فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امت، کلان ترین نظام اجتماعی و تمدنی قرآنی است. عبارت «اُمَّهً وَسَطا» در قرآن کریم(بقره: 143) افراد محدودی را مخاطب قرار داده است. خطاب ویژه این آیه در کنار دعوت عمومی قرآن مبنی بر تبعیت از ملت حنیف ابراهیمی در آیه «فَاتَّبِعُوا مِلَّهَ إِبْراهِیمَ حَنِیفا»(آل عمران: 95)، این سؤال را ایجاد کرده است که جایگاه پیامبر خاتم(ص) و پیروان آن حضرت در کنار سایر پیروان ملت حنیف ابراهیمی در نظام تمدنی امت، چگونه تبیین شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی مصادیق و ارتباط «امت وسط» و پیروان «ملت حنیف» در نظام قرآنی تمدنی «امت» بود. روش: با روش توصیفی- تحلیلی، پس از مفهوم شناسی و مصداق یابی «أُمَّهً وَسَطا» و پیروان «ملت حنیف»، ارتباط تمدنی «امت وسط» با «ملت حنیف» پژوهش شده است. یافته ها: انسانهایی که به ندای فطرت حق گرای خویش گوش می دهند، پیروان ملت حنیف ابراهیمی اند و امت را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: اهل بیت(ع) و کارگزاران ایشان در جایگاه «امت وسط»، مردم را هدایت می کنند. امت وسط، «خَیْرَ أُمَّه» هستند که با دو ویژگی «یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُون » در قرآن کریم معرفی شده اند.
تغییر دین در رهیافت ادیان ابراهیمی و عقلانیت حکم آن در گفتمان قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییر دین، بریدن از صورت قدیمی باورها، شیوه زیست وگرایش به گروه های دینی، شیوه زندگی، نظامهای اعتقادی و روش نوین ارتباط با الوهیت است که در جستار حاضر به این موضوع در ادیان ابراهیمی پرداخته شد. روش: پژوهش حاضر با شیوه توصیفى- تحلیلى و با تکیه بر اسناد کتابخانه ای، تغییر دین را در ادیان ابراهیمی بررسی کرده است. یافته ها: این مفهوم در ادیان ابراهیمی یهودی و مسیحی به صورتهای نودینی، بدعت و ارتداد و مؤلفه های همبسته به آن آمد. چنین پدیده ای در پیش دینداران و متولیان دینی یهودی و میسحی، ناخوشایند بوده و روی آوری به آن هم همسان نبوده است. تغییر دین در مؤلفه ارتداد در روایت متن مقدس به معنی بیرون رفتن از دایره ایمان است و گزاره های آن با سویه توصیه ای و حکمی به صورت خشونت آمیز بیان شده و شیوه اجرای آن نیز در طول تاریخ از سوی خوانشگران و متولیان دینی در پیوند با عناصر فرامتنی و مؤلفه قدرت بوده است. اما مفهوم تغییر دین در گفتمان قرآن کریم، تنها در مؤلفه ارتداد مطرح شده که پیامد آن، افزون بر حبط اعمال، مجازات اخروی را در هم پی دارد. نتیجه: بر اساس این پژوهه، وجود تغییر دین در روایتگری قرآن کریم با زوایای عقلانیت و مؤلفه های آن بررسی شد و در پی آن، احکام قرآن کریم در این خصوص، موجّه دانسته شد.
تحلیل اخلاقی مشارکت علمی اساتید و دانشجویان در آموزش عالی؛ نقدی بر استثمار آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین اهداف این تحقیق، توجه به معضلات اخلاقی پنهان، اما رایج در نظام آموزش عالی و ارائه راهکار برای دفع و رفع چنین مشکلاتی است. روش: این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین اخلاقی مفهوم استثمار آموزشی، برخی از چالشها و شبهات اخلاقی ناظر به این مسئله را مطرح کرده و در نهایت، با بیان پیشنهادهایی سعی در ارائه راهکار برای برون رفت از این معضل اخلاقی داشته است. یافته ها: استثمار علمی یا همان بهره کشی از دسترنج علمی دیگران، معضلی اخلاقی است که عوامل مختلفی مثل روحیه زیاده خواهی، راحت طلبی، فشارهای سازمانی و ضیق وقتی که استادان از آن سخن می گویند، زمینه های شکل گیری آن را فراهم می سازد. لازمه استثمار، ظلم و بی عدالتی و ثمره آن، حق کشی و نارضایتی است. نتیجه گیری: با وجود این معضلات اخلاقی، سلامت نظام آموزشی، به خصوص آموزش عالی، بیش از بیش در خطر است؛ لذا لازم است برای برون رفت از این مشکلات، راهکارهایی کاربردی پیشنهاد شود؛ این پیشنهادها را می توان در خودمراقبتی استادان، خودآگاهی دانشجویان و مراقبت سازمانی دنبال کرد.
