ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
۱.

ساختار قوای ادراکی قلبِ انسان از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار ادراکی قلب انسان قرآن تعقل تفقه تدبر سمع بصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۶۵
قرآن در جعل اولیه انسان، سه نوع ادراک (قلبی، سمعی، بصری) بیان می کند، اما در مرحله فعل و انفعالات ادراکی ثانویه انسانی، فاعلیت استقلالی ادراکی و فاعلیت واسطه ای ادراکی را مطرح می کند. در این ساختار ادراکی، قلب انسان به عنوان فاعل استقلالی ادراکی انسان تعریف شده است و سایر قوای ادراکی انسان من جمله ادراکات سمعی، بصری، تعقلی، تفقهی و تدبری انسان، تحت حاکمیت و فاعلیت بالتسخیر ادراکی قلب قرار می گیرد. در نظام ادراکی انسان در قرآن، سایر ادراکات مصطلح در علم النفس فلسفی من جمله ادراکات قوای لامسه، چشایی، خیالی، وهمی، ذاکره، حافظه و فاکره به قلب انسان به صورت مستقیم نسبت داده نشده است، اما استنباط غیر مستقیم از مدلول و مفهوم آیات  بر اساس تعیین مصداق در موضوعات عام ادراکی تعریف شده در قرآن، قابلیت عمومیت بخشی را در قلمرو ادراکات قلب دارد. در این مقاله همه آیات  قلب بررسی شده و روش استنتاج مسئله بر اساس تفسیر موضوعی آیه به آیه صورت گرفته است. از مهم ترین نتایج این مسئله در نظام ادراکی قلب در قرآن، تأثیرگذاری مستقیم و فراگیر نوع گرایشات ایمانی و کفری قلب بر فعالیت های ادرکات قلب است که در صورت اتصاف قلب به صفاتی از قبیل طبع و ختم و کنان، بخشی وسیعی از ادراکات قلب انسان مسدود و غیر فعال می شود.
۲.

تأثیر الگوی خدای قرآنی بر مفهوم خدا در اندیشه کندی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خالق حق کندی قرآن مفهوم خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۵۷
بازخوانی مفهوم خدا در اندیشه کندی با رویکرد قرآنی، سیمای دیگری از کندی معرفی می کند. کندی در تبیین مفهوم خدا بر «خالق بودن»خدا تأکید دارد و در رساله های مختلف از مجموعه رسائل فلسفی اش آنرا بازتاب داده است. پرسش اینست چگونه کندی از قرآن در مفهوم خدا بهره برده است؟ آیا می توان تبیین کندی از مفهوم خدا را قرآنی نیز دانست؟ کندی برای بیان مفهوم خدا و معرفی او به عنوان خالق، یا به صراحت از آیات قرآن بهره می گیرد یا بطور ضمنی از مضامین قرآنی از مفاهیم «حق»، علیم و عادل و قادر در توصیف خدا استفاده می کند. او در برخی رساله ها به آیاتی از قرآن کریم (سوره 36/ آیات 78-82؛ سوره 55/ آیه 6) استناد می کند و در بهره گیری مستقیم از قرآن، خدا را «خالق» و در بهره گیری از مضامین قرآنی خدا را «حق» می داند که دارای صفاتی قرآنی است. در این نوشتار با بررسی آن آیات و شرح کندی بر آن آیات درصددیم مفهوم خدا را با نگاه قرآنی بازخوانی کنیم و به پرسش ها پاسخ دهیم.
۳.

امکانات آموزه های ابن عربی در بسط طریقی نو در تفکر وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی تفکر وجودی تفکر متافیزیکی حقیقت وجود تجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۲
تفکر متافیزیکی تفکری است که از موجود بماهو موجود سخن می گوید و با کاوش های مفهومی سعی در جستجوی حقیقت دارد. این تفکر ، تفکر اصیلِ انسان نزد فیلسوفان دانسته می شود، اما نمی توان "تفکر" را منحصر به آن کرد؛ بلکه می توان از تفکری وجودی سخن گفت که ماهیت متافیزیکی- مفهومی ندارد و به جای موجود، پروای "حقیقت وجود" را دارد و از آن پرسش می کند. این تفکر   تفکر وجودی خوانده می شود در فضای سنت فکری-عرفانی اسلامی قابل طرح است. از این رو، مسئله اصلی این مقاله «بررسی امکانات آموزه های ابن عربی در بسط نوعی تفکر وجودی- نامتافیزیکی است. ما به روش، کتابخانه ای- تحلیلی و با به کارگیری روش اصل موضوعی سعی در ارائه تحلیلی نو از تفکر وجودی براساس مبانی عرفانی ابن عربی داریم. از این رو، با بررسی آموزه های وی از قبیل: محوریت حقیقت وجود در عرفان،تمایز وجود و موجود، کشف المحجوب، تجلی،آیینه گی موجودات نسبت به وجود، گشودگی و معرفت حضوری به وجود، ظرفیت اندیشه وی برای بسط نوعی تفکر وجودی روشن می شود که از طریق مواجهه و انسی حضوری (پیشامفهومی) با وجود و روشی غیر از تعقل مألوف متافیزیکی، مدعی فهم هستی است. بر این اساس، «تفکر وجودی» با محوریت حقیقت وجود و از گشودگی به آن آغاز می شود. در ادامه با التفات و تذکر به فقر وجودی و وقوف بر آن، انسان حیثیت ایویت و نسبت بی واسطه خود به وجود را درمی یابد، و با کشف حجاب ها از تجلیات وجود، به تجلی و ظهور حقیقت وجود در عرصه نفس انسانی سیر می کند.
۴.

