فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۳٬۷۲۸ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۷۴-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
محققان برای آموزه قرآنی «خلود در جهنم» دو معنای «جاودانه» یا «زمان طولانی» را در نظر می گیرند. ادله ارائه شده نشان می دهد هر دو دیدگاه در تحلیل های خود به آیه «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ ...» توجه شایسته ای نکرده اند؛ در حالی که به نظر می رسد از این آیه بتوان برای تعیین دقیق معنای خلود بهره گرفت؛ از این رو «ضرورت تبیین دقیق آموزه های قرآنی جهت هدایت بندگان» و «امکان سنجی به کارگیری این آیه در تبیین معنای قرآنی خلود» اهمیت بررسی این مسئله را ثابت می کند. بررسی تحلیلی کشف «لمّی» و «إنّی» آیه مورد اشاره نشان می دهد گناه شرک در کنار عدم مغفرت خداوند «مقتضی عذابی بی نهایت» است. البته با توجه به سایر آیات مشرکان می توانند در دنیا با استفاده از «رحمت گسترده خداوند» خود در مقابل این «مقتضی»، «مانع» ایجاد کنند، اما برخی چنین کاری را انجام نمی دهند. هم چنین با توجه به این آیه «رحمت گسترده و حکمت خداوند» و «امکان اصلاح مشرکان» نمی تواند مانعی در برابر این اقتضا باشد؛ از این رو عذاب جاودانه برای آنان هماهنگ با این آیه و سایر آموزه ها است.
ضابطه جهان شمول اخلاق از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای بسیار مهم اخلاق و فرهنگ بشری، این قانون کلی است که باید با دیگران چنان رفتار کنیم که انتظار داریم آنها با ما چنین رفتار کنند و از سوی دیگر نباید با دیگران چنان رفتار کنیم که دوست نداریم با ما رفتار کنند. این قانون که صورت مثبت آن با نام «قانون زرین» و صورت منفی آن با نام «قانون سیمین» اخلاق خوانده می شود در دل یک قانون اخلاقی بزرگتر قرار می گیرد که بر اساس آن انسان باید چنان رفتار کند که بتواند به رفتار خود صورت یک قانون کلی ببخشد. این قانون تحت عنوان «ضابطه جهان شمول اخلاق» نامیده می شود و در بسیاری از ادیان و فرهنگ های گوناگون نشانی از آن را می توان یافت. این قانون اخلاقی جهان شمول را در متون دینی اسلامی یعنی قرآن و روایات معصومان علیهم السلام نیز می توان جستجو کرد. در این مقاله، شواهد متعددی از تعالیم اخلاقی قرآن که از منظر ضابطه جهان شمول اخلاق می توان به آن ها نگریست، بررسی خواهد شد. نتیجه این بررسی، ارائه چشم اندازی جدید در نگریستن به تعالیم یا نظام اخلاقی قرآن خواهد بود.
معناشناسی واژگان سنت مهلت دهی در قرآن کریم با تأکید بر تحلیل معنایی «املاء»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
املاء یکی از سنت های الهی به معناى مهلت دادن و به تأخیر انداختن عذاب است. نوشتار پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی و با دو رویکرد روابط جانشینی وهم نشینی، مؤلفه های معنایی واژه ی «اِملاء» و مشتقات آن را در قرآن کریم مورد کاوش و تحلیل معنایی قرار داده است، براین پایه، واژگان: «خیر»، «أخذ»، «کید»، «ازدیاد»، «استهزاء» با محوریت روابط همنشینی و در بخش دیگر، واژگان: «استدراج»، «إمهال»، «إنظار»، «اَجل»، «تَمتیع»، «تأخیر»، «ذَر»، «مَد»، با محوریت روابط جانشینی با واژه «اِملاء» مورد ارزیابی لغوی، صرفی و معناشناختی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که املاء یکی از سنت های الهی است و با توجه به شرایط حاکم بر کافران معاند، این فرصت به سود آنان نخواهد بود چرا که این امر برای هلاکت و نابودی آنان در نظر گرفته شده است. براین پایه واژه ی املاء وقتی به خدای متعال نسبت داده می شود عقوبتی از سوی خداوند در قبال کافرین است برخلاف کاربرد واژه امهال و انظار که معنایی اعم از عقوبت یا غیر آن را می رساند و در مفهوم آن توقع بهبودی اوضاع و رفع عذاب نیز وجود دارد ونیز در مفهوم استدراج، سقوط تدریجی قرار دارد و املاء به چگونگی این سقوط تدریجی اشاره دارد.
