مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the impact of special education policies on the psychological well-being of exceptional students. This qualitative research employed a phenomenological approach, utilizing semi-structured interviews with 33 exceptional students recruited through online platforms. The study relied on theoretical saturation to determine the final sample size. Data were analyzed using thematic analysis with the support of NVivo software, following an inductive coding process to identify key themes related to emotional and psychological well-being, policy implementation, and future prospects of exceptional students. The results revealed three primary themes: emotional and psychological impacts, the effectiveness of special education policies, and long-term student outcomes. Participants reported experiences of stigmatization, social exclusion, and policy-related stress, which significantly affected their emotional well-being. While some students benefited from individualized education plans and supportive teacher interactions, others faced inconsistencies in policy implementation, leading to increased anxiety and uncertainty. The study also highlighted the crucial role of parental advocacy and teacher preparedness in ensuring the effectiveness of special education policies. Long-term concerns included access to higher education, career readiness, and independent living skills, with many participants expressing uncertainty about future accommodations and opportunities. The study underscores the critical influence of special education policies on the psychological well-being of exceptional students, emphasizing the need for stable, well-implemented policies, improved teacher training, and stronger parental engagement. Addressing inconsistencies in policy application and enhancing emotional support mechanisms within educational settings are essential steps toward fostering the well-being and long-term success of exceptional students.
تغییرپذیری بارش و پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران با استفاده از مدل سری های زمانی تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تغییرپذیری بارش و پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران با استفاده از مدل سری های زمانی تصادفی است. لذا جهت رسیدن به این هدف اصلی از داده های بارش سالانه 15 ایستگاه همدید مرکز و جنوب شرق ایران که از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد، استفاده گردید. سپس مدل های مختلفی از خانواده میانگین متحرک خودهمبسته یکپارچه (ARIMA) بر سری های زمانی بارش ایستگاه های مورد مطالعه برازش داده شدند. نتایج نشان دادند که بهترین مدل برازش داده شده بر سری های زمانی بارش سالانه ایستگاه های مورد مطالعه ARMA (2, 1) می باشد. بر اساس این مدل مشاهده شد که روند مقادیر پیش بینی شده بارش های سالانه تا افق 2027 میلای به استثنای دو ایستگاه فردوس و ایرانشهر که روند بارشی آنها افزایشی بوده است، بقیه ایستگاه دارای روند کاهشی بوده اند. برای اندازه گیری دقت پیش بینی بارش های سالانه تا افق 2027 نیز از چهار معیار اعتبارسنجی MAD، MSE، RMSE و MAE استفاده شد. نتایج این چهار معیار نشان دادند که پیش بینی های انجام شده دارای خطاهای بسیار زیاد و در نتیجه از دقت پایینی برخوردار هستند. مهمترین دلیلی که در ایجاد خطاهای بسیار زیاد در پیش بینی بارش های سالانه مرکز و جنوب شرق ایران می توان مطرح نمود طول دوره آماری کوتاه بسیاری از ایستگاه های مرکز و جنوب شرق ایران است. لذا برای این نوع از مدلسازی ها در مرکز و جنوب شرق ایران پیشنهاد می گردد از پایگاه داده های مختلف بارشی شبکه بندی شده که دارای طول دوره های آماری طولانی تری دارند استفاده شود.
تحلیل اثرات آتش سوزی مزارع بر کیفیت هوا در استان مازندران با استفاده از داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی مزارع یکی از عوامل اصلی آلودگی هوا در مناطق کشاورزی محسوب می شود که اثرات زیست محیطی و بهداشتی جدی به دنبال دارد. این پژوهش با بهره گیری از تصاویر ماهواره ای لندست، مودیس و سنتینل 5 به بررسی آلودگی ناشی از این پدیده در استان مازندران پرداخته است. ابتدا شاخص NDVI برای شناسایی پوشش گیاهی استفاده شد و با حذف جنگل ها، مناطق کشاورزی مشخص گردید. سپس، مناطق سوخته شده طی سال های 2022 تا 2024 با استفاده از شاخص آتش سوزی مودیس شناسایی شدند. صحت نتایج با تصاویر واقعی مودیس تأیید شد و داده های AOD،AAI و کربن مونوکسید از ماهواره های مودیس و سنتینل 5 استخراج گردید. همچنین، با داده های ایستگاه فتح تهران و اطلاعات ماهواره ای، مدلی رگرسیونی برای برآورد آلودگی در مزارع شهرهای بابل، آمل و فریدون کنار طراحی و نمودارهای روزانه و ماهانه AQI این شهرها برای سال 2022 رسم گردید. نتایج نشان داد که نواحی شرقی استان، شامل بابل، آمل، قائمشهر و ساری، بیشترین میزان آتش سوزی مزارع را داشته است، که با تصاویر ماهواره ای تأیید شد. نقشه آلودگی نشان داد که مناطق ساحلی و جاده های اصلی بیشترین آلودگی را تجربه کردند. تحلیل داده ها رابطه ای معنادار با ضریب تعیین 75/0 بین داده های واقعی و ماهواره ای را نشان داد. شاخص AQI پس از برداشت برنج، به بیش از 120 رسید. بر اساس این یافته ها، پیشنهاد می شود به جای سوزاندن، از روش های جایگزین مدیریت بقایای کشاورزی مانند تبدیل کاه و کلش به بیوچار استفاده شود.
بررسی و سنجش میزان پایداری اجتماعی مسکن شهری در سکونتگاه های غیر رسمی؛ مطالعه موردی: شهر لوشان، استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸۹
۳۰-۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف: مسکن، بخش بسیار بزرگی از کاربری های شهری را به خود اختصاص داده و نقش مهمی را در محیط شهری ایفا می کند. ازاین رو با توجه به آثار گسترده مسکن بر محیط شهری، بخش مسکن نقش بسیار مهمی در زمینه تحقق اهداف توسعه پایدار و پایداری اجتماعی شهری دارد. هدف این پژوهش بررسی و سنجش میزان پایداری اجتماعی مسکن شهری در سکونتگاه های غیررسمی شهر لوشان در استان گیلان است. روش پژوهش: این پژوهش باتوجه به هدف ارائه شده از نوع پژوهش های کاربردی و نیز با توجه به ماهیت و روش آن، از نوع توصیفی تحلیلی است. جهت جمع آوری اطلاعات، از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی شهروندان ساکن در محدوده موردمطالعه (افراد ساکن در سکونتگاه های غیررسمی محله زورآباد) شهر لوشان است؛ لذا حجم نمونه بر اساس جدول استاندارد کرجسی و مورگان، تعداد ۴۴ نفر است که به صورت تمام شماری انجام شده است. در ادامه، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی پایداری اجتماعی با کلیه مؤلفه هایش در سطح اطمینان ۹۵ درصد و میزان خطای ۰۵/۰، همگی دارای همبستگی مثبت هستند. در بین ۶ مؤلفه پایداری اجتماعی؛ مؤلفه های اقتصادی، زیست محیطی و حرکت و دسترسی، رابطه مستقیم و معناداری با پایداری اجتماعی داشته است و می توان گفت این سه مؤلفه بر پایداری اجتماعی اثرگذارند. دراین بین، میان مؤلفه های پایداری اجتماعی، قوی ترین رابطه را مؤلفه حرکت و دسترسی با همبستگی ۶۴۶/۰ و ضعیف ترین همبستگی را مؤلفه کالبدی با همبستگی ۱۵۴/۰ داشته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سکونتگاه های غیررسمی شهر لوشان فاقد پایداری اجتماعی است؛ به عبارت دیگر، سطح پایداری اجتماعی آن در کمترین حالت قرار دارد.
