فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
گزارشگری یکپارچه به عنوان جدیدترین تحول گزارشگری، عصر جدیدی از ارائه و ارتباط اطلاعات مالی و غیرمالی و ارزش آفرینی ایجاد کرده است این امر باعث گردیده پایداری کسب وکار و مسئولیت اجتماعی از اهمیت بیشتری برخوردار شود. هدف اصلی این پژوهش، تدوین و تبیین الگوی عوامل مؤثر بر گزارشگری یکپارچه با روش آمیخته اکتشافی است. به این منظور ابتدا بخش کیفی، با استفاده از روش داده بنیاد و مصاحبه با 19 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد، مقوله و محرک های گزارشگری یکپارچه شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین و مدل نهایی ارائه شد. در بخش کمّی، فرضیه های پژوهش تدوین و برای آزمون آن ها پرسشنامه طراحی و اطلاعات توسط 368 نفر که در بخش کیفی مشارکت نداشتند، گردآوری و آزمون فرضیه ها با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart PLS صورت پذیرفت. نتایج مرحله کمّی نشان داد که مقوله علی (الزامات قانونی و شرایط و روابط سیاسی و اقتصادی) بر مقوله محوری (گزارشگری یکپارچه) تأثیرگذار است، مقوله محوری (گزارشگری یکپارچه) بر راهبردها تأثیرگذار است، شرایط مداخله گر (دستورالعمل ها و ویژگی های راهبری شرکت) بر راهبردها تأثیرگذار است، شرایط بستر (نظام پاسخگویی و ارزشیابی و امکانات شرکت) بر راهبردها تأثیرگذار است و راهبرها (ایجاد نهاد متولی و تعیین استاندارد و آموزش) بر پیامدها تأثیرگذار است.
بررسی ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده با ثبات رویه، یکنواختی و رجحان محتوا بر شکل اطلاعات حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی ارتباط بین مالیات بر ارزش افزوده با ثبات رویه، یکنواختی و رجحان محتوا بر شکل اطلاعات حسابداری می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کارشناسان و متخصصین مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده و صاحب نظران سازمان امور مالیاتی و مودیان شرکت ها بوده که با استفاده از 328 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته و پرسشنامه های مستخرج شده به وسیله طیف لیکرت بررسی شده اند. همچنین روایی آن به وسیله آلفای کرنباخ سنجش شده و از نرم افزار آموس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج آزمون رابطه مالیات بر ارزش افزوده با هر یک از متغیرهای مستقل به صورت جداگانه حاکی از آن است که تمامی فرضیه های مطرح شده با 95٪ اطمینان مورد تأیید قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش بیانگر ارتباط مستقیم مالیات بر ارزش افزوده با ثبات رویه، یکنواختی و رجحان محتوا بر شکل اطلاعات حسابداری می باشد. نتایج بیانگر این است که داشتن ثبات رویه، یکنواختی و رجحان محتوا بر شکل در اطلاعات حسابداری باعث می شود کیفیت حسابداری مالیات بر ارزش افزوده بهبود یابد. این نتایج می تواند به وسیله سازمان حسابرسی، سازمان امور مالیاتی، مدیران و رؤسای حسابداری و کارکنان مالی جهت انجام عملیات مالی مورد استفاده قرار گیرد.
