فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین دانشمندان در زمینه معناشناسی قرآن، توشیهیکو ایزوتسو محقّق ژاپنی در کتاب «مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن مجید» است. این کتاب از سه بخش کلّی در قالب یک پیشگفتار، 11 فصل و یک خاتمه تشکیل شده است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به بررسی کتاب می پردازد. مطابق نظر این کتاب، مفاهیم اخلاقی دینی قرآن دو دسته اند: دستة اوّل، تقابل های اخلاقی که قرآن به تأیید یا تصحیح آنها و یا مخالفت با آنها می پردازد؛ از جمله تصوّر بدبینانة زندگی خاکی، همبستگی قومی و قبیله ای و فضیلت های کهن در میان اعراب. دستة دوم، مفاهیم عمدة اخلاقی که هر یک از آنها بسیاری از واژه های مهمّ اخلاقی را در بر می گیرند و از این قرارند: کفر، نفاق، ایمان، خوب و بد. تأکید مؤلّف در این کتاب، توجّه تام به قرآن است، چنان که «قرآن خود سخن گوید و مفاهیم خود را تفسیر و تعبیر کند». از این رو، بسیار به روابط میان واژه ها توجّه داشته است و هر یک از مفاهیم با کمک واژه های متضاد و مترادف توضیح داده می شوند. روش او در این کتاب، از چند شاخصه برخوردار است: بیان نظریّه های مختلف، ارائة نظریّه های جدید، ارجاع فراوان به آیات قرآن، پرهیز از شتابزدگی و توجّه به جنبه های مختلف، اعتقاد به یکپارچگی و اخلاقی بودن مباحث قرآن، اعتقاد به نسبیّت در اخلاق، پیروی از سیر منطقی در ارائة مفاهیم و نیز اعتقاد به نسبیّت زبانی و متن گرایی. از جمله مزایای این اثر عبارت است از: دسته بندی کاملاً مناسب، سعی در استخراج معانی واژه ها از خود قرآن و استفاده از منابع گوناگون در تدوین کتاب است. از جمله کاستی های آن نیز عبارتند از: وجود برخی اشتباه در کتاب، مانند اشتباه در ذکر آیات قرآن، استفاده نکردن از منابع شیعی در ذکر مثال ها و توجّه نکردن به وجوه گوناگون و معانی متعدّد واژه هاست. با این همه، ایزوتسو بی طرفانه به ارائة مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن پرداخته است و در ارائة نظام مفاهیم اخلاقی دینی در قرآن توفیق فراوان یافته است؛ زیرا اگر دور از اغراق و بزرگنمایی به نظریّة او توجّه گردد، راهی به سوی پژوهش های جامع در حوزة معناشناسی اخلاقی قرآن می گشاید.
بررسی روابط متنی قرآن (مطالعة موردی سورة احقاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات میان رشته ای در تمامی علوم به ویژه علوم انسانی از اهمیّت زیادی برخوردارند. از جملة این مطالعات، می توان به مطالعات بین رشته ای علوم قرآنی و زبان شناسی اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر، ارائة یک نظریّة معنایی نظام مند برای توجیه روابط متنی موجود در قرآن می باشد. در این پژوهش، پژوهندگان به دنبال بررسی انسجام، پیوستگی و روابط متنی در سورة احقاف می باشد. بدین منظور، علاوه بر نظریّة انسجام، از نظریّة ربط که از رویکردهای جدید مطالعات زبان شناسی می باشد، نیز استفاده شده است. در راستای نیل به این هدف، ابتدا متن سوره به چند حوزة معنایی تقسیم شده، سپس انسجام درون و بین آیه ای هر حوزة معنایی بررسی شده است. ربط هر حوزة معنایی و عوامل ارتباطی که مجموعه ای از آیات را در یک حوزة معنایی قرار می دهد، در مرحلة بعد بررسی شده اند. در پایان انسجام بین همة حوزه های معنایی تشکیل دهندة سوره و نیز ربط و عوامل ربط بین حوزه ای نیز مشخّص شده اند. یافته های پژوهش پیش رو حاکی از آن است که آیات سورة احقاف علاوه بر انسجام درون و بین آیه ای، از انسجام بین حوزه ای نیز برخوردار است. آیه های هر حوزة معنایی و نیز حوزه های معنایی مختلف، از طریق عوامل ربط همچون شمول معنایی، ارجاع ضمیر پیش آیندی، ارجاع ضمیر پس آیندی، قیاس، تقابل و تمثیل، به هم مرتبط می شوند.
