فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲٬۷۸۶ مورد.
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
105 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین میزان رعایت اصول نگارش علمی در پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد دانشکده ی علوم اجتماعی و تربیتی دانشگاه رازی بین سال های 1393 تا 1399 بر اساس معیارهای مطلوب پژوهش بود.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش توصیفی - ارزیابی انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش، 765 عنوان پایان نامه بود. با استفاده از روش تصادفی طبقه ای و به کارگیری جدول مورگان، 256 نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پژوهش، چک لیست ارزیابی پایان نامه ها بود که پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 76/0 مشخص شد. روایی ابزار پژوهش، توسط 5 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی تأیید شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس. پی. اس. اس نسخه ی 26، استفاده گردید.یافته ها: بر اساس یافته ها، تعداد پایان نامه های دانشجویان زن بیشتر از پایان نامه های دانشجویان مرد بود. بیشترین تعداد پایان نامه ها در سال 1396 انجام شده بود. در بین سایر گروه های دانشکده، گروه اقتصاد و در بین گرایش ها، روان شناسی عمومی بیشترین تعداد پایان نامه ها را داشتند. میزان رعایت معیارهای محتوایی پایان نامه ها به ترتیب در رشته های علم اطلاعات و دانش شناسی، راهنمایی و مشاوره، مدیریت آموزشی- کارآفرینی، روان شناسی، حسابداری، اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی بود. میزان رعایت معیارهای ساختاری به ترتیب در گروه های راهنمایی و مشاوره، روان شناسی، علم اطلاعات ودانش شناسی، مدیریت آموزشی -کارآفرینی، حسابداری، اقتصاد، جامعه شناسی و علوم سیاسی بود. از نظر محتوای پایان نامه ها، میزان رعایت معیارهای پژوهش به ترتیب بخش مقدماتی و داده های پژوهش، شرکت کنندگان و بعد، ملاحظات اخلاقی بود. از نظر ساختاری نیز، معیارها به ترتیب در بخش شکل ارائه، منابع و استناد دهی و نگارش رعایت شده بود.نتیجه گیری: بین گروه های آموزشی، از نظر معیارهای ساختاری و محتوایی پژوهش، تفاوت معنی داری وجود داشت. محتوای پایان نامه ها نسبت به ساختار آنها ضیعف تر ارزیابی شد. معیارهای اصول نگارش علمی پژوهش بالاتر از حد متوسط رعایت شده بودند.
تحلیل مبانی فلسفی حقوق بنیادین ملت از منظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردم در جامعه سیاسی دارای حقوق و آزادی های عمومی اند که به بخشی از آنها با عنوان حقوق بنیادین ملت، در قانون اساسی تصریح شده است. همه نظامهای سیاس از مبانی اندیشه ای و فلسفی برگرفته از حاکمیت اندیشه ها و ایدئولوژی شکل گرفته اند. از این رو، بر اساس نوع نگرش فلسفی حاکم بر نظام سیاسی، قانون اساسی را تدوین و تصویب کرده و در نهایت، مبانی فلسفی خود را در ارکان و ساختار حکومتها و نیز در نوع نگرش به حقوق بنیادین ملت متبلور می سازند. هدف: هدف این پژوهش، تبیین نگرش فلسفی و حقوقی علامه مصباح یزدی و نیز تأثیر این رویکرد در تعیین مبنا و منشأ حقوق بنیادین برای ملت در حکومت اسلامی بود. روش: مقاله حاضر با روش تحلیلی – توصیفی، مبانی فلسفی حقوق بنیادین ملت را از منظر علامه مصباح یزدی بررسی کرده است. یافته: علامه مصباح یزدی به عنوان یکی از بزرگ ترین فیلسوفان و نظریه پردازان معاصر، مبانی فلسفی حقوق بنیادین ملت را در همگرایی حقوق ملت با شریعت، کمال باوری، کرامت انسانی و فرجام باوری خلاصه کرده است. نتیجه گیری: از منظر علامه مصباح یزدی، مشروعیت حقوق و آزادی های بنیادین برای افراد بشر در نظام اسلامی، در چارچوب تعیین شده توسط شارع مقدس و در گرو انطباق با مبانی دینی است؛ به نحوی که محدوده اعمال حقوق بنیادین توسط ملت با اندیشه خدامحوری و وابستگی وجودی انسان با خداوند و همچنین رعایت اصول کمال محوری، فرجام باوری و کرامت انسانی تعیین شده است.