برداشت از کیفیت حسابرسی و مقایسه آن با کیفیت واقعی حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
223 - 240
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی تفاوت معناداری برداشت بازار از کیفیت حسابرسی با کیفیت واقعی حسابرسی می باشد. نوع تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و در دسته پژوهش ها کاربردی-توسعه ای قرار دارد. جامعه آماری را صورت های مالی 90 شرکت پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تشکیل داده اند که حجم نمونه با بررسی گزارش حسابرسی و صورت های مالی این شرکت ها و بررسی تعدیلات سنواتی، کیفیت واقعی حسابرسی اعضای جامعه ارزیابی شده است. نتایج بررسی حاکی از این است که 42 شرکت مورد بررسی فاقد تعدیلات سنواتی بوده اند. در نتیجه صورت های مالی 48 شرکت که دارای تعدیل سنواتی بوده، مورد اسنادکاوی قرار گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته کیفیت واقعی حسابررسی استفاده شده که روایی و پایایی آن توسط امیری و همکاران (1398) تایید شده و برای تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون و کای اسکوار استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بین برداشت از کیفیت حسابرسی و کیفیت واقعی حسابرسی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
اثر عدم قطعیت سیاستی و اقتصادی بر ثبات نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
299-320
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر عدم قطعیت (نااطمینانی) اقتصادی و سیاستی بر ثبات مالی بخش بانکی است. در این راستا ابتدا نااطمینانی تورم به عنوان شاخص نااطمینانی اقتصادی و نااطمینانی درآمدهای مالیاتی دولت و نااطمینانی نرخ ارز به عنوان شاخص های نااطمینانی سیاست های دولتی با استفاده از مدل های واریانس ناهمسانی شرطی خودرگرسیو تعمیم یافته (GARCH) محاسبه می گردد. در ادامه تاثیر این شاخص ها بر ثبات مالی بخش بانکی (محاسبه شده با استفاده از رویکرد ZSCORE ) مورد بررسی قرار می گیرد. در این تحقیق از داده های ماهانه 19 بانک شامل بانک های ملی، سپه، پست بانک، مسکن، تجارت، ملت، کارآفرین، اقتصاد نوین، پارسیان، پاسارگاد، ملل، سینا، آینده، دی، شهر گردشگری، ایران زمین، قرض الحسنه رسالت و خاورمیانه در دوره زمانی 1394-1399 استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان دهنده رابطه منفی و معنادار نااطمینانی تورم و نااطمینانی نرخ ارز با ثبات مالی بخش بانکی می باشد با این حال ضریب نااطمینانی درآمدهای مالیاتی از لحاظ آماری معنادار نمی باشد. علاوه بر این، نتایج برآورد مدل نهایی حاکی از رابطه مثبت نسبت سپرده بانکی و رابطه منفی اندازه و نسبت بدهی خارجی با ثبات مالی بخش بانکی است.
تحلیل محتوای جریان سیاست گذاری در حسابداری و ارائه رویکردی نوین در پرتو نظریه آشوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
747 - 780
حوزههای تخصصی:
هدف: دانش حسابداری از ابتدا با رسالت تأمین اطلاعات کافی برای اتخاذ تصمیم های اقتصادی آگاهانه استفاده کنندگان از آن ها پا به عرصه وجود گذاشته است. شواهد نشان داده است که استانداردهای حاصل از جریان سیاست گذاری کنونی حاکم بر حسابداری، اثربخشی و موفقیت چشمگیری در ارائه اطلاعات مفید برای تصمیم گیری استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری، به ویژه سرمایه گذاران نداشته است. اصلی ترین عامل ضعف و ناکارآمدی سیاست گذاری در حسابداری، پیروی از منطق خطی بوده است. جریان سیاست گذاری در حسابداری، آکنده از تناقض ها، بی نظمی ها، تکرارها، چالش ها و توافق های مقطعی مابین گروه هاست، بدون اینکه پشتوانه منطقی و منسجمی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای جریان سیاست گذاری حاکم بر دانش حسابداری و نیز، ارائه رویکردی نوین برای اصلاح و مسیردهی منطقی به جریان سیاست گذاری در حسابداری، به منظور نیل به اهداف حسابداری در پرتو نظریه آشوب است.
