مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۹
1 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه پاسخ به مسائل و چالش های درونی و بیرونی شهرها به خصوص در کلان شهرها، تبدیل به مهم ترین و اصلی ترین دغدغه مدیریت شهری شده است. معمولا طرح ها و برنامه های شهری به عنوان سندی برای ارائه وضع موجود، به چالش ها، تأکید بر قوت ها و فرصت ها، چشم انداز سازی و... اشاره داشته اند؛ لذا پژوهش حاضر بر آن بوده است تا به واکاوی نظری و عملیاتی برنامه های توسعه ای در شهر رشت بپردازد. بدین منظور براساس تئوری زمینه ای، نوع پاسخ گویی به این هدف کیفی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و مصاحبه عمیق با 30 نفر از صاحب نظران سطح شهری بوده است. همچنین با استفاده از نرم افزار «MAXQDA» اقدام به استخراج کدهای باز و محوری و در نهایت کدگذاری گزینشی با بهره گیری از پتانسیل های شهر و نظر نخبگان شده است. نتایج بررسی های صورت گرفته نشان می دهد مهمترین مؤلفه های نظری اندیشه ای در بعد علی شامل: نظام برنامه ریزی کشور و محتوای طرح های جامع و مشکلات اجرایی، مشکلات مربوط به ماهیت حقوقی، اموال و دارایی های شهرداری ها و مراجع قضایی و ... است. در بعد پدیده شامل: غفلت مسائل اجتماعی،گرایش تقاضا برای تغییر کاربری زمین شهری در رشت به واسطه جهت گیری های غیر علمی در طرح های توسعه شهری و... می باشد؛ در بعد راهبرد شامل: جهت دهی برنامه به سوی دستور کار اقدامات آینده، ارائه ماتریسی که متغیرهای محیطی به طور منظم در آن چیده شده باشند و غیره است و نهایتا در بعد پیامد شامل: کاهش فشارهای فزآینده ناشی از؛ تغییرات محیطی، توسعه پویش تغییر مداوم و... بوده است. همچنین در بخش عملیاتی الگو مشاهده می شود که در مفهوم علی، مهمترین مقوله شامل: نارسایی های عمیق کالبد و محتوا؛ در بخش پدیده، مقوله چندپارگی های منتج به تضعیف و ناکارامدی نظام و طرح های شهری؛ در بخش راهبرد مقوله لزوم خودپالایی ریشه ای و بازسازی هدفمند با تأکید بر الزامات توسعه ای پراگماتیسم و نهایتاً در بخش پیامد مقوله عدم تکافوی راهکارهای موجود برای توسعه عملیاتی و آینده نگر مهمترین مقولاتی بوده اند که هر کدام مفاهیم مترتب بر خود را داشته اند.
بررسی تأثیر قوم گرایی ، گشودگی فرهنگی و سازگاری فرهنگی مصرف کننده بر قصد خرید کالاهای وارداتی از طریق نقش میانجی تصویر کشور محصول (مطالعه موردی: مصرف کنندگان خودروهای چینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۳۰
41 - 60
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر قوم گرایی، گشودگی فرهنگی و سازگاری فرهنگی مصرف کننده بر قصد خرید کالاهای وارداتی از طریق نقش میانجی تصویر کشور مبدا بوده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مصرف کنندگان خودروهای چینی در شهر اصفهان بوده اند که تعداد 210 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی ( SEM-PLS ) استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قوم گرایی و سازگاری فرهنگی مصرف کننده بر تصویر کشور مبدا و قصد خرید کالاهای وارداتی تأثیر معناداری داشته است. همچنین، تصویر کشور مبدا بر قصد خرید تأثیر معناداری داشته است. به علاوه، تأثیر قوم گرایی و سازگاری فرهنگی مصرف کننده به طور غیرمستقیم از طریق نقش میانجی تصویر کشور مبدا بر قصد خرید کالاهای وارداتی مورد تأیید قرار گرفت؛ اما، گشودگی فرهنگی بر قصد خرید به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق نقش میانجی تصویر کشور مبدا تأثیر معناداری نداشته است. با توجه به عدم وجود پژوهش های مرتبط، این مطالعه به بهبود درک رفتار خرید محصولات خارجی کمک نموده و دلایل گرایش و رفتار مصرف کنندگان را به خرید کالاهای وارداتی به ویژه خودروهای چینی آشکار می نماید.
ماهیت حقوقی ارزهای دیجیتال و چالشهای تقنین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
65 - 80
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارزهای دیجیتال نوعی از رمز ارزهای مقررات گذاری نشده است که به صورت معمول توسط توسعه دهندگان آن پایش می گردد و توسط اعضای یک جامعه مجازی خاص پذیرفته شده و مورد استفاده قرار می گیرد که در سراسر جهان و نیز در ایران به شدت کاربرد آن در حال گسترش است. هدف مقاله حاضر بررسی ماهیت حقوقی ارزهای دیجیتال و چالش های تقنینی آن در ایران است. مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است. ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است. یافته ها : یافته ها بر این امر دلالت دارد که ارز دیجیتال عین است. قابلیت استناد در برابر همه، حق تعقیب توسط مالک، مالیت و منفعت داشتن و قابلیت خرید و فروش از مهمترین دلایل تلقی ارزهای دیجیتال به عنوان عین است. رمز ارز نوعی پول مجازی است و قاعدتاً باید ساختار پولی و مالی کشور در این زمینه اقدام به مقررات گذاری و نظارت نماید. نتیجه : تقنین در زمینه ارزهای دیجیتال در ایران با چالش هایی روبه روست. این چالش ها عبارتند از: خلق ارز دیجیتال و به تبع آن مشکلات تورمی، بدون پشتوانه بودن ارزهای دیجیتال، نوسانات قیمتی ارزهای دیجیتال، گسترش فعالیت های زیرزمینی (اقتصاد سایه) با پتانسیل ارزهای دیجیتال..
