فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴٬۷۸۱ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
241 - 285
حوزههای تخصصی:
مزیت زنجیره تأمین دایره ای پایدار هوشمند کمک به اقتصادهای درحال توسعه می باشد که بیشترین تأثیر را از چالش ها و استانداردهای در حال تغییر صنعت و محیط دارند. هدف از این پژوهش شناسایی و تحلیل محرک های زنجیره تأمین دایره ای پایدار هوشمند بود. براین اساس 12 نمونه به روش گلوله برفی از بین خبرگان صنعت روغن خوراکی انتخاب شد. محرک ها با نظر خبرگان نهایی شد و با روش DEMATEL و AISM مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که محرک های شایستگی سازمانی و شایستگی منابع انسانی به عنوان تأثیرگذارترین محرک ها بوده و محرک های پایداری اقتصادی و پایداری محیطی بیشترین میزان تأثیرپذیری را نسبت به سایر محرک ها دارند. طبق نتایج پژوهش مسئولین صنعت روغن خوراکی برای حرکت به سمت زنجیره تأمین دایره ای پایدار هوشمند باید شایستگی سازمانی را موردتوجه ویژه قرار دهند زیرا این محرک بیشترین میزان تأثیرگذاری را نسبت به سایر محرک ها دارد.
شناسایی و اولویت بندی فرصت های صادراتی محصولات پتروشیمی ایران در کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا: کاربرد مدل تلفیقی پشتیبان تصمیم-پیچیدگی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۷
85 - 110
حوزههای تخصصی:
پتروشیمی و صنایع وابسته به آن نقش مهمی در اقتصاد ایفا می کنند. ایجاد ده ها فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم و تولید انواع محصولات دارویی، غذایی، بسته بندی و محصولات متعدد دیگر و همچنین کمک به رشد و توسعه انواع فناوری های صنعتی، پزشکی و کشاورزی، بخش هایی از دستاوردهای صنعت پتروشیمی است. با توجه به محدود بودن اندازه اقتصاد ملی، توسعه بازارهای صادراتی یکی از عوامل مهم و اصلی در توسعه صنعت پتروشیمی محسوب می شود. در این تحقیق سعی شده است، با کمک مدل تلفیقی پشتیبان تصمیم-پیچیدگی اقتصادی، فرصت های صادراتی محصولات صنعت پتروشیمی در پنج کشور اتحادیه اقتصادی اوراسیا شناسایی و اولویت بندی شوند. با توجه به اینکه موافقتنامه تجارت آزاد بین ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا در حال نهایی شدن می باشد لذا شناسایی فرصت های صادراتی برای محصولات صنعت پتروشیمی در این کشورها و گنجاندن آن در فهرست امتیازات دریافتی از طرف مقابل از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. نتایج نشان می دهد، 192 فرصت صادراتی جذاب (از منظر رشد کوتاه مدت، بلندمدت و سهم در بازار جهانی) در اتحادیه مذکور وجود دارد. اگرچه فرصت های مذکور با موانع تعرفه ای بالا مواجه نیستند اما به دلیل درجه تمرکز بالای رقبا در بازار فرصت های شناسایی شده، نفوذ در آن ها مشکل می باشد. اغلب گروه های کالایی شناسایی شده به عنوان محصولات پیچیده تلقی می شوند لذا توسعه صادرات این محصولات (به اوراسیا و یا جهان) اثرات سرریز قابل توجهی بر رشد و توسعه اقتصادی کشور خواهد داشت و همچنین به متنوع سازی سبد صادراتی کمک قابل توجهی خواهند نمود. بر اساس نتایج تحقیق اغلب فرصت های صادراتی محصولات پتروشیمی در دو کشور روسیه و قزاقستان وجود دارند. با توجه به اینکه نفوذ در بازار فرصت های منتخب مشکل می باشد لحاظ نمودن محصولات صنعت پتروشیمی در فهرست امتیازات دریافتی از اوراسیا می تواند با حذف موانع تعرفه ای دسترسی به بازارهای مذکور را تا میزان قابل توجهی افزایش دهد.
بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی پایدار دیجیتال بر عملکرد نوآورانه و شهرت سازمانی با درنظر گرفتن نقش میانجی نوآوری سازمانی (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
83 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه، کسب وکارها تحت تاثیر دو چالش بنیادین؛ تحولات دیجیتال و پایداری و توسعه پایدار قرار گرفته اند و شرکت ها را وادار ساخته تا در جهت تطبیق خود با چنین شرایطی، این مفاهیم را در کل سازمان و خصوصاً بخش منابع انسانی خود، نهادینه و فرهنگ سازی نمایند و ازاین رو، موضوع مدیریت منابع انسانی پایدار دیجیتال، موردتوجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی پایدار دیجیتال بر عملکرد نوآورانه و شهرت سازمانی با درنظر گرفتن نقش میانجی نوآوری سازمانی در پارک علم و فناوری استان کردستان است. این پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی با رویکرد کمی و ماهیت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری، شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری استان کردستان به تعداد 120 شرکت بود که تمام این شرکت ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بود و در نهایت 95 پرسشنامه به صورت کامل از طرف شرکت های موردبررسی برگشت داده شد و مبنای پژوهش حاضر قرار گرفت. جهت روایی و پایایی پژوهش؛ از روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی واگرا و آزمون های پایایی استفاده شد و موردتأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای SmartPLS4 و SPSS26 استفاده شد و درنهایت، نتایج نشان داد که مدیریت منابع انسانی پایدار دیجیتال هم به صورت مستقیم و هم از طریق میانجی گری نوآوری سازمانی، بر عملکرد نوآورانه و شهرت سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین به مدیران شرکت ها، توصیه می شود که به مفاهیم پایداری و تحولات دیجیتالی در بخش منابع انسانی، به صورت همزمان توجه نمایند تا اینکه زمینه های بروز نوآوری و شهرت سازمانی و نهایتاً عملکرد نوآورانه کارکنان فراهم شود.
