۱.
کلیدواژهها:
دانش پاسداری از انقلاب اسلامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدیریت دانش تدوین راهبردی
توسعه روزافزون انقلاب اسلامی و ظهور و بروز فرصت ها و تهدیدات نو، ابعاد متعدد و متفاوتی از پاسداری را فراوری جبهه انقلاب اسلامی قرار داده و این الزام را ایجاب کرده است تا ضمن استفاده از تجربیات متراکم گذشته با نوآوری و پیمودن راه های میان بُر، مرزهای دانش را شکسته و دانشی متناسب با افق های جدید علمی تولید کنند. هدف پژوهش کنونی، واکاوی و اولویت بندی راهبردهای اساسی تولید دانش پاسداری از انقلاب اسلامی می باشد. این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی؛ از حیث گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های اکتشافی و از نظر ماهیت، توصیفی- پیمایشی بود. روش پژوهش، آمیخته و به صورت کیفی و کمی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان سازمانی سپاه پاسداران و نخبگان دانشگاهی و علمی سازمان های نیروهای مسلح است. نمونه آماری در بخش کیفی به روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی بر اساس جدول مورگان به تعداد ۳۰ نفر انتخاب شدند. در بخش کیفی پژوهش با بهره گیری از مطالعات اسنادی و روش گروه کانونی، داده های لازم استخراج شد و با روش شناسه گذاری تحلیل شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی نیز پرسش نامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس تأیید شد. به علاوه در بخش کمی پژوهش، با استفاده از موقعیت یابی راهبردی و بر اساس روش swot و ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی QSPM، راهبردهای نهایی تدوین و اولویت بندی شدند. بر اساس نتایج پژوهش، 82 عامل تأثیرگذار بر تولید دانش پاسداری از انقلاب اسلامی در قالب 23 شناسه محوری و ۶ شناسه انتخابی با عناوین: عوامل کلیدی موفقیت، عوامل فیزیکی، عوامل فرهنگی، عوامل انسانی، عوامل تعاملی و عوامل راهبردی شناسایی شدند و با انجام موقعیت یابی راهبردی، راهبردهای اساسی تولید دانش پاسداری از انقلاب اسلامی مشتمل بر ۸ محور و به ترتیب اولویت به شرح: جبهه سازی علمی با رویکرد آرمانگرایی، انقلابی گری و اقدام جهادی؛ اسلامی سازی علوم انسانی با رویکرد تحولی؛ دستیابی به استقلال در اندیشه و تفکر؛ ایجاد و توسعه پایگاه استنادی دانش پاسداری از انقلاب اسلامی؛ نیازسنجی مبتنی بر عرصه های اولویت دار گام دوم انقلاب اسلامی؛ آمایش علمی سرزمینی و توسعه متعادل و متوازن قابلیت ها؛ ایجاد، یکپارچه سازی و روزآمدسازی نظامات و ایجاد نظام دیپلماسی و همکاری های علمی انقلاب اسلامی، ارائه شد.
۲.
کلیدواژهها:
نظام ایمنی ارتقاء و تحول ایمنی هوانوردی
ایمنی یکی از مهمترین مؤلفه های مبنایی هر سازمان به ویژه در سازمان های نیروهای مسلح به شمار می رود، چرا که اساس و پایه ی هر سازمان متشکل از نیروی انسانی و تجهیزات در اختیار آن می باشد و فرماندهان و مسئولین سازمان های نیروهای مسلح سعی دارند تا با بکارگیری پیاده سازی نظام ایمنی اثربخش نسبت به حفظ سرمایه های انسانی و مادی خود اقدام نمایند. با توجه به آنکه با ظهور فناوری های نوین، ماهیت مخاطرات نیز به تبع آن در تغییر می نماید و از طرفی وقوع سوانح هوایی بطور مستقیم در توان رزم ن.م اثر منفی و مستقیم دارد لذا توجه بیش از پیش در پرداختن به این مقوله را از سوی فرماندهان می طلبد. هدف این پژوهش کوشش در جهت ارتقاء و تحول ایمنی هوانوردی در ن.م با الهام از فرامین و تدابیر فرماندهی معظم کل قوا (مد ظله العالی) می باشد. در این راستا با جمع آوری کلیه تدابیر و فرامین معظم له و مصاحبه با خبرگان این حوزه و انجام تحلیل محتوی ( تحلیل کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA) اقدام شده است. در نهایت نتایج حاصل از تحقیق منجر به کشف راهکارهای ارتقاء ایمنی، اجزاء و عناصر مرتبط با آن و در نهایت ایجاد مدل مفهومی به منظور بهره برداری در حوزه نظام ایمنی هوانوردی نیروهای مسلح شده است.
