ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶٬۰۳۵ مورد.
۱۸۱.

متافیزیک قرآن؛ هستی شناسی کلام الهی در منظومه کلامی قاضی ابوبکر باقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلام الهی قرآن قدیم غیرمخلوق باقلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
اشاعره درتقابل با جدال ایدئولوژیک و خشونت بار اهل حدیث و معتزله بر سر مخلوق و غیرمخلوق بودن قرآن و حدوث و قدم کلام الهی نظریه بینابینی کلام نفسی را ارائه کردند این نظریه از یک سو با قدیم وغیرمخلوق دانستن کلام نفسی، با اهل حدیث و با مخلوق و حادث دانستن کلام لفظی، با معتزله موافقت داشت و تعارض اهل حدیث و معتزله را تاحدود زیادی رفع کرد اما مانند هیچ کدام از آنان، کلام را تک بعدی و یک وجهی نمی بیند بلکه آن را امری دووجهی می داند. این نظریه بینابینی که توسط باقلانی تفصیل یافت مبتنی بر متافیزیک و هستی شناسی خاصی است که این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد ماهیت کلام الهی و رویکرد متافیزیکی باقلانی به آن را درقالب چند مسئله به ترتیب منطقی بیان کند. به طور خلاصه باقلانی کلام را امری وجودی، واحد، ثابت و دارای معنی حقیقی می داند که تجلّی صفت ذات خداوند است و از سه جهت فلسفی، کلامی و زبانی، غیرتاریخمند است و با این که به زبان درآمده اما خود زبان نیز امری توقیفی غیرتاریخمند است وبه تبع آن، معرفت و فهم دینی هم وجهی غیرتاریخمند پیدا می کند. کلام نفسی واحد در هر دوره ای به زبانی خاص پدیدار شده است و کتب مقدس ادیان ابراهیمی، صورت های زبانی کلام نفسی واحد و ثابت هستند که در هر دوره ای در امتداد یکدیگر، صورت تشریعی جدیدی یافته اند و از آن جا که کلام الهی وجهی دوگانه دارد نیازمند تبیین مکانیسم تبدیل آن از نفسی به لفظ و تعابیر زبانی است.
۱۸۲.

تحلیل مفهومی «پرسش از مراتب نظام هستی» در هستی شناسی صدرالمتألهین شیرازی و صدرالدین قونوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مراتب نظام هستی ملاصدرا قونوی اصالت وجود اصالت ماهیت اعیان ثابته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۹
فیلسوف آنگاه که به مطالعه هستی می ۤپردازد با پرسش از وحدت و کثرت هستی نیز روبه رو می شود، و آنگاه که کثرت را می ۤپذیرد، می کوشد تا پس از تعیین موضوع کثرت یعنی نشان دادن آنچه که متکثر است از مراتب و طبقات آن امور متکثر آگاه گشته و به تبیین و اثبات مراتب نظام هستی بپردازد. این پژوهش با تمرکز بر دو مسأله بنیادین هستی شناسانه در اندیشه صدرالمتألهین شیرازی و صدرالدین قونوی نشان داده است که: صدرالمتألهین شیرازی بر اساس باور به اصالت وجود، پرسش از مراتب نظام هستی را به گونه ای تحلیل کرده که برآیند آن دو نوع مرتبه مندی حقیقی و مجازی برای نظام هستی است؛ در مقابل اما صدرالدین قونوی را می توان بر اساس تعریف و پاره ای از احکامی که برای اعیان ثابته برشمرده در فهرست باورمندان به اصالت ماهیت جای داد و گونه ای خاص از مرتبه مندی برای نظام هستی بر پایه اصالت ماهیت را به او مستند ساخت؛ اگر چه ملاحظه تمام احکامی که او برای اعیان ثابته بر شمرده، و نیز مشاهده جایگاه دقیق ایده اعیان ثابته در منظومه فکری او موجب می شود که پرسش از مراتب نظام هستی در اندیشه قونوی فارغ از مسأله اصالت وجود و اصالت ماهیت تحلیل شود.
۱۸۳.