نگرش ابن ابی الحدید در صفات سلبی خداوند و قرابت او به نظریه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صفات خداوند و از جمله صفات سلبی او، از مسائل چالش برانگیز از گذشته تا حال بوده است؛ چنانکه برخی، تنها صفات خداوند را صفات سلبی او دانسته و علم ایجابی به صفات را نفی کرده اند؛ عده ای برای شناخت باری تعالی، او را به انسان یا سایر مخلوقات تشبیه کرده و برخی به جسمیت او قائل شده اند و در قبال آنها برخی دیگر برای فرار از تشبیه دچار تنزیه مطلق شده اند. آنگونه که در نهج البلاغه در میان خطبه های مختلف موجود است امام علی(ع) با ادلّه متعدد، تشبیه و تجسیم را رده کرده اند، متکلمین مسلمان (اعم از شیعه و سنی) با تکیه بر نظرات خود، بیانات امام علی(ع) را در این مورد شرح و توضیح داده اند. در این میان ابن ابی الحدید معتزلی، از شارحان نهج البلاغه، مهم ترین صفات سلبی باری تعالی را با توجه به خطبه های نهج البلاغه توضیح داده است. هدف: هدف از انجام این پژوهش، تبیین نظرات ابن ابی الحدید و اثبات قرابت دیدگاه وی با متکلمین امامیه بود. روش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته ها و نتیجه: ابن ابی الحدید در توضیح صفات سلبی، از جمله نفی تشبیه و اعضا و جوارح و نفی جهت از خداوند و همچنین نفی حلول و عرض و... از باری تعالی، از نظرات متکلمین شیعه متأثر بوده است.
ارزیابی اثربخشی فعالیتهای فرهنگی دانشگاه در جهت نهادینه شدن فرهنگ نماز (مطالعه موردی: دانشگاه هنر اسلامی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی فعالیتهای فرهنگی دانشگاه در نهادینه کردن فرهنگ نماز در بین دانشجویان انجام شد. روش: این مطالعه جزء پژوهشهای کاربردی با روش آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی، از روش استدلال منطقی به عنوان یک راهبرد پژوهشی کل نگر، در کنار روش مطالعات کتابخانه ای و مرور اسناد و کتب علمی استفاده شد. در بخش کمّی، اطلاعات حاصل از بخش کیفی، در قالب پرسشنامه محقق ساخته در اختیار 406 نفر از دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز که با نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، قرار گرفت و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار اس.پی.اس.اس.20 انجام شد. یافته ها: ضمن تأکید بر تأثیرگذاری فعالیت همه معاونتهای دانشگاهی، فعالیتهای معاونت فرهنگی به عنوان تأثیرگذارترین حوزه و مؤلفه «حضور فعال اساتید و تمامی کارکنان دانشگاه در نماز جماعت» به عنوان تأثیرگذارترین مؤلفه در نهادینه کردن فرهنگ نماز شناسایی شد. همچنین، بین تأثیرگذاری مؤلفه های فرهنگی در میان زن و مرد، تفاوت معناداری یافت شد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق به عنوان یک رویکرد زمینه گرا، می تواند فعالیتهای دانشگاه در معاونتهای مختلف را متحول سازد و بر تمرکز همه نهادهای دانشگاهی بر فرهنگ نماز تأکید کند. همچنین با ارائه مؤلفه های مؤثر، سیاستگذاران امور فرهنگی دانشگاهها را در جهت تحقق و نهادینه کردن فرهنگ نماز در دانشگاهها یاری رساند.
