فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
فطرت، مبنای انسان شناسی دینی است. بر اساس مبانی حکمت متعالیه می توان تبیینی قابل دفاع از فطرت ارائه نمود. فطرت به معنای خاص، بینش ها و گرایش های رتبه خاص هستی انسان است. به فطرت از دو حیث وجودشناختی و معرفت شناختی می توان نگریست. فطرت در معرفت شناسی عام، مبنایی قابل دفاع برای دیدگاه مبناگروی درباره ابتنای گزاره های نظری بر گزاره های پایه و بدیهی ارائه می نماید و بر مبنای آن می توان از تئوری مطابقت، که نظریه ای واقع گرایانه در باب صدق است، دفاع نمود. فطرت در مباحث معرفت شناسی اخلاق نیز لوازم مهمی در پی دارد. بر پایه آن می توان از نوعی مبناگروی در اخلاق (فطری بودن اصول اخلاقیات) دفاع کرد. همچنین، چون اخلاق مبتنی بر فطرت ریشه ای تکوینی دارد، می توان از نوعی واقع گرایی اخلاقی حمایت نمود که ثمرات آن، شناخت گرایی اخلاقی، صدق و کذب پذیری، استدلال پذیری، مطلق گرایی و پذیرش داوری اخلاقی است. مکاتب اخلاقی از منظری به دو دسته وظیفه گرا و غایت گرا تقسیم می شوند. اما با تکیه بر پیوند عقل و شهود فطری می توان به نوعی نظام سازی اخلاقی پرداخت که جامع مزایای وظیفه گرایی و غایت گرایی باشد. در غایت گرایی، از بررسی نتایج افعال اختیاری انسان با غایت مدنظر، اخلاقی بودن فعل توجیه می شود ولی اثبات اخلاقی بودن غایت مدنظر، که شکافی ترمیم نشدنی در طبیعت گرایی اخلاقی جلوه می کرد، در اخلاق مبتنی بر فطرت، از طریق جهت گیری الزامات فطری به خوبی تبیین شده و طراوت و پویایی زبان اخلاق نیز به لحاظ درگیری وجودی عامل اخلاقی با الزامات فطری تأمین می گردد.فطری بودن مبنای دین و اخلاق، ارتباط موجهی بین این دو مقوله برقرار نموده است؛ حکم اخلاقی ضروری حقانیت دین (صادق بودن خدا) را تأمین می کند و زمینه حضور گزاره های ارزشی دین در حوزه اخلاق هنجاری، غنای محتوایی این حوزه را فراهم می سازد.
درآمدی بر فلسفه فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقه تربیتی یکی از عرصه های جدید نوظهور در تربیت پژوهی است که دستورکار خود را به «تعیینِ باید ها و نبایدهایِ شرعیِ رفتارهای مربیان و متربیان و دیگر عوامل انسانی دخیل در عملِ تربیتی»، اختصاص داده است. این فکر، که به مرور بر آثار و ادبیاتِ آن افزوده می شود در هیبتِ دانش میان رشته ای خود را عرضه کرده و لازم است با نگاه درجه دو و از سنخ فلسفه مضاف، مورد واکاوی قرار گیرد. هدف این نوشتار طراحی «فلسفه علمِ فقه تربیتی» است. برای این منظور در ابتدا الگویی از مسائلِ «فلسفه علمِ فقه تریبتی» طراحی، و مطابقِ آن، مجموعه بررسیهایِ عقلی و فرازین در مورد این علم در سه محور دسته بندی شد: 1. مسائلِ هویت شناختیِ این علم 2. مسائلِ فرامسئله ای این علم 3. مسائلِ پیرامونی این علم. این نوشتار که خود را گامی اولیه در این مسیر تلقی می کند در روند پژوهش پیشنهادهایی از سنخِ تأسیسِ عرصه های مطالعاتی جدید نیز ارائه کرده است.
