فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالهای 76-1375 بود. روش: روش پژوهش حاضر بر مبنای رویکرد ترکیبی می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی بین سالهای 76-1375 در چه مواردی بوده است. در مرحله اول که از روش کمّی استفاده شد، با روش آماری خی دو تک نمونه ای در محیط نرم افزار اس.پی.اس.اس.25 به تحلیل داده های کمّی پرداختیم. یافته ها: شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان مرکز قانونگذاری و مرجع عالی سیاستگذاری، تعیین خط مشی، تصمیم گیری و هدایت امور فرهنگی، آموزشی و پژوهشی کشور در چارچوب سیاستهای کلی نظام محسوب می شود. با تعیین ترکیب جدید شورا در سال 1375 از سوی مقام معظم رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد مرحله جدیدی شد. در این مرحله شورای عالی انقلاب فرهنگی موظف شد در رأس فعالیتهای خود، به مدیریت فرهنگی جامعه بپردازد. سیاست راهبردی شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالهای 76-1375 قابل توجه است. نتیجه گیری: نتایج کمّی بیانگر آن است که دانشگاهها و آموزش عالی تعداد 76 مورد(5/53 درصد)، زنان 17 مورد(12 درصد)، شوراهای عالی 26 مورد(3/18 درصد)، آموزش وپرورش 11 مورد(7/7 درصد) و سایر موضوعات 12 مورد(5/8 درصد) است. در مرحله دوم به تبیین این داده ها با روش کیفی پرداختیم و به این نتیجه دست یافتیم که دانشگاهها و آموزش عالی، بیشترین توجه و موفقیت را در شورای عالی انقلاب داشته اند.
ارزیابی پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشکده علوم اجتماعی و تربیتی دانشگاه رازی بر اساس معیارهای اصول نگارش علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
105 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین میزان رعایت اصول نگارش علمی در پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد دانشکده ی علوم اجتماعی و تربیتی دانشگاه رازی بین سال های 1393 تا 1399 بر اساس معیارهای مطلوب پژوهش بود.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش توصیفی - ارزیابی انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش، 765 عنوان پایان نامه بود. با استفاده از روش تصادفی طبقه ای و به کارگیری جدول مورگان، 256 نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، چک لیست ارزیابی پایان نامه ها بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 76/0 مشخص شد. روایی ابزار پژوهش، توسط 5 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی تأیید شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس. پی. اس. اس نسخه ی 26، استفاده گردید.یافته ها: بر اساس یافته ها، تعداد پایان نامه های دانشجویان زن بیشتر از پایان نامه های دانشجویان مرد بود. بیشترین تعداد پایان نامه ها در سال 1396 انجام شده بود. در بین سایر گروه های دانشکده، گروه اقتصاد و در بین گرایش ها، روان شناسی عمومی بیشترین تعداد پایان نامه ها را داشتند. میزان رعایت معیارهای محتوایی پایان نامه ها به ترتیب در رشته های علم اطلاعات و دانش شناسی، راهنمایی و مشاوره، مدیریت آموزشی- کارآفرینی، روان شناسی، حسابداری، اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی بود. میزان رعایت معیارهای ساختاری به ترتیب در گروه های راهنمایی و مشاوره، روان شناسی، علم اطلاعات ودانش شناسی، مدیریت آموزشی -کارآفرینی، حسابداری، اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی بود. از نظر محتوای پایان نامه ها، میزان رعایت معیارهای پژوهش به ترتیب بخش مقدماتی و داده های پژوهش، شرکت کنندگان و بعد، ملاحظات اخلاقی بود. از نظر ساختاری نیز، معیارها به ترتیب در بخش شکل ارائه، منابع و استناد دهی و نگارش رعایت شده بود.نتیجه گیری: بین گروه های آموزشی، از نظر معیارهای ساختاری و محتوایی پژوهش، تفاوت معنی داری وجود داشت. محتوای پایان نامه ها نسبت به ساختار آنها ضیعف تر ارزیابی شد. معیارهای اصول نگارش علمی پژوهش بالاتر از حد متوسط رعایت شده بودند.
طراحی بوم سازگان نوآوری تجهیزات الکترونیک قدرت در ایران: به سوی حکمرانی عمومی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجهیزات الکترونیک قدرت به مثابه یک نوآوری در تغییر ساختار سنتی شبکه برق و ظهور شبکه های هوشمند نقش به سزایی دارند. مبتنی بر ابرانگاره حکمرانی عمومی جدید ، از شروط لازم تحقق نوآوری های تجهیزات الکترونیک قدرت، توجه به رویکرد مبتنی بر همکاری است که از شاخص ترین مصادیق آن بوم سازگان نوآوری است. پژوهش حاضر با توجه به ضرورت شکل گیری بوم سازگان نوآوری تجهیزات الکترونیک قدرت در کشور و فقدان پژوهش منسجم در این خصوص به طراحی این بوم سازگان می پردازد. روش پژوهش مبتنی بر علم طراحی است. در فاز شناخت ابعاد نظری و منتخبی از اسناد، گزارش ها و مصاحبه های منتخب بررسی شد. در فاز پیشنهاد مفاد 23 مصاحبه انجام یافته با خبرگان به همراه اسناد بالادستی منتخب بر اساس تحلیل محتوای کیفی قیاسی و مبتنی بر یک ماتریس مقوله بندی ساختار نیافته کدگذاری و مقوله بندی شد. در فاز توسعه، خروجی فاز پیشنهاد در یک پنل خبرگی متشکل از 15 نفر از خبرگان حوزه تجهیزات الکترونیک قدرت بررسی و نهایی شد. در فاز ارزیابی، خروجی فاز توسعه با استفاده از سه ابزار شامل ارزیابی مطلوبیت مؤلفه ها، پنل خبرگی و معیارهای سنجش پژوهش های کیفی ارزیابی و مورد تائید قرار گرفت و در فاز جمع بندی، مبتنی بر یافته ها ، دلالت ها و پیشنهادات پژوهش حول محور طراحی بوم سازگان نوآوری تجهیزات الکترونیک قدرت طرح شد.