بررسی نسبت عقل فعال و قوای ادراکی نبی از نگاه فارابی وابن سینا و مقایسه آن با ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابو علی سینا ابونصر فارابی عقل فعال نبی قوای ادراکی نبی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۲
این مقاله به بررسی نظرات سه فیلسوف برجسته اسلامی، فارابی و ابن سینا و ملاصدرا درباره نسبت عقل فعال و قوای ادراکی نبوی می پردازد. فارابی عقل فعال را به عنوان منبع اصلی الهام و وحی نبوی معرفی می کند. او باور دارد که عقل فعال با افاضه ی معرفت و هدایت به سوی قوای ادراکی نبی، امکان دریافت وحی را برای او فراهم می سازد و به عنوان واسطه ای بین عالم عقلانی و عالم مادی، نقش کلیدی در فرآیند نبوت ایفا می کند.در مقابل، ابن سینا همچنین به اهمیت عقل فعال در فرآیند نبوت تأکید دارد، اما به توانمندی های ذاتی نبی و تقویت قوای ادراکی او نیز توجه می کند. وی معتقد است که نبی با تزکیه نفس و تقویت قوای ادراکی، به مرتبه ای از شناخت و آگاهی می رسد که مستقیماً از عقل فعال بهره مند شود و از طریق قوای ادراکی قوی و تزکیه ی نفس به مرحله ای از کمال می رسد که قادر به دریافت مستقیم حقایق الهی می شود.این مقاله همچنین به تأثیر این تعامل بر فرآیند دریافت و تفسیر وحی توسط نبی پرداخته و نشان می دهد که چگونه دیدگاه های فارابی و ابن سینا و همچنین ملاصدرا می تواند به فهم عمیق تر و جامع تری از فرآیند نبوت و وحی منجر شود.در پایان، اشاره به دیدگاه ملاصدرا نیز نمایانگر توسعه و تعمیق نظریات فلسفی اسلامی در زمینه نبوت و ادراکات نبوی است، که با افزودن ابعاد وجودی به این بحث، دیدگاهی جامع تر ارائه می دهد. ملاصدرا معتقد است که نبی از طریق تصفیه نفس و مراتب وجودی به عقل فعال و معرفت الهی دست می یابد، که این مسئله نیز نشان از توسعه و تعمیق نظریات در طول زمان دارد.این چکیده به بررسی موضوع اصلی، تفاوت ها و شباهت های دیدگاه های فارابی و ابن سینا و ملاصدرا و نیز تأثیر این تفاوت ها بر فهم مفاهیم نبوت و ادراکات نبوی توسط فیلسوفان اسلامی می پردازد
۱۸۴.

نقشِ ایمان در معنای زندگی نزد استاد جوادی آملی و سورن کرکگارد(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: جوادی آملی سورن کرکگارد عقلانیت ایمان معنای زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۲
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه های جوادی آملی و سورن کرکگارد در مورد ایمان و معنای زندگی می پردازد. ایمان به عنوان یکی از بنیادی ترین مفاهیم در زندگی انسان ها مورد توجه هر دو متفکر قرار دارد و این مقاله درصدد است تا ببیند چگونه هر یک از آنان به موضوع ایمان و نقش آن در معنا بخشی به زندگی انسان می نگرند.هدف این تحقیق تحلیل تفاوت های بنیادی در رویکردهای این دو متفکر به ایمان و چگونگی تأثیر آن بر معنای زندگی است. این مطالعه تلاش دارد تا از طریق مقایسه این دو دیدگاه، به درک عمیق تری از ارتباط میان ایمان، عقل و معنای زندگی دست یابد. ضرورت این مقاله در فراهم آوری چارچوبی برای شناخت اساسی تری از ایمان به عنوان یک تجربه انسانی و پرمعنا و همچنین درک چالش های موجود در برابر پوچی و بی معنایی است. در دنیای مدرن، نیاز به شفاف سازی معنای زندگی و الگوهای صحیح ایمان بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که جوادی آملی بر سلامت و درستی ایمان تأکید دارد و آن را با عقل و استدلال پیوند می زند، در حالی که کرکگارد ایمان را به عنوان انتخابی مستقل و غیرعقلانی ارائه می دهد. هر دو دیدگاه به طور کل به ضرورت وجود ایمان در پیدا کردن معنای زندگی تأکید دارند، اما مسیرهای متفاوتی را برای تحقق این هدف پیشنهاد می کنند.
۱۸۵.

مفهوم شناسی صقع ربوبی در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صقع ربوبی علم الهی و عماء شبکه معنایی مراتب تجلی مکتب ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۲۰۴
اصطلاح صقع ربوبی در مکتب ابن عربی نقش بسیارحساسی در شکل دهی به کل ساختار هستی شناختی عرفانی دارد و فهم دقیق جایگاه و ویژگی آن، مبنایی برای فهم دیگر مراتب هستی است. صدرالمتالهین برای نخستین بار این سازه مفهومی را به کار برد و در ادامه، دیگر مفسران به پیروی از او، از این واژه استفاده کردند تا اینکه این واژه از زمان ملاصدرا تا حال حاضر از اصطلاحات مستقر در عرفان اسلامی قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با دو روش توشیهیکو ایزوتسو به بررسی و تحلیل معنایی این اصطلاح در مکتب ابن عربی بپردازد. روش نخست، یافتن اصطلاحات مترادف یا معادل با صقع ربوبی است و روش دوم، بهره گیری از شیوه شبکه معنایی که ترکیب و تقارن الفاظی است که در شبکه معنایی صقع ربوبی قرار می گیرند. علم الهی، عماء و اسماء از جمله واژه های مترادف با صقع ربوبی هستند و واژگان نفس رحمانی، عماء، تعین نخست و احدیت از جمله مفاهیمی هستند که ترکیب آنها یک شبکه معنایی صقع ربوبی را پدید می آورند. از دیگر یافته های این مقاله ترسیم صیرورت اندیشه ابن عربی در ساحت اندیشه های فکری دیگر عالمان اسلام است. 
۱۸۶.

