فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۱۴ مورد.
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۶۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۵۰)
750 - 773
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، جهت بررسی اثر افزایش یک درصد نرخ مالیات ارزش افزوده در سال ۱۳۹۰ بر مصرف خوراکی های ۲۵۵۱۴ خانوار شهری و روستایی به روش تفاضل در تفاضل، اطلاعات مربوط به مصرف ۱۵۲ ریزقلم کالا، در ۸ دسته کالایی برنج، نان و غلات، گوشت قرمز و مرغ، گوشت ماهی، لبنیات، میوه و تنقلات، سبزیجات و ادویه و نوشیدنی ها را با در نظر گرفتن سایر عوامل همچون درآمد و بعد خانوار، شغل، وضعیت تأهل، وضعیت سکونت، جنسیت، سن و سواد سرپرست خانوار به همراه شهری یا روستایی بودن آنان جمع آوری شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که اثر افزایش یک درصدی نرخ مالیات بر ارزش افزوده در سال 1390 برای دسته های کالایی برنج، گوشت قرمز و مرغ، گوشت ماهی، لبنیات، میوه و تنقلات، و سبزی و ادویه و نان و غلات، در سطح 99 درصد اطمینان منفی و معنی دار و برای دسته کالایی نوشیدنی ها در سطح 99 درصد اطمینان مثبت و معنی دار بوده است. از این رو، پیشنهاد می شود تا درخصوص اعمال سیاست های مشابه افزایش نرخ مالیات ارزش افزوده با احتیاط بیشتری عمل کرد.
اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر انعطاف پذیری شناختی، سرخوردگی زناشویی و رشد پس از آسیب در زنان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
10 - 21
حوزههای تخصصی:
ابتلا به بیماری سرطان، بحرانی آسیب زا می باشد که تاثیر به سزایی در ابعاد گوناگون زندگی شخص دارد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر انعطاف پذیری شناختی، سرخوردگی زناشویی و رشد پس از آسیب در زنان مبتلا به سرطان در شهر مشهد بود.پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان امید و مراکز تخصصی مشهد در سال 1400 بود. از میان این افراد، 36 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل ( هر گروه شامل 18 نفر) جایگزین شدند. سپس روان درمانی مثبت نگر (به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای) روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکرد. هر دو گروه به پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنای و ونادروال (2010)، سرخوردگی زناشویی کایزر (1993) و رشد پس از آسیب تدسچی و کالهون (1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزار آماریSPSS نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مداخله رواندرمانی مثبت نگر بر افزایش انعطاف پذیری شناختی، افزایش رشد پس از آسیب و کاهش سرخوردگی زناشویی در زنان مبتلا به سرطان مؤثر بوده است (01/0 ≥p ).از آنجا که رواندرمانی مثبت نگر اثرات مطلوبی روی متغیرهای پژوهش پیش رو داشته است، بنابراین استفاده از آن به منظور روش درمانی موثر جهت حمایت از بیماران خاص سرطانی پیشنهاد می شود
باستان شناسی و ساختارشناسی سنگ نبشته میخی اورارتویی سقین دل ورزقان، آذربایجان شرقی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۳
31 - 58
حوزههای تخصصی:
سنگ نبشته سقین دل واقع در بخش مرکزی شهر ورزقان، استان آذربایجان شرقی بر بدنه یک تخته سنگ مربوط به سال های حدود 750-733 پ م به خط میخی اورارتویی نقر شده و به سبب عوامل گوناگونی دچار آسیب دیدگی شده است. هدف از انجام پژوهش پیش رو، انجام مطالعات آزمایشگاهی برای ساختارشناسی این سنگ است و در همین راستا مهم ترین سؤالات پژوهش چنین است که باستان شناسی و زمین شناسی سنگ نبشته اورارتویی سقین دل چیست؟ خواص فیزیکی، شیمیایی و ساختارشناسی سنگ نبشته میخی اورارتویی سقین دل چیست؟ برای دستیابی به پاسخ این سؤالات، علاوه بر مطالعات تاریخی و باستان شناسی، بررسی های میدانی و مطالعات آزمایشگاهی، بررسی مقطع نازک و پتروگرافی سنگ، پراش پرتوایکس (XRD) و فلورسانس اشعه ایکس (XRF) انجام شده است. در همین راستا، برای سنجش خواص فیزیکی و میزان مقاومت سنگ در برابر عوامل مختلف: آزمون های چگالی و تخلخل سنجی، نرخ جذب و محتوای آب نمونه صورت گرفته است. نتایج مطالعات ساختارشناسی نشان دهنده آن است که سنگ بستر از جنس تراکی-آندزیتی بوده و گزارش زمین شناسی نیز وجود توده های تراکی-آندزیتی در دامنه کوه زاغی محل قرارگیری آن را تأیید می کند، به علاوه، نتایج حاصل از آزمون های فیزیکی و شیمیایی بیان می دارد که سنگ های به کاررفته در ساخت سنگ نبشته دارای مقاومت نسبتاً خوبی بوده اما به علت قرارگیری در برابر عوامل فرایندهای محیطی مانند اقلیم سرد و کوهستانی، بادهای دائمی دچار آسیب های متعددی گشته که عمدتاً ناشی از هوازدگی فیزیکی و شیمیایی است.