مدیریت راهبردی دانش به مثابه علم پشتیبان مدیریت تحوّل علوم انسانی (چرایی، چیستی، چگونگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پس از تبیین ضرورتِ پشتیبانیِ علمی از مدیریت تحوّل علوم انسانی، به امکانات رشته مدیریت دانش در این زمینه پرداخته شد. در این راستا، بر اساس خوانشِ «وصفی» موصوف و صفت و خوانشِ «اضافی» مضاف و مضاف الیه از مدیریت دانش و مدیریت راهبردی دانش، چهار قرائت ارایه شد و بررسی شد که آیا این قرائت ها می توانند متضمّن تحوّل پارادایمی دانش باشد. در نتیجه این بررسی مشخص شد که تنها خوانش اضافی از مدیریت راهبردی دانش یعنی «مدیریت راهبردی بر دانش»، حاویِ معنایی معادلِ «مدیریت تحوّل دانش» است و می تواند سازگار با نیاز جامعه اسلامی و تحوّل علوم انسانی باشد. سپس، ضمن اشاره به روند تحوّلات جهانی رشته مدیریت دانش، بر ضرورت دوچندان بازسازی و تحوّل ماموریت رشته مدیریت دانش به سوی مدیریت راهبردی دانش، پرداخته شد. در بخش چگونگی،سه محور اصلی جهت تحوّل ماموریت مدیریت دانش به سوی مدیریت راهبردی دانش ارایه شد و در نهایت پیشنهادات راهبردی جهت پشتیبانیِ علمی رشته مدیریت راهبردی دانش از مدیریت تحوّل علوم انسانی مطرح گردید.
بررسی رویکردها در کارکرد اقتصاد کلان اسلامی؛ ابهام در ماهیت و روش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
59 - 73
حوزههای تخصصی:
اقتصاد کلان اسلامی به عنوان یکی از بخش های اقتصاد اسلامی در مطالعات آغازین مربوط به خود قرار دارد. در مطالعه انتقادی آثار کلان اسلامی با سه پرسش اساسی مواجهیم: 1. آیا دانش اقتصاد کلان، معرفت جدیدی عرضه می کند؟ 2. آیا دانش اقتصاد کلان اسلامی دانشی مستقل از کلان متعارف است و یا در ضمن آن مطرح می شود؟ 3. آیا کلان اسلامی جامعه مطلوب را مدل سازی می کند، یا جامعه موجود و یا هر دو را؟ این مقاله با بررسی دیدگاه های محوری متفکران مسلمان درباره کلان اسلامی با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای به صورت توصیفی و تحلیلی در کشف پاسخ به پرسش های سه گانه می کوشد و در این راستا دیدگاه های صاحب نظرانی همچون قحف، چودری، زرقا، جارحی، میرمعزی، اسلاملوئیان و صمصامی را بررسی می کند و سپس دیدگاه خود را با رویکرد نقادانه ارائه می دهد؛ بر این اساس اقتصاد کلان متعارف دچار خطای معرفت شناختی می باشد (پرسش نخست)؛ دانش اقتصاد کلان اسلامی به سبب تمایز در غایت و روش شناسی یک دانش جدید به شمار می رود (پرسش دوم) و هم عهده دار مدل سازی وضع مطلوب است و هم وضع موجود و طراحی مسیر (پرسش سوم).
بررسی انتقادی مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
177 - 201
حوزههای تخصصی:
نقدهای جدی جماعت گرایی برگفتمان لیبرال یکی از مهمترین موضوعات فلسفه سیاسی معاصر است. بی توجهی به منازعه جماعت گرایی علیه لیبرالیسم، موجب ناتوانی در تحلیل و فهم بسیاری از موضوعات فلسفه سیاسی لبیرال و غیرلیبرال در دهه های پایانی قرن بیستم و قرن جاری خواهد شد. کتاب درآمدی بر مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر عهده دار تحلیل این موضوع مهم است.پرداختن به موضوعی تقریباً بدیع درفلسفه سیاسی معاصر و تاکید بر روش «هرمنیوتیک متن محور» برای خوانش آثار اندیشه سیاسی،از نقاط قوت کتاب است.با این وجود، به نتایج این منازعه درفسلفه سیاسی معاصر، توجه نشده و تاثیر آرا ویتکنشتاین متاخر در مضمون ومحتوای فلسفه سیاسی جماعت گرایی مورد غفلت قرار گرفته است. همچنین نویسندگان برای مکینتایر در فلسفه سیاسی جماعت گرایی نقش رهبری را قائل هستند، اما نسبت به جایگاه بسیار مهم سندل به ویژه تقدم آرا او نسبت به سایر جماعت گرایان و محوریت عدالت در بحث او التفات لازم صورت نگرفته است. همچنین با توجه به اینکه محور منازعه مورد بحث عدالت بوده است شایسته بود محورهای تبیین شده در کتاب در این باب نهایتا به موضوع عدالت و جنبه های مختلف آن ارجاع داده می شد.
