فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۹٬۷۳۹ مورد.
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
65 - 86
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نحوه پوشش رویدادهای بین المللی در روزنامه های سراسری ایران از رهگذرِ تحلیلِ ساختار و محتوای مطالب خارجی ایران، جام جم، شرق و همشهری مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کمی است و مطالب خارجی روزنامه ها در یک هفته آماری در چهار ماه نخست سال 1399 تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار اصلی مطالب خارجی در روزنامه های ایران بر روی موضوعات "علم و فناوری و بهداشت و درمان" تمرکز دارد و بیشتر مطالب دارای ارزش خبری "تضاد و برخورد" است. شکل ارائه مطالب خارجی بیشتر به صورت "خبر" است؛ هر چند که همشهری و ایران در انتشار مطالب خارجی به قالب های "گزارش، تحلیل و تفسیر" نیز توجه بیشتری نشان داده اند. نتایج تحلیل های آماری در مجموع نشاندهنده توجه کم روزنامه ها به "نگارش منبع اخبار" به عنوان یک اصل حرفه ای و اخلاقی است. با این حال، روزنامه ایران بیشتر از روزنامه های دیگر به ذکر منبع در نگارش اخبار خارجی توجه نشان داده است. همچنین روزنامه های مورد مطالعه از منظر تهیه و انتشار اخبار خارجی وابستگی بسیار زیادی به رسانه های بین المللی دارند و سهم خبرگزاری های داخلی در این خصوص بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی است. از نظر تمرکز بر پوشش اخبار مناطق مختلف جهان، بیشتر تاکید روزنامه ها بر "اروپا و آمریکای شمالی (ایالات متحده آمریکا)" است.
واکاوی شیوه بازنمایی امر قدسی در سینمای داستانی بر اساس آرای سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۳شماره ۶۶
69 - 106
حوزههای تخصصی:
امر قدسی در جهان مفهومی سنّت گرایی سنت تعریف می شود و مطالعه بازنمایی آن در سینمای داستانی به عنوان یک پدیده مدرن، مسأله ای مهم است. زیرا سنت گرایان بر این باورند که امر قدسی در هنر قدسی می تواند نمود یابد؛ اما در خصوص بازنمایی آن در سینما به عنوان یک پدیده مدرن، دیدگاه مبسوطی ندارند. بنابراین هدف این پژوهش، واکاوی نحوه بازنمایی امر قدسی در سینما از منظر سنت گرایی است. این جُستار با رویکرد کیفی، به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای اسنادی به این مسأله پرداخته است. برای این منظور، مبانی فکری سنت گرایی مانند امر قدسی و هنر قدسی، و نیز سبک استعلایی در سینما به عنوان سبکی نزدیک به هنر قدسی تبیین شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، همانگونه که سنت گرایان هنر قدسی را در شکل و سبکی خاص جستجو می کنند که دارای کیفیات و خصوصیات معنوی متناظر با جهان الوهی است، می توان همین ویژگی را در سبک استعلایی سینمایی به نحوی که در بازنمایی امر قدسی کارکرد داشته باشد، ردیابی کرد. سبک استعلایی در سینما، کارکردی شبیه هنر قدسی دارد که با استفاده از عناصری که در هنر بدوی وجود دارد، امر مقدس را بازنمایی کند. اینگونه، به واسطه استخدام سبک استعلایی یا ویژگی های عمده آن، می توان به بازنمایی امر قدسی در سینما، بر پایه مفاهیم مورد توجه سنت گرایان، امیدوار بود.در پژوهش حاضر شش فیلم مهاجر، خیلی دور خیلی نزدیک، آواز گنجشک ها، قدمگاه، یک تکه نان و به رنگ خدا بررسی شده است و نتایج آن دال بر کارکرد سبک استعلایی در بازنمایی امر قدسی است.
