فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
23 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر برند سیاسی با استفاده از نقشه شناختی فازی با روش FCM انجام پذیرفت. برندها دارایی های استراتژیک و کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی هستند. برندها را می توان به عنوان یک دستگاه اکتشافی در نظر گرفت که مجموعه ای از ارزش ها را در بر می گیرد که مصرف کننده را قادر می سازد تا انتخاب های سریع و کارآمد داشته باشد. اخیراً، مفهوم نام برند سیاسی و شعارهای نام برند به طور گسترده توسط بسیاری از احزاب سیاسی پذیرفته شده است زیرا آن ها به دنبال متمایز کردن خود هستند و این منجر به علاقه در حال ظهور به ایده برند سیاسی شده است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی و اکتشافی است که دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان حوزه های معاونت سیاسی استانداری لرستان و فرمانداران لرستان به علاوه اساتید رشته های علوم سیاسی و بازاریابی دانشگاه های لرستان است. که اعضای نمونه با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و دربخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب از طریق CVR و آزمون کاپای کوهن و دربخش پرسشنامه با استفاده ازروایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار مصاحبه و روایی و روایی محتوایی و پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفته است.
بررسی تأثیر عوامل انگیزشی رانشی و کششی بر تقاضای گردشگری ادبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
41 - 78
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت عوامل انگیزشی تأثیرگذار بر تقاضای گردشگری ادبی در ایران و با استفاده از نظریه عوامل انگیزشی رانشی و کششی به رتبه بندی عوامل تأثیرگذار بر تقاضای گردشگری ادبی می پردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- پیمایشی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه است. پرسشنامه به روش نمونه گیری غیراحتمالیِ اتفاقی یا در دسترس بین جامعه آماری تحقیق شامل گردشگران ادبی داخلی و خارجی توزیع شده است.نتایج بررسی ها نشان داد که در بین عوامل رانشی بالاترین میانگین مربوط به عوامل روانشناختی می باشد. در بین عوامل کششی نیز بالاترین میانگین مربوط به عوامل نامحسوس می باشد. به طورکلی، عوامل روانشناختی بالاترین میانگین را دارد و عوامل جست و جو، عوامل نامحسوس، عوامل محسوس، عوامل فیزیکی و تعاملات اجتماعی به ترتیب دارای رتبه های بعدی هستند.
تحلیل محتوای مقالات فصلنامه علمی مدیریت برند طی دوره 9 ساله (1401- 1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
215 - 254
حوزههای تخصصی:
نشریه مدیریت برند فصلنامه ای با رویکرد علمی - پژوهشی، متعلق به دانشگاه الزهرا به منظور توسعه دانش مدیریت در زمینه های راهبرد و بازاریابی از طریق انتشار پژوهش های بومی با موضوع برند و مدیریت آن است. هدف این پژوهش، بررسی و ارزیابی مقالات این مجله به عنوان یک منبع اطلاعاتی قابل اعتماد برای تصمیم گیری مدیران و پژوهشگران می باشد که داده های دقیق و قابل قبولی از روند پذیرش مقالات نشریه در یک دوره 9 ساله را نشان می دهد. این پژوهش با استفاده از روش پژوهش کیفی با استفاده از تحلیل محتوا و با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی به توصیف و ارزیابی محتوای مقالات از جامعه هدف پرداخته است. جامعه آماری شامل 193 مقاله است که طی 9 سال گذشته (از آوریل 2013 تا مارس 2014) در مجله مدیریت برند (به استثنای اظهارات سردبیر) منتشر شده است. هدف ارائه یک توصیف عینی از محتوا بود و کیفیت مفاهیم به صورت سیستماتیک با استفاده از 7 پارامتر موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مقالات را می توان در 13 موضوع دسته بندی کرد که نام تجاری رایج ترین موضوعی است که 32 درصد از مقالات را تشکیل می دهد. سطح مشارکت پژوهشگران با 537 پژوهشگر در تألیف 193 مقاله، عمدتاً از دانشگاه های تهران، رضایت بخش تلقی شد. بررسی روش های پژوهش نشان داد که مقالات توصیفی-کاربردی، روش های پژوهش کمی و ابزار پرسشنامه از تکنیک های رایج در بین پژوهشگران این حوزه بوده اند.
ارائه مدل بهبودیافته یLRFM جهت خوشه بندی بر مبنای الگوریتم ازدحام ذرات و خوشه بندی K-میانگین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
197 - 222
حوزههای تخصصی:
تلاش این مقاله در جهت حل یکی از مشکلات اصلی حوزه ی بانکداری می باشد که ارتباط تنگاتنگی با حوزه ی فناوری اطلاعات دارد. ترکیب بحث مدیریتی این موضوع با حیطه ی فناوری اطلاعات یکی از مباحث مهم حوزه ی مدیریت فناوری اطلاعات را رقم خواهد زد.هدف اساسی این مقاله، خوشه بندی مشتریان بانک است.در ابتدا، تمامی ویژگی های مشتریان از پایگاه داده ی بانک استخراج گردیده که استخراج برای 900 هزار مشتری و به طور تصادفی انجام گرفته است که به عنوان ورودی در اختیار روش پیشنهادی این مقاله قرار خواهد گرفت. تمامی ویژگی-های این مشتریان استخراج شد و با استفاده از نظرات کارشناسان 10 ویژگی (به جز چهار ویژگی روش LRFM) لیست گردید. روش پیشنهادی باید از بین این 10 ویژگی بتواند ویژگی هایی را برای خوشه بندی مشتریان انتخاب کند که تفکیک پذیری بیش تری را در خوشه بندی نتیجه دهد. با توجه به تعداد بالای حالات این مساله، امکان انجام دستی آن وجود ندارد و روش پیشنهادی سعی می کند با بررسی حالات مختلف، برای مشتریان هر بانک الگوی مجزایی را برای خوشه بندی ارایه دهد. همچنین، مشکل انتخاب مقدار مناسب برای تعداد خوشه ها در روش K-میانگین به وسیله ی روش پیشنهادی این مقاله برطرف می گردد. نتایج حاصل، نشان از بهبود آن نسبت به روشRFM و LRFM پایه دارد.کلمات کلیدی:مدیریت ارتباط با مشتریان بانک،خوشه بندی، مدل RFM،مدل LRFM، الگوریتم ازدحام ذرات، روش K-میانگین.
