مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۵۳۹٬۹۳۷ مورد.
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۱۶۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به درکی عمیق تر از پدیده اجتماعی اعتیاد و بازگشت به آن، به مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته فرد مصرف کننده درحال بهبودی و خانواده او پرداخته است. داده ها با ترکیبی از روش های مشاهده مستقیم و مصاحبه های عمیق گردآوری شدند. در روش مشاهده مستقیم، جلسات همدردی مصرف کنندگان در حال بهبودی (NA)، کنگره ۶۰ و خانواده های آنان مورد بررسی قرار گرفت. در روش مصاحبه عمیق، مشارکت کنندگان شامل ۱۱ نفر از روان پزشکان، روان شناسان و همتایان درمانی بودند. یافته ها نشان داد برخی خانواده ها با حمایت های بیش از حد و کنترل گری، فرصت تجربه کردن و مواجهه با چالش های زندگی را از فرزندان خود سلب کرده اند که این امر به «اجتناب تجربه ای» منجر شده و به عنوان یکی از علل شکل گیری اعتیاد مطرح است. بر اساس این نتایج، فرد مصرف کننده پس از اولین تجربه مصرف، احساس می کند «زندگی اش تازه روبه راه شده» و «به آرامش رسیده است»، در حالی که خانواده او با احساساتی از قبیل نگرانی، هراس، شرم و سرزنش مواجه می شود. این شکاف در تجربیات باعث می شود که فرد مصرف کننده و خانواده اش از حوزه درک متقابل یکدیگر خارج شوند و این امر به تداوم مصرف و بازگشت به اعتیاد منجر گردد. برخی از خانواده ها از طریق شرکت در جلسات همدردی می آموزند که با تغییر سبک زندگی و به کارگیری رویکرد «رها کردن با عشق»، می توانند به بهبود مصرف کننده کمک کنند یا حداقل از قربانی شدن سایر اعضای خانواده جلوگیری نمایند. این نتایج نشان می دهد که برخی مصرف کنندگان با شرکت در جلسات همدردی (NA و کنگره ۶۰) موفق به دستیابی به درمان و حفظ پاکی شده اند. با این وجود، همچنان برخی خانواده ها و فعالان حوزه درمان با دو چالش اصلی مواجه اند: درک فرد مصرف کننده به عنوان مجرم پس از ارتکاب جرم و انتخاب بین درمان داوطلبانه یا اجباری.
ارزیابی نقش میانجی یکپارچگی حسی در رابطه بین مهارت های شناختی و توانایی برقراری ارتباط بین فردی کودکان 5 تا 12 سال با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اُُتیسم به عنوان نوعی از اختلال عصبی تحولی معرفی می شود که مشخصه های اصلی آن وجود رفتارهای تکراری، علائق محدود و آسیب در تعامل اجتماعی و بین فردی است که این اختلالات می تواند تحت تأثیر عوامل حسی و شناختی قرار گیرد. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی نقش میانجی یکپارچگی حسی در رابطه بین مهارت های شناختی و توانایی برقراری ارتباط بین فردی کودکان 5 تا 12 سال با اختلال طیف اُُتیسم انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کودکان 5 تا 12 سال با اختلال طیف اُُتیسم در سال 1402 می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 200 کودک با اختلال طیف اُُتیسم از شهرهای شیراز، رشت، شهریار و کاشان انتخاب شدند و والدین و معلمان آنها به پرسشنامه گارس ) 1994 (، پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف فرم والدین و پرسشنامه پردازش حسی پارهام و همکاران ) 2007 ( پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 10.20 بهره برده شد. یافته ها: برای الگوی پژوهش مقادیر شاخص های نیکویی برازش شامل شاخص مجذور خی ) 2 (، شاخص مجذور خی بر درجه آزادی، شاخص برازش مقایسه ای، شاخص نیکویی برازش، شاخص نیکویی برازش انطباقی و خطای ریشه مجذور میانگین تقریب به ترتیب برابر با 33 / 157 ، 25 / 2، 98 / 0، 96 / 0، 98 / 0 و 034 / 0 به دست آمد که ارزش عددی مقادیر شاخص های نیکویی برازش الگوی اصلاح شده نشان می دهد که برازش الگوی پیشنهادی با داده ها قابل قبول است. نتایج نشان داد به میزان 75 / 0 از ضریب ساختاری توانایی در برقراری ارتباط بین فردی کودکان با اختلال طیف اُُتیسم به صورت غیرمستقیم توسط مهارت های شناختی و با نقش میانجی یکپارچگی حسی تبیین شده است. همچنین، از بین متغیرهای موجود در مدل تحلیل شده، متغیرهای برونزا بازداری، انتقال توجه، کنترل هیجانی، برنامه ریزی، سازمان دهی مواد، نظارت، حافظه کاری، آغازگری و همچنین یکپارچگی حسی بر متغیر ملاک یعنی توانایی برقراری ارتباط بین فردی دارای اثر معنادار هستند ) 96 / T<1 ( و به ترتیب 33 / y=0/29 ،y=0/12 ،y=0/29 ،y=0/15 ،y=0/17 ،y=0/22 ،y=0/24 ،y=0 و 14 / y= 0 از ضریب مسیر توانایی در برقراری ارتباط بین فردی را به صورت مستقیم تبیین می کنند. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که توانایی برقراری ارتباط بین فردی در کودکان با اختلال طیف اُُتیسم به صورت مستقیم توسط مهارت های شناختی و با نقش میانجی یکپارچگی حسی تبیین می شود و می توان درجهت بهبود توانایی برقراری ارتباط بین فردی به نقش بااهمیت یکپارچگی حسی توجه کرد. به عبارتی، متغیر یکپارچگی حسی با تأثیرپذیری مثبت از مهارت های شناختی می تواند باعث بهبود توانایی در برقراری ارتباط بین فردی در کودکان باشد؛ زیرا افرادی که اطلاعات حسی را به خوبی پردازش می کنند، توانایی بیشتری برای شناسایی نشانه های غیرکلامی )مانند حالت چهره، تُُن صدا یا زبان بدن( دارند.
واکاوی اربعین حسینی؛ ترسیم تصویری فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اربعین حماسه ای است که توسط محبان و مشتاقان امام حسین علیه السلام و در مواقع بسیاری، خارج از اراده ی بشری رقم می خورد، لکن نباید از ضرورت پرداختن به اقدامات کلان و اساسی غفلت داشت. در مدیریت خدمات به اربعین، نقایص مختلفی وجود دارد. برای مثال، دستگاه های مختلفی برای خدمات رسانی و تمشیت امور خود را مؤظف می دانند که آرایش سازمان ها و ادارات را پیچیده کرده است. یکی از نقایص سیاستی، نبود تصویری از اربعین است که جامع رویکردها و نظرات موجود در تشریح اربعین باشد. چنین تصویری در مواقع حساس و خطرگاه ها کاربرد دارد و ثمرات اربعین را دسترس پذیرتر می سازد. لذا، سؤال پژوهش حاضر آن است که «تصویر جامع از اربعین حسینی کدام است؟» لذا این پژوهش با روش تحلیل مضمون انجام شده است. طبق یافته های این پژوهش، از 128 گزاره اولیه، 106 مضمون به دست آمد و از آن میان، 13 مفهوم استخراج شد. در نهایت نیز از میان مفاهیم، سه مقوله به دست آمد که عبارت است از «امت»، «یاری گر» و «ظهور حضرت حجت ارواحنافداه». نتیجه آن که اربعین امتی است که به نحوی روزافزون برای نصرت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آمادگی هرچه بیشتری کسب می کند.
اثبات شأن مفسّر و مبیّن الهی قرآن با رویکرد درون دینی و معناشناختی؛ و نفی نظریه قرآن بسندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شأن تفسیری و تبیینیِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام در طول تاریخ تفسیر قرآن، موضوع گفتگو و نظر میان قرآن پژوهان مختلف بوده و همچنان نیازمند رویکردهای نوین مطالعاتی است. البته جایگاه تفسیری ایشان به مثابه عالمان قرآن در آموزه های دینی اثبات شده، اما چگونگی و سازوکار این شأن هنوز به درستی تبیین نشده است؛ از این رو برخی اساساً نیاز به «تفسیر» را انکار کرده اند و بعضی دیگر نیز رجوع به آیات را برای تفسیر کافی دانسته و راه قرآن بسندگی پیموده اند. پژوهش حاضر با هدف جبران این کاستی بر آن است با رویکرد نوین معناشناختی و بهره از آموزه های دینی، جایگاه مفسّر و مبیّن الهی قرآن را برای پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام تثبیت کند، شؤون تفسیری ایشان را از دیدگاه زبان شناختی توضیح دهد و مردودبودنِ نظریه قرآن بسندگی را اثبات کند. این مطالعه نشان می دهد گرچه قرآن ذاتاً در دلالت، تامّ و واضح است؛ اما تنها «مخاطبان خاصِ» هر دسته از آیات می توانند معنای مشخص آن را در ساختار دلالت زبان شناختی، طی فرایند «تفسیر» و در «کاربرد» کشف کنند. بنابراین، مستمعانِ غیرمخاطب برای دانستن کاربرد و موضع آیات و یافتن جهت دلالت الفاظ، نیازمند تفسیر و تبیین ازسوی عالمان قرآن علیهم السلام خواهند بود.
