فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۰۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه جمعیت و سیاست در ایران معاصر است. این پژوهش ضمن اذعان به رابطه دیالکتیک جمعیت و سیاست، تلاش می کند نقش تغییرات حجمی و ساختاری جمعیت را بر سیاست مطالعه کند. روش اصلی این مطالعه روش اسنادی و کتابخانه ای است. طبق نتایج، جمعیت ایران هم به لحاظ تحولات حجمی و هم به لحاظ تحولات ساختاری توانسته در برهه های زمانی مختلف از مسیرهای نهادی بر تحولات سیاسی تأثیر بگذارد. رشد جمعیت به همراه توسعه ناموزون منطقه ای و بخشی (بین نهادی) قبل از انقلاب توانست نهایتاً به انقلاب اسلامی منجر شود. در زمان جنگ رشد حجم جمعیت در کنار ساختار بسیار جوان حاصل از رشد دهه های گذشته، توانست نیرویی قابل برای مقاومتی هشت ساله عرضه کند. پس از جنگ فشار حاصل از حجم بالای جمعیت بر نهادهای دولتی و غیردولتی، چرخشی کلان در عرصه سیاستگذاری در حوزه جمعیت به همراه داشت که همان کنترل جمعیت بود. سال ها بعد، یعنی زمان کنونی، ساختار همان جمعیت کنترل شده مجدداً به صورت نیروهایی دیگر بر شانه های نهاد سیاست سنگینی می کند و مدیریت آن مستلزم سیاستگذاری های علمی و واقع گرایانه است.
تأثیر سواد سلامت بر رفتارهای سلامت محور در برابر ویروس کرونا در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا موجب توجه تازه ای به رفتارهای سلامت محور شد. سواد سلامت را می توان یکی از مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر رفتارهای سلامت محور دانست. در مطالعه حاضر تلاش شد رابطه بین ابعاد سواد سلامت و رفتارهای سلامت محور در برابر ویروس کرونا مورد بررسی قرار گیرد. برای این هدف تعداد 385 نفر از جمعیت 18 تا 65 سال شهر شیراز با روش نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از پرسشنامه پیمایش شدند. یافته ها نشان داد که بالاترین نمره سواد سلامت پاسخگویان به بُعد فهم و درک اختصاص دارد. یافته ها همچنین نشان داد که رفتارهای سلامت محور در برابر ویروس کرونا در بین حدود 35 درصد از پاسخگویان در سطح بالایی قرار دارد. تحلیل رگرسیونی چند متغیری نشان داد که متغیرهای سن، جنس، وضعیت فعالیت، ابعاد فهم و درک و تصمیم گیری سواد سلامت تأثیر آماری معنی داری بر رفتارهای سلامت محور دارند. با افزایش سن رفتارهای سلامت محور افزایش می یابد. رفتارهای سلامت محور در بین زنان بیشتر از مردان است. با افزایش سواد سلامت افراد در دو بُعد فهم و درک و تصمیم گیری، رفتارهای سلامت محور نیز به طور معنی داری افزایش یافته است. توجه به ارتقاء سواد سلامت افراد جامعه در ابعاد مختلف آن می تواند در کنترل و پیشگیری از شیوع بیماری های واگیردار مؤثر واقع شود.
تحلیل جامعه شناختی رابطه شاخص های اقتصادی-اجتماعی و نرخ زادووَلد در ایران در دوره 1398- 1370(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نرخ زادووَلد در ایران با نوسانات زیادی همراه بوده است. اگرچه، این موضوع، به دلیل اهمیت آن، به طورِگسترده بررسی شده است، اما کمتر از چشم انداز کلان و طولانی مدت به آن پرداخته شده است. براین اساس، پژوهش حاضر تلاش نموده رابطه شاخص های اقتصادی-اجتماعی شامل سرانه تولید ناخالص داخلی، مشارکت زنان در نیروی کار، تورم، بیکاری و میزان باسوادی را با نرخ زادووَلد در دوره 1398-1370 مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از نوع تحلیل ثانویه کمّی است که به روش سری زمانی انجام شده است. جهت بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت متغیرهای تحقیق، از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی(ARDL) در نرم افزار مایکروفیت استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، با بهبود شاخص های مشارکت زنان در نیروی کار، و میزان باسوادی، نرخ زادووَلد کاهش یافته است. بین شاخص های تورم و بیکاری با زادووَلد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سرانه تولید ناخالص داخلی با نرخ زادووَلد رابطه معناداری وجود ندارد. با استناد به یافته های تحقیق، نتیجه گیری می شود که نرخ زادووَلد در ایران، بیشتر، متأثر از شرایط کلان است تا شرایط خُرد.
