» در زمینه های عدالت توزیعی و حقوق بنیادین انسان ها، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. فایده گرایان در پاسخ به این اشکال، گاه بازتفسیر «شهودات اخلاقی» را مهم دانسته و مطالبه کرده اند و گاه حجیت ذاتی شهودات اخلاقی را زیر سؤال برده اند. این پژوهش مدعی است که با استناد به نویافته های علوم شناختی، می توان صورتبندی جدیدی از مسئله ارائه داد و پاسخ های تازه ای به این اشکالات داد. روش تحقیق این نوشتار، مبتنی بر توصیف و تحلیل پژوهش های علوم شناختی در حوزه روان شناسی اخلاق است. پاسخ های ارائه شده در سه بخش اصلی تنظیم شده اند: ۱. با تفکیک فرآیندهای شهودی (سریع و ناخودآگاه) و استدلالی (کُند و آگاهانه)، می توان نشان داد که ترجیح نتایج هر یک از این دو مسیر، بدون دلیل مرجّح، ناموجّه خواهد بود؛ ۲. بر اساس نظریه یگانگی قواعد اکتشافی و شهودات اخلاقی، ترجیح شهودات اخلاقی بر فرآیندهای استدلالی، فاقد توجیه منطقی است؛ زیرا شهودات نیز خود متکی بر قواعد ومکانیسم های اکتشافیِ شناختی هستند؛ ۳. اگر صرف وجود شهودات اخلاقی را دلیلی بر اعتبار نظریه های همسو با آنها بدانیم، در این صورت، با ارائه شهود فایده گرایانه، استدلال طرفداران تعارض فایده گرایی و شهودات اخلاقی خنثی خواهد شد.
بررسی رابطه بین طراحی محیط شهری، کیفیت محیطی و روان شناختی فردی با بروز رفتارهای وندالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱
49 - 26
حوزههای تخصصی:
متاسفانه بسیاری از هشدار هایی که در رابطه با وندالیسم داده شده بود، نادیده گرفته شد و اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند توجه است. در سرتاسر جهان می توان شاهد ازادی تبعیض،خشونت و تعصبی بود که به واسطه پیدایش سیاست های نفرت و تفرقه پراکنی،نارضایتی های عمیق و تجربه طولانی طردشدگی و خشونت علیه جمعیت،عادی سازی بی عدالتی های روزانه و عدم پاسخگویی و... برانگیخته شده است همچنین الگوهایی هست که نشان می دهد شرایط خاصی بیش تر مستعد فوران هستند مکان هایی که در ان ها خیزش رخ می دهد، افرادی که در خیزش ها شرکت می کنند و اتفاقاتی که این افراد را تحریک می کنند و اقداماتی که انجام می دهند در اکثر کشور های جهان ویژگی های مشابهی دارند که برامده از دلایل در هم تنیده اقتصادی،اجتماعی،سیاسی،فرهنگی و... هستند لذا هدف تحقیق بررسی رابطه بین طراحی محیط شهری، کیفیت محیطی و روان شناختی فردی با بروز رفتارهای وندالیستی بود. تحقیق از نوع روش های پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کل جمعیت مناطق ده گانه شهر تبریز به تعداد 1584855 نفر بود. حجم نمونه 384 عدد برآورد شد که 400 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای طیف لیکرت 5 درجه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. محاسبات در نرم افزارspss نسخه 18 انجام شد. نتایج نشان داد که بین روان شناختی فردی، کیفیت محیطی و طراحی محیط شهری با رفتارهای وندالیستی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (05/0 > p). این متغیرها در مجموع توانستند 55 درصد از تغییرات رفتارهای وندالیستی را تبیین نمایند
روندیابی و پیش بینی دمای سطح زمین شهر تبریز با استفاده از آزمون ناپارامتریک من – کندال و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
32 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر روندیابی و پیش بینی دمای سطح زمین فصل تابستان تا سال ۲۰۳۰ در شهر تبریز است.
