فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،می توانازروش هایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنموده ایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،می توان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروش هایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیب شناسیاینروشپرداخته ایمویکیازچالش هایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کرده ایم کهبه ویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهره گیریازعواطف و تلقین گریبهآنارائهکرده اند.
جایگاه مطالعات جغرافیایی در آراء تفسیری علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر المیزان اثر علاّمه طباطبائی یکی از تفاسیر جامع شیعه در دوران معاصر می باشد. با توجّه به معاصر بودن این تفسیر، مسأله این است که آیا ایشان به علوم نوین از جمله علم جغرافیا در تفسیر آیات توجّه کرده اند یا خیر؟ از آنجا که خداوند در بسیاری از آیات قرآن از پدیده های طبیعی مثل زمین، آسمان، باد، باران، ابر و ... نام برده، فهم پاره ای از این آیات نیازمند دانستن علم جغرافیا می باشد. علاّمه طباطبائی در موارد متعدّدی از این دانش ذیل برخی آیات برای روشن شدن معنای آیات کمک گرفته است و در تفسیر آیات بی شماری از قرآن کریم، از علم جغرافیا مدد جسته است. ایشان گاه در شاخة جغرافیای طبیعی (مباحثی چون؛ قبله یابی، شب و روز، زمین شناسی و ...) و گاه در شاخة جغرافیای تاریخی (ذوالقرنین، سرزمین مقدّس، ویژگی سرزمین قوم عاد، وضعیّت جغرافیایی غار اصحاب کهف) وارد این حوزة علمی شده است.
جایگاه موعظه و تذکر در تربیت دینی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از روش های تربیت دینی «تذکر» و «موعظه» است. موعظه دعوت به نیکی توأم با خیرخواهی و رقت قلب است. واژه هم معنای آن، «نصیحت» و «تذکر» است که به معنای پند و اندرز مشفقانه به انگیزه اصلاح و تربیت می باشد. موعظه حسنه در قرآن به عنوان روش تربیت دینی در موضوعات اعتقادی و مسائل اخلاقی و اعمال و آداب عبادی به کار رفته است. علّامه طباطبائی با توجه به آیات قرآن، بر این باور است که اگر واعظ و متعظ از شرایط علمی و اخلاقی و اعتقادی مناسبی برخوردار باشند، و نیز محتوای وعظ و اندرز دعوت به خدا باشد، سبب بیداری دل ها و تربیت و تهذیب نفوس انسان ها می شود. یادآوری نعمت ها و حوادث تاریخی در قرآن برای غفلت زدایی و رشد تربیت دینی آمده است. در این پژوهش، تفسیر و تحلیل آیات موعظه و واژه های مرتبط آن، با توجه به دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است.
گفتگوی تربیتی و اصول و روشهای آن: واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به اصول و روشهای حاکم بر گفتگوی تربیتی به واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن پرداخته است. این پژوهش در زمره پژوهشهای بنیادی، و بر روش تحلیلی تفسیری مبتنی است. پژوهشگران درگام اول با بررسی همه آیات قرآن کریم و مبتنی بر ملاکهای گفتگوی تربیتی، 37 مورد گفتگوی تربیتی را از قرآن کریم استخراج نموده، و در گام بعدی این موارد را به کمک تفاسیر، مورد تحلیل و بررسی روشمند قرار داده اند. حاصل این بررسی، استخراج مجموعه روشهای این گفتگوها است. در گام پایانی از طریق تحلیل و دسته بندی روشها، اصول حاکم بر گفتگو به دست آمده است. یافته های پژوهش شامل هفت اصل به همراه روشهای متناظر با هر کدام است که این اصول عبارت است از: رویارویی استدلالی و منطقی، ارتقای سطح معرفتی متربی، ایجاد مشارکت، توجه به انگیزه، رویارویی واقع بینانه، به کارگیری انگیزه صیانت از نفس و یادآوری (تذکار).