نقش عقل مصباحی در تفسیر قرآن با قرآن؛ با تکیه بر روش آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقل عقل مصباحی تفسیر تفسیر قرآن‌ با قرآن تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۶
در نظام معرفت شناختیِ حکمت متعالیه، «عقل مصباحی» ابزاری برای فهم معارف وحیانی به شمار می رود. این پژوهش، از سویی با تعریف «عقل مصباحی» و بیان چیستی و حجیت آن و از سوی دیگر با تبیین روشِ تفسیری قرآن با قرآن، به بیان نقش های مختلف عقل مصباحی در منهجِ تفسیری موردنظر پرداخته است. تمرکزِ مقاله بر دیدگاه حکیم و مفسر معاصر، آیت الله جوادی آملی در کتاب تفسیرتسنیم است. یافته های تحقیق آن دسته ازاین  نقش ها را که بیانگر تأثیر مستقیم و بی واسطه عقلِ مصباحی در روشِ تفسیری قرآن با قرآن هستند، استخراج کرده است؛ این نقش ها شامل: تبیین مجمل به مبین؛ تفسیر عام به خاص؛ تفسیر مطلق به مقید؛ تفسیر متشابه به محکم؛ تشخیص و تفسیر آیات ناسخ و منسوخ؛ تعیین مصداق آیه با آیات دیگر می شوند. در نتیجه تحقیق، تلاش شد تا با تعریف و اثباتِ «عقل مصباحی» از منظر استاد جوادی، و بررسی حجیت آن، نسبتِ عقل و وحی از دیدگاه ایشان تبیین شود.
۵.

روش های تربیت عقلانی از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت عقلانی گفت وگوی پرسش محور طغیان های نفسانی مشارکت جویی ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۶۹
انسان به عنوان موضوع تربیت دارای تعقل و تفکر است و تفکر از ویژگی های بنیادین و ذاتی انسان و وجه تمایز او از سایر موجودات است. یکی از عوامل مؤثر در تعلیم و تربیت پرورش و تقویت نیروی عقل است؛ به همین دلیل در اندیشه های اسلامی به تربیت عقلانی جدّاً توجه شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین روش های تربیت عقلانی در اندیشه ابن سینا است. برای دستیابی به این هدف از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. جامعه تحقیق شامل آثار ابن سینا است که از میان آن ها مطالب مرتبط با مبانی فلسفی تربیتی، روش های تربیت عقلانی به صورت هدفمند انتخاب شده اند. یافته ها حاکی از آن است که روش های تربیت عقلانی باید در امتداد اهداف و اصول و مطابق با آن ها باشد و مُتِرَبیان را جهت انتخاب راه عقلانی صحیح و غنی سازی مراتب عقل تا رسیدن به هدف غایی تربیت عقلانی که همان قُرب الهی است هدایت کنند. این روش ها شامل پرورش خلاقیت (ایجاد فضای خلاق)، پرورش تعقل ( با بازی و گفت وگوی استدلالی)، گفت وگوی پرسش محور، مشارکت جویی، مهار طغیان های نفسانی، شهود عقلی و روش پارسایی بودند که شناسایی و تبیین شدند. به کارگیری روش های فوق الذکر می تواند در بسترسازی و هموارکردن تربیت عقلانی در نظام آموزشی مؤثر باشد.
۶.

