فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی رابطة جهت گیری مذهبی با تحول اخلاقی و سلامت روان می باشد. بدین منظور، به روش توصیفی- همبستگی نمونه ای شامل 384 نفر (192 پسر و 192 دختر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، از میان دانش آموزان دورة دبیرستان شهرستان قم در سال تحصیلی 1392-1391 انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه های جهت گیری دینی، تحول اخلاقی و SCL-90-R جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون t، همبستگی و رگرسیون گام به گام، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سلامت روان، رابطه مثبت و معناداری با جهت گیری دینی و تحول اخلاقی دارد. همچنین جهت گیری مذهبی، جنسیت و پایة تحصیلی می توانند سلامت روان را پیش بینی کنند. این یافته ها، نشان می دهد که با تقویت جهت گیری دینی و تشویق به تحصیل، می توان سلامت روان بیشتری برای افراد جامعه فراهم نمود.
بررسی هستی شناسانه حسن و قبح و گزاره های اخلاقی از دیدگاه محقق اصفهانی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بنیادی ترین مباحثی که از دیرباز در دانش های کلام و اخلاق کانون نزاع دانشمندان آن علوم و بن مایه سرفصل هایی چون حسن تکلیف، قبح ظلم و گناه، عدل الهی، قبح عقاب بلابیان، قبح تکلیف مالایطاق و قاعده تلازم میان حکم عقل و شرع و... بوده، مسئله حسن و قبح و گزاره های مشتمل بر آن ها مانند «عدل حسن است و ظلم قبیح است»، می باشد.
در دوره معاصر، محقق اصفهانی به مناسبت مباحثی چون وضع، تجرّی و... در دانش اصول فقه مدعی اعتباری بودن حسن و قبح و گزاره های اخلاقی شد و علامه طباطبایی با الهام از او در فلسفه و فلسفه اخلاق با ارائه منسجم نظریه اعتباریات، به بسط و تبیین آن پرداخت.
اساساً درباره حسن و قبح و گزاره های اخلاقی به سه گونه می توان بحث کرد: 1. مفهوم شناسی، 2. هستی شناسی، 3. معرفت شناسی. در هر سه حوزه پرسش هایی وجود دارد که این مقاله عهده دار بیان هستی شناسی آن ها از دیدگاه این دو اندیشمند و اختلاف رویکرد آنان در اثبات اعتباریت آن هاست.
محقق اصفهانی با استناد به سخن ابن سینا و دیگر حکیمان، آن گزاره ها را در زمره مشهورات گنجانده که واقع و نفس الامری جز توافق آرای عقلا ندارند و عبارات او با دو رویکرد واقع گرایانه و ناواقع گرایانه همخوانی دارد. اما علامه طباطبایی با رویکرد واقع گرایانه رأی به اعتباریت آن ها داده است.
بررسی مفهوم امید در قرآن و روایات و نقش آن درتر بیت انسان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
امید در قرآن و روایات، حالتی نفسانی است که فرد امیدوار را به تلاش جدی وادارد. امید در زندگی دنیوی و اخروی نقش های شگرفی دارد. در قرآن و روایات نیز فرد با امید به نصرت الهی، به آرامش در زندگی و تربیت خود دست می یابد. در این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات، ضمن بیان مفهوم شناسی از امید و شناسایی انواع آن، با توجه به شاخصه های امید و جایگاه آن در تربیت به تحلیل تربیتی امید در قرآن و روایات پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در قرآن دو نوع امید شامل امید صادق و کاذب به کاررفته است. امید آثاری در تعلیم و تربیت وزندگی فردی و اجتماعی و در مفهوم بهتر در حوزه های ارتباط با خود، دیگران و جهان بجا می گذارد که ازجمله می توان به مواردی همچون فعالیت هدفمند، معرفی الگو، آرامش و آینده نگری اشاره کرد