بررسی اثرات غیر خطی مالیاتِ تورمی بر نابرابری توزیع درآمد: رویکرد NARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پیامدهای توزیعی تورم، نقشی گسترده در نظریات رشد و نابرابری داشته و همواره مورد بحث و مطالعه بوده است. طی سال های اخیر، با برجسته شدن پیامدهای توزیعی سیاست های پولی، درک رابطه بین تورم و نابرابری توزیع درآمد به اولویتی بسیار مهم در سیاست گذاری تبدیل شده است. یک متغیر بسیار مهم در سال های اخیر و بویژه در کشورهای در حال توسعه که از نرخ های تورم بالا رنج می برند، مالیات تورمی است که منجر به کاهش در قدرت خرید افراد و کسب و کارها به نفع دولت می شود. مالیاتِ تورمی بخشی از ثروت کسب وکارها و خانوارها است که در نتیجه تورم به دولت منتقل شده است. روش: با توجه به این موضوع، این مطالعه به بررسی اثرات غیر خطی مالیات تورمی بر نابرابری توزیع درآمد در ایران با رویکرد ARDL غیرخطی ( NARDL ) طی دوره زمانی 1360 تا 1400 می پردازد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد مالیات تورمی اثرات مثبت و معناداری بر نابرابری توزیع درآمد در ایران داشته است. همچنین براساس سایر نتایج مطالعه، این اثرات غیر خطی بوده است. نتیجه گیری: تأثیر مالیات تورمی بر نابرابری توزیع درآمد از یک الگوی غیرخطی تبعیت می کند.
تحلیل زمینه های تحقق شعار سال (سرمایه گذاری برای تولید) در بخش انرژی کشور
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۲)
83 - 94
حوزههای تخصصی:
سال ۱۴۰۴، سال «سرمایه گذاری برای تولید» نام گذاری شده است؛ راهبردی که ضرورت تقویت تولید در بخش های زیربنایی اقتصاد ایران و نقش کلیدی سرمایه گذاری در این مسیر را نشان می دهد. نظر به نیاز مبرم بخش انرژی کشور به سرمایه گذاری، تجلی هدف مترتب بر شعار سال در این بخش کاملاً مشهود است. در این تحقیق، زمینه های سرمایه گذاری در بخش انرژی احصا شده است. بررسی ها نشان می دهد، عدم ثبات متغیرهای اقتصاد کلان تحت تأثیر عوامل مختلف ازجمله طولانی بودن فرایند قراردادها و عدم تناسب سیاست های حمایتی با واقعیت های اقتصادی در کنار نارسایی سیستم مالی و بانکی ازجمله موانع سرمایه گذاری در بخش انرژی به شمار می رود. در این راستا، راهکارهای 1- ارتقای امنیت سرمایه گذاری و بهبود فضای کسب وکار، 2- تسهیلگری اداری و زیرساختی طرح های انرژی، 3-تقویت نظام مالی و بانکی با به کارگیری ابزارهای مالی نوین، 4- حمایت از سرمایه گذاری داخلی و فعالیت شرکت های دانش بنیان، 5- سیاست گذاری در راستای تنوع بخشی به سبد تولید انرژی و 6- تقویت منابع مالی و ترغیب سرمایه گذاری خارجی پیشنهاد می شود.
تحلیل روابط تجاری روسیه و هند و ظرفیت های ایران در گسترش همکاری های تجاری با روسیه
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۴)
21 - 44
حوزههای تخصصی:
روابط تجاری روسیه و هند در سال های اخیر تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیکی و تغییر در اولویت های اقتصادی روسیه، به ویژه در واکنش به تحریم های غرب، به شدت گسترش یافته است. روسیه در مسیر تنوع بخشی به شرکای تجاری خود، هند را به عنوان یکی از مهم ترین مقاصد صادراتی خود برگزیده است. سهم هند از صادرات روسیه که در سال ۲۰۲۰ تنها ۱.۷ درصد بود، در سال ۲۰۲۳ به حدود ۱۵ درصد افزایش یافته است. این رشد عمدتاً ناشی از صادرات گسترده انرژی، به ویژه نفت خام و مشتقات آن، بوده که تنها در سال ۲۰۲۳ ارزشی بالغ بر ۵۸ میلیارد دلار داشته است. در مقابل، واردات روسیه از هند رشد کمتری داشته و سهم آن از واردات روسیه در همین بازه زمانی فقط از ۱.۱ درصد به ۱.۹ درصد افزایش یافته است، که نشان دهنده عدم توازن در ترکیب تجاری دو کشور است. با وجود افزایش کل حجم تجارت دوجانبه که در سال ۲۰۲۳ به ۶۵.۷ میلیارد دلار رسید، ترکیب کالاهای مبادله شده بیانگر وابستگی شدید هند به منابع انرژی روسیه و وابستگی کمتر روسیه به کالاهای صنعتی هند است. صادرات هند به روسیه در سال ۲۰۲۳ حدود ۴.۳ میلیارد دلار برآورد شده که شامل کالاهایی چون ماشین آلات، داروها و تجهیزات صنعتی است. در مقایسه، صادرات روسیه به هند بیش از ۶۱ میلیارد دلار بوده و بر بخش انرژی متمرکز است. این روند گویای رویکرد روسیه به استفاده از بازار هند نه تنها برای تأمین ارز، بلکه به عنوان مسیر جایگزین برای دور زدن تحریم ها است.