تبیین اصالت فرهنگی در شکل گیری معماری معاصر از منظر ادارکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
195 - 217
حوزههای تخصصی:
اساس و پایه اصالت، فرهنگ است؛ فرهنگ یک جلوه روشنی از حیات اجتماعی است که در ارتباط انسان ها نهفته و انسان نیز رابطه مستقیم با معماری دارد، به صورتی که معماری در هر دوره بیان فرهنگ غالب بر جامعه است. بدین ترتیب این پژوهش درصدد پاسخگویی به پرسش زیر می باشد: اصالت فرهنگی در معماری چگونه و بر مبنای چه مولفه هایی قابل تبیین و بررسی است؟ این پژوهش با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش استدلال منطقی و منطق پس کاوی، پس از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جهت واکاوی فرهنگ از رویکرد رئالیسم اسلامی و ذیل آن ادراکات علامه طباطبایی مورد بحث قرار گرفت. در ادامه، مصاحبه با 11 نفر از اساتید برجسته ایران صورت گرفت. مفاهیم استخراجی از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و مضامین متون مکتوب مصاحبه ها دسته بندی و مقوله بندی شدند و در نهایت مدل اصالت فرهنگی در معماری از منظر اندیشه اسلامی بر پایه ادراکات علامه طباطبایی انتزاع گردید. اصالت فرهنگی، از وجود ثابت و ظاهری متغییر تبعیت می کند که این موضوع در معماری بحث ثابت و جاری زندگی و نیز متغیر که ساختارهای کالبدی و فضایی را ایجاد خواهد کرد. مدل نهایی در ذیل بحث رئالیسم انتقادی حاوی سه سطحِ 1.واقعی (فرهنگ و ارزش ها در معماری) شامل اصالت ارجاعی، سنت های زنده، تاثیرگذار، خالق، نفوذپذیری، 2. سطح رویدادی (کنش معماری) شامل اصالت تاریخی و مکان، ساخت و طراحی، کیفی، بستر و زمینه و 3.سطح تجربی (حس و درک و تجربه معماری) شامل ادراکی و زیباشناسی و هنر قابل درک و دسته بندی است.
شناسایی شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۵)
179 - 211
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد یکی از کارکردهای مهم مدیریت منابع انسانی در سازمان های رسانه ای است. امروزه طراحی و به کارگیری سیستم مناسب ارزیابی عملکرد در سازمان ها بسیار ضروری است؛ چراکه یکی از ابزارهای مهم برنامه ریزی و مدیریت صحیح منابع، امکانات و منابع انسانی سازمان هاست و در شناسایی شایستگی ها، نقاط قوت و ضعف مدیران نیز نقش ویژه ای دارد. شناخت و ارزیابی دقیق عملکرد مدیران شبکه های تلویزیونی در ایران به عنوان راهبران و هدایتگران ساختارهایی که متولی فرهنگ در جامعه هستند، بر مبنای شاخص هایی معتبر، مهم و حیاتی است. این پژوهش با هدف شناسایی شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است که در این راستا جمع آوری داده ها به شیوه انجام مصاحبه با 17 نفر از کارشناسان و متخصصان صورت پذیرفت و پس از کدگذاری مصاحبه ها، تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و ترسیم شبکه مضامین انجام شد. نتایج اجرای فرایند تحلیل مضمون، به شناسایی 136 شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد مدیران شبکه های سیمای جمهوری اسلامی ایران منجر شد که این شاخص ها در 24 مضمون سازمان دهنده دسته بندی شدند و سپس مضامین سازمان دهنده نیز در 6 مضمون فراگیر (بعد شایستگی های فردی عمومی مدیر شبکه، بعد شایستگی های فردی تخصصی مدیر شبکه، بعد مدیریت عملیات در شبکه، بعد ورود کارآمد به فضای مجازی و مدیریت صحیح آن و بعد خروجی محور پیامدی) دسته بندی شده اند.
پیش بینی افسردگی براساس میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نقش میانجی تصویر بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
140 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول گرین 106 نفر تعیین شد (234=n). برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد اعتیاد اینترنتی یانگ (1998)، تست افسردگی بک (1967)، پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (1997) استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در پژوهش نشان داد که افسردگی پاسخ دهندگان خفیف می باشد. همچنین میانگین و انحراف استاندارد استفاده از شبکه های اجتماعی نشان دهنده عدم وابستگی روانی به اینترنت است و در نهایت میانگین و انحراف استاندارد تصویر بدن در پژوهش از تصویر بدنی قوی در پاسخ دهندگان خبر می دهد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی به طور متوسط با متغیر افسردگی همبستگی دارد و تغییرات این متغیر را به طور معناداری پیش بینی می کند (0.001>P ). همچنین نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی و افسردگی تایید شد. با توجه به تاثیر معنادار استفاده از شبکه های اجتماعی بر افزایش افسردگی از طریق نقش میانجی تصویر بدن، اتخاذ راهکارهایی جهت آموزش و فرهنگ سازی در زمینه استفاده از این شبکه ها و افزایش ادراک افراد از تصویر بدنی شان از طریق برنامه های آموزشی و کارگاه های روانشناختی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
نقش و ویژگی های اینفلوئنسرهای توییتر در تصویر یک سازمان (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور اینترنت و در پی آن ظهور شبکه های اجتماعی جهان را وارد عصر جدیدی کرد که معادلات و ساختار زندگی بشر را به کلی دگرگون کرد. از یک سو تعاملات اجتماعی بشر متحول گردید و ارتباطات بشر روزافرزون و انعطاف پذیر گردید. کاربران پرنفوذ به عنوان یکی از عناصر مهم در شبکه های اجتماعی از یک سوی و از سوی دیگر تصویری که از داده های منتشر شده این کاربران از یک سازمان شکل می گیرد در تصویر سازی کل آن سازمان در شبکه های اجتماعی و افکار عمومی نقش بسزایی دارد. از همین روی هدف این پژوهش بررسی ویژگی ها و نقش اینفلوئنسرهای توییتر فارسی به ویژه نقش این کاربران در تصویر یک سازمان مانند دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش با استفاده از تکنیک داده کاوی به تحلیل داده های خام شبکه اجتماعی توییتر پرداخته است. در واقع داده های خام از شبکه اجتماعی توییتر استخراج شد و پس از پالایش داده های خام به داده های ساختاریافته تبدیل و بر روی داده ها تحلیل صورت گرفت. نتایج این پژوهش مبتنی بر سه مولفه کارکرد، رویکرد سیاسی و دنبال کننده اینفلوئنسرها است. از سوی دیگر همین کاربران محتوایی که در مورد دانشگاه آزاد منتشر کرده اند نشان می دهد تصویر سازی سیاسی و فساد از دانشگاه سهم اصلی را دارد و سهم مسائل و مشکلات دانشجویی مانند شهریه یا مباحث علمی و پژوهشی ناچیز است.