تبیین نقش مزاج در تعلیم و تربیت با تاکید بر تربیت اخلاقی از دیدگاه حکمای اسلامی و صاحبنظران طب سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
انسان، موضوع تربیت است که باید مورد شناخت قرار گیرد. بسیاری از خصوصیات انسانی مشترک و بسیاری دیگر در میان انسان های مختلف متفاوت است. از مهمترین عوامل تفاوت انسان ها، نوع مزاج است. هدف این پژوهش، کاربرد مزاج شناسی در فرآیندهای تربیتی است تا با توجه به ویژگی های هر مزاج، رفتارهای مناسب تربیتی به ویژه در زمینه تربیت اخلاقی صورت پذیرد. در راستای هدف تحقیق، سه سوال مطرح شده است که سوال اول با روش اسنادی نقش مزاج را در اخلاق بررسی کرده و به این نتیجه می رسد که هر مزاج به طور طبیعی زمینه خصوصیات اخلاقی خاصی را دارد؛ سوال دوم و سوم با روش مصاحبه پژوهی کیفی پاسخ داده شده اند. جامعه آماری در این بخش، متشکل از صاحبنظران طب سنتی ایرانی بوده است که به عنوان نمونه 27 نفر از آنان مورد مصاحبه قرار گرفته اند و اطلاعات بدست آمده مورد تحلیل قرار گرفته است. سوال دوم به نقش مزاج در تعلیم و تربیت می پردازد و به این نتیجه می رسد که هر مزاجی قابلیت های ویژه ای دارد که آگاهی از این قابلیت ها سبب می شود بین نوع انتظارات مربیان و چگونگی عملکرد آنان با مزاج متربیان تطابق وجود داشته باشد تا افراد به رشد و تعالی همه جانبه دست یابند؛ سوال سوم رابطه میان مزاج و تربیت اخلاقی را مورد بررسی قرار داده و نتیجه آن این است که هم دانستن خصوصیات اخلاقی مزاج ها در نحوه تربیت اخلاقی موثر است و هم تربیت اخلاقی می تواند سبب تغییر خصلت های هر مزاج باشد. به طور کلی یافته های پژوهش نشان می دهد که مربی باید با مزاج های مختلف و استعدادهای گوناگون آشنا باشد تا بتواند تعلیم و تربیت را در جهت درست به کار گیرد.
فلسفه تربیت اسلامی در رویارویی با دیدگاههای عملی با تأکید بر دیدگاه ویلفرد کار و استفن تولمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجهة فلسفة تربیت اسلامی با دیدگاههای عملی به دلیل وجود تأثیرات نامطلوب شکاف نظریه و عمل تربیتی ضرورت یافته است. دیدگاههایی که علی رغم تأکیدات متفاوت در یک چیز اشتراک دارند: پافشاری بر احیا فلسفة عملی و بهره جویی از امکانات آن برای غلبه بر مسائل لاعلاج مدرن، از جمله شکاف میان نظریه و عمل تربیتی. این مواجهات به منظور آشکار کردن محدودیتهای دیدگاههای ما نسبت به اعمالمان به عنوان فیلسوف تربیت صورت می گیرد. هم اکنون این مواجهه می تواند میان دیدگاههای فلسفة تربیت اسلامی و دیدگاههای عملی صورت گیرد. هدف از این پژوهش، تبیین محدودیت رویکرد نظری به فلسفة تربیت اسلامی در پرتو نظریة ویلفرد کار است. این محدودیت را می توان در ویژگیهایی که نقاط قوت فلسفة تربیت اسلامی محسوب می شوند جستجو کرد، در چهار ویژگی «مدون بودن»، «کلی بودن»، «فارغ از مکان بودن» و «فارغ از زمان بودن».
