فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی نقش تبلیغات محیطی بر بکارگیری حرکات چشم نسبت به برند است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه تجزیه و تحلیل داده ها، آمیخته (کیفی-کمّی) می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل گروهی از خبرگان رستوران های زنجیره ای (اساتید دانشگاهی، مدیران اجرایی، و مشاوران) است، که با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری نمونه گیری ادامه یافت (15 مصاحبه). در فاز کمّی، مدیران رستوران های زنجیره ای به عنوان جامعه در نظر گرفته شده و از میان آنها، 384 نفر بر اساس روش نمونه برداری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها در فاز کیفی تحقیق، مصاحبه های غیرساختار یافته با خبرگان و در فاز کمی ، پرسشنامه ای محقق ساز مشتمل بر 74 گویه بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کیفی از نرم افزار Maxqda و در بخش کمی از نرم افزارهای SPSS و SmartPLS استفاده شد. طبق نتایج به دست آمده، روابط فرضی مدل مورد آزمون و تأیید قرار گرفت. در این پژوهش، در شرایط علی(محتوای تبلیغات؛ کیفیت تبلیغات محیطی و ویژگی های تبلیغاتی)؛ عوامل اصلی زمینه ای(شعار تبلیغاتی، عناصر بیلبورد و تحلیل حرکات چشم مشتریان)؛ شرایط مداخله گر(تبلیغات انلاین، هزینه تبلیغات، تبلیغات از طریق وسایل و ارتباط جمعی)؛ مقوله های محوری (وضعیت تبلیغات محیطی، توسعه تأثیرگذاری تبلیغات و تبلیغات مؤثر بر نیات مشتریان)؛ راهبردها(جاذبه های پیام تبلیغات، ارزیابی فرایند انتخاب تبلیغات محیطی) و سه مقوله مزیت رقابتی، ارزش آفرینی و ارتقای تصمیم گیری های استراتژیک بازاریابی به عنوان پیامدهای تبلیغات محیطی بر مبنای بکارگیری ردیاب چشم طبقه بندی شده است.
تاثیر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک بر رضایت و وفاداری مشتریان بانک شهر، چشم انداز نوآوری در خدمات بانکی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیک بر رضایت و وفاداری الکترونیکی مشتریان در بانک شهر، انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش پیمایشی است . نمونه آماری 384 نفر از مشتریان بانک شهر در شهرستان کرج بود. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با40 گویه بود که به روش همسانی درونی و بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، پایایی آن بالای 0.7. محاسبه شد روایی نیز با نظر متخصصان دانشگاهی تایید شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده از آزمون t تک گروهی بود. نتایج حاکی از تأثیر معنادار متغیرهای پاسخگویی بر رضایت مشتری بود. به همین ترتیب، رضایت مشتری از کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی تأثیر بسزایی بر وفاداری مشتریان دارد. مشاهده گردید که کيفيت خدمات بانکداری الکترونيک بر وفاداری مشتریان تاثير مثبت و معناداری دارد و وفاداری مشتریان بانک شهر را افزایش می دهد.
ساختاردهی سیاست گذاری رسانه های دیجیتال با استفاده از روش شناسی سیستم های نرم و با رویکرد نگاشت شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
247 - 275
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان رسانه های دیجیتال، سیاست گذاری در این حوزه را به یکی از ارکان کلیدی حکمرانی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سیاست گذاری رسانه های دیجیتال در ایران و ارائه چارچوبی برای بهبود این فرآیند انجام شده است. این مطالعه از روش شناسی سیستم های نرم (SSM) و نگاشت شناختی(CM) برای تحلیل سیاست های رسانه ای بهره گرفته است. داده ها از طریق بررسی نظام مند مطالعات پیشین و مصاحبه های عمیق با ۱۵ نفر از خبرگان که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، گردآوری شد. برای افزایش روایی، از اعتبارسنجی محتوا استفاده شد و پایایی داده ها از طریق تکنیک توافق بین کدگذاران تأیید گردید. داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی و نگاشت شناختی تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهند که سیاست گذاری رسانه های دیجیتال تحت تأثیر بازیگران متعددی قرار دارد و تعامل مؤثر میان آن ها نقش کلیدی در موفقیت سیاست ها ایفا می کند. چالش های اصلی این حوزه شامل ضعف زیرساخت های فناوری، محدودیت های فرهنگی، و نبود توازن در قوانین نظارتی است. همچنین، یافته ها نشان می دهند که سیاست های فعلی عمدتاً به رویکردهای محدودکننده متکی هستند، درحالی که می توانند از مدل های تعاملی تر و مشارکتی بهره ببرند. نتایج پژوهش بیانگر این است که اتخاذ رویکردی جامع که ابعاد فناوری، محتوایی و حقوقی را هم زمان مدنظر قرار دهد، می تواند موجب افزایش شفافیت، کارآمدی و هماهنگی میان ذی نفعان در سیاست گذاری رسانه های دیجیتال شود. این مطالعه با ارائه چارچوبی تحلیلی، راهکارهایی برای بهینه سازی فرایند سیاست گذاری و مدیریت رسانه های دیجیتال پیشنهاد می کند.
