فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۰۸ مورد.
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
39 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی رفتار مصرف کنندگان در زمینه کالاهای گیفن و وبلن در اثر تکانه پولی است. با استفاده از الگوی تعادل عمومی تصادفی پویا (DSGE) واکنش متغیرهای کلان اقتصادی ایران براساس داده های فصلی طی دوره زمانی 1401-1380 تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان داد که با وارد شدن تکانه پایه پولی، تورم و تقاضا برای نیروی کار افزایش و نرخ بهره حقیقی کاهش یافته و سرمایه گذاری ابتدا در کوتاه مدت واکنش مثبت داشته اما در نهایت با کاهش مواجه شده است. با افزایش مخارج مصرفی خانوار، واردات کالاهای مصرفی، سرمایه ای و واسطه ای نیز افزایش یافته است. تکانه پایه پولی مصرف را بیشتر از تولید و سرمایه گذاری تحت تاثیر قرار داده لذا این تکانه اثر مثبت بر تورم و مصرف داشته که مبین وجود رفتار مصرف کننده براساس نقص کننده قانون تقاضا بوده، اما رفتاری عقلایی داشته است. در نتیجه می توان شناسایی کالاهای گیفن و وبلن براساس دهکهای درآمدی خانوارها، افزایش تولید به میزان نیاز جامعه، اجرای سیاست تثبیتی بخصوص برای کالاهای گیفن، کاهش میزان اثر پایه پولی با درآمدهای نفتی و همچنین سرمایه گذاری مناسب در تحقیق و توسعه را به سیاستگذاران پیشنهاد نمود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل نوآوری باز در کسب مزیت رقابتی در صنعت لوازم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
481 - 525
حوزههای تخصصی:
هدف: در محیط متغیر امروزی، برای حضور و رشد در بازار رقابتی باید نسبت به رقبا، برتری داشت. بقا و رشد در چنین محیطی با تکیه بر نوآوری امکان پذیر است. محصولات برجسته و نوآورانه، فناوری پیشرفته و نوآوری در بازاریابی، اگر در خلق مزیت رقابتی مؤثر نباشند، اثری در موفقیت شرکت نخواهند داشت. نوآوری باز به شرکت ها توصیه می کند تا همان مقدار که به ایده های داخلی شرکت بها می دهند، به ایده های دنیای بیرون از شرکت نیز اهمیت دهند تا از این طریق به بازارهای مختلف دسترسی پیدا کنند و فرصت های بازار را شناسایی و برای شرکت مزیت رقابتی ایجاد کنند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل نوآوری باز در کسب مزیت رقابتی در صنعت لوازم خانگی است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و در دسته پژوهش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. این پژوهش، در چهار گام اصلی اجرا شده است. در گام نخست، با استفاده از روش های کتابخانه ای، عوامل مؤثر نوآوری باز از پیشینه پژوهش استخراج شد. در گام دوم، عوامل و زیرعوامل استخراج شده از ادبیات پژوهش، در معرض خبرگان صنعت لوازم خانگی قرار داده شد و با استفاده از روش دلفی فازی ۱۰ دسته عامل و ۴۵ زیرعامل مهم شناسایی و طبقه بندی شد. سپس با توجه به عوامل و زیرعوامل انتخاب شده، یک مدل سلسله مراتبی سه سطحی به دست آمد که سطح اول آن، رتبه بندی عوامل و زیرعوامل مؤثر بر نوآوری باز در کسب مزیت رقابتی بود. در سطح دوم عوامل مؤثر نوآوری باز و در سطح سوم زیرعوامل مربوط به هر عامل قرار گرفت. در گام سوم، بر اساس مدل سلسله مراتبی پژوهش، جدول مقایسه های زوجی تشکیل و در قالب پرسش نامه مقایسه های زوجی در اختیار خبرگان قرار گرفت. سپس برای استخراج وزن عوامل و زیرعوامل، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شد که از روش های متداول تصمیم گیری چندشاخصه است. در گام چهارم عوامل و زیرعوامل نوآوری باز در کسب مزیت رقابتی در صنعت لوازم خانگی اولویت بندی شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که از نظر خبرگان صنعت لوازم خانگی، عوامل بازاریابی نوآورانه، راهبردی، توسعه خلاقیت و فرهنگی، مهم ترین عوامل در بین عوامل ده گانه هستند. از میان زیرعوامل بازاریابی نوآورانه، متغیرهای بازاریابی و مشتری گرایی، از میان زیرعوامل راهبردی، تأمین منابع استراتژیک و نگرش کارکنان به نوآوری باز، از میان زیرعوامل توسعه خلاقیت، طوفان فکری و روش اسکمپر و از میان زیرعوامل فرهنگی، هم سویی اهداف و یادگیری سازمانی مهم ترین زیرعوامل هستند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، عامل بازاریابی نوآورانه از نظر خبرگان، به عنوان مهم ترین عامل نوآوری باز در کسب مزیت رقابتی انتخاب شده است. بازاریابی نوآورانه در صنعت لوازم خانگی، می تواند به توسعه محصولات جدید و نوآورانه در این صنعت منجر شود. همچنین رقابت پذیری بین برندها و شرکت های تولیدکننده لوازم خانگی را افزایش می دهد و در نهایت باعث بهبود تجربه مصرف کاربران و افزایش تقاضا برای محصولات نوآورانه و در نتیجه، ایجاد مزیت رقابتی در این صنعت می شود. متغیرهای بازاریابی نوآورانه عبارت اند از محصول نوآورانه، ترفیع نوآورانه، قیمت گذاری نوآورانه و توزیع نوآورانه محصول که در کسب مزیت رقابتی در شرکت های لوازم خانگی تأثیر بسزایی دارد.
