فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
133 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از سرمایه گذاری در بازار سهام، کسب بیشترین بازده در زمان مورد نظر می باشد. معاملات موفق در بازارهای مالی می بایست نزدیک به نقاط کلیدی بازگشتی انجام گردد. در این پژوهش در تلاش هستیم تا با مطالعه تحقیقات پیشین قواعد تکنیکی پر کاربرد را انتخاب و با بهره گیری از الگوریتم کرم شب تاب و گرگ خاکستری، پارامترهای تصمیم گیری در قواعد تکنیکی مذکور برای هر سهم، بهبود و سیگنال های متناقض صادره از اندیکاتور های بهینه شده را به سیگنال واحد مبدل نماییم. در نهایت ازطریق شبکه عصبی حافظه کوتاه مدت ماندگار سعی در پیش بینی موقعیت های ورود و خروج در بازار سهام را خواهیم داشت.این پژوهش از سال 1390 تا شهریور 1401 روی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. مدل پیشنهادی توانسته است با خطای حدود سی و شش درصد نقاط خرید، فروش و نگهداری را برای یک روز معاملاتی آتی برای سرمایه گذاران بلند مدت، به درستی شناسایی نماید.
لحن گزارش مدیریت و سرعت تعدیل اهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
83 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر تأثیر لحن گزارش مدیریت به عنوان یکی از گزارش های غیر مالی واحد تجاری بر میزان سرعت تعدیل نسبت اهرم واقعی به سمت اهرم هدف، مورد بررسی قرار گرفته است. روش: جهت سنجش لحن گزارش های مدیریت شامل گزارش فعالیت هیئت مدیره و گزارش تفسیری مدیریت، از روش فراوانی واژگان و همچنین برای سنجش اهرم مالی واحد تجاری از دو شاخص اهرم دفتری و اهرم بازاری استفاده شده است. بدین منظور از اطلاعات 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1400-1396 استفاده شده است؛ جهت آزمون فرضیه پژوهش، از رگرسیون چندگانه با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی و کنترل اثرات سال و صنعت استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد، استفاده بیشتر از لحن مثبت در گزارش مدیریت، باعث افزایش سرعت تعدیل اهرم به سمت اهرم بهینه می شود. نتیجه گیری: شواهد حاکی از آن است که استفاده بیشتر از لحن مثبت در متن گزارش های مدیریت از دو جهت منجر به افزایش سرعت تعدیل اهرم می شود؛ اولین مورد این است که با تسهیل درک استفاده کنندگان از وضیعت جاری و آتی عملکرد واحد تجاری، منجر به کاهش ریسک اطلاعاتی و در نتیجه کاهش هزینه تعدیل می شود؛ در مورد دوم این است که سرمایه گذاران نسبت به آینده واحد تجاری مطمئن تر خواهند شد و این امر منجر به کاهش محدودیت مالی و ایجاد انگیزه در تعدیل اهرم مالی واحد تجاری می شود.
ارائه الگوی ساختاری تفسیری عملکرد مالی مبتنی بر مسئولیت اجتماعی در بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
347 - 383
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین شاخص های عملکرد مالی در بانک ها با رویکرد مسئولیت اجتماعی است. پژوهش حاضر دارای رویکرد پدیدارشناسانه و از نوع کاربردی توسعه ای می باشد که از طریق مصاحبه عمیق با 5 نفر از مدیران بانکی انجام شده است که سؤالات مبتنی بر استانداردهای حسابرسی منتشره نهادهای بین المللی حسابرسی پاسخ داده شدند. پاسخ ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مشخص و در نهایت با روش دلفی فازی میزان آستانه پذیرش هر مؤلفه مشخص شد. در این مرحله نیز از نظرات 20 نفر از خبرگان حوزه بانکی استفاده شد. در مرحله پدیدارشناسی شش محور اصلی معیارهای مالی، حاکمیت شرکتی، اقتصادی، اجتماعی، مرتبط با کارکنان و محیط زیست با تعداد 43 زیر مؤلفه شناسایی شدند. در نهایت با نظرخواهی از 15 خبره دیگر با تحلیل مدل بندی ساختاری تفسیری و استفاده از نرم افزار متلب، قدرت نفوذ و میزان وابستگی شاخص های عملکرد بانک ها مشخص شد که بررسی و تحلیل نیروی نفوذ و نیروی وابستگی مؤلفه ها نشان داد که متغیرهای حاکمیت شرکتی و مالی به عنوان متغیرهای وابسته؛ متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیست متغیرهای مستقل و کارکنان به عنوان متغیر خودمختار در نظر گرفته شدند، از لحاظ تأثیرگذاری، تحلیل میک مک نشان داد که به ترتیب ابتدا محیط زیست، (اجتماعی و اقتصادی) سپس کارکنان و در نهایت حاکمیت شرکتی و مالی تأثیر بیشتری بر سایر متغیرها دارند که نشان دهنده اهمیت بالای مسئولیت اجتماعی در بانک ها می باشد.