بررسی تطبیقی عوامل مؤثر بر مدیریت «توجه» مخاطب در هنرهای تصویری و در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت عوامل مؤثر در مدیریت و کنترل توجه مخاطب در لحظه مواجهه با یک تصویر، همچنین دستیابی به فصل مشترک تصویر ذهنی در ادبیات و تصویرسازی گرافیکی است. در هنرهای تصویری و نیز ادبیات و مقوله شعر، با تصویر سازی روبه رو هستیم. گاهی این تصویر آن قدر مهم جلوه می کند که گروهی معتقدند بدون تصویرگری، هیچ هنری- به ویژه هیچ شعری- وجود ندارد. هر نشانه تصویری باید برای بیننده تصویر، معنا یابد. آنچه باعث می شود بیننده از بین نشانه های متعدد در یک تصویر، بر روی یک یا چند نشانه، بیشتر متمرکز شود، مدیریت هنرمند در کنترل این عوامل است که در تصویرسازی برای دریافت مخاطب اهمیت دارد. این پژوهش، مطالعه ای تطبیقی است که با روش کیفی تحلیل تصویر، عوامل مؤثر بر جلب توجه مخاطب در دو مقوله تصویر و شعر را مورد بررسی قرار داده است. نمونه گیری، به روش هدفمند و براساس اهداف تحقیق بوده است. در این راستا، 15 مورد از قوانین مؤثر در جلب توجه مخاطب استخراج و در برخی تصاویر و اشعار مورد بررسی قرار گرفتند. براساس یافته های پژوهش، تجسم، توجه و ماندگاری تصویر ذهنی، باعث انتقال بهتر و تأثیرگذارتر پیام در ذهن مخاطب می شود و ماندگارترین تصاویر، آنهایی هستند که دارای نقاط توجه جدی بوده اند و پیام هایی واضح داشته اند. این تأثیر پیام و ماندگاری تصویر در مقوله طراحی و ایجاد رفتار مشخص از سوی مخاطب جایگاه ویژه ای دارد. نتیجه ای که در نهایت حاصل می شود، ارتباط صمیمی تر بین ادبیات و گرافیک است.
آینده پژوهی در رسانه های مراکز استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۴)
103 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی آینده های ممکن برای رسانه های استانی در افق زمانی ده ساله است. پژوهش حاضر از نوع تحقیق های کیفی است که از روش دلفی با استفاده از تحلیل تِم برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه باز و مصاحبه استفاده شده است و از آینده پژوهی و روش شوارتز در سناریونویسی برای ترسیم آینده استفاده شد. جامعه آماری شامل کارشناسان حوزه رسانه ملی و استانی و استادان حوزه آینده پژوهی و مدیران سابق و مدیران فعلی صداوسیمای استان ها است که از طریق نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی تعداد 26 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که روندهای پیش روی صداوسیمای مراکز استان ها عبارت اند از: رقابت رسانه ای، رشد رسانه های اجتماعی، مدل های نوین کسب وکار، اهمیت مخاطب در رسانه، ارتقاء کیفیت برنامه ها و محلی عمل کردن رسانه ها؛ طبق امتیازات ماتریس اهمیت و عدم قطعیت، دو پیشران اصلی تمرکز در مقابل عدم تمرکز تصمیم گیری و استقلال یا مشارکت رسانه ها برای شناسایی سناریوها و ترسیم آینده انتخاب شد و طبق امتیاز خبرگان، اولویت سناریوها و آینده متناظر آن مشخص شد: محلی عمل کردن رسانه ها (توجه به فرهنگ و پوشش محلی)، مخاطب محورشدن رسانه ها، حرکت به سوی رسانه های اجتماعی (فعالیت حداکثری در فضای مجازی)، همگرایی رسانه ها، تأکید بر برنامه سازی و ارتقای کیفی ت برنامه ها، تأکید بر ادامه روند فعلی مراکز و حضور رسانه ها در فضای مجازی، مرجعیت رسانه های استانی و بقای آن ها. همچنین آینده های محتمل به ترتیب اهمیت شامل مخاطب گرایی رسانه ها، مشارکت و همکاری رسانه ای، توسعه فعالیت و حفظ اقتدار است.