جایگاه نهادهای خیریه در الگوهای حکمرانی: واکاوی چالش های موجود در نظام حکمرانی ایران
منبع:
مطالعات وقف و امور خیریه دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
131 - 172
حوزههای تخصصی:
توجه به نهادهای خیریه به واسطه گسترش روزافزون نقش آنها در اداره جامعه به شکل فزاینده ای رو به گسترش است؛ به همین دلیل، تنظیم روابط و تعیین جایگاه نهادهای خیریه در الگوی حکمرانی جامعه و پرداختن به چالش های موجود در این حوزه اهمیت زیادی دارد. پژوهش حاضر با انگیزه واکاوی چالش های موجود در نظام حکمرانی ایران طراحی و اجرا شد. ابتدا با بررسی ادبیات و مبانی نظری موجود در حوزه مدیریت دولتی، الگوهای حکمرانی و ویژگی های آنها احصاء و سپس با مرور مجموعه مطالعات و پژوهش های انجام شده در داخل کشور آن دسته از چالش هایی که به نوعی به نظام حکمرانی قابل انتساب هستند، شناسایی و در 9 حوزه دسته بندی شدند. سپس با طراحی پرسشنامه ای بر مبنای طیف لیکرت با بررسی نظرات 31 نفر از فعالین این حوزه، با استفاده از ماتریس اهمیت عملکرد، چالش های شناسایی شده ارزیابی و اولویت بندی شدند. نظرات فعالان نشان می دهد فقدان اطلاعات و آمار دقیق در حوزه خیریه ها، ضعف در شفافیت منابع و مصارف، پیچیدگی صدور و تمدید مجوز، مشخص نبودن مرجع نظارت و فرار مالیاتی، به ترتیب اولویت، مهم ترین چالش های موجود محسوب می شوند. بر مبنای تحلیل های انجام شده بخش عمده ای از این چالش ها ناشی از ویژگی های الگوی حکمرانی موجود در کشور بوده و برای برو ن رفت از این وضعیت پیشنهادهایی ارائه شده است.
النّور البدائي: دراسة في تطور مفهوم الإنسان في العرفان الیهودي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتعدد المفاهیم المرتبطه بالنّور فی العرفان الیهودی، ومردّ کلّ معانیها إلی آیه النّور من سفر بریشیت (1: 3)، وأصل النّور فیها هو نور این سوف، النّور اللاّمتناهی الذّی تصدر عنه جمیع الأنوار الأخری، وهی ما تسمّی بسیفیروت، ومن بینها النّور البدائی المرتبط بالإنسان، وفی هذه المقاله نحاول البحث من خلالها فی مفهومه ضمن تطور مفهوم الإنسان، فی الأدبیات الکابالیه. تهدف هذه الدّراسه إلی بیان مختلف المعانی المرتبطه بمفهوم الإنسان وتطورها، عبر دراسه جمله من الأسماء ومعانیها وهی أدم هریشون، أدم الأرضی، ثمّ البحث فی مفهوم أدم کدمون، والعنصر الثّالث وهو النّور البدائی أو أدم کدمون المرتبط بآخر الزّمان، وظهور الماشیح. تخلص الدّراسه فی الأخیر إلی اعتبار أنّ مختلف هذه التّسمیات هی تسمیات مجازیه لتقریب الفهم إلی الأذهان، ونجد أنّ تطور مفهوم الإنسان فی الکابالا له بعد باطنی مرتبط بعالم سیفیروت، أولها هو الإنسان السمّاوی تحت تسمیه "أدم هریشون" الذّی یتوافق مع إلوهیم فی صورته، والذّی یمثل ارتباطه بسیفیروت أعضاء الإنسان، وما یقابله من مفهوم وهو أدم الأرضی المکون من جسد وروح، حیث ترتبط روحه بإلوهیم ومنه فهی عنصر ارتباطه السّیفیروتی. المفهوم الثّانی للإنسان هو أدم کدمون علی اعتباره نورا أولیا مرتبطا بالخلق ضمن عوالم "أبیا" حیث یوافق سیفیره "کیتیر" فی ذلک، ثمّ یتطور هذا المفهوم لیمثل الکون کلّه ضمن نظریه تسیمتسوم اللّوریانیه. أمّا المفهوم الثّالث فهو مرتبط بنور الماشیح الذّی یظهر آخر الزمان، وهو فی بدایه خلقه یطلق علیه النّور البدائی، بینما یسمّی بآدم کدمون ضمن عملیه الإصلاح "تیکون" آخر الزّمان.