تحلیل و ارزیابی چالش های تطبیق عملیات مدیریت کیفیت با صنعت 0/4 (مطالعه موردی: صنعت هدف منطقه شمال غرب)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تطبیق با عملیات کیفیت در صنعت 0/4 به یکی از مهم ترین چالش های اخیر صنایع تبدیل شده است؛ چرا که صنایع به منظور رقابت و بقا در بازارهای منطبق با فناوری های پیشرفته انقلاب صنعتی چهارم، ناگزیر به بکارگیری سیستم های باکیفیت، نوآورانه و هوشمندانه این انقلاب می باشد. هدف اصلی از این مطالعه، تحلیل و ارزیابی چالش های تطبیق عملیات مدیریت کیفیت صنعت لاستیک منطقه شمال غرب با صنعت 0/4 می باشد. روش بررسی: روش تحقیق بر مبنای هدف و چگونگی جمع آوری داده ها از نوع کاربردی- توصیفی و از لحاظ تحلیل، تحقیقی کیفی (دلفی) و کمی (آزمون آماری و تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه) است. جامعه آماری این مطالعه، کارشناسان و متخصصان شرکت های فعال در حوزه صنعت لاستیک منطقه شمال غرب و با دانش کافی در رابطه با سیستم مدیریت کیفیت به ویژه ابعاد و چالش های صنعت 0/4 است که تعداد آن ها به دلیل نامعلوم بودن، نامحدود فرض شده است. به منظور دسترسی به نمونه کافی، پرسشنامه ها به صورت آنلاین، طراحی و در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. تعداد نمونه لازم برای آزمون فرضیه اصلی پژوهش: ("بین وضعیت موجود و مطلوب مدیریت کیفیت 4 در صنعت، شکاف نامناسبی وجود دارد") و ارزیابی مناسب چالش ها از طریق جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی به تعداد 384 است که نهایتاً پس از پیگیری های مستمر محقق، پرسشنامه های تکمیلی 395 نفر از کارشناسان به صورت آنلاین در نرم افزار اکسل فراهم شدند. به منظور شناسایی چالش های کلیدی در صنعت از روش دلفی بهره گرفته شد و پانزده شاخص تأیید شدند. جهت بررسی وضعیت موجود و مطلوب از آزمون مقایسه زوجی و آماره t استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه نشان داد که صنعت در هفت چالش در وضعیت مطلوبی قرار داشته و در هشت چالش تا حدی از وضعیت مطلوب فاصله دارد که نیازمند توجه و برنامه ریزی جدی مدیران است؛ اما در کل، وضعیت صنعت از نظر کل چالش ها، تا حدی مساعد است. در نهایت به منظور رتبه بندی چالش ها از نظر اهمیت جهت مقابله، از تکنیک سوارا استفاده گردید. خروجی نشان داد که چالش کلیدی چهارم (کمبود مهارت ها) با بالاترین وزن در رتبه اول جای گرفته است و چالش های سیزدهم (امنیت سایبری و حفاظت از داده ها) و اول (کمبود حمایت مدیریت) در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین چالش پانزدهم (سرعت اینترنت) با کمترین اهمیت در رتبه آخر قرار گرفت. در پایان، پیشنهادهای کاربردی به صنعت ارائه شد.
Analyse sémiotique de l’espace selon les régimes du sens d’Éric Landowski (le cas de La Montagne du Dieu vivant de Le Clézio)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’analyse des mécanismes résultant de l'expérience abstraite ou de la rencontre sensorielle du sujet actif avec l'univers a été négligée du point de vue de la sémiotique classique et celui-ci résiste à des concepts tels que : « présence », « expérience », « corps » et « le sensible ». Landowski défend l’idée du sens constituée d’une condition à la présence et il introduit les quatre régimes d’espace dans lesquels le sens de discours dépend de l'interaction sensorielle-perceptive entre le sujet et le monde extérieur. Dans ses régimes, l’espace-tissu est en interaction avec la programmation, l’espace-volute se présente par l’ajustement, l’espace-abîme est manifesté par l’assentiment et l’espace-réseau est en rapport avec la manipulation. La question principale de cette recherche consiste aux régimes du sens de Landowski se présentant dans le texte littéraire. Pour trouver la réponse, cette recherche applique les régimes d’espace de Landowski à savoir l’espace-volute et l’espace-abîme sur La montagne du dieu vivant de J.M.G Le Clézio dont les récits mettent en scène de beaux passages sur l’interaction entre les personnages et les espaces différents. Cet article aurait pour objectif d’examiner l’interaction entre le sujet et l’espace dans un texte littéraire à partir de la théorie des régimes du sens de Landowski pour effectuer le pouvoir de l’espace sur la perception humaine. Par une analyse sémiotique, cet article montrera enfin la relation entre le sujet et l’espace tout en se basant sur les phrases du sujet parlant et l’espace qui l’a entouré. Cette relation produit un sens profond.
Convenience Editing in Medical Sciences: Professional Expertise vis-à-vis Linguistic Virtuosity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study strived to specify and particularize Iranian medical field specialists and EFL teachers’ predominant and overriding textual interventions, which fall within the ambit of convenience editing. To this end, we required 20 field specialists and 20 EFL instructors to edit the unedited versions of 80 published medical research articles in a way that rendered them apt for publication in quality medical journals. We categorized the obtained data of the edited articles using an editing strategy framework that distinguished four editing micro-strategies and five macro-strategies. The findings revealed that medical specialists and EFL teachers’ micro-editing strategies outnumbered their macro-editing ones. Furthermore, there were significant differences between the editing micro-strategy uses of the above-mentioned groups of the participants. The results highlighted the need for a synergic collaboration between the medical field specialists and the EFL teachers to ameliorate medical articles’ formal, stylistic, and genre-related features and to expedite their publication process.