سعادت از نظر آیت الله جوادی آملی، غایت جامع یا غالب؟(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جوادی آملی سعادت غایت غالب غایت‌ جامع‌

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
از جمله مسائل مهم و بحث انگیز درباره سعادت، دو تفسیر غایت جامع و غایت غالب از سعادت است. این دو تفسیر بر اساس میزان اثرگذاری عوامل دخیل در سعادت تحلیل می شوند. طبق تفسیر غایت جامع، سعادت مفهومی است که چند مولفه دارد که هر کدام ارزش استقلالی دارند؛ و بر اساس تفسیر غایت غالب، سعادت تنها یک مولفه سازنده دارد و سایر مولفه ها، مقدمه یا وسیله نیل به آن سعادت حقیقی هستند. مقاله حاضر می کوشد ضمن واکاوی دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره چیستی سعادت و تبیین سعادت متعالیه، به این پرسش پاسخ دهد که دیدگاه ایشان درباره سعادت، تفسیر غایت غالب است یا غایت جامع. حاصل این تحقیق آن است که سعادت متعالیه در آثار ایشان به عنوان کمال وجودی نفس مطرح می شود و فضایل علمی، عملی، عقلی و دینی مقدمه ای برای نیل به این سعادت است. بنابراین دیدگاه ایشان، هم خوانی بیشتری با تفسیر غالب از سعادت دارد. در ارائه و طرح یافته های این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
۷.

نسبت وحی و متافیزیک در هنگامه تأسیس فلسفه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحی متافیزیک فلسفه اسلامی فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۲۷
در فرهنگ اسلامی وحی وضعی از انسان است که در آن به حقیقت نائل شده است. اما این تنها وضعی نیست که انسان در آن، نسبتی با حقیقت دارد. فارابی در مقام مؤسس فلسفه اسلامی، نخستین کسی است که به این مسئله توجه کرد. وضع دیگری که در آن انسان با حقیقت پیوند دارد، وضع انسان به عنوان متعقل است؛ این همان وضع متافیزیکی انسان است. فارابی با واکاوی مفهوم ملت که همان فرهنگ و ادب مدینه است و ارتباط آن با وحی، و ربط این هر دو با فلسفه، به تبیین نسبت میان این دو وضع پرداخت، و روشن ساخت که وضع متافیزیکی انسان همان درک امر عام است که مضامین وحی به عنوان امور خاص جز در ذیل آن برای انسان تعین پیدا نمی کند. از این رو وحی تنها در ذیل متافیزیک به انسان خطاب می کند. ادعا این است که یافت این نسبت تقدیر همه علوم اسلامی را تا به امروز رقم زده است، از این رو همه علوم اسلامی ذیل متافیزیک قرار گرفته اند، هرچند متعاطیان آن ها به ظاهر در تخاصم با آن باشند.
۸.

اتحاد نفس با عقل فعال در اندیشه ابن سینا و صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اتحاد عاقل و معقول عقل فعال نفس ناطقه ابن سینا صدرالمتألهین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۸۱
مسأله «اتحاد نفس با عقل فعال» از گذشته دور کانون توجه فیلسوفان به ویژه ارسطوئیان بوده، در سلسله کارکردهای معرفت شناختیِ عقل فعال تأثیر مستقیمی دارد. از رهگذر این جستار مشخص می شود که ابن سینا با محال انگاری مطلق اتحاد و اتحاد عاقل و معقول، اتحاد نفس با عقل فعال را نیز نمی پذیرد؛ اما صدرالمتألهین علی رغم پذیرش استحاله اتحاد ماهوی و مفهومی نفس با عقل فعال، اتحاد وجودی نفس با جنبه «لغیرهِ» عقل فعال را به مثابه اتحاد لامتحصل با متحصل می پذیرد و مستدل می نماید. به نظر می رسد کانون مباحث ابن سینا، اتحاد ماهوی آنهاست، از این رو با یافته های صداریی ناسازگار نیست؛ چنانکه از دیگرسو، برخی اشکالات نوصدرائیان بر دیدگاه صدرالمتألهین ناصواب می نماید که در متن نوشتار بدان ها پرداخته ایمنقد مبانی پذیرش عقل فعال همچون عقول عشره و نظام طولی فلسفه مشاء؛ ب. نقد اتحاد و یا اتصال دو وجود با یکدیگر بعد از فهم دقیق معانی اتحاد و اثبات این نکته که تنها معنای صحیح برای اتحاد، رسیدن نفس انسان به درجه وجودی عقل فعال و یا اتحاد با افاضات عقل فعال است. از جمله نارسایی های این مقاله می توان به تصویر ناصحیح اتحاد نفس با عقل فعال اشاره کرد که در جستار حاضر بررسی می شود. مقاله دوم با بررسی دیدگاه فلسفی ابن سینا نشان می دهد که «اشراق و افاضه صورت عقلی بالفعل» توسط عقل فعال و «دریافت و ارتسام به صورت عقلی یا شناخت عقلی» توسط عقل تحقق می یابد و عقل، در این ارتباط، متحد با عقل فعال نمی شود. از جمله نارسایی های این مقاله، عدم تحریر محل نزاع و عدم تنقیح براهین دیدگاه ابن سیناست.
۹.