بررسی مبانی قرآنی شخصیت انسان با رویکرد تطبیقی اندیشه های تفسیری مقام معظم رهبری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
100 - 121
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مباحث انسان شناسی موضوع شخصیت است که تاکنون پژوهش های اندکی به بررسی آن از منظر قرآن کریم پرداخته اند . علاوه بر آن ، هر یک از نظریه پردازان با توجه به درک خود تعریف متفاوتی از شخصیت ارائه داده اند و همین مسئله ابهامات زیادی را در این حوزه بوجود آورده است. یکی از راه حل های از بین بردن ابهامات، مراجعه به متون دینی است، زیرا در این متون، می توان مبانی شخضیت انسان را استخراج نمود و به همه ساحت های وجودی اعم از مادی و غیرمادی پرداخت. در این مقاله با کاربست روش توصیفی- تحلیلی ، مبانی شخصیت انسان از منظر آموزه های قرآن کریم با رویکرد تطبیقی اندیشه های مقام معظم رهبری و آیت الله جوادی آملی بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد شخصیت انسان به معنای ملکات نفسانی و به مثابه ی زیر ساخت و علت درونی رفتار انسان است که زمینه های شکل گیری آن را بُعد درونی مثل مادی، ماورائی و محیط غیر قابل کنترل و بُعد بیرونی مثل محیط قابل کنترل و رفتارهای اختیاری انسان شکل می دهد که برخی اکستابی و برخی غیر اکستابیظف ولی تأثیرگذار است.
تحلیل آفرینش عالَم از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
137 - 162
حوزههای تخصصی:
آفرینش، آن چه که خداوند در زمان و فراتر از زمان خلق کرده را شامل می شود و چون ما در زمان زندگی می کنیم پس در قسمتی از آفرینش هستیم که بی ثبات و متحرک و در تکامل و گسترش است و فلسفه آفرینش در مدت شش روز، از جمله موضوعاتی است که همواره ذهن بشر جستجوگر را به خود مشغول کرده و به عنوان یک مسأله اساسی همیشه مطرح بوده است. خداوند، عالم هستی را برای هدفی مشخص آفرید و این جهان، به سوی آن هدف در حرکت است و مسبوق به ماده اولیّه نمی باشد که در قرآن به بیان های مختلف، از این آفرینش، سخن به میان آمده است و از وجود «آب» در ابتدای آفرینش، نام برده و این که آفرینش، در شش روز اتفاق افتاد و نیز به صراحت از وجود هفت آسمان سخن به میان آورده است. مراحل آغازین آفرینش جهان هستی در قرآن که با نام مشترک «آسمان ها و زمین» بیان شده، به جهت هدایت انسان به سمت معرفی عظمت خداوند و فهم و تفسیر بهتر آیات قرآن می باشد که این ها لازمه شکرگزاری و حق شناسی است و این در حالیست که همه موجودات، دارای منشأ و مبدأ واحدی در آفرینش می باشند لذا به جهت اهمیت موضوع، آیات آفرینش «أرض و سماء» را با عنوان «فِی سِتَّه أَیَّامٍ» مورد بررسی قرار داده و عقاید و آراء مفسرین را بیان خواهیم نمود.