تجسم الگوها، جوامع و فرصت ها برای سرمایه گذاری مشترک در صنعت فیلم از دریچه تحلیل شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت جهانی فیلم در سال های اخیر شاهد افزایش همکاری و سرمایه گذاری بین المللی بوده است. بااین حال، تجزیه وتحلیل جامع از سرمایه گذاری های مشترک در این حوزه وجود ندارد. این مقاله از تجزیه وتحلیل شبکه های اجتماعی برای بررسی فرصت های همکاری و سرمایه گذاری های مشترک در صنعت فیلم استفاده می کند. در این پژوهش، شبکه ای متشکل از 150 کشور بر اساس مضامین خلاقانه مشترک در تولیدات فیلم آنها ایجاد شد که بیش از 7800 پیوند را در بر می گرفت. به کارگیری معیارهای مرکزیت، کشورهای کلیدی مانند ایالات متحده، چین و انگلیس را به عنوان قطب های تأثیرگذار با پتانسیل قوی برای هدایت رشد صنعت از طریق مشارکت شناسایی کرد.تجزیه وتحلیل بیشتر از طریق تشخیص جامعه، خوشه های موضوعی متمایز را که توسط تلاش های خلاقانه مشترک متحد شده بودند، آشکار کرد. برای مثال، جامعه «جستجویان هیجان جهانی» فیلم های اکشن می سازد، درحالی که گروه «سینمای فرهنگی - اجتماعی» به مسائل فرهنگی اجتماعی جهانی می پردازد. هر جامعه چشم اندازهای منحصربه فردی را برای همکاری بین المللی و تولید مشترک ارائه می دهد. این تجزیه وتحلیل بینش های مهمی را در مورد ساختار و پویایی شبکه جهانی فیلم ارائه می دهد درحالی که راه های بالقوه بالا برای سرمایه گذاری و همکاری آینده را روشن می کند. این تحقیق بر اهمیت استفاده از تکنیک های تحلیل شبکه های اجتماعی برای بهینه سازی تصمیم گیری ها در مورد سرمایه گذاری های مشترک و پیش بینی نتایج تأکید کرده و به عنوان مدلی برای بررسی داده محور مشارکت در صنایع خلاق عمل می کند.
طبی سازی آسیب های اجتماعی: مطالعه موردیِ نظریه جُرم سزار لومبروزو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
21 - 37
حوزههای تخصصی:
به فرایند تبدیل وضعیت های انسانی به مشکلات قابل درمان، طبی سازی گفته می شود. در این فرآیند، از علوم زیست-پزشکی برای تبیین آسیب های اجتماعی و ارائه راه های مرتفع کردن و پیشگیری کمک گرفته می شود. سزار لومبروزو پزشک و جرم شناس ایتالیایی قرن نوزدهم با تحقیقات خود پیرامون ویژگی های جسمانی بزهکاران و تمایزات آنان با دیگر افراد جامعه، یکی از پیشگامان طبی سازی جرم و بزهکاری بود و مکتب جرم شناسی پوزیتیویستی و دانش انسان شناسی جنایی را پایه گذاری کرد. در این مقاله می کوشیم فرآیند طبی سازی جرم را از منظر روش شناسی کار وی بررسی کنیم. ازاین رو، در گام نخست، نشان می دهیم پیش فرض بنیادین پژوهش های وی مبتنی بر نظریه تکامل لامارک و داروین است. او معتقد بود ویژگی های بزهکاران به منشأ آتاویستی دلالت می کند که شرایط جسمی- روانی نیاکان دور خود را بازتولید می کند. درواقع، جرم علامتی است از غرایز ابتدایی که در مجرم نهفته است و جنایتکاران نمودی از بازگشت به یک نوع اولیه یا مادون بشری از انسان ها هستند. شیوه کار وی در این مرحله استفاده از جمجمه شناسی و انسان سنجی بود. در گام دوم، نشان می دهیم روش کار وی در بررسی جرم و بزهکاری، الگوی تفکر پزشکی مدرن درباره آسیب تنی و درمان آن است. لومبروزو می کوشید براساس مفهوم نرمال و غیرنرمال در پژوهش های آسیب شناسی، معیارهایی برای تمییز انسان بزهکار از انسان های نرمال ارائه دهد.
