فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
195 - 218
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تغییرات برف پوش در پهنه شمال غربی در پیوند با سنجه های توپوگرفیکی ارتفاع، شیب و وجه شیب زمین با بهره گیری از فرآورده های برف مادیس ترا و آکوا (MOD10A1 و MYD10A1) در بازه زمانی 2020-2003 مورد واکاوی قرار گرفت. در گام نخست با توجه به نمایه NDSI داده ها بر اساس آستانه 1-1/0 باینری شد. در گام بعدی، برای کاهش اثر ابرناکی از الگوریتم های ادغام داده های ترا و آکوا، فیلترهای مکانی و زمانی استفاده شد. برای الگوی رقومی ارتفاع، از مدل رقومی سطحی (DSM) آژانس فضایی ژاپن استفاده گردید. سپس شمار روزهای برف پوشان (SCDs) به ازای هر پیکسل در شبکه رستری به صورت سالانه محاسبه و نقشه های پهنه ای تهیه و ترسیم شد. در ادامه، پیوند SCDs با ارتفاع و وردش های گستره های برف پوش (SCAs) در طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب زمین بررسی شد. بر اساس نقشه های پهنه ای SCDs، سال های 2010 و 2018 در فاز کمینه و سال های 2007 و 2017 در فاز بیشینه قرار داشته اند. ارتباط SCDs با مولفه ارتفاع قوی بوده و روند افزایش SCDs از ارتفاع 3700-1300 متر به شدت فزونی می یابد. در عین حال، افزایش شیب زمین و ناپایداری SC بر روی سطوح پرشیب سبب ایجاد ناهنجاری در روند افزایشی SCDs در ارتفاعات 4000-3700 متر شده است. واکاوی SCAs در درجات مختلف شیب، روند کاهشی شدیدی را به پیروی از ارتفاع و کاهش سطوح توپوگرافیکی و محدودیت برف گیرش در اراضی پرشیب نشان داد. کمینه و بیشینه پراکنش SCAs به ترتیب مربوط به سال های 2010 و 2007 بوده است. درصد SCAs در درجات مختلف شیب در اراضی مسطح تا 5/12 درجه روند افزایشی، از شیب 5/12 تا 5/42 درجه روند کاهشی، از شیب 5/42 درجه به بعد روند افزایشی بسیار اندک دارد. دامنه های شمالی و شمال شرقی دارای بیشترین و دامنه های جنوب غربی و غربی دارای کمترین درصد گستره برف پوش هستند
ارزیابی تأثیر شاخص شهرنشینی و تجارت بر عملکرد زیست محیطی(شاخص EPI): نقش یکپارچگی دولت با استفاده از روش MMQR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ماهیت حفاظت از محیط زیست و نحوه دسته بندی سیاست های دولتی برای مواجه شدن با مسائل مربوط به محیط زیست همواره محل بحث و مناقشات بین سیاست گذاران حوزه محیط زیست بوده است. همواره این پرسش مطرح بوده است که سیاست و نحوه عملکرد دولت ها در زمینه محیط زیست به چه صورت باشد. داده و روش: دراین تحقیق به بررسی رابطه بین یکپارچگی و کیفیت نهادهای دولتی و شاخص شهرنشینی با شاخص عملکرد محیط زیست در کشورهای عضو اتحادیه اورآسیا بین سالهای 2020- 2005 پرداخته شده است. این مطالعه ابتدا با استفاده روش حداقل مربعات معمولی با اثرات ثابت و سپس برای رفع ناهمگنی بین توزیع شرطی در مدل OLS با استفاده از روش MMQR با اثرات ثابت به بررسی رابطه بین حجم تجارت، یکپارچگی دولت و تولید ناخالص داخلی سرانه با شاخص عملکرد محیط زیست پرداخته است. یافته ها: نتایج گویای اثر مثبت حجم تجارت و شاخص یکپارچگی دولت و اثر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه با شاخص عملکرد محیط زیست است که تولید ناخالص داخلی در تمامی کوانتیل ها به صورت معنی دار بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشته است. نتایج مدل به روش گشت آورهای تعمیم یافته نیز نشان دهنده اثر مثبت حجم تجارت و یکپارچگی دولت و همچنین اثر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه بر شاخص عملکرد محیط زیست است. و همچنین شاخص شهرنشینی اثر منفی و معنی داری بر شاخص کیفیت محیط زیست داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت یکپارچگی دولت و همچنین اثر مثبت تجارت بر عملکرد محیط زیست، تأثیر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه می تواند بهبود یابد ، به این معنی که یک دولت با صداقت و یکپارچگی بالا می تواند تأثیر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه در محیط را مهار کرده یا در برخی موارد آن را معکوس کند.
سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از شبکه حمل ونقل عمومی درون شهری (مطالعه موردی: ایستگاه اتوبوس شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
710 - 735
حوزههای تخصصی:
حمل ونقل عمومی پیشرفته یکی از شاخص های توسعه یافتگی در عرصه برنامه ریزی مدرن امروزی است، این در حالی است که از آن به عنوان شبکه شهری می توان نام برد؛ بنابراین هدف از این پژوهش سنجش میزان رضایتمندی شهروندان از شبکه حمل ونقل عمومی درون شهری در شهر اردبیل می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 27 ایستگاه اتوبوس در مناطق پنج گانه شهر اردبیل می باشد. حجم نمونه در جامعه موردمطالعه 400 نفر از مسافرانی بودند که در مسیر حرکت و داخل اتوبوس به صورت تصادفی ساده در طول ساعات اولیه صبح، بعدازظهر و عصر انتخاب شده اند. جهت ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از آزمون های آماری T تست در محیط نرم افزار SPSS و جهت تبیین و مدل سازی اثرات نیز از مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار AMOS استفاده گردید نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای پژوهش نشان داد وضعیت شاخص های چهارگانه رضایتمندی از حمل ونقل عمومی در محدوده موردمطالعه به ترتیب با میانگین های 17/2، 4/2، 29/2 و 26/2 می باشند که پایین تر از سطح متوسط کیفیت قرار دارند و همچنین تحلیل یافته های منتج از مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مقدار بار عاملی شاخص Rmsea برابر با (69/0) است که نشان دهنده برازش مناسب مدل پژوهش می باشد. همچنین نتایج تحلیل مدل عاملی مرتبه دوم نشان داد که بعد رضایتمندی از سرعت حمل ونقل بیشترین بار عاملی را با وزن (93/0) را دارا می باشد و پس از آن هر یک از ابعاد رضایت از نحوه رفتار و برخورد رانندگان و رضایت از امکانات و خدمات سیستم اتوبوس رانی به صورت مشترک دارای بار عاملی (93/0) می باشند و در نهایت کمترین بار عاملی هم به بعد رضایتمندی از توسعه حمل ونقل عمومی با وزن عاملی (80/0) تعلق دارد.
تحلیل گفتمان تبلیغات نامزدها در حوزه انتخابیه ممسنی و رستم
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
774 - 794
حوزههای تخصصی:
تبلیغات یکی از ابزارهای کلیدی نامزدها جهت ارائه برنامه ها و راهبردهای خود در رقابت های انتخاباتی محسوب می شود. ازاین رو، برنامه ریزی به منظور انجام تبلیغات به بهترین شکل ممکن مورد توجه نامزدهای و اتاق های فکر آنان قرار دارد. در این راستا، استفاده از نمادها و علائم، کاربرد ویژه ای در ستادهای انتخاباتی نامزدها و گسترش آن در میان حامیان خود دارد. در حوزه انتخابیه ممسنی و رستم نیز تحرکات نامزدها از اهمیت خاصی برخوردار است و تحلیل گفتمان این تبلیغات می تواند زوایای پنهان آنها در ایجاد منازعات انتخاباتی را هویدا سازد. بر این بنیاد، گفتمان حاکم بر نگرش هر یک از آنها به منظور انجام تبلیغات در دهیمن دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مورد پردازش قرار گرفته است. مقاله پیش رو با استفاده از روش تحلیل گفتمان طی مراحل پنج گانه «سطح سطح»، «سطح عمق»، «عمق سطح»، «عمیق» و «عمیق تر» بر این پرسش استوار است که تبلیغات نامزدهای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی و رستم بر کدام دال های گفتمانی استوار بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد در تبلیغات نامزدها در این حوزه انتخابیه، دال های گفتمانی همچون شعارهای محلی، نمادهای ایلی طایفه ای، خلق هیجان و احساسات مبتنی بر ساختار عشیره ای در نُطق پردازی و ایراد سخنرانی که منجر به بسیج توده، رویارویی فیزیکی و منازعه میان آنها در کارزار انتخابات می شود، نقش برجسته ای داشته اند.
بررسی تأثیر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان بر آسیب پذیری اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
65 - 79
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم در زمینه حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان تشکیل اقتصادی هماهنگ با سیاست های کلان بوده که بتواند در برابر شوک ها و ریسک های خارجی یا برون زا واکنش مناسبی داشته و بتواند مسیر را همچنان ادامه بدهد. هدف اصلی تحقیق بررسی تأثیر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان بر آسیب پذیری اقتصادی در ایران می باشد. اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق از بانک جهانی حاصل شده و دوره زمانی تحقیق مربوط به سال های 2020-2000 می باشد. مدل تحقیق به صورت لگاریتمی در نظر گرفته شده است. رهیافت مورد استفاده در برآورد مدل ARDL بوده و مطابق معیار شوارز-بیزین وقفه بهینه یک و مدل (1,0,0,0,0) ARDL پیشنهاد می شود. نتایج برآورد کوتاه مدت و بلندمدت نشان می دهد با بهبود کیفیت نهادی و آموزش عالی، آسیب پذیری اقتصادی کاهش یافته به طوری که با افزایش 1% این دو متغیر آسیب پذیری اقتصادی به ترتیب به میزان 4/47 و 0/085 در کوتاه مدت کاهش می یابد. تأثیر افزایش 1% این دو متغیر بر آسیب پذیری اقتصادی در بلندمدت به ترتیب به میزان 5/98 و 0/114% می باشد. حکمرانی خوب یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند به کشورها در کنترل و غلبه بر شرایط نامناسب یک کشور در مواجهه با شوک های خارجی کمک نماید و بسیاری از چالش ها را به فرصت تبدیل نموده و به آن ها اجازه اثرگذاری منفی بر اقتصاد را ندهد. همچنین آموزش عالی در راستای کسب دانش و بهره وری بالاتر موجب خلق محصولات جدید، رشد اقتصادی و کاهش آسیب پذیری اقتصادی می گردد.