تحلیل ساختار کارگفت انذار در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد کاربردشناسی به قرآن، بیش از آنکه به واژگان، معانی آنها و نوع ارتباطات نحوی بین آنها پرداخته شود، بر روی ویژگیهای متکلم و مخاطب، شرایط گفتگو و بافت حاکم بر آن تأکید می شود. در تبیین بافت پیرامون تحقق کارگفت انذار باید گفت که منذِر اصلی در قرآن خداوند است و پیامبران به عنوان رسول و فرستاده خداوند و فقیهان نیز با تفقه در دین به عنوان جانشینان پس از ایشان در راستای انذار الهی و در طول انذار خداوند ایفای نقش می کنند. در این مقاله بر آنیم تا علاوه بر ترسیم بافت پیرامونی کارگفت انذار، شرایط لازم برای تحقق کارگفت انذار را تبیین نماییم و نشان دهیم که چگونه گوینده متن، یعنی خداوند متعال، مخاطب و دیگر شنوندگان مخاطبه، همگی در فهم این شرایط متفق اند و در پس این مخاطبه نیّت گوینده که همان انذار است، چگونه تحقق مییابد و چگونه خوانندگان آیات قرآنی برداشت کارگفت دیگری همچون کارگفتهای تبشیر، تشویق، توبیخ، تهدید و غیر آن را ندارند.
روش فلسفی ابن سینا در تفسیر حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره تفسیر و فهم معانی حروف مقطعه قرآن از مهم ترین مسائل تفسیری به شمار رفته است. ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان در تفسیر آیات از روش فلسفی و مبانی حکمت خود که بیش تر جنبه نوافلاطونی دارد، بهره می گیرد. او در رساله النیروزیه که به تفسیر حروف مقطعه اختصاص دارد، ابتدا به بیان مبانی حکمت خود مانند نظریه صدور و پیدایش نظریه صدور و پیدایش موجودات از واجب الوجود، می پردازد و سپس سعی می کند تا با استفاده از نظریه حروف ابجد، حروف مقطعه قرآنی را بر این مبانی تطبیق و تفسیر کند. از نظر وی هر یک از حروف مقطعه که معادل حروف ابجد در نظر گرفته می شوند، به صورت فردی یا در حال ترکیب با حروف دیگر، بر اساس قوانین خاصی که ابن سینا ارایه می دهد، با موجودات خاصی متناظر خواهند بود.
حرکت کوه ها از منظر قرآن کریم و علم زمین شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن، به عنوان کتاب هدایت انسان گاهی گذرا به برخی موضوعات علمی نیز اشاره کرده است که در این راستا مفسران به ویژه در قرن اخیر با رویکردی علمی به تفسیر آیات قرآنی پرداخته اند. در این مقاله با روش تحلیلی و تطبیقی آرای مفسران و دانشمندان علوم تجربی درباره حرکت «کوه ها در قرآن»، تبیین، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفته است. محور اصلی نوشتار، آیه 88 سوره نمل است. با مطالعه و بررسی آرای تفسیری در خصوص ارتباط حرکت کوه ها با وقایع روز قیامت و حرکت درهمین دنیا، ضمن پذیرش نظریه دوم، دلالت آیه بر حرکت کوه ها به صورت مستقل از حرکت زمین به اثبات رسیده است که بیش ترین میزان انطباق را با نظریه زمین ساخت صفحه ای دارد. و در خصوص وجه شبه حرکت کوه با حرکت ابر می توان به مواردی از قبیل فرایند دائمی پیدایش و نابودی، ذاتی نبودن حرکت، بزرگی جرم، تراکم وگستردگی جوانب، و دخیل بودن جاذبه و حرکت زمین اشاره کرد.