تجارب زیسته معلّمان از طرّاحی و ارزیابی تکالیف دانش آموزان ابتدایی: یک مطالعه پدیدارشناختی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:تحقیق حاضر، با هدف بررسی تجربه زیسته معلّمان از طرّاحی و ارزیابی تکالیف دانش آموزان ابتدایی، به تحلیل پدیدارشناختیِ انگاره آنان پرداخته است.روش :در این پژوهش برای رسیدن به اهداف، با استفاده از رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی، به تحلیل عمیق تجربه زیسته معلّمان ابتدایی در سال تحصیلی1404_1403پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش،معلّمان مقطع ابتدایی بوده اند. مصاحبه شوندگان این پژوهش، از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی از میان معلّمان مقطعِ ابتداییِ شهرِ تهران، انتخاب شده اند. در جمع آوری داده ها، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته، استفاده شده است. اخذ مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشته است. تحلیل داده ها با روش پنج مرحله ای جیورجی، انجام شده است. یافته ها:با تحلیل تجارب زیسته معلّمان و دسته بندی و کدگذاری داده ها، پنج مضمون اصلی، ویژگی های تکلیف، چگونگی ارتباط والدین با دانش آموزان، تفاوت دانش آموزان و ادراک آنان پیرامون تکالیف و چالش های معلّمان در طرّاحی تکالیف شناسایی شده و همچنین برای هر یک از این پنج مضمون اصلی، مضامین فرعی نیز احصاء شده است. معلّمان، ویژگی های تکلیف مفید را حجم مناسب تکلیف و متنوّع بودن آن و چالش های مربوط پیرامون تکالیف، تعداد زیاد دانش آموزان و زمان کوتاه معرّفی کرده اند.معلّمان بیان داشتند که نوع برخورد دانش آموزان، بسته به محیط خانوادگی و تجارب یادگیری گذشته آنان متفاوت است. از دیدگاه معلّمان، دانش آموزان در فرآیند انجام تکالیف، مسئولیّت پذیر شده، مستقل بار آمده و عادت مطالعه در آنان نهادینه می شود.نتیجه گیری:یافته های این تحقیق بیانگر این است که تکالیف، زمانی که به درستی طرّاحی و مدیریّت شوند، می توانند ابزار مفیدی برای یادگیری باشند؛ با این حال، نگرانی های واقع بینانه ای در مورد حجم و کیفیّت تکالیف وجود دارد. پیشنهاد می شود تا در جهت کیفیّت بخشی به تکالیف دانش آموزان، سیاست های جدیدی اخذ نموده و در بحث آموزش معلّمان در امر طرّاحی تکالیف تصمیمات جدیدی گرفته شود..
بررسی و تبیین الگوهای بازآفرینی در بافت های ناکارآمد شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
28 - 43
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهر همدان، با مساحتی حدود 834 هکتار بافت فرسوده، نمونه ای از این مشکل است. با توجه به تراکم زیاد بناهای فرسوده و شکل گیری مشاغل ناسازگار در این نواحی، کیفیت زندگی ساکنان این مناطق کاهش یافته و مشکلات اجتماعی و اقتصادی افزایش یافته است. با توجه به اینکه شهر همدان در سال های اخیر گسترش قابل توجهی داشته و از نظر کالبدی و اجتماعی با چالش هایی روبه رو است، توجه به رویکرد بازآفرینی شهری در این شهر به ویژه با هدف دستیابی به توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی شاخص های کلیدی توسعه پایدار در فرایند بازآفرینی شهری، به ویژه در شهرهای میانه مانند همدان، انجام می شود. در این راستا، پاسخ به این سؤال ها که «مهم ترین شاخص های بازآفرینی پایدار در شهر همدان کدام اند؟» و «آیا سیاست ها و فرایندهای بازآفرینی در این شهر در راستای توسعه پایدار بوده است؟» می تواند به توسعه راهبردهای مؤثر برای بهبود وضعیت شهری کمک کند. این تحقیق تلاش دارد با تحلیل شاخص های مختلف توسعه پایدار و ارزیابی میزان تأثیر آن ها در فرایند بازآفرینی، به مدیران شهری و سیاست گذاران کمک کند تا برنامه های بازآفرینی را به گونه ای طراحی کنند که هم راستا با اهداف توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی ساکنان باشد. این تحقیق به بررسی شاخص های توسعه پایدار شهری در شهر همدان و ارزیابی میزان تأثیر آن ها در تحقق اهداف بازآفرینی شهری می پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که «مهم ترین شاخص های بازآفرینی پایدار در شهر میانی همدان کدام اند؟» مواد و روش ها این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی تحلیلی است. به دلیل نوع داده ها و عدم امکان کنترل رفتار متغیرهای تأثیرگذار، این تحقیق در دسته پژوهش های غیرتجربی قرار گرفته و از روش آمیخته استفاده می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه است: گروه اول، مدیران، مسئولان و کارشناسان باتجربه در مسائل شهری همدان و گروه دوم، شهروندان ساکن همدان. حجم جامعه آماری بر اساس سرشماری سال 1401 برابر با 302,467 نفر است. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برای این تحقیق 384 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری از طریق روش های هدفمند برای گروه اول (مدیران و کارشناسان) و به طور تصادفی برای گروه دوم (شهروندان) انجام شده است. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شده است که به طور ویژه برای ارزیابی ابعاد مختلف بافت های ناکارآمد شهری در همدان طراحی شده است. در ارزیابی روایی پرسشنامه، از روایی صوری استفاده شده و نظرات استاد راهنما و اساتید شهرسازی، برنامه ریزی شهری و معماری مد نظر قرار گرفته است. برای ارزیابی پایایی ابزار اندازه گیری، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شود. در تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و روش های آماری مختلف استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها، از تحلیل رگرسیون برای بررسی تأثیرات و تحلیل همبستگی برای ارزیابی رابطه بین متغیرهای وابسته و مستقل استفاده شده است. این روش ها به منظور تجزیه و تحلیل تأثیرات مختلف عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بر فرایند بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری و ارزیابی پیامدهای آن ها در راستای توسعه پایدار به کار گرفته شده است. یافته ها براساس نتایج تحقیق در خصوص بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در همدان، واضح است که این بافت ها با مشکلات متعددی از جمله فرسودگی ساختاری، نبود زیرساخت های مناسب، نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، و مسائل زیست محیطی مواجه هستند که بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر منفی گذاشته است. این بافت ها به دلیل پراکندگی فعالیت ها و ناتوانی در جذب سرمایه های جدید، باعث کاهش جذابیت شهر و افزایش مشکلات در اداره امور شهری شده اند. در این راستا، طرح های بازآفرینی شهری به عنوان یک راهکار جامع برای رفع این چالش ها در همدان مطرح می شود. بازآفرینی شهری به معنای ایجاد تحولی همه جانبه در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که هدف آن، بهبود کیفیت زندگی در این مناطق است. در تحلیل شهرسازی بازآفرینی در همدان، نخستین مسئله ای که باید به آن پرداخته شود، وضعیت ناپایدار و ناکارآمد زیرساخت های این بافت ها است. نبود امکانات اولیه مانند سیستم های فاضلاب و آب رسانی، شبکه های حمل ونقل ناکافی و بی توجهی به زیباسازی فضاهای عمومی، از دلایل اصلی ناکارآمدی این بافت ها به شمار می رود. از این رو، بازآفرینی این بافت ها در همدان باید بهبود زیرساخت های شهری را در اولویت قرار دهد تا به این ترتیب، شهروندان از خدمات شهری به صورت مؤثر و مطلوب بهره مند شوند. در بخش اجتماعی، بافت های ناکارآمد همدان به ویژه در مناطق مرکزی شهر از نظر نابرابری های اجتماعی و اقتصادی مشکلاتی دارند که در بازآفرینی آن ها باید به مشارکت ساکنان در فرایند تصمیم گیری و اجرای پروژه های شهری توجه ویژه ای شود. این اقدام نه تنها موجب تقویت همبستگی اجتماعی در میان ساکنان می شود، بلکه به ایجاد محله هایی با کیفیت زندگی بالاتر خواهد منجر شد. در این راستا، ضروری است که برنامه های بازآفرینی در همدان با در نظر گرفتن نیازهای اجتماعی و فرهنگی محلی به اجرا درآید تا هویت محله ها حفظ شود. در بعد اقتصادی، تأکید بر جذب سرمایه گذاری های جدید، به ویژه در زمینه ایجاد اشتغال و ایجاد فضاهای تجاری و خدماتی، می تواند به بهبود وضعیت اقتصادی بافت های ناکارآمد همدان منجر شود. استفاده از ظرفیت های موجود در بافت های قدیمی و تبدیل آن ها به فضاهای تجاری و خدماتی جدید، به جذب سرمایه های بخش خصوصی و ایجاد شغل در این مناطق کمک می کند. علاوه بر این، توجه به فعالیت های اقتصادی محلی و حمایت از کسب وکارهای کوچک در این مناطق می تواند از مهاجرت ساکنان و کاهش میزان بیکاری جلوگیری کند. نتیجه گیری در نهایت، بازآفرینی شهری در همدان باید با توجه به ویژگی های خاص این شهر و با بهره گیری از تجربیات مشابه در دیگر کلان شهرها طراحی شود. یکی از چالش های اصلی در این شهر، تقویت روابط میان نهادهای دولتی و بخش خصوصی است. همکاری مؤثر میان این دو نهاد می تواند به کاهش تضاد منافع کمک کند و پروژه های بازآفرینی را به نتایج مطلوب تری برساند. به طور کلی، بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در همدان به یک رویکرد یکپارچه و پایدار نیاز دارد که هم زمان به مسائل کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توجه داشته باشد. این رویکرد نه تنها می تواند مشکلات موجود را برطرف کند، بلکه زمینه را برای توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی در این مناطق فراهم می آورد.
ارزیابی آسایش حرارتی در ساختمان های آموزشی مطالعه موردی یک مدرسه؛ شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با هدف ارزیابی شرایط آسایش حرارتی در فضای کلاس های درس، مطالعه ای میدانی در دبیرستان دخترانه دانش سبزوار انجام گرفت و نظر دانش آموزان در مورد احساس حرارتی از شرایط کلاس در دو ساعت مختلف از روز در طول سال تحصیلی 99-1398 برای کلاس های مختلف ثبت شد. هم زمان مقادیر دما و رطوبت کلاس ها نیز توسط دستگاه دیتالاگر برداشت گردید. برای بررسی تفاوت ها از آزمون های آنالیز واریانس و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج نشان دادند موقعیت کلاس ها از نظر جهت جغرافیایی و طبقات تفاوت معنی داری در فراسنج دما و رطوبت ایجاد نکرده است درحالی که تفاوت های ساعتی در ثبت این پارامترها معنی دار بوده است. در کل پاسخ های مرتبط با احساس حرارتی سرمایش درصدهای بالاتری را نسبت به حالت گرمایش داشته است (24% در برابر 12%). احساس حرارتی در ماه های مختلف تفاوت های معنی داری را نشان داده و ماه مهر کمترین درصد فراوانی را در احساس مرتبط با آسایش حرارتی داشته است. در همه ماه ها به جز مهر ترجیح حرارتی موردنظر دانش آموزان "گرمایش" بوده است. اگرچه عملکرد سیستم گرمایش مناسب ارزیابی شده اما زمان بهره برداری از این سیستم باید با فاصله کمتری نسبت به شروع کلاس های صبح انجام گیرد تا از اتلاف بخش قابل توجهی از انرژی جلوگیری شود. با وجودی که دما و رطوبت داخل کلاس ها تفاوت ماهانه معنی داری را نشان ندادند اما از نظر احساس حرارتی دانش آموزان بین ماه های مختلف، تفاوت معنادار آماری وجود داشت. لذا احساس حرارتی چیزی فراتر از ویژگی های فیزیکی دما و رطوبت است و در فضای داخل کلاس ضمن تأثیرپذیری از عملکرد سیستم گرمایش-سرمایش به شدت متأثر از ویژگی های فردی (جنس، سن، وزن، قد، لباس و سطح فعالیت) نیز می باشد.
