
مقالات
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر در عرصه سیاست گذاری، نظریه قدرت نرم یکی از نظریات پرکاربرد و بااهمیت است. بر همین اساس، این مقاله درصدد است تا با تکیه بر نظریه قدرت نرم و ضرورت توجه به آن، ماهیت سیاست گذاری قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران را مورد تحلیل قرار دهد؛ ازاین رو، از بین عناصر تأثیرگذار بر سیاست گذاری قدرت نرم، ظرفیت های زبان فارسی را برای این پژوهش مهم تشخیص داده و با بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای، با رویکرد توصیفی تحلیلی، نقش ظرفیت های زبان فارسی در بازیابی و بازآفرینی هویت مشترک منطقه ای و ایجاد همگرایی، انسجام و وحدت منطقه ای را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد و درپی پاسخ گویی به این سؤال اصلی است که «چگونه سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران بر پایه ظرفیت های زبان فارسی در حوزه ایران فرهنگی، کارآمد و مؤثر خواهد بود؟». درنتیجه فرضیه تحقیق این گونه است که سیاست گذاری کارآمد و مؤثر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بر پایه زبان فارسی در حوزه ایران فرهنگی که دارای ظرفیت هایی مانند معرفت، اخلاق، فرهنگ، فلسفه دینی، سبک زندگی فردی و اجتماعی است می تواند به ایجاد قدرت نرم منطقه ای ایران بینجامد.
نقش قهرمان ملی در استحکام هویت ملی (مطالعه موردی شهید قاسم سلیمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی از موضوعاتی است که دولت ها برای تحقق و تثبیت آن در جامعه اهتمام می ورزند. ازجمله مواردی که می تواند در استحکام بخشی به هویت ملی مؤثر واقع شود، قهرمانان ملی هستند. تاریخ کهنسال ایران، قهرمانان ملی بزرگ و نامداری را در دامان خود پرورش داده است. یکی از افرادی که در دهه اخیر به عنوان قهرمان ملی در جامعه ایران شناخته شده، شهید قاسم سلیمانی است. چرایی و چگونگی تکوین شخصیت سلیمانی به عنوان قهرمان ملی موضوع قابل درنگی است که بررسی ابعاد و زوایای آن پژوهش جامعی می طلبد. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این گونه مطرح می شود که عوامل مؤثر در تکوین شخصیت شهید سلیمانی، به عنوان قهرمان ملی، چه بوده و این عوامل چه نسبتی با برجسته سازی هویت ملی دارند؟ به نظر می رسد شخصیت شهید سلیمانی با اثرپذیری از رویه های مکتبی و مذهبی متناظر با رویکردهای منشی و کنشی قهرمانان ملی ایران که فردوسی در شاهنامه بدان ها پرداخته، نقش برجسته ای در همگرایی و تقویت هویت ملی به دنبال داشته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتارهای بینشی و کنشی شهید قاسم سلیمانی از قبیل اخلاص، وطن دوستی، خاکساری و مردم داری، مبارزه با دشمنان ایران، مردانگی و آزادگی، در کنار ویژگی های فیزیکی و رفتارهای غیرکلامی، در معرفی وی به عنوان الگوی تجربه شده از قهرمان ملی مؤثر بوده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با اتکا به منابع کتابخانه ای است.
مؤلفه های هویتی (دینی و ملی) مدیران شایسته تراز در اندیشه رهبران انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی پاسخ گویی به این پرسش بنیادین است که «مؤلفه های هویتی (دینی و ملی) مدیران شایسته تراز، در اندیشه رهبران انقلاب چگونه است؟». روش پژوهش کیفی بوده و در این پژوهش در گام نخست، کلیه بیانات مکتوب شده حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری موردبررسی قرار گرفت و در ادامه، با به کارگیری روش داده بنیان، بیانات مرتبط با مؤلفه های دینی و ملی مدیران شایسته تراز انقلاب در حکمرانی اسلامی کدگذاری گردید. نتایج بررسی ها نشان می دهد که 70 مضمون فرعی در بیانات حضرت امام خمینی (ره) و 110 مضمون فرعی در بیانات مقام معظم رهبری (مدظله) برحسب روش تحلیل کیفی مضمون در ارتباط با هدف پژوهش قابل استخراج است. درنهایت، با طبقه بندی مضامین شناسایی شده، 180 مضمون فرعی برحسب طبقه بندی روش تحلیل کیفی استخراج گردید. درنهایت، شش مضمون اصلی شامل ﻗﺎﻧﻮن ﻣﺪار، اخلاق مدار، عادل، مدبر، مسلمان انقلابی و همگرایی با جامعه شناسایی شد.