وسوسة شیطان و راهکارهای مقابله با آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان می آورد، بی آنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه می گیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار انسان استفاده کرده است و با شیوه هایی همچون وسوسه، وعده های دروغ، تفرقه افکنی، اغفال، فسادانگیزی و مانند آن، آدمیان را به سوی گمراهی سوق می دهد. امّا اگر انسان مؤمن و باتقوا به خدا پناهنده شود و بر او توکّل نماید، از شرّ شیطان ایمن خواهد بود. در این نوشتار، ابتدا به معرّفی ابلیس و شیطان پرداخته شده است و آنگاه اهداف آنان از منظر قرآن تبیین شده است. در ادامه نیز روش ها و ابزارهای تهدید شیطان معرّفی، و در پایان، راهکارهای قرآن برای رهایی از این خطر برشمرده شده است.
بررسی رویکرد مفسران در تفسیر آیه 34 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 34 سوره نساء با توجه به مباحث قوامیت مرد و مراحل سه گانه مقابله با «نشوز» زن، همواره مورد توجه فقها و مفسران از یک سو و مناقشه معاندان از سوی دیگر بوده است. در این نوشتارها قوامیت مرد که وظیفه ای بر دوش اوست، گاه به معنای حق حاکمیت انگاشته شده و گاه شأن او را درحد یک کارگزار فروکاسته است. واژه «نشوز» در قالب نافرمانی و تمکین تفسیر شده و راهکار تربیتی این آیه برای برون رفت خانواده از بحرانی که حیاتش را تهدید می کند، به عنوان عقوبت برای زن تلقی شده است. در این مقاله، نظرهای مفسران درباره آیه یادشده نقد و بررسی شده است. همچنین، بیان شده است که قوامیت مرد، وظیفه سرپرستی خانواده و نه حق مرد است و مراد از خوف «نشوز» زن- به شهادت کارکرد قرآنی آن و روایات- به مقدمه فحشاء رسیدن و درنتیجه، خوف از خیانت وی است و ادله مفسران (گفتار لغویان، سیاق و سبب نزول وارده ذیل آیه) هریک مورد خدشه است و در پایان، راه حل جلوگیری از «نشوز» به منظور تحکیم بنیان خانواده تبیین شده است. زز.
مسئله شر و انتساب آن به خداوند با تکیه بر آیه 79 78 نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهی به شمار می آید. این مسئله با رویکردهای گوناگون مورد توجه اندیشمندان مسلمان واقع شده است. رهیافت درون دینی یکی از رویکردهای مهم مسئله شر است. مسئله شر در قرآن کریم از ابعاد مختلف مورد اهتمام بوده است. مسئله شر و انتساب آن به خدا از جمله مسائلی است که در آیات قرآن به ویژه در آیه 79 78 سوره نساء بدان اشاره شده است. قرآن کریم در این آیه با بیان «قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» خیرات و شرور عالم را به یک منبع و آن هم خداوند نسبت می دهد و در ادامه با بیان «وَ ما أ َصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ» به عوامل و زمینه های انسانی که به نوعی در تحقق شرور دخالت دارند، اشاره می نماید. این مسئله موجب تناقض ظاهری آیه شریفه شده است. مفسران در پاسخ به این تناقض، راه حل هایی را مطرح کرده اند. این تحقیق ابتدا به نقل و نقد چهار رهیافت تفسیری پرداخته و در ادامه به بازسازی راه حل علامه طباطبایی بر اساس دیدگاه نیستی انگاری شر می پردازد و آن را پاسخ موفق ارزیابی می نماید.
بررسى تبیین علّامه طباطبائى از شعور همگانى موجودات در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن جهان و طبیعت در قرآن
علّامه طباطبائى، از فیلسوفان و مفسران برجسته شیعه، شعور همگانى موجودات را بر اساس ادله نقلى و عقلى پذیرفته و درصدد تبیین آن برآمده است. نویسنده با مراجعه به آثار علّامه طباطبائى و با محوریت تفسیر المیزان، همراه با توصیف و تحلیل دیدگاه ایشان درباره سریان ادراک در همه موجودات، بر اساس ادله نقلى و عقلى، به بررسى این دیدگاه پرداخته است. به نظر مى رسد هرچند بر اساس آیات و روایاتى که مرحوم علّامه بدانها استناد کرده، مى توان شعور همگانى موجودات را اثبات کرد، درستى تبیین و دلیل عقلى ایشان بر مسئله، کانون تردید است؛ علاوه بر اینکه به نظر مى رسد مدعاى ادله نقلى در مسئله شعور مادیات بیش از آن چیزى است که علّامه طباطبائى بر اساس مبانىِ فلسفىِ خویش پذیرفته است. بنابراین ادله اصلى در این بحث، ادله نقلى اند که با توجه به تواتر معنوى نیاز به بررسى سندى مستقل ندارند.