مطالعه اکتشافی نحوه و میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از فضای مجازی در فعالیت های پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
119 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش کشف نحوه و میزان استفاده دانشجویان تحصیلات تکمیلی از فضای مجازی در فعالیت های پژوهشی بود. در این پژوهش از روش ترکیبی(آمیخته) اکتشافی متوالی استفاده شد.روش پژوهش: میدان پژوهش در این بخش دانشکده های علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا بود که 20 نفر از دانشجویان به شیوه ملاک محور برای مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب شدند. نتایج حاصل از مصاحبه با روش تحلیل مضمون از نوع سلسله مراتبی تحلیل شد. سپس در مرحله کمی، از روش پیمایشی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشکده های علوم انسانی دانشگاه بوعلی سینا بودند که به شیوه طبقه ای نسبتی 252 نفر انتخاب شدند. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون T تک نمونه ای تحلیل شد.یافته ها: نتیجه حاصل از تحلیل کیفی پژوهش حاکی از آن بود که: دانشجویان متناسب با مراحل دوازده گانه پژوهش، ابزارهای جستجو و بازیابی منابع، ابزارهای مشارکتی و ابزارهای تهیه محتوا را به کار می گیرند. همچنین نتایج حاصل از مرحله کمی پژوهش نشان داد که میزان استفاده دانشجویان از فضای مجازی به صورت ابزارهای جستجو و بازیابی منابع، ابزارهای مشارکتی، و ابزارهای تهیه محتوا در فعالیت های پژوهش در سطح معناداری بوده و بالاتر از حد متوسط است که از میان ابزارها، بیشترین استفاده مربوط به ابزارهای جستجو و بازیابی منابع و بعد ابزارهای تهیه محتوا و بعد ابزارهای مشارکتی است.نتیجه گیری: دانشگاه ها باید برای آشنا سازی دانشجویان با قابلیت های اینترنت در پژوهش گام های عملی بردارند و تصمیم های مهمی اتخاذ نمایند.
مناظره مکتوب داور و نویسنده در باب جهت دهی به پژوهش و پژوهشِ ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
87 - 99
حوزههای تخصصی:
آیا پژوهش، حکمرانی پذیر است؟ اگر پاسخ مثبت باشد، این سؤالات مطرح می شوند که: آیا حکمرانی پژوهش به معنای تزریق ایدئولوژی در آن و فرمایشی کردن آن است؟ آزادی پژوهشگر برای جستجوی حقیقت با چه نوعی از سازوکارها قید می خورد؟ هنجارهای جامعه علمی، انتظارات مراجع اقتدار بیرونی اعم از حکومت و جامعه، خواسته های مشتریانی مثل صنعت و ... چه جایگاهی در این قیودات دارند و پژوهشگر در چه فرآیندی پاسخگو می شود؟ هدف مقاله حاضر، بحث در حوالی این سؤالات و مطالب مشابه آن ها است. این مقاله یک مناظره کتبی بین نویسنده مقاله «حکمرانی پژوهش: یک چارچوب نظری» (مجتبی جوادی) و داور آن (نرگس نراقی) است که در همین شماره فصلنامه سیاست علم و فناوری منتشر شده است. نویسنده مقاله مذکور در اعتراض به دلایل رد آن توسط داور، با سردبیر نشریه مکاتبه کرده و با صلاحدید ایشان وارد مناظره با داور شد. با وساطت سردبیر، مکاتباتی چندباره بین نویسنده و داور انجام شد که محتوای آن ها بدون هیچ دخل و تصرفی در این مقاله ارائه شده است. به طور خلاصه، داور با ارائه شواهدی از به کارگیری برخی الفاظ و جملات در مقاله، چنین استدلال کرده است که نویسنده در پی دفاع از علم ایدئولوژیک و ضرورت تزریق ارزش ها در پژوهش بوده و این دفاع نیز در اثر سوء برداشت از رویکرد پارادایم های اخیر علوم اجتماعی در رابطه با حضور ارزش ها در پژوهش است و بدین ترتیب مقاله را مردود اعلام کرده است. نویسنده نیز با ارائه منابع جملات، استدلال کرده است که برداشتِ داور همدلانه نبوده و ایدئولوژیک بودن یا نبودن پژوهش،
مدل یابی نقش میانجی سرمایۀ روان شناختی در رابطۀ علّی هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
89 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین، 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه برخط انجام شد. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه معنای زندگی، پرسشنامه سرمایه روان شناختی، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی و مقیاس خوددلسوزی بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری اس.پی.اس.اس-22 و آموس-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیّرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: هوش معنوی بر معنای زندگی تأثیر مستقیم و به واسطه سرمایه روان شناختی بر معنای زندگی تأثیر غیر مستقیم دارد. خوددلسوزی بر معنای زندگی اثر مستقیم نداشت، اما به واسطه سرمایه روان شناختی، بر معنای زندگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: معنای زندگی تحت تأثیر هوش معنوی و خوددلسوزی است و هوش معنوی و خوددلسوزی از طریق افزایش سرمایه روان شناختی، میزان معنای زندگی را تحت تأثیر خود قرار می دهند
مطالعۀ رابطۀ بین اخلاق کار اسلامی و عملکرد شغلی: فراتحلیل پژوهشهای بازۀ زمانی 1393 تا 1401(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