روایی روش «تحلیل محتوای کیفی» در روان شناسی قرآن بنیان (مورد مطالعه: مدل انگیزش قرآن بنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
75 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش معرفی کاربرد و اعتبار روش تحلیل محتوای کیفی در مطالعات «روان شناسی قرآنی» و ارائه یک نمونه از کاربست آن در «روان شناسی قرآن بنیان» است؛ سؤال تحقیق عبارت بود از اینکه آیا روش پژوهش «تحلیل محتوای کیفی» در مطالعات روان شناسی قرآن بنیان از قابلیت کاربرد و اعتبار روش شناختی برخوردار است؟ برای پاسخ به این سؤال، افزون بر تبیین ویژگی ها، مزایا و مفاهیم مرتبط با این روش و با اشاره به قابلیت و روایی کاربست آن در مطالعات قرآنی یک پژوهش روان شناختی با موضوع «مدل انگیزش قرآن بنیان» نیز ارائه شد. در این تحقیق ضمن ارائه مدلی در سه محتوای علّی، ساختاری و پیامدی، تفاوت ها و تشابه های آن با «مدل انگیزش در روان شناسی معاصر» تبیین شد؛ همچنین به جزئیاتی از روش «تحلیل محتوای کیفی» توجه می شود که در کاربست آن در موضوعات قرآن بنیان نیاز به توجه و توضیح ویژه دارد.
مهمترین بوم سازگان های خلاق جهان در کدام شهرها شکل گرفته اند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
101 - 129
حوزههای تخصصی:
تحولات امروزه، حکمرانی جهانی دارد و با گذشته قابل قیاس نیست. بنظر می رسد جهان با یک تغییر تمدنی دست وپنجه نرم می کند. در دوره کنونی اهمیت تعاملات سیستمی بین عوامل و بازیگران، با افزایش پویایی نوآوری آشکار گشته است. مفهوم بوم سازگان خلاق، نشان دهنده پیچیدگی نظامند تعاملات عوامل خلاق است و می توان گفت عصر بوم سازگان های خلاق، حاوی یک تغییر تمدنی است. این مقاله برداشتی است از فصل پنجم کتاب «بوم سازگان های نوآوری، آینده تمدن و تمدن آینده که نویسنده آن، چگونگی تمدن آینده و نحوه تحقق آن در بوم سازگان های خلاق را با تکیه بر ماحصل ۵ سال سفر هدفمند و اکتشافی به ۱۱ کشور جهان به تصویر می کشد. از این رو ۱۷ بوم سازگان خلاق را در شهر های سانفرانسیسکو، نیویورک، لندن، پکن، بوستون، برلین، شانگهای، لس آنجلس، سیاتل، پاریس، سنگاپور، توکیو، استکهلم، مونیخ، کپنهاگ، تایپه و ژنو مورد بررسی قرار داده که مشاهده دقیق آنها، نشان می دهد که دانشگاه ها، شرکت ها و دولت ها عناصر اساسی همه بوم سازگان های خلاق هستند و نقش همکاری آن ها در ایجاد و موفقیت بوم سازگان ها غیرقابل انکار است. همچنین بخش های کلیدی هرشهر، شرکت های نوآفرین را به خود جذب می کند و بزرگترین شرکت یک منطقه، چیزهای زیادی در مورد ماهیت آن بوم سازگان می گوید. از این رو با مطالعه عناصر اساسی این ۱۷ بوم سازگان، ضمن پرداختن به ویژگی برجسته هریک، عوامل اصلی موفقیت آن ها و بخش های کلیدی هر شهر ارائه شده است.
