تحقیقات بنیادین علوم انسانی

تحقیقات بنیادین علوم انسانی

تحقیقات بنیادین علوم انسانی سال 9 زمستان 1402 شماره 4 (پیاپی 33) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تعاریف گوناگون روش شناسی در علوم انسانی و نسبت آنها با روش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی فلسفه علم علوم انسانی مبانی علم پیش فرض های علمی روش تحقیق روش های کمی و کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
روش شناسی از اصطلاحات پرکاربرد در حوزه فلسفه علوم و علوم انسانی است. با وجود مفهوم به ظاهر روشن آن، تلقی های مختلفی از روش شناسی شکل گرفته و تعاریف متنوع و بعضاً مبهمی از آن مطرح شده است. این نوشتار در صدد ابهام زدایی از تعاریف، دسته بندی و مقایسه آن ها و سرانجام مشخص کردن نسبت این تعاریف از روش شناسی با روش است. در انجام تحقیق و برای گردآوری داده، از روش کتابخانه ای و مراجعه به متون روش شناسانه و برای تحلیل، از روش تحلیل زبان شناسی و مقایسه، استفاده گردید. براساس یافته های تحقیق، دو تلقی کلی از روش شناسی مطرح است. نگاه غالب و مطرح در گفت وگوهای رسمی علمی، از منظر فلسفه علم یا پارادایم است و نگاه دوم، از منظر درون علمی است. مطابق نگاه اول، از مبانی و پیش فرض های علمی به ویژه پیش فرض های معرفت شناختی بحث می شود و آثار آن یا در کلیت و هویت علم یا در روش تحقیق علم ظاهر می شود. اما بر اساس نگاه دوم، بحث از مبانی علم، کنار گذاشته می شود و هدف از روش شناسی در این منظر، شناخت نظریه یا روش یک متفکر، فرایند تحقیق، روش های کاربردی تحقیق یا روش های به کاررفته در یک تحقیق خاص می باشد و در کل می توان از وجود نه تعریف از روش شناسی سخن گفت. تعاریف روش شناسی، معمولاً تأثیر جدی بر روش های کاربردی دارند اما خیلی اوقات، این تأثیر غیرمستقیم است.
۲.

نقد اثبات گرایی از منظر هستی شناسی اسلامی و تأثیر آن در تولید علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثبات گرایی هستی شناسی اسلامی تحول در علوم انسانی غایتمندی نظام علی و معلولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۸
ازآنجاکه پارادایم اثبات گرایی در دو قرن اخیر، عملاً جایگاه تأثیرگذارتری در دانشگاه ها داشته است، بررسی کاستی های آن از منظر هستی شناسی اسلامی و تأثیر آن در تولید علم، موضوع پژوهش حاضر است. روش این پژوهش، کیفی از نوع اکتشافی است. برای این منظور، مواضع اثبات گرایی درخصوص «وحدت و کثرت»، «غایتمندی هستی»، «نظام علت و معلولی»، «جهان مادی و فرامادی» و «جایگاه انسان کامل در هستی» احصا و مورد نقد قرار گرفت. نتایج نشان داد که پذیرش مواضع هستی شناختی متفاوت، منتهی به تولید گونه های مختلفی از دانش می شود.
۳.

جامعه شناسی معرفت از منظر ماکس وبر و منیرالدین حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی معرفت ماکس وبر منیرالدین حسینی تاریخیت نظام فاعلیت ایده آل تایپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
ماکس وبر، از یک سو در نقدِ کلان روایت های مطلق گرایانه مدرنی نظیر هگل، دورکیم و نظایر آنها با تمسک به نیچه، در مقاله علم به مثابه حرفه، صورت های معرفت انسانی را پدیده های منحصربه فرد تاریخی می داند که تحت تأثیر تجربه «زندگی» شکل می گیرند. ازسوی دیگر او برای گریز از نسبی گرایی ناشی از تاریخیت (historicity)، با طرح ایده هایی نظیر قرابت گزینشی، علیت تاریخی و معنای خاصی از عینیت، از ابزار روشیِ ایدئال تایپ برای فهم پدیده های اجتماعی بهره می گیرد. در این مقاله پس از توضیح مبسوط دیدگاه وبر درباره جامعه شناسی معرفت، اشاره خواهیم کرد که نظریه وبر هرچند در توضیح منطق تحولات تاریخ علم و معرفت برای غلبه بر دوگانه نسبی گرایی-مطلق گرایی راهگشا است، اما در توضیح لحظه تاریخیِ خودِ نظریه وبر ناکام و بحران زده است. در پاسخ به این بحران، به طرح دیدگاه استاد منیرالدین حسینی در حوزه جامعه شناسی معرفت خواهیم پرداخت. در نظر حسینی، اگر چه تعینات اجتماعی-تاریخی معرفت، نقش مهمی در تکوین نظریات علمی دارد، اما او برای عبور از بحرانِ وبری، جامعه و تاریخ را واحد فاعلِ محوری دانسته که دارای ولایت تاریخی-اجتماعی است. باتوجه به ارتباط ولایت و قواعدِ ربوبی الهی، امکان برون رفت از بحران وبری ممکن خواهد شد.
۴.

