مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۸۱.
۵۸۲.
۵۸۳.
۵۸۴.
۵۸۵.
۵۸۶.
۵۸۷.
۵۸۸.
۵۸۹.
۵۹۰.
۵۹۱.
۵۹۲.
۵۹۳.
۵۹۴.
۵۹۵.
۵۹۶.
۵۹۷.
۵۹۸.
۵۹۹.
۶۰۰.
جوانان
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سالیان اخیر، گرایش جوانان به مواد اعتیادآور رشد بی وقفه ای پیدا کرده است. هدف مطالعه حاضر، ارائه مدل پارادایمی جهت واکاوی اکتشافی شرایط علّی، زمینه ای، و مداخله گر مرتبط با پدیده عودمصرف مواد در استان خوزستان، از نگاه کارشناسان و متخصصان فعال در کلنیک های تخصصی ترک اعتیاد است. روش و داده ها: مطالعه حاضر با استفاده از روش شناسی نظریه داده بنیاد انجام شده است. داده های مورد نیاز جهت تحلیل با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق با 21 پزشک فعال در کلینیک های ترک اعتیاد استان خوزستان که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند، جمع آوری شده است. یافته ها: برمبنای مدل پارادایمی ارائه شده در مقاله، یکی از مهم ترین دلایل عود مصرف را باید در ناهماهنگی نظام سلامت با تغییرات حوزه تولید و مصرف مواد اعتیادآور لحاظ نمود. متاسفانه تمامی دستورالعمل های جاری در عرصه مواجه با سوءمصرف مواد (از مبارزه با تولید و توزیع تا پیشگیری و درمان)، همچنان منطبق بر مواد اوپیوئیدی است. از سوی دیگر، غلبه پارادایم پزشکی بر رویکردهای اجتماعی سبب شده تا سوءمصرف مواد به نوعی بیماری بیولوژیکی تقلیل پیدا کند و ازاین رو ترک مصرف به شیوه های قطع ناگهانی، سم زدایی یا کمپ های 21 روزه به مثابه درمان تلقی شود. در چنین شرایطی عود مصرف به عنوان یک پدیده طبیعی تلقی شده و علل اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی آن در حاشیه سیاست گذاری های نظام سلامت در حوزه سوءمصرف قرار گرفته است. بحث و نتیجه گیری: شناخت چندپاره از سوءمصرف مواد، سبب غلبه پارادایم ترک بر درمان شده است به نحوی که عود مصرف پیامدی غیرقابل اجتناب برای مبتلایان به اعتیاد تلقی می شود. این در حالی است که با در نظر گرفتن سوءمصرف مواد (اعتیاد)، به عنوان پدیده ای زیست اجتماعی، درمان آن به شکل کامل میسر و دسترس پذیر خواهد بود. پیام اصلی: سوءمصرف مواد پدیده ای زیست اجتماعی است که ابتلا به آن بیش از آنکه متأثر از زمینه های ژنتیکی و فرآیندهای بیوشیمیایی مصرف مواد باشد، حاصل ناکارآمدی نهادی جامعه به ویژه در حوزه فراغت است. ازاین رو، تمام تلاش ها برای درمان آن در سطح فردی ناتمام بوده و منجر به غلبه پارادایم ترک بر درمان شده است. این درحالی است که با توجه ویژه به ابعاد زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی سوءمصرف مواد به مثابه یک پدیده زیست اجتماعی، می توان این بیماری را درمان نمود.
زمینه های تربیت دینی جوانان از نگاه رهبری
منبع:
فقه و حقوق نوین سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
1 - 13
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی از مؤلفه هایی است که در زندگی فردی و اجتماعی انسان تأثیرات بسزایی دارد که برای محقق شدن آن، لازم است از رهنمودهای استادی که خود طی این مسیر کرده باشد و از مفاهیم دینی و وحیانی درک درست و صحیحی داشته باشد، استفاده نمود. از جمله کسانی که این قابلیت و توانایی را دارد، مقام معظم رهبری است که در زمینه تربیت دینی جوانان، رهنمودها و دیدگاه هایی از ایشان وجود دارد که لازم است مورد استخراج قرار گرفته شوند، این نوشتار به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، رهنمودهای ایشان در مورد زمینه های تربیت دینی جوانان را که شامل، تصرف کردن در دل جوانان، انتقال دادن تجربیات به آنها، آماده کردن خوراک فکری دینی برای آنها، تأثیر گذاشتن معلم بر ایشان، احیا کردن هویت اسلامی و دینی آنان، توجه به سؤالات و شبهات آنها و در آخر فعال بودن مسجد برای تحقق این امر را استخراج نموده است.
آسیب شناسی تاثیر سازه های سیاسی بر شبکه ی ارتباطی منبر در ایران (نظرسنجی تطبیقی جوانان و منبریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی به عنوان فضایی همه گیر در رسانه های مدرن، تولید مداوم سیاست های هویتی و توزیع نوعی خودمختاری کنشگرانه، رسانه های سنتی را به چالش می کشند و سطح تاثیر و باورمندان آنرا به بازبینی وامی دارند. در این میان، منبر به عنوان یکی از سنتی ترین و سیاسی ترین شبکه های ارتباطی در ایران نیز با سلطه ی فزاینده ی رسانه های اجتماعی با چالش مواجه شده است. با توجه به اهمیت این مسئله، پژوهش حاضر با روش پیمایشی به نظرسنجی تطبیقی از جوانان و مسئولان درباره ی سازه های کم اقناع بودگی منبر ها در ایران پرداخته است. بر این اساس، با تدوین پرسشنامه ی محقق ساخته، نظر 420 نفر از جوانان شهر تهران و 30 نفر از منبریان فعال در مساجد این شهر درباره ی تاثیر پنج سازه ی مسائل اقتصاد بازاری، سیاسی، اخلاقی، خودمختاری مذهبی و جامعه ی مدرن روی کم اقناع بودگی منبر ها بررسی شده است. نتایج، نشان می دهد مهمترین سازه ی شکل گیری کم اقناع بودگی منبر از دیدگاه جونان، عملکرد نامناسب مسئولان و از دیدگاه منبریان، مهمترین سازه ی شکل گیری کم اقناع بودگی منبر، مسائل دنیای مدرن می باشد. از این رو، به نظر می رسد پدیده کم اقناع بودگی منبر در ایران، از جمله مصادیقی است که رابطه ی پویا و دوسویه میان فرهنگ عمومی و فرهنگ رسمی را مختل کرده است.
