مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۱
۲۲۰-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
نگارنده، در این نوشتار و در ادامه مطالعات قبلی خود، به موضوع انواع فعالیت مبلغان مانوی در شبکه بزرگ تری در زیرعنوان فعالیت های درباری از امپراتوری روم تا به دربار تانگ در چین تمرکز می کند؛ در این فعالیت ها، سفیران، و هم چنین حکیمان دوره گرد و کارآگاهان انجام مراسم آئینی، آگاهی بر تفاوت های فرهنگی را به نمایش می گذارند؛ هرچند این رخداد و به طور معمول بین همسایگان نزدیک و هم مرز صورت می گرفت، اما با ابزار مانوی ایرانی و از راه آسیای میانه شاهد گسترش تدریجی آن هستیم. روایت های مختلف مانوی اهمیت آموزش «حکمت» را در تلاش برای حمایت از حاکمان محلی بسیار برجسته می کند. بنابر نسخ مانوی «کلن»، «مانی» با پادشاهی ناشناس ملاقات می کند و بدو حکمت آموخته، احکام مانوی و هم چنین «دو آموزه» را آموزش می دهد. هم چنین، براساس شواهد و مدارک، هرچند پراکنده، گسترش آئین مانوی در چین قابل فهم می آید؛ آنجا که برای چنین موضوعی از نقش حکیمان مسافر در بازدید از شبکه های درباری نمی توان چشم پوشی کرد.
ساخت، طراحی و ویژگی های روان سنجی پرسشنامه تسهیل گرهای مشارکت والدینِ دانش آموزان در دوره های آموزش خانواده مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مدارس اصلی ترین نهاد تعلیم و تربیت قلمداد می گردند و عملکرد موفق این نهاد بدون حضور پررنگ و مشارکت همه جانبه والدین قابل تحقق نمی باشد. از سوی دیگر والدین اولین معلمان کودکان به شمار می آیند و اهمیت مشارکت و توانمندسازی آن ها در دوره های آموزشی بر هیچ یک از متخصصان امر آموزش و پرورش و سیاست گذاران آموزشی پوشیده نیست. هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت، طراحی و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه تسهیل گرهای مشارکت والدین در دوره های آموزش خانواده بود. روش: روش پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی بود که در مرحله اول پژوهش کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد و در مرحله کمی یک مطالعه توصیفی از نوع توسعه ای- کاربردی طراحی و اجرا شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه متخصصان حوزه روانشناسی خانواده و روان سنجی استان زنجان بود؛ نمونه پژوهش 12 نفر از متخصصان نامبرده بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی کلیه والدین دانش آموزان شهر زنجان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش 2217 نفر از والدین دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، با استفاده از نرم افزار SPSS.26 و AMOS.24 انجام شد. یافته ها: نتایج روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به صورت کیفی و کمّی تأیید شد. همچنین، با انجام تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفه های اصلی روی گویه های این پرسشنامه، پنج عامل با نام های «تسهیل گرهای شخصی و خانوادگی»، «تسهیل گرهای مربوط به مدرسه»، «تسهیل گرهای مربوط به مدرّس و محتوای دوره ها»، «ترجیحات و نیازهای والدین»، «انگیزه های بیرونی والدین» استخراج و نام گذاری شدند. همسانی درونی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای هر کدام از مؤلفه ها بالاتر از 60/0 بود. یافته های تحلیل عامل تأییدی نیز نشان داد که پرسشنامه تسهیل گرهای مشارکت والدین برازنده داده هاست (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که پرسشنامه مذکور به عنوان ابزاری معتبر و پایا می تواند مورد استفاده پژوهشگران حوزه خانواده و تعلیم و تربیت قرار گیرد.
ویژگی های روانسنجی مقیاس پریشانی شکست عاطفی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس پریشانی شکست عاطفی می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر یک پژوهش مقطعی-توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دارای تجربه شکست عاطفی شهرستان ساری بودند، که از بین آن ها 406 دانشجو به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این مطالعه مقیاس پریشانی شکست عاطفی (BDS)، پرسشنامه ضربه عشق (LTI)، پرسشنامه تنظیم هیجان شناختی نسخه 18 سوالی (CERQ-18)، پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه 10 سوالی (AAQ-II) و نسخه 10 سوالی پرسشنامه افکار تکرارشونده (RTQ-10) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نسخه 24 نرم افزار SPSS، و روش های آماری آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، مقیاس پریشانی شکست عاطفی از ساختار تک عاملی و ضریب همسانی درونی 94/0 برخوردار بود؛ به علاوه ضریب پایایی حاصل از روش بازآزمایی 81/0 به دست آمد. همچنین، این ابزار با پرسشنامه ضربه عشق، پرسشنامه افکار تکرارشونده، با خرده مقیاس راهبردهای ناسازگارانه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و با خرده مقیاس اجتناب از تجارب هیجانی پرسشنامه پذیرش و عمل همبستگی مثبت معنادار و با خرده مقیاس راهبردهای سازگارانه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان و با خرده مقیاس کنترل زندگی پرسشنامه پذیرش و عمل همبستگی منفی معنادار نشان داد، که این نتایج روایی همگرا و واگرای آن را تایید نمود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که به نظر می رسد مقیاس پریشانی شکست عاطفی در جمعیت ایرانی دارای اعتبار و روایی مطلوب بوده، و می تواند به عنوان ابزاری مفید جهت سنجش شدت پریشانی ناشی از شکست عاطفی مورد استفاده قرار گیرد.