احساس اثربخشی سیاسی و تعلق به هویت ملی (مطالعه موردی شهروندان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی مجموعه ارزش های مشترک یک ملت است که موجب تمایز آنان از سایرین می شود. هویت ملی تحت تأثیر ویژگی های مختلف است؛ یکی از مفاهیم مؤثر بر هویت ملی متغیرهای سیاسی است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر احساس اثربخشی سیاسی بر تعلق به هویت ملی در شهروندان شهر رشت انجام شده است. این پژوهش ازلحاظ روش، در زمره پژوهش های کمّی قرار دارد و داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه و با حجم نمونه 400 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، جمع آوری شده است. جامعه آماری نیز شهروندان مناطق پنج گانه شهر رشت هستند. طبق یافته های پژوهش، بین احساس اثربخشی سیاسی و تعلق به هویت ملی همبستگی معناداری وجود دارد و هرچه احساس اثربخشی سیاسی در افراد بیشتر شود، میزان تعلق به هویت ملی آنان نیز افزایش می یابد. میزان احساس اثربخشی سیاسی در نسل جوان بیشتر از نسل میانسال و مسن است. نسل مسن کمترین احساس اثربخشی سیاسی را دارا است و این تفاوت معنادار است. میزان تعلق به هویت ملی در نسل میانسال اندکی بیشتر از نسل جوان و مسن است. همچنین، میزان تعلق به هویت ملی در افراد دارای تحصیلات زیردیپلم اندکی بیشتر از سایر سطوح تحصیلی است و این تفاوت در سه نسل و سطوح تحصیلی معنادار نیست.
مؤلفه های هویت دینی و مذهبی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب های درسی مهم ترین ابزار آموزش وپرورش برای تقویت و تبیین هویت ملی به ویژه بعد دینی آن در وجود دانش آموزان محسوب می شوند. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی از منظر توجه به مؤلفه های هویت اسلامی و مذهبی (شیعه) است. سؤال اصلی پژوهش حاضر آن است که مؤلفه های هویت اسلامی و مذهبی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی چه جایگاهی دارند؟ روش پژوهش در این تحقیق توصیفی تحلیلی در قالب تحلیل محتوا است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش شمارش فراوانی و درصد فراوانی استفاده شده است. یافته های این بررسی نشان می دهد پنج مؤلفه ی تاریخ اسلام و شیعه، اماکن و مکان های دینی و مذهبی، شخصیت ها و بزرگان دینی و مذهبی، نمادها و ارزش های دینی و مذهبی و همچنین، آداب، احکام و آیین های دینی و مذهبی مهم ترین مؤلفه های هویت اسلامی و شیعی بوده اند که در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی بازنمایی شده اند. ارزیابی و تحلیل این مؤلفه ها نشان می دهد هویت اسلامی و شیعی سهم بسیار بالایی را در محتوای این کتاب ها که همان متن، تمرین و تصویر است به خود اختصاص داده اند. همچنین، این بررسی نشان داد که در بین کتاب های مطالعات دوره ابتدایی، کتاب پنجم دربرگیرنده بیشترین فراوانی مربوط به هویت اسلامی و شیعی بوده و کتاب مطالعات اجتماعی سوم ابتدایی کمترین محتوا را دارد. از میان مؤلفه ها و شاخص های موردبررسی در این پژوهش، نمادها و ارزش های اسلامی با 135 بار و شخصیت ها و بزرگان شیعه با 116 بار در هر چهار کتاب مطالعات اجتماعی به ترتیب بیشترین بازنمایی را داشته اند.