مقایسه سبک زندگی و نشاط معنوی در بین سالمندان بالای 80 مبتلا به اختلال آلزایمر و بدون ابتلا به اختلال آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: بزرگسالی بخصوص دوران سالمندی یکی از دوره های مهم و حساس هر شخص می باشد، سبک زندگی و نشاط معنوی به عنوان مولفه هایی تاثیرگذار بر بهزیستی جسمی و روانشناختی در این دوره سنی می تواند نقش آفرینی کند. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک زندگی و نشاط معنوی در سالمندان بالای 80 سال با و بدون آلزایمر بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمانی گذشته نگر و به لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها به طرح علی_مقایسه ای تعلق دارد که به شیوه ی میدانی جمع آوری گردید. جامعه آماری را کلیه سالمندان (با اختلال آلزایمر و بدون اختلال آلزایمر) تشکیل می دادند که از بین آن ها نمونه ای شامل 80 نفر سالمند در نظر گرفته شد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش نیز پرسشنامه سنجش و اندازه گیری سبک زندگی، پرسشنامه نشاط معنوی که بین افراد توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شده است. یافته ها: بین گروه با اختلال آلزایمر و افراد بدون اختلال آلزایمر در متغیرهای وابسته ترکیبی سبک زندگی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود داشت (54/61F= ؛ 013/0P= ؛ 99/0= لامبدای ویلکز؛ و 02/0 = مجذور اتای تفکیکی). بین گروه با اختلال آلزایمر و افراد بدون اختلال آلزایمر در متغیرهای وابسته ترکیبی در متغیر نشاط معنوی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود داشت (72/41F= ؛ 019/0P= ؛ 99/0= لامبدای ویلکز؛ و 03/0 = مجذور اتای تفکیکی). نتیجه گیری : مطابق یافته های پژوهش، سبک زندگی و مولفه های آن و نشاط معنوی تاثیر مثبتی بر پیشگیری از اختلال آلزایمر در سالمندان دارد و می تواند باعث کاهش آلزایمر در سالمندی گردد. گسترش مهارت آموزی و اصلاح سبک زندگی و ارتقای نشاط معنوی بخصوص در سالهای جوانی و کودکی و ارتقای روزبه روز آن از آن در کشور می تواند برنامه مقابله ای خوبی جهت پیشگری از آلزایمر در جمعیت سالمندی باشد.
واکاوی اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز و تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
219 - 234
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی نقش اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز و تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور می پردازد که از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر شرکت های دانش بنیان شهر ارومیه به تعداد 107 شرکت بودند که با درنظرگرفتن 2 نفر شامل مدیران ارشد و مدیران بازاریابی، تعداد کل جامعه 214 نفر می باشد. حجم نمونه 136 نفر بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد جمع آوری و با استفاده از نرم افزار حداقل مربعات جزئی تحلیل شدند. روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون های مرتبط مورد سنجش قرار گرفت و تأیید شد. نتایج نشان داد که اینترنت اشیاء بر عملکرد کارآفرینی با نقش میانجی مدیریت زنجیره تأمین سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر تعدیل گری کارآفرینی اقتصاد مدور در رابطه بین عملکرد کارآفرینی و مدیریت زنجیره تأمین سبز در شرکت های دانش بنیان به تأیید رسید. در نتیجه، اینترنت اشیاء بر رویکرد شرکت ها به نوآوری و چگونگی ایجاد و جذب ارزش در فعالیت های روزانه شرکت تأثیر گذاشته است. افزون براین، اتخاذ شیوه های مدیریت زنجیره تأمین سبز باعث تأثیر مثبتی بر نوآوری های سبز که منجر به بهبود کارآفرینی محیطی می شود.
افشای اطلاعات بااهمیت پایداری و عملکرد شرکت: تعدیلگری استراتژی تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
63 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف: کمبود منابع و استفاده بهینه از آن، چالش اصلی جهان در قرن حاضر است، این چالش توجه همگان را به سوی مفهوم پایداری و تأثیرهای آن و به طور کلی، مفهوم توسعه پایدار جلب کرده است. توسعه پایدار مستلزم آن است که شرکت ها راهبردهایی را پیاده سازی کنند که علاوه بر اهداف و عملکرد اقتصادی، سایر ابعاد توسعه پایدار، از جمله زیست محیطی و اجتماعی را نیز دربرگیرد. همچنین شرکت ها به عنوان یکی از ارکان اصلی جامعه، از تأثیرگذاران مهم روی روند توسعه پایدار هستند و بدون همکاری آن ها، هیچ اقدامی در مسیر پایداری به سرانجام نخواهد رسید. از آنجایی که انجام فعالیت های پایداری، مقدمه ای برای افشای اطلاعات پایداری، جهت بهره مند شدن شرکت ها از مزایای اجرا و افشای پایداری است، هدف پژوهش حاضر، بررسی افشای اطلاعات بااهمیت پایداری بر عملکرد شرکت با نقش تعدیلگری استراتژی تجاری است.
روش: پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، در زمره پژوهش های توصیفی هم بستگی قرار دارد. اطلاعات و مبانی نظری با استفاده از روش کتابخانه ای و داده های مالی نیز با استفاده از روش اسنادکاوی از صورت های مالی حسابرسی شده و اطلاعات پایداری با روش تحلیل محتوا و عمل مپینگ از گزارش های هیئت مدیره (یا پایداری) شرکت ها جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش، ۱۰۲ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین افشای اطلاعات بااهمیت پایداری و عملکرد شرکت، رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، استراتژی تجاری، در رابطه بین افشای اطلاعات بااهمیت پایداری و عملکرد شرکت، نقش تعدیل کننده دارد و باعث تقویت این رابطه مثبت می شود.
