فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
289 - 315
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی استفاده منطقی از سرزمین (آمایش سرزمین) یا «تعیین اولویت بین کاربری ها» راه حل مناسبی برای جلوگیری از تخریب محیط زیست و دستیابی به توسعه پایدار است که در آن کاربری های مورد استفاده انسان در طبیعت بر مبنای توان محیطی منطقه تعیین می گردند. هدف این تحقیق، بررسی و ارائه یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیری محیط زیستی مکانی برای اجرای آنالیزهای آمایش سرزمین با به کارگیری روش های نوین ارزیابی چند معیاره/ و ارائه یک مدل نرم افزاری براساس آن است. نتایج اجرای مدل های ارزیابی سرزمین برای سه کاربری کشاورزی، جنگل داری، و توسعه شهری، روستایی و صنعتی در استان گلستان مبتنی بر روش ارزیابی چندمعیاره مکانی نشان داد که 2/42 درصد از سطح استان دارای تضاد بین اهداف (کاربری ها) برای دو کاربری و 8/11 درصد از سطح کل استان دارای تضاد بین اهداف برای هر سه کاربری مورد بررسی می باشند. انتخاب کاربری بهینه با اجرای روش تخصیص چندمنظوره سرزمین در استان گلستان در سه سناریوی برنامه ریزی، قابلیت اولویت بندی بین اهداف و برقراری تعادلی بین پتانسیل های موجود و نیاز جامعه را نشان داد. همچنین، سیستم نرم افزاری SDSSLPI انعطاف پذیری مورد نیاز در کنترل و دخالت متغیرهای برنامه ریزی براساس هدف برنامه ریزی و همچنین اعمال تغییرات مورد نیاز در مدل ارزیابی براساس شرایط ویژه در منطقه را فراهم آورده است.
Investigating the Impact of Socio-cultural Resilience Dimensions of Coastal Regions on Sustainable Tourism Development (Case Study: Coastal Regions of Bushehr)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
81 - 96
حوزههای تخصصی:
Purpose- Coastal regions are some of the most popular tourism destinations worldwide and tourism can be a promising tool for enhancing dimensions of social-cultural resilience. The more resilient a community is to sudden, unexpected, or chronic economic, political, social, and environmental (negative) events, the less vulnerable it is to these disruptions. This study aimed to investigate the impact of socio-cultural resilience dimensions of coastal regions on sustainable tourism development in coastal regions of Bushehr, Iran. Design/methodology/approach- This study is applied in terms of its objective and is correlational-descriptive in nature. Based on the type of data collected and analyzed, it is a quantitative study. The target population comprised 1686 socio-cultural experts involved in tourism development in Bushehr City. A sample of 313 participants was selected using random sampling, based on Cochran's formula. The study utilized two questionnaires: a Sustainable Tourism Development questionnaire and a Socio-Cultural Resilience questionnaire. Smart Plus and SPSS software version 26, and parametric, and nonparametric statistical tests were used to analyze the findings. Findings- The results showed a significant positive relationship between socio-cultural resilience in coastal regions and the level of tourism development in Bushehr Province. The regression coefficient for the impact of sociocultural resilience on tourism development as a dependent variable was 0.767. The regression coefficients for the cultural, environmental, economic, and social dimensions were 0.713, 0.839, 0.773, and 0.611, respectively. The coefficient of determination (R²) for sustainable tourism development was 0.589, indicating that 58.9% of the variance in sustainable tourism development in coastal areas can be explained by sociocultural resilience. The R² values for the cultural, environmental, economic and social dimensions were 0.508 (50.8%), 0.703 (70.3%), 0.597 (59.7%) and 0.373 (37.3%), respectively. Practical implications- The results of this study have significant implications for the development of public policies related to sustainable tourism. In conclusion, given the diverse tourism opportunities and potentials of Bushehr Province in coastal areas, especially in the field of water and coastal sports, tourism managers and planners as well as researchers and scientists must show the necessary commitment to the formation and development of this industry through proper planning and determining appropriate strategies. It concludes by presenting some policy-making guidelines for a tourism destination manager.
ارزیابی پتانسیل محلات شهری جهت توسعه درونی با استفاده از مدل فازی (نمونه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
45 - 70
حوزههای تخصصی:
در پی رشد سریع جمعیّت و ظهور تحولات جدید شهرنشینی در جهان، شاهد گسترش الگوهای توسعهی شهری همانند گسترش افقی و پراکنده رویی هستیم که باعث شکل گیری حومه ها، تخریب اراضی کشاورزی و باغی و به فراموشی سپرده شدن بافتهای میانی و تهی شدن آن ها از درون شده است. این امر لزوم به کارگیری ظرفیت ها و پتانسیل های درونی و میانی شهر را ضروری مینماید. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی و بررسی ظرفیت ها و پتانسیلهای توسعه درونی در شهر بناب می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی می باشد. در این پژوهش، با 11 معیار تأثیرگذار شامل اراضی بایر، تراکم خالص جمعیّت، تراکم ناخالص جمعیّت، تراکم ساختمانی، سطح اشغال کاربری ها، مصالح ساختمانی، کیفیت بنا، بافت فرسوده، اندازه قطعات و دانه بندی، تعداد طبقات و شیب جهت توسعه درونزای محلات شهر بناب مورد بررسی قرار گرفت. پس از تولید لایه های GIS مرتبط با شاخص ها و معیارها و فازی سازی آن ها، با هم پوشانی لایه ها بهترین محله ها از شهر جهت توسعه درونی انتخاب شدند. سپس با بهره گیری از نظرات کارشناسان و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) این معیارها وزن دهی شدند و در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار ArcGIS نقشه توسعه درونی منطقه مورد مطالعه تولید و میزان قابلیت محلات جهت توسعه مشخص گردید. در پایان دو نقشه نهایی برای پتانسیل توسعه درونی به دست آمد و مقایسه شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که محلات 11 و 13 در اولویت اول توسعه و محلات 4،5،6 در اولویت دوم توسعه قرار دارند. محلات 7،8،10 کمترین ظرفیت توسعه را دارند.