Free Will as a Fundamental Basis of Moral Action According to Mulla Sadra and Kant(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Introduction: In this comparative research, while discussing free will as the basis of moral action, Mulla Sadra's and Kant's views were examined. In examining Mulla Sadra's views, his fundamental approach in relation to free will and the fruit of practical reason, i.e. the attainment of transcendental agency, has been considered as the main paradigm. Material and Methods: The research method is logical analysis on the use of library texts. Conclusion: From the comparison of these two theories, it can be concluded that Kant's theory has led to humanist ethics due to benefiting from the essence of human knowledge and using elements such as independence of will. Because according to Kant, man has a true identity and is free from all external and transcendental factors. According to him, independence of will is the highest principle of morality. Mulla Sadra's theory is an epistemological-divine theory and his epistemological basis is also rooted in the beyond. From his point of view, although man is a creator, but he is really the same as belonging, needing, and connecting with the origin of existence, that is, God, and Mullah Sadra's upward course is based on the movement of his essence, the originality of his existence, its skepticism, and the connection of man with the holy intellect and the active intellect, and finally it shows communication with God; that man has no independence from himself and his whole existence is mortal in the existence of the Almighty. Kant considered will and free will as the most fundamental bases, while Mulla Sadra considered theoretical reason to be the basis of human knowledge
شناسایی شیوه های یادگیری فناورانه و عوامل موثر بر آن در شرکت های دانش بنیان نانوفناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
97 - 114
حوزههای تخصصی:
صنایع مبتنی بر دانش و فناوری های پیشرفته، پایه گذار تحولات گسترده ای در اقتصادهای صنعتی و نوظهور بوده اند. عوامل مختلفی بر این تحولات تاثیر گذارند که یکی از مهم ترین عوامل درون بنگاهی، یادگیری های فناورانه است. هدف این مقاله، شناسایی شیوه های یادگیری فناورانه و عوامل موثر بر آن در شرکت های دانش بنیان نانوفناوری است. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از منظر نوع داده، تحقیقی کیفی است. شرکت کنندگان، متخصصان فعال در بخش های مرتبط با یادگیری فناورانه شرکت های دانش بنیان نانوفناوری بوده که به روش نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه بر اساس اصل اشباع نظری، انتخاب شده اند. در فرایند تحلیل متون و اسناد، از تحلیل محتوای کیفی جهت دار و برای غربال گری از دلفی فازی استفاده شده است. نتایج نشان داد شیوه های یادگیری فناورانه در این شرکت ها، اغلب با آنچه در پیشینه موضوع آورده شده، مشابه است اما تفاوت هایی نیز وجود دارد. در یادگیری مبتنی بر علم، ارتقاء بنیان های علمی شرکت، تحقیق و توسعه داخلی و فعالیت های پژوهشی مشترک، مهم ترین شیوه های یادگیری فناورانه می باشند. در یادگیری مبتنی بر تجربه، ارتباطات فردی کارکنان، تعاملات شرکت با محیط بیرون، تجربه انجام کار، آموزش های فنی و مهارتی، کار گروهی و انعطاف پذیری سازمانی، از مهم ترین شیوه های یادگیری هستند. در بخش نوآوری، در کنار نوآوری در محصول، فرایند و فناوری، اخذ تاییدیه ها و گواهی نامه ها یکی از شیوه های متفاوت در این شرکت ها بوده است. از مهم ترین عوامل موثر بر یادگیری فناورانه، می توان به فرهنگ یادگیری در بخش پیشران های داخلی و محدودیت های داخلی و بین المللی و ظرفیت های قانونی و مداخلات دولت، در بخش پیشران های خارجی اشاره کرد.
طراحی مدل کارآمدسازی یارانه ها بر مبنای حکمرانی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
235 - 267
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای کارآمدسازی یارانه ها بر مبنای حکمرانی خوب انجام شده و تلاش دارد ویژگی ها و عناصر «یارانه خوب» - یعنی یارانه ای که تبلوری از شاخص های حکمرانی خوب باشد - شناسایی و نحوه ارتباط آنها با شاخص های حکمرانی خوب را تبیین کند. در این راستا ضمن اتخاذ روش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی، نخست در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون، ادبیات نظری و همچنین آرا و نظرات خبرگان مرتبط با موضوع که از طریق مصاحبه جمع آوری شده بود، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و عناصر کارآمدی یارانه یا همان مؤلفه های یارانه خوب تحت 9 عنوان (سیاست و برنامه کارشناسی و مناسب، هدف گیری کامل جامعه هدف و توزیع مناسب یارانه بین آنها، شفافیت و قابلیت رهگیری، عدم ایجاد تبعات منفی یا زمینه برای فساد، محدوده زمانی مشخص، حجم منطقی منابع یارانه و تخصیص بهینه آنها، توانمندسازی مشمولان و حل ریشه ای مسائل موضوعه، مدیریت باورها و انتظارات و جلب مشارکت و همکاری ذی نفعان، ارزیابی و بهبود مستمر) شناسایی و ضمن تعیین نحوه ارتباط آنها با شاخص های حکمرانی خوب، مدل اولیه تحقیق ترسیم شد. در بخش کمّی برای سنجش اعتبار نتایج بخش کیفی، مدل اولیه در قالب پرسشنامه محقق ساخته در اختیار مجموعه گسترده تری از خبرگان قرار گرفت. در این مرحله از شاخص میانگین برای تحلیل نظرات خبرگان استفاده شد و همه روابط مفروض در مدل اولیه با کسب نمره بالاتر از متوسط 3، مورد موافقت خبرگان واقع شدند. همچنین معناداری نتایج با استفاده از آزمون کای دو و میزان اهمیت روابط نسبت به یکدیگر از طریق آزمون رتبه بندی فریدمن تأیید و مدل نهایی پژوهش طراحی شد.