مقایسه دفاعیه خواجه نصیر الدین طوسی و ابن رشد از فلسفه به روایت مصارع المصارع و تهافت التهافت

کلیدواژه‌ها: خواجه نصیرالدین طوسی ابن رشد مصارع المصارع تهافت التهافت فلسفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۴۷
خواجه نصیرالدین طوسی وابن رشد از جمله کسانی هستند که به دفاع از فلسفه پرداخته اند و در این جهت در مقابل غزالی و شهرستانی کتابهای تهافت التهافت و مصارع المصارع را به رشته تحریر درآورده اند و هرکدام به شیوه خاص که درواقع به تفاوت مبنایی این دو فیلسوف در دفاع از فلسفه برمی گردد، به دفاع از فلسفه یا فیلسوف پرداخته اند. ابن رشد در دفاع خود مواضع متکلمان را به کلی رد می کند و معتقد است متکلمان به معرفت یقینی دست نیافته اند. درواقع دفاع او از فلسفه، دفاع از فلسفه ارسطو است. اما خواجه نصیرالدین طوسی به مخالفت شدید با مواضع متکلمان نپرداخته است و با جایگزین کردن برهان به جای جدل به غنای آن نیز کمک کرده است. خواجه برخلاف ابن رشد در دفاع از مواضع فلسفی به فیلسوف خاصی نظر نداشته است و با اینکه شهرستانی در انتقادات خود در میان فیلسوفان بیش از همه به ابن سینا نظر داشته و انتقاداتش متوجه دیدگاه های ابن سینا در کتابهای شفا، اشارات و تعلیقات است، با توجه به ماهیت فلسفه از آن دفاع کرده است. وی براساس روش تعقلی با آوردن براهین قاطع و قواعد فلسفی به تبیین و تقریر استدلالات خود می پردازد و به اشکالات شهرستانی پاسخ می دهد.
۱۰.

بررسی انتقادی رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیرة الانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واجب الوجود اثبات واجب برهان صدیقین احمد علوی خواجه خَفری حظیره الانس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۸۳
تجرید الاعتقاد نصیرالدین طوسی از مهم ترین متون آموزشی علم کلام است و شروح و حواشی بسیاری بر آن نگاشته شد. یکی از مهمترین شروح، شرح قوشچی و تعلیقات خفری بر این شرح است. علوی نیز سه شرح بر حاشیه خفری نگاشته است که حظیره الانس یکی از آن سه شرح است. پرسش اصلی این جستار این است: «رویکرد وجودی احمد علوی از برهان اثبات واجب خواجه در شرح حظیره الانس قرین توفیق بوده است؟» دستاوردهای این مقاله عبارتند از: یکم. علوی تلاش می کند تا برهان خواجه را برهانی لمّی و در مدار رویکرد وجودی و با نظر به وجود بداند؛ دوم. زمانی می توان از تفکیک وجود نفسی حدّ اکبر و وجود رابطی حدّ اکبر و در پی آن از عدم احتیاج اکبر در اصل وجود، و نیازمندی آن به علّت در کیفیتی از کیفیات و عرضی از اعراض حدّ اکبر سخن گفت که وجود محمولی غیر از واجب باشد. چون واجب همان طور که در مقام ذات، واجب است، در جمیع صفات و احوال، واجب است و حالت منتظره و نیازمندی ندارد؛ سوم. هرچند علوی در رساله حظیره الانس از نظر در وجود و موجود مطلق سخن می گوید و اظهار می کند که نظر به وجود، غیر از نظر در امکان است. اما آنچه در دستور کار او قرار گرفته است، موجودی است که به دو قسم واجب و ممکن، تفکیک شده است و تفکیک پذیری و انقسام، وصف امر ذهنی است، نه عینی.
۱۱.