تبیین الگوی همزمانی قیمت سهام با رویکرد فراابتکاری: شواهدی از معیارهای مالی و غیر مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
27 - 46
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت همزمانی قیمت سهام به عنوان شاخص محتوای اطلاعاتی سیستم حسابداری و معیاری برای سنجش کارایی بازار، پژوهش حاضر با هدف کاربرد معیارهای مالی و غیرمالی جهت ارائه الگوی همزمانی قیمت سهام با رویکرد فرا ابتکاری انجام شده است. روش جمع آوری داده ها پیمایشی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای است. جامعه آماری این پژوهش 167 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1400 در سیستم جامع اطلاع رسانی ناشران است که به شیوه ی همه شماری نمونه گیری شد و داده ها با استفاده از روش الگوریتم های فراابتکاری علف های هرز و انبوه ذرات و نرم افزارهای متلب 2016 و مینی تب، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر آنند الگوریتم علف های هرز نسبت به الگوریتم انبوه ذرات دقت بالاتری جهت تخمین ضرایب عوامل مالی و غیرمالی موثر بر همزمانی قیمت سهام دارد؛ برخی عوامل مالی و غیرمالی بر همزمانی قیمت سهام تاثیر مثبت و برخی تاثیر منفی دارند؛ نسبت مدیران غیرموظف و اندازه هیئت مدیره بر همزمانی قیمت سهام تاثیر مثبت دارد؛ عدم تقارن اطلاعاتی بر همزمانی قیمت سهام تاثیر منفی دارد؛ رتبه نقدشوندگی سهام بر همزمانی قیمت سهام تاثیر منفی دارد؛ حاشیه سود عملیاتی بر همزمانی قیمت سهام تاثیر مثبت دارد؛ نسبت گردش دارایی ثابت بر همزمانی قیمت سهام تاثیر مثبت دارد؛ ارتباطات سیاسی بر همزمانی قیمت سهام تاثیر منفی دارد؛ عوامل محیطی بر همزمانی قیمت سهام تاثیر منفی دارد؛ قیمت نفت بر همزمانی قیمت سهام تاثیر منفی و وابستگی به گروه های تجاری بر همزمانی قیمت سهام اثر مثبت دارد.
واکاوی کاربست گزارشگری مسئولیت پذیری اجتماعی در به موقع بودن گزارش حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۲۷۳-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر، گزارشگری مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت که چشم اندازی فراتر از منافع سهامداران دارد و هدف آن رفع نیازهای همه ذینفعان بوده است، توجه بسیاری از محققین را به خود جلب نموده است. لذا، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر تاخیر گزارش حسابرسی شرکت ها می پردازد. بدین منظور، برای سنجش مسئولیت پذیری اجتماعی از چک لیستی مشتمل بر 39 قلم افشاء که با محیط گزارشگری ایران سازگار می باشد، استفاده گردید. فرضیه تحقیق با استفاده از نمونه ای متشکل از 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1397 تا 1401 و با بهره گیری از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر تکنیک داده های تابلویی مورد بررسی قرارگرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گزارشگری مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها، تاثیر منفی و معناداری بر تاخیر گزارش حسابرسی آن ها دارد.
الگوسازی تأثیر مستقیم و میانجی فرآیندهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی پایدار در موسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۱۴۵-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش الگوسازی تاثیر مستقیم و میانجی فرآیندهای مدیریت دانش بر عملکرد سازمانی پایدار در موسسات حسابرسی است. برای دستیابی به این هدف پس از بررسی ادبیات و مبانی موضوع، تاثیر عامل های انسانی (اعتماد، تعامل و خودکارآمدی)، عامل های سازمانی (پاداش، فرهنگ سازمانی، کار تیمی و ساختار سازمانی) و عامل های فناوری (فناوری اطلاعات و شبکه های اجتماعی) بر فرآیندهای مدیریت دانش و رابطه میان این فرآیندها و عملکرد سازمانی پایدار مورد ملاحظه قرار گرفت. از تکنیک های آماری و معادلات ساختاری جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها و به منظور بررسی نقش میانجی فرآیندهای مدیریت دانش از آزمون سوبل استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به وسیله پرسشنامه از 358 شریک، مدیر و سرپرست ارشد موسسات حسابرسی جمع آوری شده و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای Stata وSPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که فرآیندهای مدیریت دانش بر روی عملکرد سازمانی پایدار تاثیر مثبت و معناداری دارند. افزون بر این عوامل انسانی، سازمانی و فناوری بر روی فرآیندهای مدیریت دانش تاثیر مثبت و معناداری دارند (به جز تاثیر پاداش بر روی ذخیره دانش، فناوری اطلاعات بر روی تحصیل دانش و شبکه های اجتماعی بر روی بکارگیری دانش که معنادار نمی باشند). به موسسات حسابرسی توصیه می شود که با ایجاد یک محیط تعاملی و مبتنی بر اعتماد، اعضای سازمان را به اشتراک گذاری دانش و تخصص خود ترغیب نمایند و بدین وسیله سازمان از خود کارآمدی هر یک از آن ها در چرخه مدیریت دانش بهره مند شود. همچنین، با استقرار یک سیستم پاداش کارآمد برای جبران تلاش کارکنان آن ها را به اجرای کارها به صورت تیمی و تکمیل چرخه مدیریت دانش مایل نمایند.