بررسی تأثیر برجستگی برند بر کُری خوانی برند با تأکید بر خریدهای وسواسی، اشتیاق و اضطراب برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
31 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: برندها دارایی های مهم سازمان ها شناخته می شوند که می توانند بر ادراک و رفتار مصرف کنندگان تأثیرگذار باشند. در بازار پیچیده و رقابتی امروز، مصرف کنندگان با گزینه های متنوعی روبه رو هستند و برای تصمیم گیری زمان محدودی دارند. روابط نزدیک با مصرف کنندگان وفادار، سرمایه حیاتی برای شرکت ها محسوب می شود که از طریق خرید مستمر، ارتباط شفاهی و حمایت از برند، به تقویت جایگاه برند کمک می کنند. کُری خوانی برند، نوعی رفتار ارتباطی تحریک آمیز، شامل تحقیر برندهای رقیب برای ارتقای جایگاه برند خود است و می تواند برای برندها هم فرصت و هم تهدید باشد. دل بستگی به برند، شامل اشتیاق، برجستگی و اضطراب برند، در رفتارهای مصرف کننده، مانند خرید وسواسی و کُری خوانی نقش مهمی دارد. خرید وسواسی به عنوان نوعی اختلال رفتاری، تأثیرهای منفی روانی و اقتصادی دارد و در عصر دیجیتال با رشد فناوری هایی همچون تلفن همراه و اینترنت، این رفتار بیشتر در کانون توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت گوشی های هوشمند و رقابت شدید برندهای مطرح مانند اپل، سامسونگ، هوآوی، شیائومی و اچ تی سی، بررسی تأثیر ابعاد دل بستگی به برند و خرید وسواسی بر کُری خوانی برند، در میان مصرف کنندگان گوشی تلفن همراه در تهران اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف پُرکردن شکاف های تحقیقاتی موجود، به بررسی این روابط می پردازد تا به بازاریابان و کسب وکارها در توسعه استراتژی های مؤثر کمک کند و در نهایت وفاداری و موفقیت برند را افزایش دهد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع روش تحقیق کمّی و از نظر نحوه گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها توصیفی هم بستگی است. جامعه آماری این پژوهش، مصرف کنندگان گوشی تلفن همراه، از برندهای آیفون، سامسونگ، هواوی، شیائومی و اچ تی سی در شهر تهران است. با توجه به اینکه جامعه نامعلوم بود، برای تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران برای جامعه نامعلوم استفاده شد و تعداد نمونه ۳۸۵ نفر به دست آمد. روش نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری تصادفی، از نوع خوشه ای چندمرحله ای بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه بود و در این راستا، از پرسش نامه جاپوترا و همکاران (۲۰۲۲)، در مقیاس پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش، از طریق آزمون آلفای کرونباخ به تأیید رسید. روایی پرسش نامه نیز، از طریق روایی محتوایی و سازه ارزیابی و تأیید شد. فرضیه های پژوهش به کمک روش مدل سازی معادلات ساختاری، در بستر نرم افزارهای آماری اسمارت پی ال اس ۳ و اس پی اس اس آزمون شدند. یافته ها: داده های توصیفی نشان داد که بیشتر افراد در گروه سنی ۲۵ تا ۳۵ سال (1/48 درصد) بودند و به ترتیب گروه های سنی 35 تا 44 سال (4/31 درصد)، 45 تا 54 سال (3/14 درصد)، 55 تا 65 سال (4/4 درصد) و بالای 65 سال (8/1درصد) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. از لحاظ سطح تحصیلی، بیشتر آنان کارشناسی (1/35 درصد) بودند و به ترتیب، کارشناسی ارشد (19درصد)، دیپلم (9/17 درصد)، کاردانی (9/11 درصد)، زیردیپلم (9/10 درصد) و دکتری (2/5 درصد)، در رده های بعدی قرار گرفتند. یافته های بخش استنباطی حاکی از آن است که اشتیاق به برند، بر خرید وسواسی و کُری خوانی برند تأثیر مستقیم و معناداری دارد. اثر برجستگی برند، بر اشتیاق به برند و اضطراب برند و خرید وسواسی مثبت و معنادار است. همچنین، خرید وسواسی و اضطراب برند، بر کُری خوانی برند تأثیر مستقیم و معناداری دارد. نتیجه گیری: برجستگی یک برند، بر رفتار مصرف کننده، به ویژه بر کُری خوانی برند تأثیرهای چشمگیری دارد. خریدهای وسواسی، اشتیاق و اضطراب برند، همگی تحت تأثیر میزان دیده شدن یک برند در بازار هستند. زمانی که یک برند برجسته است، مصرف کنندگان به احتمال زیاد خریدهای وسواسی انجام می دهند و ممکن است هنگام تعامل با یک برند معروف، احساسات شدیدتری مانند اشتیاق یا اضطراب را تجربه کنند. بنابراین، بازاریابان باید هنگام توسعه استراتژی های برندسازی برای تعامل مؤثر با مخاطبان هدف خود، تأثیر برجسته بودن برند بر رفتار مصرف کننده را در نظر بگیرند. این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای تحقیقات آینده در زمینه تأثیرهای مختلف برجستگی برند بر رفتار مصرف کنندگان و همچنین، بهبود استراتژی های بازاریابی برندها استفاده شود.
مقایسه زوج درمانی با رویکرد طرح واره درمانی با روش گاتمن در بهبود تعارضات زناشویی در زنان آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه زوج درمانی با رویکرد طرح واره درمانی با روش گاتمن در بهبود تعارضات زناشویی در زنان آستانه طلاق انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از انواع تحقیقات نیمه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان در آستانه طلاق شهر همدان تشکیل داد. از جامعه آماری مذکور با توجه به روش تحقیق حجم 60 نفر از زنان دارای تعارض زناشویی انتخاب شدند و به 4 گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه گواه برای طرح واره درمانی، یک گروه آزمایش و یک گروه گواه برای زوج درمانی به روش گاتمن) انتخاب و به صورت تصادفی تقسیم و برنامه مداخله اجرا، سپس پس آزمون اجرا شد. ابزار پژوهش شامل برنامه آموزش طرح واره درمانی (یانگ و گلوسکو و ویشار،1990)و برنامه زوج درمانی گاتمن بر اساس نظریه خانه امن رابطه (گاتمن و گاتمن، 2017) و پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و براتی (۱۳۸۷) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره با نرم افزار spss نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد بین دو گروه زوج درمانی با رویکرد طرح واره درمانی و روش گاتمن در بهبود تعارضات زناشویی تفاوت معنی داری دیده نمی شود. زوج درمانی با رویکرد طرح واره درمانی در بهبود تعارضات زناشویی تأثیر معناداری دارد. زوج درمانی با روش گاتمن در بهبود تعارضات زناشویی در زنان آستانه طلاق تأثیر دارد. زوج درمانی با روش گاتمن در بهبود تعارضات زناشویی تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که هر دو روش زوج درمانی با رویکرد طرح واره درمانی و روش گاتمن در بهبود تعارضات زناشویی زنان آستانه طلاق مؤثر هستند و تفاوت معناداری بین آن ها وجود ندارد.