روش و داده: دمای سطح زمین از تصاویر روز و شب ماهواره مادیس استخراج شد. تصاویر مذکور در سامانه گوگل ارث انجین پردازش شده و برای فصل تابستان هر سال (۲۰۰۲ تا ۲۰۲۳) تهیه شد. در نهایت میانگین های حداقل، میانگین و حداکثر دمای سطح زمین در نرم افزار ArcGIS استخراج شد. جهت بررسی روند خطی در داده های دما نیز از آزمون من – کندال استفاده شد. برای پیش بینی روند تا تابستان سال ۲۰۳۰ نیز از شبکه عصبی مصنوعی خود هم بسته بهره گرفته شد.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل آنومالی در بازه روز مشاهده شد که بیشترین انحراف مثبت و بیشترین انحراف منفی از میانگین کل به ترتیب در سال های ۲۰۰۶ (۴/۷۴ºC) و 2023 (۴/۲۹ºC) ثبت شده است. در بازه شبانه نیز بیشترین انحراف مثبت و بیشترین انحراف منفی از میانگین کل به ترتیب در سال های ۲۰۰۶ (۲/۸ºC) و ۲۰۰۹ (۲/۷۷ºC-) ثبت شده است. بر پایه نتایج تحلیل سری زمانی حاصل از من - کندال، روند میانگین های دمای حداقل (۰/۰۳۱-)، متوسط (۰/۰۳۷-) و حداکثر (۰/۰۶۵) در بازه روز معنی دار شد. در بازه شب نیز تنها روند میانگین دمای سطح زمین حداقل (۰/۰۳۴) معنی دار گردید. همچنین، روند افزایش دمای حداکثر روزانه نسبت به دمای حداقل شبانه دارای شیب افزایش بیشتری است. بر اساس یافته های پیش بینی حاصل از شبکه عصبی، مشخص گردید که مدل عملکردی بهتری در بازه شب نسبت به روز داشته است. همچنین، حداکثر دمای سطح زمین روزانه و حداقل شبانه فصل تابستان در افق ۲۰۳۰ به ترتیب دارای اختلاف ۱/۱۲ و ۱/۲۸ درجه سانتی گرادی از میانگین کلی دوره است.
نتیجه گیری: بر پایه یافته ها مشخص گردید که روند دمای حداکثر روز و حداقل شب افزایشی بوده و تا افق ۲۰۳۰ این افزایش پایدار خواهد بود. بدین اساس با روند موجود، انتظار می رود تا آسایش حرارتی شهر تبریز در طی زمان کاهش یافته و نیاز به انرژی سرمایشی بیشتر شود.
کاربرد نتایج: پژوهش حاضر به جهت ایجاد درک و دید از روند دمای سطح زمین برای برنامه ریزان و مدیریت شهری در راستای اتخاذ تدابیر و استراتژی های سازگارانه و کاهشی با تغییرات اقلیمی مفید خواهد بود.
مضامین معنوی و عرفانی در اشعار عربی و ملمّعات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
199 - 220
حوزههای تخصصی:
سعدی در ادبیات عرب و در عرفان و تصوف نیز شناخته شده بود. آثار او نشان می دهد که به عارفان بزرگ ارادت داشته و بسیاری از گفته های آن ها را نقل کرده است و خود سیر و سلوکی داشته که اغلب غزل های او را عرفانی نموده و اصطلاحات صوفیانه را فراوان به کاربرده است. این آموزگار اخلاق در اشعار عربی و ملمعات خود که ابیات و مصراع های عربی را آورده است، به امور معنوی و عرفانی می پردازد که کمتر موردتوجه قرارگرفته اند. در این مقاله آن موارد تحلیل شده است. این تحقیق از روش کتابخانه ای و شیوه تحلیل منطقی و مستند به منابع اصلی بهره جسته و با استنتاج از یافته های پژوهش، نشان می دهد که سعدی در اشعار عربی خود نیز همان فلسفه عشق و اخلاق مداری را آموزش می دهد و صوفی کامل نیست بلکه اندیشه های صوفیانه را در جهت اهداف انسانی و اخلاقی استفاده می کند.