إدارة الخوف من فشل رواد الأعمال في الأعمال الناشئة علی أساس طریقة السینتومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقیت ریاده الأعمال الکثیر من الاهتمام والأهمیه فی السنوات الأخیره. یبحث معظم الباحثین فی هذا المجال عن سبب وکیفیه نشر سلوک ریاده الأعمال فی المجتمع ویتفق علی أن هذا الأمر عامل فعال فی التنمیه الاقتصادیه. والبحوث والدراسات فی هذا المجال متناثره ومحدوده. یقوم البحث الحالی، اعتمادا علی طریقه السینتومتریک وتحلیل محتوی الوثائق والمستندات، بفحص الدراسات فی هذا المجال لتقدیم النموذج المفاهیمی من خلال تنظیم البحوث. یشتمل المجتمع الإحصائی للبحث علی جمیع المستندات المقدمه فی قاعده بیانات Scopus، 666 وثیقه ومستند (بما فی ذلک المقالات والکتب وما إلی ذلک) حتی سنه 2019، والتی تم تقییمها باستخدام برنامج bibexcle وVOS viewer. ثم، بناء علی تحلیل محتوی الوثائق، تم تنظیم الوثائق. بناء علی نتائج البحث، تم تقسیمه إلی أربعه مجالات: القسم الأول هو العوامل الفردیه والثقافیه بما فی ذلک "الجنس، والعمر، والمخاطره، والاستقلال، والخبره، والوعی، والإیمان بالکفاءه الذاتیه، وضبط النفس، والمعاییر العقلیه، وموقف ریاده الأعمال"، القسم الثانی هو العوامل البیئیه بما فی ذلک "البیئه الریادیه والدینامیکیه، البیئه التمکینیه، البیئه الداعمه للأسره والبیئه الداعمه الاجتماعیه"، القسم الثالث هو العوامل الاقتصادیه بما فی ذلک "الموارد المالیه الفردیه والموارد المالیه الاجتماعیه" والقسم الرابع هو العوامل المؤسسیه والقانونیه بما فی ذلک "القضایا القانونیه، قوانین الحمایه والمؤسسات الداعمه".
Defining Religion: Methodology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the most challenging issues raised in the theology and philosophy of religion is to define the concept of religion and its main components. This study aims to criticize and analyze the strengths and weaknesses of a definition of religion presented in "Reason and Religious Belief". The results show that the main strength of this definition is that it considers "beliefs", "actions", and "emotions", which are among the existential needs and abilities of humans. However, some weaknesses of this definition are as follows: 1- Difficulty in achieving common points between religions, 2- Ambiguous explanation of the main elements of the definition, 3- Inclusion beyond the definition, and 4- Inattention to specific and individual features in the definition of religion. It is noteworthy that one of the main challenges in defining the concept of religion is the necessity of a systemic approach. In addition, such an approach should be viewed based on methodological conditions.
طراحی چارچوب دانشگاه استعداد ربا در نظام آموزش عالی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۴۳-۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف: اصلی این پژوهش، طراحی چارچوب دانشگاه استعداد ربا در نظام آموزش عالی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، در زمره پژوهش های با رویکرد سنتز پژوهی و از نوع فراترکیب کیفی است. این روش، یک موقعیت سه جانبه از تحلیل داده ها، نظریه ها و روش شناسی پژوهش هاست و بسیار فراتر از خلاصه سازی یافته های پژوهشی و درواقع ترکیب و تفسیر یکپارچه ی یافته های حاصل از مطالعات کیفی است به گونه ای که تصویری کلی از وقایع، مفاهیم و پدیده ها ایجاد کند و با استفاده از روش هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شده است. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. مضامین شناسایی شده مجدداً در جلسه بحث گروهی متمرکز با استفاده از شبکه اجتماعی مجازی موردبررسی قرار گرفتند تا درنهایت روی مقولات استخراج شده توافق حاصل گردید. تمام عوامل استخراج شده از پژوهش ها به عنوان مضمون در نظر گرفته شد که این مضامین بر اساس مفاهیم مرتبط با مفهوم دانشگاه استعداد ربا در 41 مضمون پایه و 9 مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شدند. نتیجه گیری و پیشنهاد ها: بر اساس یافته های پژوهش می توان به ویژگی های خاصی از دانشگاه های استعداد ربا پی برد که آنان را برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد جذاب و خواستنی می نماید. این ویژگی ها فراتر از ویژگی های ساختاری و تجهیزاتی و مالی آنان که شاید بتوان در اکثر دانشگاه های مادر و جامع یافت، بر ویژگی هایی تأکید دارد که شاید در اکثر دانشگاه ها به فراموشی سپرده شده است. این دانشگاه های استعدادربا، برای اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد، آرامش فکری و روحی، احساس بهزیستی سازمانی و رضایت قلبی و درونی را به ارمغان می آورند و بنابراین می توانند ورای اندازه و محل جغرافیایی یک دانشگاه، آن را تبدیل به یک دانشگاه استعداد ربا نماید. نوآوری و اصالت: شاید بتوان گفت که پژوهش های انجام شده در حوزه ارزیابی درونی و بیرونی و مدیریت استعداد در آموزش عالی در ایران و خارج از کشور، بیشتر بر شیوه ها و تکنیک ها و راهبردهایی متمرکز شده اند که برای جذب و نگهداری اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد لازم است، اما پژوهش حاضر حرکت از نقش محوری دانشگاه ها در یافتن و جذب و نگهداشت اعضای هیئت علمی و دانشجویان با استعداد با در نظر گرفتن امتیازات و یا جوایز خاص، به تمرکز بر ویژگی های جذاب دانشگاه ها رسیده است که باعث می شود دانشجویان و اعضای هیئت علمی با استعداد بدون امتیازدهی خاصی برای رسیدن به این دانشگاه ها با هم رقابت نمایند.