رابطه سرمایه روان شناختی با شادکامی با نقش واسطه ای عملکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شادکامی یکی از متغیرهای برگرفته از روان شناسی مثبت نگر است که نقش موثری در بهبود بسیاری از ویژگی های روان شناختی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سرمایه روان شناختی با شادکامی با نقش واسطه ای عملکرد خانواده انجام شد. روش و مواد: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بود. جامعه پژوهش همه پرستاران متأهل بیمارستان های شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند. حجم نمونه 75 نفر در نظر گرفته شد که این تعداد با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای این مطالعه شامل پرسشنامه های سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1990) و سنجش عملکرد خانواده مک مستر (اپستاین و همکاران، 1983) بودند. داده های پژوهش حاضر با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با مدل همزمان در نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که سرمایه روان شناختی شامل امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خودکارآمدی با شادکامی و عملکرد خانواده در پرستاران رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0P<). همچنین، سرمایه روان شناختی نقش موثری در پیش بینی شادکامی و عملکرد خانواده در پرستاران نداشت (05/0P>)، اما توانست نقش موثری در پیش بینی ترکیب شادکامی و عملکرد خانواده آنان داشته باشد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، ارتقای سرمایه روان شناختی از طریق کارگاه های آموزشی نقش موثری در بهبود ترکیب شادکامی و عملکرد خانواده در پرستاران دارد.
بررسی اثربخشی طراحی اسباب بازی های سازه با «الگوی جرو» بر هوش هیجانی کودکان پیش دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی طراحی اسباب بازی های سازه ای مبتنی بر الگوی جرو بر هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی بود. روش شناسی: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که در سال 2024 میلادی انجام شد. نمونه پژوهش شامل 30 کودک 4 ساله بود که به صورت خوشه ای از پیش دبستانی های شهر انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه ی 2 ساعته در فعالیت های بازی های سازه ای مبتنی بر الگوی جرو شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل آموزش های عادی را ادامه داد. برای سنجش هوش هیجانی از پرسشنامه سیبریاشرینگ-فرم مربیان استفاده شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) تحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که طراحی اسباب بازی های سازه ای مبتنی بر الگوی جرو به افزایش معنادار هوش هیجانی کل (0.97)، خودانگیزی (0.94)، خودآگاهی (0.84)، خودکنترلی (0.87)، هوشیاری اجتماعی (0.78) و مهارت اجتماعی (0.91) در گروه آزمایش منجر شد (p<0.01). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که طراحی هدفمند اسباب بازی های سازه ای می تواند ابزاری مؤثر برای ارتقاء مؤلفه های مختلف هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی باشد و استفاده از این رویکرد در محیط های آموزشی کودکان توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی در سالمندان مراجعه کننده به مراکز روزانه توانبخشی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی در سالمندان مراجعه کننده به مراکز روزانه توانبخشی در تهران بود. روش شناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ۹۰ سالمند (۶۵ تا ۸۰ سال) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های آزمایش، به ترتیب تحت آموزش ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه معنای زندگی استیگر و همکاران (۲۰۰۶) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری، تفاوت معناداری در نمرات معنای زندگی بین گروه های آزمایش و گروه کنترل وجود داشت (P<0.05). هر دو روش درمانی باعث افزایش معنادار در مؤلفه های «وجود معنا» و «جستجوی معنا» شدند. مقایسه بین دو رویکرد درمانی نشان داد تفاوت معناداری در تأثیر آن ها بر معنای زندگی وجود ندارد (P>0.05)، اما هر دو در مقایسه با گروه گواه تأثیر مثبت و پایداری داشتند. نتیجه گیری: واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد هر دو در ارتقاء معنای زندگی سالمندان مؤثر هستند و می توانند به عنوان مداخلات روان شناختی مؤثر در مراکز توانبخشی سالمندان مورد استفاده قرار گیرند.
مقایسه اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شفقت متمرکز بر خود بر افسردگی و ناگویی هیجانی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شفقت محور بر افسردگی و ناگویی هیجانی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر بود. روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر در شهر اراک بود که ۴۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۵ نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جای گذاری شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله (MBSR و CFT) در کاهش افسردگی و ناگویی هیجانی در مقایسه با گروه کنترل مؤثر بودند (P<0.001). با این حال، در کاهش افسردگی، درمان شفقت محور مؤثرتر از MBSR عمل کرد، در حالی که در کاهش ناگویی هیجانی، برنامه ذهن آگاهی تأثیر معنادارتری نسبت به روش شفقت محور داشت. این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هر دو روش درمانی می توانند به بهبود شاخص های روان شناختی مراقبین سالمندان آلزایمری کمک کنند، اما انتخاب روش درمانی باید بر اساس ویژگی های هیجانی و شناختی افراد انجام گیرد. MBSR برای کاهش ناگویی هیجانی و CFT برای افسردگی مؤثرتر است.