بررسی پراکنش مکانی شاخص های فرسایش پذیری بادی خاک با استفاده از روش های زمین آماری در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
111 - 132
حوزههای تخصصی:
مطالعه فرسایش پذیری اراضی و مدل سازی مکانی آن ازجمله اطلاعات اصلی و کلیدی برای مدیریت پایدار اراضی می باشد. فرسایش بادی یکی از مخاطرات اصلی محیطی در منطقه سیستان به شمار می آید. ازاین رو، این پژوهش با هدف بررسی تغییرات مکانی و مدل سازی شاخص های فرسایش پذیری بادی در دشت سیستان انجام شد. بدین منظور 181 نقطه مطالعاتی در اراضی دشت سیستان انتخاب و از خاک سطحی آنها نمونه برداری شد. شاخص های مورد مطالعه شامل بخش فرسایش پذیر بادی آزمایشگاهی (EF)، بخش فرسایش پذیر بادی بر اساس فرمول فرایر (EFF)، لوپز (EFL)، بواجیلا (EFB)، فاکتور سله خاک (SCF)، پایداری خاکدانه خشک (DAS) و میزان تخمینی فرسایش خاک بود. همچنین برخی ویژگی های فیزیکی و شیمیایی در نمونه های خاک با استفاده از روش های استاندارد اندازه گیری شد. روش وزن دهی معکوس فاصله، کریجینگ و کوکریجینگ به عنوان روش های آنالیزهای زمین آماری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهترین مُدل تغییرنما برای EFF، SCF، EFB و DAS مُدل کروی و برای EFL، EF و فرسایش خاک مُدل نمایی بود و تناسب مکانی برای کلیه شاخص ها در کلاس تناسب مکانی متوسط قرار گرفت. روش کوکریجینگ ساده با متغیر کمکی شن برای EFF (724/5=RMSE) و فرسایش خاک (576/85=RMSE)، با متغیر کمکی رس برای EFB (950/2=RMSE) و DAS (481/14=RMSE) و با متغیر کمکی نسبت شن بر رس برای EF (966/17=RMSE) و روش کوکریجینگ معمولی برای SCF (163/0=RMSE) و EFL (312/36=RMSE) با متغیر کمکی نسبت شن بر رس، به عنوان بهترین روش های پیش بینی انتخاب شدند. مقادیر میانگین EFF برابر 13/29 درصد، SCF برابر 45/0، EFL برابر 25/75 درصد، EFB برابر 09/83 درصد، EF برابر 97/54 درصد، DAS برابر 18/72 درصد و فرسایش خاک برابر 67/121 مگاگرم در هکتار در سال بود. در قسمت های جنوبی دشت سیستان بیشترین مقادیر شاخص های فرسایش پذیر بادی و در قسمت های شمالی و غربی کمترین مقادیر مشاهده شد. اما بیشترین مقدار DAS در قسمت شمالی و غربی و کمترین آن در قسمت جنوبی دشت مشاهده شد. تطابق بالایی بین نحوه پراکنش شاخص های فرسایش پذیری با نحوه پراکنش اندازه ذرات خاک در منطقه وجود داشت. تغییرات ذرات معدنی خاک در منطقه وابسته به ماهیت ژئومورفیک منطقه و هم راستا با تغییرات رژیم رسوب گذاری رودخانه هیرمند و شاخه های آن و همچنین فرایندهای فرسایش بادی و رسوب گذاری آن در دشت سیستان می باشد.
