مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
خط مشی گذاری
زمینه و هدف: جمهوری اسلامی ایران ﻧﯿﺰ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﯾﺮ کشورها دارای مسائلی مرتبط با انتخاب های تعیین کننده و سرنوشت ساز است که به امور کشور سمت وسو داده و در طولانی مدت، تکلیف و جهت حرکتی نظام را تعیین می کنند. مقاله حاضر با هدف تدوین الگوی مسئله یابی راهبردی در نظام جمهوری اسلامی ایران، به دنبال آن است که این مسائل طی چه فرآیندی شکل گرفته، ساخته و پرداخته شده و در دستورکار خط مشی گذاری یا تصمیم گیری قرار می گیرند و چه عواملی باعث می شود که از مجموع مسائل بسیار که پیش روی خط مشی گذاران قرار دارد، برخی از مسائل مورد عنایت واقع شده و به برخی از مسائل توجهی نمی شود.روش: ﻧﻮع پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، کاربردی و رویکرد آن آمیخته با روش توصیفی تحلیلی است. داده های پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه) گردآوری شده و اطلاعات به دست آمده در بخش کیفی به روش تحلیل مضمون و با کمک نرم افزار مکس. کیودی. ای و در بخش کمی، به روش تحلیل آماری و با کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس. تجزیه وتحلیل شده است. روایی تحلیل مضمون به روش کدگذاری مستقل و پایایی پرسش نامه ها با آلفای کرونباخ محاسبه شده و برای نمونه گیری در بخش کیفی، از روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. مشارکت کنندگان در مصاحبه ها، 10 نفر از اساتید خبره در حوزه سیاست گذاری و خط مشی گذاری بودند و در بخش کمی نیز پرسش نامه ها بین 20 نفر از افراد خبره و تحصیل کرده در حوزه های مرتبط توزیع شد.یافته ها: الگوی مسئله یابی راهبردی در جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر مستقیم چهار بُعد اساسی محیطی و زیرمولفه های آن قرار دارد که عبارتند از: منابع تشخیص و پیش بینی مسائل راهبردی، مشخصه ها و ابعاد مسائل راهبردی، عوامل موثر بر مسئله یابی راهبردی و معیارهای راهبردی شدن مسائل. هریک از این ابعاد محیطی، دارای مولفه هایی هستند که پس از بررسی های میدانی، استخراج و نهایی شده و در الگوی پژوهش به آنها پرداخته شده است.نتایج: فراگرد مسئله یابی راهبردی، یک فراگرد چرخه ای بوده که از دوران نهفتگی آغاز شده و به دستورگذاری مسائل ختم می شود و با اجرای تصمیمات راهبردی و یا خط مشی ها، منجر به ایجاد و تولید مسائل جدید می شود؛ بنابراین، مسائل پیوسته درحال رشد و نمو هستند و هرچه رشد آنها بیشتر شود، سطح پیچیدگی و در هم تنیدگی آنها با سایر مسائل نیز بیشتر خواهد شد. ازجمله مهم ترین عوامل مهم و موثر در الگوی مسئله یابی راهبردی را می توان چارچوب های ذهنی و ادراکی که ذهنیت راهبردی افراد تأثیرگذار را شکل می دهد، حاکمیت تفکر راهبردی بر ارکان حکومت اعم از قوای سه گانه، نهادها، ارگان ها و احزاب سیاسی، توجه به تشخیص عامه مردم و مصلحت عوام، تأثیر گروه های اجتماعی مختلف در جامعه بر سوگیری نظرات و تصمیمات سیاست گذاران، هدایت و مدیریت رسانه ها و شبکه های اجتماعی، رصد و دیده بانی تحولات محیطی در سطح داخلی و خارجی (بین المللی)، وجود زیرساخت های مادی و معنوی قوی و مُکفی و ارزش ها و اهداف راهبردی حاکم بر نظام برشُمرد.