تحلیلی از علل افزایش سنوات تحصیل دانشجویان در ایران (موردمطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۸۴-۶۶
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش عالی همواره چالش هایی پیش رو دارد. یکی از مهم ترین این چالش ها افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی علمی جوانب مسئله افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان است. روش: این تحقیق که در سطح دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان جامعه هدف انجام شده، از مطالعه و تحلیل سیستمی اظهارات دانشجویان تحصیلات تکمیلی (15 نفر)، اساتید دانشگاه (10 نفر) و مسئولین ذی ربط دانشگاه (2 نفر) داده های تحقیق گردآوری شد. روش تحقیق تحلیل مضمون است. برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق در ابعاد آموزشی-پژوهشی و ساختاری به تفکیک دانشکده های علوم پایه، علوم انسانی و مهندسی تدوین گردید. یافته های به دست آمده نشان می دهند سنواتی شدن دانشجویان در حوزه مسائل آموزشی-پژوهشی به سبب مشکلات پیرامون پایان نامه، واحدهای آموزشی، تدوین مقاله و ارتباط استاد- دانشجو رخ می دهد؛ همچنین در بعد ساختاری عواملی همچون قوانین نظارتی دانشگاه، تخصص اساتید، امکانات پژوهشی و آزمایشگاهی، مباحث مالی پروژه ها و پروژه های بین رشته ای زمینه ساز تأخیر در زمان تحصیل می شود. نتیجه گیری: افزایش سنوات تحصیلی ناشی از عوامل مختلف در سطوح خرد و کلان است و پیامدهای آن به همین تناسب متغیر است. در همین رابطه عوامل ساختاری از دیدگاه اساتید و دانشجویان بسیار مهم تلقی شده و متولیان دانشگاه را بر آن می دارد تا تمرکز بیشتر بر این مسئله داشته باشند. برای این منظور راهکارهایی از جمله تشکیل کارگروه مشورتی اساتید و دانشجویان، تعامل بیشتر دانشکده ها با مرکز مشاوره، تخصیص اعتبار مالی طرح در ابتدای کار و... ارائه شده است که مدیران می توانند در تصمیم گیری ها و اجرای برنامه های خود موردتوجه قرار دهند.
کارآفرینی سیاسی، راهبردی در فرایند گذار به توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
39 - 54
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از دیدگاه مکتب اتریش به بررسی و مطالعه کارآفرینی سیاسی به عنوان شکلی از همسویی بین کارآفرینان با ساختار نهادی که هدفشان دسترسی ممتاز به منابع است، می پردازد. کارآفرینی سیاسی به عنوان یک پدیده در اقتصادهای در حال توسعه ظهور کرده و بر اهداف توسعه پایدار تاثیر گذار است. این مطالعه با استفاده از تعریفی گسترده با رویکردی مولد به این مفهوم، از طریق جمع آوری داده های ترکیبی از منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان سیاسی واجد شرایط که از طریق نمونه گیری هدفمند نظری انتخاب شدند انجام شده و ویژگی های اصلی فعالیت های کارآفرینانه را شناسایی و مدلی از کارآفرینی سیاسی با رویکرد توسعه پایدار ارائه نموده است. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی- توسعه ای؛ و به لحاظ ماهیت کیفی و از نوع اکتشافی می باشد که از نظریه داده بنیاد (سیستماتیک) به منظور سازماندهی و تحلیل داده ها استفاده شده است. مدل پارادایمی با بررسی 4905 گزاره مفهومی، 6 کد انتخابی، 17 کد محوری و 73 کد باز حاصل شد. یافته ها نشان داد که پیوندهای چندگانه به عنوان مقوله محوری در مدل کارآفرینی سیاسی نقش مهمی دارد. این مدل قابل تعمیم به سایر اقتصادهای در حال توسعه می باشد. این مطالعه مفاهیمی را در مورد چگونگی اتخاذ یک رویکرد کل نگر برای استفاده از ظرفیت کارآفرینان سیاسی به منظور ارائه نوآوری در حوزه سیاسی و انجام اصلاحات در ساختار نهادی برای سیاستمداران و سیاستگذاران این حوزه ارائه می دهد. پیامدهای استفاده از این مدل تحکیم ساختار نهادی و حرکت به سمت توسعه پایدار است.