ارائه مدل ارتباط میان ظرفیت جذب و نوآوری با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
47 - 64
حوزههای تخصصی:
در محیط متغیر امروز، به خصوص برای شرکت های دانش محور ، دانش و فناوری پایه و اساس رقابت هستند. این شرکت ها برای تحقق اهداف تجاری خود می بایستی دانش جدید را به کار گیرند تا در ایجاد و توسعه ظرفیت های نوآوری و به کارگیری آن در فرآیند تولید نقش به سزایی داشته باشند. دراین پژوهش ابتدا عوامل موثر بر ظرفیت جذب و نوآوری استخراج و با استفاده از نرم افزار ونسیم به ترسیم مدل علی_معلولی و انباشت_جریان پرداخته شد. هدف از این پژوهش بررسی نوآوری با توجه به افزایش صعودی شرکت های دانش بنیان می باشد. ممیزی بیشتر در خصوص دانش بنیان بودن شرکت ها، ایجاد انگیزه و بهره مندی از سرمایه گذاران بیرونی و فرشتگان خطر پذیر جهت بهبود ظرفیت جذب شرکت های دانش بنیان، فراهم نمودن امکان دسترسی محققان تمام وقت تحقیق و توسعه شرکت های فناور محور به شبکه های جهانی دانش و افزایش منابع دانش خارجی، اهمیت به افزایش تحقق اهداف استراتژی تحقیق و توسعه و شایستگی های فناوری شرکت ها، جبران هزینه های تحقیق و توسعه از طریق افزایش تسهیلات به شرکت های دانش بنیان واقعی و حمایت مالی همه جانبه و مستمر دولت از نتایج برگرفته از پژوهش حاضر می باشد و از پیشنهادات تخصصی برای شرکت های دانش بنیان اینکه یک سیستم مدیریت دانش داخلی ایجاد شود و اطلاعات درون سازمانی مانند مسابقات دانش موضوعی و طوفان فکری و .. .برگزار کنند. با پرورش دانش کارکنان و توانایی به کارگیری آن ها می توان ظرفیت جذب شرکت و به دنبال آن نوآوری را بهبود بخشید.
راهبرد نوآوری و عملکرد بانک ها: نقش تعدیلگری قابلیت های پویای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
3 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نوآوری و اتخاذ راهبرد های مناسب آن در مزیت رقابتی بانک ها، مقاله حاضر سعی دارد تاثیر تعدیل گری قابلیت های پویای مدیریت دانش بر رابطه بین راهبرد نوآوری و عملکرد بانک گردشگری را بررسی نماید. جامعه آماری این پژوهش شعب و ستاد بانک گردشگری در شهر تهران است. حجم نمونه آماری با جدول مورگان برابر 247 شد که با توجه به احتمال ریزش پرسشنامه ها، 15% به حجم نمونه اضافه و تعداد حجم نمونه برابر 284 گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه ها از قضاوت خبرگان و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS استفاده گردیده است. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی-پیمایشی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قابلیت های پویای مدیریت دانش تاثیر معناداری بر رابطه راهبرد نوآوری و عملکرد در بانک گردشگری دارد. همچنین سایر نتایج حاکی از آن است که نوآوری خدمات، نوآوری فرآیند و نوآوری سازمانی، با لحاظ نمودن نقش تعدیل گری قابلیت های پویای مدیریت دانش، تاثیر معناداری بر عملکرد بانک گردشگری دارد.
طراحی چارچوب طبقه بندی مدلهای کسب و کار برای داده بازارهای سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
87 - 112
حوزههای تخصصی:
داده بازارها، پلاتفرم های دیجیتالی هستند که بر روی آنها داده ها اعم از خام یا پردازش شده با حضور تأمین کنندگان وخریداران تبادل می شوند و بازارگاه از صحت و امنیت نقل و انتقال داده ها و پرداخت ها ضمن حفظ حریم خصوصی افراد پشتیبانی می کند. مقاله حاضر با هدف طراحی یک طبقه بندی از مدل های کسب و کار داده بازارهای حوزه سلامت تدوین شده است. بدین منظور، یک چارچوب هستی شناسی به عنوان چارچوب نظری پایه تعریف شد. سپس با بهره گیری از یک روش توسعه تاکسونومی که توسط نیکرسون معرفی شده است، چارچوب نهایی مدل طبقه بندی داده بازارهای سلامت احصا شد و اعتبار آن با برقراری شروط ختم تاکسونومی تأیید شد. مدل نهایی دارای ۲۲ بُعد و ۸۴ ویژگی است که تحت چهار بلوک سازه ای دسته بندی شدند. چهار سازه اصلی مدل طبقه بندی عبارتند از خدمات، فناوری، سازمان، و مالی. در چارچوب هر سازه، ابعاد و ویژگی هایی گنجانده شده اند که بر اساس آنها طبقه بندی های متفاوتی از مدل های کسب و کار داده بازارهای سلامت شکل می گیرند. پژوهشگران و کنشگران حوزه سلامت می توانند از میان مدل های کسب و کار طبقه-بندی شده، مدل کسب و کاری را که مناسب تشخیص می دهند به عنوان مدل کسب و کار داده بازار سلامت به کار گیرند. تحلیل گران داده و متخصصین برنامه نویسی نیز می توانند بر اساس مدل انتخابی اقدام به طراحی فناوری های نرم پایه ای کنند.