117 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: اخلاق کار اسلامی به مجموعه ای از بایدها و نبایدهای ارزشی و دینی اطلاق می شود که کنش سازمانی و عملکرد شغلی را تحت تأثیر قرار می دهد. اخلاق کار اسلامی، الگوی غیر رسمی(سرمایه اجتماعی مذاهبی) و قوانین سازمانی(رسمی) را در مسیر حل مشکلات و نیازهای سازمانی یاری می رساند و با ایجاد عدالت سازمانی، تعهد، رفتار مسئولانه و وظیفه مدارانه، عملکرد شغلی را بهبود می بخشد. روش: روش تحقیق از نوع فراتحلیل است. از جامعه آماری، 51 عنوان پژوهش و 25 سند به عنوان حجم نمونه در بازه زمانی 1393 تا 1401انتخاب شد. یافته ها: بین اخلاق کار اسلامی و عملکرد شغلی رابطه معناداری وجود دارد که مقدار اثر کلی آن برابر با 27 درصد است. در این میان، مؤلفه های اخلاق اسلامی شامل تعهد ایمانی(0.346)، پشتکار شغلی(0.300)، رفتار مسئولانه سازمانی(0.271)، نگاه اخلاقی به کار(0.340)، امانتداری سازمانی(0.140) و عدالت سازمانی(0.371)، با عملکرد شغلی رابطه معناداری داشته است. نتیجه گیری: سازمانها و نهادهای امروزی برای ارتقای عملکرد شغلی، نوآوری و توسعه سازمانی، نیازمند متعالی سازی آن از طریق رویکردهای اخلاق کار اسلامی اند تا ساختار سازمانی را از امر بروکراسی اداری، عقلانیت شدید و روزمرگی شغلی خارج کرده، با ایجاد سرمایه اجتماعی مبتنی بر الگوهای اسلامی، فضای اجتماعی سازمانی را در مسیر تحول شغلی قرار دهند.
مطالعۀ تأثیر علل دینی و سرمایۀ اجتماعی بر میزان مدارای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
165 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف: مدارای اجتماعی از مهم ترین ویژگی ها برای حفظ نظم و آرامش اجتماعی است. این خصیصه به ویژه در نظام مدرن جدید که به واسطه آن بسیاری از افراد، با فرهنگ، زبان، قومیت و ملیتهای متفاوت ناچار به زندگی در کنار یکدیگرند، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ لذا باید جایگاهی خاص در تحقیقات اجتماعی به آن داده شود. بر همین اساس، تحقیق حاضر به بررسی جامعه شناختی این موضوع پرداخته است. روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در همه مقاطع بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب 326 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه های استاندارد بوده که با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 22 تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، مدارای اجتماعی در جامعه هدف، متوسط ارزیابی شده(01/61 درصد)، همچنین دینداری(21/53) و سرمایه اجتماعی(3/56) نیز به عنوان متغیّرهای مستقل تحقیق از میانگین متوسطی برخوردار بودند. نتایج مرتبط با ضرایب همبستگی نشان از همبستگی بالا بین متغیّرهای مستقل و ابعاد آنها با متغیّر وابسته تحقیق، یعنی مدارای اجتماعی دارد. نتایج مربوط به رگرسیون چندگانه نیز حاکی از این است که مؤلفه های اعتماد اجتماعی، بعد تجربی دینداری، بعد پیامدی دینداری و بعد مناسکی دینداری، 26 درصد از واریانس مدارای اجتماعی را تبیین می کنند و در این بین، بعد تجربی دینداری با ضریب بتای 24/0 و اعتماد اجتماعی با ضریب بتای 20/0 بیشترین نقش را دارند. نتیجه گیری: برای تقویت مدارای اجتماعی در بین دانشجویان و قشر جوان جامعه بایستی در جهت تقویت اعتماد اجتماعی و دینداری عمل کرد.
شناسایی و رتبه بندی آسیب های ساختاری در مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۲۲-۱۰۴
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی آسیب های ساختار مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی غیردولتی استان مازندران بود. روش شناسی: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد، در مرحله کیفی، داده ها با مصاحبه با مطلعین کلیدی جمع آوری شدند. با استفاده از این نتایج پرسشنامه محقق ساخته تهیه گردید. در مرحله کمی، روش کلی تحقیق، توصیفی و از نوع پیمایشی بود. روایی صوری و روایی محتوی پرسشنامه با بهره گیری از صاحب نظران و نخبگان تائید گردید. پایایی آن هم با محاسبه ضریب پایایی به روش کرونباخ 898/0 به دست آمد. پرسشنامه در میان جامعه آماری که هیئت مدیره اتحادیه مرکزی غیرانتفاعی کشور و دست اندرکاران غیرانتفاعی مازندران بودند توزیع گردید و 100 پرسشنامه جمع آوری شد. در نهایت با استفاده از آمار توصیفی، استنباطی و نرم افزار SPSS داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی 46 آسیب در سه بعد رسمیت، تمرکز و پیچیدگی شناسایی گردید. برای رتبه بندی آسیب ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شد. مشخص گردید که مؤلفه مهجور بودن مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی در ساختار وزارت علوم در رتبه اول و مؤلفه ضعف وجود دفتر مرکزی غیرانتفاعی غیردولتی در جهت حمایت از مؤسسات در رتبه آخر قرار دارد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تعداد دانشجویان مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی و کمک مؤثر این مؤسسات به آموزش عالی کشور باید توجه بیشتری به این بخش از آموزش عالی خصوصی صورت گیرد. نه آنکه این مؤسسات در ساختار وزارت علوم از نظر مهجوریت رتبه نخست را کسب نمایند. درعین حال پیشنهاد می شود با تغییر نگاه نسبت به آموزش عالی خصوصی از دستاوردهای این پژوهش که در همین راستا است استفاده گردد.