الگوی برندسازی شرکت های مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
13 - 66
حوزههای تخصصی:
علی رغم سرمایه گذاری های فراوانی که در حوزه مدیریت برند در هلدینگ ها انجام می شود، این تلاش ها از اثربخشی چندانی برخوردار نبوده است. یکی از دلایل این موضوع، نبود یک تفکر و الگوی جامع برای برندسازی در هلدینگ ها است. از اینرو، با توجه به نیاز هلدینگ ها به یک الگوی مناسب برندسازی برای کسب موقعیت رقابتی مناسب در بازارهای هدف هر یک از کسب و کارهای تابعه و نیز شکاف پژوهشی موجود در ادبیات مربوطه، در پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکردی چند سطحی نسبت به تدوین چنین الگویی مبادرت شده است. روش پژوهش در پژوهش حاضر، کیفی-اکتشافی و از نوع فراترکیب است. بدین منظور، با استفاده از کلیدواژه های منتخب از بین پایگاه های اطلاعاتی اسکوپوس و وب آف ساینس، تعداد 78 مقاله طی چندین مرحله پایش انتخاب شد و مورد تحلیل محتوای کیفی قرار گرفت. پایایی نتایج کدگذاری با استفاده از پایایی بازآزمون ارزیابی گردید و برابر 73 درصد بود که رضایت بخش است. الگوی برندسازی شناسایی شده شامل سه سطح الف) خرد یا اهداف (بلندمدت و کوتاه مدت)، ب) میانه یا استراتژی ها و تاکتیک ها، و ج) کلان یا عوامل درون سازمانی موثر بر برندسازی در هلدینگ ها بود. در سطح خرد، اهداف شامل ایجاد تمایز، بهبود جایگاه برند، و خلق ارزش اقتصادی است. در سطح میانه، استراتژی ها شامل معماری برند، تعامل برند، و نبوغ برند بود. سرانجام، در سطح کلان نیز عوامل درون سازمانی مشتمل بر مدیریت توانمندی های سازمانی، رفتارها و تعاملات درون سازمانی، رشد و توسعه سازمانی، و مدیریت پورتفوی برندهای سازمان بود.
موانع و راهکارهای بهبود فضای زیست بوم کسب و کار اقامتگاه های بوم گردی در مقصد گردشگری رامسر
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : هدف مهم این پژوهش، شناسایی موانع و راهکارهای بهبود فضای زیست بوم کسب و کار اقامت گاه های بوم گردی در مقصد گردشگری رامسر از دیدگاه مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر هدف، اکتشافی و از نظر ماهت، کیفی می باشد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از مدیران محلی-منطقه ای به دست آمد و از طریق تحلیل محتوا، ترکیب و تفسیر شدند. جامعه آماری هدف پژوهش، مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی در شهرستان رامسر به تعداد 28 نفر بودند. یافته ها : با بررسی پاسخ های ارائه شده توسط مدیران محلی-منطقه بوم گردی، 25 مانع/محدودیت استخراج گردید که در قالب 11 عامل مقوله بندی شدند. پس از بررسی ثانویه از موانع استخراجی و عامل ها، نگارنده، به وجود ماهیت زوجی درونی-بیرونی و کلان-خرد این موارد استخراجی پی برد که آن را در قالب یک ماتریس صورت بندی نمود. با بررسی پاسخ های ارائه شده توسط مدیران محلی و منطقه ای، 11 راهکار پیشرفت فضای کسب و کار بوم گردی در سطح شهرستان رامسر استخراج گردید که در قالب چهار عامل مقوله بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهادها : مهم ترین موانع از نظر مدیران محلی و منطقه بوم گردی شامل دریافت مجوز، آموزش، مالی و زیرساختی می باشند و مهم ترین راهکارها شامل عامل آموزش، سیاست گذاری هدایتی، سیاست گذاری حمایتی و استانداردسازی خدمات هستند. نوآوری و اصالت : ترکیب موانع و راهکارهای بهبود فضای زیست بوم کسب و کار اقامت گاه های بوم گردی در مقصد گردشگری رامسر از دیدگاه مدیران محلی-منطقه ای بوم گردی، منجر به ارائه مدل سطحی-عاملی از فضای زیست بوم کسب و کار اقامت گاه های بوم گردی گردید.
مدلی برای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1002 - 1028
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت بانکداری ایران از جمله صنایع خدمات محوری است که در چند سال گذشته با چالش ها و مشکلات عدیده ای روبه رو شده است. یکی از راه های برون رفت از این مشکلات، روی آوردن به نوآوری، به ویژه نوآوری دوسوتوان است. به همین علت، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران و اولویت بندی این عوامل در قالب مدل ساختاری تفسیری (ISM) است.
روش: پارادایم این پژوهش، پراگماتیسم است و از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات رویکرد ترکیبی است. قلمرو مکانی پژوهش، صنعت بانکداری ایران است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، اساتید دانشگاهی، مدیران ارشد بانک ها و همچنین متخصصان حوزه های نوآوری، فناوری، تحول دیجیتال، بازمهندسی فرایندها در بانک بوده است. این افراد در بانک مسئولیت داشتند و در زمینه استراتژی، تصمیم گیری و اجرای نوآوری در بانک ها، از شناخت و تخصص کافی برخوردار بودند. به همین منظور، در این پژوهش از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده است. پژوهش حاضر در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله کیفی، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. در این مرحله، ابتدا به مطالعه و بررسی ادبیات موجود در زمینه نوآوری دوسوتوان پرداخته شد؛ سپس با ۲۴ نفر از خبرگان صنعت بانکداری مصاحبه به عمل آمد و در نهایت مؤلفه های خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری استخراج شد. در بخش کمّی نیز پرسش نامه ای بین ۱۳ نفر از خبرگان توزیع شد. داده های جمع آوری شده برای تشکیل ماتریس خودتعاملی و طی کردن مراحل مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. در نهایت با اجرای مراحل مدل سازی ساختاری تفسیری، عوامل شناسایی شده در بخش کیفی، اولویت بندی و در قالب مدل ارائه شد.
یافته ها: بر اساس یافته های این پژوهش، در بخش کیفی، عوامل مؤثر بر خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری در قالب ۶۷ مؤلفه، ۱۵ مفهوم و ۶ مقوله اصلی شناسایی شد. سازوکار فرایند اجرایی، یادگیری سازمانی، نقش آفرینی سبک رهبری در نوآوری، ایجاد زیرساخت های فناورانه و تکنولوژیک، بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیط رقابتی، ۶ مقوله اصلی شناسایی شده برای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری ایران هستند. همچنین بر اساس نتایج بخش کمّی، این عوامل در سه سطح طبقه بندی شدند. در سطح اول، عوامل سازوکار فرایند اجرایی، یادگیری سازمانی و ایجاد زیرساخت های فناورانه و تکنولوژیک قرار گرفت. در سطح دوم، نقش آفرینی سبک رهبری در نوآوری و طبقه بندی شد و در سطح سوم، بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیط رقابتی قرار گرفت. بدین ترتیب مدل نهایی پژوهش ارائه شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، در وهله اول، مدیران صنعت بانکداری باید بسترسازی سازمانی و درک تلاطم های محیطی را در نظر بگیرند؛ زیرا نسبت به سایر عوامل بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را دارند. در مرحله بعد، مدیران این صنعت باید از سبک های نوآورانه و مشارکتی، در راستای حمایت از خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در صنعت بانکداری اهتمام ورزند و در آخرین مرحله نیز، مدیران این صنعت باید زیرساخت های تکنولوژیک خود را توسعه دهند، به یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در بانک توجه ویژه داشته باشند و فرایند اجرای نوآوری دوسوتوان را عملیاتی کنند. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که اجرای نوآوری دوسوتوان مبتنی بر نوآوری اکتشافی و بهره بردارانه، می تواند صنعت بانکداری ایران را به صنعتی پویا تبدیل کند. نوآوری دوسوتوان باعث می شود تا بانک های فعال در کشور ما، از حالت لختی سازمانی و بی انگیزگی کارکنان رها شوند و به سمت ایجاد محصولات مالی متنوع مبتنی بر نیاز مشتریان خود روی آورند. مبتنی بر نتایج پژوهش، یکی دیگر از پیامدهای خلق و اجرای نوآوری دوسوتوان در بانک های ایران، بهبود عملکرد اکوسیستم بانکی و مالی کشور است. ایجاد شبکه ها و اتحادهای مختلف بین ارکان مختلف اکوسیستم بانکی و تأمین مالی برای زنجیره ارزش کسب وکارها، می تواند از نتایج اجرای نوآوری دوسوتوان در نظام بانکی ایران باشد.
بین المللی سازی کسب وکارها با تأکید بر کارآفرینی بین المللی، تبیین نقش میانجی قابلیت های سازمانی و تعدیلگری ذهنیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین المللی سازی یکی از روش هایی است که از طریق آن، کسب وکارها می توانند فرصت دسترسی به بازار بزرگتر، صرفه جویی نسبت به مقیاس، دسترسی به مزیت های فناورانه، ارتقا سطح فنی، کاهش ریسک و تأمین منابع به دست آورند. از طرفی یکی از رویکردها به بین المللی سازی کسب وکار، رویکرد کارآفرینی بین المللی است که در این رویکرد به قابلیت های سازمانی و ذهنیت جهانی تأکید شده است. هدف پژوهش حاضر بین المللی سازی کسب وکار است که در آن تأثیر متغیر کارآفرینی بین المللی، نقش میانجی قابلیت های سازمانی در رابطه کارآفرینی بین المللی و عملکرد بین المللی و نقش تعدیلگری ذهنیت جهانی در رابطه کارآفرینی بین المللی و قابلیت شبکه سازی مورد بررسی قرار گرفته و نوآوری پژوهش بررسی متغیرهای مطرح شده به صورت مدلی یکپارچه و بومی شده برای کسب وکارهای ایرانی است. جامعه آماری پژوهش، کسب وکارهایی با رویکرد بین المللی است که به عنوان صادرکننده برتر توسط اتاق بازرگانی اعلام شده اند. نمونه آماری نیز 82 شرکت است که با استفاده از فرمول کوکران و از طریق روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد که پایایی آن به میزان 79/0 تأیید شده است. همچنین تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های کمی، مدل یابی معادلات رگرسیون، نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 2 و رویکرد پی ال اس صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داده است که کارآفرینی بین المللی از طریق قابلیت شبکه سازی، قابلیت بازاریابی و قابلیت فناورانه به ترتیب به میزان 18/0، 37/0 و 14/0 بر عملکرد بین المللی کسب وکار مؤثر است و همچنین ذهنیت جهانی رابطه کارآفرینی بین المللی و قابلیت شبکه سازی را با ضریب 42/0 به صورت مثبت تعدیل می کند.
نقش مولفه های رسانه های اجتماعی در تاثیرگذاری بر متغیرهای مدل آیدا در پذیرش بانکداری تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
224 - 247
حوزههای تخصصی:
رسانه های اجتماعی نقش مهمی در انتقال اطلاعات و پذیرش بانکداری تلفن همراه در نظام های بانکی دارند. رسانه های اجتماعی به عنوان یک منبع اطلاع رسانی، تبلیغاتی و تعاملی، می توانند تأثیر قابل توجهی بر متغیرهای آیدا، که مراحل مختلف رفتار خرید را نشان می دهند، داشته باشند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر مولفه های رسانه های اجتماعی بر مراحل شناختی مشتریان تلفن همراه از طریق مدل آیدا در بین استفاده کنندگان از بانکداری تلفن همراه است . این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع پیمایشی است . جامعه آماری این پژوهش استفاده کنندگان بانک داری تلفن همراه در شهر تهران است که تعداد 384 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش مدل معادلات ساختاری است . ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و ابزار تجزیه و تحلیل اطلاعات نرم افزار آماری Smart PLS است . نتایج نشان می دهد که رسانه های اجتماعی می توانند به عنوان ابزاری موثر برای ارتقای خدمات بانکداری موبایلی مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین بانک ها می توانند از طریق شبکه های اجتماعی، آگاهی از ویژگی ها و مزایای بانک داری همراه را افزایش داده و با طراحی استراتژی های رسانه های اجتماعی، استفاده از آن ها را تشویق کنند.
ارائه الگوی بومی افزایش سهم بازار در صنایع لبنی ایران با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه الگوی بومی افزایش سهم بازار در صنایع لبنی ایران با رویکرد کیفی انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری کدها روش تحقیق کیفی اکتشافی محسوب می گردد. جامعه هدف شامل 12 نفر از خبرگان اعم از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی در رشته های بازاریابی، شامل مدیران بازاریابی در شرکت های لبنی که آشنا با مباحث سهم بازار بوده است. نمونه گیری با روش هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه ها انجام شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته است. از رویکرد تئوری داده بنیاد با استفاده از نرم افزار MAXQDA نسخه 20 برای تحلیل داده های کیفی و ارائه مدل پارادایمی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی 22 مقوله و 78 شاخص شاخص در قالب شش دسته اصلی شامل شرایط علی (بازاریابی داخلی، مدیریت چرخه عمر محصول، جذابیت بازار، آمیخته بازاریابی، استراتژی رقابتی و برنامه ریزی و هدف گذاری)، عوامل زمینه ای (ویژگی مشتریان، محیط رقابتی و تلاطم بازار)، پدیده محوری (استراتژی توسعه سهم بازار)، راهبردها و اقدامات (مدیریت سهم بازار، پیشبرد فروش، تبلیغات، رقابت، ارزش ویژه برند و تقسیم بازار)، عوامل مداخله گر (مدیریت ریسک و مزیت رقابتی پایدار) و پیامدها (تثبیت موقعیت برند، سودآوری، قدرت چانه زنی و افزایش سهم بازار) شناسایی شد. در نتیجه مدل پارادایمی الگوی بومی افزایش سهم بازار در صنایع لبنی ایران با رویکرد کیفی با توجه به شش شرایط (زمینه ای، علی، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها و اقدامات و پیامدها) به طور کامل ترسیم شده است.
اولویت بندی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان جهت باززنده سازی با رویکرد گردشگری پایدار
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : باززنده سازی پهنه های بافت تاریخی، نیازمند مدیریت ویژه ای است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان جهت باززنده سازی با رویکرد گردشگری پایدار از دیدگاه ساکنان و کارشناسان است.
روش شناسی : پژوهش حاضر، بر اساس رویکرد کیفی و از لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی است. جامعه آماری شامل محدوده بافت تاریخی شهر گرگان در سال 1403 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش تصادفی صورت پذیرفت و از 400 نفر از ساکنان شهر گرگان و 64 نفر از کارشناسان سازمان های گوناگون مشتمل بر اساتید دانشگاه، کارمندان شهرداری شهر گرگان، کارمندان اداره کل راه و شهرسازی گرگان، استانداری گرگان، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهر گرگان، سازمان صنایع دستی و گردشگری شهر گرگان، کارمندان موزه شهر گرگان پیمایش به عمل آمد. برای تحلیل پرسش نامه شهروندان از آزمون فریدمن در محیط نرم افزار SPSS و برای تحلیل نظرات کارشناسان از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است.
یافته ها : از دیدگاه ساکنان، مدیریت ویژه بافت یعنی مدیریت توسط شهرداری با میانگین 71/4 بیش ترین اهمیت و پس از آن مدیریت دولتی با میانگین 48/3 در اولویت دوم، مدیریت توسط بخش خصوصی با میانگین 05/2 در رتبه سوم و در نهایت مدیریت مردمی با میانگین 19/1 در رتبه چهارم قرار گرفته است. همچنین، مدیریت ویژه بافت یعنی مدیریت توسط شهرداری با میانگین 414/0 بیش ترین اهمیت و اولویت را از نظر کارشناسان برای باززنده سازی مدیریت بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعه پایدار گردشگری دارد و و پس از آن مدیریت دولتی با میانگین 314/0 در اولویت دوم و سپس مدیریت مردمی و خصوصی به ترتیب با 140/0 و 132/0 قرار دارند.
نتیجه گیری و پیشنهادها : باززنده سازی پهنه های بافت تاریخی شهر گرگان نیازمند راه اندازی یک واحد اداری در شهرداری برای مدیریت بافت است که با سطح معناداری 000/0 به تأیید ساکنان و کارشناسان رسیده است.
نوآوری و اصالت : پژوهش حاضر برای نخستین بار بر تعیین ساختار مدیریتی جهت باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد گردشگری پایدار تأکید نموده است.
بررسی تاثیرات فناوری اطلاعات بر فرایندهای رفتار سازمانی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر سازمان ها و اثرات آن بر رفتار سازمانی می پردازد. در این زمینه تحقیقات کمی صورت گرفته و آنچه که در اینجا ذکر می شود، مطالعه برخی تحقیقات و مقایسه آنها با برخی از مشاهدات، حدس ها و گمان ها در این زمینه است. در این مقاله با این موضوع آشنا خواهیم شد که فناوری اطلاعات چگونه در سازمان های امروزی نقش ایفا می کنند و اصولا چه عملکردی از خود به جا گذاشته و زمینه ساز رشد و تحول می شوند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فناوری اطلاعات باعث ایجاد برخی رفتارهای سازمانی و نیز تغییر برخی دیگر می شود.
ارائه الگوی تأثیرگذاران بازاریابی در شبکه اجتماعی (مورد مطالعه: صنعت مد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت ها برای انتخاب تأثیرگذار مناسب و گرفتن یک بازخورد خوب به اطلاعاتی بیش از تعداد لایک و کامنت نیاز دارند؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی از تأثیرگذاران بازاریابی و مشخصات آنها در شبکه اجتماعی اینستاگرام در صنعت مد برای رسیدن به بهترین تأثیرگذار است. در این مطالعه روش گردآوری داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. برای گردآوری داده های بخش کیفی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که از نتایج بخش کیفی تدوین و بین 172 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی غیراحتمالی توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی پژوهش از تحلیل محتوای کیفی استقرایی، برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمّی از آمار توصیفی و برای بررسی سؤال های پژوهش از آمار استنباطی و روش حداقل مربعات جزئی (PLS) به کمک نرم افزارهای SPSS و SMARTPLS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تأثیرگذاران بازاریابی در شبکه های اجتماعی دو ویژگی اصلی دارند: ویژگی های مربوط به شخصیت و ویژگی های مربوط به بازاریابی. بازاریابی تأثیرگذار نمونه ای از بازاریابی در بستر شبکه های اجتماعی است که شامل پیشنهاد و معرفی محصول و خدمات با تأثیرگذاران است. این تأثیرگذاری بر بازار بیشتر برگرفته از تخصص، شهرت و یا محبوبیت افراد است. در این پژوهش نیز ویژگی ها و مشخصه های بیشتری به عنوان ویژگی های افراد تأثیرگذار در شبکه اجتماعی اینستاگرام شناسایی و تعیین شد که در پژوهش های مشابه یافت نشد. یافته های این پژوهش به کسب و کارها در صنعت مد کمک می کند تا با شناسایی دقیق ویژگی های شخصیتی و بازاریابی تأثیرگذاران اینستاگرام انتخاب های هوشمندانه تری را در راستای بهبود اثربخشی کمپین های بازاریابی و افزایش تعامل با مخاطبان هدف داشته باشند. همچنین، این نتایج می تواند استراتژی های بازاریابی دیجیتال را بهینه و اعتماد مشتریان به برندها را تقویت کند.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد برند شخصی از دیدگاه کاربران اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
109 - 140
حوزههای تخصصی:
برند شخصی باعث می شود تا افراد ویژگی ها و تخصص های خود را به نمایش بگذارند. اهمیت برند شخصی در جامعه روزبه روز بیشتر می شود. با داشتن برند شخصی مناسب افراد می توانند در جامعه موفق تر باشند و به اهداف خود برسند. به این منظور داشتن اطلاعات در زمینه برند شخصی حائز اهمیت است؛ بنابراین پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و اولویت بندی ابعاد برند شخصی از دیدگاه کاربران است. جامعه آماری پژوهش شامل کاربران صفحات شخصی افراد دارای برند شخصی در چهار دسته ورزشکاران، بازیگران، خوانندگان، مشاوران کسب و کار در آذر 1402 می باشد. از این جامعه نمونه ای به حجم 400 نفر از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. روایی پرسشنامه توسط خبرگان و روایی سازه سنجیده شد و پایایی آن نیز به وسیله آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش و استخراج ابعاد از تحلیل عاملی اکتشافی، جهت بررسی و تائید ابعاد شناسایی شده از روش تحلیل عاملی تأییدی و اولویت بندی آن از آنتروپی شانون به ترتیب در نرم افزارهای آماری SPSS، LISREL و EXCEL استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد برند شخصی به ترتیب اهمیت شامل توانایی عملکرد، سبک زندگی، متمایز بودن، شایستگی، دانش و تجربه، توانایی راهبردی و مسئولیت پذیری است.
تحلیل گفتمان توسعه ی گردشگری با رویکرد عدالت محور و اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل گفتمان توسعه ی گردشگری با رویکرد عدالت محور و اعتدال می باشد. روش پژوهش حاضر تحلیل گفتمان و از نظر هدف کاربردی بود. نمونه ی آماری در این پژوهش جمعا 60 متن شامل تمامی متون بیان شده توسط مدیران دولتی در بخش گردشگری در دو دوره ی تاریخی حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران با گفتمان عدالت محور و گفتمان اعتدال در دوره های 8 ساله بود. جهت گردآوری داده ها نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته ها نشان داد که مشخصات مدیریت دولتی سنتی شامل: اعمال اقتدار دولت بر تمام بخش ها، ساختارهای سلسه مراتبی خشک، یکپارچگی مقررات و رویه های کاری، جدایی اداره از سیاست و کنترل های شدید بودند. همچنین، مشخصات مدیریت دولتی نوین شامل: مقررات زدایی، خصوصی سازی، تعدیل نیروی انسانی و رقابت بازار بودند. مدیریت گفتمان عدالت محور به مدیریت دولتی نوین نزدیک و ویژگی هایی از حکمرانی خوب را هم در بر دارد. همچنین، مدیریت گفتمان اعتدال به مدیریت دولتی نوین نزدیک تر است و ویژگی هایی از مدیریت دولتی سنتی را هم در بردارد.
بررسی تاثیر تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات پیمایشی و از نظر زمان مقطعی و از نظر ماهیت و روش، از نوع علی-توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل استفاده کنندگان ازخدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی درحوزه پوشاک می باشد که به دلیل جامعه ی نامتناهی با استفاده از جدول مورگان 384 نفر در نظر گرفته شد. این تعداد مبتنی بر روش نمونه گیری نمونه تصادفی در دسترس گزینش گردیدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه بوده که جهت تأیید روایی آن، ازروایی صوری و برای پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از روش های آماری توصیفی و روش معادلات ساختاری در بخش آمار استنباطی و از طریق نرم افزارهایSPSS و PLS برای انجام عملیات آماری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تنوع گزینه های خدمات تحویل خرده فروشی الکترونیکی بر حفظ مشتریان تاثی مثبت وجود دارد. جهت برازش مدل کلی از روش معیار GoFاستفاده شد، مقدار بدست آمده برابر با 638/0 بوده که نشان از برازش مناسب مدل می باشد.
پیش بینی قصد خرید از طریق تجربه برند: چالش ها و فرصت های جدید در جذب و حفظ مشتریان با تأکید بر نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
327 - 345
حوزههای تخصصی:
با ظهور اقتصاد مبتنی بر تجربه، از تجربه مشتری به عنوان یکی از مفاهیم اصلی در بازاریابی تجربی و همچنین مبنایی خلاقانه برای پیش بینی قصد خرید مشتری استفاده شده است. در این زمینه، مطالعات بازاریابی نشان می دهد که امروزه مصرف کننده خواهان مشارکت فعال در ایجاد تجارب برند است. لذا علاقه به بررسی پیامدهای تجربه برند با سرعت در حال افزایش است. با این حال، تجربه برند و آثار آن تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن نقش میانجی نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند، به بررسی تأثیر تجربه برند بر قصد خرید پرداخته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آمورد مطالعه پژوهش مصرف کنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی در شهر تهران بودند. حجم نمونه با نرم افزار G-Power 3.1 355 نفر محاسبه و از روش غیراحتمالی در دسترس برای نمونه گیری استفاده شد. پرسشنامه ها از طریق یک پیمایش آنلاین گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 3 استفاده گردید. با آزمون فرضیه ها، تأثیر مستقیم تجربه برند بر نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند و نیز تمامی این متغیرها بر قصد خرید تأیید شد. به همین ترتیب، نقش میانجی نگرش به برند در رابطه بین تجربه برند و قصد خرید تأیید گردید، اما نقش میانجی اعتماد و دلبستگی به برند رد شد. نتایج مطالعه مفاهیم نظری و مدیریتی متعددی برای کمک به مدیران کسب وکارها ارائه می کند تا ضمن افزایش فروش از طریق خلق تجارب مثبت برای مشتریان، برند بهتری ارائه دهند.