پارادایم های «حقوق و توسعه»: از مهندسی اقتصادی تا تورم حق ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق اقتصادی و تجاری سال ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
115 - 147
حوزههای تخصصی:
پیوند حقوق و توسعه پس از جنگ جهانی دوم، سه پارادایم فکری را در کشورهای درحال توسعه پشت سر نهاده است. پرسش پژوهش حاضر آن است که مفهوم و نسبت «حقوق» و «توسعه» در این پارادایم ها چه مشخصه هایی در نظریه و عمل داشته و پارادایم کنونی در چه وضعیتی قرار دارد. جنبش حقوق و توسعه به عنوان اولین پارادایم به دنبال پیاده سازی سیاست های نوسازی اقتصادی با ابزار قانون بود. قانون در این پارادایم ابزار مهندسی اقتصادی در دستان بروکرات ها بوده و در نتیجه آن استقلال دستگاه قضایی و نقش حقوقدانان با چالش مواجه شد. نئولیبرالیسم به عنوان پارادایم دوم، حقوق خصوصی را بستر رشد اقتصادی درنظر می گرفت که اقتصاددانان از رهگذر آن، امکان پیشبینی فعالیت های اقتصادی را دارا هستند. با افول توسعه انسانی، سومین پارادایم با ادعای دستیابی به توسعه اصیل بر محور حق ها و آزادی ها گسترش یافت. حقوق خود یکی از اهداف توسعه کشورها بود و فرمالیسم جدید به تنظیم گری این امکان را می داد تا برای کنترل بازار و حمایت از حقوق افراد و گسترش عدالت نقش آفرینی کند. در عمل، پارادایم نظام حقوقی توسعه، سبب تورم حق ها شد. پژوهش حاضر با شناسایی پارادایم های حقوق و توسعه در بستر تاریخ توسعه، نگاهی انتقادی به این فرایند در کشورهای درحال توسعه دارد.
نقش محمول بند پایه در زمانداری و درجه انتزاع فاعل بندهای متممی زبان فارسی (در چارچوب کمینه گرایی لاندا و نقش گرایی گیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیشِ رو تأثیر شدت کنترل فعل بند پایه بر زمانداری و درجه انتزاع فاعل بندهای متممی زبان فارسی بررسی می شود. لاندا (2006) کنترل اجباری بند پایه بر بند متممی را با رخداد عمل بند متممی مرتبط می داند؛ به طوری که تعبیر معنایی محمول بند پایه، ازطریق مشخصه دستوری زمانداری و مشخصه معنایی زمان، وجه و زمانداری بند پیرو را تعیین می کند. گیون (1980) نیز معتقد است ساخت های کنترلی، نتیجه تلفیق دو حوزه معنی و نحو هستند. افزایش شدت کنترل بند پایه بر رخداد بند متممی، درجه بی زمانی بند متممی را افزایش می دهد. هدفی که در این مقاله دنبال می شود بررسی دو مشخصه زمانداری و زمان، در ساخت های کنترلی و تأثیر آن بر بازنمایی فاعل انتزاعی و درجه بی زمانی بند متممی است. داده های این پژوهش شامل 300 جمله است که به شیوه کتابخانه ای با دسته بندی افعال کنترلی و انواع بندهای متممی از آثار پیشین گردآوری شده و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. بنابراین، با تلفیق رویکردهای صورت گرا و نقش گرا نتایج، مدرج بودنِ عناصر دستوری مانند زمانداری و فاعل انتزاعی را نشان می دهد؛ به گونه ای که با کاهش شدت کنترل فعل بند پایه، وجه و زمانداری بند های متممی از التزامی بی زمان با فاعل انتزاعی به سمت اخباری زماندار با فاعل آشکار تغییر می یابد.