تأثیرات منفی رسانه های اجتماعی بر هویت اجتماعی نوجوانان (مورد مطالعه نوجوانان 14-18 ساله شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
145 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضر، درک سطوح هویت اجتماعی نوجوانان و تجزیه و تحلیل تأثیرات منفی رسانه های اجتماعی بر هویت اجتماعی آنها از منظر مددکار اجتماعی بود. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. نمونه مطالعه شامل 384 نوجوان (پسر و دختر) در مرحله ثانویه منوط به گروه سنی (14-18 سال) در شهرستان اهواز بود. پرسشنامه پژوهش بر اساس چهار سطح اصلی نظریه هویت اجتماعی جیمز مارسیا طراحی گردید. نتایج نشان داد که انواع مختلفی از تأثیرات منفی رسانه های اجتماعی بر هویت اجتماعی نوجوانان به ترتیب 1 الی4 بر ابعاد: "بسته بودن - پراکندگی – تعویق - دستآوردی" وجود دارد. همچنین این اثرات منفی بر متغیرهایی نظیر: سن، جنسیت، سطح استفاده و مدت استفاده پاسخگویان از شبکه های اجتماعی معنادار ولی هیچ گونه ارتباطی بین نوع شبکه اجتماعی مورد استفاده با اثر منفی بر هویت اجتماعی کاربران، مشاهده نشد. بنابراین، لازم است اقدامات جدی از سوی خانواده، مدرسه برای مراقبت از نوجوانان جهت تأثیرات منفی رسانه های اجتماعی بر هویت اجتماعی نوجوانان بعمل آید.
زمینه ها و شرایط شکل گیری پدیده کودکان کاردر فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش و فراگیر شدن شبکه های اجتماعی همانند اینستاگرام ؛نسل جدیدی ازکودکان کار بوجود آمده است که به اصطلاح به آنها "کارگران اینستاگرامی" گفته می شود؛ کودکان کارگر شیک پوشی که در انبوه صفحات فضای مجازی مانند اینستاگرام مشغول کار و تجارت مجازی اند. ازاین رو، هدف اصلی این تحقیق این بوده که زمینه های اجتماعی شکل گیری و پیدایش این پدیده را درجامعه در سال 1402 مورد تحلیل جامعه شناختی قرار دهد. از روش تحقیق کیفی گراندد تئوری در این پژوهش استفاده و جامعه مورد مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که در حقیقت والدین کودکانی اند که بعنوان کارفرماهای آنها، فعالیت های کاری-تبلیغی شان را در شبکه مجازی اینستاگرام مدیریت می نمایند که تعداد 20 والد از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به سوالات محقق پاسخ دادند. نوع فعالیت و کارهای انجام شده توسط کودکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سه دسته طبقه بندی می شود: الف) کارهای تبلیغاتی، ب) کارهای نمایشی و ج) کارهای خدماتی. از داده های حاصل این پژوهش پس ازمراحل سه گانه کدگذاری باز،محوری وانتخابی درمجموع 235 مفهوم، 20 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی استخراج شد. مقولات اصلی عبارتند از: "بازسازی هویت والد، مطلوبیت نهایی والد محور، کودکان زود بازده و شرایط ناپایدار" که درنهایت با تلفیق مدل های بدست آمده، مقوله هسته "کودک برده مجازی" معرفی گردید. والد-کارفرماهایی که درشبکه های اجتماعی زیست-تجارت مجازی می کنند، کودکان خود را به یک شی تزیینی-نمایشی و ابزاری درآمدزا بدل می سازند.کودک برده نمایشی که با دیده شدن و جلب توجه مستمرش، در معرض خرید و فروش مجازی کاربران، فالوورها و خریداران قرار می گیرد. همچنین در تیپولوژی حاصل از نتایج این تحقیق سه نوع تیپ یا گونه کودک مورد تحلیل قرار گرفت: کودکان زودبازده یا قُلکی،کودکان ویترینی یا تزئینی و کودکان هاله ای که هرکدام از این کودکان بنا بر ماهیت فعالیت و کار انجام شده در شبکه مجازی اینستاگرام قابل شناسایی هستند
جایگاه هوش مصنوعی در قانونگذاری اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
22 - 44
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی یکی از شناخته شده ترین تکنولوژی هایی است که اخیرا به علت مزایای آن در اختیار عموم قرار گرفته است. با وجود مزایای آن، چالش هایی در عرصه حمایت از داده های شخصی، سوء استفاده از آسیب پذیری های افراد،کپی رایت و سایر موارد پدید آورده است که قانونگذاران داخلی و منطقه ای را وادار به وضع مقررات در این عرصه ساخته است. در سطح منظقه ای، اتحادیه اروپا به عنوان مرجعی قانونگذار، به دنبال رفع چالش های عرصه تکنولوژی از جمله چالش های هوش مصنوعی برآمده است و قانون پییش نویس جامعی در این عرصه تهیه کرده است تا مدیریت هوش مصنوعی به راحتی صورت بگیرد و کاربران با اعتماد در این عرصه فعالیت کنند.در مقاله حاضر، مساله قانونگذاری اتحادیه اروپا در مورد هوش مصنوعی با بررسی اسناد قانونی اتحادیه به اختصار مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری اتحادیه اروپا در این عرصه نشان از اهمیت غیرقابل انکار هوش مصنوعی دارد و در این سند تلاش شده تا در حد امکان، چالش ها تحت کنترل واقع شوند.