ارائه یک مدل یکپارچه از الزامات اجرایی تولید در کلاس جهانی پایدار در صنعت غذا (مورد مطالعه: محصولات دانه های روغنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
113 - 135
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: جهانی شدن فرآیندی در حال حرکت و توسعه است و چالش های گوناگونی را پیش روی انسان ها در گوشه و کنار جهان قرار داده است. همه سازمان ها و صنایع کشور باید برای حفظ حیات خود در شرایط امروزی، قابلیت رقابت با رقبای خود در سطح جهانی را به دست آورند و به سمت تولید در کلاس جهانی حرکت کنند تا علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، مطابق با خواسته های مشتریان بین المللی در سطح جهان پیش روند. هدف این پژوهش یافتن الگوی یکپارچه از الزامات اجرایی تولید در کلاس جهانی پایدار در صنعت غذایی (موردمطالعه: محصولات دانه های روغنی) است.روش ها: روش این پژوهش، کیفی و با رویکرد نظریه داده بنیاد است که درنهایت به ایجاد یک الگوی پارادایمی می رسد. مبنای اصلی جمع آوری داده ها در این پژوهش مصاحبه های ساختاریافته با متخصصان و کارشناسان فعال در حوزه تولید دانه های روغنی است. داده ها پس از مکتوب شدن با نرم افزار اطلس تی آی بر مبنای نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی، موردتجزیه وتحلیل قرار گرفت و درنهایت با سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، مدل نهایی استخراج شد. با کدگذاری داده ها، به تدریج از دل کُدها مفاهیم، از دل مفاهیم مقوله ها و از دل مقوله ها، نظریه بیرون می آید. با درک شباهت ها و تفاوت ها در بررسی مقوله های استقرا شده می توان ارتباطات بین آن ها را کشف و بر این اساس بار دیگر مفاهیم را به هم وصل کرد و یک ترکیب جدید به وجود آورد. در گام بعدی بر اساس آن مفهوم الزامات اجرایی تولید در کلاس جهانی پایدار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و درنهایت الگوی آن استخراج و مشخص شد. اعتبار مدل با بررسی آزمون نظری تأیید شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد شرایط علّی به دو مقوله زیرساخت درون سازمانی شامل مفاهیم زیرساخت مدیریتی، زیرساخت زنجیره تأمین، زیرساخت بازاریابی و زیرساخت محیط بیرونی شامل زیرساخت دانش مفاهیم زیرساخت کشاورزی و زیرساخت سیاست گذاری سازمان تقسیم می شود، که مستقیم بر رخداد پدیده دلالت دارد. پدیده که همان الزامات اجرایی تولید در کلاس جهانی پایدار در صنایع غذایی است بر اجرای راهبرد ها (دو مقوله استراتژی در سطح سازمان شامل مفاهیم استراتژی های بازاریابی و فروش، استراتژی کسب دانش سازمان، استراتژی فرآیند تولید، استراتژی مدیریتی و استراتژی منابع انسانی و استراتژی در سطح کلان شامل مفهوم استراتژی های سیاست گذاری) در جوار شرایط مداخله گر (چالش های برون سازمانی شامل مفاهیم چالش های صادرات، چالش های سیاست گذاری، چالش های محیط جامعه و چالش های اقلیمی و چالش های درون سازمانی شامل مفاهیم چالش های مدیریتی، چالش های صنایع در تولید و چالش های منابع انسانی) و شرایط زمینه ای (زمینه های موجود در کشور) به ایجاد پیامد هایی ازجمله دو مقوله منافع ملی و توسعه کسب وکار منجر می شود.نتیجه گیری: بی شک هر مدلی و اجرای آن پیامد های مختص خود را دارد که در مورد مدل تولید کلاس جهانی پایدار در مدل به دست آمده پیامد ها در راستای مفاهیم پیامد های داخلی، پیامد های جامعه، پیامدهای محیطی و پیامد های خارجی در مقوله منافع ملی و مفاهیم ارتقای شاخص های منابع انسانی، بهبود فرآیند تولید، فرصت های نوآوری، مدیریت بازاریابی، منافع مالی، برندسازی در مقوله توسعه کسب وکار استقرا شده است. مدل این پژوهش به طور اختصاصی پیامد هایی را ارائه می دهد که مختص اجرا در کلاس جهانی در ایران و تبعات آن است که موردتأیید همه مصاحبه کنندگان است.
استفاده از تحلیل پوششی داده ها و الگوریتم ژنتیک برای توسعه سیستم استنتاج فازی وزن دار شده به منظور ارزیابی بلوغ اتحاد راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
666 - 699
حوزههای تخصصی:
هدف: زمانی که دو یا چند سازمان همکار درصدد ارتقای سطح همکاری های خود باشند، به سمت اتحادهای راهبردی حرکت خواهند کرد. هدف اتحاد راهبردی حرکت در یک همکاری به سمت اهداف توافق شده از طریق اشتراک منابع است. این حرکت به نحوی انجام می شود که سازمان های همکار مستقل باقی می مانند. مدل های بلوغ روش های ارزشمندی برای کمک به سازمان های تولیدی برای توسعه همکاری های خود هستند؛ اما کار تجربی در زمینه توسعه مدل بلوغ اتحاد راهبردی با دستورالعمل های روشن انجام نشده است و هیچ مدلی برای سنجش بلوغ اتحاد راهبردی با ابزار ارزیابی وجود ندارد که بتواند به بی دقتی ناشی از قضاوت انسان وعدم قطعیت و ابهام ذاتی ارزیابی بپردازد. هدف این پژوهش طراحی یک روش برای سنجش سطح بلوغ اتحادهای راهبردی است تا بتوان به کمک آن، شناخت مناسبی از وضعیت فعلی همکاری بر اساس معیارهای بلوغ اتحادهای راهبردی به دست آورد.