فراروشِ ارزیابی اریب های رفتاری در تأمین مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۷
49 - 76
حوزههای تخصصی:
تصمیم های مربوط به روش های تأمین مالی می تواند تحت تأثیر اریب های رفتاری مدیران بنگاه ها قرار گیرد. اریب های رفتاری موجب تصمیم گیری غیرعقلایی مدیران شده و انتخاب روش تأمین مالی بهینه را با مشکل روبه رو می کند. شناخت و ارزیابی اریب ها، گام مهمی جهت بهبود تصمیم گیری است. باتوجه به اهمیت این موضوع، مقاله حاضر با استفاده از فراروش به تحلیل روش های ارزیابی اریب های رفتاری در مطالعات مرتبط با روش های تأمین مالی می پردازد. ازنظر موضوع و روش تحقیق در خارج و داخل ایران، این پژوهش دارای نوآوری بوده و به عنوان نخستین مطالعه دراین باره، می تواند زمینه ساز پژوهش های بعدی باشد. برای انتخاب مقالات، کلیدواژه های مرتبط در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی جستجو و پس از مطالعه، مقالات مرتبط با موضوع پژوهش گردآوری شدند. سپس از میان بیش از 200 مطالعه، تعداد 33 مقاله انتخاب شد. ابتدا روش های آماری برای ارزیابی اریب های رفتاری در پژوهش های منتخب شناسایی و تحلیل شده است. سپس به پایش تعداد تکرار استفاده از روش های ارزیابی اریب ها در پژوهش های موردنظر پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده تنوع کم روش های تحلیل آماری درزمینهٔ ارزیابی اریب های رفتاری در تأمین مالی است. همچنین، استفاده بیشتر از روش آمار توصیفی در پژوهش های منتخب شناسایی شده است.
ارائه مدل بازخورد عملکرد سازنده به کارکنان دانشی (مورد مطالعه: اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازخورد مدتهاست که به عنوان یکی از مؤثرترین راهبردهای آموزشی برای تقویت یادگیری، حمایت شده است. به عبارتی؛ بازخورد زیربنای بسیاری از پیشرفتهای مهم در حوزه آموزش است. در این راستا، ارائه مدل بازخورد عملکرد سازنده به اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی که مصداق بارز کارکنان دانشی اند، هدف اصلی پژوهش در نظر گرفته شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ مبانی فلسفی، در زمره پارادیم تفسیری قرار گرفت و دارای رویکرد استقرایی- قیاسی بود. راهبرد پژوهش، نظریه داده بنیاد چندگانه(نسخه گلدکل و کرونهلم)، و ابزار گردآوری، اطلاعات مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شد. ویژگی های مشارکت کنندگان پژوهش بر اساس روش نمونه گیری نظری، 30 نفر بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از کدگذاری استقرایی(خلق مفاهیم مقوله ها)، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی(خلق نظریه) صورت گرفت. در نهایت برای ارزیابی کیفیت پژوهش، از شاخصهای ده گانه مقبولیت استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل بازخورد عملکرد سازنده اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، بازخورد تعاملی است و عواملی همانند شرایط علّی و موانع مرتبط با دانشجو، استاد و سیستم ارزشیابی دانشگاه در آن تأثیرگذارند و با استفاده از تسهیلگرها می تواند به نتایج و پیامدهای فردی و سازمانی منجر شود. نتیجه گیری: بهترین سبک ارائه بازخورد برای اعضای هیئت علمی که بتواند ضمن بهبود و ارتقای عملکردشان، پذیرش آنان را در دریافت بازخورد بالا برده و مقاومت آنها را کاهش دهد، مدل بازخورد تعاملی است. در انتهای مقاله ضمن اشاره به محدودیتهای پژوهش پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
عدالت آموزشی و کیفیت آموزش در دانشکده معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
115 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: معماری به دلیل دارا بودن بعد هنری در کنار جنبه مهندسی، رشته ای خاص و متفاوت در آموزش عالی محسوب می شود؛ لذا محققان بسیاری به دنبال راهکارهایی برای افزایش سطح کیفی آموزش در این رشته بوده اند. مرور مطالعات دیگر پژوهشگران نشان داد عدالت آموزشی می تواند بر افزایش سطح کیفی آموزش معماری مؤثر باشد. بنابر این، هدف این پژوهش، بررسی ارتباط و میزان اثرگذاری عدالت آموزشی بر سطح کیفی آموزش معماری بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بازتعریف عدالت آموزشی و شناسایی موانع تحقق عدالت آموزشی و با استفاده از روش داده بنیاد به تأثیر تحقق عدالت آموزشی بر