دیپلماسی اقتصادی و مصون سازی راهبردی چین در منا؛ آموزه ها برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
23 - 48
حوزههای تخصصی:
جمهوری خلق چین در دهه گذشته به یکی از مهم ترین شرکای تجاری و سرمایه گذار خارجی کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (منا) تبدیل شده است. این دستاورد چین در منطقه ای که دارای اهمیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک فزاینده ای است را می توان ناشی از اتخاذ تاکتیک های سیاسی و رویکرد مصون سازی راهبردی دانست. دیپلماسی اقتصادی به عنوان یکی از ستون های کلیدی دیپلماسی مشارکتی چین سبب شده است تا از یک سو بدون به چالش کشیدن مستقیم آمریکا، نفوذ منطقه ای چین را گسترش دهد و از سوی دیگر خیزش جهانی بیجینگ را نیز تسریع نماید. پرسش اصلی مقاله آن است که آموزه های برآمده از مصون سازی راهبردی چین در منا برای جمهوری اسلامی ایران چه می باشد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دیپلماسی اقتصادی چین در منا به عنوان ستون کلیدی دیپلماسی مشارکتی، موفق شده است با بهره گیری از الگوهای رفتاری مصون ساز از طریق مؤلفه هایی چون انعطاف راهبردی؛ اولویت بخشی به صلح توسعه ای، درهم تنیدگی اقتصادی با کشورها و اتخاذ راهبرد های حفاظتی به جای برقراری موازنه قدرت و یا اتحاد و ائتلاف، آموزه های مغتنمی برای کارآمدکردن دیپلماسی اقتصادی در چهارچوب سیاست خارجی توسعه گرا برای ایران به همراه داشته باشد. روش پژوهش در این مقاله کیفی و دارای رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها، بهره گیری از منابع کتابخانه ای می باشد.
مدل یابی روابط ساختاری پیش بینی عود مصرف براساس استیگمای خود در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون: نقش میانجیگری عزت نفس و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۸
141 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده است که نیازمند درمان و حمایت مستمر است. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری پیش بینی عود مصرف بر اساس استیگمای خود در افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون: نقش میانجیگری عزت نفس و حمایت اجتماعی ادراک شده، انجام شد.
روش: پژوهش حاضر ازنظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، همه افراد وابسته به مواد مخدر بودند که در سال 1403 به کمپ های ترک اعتیاد شهر کرج مراجعه کرده بودند که 209 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس پیش بینی عود اعتیاد رایت و همکاران (1993)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) و استیگمای ادراک شده لوما و همکاران (2013) را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که استیگمای خود به صورت مستقیم بر حمایت اجتماعی ادراک شده (۰۱/۰>p ،50/۰-=β) و عزت نفس (۰۱/۰>p ،58/۰-=β) تأثیر منفی و بر عود مصرف (۰۱/۰>p ،56/0=β) تأثیر مثبت دارد. استیگمای خود به صورت غیرمستقیم (۰۱/۰>p ،33/0=β) و با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده و عزت نفس بر عود مصرف تأثیر دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که برنامه های درمانی می توانند باهدف قرار دادن افزایش حمایت اجتماعی و عزت نفس، زمینه را برای ترک مصرف مواد مخدر در افراد تحت درمان فراهم آورند.
تجربۀ زیسته استادان و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان از اجرای طرح تدریس در سال آخر دانشجویی (1+3)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۱۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
125 - 152
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: در چارچوب مدیریت منابع انسانی آموزش وپرورش و به منظور جبران کمبود آموزگار مدارس ابتدایی، طرح "1+3" در دانشگاه فرهنگیان تصویب شد که براساس آن، دانشجومعلمان پس از گذراندن سه سال نخست تحصیل در مقطع کارشناسی، در سال چهارم هم زمان با ادامه تحصیل، به عنوان آموزگار در مدارس فعالیت می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب دانشجومعلمان و استادان آنها انجام گرفت. روش ها : روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش تمامی دانشجومعلمان ورودی 1398 رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی و استادان در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند شامل 7 نفر از استادان و 10 نفر از دانشجومعلمان انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش کلایزی (2002) و از نرم افزار مکس کیودا-11 استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل در قالب سه مضمون کلی چالش ها، فرصت ها و راهکارها تقسیم بندی شد. چالش ها در چهار مضمون تحصیلی، فردی، شغلی و سازمانی، فرصت ها در دو مضمون فردی و شغلی و راهکارها در سه مضمون فرعی سازمانی، فردی و تحصیلی قرار گرفتند. به نظر می رسد علی رغم تمامی مزایا و فواید غیر قابل انکاری که اجرای طرح مذکور به دنبال داشت، چالش ها و محدودیت های آن، بیشتر از فرصت های آن بود. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش پیشنهاد می شود سیاست گذاران دانشگاه فرهنگیان نسبت به بررسی آسیب شناسانه و کارشناسی دقیق تر ابعاد این طرح اهتمام ورزیده و در این مهم، استفاده از دیدگاه و تجارب استادان و به ویژه دانشجومعلمان مذکور در این مسیر، مهم و ضروری است.