« ترجمه معنا شناختی عناصر فعلی- اسمی در قرآن »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر زبانعربی کلمه از اسم، فعل و حرف تشکیل می شود. وهرکدام از این عناصر در جایگاه خود معنای خاصی را به ذهن متبادر می کند. در قرآن کریم که در اوج فصاحت و بلاغت است، به دقیق ترین شکل از این عناصر مدد گرفته شده است. از آن جا که واژگان وحی به طور دقیق و کامل، مفاهیم و معانی مورد نظر را منتقل می کنند لذا ترجمه آیات نیز باید در نهایت دقت و ظرافت انجام شود. گروهای فعلی اساساً علاوه بر معنا بر عنصر زمان نیز دلالتی دارند، حال آنکه گروه های اسمی مقید به تخته بند زمان نیستند بلکه در گستره زمان ( گذشته، حال و آینده) جاری اند. در این میان برگردان عناصر فعلی قرآن در ترجمه های فارسی به جهت برابری های دو زبان مناقشه ای در پی ندارد و آنچه محل تأمل و بررسی است معادل گذاری عناصر اسمی است که غالباً در ترجمه های قرآن نادیده انگاشته شده و به عناصر فعلی برگردانده شده است. چنین مواجهه ای از سوی مترجمان نهایتاً موجب عدم تعادل میان معادل های ذکر شده با ما به ازای آن در متن اصلی گشته است. در این نوشتار تعدادی از ترجمه های آیات قرآن کریم که در آن از عناصر اسمی-فعلی استفاده شده، مورد بررسی قرار گرفته و معادل دقیق عنصر اسمی- فعلی برای آن برگزیده شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.
معنای « نجد » و « نجدین » و مراد آیه «و هدیناه النجدین»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد شیخ طوسی نسبت به پیشینیان در مسئله؛ روایات تأویلی در حق اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی در قرن پنجم هجری و در فضای ویژه آن روز بغداد تفسیری نگاشته که از هر حیث با تفاسیر شیعی پیش از خود متمایز است. یکی از ابعاد برجسته آن، میزان و چگونگی بهره گیری شیخ طوسی از گونه روایات تأویلی در حق اهل بیت است. جستار حاضر به طور مشخص در پی بررسی و پاسخ گویی به این مسئله است که دلیل تغییر رویکرد شیخ طوسی در این زمینه خاص نسبت به پیشینیان خود چه بوده است و به چه علت از ذکر بسیاری از روایات تأویلی که مفاهیم برخی آیات را بر اهل بیت تطبیق داده اند، اجتناب کرده و آن ها را محل توجه و نظر قرار نداده است؟ پاسخ این سؤال در گام نخست، مبانی شیخ طوسی در گزینش روایات تأویلی و در گام بعدی عامل مؤثر در تغییر این مبانی نسبت به پیشینیان را برای ما روشن خواهد ساخت.
تفسیر به رأی در اندیشه های تفسیری علامه طباطبائی با تأکید بر نقش «روش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر به رأی» همواره از برجسته ترین مسائل مطرح میان مفسران و دانشمندان علوم قرآنی بوده و تاریخچه آن را تا دوران نزول وحی و دوران زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله می توان به پیش برد. معروف ترین سخن درباره نفی تفسیر به رأی را امیرالمؤمنین علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است: «قد کذَبَ عَلَی رسول الله صلی الله علیه و آله عَلَی عهده حتی قام خطیبا، فقال: أیها الناسُ، قد کثرت علی الکذابةُ، فمَن کذب علی متعمّدا فلیتبوّء مقعدَه مِن النارِ؛ ثمّ کذب علیه من بعده.»