A Case Study of Washback and Test Preparation of the New Version of PTE Academic(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Pearson Test of English Academic (PTE-A), a widely used high-stakes language proficiency test for university admissions and migration purposes, underwent a notable change from a three-hour to a two-hour version in November 2021. The implementation of the new version has prompted inquiries into the washback effects on various stakeholders. Focusing on a small sample of Chinese test takers (n=10), this paper explores washback effects following the revision of PTE-A and the complexity of test preparation through in-depth semi-structured interviews. The findings suggest a shorter test length is preferred and several different methods are adopted for test preparation which gives evidence to the positive washback. However, participants reported some confusion regarding certain test items, leading to the adoption of construct-irrelevant methods. This, in turn, may affect the face validity of PTE-A. While addressing the literature gap in this field, recommendations for improving the test design to better meet test takers’ needs are provided.
بررسی دیدگاه ساکنان محلی از مؤلفه های مؤثر بر سیاست گذاری مدیریت پسماند مناطق روستایی منتخب شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش تولید پسماند و دل نگرانی های حاصل از خسارات اکولوژیکی ناشی از آنها سیاست گذاری مدیریت پسماند اهمیت فوق العاده ای برخوردار شده است. پسماند، محصول جانبی فعالیت های انسانی و شامل انواع پسماندهای خانگی، پزشکی، کشاورزی، صنعتی، تجاری، ویژه و خطرناک است. در سیاست گذاری و مدیریت جامع پسماند جمع آوری و روش های پردازش و دفع پسماند در تعامل با یکدیگر به نحوی مدیریت می گردندکه اهداف سه گانه محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی مطلوب منطقه به دست می آید. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر سیاست گذاری مدیریت پسماندها از دیدگاه مردم محلی در مناطق روستایی منتخب شهرستان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی-توسعه ای و از نوع استراتژیک و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی می باشد که در آن از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوارهای روستاهای منتخب می باشدکه شامل 8 روستای برگزیده از 4 دهستان بخش مرکزی کرمانشاه می باشدکه با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 275 نفر تعیین گردید. بر اساس یافته ها برخی از شاخص های مدیریت پسماند ساکنان محلی با ویژگی های فردی آنان همبستگی معنادار دارد. برپایه یافته های به دست آمده از این پژوهش لزوم توجه به آموزش در زمینه مدیریت پسماند به ساکنان محلی مناطق هدف احساس شد. در نتیجه اجرای سیاست های مبتنی بر مدیریت پسماند موجب بهبود در شرایط مناطق هدف شد که این ضرورت تداوم و توسعه آنها را نشان می دهد. نتایج تحقیق بیانگر این است که پژوهش حاضر سیاست مدیریتی ضعیفی در خصوص پسماندهای منطقه دارد که روستای تکیه سرابله از دهستان میان دربند وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر روستاهای منتخب دارد و روستای عمه از دهستان قره سو وضعیت ضعیف تری نسبت به سایر روستاهای منتخب دارد.
مقایسه تأثیر هشت هفته دویدن تناوبی شدید و ایروبیک بر سطوح سرمی نوروگلین-4 و نیم رخ متابولیکی دانش آموزان دختر چاق مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چاقی کودکان یک چالش بهداشت عمومی در جهان است. در دهه های اخیر شیوع اضافه وزن و چاقی در میان کودکان و نوجوانان سراسر جهان افزایش یافته که با افزایش خطر چاقی در دوران بزرگسالی همراه می باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه تأثیر هشت هفته دویدن تناوبی شدید و تمرین ایروبیک بر سطوح سرمی نوروگلین-4 و نیم رخ متابولیکی دانش آموزان دختر چاق مقطع ابتدایی بود. روش تحقیق: جامعه آماری شامل دختران چاق مقطع ابتدایی 12-7 سال شهرستان ایلام با شاخص توده بدنی در محدوده صدک 95 یا بیشتر بودند. از این بین، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و در سه گروه دویدن تناوبی شدید (I)، تمرین ایروبیک (II)، و گروه کنترل (III) (هر گروه 10 نفر) گروه بندی شدند. برنامه دویدن تناوبی شدید با شدت 60 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب در هفته اول و 90 تا 100 درصد حداکثر ضربان قلب در هفته پایانی و تمرینات ایروبیک با شدت 60 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه به اجرا در آمد. متغیرهای انسولین، گلوکز و تری گلیسیرید توسط دستگاه اتوآنالیزور به روش فتومتریک و نوروگلین-4 به روش الایزا مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل نتایج، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. یافته ها: هشت هفته دویدن تناوبی شدید و تمرین ایروبیک موجب افزایش سطوح سرمی نوروگلین-4 (01/0=p) و کاهش معنی دار انسولین (04/0=p)، تری گلیسیرید (01/0=p) و مقاومت به انسولین (006/0=p) دانش آموزان گردید؛ اما سطح سرمی گلوکز دانش آموزان تغییر معنی داری نکرد (85/0=p). نتیجه گیری: دویدن تناوبی شدید و ایروبیک از طریق بهبود وضعیت متابولیک، می تواند موجب کاهش خطر بیماری های مرتبط با چاقی دانش آموزان شود.