روش: برای این هدف، در این پژوهش یک مدل بلوغ توسعه یافته است. این مدل برای ارزیابی وضعیت یک همکاری در یک مقطع خاص، از منطق فازی استفاده کرده است. مدل بلوغ اتحاد راهبردی مبتنی بر منطق فازی، از طریق یک رویه شفاف و دقیق ایجاد شده و روی یک رویکرد چندروشی، شامل بررسی ادبیات، مصاحبه، گروه های متمرکز و مطالعه موردی، از طراحی مدل تا ارزیابی مدل توسعه داده شده است. در این پژوهش، برای سنجش سطح بلوغ با استفاده از شاخص ها، از سیستم استنتاج فازی وزن دار شده با تکنیک تحلیل پوششی داده های فازی کمک گرفته شده است. همچنین برای دستیابی به مجموعه قواعد فازی، از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. مدل بلوغ در این پژوهش نیز همانند تمامی مدل های بلوغ، از دو جزء تشکیل شده است که عبارت اند از: سطوح بلوغ اتحاد راهبردی و ابعاد بلوغ اتحاد راهبردی.
یافته ها: در مدل این پژوهش پنج سطح بلوغ با عناوین اتحاد راهبردی موردی، مقدماتی، مدیریت شده، برنامه ریزی شده و بهینه سازی شده طراحی و تعریف شده است. همچنین یک فهرست ۴۴ موردی از شاخص ها، برای سنجش سطح اتحاد راهبردی از مطالعه مقاله ها، مصاحبه با خبرگان و بررسی اتحادهای راهبردی موفق و ناموفق به دست آمد؛ سپس این فهرست در ۱۷ معیار و ابعاد شش گانه دسته بندی شد. در گام بعد با استفاده از تکنیک نسبت روایی محتوا، شاخص های ضروری شناسایی شدند. پس از آن با اجرای تکنیک تحلیل پوشش داده ها، اهمیت نسبی هر یک از شاخص ها به دست آمد. برای ایجاد مجموعه های فازی مربوط به متغیرهای سیستم استنتاج فازی، از خبرگان نظرسنجی شد. همچنین با بررسی نمونه های اتحادهای راهبردی داخل و خارج از کشور، یک مجموعه قواعد فازی با نظرسنجی از خبرگان به دست آمد و توسعه یافت. مدل پیشنهادی، از طریق یک مطالعه موردی واقعی در همکاری میان یک سازمان تولیدی و شریک تجاری آن، ارزیابی و تأیید شده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که این رویکرد، یک ابزار تشخیصی قوی و کاربردی را بر اساس مجموعه ای از شاخص های بلوغ اتحاد راهبردی ارائه می کند. با به کارگیری نتایج این مدل و تجزیه وتحلیل شکاف ها، می توان یک برنامه اقدام برای افزایش سطح بلوغ اتحاد راهبردی تجویز کرد.
موازنه بیانیه نیاز، ویژگی ها و توسعه فناوری با استفاده از QFD در محصولات کلان بومی در صنعت هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تولید و عملیات سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
83 - 105
حوزههای تخصصی:
محصولات و سامانه های پیچیده، نقش حیاتی و روزافزونی در پیشرفت و توسعه اقتصاد نوین در کشورها دارند و مزیت رقابتی آنها را شکل داده اند. از طرفی زمان بربودن طراحی و تولید این گونه محصولات، موجب شده است تا در بیشتر مواقع پس از تحویل، کارایی لازم را در صحنه بهره بردار نداشته باشند. در این رابطه نیاز است تا رویکردهای بومی متناسب با شرایط حاکم با فضای هر کشور، ایجاد و توسعه داده شود. این پژوهش، به دنبال ایجاد و توسعه چنین رویکردی برای طراحی و تحویل تدریجی محصول در کمترین زمان و از طریق موازنه عناصر آمادگی فناورانه، سند بیانیه نیاز و ویژگی های محصول در سامانه های کلان و پیچیده هوایی است. فرایند موازنه با استفاده از سه مرحله تابع گسترش کیفیت، انجام شده است. در این پژوهش با توجه به صحنه بهره بردار و الزامات مهندسی سیستم ها و نمودار وی (Vee)، در حداقل دو نقطه بازنگری فنی در طراحی و توسعه، تحویل تدریجی محصول پیشنهاد شده است. نتایج نشان داده است که به کارگیری موازنه مذکور، تأثیر بسزایی در به کارگیری محصول در صحنه بهره بردار داشته و مسیر طراحی و توسعه محصولات کلان در کشور را با ارائه یک نقشه راه طراحی، هموار کرده است. رویکرد ارائه شده، راهنمایی برای بخش تحقیق و توسعه سازمان هاست و به این منظور از آن استفاده می شود.
پیشایندهاو برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
37 - 52
حوزههای تخصصی:
ایجاد کسب و کار جدید اهمیت زیادی دارد؛ زیرا موجب ایجاد فرصت های شغلی جدید، تولید فناوری جدید و خلق ثروت و ارزش در جامعه می شود . برای این منظور در کشورها، استارت آپ ها عهده دار این امر هستند. استارت آپ ها لزوما یک شرکت نبوده و شخصیت حقوقی مستقلی ندارند بلکه یک مجموعه ی تسهیل گر و توانمندساز هستند. هدف پژوهش شناسایی پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی است. روش پژوهش، کیفی با طرح اکتشافی، روش گرانددتئوری و هدف کاربردی- توسعه ای است. در ابتدا با نمونه گیری نظری هدفمند، 15 صاحب نظر دانشگاهی حوزه مدیریت کارآفرینی و صنایع غذایی کشور مشارکت داشتند. تحلیل کیفی، طی پنج دور مصاحبه تا رسیدن به اشباع و اجماع نظری جهت کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مقوله های پیشایندها و برآیندهای توسعه منتورینگ در استارت آپ های صنایع غذایی انجام شد. الگوی پارادایمی پژوهش در 4 محور؛ 23 مقوله، 102 مفهوم، 145 گویه و 4 سازه: پیشایندها (شرایط علّی، بسترساز و میانجی) و برآیندها (پیامدها)، جای گرفتند. پیشایندها در 19 مقوله و برآیندها: در 4 مقوله، شناسایی شد. مدیران و سیاست گذاران صنایع غذایی کشور می توانند با مدیریت مطلوب منتورینگ در ایجاد و توسعه پیشران های استارت آپ های صنایع غذایی، گام مؤثری در جهت افزایش برآیندهای اجتماعی- فرهنگی، حرفه ای، اقتصادی و بازاریابی، بهبود کارایی و اثربخشی و توسعه نقش منتورها در هدایت کارآفرینان صنایع غذایی بردارند.واژه های کلیدی: استارت آپ ، برآیندها، پیشایندها، توسعه منتورینگ، صنایع غذایی.
بررسی تأثیر سیاست های نگهداشت منابع انسانی بر رضایت شغلی با نقش میانجی مهارت های رفتار سیاسی (مطالعه موردی: شرکت نفت پاسارگاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
285 - 310
حوزههای تخصصی:
بی انگیزگی، ناکارآمدی، جابه جایی های زیاد شغلی و در نتیجه بهره وری پایین کارکنان، از جمله مهمترین مسائلی است که اغلب مدیران منابع انسانی با آن روبه رو بوده و نتیجه نهایی بی توجهی به آن، شکل گیری نارضایتی شغلی در سطح و ابعاد مختلف است. با توجه به این موضوع مهم، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سیاست های نگهداشت منابع انسانی بر رضایت شغلی با توجه به نقش میانجی مهارتهای رفتار سیاسی در میان کارکنان ستادی شرکت نفت پاسارگاد در شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری به تعداد 300 نفر می باشند و نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 169 نفر به دست آمد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه های استاندارد رضایت شغلی مینه سوتا، مهارت های رفتار سیاسی فریز و همکاران و پرسش نامه محقق ساخته سیاست نگهداشت منابع انسانی می باشد که برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از آزمون معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بُعد عوامل فردی، عوامل سازمانی و عوامل محیطی سیاستهای نگهداشت منابع انسانی بر رضایت شغلی کارکنان تأثیر دارد. همچنین مهارت های رفتار سیاسی کارکنان نیز بر رضایت شغلی مؤثر است.
بهبود پیش بینی عملکرد پروژه ها با رویکرد یکپارچه ارزش کسب شده و تحلیل ریسک فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با وجود قابلیت هایی که تکنیک مدیریت ارزش کسب شده در ارزیابی عملکرد هزینه و زمان پروژها دارد، قادر به تخمین عملکرد آتی آن ها نیست. در واقع مدیریت ارزش کسب شده عملکرد آینده پروژه را صرفا براساس عملکرد گذشته آن تخمین می زند و تغییر شرایط محیطی یا دیگر عوامل موثر بر عملکرد آینده پروژه را در نظر نمی گیرد. تکنیک مدیریت ریسک بر خلاف مدیریت ارزش کسب شده به افق های دورتر نظر داشته و با شناسایی حالات شکست به ارزیابی عملکرد پروژه ها می پردازد. بدین ترتیب با توجه به گذشته نگر بودن تکنیک مدیریت ارزش و آینده نگر بودن تکنیک مدیریت ریسک در پیش بینی عملکرد آینده پروژه، می توان با یکپارچه نمودن آن ها به هم افزایی قابل توجه ای در مدیریت بهتر پروژه ها دست یافت. در این مقاله پس از شناسایی و تحلیل شاخص های ریسک بکمک تکنیک FMEA، با استفاده از تکنیک مدیریت ریسک شاخص عملکرد آینده پروژه محاسبه و با شاخص های کنونی مدیریت ارزش کسب شده ترکیب و با شاخص هایی جدید به پیش بینی بهتر عملکرد آینده پروژه ها می پردازیم. این شاخص های جدید، تحت شرایط عدم اطمینان و با استفاده از رویکرد فازی تعیین شده است. در پایان، یک مثال کاربردی برای نشان دادن عملکرد رویکرد پیشنهادی ارائه می شود. نتایج نشان می دهد که در نظر گرفتن شاخص ارزیابی ریسک، عملکرد پیش بینی هزینه و زمان تکمیل پروژه را در مدل مدیریت ارزش کسب شده بهبود می دهد.