مروری نظام مند بر کاربرد کلان داده ها در صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فنّاوری و افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی و اینترنت، حجم تولید داده ها افزایش چشمگیری داشته و بهره گیری از مفهوم «کلان داده ها» نیز به تبع آن، به طور فزاینده ای در پژوهش های علمی مختلف به چشم می خورد؛ اما سازمان دهی و تحلیل ادبیات موجود با محوریت بهره گیری از کلان داده ها در حوزه گردشگری برای شناسایی وضعیت تحقیقات صورت گرفته در این عرصه، خود مسئله ای است که هدف این مطالعه است؛ ازاین رو این پژوهش به بررسی میزان بهره گیری از کلان داده در تحقیقات گردشگری منتشر شده از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲، به شناسایی شکاف های پژوهشی و فرصت های پیشرفت های آتی پرداخته است. ازآنجاکه این پژوهش در پی ارائه تصویری کلی از کارهای انجام شده در مقالات منتشر شده در حوزه گردشگری است، از روش مطالعه نگاشت نظام مند استفاده شده است. مقاله ها براساس این ویژگی ها بررسی شدند: موضوع تحقیق، توصیف مفهومی و نظری، منابع داده، نوع داده و اندازه، روش های جمع آوری داده ها، روش های تجزیه وتحلیل داده ها و گزارش و تجسم داده ها. یافته های این مطالعه حاکی از افزایش تحقیقات انجام شده در حوزه مدیریت مهمان نوازی و گردشگری با استفاده از روش های تحلیلی برای کلان داده هاست. بااین حال، این حوزه پژوهشی از نظر دامنه نسبتاً پراکنده و در روش شناسی محدود است و شکاف های متعددی را نشان می دهد. نتیجه دیگر آن که پژوهش های گردآوری شده نشان می دهند هنوز از پتانسیل کلان داده ها به طور کامل استفاده نشده و فرصت های زیادی پیش روی صنعت گردشگری از بعد پژوهشی وجود دارد. همچنین آشنانبودن کامل پژوهشگران این حوزه با ابزارهای تحلیل و تصمیم گیری داده محور چالشی است که در این پژوهش نمایان شده است.
تحلیل عوامل کالبدی موثر بر تاب آوری مناطق حاشیه نشین در کلانشهرها (مطالعه موردی: محله ایده لو شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، افزایش جمعیت در مناطق شهری به عنوان یک پدیده مهم، پیچیدگی ها و مشکلات زیادی را در زمینه های مختلف ایجاد کرده است. وجود بحران های اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و کالبدی همراه با رشد حاشیه نشینی در شهرها، تاب آوری شهری و مدیریت بحران در این سکونتگاه ها را برجسته کرده است. یکی از ابعاد مهم تاب آوری، بعد کالبدی آن است. هدف تحقیق تحلیل عوامل کالبدی موثر بر تاب آوری مناطق حاشیه نشین در کلانشهرهاست. روش تحقیق حاضر، توصیفی - اکتشافی و از نوع ترکیبی کیفی و کمی است. جامعه آماری متشکل از 30 نفر از خبرگان شهری است. در تجزیه و تحلیل کمی از روش نظریه - مبنا و نرم افزار مکس کیودی و در تحلیل های کمی از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. برای ارزیابی پایایی سوالات، آلفای کرونباخ به کار رفته است. نتایج تحلیل عاملی مرتبه دوم نشان داد که بارهای عاملی تمام شاخص های کالبدی در تاب آوری مناطق حاشیه نشین شهر تبریز(محله ایده لو) بزرگ تر از 4 /0 و در سطح احتمال 99 درصد معنی دار هستند. بیشترین تأثیرات مربوط به عامل نفوذپذیری بوده با بار عاملی (86/0) و بعد آن به ترتیب عوامل انعطاف پذیری (72/0)، پایداری کالبدی (68/0) و ایمنی با بار عاملی (62/0) قرار دارند. در نتیجه چگونگی ایجاد تاب آوری کالبدی یک استراتژی حفاظتی مؤثر در مناطق حاشیه نشین است. ایجاد فضاهای تاب آور، مناطق امنی را در یک منطقه حاشیه نشین پدید می آورد و ظرفیت های محلی را تقویت می کند.