شناسایی محرک های جذب سرمایه به تبلیغات محیطی در رویدادهای ورزشی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
239 - 253
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی محرک های جذب سرمایه به تبلیغات محیطی در رویدادهای ورزشی بود. این پژوهش به لحاظ هدف بنیادی از نوع نظری، بر مبنای عمق و وسعت تحقیق کل نگر، از نظر مدت اجرا مقطعی، از نظر زمان آینده نگر، از حیث مبنای معرفت شناختی جزء پژوهش های کیفی و از جنبه راهبردی جزء پژوهش های نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری این تحقیق صاحب نظران (اساتید دانشگاه، مسئولین کمیته های بازاریابی فدراسیون و هیئت ها، صاحبان کسب و کارهای ورزشی، مسئولین روابط عمومی هیئت ها) بودند و نمونه های تحت بررسی از این جامعه به صورت هدفمند انتخاب شدند که در نهایت 16 نفر بعنوان نمونه آماری جامعه انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق مصاحبه بود که به صورت نیمه ساختار یافته در اختیار صاحب نظران قرار می گرفت. محورهای اصلی مصاحبه اقتباس شده از رهیافت تحقیق کیفی و نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزر بود که از سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار مکس-کیودای استفاده شد. با استناد به کدگذاری مرحله اول که به کدبندی اولیه معروف است، از طریق بازبینی مصاحبه-های انجام گرفته با صاحب نظران 67 کدباز شناسایی گردید. همچنین نتایج بدست آمده در قسمت کد گذاری محوری نشان داد که 11 عامل (سیاست های مالی و حمایتی، زیرساخت های لازم، اعتماد، جذابیت، تعاملات رسانه ای، تبلیغات اثرگذار، محبوبیت رویداد، سابقه و توان رقابتی، توجه به ویژگی های محصول، توجه به فضای تبلیغاتی، مزایای تبلیغات) به عنوان کدهای محوری انتخاب گردیدند.
شکست هم آفرینی ارزش؛ هم تخریبی ارزش برند در رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
318 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف: با افزایش بهره گیری مشتریان از پلتفرم های رسانه های اجتماعی به منظور خرید محصولات و خدمات برندها، اهمیت تعاملات شرکت ها با مشتریان برای ارتقای ارزش برندها افزایش یافته است؛ از این رو مدیران برند تعاملات خود با مشتریان را از همکاری مبتنی بر معامله، به همکاری مبتنی بر رابطه تغییر داده اند؛ زیرا آنان دریافته اند که همان طور که مشتریان می توانند به هم آفرینی ارزش برند، هنگام طراحی، تولید و بازاریابی بپردازند، از طرف دیگر قادرند در صورت از بین رفتن منافع و کاهش سطح رفاه خود، به تخریب ارزش برندها نیز اقدام کنند. از این رو، ضروری است که با شناخت محرک های پیشران در هم تخریبی ارزش برند، از بروز این پدیده جلوگیری شود. بنابر اهمیت این موضوع، هدف مطالعه حاضر، شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری هم تخریبی ارزش برند در رسانه های اجتماعی است.
روش: پژوهش پیش رو از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ صبغه پژوهش، از نوع کیفی کمّی است. در این مطالعه، از روش مرور نظام مند ادبیات علمی بهره گرفته شده است تا از بررسی دقیق تمام جوانب پدیده مدنظر اطمینان حاصل شود. نتایج واکاوی در پایگاه های اطلاعاتی مختلف نشان می دهد که از میان ۴۳ مطالعه یافت شده، تنها ۲۶ سند بیشترین ارتباط را با هدف پژوهش داشتند و به همین دلیل، برای تحلیل انتخاب شدند. در گام بعدی، به منظور تعیین روابط ساختاری بین مقوله های به دست آمده و مشخص کردن سلسله مراتبِ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر، از روش دیمتل مدل سازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شده است.