مراد از «تفسیر به رأی» عبارت است از: تفسیر قرآن بر اساس استقلال رأی و بی نیازی از منابع و مستندات معتبر، با هر انگیزه و هدفی که باشد. برای نهی از تفسیر به رأی، می توان استناد به بسیاری از آیات و روایات کرد. روایات نفی از تفسیر به رأی را می توان به پنج دسته تقسیم نمود. علّامه طباطبائی از مجموع روایات، به ویژه روایات دسته پنجم، نتیجه می گیرد که نهی در روایات، مربوط به روش تفسیر است، نه اصل تفسیر؛ یعنی اگر با روش نادرست وارد تفسیر قرآن شویم، حتی اگر به نتیجه درست هم منجر شود، باز هم ناپسند، نکوهیده و محکوم است.
نگاهی به تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که در عرصه تفسیر قرآن، ذهن جمعی از فعالان این عرصه را به خود معطوف ساخته، تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول است. این گروه بر این باورند که این سبک از تفسیر نقش بی بدیلی در کشف نکات روانی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی آیات قرآن دارد که از آن جمله تدریجی بودن مسائل تربیتی و اخلاقی و پیشرفت پلکانی در مبارزه با مشرکان و منکران است. این عده معتقدند که بدون اتخاذ این روش، فهم درست مفاهیم قرآنی و دستیابی به اصول تربیتی و هدایتی قرآن، امکان پذیر نیست و یا دست کم بسیار دشوار است. در این مقاله با اشاره به وحیانی بودن ترتیب موجود و ورود در دو مقوله کیفیت ترتیب موجود در تفسیر امیرمؤمنان× و نزول دفعی و ترتیب موجود در آن، به اثبات رسیده که نه تنها پیمودن روش تفسیر بر اساس ترتیب نزول ضرورتی ندارد بلکه ممکن است گفته شود که خلاف مصلحت و حکمت است.
روش علامه طباطبایی در تفسیر«البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن» در مقایسه اجمالی با تفسیر «المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموم محقّقان، علامه طباطبایی را بیشتر با کتاب المیزان فی تفسیر القرآن می شناسند؛ امّا آنچه درباره ایشان کمتر بیان شده، آن است که این مفسّر بزرگِ قرن، قبل از نگارش این تفسیر، کتاب تفسیر البیان فی الموافقة بین الحدیث و القرآن را به رشته تحریر در آورده است. سؤالی که در اینجا مطرح است آن است که علّت این تألیف دوباره تفسیر چیست؟ در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به روش شناسی تفسیر البیان و مقایسه اجمالی آن با تفسیر المیزان و نیز ویژگی هایی که این تفسیر را از تفسیر المیزان متمایز ساخته است، می پردازیم. به نظر نگارندگان، از آنجا که تألیف کتاب از سوی علامه طباطبایی بنا بر موقعیت شناسی و درک نیاز های روز بود؛ زمانی که وی هجمه شدید دشمنان برای نشان دادن مخالفت قرآن و احادیث را مشاهده کرد، برای پاسخگویی به این یاوه گویی ها تفسیر البیان را تألیف کرد. همین مفسّر، زمانی که خرده گیری مخالفان شیعه نسبت به فقدان یک تفسیر فاخر اجتهادی و جامع در میان شیعه را مشاهده کرد، به تألیف تفسیر المیزان همّت گماشت. همچنین وی در عین اینکه به مسائل عقلی در این تفسیر توجه ویژه داشت، از پرداختن به روایات نیز غافل نبود و معتقد بود اساس روش او در این تفسیر، همان روشی است که ائمه(ع) در روایات ما را به آن رهنمون شده اند. لذا می توان گفت که تفاوت دغدغه اصلی علامه در زمان تألیف این دو اثر فاخر، موجب تفاوت های شکلی و ساختاری میان آن ها شده است.