زشتی گرایی نفس در حیات انسان از منظر قرآن و مکتب تحلیل روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
انسان در طول حیات دنیوی خویش از سویی به نیکی و زیبایی و از سوی دیگر به زشتی ها می گراید. از این رو، خداوند در قرآن خطرات و خطورات پلید نفسانی را به انسان یادآور شده است و نفس امّاره را به مثابه خاستگاه زشتی گرایی روان، فریبنده توصیف و شناخت مهالک نفسانی را مقدمه وصول به حیات طیبه قرآنی معرفی کرده است. یکی از وظایف دانش روان شناسی کشف و تبیین خاستگاه زشتی گرایی نفس و عوامل مؤثر بر انحراف حیات بشری است. از میان مکاتبی که در روان شناسی با نگاهی ژرف به این مسأله پرداخته، باید به مکتب تحلیل روانی اشاره نمود. از میان روان شناسان این مکتب، دیدگاه های زیگموند فروید (مؤسس مکتب) و کارل گوستاو یونگ نیازمند بررسی تطبیقی با دیدگاه قرآنی، اسلامی است. این نوشتار نخست به تبیین مفهوم نفس و ویژگی های آن پرداخته، سپس فرایند تأثیرگذاری نفس امّاره را بیان نموده است. همچنین خاستگاه زشتی گرایی نفس از منظر فروید و تأثیر نیروهای شیطانی از منظر یونگ را توصیف کرده و به بررسی تطبیقی این دیدگاه ها با نگرش قرآنی پرداخته است. خاستگاه زشتی گرایی نفس در لسان قرآن، نفس امّاره و در نظریه فروید نهاد خوانده شده است. از منظر قرآن، نفس امّاره متأثر از گرایش های منفی درونی (هوای نفس) و محرک نامرئی بیرونی (شیطان) آدمی را به ارتکاب زشتی فرامی خواند. از این رو، قرآن شیطان را به عنوان دشمن و موجب سقوط انسان معرفی نموده و حاوی برنامه عملی مبارزه با شیطان است. روان شناسی تحلیلی یونگ نیز بر نقش تأثیرات شیطانی در زشتی گرایی انسان تأکید نموده و راه رهایی و تعالی انسان را مبارزه با شیطان می داند.
تأثیر قرآن و حدیث در دیوان مولانا حسن کاشی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران ایرانی از آغاز پیدایش زبان فارسی، کم و بیش به قرآن کریم و احادیث توجّه داشته اند. این توجّه در سده های هفتم و هشتم با گسترش معارف اسلامی و اندیشه های عارفانه به اوج خود می رسد. مولانا حسن کاشی، شاعر پارسی گوی شیعی سده ی 7 - 8 ه . ق به اقتضای تربیت خانوادگی، علاقه ی شخصی، ذهنیّت مذهبی و سنّت انعکاس معارف اسلامی در شعر پارسی با این منابع معرفتی آشنایی عمیق داشته و در اشعار خود به ویژه در قصاید به مناسبت های مختلف از آن ها بهره گرفته است. موضوع پژوهش حاضر بررسی تأثیر قرآن و حدیث در شعر اوست و پس از اشاره ای به احوال شاعر، به شیوه های مختلف استفاده ی وی از قرآن و حدیث از جمله تلمیح، تصویر، اقتباس، ترجمه، تأویل و تفسیر و حلّ پرداخته شده است. هم چنین ترکیباتی که شاعر در به کارگیری آن ها وامدار قرآن و حدیث است، بررسی شده؛ در نهایت اهداف شاعر از کاربرد قرآن و حدیث از جمله استشهاد و استناد، تشبیه و تمثیل، تعلیل و توجیه، برهان و استدلال، تبرّک و تیمّن، توصیف و بررسی گردیده است. این پژوهش بیانگر تأثیرپذیری گسترده ی شاعر از قرآن کریم و به میزان کمتر از احادیث است. شیوه ی غالب اثرپذیری او تصویری و بیشتر با هدف توصیف به ویژه توصیف و منقبت حضرت علی (ع) است.