Empowering Growth: A Systematic Review of Education’s Role in Enhancing Human Capital and Advancing National Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Education plays a pivotal role in shaping societal development, influencing economic growth, social stability, governance, and individual well-being. By enhancing skills, abilities, and individual competencies, education contributes to the accumulation of human capital at both the individual and societal levels. It expands personal freedoms by increasing capabilities, which in turn fosters democratic participation and social resilience. There are two primary theoretical approaches to understanding education’s impact on human capital: the productivity approach and the capability approach. While the productivity approach views education as a means to enhance workforce productivity, the capability approach emphasizes broader cultural and social advancements, seeing increased productivity as an intermediate rather than an ultimate goal. Adopting a systematic qualitative literature review (SQLR) methodology, this study synthesizes peer-reviewed journal articles, policy reports, and scholarly books from reputable sources such as Google Scholar, JSTOR, Scopus, and institutional reports from UNESCO and the World Bank. A thematic analysis was conducted following Braun and Clarke’s (2006) six-step framework, identifying key themes such as education’s role in economic mobility, governance, and global competitiveness. Findings highlight that nations with well-designed educational systems, such as Japan and China, have achieved sustainable economic growth by leveraging high-tech and knowledge-based production. The study concludes that an appropriate educational system is a primary prerequisite for any country’s development, as it determines its position in the global economy. This review underscores the importance of context-specific educational policies that align with broader societal needs. It offers insights for policymakers seeking to bridge the development gap through strategic investments in education.
بررسی اندیشه های عرفانی آنه ماری شیمل و مولانا با تکیه بر چند تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
221 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو در نظر دارد تا با شیوه توصیفی- تحلیلی، اندیشه های حکمی- عرفانی آنه ماری شیمل در منظومه «نغمه نی» را با سخنان مولانا با بررسی چند تمثیل در معانی یادشده بازخوانی-کرده و به این طریق میزان تأثیرپذیری شیمل از حکمت و عرفان مولانا را به خواننده بنمایاند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شیمل در «نغمه نی» که حاوی 17 غزل بلند عاشقانه عارفانه است، بسیار تحت تأثیر ذهن و زبان جلال الدین محمد مولوی بوده و حتی در انتخاب تمثیل های خود، از این اندیشمند بلندآوازه و ادیب عارف ایرانی (قرن هفتم) وام گرفته است و سخن را با رمز و استعاره هایی که پیش تر دست پرماس وی بوده، آرایش داده است. از جمله تمثیل هایی که شیمل برای بیان عقاید خود مکرر استفاده کرده است دریا، صدف، امواج، نسیم، باغ (گل)، بهار، زمین و مانند آن هاست. محور اندیشه های شیمل که با نمادهای یادشده درصدد تعلیم و تلقین آن بوده، چگونگی رابطه انسان با آفریدگار (برپایه مسأله وحدت وجود بر مذهب تجلی) و به دنبال آن، غم غربت روح (نوستالژی) و تلاش برای زدودن این «غم» و رسیدن به آرامش ابدی است.
کاربست هوش موصنوعی در عرصه نظامی و چشم انداز موازنه قوا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
183 - 212
حوزههای تخصصی:
امروزه هوش مصنوعی به عنوان یکی از مهمترین فناوری هایی مدرن از ظرفیت قابل توجهی برای تاثیرگذاری بر سطح قدرت کشورها و شکل دهی به رقابت های منطقه ای و بین المللی برخوردار است. تاثیرات عمیق هوش مصنوعی بر جنگ های نوین نظامی، سایبری و اطلاعاتی به حدی است که برخی آن را در ایجاد یک مسابقه تسلیحاتیجدید و شکل دهی به نظم جدید جهانی، با سلاح های هسته ای دوران جنگ سرد مقایسه می کنند. در این راستا، هوش مصنوعی نظامی از جمله ابزارهایی است که می تواند موازنه سازی در مجموعه امنیتی خاورمیانه را تحت تأثیر قرار دهد. مقاله حاضر این سوال را مطرح می کند که بکارگیری هوش مصنوعی در عرصه نظامی چگونه می تواند توازن نظامی قوا در منطقه خاورمیانه را تغییر دهد؟ فرضیه مقاله این است که «هوش مصنوعی نظامی به عنوان «جانشین» نیروی انسانی و «ضرب کننده نیرو»، این ظرفیت را دارد که با افزایش فزاینده توان نظامی کشورهای منطقه، موازنه قوا در منطقه خاورمیانه را تغییر دهد». این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده وجمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
Attending Inclusive EFL Teachers Identity for Students with Special Educational Needs(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مرداد و شهریور ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
119 - 145
حوزههای تخصصی:
Although instructional strategies, obstacles, solutions, and technologies designed to assist students with special educational needs (SEN) learning a foreign language were much discussed both in special and inclusive schools, little evidence addresses how English as a foreign language (EFL) teachers construct their identities as legitimate inclusive school practitioners as they witnessed and encountered a range of disabilities. To fill this void, this study reports on a narrative inquiry scrutinizing how Indonesian inclusive EFL teachers construct their identity in teaching 15 students with SEN. Drawing upon Johnston's framework of teacher identity, this study showcases how inclusive EFL teachers cultivated a positive rapport with students with SEN through the utilization of a personal approach and the incorporation of humor in teacher-student relation. Regarding professionalism, they perceived it as service-oriented by consistently motivating all of their students, particularly those with SEN, exhibited tolerance for the regular ones, and implemented co-education or peer-mediated instruction strategies. In light of teachers’ religious beliefs in English language teaching (ELT), they accomplished well by embedding numerous character values, referred to as profile pelajar pancasila, in English classrooms. The implications of this study are to bring potential implementations of specialized teaching strategies training of professional development for inclusive EFL teachers and differentiated assessment for students with SEN.