هماهنگی در زنجیره تأمین کشاورزی با در نظر گرفتن تولید محصولات سبز و سطح رضایت مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
127 - 166
حوزههای تخصصی:
با افزایش رقابت در بازارهای جهانی توجه به الزامات زیست محیطی در زنجیره تأمین کشاورزی بسیار حائز اهمیت است. سبزبودن فرآیند کشاورزی عمدتاً بر مسائل متعددی از قبیل افزایش تقاضای مشتری، افزایش هزینه های اعضای زنجیره تأمین نسبت به کشاورزی سنتی و شرایط خاص نگهداری محصولات تأثیرگذار است. از طرفی افزایش رضایت مشتریان از محصولات و خدمات ارائه شده، لازمه موفقیت زنجیره های تأمین است. در این پژوهش یک زنجیره تأمین دوسطحی محصولات کشاورزی بررسی می شود. کشاورز درجه ی سبزبودن محصولات را تعیین می کند و خرده فروش با سرمایه گذاری های لازم، سطح رضایت مشتری را افزایش می دهد. نوآوری این پژوهش به طور مشخص، بهینه سازی سطح رضایت مشتری نهایی به عنوان یک متغیر تصمیم در زنجیره تأمین محصولات کشاورزی و بررسی هم زمان سه متغیر قیمت، درجه ی سبزبودن محصولات کشاورزی و سطح رضایت مشتریان در تابع تقاضای مشتری نهایی است. در فرایند مدل سازی، ابتدا رویکردهای متمرکز و غیرمتمرکز توسعه داده شد. در ادامه با ارائه قرارداد تسهیم درآمد، اعضای زنجیره به رابطه ای برد برد دست یافتند. در بخش نتایج عددی، با ارائه مثالی، صنعت گوجه فرنگی بررسی شد و نتایج نشان داد زنجیره تأمین پس از انعقاد قرارداد به سود بهینه ای که در رویکرد متمرکز به دست آمده است، خواهد رسید.
مقایسه ساختار رسمی و غیررسمی در سازمان ها با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
365 - 385
حوزههای تخصصی:
هدف: ساختار با توجه به اهداف استراتژیک سازمان و فرایندهای شناسایی و تعریف شده طراحی می شود و مبنای طراحی فعالیت ها و ارتباطات کارکنان قرار می گیرد. فرایندها و فعالیت های سازمان ها و شرکت ها نیز، از طریق نقش ها و سمت های سازمانی ای اجرا می شود که بر اساس ساختار و با توجه به دستیابی به اهداف سازمانی، به کارکنان واگذار می شود. اما سؤال مهم این است که ساختار رسمی تا چه اندازه می تواند پاسخ گوی نیازهای ارتباطی مردم و اجرای فعالیت های تفویض شده باشد. این در حالی است که در بسیاری از سازمان ها، به موازات ساختار رسمی، ساختاری غیررسمی نیز شکل می گیرد و بسیاری از فعالیت ها، بر اساس روابط شکل گرفته در ساختار غیررسمی انجام می شود؛ زیرا به دلایل مختلف، کارکنان بعضی سازمان ها مجبورند که از طریق ارتباطات غیررسمی و در قالب تیم های کاری موقت، بخشی از فرایندهای سازمانی را انجام دهند. در واقع، وجود ساختار غیررسمی در بسیاری از سازمان ها اجتناب ناپذیر است. حال که از وجود ساختارهای غیررسمی در سازمان ها گریزی نیست، بهتر است سازمان ها با علم به این موضوع و با دیدی روشن، این ساختارها را مدیریت کنند. موضوع اصلی، نظارت بر ساختار غیررسمی و مدیریت صحیح این ساختار و روابط ناشی از آن است. سنجش میزان تشابه و تفاوت ساختارهای رسمی و غیررسمی سازمان، از اهداف این پژوهش است.
روش: ساختار رسمی، از نمودار سازمانی استخراج شده است. ساختار غیررسمی، مبتنی بر ثبت اطلاعات و اطلاعات موجود در منابع و پایگاه های مختلف است. گزارش هایی از رویدادهای ناشی از تعاملات کاری افراد، در فرایند انتخاب تأمین کننده از یک شرکت پروژه محور، در یکی از پروژه های ساختمانی پیچیده جمع آوری شد و به کمک روش تحلیل شبکه های اجتماعی، از این داده ها به عنوان یک شبکه غیررسمی استفاده شد. میزان تشابه و تفاوت ساختار رسمی و غیررسمی شرکت، از طریق معیارهای شبکه اجتماعی و شاخص رند سنجیده شد.
یافته ها: بر اساس اطلاعات به دست آمده در فرایند یادشده، کارگروه ها یا جوامع غیررسمی ناشی از تعاملات واقعی افراد شناسایی و تجزیه وتحلیل شد. این جوامع بر اساس ساختار سلسله مراتبی سازمان با اداره ها و واحدهای رسمی مقایسه شدند. با استفاده از شاخص رند، شباهت این دو ساختار 76/0 درصد برآورد شد. این روش می تواند مبنایی برای مقایسه ساختار رسمی و ساختار واقعی شرکت ها باشد. درجه شباهت یا تفاوت ایدئال بین این دو ساختار، بسته به ماهیت، فرهنگ و مأموریت هر شرکت، متفاوت است.
نتیجه گیری: استفاده از این روش و شناسایی و تحلیل علل تفاوت های این دو گروه از ساختارهای ارتباطی، می تواند به سازمان ها کمک کند تا ساختارهای خود را بهبود بخشند، آن ها را چابک تر کنند و برخی کاستی های ساختاری را جبران کنند. با استفاده از این روش تحلیل و مقایسه نتایج در این دو گروه، می توان ساختار سازمانی را بررسی کرد، کارگروه ها و تیم های مؤثر را تقویت کرد، از ارتباطات مؤثر حمایت کرد و حتی، از ضعف ارتباطات پیشگیری کرد.