مسئله خویشتن یابی در روان درمانی وجودی؛ مقایسه دیدگاه صدرا و ون دورزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ون دورزن ملاصدرا روان درمانی وجودی وجود انسان خویشتن یابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۸۴
ون دورزن، روان درمانگر وجودی با بررسی مؤلفه های  متعدد درمانِ وجودی، خودتأملی و خویشتن یابی را مؤلفه اصلی این نگرش دانسته، معتقد است که انسان با وجودی متفاوت با سایر موجودات و هویتی سیال و پویا، خود وجود و هویت خویشتن را تعیین می کند. ملاصدرا نیز با توجه به هویت سیال و پویای انسان معتقد است که وجود انسان محدود و منحصر به این  عالم نیست، خود عوالم و نشئات وجودی متعددی دارد و در هر عالم، نشئه ای  متناسب با آن می یابد. انسان با اراده و اختیار خود، جایگاه خویش را در نظام هستی تعیین می کند و می تواند با ارتقای وجودش تا مرتبه وجود عقلی، عالمی عقلی مشابه عالم عینی گردد. هر دو متفکر در برخورداری انسان از وجودی سیال و پویا و خودی «خودتعیین گر» اتفاق نظر دارند. چنانکه از جایگاه مؤلفه خویشتن یابی در درمان وجودی و نگرش صدرا درباره این مؤلفه بر می آید؛ دیدگاه صدرا درباره خویشتن یابی می تواند مبنای درمان وجودی در فرهنگ ایرانی- اسلامی باشد.
۱۸۷.

بررسی انسان شناسی نیچه بر پایه اندیشه های شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی نیچه ابرانسان انسان امروزی خودشناسی شهید مطهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۹۵
دیدگاه های نیچه تأثیر زیادی بر حوزه های گوناگون دانش امروزی برجای گذاشته و اندیشه غربی معاصر را تحت تأثیر قرار داده است. بنیادی ترین مسئله ای که نیچه جهان غرب را در روزگار خود با آن مواجه می دید، بحران عمیق فرهنگی سیاسی بود که وی راه حل آن را در دو مسئله «انسان شناختی» و «خداشناختی» می دانست. از رهگذر جستار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی به بررسی انسان شناسی نیچه بر پایه اندیشه های شهید مطهری پرداخته است، آشکار می شود که نیچه به سه نوع دگردیسی در حوزه انسان شناسی باور دارد: الف) شترانگاری انسان؛ ب) شیرانگاری انسان؛ ج) بچه انگاری انسان. به باور وی، انسان بیمارترین، دودل ترین، دمدمی ترین و سست بنیادترینِ حیوانات اس ت و ارزش حقیقی انسان در نیرومندی او و روحش زاییده جسم اوست. مهم ترین عنصر در انسان شناسی نیچه «اَبَرانسان» است که برای رسیدن به قدرت، تمام ارزش های انسانی را لگدمال می کند. انسان شناسی نیچه بر نظام فلسفی اش در حوزه معرفت شناسی، هستی شناسی و خداشناسی استوار است. ازاین رو نقد دیدگاه های انسان شناختی وی تنها در سایه نقد مبانی او میسور است که در پایان نوشتار حاضر به اختصار، مهم ترین اندیشه های وی با تکیه بر دیدگاه های شهید مطهری ارزیابی می شود.
۱۸۸.

رویداد و چیستی آن از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویداد علامه جعفری مقوله فعل مقوله انفعال حرکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۵
رویداد که در یک معنای عام، هر آن چیزی است که اتفاق می افتد، واقع می شود و یا رخ می دهد، در متافیزیک معاصر مقوله ای از مقولات جهان معرفی شده است. اگرچه اغلب متافیزیک دان ها وجود رویداد به عنوان یک مقوله را پذیرفته اند لکن در مورد چیستی آن اختلاف داشته و نسبت به تعریف آن رویکردهای مختلفی شکل گرفته است.بحث از رویداد و چیستی آن محدود به متافیزیک معاصر نبوده و در آثار فیلسوفان دیگر نیز قابل پیگیری است. برای این منظور توجه به رابطه و پیوند میان مفهوم رویداد (به معنای عام) و مفهوم تغییر و حرکت و در نظر گرفتن اینکه هر رویدادی معادل با حرکتی است، راهگشا است. اگرچه این معادل سازی از سوی برخی مورد اعتراض است لکن در این مقاله که پژوهشی بر مبنای اندیشه فیلسوف معاصر علامه محمدتقی جعفری است، قابل قبول نشان داده می شود. براساس همین رابطه میان رویداد و حرکت، چیستی رویداد در آثار جعفری پیگیری شده و مبتنی بر مبانی متافیزیکی او و نگاه متفاوتش به جوهر و عرض، رویداد در مقوله فعل یا انفعال تعریف جدیدی پیدا می کند.
۱۸۹.