یافته ها: یافته های حاصل از مرور سیستماتیک نشان می دهد که ۱۱۳ کد اولیه، به عنوان مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار، شناسایی و در قالب ۲۹ مفهوم و ۸ مقوله اصلی دسته بندی شدند. مقوله های اصلی عبارت اند از: تعارض در مدیریت هم آفرینی ارزش برند؛ ناتوانی در تغییر؛ استثمار مصرف کننده؛ شکست خدمات برند؛ مدیریت ارتباط با مشتری ضعیف؛ تعاملات منفی؛ یکپارچه سازی ناموفق منابع؛ نزدیک بینی هم آفرینی ارزش برند. نتایج تکنیک دیمتل ISM نیز حاکی از آن است که «مدیریت ارتباط با مشتری ضعیف» به عنوان تأثیرگذارترین متغیر، «تعاملات منفی» به عنوان تأثیرپذیرترین متغیر و «تعارض در مدیریت هم آفرینی ارزش برند» نیز به عنوان مرتبط ترین متغیر در میان سایر متغیرها، شناخته شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هم تخریبی ارزش برند توسط مشارکت منفی مشتریان و شرکت ها، به طور متقابل و هم زمان رخ می دهد؛ به گونه ای که اگر طی جریان شکل گیری ارزش، یکی از طرفین، از به اشتراک گذاری منابع خودداری یا سوء استفاده کند، احتمال بروز تنفر، طرد و در نهایت تخریب برند را افزایش می دهد. بنابراین مدیران می بایست آگاه باشند که تصمیم گیری های اشتباه در زمینه تبیین استراتژی های برند، می تواند چه تبعات مخربی در پی داشته باشد و از طرف دیگر، نقش مشارکتی مشتریان در هم تخریبی ارزش برند را فراموش نکنند و همواره پاسخ مناسبی به انتظارهای نامعقول و رفتارهای خودخواهانه برخی مشتریان، در استفاده از خدمات برند داشته باشند. این مطالعه توانسته است با شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر در بروز پدیده هم تخریبی ارزش برند، شرکت ها را از وقوع این پدیده مخرب آگاه سازد.
شناسایی پتانسیل های گردشگری شهرستان مشکین شهر با تأکید بر توسعه اقتصادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی پتانسیل های گردشگری شهرستان مشکین شهر با تاکید بر توسعه اقتصادی می باشد. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و مقایسه ای می باشد که در آن از دو مدل فیولت و کوبالیکوا برای شناسایی پتانسیل های گردشگری استفاده شده است. بر اساس مدل فیولت نتایج حاصل نشان داد که منطقه ژئوتوریستی مشکین شهر با مجموع امتیاز (۱۰) از قابلیت های متنوعی جهت توسعه اقتصادی برخوردار است. در مدل فیولت از میان شاخص های ژئوتوریستی، منطقه مشکین شهر در شاخص های کمیاب بودن، اهمیت تاریخی و نقاط قوت دارای امتیاز بالا (1) می باشد که در توسعه اقتصادی منطقه مشکین شهر تاثیر بسیاری را به جا می گذارد و نمایانگر بودن، اهمیت ادبی، دسترسی دارای امتیاز کم تری نسبت به سایر شاخص های مورد ارزیابی است که باید تدابیر لازم برای توسعه منطقه صورت گیرد. هم چنین نتایج حاصله از مدل کوبالیکوا نشان داد منطقه مشکین شهر با مقدار (25/9) با بیش ترین امتیاز جز مناطق دارای پتانسیل گردشگری می باشد. بنابراین نتایج نشان داد که این امر باعث افزایش درآمد و رونق اقتصادی و اشتغال می شود و شهرستان مشکین شهر دارای اقتصادی نوپا و در حال رشد می باشد که صنعت گردشگری بهترین گزینه در جهت رشد و توسعه اقتصادی این شهرستان است. بنابراین نتیجه گیری می شود با ارزیابی و شناسایی پتانسیل های ژئوتوریستی در جهت توسعه اقتصادی شهرستان مشکین شهر منجر به توسعه مناطق ژئوتوریستی و جذب گردشگر خواهد شد. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای ارزیابی تاثیرات پتانسیل های گردشگری در توسعه اقتصادی منطقه ژئوتوریستی مشکین شهر از مدل ها و گویه های بیش تری جهت تاثیرگذاری گردشگری بر اقتصاد استفاده گردد.
واکاوی پدیده عدم استقبال مددجویان کمیته امداد استان کرمانشاه از طرح های کارآفرینی و اشتغال زایی؛ کاربست نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
91 - 114
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اقتصادی کشورها به میزان قابل توجهی متأثر از توسعه مهارت ها و اشتغال زایی است. در این راستا کمیته امداد امام خمینی (ره) برای ایجاد اشتغال و کاهش معضل بیکاری حمایت هایی را در ابعاد مختلف از مددجویان به عمل آورده است اما شواهد حاکی از آن است که با وجود ارائه حمایت ها و حتی اجرای موفقیت آمیز طرح های اشتغال زایی متأسفانه عمده مددجویان استقبال چندانی از این طرح ها نداشته اند. از این رو، هدف کلی این مطالعه واکاوی پدیده عدم استقبال مددجویان کمیته امداد استان کرمانشاه از طرح های کارآفرینی و اشتغال زایی می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه بنیانی به بررسی پدیده عدم استقبال افراد تحت حمایت از کارآفرینی و ایجاد اشتغال پرداخته است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مطلعان کلیدی در زمینه موضوع مورد پژوهش بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. مهم ترین ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه بود. بر اساس یافته ها، مدل ارائه شده متشکل از شرایط علی شامل (عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل مهارتی و عوامل حمایتی)، شرایط زمینه ای شامل (عوامل اقتصادی و عوامل انگیزشی)، شرایط مداخله گر شامل (عوامل قانونی- سیاستی و عوامل مدیریتی)، راهبردها شامل (اقدامات آموزشی، اقدامات اقتصادی و اقدامات مدیریتی) و پیامدها شامل (پیامدهای فرهنگی- اجتماعی و پیامدهای اقتصادی) بود. از آنجا که شناسایی استعدادها، توانایی ها و احتیاجات مددجویان عامل اصلی توانمندسازی و ایجاد خود اشتغالی آنان است، توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران به نیازهای معیشتی، روانی و شغلی مددجویان و تدارک دوره های آموزشی در حوزه تشخیص فرصت می تواند زمینه استقبال مددجویان از اقدامات کارآفرینانه و خوداشتغالی را فراهم کند.
طراحی الگوی ارزیابی ارزش ویژه برند سبز (مورد مطالعه: محصولات پژوهشکده گیاهان دارویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
233 - 270
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به دنبال طراحی الگوی ارزیابی ارزش ویژه برند سبز در حوزه گیاهان دارویی است، چرا که بازاریابی و برندسازی در حوزه ی گیاهان دارویی کشور با چالش های متعددی روبروست و یکی از معضلات عمده ی آن، عدم وجود الگویی جامع جهت ارزیابی ارزش ویژه برند سبز در این حوزه است. گیاهان دارویی به عنوان نوعی از محصولات سبز در سال های اخیر موردتوجه ویژه ای در جهان قرار گرفته اند، چرا که این محصولات به دلیل سازگاری با بدن، عوارض جانبی کمتر و تأکید سازمان بهداشت جهانی، یکی از پایه های اصلی درمانگری در قرن 21 محسوب می شوند. علیرغم شرایط اقلیمی مناسب در کشور، متأسفانه عرضه این محصولات، عمدتاً به شکل سنتی و بدون برند شناخته شده و معتبر صورت می پذیرد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی در حوزه گیاهان دارویی است که با یک رویکرد ترکیبی - اکتشافی به شناخت مؤلفه ها و ابعاد الگوی ارزیابی ارزش ویژه برند سبز می پردازد. مرحله کیفی با شناسایی 54 منبع معتبر جهت شناخت مؤلفه های الگو شروع می شود، سپس در مرحله کمّی، این داده ها مورد اعتبارسنجی و طبقه بندی انتزاعی قرار می گیرند. نتایج حاصله نشانگر آن است که سه بُعد اصلی الگوی پیشنهادی عبارت اند از: بُعد شناختی یا تجربی برند، بُعد تطبیقی یا قضاوتی برند و بُعد رابطه ای یا واکنشی برند که مجزا از یکدیگر نیستند و مکمل یکدیگر محسوب می شوند. الگوی پیشنهادی، ترکیبی از ادراک مصرف کنندگان و فعالیت های کارکنان را در تعیین ارزش ویژه برند سبز لحاظ نموده است. همچنین، برای نخستین بار با طبقه بندی 10 مؤلفه پُرتکرار در الگوهای موجود، سه بُعد انتزاعی تر و همبسته برای ارزیابی ارزش ویژه برند سبز معرفی می گردد.
The Relationship between the Extension of Religious Tourism and Social Trust: a Case Study of Shiraz (Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Trust is a cornerstone of human interaction, underpinning cooperation and participation and functioning as an essential element in the fabric of social life. It facilitates broader collaboration and interaction across diverse social dimensions. In the context of religious tourism, where individuals travel for pilgrimage and spiritual enrichment, trust plays a significant role in fostering intercultural communication and mutual understanding. This article investigates the correlation between the expansion of religious tourism and social trust, specifically focusing on the city of Shiraz, a prominent destination for religious tourists. Employing an applied and descriptive-analytical research approach, the study utilizes both field and library research methods. The target population comprises religious tourists visiting Shiraz. Data analysis was conducted using SPSS software, with Cronbach's alpha values exceeding 0.7 for all variables, confirming the reliability of the research instrument. The study's findings indicate that a substantial majority (90%) of religious tourists exhibit a moderate to high level of social trust, with an even greater proportion (94%) expressing a moderate to high inclination to revisit Shiraz. Furthermore, a direct and significant correlation exists between social trust and revisit intention. Statistical analysis suggests that approximately 38% of the variance in revisit intention can be attributed to elevated levels of social trust. Social trust plays multifaceted roles in social and economic spheres, contributing to tourist attraction, community education, promotional program diversification, and the presentation of cultural, religious, and architectural heritage. The research underscores that heightened social trust has a direct, positive impact on tourists' willingness to return to religious sites in Shiraz. This research is innovative in addressing the role of social trust in attracting religious tourists, an area that has received limited scholarly attention. The study's findings can serve as a foundation for future investigations into the intersection of religious tourism and social dynamics, particularly the role of social factors in the industry's development.
تحلیل استراتژی های بازاریابی دیجیتال برای سکوهای گردشگری با رویکرد ترکیبی فازی چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
112 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف؛ با ورود به عصر انقلاب چهارم صنعتی و مواجه با جریان روزافزونی از کاربرد فناوریهای دیجیتال، این پژوهش درصدد تحلیل و ارزیابی استراتژیهای بازاریابی دیجیتال برای پلتفرمهای گردشگری با استفاده از ابزارهای تصمیم گیری چندمعیاره است. روش؛ این پژوهش با استفاده از روش فازی-بهترین/بدترین ابتدا به وزن دهی معیارهای انتخاب استراتژی بازاریابی دیجیتال پرداخته و در ادامه این معیارها را با استفاده از روش تاپسیس فازی مبنای ارزیابی تعدادی از استراتژی های بازاریابی دیجیتال درپلتفرمهای گردشگری قرار داده است. یافته ها؛ بنا به روش فازی بهترین-بدترین، معیار وفاداری مشتری کمترین وزن و معیار کاهش هزینه ها بیشترین وزن را به خود اختصاص داد. همچنین براساس معیارها و به استناد روش فازی-تاپسیس ، بازاریابی شبکه های اجتماعی بالاترین اولویت را داشته و به عنوان موثرترین استراتژی بازاریابی دیجیتال برای پلتفرم های گردشگری شناسائی شد.نتیجه گیری؛ بازاریابی شبکه های اجتماعی در صدر قرار گرفت و بهینه سازی موتور جستجو در رتبه بعدی استراتژیهای بازاریابی دیجیتال در حوزه گردشگری واقع شد. در عصر جدید فناوری اطلاعات، ابزارهائی نظیر بازاریابی ئی-میلی دیگر چندان مورد توجه قرار نمیگیرد و به جهت تبلیغات در فضای دیجیتال میبایست بر روی ابزارهای مبتنی بر شبکه های اجتماعی، هوش مصنوعی و کلان داده تمرکز نمود.نوآوری پژوهش؛ دستاورد این پژوهش به منظور توسعه مدلهای ارزیابی عملکرد بازاریابی دیجیتال در فضای عدم قطعیت و ابهام با تکیه بر معیارهای چندگانه و الویت بندی ابتکارات، استراتژی ها و برنامه های تبلیغات و فروش با رجوع به نظر خبره و در نظر گرفتن معیارهای متعدد قابل بهره برداری خواهد بود.
نقش میانجی فرآیندها و زیرساخت های مدیریت دانش در رابطه بین رهبری کارآفرینانه دانش محور و عملکرد نوآورانه دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
63 - 90
حوزههای تخصصی:
رهبری کارآفرینانه دانش محور به عنوان عاملی کلیدی در پیشبرد نوآوری، در حوزه های دانشگاهی اهمیت بسزایی دارد. این مطالعه به تحلیل نقش میانجی فرایندها و زیرساخت های مدیریت دانش در ارتباط بین رهبری کارآفرینانه دانش محور و عملکرد نوآورانه دانشگاهی در میان مدیران دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری پرداخته است. پژوهش حاضر، کاربردی و از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 410 نفر از کارکنان دانشگاه های استان چهارمحال و بختیاری بودند که 205 نفر از آن ها با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های استاندارد رهبری کارآفرینانه دانش محور، عملکرد نوآورانه و مدیریت دانش بودند که روایی صوری و محتوایی آن ها از طریق پنل خبرگان و همچنین روایی سازه ای آن ها بررسی و تأیید شد و پایایی آن ها با ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی و تأیید گردید. داده ها با بهره گیری از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که رهبری کارآفرینانه دانش محور به طور مثبت و معناداری بر زیرساخت ها و فرایندهای مدیریت دانش اثر می گذارد و مستقیماً عملکرد نوآورانه دانشگاهی را تقویت می کند. افزون بر این، زیرساخت ها و فرایندهای مدیریت دانش نیز به صورت مستقیم بر نوآوری تأثیر دارند. تحلیل میانجی گری نشان داد که این دو متغیر به طور معناداری رابطه بین رهبری کارآفرینانه و نوآوری را میانجی گری می کنند. این نتایج بر اهمیت محوری مدیریت دانش در ایجاد پیوند رهبری کارآفرینانه با نوآوری دانشگاهی تأکید داشته و با تحقیقات پیشین هم خوانی دارند. پیشنهاد می شود مدیران دانشگاه ها با بهبود زیرساخت های فناوری و تقویت فرایندهای اشتراک دانش، نوآوری را ارتقاء داده و سایر پژوهشگران در مطالعات آتی متغیرهای تعدیل کننده را مورد بررسی قرار دهند.
ارائه الگوی مدیریت پورتفوی در صندوق های سرمایه گذاری بر مبنای متغیرهای مالی رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت پورتفوی در صندوق های سرمایه گذاری برمبنای متغیرهای مالی رفتاری می باشد. روش این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و توصیفی- پیمایشی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل خبرگانی که دارای مدرک دکتری مدیریت مالی یا حسابداری و اساتید دانشگاهی بودند. روش جمع اوری داده ها بوسیله پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از مدلسازی ساختاری و تفسیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد در سطح اول تأثیر پذیر ترین مولفه ها شامل: کنترل ترس جاماندگی از سود، نرمالسازی رفتارهای محافظه کارانه و کنترل رفتارهای پشیمان گریزی بودند. در سطح دوم مولفه های تاثیر گذار بر سطح اول یعنی توجه به رفتارهای خودکنترلی، داشتن استراتژی مدون سرمایه گذاری، توجه به اصول حسابداری ذهنی بودند و در سطح سوم نیز مؤلفه های تاثیر گذار بر سطح دوم که شامل خوش بینی و بدبینی رفتاری، توجه به رفتارهای ریسک گریز و ریسک پذیر وکنترل رفتارهای توده وار است و در سطح چهارم تاثیر گذارترین مؤلفه وجود دارد که شامل اثرتمایلی می باشد. در مدل میک مک نیز اکثر متغیرها در قسمت متغیرهای پیوندی قرار گرفت که از نیروی نفوذ قوی و همچنین نیروی وابستگی قدرتمندی برخوردارند.