بهینه سازی خطوط تولید چند محصولی با رویکرد شبیه سازی و برنامه ریزی چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
75 - 120
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، به بررسی خطوط تولید چند محصولی نامطمئن با چیدمان ترکیبی (سری-موازی) با احتمال خرابی ماشین آلات در هر ایستگاه کاری می پردازد. هدف از این پژوهش، توسعه یک مدل ریاضی چند هدفه شامل بیشینه سازی نرخ تولید و کمینه سازی هزینه های ناشی از کاهش زمان پردازش ایستگاه های کاری و هم چنین حجم کل بافرها، با توجه به مقادیر بهینه میانگین زمان پردازش هر محصول در هر ایستگاه و حجم بافر میان ایستگاه های کاری می باشد. بدین منظور جهت پیکره بندی ساختار مدل ریاضی از تکنیک هایی نظیر شبیه سازی، طراحی آزمایشات و رویه سطح پاسخ و جهت حل آن از الگوریتم های فرا ابتکاری ژنتیک مرتب سازی نامغلوب(NSGA-II) و ژنتیک رتبه بندی نامغلوب(NRGA) استفاده شده است. اعتبار مدل ریاضی چند هدفه و کاربرد متدولوژی پیشنهادی حل مدل، در یک مطالعه موردی بررسی گردیده است. درنهایت، عملکرد الگوریتم های به کارگرفته شده در تحقیق حاضر مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد مدل ریاضی چند هدفه پیشنهادی جهت بهینه سازی خطوط تولید نامطمئن معتبر بوده و توانایی دستیابی به نقاط بهینه (نزدیک به بهینه) در سایر مسائل مشابه با ابعاد بزرگ تر و پیچیدگی بیشتر را دارا می باشد.
شناسایی مؤلفه ها و شاخص های پیشران در مدیریت زنجیره تأمین سبز مبتنی بر اینترنت اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
129 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی مولفه ها و شاخص های پیشران در مدیریت زنجیره تأمین سبز مبتنی بر اینترنت اشیاء است. این پژوهش از نظر روش شناسی، پژوهشی آمیخته است که در دو مرحله انجام شد. ابتدا با مرور مبانی نظری و مطالعات پیشین از طریق روش تحلیل محتوای کیفی، شاخص های مربوط به پیشران های مدیریت زنجیره تأمین سبز مبتنی بر اینترنت اشیا شناسایی شدند؛ سپس برای تأیید و اعتبارسنجی شاخص های شناسایی شده، این شاخص ها در اختیار 22 نفر از خبرگان حوزه مدیریت و فناوری اطلاعات قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی آن است که مدل زنجیره تأمین سبز مبتنی بر اینترنت اشیاء دارای 9 مؤلفه و 66 شاخص است. مؤلفه های شناسایی شده عبارتند از: مدیریت هوشمند زنجیره تأمین، پایش لحظه ای وضعیت اشیاء در زنجیره تأمین، انتقال هوشمند اشیاء در طول زنجیره تأمین، مکان یابی هوشمند اشیاء در زنجیره تأمین، شفافیت اطلاعاتی در زنجیره تأمین و کاهش فساد، مدیریت کیفیت هوشمند در زنجیره تأمین، منبع یابی هوشمند در زنجیره تأمین، مدیریت توزیع هوشمند و مدیریت موجودی هوشمند. پیشران های گسترده ی مدل پیشنهادی حاکی از لزوم توجه به استفاده از اینترنت اشیاء در مدیریت زنجیره ی تأمین در جهت بهبود عملکرد کلی زنجیره تأمین و تمرکز بر ملاحظات زیست محیطی است.
ارائه مدلی برای ارزش گذاری شرکت های مبتنی بر فناوری برای تملیک توسط وزارت دفاع (DOD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه صنایع دفاعی در راستای افزایش بازدارندگی و امنیت ملی، ضروری بوده و یکی از راههای توسعه این صنایع، تملیک شرکت های فناوری است که علاوه بر ارتقاء توان تولید محصولات نوین، بتوانند در راستای تامین اهداف عملیاتی و راهبردی، به این صنایع کمک نمایند. از آنجا که ارزشگذاری این نوع شرکت ها، به عنوان یکی از پیچیدگی های فراروی تملیک مطرح است، هدف این مقاله، ارائه الگویی متناسب با زیست بوم صنایع دفاعی برای ارزشگذاری آنها می باشد. به منظور تدوین این الگو، ابتدا با بررسی تحقیقات پیشین و اخذ نظرات و پیشنهادات مدیران ارشد، طراحان و کارشناسان فنی، کارشناسان اقتصادی و مالی و متخصصین مراکز تحقیق و توسعه صنایع دفاعی و با استفاده از تکنیک غربالگری فازی، معیارهای ارزشگذاری شرکت های فناور شناسایی شد. سپس با بکارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، ضریب اهمیت نسبی مولفه ها، معیار ها و زیر معیار ها، تعیین و بر اساس آن، الگوی ارزشگذاری و تابع برآورد ارزش شرکت های فناور قابل تملیک در بخش دفاع تدوین گردید. از آنجا که دانش و سرمایه فکری، مهمترین رکن و برگ برنده شرکت های فناور قلمداد می شود، نتایج نشان داد که معیار دارایی های نامشهود با وزن 0.449 بیشترین اهمیت را در ارزشگذاری شرکت های فناور داشته و پس از آن، دارایی مشهود و ریسک های اصلی به ترتیب دارای 0.351 و 0.20 اهمیت وزنی در ارزشگذاری شرکت های فناور گردیدند.