بررسی تأثیر نوع جهان بینی(هستی شناختی) محمد شحرور در فهم قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین عوامل تشکیل دهنده فضای حاکم بر اثر یک نویسنده، نوع جهان بینی پدیدآورنده آن اثر است که اغلب رنگ و بوی خاصی به کلام و آثار او می دهد. محمد شحرور، نواندیش معاصر اهل سوریه، نظریه های جدید و جنجال برانگیزی در مهم ترین اثر خود، الکتاب والقرآن آورده است. هدف: هدف از نگارش این مقاله، واکاوی و دستیابی به فضای جهان بینی و زیست جهان محمد شحرور برای یافتن تأثیر نوع شناخت او از هستی و انسان بر فهم او از آیات قرآن بود. روش: روش این مقاله، توصیفی-تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای بود. یافته ها و نتیجه: نتیجه تحقیق نشان داد که شحرور، وجود را مبتنی بر تعامل دو جانبه می داند و از آن با عنوان «جدل ثنایی» و دیالکتیک موجودات نام می برد و از این اصل برای فهم آیات قران در موضوعات مرتبط با خلقت، زبان و معرفت انسانی بهره می گیرد. وی تحت تأثیر نظریه تکامل داروین، با نگرشی خاص به خلقت انسان، زبان انسانی و سیر تکاملی آن، معرفت انسانی و اقسام آن و رابطه قضا و قدر و نحوه ارتباطش با جبر و اختیار و حیطه آزادی انسان نظریات خاصی مطرح می کند. در تبیین نظرات خویش با واکاوی ریشه لغوی برخی واژه های قرآنی، سعی وافری برای مستند کردن آرای خود به آیات قرآنی مصروف می دارد. او برای تکامل زبان انسانی، چهار مرحله تقلید، إنباء، تجرید و انسان قدیم و انسان جدید را ذکر می کند و با تقسیم و تمایز بین «شیطان فعلانی» و «شیطان فیعالی» و همچنین بین «عقل إتصالی» و «عقل علمی»، تبیین خاصی از هر یک ارائه می دهد. شحرور، عناصر معرفت انسانی را حق و باطل، غیب و شهادت، سمع، بصر و فواد، قلب، عقل و فکر، بشر و انسان معرفی کرده؛ معرفت انسانی را به سه نوع فؤادی، خبری و نظری تقسیم و تبیین می کند.
آسیب شناسی و بررسی وضع مطلوب نظارت شرعی با تأملی در اعتبار فتاوی شرعی فقهای شورای نگهبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
85 - 109
حوزههای تخصصی:
نظارت شرعی بر قانونگذاری از مهمترین اهداف تأسیس و بقای حاکمیت اسلامی است. ازاین رو تشخیص عدم مغایرت قوانین با احکام شرع که از وظایف حاکم اسلامی به شمار می رود، بر اساس اصل (96) قانون اساسی به فقهای شورای نگهبان تفویض شده است. اما در خصوص چگونگی نظارت شرعی [موضوع اصل (4) قانون اساسی] راهکاری در دستور کار مقنن اساسی قرار نگرفته است. این فضای تحیر برانگیز موضوع مناقشات گوناگونی در خصوص بررسی «فتوای معیار» بوده است. مرور پژوهش های پیشین، ضعف هایی را درباره عدم توجه کافی به ابعاد اجتماعی فقه و بی توجهی به شفافیت در بیان ادله احکام شرعی نمایان می کند. با آسیب شناسی انجام شده سؤال اصلی این پژوهش که با روش تحلیل بنیادی سامان یافته است، در خصوص الزامات و راهکارهای وضع مطلوب نظارت شرعی و اعتبارسنجی اصالت فتوای فقهای شورای نگهبان بوده است. یافته های این مقاله مثبِت این فرضیه بوده است که اصالت فتوای فقهای شورای نگهبان بالعَرض و وابسته به ولی فقیه است. همچنین با توجه به دغدغه عبور از وضع موجود برای رسیدن به وضع مطلوب نظارت شرعی، استفاده از دانش ها و تجربیات بشری، مشورت حداکثری با نخبگان و پاسخگو کردن فقه به عنوان الزامات نظارت شرعی مطلوب شناخته شدند و تقویت جایگاه ولی فقیه در قانونگذاری و عدم امکان توکیل قطعی نظارت شرعی به غیر به عنوان راهکارهای دستیابی به وضع مطلوب مورد بررسی قرار گرفتند.