تبیین رابطه خدا با انسان در آثار منظوم و منثور ملاصدرا و اسپینوزا: از فلسفه تا ادبیّات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
220 - 257
حوزههای تخصصی:
اسپینوزا و ملاصدرا، از جمله فیلسوفان برجسته ای هستند که با رویکردهای متفاوت به مسئله شناخت مستقیم خداوند پرداخته اند. یکی از نقاط تمایز مهم در اندیشه اسپینوزا و ملاصدرا، مفهوم بی نهایت و ذات در فلسفه آنهاست. اسپینوزا، که به شدت تحت تأثیر عقل گرایی و ماتریالیسم فلسفی بود، معتقد است که دانش بی واسطه تنها از طریق شناخت نسبی امکان پذیر است و حقیقت این نوع معرفت در ارتباط آن با نسبیت نهفته است. در مقابل، ملاصدرا که به سنت فلسفی اسلامی تعلق دارد، بر این باور است که شناخت مستقیم خداوند محدود به ذات و وجود مخاطب است و این شناخت، فراتر از هر گونه ادراک حسی و عقلانی، در سطحی از وجود تحقق می یابد که بالاترین مرتبه دانش و معرفت محسوب می شود. نویسنده در این پژوهش با شیوه اتوصیفی - تحلیلی به بررسی ارتباط خدا با انسان از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا پرداخته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که از منظر ملاصدرا، علم بی واسطه به خداوند یک معرفت وجودی است که بر اساس وحدت وجود و شناخت مستقیم از طریق حضور و شهود به دست می آید.. در مقابل، اسپینوزا بر این باور است که معرفت بی واسطه از طریق ادراک شهودی از یکپارچگی طبیعت با خداوند حاصل می شود. در نهایت، مقایسه دیدگاه های اسپینوزا و ملاصدرا نشان می دهد که هر یک از این دو فیلسوف، با توجه به نظام فلسفی خود، به نوعی شناخت بی واسطه خداوند رسیده اند که در نهایت، عالی ترین نوع دانش و معرفت را تشکیل می دهد و به نوعی نشان دهنده بالاترین سطح تعامل انسان با حقیقت الهی است.
بررسی قابلیت استعمال قاعده «دم المسلم لا یبطل» در خصوص جنایت ناشی از بیماری واگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۰
150 - 170
حوزههای تخصصی:
قاعده«دم المسلم لا یبطل» بیانگر این اصل کلی است که خون فرد مسلمان هدر نمی-رود و با قصاص یا دیه قابل جبران است. در آموزه های اسلامی این قاعده بیانگر مسئولیت حاکمیت در قبال افراد محقون الدمی است که بی دلیل به قتل رسیده اند و حاکمیت اسلامی نتوانسته قاتل آن ها را بیابد. حفظ جان شهروندان در سایه امنیت همه جانبه از وظایف مهم حاکمیت هاست و گاه این امنیت در اثر بیماری های واگیر که عامل شیوع و فراگیری آن انسان ها و ارتباطات اجتماعی آنان است به خطر می افتد. هدف این پژوهش بررسی اصل ضمان و فروض ضمان بیت المال در خصوص قتل های ناشی از بیماری واگیر است. این پژوهش به روش توصیفی_تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای سامان یافته است. در این راستا ادله فقهی قاعده «دم المسلم لا یبطل» مورد کنکاش قرارگرفته و با توجه به مواد مرتبط در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 سعی در نیل به هدف این پژوهش شده است. در پایان به عنوان نتیجه می توان گفت در قتل عمد، شبه عمد و خطای محض در شرایطی می توان بیت المال را ضامن پرداخت دیه قتل ناشی از بیماری واگیر دانست.