شناسایی مبانی فکری انجمن حجتیه و گرایش جوانان شهر تهران به اندیشه انتظار منفعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
۷۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
انجمن حجتیه از جمله مراکزی است که اندیشه انتظار منفعل در دوران غیبت را تبلیغ و ترویج می کند. نظر به آنکه گرایش مذکور در تضاد با جریان فرهنگی انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن است، می تواند پیامدهای منفی در جامعه اسلامی به همراه داشته باشد. از این رو در جریان پژوهش حاضر بر آن شده ضمن شناسایی مهم ترین مؤلفه های این اندیشه، به میزان گرایش جوانان شهر تهران به آن پرداخته شود. برای گردآوری داده ها، در بخش تاریخی از روش اسنادی و کتابخانه ای و در بخش میدانی از شیوه پیمایش و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در بخش تاریخی با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش میدانی با روش آماری صورت گرفته است. نتایج تحقیق گویای آن است که مخالفت با برپایی حکومت اسلامی در دوران غیبت، جدایی دین از سیاست، عدم مبارزه با ستمگران و مفسدان در عصر غیبت، بدعت شمردن فلسفه و عرفان، مخالفت وحدت با اهل تسنن و غیره، از مهم ترین مؤلفه های این اندیشه به شمار می رود. ضمناً این یافته ها حاکی از آن است که از نظر گرایش به مؤلفه های یادشده، 6/21 درصد از پاسخ گویان در سطح بسیار کم، 5/30 درصد در سطح کم، 37 درصد در سطح متوسط، 1/9 درصد در سطح زیاد و 8/1 درصد در سطح بسیار زیاد قرار دارند. در مجموع، با توجه به میانگین حاصله می توان گفت گرایش به مؤلفه های یادشده در بین جوانان شهر تهران در سطح کم ملاحظه می شود.
نقش توسعه اقتصادی_ اجتماعی در شکل گیری الگوهای مهاجرتی جوانان
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
21 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر به بررسی تأثیر توسعه اقتصادی_ اجتماعی استان ها بر الگوهای مهاجرت جوانان در ایران پرداخته است. موضوع مهاجرت جوانان و نیروهای متخصص محصول عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اجتماعی است که جوانان در آن جا زندگی می کنند و این امر بر فرآیندهای رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی مبدأ اثرات زیانباری خواهد داشت. در حالی که مطالعات صورت گرفته در زمینه مهاجرت به خصوص مهاجرت جوانان در ایران، بر مهاجرت خارجی تأکید داشته و اندک مطالعات انجام شده در حوزه مهاجرت داخلی نیز صرفاً بر مهاجرت از روستا به شهر تأکید داشته اند، مطالعه حاضر به بررسی و تحلیل الگوهای مهاجرت جوانان در سطح استانی و با تمرکز روی عوامل فردی و استانی با تأکید بر سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی می پردازد. بر اساس نظریه های اقتصاد نئوکلاسیک، قانون جاذبه و دافعه راونشتاین و نظریه وابستگی، مهم ترین دلیل مهاجرت جوانان می تواند عوامل اقتصادی باشد. بیکاری و درآمد کم در مبدأ و وجود فرصت های شغلی و امکانات متنوع در مقصد از جمله این دلایل هستند. بنابراین اختلاف توسعه بین مناطق و وابستگی مناطق توسعه نیافته به ویژه مناطق روستایی به مناطق صنعتی و شهری باعث شدت گرفتن مهاجرت جوانان می شود. براساس نظریه محرومیت نسبی، صرفاً درآمد پایین باعث مهاجرت افراد نمی شود بلکه توانایی های فردی و همچنین عوامل اجتماعی از جمله سطح تحصیلات و این احساس که فرد نسبت به سایرین درآمد کمتری دارد نیز موجب نارضایتی فرد و اقدام به مهاجرت می شود.روش: این پژوهش بر روش تحقیق کمّی با تکنیک تحلیل ثانویه استوار است. بر این اساس، داده های سرشماری سال 1395 که توسط مرکز آمار ایران ارائه گردیده است، تجزیه و تحلیل شد. جامعه آماری شامل تمامی افراد 18 تا 34 ساله کشور در سرشماری سال 1395 است که اطلاعات 492853 نفر از آن ها از داده های خام (دو درصد) سرشماری 1395 استخراج شده است. در سطح فردی متغیر وابسته یعنی مهاجرت به صورت یک متغیر اسمی دو طبقه (مهاجر – غیرمهاجر) لحاظ و سنجیده شده است. متغیرهای مستقل نیز شامل عوامل ساختاری یا درجه توسعه یافتگی استان ها با 13 شاخص در بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و فرهنگی، و ویژگی های جمعیتی است.یافته ها: نتایج نشان داده است که جوانان شهری، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی، زنان جوان و جوانان 29- 15 ساله به طور معنی داری بیش از جوانان روستایی، دارندگان دیگر مدارج تحصیلی، مردان و سایر گروه های سنی مهاجرت کرده اند. از لحاظ استانی، استان های البرز، یزد و قم دارای بالاترین میزان خالص مهاجرت مثبت بوده اند. این استان ها، در سطوح بالای توسعه اقتصادی اجتماعی قرار دارند. در حالی که استان های لرستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه_ که بر حسب سطح توسعه_ در رتبه های پایانی قرار دارند، در رده استان های با بالاترین میزان خالص مهاجرت منفی قرار داشته اند. همچنین، تحلیل نتایج بر اساس گروه بندی سطح توسعه استان ها حاکی از آن است که منطقه خیلی برخوردار دارای بیشترین میزان درون کوچی (موازنه مثبت مهاجرتی) است، در حالی که منطقه خیلی محروم با بالاترین میزان منفی خالص مهاجرت، بیشترین کاهش جمعیت جوان را به علت مهاجرت تجربه کرده است. با ملاحظه مجموع مهاجرت یا حجم مهاجرتی که مرکب از درون کوچی و برون کوچی است، منطقه خیلی برخوردار و پس از آن منطقه خیلی محروم بیشترین جریان های مهاجرتی را داشته اند. نکته مهم در این خصوص آن است که تنها منطقه خیلی برخوردار از موازنه مثبت مهاجرتی برخوردار بوده و جمعیت آن از طریق مهاجرت افزایش یافته است. سایر مناطق موازنه منفی داشته و بخشی از جمعیت خود را به علت مهاجرت از دست داده اند. الگوهای مهاجرتی مشاهده شده در این مطالعه را می توان با نظریه های جاذبه و دافعه، نظریه اقتصاد نئوکلاسیک و نظریه روانشتاین تبیین کرد. راونشتاین بیان می کند که اختلاف سطح توسعه بین مناطق سبب مهاجرت افراد خواهد شد. اختلافات در سطوح توسعه میان استان ها باعث می شود که جوانان از استان های با سطوح پایین تر توسعه، در جستجوی فرصت های بهتر و زندگی بهتر به مناطق با سطوح بالاتر توسعه مهاجرت کنند. نظریه جاذبه و دافعه بیان می کند که عواملی مانند فرصت های شغلی، سطح زندگی، خدمات اجتماعی، و شرایط زندگی در مناطق مختلف جوانان را به سوی خود جذب یا از آن ها دفع می کنند. استان های با سطوح بالای توسعه اقتصادی اجتماعی، مانند البرز، یزد و قم، معمولاً فرصت های شغلی و زندگی بهتری ارائه می دهند که جوانان را جذب می کنند. در مقابل، استان هایی مانند لرستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه که با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبه رو هستند، ممکن است مهاجرت جوانان را تشدید کنند. نظریه اقتصاد نئوکلاسیک نیز مهاجرت جوانان را بر اساس تصمیم گیری راسخ تر افراد برای بهره برداری از فرصت های بهتر اقتصادی و تعامل با بازار کار تبیین می کند. استان های با سطوح بالای توسعه اقتصادی اجتماعی می توانند بهترین فرصت ها را برای جوانان فراهم کنند و از این رو، مهاجرت جوانان به این مناطق را تشویق می کنند. بنابراین، توسعه اجتماعی-اقتصادی نقش مهمی در شکل دهی الگوهای مهاجرت جوانان ایفا می کند و هم بر تصمیم مهاجرت و هم بر مقاصد انتخاب شده توسط مهاجران جوان تأثیر می گذارد.نتیجه: مهاجرت جوانان در ایران به شدت تحت تأثیر توسعه اقتصادی-اجتماعی قرار دارد. برای کاهش مهاجرت جوانان و مدیریت بهتر ساختار جمعیتی، لازم است اقدامات سیاستی جدی از جمله تقویت اقتصاد و ایجاد اشتغال پایدار در مناطق کمتر توسعه یافته، ارتقای شاخص های توسعه انسانی و ارزیابی دقیق و مؤثر نیازها و مشکلات محلی اتخاذ شود.
بررسی و شناخت رابطه بین دینداری و سبک زندگی جوانان در شهرستان فردیس
منبع:
زیست سیاست و توسعه دوره اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش عبارت از شناخت میزان دینداری و رابطه آن با سبک زندگی جوانان است. جامعه ایران را، به سبب چیرگی نهاد دین بر سایر نهاد های اجتماعی، می توان دارای فرهنگ دینی دانست. روشن است در چنین جامعه ای انتظار می رود افراد در انتخاب سبک زندگی خود تا حد زیادی متأثر از دین بوده و در تعیین سبک زندگی خود، از آموزه های دینی استفاده کنند. البته در این میان نمی توان نقش سایر عوامل به ویژه جریان مدرنیته و بسیاری از شاخصه های سبک زندگی مدرن از جمله، تجملات، پوشش، آرایش، اهمیت بدن، تفریح، لذت و غیره را نادیده گرفت. افزایش جمعیت ایران طی نیم قرن اخیر و بروز مهاجرت های گسترده داخلی، موجب شده است تا سکونتگاه های جدیدی در اطراف تهران و دیگر کلان شهرهای کشور به وجود آید. از این جمله می توان به شهرستان فردیس اشاره کرد که طی سال های اخیر به محلی برای سکونت مهاجرین تبدیل شده و بخشی از سرریز جمعیت تهران و از سایر نقاط کشور را در خود جای داده است. نتایج مطالعات مقدماتی درباره این شهرستان حاکی از آن است که به سبب ساختار اجتماعی و تنوع فرهنگی، مردم و به ویژه نسل جوان، از تنوع قابل ملاحظه ای در سبک زندگی برخوردارند، اما آنچه در این میان حائز اهمیت است نه تنوع سبک زندگی، بلکه رواج آسیب های اجتماعی در این شهرستان و بالاخص در بین جوانان است که این نکته می تواند موید بی توجهی آن ها به هنجارهای جامعه در انتخاب سبک زندگی باشد. بنیان نظری پژوهش بر نظریه برخی از جامعه شناسان از جمله وبر، زیمل و بوردیو استوار شده است. با مروری بر نظریه های یاد شده می توان دریافت، نهاد دین از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که تاثیر قابل ملاحظه ای بر رفتارها، اولویت ها و ارزش های افراد دارد.روش :روش پژوهش، با توجه به اهداف و سوالات، روش شناسی کمی می باشد.جامعه آماری عبارت از جوانان 18-35 سال شهرستان فردیس استان البرز است که 384 نفر از آنان با استفاده از روش سهمیه ای به عنوان جامعه نمونه مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل آن از روش های آماری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق با استفاده از نرم افزار spss نسخه 26در دو بخش انجام شده است: در بخش اول برای طبقه بندی و نمایش داده ها از جدول های توزیع فراوانی، نمودارهای آماری و مشخصه های مرکزی و پراکندگی استفاده شده است. در بخش دوم برای آزمون فرضیه های تحقیق (باتوجه به نرمال نبودن توزیع داده ها) از آزمون ناپارامتریک ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است.یافته ها: یافته های تحقیق گویای آن است درمیان مولفه های سبک زندگی، رعایت صحیح الگوی مصرف در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب، همنوایی اجتماعی و فرهنگی، روابط بین شخصی، توجه به سلامت بدن و گذران بهینه اوقات فراغت قرار دارد. همچنین این یافته ها گویای آن است که در میان مولفه های دینداری، بعد اعتقادی در بالاترین رتبه و پس از آن به ترتیب ابعادعاطفی، آگاهی، مناسکی و پیامدی قرار دارد. نتایج آزمون فرضیه های فرعی بیانگر آن است که بین مولفه های دینداری با برخورداری از سبک زندگی همبستگی با شدت ضعیف وجود دارد این رابطه در مورد توجه به سلامت بدن از نوع معکوس است به طوری که هرچه بر میزان دینداری افراد افزوده شود، به مقدار کمی از توجه آنان به سلامت بدن کاسته می شود. درخصوص همبستگی بین استفاده از دینداری و رعایت الگوی مصرف همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین دینداری و روابط مناسب بین شخصی همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین میزان دینداری و نحوه گذران اوقات فراغت همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن ضعیف است. بین دینداری افراد با همنوایی اجتماعی و فرهنگی همبستگی وجود دارد. این همبستگی از نوع مستقیم و شدت آن متوسط است. همبستگی بین سبک زندگی و دینداری (فرضیه اصلی) با توجه به جدول 3، می توان دریافت که آماره اسپیرمن با ارزش0.091 و سطح معناداری 0.74است. بنابراین با 5 درصد خطا می توان گفت بین دو متغیر دینداری و سبک زندگی همبستگی وجود ندارد.نتیجه: به هر ترتیب، آزمون فرضیه اصلی تحقیق حاکی از آن است که بین میزان دینداری و سبک زندگی همبستگی معنادار وجود ندارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که برخلاف جامعه سنتی، امروزه دینداری به عنوان تنها عامل موثر بر سبک زندگی به شمار نمی آید و میزان اثرگذاری آن نیز بر همه مولفه های سبک زندگی یکسان نیست.
عوامل مؤثر بر مصرف گل و روان گردان های جدید در بین جوانان (مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۵۴-۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر مصرف گل و روان گردان های جدید در بین جوانان شهر کرمانشاه بود. روش: روش پژوهش حاضر آمیخته از نوع کیفی-کمی با رویکرد اکتشافی بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل همه خبرگان حوزه مبارزه با مواد مخدر در شهر کرمانشاه بود که از این بین براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 8 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل همه جوانان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر کرمانشاه بودند که از این بین 377 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، در بخش کیفی از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی با استفاده از ضریب تغییرات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کیفی نشان داد که مفاهیم به دست آمده از کدگذاری عوامل زمینه ساز دارای 3 مقوله عوامل فردی، روانی و بین فردی با 18 زیر مقوله بود. همچنین، عوامل آشکارساز با مقوله عوامل خانوادگی دارای 6 زیر مقوله و عوامل تداوم بخش با 3 مقوله عوامل اجتماعی، فرهنگی و محیطی و 14 زیر مقوله دسته بندی شدند. نتایج بررسی بخش کمی با استفاده از روش ضریب تغییرات نشان داد که به ترتیب عوامل فردی، روانی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، بین فردی و محیطی بر مصرف گل و روان گردان های جدید مؤثر بودند. همچنین، با بررسی در بین همه زیرمقوله ها، ضعف اراده رتبه اول و شرایط زندگی بی ثبات رتبه آخر را داشت. نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش، ضعف اراده مهم ترین عامل درگرایش جوانان به اختلال مصرف گل و روانگردان های جدید بود. بنابراین، به منظور پیشگیری از این مشکل لازم است آموزش های لازم جهت آشنایی با عوارض مصرف مواد، راهکارهایی برای افزایش عزت نفس و تقویت اراده به جوانان ارائه گردد.
مطالعه خودمراقبتی در بین جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
31 - 63
حوزههای تخصصی:
خودمراقبتی به عنوان الگوی رفتاری ای که طی زندگی انجام می شود، در نگهداری و بهبود سلامتی و کاهش هزینه های افراد و جامعه در نتیجه پایین آمدن هزینه های بستری و توانبخشی، در آینده نقش تعیین کننده ای دارد. الگوی زندگی جوانی بر سلامت عمومی جامعه تأثیر می گذارد و این اثرات در درازمدت[1] باقی می ماند. پژوهش حاضر با هدف شناخت، خودمراقبتی جوانان را ارزیابی کرده است. مطالعه حاضر با روش کیفی (اکتشافی) انجام شده است. داده های اولیه پژوهش، مصاحبه باز و نیمه ساختاریافته با مشارکت 11 نفر در بین جوانان 18 تا 34 ساله با نمونه گیری هدفمند و رسیدن به اشباع نظری انجام شد. مصاحبه ها، حضوری و تحلیل داده ها با راهبرد تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته های کیفی شامل مضامینی چون رفتارهای سلامت محور، فشار اجتماعی گروه همسالان، تأثیر محیط اجتماعی، محدودیت ها و موانع، فواید خودمراقبتی، عوامل تأثیرگذار و انتظارات از سازمان ها و نهادهای مرتبط بود. دو دسته عوامل بیرونی و درونی نیز شناسایی شد که شامل موارد مثبت و منفی بود. نتایج تأیید می کنند که خودمراقبتی، پدیده ای چندعاملی است و عوامل اقتصادی و اجتماعی، محرک های اولیه سلامت به شمار می روند. جوانان به فواید خودمراقبتی، از جمله افزایش اعتماد به نفس و کاهش هزینه های درمانی توجه دارند. همچنین موانع اجتماعی و اقتصادی مانند کمبود وقت، فشارهای روانی و محدودیت های مالی، تأثیر منفی بر رفتارهای خودمراقبتی آنان دارد. این موانع می تواند مانع از اتخاذ تصمیم های سالم در زندگی روزمره شود و علاوه بر تحت الشعاع قرار دادن سلامت جسمی افراد، آنان را در معرض انواع آسیب های و انحرافات اجتماعی قرار دهد. در عین حال خودکارآمدی و تأثیر همسالان نیز نقش مهمی در ترغیب جوانان به رفتارهای سالم ایفا می کند. در مجموع این یافته ها، اهمیت شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر خودمراقبتی جوانان را برجسته می کند.
چرخش به سوی سلبریتی ها: بررسی جامعه شناختی تغییر مرجعیت فرهنگی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
95 - 127
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر بر این فرض استوار است که مرجعیت فرهنگی به واسطه خرده سلبریتی های مجازی و رشد رسانه های اجتماعی در می ان جوان ان در ح ال تغیی ر اس ت و مراجع فرهنگی سنتی مانند گذشته، مرجع جامعه پذیری نیستند و جوانان برای الگوپذیری و سبک جدید و دل خواه خ ود گاه از گروه هایی متغایر با ارزش و هنجارهای جامعه تأثیر می پذیرند. از توضیحات یادشده، این سؤال مح وری اس تنتاج می ش ود که چرا جوانان، گرایش به مراجع فرهنگی متمایز با مراجع فرهنگی پیشینیان دارند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی است. گردآوری اطلاعات با ابزار مصاحبه عمیق انجام شد که اشباع نظری یافته ها در شانزدهمین مصاحبه حاصل شد. تحلیل داده ها نیز از روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. میدان تحقیق در این پژوهش، جوانان فعال در شبکه های اجتماعی بودند. مشارکت کنندگان به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای رعایت ویژگی های کیفی پژوهش از سه معیار قابل قبول بودن، تأییدپذیری و قابلیت اطمینان استفاده شد. یافته های به دست آمده در شانزده مقوله عمده شامل دسترسی آسان، تنوع محتوا، تأثیرگذاری های اجتماعی، ارتباط مستقیم، تأثیرگذاری های همسالان، تفریح و سرگرمی، تحول در رسانه ها، ارزش های مصنوعی، گسترش ارتباطات اجتماعی، افزایش چشمگیر رسانه های داخلی و خارجی، ناکارآمدی دولت، همرنگی، شکاف نسلی، ایده آل ها و آرزوها، فرار از واقعیت و جذابیت و شهرت ارائه شده است که مقوله اصلی و هسته ای (هسته مرکزی) دلایل اصلی تغییر مرجعیت فرهنگی در میان جوانان با تکیه بر شبکه های اجتماعی هستند. نظریه زمینه ای به دست آمده در قالب یک مدل پارادایمی شامل سه بعد تعاملات، فرایندها و پیامدها ارائه شده است. نتایج پژوهش هم نشان می دهد که تغییر مرجعیت فرهنگی اگر تغییری مثبت و با عقلانیت باشد، باعث پیشرفت جوان و جامعه می شود؛ اما اگر این تغییر، منفی و به خاطر ستیز و مخالفت با نگرش ها و ارزش های حاکم بر جامعه باشد، هویت فرد خدشه دار و جامعه به سمت ابتذال و استحاله فرهنگی پرتاب می شود و این یکی از مسائل مهم اجتماعی است.