مسلم بن عقیل ، الگوی انتخابگری در مدرسه حسینی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی الگوها و عبرتهای اخلاقی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
رویداد کربلا و عاشورا محصور به تاریخ و جغرافیا نیست و از جهات مختلف فرا تاریخی و فرا جغرافیایی قابل بررسی است . یکی از وجوه برجسته این رویداد راه های گوناگونی است که در برابر شخصیت ها و گروه های اجتماعی قرار گرفته و انتخاب هایی است که این شخصیت ها و گروه ها کرده اند . انسان موجودی انتخابگر است و پیوسته در برابر راه های گوناگون قرار می گیرد و دست به انتخاب می زند . این انتخاب ها سرنوشت انسان را در چارچوب مشیت الهی و قوانین حاکم بر هستی و نظامات عالم رقم می زند . اننخاب های انسان محصول چهار گروه عامل است : ادراکات ، تعلقات ، تمنیات و تربیت . از برجسته ترین انتخاب ها در ماجرای کربلا و عاشورا ، اننخاب مسلم بن عقیل در بحرانی ترین شرایط است ، انتخابی سرنوشت ساز . او در شرایطی که می توانست عبید الله بن زیاد را در خانه هانی بن عروه ترور کند ، به دلیل ممنوعیت ترور در آموزهای نبوی ، از چنین اقدامی امتناع ورزید و مسیر تاریخ با این عمل او به گونه دیگری رقم خورد . انتخاب شگفت مسلم بن عقیل که بر درکی عمیق از دین ، تعلق خاطر به ارزش های دینی ، جهت گیری و خواست حق طلبنانه و عدالت خواهانه ، و تربیت نبوی و علوی و آموزه های مدرسه حسینی استوار بود . مقاله حاضر به تبیین انتخابگری انسان و این نمونه برجسته انتخابگری در تاریخ بشر پرداخته و با رویکرد تحلیل تاریخی – روایی به بررسی این امر پرداخته است .
تعارض استصحاب سببی و مسببی و کاربرد آن در حقوق موضوعه با رویکردی به نظر امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
در مقاله حاضر در صدد بیان مؤلفه هایی هستیم که از نظر امام خمینی در کیفیت قدم زدن در صراط مستقیم انسانیت نقش مهمی را ایفا می کند و ضرورت پرداختن به این مسئله به این خاطر است که انسان برای رسیدن به سعادت باید در صراط مستقیم سیر کند.
صراط از طرفی به طبیعت و از طرف دیگر به الوهیت (ما فوق طبیعت) ختم می شود.
امام خمینی مفهوم صراط را شامل تمام زندگی دنیوی می داند و معتقد است این دنیا، دنیایی است که باید از آن عبور کرد. به طوری که اگر توانستیم از راه صحیح آن را طی کنیم به سعادت خواهیم رسید.
تأثیر قوانین راهنمایی و رانندگی و نوع رفتار پلیس راهور در رشد اخلاقی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند رشد اخلاقی می توان دو نگاه را از هم متمایز کرد؛ نگاه روان شناختی و جامعه شناختی؛ در نوشتار حاضر تلاش بر آن است که با تلفیق هر دو نگاه، تأثیر یکی از نهادهای اجتماعی (پلیس، به خصوص راهور) بر رشد اخلاقی افراد جامعه بررسی شود. از میان عناصر مختلفِ نظام راهنمایی و رانندگی، تنها به قوانین و مجریان (پلیس راهور) می پردازیم. داده های این پژوهش با مطالعه میدانی و تجربه های زیسته پژوهشگر (به عنوان شهروند و راننده) و نیز اسناد مربوط به قوانین راهنمایی و رانندگی به دست آمده است. برای تحلیل داده ها نیز از یافته های روان شناختی بهره گرفته شده است. در این نوشتار نگاهی انتقادی خواهیم داشت و بیشتر بر جنبه مانعیت قوانین راهنمایی و رانندگی و رفتارهای پلیس برای رشد اخلاقی متمرکز خواهیم بود. ادعای این نوشتار این است که برخی قوانین راهنمایی و رانندگی و نیز رفتارهای پلیس، رشد اخلاقی افراد جامعه را مختل کرده و به مثابه مانع رشد عمل می کند.