میزان سطح کیفی آموزش در دانشکده معماری پرداخت. این مطالعه در دسته بندی پژوهشهای کیفی قرار گرفت و در نتیجه از روش کیفی برای گردآوری اطلاعات و تحلیل آن نیز استفاده شد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه با متخصصان، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی صورت پذیرفت و نتایج حاصل از پرسشنامه های جمع آوری شده از دانشجویان با استفاده از آزمون تی برای بررسی اثرگذاری عوامل شناسایی شده بر عدالت آموزشی از نظر دانشجویان معماری و از برازش الگو برای بررسی مطلوبیت الگو استفاده شد. یافته ها: داده ها نشان داد تحقق عدالت آموزشی در دانشکده های معماری نیازمند بازتعریف معنای عدالت، آسیب شناسی و نیازسنجی دانشکده معماری به روش علمی است که در این پژوهش، بر پایه مصاحبه با متخصصان برای تدوین راهکارهای اجرایی و ترسیم الگوی دانشکده عدالت محور انجام شد. نتایج آزمون تی نشان داد میان برقراری عدالت آموزشی و سطح کیفی آموزش معماری ارتباط معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: بر مبنای یافته ها، عدالت آموزشی در دانشکده های معماری ایران در سطح نازلی قرار داشت و تنها راهکار ارائه آموزش با کیفیت در این رشته، برنامه ریزی برای تحقق عدالت آموزشی و ایجاد فرصت برای دسترسی استعدادها به آموزش، ایده پردازی، درآمدزایی و تولید بومی، ابزارهای مورد نیاز این رشته بود.
کاربست احکام نجوم در فلاحت ایران عصر میانه (قرون چهارم تا هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
65 - 85
حوزههای تخصصی:
مواجهه جامعه با پدیده رشد و نمو گیاهان در دو ساحت نظری و عملی قابل ارزیابی است. در بخش نظری مباحث مربوط به منشأ و پیدایش نباتات، دسته بندی گونه های متعدد گیاهی و بیان ویژگی های آن ها و در بخش عملی بررسی شیوه های کاشت، پرورش و برداشت نباتات مورد توجه است. آنچه در این پژوهش بررسی شده است بخش عملی است که بنا بر تعاریف با عنوان «فلاحت، کشاورزی، زراعت» از آن یاد می شود. در این بخش هدف چگونگی کشت و پرورش نباتات، بهره گیری از خاک، منابع آبی، کود مناسب و روش هایی با هدف ارتقا کمی و کیفی محصولات کشاورزی است. شرایط آب و هوایی و تعیین زمان مناسب از مهم ترین عوامل رشد و نمو گیاهان و دستیابی به محصول خوب است. موضوع تنجیم یا احکام نجوم تفسیر نحوه اثرگذاری اجرام سماوی بر دنیای تحت قمر است. کشاورزی از جمله فنونی است که به شدت از عملکردهای تنجیمی تأثیر پذیرفته است. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که کارکرد تنجیم در علم فلاحت چیست؟ در این تحقیق از روش تاریخی به منظور توصیف و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد فعالیت کشاورزی در دو بخش متأثر از تنجیم است: پیش گویی شرایط جوی و تعیین زمان سعد رشد و پرورش نباتات و محصولات کشاورزی
کاربست گراندد تئوری در رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
31 - 41
حوزههای تخصصی:
آیا رئالیسم انتقادی به عنوان یک پارادایم معرفت شناختی در فلسفه علم می تواند در حوزه روش شناسی و به ویژه روش ها ی پژوهش به علوم اجتماعی کمک کند یا نه؟ این متن معتقد است گراندد تئوری به عنوان یک روش پژوهش در حطیه تفسیری می تواند ابزارهای لازم را برای پژوهش در مورد علیت و زمینه در اختیار رئالیسم انتقادی قرار دهد. از دید رئالیسم انتقادی جهان مکانیزم های دارد که رویداد ها و حوادث را خلق می کند. برای شناخت این مکانیزم ها رئالیسم از استراتژی پس کاوی و مفاهیم انتزاعی و مدل ها استفاده می کند. این پارادایم می تواند طرح های تحقیقایی ارائه کند که روش های تحقیق مختلفی را به کار می گیرد. طرح پهنانگر روش کمّی را در قلمرو تجربی، وقوعی و طرح ژرفانگر روش کیفی را در قلمرو واقعی به کار می برد. طرح تلفیقی از هر دو بهره می گیرد. طرح دیگر این است که رئالیسم انتقادی از روش های خاص استفاده می کند؛ برای مثال روش تاریخی و گرانددتئوری. رئالیسم انتقادی با ارائه مدل ساختار −مکانیزم−زمینه− رویداد با دامنه زمانی کوتاه مدت از گرانددتئوری استفاده می کند. ماتریس موقعیتی گرانددتئوری شامل شرایط علّی،شرایط زمینه ای و مداخله گر، استراتژی های تعاملی و پیامد است. اگر این سه عنصر هنگام مطالعه کم و بیش حضور داشته باشند، گراندد تئوری می تواند روش تحقیق رئالیسم انتقادی در مطالعات با دامنه کوتاه مدت باشد.