بررسی انتقادی پاسخ کریستوفر فرانکلین به صورت بندی تبیینی از استدلال بخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معضل بخت تعیّن گروی ناسازگارگروی اشکال هنجارمندی کریستوفر فرانکلین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۹
مسئله اساسی این پژوهش بررسی پاسخ کریستوفر فرانکلین به «صورت بندی تبیینی از استدلال بخت» به روش توصیفی تحلیلی و هدف آن نقد مبنایی صورت بندی تبیینی و پاسخ فرانکلین به آن، با توجه به نادرستی «علت انگاری دلیل» است. بر اساس صورت بندی تبیینی، با پذیرش ناتعین گروی، نمی توان تبیین کرد که چرا عامل به جای عمل «الف»، «ب» را انجام داده است و این به «بخت» می انجامد. فرانکلین ضمن صورت بندی تبیینی از استدلال بخت، از دو نوع تبیین تقابلی نوع اول و نوع دوم نام می برد. بر این اساس، تبیین تقابلی نوع اول مقدمه دوم استدلال، و نوع دوم مقدمه اول استدلال را کاذب می گرداند. در نتیجه، هیچ خوانشی از تبیین تقابلی تمام مقدمات استدلال بخت را صادق نمی کند. اصرار طرفداران تعین گروی بر ارائه تبیین تقابلی نوع اول، مبتنی بر پذیرش پیشین تعین گروی روان شناختی است که علاوه بر مصادره به مطلوب بودن، مقبول اکثریت سازگارگروان هم نیست. هرچند پاسخ فرانکلین به این معضل قابل قبول است، اما اختیارگروی مد نظر فرانکلین و همچنین صورت بندی تبیینی از معضل بخت، مبتنی بر علت پنداشتن دلیل است، درحالی که اشکال هنجارمندی نشان می دهد که اساساً دلایل روانی کنشگر نمی توانند نقش علّی را در پیدایش کنش ایفا کنند و در نتیجه، پیش فرض صورت بندی تبیینی از معضل بخت و پاسخ فرانکلین از بنیان نادرست است.
۱۲.

یافته هایی نو درباره «الإنصاف» برپایه «المباحثات» شیخ الرئیس ابوعلی سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: المباحثات الإنصاف ابن سینا ارسطو ابوجعفر کیا حکمت مشرقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۴۹
به منظور تقریر و تبیین جامع منظومه فکری شیخ الرئیس ابوعلی سینا، به ویژه تشخیص میزان و کیفیت ابداعات فلسفی او، ارجاع و استناد به آثار کمتر شناخته شده وی ازجمله کتاب «الإنصاف» ضروری است. این ضرورت نه فقط به لزوم تکمیل هندسه «حکمت مشرقی» وی، بلکه به تقریر درست مبادی و مبانی اندیشه فلسفی عالم اسلام و میزان استقلال و هویت پدیده ای به نام «فلسفه اسلامی» بازمی گردد. وجه دیگر اهمیت این ارجاع و پژوهش آن است که ابن سینا در کتاب یادشده با بررسی و سنجش انظار شارحین قدیم و جدید ارسطو، میان سنت های فلسفی متعارف تا زمان خود به محاکمه و قضاوت می پردازد؛ چیزی که در کمتر آثاری از این دست می توان مشاهده کرد. باوجود قطعیت انتساب تألیف اثر به ابن سینا، پرسش های متعددی حول مضامین و مطاوی این کتاب وجوددارد؛ علاوه برآنکه درمورد زمان پیدایش و تألیف اثر، کمیت و کیفیت محتوا و مسئله بازنویسی آن بحث هایی مطرح شده است. در نوشتار حاضر تلاش شده با استفاده از منابع و مصادر تاریخی و فلسفی و قسمت هایی از متن کتاب «المباحثات» به عنوان شاهد و قرینه ای مهم، به برخی پرسش های مذکور پاسخ داده شود. درمجموع باید گفت «الإنصاف» دارای یک نسخه ابتدایی و یک نسخه بازنویسی شده است و ابن سینا در هرکدام، پرداختی متفاوت نسبت به شرح های کتب ارسطو داشته است. تلاش او این بوده که درضمن قضاوت منصفانه میان انظار مختلف، با تعیین اصولی که آن ها را از کتاب های اصلی حِکمی به دست آورده، ابهامات موجود در کتاب های ارسطو را بر پایه ملاکات عقلی و قطعی برطرف کند. در این میان کیفیت مراودات علمی ابن سینا و شاگردان او با اندیشمندان زمان نیز، به خصوص اهل بغداد، حول موضوعات و مسائل فلسفی تا حدی روشن گردیده است. به منظور استشهاد به آثار و ادبیات خود ابن سینا در این زمینه، ترجمه بخشی از متن و ملحقات المباحثات به این نوشتار پیوست شده است.
۱۳.