تحلیل تأثیر ویژگی های فردی بر تمایل شهروندان به پیاده روی در محیط پیاده مدار، مطالعه موردی: حاشیه مادی نیاصرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
101 - 118
حوزههای تخصصی:
گسترش پیاده مداری به عنوان یک شیوه پایدار حمل ونقل مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار دارد. در این راستا بررسی عوامل و موانع مؤثر بر پیاده مداری و سطح فعالیت بدنی شهروندان حائز اهمیت است. هدف مطالعه حاضر تحلیل عوامل مؤثر در بی تحرکی شهروندان با تمرکز بر ویژگی های فردی نظیر جنسیت، وضعیت تأهل، شاخص توده بدنی، تحصیلات، شغل، مصرف دخانیات و مالکیت وسایل نقلیه است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی – تحلیلی بهره می برد. جامعه آماری موردبررسی شامل شهروندان ساکن در حاشیه مادی نیاصرم است که از بین آن ها بر اساس فرمول کوکران 390 نفر به عنوان نمونه مورد پرسشگری قرار گرفتند. محور مادی به عنوان یک پیاده راه تأمین کننده فضای پشتیبان پیاده مداری است که در دسترس نمونه موردبررسی قرار دارد و امکان تمرکز بر سایر عوامل مؤثر در بی تحرکی شهروندان را فراهم می نماید. با استفاده از آزمون تی و تحلیل میانگین نتایج پرسش نامه ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و وجود رابطه بین پارامترهای پژوهش بررسی شد. بر اساس نتایج، پیاده روی در زنان و افراد مجرد بیشتر از مردان و افراد متأهل است و با افزایش سن میزان پیاده روی کاهش می یابد، ارتباط معکوس بین میزان پیاده روی و شاخص توده بدنی تأیید شد، به این معنی که میزان پیاده روی در افراد چاق و دارای اضافه وزن کمتر از افراد لاغر و نرمال است. بین شغل افراد و میزان پیاده روی ارتباط معنادار مشاهده شد، همچنین مالکیت وسایل نقلیه و مصرف دخانیات تأثیر منفی بر میزان تحرک افراد دارند. نتایج مطالعه حاضر به عنوان مبنای اولیه در سایر تحقیقات تجربی قابل استفاده است. به منظور دستیابی بهتر به هدف افزایش سطح فعالیت بدنی شهروندان، در کنار توسعه فضاهای پیاده مدار در سطح شهر توجه به تأثیر ویژگی های فردی و انجام برنامه ریزی منسجم و یکپارچه با دیدگاهی جامع پیشنهاد می گردد. همچنین تدوین برنامه های موضوعی نظیر طرح های ارتقای تحرک گروه های جنسی، شغلی و سنی خاص مؤثر خواهند بود.
بزهکاری در سکونتگاه های روستایی و ارتباط آن با بیکاری و دسترسی به امکانات و زیرساخت ها، مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
95 - 113
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل گران بزهکاری معمولاً بر شناسایی جرم و علل آن در مناطق شهری تمرکز کرده اند و وقوع جرائم در نواحی روستایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، در سال های اخیر گرایش به بزهکاری در جوامع روستایی افزایش یافته است. پژوهش حاضر به تحلیل وقوع بزهکاری در سکونتگاه های روستایی استان زنجان پرداخته است.
روش پژوهش: این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف کاربردی و توسعه ای به شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل جرائمی است که در سال 1398 در مناطق روستایی استان زنجان رخ داده است. برای جمع آوری داده ها از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که شهرستان خدابنده بیشترین میزان جرائم روستایی در استان را به خود اختصاص داده است. شهرستان های زنجان و ابهر در رتبه های بعدی قرار دارند. بیشترین تعداد جرائم مربوط به سرقت ها بوده و نزاع، درگیری و جرائم عمومی علیه اموال و اشخاص در رتبه های بعدی قرار دارند.
نتیجه گیری: وقوع جرم در مناطق روستایی بیشترین همبستگی را با نرخ بیکاری دارد. همچنین، رابطه قابل توجهی بین دسترسی سکونتگاه های روستایی به امکانات و زیرساخت ها و وقوع جرائم وجود داشت. بنابراین، بهبود وضعیت اشتغال و کارآفرینی می تواند به عنوان یک راهکار موثر برای افزایش درآمد روستاییان، بهبود شرایط معیشتی و ارتقاء امنیت در این مناطق محسوب شود
واکاوی راهبرد خودکفایی و تهدید امنیت آبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
104 - 124
حوزههای تخصصی:
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و تأثیر آن بر منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران در برابر تهدیدات خارجی تصمیم سازی و سیاستگذاری شده است. در این راستا، سیاست امنیت غذایی، کشاورزی محور اشتغال زایی و توسعه، خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی هم پوشانی زیادی با راهبرد خودکفایی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خودکفایی چه تأثیری بر امنیت آبی ایران داشته است. صورت بندی فرضیه پژوهش بیان می کند که سیاست و راهبرد خودکفایی زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است و ادامه این سیاست موجب تشدید خطرات محیط زیستی شده و می تواند امنیت ملی ایران را تهدید کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز تحقیق از اسناد و قوانین بالادستی ایران و به ویژه شش برنامه پنج سال توسعه جمهوری اسلامی ایران اخذ شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست خودکفایی نه تنها به اهداف خود دست نیافته است بلکه زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است که ادامه این روند می تواند امنیت ملی ایران را نیز تهدید کند.