ارائه الگوی خط مشی گذاری در حوزه ماموریتی بنیاد تعاون وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران (ودجا) مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
منبع:
نگرش مدیریت راهبردی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
107 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع نظامی هر کشوری نه تنها در زمینه تأمین بنیه و زیرساخت دفاعی که در زمینه های سیاسی، رفاهی، اقتصادی و خصوصاً صنایع سنگین و فناوری های مرزی در بخش های غیردفاعی نیز کاربرد دارند. صنایع نظامی و دفاعی ایران نیز با داشتن انبوه امکانات، تخصص، دانش و حتی خلق نوآوری های دومنظوره می توانند به نیازهای پیچیده و در حال تغییر کلیه شهروندان اعم از نیروهای مسلح و سایر آحاد مردم پاسخ داده و شایستگی های دفاعی خود را در شرایط بحرانی با شایستگی های غیردفاعی تلفیق نماین.. هدف اصلی این تحقیق ارائه الگوی خط مشی گذاری بنیاد تعاون وزارت دفاع مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در دوران بحرانی می باشد. روش تحقیق کمی و اس تراتژی آن پیمایش است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته و برآمده از کار کیفی می باشد. روش تحلیل با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار آموس انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بازیگران سازمانی و فراسازمانی بر فرآیند خط مشی گذاری تاثیر مثبت دارد. در مجموع الگوی خطمشی گذاری بنیاد نشان می دهد که بازیگران متعددی در سازمان و فراسازمان وجود دارند که می توانند بر خط مشی گذاری تاثیر مثبت بگذارند.
بررسی تطبیقی سیاست گذاری اقتصاد سینمای ایران و ارائه راهکارهایی برای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
87 - 123
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تطبیقی خط مشی گذاری اقتصاد سینمای ایران با کشورهای موفق در این زمینه و ارائه راهکار و راهبردهایی برای خط مشی گذاری در ایران است. روش مورد استفاده الگوبرداری (بنچمارکینگ) و از نظر شیوه انجام آن کاربردی، استراتژیک و غیررقابتی است. شرکای بنچمارک چهار کشور آسیایی کره جنوبی، ژاپن، چین و هند هستند که در 10 کشور نخست دارای اقتصاد شکوفا به لحاظ درآمد سینما هستند. پس از بررسی خط مشی های اقتصاد سینما در چهار کشور یادشده، بر اساس ملاک ها و معیارهایی که به تأیید صاحب نظران رسیده است، با خط مشی گذاری در ایران مورد مقایسه قرار می گیرد. در نهایت، راهبردها و راهکارهایی برای کشور ارائه می شود. از نتایج مهم این مقاله، لزوم و ضرورت یک سند بالادستی و خط مشی گذاری و برنامه ریزی کلان برای اقتصاد فرهنگ کشور و به طور ویژه اقتصاد سینما است، چراکه درغیر این صورت خط مشی گذاری های مقطعی و کوتاه مدت به دلیل سلیقه محور بودن و سیاست زدگی به شکوفایی و رونق اقتصاد در حوزه فرهنگ به ویژه سینما منجر نخواهد شد. راهبردهای خط مشی گذاری اقتصاد سینما، در ملاک های افزایش سرانه سالن های سینما، تولید، اکران و نمایش، اشتغال زایی، آموزش و سرانه سینما رفتن در کشور ارائه شده است
بررسی معماری و طراحی الگوی خط مشی گذاری در پارک های علم و فناوری (نمونه موردی: آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
196 - 209
حوزههای تخصصی:
روش این تحقیق رویکرد آمیخته (کیفی-کمّی) است. در بخش کیفی پژوهش با روش میدانی و هدفمند با 8 نفر از اساتید دانشگاه و مدیران پارک های علم و فناوری در استان آذربایجان غربی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته صورت گرفته و در بخش کمی، اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته و تکمیل آن از سوی کارکنان و کارشناسان پارک و فناوری، گردآوری شده است. برای تحلیل داده های کیفی، روش تحلیل تم (مضمون) با رویکرد براون و کلارک به کار گرفته شده و در بخش کمّی از معادلات ساختاری برای اعتبارسنجی مدل استفاده شده است. بنابر یافته های پژوهش، مدل خط مشی گذاری در پارک های علم و فناوری با 8 مقوله کلان و 22 مقوله فرعی استخراج شد که مقوله های کلان شامل، ارکان نظام سیستماتیک پارک، الگویابی و الگوسازی، رخدادها و رویدادها، کارکردها و وظایف، سیاستگذاری های کلان کشور، اقتصادمحوری، مقوله های حمایت و پشتیبانی و فرهنگ سازی است.اهداف پژوهش:طراحی و اعتبارسنجی الگوی خط مشی گذاری در پارک های علم و فناوری.معماری الگوی خط مشی گذاری در پارک های علم و فناوری.سؤالات پژوهش:الگوی مناسب در عرصه پارک علم و فناوری چیست؟چه روابطی بین عناصر و اجزای الگوی مناسب در عرصه پارک علم و فناوری وجود دارد؟
استخراج مؤلفه های ساختاری نهاد بینش رفتاری از طریق کاربست مطالعه تطبیقی نهادهای بینش رفتاری حاکمیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیمات خوب و کارآمد، هسته اصلی قانون گذاری و طراحی خط مشی عمومی بوده و تأثیرگذاری بالایی بر رفتار انسان ها و اجتماعات انسانی دارند که از مهم ترین حوزه های موردتوجه خط مشی گذاران است. بدین منظور امروزه از علوم رفتاری در ساحت خط مشی گذاری استفاده می شود که نمود آن در شکل گیری نهادهای بینش رفتاری در کشورهای مختلف ملاحظه می شود. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش مطالعات تطبیقی و تحلیل محتوا، نهادهای بینش رفتاری منتخب در سطح کشورها و نهادهای بین المللی در ابعاد مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد و چارچوبی از ویژگی های اساسی آن ها ارائه گردد. مؤلفه های کلیدی شناسایی شده برای نهادهای بینش رفتاری در این پژوهش عبارت اند از: اهداف و مأموریت های نهادهای بینش رفتاری، تخصص های موجود در نهاد بینش رفتاری و شیوه های تأمین نیروهای متخصص، فعالیت ها و خدمات نهادهای بینش رفتاری، نحوه تأمین بودجه در نهادهای بینش رفتاری و ساختار نهاد رفتاری. ده نهاد بینش رفتاری منتخب در این پژوهش، در ابعاد مذکور مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
بررسی محتوایی رساله های مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون رساله های متعددی در حوزه مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی در کشور انجام شده که هرکدام از آنها سعی داشته اند تا از زاویه ای متفاوت به این موضوع مهم بپردازند. بر همین اساس، پژوهش حاضر سعی کرد تا با بررسی محتوایی رساله های انجام شده در حوزه مدیریت و خط مشی گذاری فرهنگی به روش فراترکیب، تحلیلی جامع از یافته های این رساله ها ارائه دهد. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توسعه ای است و با مرور کلیه رساله های مرتبط با موضوع پژوهش در دانشگاههای منتخب که رشته های مرتبط را داشته اند، تعداد 50 رساله به عنوان نمونه پژوهش، انتخاب و با بهره برداری از روش فراترکیب(رویکرد هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو) بررسی محتوایی انجام شده است. یافته ها و نتایج: بر اساس تحلیل انجام شده، مقولات اصلی استخراج شده شامل بستر اجرای خط مشی فرهنگی، چالش های خط مشی گذاری فرهنگی، اصول مفهومی در خط مشی گذاری فرهنگی، مؤلفه های فرهنگی در خط مشی گذاری فرهنگی، الگوهای خط مشی گذاری فرهنگی و در نهایت، کاربردهای خط مشی گذاری فرهنگی می باشند.
طراحی مدل حکمرانی عملیاتی برای شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
175 - 206
حوزههای تخصصی:
نهادهای حکمرانی از دیرباز حقوق و وظایف خود را دنبال کرده اند و در سال های اخیر، با توجه به اهمیت استقرار شهر هوشمند، تعریف و تفکیک این وظایف به یکی از دغدغه های اصلی خط مشی گذاران شهری تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل حکمرانی عملیاتی برای شهر هوشمند تهران انجام شده است. در این راستا، موضوعات مرتبط با فرایندهای حکمرانی و ابعاد شهر هوشمند در سطح جهانی بررسی شده و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، تحلیل های لازم انجام گرفته است. این مطالعه کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 تن از خبرگان دانشگاهی و اجرایی در حوزه مدیریت شهری صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تحقق برنامه های شهر هوشمند در کلان شهر تهران نیازمند همکاری میان دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. همچنین، 27 راهبرد کلیدی در یک ماتریس سه درسه در سه سطح سیستم، سازمان و فرد ذیل وظایف هر سه بخش حکمرانی شناسایی شده است. علاوه بر این، سازوکارها و ابزارهای لازم برای موفقیت هوشمندسازی مشخص و در نهایت مدل حکمرانی عملیاتی طراحی شده است. اجرای این مدل و تفکیک وظایف سه نهاد حکمرانی می تواند به کاهش چندپارگی مدیریت شهری در تهران کمک شایانی کند.
ارائه الگوی خط مشی گذاری برای مبارزه با نابرابری در جمهوری اسلامی ایران: مورد مطالعه فقرزدایی و از بین بردن حاشیه نشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
181 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت فقر و رشد آن در جامعه ایران، به نظر می رسد که علی رغم تلاش ها و اقداماتی که برای مقابله با فقر و حاشیه نشینی صورت گرفته، نبود یک الگوی خط مشی گذاری منسجم به عنوان یکی از دلایل ناکامی در این زمینه مطرح است. این پژوهش به دنبال ارائه الگوی خط مشی گذاری موثر برای کاهش فقر و مبارزه با حاشیه نشینی در جمهوری اسلامی ایران می باشد. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، کیفی است. روش شناسی نظریه داده بنیاد با استفاده از رویکرد اشتراس و کوربین به کار گرفته شد. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق با ۱۲ نفر از خبرگان شامل خط مشی گذاران، مدیران، و متخصصان دانشگاهی آشنا با موضوع پژوهش جمع آوری شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. فرآیند کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شد.یافته ها: تحلیل داده ها منجر به شناسایی ۱۴۲ کد باز، ۲۲ مقوله و ۶ مضمون محوری شد. مدل پارادایمی نظریه داده بنیاد ارائه شده شامل شش مؤلفه اصلی است: پدیده محوری: الگوی خط مشی گذاری برای مبارزه با نابرابری. شرایط علی: شبکه سازی، نوآوری، چالش کاوی و عوامل جمعیت شناسی. شرایط زمینه ای: شاخص محوری، کیفیت گرایی، آینده پژوهی و مستندسازی. شرایط مداخله گر: کنترل و پایش، حمایت گری و حمایت جویی. راهبردها: هدف محوری، برنامه محوری، عدالت گرایی و بهره وری. پیامدها: عدالت گستری، فقرزدایی، کاهش مهاجرت حاشیه نشینان، تقویت اقتصاد محلی، پایداری اجتماعی و بهبودهای بازخوردمحور.نتیجه گیری: یافته های پژوهش یک الگوی خط مشی گذاری ساختاریافته و قابل اجرا برای مقابله با نابرابری در جمهوری اسلامی ایران ارائه می دهد. این مدل، بینش ها و راهبردهای عملی را برای هدایت خط مشی گذاران در دستیابی به نتایج پایدار در زمینه فقرزدایی و کاهش حاشیه نشینی فراهم می کند.
الگوی خط مشی گذاری نظام بانکی در راستای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف الگوی خط مشی گذاری نظام بانکی در راستای توسعه پایدار انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوری داده ها روش تحقیق آمیخته محسوب می گردد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از خبرگان بوده و در بخش کمی شامل کلیه کارکنان بانک تجارت در استان تهران است که از این میان نمونه ای به حجم 312 نفر انتخاب شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته (در بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته است. برای آزمون فرضیات از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است. در بخش کیفی از تئوری داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل اصلی شامل عوامل زمینه ای (اسناد بالادستی)، علی (عوامل سازمانی، عوامل منابع انسانی و عوامل مدیریتی)، پدیده محوری (اصلاح نظام بانکی)، مداخله گر (سیاست زدگی نظام اداری و مقاومت در برابر تغییر)، راهبردها(خط مشی گذاری پایداری) و پیامدها(بهبود عملکرد اجتماعی، بهبود عملکرد محیطی و بهبود عملکرد مالی و غیرمالی) بعنوان مولفه های اصلی مدل جامع خط مشی گذاری به منظور اصلاح نظام بانکی شناسایی شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها در بخش کمی نشان داد که مدل پیشنهادی این تحقیق از اعتبار مطلوبی برخوردار است. نتایج بدست آمده در این تحقیق ضمن تقویت ادبیات داخلی راجع به نقش نظام بانکی در تحقق پایداری، رهنمودهایی کاربردی جهت اصلاح نظام بانکی در راستای توسعه پایدار ارائه می دهد.
ارائه مدل تأثیر خط مشی گذاری بر توسعه گردشگری ورزشی با نقش میانجی گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
85 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه ی مدل تأثیر خط مشی گذاری بر توسعه ی گردشگری ورزشی با نقش میانجی گرایش کارآفرینانه و بازارگرایی می باشد.روش شناسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مدیران و متخصصین ورزشی، کارآفرینان و کارگزاران گردشگری شمال غرب کشور بودند. حجم نمونه ی آماری 220 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری، احتمالی پیچیده از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه بود. داده ها به روش مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد، خط مشی گذاری بر توسعه ی گردشگری ورزشی، بر گرایش کارآفرینانه، و بر بازارگرایی، و گرایش کارآفرینانه بر توسعه ی گردشگری ورزشی تأثیر مثبت و معنی داری دارند. هم چنین شاخص های برازش مدل، همگی مطلوب و نشان دهنده ی تأیید مدل پژوهش است.نتیجه گیری: خط مشی گذاری، برنامه ریزی و توسعه ی گردشگری مستلزم شناسایی انگیزه ها و تقاضاهای گردشگران از طریق بازاریابی است. گرایش کارآفرینانه متولیان گردشگری ورزشی برای از بین بردن موانع گردشگری و برنامه ریزی جامع، می تواند تنوع محیط های تفریحی و سیاحتی را برای منطقه و کشور فراهم آورد.
نقش مسجد در خط مشی گذاری و حکمرانی فرهنگی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسجد یکی از نهادهای مهم فرهنگی اسلامی است و در بازسازی فرهنگی و فرهنگ سازی جامعه تأثیر دارد. این نهاد می تواند نقش اساسی در فرایند خط مشی گذاری عمومی و حکمرانی فرهنگی در عرصه های مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و علمی داشته باشد؛ همچنین می تواند در لایه های مختلف جامعه تأثیر بگذارد و در مقابل از سوی نهادهای گوناگونی همچون نهادها و خط مشی های دولت و حکومت اثر بپذیرد. مسجد می تواند برای توسعه و رشد جامعه در عرصه های گوناگون نقش آفرینی کند. آنچه مورد غفلت دانشمندان در عرصه های مختلف به خصوص فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته، نقش «مسجد» در فرایند «خط مشی گذاری» است. هدف این پژوهش بررسی «نقش مسجد» در «خط مشی گذاری» و «حکمرانی فرهنگی» است. روش تحقیق در این پژوهش، از جهت راهبرد، توصیفی تحلیلی و از نظر ابزار، اسنادی است. اسناد و مدارک تاریخی، قرآنی و روایی نشان دهنده این است که نقش مسجد در ابعاد فردی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی جامعه اسلامی مطرح است. نتیجه این تحقیق نشان داد که مسجد به عنوان یک نهاد فرهنگی، نه تنها در مسائل فرهنگی، بلکه در زمینه های اجتماعی، سیاسی، آموزشی و آگاهی بخشی، تربیتی و اقتصادی و در نهایت خط مشی گذاری عمومی و حکمرانی فرهنگی نقش دارد.
کاربرد تحلیل شبکه اجتماعی در ارزیابی سرمایه اجتماعی با تأکید بر حکمرانی مشارکتی منابع آب، مطالعه موردی: شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
39 - 57
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مشارکتی به عنوان یک رویکرد نوین، بر مشارکت فعال ذی نفعان در فرآیند مدیریت منابع تأکید دارد. موفقیت این رویکرد در جوامع محلی به شناخت دقیق ویژگی های اجتماعی و سرمایه اجتماعی آن ها وابسته است. استان لرستان، با وجود اقلیم نیمه مرطوب و منابع آبی قابل توجه، همچنان با چالش های مدیریتی در بهره برداری از منابع آب مواجه است. این پژوهش با هدف تحلیل شبکه اجتماعی سرمایه اجتماعی ذی نفعان آب کشاورزی شهرستان بروجرد و ارائه راهبردهایی برای تقویت حکمرانی مشارکتی انجام شد. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل شبکه اجتماعی است و شاخص های کلان و خرد شبکه اجتماعی برای ارزیابی سرمایه اجتماعی در روستاهای این شهرستان موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخص های کلان مانند تراکم و فاصله ژئودزیک در بین روستاها تفاوت های قابل توجهی دارند. این تفاوت ها نشان دهنده وضعیت متغیر انسجام اجتماعی و آمادگی برای مشارکت در برنامه های حکمرانی مشارکتی است. همچنین، شاخص های خرد نشان دادند که سطح سرمایه اجتماعی در میان افراد به صورت نابرابر توزیع شده و برخی کنشگران نقش کلیدی در تسهیل ارتباطات و تقویت اعتماد دارند. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، پیشنهاد می شود پیش از اجرای برنامه های حکمرانی مشارکتی، شاخص های کلان و خرد برای ارزیابی سرمایه اجتماعی، تحلیل شده و ظرفیت جوامع محلی به دقت سنجیده شود. اقدامات توانمندسازی، تشکیل انجمن ها و تعاونی ها، و بهره گیری از افراد کلیدی با امتیاز بالا در شاخص های مرکزیت می توانند به تقویت سرمایه اجتماعی و موفقیت و کارآمدی برنامه های حکمرانی مشارکتی منابع آب کمک کنند تا درنهایت، پایداری منابع آب و تخصیص عادلانه در بخش کشاورزی صورت پذیرد.