مورخان فارسی نگار و بهره گیری از آیات قرآن در گزارش ویران گری های حاکمان (مطالعه موردی آیه 34 سوره نمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
56 - 77
حوزههای تخصصی:
آیه 34 سوره نمل از آیاتی است که موردتوجه مورخان فارسی نگار سده های هشتم تا سیزدهم هجری قرار گرفته و با برداشتی همسو با هدف این مورخان، در گزارش رویدادهای تاریخی گنجانده شده است. نوشته حاضر در پاسخ به این پرسش سامان یافته است که «مورخان فارسی نگار در توصیف اقدامات ویران گرانه سلاطین متجاوز و دشمن یا اقدامات سلاطین و حاکمان دلخواه و ممدوح خود، چگونه از این آیه بهره برده اند؟» و به روش توصیفی تحلیلی به کاویدن این مسئله پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، اختلاف در برداشت از «تباهی سرزمین ها و خواری عزیزان، برآمده از ورود حاکمان» که در آیه آمده، سبب شده است تا گروهی از مورخان این تباهی و خواری را مشیّت الهی بخوانند و اقدامات ویران گرانه حاکمان متجاوز و بیگانه را سرنوشت حتمی و پیش بینی شده ای بدانند که در قرآن از آن یاد شده است؛ گروهی دیگر نیز این افساد و اذلال را اصلی گریزناپذیر و یادآوری شده توسط خداوند بدانند و اقدامات حاکمان دلخواه و ممدوح خود را مشروع و پذیرفتنی توصیف کنند. این افساد و اذلال در برداشت هر دو گروه، در توصیف اقدامات حکمرانان متجاوز و بیگانه یا حکمرانان ممدوح و دلخواه، به عنوان اصل کلام الهی و نه گفته ملکه سبأ تلقی شده است.
بررسی سبک موسیقایی سوره تکویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر اسلوب زبانی از عبارت ها و کلماتی تشکیل شده است که آن زبان را دارای روح و معنا می کند. زبان نقش اساسی در برقراری ارتباط با دیگران دارد، حال اگر در کنار این کلمات به موسیقی هم توجّه شود، نتیجه بهتری حاصل می گردد و معنای مورد نظر با دقّت و به خوبی منتقل می شود. پس موسیقی در زبان بسیار اهمیت دارد و شاعران و نویسندگان می توانند با استفاده از آن ارزش ادبی کلام خود را بالا ببرند. قرآن کریم والاترین متن است که در آن الفاظ به بهترین شکل معانی مورد نظر را منتقل کرده اند. در قرآن کریم موسیقی الفاظ و عبارات به بهترین شکل ممکن انتخاب شده است و بررسی سوره های مختلف به خوبی نشان می دهد که چگونه موسیقی الفاظ و عبارات در آیه ها به انتقال معنا و مفهوم آن ها کمک کرده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده است تا سوره ی مبارکه ی تکویر را از نظر لایه ی موسیقایی آن مورد بررسی قرار دهد و نقش عناصر موسیقایی را در بیان معانی این سوره به خوبی آشکار سازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که موسیقی حاکم بر بخش های مختلف این سوره به خوبی با معانی و مفاهیم قصد شده، تناسب دارد؛ خواه موسیقی برگرفته از تکرار حروف و واژگان و خواه موسیقی درونی و نیز آهنگ موجود در حروف روی که از هجاهای کوتاه به سمت هجاهای بلند در نوسان بود و در مقوله هایی مانند بیان بعد از ابهام، هشدار و آگاهی دادن و سایر مفاهیم به خوبی خود را نشان داد.
مهربانی خداوند در قرآن کریم با رویکرد پاسخ به شبهات آتئیست ها در فضای مجازی
حوزههای تخصصی:
رحمت و مهربانی از صفات افعالی پروردگار متعال است، که نفی آن از یزدان پاک، به مثابه قایل شدن به نقص، در ساحت وجود اوست. از سویی باور ما بر اساس آیات وحی بر این است که اصل و اساس آفرینش بر رأفت و مهربانی خداوند بنا شده است و آیات فراوانی از قرآن کریم جلوه های متعددی از مهربانی او را یادآور می شود؛ از جمله تکریم و احترام بندگان، تفضل بر بندگان، عیب پوشی، روش موعظه، تبشیر و امیدواری دادن، انذار، توبه پذیری و تأخیر در کیفر بندگان، این حقیقت را اثبات می کند. این در حالی است که بسیاری از خداناباوران، در آثار و نگاشته های خود مخصوصاً در فضای مجازی با درج شبهاتی خاص، با حقیقت مهربانی و رحمت خداوند مخالف بوده و با انتشار انگاره های خود در شبکه های اجتماعی، سعی در ارائه تصویری خشن و دهشتناک از خداوند باورمندان دارند. نوشتار حاضر که به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی سامان یافته است؛ تلاش می کند با تبیین مهربانی خداوند و جلوه های آن در قرآن کریم، به شبهات آتئیستها در فضای مجازی در این موضوع پاسخ دهد.