تحلیل تطبیقی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مندی زنان از پارک های بانوان و پارک های عمومی (مختلط) در شهرهای مشهد و سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش در گام نخست بررسی کارکردهایی است پارک های شهری و به طور خاص پارک های بانوان می توانند در بهبود کیفیت زندگی زنان داشته باشند و در کنار آن، شناخت میزان رضایتمندی کاربران این پارک ها از این فضاهای نوظهور در مقایسه با پارک های عمومی (مختلط) نیز بررسی خواهد شد. داده و روش: این تحقیق، پژوهشی مقطعی و موردی از نوع کاربردی است که با روش توصیفی – تحلیلی انجام پذیرفته است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان 15 سال به بالای حاضر در پارک ملت و پارک بانوان حجاب شهر مشهد و پارک بانوان و پارک عمومی (مختلط) لاله شهر سبزوار می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که کارکردهای اصلی پارک های شهری برای زنان بر اساس اولویت شامل کارکردهای تسکین و سلامت بخشی، بهبود سرمایه اجتماعی، ارتقاء کارایی و اثر بخشی، ارتقاء آگاهی سیاسی و اجتماعی و کارکرد فرهنگی و آموزشی می باشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 5 عاملِ موقعیت و کیفیت طراحی فضا، کیفیت تجهیزات و امکانات، احساس امنیت، نیازهای خاص زنانه و آزادی و استقلال در پوشش و رفتار از معیارهای اصلی رضایتمندی زنان از پارک های بانوان بوده است که این معیارها در مجموع 88/53 درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی رضایتمندی زنان از پارک بانوان را تبیین نموده اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، ضرورت مشارکت فعالانه زنان در طراحی پارک های بانوان و انجام پژوهش های کیفی بیشتر در ارتباط با شناخت ابعاد مختلف ادراک زنان از این فضاها در راستای افزایش کارآیی بیشتر پارک های بانوان باید مورد توجه قرار گیرد.
عوامل بازدارنده و پیش برنده توسعه اقامتگاه های بوم گردی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ام روزه گردش گری یک ی از مناب ع مه م درآم د و از عوام ل مؤث ر در توس عه و پیش رفت کش ورها اس ت. دراین میان، اقامتگاه های بوم گردی نقش کلیدی در توسعه گردشگری و توسعه پایدار روستایی دارد؛ بنابراین، ش ناخت عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه ای ن ن وع اقامتگاه ها ض رورت خاص ی دارد. پژوه ش حاض ر با هدف شناس ایی و تبیی ن عوام ل بازدارن ده و پیش برن ده توسعه اقامتگاه های بوم گردی از دیدگاه خب رگان در روستاهای شهرس تان اردبیل (برای نمونه روستای وکیل آباد و شام اسبی) انج ام ش ده است ک ه با استفاده از روش ترکیبی موض وع بررسی ش ده اس ت. رویک رد تحقی ق متوال ی اکتش افی اس ت ک ه در دو مرحل ه کمی و کیف ی انج ام ش ده اس ت. در مرحل ه کیف ی با استفاده از روش مرور دامنه متغیرها و شاخص های اصلی شناسایی ش دند و س پس در ف از کمی با استفاده از روش پیمای ش و پرسش نامه تهیه شده در بین جامعه آماری پژوهش که 100 نفر از شاغلان و آگاهان در زمینه اقامتگاه بوم گردی و متخصصان و مدیران محلی روستاهای منتخب بود، قرار گرفت. برای سنجش پایایی و قابلیت اعتماد پرسش نامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان 937/0 به دست آمده که نشانگر سطح اطمینان قابل قبول بود. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS3 استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که عامل اقتصادی (با ضریب اثر 817/0) و اجتماعی - فرهنگی (با ضریب اثر 802/0) عوامل مهم بازدارنده و عامل اجتماعی - فرهنگی (با ضریب اثر 904/0) و اقتصادی (با ضریب اثر 816/0) عوامل مهم پیش برنده توسعه اقامتگاه های بوم گردی در محدوده های موردمطالعه پژوهش می باشند.
ارزیابی قدرت و جایگاه سازمان مدیریت گردشگری کلان شهر تهران از منظر مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
77 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه تمامی مقصدهای گردشگری برای جذب گردشگر رقابت می کنند. سازمان مدیریت گردشگری به کمک این مقصدها می آید تا ظرفیت های جذب گردشگر را با ارتقای برنامه ریزی هماهنگ و مدبرانه عناصر تشکیل دهنده مقصد توسعه دهد. کلان شهر تهران، بزرگ ترین مقصد گردشگری ایران، فاقد سازمان گردشگری است. ازاین رو، این پژوهش به دنبال ارزیابی قدرت و جایگاه سازمان مدیریت گردشگری کلان شهر تهران در بهبود عوامل مدیریتی است. روش پژوهش از نوع کمّی است و ابزار گردآوری داده و اطلاعات پرسش نامه است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده و نمونه شامل 21 نفر از خبرگان (دانشگاهیان، مدیران و کارشناسان) مرتبط