تحلیل فلسفی هوشمندی نظام هستی در حکمت متعالیه و تأثیر ایمان به آن در تربیت اخلاقی: ارائه یک مبنای نظری برای اخلاق مداری و تربیت اخلاقی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در نظام های آموزش وپرورش جهان است. در این مقاله ایمان به هوشمندی نظام هستی با استناد بر قرآن و روایات اسلامی و همچنین با بهره گیری از اصول حکمت متعالیه ملاصدرا تبیین گردیده و کوشیده شده نقش آن بر تربیت اخلاقی بررسی شود. باور به نابود نشدن اعمال و نیات انسان و ایمان به وجود انواع شاهدانی که در حال ثبت اعمال انسان هستند می تواند تحولی شگرف در نیّت و عمل وی پدید آورد. درک حضور و در محضر خدا بودن، خودکنترلی، درستکاری، احساس مسئولیت و تلاش به منظور در صراط حق و اعتدال ماندن و تقرب بیشتر به خداوند، می تواند ازجمله پیامدهای آشکار کاربست این الگو باشد. همچنین جهت تحقق تربیت اخلاقی، دو اصل تربیتی اعطای بینش و آگاهی درباره هوشمندی نظام هستی، و دعوت به ایمان و تقویت آن معرفی شده اند.
تبیین تخالف نظر و عمل از دیدگاه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
فارابی و ابن سینا عللی را که تخالف نظر و عمل را تببین پسین می کنند و راهکار بالقوه این تخالف اند و همچنین از عوامل و مؤلفه های پیشین تخالف سازند، در آثارشان پراکنده بررسی کرده اند. تناسب کیفیت علم با سطوح ادراکی مختلف می تواند عاملی مهم در توجه به مؤلفه های تخالف باشد. باتوجه به پیروی بیشتر افراد از ظن و تخییل، شخص حتی با وجود علم مضاد با تخیلات و ظنیات خود، همچنان براساس ظنیات و تخیلات خود عمل می کند و دربرابر آن ها منفعل می شود. چنین چیزی نمایانگر تأثیر قوی تخییل در سطح تصوری و به تبع آن اقناع در سطح تصدیقی است؛ به گونه ای که می توان عوامل نقصان یا پیشرفت هر برنامه ای را در پرتو این دو بعد ارزیابی کرد. از دیگر عوامل تخالف، نبود انگیزش، ارشاد، شوق و همچنین خلقیات، انفعالات و عوامل روانی است که به آن ها توطئات ذهنی می گویند. گرایش مردم به تبعیت از امیال، بیانگر جایگاه هریک در افعال ارادی است. فارابی و ابن سینا به نقش اعتیاد نیز توجه کرده اند. این اعتیاد، نقش نظر و علم را در مبادی فعل ارادی کاهش می دهد. باید توجه کرد که دامنه افراد خاصی برای جایگاه هریک از عوامل تخالف بیان شده است؛ درنتیجه، مسئله تحقیق و پاسخ های آن در دو سطح توصیفی و تحلیلی، مطلق نیستند و نسبت به افراد و شرایط متغیر است.
طلاق گرایی اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برخی محققان در اینکه علامه طباطبائی اخلاق را مطلق بداند، روا داشته اند. هدف این مقاله، اثبات اطلاق اخلاق بنا بر آثار علامه است. در این راستا به توصیف مفاهیم اخلاقی الزامی و ارزشی و تحلیل فلسفی آنها پرداخته ایم. در حیطه مفاهیم الزامی، نشان خواهیم داد که الزامات اخلاقی در عین اعتباری بودن، مبتنی بر واقعیات اند و ظرفیت تأمین اطلاق و جاودانگی اخلاق را دارند. در قلمرو مفاهیم ارزشی، ضمن اشاره به دو تعریف علامه از حسن و قبح، مشخص کرده ایم که یکی از آنها خارج از قلمرو حکمت عملی است و لذا بحث دربارة آن برای اثبات یا رد اطلاق، بی فایده است. تعریف دیگر که ملائمت و منافرت با غایت مقصوده است، مبین رابطة فلسفی ضرورت بالقیاس و مستلزم اطلاق اخلاق می باشد.