Semantic Analysis of the Word "Sawwal" in the Qur'an with Emphasis on the Semantic Fields of Companionship and Succession(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Examining the meaning of the words in the Qur'an plays a significant and special role in understanding the purpose of God and the precise application of divine commands. Semantics of the Qur'an is a methodical interpretation of the subject that, if based on the principles of the Qur'an, is able to present the meaning of words to mankind in the form of a divine worldview and explain it. Also the theory of semantic domain is very helpful in studying the semantic structure of words of any language and explaining the semantic limits of its lexical elements, because every word adopts a part of its meaning from other words of the same domain. The word "Sawwal" is one of the words that are used 4 times in the Quran. Examining words that have a low frequency in Quranic use will be able to be accurately understood only through semantic methods. One of these methods is constructive semantics, which will help to solve the problem of semantic analysis through the examination of lexical co-occurrence and substitution. Study the verses through constructivist semantics has made a great contribution to understand the divine meaning and purpose of the use of words, and it has been considered as an effective method in religious research. Examining the companionship and succession of the intended words in the Qur'an reveals the semantic areas related to the words and specifies the way of communication with each of the areas. The current research has discussed and investigated the word "Sawwal" with the aim of semantics in the semantic fields on the axes of companionship and succession. Semantic fields mean a set of words that have common semantic components. Therefore, in order to distinguish this type of words (having common semantic components) have been used the axes of companionship - verbal chain that are placed together - and succession - the connection of linguistic elements in the verbal chain with non-existent elements in that chain that can be placed Instead of any of the existing elements. Using the method of description and analysis, the present research has analyzed the word "Sawwal" in the Qur'an. The word "Sawwal" which in the dictionary analysis means seducing and adorning, has commonalities with many semantic fields. This word is used in the Qur'an to warn the audience and warns the believers about the possibility of falling into the trap of adorning. This word has been used in four verses, from "Tafʻīl" pattern which emphasizes plurality and gradualness, and it is in conjunction with the words "al-Shayṭān" and "Nafs". Therefore, in order to analyze the semantic fields involved with the word "Sawwal", investigated its substitutes, which include the words "Zayyin", "Iḍlāl", "Ighwā", "Nazgh" and "Vasvasah", and at the end, as result It was found that function of "al-Shayṭān" for "Taswīl" is to make religious affairs seem unimportant, which makes people dare to commit sins and ugly deeds. But "Nafs" is tool of "al-Shayṭān" for "Taswīl". The word "Zayyin" with the highest frequency in the relationship of succession with "Sawwal" emphasizes this fact that Satan adorns sin in the eyes of human. The word "Iḍlāl", like the word "Taswīl", uses the existential container of "Nafs" in the direction of deviating from guidance. "Nazgh" is the reason for strengthening the motivation of man to commit evil deeds, and "Waswasah" is the reason for his internal boiling in the process of "Taswīl". "Ighwāʼ" also, in the role of succession, intensifies the adorning which causes believable move toward sins. Therefore, the meaning that can be inferred from the interpretations and lexicographers of the word "S W L" is found in concepts such as "Adorning" and "Decorating", "Facilitating" and "Making easy", "Pretending" and "Making good". In Qur'anic research with the constructivist style, after examining the vocabulary and understanding the relationship between them and considering the lexical context, the overall structure and relationship between the words can be obtained. In the end, this method has been implemented in the figure (1) and has shown the way of semantic communication. The use of meaning in the recognition of words such as "Sawwal" can be effective in his attitude and lifestyle. For example, the role of the "Devil" and the "Nafs" in man's interpretation can be effective on self-control and change in his behavior. This is despite the fact that the understanding of this intellectual system could not be fully realized without a semantic view.