تاثیر ادراک مشتری از رعایت اصول اخلاقی خرده فروشان الکترونیکی بر تجربه خرید آنلاین و رضایت مشتری و باورهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
161 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی تاثیر ادراک مشتری از رعایت اصول اخلاقی خرده فروشان الکترونیکی بر تجربه خرید آنلاین و رضایت مشتری پرداخته شده است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی محسوب می شود و باتوجه به روش گردآوری اطلاعات، در دسته پیمایشی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش را مشتریان دیجی کالا (مشتریانی که مشخصات آن ها در لیست باشگاه مشتریان این فروشگاه ثبت شده است) در شهر تهران تشکیل داده اند که با توجه به جامعه آماری، حجم نمونه اماری 313 نفر می باشد که به وسیله نرم افزار G*power استخراج گردیده است. داده های پژوهش نیز از طریق روش نمونه گیری تصادفی، با استفاده از پرسشنامه الکترونیکی جمع آوری شده اند. پرسشنامه توزیع شده حاوی 49 سوال با طیف لیکرت 5 گزینه ای بود که داده های آن با نرم افزارهایSPSS و Smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت.یافته ها: پس از بررسی داده ها، تمامی فرضیات در نظر گرفته شده توسط محقق مورد تائید قرار گرفتند، به جز تاثیر تجربه آنلاین بر رضایت مشتری که رد گردید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد ادراک مصرف کننده از اخلاق خرده فروشان الکترونیکی بر باورهای اخلاقی، تجربه آنلاین و رضایت مشتریان تاثیر دارد. باورهای اخلاقی نیز بر تجربه آنلاین و رضایت مشتری تاثیرگذار بوده و رضایت مشتری تحت تاثیر تجربه راحتی خدمات قرار می گیرد.
تلفیق اجتماعی مهاجران در محیط کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
73 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ارکان هر زیست بوم کسب وکار، سرمایه انسانی است که انباشت آن ازطریق پرورش و جذب نیروی کار ماهر، می تواند عاملی کلیدی برای رشد بهره وری و توسعه اقتصادی مناطق و کشورها باشد. دراین بین، مهاجرت، نوعی پویایی جمعیت شناختی و تحرک جغرافیایی نیروی کار است که موجب تنوع بخشی و درنتیجه، زایش و بروز ایده های جدید و تأمین نیروی کار موردنیاز در زیست بوم های پذیرنده مهاجر می شود. این پژوهش به شیوه آمیخته از نوع اکتشافی باهدف شناسایی سازوکارهای تلفیق اجتماعی مهاجران در محیط کسب وکار در استان گلستان به انجام رسید.روش شناسی: این پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها از نوع میدانی، ازمنظر کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. به لحاظ روش شناسی، طرح آمیخته این پژوهش از نوع اکتشافی، الگوی توسعه ابزار (تأکید بر کمی) است. اطلاعات لازم از 15 نفر از خبرگان به شیوه کاری، همانند کنفرانس دلفی گردآوری شد. این پژوهش در دو مرحله کلی به انجام رسید. در مرحله اول، برمبنای روش گروه کانونی، ۳۳ سازوکار شناسایی و اولویت بندی شد. برخی از این سازوکارها درسطح کسب وکار و برخی دیگر، درسطح زیست بوم قابل پیگیری هستند. در مرحله دوم، نیز با انجام الگوسازی ساختاری تفسیری، به سطح بندی سازوکارهای شناسایی شده پرداخته شد.یافته ها: براساس یافته ها، سازوکارها در 11 سطح شناسایی شدند. درسطح اول (بالاترین سطح) سازوکارهایی قرار گرفته اند که نشان دهنده اثرپذیری و اهمیت بالای آن ها است (نظیر، تلفیق ملاحظات ویژه حمایت از نیروی کار مهاجر در قوانین و مقررات مربوطه). درسطح آخر (یازدهم) سازوکار هایی قرار دارند که همانند سنگ زیربنای تلفیق اجتماعی مهاجران هستند، شامل برگزاری تورهای آشنایی با اجتماع محلی، جلسات مشورتی اختصاصی و رویدادهای دورهمی برای مهاجران و خانواده های آن ها، کمک های مالی و ارایه امکانات، پرداخت به موقع حقوق، اعلام به موقع خاتمه کار، ترغیب هماهنگی و همکاری واحدهای صنفی برای تبادل و جابجایی نیروی کار مهاجر. با توجه به اینکه تلفیق اجتماعی نیروی کار مهاجر باهدف تاب آوری، سازگاری و بهره وری آن ها درچند سطح رخ می دهد، لذا مطابق یافته های پژوهش، نیاز است سازوکارهای شناسایی شده به تفکیک سطوح مربوطه دسته بندی و طرح شود. لازم به ذکر است، این طبقه بندی چندسطحی نه به معنای تمایز و جدابودگی اقدامات، بلکه مؤید هماهنگی بین سطوح مختلف برای تحقق ادغام و تلفیق اجتماعی نیروی کار مهاجر است.نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج این پژوهش می تواند برای سازمان های دولتی ازجمله ادارات کار استانی به ویژه در نواحی که با سرریز نیروی کار مهاجر مواجه هستند، جهت سیاست گذاری تلفیق بهتر نیروی کار مهاجر در محیط کسب وکار مورد استفاده قرار گیرد.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
93 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دنیای امروزی به دلیل گسترده شدن فناوری ها و ابزارها و دسترسی راحت تر به آن ها، به شدت رقابتی شده است. در محیط هایی که به شدت درحال تغییر و تحول هستند، دانش یکی از منابع مهم خلق ارزش محسوب می شود که می تواند منجر به توسعه و تداوم مزیت رقابتی شود. مزیت رقابتی به واسطه استفاده شرکت ها از ظرفیت ها و منابع شان سبب موقعیت سازمانی منحصربه فردی می شود که می تواند منجر به تمایز آن ها از رقبا شود. سازمان ها برای ماندن دراین عرصه باید توانایی های لازم را کسب کرده و تحولاتی را به وجود آورند. یکی از منابع مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به اهدف و رسالت های سازمانی، نوآوری و کارآفرینی است که خود زمینه را برای مزیت رقابتی و متمایز شدن سازمان از رقبا فراهم می آورد. این امر سبب بقای سازمان در محیط های متغیر کنونی می شود. هدف این پژوهش شناسایی پیشایندهای کارآفرینی سازمانی با استفاده از رویکرد فراتحلیل بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر هدف، توصیفی و ازنظر نوع استفاده، کاربردی و ازنظر نوع رویکرد، کمی بود. جامعه موردبررسی پژوهش، شامل مقالات چاپ شده درزمینه کارآفرینی سازمانی در کلیه مجلات علمی – پژوهشی داخل کشور از سال 1390 تا سال 1403 بود که 55 مورد بااستفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) مورد تحلیل قرار گرفتند. پایایی پژوهش شامل پایایی شناسایی ازطریق توافق داوران در انتخاب پژوهش ها و طبقه بندی آن ها، پایایی کدگذاری ازطریق توافق داوران درباره استفاده از مفاهیم خاص برای کدگذاری متغیرها و پایایی سطح معنی داری و اندازه اثر ازطریق توافق در محاسبات اندازه اثر بین دو فراتحلیل گر به دست آمد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که ازبین عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی، به ترتیب متغیرهای ظرفیت سرمایه فکری (886/0)، جذب دانش (802/0)، چابکی سازمانی (753/0)، هوش سازمانی (743/0)، رهبری معنوی (737/0)، رهبری خدمت گزار (682/0)، جو خلاقیت (632/0)، سلامت سازمانی (622/0)، کیفیت زندگی کاری (608/0)، فرهنگ انطباق پذیری (587/0)، ساختار سازمانی (554/0)، قابلیت بازاریابی (516/0) و سرمایه اجتماعی (508/0) دارای اندازه اثر زیاد (بالای 5/0) بودند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: متغیرهای ظرفیت سرمایه فکری، جذب دانش، چابکی سازمانی، هوش سازمانی، رهبری معنوی، رهبری خدمت گزار، جو خلاقیت، سلامت سازمانی، کیفیت زندگی، فرهنگ انطباق پذیری، ساختار سازمانی، قابلیت بازاریابی و سرمایه اجتماعی به ترتیب از مهم ترین پیشایندهای کارآفرینی سازمانی هستند. انجام این فراتحلیل می تواند برنامه ریزی برای ارتقای کارآفرینی سازمانی در کشور را دقیق تر و عملیاتی تر نماید؛ به گونه ای که به جای برنامه ریزی برای طیف وسیعی از پیشایندها، بر متغیرهایی تمرکز دارد که دارای اهمیت بیشتری هستند.
تحلیل اثر توسعه گردشگری بر قیمت مسکن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
37 - 62
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعت کاربر به بهبود اقتصاد در زمینه اشتغال در مقاصد گردشگری، توسعه زیرساخت ها، حفظ منابع مالی و احیای اماکن گردشگری تاریخی و جدید و درک بهتر مردم جهان از یکدیگر کمک می کند. مجموعه عوامل مذکور می تواند به رشد اقتصادی بالاتر کشورهای میزبان منجر شود و به افزایش سرمایه گذاری در سایر بخش های اقتصادی بیانجامد. یکی از بخش های متأثر از افزایش رشد اقتصادی، بخش مسکن است. هدف از مقاله حاضر، تحلیل اثر توسعه گردشگری خارجی بر قیمت مسکن در ایران طی دوره زمانی فصل اول 1391 تا فصل اول 1400 می باشد. به این منظور، تعداد گردشگران خارجی ورودی به کشور به عنوان شاخصی برای توسعه گردشگری و متغیرهای قیمت دلار، جمعیت، تعداد بزرگراه های تحت حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شدند و روش خودتوضیحی با وقفه های توزیعی برای برآورد به کار برده شد. نتایج حاصل از برآورد نشان داد که تعداد گردشگران خارجی بر قیمت مسکن در ایران طی دوره زمانی مورد مطالعه اثر منفی داشته است. قیمت دلار، جمعیت و تعداد بزرگراه های تحت حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی بر قیمت مسکن اثر مثبت و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن اثر منفی داشته اند.