اثبات عصمت حضرت نوح در مواجهه با فرزند خود براساس ظواهر آیات با نقدی بر نظریه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حضرت نوح عصمت علمی و عملی شرک استغفار علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
یکی از شبهات مطرح شده در باب عصمت حضرت نوح آن است که چگونه این نبی الهی تقاضای نجات فرزند خود را پس از رهایی عذاب می کند؛ درحالی که خداوند متعال پیش از آن حضرت نوح را از چنین درخواستی نهی کرده بود، آیا چنین درخواستی منافات با عصمت حضرت نوح ندارد؛ در حالی که حضرت نوح علم به کافربودن فرزند خود داشته است. آیا توجه کردن به روابط نسبی حتی در صورت کفر منافات با عصمت حضرت نوح پیدا نمی کند. این تحقیق با روش جمع آوری اطلاعات، تحلیل آن و مقارنه آرا درصدد اثبات عصمت حضرت نوح در خطاب با خداوند در رابطه با فرزند خود براساس ظواهر آیات است. علامه طباطبایی برای دفاع از عصمت حضرت نوح در این رابطه قائل به تأویلاتی شده اند؛ ازجمله اینکه حضرت نوح اصلاً اعتراضی به غرق شدن فرزند خود نکرده است؛ در حالی که این امر با ظواهر آیات ناسازگار است و تا زمانی که ظواهر با مشکل عقلی و نقلی مواجه نشود، باید بر حجیت ظواهر تکیه کرد. ازجمله نتایج تحقیق آنکه: 1- قوم حضرت نوح از لحاظ خصوصیات درونی مبتلا به کفر و عصیان، خطیئه و معصیت، غوایت و گمراهی و ظلم و از لحاظ خصوصیات بیرونی حضرت نوح را گمراه آشکار و مجنون می دانستند؛ ایشان را تکذیب و تمسخر می کردند و شأن و ارزشی برای خداوند متعال قائل نبودند. 2- فرزند نوح براساس فرمایش حضرت نوح با قوم معیت داشته و بنابراین، تمام صفات آنها به او نیز سرایت پذیر است و حضرت نوح به کفر فرزند خود علم داشته است و براساس ظواهر آیات این امر انکارناشدنی است. 3- نظریه مختار در باب عصمت حضرت نوح مبتنی بر این مطلب است که حضرت نوح با توجه به شکیبایی بی نظیر و وعده خداوند به نجات اهلش درصدد نجات فرزند خود بوده و آنچه از آن اطلاع نداشته، کفر فرزندش نبوده است؛ بلکه نجات نیافتن و اهل ایمان نشدن فرزندش بوده است و چنین بی اطلاعی، به عصمت ایشان هیچ خدشه ای وارد نمی کند.
۱۹۰.

تحلیل تقریرهای برهان نظم و پاسخ به اشکالات وارد بر آن بر مبنای نوع حجت منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم عقل غایتمندی علم ناظم الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
برهان نظم از ساده ترین و رایج ترین براهینی است که انسان را به ماوراء عالم ماده پیوند می زند. انسان ها از دیرباز با تعقل در ساختار موجودات و غایتمندی آنها به وجود ناظمی علیم و حکیم اذعان کرده اند. تقریرهای مختلفی از این برهان با درجاتی متفاوتی از قوت و دقت در سخن اندیشمندان اسلامی و غربی دیده می شود که ازطریق برهان، تمثیل یا استقراء و با تکیه بر مصادیق جزئی یا کلی نظم در طبیعت درصدد اثبات ناظمی هوشمند است. فهم صحیح برهان و تحلیل درست مقدمات آن بر پایه عقل می تواند اعتبار و وجاهت آن را در اثبات ناظمی الهی افزایش دهد و ما را در پاسخگویی به قسمت عمده ای از اشکالات وارد بر آن یاری رساند. این نوشتار از نگاه معرفت شناسی و به روش توصیفی تحلیلی به بررسی اشکالات وارد بر این برهان می پردازد و با تکیه بر شرایط انواع حجت های منطقی درصدد رفع و پاسخگویی به آنها با تبیین جایگاه و نقش آفرینی عقل در این برهان است و به دفاع از وجاهت و اعتبار آن در اثبات ناظمی فرامادی و ابطال عقیده مادی گرایان می پردازد. 
۱۹۱.