۳.
کلیدواژهها:
شناخت توانمندی های شناختی عملکرد کارکنان کارکنان عملیاتی
توانمندی های شناختی که مربوط به کارکردهای اجرایی مغز هستند بر مبنای چارچوب های نظری عمده در حوزه عصب روان شناسی توسط محققان مختلف تقسیم بندی های متفاوتی را دربرمی گیرد. در یکی از شناخته شده ترین چارچوب ها شامل هفت توانایی حافظه، توجه پایدار، برنامه ریزی، تصمیم گیری، کنترل مهاری و توجه انتخابی، شناخت اجتماعی و انعطاف پذیری شناختی است. با توجه به اصول موضوعه عصب روان شناسی از آنجایی که عملکردهای مغزی با رفتار ارتباط دارند؛ در نتیجه استنباط عصب روان شناسان بر این است که عملکرد مغز منجر به بروز توانمندی های مذکور می شود. بر همین مبنا هدف تحقیق حاضر شناسایی وضعیت توانمندی های شناختی هفت گانه در عملکرد کارکنان در یک یگان نظامی است. در همین راستا وضعیت هر یک از موارد مربوط به توانمندی های شناختی در عملکرد کارکنان مورد سؤال قرار گرفت. برای پاسخ گویی به هر یک از سؤالات، پس از بررسی و مطالعه مبانی نظری و سوابق پژوهشی و استفاده از پرسشنامه بومی شده توانمندی های شناختی که برای کارهای بالینی توسط نجاتی در ایران هنجاریابی شده بود؛ سعی گردید که ساختار کلی پرسشنامه با توجه به محیط کاری کارکنان یگان مدنظر و متناسب با مأموریت شغلی آنان مورد بازنگری قرار گیرد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوایی و اعتبار آن نیز از طریق آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت و ضریب آلفای (93.5.) به دست آمد. از جامعه آماری کل کارکنان با استفاده از روش مورگان کرجسی تعداد 197 نفر انتخاب شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده نشان داد که 94.4 درصد پاسخ دهندگان وضعیت حافظه ،80.7 درصد وضعیت توجه پایدار، 89.8 درصد وضعیت برنامه ریزی، 91.9 درصد وضعیت تصمیم گیری، 85.3 درصد وضعیت کنترل مهاری و توجه انتخابی، 63.5 درصد وضعیت شناخت اجتماعی و 89.8 درصد نیز وضعیت انعطاف پذیری شناختی را در عملکرد کارکنان یگان مدنظر در حد زیاد و خیلی زیاد ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل های استنباطی نیز نشان داد که تمامی آماره های محاسبه شده در سطحp<..01 معنی دار هستند. با توجه به نتایج به دست آمده در هر یک از مؤلفه های توانمندی های شناختی می توان چنین استنباط کرد که توانمندی های شناختی هفت گانه مذکور سبب ارتقای عملکرد کارکنان یگان مدنظر با توجه به موارد مرتبط با خود می شوند.
۴.
کلیدواژهها:
فراشناخت انگیزه پیشرفت عملکرد تحصیلی
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان یک مرکز نظامی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری چهارماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، دانشجویان یک مرکز نظامی در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. نمونه گیری این پژوهش به صورت تصادفی ساده بود که تعداد ۴۰ آزمودنی به شیوه تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند و برگه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس (۱۹۷۰) در رابطه با آنها، بررسی شد. از معدل دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی استفاده شد. گروه آزمایش، ۸ جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تکنیک های فراشناختی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد: ارائه مداخله آموزش تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 9/45 درصدی نمره های عملکرد تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 6/45 درصدی آن در مرحله پیگیری شد. بنابراین فرضیه اول پژوهش تأیید شد. افزون بر این، نتایج نشان داد که مداخله تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 1/57 درصدی نمره های انگیزش تحصیلی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون و افزایش 6/56 آن در مرحله پیگیری شد. ازاین رو فرض دوم پژوهش نیز تأیید شد. این پژوهش مداخلات مبتنی بر آموزش تکنیک های فراشناختی را درراستای افزایش انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانشجویان، پیشنهاد می کند.