ویژگی های رتوریکی در استدلال های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رتوریک، خطابه اثرگذار و اقناعی است که گرچه پیدایش آن به یونان باستان برمی گردد، در حیات عرب جاهلی - به ویژه در امور صلح آمیز - ردپای آن، فراوان دیده می شود. از آنجا که قرآن در چنین فرهنگی ظهور کرده و از ساختار خطابه ای برخوردار است، بررسی میزان بهره برداری قرآن از بیان رتوریکی ضرورت دارد. در این تحقیق با بررسی آیات قرآن کریم در حوزه های مشتمل بر استدلال و احصا و دسته بندی آنها به شیوه استقرایی، مشخص می شود استدلال های قرآن، فراتر از شیوه های مرسوم به ویژه در فلسفه، مبتنی بر ویژگی هایی است که می تواند علاوه بر جنبه عقلانی، ابعاد دیگری از ادراکات انسانی مانند تأمل در مشاهدات روزمره، احساسات، درک وجدانی و تصویرسازی ذهنی را نیز درگیر سازد و از رهگذر آن، تأثیر همه جانبه و عمیق تری بر مخاطب خود بر جای گذارد. این خصوصیات ویژگی های رتوریکی در شیوه استدلال قرآن کریم است.
شخصیت های برجسته علوم قرآنی حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله محمدهادی معرفت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
297 - 312
حوزههای تخصصی:
آیت الله محمدهادی معرفت (1309 1385) از علمای شناخته شده تفسیر و علوم قرآن حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی است. این مقاله با روش تحلیلی تاریخی به بررسی شخصیت علمی ایشان در عرصه علوم قرآن می پردازد. یافته های تحقیق حاکی است که غالب فعالیت های علمی آیت الله معرفت در زمینه علوم قرآن در حوزه علمیه قم رقم خورده و به ثمر رسیده است. او دارای تالیفات متعدد قرآن پژوهی و صاحب موسوعه «التمهید فی علوم القرآن» است که در جهان اسلام آوازه دارد. اندیشه ها و پژوهش های علمی قرآنی آیت الله معرفت دارای ویژگی اساسی است: مسئله محوری، نیازآگاهی، مکتب گرایی، انصاف مداری، تقریب گرایی، آینده نگری، آزاد اندیشی و نواندیشی. وی دیدگاه ها و نظرات تأثیرگذاری در برخی از مباحث علوم قرآن مانند جمع و تالیف قرآن، قرائات قرآن، نسخ قرآن، تاویل قرآن و صیانت قرآن از تحریف عرضه کرده است که مورد توجه و عنایت و رجوع پژوهشگران علوم اسلامی و قرآنی است. ایشان همچنین در زمینه علوم قرآن، به تربیت نسلی از فضلای جوان همت گماشت و زمینه ساز تأسیس مراکز آموزشی و پژوهشی متعدد در این رشته در قم و ایران شد.
نمادسازی قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
343 - 381
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم دربردارنده مجموعه داستان هایی درباره انبیاء الهی است که در خلال آن ها به روشنی تقابل حق و باطل در طول تاریخ و جوامع بشری ترسیم شده است. داستان رازآلود ابراهیم (ع)، یکی از نمونه های آن است که شخصیت های مثبت و منفی آن برای آیندگان تصویرپردازی و نمادسازی شده اند. نمادسازی در این داستان مبتنی بر «افراد و شخصیت ها» و «وقایع و عوامل طبیعی» است. قهرمانان مثبت این قصه عبارتند از: ابراهیم (ع)که نماد شخصیتی انقلابی در تحقق آیین توحیدی و مبارز در مواجه با ظواهر طاغوتی است و هاجر نماد ولایت مداری، اسماعیل نماد بندگی و تسلیم محض، اسحاق نماد امید و بصیرت و ساره نماد همدلی و دلدادگی. شخصیت های منفی همچون نمرود، آزر و قومش نیز به ترتیب نماد استکبار، حق گریزی و ارتجاع و تعصب اند. افزون بر آن، قرآن مجید در اقدامی بدیع، وقایع و عوامل طبیعی را نیز نمادسازی کرده است. در این داستان، کعبه نماد توحید و وحدت امت اسلامی، صفا و مروه نماد پاسداشت از شعائر الهی، اجرام آسمانی نماد برهان مستدل، بت نماد طاغوت و تبر نماد مبارزه به تصویر درآمده اند.