با مدیریت گردشگری است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نسخه 4 نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین عناصر مدیریت مقصد گردشگری و توسعه گردشگری ارتباط معناداری وجود دارد؛ همچنین، چهار عامل اصلی سازمان دهی با بار عاملی 927/0، هدایت با 725/0، برنامه ریزی با 724/0 و کنترل با 485/0 به ترتیب بیشترین اثرگذاری را بر مدیریت مقاصد گردشگری دارند. این پژوهش، با سنجش عوامل کلیدی تأثیرگذار در موفقیت مدیریت مقاصد گردشگری، کمک نظری شایان توجهی به ادبیات مدیریت گردشگری می کند. علاوه بر این، این پژوهش راهبردهای عملی برای مناطق شهری دارد که می توان با تقویت نقش و جایگاه سازمان های توسعه گردشگری از طریق تفویض اختیارات بیشتر اجرایی کرد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجاد شرایط اضطراری (بحرانی) در تورهای گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
116 - 137
حوزههای تخصصی:
گردشگری، به منزله نیاز اساسی جوامع امروزی، با بحران های گوناگون طبیعی و انسانی مواجه است که امنیت گردشگران را به خطر می اندازد. ازاین رو، پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجاد شرایط اضطراری (بحرانی) در تورهای گردشگری انجام شده است. ابتدا این عوامل براساس نظرسنجی از کارشناسان ذی ربط و نتایج پژوهش های مشابه شناسایی شد. سپس، پرسش نامه ای براساس شاخص های انسانی، مدیریتی، اجتماعی، طبیعی و سیاسی با طیف پنج تایی لیکرت تدوین و پس از کدگذاری و تأیید روایی و پایایی، در بین نمونه آماری توزیع شد. درنهایت، داده ها با آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، اسپیرمن، فریدمن و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که متغیرهای هجوم گردشگران بیش از ظرفیت تحمل (آماره 017/209 و میانگین 7818/4)، کیفیت نامطلوب امکانات و خدمات گردشگری (آماره 805/206 و میانگین 734/4)، وجود تورهای خودگردان بی مجوز و رقابت با تورهای قانونی (آماره 492/200 و میانگین 7291/4) بیشترین تأثیر را در ایجاد شرایط بحرانی تورها دارند. علاوه بر این، از نظر مدیریتی هجوم گردشگران بیش از ظرفیت تحمل (بار عاملی 94/0)، از نظر سیاسی ناامنی ناشی از جنگ و تروریسم (بار عاملی 79/0)، از نظر طبیعی شرایط نامناسب آب وهوایی (بار عاملی 76/0)، از نظر اجتماعی شیوع بیماری های واگیردار (بار عاملی 67/0)، از نظر انسانی شاخص خسته کنند گی مسیر (بار عاملی 64/0) و در الگوی کلی عوامل اجتماعی و مدیریتی (بار عاملی 98/0 و 73/0) مؤثرترین علل ایجاد شرایط اضطراری تورها هستند. درمجموع، ریسک ناشی از رقابت ناسالم تورگردان ها و محوطه های گردشگری، مسائل فرهنگی و اجتماعی گروه های گردشگری، منابع و امکانات مقصد، شیوع بیماری و حوادث غیرمترقبه مهم ترین بحران های تورگردانی هستند که به مدیریت و برنامه ریزی متولیان امر نیاز دارد.
واکاوی روند تغییرات زمانی-مکانی دمای سطح کویر درانجیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
87 - 102
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین یکی از پارامترهای مهم برای درک تغییرات فضایی و فرآیندهای سطح زمین می باشد که به ارزیابی واقعی از وضعیت محیطی در مقیاس های محلی تا جهانی کمک می کند. ﺳﻨﺠﻨﺪه مودیس دمای سطح زﻣیﻦ را ﺑﻄﻮ پیوسته در ﻣﻘیﺎﺳی ﺟﻬﺎﻧی و ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔکیک ﻣکﺎﻧی مناسب ﺗﻮﻟیﺪ و در اختیار محققان ﻗﺮار می دهد. در این پژوهش برای بررسی روند دمای سطح کویر درانجیر، ابتدا داده های روزانه دمای سطح زمین در محدوده حوضه آبریز کویر درانجیر در بازه زمانی 1/1/2003 تا 30/12/2022 با تفکیک مکانی 1000 متری از وبگاه ناسا استخراج شد. پس از پردازش های لازم، روند بلندمدت فصلی و سالانه دمای سطح کویر درانجیر به کمک آزمون ناپارامتریک من- کندال محاسبه گردید. نتایج روند دمای سطح زمین در مقیاس فصلی نشان داد که زمستان های کویر درانجیر نسبت به گذشته گرم تر شده و برعکس تابستان های آن خنک تر گردیده است. این موضوع در بخش وسیعی از کویر صادق بوده و نشانه ای از تغییر اقلیم و گرمایش جهانی می باشد. همچنین نتایج در مقیاس سالانه نشان داد که در بستر رودخانه های سیریز و رفسنجان و ارتفاعات لاله زار روند دمای سطح زمین افزایشی و در سدهای احداث شده در جنوب کرمان و رفسنجان و چاله بافق روند دمای سطح زمین کاهشی است. از آنجایی که روند افزایشی دمای سطح در رودخانه ها و ارتفاعات نشان دهنده کاهش پوشش آبی و برفی این نواحی می باشد، این موضوع می تواند حیات و منابع آب این نواحی را که متکی به شریان آبی و انباشت برف بوده با چالش روبرو کند.