نقد آرای ایمانوئل کانت و ملا احمد نراقی با تأکید بر تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
هدف این پژوهش، تحلیل و نقد آرای ایمانوئل کانت و ملا احمد نراقی با تأکید بر تربیت اخلاقی است تا بتواند سهمی در افزایش دانشهای بنیادین در این حوزه معرفتی داشته باشد. این پژوهش، بنیادی کاربردی و روش مطالعه آن تطبیقی اسنادی است. یافته های پژوهش نشان داد کانت و ملا احمد نراقی گرچه به دو منظومه فکری متفاوت (غرب و اسلام) تعلق دارند، هر دو بر قائل بودن انسان به عنوان نقطه مرکزی در تربیت اخلاقی، تأکید بر منشأ ارادی برای اخلاقیات و تأثیر اراده آدمی در انجام کردارهای اخلاقی، پرورش قوه درک و فهم آدمی در مرحله بالای تربیت اخلاقی تأکید دارند که از موارد تشابه مهم این دو دیدگاه است، هم چنین در بیان مغایرتهای تربیت اخلاقی در دیدگاه کانت به خرد عملی یا وجدان انسانی (خاستگاه اخلاق)، تکوین منش (هدف تربیت)، روشهای آموزشی دموکراتیک و تأکید بر آزادی شاگرد (روشهای تربیتی)، پرورش جسمانی، تأدیب و فرهنگ (مراحل تربیت اخلاقی)؛ و در دیدگاه نراقی، نفس ناطقه انسانی (خاستگاه اخلاق)، سعادت انسان (هدف تربیت)، تمرین و تکرار، الگوپذیری و محبت ورزی (روشهای تربیتی)، تأدیب و تعلیم و تفهیم (مراحل تربیت اخلاقی) را می توان اشاره کرد.
بررسی هم کناری تفکر انتقادی و ابعاد دین داری در میان دانشجویان کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت به کارگیری روش های تربیت دینی با رویکردهای عقلانی و به کارگیری تفکر انتقادی در تربیت در روزگار کنونی مورد توجه اندیشمندان تعلیم و تربیت قرار دارد. اما امکان هم کناری گزاره های دینی اسلامی با مؤلفه های تفکر انتقادی ملزم به بررسی های نظری و تجربی گسترده است. تحقیقات صورت گرفته در خارج از ایران نشان از رابطه منفی این دو مؤلفه دارد. این مقاله بر آن است به بررسی رابطه تفکر انتقادی و ابعاد اصلی دینداری (بعد باور، مناسک و تجربه) دانشجویان را با استفاده از روش کمی پیمایش و با ابراز پرسشنامه بپردازد. جامعه آماری را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های الزهرا، امام صادقg و شهید بهشتی؛
از مجموع دانشگاه های دولتی تهران، تشکیل می دهند. تعداد نمونه تحقیق از طریق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری متناسب با حجم 370 نفر تعیین شد. نتایج نشان می دهد که بین میزان تفکر انتقادی و ابعاد دینداری؛ باور، مناسک و تجربه، رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین از بین خرده مقیاس های تفکر انتقادی، خرده مقیاس ذهن باز با هیچ یک از ابعاد رابطه معناداری ندارد. در مورد بعد باور، علاوه بر ذهن باز، کنجکاوی نیز رابطه معناداری با این بعد ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش بالا بودن میزان ابعاد باور و تجربه در بین دانشجویان و پایین بودن میزان بعد مناسک در بین آنان می باشد. از نظر میزان تفکر انتقادی نیز 20 درصد از دانشجویان در سطح بالایی از تفکرانتقادی قرار دارند.
روش شناسی مناظرات امام حسین(ع) در جریان قیام عاشورا
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامان معصوم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ کربلا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق مناظره و گفتگوی علمی
قیام امام حسین (ع) یکی از مهمترین قیام های حق طلبانه تاریخ بشریت است که حامل درس ها و معارفی سترگ است. امام حسین (ع) از ابتدای قیام تا لحظه شهادت مناظرات و احتجاج هایی با افراد مختلف داشته اند که بر این مناظرات از لحاظ ساختار ، محتوا و اصول اخلاقی، منطقی خاص حاکم بوده است. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر مناظرات امام حسین(ع) در جریان قیام عاشورا جهت دستیابی به منطق حاکم بر مناظرات ایشان سامان یافته که حاصل آن چنین شد: در مناظرات از حیث ساختار حضرت از فنون پیش بردن بحث به صورت منظم، اقرار گرفتن از خصم با سؤالات حساب شده، نقد دقیق سخن، مقابله و مقایسه، تسجیل ،قرار گرفتن در جایگاه پرسش گر، بیدار نمودن فطرت و به کارگیری زبان انگیزشی استفاده کرده است. از لحاظ محتوایی آن حضرت در این مناظرات به کتاب و سنت نبوی و مقبولات طرف مقابل استناد کرده اند و درباب اصول اخلاقی به مواردی همچون مهربانی، داشتن صبر و تحمل ، خیرخواهی نسبت به طرف مقابل ، حسن نیت داشتن، پرهیز از کینه توزی ،دوری از مغالطه،تواضع در قول،احترام به طرف مقابل،عذرپذیری ،ترک تعصب و آزادمنشی توجه کرده اند.