موانع ازدواج جوانان و راهکارهای برون رفت از آن
حوزههای تخصصی:
اهمیت ازدواج بر هیچ کس پوشیده نیست. شاید با اطمینان بتوان گفت هر جوانی طبعا به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه دارد و غریزه جنسی او را در اقدام به آن دعوت می کند و لازم به نظر می رسد هر چه زودتر خواسته ی طبیعت را اجابت کرده و کانون خانواده را تشکیل دهد. لیکن در عمل چنین نیست و اغلب موانعی بر سر راه ازدواج جوانان وجود دارد و آن را از سنین طبیعی و مطلوب به سنین بالاتر به تاخیر می اندازد. هدف این تحقیق بررسی موانع ازدواج جوانان و ارائه راهکارهای مناسب برای حل این معضل اجتماعی می باشد. در این تحقیق اهمیت ازدواج و فلسفه آن و موانعی همچون: ادامه تحصیلات، سطح تحصیلات، خدمت سربازی، سن ازدواج، باورهای اشتباه و... بررسی شده و راهکارهایی برای آن بیان شده است
پیش بینی افسردگی براساس میزان استفاده از شبکه اجتماعی با نقش میانجی تصویر بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
140 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر استفاده از شبکه های اجتماعی بر افسردگی با نقش میانجی تصویر بدن انجام شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادههای پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه جوانان عضو در شبکه های اجتماعی بوده است و اعضای نمونه با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه مورد نیاز با استفاده از فرمول گرین 106 نفر تعیین شد (234=n). برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد اعتیاد اینترنتی یانگ (1998)، تست افسردگی بک (1967)، پرسشنامه روابط چندبعدی خود-بدن (1997) استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در پژوهش نشان داد که افسردگی پاسخ دهندگان خفیف می باشد. همچنین میانگین و انحراف استاندارد استفاده از شبکه های اجتماعی نشان دهنده عدم وابستگی روانی به اینترنت است و در نهایت میانگین و انحراف استاندارد تصویر بدن در پژوهش از تصویر بدنی قوی در پاسخ دهندگان خبر می دهد. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی به طور متوسط با متغیر افسردگی همبستگی دارد و تغییرات این متغیر را به طور معناداری پیش بینی می کند (0.001>P ). همچنین نقش میانجی تصویر بدن در رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی و افسردگی تایید شد. با توجه به تاثیر معنادار استفاده از شبکه های اجتماعی بر افزایش افسردگی از طریق نقش میانجی تصویر بدن، اتخاذ راهکارهایی جهت آموزش و فرهنگ سازی در زمینه استفاده از این شبکه ها و افزایش ادراک افراد از تصویر بدنی شان از طریق برنامه های آموزشی و کارگاه های روانشناختی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
مطالعه ای مردم نگارانه: تفسیر جوانان از بازی مافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
49 - 76
بازی مافیا در چند سال اخیر از محبوبیت وافری در میان عموم برخوردار شده است. هدف از پژوهش حاضر دستیابی به تفاسیری است که جوانان از بازی مافیا و نقش ها و کنش های آن دارند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی و روش اصلی این پژوهش، روش مردم نگاری از نوع مردم نگاری تفسیری بوده است. فرایند انتخاب جامعیه همتا در این تحقیق از نوع گلوله برفی صورت گرفته است. تکنیک استفاده شده در این نوشتار، مشاهده با رویکرد امیک و اتیک به عنوان فن اصلی مردم نگاری و مصاحبیه عمیق بوده است. مراحل تجزیه وتحلیل داده ها با رویکردی تفسیری و با بهره گیری از اثر جولین م مرچیسن (Julian M. Murchison) انجام گرفته است. همچنین باتوجه به ادبیات نظری محدود در این حوزه، گاهی سعی شده است، ازنظریات موجود برای مقوله بندی ها استفاده شود. در مرحلیه آخر چون همیه مقوله ها در چند نظریه توضیح پذیر نبود، بیشتر سعی شد تحلیل نهایی را با گرایش تفسیری به واسطیه خود مقوله ها صورت بندی کنیم. از نتایج به دست آمده 8 مقولیه اصلی استخراج شد. در ارتباط با هدف اول پژوهش 4 مقوله به دست آمد که عبارت است از: بی مکانی/بی زمانی یک سرگرمی جهانی، نمادانگاره هایی از جامعه و فارغ از آن، مافیا تصعید واقعیت، خانواده محوری. در ارتباط با هدف دوم پژوهش 4 مقوله به دست آمد که عبارت است از: نماد انسان عصر جدید، بازی گردان، مجری حاکمیت کاریزماتیک/عقلانی در شهر، تقدس و تقدس زدایی از فرد، استراتژی حاکم بر بازیگران: سکوت، اجماع ، قانون. نتایج تحقیق نشان داد که تفاسیر مختلفی از بازی مافیا و نقش ها و کنش های آن وجود دارد که به زندگی واقعی در شهر نزدیک است. بازی مافیا همچون زندگی اجتماعی، صحنیه نقش های مختلف است که براساس جایگاه افراد و توانایی های هر نقش اداره می شود. این بازی دارای عناصری است که شیویه تعاملات اجتماعی افراد در جهان و جامعه را بازنمایی می کند. جوانان تفاسیری از بازی دارند که مرتبط با دیدگاه و تجربیه آنان از شکل زندگی در جامعه است. به کمک شناخت این عناصر، می توان به درک دیدگاه های اجتماعی-سیاسی جوانان از نقش ها و کنش های واقعی در جامعه نزدیک شد.
بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جوانان استان سمنان با تأکید بر بخش گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف مطالعیه حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی جوانان استان سمنان با تأکید بر بخش گردشگری است. روش تحقیق استفاده شده کمّی و ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه است. حجم نمونه با فرمول کوکران برآورد شد و در مجموع، 384 نفر بررسی شدند؛ بنابراین، در راستای تحقق این هدف با تهییه ۳۸۴ پرسش نامه از جوانان بین ۱۵-۲۹ سال استان سمنان داده ها جمع آوری شد. ابزار استفاده شده در این تحقیق، استفاده از نرم افزارهای اکسل و spss با بهره برداری از آزمون های آماری مختلف مانند همبستگی و رگرسیون بوده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که باوجود اینکه کیفیت زندگی جوانان شهرستان های استان سمنان با یکدیگر متفاوت است، درمجموع کیفیت زندگی همیه آنها در شرایط مطلوبی قرار ندارد؛ علاوه برآن شاخص های فرهنگی، بهزیستی فردی و مسکن ازجمله مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر کیفیت زندگی جوانان است و بین افزایش گردشگری و بهبود کیفیت زندگی آنها رابطیه معناداری وجود دارد؛ بنابراین، افزایش گردشگری منجر به ارتقای کیفیت زندگی جوانان استان سمنان می شود و درنهایت بر بهبود روحییه آنان تأثیرگذار است.
بررسی اعتقادات دینی و جهت گیری عرفی گرا -بنیادگرایانه ی دانشجویان؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
در این تحقیق، با استفاده از مدل پیشنهادی گلاک و استارک به سنجش چهار بعد دین داری دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز ساری پرداخته شده تا با روش علمی، میزان و انواع دین داری دانشجویان و سهم هر یک از انواع در میان آنها مشخص شود. نتایج به دست آمده نشان دادند که اعتقادات دینی 4/87? دانشجویان در سطح متوسط بوده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که رابطه مستقیم و معناداری بین تمام جنبه های دین داری جوانان دانشگاهی و نوع جهت گیری دینی عرفی گرایانه و بنیادگرایانه آنها وجود دارد. هم چنین، ارتباط بین ابعاد دین داری با جنسیت تأیید شد، حال آنکه ابعاد دین داری با رشته تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری نداشت. به علاوه رابطه معناداری نیز بین بعد پیامدی دین داری با وضعیت تأهل دانشجویان مشاهده شد. در نهایت، داده های تحقیق نشان دادند که دانشجویان مورد مطالعه به همه ی ابعاد دین داری حساسیت داشته و همبستگی معناداری نیز بین ابعاد چهارگانه دین داری آنها وجود دارد.
بیگانگی اجتماعی جوانان و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: جوانان 20 تا 30 ساله شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئلیه جوانان به منزلیه مهم ترین سرماییه انسانی جامعه، یکی از مسائل و دغدغه های فکری صاحب نظران و کارگزاران کشور است. مقالیه حاضر براساس داده های پژوهشی ای تنظیم شده است که هدف از انجام آن بررسی بیگانگی اجتماعی جوانان (سنین 20 30) شهر خدابنده و عوامل مؤثر بر آن است. با استفاده از نوشته های نظری و مفهومی نظریه پردازان روان شناسی و جامعه شناسی در حوزیه بیگانگی اجتماعی چون سیمن، فردینبرگ، مارکوزه و فروم، چارچوب نظری و تجربی مقاله تنظیم شده است. پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده و برای گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از تکنیک پرسشنامیه محقق ساخته استفاده شده است. جامعیه آماری این پژوهش کلییه جوانان شهرستان خدابنده (20 30 ساله)، شیویه نمونه گیری تصادفی و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران 350 نفر به منزلیه حجم نمونه در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند بیگانگی اجتماعی در بین جوانان بالاست. همچنین نتایج بیانگر آن است که متغیرهای اصلی ایجاد بیگانگی اجتماعی در بین جوانان (20 30 ساله) شامل نارضایتی اجتماعی، فردگرایی، رسانه های جمعی و... است. در بین عوامل مطالعه شده، عامل مربوط به نارضایتی اجتماعی و فردگرایی بیشترین سهم را در به وجود آوردن بیگانگی به خود اختصاص داده اند.
واکاوی ادراک جوانان از تجربه طلاق: مطالعه ی کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به افزایش طلاق در سالهای اخیر بویژه در میان زوجین جوان، مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد امیک در چارچوب تفسیرگرایی اجتماعی به واکاوی ادراک و تجربه جوانان از فرایند و پیامدهای طلاق می پردازد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، و معیار اشباع نظری با 25 مشارکت کننده مرد و زن مطلقه 20 تا 30 سال در شهر تهران مصاحبه عمیق کیفی انجام گرفت. نتایج مطالعه در چهار محور دلایل و بسترهای طلاق، نگرش به طلاق قبل از اقدام، مسائل و چالشهای فرایند طلاق، و پیامدها و مسائل اجتماعی بعد از طلاق ارائه شده است. بر اساس نتایج، آسیب پذیری زنان در فرایند طلاق (قبل، حین، و بعد از طلاق) بیشتر از مردان است. زنان در مقایسه با مردان، از مسائل عاطفی، اجتماعی و اقتصادی بیشتری رنج می برند. بطور کلی، نتایج پژوهش بیانگر فرایندی، چندبعدی و بافتارمندی طلاق در ایران است. طلاق به عنوان یک فرایند چندمرحله ای است؛ عوامل و بسترهای مختلفی در دوره قبل از طلاق (یا تصمیم گیری)، حین طلاق (اقدام به طلاق)، و بعد از طلاق (انطباق و سازگاری با شرایط جدید) آن را شکل می دهند. در نتیجه گیری مقاله می توان گفت رخداد طلاق در خلأ شکل نمی گیرد، بلکه در یک بافتار اجتماعی- فرهنگی رخ می دهد که هم فرآیندها و هم پیامدهای طلاق را تحت تأثیر قرار می دهد.
بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی جوانان مناطق حاشیه نشین شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
233 - 257
محققان بسیاری در زمینه ی سلامت روانی مطالعه و پژوهش انجام داده اند، اما ارزیابی سلامت اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سلامت اجتماعی ارزیابی شخص از نحوه ی عملکردش در اجتماع و نوع نگرش نسبت به دیگر افراد جامعه است و بدون شک شیوه ی برخورد با مسائل مربوز به خود و نوع نگرش او به سایر گروه های اجتماعی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
با توجه به اهمیت بحث از سلامت اجتماعی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف حمایت اجتماعی و متغیرهای زمینه ای با سلامت اجتماعی جوانان ساکن در مناطق حاشیه نشین ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر جوانان 15 تا 29 سال مناطق حاشیه ای شهر کرمانشاه می باشد که تعداد 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین حمایت عاطفی (26/0)، حمایت ابزاری (41/0)، حمایت اطلاعاتی (31/0)، حمایت ارزیابانه (22/0)، جنس (مردان بیشتر از زنان) و درآمد (33/0) و میزان سلامت اجتماعی جوانان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. اما بین متغیر سن و سلامت اجتماعی ارتباط معناداری مشاهده نشد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد که 29/0 درصد از کل تغییرات میزان سلامت اجتماعی در بین جوانان ساکن در مناطق حاشیه ای وابسته به 4 بعد حمایت اجتماعی می باشد
مسمومیت دارویی عمدی به مثابه خودکشی: زمینه ها و پیامدهای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
217 - 240
مطالعیه حاضر باهدف بررسی زمینه ها و پیامدهای اجتماعی مسمومیت های دارویی عمدی در بین جوانان شهر پاکدشت انجام گرفته است. روش تحقق کیفی و تجزیه وتحلیل داده ها با روش داده بنیاد (اشتراوس و کوربین) انجام گرفت. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و نظری است. فرایند اشباع نظری با مصاحبیه عمیق با 27 نفر از جوانان با تجربیه مسمومیت دارویی عمدی مراجعه کننده به بیمارستان شهدای پاکدشت انجام شده است. براساس یافته های پژوهش، پدیدیه محوری «ضعف هویت اثرگذار» است که ناشی از «حس رها ودگی، ضعف مرجعیّت اجتماعی و حس فرودستی اجتماعی» است. زمینه های اجتماعی پدیدآورندیه این پدیدیه محوری در دو بعد، کلان و بین فردی، استخراج شده است. در بعد کلان، این زمینه ها عبارت اند از: «ضعف در انسجام بخشی زمانی، فقر نسلی، پس زدگی اجتماعی». در سطح بین فردی، زمینه های اجتماعی شامل «کشش های گروهی، میل جنسی تحقق نیافته، مرزهای خانوادگی ناپایدار و روابط نارس» هستند. برای پیامدهای اجتماعی، 19 مفهوم پایه استخراج شد که درنهایت، در قالب سه مقولیه اصلی «تفکر انتقامی و جبرانی»، «گسست در سلامت اجتماعی» و «انگ و داغ اعتبار اجتماعی» سازمان دهی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جوانان پاکدشت در ساخت اجتماعی موجود انسجام و انطباق لازم را کسب نمی کنند. این وضعیت ابتدا «یافتن معنا در جامعه، دوم حس داشتن یک تجربیه مشترک با دیگران، سوم کارآمدی اجتماعی و عاملیت و درنهایت، حمایت اجتماعی» آنها را مختل ساخته است.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف مواد اعتیادآور (مورد مطالعه: جوانان شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
209 - 228
یکی از آسیب های مخرب اجتماعی پدیده مصرف مواد اعتیادآور است که متأسفانه این آسیب هرروز بیشتر در جامعه ریشه دوانده و رشد می کند. از آن جا که قشر جوان در حساس ترین و آسیب پذیرترین دوره زندگی قرار دارند، بیشترین آسیب را دیده و به راحتی در دام مصرف این مواد گرفتار می شوند. از این رو، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و مصرف مواد اعتیادآور به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق پژوهش، از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه جوانان شهر قزوین می باشد که 384 نفر از آنان از طریق فرمول آماری کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت گردآوری داده ها انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه و نرم افزار مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS بوده است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی r پیرسون نشان داد که رابطه سرمایه اجتماعی با تمامی مؤلفه های مصرف مواد اعتیاد آور شامل مصرف سیگار، مصرف قلیان، مصرف مشروب و مصرف سیگار در بین جوانان شهر قزوین با اطمینان 99 درصد و در سطح معناداری کوچکتر از 05/0 به تأیید رسیده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی، توانسته اند 5/39 درصد از تغییرات متغیر مصرف مواد اعتیادآور را تبیین نمایند.
تاملی جامعه شناختی در باب سنخ شناسی، رفتارها و نگرش های جنسی جوانان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش تبیین جامعه شناختی باورها رفتارها و درک جنسی جوانان هست. این پژوهش با رویکردی ترکیبی طرح متوالی اکتشافی روش پدیدارشناسی را در جهت کشف مسئله و روش پیمایش را برای گستره شناسی گرایش های جنسی بکارگرفت. عوامل و مفاهیم حاصل از مصاحبه های عمیق در قالب یک مدل طراحی و در پیمایش مورد آزمون قرارگرفتند. بخش پدیدارشناسی شامل 19 نفر از جوانان بود که به روش نمونه گیری زنجیره ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش کلایزی و اعتبار و پایایی مطالعه به روش لینکلین و گوبا بررسی شد. در پیمایش، جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های تهران و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 400نفر انتخاب شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل واریانس یک طرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. مفاهیم در قالب تیپولوژی، در یافته های پدیدارشناسانه استخراج شد که عبارتنداز روابط جنسی خارج ازدواج، هم خانگی، مصاحفه کردن، تنوع طلبی جنسی، روابط همزمان باچند نفر، تعاملات جنسی به مثابه رفتار فراغتی، دختران به عنوان محرک و پیشقدم، بازنمایی بدن به مثابه سرمایه جسمانی-اجتماعی و سیالیت روابط جوانان. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر حاصل نشان داد افول ارزش های دینی مستقیم و از طریق تأثیر بر فردگرایی برگرایش های جنسی مؤثر است. رسانه ها مستقیم و از طریق تأثیر بر فردگرایی و مصرف گرایی گرایش های جنسی را متاثرمی سازد. گروه مرجع مستقیم و از طریق تأثیر بر مصرف گرایی برگرایش های جنسی جوانان تأثیر دارد. فرزند سالاری در ساختار قدرت خانواده و اعتماد اجتماعی بر گرایش های جنسی تأثیرگذار است.