ارزیابی ابعاد تاب آوری کالبدی- فضایی بافت های شهری در شرایط بحران (مطالعه موردی: مناطق 2 و 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رویکردهای برنامه ریزی و مدیریت در مقابل انواع مخاطرات و بحران های طبیعی و انسانی به نحو بارزی از کاهش آسیب پذیری به سمت ایجاد و ارتقای تاب آوری تغییر یافته است. در این پژوهش ابعاد و عوامل اجتماعی، کالبدی و فضایی مؤثر بر تاب آوری بافت های شهری در شرایط بحران در سطح منطقه 2 و 12 به عنوان مناطق با ریسک بالا بررسی می شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در زمره تحقیقات کاربردی است که رویکرد کیفی انجام گرفته است. به منظور تحلیل ابعاد تاب آوری، ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل 33 شاخص مطالعاتی مستخرج از مبانی نظری مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از تکنیک دلفی و روش پیمایش پرداخته شد. متغیرهای این پژوهش شامل 3 بعد تاب آوری کالبدی، فضایی و اجتماعی است.. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی تحلیل های آماری از قبیل فراوانی، درصدها، حداکثر و حداقل، میانگین و انحراف معیار استفاده گردیده است. در بخش استنباطی، با کمک تحلیل های آماری مورد نیاز از آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن استفاده شد. به طوریکه در بین ابعاد 3گانه تاب آوری، بعد کالبدی فضایی (با 74.19 درصد فاصله از حد بهینه) و سپس بعد اجتماعی (با 68.52 درصد فاصله از حد بهینه) در وضعیت مناسبی دارد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل منطقه ۱۲ نشان می دهد که بالاترین سطح بعد فضایی (با میانگین 10.97)، بعد اجتماعی (با میانگین 8.84) بوده است؛ همچنین در تحلیل ابعاد 3گانه، بعد اجتماعی در خوشه محرک، بعد فضایی در خوشه پیوندی و بعد کالبدی در خوشه وابسته قرار گرفته اند.
واکاوی الگوهای تراز 500 هکتوپاسکال مولد دماهای فرین بالای 50 درجه منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۴۴۶-۴۲۷
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی روزهای با وقوع دمای فرین بالای 50 درجه سانتیگراد و تعیین الگوی سینوپتیکی رخداد آن ها در منطقه غرب آسیا انجام شد. برای انجام این کار از داده های بازتحلیل شده NOAA-CIRES-DOE 20th Century Reanalysis V3 بیشینه دمای دومتری سطح زمین طی دوره زمانی 1836 تا 2020 در فصل گرم سال (ژوئن تا سپتامبر) استفاده شده و در نهایت تعداد 513 روز دمای بیشینه بالای 50 درجه جهت تحلیل سینوپتیک شناسایی گردید. دماهای بالای 50 درجه در ماه های ژوئن، ژوئیه و اوت به وقوع پیوسته و تغییرات سالانه فراوانی دماهای بیشینه فرین دارای روندی صعودی بوده و همچنین بیشترین فراوانی وقوع دمای فرین بالا در دهه های اخیر و در سال 2015 و 2010 رخ داده است. جهت تحلیل سینوپتیک تعداد 513 روز شناسایی شده، داده های واکاوی شده ارتفاع ژئوپتانسیل متر تراز 500 هکتوپاسکال برای روزهای مذکور استخراج و خوشه بندی إعمال شد. سپس روزهای با وقوع شدیدترین دما در هرخوشه به منظور تعییین الگوی سینوپتیک انتخاب شدند. با توجه به یافته های تحقیق مشخص شد که محدوده ی رخداد دمای بیشینه ی فرین، منطقه ی مرزی جنوب غرب ایران و جنوب شرق عراق می باشد. نتایج تحلیل سینوپتیک نشان داد که از یک سو وجود شرایط وضعیت کم فشار با منشأ کم فشارهای حرارتی خلیج فارس، شبه جزیره عربستان و گنگ در سطح زمین همراه با استقرار پرارتفاع غرب آسیا در تراز 500 هکتوپاسکال بر روی منطقه و از سوی دیگر انتقال هوای گرم عرض های پایین (عربستان و عراق) و بیابان های داخل ایران به سمت منطقه مذکور، سبب رخداد دمای بیشینه فرین در منطقه شده است. در واقع با توجه به همگرایی دمایی رخ داده در سطح زمین به علت وجود وضعیت کم فشار و افزایش نزول بی در رو دما به دلیل گردش واچرخندی پرارتفاع های ترازهای بالای جو، گرمایش سطح زمین تشدید شده و ضخامت جو نیز بالا بوده است.
تبیین مؤلفه های طراحی منظر شهر روزمره با رویکرد تجربه انسان از زیبایی شناسی (موردپژوهی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
109 - 124
حوزههای تخصصی:
با مروری بر ادبیات نظری طراحی منظر شهر، رویکرد "زیبایی شناسی"، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین ارزش ها در رسیدن به مطلوبیت منظر شهر شناخته شد. این تجربه زیبایی در منظر روزمره شهر، فرآیندی است که نیاز به قضاوت، ارزش گذاری و رفتار متقابل مردم با مکان شان را می طلبد. پس باید به نظر مردم رجوع کرد و اهمیت داد. هدف پژوهش، تبیین مدلی از مؤلفه های مؤثر بر طراحی منظر شهر روزمره با تأکید بر رویکرد زیبایی شناسی از دیدگاه تجربه شهروندان به عنوان کاربران اصلی محیط زندگی شان می باشد. بدین منظور، با در نظرگرفتن الگوواره عمل گرایی، ابتدا به روش کیفی داده بنیاد، با نمونه آماری 9 نفر متخصص و 41 نفر از شهروندان بابل، تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. داده ها را از طریق نرم افزار مکس کیودا تحلیل کرده و بر اساس پارادایم داده بنیاد، مدل کیفی از متغیرهای طراحی منظر شهر با تجربه زیبایی شناسی شهروندان به دست آمد. در ادامه، برای رسیدن به آنچه در واقعیت، کاربرد دارد، این بار به ارزیابی کمی مدل پژوهش اقدام شد. در این مرحله، پرسش نامه برای نمونه آماری 384 نفر از شهروندان بابل طرح شد. با روش حداقل مربعات جزئی تعمیم یافته، داده های کمی در نرم افزار اسمارت پی ال اس، تحلیل یافت. نتیجه حاکی از آن است، خروجی داده ها در مدل کیفی و سپس اعتبارسنجی کمی آن، دارای رابطه ای معنی دارند. مقدار P-value صفر در روابط بین متغیرها، معناداری مدل را نیز تایید می کند.
تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
204 - 224
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری تفسیری انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها پژوهشی کیفی مبتنی بر رویکرد تفسیرگرایانه است. داده ها با مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسش نامه مبتنی بر ماتریس تصمیم گردآوری شده است. جامعه مشارکت کنندگان این پژوهش دربردارنده خبرگان نظری (استادان مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری) و خبرگان تجربی (مدیران اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان) است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند انجام شد و درنهایت با دوازده مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. حجم نمونه بخش کمّی با فرمول کوکران برای جوامع بزرگ و نامعین 384 نفر برآورد شد و نمونه گیری با روش در دسترس انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای20 استفاده شد. سپس، روابط میان سازه ها با روش مدل سازی ساختاری تفسیری در نرم افزار میک مک 0/4 مشخص شد. در پایان، وضعیت سازه ها با آزمون دوجمله ای در نرم افزار اس پی اس اس22 بررسی شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که استراتژی بازاریابی گردشگری سبز در فرهنگ سازی گردشگری و عوامل مدیریتی ساختاری تأثیر دارد. عوامل مذکور در برندسازی گردشگری و مدیریت ارتباط با گردشگران تأثیر دارند و به نوبه خود بر عوامل سیاسی برنامه ریزی اثر می گذارند. عوامل سیاسی برنامه ریزی در عوامل زیرساختی و عوامل آموزشی پژوهشی تأثیر می گذارند. عوامل مذکور نیز در عوامل اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی نهادی اثر می گذارند و درنهایت به توسعه پایدار گردشگری منتهی می شوند.
ارزیابی پتانسیل و ارزش اقتصادی فعالیت های گردشگری روستایی در شهرستان مراغه با استفاده از مدل ارزش گذاری مشروط CVM و مدل پتانسیل گردشگری EP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
49 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری بزرگ ترین و در عین حال متنوع ترین صنعت دنیا به حساب می آید. گردشگری روستایی یکی از شاخه های صنعت گردشگری است، که می تواند نقش مهمی در تجدید حیات روستاها، ایجاد اشتغال و درآمد برای روستاییان، حفاظت از میراث طبیعی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی روستاها داشته باشد. گردشگری روستایی در شهرستان مراغه نیز از این امر مستثنی نبوده و از پتانسیل های زیادی در زمینه جذابیت های طبیعی، تاریخی، فرهنگی، مذهبی برخوردار می باشد. هدف این مطالعه، ارزیابی پتانسیل و ارزش اقتصادی فعالیت های گردشگری روستایی در شهرستان مراغه می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای، روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و شالوده مطالعه، مبتنی بر عملیات میدانی (مشاهده مستقیم، تکمیل پرسشنامه ) و بهره گیری از اسناد و مدارک موجود می باشد. ارزیابی توانمندی های روستاهای مورد مطالعه با استفاده از مدل های CVM و EP صورت می گیرد. جامعه آماری 12000 نفر از توریست هایی می باشند که در طی یک سال از جاذبه های گردشگری روستایی شهرستان مراغه بازدید کرده اند. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری کوکران 384 نفر محاسبه گردید. نتایج مطالعه نشان می دهد که طبق مدل EP با برآورد 1/38% روستاهای شهرستان مراغه دارای پتانسیل های طبیعی، تاریخی، مذهبی و فرهنگی زیادی در جهت جذب گردشگر به منطقه است. همچنین نتایج حاصل از مدل CVM نشان داد 87/7% افراد، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از جاذبه های گردشگری روستاهای مورد نظر هستند؛ به طوری که ارزش اقتصادی روستاهای چِکان، تازه کند سفلی و علویان به ترتیب 19500000، 6937560 و 14306400 میلیون تومان برآورد شد و این مبالغ می تواند صرف ایجاد اشتغال و امکانات گردشگری در روستاهای مورد نظر شود.
تبیین نقش عوامل جغرافیایی سیاسی بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای متکثر قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
49 - 80
حوزههای تخصصی:
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازمان دهی بهینه کشور،به صورت بالقوه و بالفعل شالودهبرنامه ریزی ها در همه سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم مدیریت سیاسی فضا است. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی و تبیین عوامل جغرافیایی سیاسی داخلی و خارجی مؤثر بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای چند قومیتی پرداخته است. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل جغرافیایی -سیاسی موثر بر مدیریت سیاسی فضا به ویژه در کشورهای چند قومیتی را می توان برحسب منشاء اثر گذاری به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی یا فراملی تقسیم کرد. عوامل داخلی عبارتند از عوامل طبیعی که شامل متغیرهای موقعیت جغرافیایی، وضع توپوگرافی، شبکه آبها، ناهمواری ها و شکل کشور می باشند و همچنین عوامل انسانی که متغیرهای ترکیب جمعیت، فرهنگ ملی، ایدئولوژی حاکم، ساختار سیاسی، نهادهای سیاسی اجتماعی را شکل می دهند. دسته دیگر عوامل با منشأ خارجی هستند که در بین این عوامل سه متغیر وجود آرمان سیاسی مستقل بین مرزنشینان دو کشور،مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و در نهایت وجود دنباله های قومی در کشور همسایه نقش بیشتری را دارند.
عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت برای بهبود مدیریت پسماند جامد در کویته، پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه: مدیریت پسماند جامد همچنان یک چالش بزرگ در سراسر جهان، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، از جمله پاکستان، محسوب می شود. اهداف: هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت برای بهبود مدیریت پسماند جامد در شهر کویته، بلوچستان، پاکستان بود. روش شناسی: برای این مطالعه مقطعی، از روش نمونه گیری چند مرحله ای برای انتخاب خانوارها استفاده شد. داده ها بین نوامبر ۲۰۲۲ تا دسامبر ۲۰۲۲ از ۴۰۰ پاسخ دهنده از طریق یک نظرسنجی مبتنی بر پرسشنامه جمع آوری شد. داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج: یافته ها نشان داد که ۷۶.۵ درصد از پاسخ دهندگان تمایل به پرداخت برای بهبود مدیریت پسماند جامد (ISWM) در منطقه موردمطالعه داشتند. تجزیه وتحلیل رگرسیون لجستیک بر تمایل خانوارها به پرداخت برای پسماند ISWM نشان داد که سن، جنسیت، سطح تحصیلات، نوع خانواده، درآمد ماهانه و آموزش در مورد دفع زباله با تمایل به پرداخت رابطه مثبت دارند. این تحقیق به این نتیجه رسید که افراد با درآمد بالاتر تمایل بیشتری به پرداخت برای مدیریت بهتر پسماند دارند. نابرابری های اقتصادی بر مشارکت جامعه در مدیریت پسماند تأثیر می گذارد. اقدام فوری برای رسیدگی به مشکلات زیست محیطی و بهداشتی ناشی از دفع نامناسب زباله در کویته ضروری است. نتیجه گیری: این مطالعه توصیه هایی را ارائه کرده است که شامل آغاز کمپین های آگاهی رسانی، بهبود سیستم های فاضلاب، جمع آوری منظم زباله و حمایت دولت از طرح شهر پاکیزه می شود.
بررسی و تحلیل مشکلات کنترل حاشیه نشینی ازمنظر قوانین (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
اندیشه های نو در علوم جغرافیایی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵
109 - 123
حوزههای تخصصی:
تأسف بارترین شکل توسعه درهم و بی قواره شهرها شامل حلبی آبادها، آلونک نشینی ها و زاغه نشینی ها که در باغها و زمینهای مزروعی حاشیه شهری (چسبیده به محدوده قانونی و در حریم شهرها) رشد می یابند. و دارای کوچه های باریک و پرپیچ و خم و از نظر بهداشتی نامطلوب و ساخته شده با مصالح اولیه (چوب و گِل) و نامتعارف مثل مقوا، حلب، نایلون، لاستیک خودروها، پیت های نفت می باشد، گفته می شود. بخشی از شهر که در آن نارسایی عرضه خدمات درمانی، بهداشتی، آموزشی، تراکم زیاد جمعیت در واحدهای مسکونی نامطلوب، فقدان آسایش لازم و خطرات ناشی از عوامل طبیعی نظیر سیل، زلزله، آتش سوزی دیده می شود. دراین پژوهش ابتدا به بررسی قوانین مرتبط با مدیریت ساخت و سازها توسط شهرداری ها ، دهیاری وبخشداری ها پرداخته شده و سپس اهرم های نظارتی و کنترلی بررسی می شوند . در ادامه با تجزیه وتحلیل با مدل سوات که یکی از ابزارهای استراتژیک تطابق قوت و ضعف درون سیستمی با فرصتها و تهدیدهای برونسیستمی است. و ارزیابی منظمی را برای شناسایی این عوامل و تدوین برنامه هایی بلندمدت که بهترین تطابق بین آنها ایجاد نماید، ارائه میدهد. یک برنامه ریزی بلندمدت که قوتها و فرصتها را به حداکثر و ضعفها و تهدیدها را به حداقل میرساند. با این فرضیه که ضعف قوانین ساخت و ساز و احداث بنا باعث توسعه حاشیه نشینی گردیده است که با پیشنهاد اصلاح قوانین و بازنگری می توان مانع از گسترش حاشیه نشینی گردید تا پیامدهای منفی تخریب هرگز بوجود نیاید و شاهد شهری توسعه یافته با رفاه کامل باشیم.