روش: در پژوهش حاضر از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است؛ بدین ترتیب که برای استخراج مؤلفه های مربوط به الگوهای حاکم بر جریان سیاست گذاری، از روش تحلیل محتوا استفاده شده و سپس، برای پیمایش نظرهای خبرگان، پرسش نامه هایی بر مبنای مؤلفه های شناسایی شده در گام قبل، برای سنجش وضعیت جریان سیاست گذاری حاکم بر حسابداری و نیز فرایند تصمیم گیری استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری (سرمایه گذاران)، طراحی و بین جامعه آماری توزیع شده است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان رشته حسابداری، شامل حسابرسان شاغل عضو جامعه حسابداران رسمی ایران، اعضای هیئت علمی رشته حسابداری، حسابداران شاغل عضو انجمن حسابداران خبره ایران و سایر افرادی بودند که در رشته حسابداری تخصص داشتند و با جریان سیاست گذاری و استانداردهای آن و نیز با فرایند تصمیم گیری اقتصادی آشنا بودند. این افراد با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از توزیع ۶۰ پرسش نامه، پاسخ ۴۲ پرسش نامه به طور کامل دریافت شد. برای واکاوی داده ها، از روش های آماری t تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از این است که ماهیت فرایند تصمیم گیری سرمایه گذاران، یک فرایند غیرخطی است، در حالی که جریان سیاست گذاری در حسابداری همواره از یک فرایند خطی تبعیّت کرده است و تا زمانی که این تناقض تداوم داشته باشد، هیچ گونه تغییر یا بهبودی در شناسایی نیاز اطلاعاتی گروه های مختلف استفاده کننده از اطلاعات حسابداری، جهت گیری مشخص در استانداردگذاری، انطباق استانداردها با نیاز استفاده کنندگان و جلوگیری از تدوین استانداردهای حسابداری متناقض حاصل نخواهد شد و در واقع، همواره یک دور تسلسل و مسیر باطلی در پیش گرفته خواهد شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که می توان از طریق الگوهای نظریه آشوب، جریان سیاست گذاری در حسابداری را در مسیری واقعی و اثربخش هدایت کرد.
نتیجه گیری: رویدادهای مالی و نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری، از رویکردهای غیرخطی پیچیده و دائم در حال تغییر تبعیّت می کنند؛ از این رو می توان با استفاده از رویکردهای متنوع نظریه آشوب در فرایند سیاست گذاری حسابداری، استانداردهایی اثربخش را برای فراهم کردن اطلاعات حسابداری مفید برای تصمیم گیری استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری و تحقق اهداف غایی دانش حسابداری تدوین کرد.
تجزیۀ ریسک سیستمی و بررسی رابطه ابعاد آن با ویژگی ها و عملکرد مالی بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این پژوهش به اندازه گیری و تجزیه شاخص ریسک سیستمی ( ) با استفاده از نظریه ارزش فرین در بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (1392-1400) توجه شده است. این شاخص به دو بعد: ریسک کلی بانک (ریسک دنباله) و ارتباط بانک با سیستم در شرایط بحران مالی (پیوند سیستمی) تجزیه شده است.روش: با استفاده از رگرسیون اتورگرسیو با وقفه توزیعی، رابطه بین ریسک سیستمی و ابعاد آن با ویژگی های بانک ها و رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی بانک ها و ریسک های مختلف مالی ازجمله ریسک سیستمی محاسبه شده، بررسی شده است.نتایج: مطابق نتایج پژوهش، بانک های پست بانک، تجارت و صادرات به ترتیب بیشترین و بانک های کارآفرین و اقتصاد نوین کمترین مقدار ریسک سیستمی را دارد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که با افزایش اندازه بانک، ریسک سیستمی و ریسک دنباله آن که مختص هر بانک است، کاهش و شاخص پیوند سیستمی افزایش می یابد. بین ارزش افزوده اقتصادی بانک ها، نسبت سرمایه نظارتی به دارایی موزون شده به ریسک اعتباری و شاخص ریسک سیستمی رابطه مثبت و معنادار و بین ارزش افزوده اقتصادی بانک ها و متغیرهای نسبت سرمایه پایه به دارایی موزون شده به ریسک عملیاتی، خالص منابع پایدار و ریسک نرخ بهره رابطه منفی و معنادار وجود دارد.
طراحی مدل آنفولانزای شغلی در حرفلأ حسابرسی با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
109 - 134
حوزههای تخصصی:
آنفلانزای شغلی، به کلیه عواملی همچون استرس شغلی، کار بیش از حد، فشار زمانی که تعادل شغلی فرد را برهم می زند و به میزان قابل توجهی عملکرد وی را کاهش می دهد، اشاره دارد. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل آنفلانزای شغلی در حرفه حسابرسی با استفاده از رویکرد ساختاری تفسیری است. این پژوهش بر پایه پژوهش های ترکیبی و به صورت کیفی و کمی صورت پذیرفته است که جامعه آماری آن در بخش کیفی و کمی شامل 27 نفر از مدیران و خبرگان در حرفه حسابرسی است که نظرات آن ها با بهره گیری از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و با استفاده از نرم افزار اطلس تی، روش کدگذاری و رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش دربرگیرنده شانزده شاخص آنفلانزای شغلی که در چهار سطح و در قالب مدل مدل نهایی تشریح شده است. نتایج پژوهش می تواند شناخت بهتری از پدیده آنفلانزای شغلی ارائه دهد و با کمک آن مدیران می توانند حد الامکان با سازوکارهای مناسب عوامل استراس زای شغلی را کاهش دهند تا از نتایج منفی فردی و سازمانی جلوگیری نمایند.