بررسی و تحلیل رویکردهای فلسفی، عرفانی و قرآنی براهین اثبات وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متون فلسفی تمرکز اصلی بر اثبات واجب است و توحید، از متفرعات اثبات واجب به شمار می آید. درحالی که متون عرفانی تمرکز خود را بر مسئله توحید قرار می دهد. قرآن نیز بیشتر بر توحید تأکید دارد تا بر اثبات وجود خدا. فیلسوف اولاً خدا را با علم حصولی و کلی می شناسد و ثانیاً در فلسفه هم خدا و هم مخلوقات از سنخ وجود هستند، اما هرکدام مرتبه ای از وجود؛ درحالی که عارف به خدای خویش علم حضوری دارد و فقط او را موجود می داند و غیر از خدا نه خود و نه هیچ چیز دیگر را موجود نمی داند. قرآن نیز زمانی که دربارة خدا سخن می گوید به وضوح از خدایی شخصی یاد می کند. در این نوشتار تلاش کرده ایم با تمرکز بر سه دستة از متون اسلامی (متن قرآن، متون عرفانی و متون فلسفی) نحوه نگرش هریک از این متون را نسبت به «براهین اثبات وجود خدا» تحلیل و بررسی کنیم. و با نگاهی درجه دو، نقاط تشابه و تمایز این سه رویکرد را نشان دهیم.
بررسی و تحلیل آیه شریفه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 34 سوره نساء از جمله آیاتی است که مورد استفاده مخالفین جهت شبهه پراکنی قرار می گیرد. آنان با برداشت نادرست از آیه، ضمن استنباط برتری مرد بر زن و حاکمیت مطلق مرد بر زن، آن را بر بی عدالتی و ظلم خداوند حمل می کنند. بر اساس تحقیق انجام شده در این زمینه می توان گفت آیه مذکور، با توجه به سیاق آیات قبل و بعد و حتی صدر و ذیل آیه، مربوط به روابط زن و مرد در خانواده است و جایگاه زوج و زوجه را در خانواده مشخص می سازد و بیانگر حکم مسئولیت و سرپرستی مرد در خانواده و حمایت و حفاظت از آن و تدبیر امور اقتصادی خانواده است. آیه شریفه در مقام بیان برتری مردان بر زنان نیست، بلکه بیان وظیفه و ریاست امور خانواده است. این مقاله درصدد پاسخگویی به موارد مزبور و شبهات پیش رو و ارائه نظر برگزیده است.
«مُسَجِّل»؛ پیشنهادی ناصحیح و غیر عالمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جیمز بلمی، از اسلام پژوهان غربی، با استناد به برخی اختلاف های مفسران ذیل آیه صد و چهارم از سوره «الانبیاء»، به این نتیجه حیرت انگیز دست یافته است که لفظ «سجل» در سوره «الانبیاء»، بر اثر اشتباه کاتبان وحی، از «مسجِّل» به «سِجِلّ» تغییر کرده است و در نتیجه باید به اصل نخستین خود بازگردانده شود. از این رو در مقاله حاضر بر آنیم که ضمن گزارش کلی دیدگاه بلمی در این باره، با استفاده از منابع علمی به نقد دیدگاه او بپردازیم و مواضع خلل و ضعف استدلال او را بشناسانیم. حقایقی از تاریخ قرآن، تواتر شفاهی متن قرآن، حاکمیت قرائت بر کتابت قرآن و نه بر عکس، ظرافت های نحوی خاص، از جمله دلایلی به شمار می روند که در این مقاله بر عدم صحت دیدگاه جیمز بلمی و نااستواری پیشنهادهای او اقامه شده اند.