نقد عکاسی به مثابه بازخوانی امر تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط عکاسی و تاریخ به عنوان مهم ترین مسئلهٔ نوظهور میان رشته ای قرن نوزدهم، مستقیم اما چالش ساز بوده است. ثبت وضبط مقطعی و گزیده، تأکید بر شیءوارگی زمان (متن تاریخی، و ثبت عکاسانه)، و کیفیت ارجاع دهی به گذشته از ویژگی های هر دو رشته در عصر حاضر است. پس از اختراع عکاسی، عمل مرور تاریخی و بازآوری خاطرات گذشته کیفیتی کالامحور یافت و عکس ها، دسترسی به محتوای تاریخی را، چونان لمس یک شیء به ظاهر سادهٔ روزانه، آشکارساختند. از این رو، در مقالهٔ حاضر بر اساس شیوهٔ تحلیل تاریخی، به پیوند ایدئولوژیک عکاسی و تاریخ براساس آراء فیلسوفان و منتقدان قرن بیستم می پردازیم و به این پرسش پاسخ می دهیم که کدام یک از ویژگی های عکاسانه در تحول و پیشبرد علم تاریخ مؤثر بوده است؟ اهمیت توجه به چنین پیوندی از این جهت است که عکاسی در عین پیوند عمیق خود با تاریخ، دردسترس عموم بوده و از همین روست که رشته هایی چون تاریخ اجتماعی نوین و یا تاریخ شفاهی، بدون ظهور عکاسی، شاید امکان بروز و شیوع نمی یافتند. نتیجه آن که سندیت داده های تاریخی به واسطهٔ ظهور عکاسی به مثابه گواه و یا نمونه ای برای مقایسهٔ عینی، به این همانی های عکاسانه پیوند خورده و عملاً امروزه تاریخ به عنوان آن چه که در زمان و مکانی رخ داده، همواره آغشته به گوهر ارجاعِ عکاسانه است.
الزامات حقوقی تأمین اجرای مؤثر قوانین برنامه توسعه در ایران؛ مورد کاوی قانون برنامه ششم توسعه (آموزه هایی برای قانون برنامه هفتم توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
59 - 90
حوزههای تخصصی:
با سپری شدن بیش از هفت دهه از عمر برنامه ریزی توسعه در نظام حقوقی ایران (از سال 1328)، قوانین برنامه های توسعه همچنان با مشکلات مربوط به خلأ اجرای مؤثر احکام آنها مواجه اند. متن قوانین مذکور علی القاعده باید حاوی الزامات متعددی جهت تأمین اجرای آنها باشد تا بتوان به صورت نسبی از اجرایی شدن مفاد احکام مزبور اطمینان حاصل کرد. برخی از الزامات مذکور به جهت ماهیت خاص احکام قوانین مزبور (برنامه ای بودن) در مقایسه با دیگر قوانین، اقتضائات خاصی را می طلبد. پژوهش حاضر با برگرفتن روش توصیفی - تحلیلی می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که با توجه به اقتضائات خاص قوانین برنامه توسعه، برای اجرای مؤثر این قوانین چه الزامات و سازوکارهایی باید مورد پیش بینی قرار گیرد؟ قانون برنامه ششم توسعه تا چه میزان از این الزامات پیروی کرده است؟ دستاورد این مقاله آن است که با توجه به سلسله مراتب هنجارهای حقوقی در ایران، به نظر می رسد طراحی هرگونه سازوکار اجرایی برای قوانین برنامه نیازمند توجه ویژه به ضرورت برقراری انسجام و به هم پیوستگی میان قانون اساسی، سیاست های کلی نظام، قوانین برنامه توسعه، قوانین بودجه، دیگر قوانین مربوط و مقررات دولتی است. در چارچوب این ضرورت، اجرای مؤثر قوانین برنامه دست کم می تواند از طریق الزاماتی همچون پیش بینی نظام گزارش دهی دوره ای پیشرفت اجرای برنامه، پیش بینی میزان اجرای برنامه ها توسط دستگاه های مربوط به عنوان عاملی جهت تعیین میزان اعتبارات قابل تخصیص به آن دستگاه، پیش بینی تهیه اسناد و سازوکارهای اجرایی لازم برای اجرای مفاد قوانین برنامه توسعه و ... تأمین شود. گرچه برخی الزامات پیش گفته در قانون برنامه ششم پیش بینی شده، اما به دلیل فقدان طراحی سازوکار مناسب، نتایج مطلوبی نداشته است.