تأثیر ارزش درک شده از رویداد های گردشگری بر وفاداری به مقصد گردشگری (مورد پژوهی: شهر زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
55-83
حوزههای تخصصی:
تحقیقات اخیر در حوزه اثرات کلی گردشگری توجه زیادی به صنعت رویدادها نداشته اند. بنابراین هدف اصلی این مطالعه ارائه راهکاری برای جذب بیشتر گردشگران به شهر زنجان و افزایش علاقه آنان به بازدید از آن و ارتقای رتبه آن در جذب گردشگر است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است، همچنین این تحقیق به شیوه پیمایشی صورت می گیرد. جامعه آماری آن گردشگران بازدید کننده از جشنواره آش و نمایشگاه های کاسپین شهر زنجان در بازه زمانی 19 الی22 مهر ماه سال 1401 می باشد و نمونه آماری 384 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران به روش تصادفی انتخاب شده اند.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بومی شده یویینگ و همکاران (2016) می باشد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری و تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ کل (841/0) مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. تحلیل های توصیفی از نرم افزار spss نسخه 24 و تحلیل های استنباطی و آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار لیزرل استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزش ادراک شده رویداد اثر مثبتی بر ارزش ادراک شده سفر و همچنین ارزش درک شده سفر اثر مثبتی بر وفاداری به مقصد گردشگری را دارد.
ارائه مدل انتخاب استراتژی های عبور از چالش های راه اندازی پلتفرم های دیجیتال: رویکرد مبتنی بر CSF و KSF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
78 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت پلتفرم های دیجیتال ارتباط تنگاتنگی با همسویی استراتژی های رقابتی با اهداف استراتژیک دارد. در مرحله راه اندازی، غلبه بر چالش های استراتژیک که مرتبط با عوامل موفقیت بحرانی(CSFs) شناخته می شوند، ضروری است. چراکه با تبدیل آن ها به عوامل کلیدی موفقیت (KSFs) مزیت رقابتی ایجاد می گردد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی های مناسبی است که میانCSF ها و KSfها ارتباط برقرار می کند و ازطریق این همراستایی منجربه دستیابی به اهداف استراتژیک در زمینه راه اندازی پلتفرم های نرم افزاریB2B و ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی متناسب با اهداف در این مرحله است.روش: ما در این پژوهش از مرور ادبیات نظام مند برای شناسایی اهداف استراتژیک و استراتژی های مرتبط با فاز راه اندازی پلتفرم های دیجیتال استفاده کردیم و با استفاده از روش ISM، ارتباط میان آن ها را مشخص نمودیم.یافته ها: در این پژوهش در وهله اول، ما توانستیم نقش متمایز CSFهاو KSFها را با تمایز قائل شدن میان دو نوع CSFها در موفقیت پلتفرم برجسته نماییم. در وهله دوم، ارتباط میان CSFها و KSFها را تشریح نمودیم. سپس 8 استراتژی مناسب که منجربه عبور از چالش مرغ وتخم مرغ با تبدیل آن به KSFها می شوند را شناسایی کردیم. از آنجایی که این KSF ها متصل به اهداف استراتژیک هستند، 7هدف استراتژیک مرحله راه اندازی را مشخص ساختیم. درنهایت، ارتباط مستقیم میان این استراتژی ها و اهداف را بدست آوردیم. نتیجه گیری: پژوهش ما برای کسب وکارهای پلتفرمی، یک مدل منسجم برای انتخاب استراتژی های راه اندازی مناسب که با اهداف استراتژیک این مرحله همسو هستند، با تاکید بر هم راستایی میان CSFهاو KSFها ارائه داد که می تواند راهنمای موثری برای مدیران و صاحبان پلتفرم-های نرم افزاری B2B باشد.
بازاریابی محاورهای در صنعت بانکداری: بررسی تأثیر عوامل پذیرش دستیاران محاورهای بر نگرش و مشارکت مشتری با برند با در نظر گرفتن نقش تعدیلگری ریسک ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین اثر عوامل پذیرش دستیاران محاوره ای بر نگرش و مشارکت مشتری با برند ازطریق در نظر گرفتن نقش تعدیلگری ریسک ادراک شده است. این مطالعه از نظر پارادایم از نوع اثبات گرایی، از نظر استراتژی پژوهش قیاسی، از نظر زمانی مقطعی، از لحاظ هدف کاربردی و به روش توصیفی است. جامعه آماری مشتریان بانک های اصفهان است که با استفاده از نرم افزار جی پاور حداقل حجم نمونه 396 محاسبه شد؛ ولی برای دقت و صحت بیشتر 400 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد بوده است. روایی در این پژوهش براساس روایی محتوا با نظر خبرگان دانشگاهی و روایی هم گرا، واگرا و پایایی با آلفای کرونباخ، ضریب امگا و پایایی ترکیبی سنجیده شده است. در این پژوهش برای آمار توصیفی از نسخه Spss25، برای تجزیه وتحلیل داده ها، بررسی برازش مدل آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart Pls3.0 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سهولت استفاده ادراک شده، سودمندی ادراک شده، لذت ادراک شده و اعتماد ادراک شده بر نگرش و نگرش بر مشارکت مشتری با برند تأثیری مثبت و معنادار دارند. ریسک ادراک شده قادر است که ارتباط بین نگرش و مشارکت مشتری با برند را تعدیل کند. درصورتی که بازاریابی محاوره ای در بانکداری استفاده شود و مشتریان دستیاران محاوره ای را بپذیرند این باعث نگرش مثبت و افزایش میزان مشارکت مشتری با برند می شود. صنعت بانکداری باید روی دستیاران محاوره ای جذاب تمرکز داشته باشد تا بتواند تجربه کاری بهینه و خدماتی متناسب با نیاز مشتری را در زمان مناسب ارائه دهد.