بررسی مشروعیت سرمایه گذاری اموال خمس و زکات بر اساس مبانی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فقه مدنی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۱
149 - 172
حوزههای تخصصی:
خمس و زکات از واجباتی اند که خداوند متعال بر مسلمانان واجب نموده است. فلسفه تشریع این دو واجب الهی برای برقراری عدالت اجتماعی و تأمین مالی و ضروریات زندگی طبقات خاصی از افراد جامعه می باشد. مدیریت این دو واجب مالی در عصر پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) بر عهده آنان بوده است، اما این که در عصر غیبت بر عهده چه کسی است، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. می توان اختلاف آن ها را به دو قول اساسی برگرداند: 1. ولایت و مدیریت این دو واجب مالی بر عهده حاکم اسلامی عادل (ولی فقیه) است؛ 2. پرداخت کنندگان خمس و زکات خود می توانند بر اساس موازین شرعی هزینه نمایند. این نوشتار، با توجه به قول اساسی اول، با روش توصیفی - تحلیلی و کتابخانه ای به بررسی مشروعیت سرمایه گذاری با اموال خمس و زکات بر اساس مبانی امام خمینی(ره) پرداخته و به این نتیجه رسیده است که مشروعیت سرمایه گذاری اموال خمس و زکات نه تنها امکان پذیر است، بلکه در شرایطی ممکن است ضروری به نظر برسد. اثبات این دیدگاه، ثمرات زیادی در حوزه تأمین مالی حاکمیت اسلامی و رفع نیازهای محل مصرف خمس و زکات خواهد داشت که ضرورت این بحث را نیز ایجاب می کند.
واکاوی ضرورت طراحی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره پیش دبستانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
182 - 212
حوزههای تخصصی:
دوره پیش دبستانی از دوره های مهم زندگی بوده و نقش بسزایی در تحول شخصیت و آینده کودک دارد. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر، واکاوی ضرورت برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره پیش دبستانی نظام آموزشی بود. روش پژوهش، کیفی و جامعه آماری شامل اسناد و مدارک مرتبط به موضوع تحقیق و همچنین اعضای هیات علمی در حوزه علوم تربیتی (نظیر برنامه ریزی درسی، فلسفه تعلیم و تربیت، آموزش پیش دبستانی و ... ) در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با درنظر گرفتن قانون اشباع 21 سند و 20 مشارکت کننده نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای اجرای پژوهش با صاحب نظران مصاحبه شد و محتوای مصاحبه ها و اسناد با روش تحلیل محتوای کیفی قراردادی (استقرائی) مورد تحلیل قرار گرفت. با تحلیل و کدگذاری متون و مصاحبه ها، ضرورت برنامه درسی تربیت اخلاقی شامل 38 مفهوم، 7 زیرمقوله و 3 مقوله اصلی بود که مقوله های اصلی شامل توانمندسازی اخلاقی، آمادگی ها و توانمندسازی فردی و زمینه های فرهنگی-اجتماعی بود. بنابراین، برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره پیش دبستانی، ضرورت بالایی دارد و مطلوب است که در دوره پیش دبستانی اجرا گردد.