مالیخولیا و شیوه درمان آن از دیدگاه ابن سینا (رویکردی فلسفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا افسردگی مالیخولیا صورت های عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
مسئله رابطه نفس ناطقه با بدن و واسطه بودن روح بخاری، به شکل گیری مباحث فلسفی فراوانی در این زمینه منجر شده است. یکی از این مواردْ علل و نشانه های بیماری های روانی، مانند افسردگی مالیخولیائی است که از دیدگاه ابن سینا مهم ترین دلیل به وجود آمدن آن و مؤثرترین شیوه درمان آن را باید در رابطه نفس ناطقه با بدن جست و جونمود. افسردگی مالیخولیا به معنای انحراف افکار و صورت های ذهنی انسانی از مسیر صحیح است که در این حالت انطباق مفاهیم علمی با خارج مختل می شود و لذا شخص در افکار و پندارهای نادرست خود غرق می گردد. این بیماری روانی دارای مراتب مختلفی است که در شدیدترین حالت آن، یعنی مانیا، ادراکات فرد بیمار تا حد زیادی از عالم واقعیت منحرف می گردد، دائماً به مردگان می اندیشد و ممکن است خود را فوت شده تلقی نماید. ازنظر ابن سینا علت اصلی این بیماری را باید در ضعف روح بخاری جستجوکرد که این ضعف موجب ضعف ارتباط نفس با بدن می شود. ریشه این ضعف نیز غلبه مزاج سودائی در مغز است که باعث اختلال در عملکرد روح بخاری به عنوان رابط نفس و بدن می شود. درمجموع نحوه مواجهه ابن سینا با افسردگی مالیخولیا نشان دهنده روی کرد جامع وی در مواجهه با اختلالات روانی است. روی کردی که هم در مبانی فلسفی وی و هم شواهد و مطالعات تجربی ریشه دارد.
۱۴.

بررسی تحلیلی «معنا» به عنوان متعلَق ادراک وهمی و نقش آن در شکل گیری روش و معرفت تجربی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا واهمه معنا استقرا تجربه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۷
ابن سینا وظیفه اصلی قوه واهمه را ادراک «معانی» می داند و بالتّبع سایر کارکردهای این قوه باید در پرتو این نوع ادراک تبیین شود. مقصود اولیه و مشهور او از «معنا» امری ذاتاً نامحسوس است که در محسوسات جزئی تحقق دارد و مصادیق مختلف آن به نوعی قابل اندراج تحت دوگانه موافقت (ملائمت) و مخالفت (منافرت) اند؛ به این جهت می توان میان این دسته از معانی و عوارض خاصه موجود ارتباط برقرارکرد؛ البته با این تفاوت که معانی هیچگاه حالت اضافی خود نسبت به امر محسوس را، نه در مقام تحقق و نه در مقام تصور، ازدست نمی دهند؛ بااین حال ابن سینا مقصود دیگری از معنا را نیز به عنوان متعلَق ادراک واهمه مدنظر داشته است. این معنا همان ارتباط و نسبت میان صور محسوس است که از اشیاء و هویات محسوس خارجی ادراک می گردد. چنین معنایی در عین نامحسوس بودن، برخلاف معنای اول، برگرفته و قابل فروکاست به محسوسات است. مبتنی بر سنخ دوم معنا، می توان چگونگی تعمیم یافتن حکم محسوسات به امور نامحسوس را در وهمیات تبیین کرد. همچنین این تعمیم بخشی در حوزه اشیاء محسوس و ویژگی های آن ها موجب شکل گیری استقرا می گردد. باتوجه به اینکه ابن سینا تجربه را حاصل اجتماع استقرای حسی و قیاس عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که واهمه و معانی ادراکی آن در شکل گیری روش و معرفت تجربی نقشی محوری ایفا می کنند.
۱۵.

مقایسه دیدگاه ابن سینا و اپیکوریان درخصوص رابطه لذت و سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعادت لذت اخلاق ابن سینا اپیکور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۱
مسئله پژوهش در این مقاله تبیین جایگاه لذت و سعادت و نسبت آن ها نزد ابن سینا و اپیکور و بررسی تطبیقی مفاهیم مذکور در سنت فکری دو متفکر است. در پی گیری این مقصود برمبنای روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، با محوریت لذت برتر و تعبیر کلیدیِ «درمان چهاربخشی»، رهیافت اپیکوریان به لذت و سعادت تبیین شده و ابعاد گوناگون لذت گرایی و اصالت حس نزد آن ها تشریح شده است. درواقع اپیکوریان اهداف اصلی نظریه ی اخلاقی را توصیف ماهیت سعادت و ترسیم روش هایی می دانند که شخص از طریق آن ها به سعادت دست می یابد. همچنین لذت برتر و انواع سعادت در سنت سینوی باتکیه بر فرجام گرایی ابن سینا و تمرکز بر مفهوم ادراک، تشریح شده است. ابن سینا بحث سعادت را با مقوله ی انواع لذت گره زده است. درنهایت ازآنجایی که اپیکور و ابن سینا برمبنای جهان بینی متفاوت، مفهوم منحصربه فرد خود را از لذت و سعادت ارائه داده اند، تحلیل تطبیقی برمبنای فضیلت محوری، ادراک و... صورت بندی شده است؛ چرا که یکی از جنبه های مهم فلسفه ی اپیکور و ابن سینا، نقش محوری اخلاق و فضیلت در جست وجوی سعادت بوده است. نوشتار حاضر برمبنای نکات مذکور، مقایسه دیدگاه اپیکوریان و ابن سینا را دنبال کرده است.
۱۶.