مطالعه تطبیقی و متاتئوریکِ نظریه اعتبارگرای روابط بین الملل با نظریه اعتباریات فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه اعتباریات در فلسفه اسلامی و اعتبارگرایی در علوم اجتماعی و روابط بین الملل، هر دو در صورت بندی جدید از نظریات متأخر و تقریباً هم عصری به شمار می آیند که با خاستگاه ها و سرشت و سرنوشت متفاوت، دارای دلالت ها و کارویژه های متمایزی در عرصه معرفتی و اجتماعی هستند. در این مطالعه، ضمن تقریری از هر دو نظریه، برای نخستین بار دشواری های معرفت شناختی و هستی شناختی ناشی از مانعه الجمعیِ «واقع گرایی و اعتبارگرایی» در روایت های ارتدوکسی نظریه های روابط بین الملل را به عنوان یکی از مهم ترین مسائل فلسفی و غیراعتباری و بین رشته ای، مَدخلی برای تأمل در بازساخت فلسفی نظریه اعتبارگرایی در روابط بین الملل قرار داده و در ذیل تفصیل و تقسیم ادراکات و اعتباریات پیشینی و پسینیِ نظریه اعتباریات، استدلال می شود که در یک نگاه تعاملی، امکان همخوانی آن دو به نحوی وجود دارد که مدلول آن، «نسبی گرایی» و «تعین اجتماعی معرفت» و یا «انکار هرگونه تقرّر و تعینی در جهان خارج» نباشد. مآلاً با فاصله گیری از هر دو موضعِ «واقع گرایی خام» و «اعتبارگرایی محض»، معنای حاصل شده را در نظریه ادراکات اعتباری، موردتوجه قرار می دهد که در عین «نفی مابازای خارجی اعتباریات»، ضد واقع گرا («سازه» انگار) نشده و شناخت گرایی هم معنای واقعی خود را از دست ندهد. نتایج حاصل از این مطالعه از آن حیث دارای اهمیت ارزیابی می شود که به موازات تضعیف رئالیسم فلسفی و سیاسی طی دهه های اخیر و نیز آشفتگی معرفت شناختی ناشی از «دو قطب دیدگاه های معرفت شناختی قیاس ناپذیر در رشته روابط بین الملل یعنی اکثریت پوزیتیویستی از یک سو و اقلیت چشمگیری از پساپوزیتیویست ها از سوی دیگر»، نظریه پردازان متأخرِ روابط بین الملل را به نظریات اعتباری رهنمون شده که «نظریه اجتماعی سیاست بین الملل»، معرِّف رهیافتِ متعارف و اجتماعی آن است و طی آن در تلاش برای تقلیل اهمیت معرفت شناختی اعتبارگرایی، چاره کار توسل به پوزیتیویسم و ترجیح ابعاد هستی شناسی اعتبارگرایی معرفی شده است.
واکاوی مدل پارادایمی حجاب مطلوب از دیدگاه دانشجویان دختر مبتنی بر نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: بهره مندی از حجاب مطلوب، یکی از مهم ترین دستورات اسلامی و راه های رسیدن به آرامش فردی و اجتماعی است. رعایت حجاب به عنوان یک دستور دینی، در رشد و توسعه فرد و بقای جامعه نقش شایانی دارد. توجه به این آگاهی که چه نوع حجابی مطلوب است، می تواند در برنامه ریزی و تصمیمات مختلف افراد تأثیرات زیادی داشته باشد. دانشجویان به عنوان یکی از اقشار فرهیخته جامعه می توانند در تصمیم گیری ها و سیاستگذاری ها، نظریات سازنده ای ارائه کنند. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ویژگی های حجاب مطلوب از دیدگاه دانشجویان دختر بود. روش: پژوهش حاضر بر اساس رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از دانشجویان دانشگاههای دولتی اصفهان، قم، آزاد اسلامی اراک و کرمانشاه، گردآوری و طی سه فرایند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، جمع آوری، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شده اند. یافته ها: پس از جمع آوری اطلاعات و طبقه بندی مصاحبه ها، یافته های پژوهش شامل 182 مفهوم اولیه، 85 مقوله فرعی و 18 مقوله اصلی و مقوله هسته نیز «حجاب مطلوب» برساخت شد و مدل پارادایمی شکل گرفته، شرایط و علل، عوامل و ضرورتهای لازم را بازنمایی کرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها و نتایج پژوهش، لازم است برای داشتن حجاب مطلوب، تمام مؤلفه های اثرگذار با اتخاذ تدابیر و راهبردهای لازم، پیامدهای شایسته این امر را فراهم سازند.