پیشنهادی برای سه جاینام «خلخال»، «هِرو» و «اَزناو»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
95 - 112
حوزههای تخصصی:
جاینام ها از بخش های مهم زبان هستند و شناخت آنها می توان از نظر تاریخی، زبانی، فرهنگی و غیره کمک بزرگی به زبان کند. در این مقاله سه جاینام از شهر «خلخال» (شهری کُهن تاریخی در استان اردبیل ایران)، به روش تطبیقی بررسی خواهد شد. این این سه جاینام عبارتند از: «خلخال» (نام شهر)، «هرو» (یا «هروآباد» نام محلی خلخال)، و نیز «ازناو» (تفرج گاه معروف ورودی خلخال). در منابع متعدد، معنای کلی «خلخال» را پای برنجن یا حلقه ای می دانند که طلا، نقره و امثال آن است که به پای آویزند، نام شهر خلخال به آن حلقه پای زنان ربطی ندارد. برای نوشتن این مقاله از پیکره نام آبادی های ایران که در در گاه ملی آمار ایران ثبت شده، استفاده شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد نام خلخال از دو بخش خال (خوار) و خال تشکیل شده و جمعاً به معنای سرزمین هموار است، «هرو» به معنای آبی است که فواره می کند و ازناو/ ازنو با (v)azan-ow آب جهنده ارتباط دارد.
جریان شناسی مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به روش تحلیل محتوا و با مقایسهٔ آثار، سعی در شناخت جریان های شکل گرفته در مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران دارد و در همین راستا، جریان های موردنظر را از جهت زمان، افراد و ویژگی ها بررسی می کند. حاصل آنکه، دامنهٔ زمانی اواسط دههٔ هفتاد شمسی تا تابستان 1403 نشان می دهد که مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران سه دوره را سپری نموده است: دورهٔ ورود مباحث سبک شناسی، دورهٔ رشد و گسترش این مباحث و دورهٔ ظهور رویکردهای پیچیده تر سبک شناسی در مطالعات قرآنی. این است که دورهٔ اول، از ویژگی هایی چون کلی گویی و مشخص نبودن چهارچوب های مباحث، ابتدایی و غیرکاربردی بودن مطالعات و ضعف در بنیان های نظری برخوردار است؛ دورهٔ دوم، با مشخصه هایی نظیر توجه به بنیادهای نظری، تطبیق مباحث بر آیات قرآن، تکثر پژوهش های صورت گرفته نسبت به دورهٔ اول و نوعاً تکراری و توجه به رویکردهای سبک شناسانهٔ متفاوت شناخته می شود؛ دورهٔ سوم، خصوصیاتی شامل تمرکز بر یک لایهٔ زبانی یا یک مؤلفهٔ خاص از یک لایهٔ زبانی، عمق بخشی به مطالعات، ظهور رویکرد سبک پژوهی انتقادی و ایجاد پیوند میان مباحث سبک شناسی با سایر مطالعات زبان شناسی، ازجمله معناشناسی و کاربردشناسی دارد.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر انعطاف پذیری عاطفی مادران دارای فرزند با اختلال رشد ذهنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر انعطاف پذیری عاطفی مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی به اجرا درآمد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که فرزندان آنها در مدارس استثنایی حضور داشتند. نمونه پژوهش شامل 26 نفر از مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 13 نفر). گروه آزمایش مداخله ده جلسه ای رفتاردرمانی دیالکتیک را دریافت نمودند ولی گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده شامل انعطاف پذیری عاطفی (تقی زاده و محبی پور، 1396) بود. تجزیه و تحلیل توسط نرم افزار 23(SPSS) صورت گرفت. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر انعطاف پذیری عاطفی مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی تاثیر معنادار دارد(>p001/0). با توجه به یافته های پژوهش می توان برای بهبود انعطاف پذیری عاطفی مادران دارای فرزند اختلال رشد ذهنی از رفتاردرمانی دیالکتیک سود جست.