نقد آراء ابن عربی درباره مفهوم تجلی بر مبنای قرآن و روایات شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجلی تجلی غیب تجلی شهادت حدیث قرآن کریم ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۵
«تجلی» اصطلاح و مفهومی پر کاربرد در سنت اسلامی است که تفسیر آن تأثیری بسزا در مبانی اخلاقی، معرفتی و باورهای دینی دارد. سابقه کاربرد اصطلاح به قرآن کریم و برخی احادیث بازمیگردد و سپس، اندیشمندان مسلمان، تفسیرهایی متعدد از آن ارائه کرده اند. این اصطلاح پیش از ابن عربی، بیش از هر چیز، مفهومی سلوکی بود که چگونگی تقرب وجودی معرفتی سالک به حضرت حق، از طریق کنار رفتن حجابها و آشکار شدن افعال و صفات و ذات حق تعالی، را توضیح میداد، اما دیدگاههای ابن عربی درباب تجلی، با دیگران متفاوت بوده و تعابیر او در اینباره خاص خود اوست. پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مفهوم تجلی در آراء ابن عربی و مقایسه آن با آیات و روایات اسلامی میپردازد تا اشتراکات و افتراقات این دو دیدگاه روشن گردد. یافته های پژوهش نشان میدهد که آراء ابن عربی در مباحثی مهم همچون تعریف تجلی، مثلیت، ذات یا عدم محض، قضاوت مطلق درباره ذات خداوند، حدود محدود، تصورات انسان از خداوند، تجلی خداوند در روز قیامت و تجلی انکار، تفاوتها و تعارضهایی برجسته با آیات و روایات اسلامی در مورد مفهوم «تجلی»، دارد.
۱۷.

مرگ بمثابه امر وجودی و خیر در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ مرگ ارادی مرگ طبیعی مرگ اخترامی نظام احسن خیر حکمت الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
مرگ بعنوان یکی از مهمترین مسائل، و شاید مهمترین مسئله انسانها، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. صدرالمتألهین در اغلب آثار خود به این امر پرداخته است. او مرگ را به دو نوع ارادی و غیرارادی تقسیم میکند. تجربه مرگ ارادی برای بعضی اولیای الهی امکانپذیر است آنها با تزکیه نفس، به جایی میرسند که قابلیت خرق بدن و سیر در عوالم بالاتر را پیدا میکنند. نوع دوم نیز همان مرگ طبیعی است. ملاصدرا مرگ را امری وجودی میداند و نظر به اینکه خیر بودن، ذاتی هر امر وجودی است، هر نوع مردن را چه با اجل طبیعی و چه با اجل اخترامی نیز امری طبیعی و خیر میشمارد. با توجه به اینکه مرگ اخترامی یا ناگهانی، بر اثر بیماری یا حوادث رخ میدهد، و در ظاهر شر بنظر میرسد، بر اساس چه مبنایی میتوان خیر بودن مرگ بمعنای کلی را تبیین کرد؟ نقش تکامل برزخی در این امر چیست؟ مقاله پیش رو، بر اساس اندیشه های ملاصدرا به این پرسشها پاسخ میدهد.
۱۸.

نقد و بررسی ایمان آنتی رئالیستی دان کیوپیت از مدخل بررسی مبانی فلسفه مدرن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: آنتی رئالیسم دینی مبانی فلسفه مدرن ایمان ناواقع گرایانه خدای مدرن دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۷۳
مسئله اصلی این نوشتار، بررسی ابعاد دین پژوهانه نظرگاه آنتی رئالیستی دان کیوپیت _ الهی دان انگلیسی _ از مدخل بررسی نظرگاه وی درباره خدا، دین، عرفان و نیز یافت تحلیلی ریشه های فلسفی آنتی رئالیسم و نقد آن ها می باشد. کیوپیت، رئالیسم را متعلق به جهان پیش از دوران نقد تاریخی و آنتی رئالیسم را متعلق به دوران انتقادی پس از مدرنیته می داند. از منظر کیوپیت، خدا، دین و جهان به مثابه واقعیتی مستقل از ذهن و زبان وجود ندارند و شناخت بشر از جهان نیز از طریق نظریات صورت می گیرد. پژوهش حاضر ضمن بررسی دقیق ابعاد مختلف آنتی رئالیسمِ دان کیوپیت، مبانی فلسفی آن را با تأکید بر پیشگامان اندیشه مدرن و مبانی فلسفی جدید در سه ساحت وجودشناختی، معرفت شناختی و دین شناختی تحلیل نموده و از رهگذر تحلیل مبانی فلسفی آنتی رئالیسم، به نقادی ایمان آنتی رئالیستی دان کیوپیت پرداخته است؛ منظری که شاید بتواند در درک ریشه های شکاکیت در عصر مدرن، مؤثر بوده و از منظری نو، جستجوی واقع گرایانه محفوف در شکاکیتِ بشرِ امروز را تحلیل نماید.
۱۹.