دیدگاه قرآن و نهج البلاغه در مورد کُرة زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت زمین و وقایع آن به گونه ای گسترده است که این مقوله را تا حدّ معرّفی یک علم مستقل به نام زمین شناسی (Geology) ارتقا داده است و ذهن هر انسان را به این معطوف می دارد که چگونه در قرآن، معجزة پیامبر(ص)و نهج البلاغة حضرت علی(ع) در زمان های کهن این مطالب دقیق علمی شناخته و بیان شده است. این بدان معنی است که قرآن مطابق سطح دانش و درک موضوعات علمی در زمان نزول، به بیان مطالب علمی پرداخته است. در این مقاله با بهره گیری از آیات قرآن کریم و سخنان گهربار حضرت علی(ع)به بررسی علوم موجود در این متون در مورد پیدایش، شکل، حرکت، موجودات و پایان کرة زمین و... و نهایتاً مقایسة آنها با علم روز زمین شناسی پرداخته شده است.
رجعت از دیدگاه قرآن، روایات و عقل با تأکید بر آراء علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی معاد در روایات
اعتقاد به رجعت یکی از امور مسلّم مذهب شیعه می باشد تا آنجا که علمای شیعه در این باره ادّعای اجماع کرده اند و برای امکان وقوع آن به آیات 82 و83 سورة نمل، آیات 55، 72، 254 و 259 سورة بقره و 43 سورة ص استناد شده است و روایات بی شماری در حدّ تواتر بر امکان وقوع رجعت دلالت می کنند که برخی از آنها دربارة اهمیّت و عظمت روز رجعت، بعضی در تفسیر آیات رجعت و برخی دیگر دربارة رجعت کنندگان وارد شده است. مهم ترین دلایل عقلی امکان وقوع رجعت، امتناع ذاتی و امکان وقوعی، قاعدة فلسفی وقوع هر چیزی دلیل بر وقوع آن چیز، و حکم امثال «فِی مَا یَجُوز وَ فِی مَا لاَیَجوز وَاحد» می باشند.
دلالت یا عدم دلالت آیه «لاتعاونوا علی الإثم والعدوان» بر حرمت اعانت و تعاون بر اثم و عدوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مشهور فقیهان، آیه «لاتعاونوا علی الإثم والعدوان» را دالّ بر حرمت اعانت و تعاون بر اثم و عدوان می دانند. بر این اساس، برخی از ایشان قراردادهایی را که مصداق اعانت یا تعاون بر اثم و عدوان است، باطل می شمارند. در این مقاله اندیشه مزبور مورد نقد واقع شده است و دلالت نهی در آیه به جامع یا مجموع تحریم و کراهت، اندیشه صحیح قلمداد گردیده است.
سنخ شناسی نفاق در قرآن مجید (بررسی جامعه شناختی پدیده نفاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منطق قرآن، نفاق آسیب ایمان به شمار می آید، از این رو این مقاله به سنخ شناسی منافقان در قرآن مجید می پردازد. این هدف از طریق بررسی جامعه شناختی پدیده نفاق در آیات الهی با روش تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری و مقوله بندی مفاهیم ممکن می گردد. تحلیل محتوای کیفیِ بخش زیادی از آیات الهی (حدود 200 آیه) که به این موضوع می پردازند، نشان می دهد که منافقان افرادی دو چهره اند و دائماً در حال آمد و شد بین ایمان و کفرند. منافعشان تعیین کننده کنش ها، تصمیم ها، گفتارها و گرایش های آن هاست. دینْ ابزاری برای تحقق هدفشان است وگرنه دائماً با آن در مبارزه اند. به دلیل دوگانگی و تضاد شخصیتی، به راحتی در جامعه، قابل تشخیص نیستند، به همین خاطر راه شناخت آن ها بروز نقاط عطف و حساس در زندگی است. در نتیجه نفاق آسیب جدی ایمان است که با چهار راهکار بازگشت، اصلاح خود و گذشته و پایبندی به دین و اخلاص، قابل اصلاح می باشد.