معناشناسی واژه «تسویل» در قرآن کریم با تأکید بر روابط مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های دستیابی به ظرافت های معنایی و تعمیق فهم متون، توجه به روابط مفهومی میان واژگان است. این امر درباره واژگان قرآن کریم جایگاه ویژه ای پیدا می کند. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی، روابط مفهومی واژه «تسویل» در قرآن کریم با سایر واژگان همنشین و جانشین بررسی و تحلیل شده است. مؤلفه هایی که در معناشناسی واژه «تسویل» تأثیرگذار هستند، با هدف جانشینی عبارت اند از: «اغوا»، «تزیین»، «زخرف»، «تحلیه»، «تحسین» و «تبرج» و در بخش واژگان همنشین، واژگان: «نفس»، «شیطان» و «املا» بررسی شده اند. درنهایت، بر این نکته صحّه گذاشته می شود که «تسویل» عمل نفس انسان بوده و بر معنایی خاص از تزیین اشاره دارد که مربوط به تمنیات نفسانی انسان است. به همین مناسبت، این قوه نفسانی، به نفس مسوّله نیز نامیده می شود؛ به این معنا که آنچه با حقیقت فاصله بسیاری دارد، در نظر انسان پسندیده جلوه داده می شود و سبب لغزش و خطا در تصمیم گیری انسان می شود.
بررسی آراء مفسران فریقین در سبک بلاغیِ «ما أَدْراک... » و ارتباط آن با علم نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اسلوب های ادبیِ مختص قرآن، اسلوب «ما أَدْراک... » است که در عصر نزول به کار می رفته و مردمان آن زمان با کارکردهای آن آشنا بوده اند و بعدها مورد توجه نبوده است؛ لذا تبیین معنای این اسلوب بیانی با توجه به اختلاف مفسران قرآن در مفهوم آن، اهمیت این پژوهش را نمایان می سازد. این اسلوب که فقط در سور مکی قرآن، 13 بار ذکر شده، دارای کارکردهای بلاغی متعددی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی به این نتیجه رسید که با تکیه بر دلائل متعدد، خطاب آیه نمی تواند دلالت بر عدم آگاهی پیامبر نماید، و اساسا مخاطب، شخص ایشان نیست. تفاوت و تعارض دیدگاه برخی مفسران در کارکرد صرفی و نحوی آیات مشتمل بر «ما أَدْراک... » خود گواه این است که به دلیل جداسازسیِ ترکیب آن، به خطا رفته اند. این اسلوب کلیشه ای، مجموعا بسته ی ادبی اصطلاحی است که برای جلب توجه شنونده، هنگام تفخیم و عظمت مطلب، استفاده می شود.
بررسی مکر الهی در قرآن با تاکید بر آیات 123 و 124 سوره انعام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۲۲۷-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیاتی از جمله آیات 123 و 124 انعام به وجود فریبکاران اجتماعی اشاره نموده است که با غرض ورزی و کینه توزی به فکر آسیب رسانی و ضربه زدن به ساحت قرآن کریم و آموزه های آن است. بی توجهی به پاسخ درخور به این گونه افراد ذهن فرهیختگان جامعه را نسبت به معارف دینی و حقانیت قرآن کریم با تردید مواجه خواهد ساخت. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای به دنبال تبیین مکر الهی در قرآن کریم با تاکید بر آیات فوق است. پرسش ها و ابهام های مطرح شده از سوی غربیان تازگی ندارد و در آثار و منابع تفسیری به آن پاسخ درخور داده شده است. از سوی دیگر عموم مفسران، هریک با مذاق و مشربی که دارند تلاش برای رفع این ابهام داشته اند. رایج ترین پاسخ درباره ناسازگاری این گونه آیات، وجود فریبکارانی با استفاده از اصل آزادی و اختیار و نیز عدالت الهی در این نکته است که «جعل» در آیه ناظر به فراهم بودن زمینه های خیر و شر است. البته عده ای «جعل» را به معنای آفرینش دانسته ولی اینکه چه کسی فریبکار باشد را بر اساس اصل آزادی و اختیار می دانستند. همچنین پاسخ مفسران درباره چگونگی گریبان گیر شدن فریب فریبکاران این است که مطابق سنت الهی و با توجه به عاقبت شومی که در انتظار فریبکار و عاقبت امیدوارکننده ای که در انتظار فریب خورده است، در اصل فریبکار متضرر اصلی است.