صحابه امام حسین(ع)، ویژگی ها و فضیلت ها (1)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی الگوها و عبرتهای اخلاقی و رفتاری
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی الگوها و عبرتهای شخصیتی و رفتاری
شناخت و فهم عاشورا، بی شناخت یاران پاکباز اباعبدالله(ع) ممکن نیست. بازشناسی یاران ما را با اُسوه هایی که بهترین سرمشق امروز و همیشه ی انسان هستند، آشنا خواهد ساخت. بخشی از گم گوشه ها و ابهام ها نیز در پرتو شناخت صحابه، روشن خواهد شد. ویژگی هایی چون پیروزی در آزمون های دشوار، معرفت و بصیرت ژرف، عزتمندی و ذلت ناپذیری، آزادگی و حُریّت، کانون رحمت و شدّت بودن، اخلاص در بینش و منش، شجاعت و مرگ ناهراسی، غیرت و حمیّت دینی، صبر و استقامت، مواسات و همدلی و ولایت مداری بخشی از ویژگی ها و فضایل یاوران امام عاشوراست که در این مقاله بررسی می شود.
دیگرگروی اخلاقی: منظری قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
دیگرگروی از نظریات نتیجه گرا در اخلاق هنجاری است که مبنای عمل یا قاعده اخلاقی را بیشترین خیر برای دیگران، فارغ از منافع شخصی می داند. خودگروان با تفسیر خودگروانه از سرشت انسان، امیال دیگرگروانه را انکار کرده اند و برخی دیگرگروان نیز با عدم توجه به حبّ ذاتِ انسان، صورتی نامعقول از آن ارائه داده اند. در این پژوهش می کوشیم با تبیین مناسبی از این نظریه، مبانی و اصول آن نیز با استناد به آیات قرآن کریم و همراه با استدلال عقلی، مورد بررسی و تحلیل فلسفی قرار گیرد. بر این اساس، میل انسان در خودگروی منحصر نمی شود، بلکه به لحاظ روان شناختی، به نوع دوستی گرایش دارد. در اخلاق قرآنی، انسان، هم باید به منافع شخصی و هم به منافع دیگران توجه داشته باشد؛ به همین سبب، گاهی باید از منافع خود بگذرد و به منافع دیگران بپردازد. گرچه ستایش افعال دیگرگروانه در آیات قرآن کریم، دلیلی بر امکان و حُسن این افعال است، اما نمی توان آن را دلیلی بر تطابق کامل نظریه اخلاقی قرآن کریم بر این نظریه هنجاری دانست و ارائه نظریه اخلاقی قرآن کریم، نیازمند بررسی و تحلیلی جامع است.
نقد و بررسی مبانی اخلاق لیبرالیسم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
باور به تهی بودن دنیای واقعی از ارزش یا منشأیی برای ارزش، و نیز فردگرایی خاص لیبرالیسم، مکتبی اخلاقی را بنیان نهاد که تنها منشأ اعتبار گزاره های اخلاقی را اراده و میل فرد معرفی می کند. با وجود رواج گسترده اخلاق لیبرال، این دیدگاه با انتقاداتی مواجه است. در این پژوهش تلاش شده تا ضمن تبیین مکتب اخلاق لیبرال، به نقد های آن اشاره شود. نتایج بررسی انتقادی دیدگاه مزبور حاکی از آن است که، مکتب اخلاقی لیبرالیسم را باید در دستة غیرواقع گرایان اخلاقی و به تبع آن، نسبی گرایان اخلاقی دسته بندی کرد. در این صورت، حاصل غیرواقع گرایی اخلاقی این است که هرگز باید اصلی اخلاقی مکتب خویش را نتوان توجیه کرد. از سوی دیگر، نسبیت در اخلاق، بی اعتباری هر نظام اخلاقی از جمله هر مکتب نسبی گرا را رقم خواهد زد. پیامدهای غیرمنطقی نسبیت در اخلاق، لیبرالیست ها را به سخن گفتن از قیودی نظیر لزوم احترام به امیال دیگران کشانده است. اما آنها هرگز این ابهام را پاسخگو نبوده اند که با وجود غیرواقع گرا بودن، چگونه می توان به پیامدهای ناگوار واقعی، برای توجیه چنین قیودی استناد کرد. حقیقت این است که جز با در نظر گرفتن سعادتی واقعی برای انسان از یک سو، و پیامدهای واقعی افعال اختیاری او از سوی دیگر، هرگز نمی توان مکتب اخلاقی موجهی را شکل داد؛ سعادتی که از منظر دین حق، نزدیک شدن به کامل مطلق است و برای درک جزئیات پیامدهای افعال اختیاری انسان نسبت به این هدف، از راهنمایی کامل مطلق نمی توان بی نیاز بود.