واکاوی نظریه علّامه طباطبایی درباره «استقلال دلالی جملات تامّه قرآنی» (ارکان نظریه- اقسام دلالت ها)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
141 - 170
حوزههای تخصصی:
سبک تفسیری علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان، یعنی بهره گیری از قرینه سیاق و دادن اهمیت فراوان به آن در کشف مدالیل آیات شریفه، موجب شده است که بتوان این تفسیر را «تفسیری سیاقی» نامید. اما کنار این سبک تفسیری، ایشان مبتنی بر انبوه روایات اهل بیت از «سبک تفسیری مستقل از سیاقِ مجموعی» پرده برداری کرده اند. اختصار عبارات علامه ذیل آیه 115 سوره بقره و بسنده کردن به آن توسط برخی پژوهشگران، موجب شده است ارائه یک نظریه منسجم درباره دیدگاه علامه نادیده گرفته شود تا جایی که برخی افراد، دیدگاه ایشان را فاقد پشتوانه علمی می دانند. ازسوی دیگر، در بسیاری از پژوهش ها نیز تنها به یک بُعد این دیدگاه تحت عنوان «فرازهای مستقل» اشاره شده است. برهمین اساس، جستار پیش رو با هدف انسجام بخشی به نظریه علامه و تبیین ارکان و ابعاد آن و تشریح متن محور عبارات ایشان با شیوه تحلیلی-توصیفی سامان یافته است. در نهایت نویسندگان به این نتیجه دست یافته اند که اعتبار این سبک تفسیری بر یکی از شیوه های استنباطی اهل بیت از آیات قرآن کریم و به عنوان قاعده ای نقلی-تفسیری استوار است که می توان آن را قاعده «حجیت دلالی هر جمله تامّه الإفاده یا مستقله قرآنی» نامید. رکن پایه و اولیه این سبک و روش تفسیر بر امکان چشم پوشی از برخی مراتب سیاق و در نظر گرفتن سیاق و ظهور یک جمله تامّه الإفاده -که معنایی صحیحی را با توجه به منظومه دین مننقل می کند- مبتنی است و رکن تبعی آن توسعه مدالیل سطح عرضی یا افقی (در فرازهای مستقل) و توسعه مدالیل سطح طولی یا عمودی (در فرازهای مستقل و غیرمستقل) با نگرش تقطیعی و تجریدی به سیاق است.
بررسی انتقادی ماده انضمامی بر مبانی فلسفه مشاء و حکمت متعالیه هستی شناسی ماده نخستین بر مبنای وجود سیال، التفات معرفت شناسانه و برخی پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
253 - 276
حوزههای تخصصی:
ویژگی هایی که مشهور فیلسوفان برای موجودات مجرد بر پایه ماده نخستین مشائی بیان کرده اند با برخی از احکام فلسفی و دینی مجردات ناسازگار است. به نظر می رسد خاستگاه این امر، تفسیر انضمامی یا اتحادی از ماده نخستین است. رویکرد این پژوهش در حل این مسئله بازشناسی ماده نخستین در ارتباط با وجود سیال، در قالب ماده تحلیلی و پیگیری بازتاب های آن در بحث ماده و قوه است. در این زمینه و با رویکردی بینارشته ای ابتدا تبیین دو دیدگاه قابل توجه از سوی نوصدرائیان معاصر بیان می شود. این دیدگاه ها بر وجود سیال و حرکت جوهری مبتنی است. در مرحله بعد ابتدا این مواضع نقد می گردد و پس از آن با التفاتی معرفت شناسانه، تبیین جامع تر و جدیدتری از جایگاه ماده به دست داده می شود. جایگزینی ماده انضمامی و اتحادی با ماده تحلیلی در تبیین مفاهیم «مجرد» و «مادی» با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین دقیق تر و توسعه بیشتر گستره حرکت، تعمیق هستی شناسی حرکت، ایجاد سازگار ی بیشتر آموزه های فلسفی با یکدیگر و با متون دینی می انجامد. همچنین ماده تحلیلی می تواند زمینه ساز پیشبردی بی بدیل در جنبه اسلامی فلسفه اسلامی و روشنگر زوایای دیگری از توان مندی های حکمت متعالیه و نیز زمینه ساز پژوهش های پسین در شناسایی و ارزیابی پیامدهای بسیار آن باشد. در پایان، موارد مشخصی از پیامدهای این تبیین فهرست و پیشنهاداتی نیز برای ادامه پژوهش ها در این زمینه ارائه می گردد.