سازوکارهای پالایش محتوا درپلتفرم های ویدئویی؛ مطالعه موردی یوتیوب
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه نحوه پالایش محتواهای زیان آور در پلتفرم کاربرمحور و ویدئویی یوتیوب است. امروزه موضوع حکمرانی و تنظیم گری محتوایی پلتفرم ها به یک موضوع چالش برانگیز تبدیل شده است. این مسئله به ویژه در پلتفرم هایی که مبتنی بر ویدئو فعالیت می کنند، چالش های بیشتری ایجاد کرده است. پخش زنده محتوای ویدئویی و نیز انواع محتواهای ویدئویی کذب همانند جعل عمیق که در پلتفرم های ویدئو، مبنا به اشتراک گذاشته می شوند، مقابله و جلوگیری از انتشار محتواهای ویدئویی زیان آور، غیرقانونی و غیراخلاقی را دشوارتر کرده است. این تحقیق با استفاده از روش مطالعه موردی و تحلیل محتوای کیفی، خط مشی های یوتیوب، دستورالعمل های انجمن و کردارهای عملی تعدیل محتوا در یوتیوب را بررسی می کند تا مشخص شود این پلتفرم چگونه محتوای تولیدشده توسط کاربر را پالایش می کند. نتایج این مقاله در کل، بیانگر پیچیدگی نظارت برمحتوای ویدئویی، کاربرد روزافزون هوش مصنوعی برای تعدیل محتوای ویدئویی و مخاطرات ناشی از آن است. برخلاف تصور عموم و برخی سیاست گذاران در ایران، پلتفرم های جهانی سازوکارهای پیچیده و دائماً به روزشونده ای را برای حفاظت از اجتماع کاربران خود ایجاد کرده اند تا فضای امنی را برای تعامل کاربران و تداوم سودآوری و حفظ وجه خود به وجود آورند. همچنین با توجه به اینکه پلتفرم های بومی در ایران در حال توسعه هستند، سازوکار تعدیل محتوا در پلتفرم یوتیوب جهانی یوتیوب می تواند الگویی برای پلتفرم های ایرانی باشد.
وضعیت استثنائی ویروس کرونا و تسلط پزشکی بر حافظه عامیانه (مطالعه موردی شبکه اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
188 - 143
حوزههای تخصصی:
دنیاگیری کرونا با ایجاد «وضعیت استثنایی» باعث تسریع «تسلط پزشکی» بر افکار عمومی شد. پانصد فیلم، عکس و متن که توسط کاربران عادی «شبکه اینستاگرام» در روزهای همه گیری بیماری بازنشر شده ، بررسی شده است. با نشانه شناسی این محتواها، رمزگان های «خط مقدم، خطوط پشتیبانی و خائنان مبارزه با کرونا» به دست آمده است. این رمزگان ها توأمان دارای دال و مدلول های فرادست و فرودست است. دال های مدافعان سلامت، شهید سلامت، آمادگی رزمندگان و فداکاری کادر درمانی یک روایت «حماسی، قدسی و فرادست» از کادر درمانی به ویژه کادر درمانی زن ارائه می دهد. دال های «جبهه خانگی»، «مبارزات مردمی، سازمانی و نهادی» روایتی «امیدوارانه، همدلانه، یاریگرانه و فرادست» از مبارزه با بیماری ارائه می دهد؛ اما در مقابل دال های عدم پشتیبانی از کادر درمانی و فشار روی کادر درمانی روایت «فجیع، غم انگیز و فرودست» از روزهای همه گیری ارائه می کند. در این همه گیری، پزشکی بر زندگی روزمره توسط دستورالعمل های بهداشتی (همچون تعیین گروه آسیب پذیر و قرنطینه خانگی) و بر حافظه شهروندان توسط «قدسی سازی» کادر درمانی تسلط یافت. «مردم بی توجه» و «مسافران نوروزی» دشمن و «شر» پنداشته شده ا ند. حافظه عامیانه «مردم» را بیش از «حکومت» و «نظام بهداشت و درمان» در همه گیری بیماری مسئول می دانند. این فرافکنی را می توان برآمده از زیست قدرت و سیاست حافظه ای دانست که ریشه های قدرتِ دانش قدرت پزشکی در ایران را پنهان کرده است.