آگاهی و تجربه: بحثی در نسبت تجربه اخلاقی و تجربه دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث از نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی که با مبحث رابطه دین و اخلاق نیز مرتبط، لیکن بحثی مستقل از آن است، در تصویر میزان قرب اخلاق مداری و دین مداری اثرگذار است. در مقاله حاضر، برای تعیین اینکه چه نسبتی میان این دو تجربه برقرار است، پس از بیان ویژگی های مشترک تجربه اخلاقی و تجربه دینی، تلاش می شود تا مقصود از تجربه اخلاقی و تجربه دینی بیان شود و آنگاه با استفاده از تقسیم شش گانه دیویس دربارة انواع تجربه های دینی، و سنجیدن نسبت هر یک از آن اقسام با تجربه اخلاقی، نسبت تجربه اخلاقی با تجربه دینی شناسایی گردد. در این راستا، دیدگاه تباین تجربه اخلاقی و تجربه دینی و دیدگاه اتحاد آن دو نیز مورد بررسی قرار می گیرد. حاصل آنکه نمی توان هر تجربه اخلاقی ای را تجربه دینی شمرد. همه مصادیق این دو نیز یکسره از یکدیگر جدا نیستند، بلکه نسبت میان تجربه اخلاقی و تجربه دینی عموم و خصوص من وجه است.
ارائه الگوی مفهومی نظارت بر کار کارکنان سازمان های دولتی بر اساس معیارهای پیشنهادی دانشمندان مسلمان در جهت سیاست های کلی نظام اداری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین ابعاد و مؤلفه های نظارت بر کار کارکنان سازمان های دولتی بر اساس معیارهای پیشنهادی دانشمندان مسلمانان است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های «توصیفی» است که به روش پیمایشی انجام شده، است. همچنین از نظر هدف، «توسعه ای- کاربردی» به شمار می آید. روش گردآوری اطلاعات ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است و ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی اسناد و مدارک، مصاحبه و پرسش نامه است. جامعة آماری این پژوهش برای آزمون مدل، خبرگان آگاه به موضوع بوده است. روش نمونه گیری «گلوله برفی» بوده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش «آمار توصیفی و استنباطی» (آزمون مقایسات چندگانة فریدمن) استفاده شده است. نتایج پیمایشی حاصل از پرسش نامه نشان دهندة تأیید مدل از نظر خبرگان است. در این پژوهش پس از جمع بندی مطالب و اصلاحات لازم، الگوی نظارت بر کار کارکنان سازمان های دولتی بر اساس معیارهای پیشنهادی دانشمندان مسلمان، که شامل 24 مؤلفه در قالب 4 بُعد است، ارائه شد.
تحلیل و بررسی نظریه نفس الامری الزام های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت نگاه به سرشت بایستگی های اخلاقی، منشأ تنوع نظریه هایی در این باب شده است. نظریه الزامات اخلاقی آیت الله لاریجانی یکی از آنهاست که به علت اعتقاد به معناداری و واقعیاتی نفس الامری، از سایر نظریه ها متمایز شده است. این مقاله ضمن تبیین دیدگاه ایشان و بررسی اجمالی سایر نظریه ها از نگاه خود ایشان، نظریه الزامات اخلاقی و عقلی را در سه حوزه معناشناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی تحلیل و ارزیابی کرده است و ضمن اصرار بر اتقان و عدم تعارض بخش های مختلف این نظریه، نقدهایی بر آن وارد کرده است؛ انحصار عقل در ادراک، قابل تأمل است و تأکیدهای قرآنی، روایی و فلسفی بر جایگاه عقل عملی و الزام و تدبیر آن نیز قابل توجه است. با توجه به جایگاه عقل در منابع مختلف و ترسیم دقیق آن، نحوه ادراک ما از احکام عقلی، نیازمند تفصیل بیشتری است که با لحاظ رویکرد مُدرکیت عقل، توجیهات مقدر دیدگاه فوق، به سمت تعارضات پیش خواهد رفت؛ اما اگر نگاه به جایگاه عقل تغییر کند، تدقیق اندیشمندان و ازجمله خود استاد لاریجانی در نظریه الزامات اخلاقی و عقلی، مقدمه تسریع در روند رسیدن به نظریه ای جامع در باب نظریه اخلاقی اسلام خواهد شد.