بررسی فلسفة اخلاق دکارت در یک نگاه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله مورد توجه این نوشتار این است که آیا در تفکر دکارتی، می توان از فلسفة اخلاق سخن گفت؟ آیا فلسفه دکارت درگیر مباحثی در فلسفه اخلاق هست؟ پاسخ این نوشتار به پرسش های فوق، مثبت است. فلسفه دکارت در تمامیت خود، متضمن مباحث مهمی در باب مبادی علم اخلاق است. می توان مباحث متعددی از فلسفة دکارتی را در نظر گرفت که در ذیل فلسفة اخلاق قرار می گیرند، از قبیل نگاه درمانگرانه دکارتی به ساحت های انسانی، مبادی انفعالی و فعال در اخلاق، اخلاق بدن و نفس، مسئلة پیشگیری یا درمان در اخلاق، پیوند متافیزیک و اخلاق، رابطه علوم طبیعی و علم اخلاق، سطوح اخلاق و... . این نوشتار ضمن توصیف و تحلیل اهم مباحث فلسفة اخلاقی دکارت، به بررسی و نقد اندیشه های وی پرداخته است.
روش های تربیت نفس از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از سرآمدان معرفت دینی از منظر اخلاقی - تربیتی، صدرای شیرازی است. در این مقاله می کوشیم با استفاده از روش کتاب خانه ای آرای وی را بکاویم تا به الگوها و روش های تربیتی مد نظرش دست یابیم. پرسش محوری ما این است که صدرا در آرای نفس شناسی خویش به چه روش های تربیتی، اشاره صریح یا ضمنی کرده است. وی آرای تربیتی خود را بر اساس مبانی فلسفی اش، خصوصاً دو اصل حرکت جوهری و اتحاد نفس و قوا استوار کرده است. مطالعه آرای وی روشن می کند که اهتمام به انس با حق و ذکر مداوم، الزام به محاسبه و مراقبت از نفس در مسیر حرکت استکمالی نفس و پالایش نفس و غور در باطن از راه های اصلی تربیت نفس به شمار می رود. اجرای عدالت تربیتی بر اساس انعطاف پذیری روح، حفظ بدن و اعتدال گرایی در این مسیر، تقویت تمرکز و حضور نفس، تربیت بر اساس تکرار و عادت، تقویت اعتماد و عزت نفس، و تربیت بر اساس پرورش خلاقیت نیز سایر مراحل تربیت نفس را تشکیل می دهند.
نگاهی قرآنی به نقش الگو در تربیت اقتصادی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق تجارت [معیشت یا اخلاق اقتصادی]
اهمیت نقش تربیت اقتصادی از منظر آموزه های قرآن همانند تربیت دینی فرهنگی و تربیت اجتماعی می باشد. تربیت اقتصادی صحیح آثار مادی و معنوی بسیاری در سبک زندگی فردی دارد که پاک شدن روزی، ایجاد اعتماد به نفس، سلامت روان، قبولی اعمال، آرامش و آسودگی خاطر از جمله آن است. این پژوهه، کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا می باشد و با مراجعه به منابع اصیل، به نقش الگو در تربیت اقتصادی فرزندان پرداخته است. بر همین اساس ابتدا عوامل اعتقادی و زیربنای فکری و نیز عوامل رفتاری تشکیل دهنده الگوی مناسب و سپس آثار اجتماعی تربیت صحیح اقتصادی بیان شده است. در نتیجه برخورداری از انگیزه معنوی و الهی، پرهیز از غرور و غفلت، اقتصاد و میانه روی، رعایت حقوق دیگران، از عوامل رفتاری تربیت صحیح اقتصادی است که آثار سودمندی مانند کسب ثواب و خیر در آخرت، تقرب به جوار الهی، ایجاد جامعه ای برخوردار از رشد و تکامل، حاکمیت صلح و آرامش و کاهش جرایم اقتصادی و اجتماعی را به همراه دارد.