تأثیر دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما بر توانایی های اطلاع رسانی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر شناخت رابطه بین دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما و توانایی های اطلاع رسانی آنان بود.روش : این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از منظر نوع پژوهش، از نظر روش پیمایشی تحلیلی بود که مؤلفه های اصلی برای تولید پرسشنامه از طریق مطالعات گسترده کتابخانه ای و تایید خبرگان به روش روایی محتوایی با 85 پرسش تنظیم شد و میان جامعه آماری پژوهش که 120 نفر از کارکنان آرشیوهای صداوسیما مستقر در تهران بود، توزیع شد. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی (جداول و نمودارها) و آمار استنباطی استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از آزمون کولموگراف اسمیرنوف، برای نرمال بودن داده ها و تحلیل داده ها از آزمون t (همبستگی) و نرم افزار لیزرل استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد، میانگین احساس نیاز به اطلاعات در بین پاسخگویان برابر با 4/40 و حداقل و حداکثر آن 2/80 و 5 است؛ بنابراین میانگین احساس نیاز به اطلاعات در حد متوسط به بالا است که پاسخ دهندگان داشتن اطلاعات به روز و مفید در حوزه فعالیت حرفه ای را بیشتر از حد متوسط اعلام کرده اند، با توجه به این یافته، برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت برای بالا بردن سطح اطلاعات و دانش آرشیویست ها ضروری است. نتایج به دست آمده از آزمون ضریب همبستگی حاکی از آن است که در بین 120 پاسخگوی مطالعه شده، ضریب همبستگی با سطح معنی داری 0/000=α برابر با R=0/801 محاسبه شده است. ازآنجاکه این سطح معنی دار از سطح معنی دار موردنظر ما 0/05=α کوچک تر است، فرضیه صفر پژوهش رد و فرضیه اصلی تائید می شود، بنابراین نتیجه می گیریم که رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر مداخله گر و استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش این متغیر میزان استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما نیز افزایش پیدا خواهد کرد.نتیجه گیری: رابطه مثبت و معنی داری بین متغیر مداخله گر و استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش این متغیر میزان استفاده بهینه از دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما نیز افزایش می یابد. ارائه اطلاعات بهینه در کمترین زمان قابل توجه است و آرشیویست های صداوسیما توانایی ارائه اطلاعات متناسب با نیاز اطلاعاتی مراجعین را دارند و آموزش استفاده از ابزارهای بازیابی اطلاعات و به کارگیری تجربیات حرفه ای آرشیویست ها، کیفیت اطلاع رسانی را بهتر می کند.
تحلیل محتوای گزیده ای از نامه های ارسال شده به «جشنواره فرهنگی- هنری نامه ای به امام رضا(ع)»(1400-1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
153 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تحلیل محتوای نامه های نگاشته شده به حضرت رضا(ع) در جشنواره فرهنگی- هنری نامه ای به امام رضا(ع) طی سالهای 1394 تا 1400 بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع اسنادی و سندهای آن، 267 نامه، مشتمل بر چهار کتاب و یک فایل منتشرشده بود. تکنیک تجزیه تحلیل داده ها، تحلیل محتوا بود. یافته ها: نیازهای مطرح شده در نامه ها به سه دسته نیازهای فردگرایانه مادی، نیازهای فردگرایانه فرامادی و نیازهای جمع گرایانه ترکیبی تقسیم شد. مقایسه بین نیازهای سه گانه نشان داد، درصد فراوانی خواسته های معنوی بیشتر از مادی و درصد نیازهای مادی بیشتر از ترکیبی بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد نیازهای جمعی با فراوانی حدود پنج درصد، در اولویت اول و نیازهای گروهی در اولویت دوم نیازهای ترکیبی قرارگرفت؛ یعنی نگارندگان در این دسته بیشتر به فکر رفع حاجات دیگران بودند تا حاجات خود. نتیجه گیری: به طور کلی نیازهای مطرح شده در نامه ها به صورت متغیّر الگویی فردگرایانه و جمع گرایانه پارسونز دسته بندی شدند. از نظر آماری نیز درصد نیازهای فردگرایانه بیش از 94 درصد و درصد نیازهای جمع گرایانه بیش از پنج درصد بود. همچنین مشخص شد نیازهای مطرح شده در نامه ها تحت تأثیر دین و تفکر دینی و به عبارت دقیق تر؛ بیشتر به سمت ارزشهای معنوی و دینی و فرامادی بود تا مادی.