تحولات سن مناسب ازدواج در ایران و تعیین کننده های آن بین سال های 1383 تا 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سن ازدواج از عوامل مهم پویایی جمعیت است که بر باروری، مرگ و میر و مهاجرت اثر دارد. از این رو مقاله حاضر به مطالعه تحولات الگوی سن مناسب ازدواج دختران و پسران براساس ویژگی های جمعیتی و اقتصادی- اجتماعی پرداخته و از داده های پیمایش ملی تحولات فرهنگی ایرانیان در سال 1383 و پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال 1394 استفاده کرده است. یافته ها نشان از افزایش میانگین سن مناسب ازدواج دختران و پسران تقریبا به اندازه یک سال طی دو مقطع مورد مطالعه دارد، میانگین سن مناسب ازدواج دختران از 3/20 سال در 1383 به 2/21 سال در 1394 و میانگین سن مناسب ازدواج پسران از 8/24 سال در 1383 به 7/25 سال در 1394 رسیده است. سهم متغیرهای اثرگذار طی این سال ها تغییر کرده، اما تحصیلات همواره عاملی کلیدی و موثر در تبیین تحولات سن مناسب ازدواج دو جنس نسبت به دیگر متغیرها بوده است. وضع شغلی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی در سال 1383 اثری نداشته، اما در سال 1394 متغیری اثرگذار بوده اند. بنابراین، با توجه اهمیت تحصیلات و اشتغال در نگرش به ازدواج در سال های اخیر، به منظور ایجاد تحول در تشکیل خانواده و تسهیل ازدواج نیازمند تنظیم سیاست های حمایتی در این دو حوزه هستیم.
ازدواج مجدد سالمندان بیوه: مطالعه کیفی درک و تفسیر سالمندان از ازدواج مجدد در شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله ازدواج مجدد سالمندان است. هدف آن شناخت دیدگاه سالمندان بیوه و ازدواج مجددکرده درباره ازدواج مجدد با رویکردی تفسیرگرایانه است. این مطالعه در شهر سقز در کردستان ایران انجام شده است. رویکرد روشی این مطالعه کیفی و از نوع اتنوگرافی است. با نمونه گیری هدفمند با بیست نفر از زنان و مردان سالمند بیوه/ازدواج مجددکرده مصاحبه های عمیقی انجام گرفته است. متون مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی متعارف تحلیل شده اند. یافته های مطالعه نشان می دهند که نوعی رویکرد دوگانه جنسیتی نسبت به ازدواج مجدد در میان سالمندان زن و مرد وجود دارد. سالمند بیوه باقی ماندن دارای دو شکل خودخواسته و ناچاری است. ازدواج مجدد نیز دارای دو بعد ناچاری و خودخواسته است. آنان در هر دو حالت ناچارند بیوه بمانند یا ازدواج کنند. ازدواج مجدد سالمندان با موانع متعدد اجتماعی و اقتصادی روبرو است، با اینحال یافته ها نشان می دهد که ازدواج مجدد پیشروانه نیز در جامعه اتفاق می افتد. این خواسته سالمندان، در کشاکش با ارزش ها و هنجارهای خانوادگی و اجتماعی، سعی در بازکردن فضایی برای خود در حوزه عمومی دارد. یافته های این پژوهش می تواند در راستای تدوین سیاست گذاری های خرد و کلان اجتماعی برای سالمندان مورد استفاده قرار گیرد.
رسانه، فرهنگ سازی و باروری: شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر باروری با استفاده از رویکرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
7 - 46
حوزههای تخصصی:
کشور ایران از دهه 1380 به عنوان یکی از کشورهای دارای باروری پایین تر از سطح جانشینی شناخته می شود. بر این اساس، برنامه ریزان و سیاستگذاران به دنبال ارائه راهکارهای مناسب و کارآمد با هدف افزایش باروری هستند. هدف مقاله حاضر شناسایی و اولویت دهی به شاخص های تأثیرگذار بر باروری در ایران با استفاده از مدل ارزیابی مبتنی بر فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. بدین منظور، پرسشنامه خبره طراحی و توسط خبرگان علمی تکمیل شد و سپس نتایج استخراج شده از پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده مبیّن این است که بر اساس دیدگاه خبرگان، شاخص رسانه های جمعی بیشترین اثرگذاری و شاخص وضعیت اقتصادی خانوار دارای کمترین اثر در باروری زنان است. از بین شاخص های رسانه، تلویزیون و اینترنت و شبکه های مجازی تأثیر قابل توجهی بر بارروی دارند. از دیدگاه خبرگان در بین زیر شاخص های موثر بر باروری، تقسیم کار برابر بین زن و مرد در خانواده رتبه اول را در بین شاخص های مؤثر بر باروری به خود اختصاص داده است. تجربه کشورهای با باروری پائین بیانگر تاثیر گذاری مثبت برابری جنسیتی بر نگرش و رفتار باروری در خانواده است، و از این رو تاکید بر این مهم در محتوی برنامه های رسانه ای می تواند بطور غیر مستقیم بر نگرش و رفتار زوجین در مورد فرزندآوری موثر باشد. به نظر می رسد از دیدگاه خبرگان علمی در این مطالعه، فرهنگ سازی هدفمند درمورد افزایش باروری از طریق شناخت مخاطبین آگاه و تحصیلکرده و بهره گیری از شواهد علمی و ارائه مطالب اقناعی برای آنان نقش مؤثری در تغییر ایده و رفتار زوجین در مورد باروری داشته باشد. بدیهی است ایجاد بسترهای لازم برای تحقق ایده های جوانان و زوجین در مورد ازدواج و فرزندآوری نیز نقش مهمی ایفا می کند.
شناسایی عناصر تشکیل دهنده الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
31 - 58
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیتِ اجرا توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبره و مطلعان کلیدی در قلمرو موضوعی پژوهش (شورای فرهنگ عمومی) بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش کتابخانه ای (سندکاوی) و روش میدانی (مصاحبه و فن دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری و رویه های ویژه کدگذاری و برای تعیین روایی از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج نشان داد الگوی یکپارچه سازی دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی کشور دارای 6 بُعد، 32 مؤلفه و 136 شاخص است که اجزای الگوی پارادایمی نهایی عبارت اند از: شرایط علّی (اسناد بالادستی، شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی، تصمیمات و رفتارهای مدیریتی و سازمانی و تحولات فنّاورانه)؛ شرایط مداخله گر (عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی، مذهبی و ذهنی ادراکی)؛ بستر و زمینه حاکم (سیاست های کلان فرهنگی، مدیریت کلان فرهنگی، رسانه های جمعی و گردهمایی ها، مراکز فرهنگی، گروه های نخبگان و تاریخ و حوادث گذشته)؛ مقوله محوری (دستورکارهای شورای فرهنگ عمومی)؛ راهبردها (برنامه ریزی کلان فرهنگی، تعاملات بین فردی و بین نهادی و ظرفیت شناسی و الگوسازی فرهنگی) و پیامدها (بهره وری و کارآمدی تصمیمات شورا و بهبود فرهنگ عمومی و کاهش مشکلات و معضلات اجتماعی).
تمایل به فرزندآوری در ایران: تعیین کننده ها و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
59 - 80
حوزههای تخصصی:
در جوامع مدرن امروزی که زوجین تا حد زیادی امکان تصمیم گیری درمورد تعداد فرزندان و زمان به دنیا آوردن آن ها را دارند، ترجیحات و تمایلات باروری مهم ترین تعیین کننده های رفتار باروری به شمار می رود. هدف مطالعه پیش رو بررسی تمایلات فرزندآوری افراد ازدواج کرده همسردار و عوامل مؤثر بر آن و نیز موانع و محدودیت های تمایل به داشتن فرزند در ایران است. بر این اساس، داده های گردآوری شده در پیمایش ملی خانواده ، که سال 1397 در سطح کشوری اجرا شده بود، تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که حدود 30 درصد افراد بدون فرزند و 48 درصد افراد دارای یک فرزند تمایلی به داشتن فرزند/فرزندی دیگر ندارند. یافته ها رابطه منفی بین تحصیلات و تمایلات باروری افراد را نشان داد. از طرفی، تمایلات باروری در بین پیروان اهل تسنن در مقایسه با پیروان اهل تشیع بیشتر بود. مردان نیز تمایلات باروری بیشتری در مقایسه با زنان داشتند. همچنین رضایت از زندگی و روابط زناشویی تأثیر معناداری بر تمایلات فرزندآوری افراد دارد. مهم ترین علل عدم تمایل به فرزندآوری در چهار دسته مشکلات و نگرانی های مرتبط با فرزندان و آینده آن ها، شرایط کاری و هزینه فرصت، روابط بین همسران، و مشکلات سلامتی و جسمانی افراد قرار گرفتند. بر این اساس، سیاست گذاران و برنامه ریزان، برای افزایش مجدد باروری به سطح جایگزینی، نیاز است تا مجموعه ای از سیاست هایی را اجرا کنند که به خانواده ها در پوشش هزینه های مراقبت از کودکان کمک کند و تلفیق زندگی شغلی و خانوادگی زنان را تسهیل کند.
چالش های اجرای سیاست های تشویقی فرزندآوری: مطالعه ای کیفی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال کاهش سریع باروری در ایران، چرخش به سوی سیاست های مشوق فرزندآوری، در دهه 1390 مورد توجه قرار گرفت و در آبان ماه 1400 "قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت" ابلاغ گردید. اکنون، در گام های نخست اجرای این قانون، زمان مناسبی است که مطالعات جمعیتی نحوه ارزیابی مردم و مخاطبین را نسبت به چالش های اجرایی این قانون و نقاط قوت و ضعف آن واکاوی نمایند. پایش سیاست ها و برنامه های جمعیتی می تواند علاوه بر تشخیص چشم انداز موفقیت آن ها، درجهت تجدیدنظر و اصلاح برنامه ها و طراحی اقدامات مداخله ای دقیق تر و اثرگذارتر مفید واقع شود. مقاله حاضر، برمبنای رویکرد نظریه زمینه ای، داده هایی را از یک مطالعه میدانی در شهر اصفهان و مصاحبه عمیق با 30 زن و مرد مشارکت کننده گردآوری نمود. پس از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، پانزده مقوله اصلی از داده ها استخراج و مقوله هسته " نارسایی مشوق ها در ایجاد انگیزه فرزندآوری " در میان افراد غیرمتمایل به فرزندآوری مشخص شد. تحلیل ها نشان می دهد که فرزندآوری به مثابه ی امر خصوصی، مشوق های ناکافی و بی ارزش، ابهام در سیاست گذاری از تصویب تا اجرا، سیاست های موقتی و مقطعی، منجر به بی اعتمادی نهادی و غیرنهادی شده است. این گونه عوامل، همسوسازی خواست افراد با سیاست ها را دشوار و پیچیده نموده است. موفقیت سیاست های حامی فرزندآوری در گرو اعتماد متقابل مردم و دولت است.
تأخیر ازدواج در ایران: تحلیل تفاوت های شهرستانی در الگوهای تجرد مردان و زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر، دوران تجرد جوانان ایرانی طولانی تر شده است. روند متفاوت تأخیر ازدواج در مناطق مختلف ایران، موجب پراکندگی منطقه ای قابل ملاحظه از نظر زمان بندی ازدواج در بین استان ها و شهرستان های کشور شده است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه وضعیت و تعیین کننده های تجرد جوانان در سطح شهرستان های ایران بوده و واحد تحلیل، 429 شهرستان در سرشماری سال 1395 است. برای این منظور، وضعیت تجرد مردان و زنان، با تمرکز بر سنین 39-25 سال، در سطح شهرستان ها مطالعه و سپس ارتباط آن با برخی از ویژگی های اقتصادی- اجتماعی شهرستان ها بررسی گردید. بر پایه یافته ها، شهرستان هایی در غرب و جنوب غرب کشور بالاترین نسبت های تجرد و در مقابل، شهرستان هایی در مرکز و شمال شرق کشور پایین ترین نسبت های تجرد را برای هر دو جنس دارند. نسبت های تجرد، ارتباط معکوسی با نسبت های باسوادی و فعالیت و ارتباط مستقیمی با نسبت بیکاری دارند. متغیرهای مستقل مذکور، به ترتیب، 51 درصد و 27 درصد از تفاوت های شهرستانی در وضعیت تجرد مردان و زنان را در دامنه سنین 39-30 ساله تبیین می کنند. سیاست های توسعه متوازن ملی درجهت کاهش نابرابری شهرستان ها می تواند ضمن تسهیل ازدواج جوانان، تفاوت های منطقه ای و پراکندگی شهرستانی موجود در وضعیت تجرد جوانان را کاهش دهد.
مطالعه سبک زندگی سلامت محور زنان جوان شهر شیراز و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
319 - 344
حوزههای تخصصی:
بسیاری از صاحبنظران بهداشت و جامعه شناسی باورند که بخش قابل توجهی از سلامت تحت تأثیر عوامل اجتماعی-فرهنگی است. این رویکرد، به ویژه در دهه اخیر، قدرتمندتر شده و محققان حوزه جامعه شناسی را به تمرکز بر روی مطالعات بین رشته ای سلامت سوق داده است. باتوجه به اهمیت سلامت و رفتارهای مرتبط با آن، پژوهش حاضر جنبه های جامعه شناختی آن را در رفتارهایی مانند تغذیه سالم، فعالیت های ورزشی، مدیریت استرس، پرهیز از مصرف خودسرانه داروها، اجتناب از مصرف مواد مخدر و دخانیات مورد بررسی قرار داد. پژوهش از نوع کمّی بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان گروه سنی 18 تا 29 سال و حجم نمونه 400 نفر می باشد. یافته ها در بخش توصیفی نشان می دهد که بیشترین فراوانی رفتارهای مبتنی بر سلامت به سطوح پایین و متوسط این رفتارها مربوط است. همچنین یافته های استنباطی حاکی از تأیید تمامی فرضیه ها است. طبق یافته ها می توان نتیجه گرفت که رفتارهای افراد که می تواند تأثیرات مثبت یا منفی بر سلامت آنها داشته باشد، با عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط است. بنابراین، ضروری است به سلامت فراتر از بُعد فیزیولوژیکی آن نگاه شود و به ویژه سیاست گذاران در این زمینه توجه بیشتری داشته باشند.
مطالعه نقش سن و علل مرگ در تفاوت های استانی امید زندگی در بدو تولد در ایران، 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناخت ظرفیت های موجود در بهبود امید زندگی در بدو تولد است. در همین راستا، نقش گروه های سنی و علل اصلی مرگ در تفاوت های امید زندگی دربدو تولد در سطح استان های کشور در سال 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. برای محاسبه شاخص امید زندگی دربدو تولد از داده های سازمان ثبت احوال کشور استفاده شده است. همچنین اطلاعات علل مرگ بر حسب سن و جنس از سامانه ثبتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شده است. پس از تصحیح کم ثبتی داده های مرگ، نقش گروه های سنی و علل مرگ در تفاوت های استانی امید زندگی با کاربرد روش تجزیه آریاگا محاسبه شد. یافته ها نشان داد که استان سیستان و بلوچستان پایین ترین و استان های اصفهان و البرز بالاترین امید زندگی دربدو تولد در کشور را دارند که تفاوت حدود 8 سال در امید زندگی را نشان می دهد. همچنین تقریبا همه سنین نقش مثبت در فزونی امید زندگی استان های با امید زندگی بالاتر از سطح کشور داشتند. بیماری های قلبی و عروقی و حوادث غیرعمدی مهم ترین علل تفاوت امید زندگی در سطح استان های کشور بودند. براساس یافته ها، به نظر می رسد تفاوت های موجود در طول عمر در سطح استان های کشور ناشی از نابرابری در توسعه است.
مقایسه سبک زندگی سلامت محور دو گروه از سالمندان ایرانی و افغانستانی (مورد مطالعه: سالمندان شهر قرچک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
345 - 373
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی، سلامت تبدیل موضوعی مهم و محوری در مطالعات اجتماعی و جمعیتی شده است. هدف این مقاله شناخت تفاوت های بومی–مهاجر الگوی سبک زندگی سلامت محور سالمندان شهر قرچک در سال 1398 است. روش تحقیق پیمایشی بوده و داده ها به کمک پرسشنامه محقق ساخته از 383 نفر از سالمندان60 ساله و بالاتر بومی و مهاجر شهر قرچک گردآوری شده است. نتایج نشان داد 16.7 درصد از بومیان و 4/18 درصد از مهاجران سبک زندگی سلامت محور پایینی دارند. اکثر بومیان (69.5 درصد) و مهاجران (66.5 درصد) سالمند سبک زندگی سلامت محور در حد متوسط دارند. طبق نتایج تحلیل دومتغیره، سالمندان مرد، سالمندان دارای تحصیلات بالا، سالمندان شاغل، و همچنین سالمندان دارای همسر از سبک زندگی سلامت محور مطلوب تری برخوردارند. بین نحوه گذران اوقات فراغت، مصرف دخانیات و تغذیه در بین سالمندان ایرانی و افغانستانی از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد که متغیر تابعیت با کنترل سایر متغیرهای جمعیتی و زمینه ای تأثیر معنی داری بر سبک زندگی سلامت محور سالمندان ندارد؛ اما متغیرهای سال های تحصیل، جنس و تعداد فرزندان سالمندان دارای اثر مثبت بر سبک زندگی سلامت محور هستند. طبق نتایج، سبک زندگی سلامت محور سالمندان، فارغ از تابعیت معطوف به همبسته های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است.
تحصیلات، توسعه و مهاجرت های داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های نظری و شواهد تجربی بیانگر رابطه پیچیده، چندوجهی و متقابل تحصیلات و مهاجرت است. در ایران، مهاجرت داخلی نقش زیادی در پویایی و جابه جایی افراد تحصیل کرده و سرمایه انسانی دارد، و در مقابل، تحصیلات نیز نقش مهمی در تصمیم گیری و اقدام به مهاجرت افراد دارد. هدف این مقاله بررسی تأثیر تحصیلات بر مهاجرت های بین شهرستانی در بسترهای مختلف توسعه ای با استفاده از داده های سطح خرد (فردی) و سطح کلان سرشماری 1395 می باشد. نتایج نشان داد موازنه مهاجرت بین شهرستانی در دوره 95-1390 در سه چهارم شهرستان های کشور منفی بوده است. همچنین، نتایج بیانگر رابطه مثبت تحصیلات دانشگاهی با میزان خالص مهاجرت بین شهرستانی است. البته، رابطه تحصیلات دانشگاهی با میزان خالص مهاجرتی، در بسترهای مختلف توسعه ای متفاوت بدست آمد؛ در شهرستان های کمتر توسعه یافته، نسبت بالای جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی منجر به موازنه مهاجرتی منفی بیشتر شده است. در مقابل، در شهرستان های توسعه یافته، نسبت بالای جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی با موازنه مثبت مهاجرتی بیشتر همراه است. علاوه بر این، نتایج تحلیل داده های فردی نشان داد که شدّت مهاجرت با افزایش سطح تحصیلات بطور معناداری افزایش می یابد. به طوری که، شاخص شدّت مهاجرتی برای افراد با تحصیلات دکتری حدود ده برابر افراد بی سواد بوده است. از اینرو، در موازنه مهاجرتی، شهرستان های توسعه یافته سرمایه انسانی بیشتری بدست آورده و در مقابل شهرستان های توسعه نیافته، جمعیت تحصیل کرده دانشگاهی و سرمایه انسانی شان را از دست می دهند. تداوم چنین وضعیتی منجر به تشدید نابرابری های اجتماعی منطقه ای در کشور می شود.
برآورد و تحلیل نخستین سود جمعیتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز کاهش باروری و در نتیجه کاهش نرخ رشد جمعیت ایران حداقل سه دهه گذشته است و در مورد اثر این تغییرات، خصوصاً تغییرات ساختار سنی بر اقتصاد ایران همچنان ناشناخته هایی وجود دارد. هدف از این پژوهش، سنجش و تحلیل اثر خالص و مستقیم این تغییرات بر رشد اقتصادی ایران، یعنی سود جمعیتی اول است. برای این کار، از روش متعارف در "حساب های ملی انتقالات" و نمایه سنی مصرف و درآمد از برآوردهای "حساب های ملی انتقالات ایران" استفاده شده است. برآوردهای سود جمعیتی اول، سه مرحله متمایز ولی مرتبط را آشکار می کند. سود جمعیتی اول در دو مرحله اول و سوم، به ترتیب به دلیل افزایش جمعیت کودکان و سالمندان، منفی است و تنها در مرحله میانی (مرحله گذار) مثبت می شود. براساس نتایج این مطالعه، سهم سال های سالمندی از کسری چرخه عمر ایرانیان تا میانه قرن پانزدهم ه.ش. از حدود 10 درصد به بیش از 50 درصد خواهد رسید. اثرات مطلوب تغییر در ساختار سنی جمعیت ایران به شکل سود جمعیتی اول تا دهه اول قرن پانزدهم ه.ش. خاتمه خواهد یافت؛ هرچند تغییرات جمعیتی پنجره های دیگری از سود جمعیتی (رشد بهره وری) را خواهد گشود که بهره برداری از آن نیازمند برنامه ریزی و سیاست گذاری اجتماعی- اقتصادی است.
سرمایه فرهنگی و باروری: مطالعه ای در میان زنان ازدواج کرده 49-15 ساله شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر کاهش میزان های باروری به زیر سطح جانشینی در کشور امری فراگیر بوده است، اما تجربه استان گیلان در این زمینه چشمگیر است. براساس آخرین برآوردها، در سال 1399 میزان باروری کل این استان برابر با 1 فرزند بود. پژوهش حاضر در پی بررسی دلایل ذهنی نرخ پایین باروری است. رویکرد نظری مطالعه، رویکرد سرمایه ای پیر بوردیو و مفهوم «سرمایه فرهنگی» و مؤلفه های تشکیل دهنده آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادین) است. روش پژوهش پیمایش، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه، جامعه آماری زنان متأهل 49-15 ساله شهر رشت، روش نمونه گیری خوشه ای اتفاقی و حجم نمونه 391 نفر است. یافته ها نشان می دهند بی فرزندی و کم فرزندی حالت شایع در رفتار باروری است و اکثریت پاسخ گویان (حدود 67 درصد) تصمیمی به باروری مجدد ندارند. طبق یافته ها، بین سرمایه فرهنگی و تمامی ابعاد آن (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی) و رفتار باروری (تعداد فرزند زنده به دنیا آمده هر زن) رابطه معنادار و معکوس حاکم است و با افزایش سرمایه فرهنگی، باروری کاهش می یابد. براین اساس، امروزه اگرچه عوامل ساختاری در باروری نقش دارند، نگرش ها، سلایق، ارزش ها و در نتیجه انتخاب ها نیز مهم هستند و نیاز به ایجاد هماهنگی در انتظارات ذهنی و موقعیت عینی خانواده ها وجود دارد.
ارائه راهبردهای تحولی شبکه خبر برای بهره مندی از ظرفیت های هم گرایی رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
9 - 34
حوزههای تخصصی:
در حوزه خبر و اطلاع رسانی، با ورود و گسترش رسانه ها و شبکه های اجتماعی و تنوع پلتفرم های رسانه ای در دنیای امروز، میزان وابستگی مخاطبان به رسانه ملی برای کسب اخبار و اطلاعات بسیار کاهش یافته است. در این پژوهش بررسی شده است که هم گرایی رسانه ای، چه در تولید رسانه ای و چه در مصرف رسانه ای، چگونه یکی از اصلی ترین راهبردهای رسانه ای برای تطبیق سازمان رسانه ای (به طور مشخص شبکه خبر) با شرایط روز بازار فنّاوری و نیاز مخاطبان است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون و با ابزار مصاحبه عمیق و با نمونه گیری نظری از سه دسته مختلف جامعه آماری (شامل مدیران و مسئولان سازمان صداوسیما، استادان دانشگاه و متخصصان فعال رسانه ای) صورت گرفته و یافته های آن نیز با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA کدگذاری و تحلیل شده است. با تحلیل کدهای استخراج شده از این پژوهش، پنج راهبرد اصلی برای بهره مندی شبکه خبر از ظرفیت های هم گرایی رسانه ای استخراج شدند: 1. هم گرایی در مالکیت پلتفرم ها و ابزارها؛ 2. آموزش و نهادینه شدن فرهنگ هم گرایی؛ 3. هم گرایی در ارائه پیام به مخاطب؛ 4. هم گرایی تاکتیکی با دیگر فضاهای رسانه ای و 5. هم گرایی ساختاری. همچنین راهکارهای اجرایی هر راهبرد ارزیابی و تحلیل شدند.
تحلیل محتوای سیاست های فرهنگی و موانع توسعه ای آن در دوران جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
9 - 29
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی موانع و چالش های توسعه فرهنگی ایران در دولت های مختلف جمهوری اسلامی می پردازد. موضوع توسعه نه تنها در ح وزه جامع ه شناس ی توس عه، که در بسیاری از حوزه های جامعه شناسی، به طور اخص، و علوم اجتماعی، به طور اعم، مورد بحث قرار گرفته است. مسئله توسعه یکی از مسائل مهم در حوزه های انسانی اجتماعی به شمار می رود. جامع ه ای ران نیز، همانند دیگر جوامع درحال توسعه، در دهه های اخیر به دنبال دستیابی به توسعه بوده است. به لحاظ تبارشناسی تاریخی می توان گفت که روند توسعه در ایران از دوران قاجار، به وی ژه از زمان جنبش مشروطیت، آغاز شده است. بحث اصلی این مقاله آن است که در پرتو استقرار نظم جدید سیاسی پس از انقلاب اسلامی سهم متغیر فرهنگ در شکل گیری انقلاب اسلامی بسیار برجسته بوده، تا حدی که بسیاری از صاحب نظران ریشه های بنیادین رخداد انقلاب را در شبکه ای از مؤلفه ها و متغیر های فرهنگی ممزوج با ارزش های دینی تفسیر کرده اند؛ انقلابی فرهنگی که در مسیر توسعه خود با چالش ها و موانع برجسته ای، به علت تسلط پارادایم های متعارض (ایرانی، اسلامی و غربی)، مواجه بوده است. پژوهش پیش رو در صدد واکاوی و پاسخ گویی به این سؤال اصلی برآمده است که موانع عمده فرهنگی در دولت های جمهوری اسلامی که سبب عدم دستیابی جامعه ایران به توسعه فرهنگی شد چه بوده است و مهم ترین آن ها کدام اند. در این پژوهش رابطه بین توسعه فرهنگی و توسعه اجتماعی در دوران جمهوری اسلامی، ب ا اس تفاده از روش تحلیل گفتمانی، بررسی شده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی، تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن منابع کتابخانه ای و همچنین استناد به سیاست های اصولی جمهوری اسلامی ایران در موضوع فرهنگ است. هدف مقاله فهم، کشف، اثرگذاری و پی بردن به ریشه های بنیادین و پنهان عدم توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، علی رغم ایستار ذهنی بنیان گذاران انقلاب برای اعمال سیاست ها و وضع قوانین مترقی در حوزه توسعه فرهنگی، مؤلفه هایی همچون ضعف جامعه مدنی، بنیادگرایی و محافظه کاری، اعمال سیاست های متناقض فرهنگی در دولت های مختلف، وضع قوانین کارشناسی نشده، سیاست زدگی در موضوع فرهنگ و موانع تاریخی از مهم ترین موانع و چالش های توسعه فرهنگی کشور به شمار می روند.
مطالعه تطبیقی وجوه آرمان شهری و ویران شهری پوسترهای صلح یا ضدِجنگ طراحان معاصر صد سال اخیر ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
121 - 145
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، با تحلیل محتوا از مباحث نظری جامعه شناختی، مؤلفه هایی را برای تحلیل پوسترها انتخاب کرده ایم. با اتکا به ویژگی های محتوایی آرمان شهری و ویران شهری، پوسترهای انتخابی از دو طراح گرافیک ایرانی قباد شیوا و مهدی سعیدی و دو طراح گرافیک امریکایی سیمور چواست و میلتون گلیزر را تحلیل و تفسیر کرده ایم. در سطح تفسیر پوسترها فراتر از تحلیل مؤلفه های تجسمی به این پرسش پاسخ داده ایم که آثار انتخابی دارای مؤلفه های آرمان شهری، ویران شهری است یا به این دو جنبه بی اعتناست. پوسترهای مهدی سعیدی، با حرکت از سطح آشکار اجزا و عناصر تجسمی به سمت سطوح محتوای پنهان، معانی ای چون به پرسش کشیدنِ ایده صلح در جوامع را با خود همراه دارد. در پوسترهای صلح قباد شیوا، زبان تصویر جهانی است و به عبارتی، هنرمند به دنبال طرح و سبکی از هنر است که دربرگیرنده سلیقه بین الملل باشد. سیمور چواست در مجموعه پوستر خود نیز بر این ایده اشتراک نظر دارد که بشریت نمی تواند از گزند جنگ و سلاح های نظامی در امان باشد. گلیزر هم برای بیان مفاهیم خود از زبان بدن بهره برده است که اغلب فهم مشترکی از آن وجود دارد. روی سخن فرم پرنده صلح با زبانی جهانی همه دولت هایی است که انگاره صلح در دست آن ها حالت های مختلفی به خود گرفته و بازیچه است. پوسترهای مهدی سعیدی و آثار امریکایی بیشتر بر وجوه ویران شهری تکیه کرده اند. قباد شیوا رویکرد انتقادی به نماد صلح جهانی اتخاذ نکرده و با تبعیت از نماد جهانی صلح بیشتر به جنبه های آرمان شهری توجه کرده است.
تحولات باروری در ایران برمبنای نسبت توالی زنده زایی، 95-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات باروری مهم ترین مسئله جمعیتی سال های اخیر ایران بوده است که منجر به ابلاغ سیاست های جمعیتی شد که درآن بر نقش همه ارگان های مرتبط با مسائل جمعیتی تاکید شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی روند باروری در سرشماری های سه دوره گذشته بر مبنای نسبت فزایندگی زنده زایی است. این شاخص نسبت زنانی را نشان می دهد که تعداد مشخصی فرزند داشته و فرزندان بعدی را می خواهند. لذا اطلاعات مربوط به رتبه موالید در میان نمونه زنان همسردار 15 تا 49 ساله در نمونه دو درصدی سرشماری سال های 85 تا 95 که معادل 983000 نفر هستند، مورد تحلیل قرار گرفتند. نسبت توالی زنده زایی از بدون فرزند به یک (85 درصد) و از یک به دو فرزند ( 76درصد ) تقریبا ثابت بوده اما از سه به چهار فرزند کاهش داشت (75 درصد به 61 درصد). باروری تجمعی از 3.2 در سال 85 به 5.2 در سال 1395 رسید. درنتیجه فرزندآوری زنان متاهل در وضعیت قابل قبولی است، لیکن سیاست های جمعیتی مبتنی بر تقویت زیرساخت های اقتصادی، رفاهی مانند کاهش تورم و افزابش اشتغال و بهبود وضعیت مسکن منجر به افزایش ازدواج شده و در نهایت فرزندآوری را تقویت خواهد کرد.