ارزیابی و پهنه بندی خطر وقوع زمین لرزه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) (مطالعه موردی: استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
159 - 177
حوزههای تخصصی:
ایران یکی از زمین لرزه خیزترین کشورهای دنیاست. هم گرایی صفحات عربستان و هند- اوراسیا که موجب چین خوردگی و شکستگی شده است، علت اصلی لرزه خیزی بالای سرزمین ایران است. شناخت نواحی در معرض این مخاطرات محیطی، یکی از گام های اولیه در مدیریت مخاطرات و برنامه ریزی توسعه ای و عمرانی است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری استان هرمزگان در برابر خطر زمین لرزه و شناسایی شهرستان ها، شهرها و روستاهای در معرض خطر، صورت پذیرفته است. در این راستا با تلفیق مدل های منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، میزان آسیب پذیری استان هرمزگان در برابر خطر زمین لرزه، تحلیل و استخراج شده است. شاخص های مورد مطالعه موثر در پهنه بندی زلزله عبارت اند از: شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، تراکم گسل، عمق زلزله، قدرت زلزله، فاصله از نقاط زلزله و تراکم نقاط زلزله. براساس نقشه پهنه بندی ریسک زلزله به دست آمده در این پژوهش، ۱۵۸۰۷ کیلومترمربع از مساحت استان (۲۲.۳۶ درصد) درمعرض خطر بسیار زیاد، 23787 کیلومترمربع (33.64 درصد) خطر زیاد، 14341کیلومترمربع (20.28 درصد) خطر متوسط، 8639 کیلومترمربع (12.22 درصد) خطر کم و ۸۱۳۳ کیلومترمربع (۱۱.۵۰ درصد) درمعرض خطر بسیار کم قرار دارند؛ بنابراین، حدود 56 درصد از مساحت استان، در معرض خطر بسیارزیاد و زیاد قرار دارد که زنگ خطری بزرگ می باشد. علاوه بر این، با بررسی توزیع سکونتگاه ها و جمعیت، مشاهده می شود مناطقی که ازنظر زلزله درمعرض خطر بیشتری قرار دارند، پرجمعیت تر هستند؛ بنابراین، برای کاهش مخاطرات زلزله، باید برنامه ریزی های ویژه، نظیر تغییر توزیع فضایی جمعیت و سکونتگاه های انسانی در سطح استان و مقاوم سازی مناطق پرخطر، در دستور کار مدیران و برنامه ریزان قرار گیرد.
تحلیل وضعیت تاب آوری کالبدی منطقه شرق گیلان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاب آوری شهری و منطقه ای، یکی از ملزومات زندگی پایدار انسان در طبیعت است. با توجه به تغییر و تحولات طبیعی ، اتفاقات گوناگون طی دوره های خاص و گاهی ناگهانی صورت می گیرد که اقتضای بقای طبیعت موجود است. از گذشته تا کنون روش های متعددی برای مقابله با خسارات بلایای طبیعی از جمله زلزله ابداع شده است و اکنون بهترین راه مقابله با این بحران، مدیریت بحران به روش تاب آور ساختن سکونتگاه های انسانی شناخته شده است. تاب آوری سکونتگاه ها باید تمامی عوامل مربوط به انسان و جامعه را در بر گیرد که شامل تاب آوری اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و نهادی است. هدف: هدف این پژوهش تحلیل میزان تاب آوری منطقه شرق گیلان در برابر زلزله و بررسی تبعات مختلف جلوگیری از آسیب پذیری سکونتگاه ها است. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به لحاظ روش پژوهش توصیفی و به لحاظ گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است. روش تحلیل در این پژوهش بر اساس تحلیل فواصل اقلیدسی مناطق از گسل ها و روش VIKOR صورت گرفته است. سپس برای نتیجه گیری نهایی با استفاده از مدل مکانی نقشه های خروجی شاخص ویکور و نقشه خطرپذیری در برابر زلزله سکونتگاه های منطقه ادغام و ارائه شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: با توجه به زلزله خیز بودن شرق گیلان، این ناحیه از استان برای مطالعه انتخاب شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که شهرستان لاهیجان بیش ترین مقدار و شهرستان سیاهکل کم ترین مقدار تاب آوری کالبدی را دارا هستند. نتایج: جهت دستیابی به تاب آوری کالبدی در منطقه شرق گیلان راهبردهایی ارائه شد که مهم ترین آن ها شامل ایجاد طرح های مقاوم سازی در بناهای جدیدالاحداث و تقویت مقاومت بناهای بافت میانی و مراکز عومی و ایجاد دسترسی به فضای باز و همچنین تقویت و احداث مراکز امدادی و درمانی و افزایش نفوذپذیری شهری است.