بررسی و نقد راه حل عدمی انگاری ماهیت شرور در دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مسئله شر عدمی بودن ماهیت شرور آیت الله جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
مسئله شر یکی از مهم ترین چالش های فلسفی- کلامی در همه آیین های آسمانی مانند اسلام و مسیحیت به شمار می آید. اندیشمندان بسیاری با رویکردهای مختلف به تحلیل و بررسى آن پرداخته اند. برخی، شرور عالم را متناقض با وجود و صفات الهی می دانند و عده اى ناسازگارى شرور با مبانی الهیات را نمی پذیرند و درصدد پاسخگویی به ملحدان برمی آیند. این مسئله کهن، در دو قرن اخیر به یکی از جنجالی ترین مباحث کلام جدید و فلسفه دین تبدیل شده است. از نظر استاد جوادی بحث شرور ازآن جهت دارای اهمیت ویژگی است که عدم درک صحیح و انطباق آن با مبانی اعتقادی مانند توحید افعالی، عدل الهی، حکمت الهی و نظام احسن، ناسازگار است و بسیاری از باورهای ملحدانه و انحرافی مانند اعتقاد به دو مبدأ داشتن جهان، برخاسته از تحلیل نادرست مسئله شرور می باشد. استاد جوادی آملی با ارائه چند راه حل سعی در پاسخگویی به معضل ناسازگاری شرور و مبانی الهیات اسلامی برآمده است. نیستی انگاری شر از مهم ترین راهکارهای آقای جوادی آملی می باشد. مسئله اصلی این تحقیق، بررسی و نقد اندیشه استاد جوادی در حوزه عدمی انگاری ماهیت شرور می باشد. به باور استاد خیر مساوی بلکه مساوق وجود بوده و به همین دلیل صدور شر از مصدر خیر و وجود محال است. روش تحقیق، گردآوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای، تحلیل انتقادی مطالب بر اساس منابع موجود در آثار استاد جوادی آملی می باشد
۱۹۲.

ملاصدرا و ضرورت تقابل در بنیاد متافیزیک (ذوق ایمانی-عرفانی در ترازوی عقل متعالی انسان)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک بنیاد ذوق تأله حکمت متعالیه عقل متعالی وحدت کثرت ایمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۳
مقاله پیش رو در سر دارد به نقد مبانی «ذوق تألّه» دوانی و «صرف الوجود» عرفانی ابن ترکه با نظر به مبانی حکمت متعالیه صدرایی بپردازد. به نظر می رسد ایراد بنیادین صدرایی بر این مبانی به درستی درک نشده است، به نحوی که حاجی سبزواری و علامه حسن زاده آملی دو فیلسوف صدرایی قصد می کنند با تصحیح و تدارک ذوق تألّه آن را تا برهانی کردن نظر عرفا برکشند، هرچند علامه جوادی آملی «ذوق تألّه» را در سلک عرفان شهودی قرار می دهد و در حیطه نظری از سنخ «یقین روانشناختی» می داند. پرسشی برجاست که ملاصدرا چه معضل بنیادینی در نظرات ذوقی-عرفانی اصالت ماهویان دیده است که از آن روی برتافته و کراراً به آن تذکر داده است؟ کار ما در مقاله حاضر بررسی بنیاد متافیزیک است. این بنیاد از سرآغاز همواره به خود تذکر داده است که واحدِ بسیطِ جداافتاده و منعزل از کثرات، آن را از حقیقت، تهی و زمینه را برای ظهور نیهیلیسم فراهم می کند. از این رو فلاسفه در دوران های مختلف نسبت به دیالکتیک واحدوکثیر یا به بیانی دیگر عینیت وحدت وکثرت تذکر داده اند و چه بسا بنیادی ترین اصل فلسفه خوانده اند و عدم توجه به این اصل، متافیزیک را در دام بنیادی صُلب و نا پاسخگو (مونو-لوگ) می اندازد که نسبت به حیات انسانی بی تفاوت است.
۱۹۳.