طرح ریزی مالیاتی و ارزش شرکت با نقش تعدیلی ویژگی های هیئت مدیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
157 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین تأثیر طرح ریزی مالیاتی بر ارزش شرکت با نقش تعدیلی ویژگی های هیأت مدیره در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. بررسی تأثیر متغیرهای حسابداری بر ارزش شرکت از موضوعاتی است که توجه خاصی در ادبیات حسابداری به آن معطوف شده است. طبق نظریه های نوین مالی، بین متغیرهای حسابداری و ارزش شرکت ارتباط وجود دارد. شرکت هایی که دارای حاکمیت شرکتی مطلوب بوده و از منابع در اختیار خود به طور بهینه استفاده نمایند، دارای ارزش بیشتری بوده و در نتیجه توانایی افزایش ثروت مالکان را خواهند داشت. پژوهش حاضر با استفاده از روش داده های ترکیبی در 148 شرکت برای یک دوره ۵ساله یعنی 93 تا 97 انجام شد. اطلاعات نمونه شرکت های موردمطالعه پس از بررسی دردسترس بودن اطلاعات آن ها با جمع آوری به کمک نرم افزار اکسل طبقه بندی و به کمک نرم افزار ایویوز مورد آنالیز و تحلیل واقع شدند. نتایج پژوهش نشان داد؛ بین طرح ریزی مالیاتی و ارزش شرکت رابطه مثبت وجود داشته و این رابطه معنی دار نیز می باشد. افزایش طرح ریزی مالیاتی در اثر سودآوری بیشتر حاصل گردیده که یکی از مهم ترین معیارهای ایجاد ارزش در شرکت ها است. اندازه هیأت مدیره و دوگانگی در وظیفه مدیرعامل ارتباط بین طرح ریزی مالیاتی بر ارزش شرکت را به گونه ای منفی و معنی دار تعدیل می کند، همچنین استقلال هیأت مدیره و تنوع جنسیتی در هیأت مدیره ارتباط بین طرح ریزی مالیاتی بر ارزش شرکت را به گونه ای مثبت و معنی دار تعدیل می کند.
مطالعه اثر تجدیدنظر در ساختار صورت های مالی اساسی بر ادراک استفاده کنندگان با استفاده از داده های ردیابی چشم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در حوزه حسابداری رفتاری (قلمرو مشترک حسابداری و علوم رفتاری) قرار داشته و در راستای هدف غایی پژوهش های حسابداری رفتاری یعنی «شناخت، توضیح و پیش بینی رفتار انسان در موقعیت ها یا زمینه های حسابداری» گام بر می دارد. هدف از پژوهش حاضر، شناختِ اثر تجدیدنظر در قالب صورت های مالی بر جنبه هایی از ادراک استفاده کنندگان شامل بارشناختی، سهولت شناختی و عمق پردازش می باشد. در این راستا، مختصات نگاه 61 شرکت کننده (شامل حسابداران و حسابرسان) در هنگام مطالعه صورت های مالی (در قالب چهار گروه، متخصص/غیرمتخصص × قالب قدیم/جدید) توسط دستگاه ردیابی چشم پایش و با فرکانس 33 هرتز توسط رابط کاربری (طراحی شده به زبان C#) ثبت گردید. سپس این داده ها توسط نرم افزار تخصصی ردیابی چشم OGAMA تفسیر شده و متغیرهای محاسبه شده به کمک رگرسیون خطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. اهم نتایج به دست آمده عبارت اند از: 1. تجدیدنظر در قالب صورت های مالی منجر به کاهش بارشناختی، افزایش سهولت شناختی و افزایش عمق پردازش در ذهن شرکت کنندگان شده است که بر اساس نظریه های برتین و تناسب شناختی، مبین برتری قالب جدید صورت های مالی نسبت به قالب قدیم می باشد (بیشترین بهبود مربوط به تغییرات در ترازنامه است). 2. ترتیب ارائه صورت های مالی فرایند شناخت استفاده کنندگان را دستخوش تغییر می نماید، شرکت کنندگان در هنگام مطالعه اولین صورت های مالی اساسی ، بارشناختی بیشتر و سهولت شناختی کمتر را تجربه کرده اند که ممکن است از تمایل ذهن انسان به تمرکز بیشتر بر نخستین قطعات اطلاعات و یا اثر خستگی نشئت گرفته باشد.