ارزیابی الگوی پاکینگهورن درخصوص سازوکار فعل الهی در جهان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
153 - 172
حوزههای تخصصی:
جان پاکینگهورن (1930-2021) از چهره های شاخص حوزه علم و الهیات است که رویکردی ویژه درخصوص تبیین سازوکار فعل الهی در جهان طبیعی دارد. هدف این نوشتار ارائه شرحی روشن از رویکرد او و بررسی برخی از مهم ترین نقدهای مطرح شده است. خواهیم گفت که برخی از این نقدها یا از سوی خود پاکینگهورن پاسخ داده شده و یا با توجه به مبانی وی قابل پاسخگویی اند. به ویژه، برخلاف باور بسیاری، رویکرد او عقب گردی به مفهوم بدنام «خدای رخنه پوش» نیست. همچنین اشاره خواهیم کرد که گرچه برخی نقدها متوجه نقص یا کمبودی در رویکرد او است، این دسته از نقدها لزوماً رویکرد او را با مشکلی جدی مواجه نمی کند و تنها بر لزوم پیگیری بیشتر رویکرد او صحه می گذارد. به عنوان نمونه، طرح پژوهشی او باید به نحوی گسترش یابد که سازوکار واحدی را برای فعل الهی در دو حوزه بزرگ مقیاس و ریزمقیاس (کوانتومی) ارائه کند. در پایان نقد خود را به رویکرد او طرح خواهیم کرد؛ او علیّت بالابه پایین را سازوکار عاملیّت الهی درنظر گرفته است، در حالی که این نوع از علیّت می تواند تعبیری کاملاً طبیعی گرایانه داشته باشد. بخش مهمی از رویکرد او نسبت به پذیرش یا انکار طبیعی گرایی کاملاً خنثی است و بخش باقیمانده نیز انکار طبیعی گرایی را پیش فرض گرفته است. بنابراین، گرچه الگوی او از جذابیت علمی -فلسفی زیادی برخوردار است، اما اهمیت الهیاتی آن مناقشه پذیر است.
امکان سنجی طراحی شبکه ارتباطی توسعه حرفه ای مدیریت مسائل و چالش های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
143 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر امکان سنجی طراحی یک شبکه ارتباطی آنلاین جهت بهبود کیفیت مدیریت مدارس بود. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و توسعه ای بود و روش جمع آوری داده ها به صورت روش ترکیبی بود. در این راستا مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید هیئت علمی علوم تربیتی دانشگاه های دولتی و مدیران مدارس متوسطه 10 نفر که به روش هدفمند انتخاب شدند مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد و در بخش کمی تحقیق بر اساس مضامین استخراج شده از مصاحبه ها و اهداف پژوهشی پرسشنامه 28 گویه ای طراحی شد و بین 116 نفر از مدیران که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند توزیع شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مدیران مدارس متوسطه اهمیت و ضرورت وجود شبکه های توسعه حرفه ای را با میانگین 3.83 درک می کنند و منابع انسانی با میانگین 4.33، فنی 4.33، مالی 4.11 و قانونی 4.27 مطرح شده را با میانگین بالاتر از متوسط جامعه (3) لازم می دانند؛ ولی درعین حال چالش ها و موانع به خصوص موانع سازمانی و بروکراتیک را تأثیرگذار می دانند
بررسی کنش افتراقی سؤالات زبان انگلیسی آزمون کارشناسی ارشد روانشناسی نسبت به جنسیت به منظور مقایسه آزمون والد، آزمون نسبت درستنمایی و نسبت درستنمایی بازبینی شده در مدل تشخیصی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
37 - 61
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه روشهای شناسایی کنش افتراقی سؤال در مدلهای تشخیصی شناختی بر روی سؤالات درس زبان انگلیسی آزمون کارشناسی ازشد مجموعه روانشناسی بر اساس جنسیت انجام شد. نمونه تحقیق شامل 2455 داوطلب زن و 919 داوطلب مرد بود که در آزمون کارشناسی ارشد مجموعه روانشناسی سال 1396 شرکت کرده بودند. مدل تشخیصی شناختی G-DINA با داده ها برازش داده شد. کنش افتراقی سؤالات با سه روش آزمون والد، آزمون نسبت درستنمایی و آزمون نسبت درستنمایی بازبینی شده بررسی شد. نتایج این سه روش توافق متوسطی در تشخیص کنش افتراقی سؤال داشتند. دو روش مبتنی بر درستنمایی می توانند در کنار روش والد برای شناسایی کنش افتراقی سؤال به کار روند. بر اساس نتایج 16 سؤال دارای کنش افتراقی بودند. بیشتر سؤالات دارای کنش افتراقی سؤال یکنواخت به نفع مردان بودند. سؤالات دارای کنش افتراقی غیریکنواخت برای افراد مسلط به نفع مردان و برای افراد غیرمسلط به نفع زنان عمل می کردند. توصیه می شود مطالعات تکمیلی برای بررسی وجود سوگیری و علت آن در سؤالات دارای کنش افتراقی سؤال انجام شود.