Women’s Participation in Disaster Risk Reduction: Capacities and Challenges(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
INTRODUCTION: Given the increasing natural hazards, there is an increasing emphasis on innovative disaster risk reduction (DRR) initiatives aimed at increasing resilience and recognizing women as key stakeholders in all disaster management activities, although their role remains limited for unclear reasons. Since understanding gender issues and their impact in shaping people's lives is crucial in disaster risk reduction, this study seeks to examine the effective role of women's participation in disaster risk reduction. METHODS: In this descriptive-analytical and library study, factors such as women's empowerment, increasing participation in decision-making levels, improving access to resources and information, and changing traditional attitudes that play a role in reducing women's vulnerability were examined. The necessary data were collected by reviewing relevant parameters in reputable articles, reports and books. The statistical population includes women from disaster-prone countries such as Tamil Nadu (India), Bangladesh, Nepal, Tashkent (Uzbekistan), Ethiopia and other countries. FINDINGS: The findings indicate that women’s vulnerability to disasters is a combination of biological, social, cultural, economic and political factors, and that traditional caregiving roles, gender discrimination and inequalities in access to resources, information and decision-making increase their vulnerability. In addition, disasters impose more severe psychological, social and economic consequences on women. CONCLUSION: According to the results, due to unequal social and cultural structures, women are more vulnerable to natural and man-made disasters. Therefore, disaster management policies and actions must be gender-sensitive. Empowering women, promoting their participation in decision-making, improving their access to resources and information, and changing traditional attitudes can reduce the impact of crises on women and increase the overall resilience of society.
نقش انگیزه و انواع مشارکت والدین در پیش بینی انگیزه خودمختار دانش آموزان: رویکردی مبتنی بر نظریه خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۰۹-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: انگیزه خودمختار دانش آموزان یکی از عوامل کلیدی در ارتقای یادگیری عمیق، عملکرد تحصیلی و پایداری تلاش آنان محسوب می شود. با توجه به نظریه خودتعیین گری حمایت والدین از نیازهای روان شناختی پایه دانش آموزان، زمینه ساز افزایش انگیزه درونی و خودمختار آنان است با این حال، نقش دقیق انواع انگیزه والدین و ابعاد مختلف مشارکت آنان در پیش بینی انگیزه خودمختار دانش آموزان نیازمند بررسی های دقیق تر و کاربردی تر است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش انگیزه والدین و انواع مشارکت آنان در پیش بینی انگیزه خودمختار دانش آموزان بر اساس نظریه خودتعیین گری انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم و ششم در سال تحصیلی 1404-1403 بودند که در مدارس ابتدایی شهر سمنان مشغول به تحصیل بودند با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی تعداد 415 دانش آموز انتخاب شدند و به پرسشنامه های انگیزه والد برای مشارکت (گرولنیک، 2015)، حمایت از خودمختاری در مقابل مشارکت کنترل کننده (لرنر و همکاران، 2022)، انگیزه خودمختار (ریان و کانل، 1989) پاسخ دادند. داده ها با رگرسیون سلسله مراتبی و به وسیله ی نرم افزار 26SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مشارکت در فعالیت های شناختی بیشترین تأثیر مثبت را بر انگیزه خودمختار دانش آموزان داشت (001/0 >p، 204/0 β=) و 3/10 درصد واریانس آن را تبیین می کرد. پایه کلاسی نقش منفی و معنادار در انگیزه خود مختار داشت (14/0- =β). جنسیت و انگیزه کنترل شده والدین نقش غیرمعنادار داشتند. گرچه انگیزه خودمختار والدین در مدل های اولیه نقش مثبت و معناداری در پیش بینی انگیزه خودمختار دانش آموزان داشت، اما در مدل نهایی این نقش کاهش یافت (080/0 =p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، افزایش مشارکت شناختی والدین نقش مهمی در تقویت انگیزه خودمختار تحصیلی دانش آموزان به ویژه در پایه های تحصیلی پایین دارد و می تواند به بهبود کیفیت یادگیری و تداوم تلاش تحصیلی کمک کند. انگیزه والدین اثر محدودی داشت.