واکاوی نقش هوش اخلاقی حسابرسان در تمایل به سوت زنی (افشاگری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش هوش اخلاقی در تمایل به افشاگری (سوت زنی) در جامعه حسابداران رسمی ایران انجام شد. روش تحقیق پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و با استفاده از جدول کرجسی مورگان، 297 نفر از حسابداران رسمی شاغل در سال 1402 با روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان حجم نمونه انتخاب و به پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) و پرسشنامه تمایل به افشاگری علینقیان و همکاران (1395) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و نرم افزار آماری انجام شد. یافته ها نشان داد که بین هوش اخلاقی حسابرسان با تمایل به افشاگری رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و هوش اخلاقی می توانند تمایل به افشاگری را در حسابداران رسمی پیش بینی کنند. در تبیین یافته فوق می توان گفت که بر طبق رویکردهای منطقی در تصمیم گیری اخلاقی، هوش اخلاقی مستقیما منجر به قضاوت اخلاقی در افراد می شود و هسته اصلی این رابطه، استدلال و تعقل منطقی است. این قابلیت می تواند به عنوان یک راهنما برای رفتار و اعمال فرد حسابرس عمل نموده و توانایی درونی وی را برای تشخیص در بزنگاه های حساس تصمیم گیری، مهیا سازد.
بررسی تاثیر رفتار قیم مآبانه حسابرسان بر میراث برند موسسه های حسابرسی از دیدگاه حسابرسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
افزایش موسسه های حسابرسی در سال های اخیر و به تبع آن شکل گیری رقابت گسترده در بازار حسابرسی برای کسب سهم بازار بیشتر باعث شده است تا میراث برند موسسه های حسابرسی به دلیل بروز رفتارهای غیر اخلاقی از جمله رفتار غیر قیم مآبانه تحت تاثیر قرار گیرد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تاثیر رفتار قیم مآبانه حسابرسان بر میراث برند موسسه های حسابرسی است. پژوهش حاضر از نظرهدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری، حسابرسان ارشد شاغل در موسسه های حسابرسی است که 197 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و جهت آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و تجزیه و تحلیل در نرم افزار PLS استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که اعمال رفتار قیم مآبانه (ایجابی و سلبی) توسط حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری بر میراث برند موسسه های حسابرسی دارد و بیانگر آن است که اگر حسابرسان رفتار قیم مآبانه داشته باشند نه تنها نگرش مثبتی در مشتریان نسبت به موسسه حسابرسی شکل می گیرد؛ بلکه باعث افزابش عملکرد، درآمد و شهرت موسسه حسابرسی نیز می شود.
ریسک آب و بازده سهام شرکت های معدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
232 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: جهان در قرن بیست ویکم، در مسیر توسعه پایدار با مجموعه بزرگی از چالش های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، همچون تغییرات آب وهوا و کاهش دسترسی به منابع طبیعی مواجه است. دسترسی به منابع پایدار آب، یکی از چالش های جدی شرکت های آب بر (وابسته به آب) است. صنایع معدنی یکی از مصرف کنندگان بزرگ آب هستند که در اثر وقوع بحران آب، به شدت تحت تأثیر قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، آزمون قیمت گذاری ریسک آب در شرکت های معدنی بورس اوراق بهادار تهران و برآورد افت ارزش سهام آن ها، در صورت وقوع بحران آب است.روش: نظر به اینکه منابع آب در دسترس، به میزان بارش حوزه آبریز وابسته است، ریسک آب با استفاده از شاخص بارش استاندارد (SPI) اندازه گیری شده است و اثر آن بر بازده سهام، پس از کنترل اثر متغیرهای سودآوری، اهرم مالی، اندازه شرکت و شدت سرمایه گذاری، با استفاده از رگرسیون داده های ترکیبی پویا و داده های فصلی ۱۱ شرکت طی سال های ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۱ بررسی شده است. بر این اساس، زیان محتمل در صورت وقوع سناریوی بحران آب با استفاده از آزمون تنش، در چارچوب ارزش در معرض خطر محاسبه شده است. همچنین، اثر شاخص خطر خشک سالی، اندازه شرکت و کوواریانس بازده بازار با SPI بر ارزش در معرض خطر شرکت ها بررسی شد (شاخص ریسک بحران آب، به عنوان متغیر سناریو و سایر متغیرها، به عنوان متغیرهای غیرسناریو لحاظ شده است).یافته ها: معناداری اثر ریسک بحران آب بر بازده سهام شرکت های معدنی، از قیمت گذاری ریسک مذکور و تأیید توان این عامل ریسک برای تبیین تغییرات بازده مقطعی سهام این شرکت ها حکایت دارد. یافته ها نشان می دهد که در صورت وقوع بحران آب، شرکت های معدنی، بین ۱۵ تا ۴۵ درصد ارزش خود را از دست خواهند داد؛ به طوری که یک واحد افزایش ریسک آب، باعث می شود که بازده اضافی سهام شرکت در سه فصل آتی، حدود ۳ درصد کاهش یابد. میزان خشک سالی/ بارش فقط تا ۳ فصل بر بازده سهام شرکت مؤثر است و اثر بلندمدت آن نزدیک صفر است. همچنین، رابطه مستقیمی میان شاخص خطر خشک سالی و ارزش در معرض خطر شرکت های معدنی مشاهده نشد. بررسی بیشتر حکایت دارد از وجود رابطه محکم ارزش در معرض خطر و ضریب هم بستگی SPI و بازده بازار؛ بدین مفهوم که ضریب هم بستگی بالاتر SPI و بازده بازار در وضعیت بحران آب، به ارزش در معرض خطر بیشتر شرکت ها منجر خواهد شد. این موضوع را می توان به بخشی از ریسک آب مربوط دانست که کلیت بازار را تحت تأثیر قرار می دهد.نتیجه گیری: ریسک آب می تواند تغییرات بازده مقطعی سهام شرکت های معدنی را توضیح دهد. طبق شواهد تجربی به دست آمده، با وجود قرارگیری شرکت ها در مناطق یکسان از منظر خشک سالی، اثرپذیری ارزش در معرض خطر بازده سهام شرکت های معدنی با یکدیگر متفاوت است؛ بدین معنا که در صورت وقوع بحران منابع آب، عوامل دیگری غیر از خشک سالی بر ریسک آب اثرگذارند.