ارائۀ الگویی میان رشته ای برای ارزیابی خلاقیت اثر معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری به عنوان دانشی که فضای مناسب را برای زیست انسان فراهم می کند آن چنان با ابعاد متعدد وجودی انسان و زندگی او گره خورده است که دست زدن به هرگونه خلاقیت در آن، به دلیل گستردگی و پیچیدگی فراوان، ناگزیر از توجه به طیف وسیعی از رشته ها و حوزه های معرفتی است. بدین سبب، خلاقیت در معماری ماهیتاً مقوله ای میان رشته ای است و هر نوع تحلیل و ارزیابی آن نیز بدون در نظر گرفتن این ویژگی ناکارآمد و بی تأثیر خواهد بود. در این مقاله، که از روش فرایند استدلال منطقی بهره می بریم، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه می توان الگویی میان رشته ای برای ارزیابی خلاقیت در آثار معماری تدوین کرد. طبق یافته های این پژوهش، سنجش خلاقیت معماری با رویکرد میان رشته ای عبارت است از به کارگیری علوم مختلف برای رسیدن به یک دانش یکپارچه به منظور ارزیابی تازگیِ راه حل های ارائه شده توسط معماری برای رفع نیازهای مختلف انسان جهت زندگی در آن فضا. بر این اساس، خلاقیت دارای دو بُعد اساسی نوآوری و فایده است که برای ارزیابی هر اثر خلاقانه بررسی این دو بعد لازم و ضروری است. طبق الگوی پیشنهادی این مقاله، برای سنجش خلاقیت معماری ابتدا باید نیازها و خواست های انسان از یک بنای معماری با کاربری خاص مشخص شود، سپس میزان رضایت از پاسخ های آن بنا به نیازها مورد سنجش قرار گیرد. در مرحله بعد نوآوری معماری در برآورده کردن این نیازها در یک طیف هفت مرحله ای از مصالح به کار رفته (کمترین نوآوری) تا ایجاد یک عملکرد جدید (بیشترین نوآوری) ارزیابی می شود.
أنواع الدعم المهني غیر الرسمي للمعلمین الجدد خلال «فتره الخدمة الأولیة» (مراجعة منهجیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الغرض من هذه الورقه هو تحدید طرق الدعم المهنی غیر الرسمیه للمعلمین الجدد فی جمیع أنحاء العالم. فی هذا البحث النوعی ذی التصمیم العام، تم استخدام طریقه تحلیل الموضوع، بأسلوب أتراید-إسترلینک، من أجل تحلیل الموضوعات المشتقه من المقالات الإنجلیزیه المتعلقه ب «الدعم المهنی» للمعلمین الجدد. فقمنا باستخدام نموذج مراجعه نصی منهجی أولاً، وتم اختیار المقالات لعام 2010-2020 من ثلاث قواعد بیانات، وتم اختیارها ثم تحلیلها باستخدام برنامج MAXQDA فی شکل موضوعین شاملین و6 موضوعات تنظیمیه و29 موضوعًا أساسیًا. تظهر النتائج أن الدعم المهنی غیر الرسمی للمعلمین الجدد یتضمن عنصرین؛ «الدعم خارج المدرسه» و«الدعم داخل المدرسه» وهما مکملان. وجعلت برامج العنصر الأول غیر الرسمیه للمعلمین الجدد أکثر مرونه وکفاءه. وفقًا لذلک، یُقترح أن یستخدم مدرسونا الجدد ونظامنا التعلیمی هذه التجربه العالمیه ولزیاده کفاءه واستدامه المعلمین الجدد، واستخدام القدرات الموجوده فی شبکات الاتصال فی بیئه معیشتهم وعملهم.