نقش راهبری شرکتی در رابطه بین اجتناب مالیاتی و تشکیل امپراتوری توسط مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اهداف: براساس نظریه نمایندگی، مدیران لزوما تصمیماتی نمی گیرند که به بهترین نتیجه برای سهامداران منجر شود، بلکه آنها گرایش به حداکثر رساندن منافع خویش دارند. قدرت طلبی مدیریتی از طریق فعالیت های اجتناب مالیاتی شرکت ها تشدید می شود. از عوامل مؤثر بر ایجاد امپراتوری مدیریتی، اجتناب مالیاتی و راهبری شرکتی است. این پژوهش نقش راهبری شرکتی را در رابطه بین اجتناب مالیاتی با تشکیل امپراتوری توسط مدیران بررسی کرده است.روش: به منظور آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده از روش حذف سیستماتیک، نمونه ای متشکل از 119 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1395 تا 1400 انتخاب شده است. به علاوه، الگوهای رگرسیونی چند متغیره به روش داده های ترکیبی به کار برده شد.نتایج: نتایج نشان دهنده آن است که اجتناب مالیاتی با تشکیل امپراتوری توسط مدیران رابطه معناداری ندارد و راهبری شرکتی در میزان اثرگذاری اجتناب مالیاتی بر تشکیل امپراتوری توسط مدیران نقشی ندارد؛ بنابراین مدیران برای ممانعت از نگرش منفی نسبت به آنها دست به اجتناب مالیاتی نمی زنند یا اینکه سیاست های دیگری را برای قدرت طلبی خود برمی گزینند.
بهبود شفّافیت مالی در بخش عمومی
حوزههای تخصصی:
سیر تطور چارچوب مفهومی گزارشگری مالی
حوزههای تخصصی:
Investigating the Role of Company Ownership in Investment Efficiency-with Emphasis on Business Strategy(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۱, No ۴, Winter ۲۰۲۳
43-56
حوزههای تخصصی:
Objectives: The purpose of this study is to investigate the role of company ownership in investment efficiency, focusing on business strategy. Design/methodology/approach: This research is applied, with a causal correlation methodology. The statistical population of the study included all firms listed on the Tehran Stock Exchange. Using a systematic sampling method, 135 companies were selected as the sample and examined over an 8-year period from 2015 to 2022. Three types of institutional ownership—management, family ownership—were considered. Results: The results of testing the research hypotheses indicated that institutional ownership, as well as family ownership, have a direct and significant relationship with the investment efficiency of the company. However, managerial ownership showed no relationship with the efficiency of the company's investment. The interaction of family ownership with business strategy impacted investment efficiency. However, the interaction of institutional ownership and managerial ownership with business strategy did not affect the efficiency of the company's investment. Innovation: The current research provides evidence that the types of company ownership have an impact on investment efficiency and emphasizes that the role of business strategy cannot be overlooked.