واکاوی مؤلفه های اثربخش تئاتر تلویزیونی در رسانه های دوران پساتلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تئاتر همواره بر مبنای ارتباط زنده و رو در رو با مخاطب اجرا می شده است تا اینکه با ورود به تلویزیون و ایجاد قالبی به نام تله تئاتر، مسیر تولیدات این رشته در پیوند با قواعد تلویزیونی تغییر کرد. رشد تکنولوژی و تعدد قالب های دراماتیک در اواخر قرن بیستم از اهمیت این گونه برنامه سازی تلویزیونی در دنیا کاست، اما ورود به دوره پساتلویزیون، افزایش هم گرایی رسانه ها، تغییرات پخش شبکه ها و از همه مهم تر، تعطیلی سالن های تئاتر در دوران همه گیری کرونا، باعث احیای تئاتر تلویزیونی با قواعد جدید و استقبال مخاطبان شد. پرسش پژوهش این است که تئاترهای تولیدشده در بستر تلویزیون های اینترنتی و رسانه های نوین، چگونه و با کدام مؤلفه های جدید تئاتر، به مخاطبان عرضه شده اند؟ این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی تله تئاترهای منتخب شبکه های صداوسیما، انگلستان، لهستان و آمریکا (2019-2023) می پردازد و درصدد دست یافتن به مؤلفه های اثربخش تله تئاتر در رسانه های شکل گرفته در دوره پساتلویزیون است. براساس یافته ها، سه رویکرد اصلی تله تئاتر در این دوران، وابسته به ویژگی های ذاتی و جدید رسانه ها و مخاطبان متفاوت آنها شکل گرفته است: 1- تله تئاتر های بازسازی شده در استودیو با ابزار های بصری و دیجیتالی، 2- تئاتر های تولیدشده برای سینما؛ و 3- ضبط تئاتر های صحنه ای به طور زنده و غیرزنده. در این پژوهش و در ادامه شناسایی این رویکرد ها، مهم ترین مؤلفه های اثربخش تله تئاتر دوران پساتلویزیون در دو حوزه محتوایی و فرمی تبیین شده اند. روایت بصری نمایش نامه، توجه به دوربین، وقفه و اشتراک مجازی، دانش فنی تلویزیونی، تصویربرداری از فاصله نزدیک، جلوه های بصری و بازیگری تئاتری/ تلویزیونی از جمله ویژگی های تله تئاتر در این دوران هستند.
مطالعه شیوه های به کارگیری ظرفیت بازی وارسازی در تولید برنامه های آموزشی برای کودکان در رسانه های شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی وارسازی ابزاری قدرتمند برای یادگیری، توسعه مهارت ها، افزایش درگیری کاربران، تغییر در رفتار و فرهنگ سازی محسوب می شود. بازی وارسازی، یک مفهوم گسترده است که به طور مداوم در حال تحول است تا خواسته های روزافزون انسان مدرن را برآورده سازد.اما به لحاظ کاربردی می تواند به شکلهای محتلف مورد استفاده قرار گیرد با توجه به نقش مهم رسانه ها در آموزش و یادگیری، مساله اصلی این تحقیق آن است که بازی وار سازی در رسانه ها چگونه می تواند مورد استفاده قرار گیرد . هدف این پژوهش شناسایی ظرفیت بازی وارسازی در تولید برنامه های آموزشی در رسانه های شنیداری برای کودکان است. این پژوهش با روش کیفی و با تحلیل مضامین مصاحبه های 9 نفر از متخصصان حوزه روانشناسی کودک، بازی وارسازی دیجیتال و تهیه کنندگان رادیو (به عنوان فراگیرترین رسانه شنیداری) بوده است . نتایج حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته با این متخصصان در قالب چهار مضمون اصلیِ «رادیو و کودک»، «بازی وارسازی و آموزش کودکان»، «بازی وارسازی در رسانه» و «بازی وارسازی برنامه آموزشی در رادیو» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . درواقع محرک بیرونی و اطلاعات از طریق کانا ل حسی (گوش) به حافظه فعال منتقل می شود و سپس طی فرایندی در حافظه بلندمدت پردازش، کدگذاری و ذخیره می گردد.