وضعیت مؤلفه های الگوی سایبرنتیک در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۲
91 - 114
حوزههای تخصصی:
سازمان دهی مؤثر فعالیت ها در یک سیستم اجتماعی پیچیده با نظارت سایبرنتیک ممکن است، جایی که مکانیسم های خوداصلاحی به بهبود مستمر کمک می کنند. کتابخانه سایبرنتیک اهداف متعددی دارد که در صورت عدم تحقق، افراد یا گروه ها برای بهبود وضعیت آن فعال می شوند. این پژوهش به بررسی استفاده بهینه از الگوهای سایبرنتیک در کتابخانه های دانشگاهی و ارائه مدلی مناسب برای مدیریت اطلاعات سیستم پرداخته و با سنجش وضعیت مؤلفه های سایبرنتیک، زمینه را برای ارائه الگویی مناسب فراهم می کند. این پژوهش با استفاده از روش کمی به منظور بررسی وضعیت مؤلفه های مدل سایبرنتیک برای مدیریت بهینه کتابخانه های دانشگاهی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارشناسان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1 در ایران است. تمامی کارشناسان علم اطلاعات و دانش شناسی و مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی کشور با استفاده از یک پرسش نامه مورد سؤال قرار گرفتند و نتایج تحلیل شد. نمونه آماری شامل 97 استاد و کتابدار بود. نتایج مطالعه نشان داد که ۴۲ درصد از نمونه ها مرد و ۵۸ درصد زن بودند. ۲۵ درصد از نمونه های موردمطالعه دارای مدرک کارشناسی، 45 درصد دارای مدرک کارشناسی ارشد و 30 درصد دارای مدرک دکتری بودند. در مورد سابقه کاری، نتایج نشان داد که بیشتر پاسخ دهندگان (65%) بیش از ده سال سابقه کار داشتند، درحالی که تنها 3 درصد آن ها کمتر از 10 سال سابقه کار داشتند. میانگین نمره مؤلفه نظارت در بُعد ساختاری و اجتماعی به ترتیب 43/29 و 14/33 بود. نمره مؤلفه پیوند سیستم در بُعد پیوند برون سیستمی و درون سیستمی به ترتیب 41/18 و 5/214 بود. نمره مؤلفه سلسله مراتب در بُعد سیستم تقسیم شده و سلسله مراتب به ترتیب 23/11 و 66/11 بود. نمره مؤلفه کیفیت تعامل در بُعد غیرخطی و علی به ترتیب 78/11 و 53/11 بود. نمره مؤلفه تصمیم در ابعاد منابع تصمیم، نوع تصمیم و معیار تصمیم گیری به ترتیب 91/14، 07/15 و 73/14 بود. پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های مدل سایبرنتیک در کتابخانه های دانشگاه های علوم پزشکی جایگاه مناسبی دارد و مدیران از ساختار و اهداف آن ها آگاه هستند؛ اما این آگاهی در همه ابعاد یکسان نیست و عدم توازن در وضعیت مؤلفه ها باعث کاهش اثربخشی مؤلفه ها شده است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود که به نقش اجتماعی کاربران در تعاملات و راهنمایی آن ها و همچنین توازن و رشد کمی و کیفی ابعاد مدیریت کتابخانه توجه بیشتری شود.
شناسایی و تحلیل شاخص های طراحی فضاهای اقامتی و تفریحی در مدل گردشگری خلاق (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۰
20 - 31
با گسترش صنعت گردشگری، رقابت برای جذب گردشگران و بهره گیری از اثرات این صنعت در ابعاد گوناگون به طور چشمگیری افزایش یافته است. فضاهای اقامتی و تفریحی به عنوان زیرساخت های اصلی گردشگرپذیر، در بسیاری از مناطق، الگوی مناسب در فرایند طراحی و بهره برداری ندارند. گردشگری خلاق یکی از استراتژی های کمتر شناخته شده در این زمینه است که می تواند منجربه افزایش پایداری الگوهای گردشگری شود. این پژوهش درپی دستیابی به شاخص ها و مؤلفه های گردشگری خلاق مؤثر در فرایند طراحی و بهره برداری مراکز اقامتی و تفریحی است. در راستای مواجهه با این مسئله و با هدف افزایش بهره وری فضاهای اقامتی در این پژوهش تلاش گردید الگویی بهینه از گردشگری خلاق در فضاهای اقامتی و تفریحی در شهر سنندج ارائه شود. به منظور جمع آوری داده ها ابتدا در چهارچوب مرور سیستماتیک، از داده های به دست آمده از جست وجوی کلیدواژه های مرتبط با گردشگری خلاق در پایگاه های معتبر علمی داخلی و خارجی، شش بعد و ۲۲ شاخص کلیدی از این ابعاد شناسایی شد. برای تحلیل میزان اثرگذاری و همبستگی ابعاد ، از آزمون رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. همچنین، شاخص های پژوهش با آزمون تی تک نمونه ای ارزیابی شده و اهمیت شاخص ها و ابعاد تأیید شد. درنهایت، با بهره گیری از آزمون فریدمن، اولویت بندی توسعه ابعاد و شاخص ها از دیدگاه متخصصان و جامعه محلی در مدل گردشگری خلاق بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی مناسب برای گردشگری خلاق در فضاهای اقامتی تفریحی مستلزم توجه ویژه به هر شش بعد و 22 شاخص شناسایی شده در این پژوهش و به طور ویژه شاخص های ابعاد زیست محیطی و خلاقیت است. این پژوهش نشان داد طراحی فضاها براساس مدل گردشگری خلاق در این الگوی پیشنهادی و اولویت های شناسایی شده، به عنوان یک روش و چهارچوب عملی، می تواند به بهینه سازی ساختار فضاهای اقامتی تفریحی منجر شود و تطابق بیشتری میان این فضاها و نیازهای کاربران ایجاد کند.
Analysis and study of Beveled Rim Bowls (BRB) based on their distribution in Iran(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۴, Issue ۱ - Serial Number ۱۳, June ۲۰۲۵
31 - 44
حوزههای تخصصی:
From a temporal perspective, we observe the presence and distribution of beveled rim bowls in Iran and Mesopotamia from the mid-fourth millennium BC until the beginning of the Bronze Age. The large production and specific shape of this pottery, alongside its extensive distribution, have prompted many archaeologists to study this subject. Beveled rim bowls is categorized into two types: Uruk and proto Elamite, based on their shape and structure. The geographical conditions in Iran have differentiated the distribution of this pottery compared to Mesopotamia. During this period, the Uruk type gradually changed in structure and transformed into the proto Elamite type. The regions of Khuzestan, Central Zagros, and the Central Plateau have the highest density of sites and pottery in Iran, connecting these centers through intermediary areas. According to the studies conducted, this distribution in Iran has been exported to various other regions by local elites or specific groups of people. Perhaps, this group consisted of local merchants who, through migration, spread the proto Elamite culture in Iran, while the Uruk type of beveled rim bowl was produced and distributed for economic or political purposes in significant sites such as Susa, Chogha Mish, Tepe Yahya, Sefalin, and Godin Tepe.