فهم دوگانه آزادی-پاسخگویی در حکمرانی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
71 - 86
حوزههای تخصصی:
هدایت پژوهش و تغییر محتوای آن به وسیله کنشگران داخل و خارج از جامعه علمی، پدیده ای است که مورد توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه حکمرانی پژوهش قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر توصیف بخشی از این پژوهش ها برای فهم چگونگی حکمرانی پژوهش است. این توصیف در رفت وبرگشت با چارچوبی مبنایی تر یعنی دوگانه آزادی-پاسخگویی شکل گرفته است. بدین ترتیب با اتخاذ رویکرد مرور روایتی، پس از بیان استدلالی در خصوص امکان حکمرانی پژوهش، عمده مباحث حول چگونگی چینش نظام روابط اقتدار در عرصه پژوهش با نگاه به دوگانه مذکور طرح شده است. این دوگانه که در یک سوی آن استقلال و آزادی علمی (ضرورت خود-تخصیصی وظایف پژوهشی توسط خود پژوهشگر) قرار گرفته و سوی دیگر آن پاسخگویی و مسئولیت پذیری پژوهش (انطباق با انتظارات بیرونی از پژوهش) است، به صورت تاریخی تحلیل شده و روند تبدیل شدن این رابطه متناقض نما به یک رابطه تعاملی و مکمل همدیگر تشریح شده است. درنهایت هفت خط پژوهشی از تجلی آن در شکل گیری سازوکارهای حکمرانی پژوهش احصاء شده که ویژگی مشترک همه آن ها نوعی از اعمال نفوذ در امر پژوهش در عین حفظ ضرورت کارکردی آن (استقلال پژوهش) است.
بررسی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای برنامه های درسی مجازی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
77 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی فرصتها و تهدیدهای برنامه های درسی مجازی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده در انجام این پژوهش به تناسب موضوع، رویکرد کیفی SWOT به کار رفته است.جامعه پژوهش مشتمل بر جمعی از متخصصان برنامه درسی؛ طراحان ، مدرسان برنامه های درسی مجازی و شرکت کنندگان این دوره ها (دانشجویان)بودند، که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید.یافته ها: یافته ها نشان داده است که مهمترین قوتها(تسهیل دسترسی به برنامه درسی، ارتقای فراگیرنده محوری در برنامه درسی، تحقق پژوهش محوری، بهبود کیفی و کارآمدی اساتید و ایجاد چالش و جذابیت در محیط یادگیری)، مهمترین ضعف ها(کاهش ارتباطات اجتماعی، چارچوب ضعیف عناصر، افزایش هزینه ها، کاهش اقتدار استاد، ضعف ارزشیابی و ارزشیابی ناعادلانه)، مهمترین فرصت ها( بسط دسترسی آموزشی، سرمایه گذاری در آموزش، به روزرسانی دانش، گسترش روابط علمی، نوآوری برنامه درسی و کاربردی نمودن آموزش) و مهمترین تهدیدها(کمرنگ شدن کارکردهای آموزش عالی، به چالش کشیدن اساتید، کاهش اهداف کارآمد، کاهش کیفیت محتوا، سطح شدن ارزشیابی و بدبینی به برنامه درسی مجازی بوده است.نتیجه گیری: هر چند برنامه های درسی مجازی به دلیل فراهم نبودن زیرساختهای ضروری، در طراحی و اجرا با چالشهایی روبه رو شده است اما با اقدامات حرفه ای مسئولان آموزشی میتوان به نوعی ضعفها و چالشها را کمتر نمود.