ارزیابی استعاره های توسعه ی ظرفیت های بلوغ در حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۱
۲۰۵-۱۷۸
حوزههای تخصصی:
بلوغ به عنوان بخشی از فرآیندهای تجربی و دانش افزایی در هر حرفه ای محسوب می شود که می تواند زمینه ی انجام وظایف اثربخش را برای متصدی حرفه ایجاد نماید. هدف این پژوهش ارزیابی استعاره های توسعه ی ظرفیت های بلوغ در حسابرسان می باشد. روش شناسی پژوهش توسعه ای و ترکیبی بود. زیرا چارچوبِ نظری منسجمی در خصوصِ ارزیابیِ استعاره های توسعه ی ظرفیت های بلوغ در حسابرسان وجود نداشت و این پژوهش از طریق گرندد تئوری ابتدا نسبت به تعیین ابعاد پژوهش اقدام نمود. سپس از طریق تحلیل دلفی نسبت به تعیین پایایی ابعاد شناسایی شده اقدام شد تا در بخش کمی پژوهش، از طریق فرآیند رتبه بندی تفسیری، نسبت به اولویت بندی تأثیرگذارترین بُعد ظرفیت بلوغ در حسابرسان اقدام شود. جامعه هدف در بخش کیفی ۱۲ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که چه به لحاظ علمی و چه به لحاظ تجربی، خبره تلقی می شدند. فرآیندِ انتخاب افراد شیوه ی نمونه گیری نظری براساس دانش تجربی در حرفه حسابرسی بود. اما جامعه هدف در بخش کمی ۲۲ نفر از حسابرسان دارای تجربه بیش از ۵ سال سابقه حرفه ای بودند که براساس تجربه های کاری و سطح دانش فنی و تخصصی از طریق نمونه گیری غیراحتمال انتخاب شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی از وجودِ ۳ مقوله و ۶ مولفه و ۳۴ کد مفهومی حکایت دارد که کارکردِ ظرفیت های بلوغ در حسابرسان را در قالبِ یک مدل پکپارچه ۶ بُعدی بسترسازی نموده است. همچنین نتایج در بخش کمی نشان داد درصدِ تاثیرگذاری کارکردچشم انداز حرفه ای نسبت به بقیه کارکرد استعاره های بلوغ حرفه ای در حسابرسان بالاتر است که به معنای آن است که توسعه ی ظرفیت های بلوغ حرفه ای در حسابرسی وابسته به چشم اندازهایی است که حرفه حسابرسی می بایست با ایجاد امید به آینده در حرفه باعث گردد تا حسابرسان نسبت به انجام وظایف شغلی خود با دید بازتری مسئولانه اقدام نمایند.
حسابرسی در عصر دیجیتال: کاربست روش های دلفی فازی و ماباک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
75 - 102
حوزههای تخصصی:
دیجیتالی شدن اقتصاد، چالش ها و فرصت هایی را برای حرفه حسابرسی ایجاد کرده و حسابرسان ملزم به سازگاری با آنها هستند. این مطالعه به بررسی تغییرات مورد انتظار در حرفه از دیدگاه خبرگان حسابرسی در ایران تا پانزده سال آینده می پردازد. این تغییرات در پنج بخش درک مخاطبان گزارش حسابرسی، رابطه حسابرس و صاحبکار، مقررات گذاری، تغییرات ساختاری و رویه های حسابرسی و مشخصه های حرفه بررسی شده است. 27 تغییر پیش بینی شده در قالب پنج بخش از طریق مطالعه پیشینه استخراج شد. با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند، 26 نفر از خبرگان حسابرسی در سال 1402 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت غربال تغییرات از روش دلفی فازی استفاده شد. سپس پیش بینی های غربال شده، از طریق پرسش نامه اولویت سنجی و روش تصمیم گیری ماباک رتبه بندی شدند. به اعتقاد خبرگان، حسابرسی مستقل به سمت رویکرد حسابرسی کامل و مستمر تکامل خواهد یافت. اما این تغییر منجر به حذف کامل ریسک های حسابرسی نخواهد شد. شکاف زمانی بین شرایط جدید و استاندارد گذاری در حسابرسی وجود خواهد داشت. حسابرسان درگیر وظایفی با ارزش افزوده بیشتر شده و شغل های زیادی در حرفه از بین خواهد رفت. مخاطبان گزارش حسابرسی اعتماد بیشتری به رویه های اتوماتیک نسبت به رویه های دستی داشته و انتظار رویکرد آینده نگر از حسابرسی دارند. اما محتوای اطلاعاتی گزارش حسابرسان در حوزه هایی نظیر ارزش گذاری دارایی های نامشهود و ریسک های آینده محور صاحبکار کاهش خواهد یافت. خبرگان معتقدند درحالی که مدل های کنونی حق الزحمه حسابرسی در آینده مناسب نخواهد بود اما تنش میان صاحبکار و حسابرس افزایش نمی یابد. به باور خبرگان فناوری های جدید در ایران جایگزین حسابرسان نخواهند شد، بلکه به کمک آنها خواهند آمد.