تحلیل جامعه شناسی اقتصاد شهرت و کنش های مسئولیت اجتماعی اینفلوئنسرهای اینستاگرامی در ایران
حوزههای تخصصی:
با گسترش شبکه های اجتماعی، اینفلوئنسرها به کنشگرانی کلیدی در عرصه عمومی ایران تبدیل شده اند. این پژوهش به تحلیل جامعه شناختی اقتصاد شهرت می پردازد؛ پدیده ای که در آن دیده شدن در فضای دیجیتال به سرمایه ای نمادین و فرهنگی بدل شده و زمینه تبدیل آن به سرمایه های اقتصادی و اجتماعی را فراهم می سازد. هدف تحقیق بررسی چگونگی به کارگیری استراتژیک این سرمایه ها از سوی اینفلوئنسرها و نقش کنش هایی چون مسئولیت اجتماعی و فعالیت های خیریه در مشروعیت بخشی به کنش دیجیتال آن هاست. مطالعه حاضر با استفاده از روش کیفی و تحلیل گفتمان انتقادی (CDA)، فعالیت های ۱۲ اینفلوئنسر مطرح ایرانی در بازه زمانی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ را تحلیل می کند. چارچوب نظری این تحقیق بر مبنای نظریه سرمایه های بوردیو، مدل نمایشی گافمن، و مفهوم «اقتصاد توجه» فرانک شکل گرفته است. نتایج نشان می دهد کنش های خیریه اینفلوئنسرها ماهیتی پیچیده و دوگانه دارند. برخی واقعاً تعهد اجتماعی دارند، اما اکثریت از استراتژی های نمایشی برای ساخت برند شخصی و بازاریابی فضیلت بهره می گیرند؛ به طوری که مرز میان کنش اخلاقی و خودنمایی محو می شود. در نهایت، پژوهش نتیجه می گیرد که اقتصاد شهرت در ایران به اکوسیستمی بدل شده است که در آن کنش اجتماعی در هم تنیدگی با منافع شخصی و اقتصادی عمل می کند. بهره برداری از مسئولیت اجتماعی اغلب نه از سر تعهد اخلاقی، بلکه به مثابه ابزاری برای انباشت توجه و تبدیل آن به منافع ملموس به کار گرفته می شود. این وضعیت، لزوم شکل گیری نهادهایی برای تدوین و اجرای چارچوب های اخلاقی و شفافیت را برجسته می سازد. ارتقای سواد رسانه ای و تدوین دستورالعمل های روشن اخلاقی، گام هایی ضروری برای هدایت این پدیده به سمت تحولی واقعی در عرصه اجتماعی است.
Parental Overcontrol and Adolescent Social Withdrawal: The Mediating Role of Fear of Evaluation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the relationship between parental overcontrol and adolescent social withdrawal, with fear of negative and positive evaluation as potential mediating variables. Methods: The research employed a descriptive correlational design and included a sample of 551 Nigerian adolescents selected based on the Morgan and Krejcie table. Data were collected using standardized self-report instruments: the Psychological Control Scale–Youth Self-Report (PCS-YSR) for parental overcontrol, the Brief Fear of Negative Evaluation Scale (BFNE), the Fear of Positive Evaluation Scale (FPES), and the Withdrawn/Depressed subscale of the Youth Self-Report (YSR). Descriptive statistics and Pearson correlation coefficients were calculated using SPSS-27, and Structural Equation Modeling (SEM) was conducted via AMOS-21 to examine direct and indirect pathways among the variables. Findings: Pearson correlation analysis showed that parental overcontrol was significantly associated with fear of negative evaluation (r = .51, p < .001), fear of positive evaluation (r = .47, p < .001), and social withdrawal (r = .42, p < .001). SEM results confirmed that the structural model had good fit indices (χ² = 146.23, df = 84, χ²/df = 1.74, CFI = 0.97, RMSEA = 0.041). Parental overcontrol had significant direct effects on fear of negative evaluation (β = .51, p < .001), fear of positive evaluation (β = .48, p < .001), and social withdrawal (β = .27, p < .001). Both fears significantly predicted social withdrawal (FNE: β = .45, p < .001; FPE: β = .38, p < .001). Indirect effects of parental overcontrol on social withdrawal via FNE (B = 0.19, p < .001) and FPE (B = 0.14, p < .001) were also significant. Conclusion: These findings highlight that fear of evaluation—both negative and positive—serves as a psychological mechanism linking parental overcontrol to social withdrawal in adolescents, emphasizing the importance of addressing cognitive-affective vulnerabilities in preventive and therapeutic interventions.