اثربخشی نظریه یادگیری سازنده گرایی بر تفکر علمی، خودکارآمدی و خودپنداره تحصیلی دانشجویان عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ تابستان (شهریور) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۰
۲۲۷-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: با توجه به اینکه دنیای امروز با مائل دشوار و آسان فراوانی مواجه است، باید با استفاده از فرایندهای شناختی و فکری بارآور به دنبال راهکارهای جدید بود تا بتوان م ائل را به صورت علمی، خلاق و کارآمد حل کرد. به نظر می رسد پرداختن به این موضوع مهم باید از مدارس و دانشگاه ها آغاز شود. هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی نظریه یادگیری سازنده گرایی بر تفکر علمی، خودکارآمدی و خودپنداره تحصیلی بود. روش: پ ژوهش حاض ر ی ک ط رح شبه آزم ایشی میدانی با پیش آزمون -پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان رشته طراحی دانشگاه بغداد در سال تحصیلی 2022-2023 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش 60 نفر از دانشجویان رشته طراحی بود که از بین 229 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند (هر گروه 30 نفر). قبل از آموزش برنامه مبتنی بر نظریه سازنده گرایی از هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی (موریس، 2001) تفکرعلمی از لیانگ و همکاران (2006)، خودپنداره تحصیلی (چن و تامپسون، 2004) پیش آزمون به عمل آمد. سپس به گروه آزمایش در 10 جلسه نظریه یادگیری سازنده گرایی آموزش داده شد و به گروه گواه هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از اتمام دوره آموزشی دوباره از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS.27 و به روش تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که آموزش نظریه یادگیری سازنده گرایی باعث افزایش معنی دار تفکر علمی خودکارآمدی و خودپنداره تحصیلی دانشجویان شده است (05/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان گفت، اجرای آموزش مبتنی بر نظریه سازنده گرایی باعث می شود دانشجویان با استفاده از فرضیه سازی، آزمایشگری و ارزیابی و توانایی حل مسائل و موضوعات درسی خودپنداره و خودکارآمدی تحصیلی بالاتری داشته باشند و به صورت علمی تفکر خلاق، منطقی و شهودی را پرورش دهند.
نگرش اعضاء هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به عملکرد آموزش مجازی در طول همه گیری کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: همه گیری کووید-19 تمام جنبه های زندگی از جمله نحوه ارائه خدمات آموزش عالی در سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است. هدف این مطالعه ارزیابی نگرش اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به عملکرد آموزش مجازی در طول همه گیری کووید-19 می باشد. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بود. تعداد 384 نفر از دانشجویان و 116 نفر از اعضاء هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال تحصیلی 13400-1399 مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه های استانداردی بود که از طریق شبکه های اجتماعی برای اعضاء هیئت علمی و دانشجویان ارسال شد. قسمت سنجش نگرش دانشجویان دارای60 سوال و در 5 مقیاس و پرسشنامه اعضاء هیئت علمی دارای 23 سوال و در 7 مقیاس طراحی شده بود. یافته ها: نتایج نشان داد که اعضاء هیئت علمی درخصوص عملکرد آموزش مجازی، نگرش مناسبی (12/69 درصد) نسبت به "میزان پشتیبانی از دانشجو" گزارش دادند. اما نسبت به "محتوای برنامه آموزش مجازی" و "نرم افزار آموزش مجازی" نگرش امیدبخشی نداشتند. همچنین، دانشجویان نیز نگرش متوسطی نسبت به عملکرد آموزش مجازی داشتند؛ به طوری که بالاترین میانگین مربوط به مقیاس"علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی" و کمترین میانگین مربوط به مقیاس" قابلیت کاربرد" بود. نتیجه گیری: جهت ارتقاء عملکرد آموزش مجازی، توسعه زیرساخت های لازم مانند توسعه شبکه سراسری اینترنت و افزایش پهنای باند، تولید نرم افزارهای آموزشی تعامل محور و استفاده از تجارب کسب شده در این مدت و همچنین برگزاری دوره ها و کارگاه های آموزشی مستمر برای اعضاء هیئت علمی و دانشجویان ضروری به نظر می رسد.