کل گروی نصی در ساختار معرفت های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مبناگروی مبناگروی نصی انسجام گروی کل گروی کل گروی نصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۴
«کل گروی معرفت شناختی» یکی از خوانش های «انسجام گروی در توجیه» است. انسجام گروی و کل گروی در فضای شکاکیت، نسبیت گرایی و ایدئالیسم متولد شده اند و به تصریح پدیدآورندگان آنها، مستلزم یا ملازم با همین امور نیز هستند. بااین وجود، یکی از محققان مسلمان و متعهد، با غفلت از مبانی و لوازم «کل گروی»، در ضمن چندین اثر ازجمله در دو مقالهٔ «شبکهٔ معرفت دینی» و «معماری علم دینی» به ترویج یکی از خوانش های آن در فضای معرفت ها و علوم دینی پرداخته و نام آن را «کل گروی نصی» گذاشته است. بر اساس «کل گروی نصی»، اعتبار همهٔ معرفت ها و علوم دینی، تابع و وابسته و معلَّق به تغییر و تحول های شبکه ای از دانش های بشری و دینی است که برخی از آنها غیریقینی اند. ازاین رو، «کل گروی نصی» منجر به انکار اعتبار و ارزشِ یقینی و مطلق و ثابتِ همهٔ معرفت ها و علوم دینی، و درنهایت، محال شمردن دسترسی بشر عادی به خود دین می گردد. روشن است که اگر هیچ معرفت دینیِ یقینی و مطلق و ثابتی وجود نداشته باشد، اصل موجودیت دین حق و الهی نیز یقینی نخواهد بود. بنابراین برای دفاع از حریم دین و اثبات اعتبار و حقانیت معارف و علوم دینی لازم است «کل گروی نصی» نقادی و ابطال شود. ازاین رو، نگارنده در این مقاله، با روش تحلیلی توصیفی، نظریهٔ «کل گروی نصی» را، با تکیه و تأکید بر آنچه در مقالهٔ «شبکهٔ معرفت دینی» مطرح شده، بررسی و بطلان آن را آشکار کرده است.
۵.

مدل مفهومی «انسان اقتصادی متعارف»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان اقتصادی نظریه انتخاب عقلایی فروض اقتصاد نئوکلاسیک فردگرایی فایده گرایی عقلانیت کامل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۱
در این مقاله تلاش شده است تا واقعیت «انسان اقتصادی متعارف» به عنوان «موضوع محوری» دانش اقتصاد معاصر در چهارچوب یک مدل مفهومی بر مبنای نسبت های چهارگانه سازندهٔ هویت و موجودیت انسانی (نسبت انسان با خدا، طبیعت، جامعه و خودش) توضیح داده می شود. در چهارچوب این مدل، انسان جدید غربی از قرن چهاردهم به بعد به تدریج به انسان اقتصادی تبدیل شده و بر همین اساس «انسان غربی یا همان انسان اقتصادی» به مثابه موضوع دانش اقتصاد هویت و موجودیت خویش را بر مبنای اومانیسم به عنوان مفهوم پایه، در چهارچوب دئیسم، طبیعت گرایی، فردگرایی و هدونیسم/یوتیلیتاریانیسم (لذت طلبی/مطلوبیت گرایی)، دقیقاً متناظر با چهار نسبت مذکور، آفریده است. به علاوه فروض بنیادین اقتصاد نئوکلاسیک در چهارچوب نظریه انتخاب عقلایی فرمول بندی شده است. رویکردهای رقیب اقتصاد متعارف و نیز اقتصاد اسلامی با ارائه دیدگاه متفاوت خود در همین چهارچوب قابل جایابی هستند.
۶.

رویکرد تربیتی تراانسان گرایان و ضرورت آینده نگری و آینده پژوهی در این حوزه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تراانسان گرایی تعلیم وتربیت فناوری آینده نگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۴
تراانسان گرایی نمونه کاملی از یک جنبش علمی- فناورانه با رویکرد آینده گرایانه در قرن حاضر است. این جنبش مدعی است پیشرفت تکنولوژی های نوین، در مواردی همچون ارتقای بیولوژیک انسان، تغییر در سخت افزار انسانی و تحول در یادگیری، دگرگونی عظیمی را در تعلیم و تربیت رقم خواهند زد؛ به گونه ای که با بسط و توسعهٔ تکنولوژهای نوین در آیندهٔ نه چندان دور آموزش وپرورش مرسوم حذف خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، تبیین مواضع تربیتی تراانسان گرایان، و تحلیل برخی از چالش های بنیادی این جنبش برای تعلیم وتربیت است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هرچند ایده های تراانسانی از برخی جهات، فرصت هایی را برای نظام های تعلیم وتربیت فراهم می آورد، اما پیش بینی های آنان برای حوزه تربیت قابل تأمل است و نظرات تراانسان گرایان به دلایلی مانند: تغییر نقش تسهیل کنندگی فناوری به تصمیم سازی، تلقی رویدادی از تعلیم وتربیت، و تمرکز بر ماهیت مادی انسان، بیشتر در معرض نقد قرار می گیرد تا تأیید. لذا آینده نگری و آینده پژوهی مسائل تربیتی در این حوزه می تواند مواجهه اندیشمندان تعلیم وتربیت با تراانسان گرایی را هوشمندانه تر نماید.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۳