اشتراک لفظی؛ تعریف ارسطویی و تفسیر فرفوریوس و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارسطو ابن سینا فرفوریوس اشتراک لفظی اشتراک معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۳۶
ارسطو در ابتدای کتاب مقولات تعریفی اجمالی از الفاظ همنام و هم معنی ارائه داده است. فلاسفه ی ارسطویی و افلاطونی به تفسیر، نقد و تعمیم این تعاریف ارسطویی پرداخته اند. فرفوریوس تفسیری مفصل و همدلانه از این تعاریف ارائه می دهد و با تعمیم و گسترش این تقسیم بندی، از اقسام همنامی سخن می گوید. ابن سینا در ابتدای کتاب مقولات در منطق الشفاء به تقسیم بندی الفاظ به «متواطی» و «متفق» پرداخته است. به واسطه ی مقایسه ی عبارات سینوی با تعریف ارسطویی و شرح فرفوریوس نشانه های اثرپذیری ابن سینا از ارسطو و فرفوریوس شناسایی می شود. اصطلاح «لوگوس اوسیا» در تعریف ارسطویی محل تفاسیر مختلف و متباین بوده است. فرفوریوس این اصطلاح را اعم از تعریف حدی و رسمی درنظرمی گیرد و حتی با ذکر یک مثال، تعاریف ارائه شده از یک شخص را نیز در زمره ی مصادیقش قرارمی دهد. اصطلاح «قول الجوهر» در تعریف سینوی، معادل اصطلاح «لوگوس اوسیا» در ارسطو و فرفوریوس محل بحث و نظر قرارگرفته است. «قول الجوهر» در تحلیل نهایی شیخ معادل «حد برحسبِ اسم» و به عبارت دیگر «شرح الإسم» است. همچنین ابن سینا نیز همانند فرفوریوس برای همنامیْ اقسام مختلفی ذکرمی کند. او الفاظ مشکّک را در این تقسیم بندی به عنوان یکی از مصادیق الفاظ متفق ذکرمی کند و آن ها را به دو دسته ی مطلق و نسبی تقسیم می کند. الفاظ مشکّک نسبی در تقسیم بندی فرفوریوس حضور دارند؛ اما الفاظ مشکّک مطلق توسط فرفوریوس ذکرنشده اند.
۱۹۴.

منزلت عدمی- وجودی مصالح عبادات نسبت به احوال و معارف (با تکیه بر دیدگاه صدر المتألّهین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاکات احکام هیئت جمعی تالیفی انسان رابطه ی علم و عمل تعامل نفس و بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۸
تعیین چرایی تشریع عبادات و نقش آنها در سایر شؤون انسانی مجال برداشت هایی مانند مقصودیت بالذات، شأن سلبی ویا منزلت ایجابی و إعدادی عبادات را فراهم می آورد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این مسأله است که در نگاه صدرالمتألّهین شیرازی عبادات در پیدایش، تکامل یا ظهور احوال و معارف انسان از چه منزلتی برخوردارند؟ هدف این تحقیق نیز کشف کارکردهای عبادات در این فرآیند است که با روش توصیفی- تحلیلی دنبال می شود. صدرا احکام را تابع ملاکات نفس الأمری می داند و مقصود از تشریع أحکام را رساندن نفعی عام و مصلحتی کلی به انسان ها می شمارد. براساس یافته های این پژوهش در تبیین رابطه ی میان اعمال، احوال و معارف باید وجود ملاکات واقعی برای عبادات را پذیرفت و بر تعامل میان شؤون انسانی و فرآیند دو قوس صعودی و نزولیِ سیر اختیاری انسان متمرکز شد. از نظر صدرا مقامات سه گانه مزبور رابطه ی طرفینی و چند جانبه دارند و کشف این رابطه از طریق شناخت حرکت تعاملی بین نفس و بدن و تبیین واقعیت جمعی و تشکیکی انسان میسّر است. توجه به رابطه تعاملی و تعاکس إیجابی- إعدادی میان نفس و بدن و تنازل و تصاعد یافتن مواطن هیأت آن دو، نشان می دهد أعمال در قوس صعود شأن عدمی، إعدادی و مقدمه ای و در قوس نزول شأن وجودی و ثمری و ظهوری دارند.
۱۹۵.

تحلیل انتقادی وحدت سنخی وجود بر پایۀ وحدت سریانی، با تاکید بر دیدگاه استاد مصباح و آقاعلی مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشکیک وحدت سنخی وحدت سریانی آقاعلی مدرس زنوزی مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۶۲
مسئله پژوهش پیش رو کالبد شکافی و بازشناسی دوگونه تبیین از وحدت نفهته در تشکیک وجود بوده و در صدد نقد برداشت سنخی از آنف در مسئله تشکیک است؛ مصباح یزدی طبق تبیین سنخی از وحدت، تحقق خارجی برای او نمی بیند و وحدت را به وجودی بالقوه و بدون مابازاء خارجی، تقلیل می دهد؛ به گونه ای که تنها در ذهن مستقر بوده و صدق حقیقی ای بر خارج ندارد. اما آقاعلی مدرس به وحدت سریانی گرایش دارد و درنتیجه تحقق بالفعل وحدت، در خارج را می پذیرد. هستی از نگاه او فعل خداوند است که با وحدت سِعی و به گونه تشکیکی سریان می یابد. بنابراین کثرات در متن همین وجود منبسط پدید می آیند و درون همان می آرمند. پژوهش پیش رو با روش تحلیلی- انتقادی نخست به تبیین این دو دیدگاه پرداخته و سپس وحدت سنخی را برپایه وحدت سریانی نقد می کند. یافته های اصلی این پژوهش عبارتند از: 1. وحدت مفهوم وجود، به وحدت خارجی آن می انجامد که تنها به گونه سریانی تصورپذیر است. 2. اصرار بر وحدت سنخی، به تباین وجودها خواهد انجامید. 3. وحدت سنخی، ویژه ماهیت هاست و نمی تواند وصف ذاتی وجود باشد. 4. وحدت سنخی، به تجافی در عالم می انجامد که با نگاه میانی اندیشیِ حکمت متعالیه سازگار نیست. 5. وحدت سنخی، امکان جریان در تمایز تشکیکی را نداشته و انگاره ای خودمتناقض است. 6. وحدت سنخی با اصالت وجود سازگاری ندارد. در نتیجه، به نظر می آید نمی توان زیر بار معنای سنخی از وحدت رفته و تشکیک در وجود را وحدت سنخی معنا کنیم.
۱۹۶.