بهبود کیفیت خدمات حسابرسی بر اساس نگرش حسابرسان مستقل از مسئولیت پذیری اجتماعی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
34 - 57
حوزههای تخصصی:
کیفیت خدمات حسابرسی از طریق اطمینان دهی در خصوص گزارشگری مالی با کیفیت در صورت های مالی و ارائه به موقع گزارش حسابرسی می تواند باعث تقویت مزیت رقابتی برای سازمان و در نتیجه ایجاد بهبود کیفیت خدمات حسابرسی گردد. هدف این پژوهش بهبود کیفیت خدمات حسابرسی بر اساس نگرش حسابرسان مستقل از مسئولیت پذیری اجتماعی است. در این پژوهش به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته دارای سؤالات باز پاسخ استفاده شده است. که بر اساس آن، هر یک از پاسخ دهندگان جامعه آماری که متشکل از حسابرسان مستقل می-باشد به میزان وجود و اندازه هر یک از شاخص های مدل در سازمان بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت پاسخ داده اند و داده های این پرسش نامه وارد نرم افزار Smart PLS شد. نتایج یافت شده حاکی از آن است که از دیدگاه حسابرسان مستقل، از عوامل موثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی که در این پژوهش طبق نظر خبرگان شناسایی گردید، عوامل سازمانی، حمایت و برنامه های دولت و حسابرس بر بهبود کیفیت خدمات حسابرسی ناشی از کیفیت صورت های مالی تاثیر معناداری دارد. نتیجه کلی تحقیق حاکی از آن است که مسئولیت پذیری حسابرسان داخلی سبب رشد اثربخشی و صرفه اقتصادی حسابرسی ها گردیده و در فراهم آوردن خدمات عمومی با کیفیت به حسابرس کمک می کند.
تحلیل تأثیر ادراکات حسابدارها از جو اخلاقی سازمانی بر نگرش های سازمانی آنان: تئوری شناختی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان سازگاری با جو اخلاقی از جنبه های منحصربفرد هویت حرفه ای حسابدارها می باشد . بر این اساس پژوهش حاضر تلاش دارد تا تأثیر ادراکات حسابدارها از جو اخلاقی سازمانی بر نگرش های سازمانی آنان را با استفاده تئوری شناختی-اجتماعی مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش حاضر از طریق توزیع پرسش نامه بین 305 حسابدار گردآوری شده است. دوره زمانی پژوهش حاضر بهار سال 1401 است. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. براساس یافته های پژوهش حاضر (1) تفاوت های فردی (خودکارآمدی و منبع کنترل) بر سازگاری با جو سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد. (2) منبع کنترل بر رضایت شغلی اثر مثبت و معناداری دارد. (3) سازگاری با جو سازمانی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد. (4) رضایت شغلی بر تعهد سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین در پژوهش حاضر تأثیر چهار متغیر کنترلی (تعداد دفعه تغییر شغلی، تعداد دفعه تغییر کارفرما، پست سازمانی و روحیه سازگاری) بر روی سه متغیر سازگاری با جو اخلاقی سازمان، رضایت شغلی و تعهد سازمانی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. برای نمونه روحیه سازگاری بر روی هر سه متغیر مذکور اثر مثبت و معناداری دارد. در نهایت، نگرش و باورهای حسابداران نسبت به مدیران ارشد به شدت متأثر از جو اخلاقی سازمانی است.