واکاوی اثربخشی آسایش حرارتی در مطلوبیت شکل گیری قلمرو فضایی (مطالعه موردی: پیاده راه صف (سپه سالار) تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۴۳
53 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسان ها موجوداتی منزوی نیستند و همواره با محیط اطراف خود در ارتباط اند. آن ها، چه به صورت فردی و چه اجتماعی، فضایی برای خود طلب می کنند و مرزهایی تعریف می نمایند تا به حالت مطلوبی از این مفهوم دست یابند. می توان ادعا کرد که قلمرو نقش اساسی در زندگی انسان دارد و این امکان را فراهم می آورد تا انسان فضای اطراف خود را س اماندهی کرده و به آن هویت فردی یا جمعی ببخشد. تأمین ابعاد قلمرو در فضا نخسین گام در هویت بخشی به فضا و مکانمندی آن به شمار می آید. دستیابی به مطلوبیت در مفهوم ذهنی قلمرو، در گرو شفاف سازی شاخص های شکل گیری آن است که می توان برمبنای مفاهیمی از سوی نظریه پردازان، آن را تعمیم داد. فقدان آسایش حرارتی به عنوان یکی از عوامل شکل گیری قلمرو فضایی، باعث ایجاد حس ازدحام در فرد می شود. باتوجه به حداقل امکان شخصی سازی فضا توسط کاربر در فضاهای عمومی، این پژوهش فضای عمومی را به عنوان بستر مطالعه ی موردی انتخاب کرده است تا اثر بخشی آسایش حرارتی در قلمروهای فضایی آن بررسی شود. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش، آزمون فرضیه ای است که در پی واکابی شاخص آسایش حرارتی در مطلوبیت شکل گیری قلمروفضایی، به عنوان پیش فرضی برای شکل گیری قلمرو انسانی است. همچنین، بررسی ارزش های پنهان شاخص های مؤثر در شکل گیری قلمرو در بستر مطالعه موردی، از دیگر اهداف این تحقیق به شمار می آید.روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نظر هدف دارای ماهیتی کاربردی مبتنی بر راهبردی استقرایی است و از نظر روش، رویکردی ترکیبی دارد. الگوی نظری و شاخص های شکل گیری، از طریق جمع آوری داده ها و مرور ادبیات موضوع با رویکرد کیفی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای استخراج شده اند. با شبیه سازی آسایش حرارتی مطالعه موردی تمرکز بر شاخص UTCI، محدوه های آسایش حرارتی در قلمروهای طراحی شده ارائه شده اند. برای پاسخ به این پرسش که آیا انسان از محدوده های فاقد آسایش حرارتی به عنوان قلمرو مطلوب استفاده می کند، از روش ردیابی مستقیم و نمونه گیری اشباع با قیاس تطبیقی استفاده شده است. نتایج نشان داد برخی از محدوده ها با توجه به عدم آسایش حرارتی، مورد استفاده کاربران قرار گرفته اند. در این مرحله از پژوهش به نتایج بسنده نکرده و در جهت کشف اهمیت و ارزش پنهان شاخص های شکل گیری قلمرو به روش آزمون T تک نمونه ای و همچنین در جهت دخالت جنسیت و بررسی افتراق ایشان از روش آزمون T دو گروه مستقل استفاده شد.نتیجه گیری: برخلاف فرض پژوهش، گام های پژوهش حاکی از آن بود که قلمروهای مطلوب آزمودنی ها در بستر مطالعه موردی فاقد آسایش حرارتی است. روش آزمون T در جهت کشف اهمیت و ارزش پنهان شاخص های شکل گیری به تفاوت تمایل زنان و مردان در اهمیت شاخص های شکل گیری قلمرو فضایی مطلوب اشاره دارد.