سلبریزیته شدن و زندگی روزمره کاربران شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی کاربران شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
364 - 327
حوزههای تخصصی:
صنعت فرهنگ جهانی جریانی در جهت تولید فرهنگ استاندارد و قالبی، از طریق ابزارهای مدرنی چون رسانه ها برای کنترل و مهار افکار عمومی است. در میان رسانه های امروزی شبکه های اجتماعی مجازی، به عنوان زیست بوم جدید رسانه ای طیف های گسترده افراد را به عنوان کاربر با خود همراه کرده و باعث شکل گیری طبقات جدید اجتماعی نظیر اینفلوئنسرها، سلبریتی ها و... در این فضا شده است که به بازتولید صنعت فرهنگ می پردازند. سیر رشد این گروه نوظهور در فضای مجازی و سیطره نفوذ آن در دنیای واقعی عامل اصلی پرداختن به این موضوع است. هدف اصلی این مقاله بررسی تاثیرات سلبریتیزه شدن بر ابعاد درونی و بیرونی زندگی روزمره کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان پر مخاطب ترین شبکه اجتماعی کشور با 26 میلیون کاربر داخلی است. این مقاله از نوع کمی و با روش پیمایش است و جامعه آماری آن کلیه کاربران فعال شبکه اجتماعی اینستاگرام در بازه زمانی سال 1399 در شهر تهران است. نمونه آماری، با نرم افزار SPSS Sample Power در سطح خطای 05/0 درصد، 450 نفر برآورد و داده های این مقاله از طریق پرسشنامه تحت وب (OneDrive) جمع آوری شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و Smart PLS استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش رابطه بین سلبریته شدن و بعد بیرونی زندگی روزمره کاربران با 43% R2= درصد و بعد درونی زندگی روزمره کاربران با 49% R2= تایید می کند. نتابج حاکی از آن است که سلبریزیته شدن بیشترین اثر را بر ابعاد درونی زندگی کاربران داشته است.
بررسی تطبیقی سیاست گذاری اقتصاد سینمای ایران و ارائه راهکارهایی برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
87 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تطبیقی خط مشی گذاری اقتصاد سینمای ایران با کشورهای موفق در این زمینه و ارائه راهکار و راهبردهایی برای خط مشی گذاری در ایران است. روش مورد استفاده الگوبرداری (بنچمارکینگ) و از نظر شیوه انجام آن کاربردی، استراتژیک و غیررقابتی است. شرکای بنچمارک چهار کشور آسیایی کره جنوبی، ژاپن، چین و هند هستند که در 10 کشور نخست دارای اقتصاد شکوفا به لحاظ درآمد سینما هستند. پس از بررسی خط مشی های اقتصاد سینما در چهار کشور یادشده، بر اساس ملاک ها و معیارهایی که به تأیید صاحب نظران رسیده است، با خط مشی گذاری در ایران مورد مقایسه قرار می گیرد. در نهایت، راهبردها و راهکارهایی برای کشور ارائه می شود. از نتایج مهم این مقاله، لزوم و ضرورت یک سند بالادستی و خط مشی گذاری و برنامه ریزی کلان برای اقتصاد فرهنگ کشور و به طور ویژه اقتصاد سینما است، چراکه درغیر این صورت خط مشی گذاری های مقطعی و کوتاه مدت به دلیل سلیقه محور بودن و سیاست زدگی به شکوفایی و رونق اقتصاد در حوزه فرهنگ به ویژه سینما منجر نخواهد شد. راهبردهای خط مشی گذاری اقتصاد سینما، در ملاک های افزایش سرانه سالن های سینما، تولید، اکران و نمایش، اشتغال زایی، آموزش و سرانه سینما رفتن در کشور ارائه شده است
تحلیل علم سنجی رسانه های اجتماعی در بازاریابی محتوایی
منبع:
جامعه شناسی ارتباطات سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
92-115
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی به عنوان بستری نوین و مؤثر در بازاریابی دیجیتال، نقشی حیاتی در پیاده سازی استراتژی های محتوایی و ارتقاء تعامل میان برندها و مصرف کنندگان ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختار مفهومی، روندهای زمانی و جغرافیایی تحقیقات علمی در این حوزه، از روش علم سنجی بهره گرفته است. برای این منظور، تعداد ۲۵۰ مقاله علمی منتشر شده بین سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ با استفاده از ترکیب منطقی کلیدواژه های مرتبط از پایگاه داده ساینس دایرکت استخراج و پس از اعمال معیارهای ورود و خروج استاندارد، مورد تحلیل قرار گرفت. داده ها در قالب فرمت های BibTeX و RIS به نرم افزار VOSviewer منتقل شده و تحلیل ها در سه محور هم رخدادی کلیدواژه ها، خوشه بندی مفاهیم و تحلیل زمانی انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داد که پژوهش ها عمدتاً بر محورهایی چون تولید و توزیع محتوا، تعامل و تجربه مصرف کننده، فناوری های دیجیتال و استراتژی های برند تمرکز داشته اند. خوشه بندی مفاهیم، اهمیت راهبردهایی نظیر ارزش آفرینی برند، شخصی سازی محتوا، و اصالت برند را در افزایش سطح تعامل مصرف کننده برجسته ساخت. همچنین روند زمانی مفاهیم، توجه فزاینده به رویکردهای احساسی، مشارکتی و فناوری محور را در سال های اخیر نشان داد. تحلیل جغرافیایی نیز تمرکز تولید علم در کشورهای توسعه یافته و چالش های مشارکت علمی در کشورهای درحال توسعه را آشکار ساخت. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین استراتژی های اثربخش تر بازاریابی محتوایی در فضای دیجیتال کمک کرده و مسیر تحقیقات آینده در حوزه های میان رشته ای بازاریابی، فناوری و رفتار مصرف کننده را روشن تر نماید.