تمظهرات تقنية الصور الحسيّة في شعر إبراهيم مصطفى الحمد (مقاربة تحليلية في ديوان «وَألقَيتُ بي» نموذجاً)
حوزههای تخصصی:
إنَّ الصور الحسیّه هی آلیه من آلیات تشکیل الصوره الشعریه وتسهم فی تعمیق المعنی وتکثیف الدلاله، فلهذا یجمع بین المدرکات ویآلف بین وظائف الحواس بما یمنح تجاوباً جمالیّاً یعین علی إثراء الإمکانات الإیحائیه. إبراهیم مصطفى الشاعر والناقد العراقی المعاصر قد وظّف هذه الآلیه بکثره فی شعره خاصه فی دیوانه «وألقیت بی» الذی خصّه بأشعار ثوریّ تجاه قضایا الأمّه الإسلامیه والعربیه؛ وقد عبّر الشاعر فی هذا الدیوان عن حبّ الوطن وأبدیه الذود والدفاع عنه بأشکال تعبیریه رائعه ممّا دفعنا إلى دراسه الصور الحسیّه وأثرها على نفس المتلقّی ووقعها علیه وفق المنهج الوصفی والتحلیلی. ومن أهمّ ما توصّلت إلیه الدراسه فی نهایه المطاف أنَّ الشاعر بنى دیوانه على الصوره الحسیّه ووظّف فیه حواس الخمس: البصریه، الشمّیه، السمعیه، اللمسیه، والذوقیّه، واستخدم الصورتین البصریه والسمعیه أکثر من غیرها، فلعب هذان الحسّان دوراً محوریاً فی بنیه قصائده. کما کشفت الدراسه أنّ الصور الحسیّه فی قصائد الدیوان ساعد على تولید دلالات إیحائیه قویّه دفعت المتلقی إلى التأمّل وفتحت أمامه أبواب ممارسه ذهنیه وقراءه فاحصه لشعره.
پیش بینی عملکرد تحصیلی از طریق سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و معناداری تحصیلی دانش آموزان شهر واسط عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
227 - 240
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میزان عملکرد تحصیلی یادگیرندگان در هر جامعه نشان دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدف یابی و توجه به رفع نیازهای فردی است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان شهر واسط از طریق سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی و معناداری تحصیلی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نظر نوع، توصیفی و از نظر روش یک پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را دانش آموزان مقطع راهنمائی شهر واسط کشور عراق در بهار سال 1403 تشکیل داده اند که از میان آنان، تعداد 174 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، 2007)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی (میجلی و همکاران، 2000)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، پرسشنامه معناداری تحصیلی (هندرسون- کینگ و اسمیت، 2006)، و پرسشنامه عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) بود. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS22 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد بین سرمایه روانشناختی، خودکارآمدی تحصیلی، اشتیاق تحصیلی، معناداری تحصیلی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (01/0>p). به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از میان متغیر های پیشبین طی دو گام به ترتیب 7/24 درصد و 6/4 درصد تغییرات عملکرد تحصیلی از طریق سرمایه روانشناختی و معناداری تحصیلی قابل تبیین است (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به دلیل نقش مهم و برجسته سرمایه روانشناختی و معناداری تحصیلی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان، توجه به این یافته های مهم باید مد نظر مدیران و سیاستگزاران مدارس در کشور عراق قرار بگیرد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نشانگان افسردگی و ناگویی هیجانی نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
85 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نشانگان افسردگی و ناگویی هیجانی در نوجوانان دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی است که در زمستان 1402 در مدارس دولتی دخترانه ی دوره ی دوم متوسطه شهرستان اسلامشهر مشغول به تحصیل بودند؛ 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بعنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل سیاهه هراس اجتماعی (SPIN)، مقیاس های افسردگی نوجوانان کوتچر (KADS-II) و ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) بود. تنها گروه آزمایش طی 12جلسه تحت مداخله قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد پس از کنترل نمرات پیش آزمون، میزان کاهش افسردگی و ناگویی هیجانی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه معنادار بود (P<0/01)، که بیانگر اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه در کاهش این نشانه هاست.
نتیجه گیری: درمان فراتشخیصی یکپارچه موجب کاهش نشانه های افسردگی و ناگویی هیجانی شد. این اثر احتمالاً به دلیل تمرکز درمان بر تنظیم هیجان و فرایندهای زیربنایی مشترک در اختلالات هیجانی است که توانست به بهبود کلی وضعیت روان شناختی نوجوانان کمک کند.