Integration of Sufi Ideas into the Ways of Thinking of Iranians(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this article, I will discuss the integration of the Sufi ideas into the Iranian ways of thinking. I will put forward some factors, which explain the reason why Sufi ideas could impact the Iranian ways of thinking and become an integrated part of it. This issue is important since one of the reasons for several social problems from which the Iranian society suffers can be found in the Iranian group-oriented ways of thinking and the lack of an individual-oriented perspective concerning every citizen’s not only rights but duties as well. The mystical dimension of Iranian ways of thinking is regarded as one of the factors, which counteracted the growth of concern for the individual self in the ways of thinking of Iranians.
تحلیل و بررسی دیدگاه غزالی در تأویل آیات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأویل از دانشهای قابل توجه در علوم قرآنی، به خصوص تفسیر آیات الهی است و در بین مستشرقان با عنوان هرمنوتیک شناخته شده است. این دانش به خوانش عمیق و باطن گرایانه از متن قرآن منتج شده است. ابوحامد غزالی، اندیشمند و متفکر علوم اسلامی قرن پنجم(450 ق) کتاب مستقلی در حوزه علوم قرآنی تألیف نکرد، اما درآثارش به طور مکرر از آیات قرآن مدد جسته است. هدف: این نوشتار با بررسی آثار متعدد غزالی، رویکرد او را در تأویل آیات الهی همراه با نمونه هایی از مصادیق قرآنی، به خصوص آیه نور بیان کرده است. روش: جمع آوری مطالب در این پژوهش به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است. یافته ها: رویکرد غزالی در تأویل آیات الهی آنچنان که بایسته است، مورد توجه و عنایت مفسّران قرار نگرفته است. در این پژوهش، نظرات غزالی در حوزه تأویل، تحلیل و بررسی و نظر سایر مفسّران و اندیشمندان درآیات انتخابی طرح شد. برجسته ترین نظر تأویلی غزالی، مربوط به آیه نور است که این دیدگاه بر اساس نظرات سایر مفسّران بررسی شد. نتیجه گیری: فهم غزالی در تأویل آیات مبتنی بر دانش صوفیانه و سایر دانشها نیست، بلکه معقول وکاملاً منطقی و دور از گرایشهای مختلف است.
اقتران شدید و واقعیت های اجتماعی: دیدگاهی معتدل در هستی شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هستی شناسی اجتماعی از حوزه های پیش رونده و مورد توجه فلسفه علم اجتماعی معاصر است. مسئله اصلی در این حوزه، نحوه تحقق واقعیت های اجتماعی است. به طورکلی دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد: کل گرایی هستی شناختی و فردگرایی هستی شناختی. کل گرایان قائل به تقلیل نیافتن واقعیت های اجتماعی به مجموعه افراد و روابط میان آن ها هستند و فردگرایان واقعیت های اجتماعی را قابل تقلیل به مجموعه افراد می دانند. در سنت فکری اسلامی نیز این مسئله، به خصوص پس از علامه طباطبایی، مورد توجه قرار گرفته است. کل گرایان برای دفاع از ادعای خود دو دسته استدلال ارائه کرده اند: استدلال های فلسفی و استدلال های تجربی. در این مقاله، با تکیه بر شیوه استدلال آوری گذر به بهترین تبیین، ابتدا استدلال های فلسفی کل گرایان نقد و بررسی و سپس دیدگاهی معتدل و ایجابی ارائه می شود. براساس این دیدگاه، کُلّ غیرقابل تقلیلی به نام جامعه یا فرهنگ وجود ندارد، اما در عین حال واقعیت های اجتماعی خصلت الزام آوری، ثبات و تقرر خود را دارند. این دیدگاه مبتنی بر پاره ای از دستاوردهای علم اصول فقه، به خصوص آرای میرزای نائینی و شهید محمد باقر صدر است. دیدگاه معتدل ارائه شده، لوازم گوناگونی در حوزه روش شناخت اجتماعی دارد و به توسعه روشی به نام ژرف کاوی منجر شده است. روش استدلال بر مدعای اصلی مقاله گذر به بهترین تبیین است.