بررسی مبانی تجسم عمل از دیدگاه سید حیدر آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجسم اعمال انسان کامل خلاقیت ظاهر باطن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۹
رابطه تکوینی بین عمل و جزاء یا همان تجسم اعمال یکی از کلیدی ترین مسائل معاد است که در آثار سیدحیدر آملی مورد توجه قرار گرفته است. مقاله پیش رو با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این سوال است که چه مبانی عرفانی در برداشت رابطه تکوینی بین عمل و جزاء موثر است؟ در این رابطه مبانی وجودشناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی سیدحیدر آملی بررسی شده و تاثیر مباحثی مانند ظهور و بطون عالم، تجدد امثال، مثال منفصل و متصل، ماهیت انسان و تصرف خلاقانه در تجسم اعمال تبیین شده است. آملی بر اساس مبانی مذکور معتقد است در این عالم چیزی از بین نمی رود و صرفاً از موطن ظاهر به باطن عالم رفته و ممکن است دوباره ظاهر شود. بدین ترتیب اعمال و اعتقادات انسان در عوالم اخروی تجسم یافته و ماهیت ثانوی و اخروی انسان به دست وی ساخته می شود، به طوری که هویت ثابت وی ضامن این-همانی انسان در دنیا و آخرت است.
۱۹۷.

مبانی فلسفه استعلایی کانت و حکمت متعالیه با تاکید بر قانون علیت

کلیدواژه‌ها: علیت مقولات کانت ملاصدرا فلسفه استعلایی حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
یکی از مسائلی که از ابتدا ذهن بشر را به خود مشغول کرده بیان نسبت بین پدیده هاست. هرکدام از فلاسفه نیز به فرا خور دیدگاه ها و نظریات مختلف خود درباره ی آن به بحث و گفتگو پرداخته اند که معمولا این مباحث ذیل سر فصل علیت گرد آوری شده اند. در این مقاله نویسنده سعی کرده است با بهره گیری از روش کتابخانه ای بعد از بیان مبانی مقدماتی کلی به بررسی تطبیقی دیدگاه دو تن از فیلسوفان بزرگ جهان یعنی امانوئل کانت و صدر الدین شیرازی بپردازد . در نهایت نگارنده به این نتیجه رسیده است که کانت با توجه به دیدگاه شناختی و ساختار فکری خود از علیت به عنوان یکی از مقولات فاهمه و ذهنی سخن به میان آورده و ملاصدرا با توجه به دیدگاه رئالیستی که زمینه فکری خود قرار داده است علیت را به عنوان رابطه حقیقی میان مراتب طولی وجود مطرح کرده است.
۱۹۸.