طراحی و تولید اپلیکیشن سبک های یادگیری و اعتبارسنجی آن از دیدگاه کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۷
43 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و تولید اپلیکیشن سبک های یادگیری و اعتبارسنجی آن از دیدگاه کاربران بود. روش اجرای پژوهش دارای دو بخش بود؛ در بخش اول از روش تحقیق توصیفی به شیوه تحقیق و توسعه استفاده گردید، بدین شکل که بر اساس اصول تولید اپلیکیشن های آموزشی، اپلیکیشن سبک های یادگیری تولید و اعتبار و روایی این ابزار توسط متخصصین موردبررسی قرار گرفت. در بخش دوم از روش تحقیق ارزشیابی استفاده شد. جامعه آماری مطالعه در بخش دوم پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی استان مرکزی در سال تحصیلی 1400-1399 بود که تعداد 30 نفر از آن ها به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، اپلیکیشن سبک های یادگیری هانی و مامفورد (1992) و پرسشنامه محقق ساخته اعتبارسنجی اپلیکیشن سبک های یادگیری بود. جهت تحلیل داده های پرسشنامه از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که میانگین در تمامی ابعاد اعتبارسنجی اپلیکیشن سبک های یادگیری به طور معنی داری بالاتر از عدد معیار بود (P<0/01)، به عبارت دیگر اعتبارسنجی معلمان نسبت به اپلیکیشن مثبت و رضایت بخش بود. این اپلیکیشن آموزشی به عنوان یک ابزار مفید می تواند توسط معلمان جهت تشخیص سبک های یادگیری دانش آموزان و به کارگیری روش های آموزش و یادگیری متناسب با آن ها مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل دوگانه ذاتیت و اعتباریت در نحوه اتصاف علم به کاشفیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۰۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
کسی که نسبت به عدم دسترسی مستقیم خود به بخش اعظمی از جهان جهان بیرون آگاهی یافته و در عین حال نمی تواند خود را به صورت مطلق از دسترسی به آن جهان محروم بداند در پی یافتن واسطه ای برای دسترسی و لو غیر مستقیم به جهان بیرون است. علم، نقش آن واسطه را بازی می کند؛ ایده وساطت علم برای دسترسی به جهان بیرون، بر اساس ویژگی کاشفیت حکایت و بازنمایی اگر چه تازه نیست اما تبیین نحوه اتصاف علم به ویژگی کاشفیت از پرسش هایی است که در دو قرن اخیر به اندیشه اسلامی راه پیدا کرده است. کاشفیت برای علم گاهی از اوصاف ذاتی، و گاهی از اوصاف اعتباری شمرده می شود. این پژوهش پس از نشان دادن بنیاد ایده کاشفیت، و تبیین چگونگی اتصاف علم به کاشفیت ذاتی و کاشفیت اعتباری، چالش های پیش روی هر کدام از آن دو رویکرد را بررسی کرده و در نهایت به اثبات رسانده است که کاشفیت نه از ذاتیات علم است و نه از سر ناچاری و اضطرار برای علم اعتبار شده است بلکه از اوصافی است که نفی آن از علم، به هیچکدام از «نفی علم» و «نفی رئالیسم» نمی انجامد.
مقام «هورقلیا» یا «پختگی معنوی» در حکمت اشراقی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۸ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
55 - 77
حوزههای تخصصی:
شیخ شهاب الدین سهروردی در آثار خود از اصطلاح «هورقلیا» استفاده کرده است که در مورد معنای آن میان محققان اختلاف نظر وجود دارد. در پژوهش های مختلف ریشه این واژه را فارسی (پهلوی)، یونانی، سریانی و یا عبری دانسته اند. این واژه در مکتب کلامی شیخیه نیز به کار رفته است و به نظر می رسد کاربرد خاص آن در مکتب شیخیه به غلط بر معنای آن در مکتب اشراقی سهروردی تاثیر گذاشته است. در این مقاله ضمن معرفی و بررسی معانی نُه گانه ای که تاکنون در مورد این واژه پیشنهاد شده است، معنای جدیدی برای آن پیشنهاد شده است. بر این اساس جزء اول این واژه از «هور» به معنای خورشید تشکیل شده است. «قَلیا» در جزء دوم آن اصطلاحی در طب و طبیعیات قدیم به معنای بریان کردن و تفت دادن است و «هور قلیا» در مجموع در لغت به معنای «پختگی توسط خورشید» است. این اصطلاح در نظام حکمت سهروردی، مقامی معنوی برای سالکینی است که به پختگیِ معنوی توسط خورشید حقیقت دست یافته اند و بدین ترتیب قادر به انجام اموری خارق العاده شده اند. این مقام پیش از خرّه کیانی است و به سالکان متوسط در میانه راه سلوک اختصاص دارد. در این مقاله به کمک عباراتی از رساله المشارع و المطارحات سهروردی، معنای اصطلاحی این واژه تشریح شده است.