نتیجه گیری: هدف مدیر افزایش ثروت سهام داران است، به این منظور برای حداکثر کردن سود تلاش می کند. در این راستا مدیر می تواند علاوه بر سرمایه گذاری های مالی سنتی، به نوع جدیدی از سرمایه گذاری که سرمایه گذاری در فعالیت های پایداری نامیده می شود، اقدام کند. به همین دلیل است که سرمایه گذاران با افق بلندمدت تر، شرکت هایی را ترجیح می دهند که از لحاظ محیطی، اجتماعی و حاکمیتی بهتر باشند. در حالی که سرمایه گذاران با افق کوتاه مدت، برعکس آن را ترجیح می دهند. نتایج به دست آمده نشان داد شرکت هایی که به میزان بیشتری به افشای اطلاعات بااهمیت پایداری اقدام کرده اند، عملکرد و ارزش بالاتری نسبت به شرکت هایی دارند که کمتر به افشای این گونه اطلاعات اقدام کرده اند. به عبارت دیگر، شرکت با افشای اطلاعات بااهمیت پایداری، باعث ایجاد و بهبود مزیت رقابتی و در نهایت باعث افزایش ارزش و عملکرد شرکتی می شود. همچنین با توجه به یافته ها، استراتژی تجاری در رابطه افشای اطلاعات بااهمیت پایداری و عملکرد شرکت، نقش تعدیلگری دارد. به عبارت دیگر، شرکت ها با انتخاب راهبرد تجاری مناسب و سازگار با عملیات خود، تلاش کرده اند تا رابطه بین افشای اطلاعات بااهمیت پایداری و عملکرد شرکت را تقویت کنند؛ بنابراین شرکت هایی که اهمیت بیشتری برای افشاهای پایداری قائل شده اند و افشای این اطلاعات را در اولویت قرار داده اند، از ارزش و عملکرد بالایی برخوردارند. از سوی دیگر، با توجه به استفاده از الگوی مایلز و اسنو و تقسیم بندی استراتژی تجاری به دو دسته تدافعی و تهاجمی، نتایج نشان داد شرکت هایی که استراتژی تجاری تهاجمی را اتخاذ کرده اند، نسبت به شرکت هایی که استراتژی تجاری تدافعی را در پیش گرفته اند، بیشتر به افشای اطلاعات بااهمیت پایداری اقدام می کنند. پیشنهاد می شود که سرمایه گذاران، به منظور ارزیابی عملکرد شرکت، علاوه بر توجه به افشاهای مالی، افشاهای غیرمالی (پایداری) را نیز مد نظر قرار دهند تا سرمایه گذاری بهینه انجام و از اتلاف منابع جلوگیری شود. پژوهش حاضر بینش های جدیدی را در باب تأثیر افشای اطلاعات بااهمیت پایداری بر عملکرد شرکت با نقش تعدیلگری استراتژی تجاری و اجرای آن در بازارهای نوظهور ارائه می دهد که به طور گسترده مورد مطالعه قرار نگرفته است.
Presenting an Export Market-Oriented Model On Competitive Intelligence in the Age of Digital Economy:A Grounded Theory Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۶, No. ۱۰, Winter & Spring ۲۰۲۵
49 - 68
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this research is to develop a model of export market orientation based on competitive intelligence in the era of the digital economy.
Method: This study employed a qualitative approach, utilizing grounded theory as the research method. Sampling was conducted purposefully and continued until theoretical saturation was achieved, involving a total of 15 managers and experts from selected exporting companies. The systematic research process comprised open coding, axial coding, and selective coding, facilitated by strategies such as analysis, questioning, comparison, reminders, schemas, and paradigms. During the coding process, revisions were made, and classifications were validated through feedback from the participants.
Findings: The findings revealed the paradigmatic pattern of export market orientation based on competitive intelligence in the era of digital economy including six main categories of causal conditions, context, phenomenon or central category, intervening conditions, strategies and the consequences. Causal conditions have three sub-categories of learning abilities promotion of customer-oriented culture, knowledge of export technology and R&D processes and identification of export market needs; background conditions include three sub-categories of competitive thinking, competitive export processes (technical evaluation) and competitive governance; intervening conditions include three sub-categories of market technical structure (new technologies), environmental uncertainty and global markets (export risks); the central phenomenon has three sub-categories of value chain (reward strategy), human resource empowerment and employee training (export intelligence); The strategies include three sub-categories of competitive value creation, development of export competitiveness and strategic evaluation of resources and competitive agility and strategic entrepreneurship; The results include three sub-categories of developing entrepreneurial activities, competitive advantage and promoting innovation and dynamic export capabilities.
Conclusion: Based on the results, successful implementation of the export market orientation model, grounded in competitive intelligence, requires managers of exporting companies to develop a deeper understanding of the export market. This can be achieved by allocating greater effort to market-oriented activities. Furthermore, by emphasizing competitive intelligence, these companies can improve the perception of their services and create a positive association with their brand in the minds of international customers.
وضعیت بهره وری سرمایه در اقتصاد ایران
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۳ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۲)
53 - 66
حوزههای تخصصی:
دستیابی به رشدهای بالای اقتصادی برای اقتصاد کشور در راستای افزایش رفاه و توسعه اقتصادی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. دستیابی به رشدهای اقتصادی تنها از محل انباشت عوامل تولید مانند نیروی کار و سرمایه قابل دستیابی نیست. تجارب جهانی نشان می دهد دستیابی به رشدهای بالای اقتصادی و پایداری آن، تنها از طریق رشد بهره وری عوامل تولید محقق می شود. بررسی وضعیت بهره وری عوامل تولید به ویژه بهره وری سرمایه در اقتصاد ایران در دوره 1390-1402 نشان می دهد بهره وری سرمایه عملکرد نامطلوبی را داشته است. این امر موجب شده است رشدهای اقتصادی پایین و با نوسان بالا در اقتصاد کشور تجربه گردد. با توجه به اهمیت سرمایه گذاری برای تولید در سال جاری، توجه ویژه به بهره وری سرمایه در راستای حفظ و پایداری امنیت اقتصادی ضروری است. در راستای دستیابی به رشد بهره وری سرمایه، برطرف کردن نیازهای سرمایه گذاری، برطرف کردن موانع سرمایه گذاری بخش خصوصی، تقویت نهادها و اثربخشی دولت، توسعه و تقویت ظرفیت بنگاه ها، حمایت از دیجیتالی شدن اقتصاد و کاهش نااطمینانی در سیاست گذاری اقتصادی در کشور به عنوان راهکارهای سیاستی پیشنهاد می شود.