طراحی و اعتباریابی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب و کار به مشتری (B2C)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصد خرید مجدد آنلاین اشاره به درجه ای از اعتقادات ادراکی مشتری به خرید مجدد یک محصول یا خدمت خاص با در نظر گرفتن وضعیت فعلی و شرایط احتمالی او دارد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب وکار به مشتری(B2C) و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک و دسته بندی آن ها و تعیین روابط بین عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر روش جمع آوری داده ها، میدانی است. پژوهش حاضر ازلحاظ فرایند اجرا از نوع روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) است. به همین منظور در بخش کیفی پژوهش با 36 تن از خبرگان، مصاحبه هایی صورت گرفت که بر اساس روش تحلیل تم، محتوای مصاحبه ها، تجزیه وتحلیل و کدگذاری شدند و درنهایت مدل پیشنهادی تحقیق ارائه گردید. بر اساس این مدل شش مفهوم اصلی (خصوصیات فنی، سیستم های پشتیبانی، مدیریت مشتریان، سازمانی، تجزیه وتحلیل مشتری، تحلیل محیطی) شناسایی شدند. سپس جهت تائید مدل به دست آمده، پرسشنامه محقق ساخته طراحی و در بین کلیه فروشگاه های آنلاین و مشتریان توزیع گردید و با روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی عوامل شناسایی شده از مصاحبه ها، در افزایش قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک مؤثر بوده اند و مدل از اعتبار کافی برخوردار بوده است.
نقش خانواده در تحقق اهداف تربیتی تمام ساحتی
حوزههای تخصصی:
نقش آموزش خانواده، مدرسه و جامعه برای دستیابی به موفقیت دانش آموزان مورد نیاز است، رشد و تأثیر محیط امروز بر کودک تأثیر می گذارد.کودکان منبعی از پتانسیل بسیار خوبی برای تداوم و پیشرفت کشور هستند. مطالعه ی حاضر با هدف نقش خانواده در تحقق اهداف تربیتی تمام ساحتی صورت پذیرفت. این تحقیق بصورت کیفی و بهره گیری از کتابهای معتبر و مقالات علمی و پژوهشی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اولاً محیط خانواده، و محیط جامعه نقش بسیار زیادی در حمایت از دستاوردهای آموزشی دارد برنامه ها در مدارس برنامه های آموزشی در مدارس اگر به طور کامل نباشد محقق نمی شود توسط خانواده ها و جوامع حمایت می شوند. دوم، نقش خانواده ها در فرآیند دستیابی اهداف آموزشی و تربیتی در مدارس را می توان از مشارکت آنها در کمک و ایجاد انگیزه دریافت کودکان در یادگیری دانست. سوم، مشارکت جامعه در حمایت از دستیابی به اهداف مدرسه می تواند در قالب مشارکت درقالب ساعات یادگیری جامعه، حفظ ایمنی مدرسه، حمایت از برنامه های مختلف مدرسه که مستقیماً با جامعه در ارتباط هستند، صورت پذیرد.
تعیین عوامل و سیر تکامل درگیرسازی مشتریان در کسب وکارها به روش بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
59 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، مفهوم درگیرسازی مشتری موقعیت برجسته ای را در تحقیقات بازاریابی کسب کرده است. با وجود افزایش فزاینده علاقه به این مفهوم، کمبودی از جنبه ترسیم بدنه تحقیقات درگیرسازی در این حوزه نمایان است؛ افزون بر اینکه پژوهش های انجام شده در این حوزه، نگاه کل نگری به ادبیات پژوهش نداشته اند و فقط توجه خود را به بخش های کوچکی از حوزه درگیرسازی معطوف کرده اند. از سوی دیگر، وجود دیدگاه های تئوریک متفاوت درگیرسازی، این تئوری را چندپاره کرده است. بر اساس خلأ بیان شده، پژوهش حاضر با هدف ترسیم سیر تکاملی ادبیات پژوهش و ترسیم ساختار دانش حوزه درگیرسازی، دیدگاه جامعی را برای پژوهشگران و فعالان بازاریابی فراهم آورده است.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت داده، از نوع کیفی و از جنبه هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده، از نوع بیبلیومتریک است. روش بیبلیومتریک در قالب روش های ریاضی و آماری، به شناسایی خطوط فکری اندیشمندان یک حوزه و همچنین، تبیین سازه ها و زیربنای بدنه دانش و ارتباط بین آن ها می پردازد و دیدگاه غیرمتعصبانه ای را برای پژوهشگران فراهم می کند. کلیه تحلیل های پژوهش با زبان برنامه نویسی آر انجام شده است. در این پژوهش از تحلیل تماتیک، تحلیل تناظر و الگوریتم های خوشه بندی استفاده شده و تحلیل هم رخدادی کلمات نیز صورت گرفته است.