بررسی ترجیحات اظهار شده شهروندان تهرانی در خصوص «مرکز شهر بدون خودروی سواری شخصی»: یک آزمایش انتخاب گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
41 - 83
حوزههای تخصصی:
یکی از راه حل های ممکن برای چالش های ناشی از استفاده خودروهای سواری شخصی به خصوص ترافیک، ازدحام، آلودگی هوای تهران، اجتناب از هزینه های هنگفت اقتصادی و کاهش میزان مرگ و میر سالیانه، به کارگیری رویکرد «مرکز شهر بدون خودروی سواری شخصی» است. هدف این مطالعه سنجش ترجیحات اظهار شده شهروندان تهرانی برای شناسایی مؤلفه های اثرگذار غیربازاری و ارزشگذاری اقتصادی این مؤلفه ها با استفاده از رویکرد آزمایش انتخاب گسسته و مدل های لاجیت شرطی است. یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که مؤلفه «فضای سبز و تفریحی اضافی» در مقایسه با سایر مؤلفه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. مؤلفه های «امکانات پارکینگ در مرز محدوده» و «فراوانی حمل و نقل عمومی» در داخل محدوده مرکز شهر بدون خودرو در اولویت های بعدی قرار دارند و ناهمسانی در ترجیحات شهروندان تهرانی نیز به همین دو مؤلفه برمی گردد. گفتنی است منبع این ناهمسانی نیز متغیر های جمعیت شناختی «درآمد» و «سن» افراد است. در تحلیل و تفسیر مقادیر برآوردی «تمایل به پرداخت» باید گفت شهروندان تهرانی برای مؤلفه های ایجاد مسیر دوچرخه سواری و کاهش متوسط مسافت پیاده روی تا نزدیک ترین ایستگاه، اهمیت نسبی کمتری قائل هستند. در مقابل به مؤلفه های «ایجاد فضای سبز و تفریحی اضافی در داخل محدوده»، «ایجاد امکانات پارکینگ در مرز محدوده» و «فراوانی بیشتر حمل و نقل عمومی در داخل محدوده» اهمیت بیشتری می دهند؛ به گونه ای که تمایل به پرداخت آنها به ترتیب 44،375 ، 30،000 و 28،125 ریال است که تقریباً یک و نیم تا دو برابر کرایه های فعلی است. بنابراین توصیه می شود در سیاستگذاری ترافیکی برای شهر تهران، دو مؤلفه «ایجاد فضای سبز و تفریحی اضافی در داخل محدوده» و «ایجاد امکانات پارکینگ در مرز محدوده مرکز شهر بدون خودرو» در اولویت بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها قرار گیرند.
رابطه فرهنگ انتظار با نشاط (مطالعه موردی دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان اهواز در سال تحصیلی1401-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
165 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه فرهنگ انتظار با نشاط دانشجومعلمان بود. روش: در این پژوهش که به لحاظ هدف، کاربردی و به روش کمّی انجام شد؛ ارتباط و همبستگی فرهنگ انتظار و نشاط بررسی شد. جامعه آماری پژوهش، همه دانشجومعلمان دختر دانشگاه فرهنگیان اهواز در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 1730 نفر بود. برای سنجش نشاط از پرسشنامه استاندارد نشاط با پنج زیرمؤلفه رضایت از زندگی، آراستگی ظاهری، تعامل اجتماعی، کارایی فردی و کمک به دیگران با آلفای کرانباخ 75/0 و برای سنجش فرهنگ انتظار از پرسشنامه استاندارد فرهنگ انتظار با دو زیرمؤلفه احساسات مهدوی و شناخت و آگاهی نسبت به امام زمان(عج) با آلفای کرانباخ 85/0 استفاده شد. پس از انتخاب اعضای نمونه به روش خوشه ای تصادفی، که تعداشان 313 نفر بود؛ اقدام به ارسال لینک پرسشنامه پژوهش و جمع آوری داده ها و در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس 26 شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان از همبستگی بسیار زیاد با سطح معناداری 001/0 بین مؤلفه های فرهنگ انتظار و نشاط در دانشجومعلمان داشت و این همبستگی در خصوص مؤلفه شناخت و آگاهی نسبت به امام زمان(عج) به شکل قابل توجهی بیشتر بود. این نتایج نشان می دهد که فرهنگ انتظار مهدوی، یک متغیّر پیش بین قوی برای نشاط در بین دانشجومعلمان است. نتیجه گیری: به متولیان امر تعلیم و تربیت توصیه می شود که دانشجویان را با فرهنگ مهدویت به عنوان یکی از عظیم ترین ظرفیتهای معارف اسلامی که ذاتاً حرکت آفرین و نشاط بخش است و می تواند منشأ تحول در جامعه باشد، آشنا ساخته؛ زمینه تعالی جامعه اسلامی را فراهم آورند.
مروری بر آثار قاسم علی قائنی ریاضی دان و منجم سده یازدهم هجری و بررسی محتوای رساله های اسطرلاب او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از قاسم علی قائنی دانشمند سده یازدهم هجری آثاری در زمینه نجوم، ریاضیات، هیئت، علم مناظر و علوم اعتقادی بر جای مانده است. او از ساخت ابزار رصدی آگاهی کامل داشته و بیشتر اوقات خود را به آن می پرداخته است. شماری از رساله های او در فهرست ها و منابع زیر نام اسطرلاب ثبت شده اند، درحالی که محتوای کاملاً متفاوتی دارند. در این مقاله نخست آثاری از او که در فهرست ها آمده اند و آثار نویافته ای که در پژوهش در باره آثارش به دست آمده اند معرفی می شود، سپس محتوای رساله های متفاوتی که با نام اسطرلاب در فهرست ها ضبط شده اند به منظور نمایش تفاوت ها تحلیل و عرضه می شود. عنوان این رساله ها عبارت است از: در امتحان اسطرلاب، ربع مجیب، در مسائل ربع مقنطرات، رساله صاحبقرانی در علم اسطرلاب، اسطرلاب، مطلع الهیلاج، اسطرلاب زورقی، مطلع الحکم و جامع الانوار من الکواکب و الابصار