ریشه یابی علل اختلاف رفتاری پیامبران نسبت به درخواست یا رفع عذاب از کفار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
159 - 183
حوزههای تخصصی:
انبیای الهی(ع)، بعد از مسجل شدن عذاب بر کفار توسط خداوند، در مقابل آن سر تعظیم فرود آورده و هیچگاه مخالفتی در برابر آن نشان نداده اند، ولی در دو مورد ادعا شده است که پیامبران با این امر الهی، مخالفت نشان داده اند: درخواست نوح(ع) نسبت به نجات فرزندش و درخواست ابراهیم(ع) نسبت به رفع عذاب از قوم لوط. این تحقیق که به روش کتابخانه ای (با مراجعه به کتب تفسیری متعدد) و شیویه توصیفی - تحلیلی سامان یافته است، به نقد و بررسی آرای تفسیری و تحلیل آیات می پردازد. روش کار بدین شکل بوده است که ابتدا تمام آیات مربوط به تعامل این دو نبی الهی با مخالفان استخراج گردید و سپس به تحلیل و بررسی در این عرصه پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولاً حضرت نوح(ع) نسبت به استحقاق مجازات فرزند خود علم نداشت و ثانیاً درخواست نجات از عذاب را نیز مطرح نکرد، بلکه صرفاً برای رفع ابهام ذهنی خود، سؤالی را مطرح ساخت. مجادله حضرت ابراهیم(ع) نیز با توجه به صفات مطرح شده برای ایشان و همچنین عدم علم به قطعیت عذاب، از نوع مجادله ممدوح بوده است. در نتیجه، نه مخالفتی با روییه سایر پیامبران از سوی این دو بزرگوار و نه اقدامی برخلاف عصمت یا شخصیت اخلاقی آنان رسول خدا نداده است.
نگاهی فقهی و تفسیری به آیه «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا ٱستَطَعتُم مِّن قُوَّه»: تحلیل مؤلفه های قدرت در امنیت نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
447 - 480
حوزههای تخصصی:
امنیت نظامی یکی از اجزای کلیدی امنیت ملی کشورهای مختلف به شمار می آید و همواره به عنوان اولویتی اساسی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با رویکردی تفسیری-فقهی به تحلیل آیه 60 سوره انفال پرداخته است تا با تأکید بر مؤلفه های قدرت، به چگونگی تأمین امنیت نظامی در اندیشه اسلامی بپردازد. این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف استخراج آموزه های قرآنی در خصوص قدرت نظامی و نقش آن در حفظ امنیت و صلح انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آیه 60 سوره انفال و تفاسیر مرتبط با آن، بر لزوم تقویت قدرت نظامی به عنوان عاملی بازدارنده تأکید دارند. در این راستا، عوامل متعددی از جمله قدرت کمی (نیروی انسانی و تجهیزات)، قدرت کیفی (تکنولوژی و تاکتیک های نظامی)، قدرت اطلاعاتی (جاسوسی، رمزنگاری و جنگ نرم)، قدرت لجستیکی و قدرت مالی به عنوان مؤلفه های اصلی قدرت نظامی شناسایی شده اند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تقویت قدرت نظامی در اندیشه اسلامی، نه به معنای آغاز جنگ و تجاوز، بلکه به عنوان ابزاری برای حفظ امنیت، دفع تجاوز و ایجاد توازن قوا در روابط بین الملل تلقی می شود. به عبارت دیگر، قدرت نظامی در اسلام، ابزاری دفاعی و بازدارنده است که در صورت لزوم برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی به کار گرفته می شود.