واکاوی زمانی-مکانی تمرکز بارش و پهنه بندی آن در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۰۸-۹۵
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی الگوهای مکانی و زمانی تمرکز بارش در استان مازندران می پردازد. لذا داده های بارش هشت ایستگاه هواشناسی در بازه زمانی 2002 تا 2021 مورد استفاده قرار گرفت و برای تحلیل داده ها از شاخص تمرکز بارش (PCI) استفاده شد. نتایج نشان داد بالاترین مقادیر PCI در مناطق غربی استان، به ویژه بابلسر و نوشهر، مشاهده شده که حاکی از تمرکز شدید بارش در فصول مشخصی است. در مقابل، مناطق شرقی استان توزیع یکنواخت تری از بارش را نشان می دهند. علاوه بر این، بررسی نوسانات بین سالانه PCI حاکی از روند افزایشی در برخی ایستگاه هاست که نشان دهنده افزایش تمرکز بارش در سال های اخیر است. تحلیل الگوهای مکانی PCI نیز نشان می دهد که مناطق جنوب غربی و شرقی استان، به دلیل عوامل توپوگرافی و فاصله از دریای خزر، تمرکز نسبی بارش را در ماه های خاصی تجربه می کنند. در مقابل، مناطق شمالی و شمال غربی استان به دلیل تأثیر سیستم های جوی مدیترانه ای و تغییرات اقلیمی اخیر، توزیع نامنظم و فصلی بارش را نشان می دهند. نتایج این پژوهش بر اهمیت در نظر گرفتن تغییرات مکانی و زمانی تمرکز بارش در مدیریت منابع آب و فرایندهای هیدرولوژیکی استان مازندران تأکید دارد. روند افزایشی PCI نشان می دهد که تدوین استراتژی های سازگار برای مقابله با چالش های ناشی از وقوع رویدادهای شدید بارش و دوره های خشک طولانی مدت ضروری است
اولویت بندی موانع مشارکت مردمی در اجرای طرح های بیابان زدایی: تجربه جوامع محلی از اجرای طرح های بیابان زدایی در شهرستان گرمسار، استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۲۱-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی موضوع پیچیده ای است، که هم ناشی از فرآیندهای طبیعی و هم فعالیت های انسانی است. این امر شامل تخریب زمین در اثر عوامل مختلفی مانند فرسایش بادی و آبی، تخریب پوشش گیاهی و کاهش منابع آب است. توسعه پایدار انسانی، به سه عنصر کلیدی بستگی دارد: مردم، منابع و مشارکت. هدف از این پژوهش، شناسایی معیارها و شاخص های مؤثر بر عدم مشارکت پایدار جوامع روستایی در طرح های بیابان زدایی، اولویت بندی این معیارها و شاخص ها بر اساس دیدگاه ساکنان محلی و ارائه راهکارهایی برای افزایش مشارکت روستائیان می باشد. جوامع در طرح های بیابان زدایی این تحقیق، روستاهای غیاث آباد، شورقاضی و محسن آباد شهرستان گرمسار می باشند، که دارای طرح های موجود بیابان زدایی هستند. بعد از ارزیابی اولیه مناطق، صحبت با ساکنین محلی، معیارها و شاخص های مناسب جهت تهیه پرسشنامه مشخص گردید و بین افراد توزیع گردید. جهت تحلیل پرسشنامه ها، آزمون فریدمن برای اولویت بندی شاخص ها استفاده شده است. نتایج نشان داد، که معیار آموزشی، مهم ترین معیار عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی از دیدگاه جوامع محلی (رتبه 69/2) می باشد و معیارهای اجتماعی (63/2)، اقتصادی (35/2) و برنامه ریزی (33/2) از دیدگاه جوامع محلی در مراحل بعدی اولویت قرار گرفتند. همچنین، آزمون فریدمن نشان داد، که از دیدگاه جوامع محلی، شاخص عدم استفاده از گروه های مروج بومی، به ترتیب با میانگین رتبه 72/11 و 33/10 به عنوان مهم ترین شاخص موثر بر عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی شناسایی شدند.
ارائه چارچوبی برای مدل تاب آوری تیمی بنیان گذاران کسب و کارهای استارت آپی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با ظهور اینترنت و فناوری اطلاعات در دهه های اخیر، استارتاپ ها می توانند حول ایده های نوآورانه، فرصت های جدید کسب وکار خلق کنند. از آنجائی که استارتاپ ها با حوزه فناوری گره خورده اند، به یک موتور پیشران در اقتصاد کشورها تبدیل شده اند؛ اما نرخ بالای شکست آن ها نشان می دهد که شکست بخشی از اکوسیستم استارتاپی است و اجتناب ناپذیر، و به دلیل منابع و زمان محدود استارتاپ ها، یک پروژه شکست خورده می تواند آن ها را از کسب وکار خارج نماید. با این حال، با توجه به تأثیر قابل توجه بیماری همه گیری جهانی و همچنین تحریم های اعمال شده برای ایران، برخی از استارت آپ های ایرانی با شکست مواجه شده اند. از این رو، هدف از این پژوهش ارائه چارچوبی برای مدل تاب آوری تیمی بنیان گذاران کسب وکارهای استارتاپی ایران بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و اکتشافی است و از نظر روش، کیفی بوده ک ه ب ا استراتژی داده بنیاد انجام شده است. در این پژوهش، مطالعه چند موردی در شرکت های ابزار دقیق، ربات صنعت موازی دلتا، پلتفرم نوبت دهی آنلاین و ... که چرخه حیات استارتاپی را با موفقیت طی کرده اند و تاب آورده اند، انجام شده است. بدین ترتیب تعداد نمونه (جامعه مشارکت کننده) با روش گلوله برفی انتخاب شدند و تا رسیدن به نقطه اشباع نظری تعداد 11 مصاحبه انجام و تجزیه و تحلیل شد. همچنین، به منظور تأیید روایی داده ها و کدها، از بازنگری مشارکت کنندگان در پژوهش استفاده گردید و برای سنجش پایایی، از روش پایایی بازآزمون استفاده شد و سپس با معیار توافق درصدی هولستی، میزان تطابق کدها 82 درصد تعیین شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که 7 عامل بر موفقیت و شکست تاب آوری در استارت آپ های تیمی ایرانی مؤثر هستند که این عوامل شامل 20 مفهوم است. این عوامل در مدل پاردایمی پژوهش به صورت عوامل علّی (عوامل در سطح فردی و تیمی)، عوامل زمینه ای (شرایط زمینه ای همانند عوامل سیاسی و اقتصادی، اجتماعی، شیوه های سازمانی، عوامل فرهنگی و منابع جمعی)، عوامل مداخله گر (ساختار سازمانی همانند ساختار گروه، طراحی وظیفه و انتظارات و ارتباطات گروه)، راهبردها (رهبری چابکی (حفظ عملکرد و حفظ سلامت) و آموزش پذیری تاب آوری تیمی) و پیامدی (تاب آوری کسب وکارهای تیمی همچون مدیریت و اصلاح رفتار، برنامه ریزی و یادگیری و فرهنگ) نشان داده شده است. همچنین، در این پژوهش مفاهیمی چون داشتن مهارت و سهم دانش و تخصصی که در اعضای تیم وجود دارد، باعث موفقیت یا شکست تیم می گردد و عوامل روانشناختی مانند وجود اعتماد به نفس، روحیه ریسک پذیری و یادگیری در امر تجارت نیز به عنوان عوامل مهم و تأثیرگذار در مدل تاب آوری استارتاپی شناسایی شده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که اگر چه تیم های مورد مطالعه پس از بحران با مشکلاتی مواجه می شوند، اما همین موانع و بحران ها سبب یادگیری از تجربه و ایجاد تجربه مفید و مثبت در جهت آمادگی اعضای تیم (و آموزش پذیری تاب آوری) در آینده گردیده است.