جایگاه ریاضت در تربیت اخلاقی از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
این نوشتار سعی در بازنگری و تقویت جایگاه «ریاضت نفس» در نظام تربیتی و اخلاقی اسلام دارد؛ ریاضت، روح انسان را «قوت» و «خضوع» می بخشد و این دو خصلت، ضامن موفقیت در همه عرصه ها اعم از فردی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دنیوی و اخروی هستند؛ ریاضت به دو قسم اختیاری و غیر اختیاری قابل تقسیم است که تمام تکالیف شرعی در قسم اختیاری جای گرفته و مقصود از ریاضت غیر اختیاری، ابتلائات و امتحانات الهی است؛ این دو قسم، مکمل یکدیگر در فرآیند تربیت انسانند و با فلسفه خلقت انسان گره خورده اند؛ فلسفه تبعید انسان به محنت کده دنیا، اشرفیت نفس او در میان سایر مخلوقات بود که او را در معرض خطرناک ترین رذیلت اخلاقی یعنی غرور و تکبر قرار داد؛ از آنجا که علاج هر رذیلتی با ضد آن است، ریاضت تنها مسیری بود که نه تنها انسان را از رذیلت تکبر پیراست بلکه او را به زیباترین فضیلت اخلاقی یعنی محبت و عشق الهی نیز بیاراست.
اخلاق در بازاریابی: ارزش های اخلاقی مورد تأکید اسلام در مدیریت فعالیت های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش بازارها، تنوع محصولات و افزایش تعداد شرکت های تولیدی، فضایی رقابتی را در بازار پدید آورده و درنتیجه شرکت ها ناچار به استفاده از راهبردهایی هستند که سودآوری و ماندگاریِ بیشتر آنها را در بازار به ارمغان آورد. در این میان، توجه بیش از اندازه به بقای شرکت و سودآوری آن، موجب انحراف توجه مدیران از یک اصل اساسی، یعنی اخلاق در مدیریت فعالیت های بازاریابی می گردد. اهمیت این امر به طور خاص در جوامع اسلامی بسیار چشمگیر است؛ بنابراین شناختِ معیارهای اخلاقی اسلام در فعالیت های بازاریابی و عمل به آنها، راهکاری است که نه تنها در چنین جوامعی به دلیل جلب مشتریان بیشتر، سودآوری شرکت ها را افزایش می دهد، ماندگاری آنها را نیز در بازار رقم می زند. بر این اساس، در این پژوهش با هدف شناسایی ارزش های اخلاقی اسلام در مدیریت فعالیت های بازاریابی، با بررسی متون دست اول اسلام (قرآن و روایات)، مجموعه ای از ارزش های اخلاقیِ مورد تأکید این دین الهی، بررسی و ارائه شده اند.
نقش محبت اهل بیت علیهم السلام در کمال انسان و رشد فضائل اخلاقی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
علّامه طباطبائى، فیلسوف واقع گرا و مطلق گراى اخلاقى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکى از پرسش هاى اساسى درباره گزاره هاى اخلاقى این است که آیا گزاره هاى اخلاقى بیان کننده واقعیتى عینى هستند و از وجود رابطه اى واقعى گزارش مى دهند یا این گزاره ها سرچشمه اى واقعى ندارند و صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه، و توافق و قرارداد از واقعیتى سخن نمى گویند؟ واقع گرایان قایل به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى هستند و غیرواقع گرایان چنین سرچشمه اى را نمى پذیرند. یکى از پیامدهاى این بحث قائل شدن به مطلق بودن احکام اخلاقى در صورت واقع گرا بودن یا نسبیت در اخلاق در صورت غیرواقع گرا بودن است. در این تحقیق با روش تحلیلى توصیفى نشان مى دهیم که علّامه طباطبائى با قایل شدن به سرچشمه اى واقعى براى احکام اخلاقى، فیلسوفى واقع گرا و اطلاق گراى اخلاقى است.