نقد ترجمه محمدرضا صفوی از آیات اخلاقی قرآن بر اساس هنجار رابطه ای چسترمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمار آیات اخلاقی که فضائل و رذائل اخلاقی را بیان می کنند، در قرآن کریم بسیار است. با توجه به اهمیت اخلاق در رشد و کمال انسان، این آیات در قالب پیام های اخلاقی بیشترین کاربرد را دارند؛ از این رو، لازم است از ترجمه های محتوایی و تفسیری همراه این آیات استفاده شود تا پیام اخلاقی آیات دقیق تر منتقل شود. ترجمه صفوی نمونه ای از ترجمه محتوایی و تفسیری است که می توان آن را همراه این آیات به کار برد. در این پژوهش، کیفیت ترجمه صفوی از آیات اخلاقی به روش توصیفی - تحلیلی بر اساس نظریه هنجار رابطه ای اَندرو چسترمن نقد و بررسی شد. چسترمن مطالعات ترجمه را علمی هنجارگرا به معنای توصیفی کلمه میداند. او برای بیان ارتباط میان زبان مبدأ و مقصد از هنجار رابطه ای بهره برده است و با طرح راهبردهایی در سه سطح نحوی، معنایی و منظورشناختی آن را شرح داده است؛ در نتیجه، صفوی در ترجمه آیات اخلاقی در سطح نحوی بیشتر از راهبردهای تحت اللفظی، تغییر مقوله دستوری، تبدیل واحد و وام گیری، در سطح معنایی بیشتر از راهبرد هم شمولی و در سطح منظورشناختی برای توضیح آیات و بیان جمله های محذوف و مقدّر از راهبردهای تغییر میزان صراحت و تغییر اطلاعات استفاده کرده است. او به واسطه کاربرد راهبردهای نحوی، معنایی و منظورشناختی، نکات صرفی، نحوی، معنایی و تفسیری آیات را مطابق زبان معیار فارسی ترجمه و هنجار رابطه ای را لحاظ کرده است؛ از این رو، ترجمه او از آیات اخلاقی کیفیت بسیار خوبی دارد.
بررسی اثربخشی مدل های تربیت محقّق علوم اسلامی در ایران براساس الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مؤسسات و مراکز آموزشی و پژوهشی به مثابه مهمترین زیرنظام های کلان علمی که در فرآیند توسعه یک کشور به تربیت و آماده ساختن نیروی انسانی کارآمد، شایسته و دارای مهارت جهت پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه در زمینه های مختلف می پردازند، نقش حیاتی و کلیدی را برعهده دارند براین اساس ضروری است در طراحی، اجرا و ارزشیابی فعالیت های این مؤسسات از شیوه های مطلوب، دقیق و نظام مند استفاده شود. مؤسسات و مراکز علوم اسلامی به عنوان ساختار نظام مند آموزش های اسلامی، «راهبرد اهتمام به پروردن استعدادهای فطری و به منصه فعلیت نشاندن قوای خدادادی متربّیان و ساخت شاکله معرفتی، معنویتی، مهارتی و هویتی آنان در چهارچوب شاخص اصلی نظام مطلوب آموزشی تربیتی» را همواره مطمح نظر قرار داده اند (رشاد، 1395، ص116).در میان مجموعه نظام های آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و ترویجی حوزه علوم اسلامی زمینه پژوهش به عنوان بخش پیشران و نظام ساز شمرده می شود. براین اساس تربیت مؤثّر و کارآمد محقّقان نیازمند طراحی و استفاده از مدل های تربیتی اثربخش می باشد. امروزه مراکز علوم اسلامی از مدل های مختلفی برای تربیت محقّقان استفاده می کنند.در نظام های تربیتی اثربخش باید به عوامل زمینه ای، دروندادی، فرآیندی و بروندادی برای پدیدآوری نتیجه و اثر توجّه نمود. وجود مدل های مؤثّر تربیت محقّق نقش مهم عاملیت را در اثربخشی پژوهش ها بارز می سازد.براساس بررسی های صورت گرفته تاکنون مطالعه جامع و دقیقی که به بررسی کلیه ابعاد مدل های تربیتی موجود پرداخته و به طور مستقیم با حوزه علوم اسلامی مرتبط باشد، انجام نشده است.این پژوهش با هدف شناسایی، تحلیل و سنجش اثربخشی مدل های تربیت محقّق و ارائه پاسخ به این سؤال است که مهمترین مدل های موجود تربیت محقّق علوم اسلامی در سطح مؤسسات علوم اسلامی کشور کدام و دارای چه اجزاء، مؤلفه ها، نقاط قوت و ضعف می باشد.روش: پژوهش حاضر از حیث ماهیت و نوع داده ها جزء تحقیقات کیفی بوده و مشتمل بر گردآوری و تحلیل داده های غیرعددی برای شناخت مفاهیم، دیدگاه ها و تجارب و تحلیل داده های بدون ساختار می باشد و از لحاظ شیوه اجرا و جمع آوری داده ها در گروه تحقیقات پدیدارشناسی قرار می گیرد. همچنین ازآنجایی که دستاوردها و نتایج پژوهش ارائه شده چهارچوبی برای عمل فراهم می آورد تا نظام های تربیت محقّق علوم اسلامی بر پایه آن اقدام نموده و بخش عمده ای از مشکلات اجرایی نظام تربیت محقّق را برطرف سازد، جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. برای گردآوری داده های غیرعددی ابتدا در مرحله اکتشافی ازطریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز مصاحبه نیمه ساختاریافت، مدل های تربیت محقّق با بهره گیری از روش تحلیل مضمون به شیوه اترید − استرلینگ (۲۰۰۱) «شامل مضامین پایه، مضامین سازمان دهنده و مضامین فراگیر» شناسایی گردید. پس از مرحله اکتشافی در مرحله تحلیلی برای سنجش اثربخشی مدل های موجود از الگوی ارزشیابی سیپ (cipp) استفاده گردید و ابعاد چهارگانه الگو شامل؛ بعد زمینه، بعد درونداد، بعد فرایند و بعد برونداد یا فرآورده مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه پژوهش، صاحب نظران و محقّقان مؤسسات و مراکز علوم و معارف اسلامی بودند که مدل مؤسسه یا مرکز آنان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته بود. واحدهای آماری به شیوه نمونه گیری هدفمندِ در دسترس انتخاب شد. سپس تعداد 15 نفر از صاحب نظران و مشارکت کنندگان که هریک از آنها نماینده یکی از مؤسسات و مدل های تربیت محقّق شناسایی شده بودند دعوت به مصاحبه شدند و ابعاد مدل تربیت محقّق از ایشان اخذ گردید. همچنین به منظور سنجش اعتبار متغیرهای پژوهش از اعتبار صوری و سازه استفاده شد.نتایج: براساس تحلیل مضمون صورت گرفته در اثربخشی بعد «زمینه»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 4 مشخصه اساسی و مشترک هستند. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند با آگاهی، مدلی را در تربیت محقّق گزینش نمایند که ضمن توجّه به عوامل اثرگذار بر تربیت محقّق، رویکرد مناسب و مؤثّری در مواجهه با مسائل و موضوعات پیرامونی و متناسب با ویژگی های شناختی و شخصیتی محقّقان داشته باشد.همچنین در اثربخشی بعد «درونداد»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه 9 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده مطرح می باشد. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می نماید مدلی در تربیت محقّق انتخاب نمایند که دارای رویکرد توأم آموزشی و پژوهشی بوده و ضمن توجّه به روش شناسی علمی قادر باشد ارزش ها، نگرش ها، نیازها، نقشه علمی و . . . را با توجّه به توانمندی های منابع انسانی مؤسسه فراهم آورد.در بررسی اثربخشی بعد «فرایند»، مدل های تربیت محقّق موردمطالعه دارای 6 مشخصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده می باشند. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند مدلی برای تربیت گزینش نمایند که قادر باشد مشخصه های زمینه ای و دروندادی را در فرایند تربیت محقّق بکار گیرد و آنها را در رسیدن به اهداف سازمان دهد. این بُعد از مدل به مراکز تربیت محقّق امکان خواهد داد قابلیت ها و ظرفیت های پژوهشی اعم از قوانین، مقررات و منابع انگیزشی موجود در ارزشیابی و ارتقاء محقّقان را بسیج نماید.در بررسی اثربخشی بعد «برونداد»، مدل های تربیت محقّق مورد مطالعه دارای 3 مشخّصه اساسی و مشترک تحت عنوان مضامین سازمان دهنده می باشد. این مشخصه ها به مراکز تربیت محقّق کمک می کند مدلی را انتخاب نمایند که ضمن استفاده از روش ها، استانداردها و ابزارهای ارزیابی و اثربخشی، خروجی و بازده برنامه تربیت محقّق را مورد ارزیابی قرار داده و با بهره گیری از ویژگی های نظام ارتقایی مؤسسه، روش ها و ابزارهای مورد استفاده در تربیت محقّق را مورد بازنگری و بهسازی قرار می دهد. بحث و نتیجه گیری: مطابق با ارزیابی مدل های تربیت محقّق علوم اسلامی می توان به مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «زمینه» شامل: اهمیّت برنامه درسی یکپارچه و رسمی حوزه، نظام انگیزشی متناسب با نظام و زی طلبگی، اهمیّت عوامل انگیزشی در محیط نزدیک و مرتبط با پدیدآوری تحقیق، حضور در صحنه های واقعی علم، توجّه توأمان به مسائل و نیازهای عینی و کاربردی، توجّه به عناصر مشترک روش تحقیق در علوم انسانی و اسلامی، روش مندی و تسلّط محتوایی بر موضوع، توانایی مسأله یابی و نیازسنجی پژوهشی می باشد. همچنین مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «درونداد» شامل: پدیدآوری روش شناسی پژوهشی اختصاصی هر مرحله پژوهش، باورمندی به توانایی تولید علم دینی، ارزشیابی محصول محور و خروجی محور، ایجاد فضای نقد تعاملی، تأکید بر نظریه پردازی در علوم انسانی اسلامی، پذیرش دانش پژوهان تحصیلات تکمیلی از فارغ التحصیلان با تأکید بر زنجیره ارزش، مواجهه و حل مسائل نظام اسلامی با رویکرد دینی و مسأله محوری، توجّه به زیرساخت و نظام های پشتیبانی پژوهش های علوم اسلامی، تأکید بر یکپارچگی سه بعد پژوهش، آموزش و ترویج در تربیت محقّق می باشد. مهمترین نقاط قوت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «فرآیند» شامل: مهارت روش پرونده سازی و نگارش مستقیم در جمع آوری اطّلاعات، بهره مندی از دانش زبان های خارجی در استفاده از منابع اصلی، توجّه به برانگیزاننده ها و نظام انگیزش درونی و دینی، انجام دیدارهای علمی با صاحب نظران و الگوهای موفق، توانمندسازی علمی و مهارتی محقّقان، ارزشیابی مهارت محور، مباحثه محور، گروه محور و نیز مدل محور، توانایی اتقان و رویکرد کیفی در نظریه پردازی است. و نهایتا مهمترین نقاط قوّت مضامین و مؤلّفه های پایه در سطح «برونداد» شامل: مهارت محوری به جای حافظه محوری، ارزیابی ناظر به فرایند در مسائل علوم اسلامی، ارزشیابی مبتنی بر انگیزش درونی قرب الهی، ارتقای نیروهای مستعد تربیت شده حاضر و شاغل در سازمان ها و نهادها، افق گشایی و طرح نگاه های نو برای محقّقان علوم اسلامی می باشد.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
193 - 208
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف : صنعت بیمه به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام مالی هر کشور، نقشی حیاتی در تضمین پایداری اقتصادی، کاهش ریسک های پیش بینی ناپذیر و حمایت از سرمایه گذاری های فردی و جمعی ایفا می کند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی، تحلیل و اولویت بندی پیشران های کلیدی مؤثر بر آینده صنعت بیمه ایران با تمرکز بر فرصت ها و چالش های بالقوه بوده است تا از این طریق، تصویری مبتنی بر شواهد از روندهای شکل دهنده آینده این صنعت ترسیم شود. روش شناسی : رویکرد پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش شناسی، کمّی و آینده نگرانه است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از ترکیبی از دو روش کمّی شامل دلفی فازی و روش تصمیم گیری چندمعیاره مارکوس استفاده شده است. این پژوهش در سه مرحله متوالی طراحی و اجرا شد. یافته ها : در مرحله نخست، با استفاده از مرور مطالعات پیشین، تحلیل گزارش های صنعت بیمه و انجام مصاحبه های ساختارمند با خبرگان، فهرستی اولیه از پیشران های مؤثر بر آینده صنعت بیمه تهیه شد. در این مرحله، ۳۳ پیشران شناسایی شد که در قالب هفت دسته اصلی شامل پیشران های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، فناورانه، زیست محیطی، قانونی، حکمرانی و ساختاری طبقه بندی شدند. در مرحله دوم، برای غربال گری این پیشران ها و شناسایی موارد کلیدی، از روش دلفی فازی استفاده شد. به این منظور، پرسش نامه ای با بهره گیری از منطق فازی طراحی و در اختیار گروهی از خبرگان قرار گرفت. پس از