بررسی تطبیقی عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی از دیدگاه شهید مطهری و روسو(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی تطبیقی عناصر برنامه درسی تربیت اخلاقی (اهداف، محتوا، روش های یاددهی – یادگیری و ارزشیابی) از دیدگاه شهید مطهری و روسو تدوین یافته است. روش پژوهش، تحلیلی – اسنادی بوده و به منظور گردآوری داده های لازم برای دستیابی به اهداف پژوهش، منابع و متون موجود و مرتبط با موضوع پژوهش، با استفاده از فرم های فیش برداری از منابع جمع آوری و با شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در برخی از «اهداف تربیتی»، بین دو دیدگاه، هماهنگی، و در برخی موارد، اختلاف قطعی وجود دارد. در عنصر «محتوا»، شهید مطهری بهترین محتوا را محتوای قرآنی توصیه می کند، اما روسو بهترین محتوا را طبیعت و تجربه قلمداد می کند. در «روش های یاددهی – یادگیری» نیز موارد تشابهی دارند؛ اگر چه گاهی در تفسیر یک روش، برداشت ها مختلف می شود. دیدگاه تربیتی شهید مطهری در عنصر ارزشیابی شامل روش های خودارزیابی، و ارزیابی مبتنی بر عمل می باشد و در برنامه درسی روسو، مشاهده، روش ارزشیابی به شمار می آید.
تبیین و بررسی نظریه ضرورتِ بالقیاسِ بالغیر در معناشناسی «الزام اخلاقی»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
معناشناسی مفاهیم اخلاقی، یکی از مباحث فرااخلاق به شمار می رود. مفاهیم اخلاقی، اعم از ارزشی و الزامی، مفاهیمی هستند که در محمول جمله های اخلاقی به کار می روند. مفاهیم ارزشی، مانند «خوب» و «بد» است و مفاهیم الزامی مانند «باید»، «نباید» و «وظیفه». درباره معنای «الزام اخلاقی»، مقاله های بسیاری منتشر شده است، ولی این تحقیق درصدد است نظریه بالقیاسِ بالغیر را تبیین و بررسی نماید. این نظریه، برای تکمیل نظریه ضرورت بالقیاس الی الغیر مطرح شده است. بر اساس پژوهش انجام شده، نظریه بالقیاسِ بالغیر، با اشکالاتی نظیر جامع افراد نبودن، به تسلسل محال منجر شدن و خلط جایگاه بحث مواجه بوده که مانع از پذیرش آن به عنوان نظریه ای قابل دفاع است. افزودن بر این، نظریة ضرورت بالقیاس الی الغیر، عاری از نقصی است که دیدگاه ضرورت بالقیاس بالغیر مدعی رفع آن است. این پژوهش، به شیوه اسنادی و به روش تحلیلی- فلسفی صورت گرفته است.
مؤلفه های مؤثر در مثبت اندیشی با تکیه بر داستان حضرت یوسف(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع نگرش انسان به پدیده ها و اتّفاقات پیرامون خود متفاوت است؛ بعضی افراد صاحب حسن ظن و نگاهی مثبت هستند و برخی نیز منفی نگرند و به همه چیز سوء ظن دارند. به همین دلیل هر فرد با توجه به داشته های شخصیتی خود، باعث تشدید یا تضعیف یکی از این دو رویکرد می شود. در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، مبانی مثبت اندیشی و بازخورد آن در زندگی حضرت یوسف (ع)ارزیابی شده است. یافته ها نشان می دهد که ایمان، خویشتنداری و احسان از جمله ملاک هایی هستند که حضرت یوسف (ع)با به کارگیری صحیح آن ها توانست به مقام تعبیر و بازخوانی نمادها دست یابد و علاوه بر رشد شخصیّت معنوی، جایگاه اجتماعی خود را نیز ارتقاء دهد. لذا با توجّه به شمولیّت مصادیق قصص قرآن، هر فردی با اکتساب اخلاقیات مثبت می تواند مهارت های زندگی خود را بالا برده، در چالش های پیش رو، عملکردی سازنده داشته باشد.