طراحی و تبیین الگوی توازن میان کار و زندگی افراد در سازمان های کشور ایران بر مبنای متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۳
67 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: دو پایه مهم زندگی هر فرد را کار و زندگی اش شکل می دهد. هماهنگی و سازگاری این دو پایه باعث سلامتی جسم و روان افراد می شود، هر شخص باید بین آنچه هر یک از این دو پایه زندگی از او درخواست می کند توازن برقرار نماید وگرنه تضاد شکل می گیرد. تحقیقات زیادی در خصوص توازن کار و زندگی انجام شده است و با توجه به اینکه در حوزه تئوری در خصوص موضوع توازن کار و زندگی، اکثر پژوهش ها در کشورهای غربی بوده است، بررسی تحقیقات نشان می دهد در رابطه با موضوع توازن کار و زندگی در کشور ایران با فرهنگ، رسم و رسوم مخصوص به خود در سالیان گذشته ضرورت یافته و پژوهشگران ایرانی تحقیقات فراوانی دراین خصوص انجام داده اند، اما امکان رسیدن به توازن کار و زندگی، مستقل از نگاه اسلامی است و تحقیقات موجود در رابطه با تعادل کار و زندگی بر مبنای الگوها و فرهنگ جوامع غربی طراحی شده است، لذا تدوین الگوی توازن کار و زندگی بر مبنای منابع اسلامی برای سازمانی با فرهنگ اسلامی ضرورت پیدا می کند؛ بنابراین، هدف ما در این پژوهش این است که ضمن استخراج و مشخص کردن مفاهیم توازن کار و زندگی از کتب اسلامی، الگوی توازن بین کار و زندگی افراد در نظام اداری را ارائه دهیم. داشتن این شاخص ها و استانداردها می تواند به شفاف تر شدن جایگاه واقعی توازن کار و زندگی در سازمان های ایرانی کمک کند و میزان دانش آنها را نسبت به این مفهوم بالا ببرد و پیشنهاد ها کافی را به سازمان ها ارائه نماید. روش: با توجه به اینکه انتخاب روش تحقیق، وابسته به مسئله و هدف پژوهش است. هدف از پژوهش، تدوین مؤلفه های کار و زندگی و شناسایی ابعاد آن در متون اسلامی است. لذا این پژوهش از حیث هدف، اکتشافی یا بنیادین؛ به لحاظ روش، کیفی و دارای رویکردی استقرایی است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل مضمون به دنبال شناسایی، تجزیه وتحلیل و گزارش الگوی داده هاست. هر مضمون، اطلاعات مهمی است که معنی و مفهوم الگوی داده ها را نشان می دهد. استخراج مضمون طی فرایندی سه مرحله ای انجام می شود که عبارت اند از: تجزیه و توصیف متن (آشنایی با متن و ایجاد داده های اولیه، کاوش و شناسایی مضامین)، تبیین و تشریح متن (نمایش و تحلیل شبکه مضامین) و ترکیب و ادغام متن (تدوین گزارش). در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از روش تحلیل مضمون، کتاب های گرانقدر نهج البلاغه، نهج الفصاحه، میزان الحکمه و مفاتیح الحیاه مورد مطالعه و تدبر قرار گیرد و مصادیق توازن میان کار و زندگی افراد در این کتاب ها با استخراج شود. در مرحله اول از روایاتی که به نوعی با موضوع پژوهش ارتباط داشت، 638 داده اولیه شناسایی شد. داده ها طبقه بندی و پالایش گردید و با توسعه گستره مطالعات و با رجوع به منابع علمی، نشانه های بیشتری برای مضمون های فراگیر جمع آوری و تحلیل شد. نتایج: در شروع کار، تمام احادیث و روایات مرتبط با موضوع پژوهش، شناسایی و دسته بندی شدند. با توجه به اینکه کدامیک از احادیث و روایات بیشترین اطلاعات را در پاسخ به موضوع پژوهش داشتند، نمونه های نظری انتخاب شدند. بدین ترتیب، ابتدا نمونه نظری از احادیث و روایات انتخاب شد و فرایند انتخاب و نمونه گیری تا رسیدن به مرز اشباع نظری ادامه یافت و مضامین پایه (کدها و نکات کلیدی متن) مربوط به توازن کار و زندگی از متن کتاب های میزان الحکمه، نهج البلاغه، نهج الفصاحه و مفاتیح الحیاه، استخراج و سپس با تلخیص داده ها، مضامین مشابه و تکراری مرتبط با موضوع پژوهش با یکدیگر تلفیق شد و فراوانی آنها به دست آمد. لذا مضامین سازمان دهنده از ترکیب و تلخیص مضامین پایه مشخص شد. در ادامه، مضامین فراگیر از مضامین سازمان دهنده استخراج شد، سپس مضامین کلی از مضامین فراگیر استخراج و قالب مضامین، طراحی و ایجاد شد. مضامین استخراج شده در کتاب های مزبور به تعداد 27 مضمون سازمان دهنده استخراج و در نه دسته مضمون فراگیر و سه مضمون کلی با عناوین بعد فردی، سازمانی و اجتماعی شناسایی شد. درمجموع، 93 مضمون پایه، 27 مضمون سازمان دهنده، نه مضمون فراگیر شامل مهارت برنامه ریزی، اهمیت به سلامتی، مسئولیت پذیری، مهارت تاب آوری، حمایت سازمان، حمایت مدیر، حمایت همکار، حمایت نزدیکان و حمایت سایرین و سه مضمون کلی شامل فردی، سازمانی و اجتماعی استخراج و زنجیره مضمون های توازن کار و زندگی در متون اسلامی تکمیل و نهایت الگوی تعادل کار و زندگی از دید روایات ارائه شده است. بحث و نتیجه گیری: ازآنجاکه آموزه های اسلامی از مهم ترین منابع شناخت موضوعات زندگی و کار است، در پژوهش حاضر برای تدوین و تبیین الگوی توازن کار و زندگی، کتاب های نهج البلاغه، نهج الفصاحه، میزان الحکمه، مفاتیح الحیاه به عنوان مرجع محوری انتخاب شد. برای دستیابی به هدف تحقیق که طراحی و تبیین الگوی توازن میان کار و زندگی افراد در سازمان های کشور ایران بر مبنای متون اسلامی بود، محقق با استفاده از روش تحلیل مضمون به بررسی احادیث و روایات در کتاب های مذکور پرداخت. در این میان از روایات مرتبط با موضوع تحقیق، 638 حدیث جدا گردید که پس از بررسی، مؤلفه های توازن کار و زندگی در سه دسته فردی، سازمانی و اجتماعی طبقه بندی شد؛ این بدان معناست که تحقق توازن کار و زندگی صرفاً با تعریف مؤلفه های فردی برای کارکنان و یا طراحی سازمان مطلوب امکان پذیر نیست و باید مؤلفه های فردی، سازمانی و اجتماعی در تعامل کامل با یکدیگر باشد. مؤلفه های فردی توازن کار و زندگی شامل مؤلفه هایی است که بخش عمده تحقق آنها در اختیار کارکنان است که عبارت است از: مهارت برنامه ریزی، اهمیت به سلامتی، مسئولیت پذیری، مهارت تاب آوری. البته مؤلفه های سازمانی و اجتماعی بر مؤلفه های فردی تأثیرگذار است و می تواند محرک یا بازدارنده رعایت این مؤلفه ها توسط کارکنان باشد. مؤلفه های سازمانی به دست آمده در این تحقیق عبارت است از: حمایت سازمان، حمایت مدیر و حمایت همکار و در نهایت مؤلفه های اجتماعی توازن کار و زندگی در این پژوهش، حمایت نزدیکان و حمایت سایرین است. در نهایت، باید اشاره کنیم که علم به هیچ وجه حقایق مطلق را تولید نمی کند تا بتوان آن را به گونه ای غیر انتقادی پذیرفت. بلکه پیشنهادهای محدودی برای تفسیر فراهم می آورد که به بیش از نظریه های روزانه دست می یابد. این پژوهش نیز رسالتی جز دست یافتن به یک تفسیر محدود از مؤلفه های مرتبط با توازن کار و زندگی از متون اسلامی نداشته است. تقدیر و تشکر: از جناب آقای دکتر حسین میرزایی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی که در انجام این پژوهش ما را یاری نمودند، صمیمانه سپاسگزاریم. تعارض منافع: نویسندگان اعلام می کنند که هیچ گونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش وجود ندارد.