شأن هستی شناختی امور اعتباری تقریری هستی شناختی از نظریه اعتباریات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۸ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
265 - 286
حوزههای تخصصی:
نظریه اعتباریات معمولا دیدگاهی معرفت شناختی جهت توضیح مفاد مفاهیم و گزاره های انشائی و اخلاقی دانسته شده است. بر اساسِ این نظریه، ادراکات اعتباری مطابَق ندارند؛ بلکه تنها بر حقایق تکیه دارند. با توجه به این ادعا، این پرسش قابل طرح است که این حقایق چیستند؟ پاسخ به این پرسش نیازمند نگاه و تقریری هستی شناختی از این نظریه است. اعتبار بنابر تعریف «اطلاق حد شیء بر شیء دیگر» است. در تقریر هستی شناختی، موجودات به موجود حقیقی و موجود اعتباری تفسیم می شوند. برای تحلیل این تقسیم، شش رکن برای اعتبار به عنوان یک فعل بازشناسی می گردد و نشان داده می شود که حقایقی که علامه طباطبایی به عنوان «منشأ حقیقی اعتبار» از آنها یاد می کنند از سه سنخ هستند: (1) حقیقتی که «مبدأ اعتبار» است و حدّ آن شیء اخذ و بر شیء دیگر بار می شود، (2) شیئی که خود به عنوان اولی دارای حدی است؛ امّا به عنوان «محل اعتبار» حدّ شیء دیگری را قبول می کند و (3) تناسب و اشتراکی میان مبدأ و محل اعتبار که اطلاق حد اولی بر دیگری را مجازاً موجه می سازد و «وجه اعتبار» است. بر اساس این تحلیل «موجود اعتباری» به عنوان محصول اعتبار، واقعیت مرکبی از وجود و حدّی است که به اعتبار بر آن شیء بار شده است، در این مقاله با اخذ تفسیر ماهیت به عنوان «حدّ وجود» که در ذهن محقق می شود، تفسیری سازگار از واقع گرایی معرفتی و اخلاقی ارائه می گردد.
بازتعریف مفهوم فلسفی بدن از منظر مرلوپونتی در ترابشریت: معطوف به ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان مدرن، پیشرفت های بی سابقه تکنولوژیک به تحولی بنیادین در تعریف بدن و شیوه های زیست انسان انجامیده است. در این میان، ترابشریت به مثابه یکی از بزرگ ترین چالش های فلسفی و عملی عصر حاضر، با بهره گیری از فناوری های پیشرفته، سعی در عبور از مرزهای محدودیت های فیزیکی و روانی انسان دارد. این پژوهش، با اتکا بر پدیدارشناسی مرلوپونتی، به کاوش و بازتعریف مفهوم بدن در عصر ترابشریت و ورزش می پردازد. نتایج حاکی از آن است که فناوری های ترابشری، همچون پروتزهای مصنوعی و مهندسی ژنتیک، به صورتی بنیادین بر ادراک و تجربه بدنی ورزشکاران اثر گذاشته و افق های نوینی را برای تفسیر بدن به عنوان موجودی پویا و در حال تکامل می گشاید. در عصر ترابشریت، مفهوم سنتی بدن دیگر قادر به تبیین گستره تجربه و ادراک انسان ها نیست. بر اساس پدیدارشناسی مرلوپونتی، پیشنهاد می شود به جای "بدن"، از مفهوم "سیستم تجربی پویا" برای درک تحول پذیری و چندوجهی بودن بدن در دنیای تکنولوژیک استفاده شود. این بازتعریف، ماهیت پویا و در حال تحول بدن را در ارتباط با محیط های مختلف از جمله فیزیکی، دیجیتال و ذهنی به تصویر می کشد و به تحلیل تجربه محور زیست و هویت در عصر ترابشریت می پردازد.
توجّه و آگاهی بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۰/۱
55 - 78
حوزههای تخصصی:
در پدیدارشناسیِ روزمره تجربه های ادراکی، توجه با آگاهی بصری پیوندی تنگاتنگ دارد. به طورعمده، هرگاه به چیزی توجه می کنیم، از آن آگاه هستیم و هرگاه از چیزی آگاه هستیم، می توانیم توجه خود را معطوف به اجزای آن کنیم. اما این رابطه به طور دقیق چگونه است؟ آیا توجه شرط ضروری یا شرط کافی برای آگاهی است؟ تجربه های متداول نمی توانند به تنهایی پاسخی به این پرسش دهند. نیاز است که تأملات فلسفی و شواهد تجربی با یکدیگر ادغام شوند تا پاسخی قانع کننده یافته شود. براین اساس، ادعای اصلی آن است که توجه نه شرط ضروری و نه شرط کافی برای آگاهی بصری است. برای این ادعا، تنها کافی است تا یک مورد آگاهی بدون توجه و یک مورد توجه بدون آگاهی نشان داده شود. این مقاله برای آگاهی بدون توجه به مواردی از موقعیت های متعارف و نیز ازدحام این همانی استناد می کند و برای توجه بدون آگاهی به نمونه ای از نابینایی بیناگونه و آزمایشی درخصوصِ توجه مکانی. در ادامه، به عنوانِ حرکتی تکمیلی دیدگاه های مخالف معرفی می شوند. این دیدگاه ها باور دارند که توجه شرط ضروری یا کافی برای آگاهی است. تلاش می شود با نقد این دیدگاه ها از ادعای اصلی دفاع شود.