نسبت حق بر توسعه با دولت های توسعه گرا و رفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1103 - 1129
حوزههای تخصصی:
در اعلامیه حق بر توسعه مصوب 1986 مجمع عمومی ملل متحد، حق توسعه، حقی بشری و جامع حقوق بشر تلقی شده است. در پرتو تحقق حق توسعه، تصویب و اجرای طرح های عمرانی رفاهی از لوازم تأمین حق و در نتیجه از تکالیف دولت ها محسوب می شود. دو نظریه دولت توسعه گرا و دولت رفاهی هر دو داعیه مداخله نیل به توسعه و کارکرد عمرانی دارند. با روش توصیفی- تحلیلی پرسش اصلی این است که دریابیم چه نسبتی میان دولت های توسعه گرا و رفاهی و حق توسعه وجود دارد؟ دولت های توسعه گرا به نتایج مثبت و موفق در رسیدن به توسعه مدنظر خود تأکید دارند تا دموکراتیک بودن نظام. این ویژگی و صراحت بر ضعف جامعه مدنی، محققان را به این نتیجه رهنمون می سازد که دولت توسعه گرا تضمین گر حق توسعه به عنوان حق بشری آنچنان که در اسناد حقوق بشری سازمان ملل تعریف شده است، نخواهد بود. اما دولت رفاهی بر حق های رفاهی و عمران آموزش و سلامت دلالت دارد و با رابطه نزدیک و تکاملی میان حقوق رفاهی و حق توسعه، دولت مطلوب اسناد حقوق بشری، دولت رفاهی است.
فراترکیب رابطه هم کنشی مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در سازمان های دانش بنیان و شرکت های فناوری محور با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
72 - 90
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف فراترکیب و تبیین رابطه هم کنشی میان مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در سازمان های دانش بنیان و شرکت های فناوری محور، با بهره گیری از رویکرد دلفی فازی، انجام شده است تا نقش این مفاهیم را در بهبود فرآیندهای راهبردی بررسی کند. این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای با رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی از فراترکیب پژوهش های یک دهه گذشته استفاده شده و در بخش کمی از روش دلفی فازی برای اخذ نظر 23 خبره بهره گرفته شده است. پس از دو مرحله دلفی فازی، 17 مضمون کلیدی از میان 39 مضمون اولیه تأیید گردید. این پژوهش نشان داد که رابطه میان مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی در قالب مفاهیمی همچون پیش بینی تحولات آینده، نوآوری، مدیریت و اشتراک دانش، پاسخگویی به چالش ها، راهبردسازی بلندمدت، مدیریت ریسک، شبیه سازی سناریوهای آینده، و توسعه مزیت رقابتی پایدار قابل تعریف است. نتایج حاکی از آن است که تعامل مدیریت دانش و آینده نگاری راهبردی موجب افزایش ظرفیت سازمان های دانش بنیان برای تحلیل روندهای آینده، تصمیم گیری هوشمندانه، و پاسخگویی به تغییرات محیطی می شود. این تعامل همچنین زمینه ساز نوآوری و ایجاد مزیت رقابتی پایدار خواهد بود. این پژوهش تعامل دو مفهوم کلیدی را در سازمان های دانش بنیان بررسی کرده و یافته های آن می تواند به بهبود فرآیندهای راهبردی و آمادگی سازمان ها برای مواجهه با چالش های آینده کمک کند.