نحوه وجود ذهنیِ معقول های ثانی فلسفی در دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود ذهنی معقول های ثانی فلسفی صدرالمتألهین علم حصولی حمل اولی و شایع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۵
صدرالمتألهین برای معقول های ثانی فلسفی، وجود خارجی قائل است و معتقد است مابه ازای این مفاهیم موجود در ذهن، در خارج نیز محقق هستند. به اعتقاد وی، نحوه وجود ذهنی مفاهیم فلسفی متفاوت از مفاهیم ماهوی است. مفاهیم فلسفی برخلاف مفاهیم ماهوی، منعکس کننده تمام ذات و ذاتیات حقیقت خارجی خود نیستند و از این روی وجود ذهنی ندارند. این مفاهیم مشابه مفاهیم انتزاعی ذهنی مثل انسانیت هستند که حاکی از حقیقت خارجی خود بوده و از نفس ذات آن حقایق انتزاع شده اند. حکایت این مفاهیم عرضی ذاتی است که از ذات محکی خود انتزاع شده، هرچند تمام ذات و ذاتیات آن به ذهن منتقل نشده و مقوِّم آنها نیستند و صرفاً حیثی از حیثیات محکی به ذهن منتقل شده است. این مقاله با روش تحلیلی و انتقادی، به تحلیل و بررسی دیدگاه او پرداخته و سه نقد بر سخنان وی وارد کرده است: 1. تحلیل ملاصدرا از نحوه وجود ذهنی مفاهیم فلسفی در تعارض با تعریف وی از علم حصولی است که منحصر در ماهیات می داند. 2. حکایت مفاهیم فلسفی از محکی خود، به نحو وجه الشیء و معرفت ضعیف به این مفاهیم، اذعان بر علم حصولی به آنها است. 3. ادله وجود ذهنی، عام بوده و شامل مفاهیم فلسفی می شود. برای رفع این تعارضات می توان گفت که اولاً مفاهیم فلسفی، وجود ذهنی دارند و ثانیاً باید بین علم حصولی اکتناهی و غیر اکتناهی تفکیک قائل شد؛ به این صورت که علم حصولی اکتناهی در ماهیات محقق است و علم حصولی غیر اکتناهی در مفاهیم فلسفی.
۱۹۹.

مقایسه دیدگاه صدرالدین قونوی و صدرالدین شیرازی در باب صفات حق(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قونوی و صدرالمتألهین صفات خداوند عرفان و فلسفه مرتبه صفات تأخر صفات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۶۰
دیدگاه صدرالدین قونوی در عرفان و صدرالدین شیرازی در حکمت متعالیه، گرچه در برخی مسائل نزدیک به هم هستند، اما در بسیاری از جهات نیز متفاوت، بلکه متقابل اند؛ از جمله مسائل مهمی که اختلاف دو دیدگاه صدر الدین شیرازی و صدر الدین قونوی را روشن می سازد، مبحث صفات خداوند در مرتبه ذات حق است؛ این دو دیدگاه تفاوت های بنیادین دارند؛ زیرا در دیدگاه قونوی، صفات با معانیِ متفاوت با معنای ذات حق، به مرتبه ذات حق راه ندارند؛ حال آنکه در دیدگاه حکمت متعالیه صدرالدین شیرازی، این صفات با اینکه اختلاف مفهومی دارند، اما مصداقاً عین ذات حق اند؛ همچنین صفات در نظر قونوی، موجود مجازی و با دو رتبه تأخر از مرتبه ذات، موجود بالعرض اند، اما در نظر صدرالمتألهین، موجود بالذات و حقیقی اند و بدون تأخر از مرتبه ذات، تحقق دارند و تفاوت های دیگری که در مقاله حاضر مشاهده می کنید؛ در پایان، رجحان دید عرفانی بر دید فلسفی بیان می گردد.
۲۰۰.

مقایسه تحلیلی نگرش شهید مطهری و ایمانوئل کانت در خصوص مفهوم حق و تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الاهیات تکلیف جهانبینیِ توحیدی حق معرفت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۴
هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی و قیاسی رویکرد دو متفکر غرب و شرق در باب مفهوم حق و تکلیف است. ایمانوئل کانت فیلسوف مشهور آلمانی در عصر روشنگری و مرتضی مطهری فیلسوف و متأله معاصر ایرانی دو قطب این بررسی را که با روش تحلیلی تطبیقی تهیه شده تشکیل میدهند. مقاله حاضر نشان میدهد که جایگاه هر دو متفکر نسبت به زمینه های انقلابی شان یعنی روشنگری در اروپای قرن هجدهم و انقلاب اسلامی ایران در سال 57 خورشیدی مهمترین مسائل و مفاهیم مرتبط با حق و تکلیف را در آرای خود انعکاس داده اند. حق و تکلیف دو نیرویی است که به شکل کنش و واکنش در آحاد یک اجتماع مستقر و تعریف میگردد. اگرچه کانت تلاش میکند تا با بسط مفهوم عقلانیت و احداث ساختار حق بر اساس عقل و از نقطه عزیمت آن مسئله تکلیف را نیز تعریف کند، اما این رویکرد در تفکر شهید مطهری به میانجی پیوند خوردن با آموزههای الاهیاتی روندی کامل تر پیدا می کند. بهره گیری از دو نیروی عقل و آموزه های دینی به فلسفه اسلامی کمک می کند تا انطباق عملی بیشتری نسبت به فرمالیسم کانتی داشته باشد. با این حال طبق نتایج حاصله دستاوردهای کانت در زمینه تعریف آزادی و نسبت آن با امر مطلق زمینه ای مهم است که بسیاری از متفکران غرب و شرق از آن تأثیر پذیرفته اند و شهید مطهری نیز از این قاعده مستثنی نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان