
مقالات
حوزههای تخصصی:
انتقال فناوری از جمله موضوعات استراتژیک در برنامه ریزی آینده صنایع مختلف از جمله صنعت حفاری است. با توجه به اهمیت همراستاییِ راهبردی برای تحقق اهداف سازمانی، پژوهش حاضر به ارزیابی کیفی الگوی استراتژیک انتقال فناوری مبتنی بر سناریوپردازی و تحلیل پابرجایی و همراستایی استراتژیک پرداخته است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و مصاحبه با 28 خبره اجرایی و دانشگاهی، کدگذاری مبتنی بر نرم افزار مکس کیودا انجام شده و پنج بُعد اصلی شناسایی گردید که شامل بلوغ همراستایی، ابعاد سازمانی، همراستایی استراتژیک، سناریو پردازی و انتقال فناوری می باشد. در بخش کمی، از دیمتیل فازی برای اولویت بندی سناریوها استفاده شد. بر همین مبنا بلوغ همراستایی دارای 9 مؤلفه می باشد که کسب وکار گروهی دارای بیشترین فراوانی است. بُعد سناریوپردازی نیز دارای 9 مؤلفه می باشد که طراحی سناریو بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. بعد انتقال فناوری 10 مؤلفه دارد که توسعه درون زا دارای بیشترین فراوانی است و متعاقبا ابعاد سازمانی دارای 6 مؤلفه بوده که ساختار سازمانی بیشترین فراوانی را به خود اختصاص می دهد و نهایتا همراستایی استراتژیک 7 مؤلفه دارد و مدیریت سازمان دارای بیشترین فراوانی است. در یافته های روش کمی مشخص گردید که ابعاد بلوغ همراستایی، انتقال فناوری و همراستایی استراتژیک اثرگذار بوده اند و ابعاد سناریوپردازی و ابعاد سازمانی در صنعت حفاری اثرپذیر می باشند.
مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی
حوزههای تخصصی:
خلاقیت و نوآوری در پاسخگویی سازمان های نظامی به تغییرات ایجادشده در محیط های عملیاتی نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و مطالعه تاریخ جنگ ها این موضوع را به خوبی به اثبات رسانده است. ازجمله ابعاد خلاقیت و نوآوری نظامی در نیروهای مسلح، بعد فردی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی مؤلفه ها و شاخص های بُعد فردی خلاقیت و نوآوری کارکنان نیروهای مسلح است. بر این مبنا، سؤال اصلی عبارت است از این که مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی کدام اند؟ جامعه آماری این پژوهش به صورت هدفمند تعداد ۴۷ نفر از بین فرماندهان، مدیران، صاحب نظران و پژوهشگران نیروهای مسلح برآورد و جامعه نمونه منطبق بر جامعه آماری و به صورت تمام شمار انتخاب شده است. نوع پژوهش، کاربردی؛ روش پژوهش، توصیفی (زمینه ای – موردی) و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری است. در این پژوهش، در یک پرسشنامه مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی با طیف پنج گزینه ای تهیه و روایی صوری و محتوایی و نیز پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی، مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها با سطح اطمینان 95 درصد نشان داد؛ «ویژگی های فردی» با ضریب معناداری مسیر برابر 281/10، «ویژگی های ارزشی» با ضریب معناداری مسیر برابر 966/10، «سبک تفکر» با ضریب معناداری مسیر برابر 469/9، «دانش و مهارت» با ضریب معناداری مسیر برابر 276/7 به عنوان مؤلفه ها و شاخص های بعد فردی خلاقیت و نوآوری نظامی مطرح است.
چالش های اجرای کنترل راهبردی در حوزۀ کسب و کار
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات محیطی حاکم و تغییر سبک کسب و کارهای مختلف، کنترل اکثر فرآیندهای کسب وکارها نیز تغییر و به سمت رویکردهای جدید گرایش پیدا کرده است. در این راستا، سازمان ها برای رسیدن به اهداف متعدد خود نیازمند نظام کنترل راهبردی هستند. کنترل راهبردی آخرین مرحله در فرآیند مدیریت راهبردی را نشان می دهد که سازمان را قادر می سازد از نتایج اجرای راهبرد خود و میزان موفقیت در آن مطلع شود. در این زمینه، سازمان ها برای دست یابی به این نوع کنترل با چالش هایی مواجه بوده که پژوهش حاضر در تلاش است تا بتواند این چالش ها را احصا کند و سطح بندی مناسبی از این چالش ها ارائه دهد. روش پژوهش حاضر مبتنی بر مرور نظام مند بوده و بر مبنای مقالات منتشر شده در مجلات معتبر و همچنین نویسندگان با درجه علمی بالا انجام شده است. پس از گردآوری مقالات منتشر شده در حوزه کنترل راهبردی نهایتاً تحلیل های 19 مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه بررسی این تحلیل ها نشان می دهد که چالش های اساسی نظام کنترل مدیریت راهبردی را بر اساس چهار سطح می توان تقسیم بندی کرد: 1) چشم انداز و اهداف 2) ساختار سازمان 3) راهبرد سازمان 4) محیط. مهم ترین بخش چالش های نظام های کنترلی ناشی از این چهار سطح است که می تواند تا حد زیادی شکاف های مربوط به این موارد را پوشش دهد. در نهایت، این که در هر سطح مضامین مرتبط براساس اولویت ذکرشده در مقالات ارائه شده است.