نگاشت نهادی حکمرانی رسانه های صوتی و تصویری برخط در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اهمیت نگاشت نهادی-کارکردی حوزه رسانه ای کشور ایران می توان گفت ازجمله مقدمات سیاست گذاری آن است که تمامی بازیگران و ارکان تشکیل دهنده ی این نظام بر اساس کارکردهای حکمرانی، شناسایی شده و روابط، جایابی و تعاملات میان آن ها موردبررسی و تحلیل قرار گیرد. لذا هدف اصلی این پژوهش نگاشت نهادهای فعال در کارکردهای حکمرانی رسانه های صوت و تصویر در ایران است. حکمرانی نوین خود شامل انواع کارکردهای سیاست گذاری، تسهیلگری، تنظیم گری، ارائه خدمات و بازتوزیع منابع است. این تحقیق با روش نگاشتِ نهادهای موجود در حکمرانی رسانه های صوت و تصویر در ایران را طبق کارکردهای حکمرانی موردبررسی قرارداده و بر اساس مدل تحلیل ذی نفعان بازیگران را تجزیه وتحلیل کرده است. نگاشت نهادهای فعال رسانه ای بر اساس اهداف کارکردهای حکمرانی از طریق مصاحبه با 14نفر خبره و متخصص رسانه از طریق نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری با پرسشنامه در سطوح نهادهای حاکمیتی(فراقوه ای)، سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه و بخش های عمومی غیردولتی و بخش خصوصی، ترسیم گردید. در نتیجه بازیگران اصلی بر اساس مدل تحلیلی نگاشت ذی نفعان تجزیه وتحلیل افقی، عمودی و کل نگر شد و درنهایت توصیه های سیاستی برای عزیمت به سمت مسیر توسعه سیاست گذاری و مدیریت راهبردی عرصه رسانه ای کشور و به طور خاص حوزه رسانه های صوت و تصویر برخط براساس کارکردهای حکمرانی و بخش نهادها ارائه شد.
اقتباس بصری از دیزنی در انیمیشن های معاصر ایرانی (مطالعه موردی: انیمیشن سینمایی «پسر دلفینی»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
119 - 148
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای رایج در انتخاب سبک بصری یک فیلم انیمیشن، وام گیری از سبک بصری آثار موفق معاصر است. در این رویکرد، با جلب توجه مخاطبان نسبت به تصاویر آشنای برگرفته از آثار موفق و بازآفرینی نمونه های مشابه، آثاری خلق می شوند که به مذاق مخاطب خوش می آید و به دنبال آن، از فیلم استقبال می شود. اما امکان اقتباس بصری و وام گیری از هرسنت تصویری، چالش هایی را نیز به همراه دارد. چه بسا برای اجرای بهینه، شرایطی لازم است که به راحتی قابل دست یابی نیستند. در سال های اخیر، برخی سازندگان انیمیشن های ایرانی اقدام به تولید آثاری با رویکرد به این قبیل از اقتباس های بصری کرده اند که نقد و بررسی آنها می تواند برای دیگر انیمیشن سازان مفید واقع شود. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی، با رویکرد کیفی متکی بر روش تطبیقی، شباهت عناصر بصری (کاراکترها و محیط) در انیمیشن «پسر دلفینی» (محصول 1401 ایران) با انیمیشن های شرکت دیزنی بررسی شده است. پس از تشریح زیبایی شناسی دیزنی و تبیین جایگاه انیمیشن «پسر دلفینی» در فرایند این نوع وام گیری بصری، در نهایت به این سؤال پاسخ داده شده که در ساخت انیمیشن هایی به سبک و سیاق «پسر دلفینی»، چه ملزومات و شرایطی ضروری به نظر می رسند؟ براساس یافته ها، برخورداری از سرمایه مالی متناسب، سرمایه انسانی، نیروی کار متخصص و مهم تر از همه، تعلق به بستر و سنت تصویری مبتنی بر واقع گرایی، از اصلی ترین ملزومات تولید این قبیل آثار به شمار می آیند.