پهنه بندی توان سرزمین برای خدمات اکوسیستمی اکوتوریسم (شهرستان قوچان، استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
27 - 49
حوزههای تخصصی:
طبیعت همواره خدمات متنوعی به انسان ارائه می دهد که خدمات اکوسیستم نام دارد. شناخت توان سرزمین کمک می کند تا برای بهره وری بهینه از خدمات اکوسیستمی سرزمین، برنامه ریزی و مدیریت صحیح شود. یکی از انواع خدمات اکوسیستم، خدمات فرهنگی اکوسیستم نام دارد که اکوتوریسم در این دسته بندی قرار می گیرد. هدف این پژوهش، پهنه بندی توان سرزمین برای خدمت اکوسیستمی اکوتوریسم در شهرستان قوچان است. روش پژوهش براساس تصمیم گیری چندمعیاره است. در این تحقیق، پس از شناسایی معیارهای محیط زیستی مؤثر در پهنه بندی (ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، خاک، فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، فاصله از جاده و فاصله از سکونتگاه)، لایه های موردنظر وارد نرم افزار آرک مپ شد، سپس ضریب اهمیت معیارها حاصل از روش ای اچ پی اعمال و نرمال سازی لایه ها با منطق فازی انجام شد. درنهایت با روی هم اندازی و تلفیق تمامی لایه ها، پهنه های عالی، متوسط و ضعیف برای فعالیت های اکوتوریستی شهرستان مشخص شد. یافته ها نشان می دهد، 31 درصد از پهنه مورد مطالعه به لحاظ توان اکولوژیکی برای ارائه خدمت اکوسیستمی اکوتوریسم در طبقه عالی و 47 درصد در طبقه متوسط قرار دارد که بیانگر ظرفیت قابل توجه منطقه برای برنامه ریزی اکوتوریستی است که می توان روی پهنه های با ارزش عالی در جهت بهبود اقتصاد مردم محلی با حفظ محیط زیست بهره وری پایدار به عمل آورد.
مطالعه مورفولوژی و تغییرات مکانی ریگ های آذربایجان با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تحلیل بادهای فرساینده (مطالعه موردی: ریگ قوم تپه و مقصود لو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پراکندگی ریگ زارها در کشور از دیدگاه فرسایش بادی، دارای اهمیت زیادی است و تاکنون آمارهای مختلفی از مساحت و پراکندگی این اشکال در کشور ارائه شده است. علی رغم این که آذربایجان شرقی جزء مناطق خشک محسوب نمی شود؛ اما عوارض ژئومورفولوژی مناطق خشک و بیابانی در منطقه دیده می شود که تا به حال مطالعات کمتری بر روی ریگ زارهای منطقه انجام گرفته است. یکی از این ریگ ها، ریگ مقصودلو در شرق و دیگری ریگ قوم تپه در غرب استان واقع شده است. هدف از این تحقیق مشاهده و پایش میزان و جهت حرکت تپه های ماسه ای و میزان تخریب زمین های اطراف آن به صورت سالانه است.مواد و روش: برای این منظور آمار و داده های هواشناسی ۱۹ ایستگاه سینوپتیک استان به منظور تعیین باد غالب و منشأ رسوبات باد و همچنین تعیین پتانسیل حمل ماسه (DP)، برآیند پتانسیل حمل حاصله (RDP) و برآیند جهت حمل ماسه (RDD) ناشی از هر ریگ به دست آمد.یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که میزان جابه جایی برای ریگ مقصودلو سالانه ۷/۳۱ متر تخمین زده شد و میزان حرکت تپه های ماسه در ریگ قوم تپه به دلیل ضعف مدیریتی در حفظ ماسه های منطقه قابل پیش بینی نبود. بر اساس این تحقیق میزان فرسایش و تغییر مساحت در ریگ قوم تپه در مقایسه با ریگ مقصودلو از روند بیشتری برخوردار بوده و به فاصله ۳۷ سال ۷۲/۴۱ درصد برای قوم تپه و ۲۶/۹۵درصد برای ریگ مقصودلو برآورد شد.نتیجه گیری: منشأ ماسه های بادی منطقه با توجه به جهت باد غالب که عمدتاً شمالی است، همچنین وجود رسوبات ریزدانه در انتهای مخروط افکنه های منطقه و محل پخش سیلاب های صفحه ای می توان گفت که قسمت اعظم ماسه های منطقه از محل گسترش سیلاب های صفحه ای و انتهای مخروط افکنه ها که رسوبات ریزدانه را فراهم می آورند، تأمین می شود.نوآوری: در این تحقیق، تجزیه و تحلیل پتانسیل حمل ماسه و مسیرهای آن ها به ما کمک می کند تا شکل گیری تپه ها را در مکان های دیگر تفسیر کنیم.