ارائه الگوی راهبردی وحدت فرهنگی حوزه و دانشگاه
حوزههای تخصصی:
«وحدت کلمه» ضرورتی است که جامعه نخبگانی حوزه و دانشگاه می بایستی در راستای اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی به آن توجه ویژه داشته باشند. با وجود کسب دستاوردهای قابل توجه در نزدیک نمودن این دو مجموعه، به دلیل تداوم و استمرار دشمنی دشمنان، بهره گیری مناسب از تجربیات ارزشمند دوران پس از انقلاب اسلامی در نظریه جدیدی از وحدت حوزه و دانشگاه و تدوین الگوی راهبردی ضروری می نماید. با توجه به ماهیت فرهنگی حوزه و دانشگاه و نظر به اهمیت فرهنگ و تأثیر ارتباط فرهنگی دو نهاد نخبگانی در دکترین دفاعی ایران، در این تحقیق ضمن تبیین تأثیر فرهنگ در رابطه دین و علم و امنیت آفرینی آن در سطح ملی، نظریه وحدت فرهنگی با رویکرد راهبردی و در قالب یک الگوی راهبردی در ارزش های مشترک انقلابی، اسلامی، ایرانی و انقلابی-اسلامی دو نهاد حوزه و دانشگاه پیش نهاد شده و در انتها به تأثیر این وحدت در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران اشاره می شود.
ارائه الگوی خط مشی گذاری در حوزه ماموریتی بنیاد تعاون وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران (ودجا) مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
امروزه صنایع نظامی هر کشوری نه تنها در زمینه تأمین بنیه و زیرساخت دفاعی که در زمینه های سیاسی، رفاهی، اقتصادی و خصوصاً صنایع سنگین و فناوری های مرزی در بخش های غیردفاعی نیز کاربرد دارند. صنایع نظامی و دفاعی ایران نیز با داشتن انبوه امکانات، تخصص، دانش و حتی خلق نوآوری های دومنظوره می توانند به نیازهای پیچیده و در حال تغییر کلیه شهروندان اعم از نیروهای مسلح و سایر آحاد مردم پاسخ داده و شایستگی های دفاعی خود را در شرایط بحرانی با شایستگی های غیردفاعی تلفیق نماین.. هدف اصلی این تحقیق ارائه الگوی خط مشی گذاری بنیاد تعاون وزارت دفاع مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در دوران بحرانی می باشد. روش تحقیق کمی و اس تراتژی آن پیمایش است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته و برآمده از کار کیفی می باشد. روش تحلیل با استفاده از معادلات ساختاری و نرم افزار آموس انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که بازیگران سازمانی و فراسازمانی بر فرآیند خط مشی گذاری تاثیر مثبت دارد. در مجموع الگوی خطمشی گذاری بنیاد نشان می دهد که بازیگران متعددی در سازمان و فراسازمان وجود دارند که می توانند بر خط مشی گذاری تاثیر مثبت بگذارند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بهره وری کارکنان در یک سازمان نظامی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش جهت شناسایی و اعتبارسنجی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی بهره وری کارکنان در یک سازمان نظامی انجام شد. روش تحقیق، آمیخته (کیفی با استفاده از روش داده بنیاد و سپس کمّی با استفاده از نرم افزار SPSS) بود. جامعه آماری، شامل اساتید، فرماندهان، مدیران و دانشجویان سازمان بودند. در بخش کیفی، نمونه آماری بر پایه گزینش تدریجی، کفایت نظری و در دسترس بودن انتخاب شد و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباعِ نظری ادامه یافت. در بخش کمی، روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده بود که با در نظر گرفتن مقدار خطای 05/0 و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 140 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. در بخش کیفی برای تأمین روایی و پایایی از روش ارزیابی لینکلن و گوبا استفاده شد و در بخش کمّی، با محاسبه آلفای کرونباخ، عدد 955/0 به دست آمد. با تحلیل یافته های مرحله کیفی، مدل پارادایمی بهره وری کارکنان ترسیم گردید. برای اعتبارسنجی مدل از آزمون T تک نمونه ای(One - Sample T Test) استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد اصلی بهره وری " عوامل مدیریتی" و" عوامل فردی و شخصیتی" می باشد. رشد استعدادها، ایجاد ارزش افزوده، کسب مزیت رقابتی، ارتقای کیفیت زندگی کاری، افزایش رضایت عمومی، کاهش صدمات کاری، ارتقای فرهنگ سازمانی و توسعه پایدار به عنوان پیامدهای بهره وری کارکنان بیان شدند.