نقش گردشگری در توسعه کسب و کارهای روستایی (مطالعه موردی : شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی الگوی گردشگری در توسعه مشاغل روستایی شهرستان همدان و به دنبال ارائه مدلی بهینه از نقش گردشگری در توسعه مشاغل روستایی شهرستان همدان است. روش پژوهش: روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه بر اساس تقسیم بندی های ذکر شده از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ میزان و درجه ی کنترل، میدانی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعه کتابخانه ای، و بر اساس ماهیت و روش، از نوع پیمایشی و از نوع تحقیقات توصیفی و غیر تجربی (غیرآزمایشی) می باشد. در این پژوهش40 کارشناس در 40 روستا و 440 خانوار در سه گروه (کارشناسان، ساکنان روستا ، صاحبان کسب و کارها مورد بررسی قرار گرفتند). یافته ها: بر اساس نتایج کسب و کارهای گردشگری در مجموع توزیع جغرافیایی مناسبی ندارند اما بسیاری از مولفه های کسب و کار گردشگری، از ابتدای تاسیس تاکنون با رشد و افزایش کارایی مواجه بودند همچنین نتایج تحلیل عاملی حاکی از آن است که 5 عامل نهایی به عنوان عوامل موثر بر توسعه کسب و کارهای روستایی نمونه مطالعاتی شناخته شده اند. واریانس تجمعی تبیین شده عامل اول (اجتماعی) در نمونه مطالعاتی در حدود 770/26 است که گویای تبیین اثرات گردشگری در توسعه کسب و کار روستایی بوده، عامل دوم (گردشگری) با امتیاز 952/17، عامل سوم (مدیریتی-ارتباطی) با امتیاز 728/16، عامل چهارم (اقتصادی) با امتیاز 162/16 عامل پنجم (کالبدی-زیست محیطی) با امتیاز 214/7 می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد قدرت تبیین کنندگی مدل 92 درصد می باشد و 14 مولفه معنادار بوده اند که با توجه به ضرایب Beta سه مولفه (کالبدی، اقتصادی و سرمایه گذاری) دارای بیشترین تاثیر و اهمیت بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد مولفه های مشارکت اقتصادی، سرمایه گذاری، و کالبدی بهترین مولفه ها و متغییرها برای پیش گویی متغییر وابسته است. همچنین بازاریابی و فروش محصولات و نیز توانمندسازی و آموز ش به خصوص درمورد کسب و کارهای مرتبط با قرش یکی از عوامل مهم موثر بر توسعه کسب و کارهای روستایی می باشد. عوامل یاد شده بیانگر ضرورت توجه به توسعه کسب و کارها با رویکرد توسعه زنجیره تامین و ارزش می باشد.
تاثیر راهبردهای سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی در مقابله با خشکسالی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان باوی از توابع استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: درک و شناخت دقیق از ظرفیت سازگاری در جوامع روستایی این امکان را فراهم می کند تا در موقعیت های اقلیمی گوناگون و منطبق با توانایی های روستاییان، راهبردهایی اجرا شود که به کاهش آسیب های ناشی از خشکسالی و ارتقای زیست پذیری آنان کمک کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی تاثیر مولفه های ظرفیت سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی در مقابله با خشکسالی انجام شد. روش پژوهش: در این تحقیق از فن پیمایش با رویکرد کمی برای جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام پذیرفت و مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS برای تعیین تأثیر مولفه های ظرفیت سازگاری بر متغیر وابسته ی زیست پذیری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوارهای کشاورز روستایی در شهرستان باوی استان خوزستان می شود که از بین آنان 347 نفر به روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس یافته های ماتریس راهبردهای سازگاری، به ترتیب تغییر زمان کاشت محصول، تغییر زمان برداشت، استفاده از پس انداز، مبادله کالا به کالا و روی آوردن به فعالیت های غیر زراعی از مهم ترین اقدامات کشاورزان در شرایط خشکسالی شناسایی شدند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان داد که هر پنج فرضیه ی مربوط به دانش، میزان استفاده، وجود منابع و نهاده ها، دسترسی به منابع و مشاوره دریافتی در رابطه با راهبردهای سازگاری بر زیست پذیری خانوارهای روستایی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. نتیجه گیری: در این راستا، سرمایه گذاری در توسعه دانش و مهارت های کشاورزان، درک اهمیت مشاوره های ترویجی در تصمیم گیری های هوشمندانه، بهبود دسترسی به منابع و به کارگیری راهبردهای مؤثر برای مقابله با خشکسالی، از مهم ترین توصیه های این پژوهش است.