راهبردهای سازگاری فعال در کشاورزی برای مقابله با تغییرات محیطی (مطالعه موردی: شهرستان نجف آباد)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی نقش کلیدی در اقتصاد و امنیت غذایی بیشتر کشور های جهان دارد و تولید محصولات کشاورزی همچنان منبع اصلی درآمد و معیشت اکثر جوامع روستایی جهان است. کشاورزی ذاتاً به شرایط محیطی حساس است و یکی از آسیب پذیرترین بخش ها در برابر خطرات و تاثیرات تغییرات محیطی است. انتظار می رود تغییرات محیطی طی سال های آینده روی عملکرد کشاورزی تأثیر بگذارد. هدف این تحقیق ارائه راهبرد های سازگاری محلی در کشاورزی برای مقابله با تغییرات محیطی است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است و از اصول روش تئوری بنیادی به عنوان راهنمای جمع آوری و تحلیل داده ها و ارائه مدل استفاده شده است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختار یافته استفاده شده است. این پژوهش، 17 مصاحبه، با کشاورزان صورت گرفت. نمونه گیری در انتخاب کارشناسان و متخصصان هدفمند و ساکنین محلی بصورت تصادفی تا مرحله اشباع نظری انجام شد. در این مطالعه «تغییرات محیطی» به عنوان مقوله مرکزی استخراج شد. نتایج نشان می دهد که هر چند اغلب کشاورزان درک درستی از تغییر محیط نداشته و تغییرات ب ه وجود آمده را معادل خشکسالی می دانستند، اما در سال های اخیر میزان درک کشاورزان منطقه م ورد مطالع ه از تغییرات محیطی تا حدودی بهبود یافته و سطح تحصیلات و برخورداری از خدمات ترویجی و تنوع منابع اط لاع رس انی در دس ترس کشاورزان، در ارتقاء درک کشاورزان از تغییر محیط، تاثیرگذار بوده است. همچنین نتایج بررسی (مصاحبه با کشاورزان) حاکی ازآن بود که بهبود سطح آگاهی ها نسبت به تغییر محیط، می تواند مهارت های کش اورزان را در س ازگاری ب ا تغیی ر محیط تقوی ت نمای د. در نهایت گزینه های تغییر فعالیت و مهاجرت، تنوع درآمدی خارج از مزرعه، مکانیزه کردن کشاورزی و توسعه شیوه های نوین آبیاری، تغییر نوع کشت و تغییر نوع بذر و واریته محصول به عنوان مهمترین راهبرد های سازگاری در شهرستان نجف آباد برای مقابله با تغییرات محیطی در بخش کشاورزی مطرح شد.
دارائی امن در شرایط نا اطمینانی: بررسی انتقال ریسک بین بیت کوین، طلا، دلار و صندوق های درآمد ثابت در ایران در حضور ریسک ژئوپلیتیک-رهیافتی از الگوی TVP-VAR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
49 - 74
حوزههای تخصصی:
بروز ریسک های متعدد در سطح داخلی و بین المللی موجب می شود که از سویی نیاز به سیاست گذاری جهت مقابله با این ریسک ها برای سیاستگذار و از سوی دیگر، تغییر در پورتفوی بهینه برای سرمایه گذار بیشتر احساس شود. به علاوه در طی این شرایط، یافتن دارایی امن اهمیت زیادی پیدا می کند. هدف از مطالعه حاضر یافتن دارایی های امن و بررسی انتقال ریسک میان دارایی ها در حضور ریسک ژئوپلیتیک است. از این رو، در این مطالعه انتقال ریسک بین دارایی های طلا، دلار، بیت کوین و شاخص کل در حضور ریسک ژئوپلیتیک در دوره زمانی ۲۰۲۱/۸/۲ لغایت ۲۰۲۳/۱۰/۲۱ و با استفاده از رهیافت TVP-VAR به منظور شناسایی دارایی امن پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که دارایی طلا به عنوان امن ترین دارایی پورتفوی بوده و توانسته است بر کل شبکه و دیگر دارایی های پورتفوی اثرگذار باشد.
پیش بینی بازده سهام مبتنی بررویکرد مدل های میانگین گیری بیزین؛ کوانتوم مالی و تحلیل موجک پیوسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
167 - 192
حوزههای تخصصی:
مدل های خطی با توجه به عدم استخراج صحیح شکل توزیع شرطی داده ها؛ عدم ثبت رفتار پویای توزیع شرطی داده ها؛ وجود فرض های محدود کننده خلاف واقعیت؛ توانایی مناسبی جهت پیش بینی بازدهی در دنیای امروز را ندارند. هدف اصلی پژوهش حاضر رفع ابهام در تعیین مدل مناسب جهت پیش بینی بازدهی سهام در بازه های زمانی مختلف در بازار سرمایه تهران است. این پژوهش از نوع کاربردی می باشد. نمونه پژوهش حاضر بازار بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1/07/1397 تا 1/07/1401 با داده های روزانه است. مدل سازی بازدهی سهام با استفاده از 8 دسته از الگوهای 1-کلاسیک یا ساختاری، 2-رگرسیون های غیرساختاری؛ 3-رگرسیون های بیزین پارامتر متغیر زمان، 4-مدل های تبدیل موجک گسسته و پیوسته، 5-رویکردهای فراابتکاری، 6- شبکه عصبی مصنوعی ساده و عمیق 7-دیفرانسیل تصادفی 8- کوانتوم مالی صورت گرفته است. بر اساس نتایج در بازه زمانی کوتاه مدت 1 روزه، مدل های میانگین گیری بیزین؛ در میان مدت 16 روزه مدل های کوانتوم مالی و در بلندمدت 32 روزه مدل های موجک پیوسته از دقت بالاتری برخوردار بودند. بر اساس یافته های پژوهش می توان اذعان داشت برای پیش بینی بازدهی سهام لازم است در بازه های زمانی مختلف از مدل های مختلفی بهره گرفته شود و استفاده از رویکردی یکسان موجب کاهش دقت در بازدهی سهام خواهد شد.