سیر تحولات منظر سبز شهر تهران از نگاه خاورشناسان از عصر قاجار تا پهلوی اول (1796 الی 1931 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
52 - 61
حوزههای تخصصی:
ذر آن می توان به ردپای انگاره های منظرین و فراتر از آن به افکار و ایده های یک ملت دسترسی یافت و ذهنیت مردمی را که در یک مقطع تاریخی خاص در فضای زیست ملت ی دیگ ر زندگی کرده اند، بازسازی کرد. ذهنیتی که جدا از تأثیرپذیری شخصیت نگارنده و تمایلات شخصی وی در نگاهی وسیع تر با اوضاع و شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی و حتی تمایلات استعمارجویانه ارتباط دارد. شناخت منظر ذهنی بر مبنای تفاوت شناختی میان «من» (سفیر: معمولاً اروپایی) و «دیگری» (فرد تهرانی و یا مکان: شهر تهران) شکل می گیرد. براین اساس، این پژوهش با ذکر این سؤال که منظر سبز شهر تهران از نگاه خاورشناسان (از سال 1796 الی 1931 میلادی) چیست، به دو دسته بندی رویکرد کل نگر و رویکرد جزء نگر دست یافته است. در این دسته بندی، مشخص شد خاورشناسان از دوره فتحعلی شاه قاجار به بعد، نگاهشان به مقوله منظر سبز معطوف به اجزاست و توجه آنان به نظام کلی منظر سبز به مثابه یک کل منسجم، قابل درک و بازگویی نیست و تعداد کمی از آنها صرفاً با اشاره کردن به نظام اقلیمی تهران که منجر به زندگی کوچ نشینی می شد، گرته برداری سطحی از کل منسجم منظر سبز شهر تهران داشته اند. به نظر می رسد، توجه به جزئیات منظر سبز به جهت تجربه تجدد اروپایی شدن در تهران با توجه به نظام های کلان برون متنی اعم از قدرت های سیاسی دولت های بیگانه و یا علاقه دولت مردان ایرانی به غرب، توجه خاورشناسان را چه به صورت دستوری- حاکمیتی و چه به صورت سیاسی- فرهنگی بیش ازپیش، معطوف به جزئیات منظر کرده است.
دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با جنگ شناختی؛ چالش ها و فرصت ها
حوزههای تخصصی:
جنگ شناختی به عنوان یک رویکرد نوین در نبردهای معاصر، به تسلط بر افکار و ادراکات جامعه هدف می پردازد و به ویژه در فضای سایبری تأثیرگذار است. جمهوری اسلامی ایران با چالش های جدی در این زمینه مواجه است، چرا که جنگ شناختی می تواند به تغییر هنجارها و باورهای اجتماعی منجر شود. این مقاله به بررسی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با این جنگ و چالش ها و فرصت های آن می پردازد. هدف اصلی، شناسایی و تحلیل چالش ها و فرصت های دیپلماسی عمومی ایران در برابر جنگ شناختی است. همچنین، این تحقیق به دنبال ارائه راهکارهایی برای تقویت دیپلماسی عمومی به منظور مقابله با تهدیدات ناشی از جنگ شناختی می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای است و از روش توصیفی- تحلیلی بهره می برد. داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دیپلماسی عمومی ایران نیازمند یکپارچه سازی نهادها و استفاده از مفاهیم نوین برای مقابله با جنگ شناختی است. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که استفاده از فضای سایبری به عنوان ابزاری کلیدی در مدیریت افکار عمومی و تقویت قدرت نرم کشور بسیار مؤثر است. در نهایت، یافته های پژوهش نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران باید با تدوین راهبردهای مؤثر در دیپلماسی عمومی، به تقویت تاب آوری اجتماعی و فرهنگی خود بپردازد تا بتواند در برابر تهدیدات جنگ شناختی مقاومت کند.
بررسی و امکان سنجی تحقق مسئولیت مدنی پیشگیرانه با تکیه بر قوانین حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۲
57 - 77
حوزههای تخصصی:
پیشگیری از وقوع خسارت، یکی از رویکردهای نوین در مسئولیت مدنی است. براساس رویکرد پیشگیرانه، مسئولیت مدنی در زمینه های مختلف به جای آنکه منتظر وقوع خسارت باشد به سوی پیشگیری از ایجاد خسارت گرایش می یابد و به جای اینکه همانند مسئولیت مدنی سنتی، نگاهی قهقرایی و ناظر به گذشته داشته باشد در رویکرد نوین، نگاهی مبتنی بر آینده نگری داشته و در صدد است تا از پیدایش یا تداوم خسارت در آینده جلوگیری نماید. از اینرو در این مطالعه با استفاده روش توصیفی -تحلیلی و استفاده از منابع حقوقی معتبر به بررسی وضعیت تحقق نظام مسئولیت مدنی پیشگیرانه دولت در ایران می پردازد. اساسا، مسئولیت مدنی دولت از مباحث نوین در حقوق اداری ایران است و پذیرش مسئولیت مدنی پیشگیرانه برای دولت نیز با کاستی-هایی از حیث مقررات موجود روبه رو است. نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد با رعایت پاره ای از اصول اساسی مسئولیت مدنی پیشگیرانه، همچنان فضای مناسبی جهت تحقق کامل این رویکرد نوین وجود دارد که می تواند مرزهای محدود مسئولیت مدنی سنتی را درنوریده و ضمن پیشگیری، از ایجاد خسارت به شکل جدی تر نیز جلوگیری نماید. البته به رسمیت شناختن مسئولیت مدنی پیشگیرانه دولت مستلزم اصلاح قوانین موجود است.