تحلیل نقش عوامل انسانی در وقوع فرونشست با استفاده از تصاویر ماهواره ای و راداری (مطالعه موردی: شهر پیشوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
39 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف: فرونشست زمین مخاطره نامحسوسی است که بسیاری از شهرهای کشور از جمله شهر پیشوا را با چالش جدی مواجه کرده است. اهمیت موضوع فرونشست سبب شده تا در این پژوهش با استفاده از تصاویر راداری و روش سری زمانی SBAS، به ارزیابی میزان فرونشست در محدوده شهری و حاشیه شهری پیشوا در طی سال های ۲۰۲۰ تا ۲-۲۲ پرداخته شود.روش و داده: در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف موردنظر از تصاویر ماهواره لندست، تصاویر راداری سنتینل 1، اطلاعات مربوط به چاه های پیزومتری منطقه و اطلاعات کتابخانه ای به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. روش کار به این صورت بوده است که ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای، روند تغییرات کاربری اراضی منطقه ارزیابی شده است و سپس بر مبنای اطلاعات موجود، وضعیت افت منابع آب زیرزمینی منطقه بررسی شده است. در ادامه با استفاده روش سری زمانی SBAS، نرخ فرونشست منطقه محاسبه شده است.یافته ها: نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که منطقه مورد مطالعه در طی دوره زمانی 2 ساله (۲۰۲۰ تا ۲۰۲۲) بین ۱۰۷ تا ۴۱۱ میلی متر فرونشست داشته است که بر این اساس می توان گفت که ماکزیمم فرونشست سالانه منطقه بیش از ۲۰ سانتی متر است. نتایج ارزیابی تغییرات کاربری اراضی منطقه نشان داده است که در طی دوره زمانی ۳۰ ساله (۱۹۹۱ تا ۲۰۲۱)، کاربری نواحی انسان ساخت از ۲/۲ به ۶/۹ کیلومترمربع افزایش یافته است و همچنین سطح چاه های پیزومتری منطقه با افت سالانه بیش از 1 متر مواجه شده اند.نتیجه گیری: با توجه به این که توسعه کاربری های انسان ساخت با افزایش فشار با سطح زمین همراه است و همچنین توسعه نواحی سکونتگاهی و صنعتی با افزایش استفاده از منابع آب زیرزمینی همراه است، بنابراین تغییرات کاربری های اراضی و افت منابع آب زیرزمینی در طی سال های اخیر، زمینه را برای وقوع فرونشست در منطقه فراهم آورده است.نوآوری، کاربرد نتایج: این تحقیق بر خلاف بسیاری از تحقیقات پیشین، علاوه بر برآورد نرخ فرونشست، به تحلیل عوامل مؤثر در وقوع فرونشست نیز پرداخته است. با توجه به دقت بالای روش مورد استفاده، از نتایج این تحقیق می توان جهت برنامه ریزی های مختلف عمرانی بهره گرفت.
پایداری اقتصادی در کانون های عشایری شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از مباحث مهم در ارتباط با عشایر مبحث پایداری اقتصادی می باشد. نقش و تأثیر کوچ نشینان در اقتصاد کشور حائز اهمیت می باشد. وجود دلالان و همچنین نبود بازار فروش از دلایلی هستند که باعث آسیب به اقتصاد عشایر می شود. از آنجا که بین رشد اقتصادی و توسعه پایدار رابطه تنگاتنگی وجود دارد؛ پایداری اقتصادی زمانی رخ می دهد که رفاه اقتصادی با گذشت زمان کاهش نیابد. شهرستان قائنات یکی از نواحی عشایر نشین در شرق کشور است که عمدتاً در سه بخش سده، نیمبلوک و مرکزی این شهرستان استقرار یافته اند.هدف پژوهش: در پژوهش حاضر سعی شده است تا پایداری اقتصادی عشایر شهرستان قائنات بر اساس شاخص های عدالت، ثبات و رفاه اقتصادی مورد کندوکاو قرار گیرد.روش شناسی تحقیق: تحقیق پیش رو از نوع کاربردی بوده و از حیث ماهیت و روش توصیفی با رویکرد پیمایشی است. جمع آوری داده ها به کمک مطالعات اسنادی و پیمایشی انجام شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و تکنیک ویکورفازی استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: عشایر ساکن در کانون های شهرستان قائنات بررسی شده است.یافته ها و بحث: کانون های عشایری منتخب از حیث پایداری اقتصادی چندان شرایط مطلوب و همگنی ندارد. منابع به صورت عادلانه توزیع نشده و می توان شاهد اتکای شدید بر جزئی از منابع طبیعی بود. همچنین از حیث متنوع سازی فعالیت های اقتصادی و مشاغل که یک راهبرد لازم برای حصول پایداری است، چندان نمود ندارد.نتایج: در دراز مدت کانون های عشایری مورد مطالعه از حیث "پایداری اقتصادی" با چالش مواجه خواهد شد. همچنین در سطح کانون های عشایری منتخب، گرماب در مرتبه ی اول پایداری اقتصادی قرار گرفته است و به ترتیب روستای جبار و روستای فرخی در مرتبه ی دوم و سوم قرار می گیرد. روستای عشایری تیگاب نیز از لحاظ پایداری اقتصادی در مرتبه ی آخر بوده است.