الگویابی پراکندگی جمعیت در شهرستان های استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳۳
145 - 158
حوزههای تخصصی:
مدل سازی توزیع جمعیت در فضاهای جغرافیایی وظیفه مهمی در شناخت الگوهای جمعیتی محسوب می شود. هدف از پژوهش حاضر الگویابی پراکندگی جمعیت در فضاهای جغرافیایی استان هرمزگان است. این تحقیق بر اساس روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر را متخصصان و اساتید حوزه جمعیت شناسی و جغرافیایی استان هرمزگان تشکیل می دهند. به منظور بررسی و تحلیل الگوهای پراکندگی جمعیت از ضرایب موران گری و نرم افزارهای Excel،SPSS21 و Arc GIS استفاده شده است. نتایج تحلیل الگوی پراکندگی جمعیت در استان هرمزگان نشان دهنده خودهمبستگی فضایی و الگوی خوشه ای شدید است. نتایج تحلیل لکه های داغ در توزیع جمعیت استان هرمزگان نشان دهنده تمرکز لکه های داغ با سطح اطمینان 99 درصد در کل شهرستان قشم بخش جنوبی شهرستان بندرعباس، جنوب رودان شمال میناب و بشاگرد و نیمه غربی شهرستان بستک است. شهر بندرعباس با بیشترین جمعیت، 55.9 % از جمعیت استان را دربر گرفته که نشان دهنده تمرکز جمعیت در مرکز استان است. تجزیه و تحلیل توزیع و پخشایش جمعیت و بررسی وضع تراکم آن در کیلومترمربع در نواحی مختلف شهرستان های استان هرمزگان، ناموزونی شدید توزیع جمعیت در سطح این استان را نشان می دهد. همچنین در استان هرمزگان شاهد عدم تعادل پراکندگی شهرها و روستاها بر اساس فاصله از مناطق ساحلی هستیم. به این معنی که با کاهش فاصله از ساحل، جمعیت شهری بیشتری ساکن هستند. در مقابل، با افزایش فاصله از ساحل، جمعیت و نقاط روستایی بیشتر می شود. به این ترتیب می توان دریافت که پراکنش فضای جمعیتی در استان هرمزگان بسیار نامتوازن بوده و از تعادل فضایی لازم برخوردار نیست.
تحلیل نگرش ذینفعان از پایداری گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی پیرامون کلانشهرها (مورد: شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
81 - 110
حوزههای تخصصی:
گردشگری خانه های دوم به عنوان یکی از اشکال پرطرفدار گردشگری در نواحی روستایی است که بیشترین ارتباط را با منابع محیطی داشته و بر ابعاد نواحی روستایی تاثیر دارد. بررسی و شناسایی نگرش ذینفعان نقش موثری بر شکل گیری و برنامه-ریزی برای حمایت آنها از توسعه این الگو داشته و از طرفی از این طریق می توان قابلیت ها، موانع و فرصتهای توسعه گردشگری خانه های دوم را در مقصدها به شکلی جامع شناسایی و در راستای تدوین سیاستگذاری های مناسب به منظور توسعه پایدار گردشگری خانه های دوم گام برداشت. بر همین اساس در پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی نگرش ذینفعان از پایداری الگوی گردشگری مذکور در روستاهای شهرستان شیراز پرداخته شده است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر دو روش اسنادی و میدانی است، در تدوین ادبیات نظری و پیشینه از روش اسنادی و روش میدانی مبتنی بر چهار پرسش نامه شامل: ساکنان محلی، گردشگران خانه های دوم، کارآفرینان و پرسشنامه مدیران محلی است. حجم نمونه برای ساکنان محلی با توجه به تعداد خانوار و براساس روش کوکران 250 خانوار تعیین شده است.حجم نمونه برای مدیران محلی 33 مدیر (در هر روستا شامل: دهیار، رییس شورا، یک عضو شورا). با توجه به عدم اطلاعات دقیق در مورد کارآفرینان و نیز صاحبان خانه های دوم، برای هر کدام از نمونه آماری در هر روستا 15 نمونه انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان داد بین نگرش ذینفعان تفاوت معنادارآماری وجود دارد و در مجموع توسعه گردشگری خانه های دوم در نواحی روستایی مورد مطالعه در سطح پایداری متوسط قرار دارد. همچنین از لحاظ پایداری گردشگری، در بین روستاهای نمونه تفاوت معناداری وجود دارد و در بین روستاها، روستای باجگاه با بیشترین امتیاز در سطح پایداری خوب و روستای قلات با کمترین امتیاز در سطح پایداری ضعیف قرار دارد.