آسیب شناسی الگوی مدیریت منابع انسانی کارکنان راکد: کارکرد ارزیابی عملکرد و کنترل و پاداش و جبران خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
177 - 192
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، سعی دارد به بررسی آسیب شناسانه الگوی مدیریت منابع انسانی کارکنان راکد که برگرفته شده از پژوهش رشیدی و همکاران (1400) می باشد در شرکت نفت بپردازد. این پژوهش از حیث مبانی فلسفی در پارادایم اثبات گرایی، از نوع کمی، کاربردی و قیاسی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان منابع انسانی شرکت نفت در برمی گیرند. پایایی و روایی پژوهش در نرم افزار smart pls و تحلیل پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS سنجیده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت قابل توجهی میان الگوی در نظر گرفته شده (به عنوان وضعیت مطلوب) و وضعیت موجود در شرکت نفت وجود دارد. ارزیابی عملکرد در کارکنان مازادمحور با ویژگی ارزش استراتژیک پایین و شایستگی عمومی باید مبتنی بر فرایند بوده و بر کنترل حال نگر به همراه تطابق عملکرد با استاندارها تمرکز داشته باشد، در کارکنان انباشت محور با ویژگی ارزش استراتژیک بالا و شایستگی عمومی باید مبتنی بر ارزیابی دوره ای و تطابق عملکرد با استانداردها باشد، در کارکنان دانش محور با ویژگی ارزش استراتژیک پایین و شایستگی منحصربه فرد بر کنترل غیرمستقیم و مبتنی بر نتیجه، در کارکنان ارزش محور با ویژگی ارزش استراتژیک بالا و شایستگی خاص همراه با ارزیابی آینده نگر است. پاداش و جبران خدمات در کارکنان مازادمحور بر برابری خارجی، در کارکنان انباشت محور بر برابری داخلی، در کارکنان دانش محور بر پاداش های رقابتی با تمرکز بر پراخت های مالی و بر کارکنان ارزش محور بر پاداش های مشوقی و با تمرکز بر پاداش های غیرمالی است.
اثر تعدیل کننده احساس سرمایه گذار بر رابطه میان واریانس شرطی و بازده سهام با مقایسه مدل پنجره گردشی. رویکرد نمونه برداری داده های آمیخته، مدل های گارچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۵
103 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی بر احساس سرمایه گذار و رابطه میان واریانس شرطی و بازده سهام با مقایسه مدل پنجره گردشی. رویکرد نمونه برداری داده های آمیخته، مدلهای گارچ و گارچ نامتقارن می باشد. جامعه آماری این پژوهش را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد که بر اساس روش حذفی سیستماتیک، تعداد 112 شرکت طی سال های 1400-1394 به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است.روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره ارائه شده در پژوهش به کمک نرم افزار استتا و ایویوز انجام شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان داد که رابطه بین واریانس پیش بینی شده سهام و میانگین بازده سهام رابطه مثبت و معنی داری داشتند. با توجه به نتایج به دست آمده مشاهده گردید که واریانس شرطی بازده سهام که از روش گارچ و نمونه برداری داده های آمیخته حاصل شده است تحت تأثیر احساس سرمایه گذار شدت پذیرفته است. اثر تعدیلگری احساس سرمایه گذار به این صورت بود که منجر به افزایش اثر مثبت واریانس پیش بینی شده آتی بر میانگین سهام بود. ازاین رو، واریانس پیش بینی شده و نشده بازده سهام بر روی میانگین بازده سهام تحت تأثیر احساسات سرمایه گذار نیزبا استفاده از مدل گارچ و رویکرد نمونه برداری داده های آمیخته مورد تایید قرار گرفته ولی با مدل پنجره گردشی و مدل گارچ نامتقارن مورد تایید قرار نگرفته است.
شناسایی و تحلیل شایستگی های مدیران و راهکارهای توسعه آن با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
107 - 133
حوزههای تخصصی:
روش: پژوهش حاضر ازلحاظ روش، آمیخته و برمبنای پژوهش های کیفی و کمی است و همچنین ازنظر فلسفه پژوهش، درزمره پژوهش های قیاسی استقرایی قرار می گیرد. این پژوهش ازحیث هدف، کاربردی و ازحیث شیوه گردآوری اطلاعات، اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد سازمان مخابرات استان لرستان می باشند. درخصوص چگونگی انتخاب جامعه آماری باید بیان کرد که باتوجه به اینکه موضوع پژوهش، انواع شایستگی مدیران می باشد، باید از افرادی استفاده می شد که ازحیث نظری و عملی با این مفهوم پژوهش، آشنایی داشته و اشراف اطلاعاتی لازم درجهت پاسخگویی به سؤالات مصاحبه و پرسشنامه را دارا باشند. به همین دلیل، با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و براساس اصل اشباع نظری 20 نفر از مدیران ارشد سازمان مخابرات به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزارگردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی سنجی درون کدگذار و میان کدگذار انجام شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است.
یافته ها: در این پژوهش یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی انواع شایستگی مدیران و راهکارهای توسعه آن است و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است.