پدیدارشناسی تجارب زیسته اساتید حسابداری از آموزش حسابداری بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: هدف پژوهش حاضر شناخت دیدگاه ها و تجارب زیسته اساتید رشته حسابداری از آموزش حسابداری بخش عمومی است. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و برحسب گردآوری داده یک پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. مشارکت کنندگان این مطالعه به تعداد 12 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند در دانشگاه های کشور انتخاب شدند. در جمع آوری داده های مورد نیاز از روش مصاحبه فردی نیمه ساختار یافته تا رسیدن به حد اشباع نظری استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری موضوعی و برای بررسی روایی و پایایی مصاحبه ها نیز از چهار مفهوم قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید و اطمینان پذیری بهره بردای شده است. یافته های پژوهش: در مجموع براساس نظرات و دیدگاه های اساتید، 4 مضمون اصلی چالش ها و موانع زمینه ای و محتوایی، تعامل پذیری و مسئولیت پذیری ذینفعان، فرصت ها و مزایای آموزشی و پژوهشی و ویژگی های ساختاری و رفتاری اساتید شناسایی گردید. برای 4 مضمون اصلی نیز مجموعاً 48 مضمون فرعی با 106 کد مفهومی استخراج شد.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: بیشترین روایت ها در ارتباط با مضمون اصلی ویژگی های ساختاری و رفتاری اساتید شناسایی گردید، این یافته لزوم توجه به این دغدغه توسط گروه های آموزشی حسابداری را منعکس می کند. یافته های پژوهش، حاکی از نقش مهم اساتید در رفع موانع و چالش های آموزش حسابداری بخش عمومی خصوصاً از طریق بازنگری در روش ها و الگوهای تدریس و محتوای آموزشی با هدف افزایش جذابیت یادگیری و جلب توجه مخاطبان است.
تاثیر تیپ های شخصیتی مختلف MBTI بر روی بازدهی و روند پیشرفت دانشجویان حسابداری: مورد مطالعه دانشگاه بین المللی امام رضا (ع).(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تیپ های شخصیتی مختلفMBTI برروی بازدهی و روند پیشرفت دانشجویان می باشد. بدین منظور اثر تیپ های شخصیتی بر روند پیشرفت دانشجویان برای هر یک از مقیاس های ذهن، انرژی، طبیعت و تاکتیک بررسی گردید. در این پژوهش پرسشنامه برای تعیین تیپ شخصیتی دانشجویان مورد ارزیابی قرار گرفته است. قلمرو زمانی انجام پژوهش، سال 1403، جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان حسابداری دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) و نمونه آماری 69 دانشجو و بصورت میدانی و با نرم افزار های SPSS و Smart-PLS تحلیل و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که معدل دانشجویان درونگرا تفاوت معناداری با معدل دانشجویان برونگرا داشته است (افزایش نمره شاخص ذهن، یعنی حرکت به سمت درونگرایی بیشتر در شخصیت فرد، موجب افزایش میزان معدل شده است). با توجه به این که معدل سه ترم اول بیش از معدل سه ترم دوم است در نتیجه در گروه دانشجویان جزئی نگر و دانشجویان کلی نگر کاهش معدل مشاهده می شود (افزایش نمره شاخص انرژی، یعنی حرکت به سمت جزئی نگری بیشتر در شخصیت فرد، موجب افزایش میزان معدل شده است). همچنین معدل در دانشجویان منطقی تا حدودی بیش از دانشجویان احساسی است (افزایش نمره شاخص طبیعت، یعنی حرکت به سمت منطق بیشتر در شخصیت فرد، موجب افزایش میزان معدل شده است). از طرفی، معدل دانشجویان برنامه ریز بیش از افراد بداهه پرداز بوده است (افزایش نمره شاخص تاکتیک، یعنی حرکت به سمت برنامه ریزی بیشتر در شخصیت فرد، موجب افزایش میزان معدل شده است
ارائه الگوی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و ارزیابی آن در نظام بانکی ایران (مطالعه موردی بانک شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۱۹۷-۱۷۰
حوزههای تخصصی:
بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، یک برنامه تلفیق عملکرد و بودجه سالانه است، که روابط بین سطح اعتبارات برنامه و نتایج مورد انتظار را نشان می دهد. در سال های اخیر تمایل زیادی برای استفاده سازمانی از بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد شکل گرفته است. این امر باعث شده است تا پژوهشگران با دقت بیشتری به جزئیات این روش بودجه ریزی توجه کنند. لذا این پژوهش به ارائه الگوی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و ارزیابی آن در نظام بانکی ایران پرداخته می شود. این پژوهش در سال 1403 اجرایی شد. جامعه آماری این پژوهش 195 نفر از مدیران بانک شهر استان اصفهان است. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در پژوهش حاضر از مصاحبه و پرسشنامه بهره گیری شده است و برای بررسی فرضیه ها آمار استنباطی و آزمون های معادلات ساختاری به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل موثر بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد شامل آموزش کارکنان، ایجاد مرکز هزینه، بانک مرکزی، تدوین استراتژی های بلندمدت، ترجیح منافع جمعی سازمان، توانایی مدیریت، ثبات شغلی مدیران، ثبت صحیح اسناد، سیاست های کلان اقتصادی دولت، سیستم حسابداری بهای تمام شده، شاخص ارزیابی عملکرد، طبقه بندی فعالیت ها، عوامل انسانی، عوامل فنی و فرایندی، عوامل محیطی (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی) می باشند. که از بین این عوامل، آموزش کارکنان، تدوین استراتژی های بلندمدت، ترجیح منافع جمعی سازمان، توانایی مدیریت، ثبت صحیح اسناد، سیاست های کلان اقتصادی دولت، عوامل فنی و فرایندی و عوامل محیطی بر بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد تأثیر گذار هستند.
برآورد فساد مالی در بخش عمومی (مطالعه موردی کشورهای منطقه منا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۴۱۲-۳۸۵
حوزههای تخصصی:
فساد مالی متغیری پنهان ومکتوم است که نمی توان به سادگی آن را مشاهده واندازه گیری کرد.از آغاز قرن بیست ویکم میلادی تلاشهای فراوانی برای اندازه گیری فساد مالی صورت پذیرفته و شاخصهای متعددی برای شناسایی فساد مالی معرفی گردیده است.تمرکز این شاخصها عمدتاً بر ادراک واحساس فساد بوده و تصویر دقیقی از فساد و تأثیرات آن بر نظام های سیاسی و اقتصادی ارائه نمی دهد. دراین مطالعه با استفاده ازتئوری محرومیت وکمبود کشورها در ابعاد تاثیر گذاری همچون درآمد ملی،مخارج دولت،سرمایه گذاری وآزادی اقتصادی با معرفی نماگرهای مرتبط با هریک از این ابعاد ، شاخص جامعی برای اندازه گیری فساد مالی در کشورها ی منظقه منا معرفی واندازه گیری گردیده است.نتایج حاصله حاکی ازتقسیم کشورهای منطقه به کشورهای با نمره ی بالا وسطح فساد پایین، کشورهای با نمره ی متوسط وسطح فساد متوسط و کشورهای با نمره ی پایین وسطح فساد بالا می باشد.بر این اساس و طی دوره مورد مطالعه کشورهای قطر و امارات دارای پائینترین سطح فساد مالی بوده اند.
صندوق های مالی جسورانه دریچه ای به سوی تأمین مالی کسب وکارهای نوپا در سایه تورش های رفتاری سرمایه گذاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: تأمین مالی همواره یکی از مسائل و مشکلات کسب وکارهای نوپا و استارت آپ ها بوده است. از آنجا که روش های تأمین مالی سنّتی نمی تواند پاسخگوی نیازهای مالی و موفقیت این کسب وکارها باشد، به نظر می رسد کسب وکارهای نوپا روش های تأمین مالی منحصر به خود را می طلبند. این در حالی است که خطاهای تصمیم گیری سرمایه گذاران هم در شرایط اقتصادی و سیاسی ایران بسیار حائز اهمیت است و تورش های رفتاری را مهم جلوه داده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی روش های تأمین مالی کسب وکارهای نوپا با تمرکز بر صندوق های مالی جسورانه و در سایه تورش های رفتاری است.
روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات با مطالعه کتابخانه ای انجام شده است.