۵.
کلیدواژهها:
انقلاب صنعتی صنعت امنیت سایبری حکمرانی
حفظ وضعیت موجود در تحقق مأموریت صنعت امنیت سایبری در بخش دولتی و افزایش سود سهامداران در بخش خصوصی، آنها را از برنامه ریزی راهبردی و جامع برای این صنعت دور می سازد. تعریف یک چارچوب برای صنعت امنیت سایبری کشور که شامل استانداردها، راهبردها و اقداماتی برای بومی سازی تجهیزات مؤثر به منظور بهبود حفاظت از زیرساخت های حیاتی و افزایش قدرت ملی باشد، برای آن دسته از صنایعی که فعالیت های تحقیقاتی و تولیدی به منظور دستیابی به محصولات و خدمات امنیت سایبری را دارند، ضروری است. این چارچوب شامل تعیین زمین بازی، بازیگران، تصویب قوانین و دستورالعمل ها و نیز کنترل، ارزیابی و بازخوردهاست که از آن به عنوان حکمرانی یاد می شود.این پژوهش در ابتدا با ارائه تعاریف مرتبط و مبانی نظری به روش کتابخانه ای و مطالعه کشورهای متعدد، الگوی مفهومی اولیه و شش بُعد الگوی حکمرانی صنعت امنیت سایبری جمهوری اسلامی طراحی شد و برای پی ریزی ادامه کار، الگوی اولیه مورد بررسی برخی از خبرگان قرار گرفت. سپس با ابزار میدانی مصاحبه و تحلیل کیفی داده های به دست آمده با روش داده بنیاد، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگو مشخص شدند. در ادامه و با رویکرد به کارگیری روش کمی، اقدامات طراحی، توزیع و جمع آوری 93 فقره پرسش نامه انجام شد و با نرم افزارهای SPSS و LISREL ارتباط بین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های به دست آمد و در انتها نیز با استفاده از روش دیمتل فازی، اولویت بندی و تأثیر هر کدام از ابعاد مشخص شدند. الگوی به دست آمده در این تحقیق شامل 6 بُعد، 22 مؤلفه و 107 شاخص می باشد.
۶.
کلیدواژهها:
مدیریت تحقیقات شبکه تحقیقات مدیریت جهانی شبکه تحقیقات شاخص های علم سنجی
مدیریت راهبردی دارای حوزه های متفاوتی است. یکی از حوزه های مغفول در مدیریت راهبردی، مدیریت تحقیقات به ویژه در مقیاس جهانی است. هم اکنون «مدیریت جهانی شبکه تحقیقات» به صورت شبکه ای و با شیوه های نرم و نامحسوس به مدیریت جامعه علمی در سطح جهانی می پردازد. هدف این پژوهش شناسایی ابزار این مدیریت، تبیین و ارزیابی شیوه عملکرد آن ها و نشان دادن تاثیر آن بر جامعه علمی کشور (تحلیل راهبردی) از طریق تشکیل جلسات خبرگانی و با به کارگیری روش اسنادی و کتابخانه ای است. براساس یافته های این پژوهش، مراکز و موسساتی در سطح جهانی به عنوان ابزار «مدیریت جهانی شبکه تحقیقات» در ضمن ارائه خدمات مفید، با هدایت مسایل ، مدیریت اعتبار و منابع تحقیق و پروژه های علمی، در قالب هایی مانند شاخص های علم سنجی، معیارهای طبقه بندی دانشگاه ها و سایر مراکز علمی،همچنین قوانین مربوط به مالکیت معنوی و ... ، روند تحقیقات را در سطح جهان در جهت اهداف خاص مدیریت می کنند. بخش قابل توجهی از جامعه علمی کشور ایران نیز تحت این مدیریت راهبردی نامحسوس، عملا پژوهش های خود را در جهت اهداف «مدیریت شبکه جهانی تحقیقات» سامان می دهند.