آینده پژوهی خیریه ها و خیرخواهی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش می کند تا در حوزه معرفتی آینده پژوهی، با استفاده از روش شناسی کیفی و تکنیک دلفی کیفی، نگاه فعالان حوزه خیر به آینده را توصیف کند. در این پژوهش که قلمرو آن شهر تهران و جامعه هدف آن فعالان حوزه خیر شهر تهران است، با استفاده از نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق و نیمه عمیق به منظور گردآوری داده های مورد نیاز استفاده شد و درنهایت، داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی در دو حیطه آینده ممکن و آینده مطلوب تفسیر شدند. براساس یافته های پژوهش حاضر، فعالان خیریه ها در شهر تهران، آینده ممکن این حوزه را توأم با افزایش عقلانیت سازمانی و ماندگاری معضلات ساختاری می دانند. همچنین، این فعالان آینده مطلوب خیریه ها و خیرخواهی در شهر تهران را در دو مقوله توسعه سازمانی و رفع موانع ساختاری خلاصه کرده اند. آنچه از نتایج پژوهش به دست آمده، اختلاف آشکاری است که فعالان خیر شهر تهران میان آینده ممکن و آینده مطلوب می بینند.
بررسی رابطه بین بالندگی اعضای هیات علمی و مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
125 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف: بالندگی اعضای هیات علمی در دانشگاه های مدرن با توجه به تغییرات بسیار سریع در عرصه های فناورانه یکی از ارکان اساسی توسعه دانشگاه ها به حساب می آید. از اینرو هدف مقاله حاضر ، شناخت وضعیت بالندگی اعضای هیات علمی و مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی و چگونگی رابطه این دو متغیر است.روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری مشتمل بر 806 نفر اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه شهید بهشتی است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 125 نفر تعیین و از شوه نمونه گیری در دسترس استفاده شد.یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که میانگین نمره دو متغیر اصلی تحقیق با 7/2 و 8/2 به ترتیب در بالندگی و مدیریت دانش از میانگین مقیاس(عدد 3) پایین تر و از نظر رتبه ای در سطح نامطلوب قرار دارد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تعمیم پذیری نتایج نمونه ای را به جامعه آماری تاییدکرد. آزمون ضریب همبستگی کانونی بین دو متغیر به میزان 71% است که شدت همبستگی بین دو متغیر را در سطح قوی تایید می کند.نتیجه گیری: نتیجه آنکه هر دو متغیر مدیریت دانش و بالندگی در وضعیت نامناسب قرار داشته و نیازمند تدوین راهبردها و برنامه های مشخص است.
بررسی تحولات اندیشه ای پیرامون ارتباط و اثرات متقابل نابرابری و رشد و دلالت های آن برای اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱۳
101 - 137
حوزههای تخصصی:
واکاوی ریشه های نابرابری و نسبت آن با توسعه اقتصادی - اجتماعی به یکی از دیرپاترین مجادلات تاریخ علم اقتصاد در عرصه های نظری و سیاستگذاری های عملی تبدیل شده است. بررسی سیر تحولات نابرابری در دو سطح درون کشوری و بین المللی علاوه بر اینکه نشان دهنده افزایش حساسیت ها نسبت به آن و لزوم توجه جدی است، حاکی از پیچیدگی های بسیاری در عرصه های علوم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، به خصوص در کشورهای در حال توسعه است. مطالعه آرای متقدمین و بررسی نظرهای رقیب به نحوی که دربردارنده تجربه های کشورهای موفق و ناموفق در تحقق برابری و توسعه باشد، می تواند در ارائه طریق برای تصمیم گیران و دغدغه مندان توسعه کشور نقش روشنگرانه و بسزایی داشته باشد.در این پژوهش با رویکرد تحلیلی – توصیفی، تبیین نظری ارتباط متقابل نابرابری و رشد انجام و با تمرکز بر مجاری اثرگذاری مثبت و منفی نابرابری بر رشد، مهمترین آنها همراه با سازوکار اثرگذاری مطرح می شوند. در پایان نیز ضمن ارائه شواهد آماری، دلالت های موضوع برای اقتصاد ایران مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. نتایج نشان می دهد کارکردهای ضد توسعه ای نابرابری در اقتصاد ایران از دو مجرای مهم رانت جویی و تغییر الگوی مصرف و ایجاد وابستگی قابل بررسی است.