مفهوم شناسی و مصداق یابی «اولی الامر»از نگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
عصمت ائمه اثنی عشر (ع) از سهو و گناه، از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل تسنّن است. در میان مفّسران اهل تسنّن، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، ذیل آیه 59 سوره نساء، با بیانی استدلالی، عصمت اولی الامر را به اثبات رسانده، لکن در مورد مصداق آن بر خلاف شیعه امامیه، بر این باور است که مراد از اولی الامر نه امامان شیعه (ع) بلکه اهل حلّ و عقد از امّت اسلام است. در حالی که علّامه طباطبایی، ضمن پاسخ به شبهات ایشان، مصداق اولی الامر را منحصر به ائمّه اثنی عشر (ع) می داند. پژوهش حاضر درصدد تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه و روشن ساختن این حقیقت است که مصداق اولی الامر، متعیّن در اشخاص ائمّه اثنی عشر (ع) بوده، اشکالات فخر رازی به دیدگاه شیعه وارد نبوده و دیدگاه او درباره مصداق اولی الامر (اجماع اهل حلّ و عقد) با اشکالات جدّی روبرو است.
الصورة الجمالیة فی حوار موسی- علیه السلام- فی القرآن (سورة طه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنقسم هذه المقالة الی قسمین : قسم نظری، فیه مقدمة عن الصورة الجمالیة و تسلسل تاریخی و فنی لعلماء النقد القدیم الذین درسوا الصورة الجمالیة فی القرآن الکریم و الصورة الجمالیة فی الحوار القرآنی فی الدراسات الحدیثة. و قسم تطبیقی، فیه نظرة لما سبق من دراسات حول الصورة الجمالیة عامة و الحوار القرآنی خاصة. و کذلک قسم الکاتبان الحوار إلی صور جزئیة و صور کلیة ثم حللا الموضوع تحلیلا فنیاً جمالیاً ضمن مباحث بلاغیه و جمالیه کالتناسق الجمالی بین المفردات و الآیات و تقسیمه علی اللفظی و المعنوی و ذکر المصادیق فی کل حالة و کذلک التناسق الفنی و الدینی فی التعبیر و اشارا إلی الرموز المستخدمة فی الصورة کالعصا (رمزاً للقوة) و الید (رمزاً للفعل و البیاض) و الحبال (رمزاً للقوة و حیلة السحرة).
و أخیراً ذکرا مصادیق من الآیات لکل مشهد من المشاهد الحواریة لتبیان الصورة الجمالیة و مالها من اثر فی ایصال المعنی الی ذهن القاریء.
چگونگى تأثیر توکّل در درمان حُزن از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
حُزن و اندوهِ شدید و مداوم، از جمله بیمارى هاى روحى و اخلاقى است که آسیب هاى گوناگونى را در جسم، جان و رفتار آدمى بر جاى مى گذارد. درمان این بیمارى، از دغدغه هاى اندیشمندان علوم اسلامى و پژوهشگران روان شناسى بوده است. از منظر قرآن و حدیث نیز، یکى از راه هاى از میان بردن حُزن در زندگى، «توکّل به خدا» معرفى شده است.
پرسش اساسى این است که توکّل، چگونه باعث برطرف شدن حُزن و افزایش شادکامى انسان در سختى هاى زندگى مى شود؟ مقاله حاضر با روش کتابخانه اى و تحلیل محتوا، به تبیینِ مفهوم توکّل و کاربرد آن در «حُزن زدایى» مى پردازد و پس از مطالعه و بررسى متون اسلامى (قرآن و حدیث) به این نتیجه مى رسد که توکّل و اعتماد به خداوند، با تغییر و اصلاح شناخت آدمى در حوزه هاى عاطفى و رفتارى انسان تأثیر مى گذارد که حاصل آن، صبر در ناملایمات، زهد در تمایلات و شادابى و تلاش در کارها خواهد بود. نتیجه اینکه براى رهایى از اندوه، باید «توکّل به خدا» را در انسان ها به وجود آورد.