مطالعة برخی از تشکّل های دینی شهر اصفهان و رابطة میان عوامل مدیریتی آنها ( با تأکید بر سلسله مراتب نیازهای مازلو و ارائة یک الگوی چند بعدی مدیریت تشکل های دینی)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضع موجود و رابطة بین عوامل مدیریتی (وظایف اعضای هیأت امنا و مدیران، دست اندرکاران، امام جماعت، سخنران یا مداح و جماعت، بررسی کارکرد ها و خدمات تشکل های دینی (تنوع، کیفیت، ارزشمند ساختن مخاطب، وضعیت ظاهری و امکانات و مکان)، بررسی اثربخشی تشکل های دینی و محیط بیرونی اثرگذار بر تشکل هاست. روش پژوهش «توصیفی پیمایشی» و «همبستگی» است. جامعة آماری پژوهش، تمام تشکل های دینی ( هیأت های مذهبی، کانون های فرهنگی – تبلیغی و انجمن های اسلامی) شهرستان اصفهان در سال 1391 است که با توجه به فهرست «سازمان تبلیغات اسلامی اصفهان»، تعداد 50 تشکل دینی به صورت تصادفی ساده توسط سازمان انتخاب شد. ابزار این پژوهش، پرسش نامة محقق ساخته در زمینة کاربردی کردن الگوی چند بعدی مدیریت در تشکل های دینی است. روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک متغیره، آزمون توکی، رگرسیون چند متغیره، و تحلیل مسیر بوده است. نتایج نشان داد: 1. بین مؤلفه های وظایف مدیران با ویژگی های مدیران، امام جماعت، جماعت، کارکردها و خدمات، اثربخشی و محیط بیرونی، غیر از وضعیت ظاهری و امکانات، رابطة مثبت و معناداری وجود دارد. 2. بین میانگین نمره های کارکردها و خدمات برحسب سن، سابقة خدمت و تجربة کاری، و تنوع کارکردها بر حسب سن و مکان تشکل ها و محیط بیرونی برحسب جنس، تفاوت وجود دارد که در سطح 05/0 p< معنادار است.
اخلاق دینی و واقع گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ارتباط بین شکل های مختلف واقع گرایی اخلاقی و برخی دیدگاه ها درباره اخلاق دینی و به ویژه اخلاق دینی در سنت اسلامی است، هرچند بیشتر گفته ها در سنت های دینی دیگر نیز کاربردی خواهد بود. نخست، مرور تاریخی مختصری از ظهور واقع گرایی اخلاقی در قرن بیستم بیان می شود؛ دوم، انواع اصلی واقع گرایی اخلاقی را از هم تفکیک خواهیم کرد؛ سوم، نشان خواهیم داد که در مورد هر یک از انواع اصلی واقع گرایی اخلاقی، از واقع گرایی اخلاقی اکید گرفته تا واقع گرایی اخلاقی حداقلی، دیدگاه های دینی ای را نسبت به اخلاق می توان صورت بندی کرد که هم با واقع گرایی سازگار باشند و هم با ردّ آن. ولی، در هر حال، اخلاق شناس دینی باید برای پذیرفتن واقع گرایی یا ردّ آن هزینه ای بپردازد. در نهایت استدلال می شود موضعی که فیلسوفان برجسته مسلمان در سنت سینوی تا ملاصدرا اتخاذ کرده اند موضعی است که در شماری از نقاط مهمش با موضع ضدواقع گرایی توافق دارد.
نسبت طینت، قضا و قدر با اختیار انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله درپی بررسی سازگاری قضا، قدر و طینت با اختیار انسان از نگاه علامه طباطبایی است. در نگاه ایشان، همه امور دنیوی مسبوق به اموری در قبل (عالم قدر یا خیال و بالاتر در عالم قضا یا عقل) است که رابطه علّی ومعیّت وجودی با امور دنیوی دارد. طینت هر انسان در دنیا نیز همان مراتب علل قبل از دنیای اوست که با او معیت وجودی دارد و انگیزه درونی هر کاری است. ایشان در مورد مسأله فوق براساس تفکیک دید مبتنی بر توحید عددی و غیر عددی، دو جواب ساده و عمیق داده اند. در جواب اول، قضاو قدر و طینت فرد فقط موجب گرایشی در او می شود و اختیار فرد را سلب نمی کند؛ اما در جواب دوم، مسأله جبر و اختیار منحل می گردد. این تفکیک می تواند مبنای حل تعارض ظاهری آیات یا روایات در بیشتر مسائل الهیات باشد.