یافته ها: مزیت های عمده صندوق های مالی جسورانه نسبت به سایر روش های تأمین مالی ابتدا انعطاف پذیری این شیوه تأمین مالی در میزان و نحوه بازپرداخت آن است. ضمن اینکه، در این شیوه تأمین مالی ریسک مبنای کار قرار می گیرد و صندوقی که تأمین مالی انجام می دهد، بر مدیریت ریسک اشراف کامل دارد. در صندوق های مالی جسورانه، مدیریت ریسک نقش بسیار مهمی ایفا می کند. چراکه به هر اندازه سوء مدیریت در مدیریت سرمایه گذاری ها بیشتر شود، به همان اندازه نیز صندوق های جسورانه بیشتر ضرر خواهند کرد. در واقع چنانچه اندازه ریسک صندوق از یک ثبات نسبی برخوردار باشد، میزان موفقیت صندوق نیز در بازار بیشتر خواهد شد. همچنین می توان به استراتژی های مدیریت سرمایه گذاری که به حفظ مقدار سرمایه در یک حالت تعادل یا ثبات منجر می شود، اشاره کرد. یعنی همیشه برای صندوق یک مقدار از سرمایه به عنوان سرمایه ثابت در حساب صندوق نگهداری شود. یکی دیگر از عامل های زیربنایی در بهبود عملکرد صندوق های جسورانه ایران در شرایط ریسک، پیش بینی ریسک مالی است. با توجه به اینکه ریسک مالی یکی از خطراتی است که در سرمایه گذاری باید مورد توجه قرار بگیرد، این مفهوم در صورت تخمین و تحلیل نادرست می تواند منجربه از دست دادن سرمایه برای صندوق ها شود. برای پیش بینی و همچنین کنترل ریسک های مالی در صندوق ها پیشنهاد می شود که صندوق ها می بایست خطرات را شناسایی کرده و میزان تأثیر هر یک از آن ها را نیز اندازه گیری کنند.
نتیجه گیری: در بحث های مالیه رفتاری، در صندوق های جسورانه ایران، ویژگی های رفتاری که بر تصمیم گیری های سرمایه گذاران موثر هستند، به طور ویژه ای می بایست مورد بررسی قرار گیرد. در مباحث تأمین مالی کسب وکارهای نوپا در ایران و صندوق های مالی جسورانه، نوع تصمیم گیری سرمایه گذاران و عوامل موثر بر تصمیم گیری آنها، با در نظر گرفتن تورش های رفتاری، بسیار حایز اهمیت است. البته انواع خطاهای ادراکی و چگونگی تاثیر این خطاها بر تصمیم گیری مالی برای تأمین مالی در بازارهای مالی ایران هم بسیار مهم است، بدین دلیل که تصمیم های سرمایه گذاران تحت تاثیر خطاهای مختلفی قرار می گیرد.
تأثیر جریان نقد عملیاتی و ارزش دفتری سهام بر بحران مالی شرکت ها
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی ردیابی تأثیر جریان نقد عملیاتی و ارزش دفتری سهام بر بحران مالی شرکت ها است. در راستای حصول به اهداف پژوهش، نمونه ای متشکل از 131 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که طبق الگوی حذف سیستماتیک انتخاب شده بودند برای یک دوره زمانی 10 ساله از 1391 الی 1400 گردآوری شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک مدل رگرسیون چندمتغیره خطی بهره گرفته شد. نتایج آزمون رگرسیون در سطح خطای 5 درصد نشان داد که جریان نقد عملیاتی و ارزش دفتری سهام تأثیر معکوس بر بحران مالی شرکت ها دارند. در واقع با افزایش جریان نقد عملیاتی و ارزش دفتری سهام میزان بحران مالی شرکت کاهش می یابد. زمانی که شرکت گردش نقدینگی عملیاتی بالاتری را دارد، کمتر به ناحیه بحران و درماندگی مالی وارد می شود و درواقع جریان نقدینگی عملیاتی بالاتر، ضامن گریز از بحران مالی است. همچنین، زمانی که ارزش دفتری سهام افزایش یابد می بایست بدهی های شرکت کاهش یابد و زمانی که بدهی کاهش یابد یعنی شرکت قادر به پرداخت دیون خود بوده و در بحران مالی نمی باشد.