بررسی حقوقی نحوه نظارت مالی دولت بر مصرف کمک های اعطایی به مؤسسات غیر دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
179 - 207
حوزههای تخصصی:
دولت ها در راستای اهداف متعددی اقدام به پرداخت کمک و حمایت از اشخاص غیردولتی می کنند. هزینه کمک ها در راستای اهداف، وظایف و برنامه های مصوب دستگاه پرداخت کننده و انطباق آن با اهداف تعیین شده از سوی قانون گذار (نظارت)، همواره از مطالبات نهادهای نظارتی و مردم بوده است. ماهیت این قسم از هزینه های دولت در قالب فصل پنجم بودجه و منظور شدن آن به «حساب هزینه قطعی» و استقلال شخصیت حقوقی، اداری و مالی اشخاص مشمول دریافت کمک های اعطایی، ابهاماتی را ایجاد نموده که نظارت مالی دولت را دچار چالش کرده و ممکن است ناخواسته مدیران مربوطه را درگیر پرونده های تخلفاتی و قضایی کند. مقاله حاضر با استفاده از داده های کتابخانه ای و در تحقیقی تحلیلی و کاربردی در پی پاسخ به این سؤال اساسی است که نحوه نظارت بر دولت در امر تخصیص و اعطای کمک ها و نیز نظارت دولت و نهادهای نظارتی بر نحوه مصرف و هزینه کرد کمک ها توسط مؤسسات غیردولتی چگونه است؟ و بر خلاف موارد مشابه قبلی که حول کمک به «مؤسسات عمومی غیردولتی» بوده اند، کمک به مؤسسات صرفاً غیردولتی یا خصوصی را ارزیابی نموده و نظارت پذیر بودن اعطاء و هزینه کرد این کمک ها را اثبات و راه کارهایی برای اقدام هرچه بهتر مدیران و مسئولان مربوطه ارایه می کند.
کیفیت زندگی زنان خیانت دیده و ناملایمات دوران کودکی؛ نقش واسطه ای حمایت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: خیانت زناشویی یکی از چالش های مهم در روابط زوجین است که تأثیرات مخربی بر کیفیت زندگی افراد، به ویژه زنان خیانت دیده، دارد. هدف این پژوهش تدوین الگویی ساختاری برای بررسی تأثیر ناملایمات دوران کودکی و سبک های دلبستگی بر کیفیت زندگی زنان خیانت دیده، با نقش واسطه ای حمایت های اجتماعی بود. روش: این پژوهش از نوع کمی و طرح آن شبه آزمایشی با روش پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل ۳۰۰ زن خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر تهران بود که از میان آن ها ۲۳۰ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های ناملایمات دوران کودکی، سبک های دلبستگی، حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ناملایمات دوران کودکی به طور منفی و معناداری بر کیفیت زندگی زنان خیانت دیده تأثیر دارد (p<0. 01). همچنین، سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) به طور معناداری با کاهش کیفیت زندگی در ارتباط بودند، درحالی که سبک دلبستگی ایمن تأثیر مثبتی بر کیفیت زندگی داشت (p<0. 01). حمایت اجتماعی به عنوان یک متغیر میانجی، اثرات منفی ناملایمات دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن بر کیفیت زندگی را کاهش داد و اثر مثبت سبک دلبستگی ایمن را تقویت کرد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی زنان خیانت دیده تحت تأثیر تجربیات نامطلوب کودکی، سبک های دلبستگی و میزان حمایت اجتماعی قرار دارد. مداخلات روان شناختی برای بهبود کیفیت زندگی این زنان باید بر تقویت حمایت اجتماعی، اصلاح سبک های دلبستگی و کاهش تأثیرات منفی ناملایمات دوران کودکی متمرکز باشد. این پژوهش می تواند راهکارهای مؤثری برای مشاوران خانواده و سیاست گذاران در حوزه سلامت روان ارائه دهد.
طراحی و تولید اپلیکیشن سبک های یادگیری و اعتبارسنجی آن از دیدگاه کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۷
43 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و تولید اپلیکیشن سبک های یادگیری و اعتبارسنجی آن از دیدگاه کاربران بود. روش اجرای پژوهش دارای دو بخش بود؛ در بخش اول از روش تحقیق توصیفی به شیوه تحقیق و توسعه استفاده گردید، بدین شکل که بر اساس اصول تولید اپلیکیشن های آموزشی، اپلیکیشن سبک های یادگیری تولید و اعتبار و روایی این ابزار توسط متخصصین موردبررسی قرار گرفت. در بخش دوم از روش تحقیق ارزشیابی استفاده شد. جامعه آماری مطالعه در بخش دوم پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی استان مرکزی در سال تحصیلی 1400-1399 بود که تعداد 30 نفر از آن ها به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، اپلیکیشن سبک های یادگیری هانی و مامفورد (1992) و پرسشنامه محقق ساخته اعتبارسنجی اپلیکیشن سبک های یادگیری بود. جهت تحلیل داده های پرسشنامه از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که میانگین در تمامی ابعاد اعتبارسنجی اپلیکیشن سبک های یادگیری به طور معنی داری بالاتر از عدد معیار بود (P<0/01)، به عبارت دیگر اعتبارسنجی معلمان نسبت به اپلیکیشن مثبت و رضایت بخش بود. این اپلیکیشن آموزشی به عنوان یک ابزار مفید می تواند توسط معلمان جهت تشخیص سبک های یادگیری دانش آموزان و به کارگیری روش های آموزش و یادگیری متناسب با آن ها مورداستفاده قرار گیرد.