تحلیل داده های فازی حاصل از نظرات خبرگان، از میان ۳۳ پیشران اولیه، ۸ پیشران به عنوان کلیدی ترین عوامل مؤثر بر آینده صنعت بیمه شناسایی شدند که هم از نظر میزان تأثیرگذاری در سطح بالایی قرار داشتند و هم با عدم قطعیت قابل توجهی همراه بودند. در مرحله نهایی، این ۸ پیشران با استفاده از روش مارکوس به طور دقیق تری ارزیابی شدند تا براساس معیارهای چندگانه، رتبه بندی و اولویت بندی شوند. نتایج تحلیل ها نشان داد که چهار پیشران از بالاترین اولویت برخوردارند: نخست، الگوهای همکاری میان شرکت های بیمه و اینشورتک ها که می توانند به واسطه هم افزایی قابلیت های فناورانه و منابع سنتی، نوآوری و بهره وری را در صنعت بیمه افزایش دهند؛ دوم، سطح بهره برداری از کلان داده و تحلیل های داده محور در تصمیم سازی ها و طراحی محصولات بیمه ای؛ سوم، نفوذ فناوری های نوظهور نسل چهارم مانند اینترنت اشیاء در زندگی روزمره و فرایندهای کسب وکار که به تحول در ارزیابی ریسک، قیمت گذاری و خدمات پس از فروش منجر می شود؛ و چهارم، سیاست ها و چهارچوب های رگولاتوری در حوزه فناوری که نقش تعیین کننده ای در تسهیل یا مانع سازی روندهای نوآوری دارند. نتیجه گیری : براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهای کاربردی متعددی برای بهره برداری از فرصت های پیش رو و مقابله با چالش های احتمالی ارائه شد. از جمله این پیشنهادها می توان به موارد زیر اشاره کرد: توسعه بسترهای همکاری مشترک بین شرکت های بیمه سنتی و اینشورتک ها به منظور ارتقای نوآوری و چابکی، سرمایه گذاری مؤثر در زیرساخت های فناوری اطلاعات و تحلیل پیشرفته داده ها، تدوین و اجرای سیاست های آموزشی برای ارتقای سواد دیجیتال بیمه گذاران و کارکنان، و بازنگری در قوانین و مقررات به گونه ای که ضمن حمایت از نوآوری های فناورانه، حقوق و منافع بیمه گذاران نیز حفظ شود.
تأثیر تمرین هوازی با مکمل عصاره هیدروالکلی میوه قره قات بر شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 در بافت قلب موش های صحرایی دیابتی شده نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میکرو RNAها و مکمل های آنتی اکسیدانی به عنوان اهداف درمانی بالقوه برای عوارض قلبی عروقی و هایپرگلیسمی ناشی از دیابت مطرح شده اند. این مطالعه به بررسی اثر تمرین هوازی همراه با عصاره هیدروالکلی میوه قره قات بر شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 در بافت قلبی رت های مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته است. روش تحقیق: تعداد 24 موش های صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 20±200 گرم و سن هشت هفته) به طور تصادفی به چهار گروه کنترل دیابتی، دیابتی+مکمل، دیابتی+تمرین، و دیابتی+مکمل+تمرین تقسیم شدند. دیابت نوع دو با تغذیه رژیم پرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین القا شد. گروه های دریافت کننده مکمل، روزانه ۲۵۰ میلی گرم بر کیلوگرم از وزن بدن عصاره قره قات دریافت کردند. پروتکل تمرینی شامل دویدن روی نوارگردان با سرعت ۱۸ تا ۲۴ متر در دقیقه، به مدت ۳۰ تا ۶۰ دقیقه به مدت هشت هفته و پنج روز در هفته اجرا شد. پس از پایان مداخله، گلوکز، انسولین، مقاومت به انسولین و miR-195 بافت قلبی اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک راهه با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: پس از هشت هفته مداخله، گلوکز خون ناشتا و مقاومت به انسولین در تمامی گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل دیابتی کاهش معنی داری نشان داد (p=0/001). سطح انسولین در گروه های دریافت کننده مکمل نسبت به گروه های دیابتی و تمرین به تنهایی، به طور معنی داری کاهش یافت (به ترتیب با p=0/002، p=0/001). بیان miR-195 در تمامی گروه های دیابتی+مکمل، دیابتی+تمرین و دیابتی+مکمل+تمرین؛ نسبت به گروه کنترل دیابتی، کاهش معنی داری داشت ( به ترتیب با p=0/001، p=0/001 ،p=0/01). نتیجه گیری: هر دو مداخله تمرین هوازی و مکمل دهی قره قات باعث بهبود شاخص های گلایسمیک و بیان miR-195 می شوند؛ و ترکیب مکمل دهی قره قات با تمرین هوازی اثرات مطلوب تری بر بیان miR-195 بافت قلبی موش های صحرایی دیابتی نوع دو دارد.
طراحی مدل راهبردی مدیریت دانش در سازمان های ورزشی: مورد مطالعه اداره کل ورزش و جوانان استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که هدف پژوهش سنجش افکار، نگرش ها، باورها و برداشت های مسئولان سازمان ورزش و جوانان استان تهران است، مناسب ترین راه حل، مطالعه سیستماتیک ترکیبی مانند روش کیو است. هدف توصیفی- تبیینی با رویکرد کیفی- کمی انجام شده است. ابزار اولیه جمع آوری داده ها پرسشنامه کیو بود. شرکت کنندگان 56 نفر از استادان دانشگاه و کارشناسان سازمانی مرتبط با موضوع مورد مطالعه بودند که از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب آن ها استفاده شد. یافته ها 8 دسته موضوعی را نشان می دهد. براساس میزان توافق، می توان گفت که عامل مشارکت در تولید دانش با 70/27 درصد بیشترین میزان توافق را دارد و پس از آن عامل مدیریت دانش منابع انسانی با 23/5 درصد، عامل استفاده از فناوری های نوین با 30/4 درصد و عامل سرمایه اجتماعی با 30/4 درصد. عامل توسعه اقتصادی دانش بنیان با 20/4 درصد، عامل پایگاه داده بزرگ مقیاس با 73/1 درصد و ضریب ایجاد مکانیسم بازخورد دانش با 43/1 درصد به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفتند. در این مقاله نگاهی دقیق تر به این مدل نوآورانه شده است و راه هایی را که در آن بخش ورزش و جوانان استان تهران را متحول می کند، بررسی کرده ایم. از آموزش گرفته تا اطلاع رسانی و همکاری با جامعه، کلیه عناصر کلیدی این رویکرد جدید قدرتمند در توسعه ورزش و جوانان بررسی شده است.