جیمز بلمی، از اسلام پژوهان غربی، با استناد به برخی اختلاف های مفسران ذیل آیه صد و چهارم از سوره «الانبیاء»، به این نتیجه حیرت انگیز دست یافته است که لفظ «سجل» در سوره «الانبیاء»، بر اثر اشتباه کاتبان وحی، از «مسجِّل» به «سِجِلّ» تغییر کرده است و در نتیجه باید به اصل نخستین خود بازگردانده شود. از این رو در مقاله حاضر بر آنیم که ضمن گزارش کلی دیدگاه بلمی در این باره، با استفاده از منابع علمی به نقد دیدگاه او بپردازیم و مواضع خلل و ضعف استدلال او را بشناسانیم. حقایقی از تاریخ قرآن، تواتر شفاهی متن قرآن، حاکمیت قرائت بر کتابت قرآن و نه بر عکس، ظرافت های نحوی خاص، از جمله دلایلی به شمار می روند که در این مقاله بر عدم صحت دیدگاه جیمز بلمی و نااستواری پیشنهادهای او اقامه شده اند.
بررسی تطبیقی روش تفسیری تفاسیر نورالثقلین و درالمنثور
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی روایات تفسیری در دو تفسیر «درالمنثورسیوطی» و «نورالثقلین حویزی» با تأکید بر سوره واقعه پرداخته است.
این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و بررسی درون متنی و تطبیق و مقایسه انجام شده است. نگارنده پس از معرفی اجمالی دو تفسیر، به بررسی اموری چون جایگاه علوم قرآنی، تصحیف و تحریف، روایات موضوعه، روایات خرافی، گزینش و تقطیع روایات پرداخته است.
این بررسی نشان می دهد که شکل انتخاب روایات و جایگاه قرار گرفتن آنها، انتخاب منابع روایات، تقطیع وجابه جایی روایات و... در تفاسیر مذکور، حاکی از اجتهاد مؤلفان آنها در روش بهره گیری از روایات تفسیری است. علاوه بر آن مبانی معرفتی همچون وابستگی به فِرَق مذهبی نیز در گزینش احادیث تأثیر به سزایی داشته است.
جایگاه آراء ابن عربی در تفسیر تسنیم از جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهاءالدین محمد، معروف به سلطان ولد، یکی از قدرتمندت رین مشایخ طریقه مولویه محسوب تفسیر تسنیم از عبدالله جوادی آملی مشخصاً در شمار تفاسیر اشاری و عرفانی محض نیست، اما نقلهای متعدد او از عرفا در خلال این تفسیر، بهویژه از ابنعربی برجسته است. مفسر محترم با غوری که در کتب ابنعربی دارد، بر آن است که مبانی مکتب ابنعربی با مبانی امامیه مطابقت دارد. بااینحال، وی ناقل صرف آرای ابنعربی نیست، بلکه آرای او را گاه به صراحت و حتی گاه به شدت مورد نقد و رد قرار میدهد، البته مفسر این نکته را نیز در نظر دارد که در آثار عارفان و از جمله ابنعربی، نباید دو عنصر مهم تقیه و جعل و تحریف را نادیده گرفت. در مقاله حاضر، موارد و مواضع تأثیر آرای تفسیری ابن عربی در تفسیر تسنیم نشان داده شده، و به مبانی مشترک عرفانی دو مفسر اشاره شده، و در نهایت انتقادهای ضمنی یا آشکار صاحب تفسیر تسنیم معرفی و دستهبندی شده است.