نتایج: براین اساس، مهم ترین انواع شایستگی مدیران: برخورداری مهارت تیم سازی، توانایی مدیریت بحران و شایستگی حل مسئله و مهم ترین پیامدهای راهکارهای آن تقویت خودآگهی، تمرکز بر یادگیری مستمر و تقویت دانش روز مدیریت و سازمان است.
تاثیر ویژگی های کمیته حسابرسی و حاکمیت شرکتی اثربخش بر مدیریت سود فرصت طلبانه ناشی از تغییر طبقه بندی اقلام صورت سود و زیان در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش اثربخشی حاکمیت شرکتی و قدرتمندی کمیته حسابرسی در پیشگیری از اعمال تغییر طبقه بندی فرصت طلبانه اقلام صورت سود و زیان در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. آزمون فرضیه ها با استفاده از اطلاعات 144 شرکت برای دوره ی زمانی 1395 تا 1401 انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که مدیران از طریق تغییر طبقه بندی اقلام صورت های مالی اقدام به مدیریت سود می کنند همچنین نتایج بیانگر این موضوع بود که ساختار مالکیت و ویژگی های کمیته حسابرسی شامل اندازه و استقلال کمیته حسابرسی و تخصص مالی کمیته حسابرسی، استقلال هیات مدیره باعث کاهش مدیریت سود از طریق تغییر طبقه بندی فرصت طلبانه اقلام صورت سود و زیان می شوند این نتیجه بدین معناست که نقش مدیران غیرموظف در کمیته حسابرسی و مالکان عمده در ایران مطابق با تئوری نمایندگی است و توانایی این ابزار نظارتی در کاهش مدیریت سوداز طریق تغییر طبقه بندی اقلام صورت های مالی قوی است. همچنین با توجه به اینکه سهامداران عمده نقش نظارتی فعالی بر تصمیمات شرکت در مدیریت سود اعمال می کنند ؛ با افزایش درصد مالکیت عمده، انعطاف پذیری مدیران شرکت جهت مدیریت سود ناشی از تغییر طبقه بندی اقلام صورت های مالی کاهش می یابد. به عبارت دیگر هر چه درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی و متمرکز افزایش پیدا می کند، نظارت آنها در شرکت افزایش می یابد و به دنبال آن باعث کاهش مدیریت سود ناشی از تغییر طبقه بندی فرصت طلبانه اقلام صورت سود و زیان می شود.
گردشگری سلامت دیجیتال: پذیرش اینترنت اشیا در استارتاپ های نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
282 - 305
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به گسترش و تأثیرهای فناوری های نسل چهارم، این پژوهش به دنبال شناسایی چالش ها، مانع ها، راهبردها و مزیت های پذیرش فناوری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت است. روش: روش اجرای این پژوهش کیفی و روش جمع آوری داده ها مصاحبه است. به منظور تحلیل متون مصاحبه های انجام شده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش، به شناسایی ۲۷ کد اولیه با فراوانی ۱۹۶ واحد معنایی انجامید که در سه کد محوری «چالش ها و موانع به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، «اقدام ها و راهبردهای استارتاپ های گردشگری سلامت برای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا» و «فرصت ها و مزایای استفاده از اینترنت اشیا برای بهبود خدمات گردشگری سلامت» دسته بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، در خصوص کد محوری «چالش ها و موانع به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، مؤلفه های سرمایه و بودجه عبارت اند از: هزینه تجهیزات و ابزارها و پیاده سازی اینترنت اشیا و کمبود منابع مالی استارتاپ های گردشگری سلامت. مؤلفه های ریسک پذیری عبارت اند از: عدم تمایل به نوآوری و تغییر، انعطاف پذیری بیشتر استارتاپ ها در مقایسه با سازمان های بزرگ وعدم سرمایه گذاری کسب وکارهای گردشگری در فناوری های نوظهور. مؤلفه های فرهنگ سازمانی عبارت اند از: آگاهی و نگرش کاربردی مدیران و کارکنان و فقدان فرهنگ حمایتگر از فناوری های جدید در استارتاپ ها. مؤلفه نیروی انسانی توانمند عبارت اند از: نیروی انسانی متخصص در حوزه اینترنت اشیا و هزینه جذب نیروی انسانی توانمند در حوزه اینترنت اشیا. مؤلفه های زیرساخت فنی عبارت اند از: طرح اجرایی مناسب برای بهره برداری از فناوری های نوظهور، مشکلات زیرساختی استارتاپ های گردشگری سلامت و دسترسی مناسب به ابزارها و گجت های اینترنت اشیا. همچنین در زمینه «اقدامات و راهبردهای استارتاپ های گردشگری سلامت برای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا»، سه مؤلفه هم آفرینی با شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنت اشیا، جذب و نگهداری نیروی انسانی خبره و جذب سرمایه گذار شناسایی شد. علاوه براین مؤلفه های مربوط به «فرصت ها و مزایای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، در دو سطح گردشگر سلامت و استارتاپ دسته بندی شدند که کمک به کیفیت فرایند درمان بیماران، هزینه خدمات و کمک به نظارت و پیگیری از راه دور گردشگر سلامت مؤلفه های سطح گردشگر هستند و افزایش بهره وری و کاهش هزینه، ایجاد مزیت رقابتی، افزایش سود، یکپارچه سازی و بهبود فرایندها و زنجیره ارزش، کمک به تصمیم گیری آگاهانه مدیران، افزایش مقیاس، استفاده از ابزارهای فناوری برای بازاریابی در گردشگری، کمک فناوری های جدید بر تداوم فعالیت کسب وکار و شناخت سبک زندگی بازار هدف گردشگری سلامت، مؤلفه های سطح استارتاپ را تشکیل می دهند.