ابعاد فرهنگ احسان در قرآن و سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ احسان از موضوعاتی است که هم شناخت ابعاد آن و هم راه های تحقق آن از نیازهای ضروری بشر است. هیچ جامعه ای بدون فهم و گسترش این فرهنگ به تعالی نمی رسد. ضرورت امروز و فردای جوامع بشری نهادینه کردن فرهنگ احسان است. آموزه های قرآن و عترت که ناظر به تعالی فرد و جامعه بوده، درصدد گسترش این فرهنگ در تمام زوایای زندگی مردم است. لذا پرسش اصلی این است که ابعاد انسان ساز فرهنگ احسان از دیدگاه قرآن و روایت ها چیست؟ خطابه های قرآنی «یا ایها الناس» و «یا ایها الانسان» ناظر به تغییر، تحول و تعالی زندگی بشر است. منشأ احسان، باور به معنویت و عمل به مقتضای انسانیت و تأله اوست. روش این مقاله به شیوة تحلیلی- توصیفی و شیوة گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای اسنادی است که با مراجعة مسئله محورانه به منابع دینی (قرآن و روایت های معتبر معصومین(ع)) در چارچوب آموزه های قرآن و عترت پرداخته شده است.
فرهنگ احسان در چارچوب تعالیم وحیانی قرآن و عترت که منشأ آن همان هدف خلقت انسان نیز است در چند بُعد خلاصه می شود: ایمان به خدا و عمل صالح، نیکی به خلق، عفو، صفح و کظم غیظ، صبر، جهاد
بررسی آراء تفسیری معنای «غیر بعید» درآیه 31 سوره ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفسران قرآن واژه «غیر بعید» در آیه 31 سوره ق «وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِید» (ق/31) را دارای چهار احتمال نحوی ظرف مکان، ظرف زمان، حال، صفت مصدر محذوف دانسته اند. این در حالی است که ایشان درباره تفسیر این واژه، حدود 9 احتمال معنایی بیان کرده ولی برای اکثر آنها دلیلی ارائه نداده اند. این پژوهش با توجه به مضامین کلی سوره ق، دو معنا برای واژه «غیر بعید» بیان و سپس هردو را با سایر آیات قرآن تأیید و همراه نموده است. بنابر معنای اول: این قید برای دفع توهم بعید بودن وقوع بهشت است. همانگونه که در نخستین آیات این سوره بدان اشاره گردیده که بر اساس آن، وقوع قیامت امری بعید نیست و بنابر معنای دوم: این قید، به وجود بهشت در زمان حاضر، اشاره دارد.
تفسیر اجتماعی قرآن؛ چالش تعریف و ویژگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر اجتماعی از رویکردهای بسیار مهم تفسیری است که در دوره معاصر پدیدار گشته و بسیاری از اثار تفسیری مطرح، با این رویکرد نگاشته شده است. با این همه، بحث از تفسیر اجتماعی با چالشهای جدی ای در عنوان، تعریف و ویژگی ها روبروست. از این جریان تفسیری در هر یک از تفسیرپژوهی ها با عنوانی متفاوت یاد شده است. تمدنی، اجتماعی، عقلانی، تربیتی و حرکتی عناوین مختلفی هستند که برای آن به کاررفته اند، درعین حال این عناوین در برخی از نگاشته های جریان شناسانه، به عنوان جریان های موازی قلمداد شده اند. در مقام تعریف نیز معمولا تفسیر پژوهان توضیحاتی اجمالی در مورد آن ارائه داده اند که عامترین آنها مناسب-ترین تعریف انتخاب شده است. در بحث از ویژگی های تفسیر اجتماعی، محققان بیش از همه متاثر از دیدگاه ذهبی در این موضوع بوده اند. در تحقیق حاضر، با توجه به تعریف برگزیده از تفسیر اجتماعی کوشیده ایم ویژگی های تفسیر اجتماعی را در دو محور پیراستن چهره اسلام از نقائص و اثبات توانمندی آن ساماندهی کنیم؛ همچنان که به مشکلاتی که در بررسی این ویژگی ها مطرح است پرداخته ایم و استفاده از ویژگی های مکمل را پیشنهاد کرده ایم.