دیپلماسی آب با اعمال سناریوی کاهش مصرف انرژی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
57 - 86
حوزههای تخصصی:
کمبود آب و چالش های مدیریت منابع در حوزه آبخیز رودخانه فرامرزی هیرمند، لزوم اجرای یک رویکرد نوین در دیپلماسی آب را برای مدیریت یکپارچه و سیاستگذاری مؤثر در تضمین امنیت آبی پایدار در این منطقه را ضروری کرده است. از این رو بهره گیری از تفکر سیستمی به عنوان نگرشی جامع برای سیستم های پیچیده منابع آب مورد توجه محقیقن قرار گرفته است. هدف از این تحقیق مدلسازی نکسوس بین آب، غذا، و انرژی تحت رویکرد دیپلماسی آب در حوزه آبخیز هیرمند در منطقه سیستان است. به منظور عملیاتی نمودن چنین دیدگاهی، پویایی سیستم (Dynamic System) به عنوان روش متناسب مورد استفاده قرار گرفته است زیرا توانایی تبیین و ارتباط پیچیده متغیرهای گوناگونی با روابط غیر خطی را دارد و به عنوان ابزاری تحلیلی و کارا مطرح است. داده های مربوط به مدل پویایی همبست از طریق سازمان ها و ذی نفعان منطقه جمع آوری شد. مدل شبیه سازی به کمک نرم افزار ونسیم (DSS Vensim) ساخته و دوره شبیه سازی یک دوره 31 ساله 1379-1410 در نظر گرفته شد. معادلات حاکم در هر زیرسیستم براساس معادلات پایه روش پویایی سیستم ها و نمودارهای حلقه علی هر زیر سیستم با استفاده از روابط و بازخوردهای مثبت و منفی ایجاد شد. در این پژوهش براساس تحلیل حساسیت مونت کارلو و بسط مدل تحت عنوان 4 سناریو صورت گرفته است. نتایج، نشان می دهد که سناریوهای فعلی با کمبود آب مواجه هستند، سناریوی ترکیبی مدیریت یکپارچه به منظور کاهش 50 درصد شدت مصرف انرژی، کاهش50 درصد تلفات آب در قالب نکسوس به منظور حفظ منابع و امنیت آبی پایدار در منطقه ارائه شده اند. پیشنهاد می شود به دلیل وابستگی منطقه سیستان به رودخانه فرامرزی هیرمند، اتخاذ همبست آب، انرژی و غذا با رویکرد دیپلماسی آب می تواند مناسبات هیدروپلتیکی دو کشور ایران و افغانستان بر سر مسائل آبی را از مناقشه به سمت مشارکت و همکاری هدایت کند.
ارزیابی و شناسایی گسل ها و میزان لرزه خیزی آن ها در حوضه بالهارود گرمی استان اردبیل
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: لرزه خیزی معیاری است که رخدادها، مکانیسم ها و بزرگی زمین لرزه در یک مکان جغرافیایی معین را در برمی گیرد. به این ترتیب، فعالیت لرزه ای یک منطقه را خلاصه می کند. منطقه موردمطالعه بر اساس شواهد زمین شناسی و زمین لرزه های ثبت شده یکی از پهنه های فعال و لرزه خیز در ایران به شمار می آید. ازاین رو آگاهی از توان لرزه خیزی منطقه جهت جلوگیری از ساخت وساز غیر اصولی در حوزه موردتحقیق ضروری است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی توان لرزه خیزی گسل ها در حوزه بالهارود گرمی است. روش شناسی: در این پژوهش برای ترسیم نقشه ها و تحلیل آن ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد که ابتدا با استفاده از نقشه زمین شناسی 1:100000 سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور در حوزه موردمطالعه، گسل های (اصلی و فرعی) تعیین و طول آن ها مشخص گردید. سپس توان لرزه زایی گسل های منطق ه موردمطالعه با استفاده از روابط زارع (1374)، نوروزی (1985) و نوروزی و اشجعی (1978) محاسبه شد. یافته ها و نتایج: با توجه به نتایج مربوطه، متوسط توان لرزه زایی برحسب ریشتر در گسل های نوروز آباد 55/12، آزاد آباد 10/20، ساری نصیرلو 62/28، ایلیخچی 08/9، چنار 56/6، فرضی کندی 42/17، پرچین 35/10، اوجاق آلازار 94/17، دمیرچی 23/7، پیره خلیل 55/6، القناب 16/19، شرفه 73/7، شوردرق92/3 را نشان می دهد. نتایج حاصله نشان داد که منطقه موردمطالعه، به خصوص بخش های مرکزی به سمت جنوب حوزه به علت تمرکز خطواره های گسلی، ازنظر لرزه خیزی مستعد است و امکان وقوع زمین لرزه هایی با بزرگی بیش تر از 4 ریشتر در آن است. گسل های ساری نصیرلو، آزاد آباد و القناب به ترتیب دارای بالاترین توان لرزه زایی در منطقه هستند. بررسی ها هم چنین نشان می دهد که بین توان لرزه زایی گسل ها با طول گسل ارتباط مستقیم وجود دارد. با توجه به نبود مطالعات کافی در مورد تکتونیک و لرزه خیزی منطقه، بایستی به جهت حصول اطمینان بیش تر، مطالعات دیگری در رابطه با سایزموتکتونیک و پهنه بندی منطقه ازنظر لرزه خیزی نیز انجام گیرد.
بررسی تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر فرسایش خاک؛ مطالعه موردی: شهرستان نمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۳
158 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تغییرات کاربری های مختلف و ارزیابی اثرات تغییرات کاربری ها بر فرسایش خاک، در شهرستان نمین می-باشد. در راستای دستیابی به اهداف این تحقیق، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره ی 2002 و 2024، تهیه شده است. در مرحله بعد لایه های اطلاعاتی سایر عوامل مؤثر برای فرسایش خاک شهرستان در محیط GIS تهیه گردید. ارزش گذاری و استانداردسازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیارها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از الگوریتم چند معیارARAS ، صورت پذیرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، بیشترین میزان مساحت در سال 2002 مربوط به مراتع ضعیف و زراعت دیم، به ترتیب با 71/493 و 91/209 کیلومتر مربع و در سال 2024، مربوط به مراتع ضعیف و مراتع دیمی به ترتیب با 62/422 و 93/271 کیلومترمربع می باشد. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش سال 2002 به ترتیب 05/15 و 46/22 درصد و طبق پهنه بندی فرسایش 2024 به ترتیب 92/15 و 04/25 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند. به طور کلی می توان وجود خاک فرسایش پذیر، وقوع بارندگی های شدید و دخالت عوامل انسانی از طریق تغییر کاربری، تخریب پوشش گیاهی، چرای بیش از حد، احداث جاده، شخم در جهت شیب و آبیاری نامناسب را از جمله عوامل عمده فرسایش و کاهش حاصلخیزی خاک درشهرستان نمین عنوان کرد.