تأثیر نوآوری مالی بر مدیریت ریسک شرکت با تأکید بر نقش تعدیل کننده محدودیت های تأمین مالی
منبع:
حسابداری مدیریت راهبردی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
70 - 90
حوزههای تخصصی:
تئوری توسعه بر استفاده کارآمد منابع اقتصادی، در اقتصاد تأکید دارد؛ زیرا استفاده بهینه منابع اقتصادی به سرمایه گذاری مولد تبدیل می کند که درنهایت منجر به رشد اقتصادی پایدار می شود. توسعه نوآوری های مالی در اقتصاد با فناوری تغییر و کارایی بیشتری را در موسسه های مالی ایجاد می کند که می توانند محصولات و خدمات مالی بهتری را ارائه دهند. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر نوآوری مالی بر مدیریت ریسک شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از یک نمونه متشکل از 167 شرکت طی دوره 1394 تا 1402 است. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهد که نوآوری مالی باعث ارتقای مدیریت ریسک سازمانی می شود. همچنین؛ مطابق با فرضیه دوم پژوهش محدودیت های تأمین مالی بر ارتباط بین نوآوری مالی و مدیریت ریسک سازمانی تأثیر تعاملی دارد.
تأثیر ظرفیت های امنیتی-سیاسی هیدروپلیتیک رودخانه های مرزی ایران و عراق بر پدافند غیر عامل غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۱
5 - 37
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر تأثیرظرفیت های امنیتی-سیاسی هیدروپلیتیک رودخانه های مرزی ایران و عراق بر روی پدافند غیرعامل غرب کشور را با پارامترهای تأثیرگذار درروند کاهش تنش ها و شکل گیری همکاری ها بررسی کرده است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی با روش توصیفی - تحلیلی و رویکرد آمیخته انجام گرفته است. یافته ها: بهره برداری از مصاحبه ها، پرسشنامه ها و مطالعه منابع و ارزیابی شاخص ها و سپس تجزیه و تحلیل در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی آشکار می سازد که آمایش سرزمینی (توزیع جغرافیایی جمعیت، صنایع آب بر و ...) در توسعه پایدار نواحی مرزی ایران و عراق، تفسیر مشترک و تفاهم در حوضه های آبریز نواحی مرزی ایران و عراق و تشکیل اتاق مشترک پدافند غیرعامل در همسوسازی تدابیر و اقدامات حوضه های رودخانه ای مرزی دو کشور سبب و تکمیل کننده صلح و سازش به دور از هرگونه تنش می باشد. نتیجه گیری: دو کشور ایران و عراق بایستی با در نظر گرفتن اهداف هیدروپلیتیک خود، با تنظیم موافقت نامه های دو جانبه و چندجانبه، توسعه پایدار نواحی مرزی و هیدرودیپلماسی فعال به حل موضوع بپردازند و با تغییر در سبک زندگی سنتی مرزنشینان و تمرکزگرایی و آموزش های لازم و با برنامه ریزی مشترک، به حل این موضوع کمک کنند.
مدلسازی ارتباط بین کیفیت افشاء و دقت پیش بینی سود با توجه به اقلام تعهدی نوسانات سود: رویکرد اقتصاد سنجی فضایی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثرات کیفیت افشا با تعدیل گری اقلام تعهدی در نوسانات سود بر دقت پیش بینی سود در بانک های ایران و عراق طی دوره زمانی 2017 تا 2022 انجام شده است. مدل پژوهش با در نظر گرفتن اثرات وابستگی فضایی و با استفاده از نرم افزار R تخمین زده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که کیفیت افشای اطلاعات تأثیر مثبت و معناداری بر دقت پیش بینی سود در بانک های ایران و عراق دارد. در مقابل، نوسانات اقلام تعهدی، دارای تأثیر منفی، اندازه و سن بانک دارای تأثیر مثبت، و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و اهرم مالی نیز تأثیر منفی بر دقت پیش بینی سود دارد. نتایج این پژوهش می تواند به سرمایه گذاران، تحلیلگران مالی و نهادهای ناظر در بازارهای مالی ایران و عراق در درک بهتر عوامل مؤثر بر دقت پیش بینی سود و اتخاذ تصمیمات آگاهانه تر کمک کند.
بررسی پراکندگی و کارکرد ارجاعات درون متنی در مقالات چاپ شده به زبان فارسی در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی ارجاعات درون متنی در مقالات علمی به زبان فارسی و طبقه بندی کارکردهای آنها و معرفی شیوه های صحیح استفاده از ارجاعات درون متنی است. در این پژوهش به طور خاص کیفیت ارجاعات و کارکرد آنها در درون متن مقالات علمی پژوهشی رشته های علوم انسانی مورد مطالعه قرار گرفت. روش مطالعه تلفیقی و شامل کدگذاری کیفی ارجاعات و بررسی کمی آنها بود. پیکره ی زبانی مورد مطالعه شامل مقالات نشریات علمی پژوهشی چهار رشته ی ادبیات فارسی،علوم دینی، علوم تربیتی و روانشناسی بود که به شیوه تصادفی انتخاب شد و حجم نهایی پیکره شامل 60 مقاله کامل از مجلات مندرج در فهرست نشریات معتبر وزرات علوم بود. کدگذاری ارجاعات مورد استفاده در مقالات بر اساس چارچوب نظری توسط پژوهشگران متخصص این حوزه انجام گرفت. داده های استخراج شده وارد برنامه نرم افزاری SPSSشده و جداول فراوانی برای بررسی کمی شکل و کارکرد ارجاعات و آمار استنباطی برای بررسی تفاوتهای بین رشته ای بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که: 1- بیشترین فراوانی استفاده از ارجاعات مربوط به رشته های علوم دینی است.2- ارجاعات کامل اسمی دارای بیشترین فراوانی هستند. 3- کارکرد ارجاع ها از نوع ارجاع ایده به مرجع اصلی، و تقویت ادعای نویسنده اند و از سایر کارکردها ارجاع مانند تعیین هویت با فعل گزارشی و مقایسه یافته های نویسنده با یافته های تحقیق دیگران کمتر بهره برده شده است. نتایج این تحقیق نکات ارزشمندی در راستای درک گفتمان علمی و تناسب کارکرد ارجاعات با بافت گفتمانی مقالات و نکات کلیدی قابل ملاحظه در تدوین مطالب و آموزش نگارش دانشگاهی دربر دارد.