الگوی بهینۀ توسعۀ فضاهای آموزشِ عالی از منظر ارگونومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۵
77 - 94
حوزههای تخصصی:
امروزه، توجه به مباحث ارگونومی در نظام های آموزشی به اولویتی مهم تبدیل شده است چراکه اعتقاد بر این است که این حوزه بر کیفیت نظام آموزشی تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه توسعه فضاهای آموزشِ عالی از منظر ارگونومی تدوین شده است. روش پژوهش کیفی است و از نظریه داده بنیاد برای طرح یک چارچوب تحلیلی انتزاعی استفاده می کند. نمونه آماری پژوهش شامل 25 استاد باسابقه می شود که، براساس نمونه گیری غیراحتمالی و نمونه گیری هدفمند (نظری)، دو نوع آن را با نام های حداکثر تنوع (ناهمگون) و گلوله برفی انتخاب کرده ایم. شایان ذکر است که نمونه آماری هم در دانشگاه حضور دارد و هم درخصوص موضوع پژوهش از اطلاعاتی نسبتاً جامع برخوردار است. همچنین اطلاعات جمع آوری شده را به وسیله نرم افزار ATLAS.tiTM تحلیل کرده ایم. براساس نتایج، آموزشِ عالی نیازمند بازنگری کلی در حوزه ارگونومی، به مثابه عاملی مهم و تأثیرگذار بر کیفیت آموزشی، است.
تحلیل موانع تحقق اهداف و چالش های پیش روی پژوهش سراهای دانش آموزی از منظر مدیران و دبیران: دلالت هایی برای بهبود برنامه ریزی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش سراهای دانش آموزی نقش مهمی در پرورش خلاقیت و مهارت های پژوهشی دانش آموزان ایفا می کنند. با این حال، این مراکز در مسیر دستیابی به اهداف خود با چالش هایی روبرو هستند که نیازمند بررسی دقیق است. این مطالعه با هدف شناسایی، بررسی چالشهای پیش روی پژوهش سراهای دانش آموزی از دیدگاه دو گروه اصلی بازیگر کلیدی (مدیران و دبیران تخصصی) و تبیین دلالتهای آن برای برنامه ریزی آموزشی مؤثر، به منظور درک موانع تحقق اهداف این مراکز در تقویت پژوهش و خلاقیت انجام شده است. ر وش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوای مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام پذیرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران و دبیران تخصصی همکار در پژوهش سراهای دانش آموزی استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی ۱۴۰3-1404 بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و شامل ۱۵ مدیر و ۲۵ دبیر گردید که بر اساس تجربه و درگیری فعال آنها در پژوهش سراها انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند. برای افزایش اعتمادپذیری یافته ها، از راهبردهایی نظیر بازبینی توسط همکاران و تطبیق نتایج با مبانی نظری و پیشینه پژوهش بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدیران و دبیران تخصصی با چالش های متمایزی در ابعاد سیستمی، زیرساختی، نگرشی و مهارتی مواجه هستند که بر عملکرد کلی پژوهش سراها و تحقق اهداف برنامه ریزی شده برای آنها تأثیرگذار است. نتیجه گیری و پیشنهادها: تحلیل مقایسه ای دیدگاه های مدیران و دبیران، شکافی عمیق بین اهداف اولیه تأسیس پژوهش سراها (تقویت پژوهش و خلاقیت) و واقعیت اجرایی آنها را آشکار می سازد. این چالش ها بر ضرورت بازنگری در سیاست ها و برنامه ریزی های آموزشی مرتبط با این مراکز و همچنین اتخاذ رویکردی چندجانبه و هماهنگ برای رفع آنها از دیدگاه هر دو گروه تأکید دارد. نوآوری و اصالت : این پژوهش با ارائه دسته بندی دقیقی از موانع از دیدگاه مدیران و دبیران و برجسته سازی دیدگاه هایشان، به درک جامع تری از وضعیت موجود و ریشه های مشکلات کمک می کند. این امر مبنایی برای برنامه ریزی آموزشی هدفمندتر و مداخلات سیاستی مؤثرتر جهت بهبود عملکرد این مراکز فراهم می آورد.