ارزیابی و امکان سنجی نقش شهر هوشمند در پایداری زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
208 - 227
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و دستاوردهای شهری، آلودگی های زیست محیطی که از مهم ترین تولیدات یک شهر است توان پایداری آن را به شدت کاهش داده، به گونه ای که کیفیت محیط زیست به پایین ترین درجه خود رسیده و همه شاخص های پایداری دگرگون گردیده است. به کاهش مصرف انرژی و افزایش خودکفایی می انجامد. استفاده از فناوری هوشمند در کالبد ساختمان باعث بهبود کیفیت زندگی شده و همین امر علاوه بر کاهش اتلاف انرژی در افزایش سطح کیفی محیط زیست طبیعی نقش بسزایی را ایفا می کند.هدف اتحقیق ارزیابی و امکان سنجی نقش شهر هوشمند در پایداری زیست پذیری شهری مطالعه موردی کلانشهر اهواز می باشد، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و بر مبنای مطالعات و بررسی های میدانی و پیمایشی است.جامعه آماری در دوگروه کارشناسان و شهروندان تقسیم بندی شده است، نمونه آماری کارشناسان هدفمند 15 نفر و شهروندان با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 377 نفر مشخص شده است.ابزار گردآوری دیتاها پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از تحلیل آماری SPSS و مدل تاپسیس فازی تجزیه و تحلیل دیتا صورت گرفته است شاخص های مورد بررسی در دوبخش عوامل تاثیر گذار بر شهر هوشمند با 6 مولفه ( زیرساخت های هوشمند، حمل و نقل هوشمند، مدیریت انرژی هوشمند مدیریت پسماند هوشمند، کیفیت هوا و آب هوشمند، خدمات شهری هوشمند، اقتصاد هوشمند) و عوامل تاثیر گذار در محیط زیست شهری با 6 مولفه (مدیریت پسماند، آب و فاضلاب، فضای سبز شهری، حمل و نقل عمومی، آموزش و آگاهی محیط زیستی، پایداری و نوآوری شهری) مورد بررسی قرار گرفتند.طبق نتایج به دست آمده رابطه مثبت و معناداری میان شاخص های شهر هوشمند و پایداری زیست محیطی شهری در اهواز مشاهده شده است. بر اساس رتبه بندی تاپسیس، مؤلفه های "اقتصاد هوشمند" و "حمل ونقل هوشمند" به عنوان مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر پایداری زیست محیطی شناخته شدند.
بررسی بازتاب تخیّلی عنصر باد در منطق الطیر عطّارنیشابوری با رویکرد به نظریه تخیّل ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
41 - 72
حوزههای تخصصی:
عناصر هستی بخش تصاویر تخیّلی گوناگونی در آثار هنرمندان و شاعران دارد. یکی از تجربیات خواننده شعر در مواجهه با تصاویر تخیّلی، کشف رمزهای شعری است و به ارتباط دو سویه با شاعر در تجربه های مختلف او می انجامد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی با این فرض که «مرغ زرّین» خود ِعطار است و رویکرد به نظریه تخیّل ژیلبر دوران مبنی بر منظومه تخیّل روزانه (قطب های مثبت و منفی) و شبانه (تعدیل و تلطیف این دو قطب)، به بررسی و تحلیل تصاویر تخیّلی باد در منطق الطیر به عنوان بازتابی از تجربیات درونی و بیرونی شاعر در ارتباط با خود، جهان، شعر و مخاطب، پرداخته است. خویشکاری های عطار با باد، مرغ زرّین، هدهد، سیمرغ و دیگر پرندگان، اسطوره قهرمان را شکل داده است. این نوع بررسی از تصاویر تخیّلی ارتباطی با صورخیال از نظر بلاغی وآرایه های ادبی ندارد؛ بلکه کشف ماهیت عنصری شاعر و هم چنین رمزگشایی لایه های پنهانی تر شعر او است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عنصر باد در این اثر بیشتر دوگانه و در ریخت مثبت حیوانی با محرکه عروجی سفر است و از نظر ساختار اسرارآمیز و وضعیت های ترکیبی به نظام تخیّلی شبانه ژیلبر دوران نزدیک تر است.
التیام شعری و اقتباس: مطالعه موردی ترجمه شیموس هینی از کمدی الهی دانته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
245 - 263
حوزههای تخصصی:
شیموس هینی، شاعر اهل ایرلند شمالی، در مقالات خود موضوعی را تحت عنوان بازپوشانی یا التیام شعری مطرح کرده است. مقصود او از طرح این موضوع، ایجاد فضا و مهارتی شاعرانه است که از طریق آن بتواند به مصائب و مشکلات مردمان سرزمینش بپردازد. این ایده هینی تا حدی به نظریه اقتباس که توسط لیندا هاچن، منتقد کانادایی، مطرح شده است شباهت دارد؛ چرا که هاچن نیز اقتباس را راهبردی برای تسکین درد های مردمانی که تحت سلطه قرار گرفته ا ند، در نظر می گیرد. هدف از این مقاله، بررسی موردی این شباهت با تکیه بر مطالعه ترجمه/ اقتباس هینی از بخشی از کمدی الهی دانته و روایت گفتگویش با گناهکاران در دوزخ است که در مجموعه شعر کار مزرعه تحت عنوان «اوگولینو» به چاپ رسیده است. موضوعاتی که مورد بحث قرار خواهند گرفت بررسی کارکرد و اهمیت چنین رویکردی در شعر هینی، تحلیل ارتباط میان شعر و تاریخ معاصر ایرلند و در، شناسایی نقاط قوت و ضعف این روش شاعرانه را شامل می شود. در نهایت، از قرار دادن شعر هینی در چارچوب نظریات انتقادی اش و همچنین ترکیب این دو با نظریه اقتباس هاچن، این نتیجه حاصل می شود که شاعر از طریق ترجمه/ اقتباس شعر دانته، در تلاش است تا گوشه ای از رنج مردم و هنرمندان ایرلندی را به مخاطبانش منتقل کند.