بررسی نظریۀ عصمت انبیا و نافرمانی آدم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آدم عصیان ظلم ترک أولی ارشادی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۱۹
یکی از داستانهای مورد مناقشه در قرآن که مربوط به بحث عصمت انبیاء است، داستان حضرت آدم است. فارغ از مناقشاتی که در مورد واقعی یا نمادین بودن این داستان وجود دارد، ظاهر این آیات دلالت بر نافرمانی حضرت آدم از دستور الهی دارند. دسته ای از متکلمان اسلامی که قائل به عصمت مطلق انبیاء هستند، این نافرمانی آدم را گناه ندانسته و درصدد توجیه نافرمانی او برآمده اند که مهم ترین توجیه ایشان، حمل نهی الهی به کراهتی یا ارشادی بودن و عمل آدم به ترک أولی است. هدف این مقاله بررسی اتقان و استحکام این توجیه است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی ضمن بیان این توجیه و تحلیل استدلال مربوط به آن، به نقد این توجیه پرداخته است. با توجه به مباحث علم اصول در ظهور اَوّلی صیغه نهی در حرمت و خلاف اصل بودن حمل نهی به کراهتی و ارشادی به نظر می رسد گریزی جز مولوی دانستن دستور الهی به آدم نیست. علاوه بر اینکه الفاظی چون عصیان، غوایت و ظلم که در قرآن درباره عمل آدم بکار رفته ظهور اوّلی در ارتکاب معصیت و نهی مولوی است. از سوی دیگر، بر فرض پذیرش توجیه ترک أولی در خصوص نافرمانی آدم، به نظر می رسد این توجیه همچنان با نظریه عصمت مطلق انبیاء در کلام شیعه ناسازگار است؛ چرا که پذیرش ترک أولی بودن عمل آدم به معنای پذیرش ارتکاب خطا توسط او و تحت وسوسه شیطان قرار گرفتن اوست که دلایل عصمت در کلام شیعه مخالف با هر دو است. نتیجه اینکه توجیه متکلمان اسلامی درباره عمل آدم که آن را ترک أولی و ارتکاب نهی ارشادی خدا دانسته اند، قابل قبول نیست.
۲۰.

تطور میمِسیس به محاکات در اندیشۀ فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی محاکات میمسیس هنر تخنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۸
تطور مفهوم محاکات از فلسفه یونان تا فارابی و نسبت محاکات با هنر در اندیشه فارابی مسأله اصلی مقاله پیش رو است. مفهوم میمِسیس در فلسفه یونان نقشی کلیدی در تبیین افکار افلاطون و ارسطو پیرامون مباحث هنری داشته است. همین نقش کلیدی را می توان در فلسفه هنر فارابی پی گرفت. چرا که میمِسیس با ورود به مباحث فلسفه اسلامی به محاکات ترجمه شد و ذیل همین عنوان نقشی قابل توجه در تبیین نحوه شکل گیری آثار هنری و تأثیرات آن ایفا نمود. مسأله این است که مفهوم محاکات در فلسفه فارابی چگونه نسبت به میمِسیس در فلسفه یونان تطور یافت و چه تفاوتی در تبیین فارابی نسبت به آثار هنری ایجاد کرد؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی است: پرسش اصلی را به متون فارابی ارائه کردیم و در جستجوی پاسخ آن از لابلای سطور وی برآمدیم و تفسیرهای مرتبطی را که در این راستا به ذهن می رسید ارایه نمودیم. پس از بررسی مساله حول متون فارابی این نتیجه حاصل شد که تبیین فارابی از محاکات واجد مختصاتی جدید و منحصر به فلسفه اوست. این مختصات و ویژگی های جدید مشخصاً در مفهوم محاکات از معقول خودنمایی می کند. به دیگر سخن در فلسفه فارابی، علاوه بر محاکات از محسوسات و مخیلات، محاکات از معقولات نیز به میان آمده است که در ارتقای سطح آثار هنری مدینه فاضله تأثیر عمیقی به دنبال دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان