فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۰۱۱ مورد.
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۶۹-۴۹
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از جمله رخدادهایی است که در زمان های مختلف به علل و عوامل متعددی در روستاهای ایران اتفاق افتاده است. استان کرمانشاه یکی از استان های مهاجرفرست از نواحی روستایی به شهری است. در این راستا، شهرستان هرسین، یکی از شهرستان هایی است که بیشترین نرخ مهاجر فرستی را دارد. روستای چغاکبود یکی از روستاها با حجم بالای مهاجرت روستا به شهر است که به همین دلیل برای مطالعه انگیزه های مهاجرت روستاییان انتخاب شده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. حجم نمونه تحقیق شامل 48 نفر (از 108 نفر ساکن روستا) است. روش تعیین حجم نمونه فرمول کوکران، روش نمونه گیری، تصادفی سیستماتیک و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. پایایی تحقیق با کمک آلفای کرونباخ (برابر 78/0) و روایی با کمک نظر متخصصان جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و توسعه روستایی دانشگاه رازی تایید شد. یافته های همبستگی اسپیرمن نشان می دهند که اشتغال، نابرابری بین روستاها، سرمایه گذاری بخش دولتی، مشارکت مردمی، مهمترین انگیزه های مهاجرت بوده اند. همچنین بر اساس نتایج بتا، حاصل از آزمون رگرسیون می توان فهمید که کمبود سرمایه گذاری بخش دولتی، مهمترین انگیزه مهاجرت روستاییان به شهر بوده است، که نشان از بی توجهی مسئولان به روستای چغاکبود دارد. در مجموع پیشنهاد می شود، که دولت با سرمایه گذاری بر زیرساخت های روستایی و بکارگیری نظرات مردم در تمامی سطوح مشارکت، زمینه کاهش مهاجرت روستاییان به شهر را فراهم کند.
دلایل عدم ماندگاری جمعیت در شهرستان قصرشیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۱۶-۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت از نظر ساکنان شهرستان قصرشیرین بوده است. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای 375 پرسشنامه تکمیل شد. یافته ها نشان داد که میانگین عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت شهرستان قصرشیرین از نظر پاسخگویان، به ترتیب برابر با (02/3)، (82/2) و (90/1) بوده است. از بین عوامل اقتصادی، امکانات بهداشتی مقصد و کسب درآمد بیشتر به ترتیب با میانگین (43/3) و (43/3)، از بین عوامل سیاسی، عدم تلاش مدیریت برای سرمایه گذاری با میانگین (10/3) و از بین عوامل اجتماعی، مهاجرت به خاطر خویشاوندان با (23/2)، بیشترین میانگین عدم ماندگاری جمعیت بوده است. میانگین عوامل عدم ماندگاری جمعیت بر حسب برخی ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی پاسخگویان متفاوت بوده است؛ میانگین عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت در زنان، افراد با تحصیلات بالا، افراد رده های سنی 18 تا 35 سال و افراد با 10 تا 30 سابقه سکونت در شهرستان قصرشیرین نسبت به بقیه بیشتر بوده است. کسانی که درآمد کمتری داشته اند، عامل اقتصادی و کسانی که درآمد بالایی داشته اند، عامل سیاسی و اجتماعی را به عنوان عدم ماندگاری جمعیت ذکر کرده اند. نتیجه عوامل عدم ماندگاری جمعیت از نظر پاسخگویان را می توان به ضعف زیرساخت های درمانی، وجود سرمایه داران غیربومی، مهاجرت به خاطر خویشاوندان و نبود رشته های مختلف دانشگاهی نسبت داد که متناسب با آن پیشنها د هایی مانند ایجاد و تجهیز بیمارستان و درمانگاه ها، بومی گزینی و برپایی رشته های مختلف و أخذ نمایندگی از دانشگاه های معتبر طرح شده است.
بررسی حمایت فرزندان بزرگسال از والدین و عوامل اثرگذار بر آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقتصادی-اجتماعی در دهه های اخیر و لزوم بررسی روابط بین نسلی، این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف حمایت فرزندان بزرگسال از والدین مشتمل بر حمایت ابزاری، حمایت عاطفی و حمایت مالی پرداخته است. جامعه آماری این پیمایش مقطعی، زنان و مردان 18 سال و بالاتر در شهر تهران بوده که حداقل یک والد زنده داشته و هم سکنا نبوده اند. 1000 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای از 30 حوزه انتخاب شده اند. یافته ها نشان داد حمایت فرزندان بزرگسال از والدین در ابعاد مختلف یکسان نیست؛ به طوری که حمایت عاطفی از والدین بیشتر و حمایت ابزاری و به ویژه حمایت مالی کمتر گزارش شد. عوامل اثرگذار بر حمایت فرزندان بزرگسال از والدین نیز در ابعاد مختلف یکسان نبوده و متأثر از ویژگی های اقتصادی-اجتماعی، منابع، نیازها و بازدارنده ها در فرزندان بزرگسال و والدین است. حمایت ابزاری از والدین متأثر از سن والدین، ترتیبات زندگی، دین داری فرزندان بزرگسال، تعهد فرزندی و فاصله جغرافیایی است. حمایت عاطفی متأثر از دین داری فرزندان بزرگسال، تعهد فرزندی، تضاد میان والدین و تضاد با والدین است. همچنین، حمایت مالی متأثر از سن والدین، رفاه فرزندان بزرگسال، تعهد فرزندی، تضاد با والدین و فاصله جغرافیایی است. یافته ها تأییدکننده نظریه های نوع دوستی، همبستگی بین نسلی و اقتضایی است.
کاوش و تبیین الگوهای فضایی دگرگون شده در پخشایش جمعیتی مناطق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای پخشایش جمعیتی در بازه های زمانی گوناگون، جلوه های متنوعی از مراحل پیچیده دگرگونی های اجتماعی- فضایی در مناطق سرزمین است. این پژوهش با هدف بررسی الگوهای فضایی ناشی از پخشایش جمعیت در استان ها و شهرستان های کشور در بازه زمانی 1390 تا 1395 سعی دارد تا پیامدهای اجتماعی- فضایی این الگوها را در ارتباط با دگرگونی فرایندهای شهرنشینی و شهری شدن مناطق کشور کاوش نماید. پژوهش حاضر، در دو سطح توصیفی– تحلیلی با استفاده از داده های سرشماری نفوس و مسکن و کاربست تکنیک های ترکیبی در تحلیل یافته ها بر اساس دستورهای Hot Spot و Cold Spot (مبتنی بر ضرایب موران و آنتروپی) در GIS تدوین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که شهرستان های قرار گرفته در مرکز کشور دارای مهاجرت پذیری بالایی بوده و شهرستان های واقع در مناطق شرقی و غربی کشور در دوره زمانی مهاجرت فرستی قرار دارند. این امر نشان دهنده کاهش فعالیت در بخش کشاورزی در مناطق حاصلخیز و افزایش الگوی اشتغال در بخش خدمات و صنعت در مرکز کشور است. از طرفی این روند باعث تضعیف انسجام و توازن فضایی در مناطق سرزمین شده است. آن چه مشخص است، الگوی پخشایش جمعیت در مناطق سرزمین مغایر با اصول و چارچوب بهینه آمایشی است.
کاربرد مدل ارتقاء سلامت پندر در ارزیابی کیفیت زندگی زنان سنین باروری شهرهای استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی با هدف مطالعه تعیین کننده های اجتماعی- جمعیتی کیفیت زندگی زنان 49-15 ساله شهرهای استان سیستان و بلوچستان براساس الگوی ارتقاء سلامت پندر و با حجم نمونه 800 نفر انجام شد. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل، آنالیز واریانس و رگرسیون خطی چندگانه انجام شد. نتایج تحلیل مدل های رگرسیونی نشان داد خودکارآمدی درک شده دارای بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی متغیر کیفیت زندگی بود (288/0Beta=). بعد از آن به ترتیب: عامل موانع درک شده، سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت، سن، تعداد فرزندان و عواطف درک شده، پیش بینی کننده کیفیت زندگی زنان مورد مطالعه بودند و در مجموع این شش متغیر 8/32 درصد تغییرات کیفیت زندگی زنان را پیش بینی می کردند. با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که سازه های الگوی ارتقاء سلامت پندر از جمله خودکارآمدی درک شده و موانع درک شده و همچنین سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت جهت پیش گویی کیفیت زندگی زنان مناسب اند.
کووید-19 و بازبینی گذارهای جمعیت شناختی: عصر اپیدمی های عفونی- انگلی نوپدید؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور کووید-19 و همه گیر شدن آن چهره اپیدمیولوژیک و مرگ ومیر جاری دنیای امروز را تغییر داد. مسئله این تحقیق، ظهور پاندمی کرونا و لزوم بازنگری در نظریه های گذار های جمعیت شناختی (گذار جمعیتی، گذار اپیدمیولوژیک و گذار سلامتی) است. ظهور این اپیدمی نشان داد که امروزه بیماری های عفونی- انگلی ممکن است با سرعتی بیش از قبل همه گیر و جهانی شوند، با بیماری های مزمن و ساختار سالخورده جمعیت ها تعامل برقرار کنند، با ویژگی های دنیای جدید، جهانی شدن و مدرنیزاسیون سازگار شوند و از شرایط آنها برای انتشار آسان تر، سریع تر و گسترده تر خود بهره بگیرند؛ از این لحاظ این بیماری های عفونی - انگلی نوپدید و بازپدید دوران جدید، متمدن تر و به روزتر از بیماری های هم نوع خود در گذشته هستند. پدیدار شدن اپیدمی کووید- 19 و جهانگیر شدن آن، یک روند جدید از مرگ و میر ناشی از این اپیدمی عالمگیر و تاثیرات مهم جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری به وجود آورده است که آن را از مراحل دیگر گذار اپیدمیولوژیک تاریخ بشر متمایز می کند. این نشانه ها می تواند حاکی از ورود به دوران جدیدی از مرگ و میر در عصر پسا گذار جمعیتی باشد که در بیان های نظری جدیدتر گذار اپیدمیولوژیک قبلا به آن اشاره شده است: عصر بیماری های عفونی- انگلی نوپدید و بازپدید.
تحلیل کیفی چالش های پیش روی توسعه فرهنگی در قوم بختیاری شهرستان الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۱۸۳-۱۶۳
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد تحلیل کیفی چالش های پیش روی توسعه فرهنگی در قوم بختیاری است. روش پژوهش، مبتنی بر روش کیفی است. داده ها با استفاده از فنون مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی گردآوری شدند. افراد مورد مطالعه دراین پژوهش 38 نفر بودند و با استفاده از تکنیک تحلیل چارچوب، داده ها تحلیل شدند. یافته های پژوهش حول هفت درون مایه اصلی با عناوین کثرت گرایی فرهنگی، سنت گرایی، خاص گرایی، عام کردن امر خاص، عام گرایی، برابری جنسیتی و قانون گرایی مورد تحلیل قرار گرفتند. هر یک از درون مایه های مذکور سه درون مایه فرعی را پوشش می دهند که در پایان با ترکیب درون مایه های اصلی و فرعی به چارچوب و الگوی نظری نهایی دست یافتیم. یافته ها نشان داد که بختیاری ها در برابر ارزش های توسعه محور کمتر مقاومت می کنند و تمایل دارند تا در کنار حفظ فرهنگ بختیاری، به اشاعه آن پرداخته و از مزایای سایر فرهنگ ها نیز برخوردار شوند. بخشی دیگر از یافته ها بیان گر عدم نهادینه شدن قانون گرایی و برابری جنسیتی در بین قوم بختیاری هستند. نتایج نهایی نشان داد که قوم بختیاری از ظرفیت های اولیه برای توسعه فرهنگی برخوردار است و بختیاری ها با توسل به برخی از ارزش ها و ویژگی های فرهنگی، درصدد دستیابی به یک الگوی محلی برای توسعه فرهنگی هستند، اما شرایط مذکور در سایه عدم یک سیاست و الگوی فرهنگیِ بومی شده منجر به توسعه نیافتگی شهرستان الیگودرز شده است.
ظرفیت تحصیلی، بهره مندی از نیروی کار و سرمایه انسانی در میان استا ن های کشور در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
343 - 372
حوزههای تخصصی:
سرمایه انسانی، دانش و مهارتی است که افراد را قادر می سازد تا به ایجاد ارزش در نظام اقتصادی بپردازند. هدف این مطالعه، محاسبه سرمایه انسانی استان ها و فراهم کردن زمینه ارزیابی وضعیت این شاخص در کشور است. برای محاسبه شاخص سرمایه انسانی جهانی در ایران از دو زیر شاخص ظرفیت تحصیلی و بهره مندی از نیروی کار استفاده شده است. داده ها از نتایج سرشماری سال 1395 برای 31 استان اخذ شده است و روش محاسبه، نمره استاندارد و میانگین وزنی شاخص ها می باشد. یافته ها نشان دهنده آن است که شاخص سرمایه انسانی در ایران 1/51 درصد است. بالاترین میزان شاخص به استان تهران با 57 درصد و کمترین آن به استان سیستان و بلوچستان با 4/43 تعلق دارد. استان تهران با 9/70 درصد ظرفیت تحصیلی و 2/43 درصد بهره مندی از نیروی کار، رتبه اول سرمایه انسانی در کشور را دارد. استان سیستان و بلوچستان با 7/50 درصد، کمترین میزان ظرفیت تحصیلی و استان لرستان با 2/32 درصد، کمترین میزان بهرمندی از نیروی کار را دارند. نتایج حاکی از برتری شاخص ظرفیت تحصیلی نسبت به بهره مندی از نیروی کار است، اما انطباقی در نحوه بهره مندی از نیروی کار متناسب با پتانسیل های آموزشی کشور دیده نمی شود.
تک فرزندی و تعیین کننده های آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، الگوها و تعیین کننده های مرتبط با "تک فرزندی" را مورد مطالعه قرار داده ایم که به عنوان یکی از عمده ترین جنبه های فرآیند موسوم به "تغییر شکل ویژگی های جمعیت شناختی" در جوامع معاصر محسوب می شود. پژوهش های اندکی در ایران بر موضوع تک فرزندی متمرکز شده اند که آنها نیز عمدتا به تک فرزندی در چارچوب پدیده کم فرزندی پرداخته اند. تحقیق حاضر، نه تنها جزو معدود تحقیقاتی است که موضوع تک فرزندی را کانون توجه قرار داده، بلکه در زمره نخستین تحقیقاتی است که به طور همزمان هر دو بعد "باروری تحقق یافته" معطوف به متاهلین "دارای 1 فرزند" و بعد "باروری مطلوب" معطوف به متاهلین "خواهان 1 فرزند" را مطالعه می کند. نمونه تحقیق حاضر را 2557 نفر مردان و زنان ازدواج کرده 30 ساله به بالا در نقاط شهری و روستایی شهرستان های منتخب ایران تشکیل می دهند. مطابق یافته ها، نه تنها الگوی تک فرزندی چندان مورد اقبال عمومی و پذیرفتنی نیست، بلکه نسبت متاهلین "خواهان 1 فرزند" به میزان نیمی از نسبت متاهلینی است که "دارای 1 فرزند" هستند. نتایج نشان می دهد در جامعه معاصر ما، تک فرزندی نه به عنوان یک الگوی موردانتظار و خواسته ذهنی افراد و خانواده ها، بلکه عمدتا متاثر از تعیین کننده های خارج از ذهنیت و خواست آنان و تحت تاثیر شرایط اقتصادی اجتماعی است. برهمین اساس، اجرای برنامه ریزی های مناسب و سیاستگذاری های کلان در زمینه برطرف کردن دغدغه ها و دشواری های فرزندآوری به ویژه در عرصه فرصت های شغلی و اقتصادی به منظور محقق کردن پتانسیل های امیدوارکننده حدجایگزینی باروری در بین افراد و خانواده ها ضروری و اجتناب ناپذیر است.
عوامل جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی موثر بر فقر خانوارهای شهری ایران در 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله فقر بسیار گسترده بوده و در هر جامعه متناسب با ویژگی های خاص خود از عوامل پیشین متفاوتی تأثیر می پذیرد. در این پژوهش اثر 12 عامل جمعیتی-اقتصادی-اجتماعی بر احتمال فقیر شدن خانوار تحت یک مدل رگرسیون پروبیت با روش حداقل راستنمایی سنجش شد. نمونه مورد استفاده، شامل 66038 نفر و در مجموع 18809 خانوار شهری ایران است. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن دو سطح رفاهی بالا و پایین به بررسی احتمال خروج از فقر می پردازد. بر این اساس مرز درآمدی سطح رفاهی پایین برای خروج خانوار از فقر برابر با 115 میلیون ریال و برای سطح بالای رفاهی، خط فقر برابر با 264 میلیون ریال محاسبه شده است. براساس نتایج مدل، مهم ترین عامل اثرگذار در خروج از فقر خانوار در سطح رفاهی پایین تر، وضعیت درآمدی سرپرست و در سطح رفاهی بالاتر، نسبت تعداد افراد دارای درآمد در خانوار بوده و همچنین تعداد مطلق افراد دارای درآمد در خانوار نیز اثر قابل توجهی در خروج خانوار از فقر داشته است. افزایش سطح تحصیلات سرپرست خانوار عامل دیگری در خروج از فقر بود. همچنین افزایش تعداد افراد تحصیلکرده در خانوار نیز اثر قابل توجهی در خروج از فقر داشته است و با افزایش بعد خانوار احتمال فقیر شدن کاهش می یابد.
واکاوی دلایل گرایش جوانان به زندگی مجردی و رویگردانی از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۱۳۳-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: علیرغم اینکه ازدواج یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل زندگی انسان به شمار می رود، اما بنا به دلائل گوناگون امروزه برخی جوانان از تشکیل خانواده اجتناب نموده و زندگی مجردی را در پیش می گیرند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر گرایش به زندگی مجردی جوانان 35-27 ساله شهرستان خرم آباد می باشد. روش تحقیق: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه جوانان مجرد شهرستان خرم آباد در محدوده سنی 27-35 ساله در نیمه دوم سال 1399 است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. حجم نمونه این پژوهش 380 نفر می باشند که از طریق فرمول کوکران به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش، نشان داد مولفه های میزان اعتقادات دینی، سطح انتظارات، لذت بردن از تجرد، وضعیت تحصیلی، وضعیت شغلی و شکاف نسلی درگرایش به زندگی مجردی جوانان تاثیر دارند. نتیجه گیری: گرایش به زندگی مجردی به صورت یک معضل و آسیب اجتماعی روند فزاینده در جامعه دارد که ضرورت دارد برنامه ریزان و مسئولان به این مهم توجه نمایند.
روند تغییر نسبت جنسی تولد و حذف دختران: زمینه ها و عوامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت جنسی تولد به طور طبیعی 105 پسر به 100 دختر است، اما این نسبت در برخی کشورها با مداخلات انتخاب جنس افزایش یافته است. هدف این مطالعه تعیین روند تغییر نسبت جنسی تولد در ایران و زمینه ها و عوامل مؤثر بر آن است. برای این منظور به داده های آماری سازمان ثبت احوال کشور رجوع شد و با استفاده از روش اسنادی و مرور مطالعات، زمینه ها و عوامل مؤثر بر تغییر نسبت جنسی تولد بررسی شد. بر اساس یافته ها اگر چه نسبت جنسی تولد در ایران فعلاً در محدوده طبیعی است اما دست کم در چهار استان از محدوده طبیعی خارج شده و افزایش یافته که به معنای افزایش تعداد پسران نسبت به دختران است. در ایران ترجیح مذکر به عنوان یک خصلت فرهنگی ماندگار، برخی والدین را به سمت پسرخواهی و حذف دختران سوق می دهد. با وجود چنین مشکل فرهنگی، نظام سلامت وسایل تحقق انتخاب جنس جنین را در اختیار والدین می گذارد. نظر به اینکه ادامه این روند علاوه بر اینکه نقض حق حیات مؤنث است، می تواند تبعات اجتماعی منفی همچون مشکلات ازدواج، خشونت و روسپیگری را به دنبال داشته باشد، لازم است توجه کافی به آن صورت گیرد و تدابیری برای پیشگیری از آن اندیشیده شود.
مولفه های موثر بر تمایل به فرزندآوری زنان شاغل شهر تهران: همبسته ها و الزامات سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۲۸۲-۲۶۳
حوزههای تخصصی:
همزمان با مدرنیزاسیون و تغییر در ساختار خانواده، افزایش سطح تحصیلات، شهرنشینی، مشارکت زنان در بازارکار، فرزندآوری در سالهای اخیر در بین زنان به تدریج کاهش یافته است و می توان انطباق فرایند انتقال جمعیت دوم در ایران خصوصاً کلان شهری مانند شهر تهران را، با تغییر در بسیاری از ارزشها، نگرشها وگرایشها به فرزندآوری به وضوح مشاهده کرد. پژوهش حاضر به شیوه پیمایشی و با هدف شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر فرزندآوری زنان شاغل شهر تهران انجام گردیده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و 1065 نمونه به روش نمونه گیری اتفاقی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد، حدود 30 درصد از تغییرات متغیر تمایل به فرزندآوری توسط متغیرهایی چون تحصیلات، سن، تعداد فرزندان، تعداد فرزندان ایده ال، مولفه سازمانی و اجتماعی تبیین شده است. تحصیلات و تعداد فرزند رابطه معکوسی باتمایل به فرزندآوری دارند و همچنین به لحاظ سازمانی هرچه حمایت سازمانی بیشتر باشد، تمایل به فرزندآوری زنان شاغل افزایش خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود که سیاست های جمعیتی از برنامه های طولانی مدت پیروی کند و اجرای آن توسط مسوولان و مدیران سازمان با تمرکز ویژه به ارزش گذاری فرزندآوری و حمایت سازمانی از سازگاری نقش مادری و کارمندی زنان شاغل تضمین شود.
فردگرایی و نیات باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از تداوم باروری زیرسطح جایگزین و پیامدهای آن نیازمند شناخت علل نخواستن فرزند است. با الهام از نظریه گذار دوم جمعیتی و مفهوم "رابطه ناب" گیدنز، این پژوهش رابطه میان فردگرایی و نیات باروری را بررسی می کند. بدین منظور، پیمایشی طراحی و در نمونه ای بالغ بر 375 زوج در شرف ازدواج ساکن شهر تهران در سال 1395 اجرا شد. از کل پاسخگویان،87 درصد قصد داشتن فرزند بعد از ازدواج را داشتند، 39 درصد هیچ یا یک فرزند را ایده آل می دانستند، و 54 درصد قصد به تاخیر انداختن فرزندآوری برای سه سال و یا بیشتر را داشتند. تحلیل رگرسیون لاجستیک نشان داد، افرادی که فارغ از انگیزه های خانوادگی و اجتماعی وارد رابطه زناشویی می شوند، تمایل کمتری به داشتن فرزند، و قصد داشتن کمتر از دو فرزند و به تاخیر انداختن فرزندآوری برای سه سال و یا بیشتر دارند. همچنین، افرادی که با آزادی بیشتر مستقلا همسر خود را برگزیدند، بیشتر تمایل به داشتن هیچ یا یک فرزند داشتند. روابط برابرانه تر بین زوجین با تمایل به فاصله گذاری طولانی تر فرزندآوری رابطه داشت. یافته ها حاکی است که فردگرایی مبنای مهم نیت باروری پایین زوجین جوان است، که ضروری است در تدوین و اصلاح سیاست های جمعیتی مقابله با باروری پایین در کشور مورد توجه قرار گیرد.
سیر تکاملی جمعیت شناسی از ابتدا تا ظهور مدل سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاربرد مدل سازی عامل محور به منظور تجزیه و تحلیل مسائل جمعیتی مورد توجه جمعیت شناسان قرار گرفته و جایگاه جمعیت شناسی در شناخت عمیقتر روندهای جمعیتی را ارتقاء بخشیده است . هدف از مقاله حاضر، بررسی سیر تکاملی جمعیت شناسی از ابتدا تا پیدایش و استفاده از مدل سازی عامل محور در مطالعات جمعیتی است. با مرور ادبیات موضوع، عدم توانایی پارادایم های جمعیتی در برقراری ارتباط بین سطوح خرد و کلان به عنوان یک محدودیت در تحلیل مسائل پیچیده جمعیتی روشن می شود. امروزه با توجه به توسعه ریاضیات و تولید نرم افزارها و پردازنده های قوی، مدل سازی عامل محور در بین جمعیت شناسان اهمیت ویژه ای دارد. سیاست گذاری مبتنی بر مدل سازی عامل محور به عنوان یک راهکار کارآمد با قابلیت تحلیل روابط بین سطح خرد و سطح کلان، احتمال تحقق اهداف دنبال شده به وسیله سیاست گذاریهای کلان را افزایش می دهد. این مقاله، با مرور سیر تکاملی پارادایم های مختلف و بیان ضرورت بهره گیری از رویکرد مدل سازی عامل محور در فرآیند تحلیل مسائل جمعیت شناسی، جایگاه مدل سازی عامل محور به همراه نقاط قوت وضعف آن در مقایسه با سایر پارادایم ها را بررسی و معرفی می کند. در پایان پیشنهاداتی برای استفاده از مدل سازی عامل محور در تحلیل مسائل جمعیتی ایران ارائه می شود.
وضعیت جوانان مهاجر از روستای فرات به شهر دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۲۱۴-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
مهاجرت را حرکت انسانها در سطح جغرافیا که با طرح و قصد قبلی صورت می گیرد و به تغییر محل اقامت آنها برای همیشه یا مدت طولانی می انجامد، تعریف می کنند. در پژوهش حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدارشناختی به بررسی وضعیت جوانان مهاجر از روستای فرات به شهر دامغان پرداخته شود. غالب پژوهش های صورت گرفته درباره این موضوع با اتخاذ استراتژی قیاسی و مبنا قراردادن تئوریهای پیش ساخته به توصیف و تبیین آن پرداخته اند. برای گردآوری داده ها محقق به مصاحبه با افراد مهاجر پرداخته است. تلاش به منظور ایجاد رفاه، ارتقاء معیشت و دستیابی به زندگی بهتر از جمله اهداف اجتماعی بشر به منظور ماندگاری در کلیه عرصه های سکونت گاهی می باشد. از این رو افراد در راستای فرار از مشکلات و تنگناهای موجود در محلِ سکونت خویش و همچنین برخورداری از خوشبختی و آنچه که حق طبیعی انسان برای ادامه زندگی قلمداد می گردد؛ به فضای سکونتگاهی دیگر مهاجرت می کنند. در راستای این روند جمعیتی؛ روستائیان به منظور استفاده از امکانات معیشتی-رفاهی و نیز در جهت یافتن شغل و ایجاد درآمد مکفی، به سمت شهرها و دیگر مراکز اقامتگاهی کشور مهاجرت می کنند. در این مسیرِ حرکت، عموماً افراد روستایی تمایل دارند به سمت مراکزی رهسپار شوند که علاوه بر رفع نیازمندیهای اقتصادی - اجتماعی آنان؛ این فضای جدید بتواند جوابگوی احساسات و ادراکات فرهنگی- هویتی آنها نیز باشد.
مهاجرت و موتیوونیا: نقش بهزیستی و بهخواستی در تمایل زبان آموزان به مهاجرت از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
147 - 181
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تمایل به مهاجرت در بین ایرانیان به شدت گسترش یافته است. ازاین رو، در این مطالعه ، با بهره گیری از رویکرد موتیوونیا (بهزیستی انگیزشی) به عنوان چارچوب نظری جدیدی درحوزه بهزیستی، به بررسی تأثیر بهزیستی و بهخواستی بر تمایل زبان آموزان به مهاجرت از ایران پرداخته شده است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 193 فراگیر زبان انگلیسی اعم از دانشجویان رشته زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامشهر و دانش آموزان شش دبیرستان واقع در شهرستان بهارستان که علاوه بر کلاس های زبان مدرسه در مؤسسات زبان نیز مشغول یادگیری زبان انگلیسی بودند، جهت ورود به مطالعه انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه محقق ساخته و در بازه زمانی مهر تا پایان آذر ماه سال 1398 جمع آوری گردید. با تحلیل مدل رگرسیونی چندگانه خطی، یافته های تحقیق نشان داد بهزیستی عملیاتی فراگیران در بستر آموزش زبان، میل فراگیران به ارتقاء بهزیستی آتی (به عنوان شاخص بهخواستی) و دو بُعد بهزیستی کلان (شامل روابط اجتماعی و بهزیستی روان شناختی) تأثیر معناداری بر تمایل آن ها به مهاجرت دارند. بنابراین، برای جلوگیری از مهاجرت سرمایه های انسانی، دولتمردان می توانند با سیاست گذاری های مبتنی بر واقعیت، نگاه ایرانیان برای ارتقاء بهزیستی را به درون مرزها معطوف نمایند.
دلایل و مسائل اجتماعی مرتبط با مهاجرت از دیدگاه مهاجران محله خلیج فارس شمالی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
129 - 157
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با استفاده از روش کیفی به مطالعه دلایل مهاجرت و مسائل اجتماعی مهاجران ساکن محله خلیج فارس شمالی شهر تهران پرداخته است. حجم نمونه در این تحقیق 23 نفر از مهاجران ساکن محله خلیج فارس شمالی است که بر مبنای نمونه گیری نظری انتخاب شدند. مصاحبه ها در زمستان 1398 و بهار 1399 انجام و با استفاده از تحلیل محتوای عرفی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که احساس عدم امنیت در محله، شلوغی، وضعیت نامناسب بهداشتی محله و وضعیت نامطلوب حمل و نقل عمومی، از مهمترین مسائل اجتماعی فعلی مهاجران منطقه مورد مطالعه است. برای مهاجران، بیکاری در مبدأ شرط لازم، و وجود آشنایان در مقصد، شرط کافی مهاجرت به شهر تهران، و به دست آوردن شغل نیز مهمترین نتیجه مهاجرت بوده است. با این حال، اقامت بلند مدت و کوتاه مدت در مقصد، تمایزاتی نگرشی در ذهنیت مهاجران نسبت به اقامت در مقصد یا بازگشت به مبدأ ایجاد کرده است. به نظر می رسد سیاست تمرکزگرای توسعه، نه تنها سبب فقر هر چه بیشتر ساکنان فرودست استان های حاشیه ای کشور می شود، بلکه در درازمدت باعث بروز مسائل و انحرافات اجتماعی در مناطق و محله های فرودست نشین و حاشیه ای تهران نیز خواهد شد.
امنیت اقتصادی- اجتماعی و قصد باروری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تبیین های اساسی باروری پایین اجتناب از خطر و کاهش بی اطمینانی می باشد. این مطالعه در چارچوب نظریه اجتناب از خطر و انتخاب عقلانی تأثیر امنیت بر قصد فرزندآوری زنان را آزمون می کند. بدین منظور از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در ایران و از اطلاعات 417 زن همسردار 49-15 ساله در شهر تهران استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 53 درصد از زنان قصد فرزندآوری دارند و میانگین تعداد فرزندان قصد شده 07/2 است. زنانی که خود و یا همسران شان در سنین پایین تری هستند، زنان با تحصیلات دانشگاهی، زنان بدون فرزند یا تک فرزند و زنانی که تجربه حاملگی در دو سال گذشته نداشته اند، بیشتر قصد فرزندآوری دارند. قصد باروری همچنین با امنیت اقتصادی و نگرانی از آسیب های اجتماعی مرتبط است. با کاهش نگرانی از آسیب های اجتماعی و افزایش امنیت اقتصادی، قصد فرزندآوری افزایش می یابد. بر اساس نتایج تحلیل چند متغیره، تاثیر ابعاد مختلف امنیت (عینی و ذهنی) در مقایسه با متغیر سن زنان و تعداد فرزندان اندک است، لیکن با توجه به قصد فرزندآوری در زنان تک فرزند و بدون فرزند و ایده آل باروری بیش از دو فرزند در جامعه انتظار می رود با اق دامات م ؤثر در جهت کاهش مشکلات اقتصادی در سطح کلان و خانواده و کاهش آسیب های اجتماعی، شرایط فرزندآوری در کشور تسهیل و شکاف بین باروری ایده آل و واقعی کمتر شود.
برآورد پوشش ثبت مرگ و ساخت جدول عمر مستقیم برای استان های ایران در دوره ی 1395- 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت جدول عُمر در جمعیّت های واقعی نیازمند داده های توزیع مرگ به تفکیک سن و جنس است. پوشش ناقص داده های تولیدشده در سازمان ثبت احوال کشور، اطّلاعات کافی برای محاسبه ی میزان های مرگ ومیر و ساخت جدول عُمر ملّی را بدون هرگونه ارزیابی و تصحیح فراهم نمی سازد. هدف از این مقاله، برآورد سطح پوشش ثبت جاری فوت و ساخت جدول های عُمر مستقیم ملّی و استانی برای جمعیّت ایران است. روش پژوهش، اسنادی و از رویکرد مقطعی برای تحلیل داده ها استفاده شد. داده های جمعیّت و مرگ به ترتیب از پایگاه داده های مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال گِردآوری و اقتباس شد. جمعیّت آماری همه ی استان های کشور در سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 است. نتایج نشان داد که در دوره ی 1395-1390، پوشش ثبت جاری فوت مردان و زنان در کشور به ترتیب 86 درصد و 75 درصد بوده است. بر پایه ی این بررسی، هر مولود زنده به دنیا آمده در کشور در فاصله ی سال های 1395-1390، به شرط ثابت ماندن شرایط زیست، اگر پسر باشد انتظار می رود حدود 8/72 سال و اگر دختر باشد حدود 6/74 سال عُمر کند. استان سیستان و بلوچستان، از لحاظ میزان پوشش ثبت فوت و مقدار امید زندگی در بدو تولّد، پایین ترین جایگاه را در میان استان های کشور دارد.