واکاوی بی تفاوتی اجتماعی شهروندان نسبت به خط مشی های شورای اسلامی شهر تهران، مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
17 - 35
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، موضوع مشارکت شهروندان، بی تفاوتی اجتماعی و سیاست های شهری به یکی از محورهای کلیدی تحقیقات اجتماعی و شهری تبدیل شده است. بی تفاوتی اجتماعی شهروندان نسبت به خط مشی های شورای اسلامی شهر تهران، پدیده ای پیچیده و چندبعدی است که کارآمدی و موفقیت سیاست های شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. این بی تفاوتی ناشی از عوامل مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی بوده و یکی از دلایل اصلی آن را می توان رشد سریع شهرنشینی، گسترش فردگرایی و افزایش دغدغه های شخصی شهروندان دانست. در چنین شرایطی، افراد توجه کمتری به امور عمومی و سیاسی نشان داده و میزان مشارکت اجتماعی کاهش می یابد. شورای اسلامی شهر، به عنوان نهادی کلیدی در حساس سازی شهروندان نسبت به امور شهری، تاکنون اقدامات مؤثری برای جلب مشارکت عمومی انجام نداده است؛ موضوعی که موجب تشدید بی تفاوتی اجتماعی در شهر تهران شده است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر بی تفاوتی اجتماعی شهروندان نسبت به خط مشی های شورای اسلامی شهر تهران و با استفاده از روش تحقیق آمیخته انجام شده است. در مرحله نخست داده ها از طریق پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان جمع آوری و با روش کدگذاری تحلیل مضمون تحلیل شد. یافته های کمی پژوهش نشان داد که سطح بی تفاوتی اجتماعی شهروندان نسبت به خط مشی های شورای اسلامی شهر کمتر از حد متوسط است. همچنین نتایج بخش کیفی بیانگر آن است که ریشه های بی تفاوتی در هفت مضمون اصلی شامل عوامل مرتبط با شورا، سیاسی، روان شناختی، فرهنگی-اجتماعی، جمعیت شناختی، اقتصادی و مدیریتی قرار می گیرد که هرکدام دارای شاخص های مشخصی هستند
شناسایی و اولویت بندی خط مشی های تاب آوری شهری بر اساس مدیریت یکپارچه شهری در مواجهه با بحران های ناشی از سیلاب و تأثیرات آن بر شبکه های توزیع برق (مورد مطالعه: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
145 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حال حاضر، سیستم های زیرساختی مانند شبکه های برق نقش حیاتی در زندگی انسان دارند. با توجه به تغییرات اقلیمی در دهه های اخیر، حوادث غیرمنتظره افزایش یافته اند و این حوادث می توانند عملکرد زیرساخت های انرژی را تحت تأثیر قرار دهند، از جمله بروز قطع برق های گسترده و طولانی مدت. احتمال وقوع این حوادث به دلیل پراکندگی و گستردگی شبکه های توزیع برق بسیار زیاد است. بنابراین، تاب آوری شبکه های برق بسیار مهم است. تاب آوری به توانایی سیستم در کاهش اثرات منفی حوادث مخرب اشاره دارد.
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار بر تاب آوری خط مش های توزیع برق در شهرها بر اساس مدیریت یکپارچه شهری است.
روش شناسی: برای دستیابی به این هدف، از تکنیک تحلیل شبکه ای تصمیم گیری (DANP) استفاده شده است. این روش به تحلیل ساختاری و ترکیبی از معیارها و عوامل کلیدی برای تعیین اولویت ها از طریق شبکه های تصمیم گیری می پردازد و جامعه خبرگان این پژوهش متشکل از 10 نفر از خبرگان صنعت برق و اساتید دانشگاه استان فارس می باشد که به روش هدفمند انتخاب شده است.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: این پژوهش بر روی خط مشی های توزیع برق در استان فارس تمرکز دارد و به بررسی تأثیرات مدیریت یکپارچه شهری بر تاب آوری این شبکه ها می پردازد.
یافته ها و بحث: باتوجه به معیار های مشخص شده نظام مدیریتی با وزن 0.182 به عنوان اولویت اول، مدیریت بحران با وزن 0.1768 به عنوان اولویت دوم، نظام اقتصادی با وزن 0.1631 به عنوان اولویت سوم، نظام فنی و زیرساخت با وزن 0.1602 به عنوان اولویت چهارم، نظام فرهنگی و اجتماعی با وزن 0.1602 و در آخرین مرتبه شوک محیطی با وزن 0.1585 قرار دارند.
نتیجه گیری: با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای تصمیم گیری، عوامل تأثیرگذار بر تاب آوری خط مش های توزیع برق در شهرها شناسایی و اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که نظام مدیریتی، مدیریت بحران، نظام اقتصادی، نظام فنی و زیرساخت، نظام فرهنگی و اجتماعی، و شوک محیطی به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردارند و با توجه به یافته های این پژوهش، مدیران و تصمیم گیران می توانند با تمرکز بر این عوامل، برنامه ها و استراتژی های مناسبی برای افزایش تاب آوری خط مش های توزیع برق در شهرها ارائه کنند.Top of Form.