سنجش و ارزیابی شاخص های تاب آوری اجتماعی در محلات تاریخی شهر تبریز (نمونه موردی: محله سرخاب تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
93 - 124
حوزههای تخصصی:
ا توجه به اینکه بلایای طبیعی باعث ایجاد اختلالات اجتماعی شدید در شهرها می شود، ارتقای تاب آوری اجتماعی به عنوان یک قابلیت، نه تنها به حفظ عملکرد اولیه شهرها کمک می کند، منجر به بهبود و شکوفایی شهرها پس از وقوع بلایا می شود. با نظر به اینکه بافت های تاریخی شهر تبریز جزء آسیب پذیرترین بخش های شهری است، عامل تأثیرگذار در بازگشت اینگونه بافت ها به شرایط معمول زندگی اجتماعی آنهاست. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های تاب آوری اجتماعی در محله تاریخی سرخاب تبریز است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی است. در بخش تحلیل این پژوهش پرسشنامه با استفاده طیف لیکرت تهیه و با بهره گیری از روش تی تست در نرم افزار SPSS تحلیل شد. برای یافتن تأثیرات جنسیت، سن و تحصیلات روی سه بُعد عملکردی، اجتماعی و فرهنگی از آزمون واریانس یک طرفه نیز استفاده و در آخر، برای یافتن تأثیرگذارترین معیار بر تاب آوری اجتماعی از آزمون رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص ایجاد فضای شهری مناسب همه اقشار جامعه، رنگ تعلق و امید به آینده محله تأثیرگذارترین شاخص های تاب آوری اجتماعی است و افزایش تاب آوری در مواجهه با بحران ملزم به افزایش تعاملات اجتماعی و میزان آگاهی مردم است؛ بنابراین اگر بستری فراهم شود که تعاملات اجتماعی را در محله افزایش دهد و مکان رخداد فعالیت باشد، محله در زمان بحران خیلی سریع به حالت اولیه خود باز می گردد.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت گردشگری هوشمند روستایی (مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری شرق استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
87 - 114
حوزههای تخصصی:
گردشگری هوشمند به معنای استفاده از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی برای بهبود تجربه گردشگران در مقصدهای گردشگری است. جایگاه گردشگری هوشمند در روستا نقش مهم و حائز اهمیتی دارد. روستاها با استفاده از فناوری های هوشمند قادر خواهند بود که تجارت خود را ترویج و سطح زیرساخت های گردشگری خود را بهبود دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر شکل گیری رهیافت گردشگری هوشمند در روستاهای هدف گردشگری شرق استان کرمانشاه است. روش پژوهش بر اساس هدف، از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی منابع کتابخانه ای، مجله های علمی و گردآوری میدانی با پرسشنامه جمع آوری و سپس اطلاعات لازم در زمینه گردشگری هوشمند و شاخص های آن با استفاده از پیشینه و نیز با توجه به شرایط منطقه جمع آوری شده است. حجم نمونه در این مطالعه از مجموع 1191 خانوار روستایی با فرمول کوکران و با خطای 065/0 درصد برابر 215 نفر مورد پرسشگری قرار گرفت. برای سنجش گردشگری هوشمند روستایی با توجه به نوع داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، تی تک نمونه ای بهره گرفته و در ادامه، به دلیل سطح بندی روستاهای مطالعه شده به لحاظ دستیابی به گردشگری هوشمند روستایی و با توجه به نوع داده ها از روش وزن دهی CRITIC و رتبه بندی COCOSO استفاده شده است. همچنین، در این مطالعه برای تحلیل تأثیر عوامل بررسی شده بر گردشگری هوشمند روستایی از روش تحلیل عاملی، برای تحلیل های آماری از نرم افزار JAMOVI و برای نقشه ها از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مفهوم گردشگری هوشمند روستایی نتیجه مجموعه ای از شاخص های اقتصاد هوشمند، حکمرانی هوشمند، زیرساخت هوشمند، مردم هوشمند، اتصال هوشمند و آموزش هوشمند است. نتایج آزمون T تک نمونه ای نشان داد که از میان شاخص های گردشگری هوشمند روستایی، شاخص حکمرانی هوشمند، مردم هوشمند، اقتصاد هوشمند و آموزش هوشمند به ترتیب با میانگین 95/3 و 90/3 به عنوان مهم ترین شاخص های گردشگری هوشمند روستایی در روستاهای مطالعه شده بوده اند.
تدوین نقشه راهبردی توسعه گردشگری پایدار شهری با تأکید بر توان اکولوژیک، پژوهش موردی: منطقه 22 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
159 - 179
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان مراکز فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، در جذب گردشگران نقش بسزایی ایفا می کنند. با افزایش نیاز به توسعه پایدار، توجه به جوانب اکولوژیک در توسعه گردشگری شهری به عنوان یک رویکرد حیاتی و ضروری مطرح می شود. گردشگری پایدار شهری با تأکید بر توان اکولوژیک نه تنها به جلب گردشگران می پردازد بلکه در کنار آن، به حفاظت از محیط زیست و تعادل اکولوژیک شهرها نیز می پردازد. لذا در پژوهش حاضر کوشیده شد تا با نگاهی از داخل به بیرون و با تفکر راهبردی نوین، ضمن شناسایی منابع و توانایی های داخلی و عوامل کلان محیطی و نقاط مثبت، علاوه بر جستجوی عملکردها، راهکارهای مثبت را پیشروی مدیران و مسئولان شهری در رابطه با تحقق توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 در شهر تهران قرار دهد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی – تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل Meta-SWOT، تحلیلPESTEL ، GIS-10.8و Global Maper.25 بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد در بین منابع و توانایی های داخلی توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 با تأکید بر توان اکولوژیک آن اوزان متفاوتی نسبت به هم دارند به طوری که عامل هایی همچون وجود اراضی طبیعی در شمال، غرب و شرق منطقه و امکان به هم پیوستگی اکولوژیکی (70/1)، وجود دریاچه شهدای خلیج فارس (68/1)، وجود پارک جنگلی چیتگر در منطقه، وجود اراضی نظامی گسترده به عنوان پتانسیلی برای توسعه محیط زیست مبنا و وجود اماکن تفریحی و گردشگری عمومی در منطقه مشترکاً با امتیاز (38/1) دارای بیش ترین وزن می باشند که این نشانگر با ارزش بودن، تقلید ناپذیری و تناسب سازمانی نسبت به سایر عوامل در توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 می باشند و باید در صدر اقدامات اجرایی مدیران و مسئولان در راستای تحقق آن باشند.