موانع تکوین و تعالی هویت و همبستگی ملی دانش آموزان و راهکارهای مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی موانع تکوین و تعالی هویت و همبستگی ملی دانش آموزان شهر کرمانشاه در دوران جهان گرایی و راهکارهای مواجهه با تأکید بر اسناد تحولی آموزش وپرورش ایران است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ شیوه گردآوری داده ها کیفی است که با روش های پدیدارشناسی (شناسایی موانع) و تحلیل محتوای کیفی و استنتاجی (استخراج راهکارها) انجام می شود. جامعه پژوهش جهت شناسایی موانع شامل صاحب نظران آموزش وپرورش شهر کرمانشاه است. با تکنیک نمونه گیری گلوله برفی و به شکلی هدفمند دوازده صاحب نظر شناسایی و با بهره گیری از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها گردآوری و با روش کلایزی و نرم افزار مکس کیودا تحلیل شدند. جامعه پژوهش جهت شناسایی راهکارها شامل اسناد تحولی آموزش وپرورش ایران است که براساس روش سرشماری تمام اسناد به عنوان نمونه پژوهش انتخاب می شوند. یافته های پژوهش نشان می دهند موانع تکوین هویت ملی در دوران جهان گرایی شامل چالش در دلبستگی جمعی، موانع فردی، گسترش منابع هویت زدا، ناکارآمدی تعاملات خانواده (موانع خانوادگی)، شکل گیری هویت های فراملی، تضعیف حکمرانی دولت ها، حذف مرزهای فرهنگی و اجتماعی (موانع ملی) هستند. راهکارهای مواجهه با موانع مذکور شامل تقویت تعاملات با نظام های تربیتی مطلوب، شناسایی روزنه های نفوذ و مقابله با آن ها، الگوبرداری از نظام های موفق، در پیش نهادن رویکرد وحدت در عین کثرت، استفاده هدفمند از فضای مجازی و همکاری با نهادهای بین المللی هستند. در پایان نتیجه گیری می شود که علی رغم وجود موانع ناشی از جهان گرایی بر پرورش هویت و همبستگی ملی، همچنان عوامل انسانی حوزه تربیت بازیگران اصلی هویت یابی ملی دانش آموزان هستند.
اقلیت های دینی ایرانِ عصر صفوی در آینه سفرنامه های غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل جامعه ایران موضوع حقوق اقلیت های دینی است که روابط آن ها با دولت ها با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده است. بررسی وضعیت این گروه اجتماعی در ادوار تاریخی ایران به طور عام و رفتار دولت ها با ایشان به طور خاص از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. دوران صفویه ازنظر کیفیت و کمیت، یکی از تأثیرگذارترین ادوار تاریخی ایران محسوب می شود. دوران حاکمیت صفویان حدود 220 سال بود که در قالب یک دولت دینی، طولانی ترین و پرجاذبه ترین دوره تاریخ ایران پس از اسلام را برای ایران رقم زد. در این پژوهش، سؤال این است که تلقی سفرنامه نویسان عصر صفویه از وضعیت اقلیت های دینی چه بود؟ فرضیه این نوشتار بر پایه دیدگاهی تطبیقی ازسوی سفرنامه نویسان نسبت به وضعیت اقلیت های دینی در ایران آن زمان قرار دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد: 1- اقلیت های دینی در دستگاه حکومتی از کنشگری سیاسی و اجتماعی برخوردار بودند؛ 2- این گروه اجتماعی در اقتصاد، بازرگانی و تجارت خارجی نقش مهمی را ایفا می کردند؛ 3- آن ها در انجام مراسم و مناسک مذهبی خود نیز آزاد بودند. نتیجه اینکه اقلیت های دینی در فواصل زمانی، به دلیل شرایط خاص سیاسی و اجتماعی و یا نگاه تساهل مدارانه پادشاهان، از وضعیت مطلوبی برخوردار بودند و در بعضی از دوران تاریخی نیز بی ثباتی های اجتماعی را تجربه کردند. مقاله حاضر برای فهم وضعیت اقلیت های دینی در دوره صفویه از روش مقایسه ای و اسنادی بهره می برد.