ارائه یک روش حل دقیق برای بهینه سازی مسئله دو هدفه قابلیت اطمینان و هزینه تخصیص افزونگی در سیستم تعیین و کنترل وضعیت ماهواره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
241 - 266
حوزههای تخصصی:
مسئله تخصیص افزونگی به دنبال یافتن یک تخصیص بهینه اجزای افزونه با توجه به مجموعه ای از محدودیت های مختلف است. حل این دسته از مسائل به دلیل پیچیدگی ریاضی زیاد، بسیار موردتوجه پژوهشگران مختلف است. در این پژوهش سامانه تعیین و کنترل وضعیت ماهواره موردمطالعه و اجزای آن معرفی شده، سپس قابلیت اطمینان و هزینه این سیستم بر اساس یک رویکرد ریاضی مبتنی بر تخصیص افزونگی مدل سازی و بهینه سازی می شود. مدل مطالعه شده در این پژوهش بر روی ساختار یک سیستم سری موازی که در مود دقیق سیستم تعیین و کنترل وضعیت یک ماهواره قرار دارد، اجرا می شود. در پژوهش حاضر یک رویکرد جدید برای مدل سازی مسئله دو هدفه و بهینه سازی آن بر اساس یک روش حل دقیق ارائه شده است. مدل ریاضی ارائه شده جزو مسائل مربوط به برنامه ریزی غیرخطی عدد صحیح مختلط (MINLP) قرار می گیرد. در این پژوهش از یک روش ابتکاری که در 7 گام اجرا می شود، برای حل دقیق مسئله استفاده شده و بر این اساس مقادیر بهینه قابلیت اطمینان و هزینه طراحی سیستم تحت وزن های مختلف اهداف به دست آمده است.
معرفی "فناوری های پایه" به عنوان مفهومی نو در ادبیات مدیریت فناوری: تحلیل مفهوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
25 - 40
حوزههای تخصصی:
استفاده از ادبیات گذشته فناوری برای فهم آینده فناوری کافی به نظر نمی رسد از اینرو همراه با تغییرات پرشتاب فناوری مفاهیم آن نیز نیاز به تکامل دارد؛ با توجه به اهمیت فناوری های پایه و ویژگی های منحصر به فرد آن، این فناوری ها به عنوان یک مساله با اهمیت مورد بررسی قرار گرفته اند. این مطالعه با هدف تحلیل مفهوم فناوری های پایه، رسیدن به یک تعریف اولیه و کاربرد آن در تحقیقات بعدی در جهت شفاف سازی مفهوم فناوری های پایه در ادبیات انجام شده است .برای دستیابی به این هدف از روش هیبرید استفاده شد؛ در مرحله نظری به بررسی مفهوم فناوری های پایه در متون WOS، پرداخته شد. در مرحله میدانی از روش تحلیل مفهوم و ترکیب رویکرد واکر و اوانت و سودابی با 12 نفر از متخصصین و اساتید دانشگاهی از رشته های مختلف مهندسی و مدیریت که دارای سوابق علمی و اجرایی در این زمینه بودند مصاحبه های عمیق صورت گرفت و تحلیل نهایی با ابزار تحلیل استراوس و کوربین انجام پذیرفت. درنهایت چهارچوب تحلیل مفهومی به عنوان مبنایی جهت تحلیل مفهوم فناوری های پایه ارائه شد. همچنین با تعیین جایگاه آن در سطح بلوغ فناوری و تعیین معیار ها و بیان ویژگی های آن اقدام به ارائه یک تعریف جامع از فناوری های پایه شد. نتایج این بررسی میتواند تصویری عینی و قابل درک از فناوری های پایه و کاربردهای آن ارائه دهد و زمینه ای برای توسعه تحقیقات بعدی و روشن کردن ابعاد جدید از فناوری باشد. همچنین با توجه یافته های پژوهش در پایان پیشنهاداتی نیز ارائه شده است .
طراحی و تبیین مدل ترکیبی اینترنت اشیا و پهپادهای غیرنظامی برای نظارت هوشمند بر عملکرد تجهیزات صنعتی با رویکرد رایانش لبه (مورد مطالعه: توربین های بادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
149 - 178
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری برای تهیه تجهیزات صنعتی، از ضروریات هر واحد صنعتی است. در این پژوهش، مدل ریاضی نظارت هوشمند بر عملکرد تجهیزات صنعتی توربین های بادی با استفاده از اینترنت اشیا و پهپادهای غیرنظامی با رویکرد رایانش لبه بررسی شده است. در این مدل، عملکرد پهپاد برای نظارت هوشمند بر توربین های بادی در سه مرحله تشخیص، تخلیه محاسباتی و محاسبات محلی بررسی شد. با توجه به دو هدفه بودن مدل نهایی، مدل توسط الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی ناچیره و روش محدودیت اپسیلون تقویت شده با استفاده از اعداد تصادفی حل شد. با توجه به یافته های پژوهش، روش محدودیت اپسیلون با افزایش ابعاد مدل کارایی خود را از دست می دهد و قادر به یافتن مرز پارتو در مسائل با ابعاد بزرگ نیست. به همین منظور مدل با استفاده از نسخه دوم الگوریتم فراابتکاری ژنتیک با مرتب سازی ناچیره و ساختاری جدید برای نمایش کروموزوم ها حل شد. این الگوریتم توانست مسائل در ابعاد بزرگ که روش محدودیت اپسیلون قادر به حل آن نبود را حل کند. طبق نتایج، روش محدودیت اپسیلون تقویت شده و الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی ناچیره تنها در زمان حل با یکدیگر متفاوت بوده و در سایر معیارها عملکرد مشابهی دارند؛ در نتیجه، الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی ناچیره به عنوان روش برتر پیشنهاد شد.