تفسیر اجتماعی از رویکردهای بسیار مهم تفسیری است که در دوره معاصر پدیدار گشته و بسیاری از اثار تفسیری مطرح، با این رویکرد نگاشته شده است. با این همه، بحث از تفسیر اجتماعی با چالشهای جدی ای در عنوان، تعریف و ویژگی ها روبروست. از این جریان تفسیری در هر یک از تفسیرپژوهی ها با عنوانی متفاوت یاد شده است. تمدنی، اجتماعی، عقلانی، تربیتی و حرکتی عناوین مختلفی هستند که برای آن به کاررفته اند، درعین حال این عناوین در برخی از نگاشته های جریان شناسانه، به عنوان جریان های موازی قلمداد شده اند. در مقام تعریف نیز معمولا تفسیر پژوهان توضیحاتی اجمالی در مورد آن ارائه داده اند که عامترین آنها مناسب ترین تعریف انتخاب شده است. در بحث از ویژگی های تفسیر اجتماعی، محققان بیش از همه متاثر از دیدگاه ذهبی در این موضوع بوده اند. در تحقیق حاضر، با توجه به تعریف برگزیده از تفسیر اجتماعی کوشیده ایم ویژگی های تفسیر اجتماعی را در دو محور پیراستن چهره اسلام از نقائص و اثبات توانمندی آن ساماندهی کنیم؛ همچنان که به مشکلاتی که در بررسی این ویژگی ها مطرح است پرداخته ایم و استفاده از ویژگی های مکمل را پیشنهاد کرده ایم.
تحول وجودی انسان در قرآن و عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
از موضوعات مهم در ادیان توحیدی، سعادت و کمال انسان است. این سعادت در اسلام و مسیحیت، تحول کمالی انسان به سوی خدای متعال و نزدیک شدن به اوست. حقیقت این تحول از منظر قرآن کریم و عهد جدید، تحولی وجودی و حقیقی و البته تشکیکی و به بیان این دو متن مقدس «حیات و تولد جدید»، «هجرت به جانب خداوند» و «نورانی شدن» است. اما به رغم این اشتراکات، با توجه به تفاوت بنیادین الهیات و انسان شناسی اسلام و مسیحیتِ مبتنی بر نوشته های پولس، این موضوع در این دو سنت نقاط افتراق نیز، دارد. در اسلام، همة بحث پیرامون نزدیک شدن به خدای متعال است، اما در مسیحیت، مقصود از نزدیک شدن، همانندی با مسیح، یکی شدن با خدا، حضور در خانواده الهی و فرزند خدا شدن است. در اسلام، قرب بیشتر مبتنی بر ایمان و عمل صالح است، اما در مسیحیت، قرب، همچون ایمان، اعطایی است.
بررسی تطبیقی آیه هشتم سوره انسان از دیدگاه فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درباره آیه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیرا»(انسان: 8) در میان مفسران فریقین، مباحث گوناگونی شکل گرفته است که عمدتاً به سبب نزول این آیه برمی گردد. شیعه به استناد دلایل متقن درون متنی و برون متنی تنها سبب نزول مرتبط با اهل بیت را پذیرفته وبه هیچ روی عام بودن آیه را نمی پذیرد. درمقابل، مفسران اهل سنت در این باره اتفاق نظری ندارند؛ برخی از آنان همچون سید قطب، سبب نزول مرتبط با اهل بیت را مطلقاً نمی پذیرند و به دلایل درون متنی و برون متنی متعددی استناد می کنند. برخی دیگر نیز از سبب نزولی که درباره انفاق ابوبکر و عمر و چند تن از مهاجرین است سخن به میان آورده اند. اما دسته ای دیگر از آنان، ضمن پذیرش سبب نزول مرتبط با اهل بیت با دلایلی به عمومیت تعابیر آیه و اختصاص نداشتن آن به اهل بیت معتقد شده اند. در این راستا اصلی ترین دلیل آنان برای عدم تخصیص شأن نزول به اهل بیت، تعمیم آیه به افراد و مصادیق دیگر است که بطلان این مطلب در جای خود اثبات می شود.