مفهوم سازی «معرفت» در آثار شیخ احمد جام نامقی بر اساس نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۰۴
9 - 31
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی استعاره های مفهومی با تمرکز بر مفهوم «معرفت» در آثار احمد جام نامقی پرداخته شده تا نحوه کاربرد استعاره مفهومی و کارکردهای آن در ارتباط با مفهوم سازی «معرفت» مشخص شود. همچنین آشکار شود احمد جام از کدام یک از استعاره های مفهومی برای تبیین «معرفت» استفاده بیشتری کرده است. برای این منظور کلان استعاره های «معرفت» و خرده استعاره های مرتبط با آن استخراج گردید و برای عینیت بخشی به بحث، نمودار آن ها ترسیم شد. پس از تحلیل و بررسی، نگارندگان نشان داده اند که مبنای استعاره پردازی های «معرفت» در آثار احمد جام سه کلان استعاره است: «معرفت ماده است»، «معرفت ظرف است» و «معرفت انسان است». همچنین نشان داده اند شیخ جام برای اینکه مفهوم پیچیده «معرفت» را محسوس، ساده و قابل درک کند از کلان استعاره «معرفت به مثابه ماده است» و خرده استعاره های مرتبط با آن بیشتر از سایر استعاره ها کمک گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که آموزه های عرفانی احمد جام درباره معرفت بر محور چند کارکردِ محدود مانند فنا، تسلیم، تسلّط و ناشناختگی می چرخد. منشأ حضور این کارکردها، پنداشت احمد جام درباره خداوند است. وی معرفت و خداوند را یکی می داند. از دیگر نتایج این پژوهش آن است که دیدگاه مذهبی و قرآنی احمد جام و ارتباطی که با دربار داشته در نحوه کاربرد استعاره های «معرفت» و کارکرد آن و تجسم بخشیدن به مفهوم «معرفت» تأثیرگذار بوده است.
قوم نگاری ارتباطی سورسروده های کازرون فارس (مطالعه موردی روستای وارک) بر اساس انگاره هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴۵
123 - 144
حوزههای تخصصی:
سورسروده های عروسی یا واسونک ها، از شاخه های ادبیات شفاهی است که آداب ورسوم ازدواج را در شعر عامه بیان می کند و از این رهگذر، مسائل اجتماعی، فرهنگی و زبانی اقوام مختلف، نمایان می شود. در این پژوهش که به صورت میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته، سعی شده است که با استفاده از انگاره قوم نگاری Hymes (1968)، واسونک های روستای وارک از توابع شهرستان کازرون در استان فارس، مورد واکاوی قرار گیرد تا چگونگی بازنمود فرهنگ و رسوم این منطقه در این سورسروده ها، توسط قوم نگاری، مشخص و تبیین شود. برای این منظور، تعداد 86 واسونک از طریق مکالمه و مصاحبه با 10 گویشور بومی (40 تا 80 ساله) جمع آوری شد و آن ها براساس مبانی نظری پژوهش، از لحاظ عناصر موقعیت زمانی-مکانی، شرکت کنندگان، هدف، ترتیب گفتمان، لحن، ابزار گفتمان، قوانین گفتمان و نوع گفتمان، مورد بررسی قرار گرفت. در تبیین فرهنگی این واسونک ها، دو تصویر برجسته قابل مشاهده است. تصویر نخست، تصویر شاه و ملکه است که با داماد و عروس، همانند شاه و ملکه برخورد می شود. تصویر دوم، تصاویر حیوانات و گیاهان در این اشعار است و نشان از اهمیت مسائل زیست محیطی در این فرهنگ دارد که در این اشعار بازنمود پیدا کرده است. تحلیل کمّی داده ها نیز نمایانگر اهمیت مراسم عروسی در این جامعه زبانی است و اغلب سورسروده ها نیز مربوط به خود مراسم عروسی است؛ گرچه پیش و پس از مراسم نیز از این سورسروده ها استفاده می شود. نکته حائز اهمیت دیگر، در تحلیل کمّی سورسروده های مرتبط به توصیف داماد و شادمانی خانواده داماد در مراسم است که می تواند تا حدودی بازمانده نظام مردسالارانه در این جامعه زبانی باشد.