تقسیم بندی واحدهای اجتماعی در نظام قبیله ای در قرآن کریم با رویکرد ریشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی در جوامع عربی، از ادوار پیشااسلامی، به نظام قبیله ای تکیه داشته و روابط داخلی، میان اعضای این نظام بر پایهٔ ارتباطات نسبی و خویشاوندی، شکل گرفته است. در این نظام، تقسیم بندی خاصی از واحدهای اجتماعی دیده می شود که درون قبائل و واحدهای بالاتر از آن، مانند شَعب، وجود دارد و فرض بر این است که اغلب این نام گذاری ها تنها به معنایِ خویشاوندی باشند. در قرآن کریم، از واژگانی چون «شعوب»، «قبیله»، «فصیله»، «رهط» و «عشیره» استفاده شده است و این مطالعه در صدد است که چه ارتباطی بین این تقسیم بندی های قبیله ای وجود دارد و چندگانگی واژگان نظام قبیله ای، بر اساسِ تحلیل ریشه شناسی، چگونه قابل درک است. تمرکز این مطالعه بر تحلیل ریشه شناسانهٔ واژگان نظام قبیله ای با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به هدف تعریف معانی مشترک و تفاوت های معنایی در تقسیم بندی های قبیله ای است تا تنوع و اهمیت واژگانی این اصول زیرساختی را نشان دهد. این بررسی می تواند به بهبود درک مفاهیم اصولی و اساسی این ساختارها در جوامع عربی کمک کرده و همچنین به شناخت بهتر ارتباط بین این تقسیم بندی ها و تفاوت های واژگانی مرتبط با آن ها کمک نماید. فرضیه اصلی این مطالعه این است که مفهوم اصلی واژگان در این ساختارها به گروه و جماعت اشاره دارد و وجود فروع و شاخه های متعدد در قبیله، به لحاظِ برخی ویژگی های گروهی، خاصِّ آن هاست که نقشی مهم در نمایان کردن فعالیت ها و اهداف گروه های خویشاوندی، از خرد تا کلان در فرهنگ عرب، دارند.
مؤلفه های تمدّن اسلامی از منظر قرآن با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
288 - 315
حوزههای تخصصی:
جهش بزرگی که در سده ی اخیر اتفاق افتاد، محصول اندیشه ی نمایندگان اندیشوران غربی است. در حالی که آبشخور آن تمدن کهن اسلامی است که ریشه در آموزه های وحیانی دارد و می بایست کشف و تحلیل شود. دراین میان تحولات عظیم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی در دهه های اخیر آن هم در مقیاس جهانی که با روشنایی خورشید عالم تاب انقلاب اسلامی به ظهور پیوست، نوید یک چرخش عظیم و تحول جدی در مبانی فکری و ذهنی بشری در حال به وقوع پیوستن را می دهد. این مقاله با کاربست روش توصیفی- تحلیلی مؤلفه های تمدن اسلامی از منظر قرآن کریم را با توجه به اندیشه های مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بررسی و تبیین کرده است. یافته های تحقیق نشان می دهد مواردی از قبیل معنویت گرایی، خردورزی، عدالت محوری، کارآمدی از مهم ترین مؤلفه های تمدّن اسلامی است که در اندیشه قرآنی مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بازشناسی و تبیین شده است. مؤلفه های یاد شده در صورت تحقق، منجر به تشکیل دولت اسلامی، تحقق جامعه اسلامی و تشکیل تمدن بزرگ اسلامی می شود که در صورت اجرای دقیق، خودباوری و نوآوری را در پی خواهد داشت و منجر به تعالی انسان می شود.
تحلیل ویژگی های طاغوتیان عصر حضرت موسی (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
143 - 166
حوزههای تخصصی:
طاغوتیان و متجاوزان از حدود الهی در هر عصری، با پیروی از هوای نفس، مردم را از راه حق بازمی داشتند. از آنجا که طاغوت شناسی بصیرت افزاست با تحلیل ویژگی های طاغوت اعصار مختلف، می توان طاغوت عصر حاضر را شناخت و با بیداری و بصیرت، از سلطه استبداد و استعمار، نجات یافت و به اقتدار و عزت نایل شد. نوشتار حاضر به تحلیل ویژگی های طاغوتیان عصر حضرت موسی(ع) پرداخته و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه به آیات و روایات و منابع تاریخی، تصویر روشنی از مصادیق و ویژگی های طاغوتیان حضرت موسی(ع) ارائه کرده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که طاغوتیان، مردمانی متجاوز و شیطان صفت هستند که در هر عصری، وجود داشته اند. مصادیقی از طاغوتیان عصر موسی(ع)، فرعون، هامان، قارون، سامری و بلعم باعور بودند که در قرآن نیز درباره ایشان سخن به میان آمده است. در عصر حاضر نیز طاغوت هایی جولان می دهند که ویژگی های شان منطبق بر طاغوت اعصار پیشین است و مانند آنان به نسل کشی، کودک کشی، ظلم و تعدی و تجاوز به حقوق مردم و جوامع و گمراهی دیگران می پردازند؛ در نتیجه شناخت ویژگی های طاغوت آن عصر به شناخت و مقابله با طاغوت عصر کنونی نیز کمک شایانی می کند.