مفهوم پردازی و ارائه الگوی عوامل قومیتی مؤثر بر کارکرد حسابداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی عوامل قومیتی مؤثر بر کارکردهای حسابداری در شرایط محیطی ایران می باشد. این پژوهش از لحاظ روش شناسی جزو پژوهش های کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد می باشد، جامعه آماری شامل خبرگان صاحب نظر در زمینه مبانی تئوریک و عملی حسابداری؛ شامل اساتید حسابداری و مدیریت، حسابداران رسمی می باشد که با توجه به هدف پژوهش، از روش نمونه گیری گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شده است. پس از کسب نظر خبرگان از طریق 18 مصاحبه نیمه ساختاریافته طی سال های 1400- 1401 الگوی مفهومی کارکردهای حسابداری شامل شرایط علّی، بستر و زمینه (ساختار)، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها و همچنین پیامدهای آن ها ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به هدف تعیین شده، از آنجا که حسابداری به عنوان دانشی اجتماعی مطرح است لذا کارکرد اصلی این علم می تواند پاسخگویی و پاسخ خواهی باشد و در نتیجه با توجه به راهبردهای مطرح شده در مدل مفهومی بایستی آموزش لازم در جامعه شامل محیط دانشگاهی و محیط اجتماعی به عامه مردم در راستای نیازهای عمومی به بهترین کیفیت ممکن ارائه گردد. همچنین شفافیت از طریق سیستم حسابداری می تواند به عنوان راهبرد اصلی تحقق پاسخگویی مطرح شود. از طرفی طبق یافته های کمی پژوهش، عوامل فردی مانند؛ عدالت خواهی مطابق با دین و مذهب و ... می تواند عامل اساسی در توجه به قومیت گرایی باشد که پیامدهای عدالت اجتماعی نتیجه این مهم خواهد بود که در این مهم سبقه تاریخی اقوام و فرهنگ پاسخگویی و پاسخ خواهی آنها می تواند بستر و زمینه لازم را ایجاد نماید.
تأثیر عملکرد مسئولیت پذیری اجتماعی بر ارتباط بین برنامه ریزی مالیاتی و ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
83 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف بررسی تأثیر عملکرد مسئولیت پذیری اجتماعی بر ارتباط بین برنامه ریزی مالیاتی و ارزش شرکت است. توانایی برنامه ریزی مالیاتی به عنوان یک عامل مهم تاثیر گذار در تعیین ارزش شرکت ها از نگاه مسئولیت پذیری اجتماعی می باشد. داده ها متعلق به ۸۸ شرکت از سال ۱۳۹۴ تا 1400 از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان متغیر تعدیل گر، متغیر مستقل و وابسته برنامه ریزی مالیاتی و ارزش شرکت می باشد که از مدل های رگرسیونی مجزا استفاده شده است. آزمون فرضیه اول و دوم نشان می دهدکه برنامه ریزی مالیاتی بر ارزش شرکت ارتباطی مثبت و معنادار دارد، و رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی بر ارتباط بین برنامه ریزی مالیاتی و ارزش شرکت مثبت و معنادار است. نتایج نشان می دهد با بهبود یافتن برنامه ریزی مالیاتی، ارزش شرکت ها بهبود پیدا کند و برنامه ریزی مالیاتی موجب افزایش ارزش شرکت می گردد. افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت موجب تشدید تاثیر مثبت برنامه ریزی مالیاتی و ارزش شرکت می گردد. پژوهشی که همزمان ارتباط میان مسئولیت های اجتماعی، برنامه ریزی مالیاتی و ارزش شرکت را بررسی کند، انجام نشده است. با انجام این پژوهش اطلاعات تکمیلی سودمندی را برای حوزه ی سرمایه گذاری، قضاوت و تصمیم گیری و مالیاتی فراهم شده است.
ارتباط گزارشگری پایداری شرکت ها و کیفیت حسابرسی
حوزههای تخصصی:
پاسخ حسابرسان به تقلب شرکت: شواهدی از حق الزحمه حسابرسی و جایگزینی حسابرس
حوزههای تخصصی:
Sustainable Reporting Function and Green Accounting Strategic Consequences (Cross-matrix analysis)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to evaluate the most effective strategic implica-tions of green accounting based on the function of sustainable reporting. In this study, theoretical screening based on similar studies was used to identify the components (strategic consequence of green accounting) and research propositions (themes of sustainable reporting function). Then, in order to determine the reliability of research components and propositions through the participation of 12 experts and experts in the field of accounting and financial management, Delphi analysis was used. In the quantitative part, the identified components and propositions in the form of matrix questionnaires were evaluated by interpretive analysis by 17 managers of the top 50 companies in 2009. The results showed that the proposition of sustainable responsibility as the most influential theme of the sustainable reporting function causes the effectiveness of the value consequence in green accounting. This result shows that by developing the dimensions of social responsibility in sustainable reporting, the level of inclusive values in the value functions of green accounting is strengthened and builds trust and confidence in the company's performance.