بررسی دیدگاه استاد لاریجانی در معناشناسی و هستی شناسیِ الزام اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرااخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق میپردازد؛ فرااخلاق چهار مبحث ذیل را دربرمی گیرد: معناشناسی اخلاق، معرفت شناسی اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مباحث منطقی. مهم ترین بخش در معناشناسی اخلاق و تحلیل مفاهیم اخلاقی مفاهیمی هستند که در محمول جمله های اخلاقی به کار می روند و مفاهیم ارزشی و الزامی را دربرمی گیرند. مفاهیم ارزشی مانند «خوب» و «بد» است و مفاهیم الزامی مانند «باید»، «نباید» و «وظیفه». هستی شناسی اخلاق از وجود و نحوه وجود مفاهیم و جمله های اخلاقی بحث می کند. درباره «الزام اخلاقی» مقاله های زیادی نگاشته شده است، ولی این تحقیق با تفکیک حیث معناشناسی از هستی شناسی مفهوم «الزام اخلاقی» دیدگاه استاد لاریجانی را بررسی می کند. ایشان با تفکیک مباحث معناشناسانه از هستی شناسانه «الزام اخلاقی» قدم مؤثری در تبیین مباحث فرااخلاقی برداشته است. نظریه ایشان در «الزام اخلاقی» شبیه نظریه جورج ادوارد مور در «خوب اخلاقی» است. بنابراین، ایشان در معناشناسی شهودگرا و در هستی شناسی واقع گرا به حساب می آید. اما مشکل این نظریه ادعایی بودن آن و ارائه نکردن دلیل معتبر است. تنها دلیل ایشان ارجاع به وجدان است ولی مخالف این نظریه نیز می تواند به وجدان تمسک جوید
مبانی و اصول اخلاق اسلامی: ارتباط معلم با دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مبانی و اصول اخلاق اسلامی در ارتباط معلم با دانش آموزان می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی- استنتاجی بهره گرفته شد. بر پایه نتایج به دست آمده، نخست هشت اصل اخلاقی مربوط به ارتباط معلم با دانش آموزان از متون دینی و تربیتی اسلام استنتاج شدند. این اصول عبارتند از: صداقت و درستکاری، تواضع و فروتنی، آسیب نرساندن، عفّت پیشگی و پاک دامنی، تکریم دانش آموزان، عدالت و انصاف، وفاداری به تعهدات حرفه ای و احسان و نیکوکاری. سپس قواعد اخلاقی مربوط به هر یک از این اصول از متون معتبر اسلامی و آثار اخلاقی و تربیتی سایر اندیشمندان استنتاج شدند.
نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی و کارکردهای کلامی اخلاقی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات فقها معاصرین
عارف کامل، حضرت علامه میرزامحمد علی شاه آبادی که از نوادر دوران و نوابغ زمان است و حقیقتاً ایشان را باید مفسر جدی فطرتِ قرآنی دانست، با نظریه فطرت خود، مبنای وثیقی در تبیین ارتباط میان کتاب تکوین (انسان) و کتاب تدوین (قرآن) بنا نهاد. اینکه تمام دین با همه اصول و فروعش و با فقه و اخلاق و اعتقادیاتش ریشه در فطرت بشری داشته باشد، می تواند از نظریه فطرت علامه شاه آبادی قابل اصطیاد باشد. لذا در این مقاله به تبیین نظریه فطرت ایشان پرداخته و کوشیده ایم که فطری بودن تمام ارکان و اجزای دین (توحید، معاد، نبوت و امامت، اخلاق و احکام) را مبتنی بر نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی مورد بحث و بررسی قرار دهیم و به اثبات برسانیم. همچنین به برخی از نتایج حاصل از این نظریه در حوزه های گوناگون دین و اخلاق، از جمله استفاده ای که می توان از آن در اثبات «خالی نبودن زمین از حجت حق» کرد، اشاره شده است.