آینه های شکسته (8): نگاهی به ترجمه کتاب ایوب اثر قاسم هاشمی نژاد
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۶ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱۱)
487 - 498
حوزههای تخصصی:
کتاب ایوب بیش از آنکه شرح آلام و مصائب انسانی خداترس باشد یا اثری در نقد تئودیسه، منظومه ای فاخر و چکامه ای باشکوه مملوّ از صنایع ادبی و ایماژهای بدیع و الهام بخش است. دریغ که در زبان فارسی در سایه سنگین نگاه الهیاتی بُعد ادبی آن نادیده ماند و در همهمه مجادله های کلامی بی پایان، طنین صدایش شنیده نشد.
در میان مترجمان فارسی کتاب ایوب ، به نظر می رسد مرحوم قاسم هاشمی نژاد در انعکاس بُعد ادبی و طنین شعری این اثر موفق تر بوده است. بخش اول مقاله حاضر به بیان ویژگی ها و امتیازهای کلی این ترجمه و بخش دوم در پرتو متن عبری به بررسی برخی ملاحظات اختصاص دارد. جمع بندی مقاله نیز پیشنهاد تعدادی بایسته های پژوهشی در موضوع کتاب ایوب را در بردارد.
طراحی مدل بازاریابی متاورس در بانک مسکن با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
633 - 716
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی پژوهش حاضر، طراحی مدل بازاریابی متاورس در بانک مسکن با رویکرد داده بنیاد و تمرکز بر تحول دیجیتال در بستر صنعت بانکداری ایران است؛ مدلی که بتواند به بهبود رقابت پذیری، ارتقای تجربه مشتری و خلق ارزش های نوین مبتنی بر فناوری های پیشرفته کمک نماید. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد نظام مند نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین (1998)، فرایند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) را طی نموده است؛ به نحوی که محقق بر اساس مصاحبه های عمیق با خبرگان، موفق به شناسایی 5 مقوله اصلی، 26 مقوله فرعی و 65 کد مفهومی به عنوان ابعاد و مولفه های اثرگذار در شکل گیری مدل بازاریابی متاورسی بانک مسکن گردید. در فاز اول (کیفی) پژوهش، جامعه آماری متشکل از مدیران ارشد، کارشناسان متخصص و تحلیل گران حوزه های بانکداری دیجیتال، بازاریابی فناوری محور و متاورس بانکی، همچنین اساتید دانشگاهی و پژوهشگران فعال در زمینه بانکداری آینده نگر و فناوری های مالی نوین بود که با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی، تعداد ۱۴ نفر از میان خبرگان کلیدی تا مرحله اشباع نظری انتخاب شدند. در این مرحله، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بر پایه پروتکل علمی گردآوری و با نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. در فاز دوم (کمی) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و بر اساس جدول مورگان، تعداد 434 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استانداردشده بر مبنای ابعاد استخراج شده از مرحله کیفی بود. داده های کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS4 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برازش مدل مفهومی و آزمون فرضیات انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای علی همچون فشارهای رقابتی بانکداری، الزامات قانونی و نظارتی، تغییرات ترجیحات مشتریان و فشارهای زیست محیطی، به همراه زیرساخت های فناوری، فرهنگ و سرمایه انسانی، ظرفیت تحقیق و توسعه و شبکه سازی دیجیتال، شالوده و بستر لازم را برای تحول بازاریابی داده بنیاد در بانک مسکن فراهم می کنند. نقش محوری بازاریابی داده بنیاد، توسعه محصولات نوآورانه و مدیریت تجربه مشتری، ارتباطی پویا بین شرایط علی، راهبردهای دیجیتال و پیامدهای عملکردی از جمله افزایش بهره وری، توسعه بازار و ارتقای کیفیت خدمات ایجاد نموده است. بر این اساس، مدل نهایی پژوهش پیوندی منسجم و داده محور میان سیاست گذاری کلان، مدیریت ریسک، چابک سازی سازمانی و توسعه بازاریابی متاورسی برقرار ساخته است. این مدل به عنوان نقشه راهی برای مدیران و سیاست گذاران بانکی، می تواند زمینه ساز استقرار بانکداری نسل جدید و ایجاد مزیت رقابتی پایدار در صنعت مالی کشور باشد.