معرفی و آزمون مدل رشد ZZ برای ارزش گذاری سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش قصد دارد ضمن معرفی مدلی جدید برای ارزش گذاری سهام تحت عنوان مدل رشد ZZ، قدرت آن را نسبت به مدل گوردون اندازه گیری نماید. برای آزمون قدرت این مدل در تعیین ارزش منصفانه سهام شرکت های پذیرفته شده ایرانی، پس از محاسبه میانگین نرخ رشد و دوره بازگشت سرمایه موردنیاز شرکت ها و با توجه به درآمد هر سهم آنها در سال های مالی 1399 تا 1401، ارزش سهام شرکت ها در سال های مذکور با استفاده از مدل نامبرده برآورد شده است. در مرحله بعد، از مدل گوردون برای تعیین ارزش سهام بهره گرفته شده است. در نهایت، ارزش های برآوردی سهام شرکت های منتخب با استفاده از این دو مدل و میزان انحراف هریک از آنها از میانگین قیمت بازار تعدیل شده سهام، از طریق روش مقایسه میانگین های دو گروه مستقل، با یکدیگر قیاس شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در هریک از صنایع مورد بررسی، میانگین انحراف ارزش های برآوردی سهم ها با استفاده از مدل رشد ZZ از میانگین قیمت بازار تعدیل شده آنها، در مقایسه با حالتی که از مدل گوردون برای تعیین ارزش سهام شرکت ها استفاده می شود، به طور معنی داری پایین تر است. بنابراین، کاملاً مشهود است که مدل رشد ZZ در مقایسه با مدل گوردون، توانسته است ارزش سهام شرکت ها را با دقت بالاتری برآورد نماید.
طراحی مدل انتخاب منابع تأمین مالی بنگاه های صنعتی ایران با رویکرد ترکیبی ISM-MICMAC فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
187 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی تأمین مالی را می توان افزایش ارزش کسب و کار از طریق برنامه ریزی، اجرا و اعمال منابع مالی در حین ایجاد تعادل میان سودآوری و ریسک دانست. این مهم زمانی تحقق می یابد که مدیران مالی، تصمیم گیری صحیحی را نسبت به استفاده از روش های تأمین مالی اتخاذ نمایند. هدف پژوهش حاضر، ارائه رویکردی ترکیبی بر مبنای تکنیک ISM فازی و تجزیه و تحلیل MICMAC به منظور طراحی مدلی جهت کمک به گزینش منابع تأمین مالی بنگاه های صنعتی ایران با غلبه بر محدودیت های فرآیند تصمیم گیری می باشد. بدین منظور، نخست تکنیک ISM فازی جهت تعیین روابط متقابل میان شاخص ها و نیز مدل سازی ساختار سلسله مراتب آن ها بکار بسته شده است؛ در ادامه با استفاده از تجزیه و تحلیل MICMAC، شاخص های غالب دخیل در فرآیند تأمین مالی بر مبنای قدرت نفوذ و وابستگی شان در یکی از خوشه های چهارگانه مورد نظر طبقه بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است که شاخص "سیاست های مالی دولت" بیشترین تأثیر را بر سایر شاخص های سیستم داشته و معیاری اساسی جهت اتخاذ تصمیمات کلیدی به منظور گزینش منابع تأمین مالی بنگاه های صنعتی در ایران می باشد؛ لذا نیاز است تا تصمیم گیرندگان در این امر، چشم انداز سیاست های مالی دولت را پیش از توجه به هر شاخص دیگری در تصمیمات مدیریتی خود لحاظ دارند
تدوین چارچوب پیاده سازی مدیریت ریسک جامع در صنعت بانکداری (مطالعه موردی چندگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1 - 44
حوزههای تخصصی:
مدیریت ریسک جامع به عنوان یک عنصر کلیدی سیستم کنترل داخلی، طی سال های گذشته اهمیت بسیاری یافته است. تغییرات به وجود آمده در شرایط شرکت ها و علی الخصوص بانک ها، باعث افزایش دامنه و پیچیدگی ریسک آن ها شده و این امر منجر به افزایش تقاضا برای استفاده از مدیریت ریسک جامع شده است. بانک به عنوان مهمترین نهاد مالی در بازار پول، با ریسک های متنوعی مواجه است. پیاده سازی این سیستم در بانک باعث می شود که فرآیند شناسایی، ارزیابی و نظارت بر ریسک ها با رویکردی جامع انجام گیرد. هدف این مطالعه، تدوین چارچوب پیاده سازی مدیریت ریسک جامع در صنعت بانکداری می باشد.علی رغم اهمیت روزافزون مدیریت ریسک جامع، پیاده سازی آن در ایران مورد کم توجهی واقع شده و با چالش هایی مواجه است و تاکنون مطالعه ای به بررسی شرایط پیاده سازی آن، عوامل موثر، بسترهای لازم و موانع موجود نپرداخته است. لذا پژوهش حاضر با استفاده از رهیافت کیفی و روش مرور سیستماتیک و مطالعه موردی چندگانه با بررسی دو بانک، چارچوبی برای پیاده سازی مدیریت ریسک جامع در صنعت بانکداری تدوین نموده است. جامعه آماری این پژوهش شامل هیات مدیره، مدیران ارشد، اعضای کمیته های تخصصی و کارشناسان مجرب و خبره می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که چارچوب استخراج شده مدیریت ریسک جامع در بانک های ایران به طور کامل اجرا نمی شود و از چالش های پیاده سازی آن می توان به عدم وجود زیرساخت های فناوری اطلاعات و عدم وجود دانش کافی و همچنین محدودیت های دولتی اشاره نمود. پژوهش حاضر می تواند به عنوان الگویی مناسب برای صنعت بانکداری مطرح باشد.