یافته ها: مهم ترین نویسندگان و مجله ها بین سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۲ مشخص شد. در این حوزه خانم هالوبیک اثرگذارترین نویسنده و همچنین، تحقیقات کسب وکار با تعداد ۴۱ مقاله چاپ شده، فعال ترین نشریه بوده است. بیشترین تألیف ها به کشورهای آمریکا، استرالیا و چین اختصاص داشته است. بیشترین کلمات پُرتکرار با درگیرسازی مشتری، کلمات رضایت مشتری، رفتار، اثر و توسعه سنجه بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین تحقیقات صورت گرفته در زمینه درگیرسازی مشتری، روی بازاریابی شبکه های اجتماعی و وفاداری به برند تمرکز داشته است. به علاوه، بر اساس تحلیل هم رخدادی، سه خوشه از کلمات در ارتباط با مفاهیم درگیرسازی و سنجه های آن در شبکه های اجتماعی استخراج شد که عبارت بودند از: پیش شرط های درگیرسازی مشتری، بازاریابی توصیه ای و اثرهای شبکه های اجتماعی بر رفتارهای مشتری.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج نگاشت هیستوگراف، سه مسیر اصلی کاری اندیشمندان این حوزه تبیین شد. مسیر اول، نگاه منبع محور بودن مشتری برای سازمان است. از این منظر، سازمان می بایست بخشی از کنترل خود را به مشتری تفویض کند و همچنین برای آن ها مشوقی در نظر بگیرد. در عمل مشتری، بازاریاب شرکت است. مسیر دوم، با ظهور شبکه های اجتماعی و تعاملات سازمان مشتری و مشتری مشتری به اوج رسیده است. مجموعه وسیعی از تحقیقات در حوزه های انجمن برند، سنجه های درگیرسازی، محرک های ایجادکننده درگیرسازی، یعنی نوع محتوا، نگرش مشتری، صنعت و بافتار را دربرمی گیرد. مسیر سوم، چیرگی خدمات است. بر این مبنا، درگیرسازی، تعامل و تجربه های خلاقانه مشتری با برند تعریف می شود. این مسیر به سرعت از نگاه خُرد به سوی کلان در حال توسعه است و به احتمال زیاد، تحقیقات جدید روی کل کنشگران در یک اکوسیستم خدمات تمرکز می کند.
استخراج انگاره های فقهی تکافل از فتاوی بیمه ای مراجع و فقهای امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
361 - 370
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مفهوم تکافل در فقه اسلامی، پیشینه ای به قدمت تاریخ اسلام دارد، اما به کارگیری تکافل در صنعت بیمه و در معنای اصطلاحی آن به حدود یک قرن پیش برمی گردد. فقهای امامیه، از زمانی که مفهوم بیمه در کشورهای اسلامی رواج پیدا کرد، درباره آن به عنوان یکی از مسائل مستحدثه نظریه پردازی کردند. برخی بیمه را یک عقد مستقل مشروع دانسته اند و برخی نیز جدای از مستقل دانستن یا ندانستن عقد بیمه، معتقدند که می توان با مطابقت دادن بیمه بر یکی از عقود اسلامی وجه شرعی آن را تأمین کرد. نظرات این گروه از فقها، شباهت چشمگیری با تکافل مصطلح دارد. بر این اساس، هدف این مقاله، استخراج انگاره های فقهی تکافل از عقود معهود بیان شده در فتاوی بیمه ای این گروه از فقهای امامیه با توجه به شباهت آنها با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل است.روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی– تحلیلی، با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعه سندی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش نیز فتاوی مراجع و نظرات فقهای امامیه است.یافته ها: برخی از فقهای امامیه، وجه شرعی بیمه را با عقود صلح، مضاربه، هبه معوض و ... تأمین می کردند که این عقود، شباهت هایی با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل دارند.نتیجه گیری: با استخراج انگاره های فقهی تکافل از عقود معهود بیان شده در فتاوی فقهای امامیه و مقایسه آنها با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل می توان گفت که وجود عقودی مانند صلح معوض، هبه مشروطه، شرکت، مضاربه و ... در نظرات و فتاوی بیمه ای فقهای امامیه پذیرفته و تکرار شده و وجود شباهت هایی میان فتاوی فقهای امامیه و الگوهای تکافلی انکارناپذیر است. همچنین، عده ای از فقها علاوه براینکه عقد بیمه را تصحیح کرده اند، اضافه کردن مواردی مانند سود رساندن به مشتریان را به این منظور جایز دانسته اند، که هرچند با اصول بیمه ای رایج منطبق نیست، ولی منطبق بر اصول تکافل است.بر این اساس می توان گفت که گویی علمای امامیه از همان ابتدای ورود بیمه به جوامع اسلامی، برخی از انگاره های تکافل را در فتاوی بیمه ای خود بیان کرده اند، اما چون اکثر آنها، عقد بیمه را در قالب عقدی مستقل مشروع می دانستند، اقبالی ازسوی فقها و بیمه گران به این انگاره های تکافلی صورت نگرفته است.