موقعیت ها و مصادیق تعارض منافع در نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۴
239 - 277
حوزههای تخصصی:
نظام بانکداری کشور که به دلایل گوناگون با مشکلات عدیده ای دست وپنجه نرم می کند به بستر مناسبی برای وقوع فساد مالی و سایر جرائم تبدیل شده است. این پدیده به سبب بانک محور بودن اقتصاد کشور، آثار زیان باری را بر کل جامعه تحمیل کرده است. ریشه اصلی مفاسد را می توان در مسئله تعارض منافع دانست. در مقاله حاضر مسئله تعارض منافع در نظام بانکی کشور با روش مطالعه اسنادی، تحلیلی - توصیفی و نیز تحلیل محتوا، مورد بررسی قرار گرفته و رابطه آن با پیدایش فساد از منظر اسناد دینی و تاریخی و همچنین قوانین، روابط و رویه های نظام بانکی کشور تبیین و مصادیقی از آن مطرح شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اصلاحات در قانونگذاری با توجه به مسئله تعارض منافع در نظام بانکی و اتخاذ رویه هایی برای جلوگیری از تحقق آن، از جمله ضرورت های شرایط موجود در نظام اقتصادی کشور است.
بررسی ضرورت و الزامات ارتقای شفافیت رویدادهای مالی در حکمرانی اقتصادی طی برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
301 - 333
حوزههای تخصصی:
شفافیت اقتصادی و حاکمیت داده یکی از مهمترین عرصه های حکمرانی است که پیشرفت و توسعه هر کشوری وابسته به پیشرفت در این حوزه است. سیاست شفافیت اقتصادی در سال های گذشته همواره مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی کشور بوده است؛ اما تاکنون اقدامات عملیاتی منسجمی در این باره انجام نشده است. «شفافیت اقتصاد و سالم سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت ها و زمینه های فسادزا به خصوص در حوزه پولی و ارزی» یک بند از سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بوده که با توجه به عدم پیشرفت آن در کشور، به منظور ارتقای حکمرانی در حوزه شفافیت اقتصادی لازم است در برنامه هفتم توسعه، راهبرد جدیدی طراحی شود.مسئله اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل تقویت کننده شفافیت اقتصادی و گام های عملی مؤثر در این حوزه است. این مقاله حاصل یک پژوهش اسنادی - عملیاتی و راهبردی در زمینه شفافیت اقتصادی با توجه به اقتضائات کشور و بهره گیری از تجارب جهانی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ارتقای شفافیت رویدادهای مالی برای دولت، می تواند موجبات کوچک شدن اقتصاد زیرزمینی، کاهش فرار مالیاتی، کاهش کسری بودجه ، فراهم کردن امکان اخذ پایه های مالیاتی جدید مثل مالیات های تنظیمی و مالیات بر مجموع درآمد، کاهش فساد اقتصادی، اصلاح نظام حمایتی کشور، مبارزه با قاچاق و زمینه تقویت تولید داخل و ثبات اقتصادی را فراهم کند. دستیابی به این اهداف مستلزم اصلاح قوانین و قواعد حاکم بر تعاملات اقتصادی اعم از تعاملات اشخاص تجاری و غیرتجاری در حوزه نظام مالیاتی و نظام بانکی کشور است؛ مهمترین نوآوری این پژوهش طراحی دقیق اجزای یک سیستم جهت ایجاد بانک اطلاعاتی معاملات کشور مبتنی بر صورت حساب الکترونیکی و تراکنش های مالی متناظر با آنهاست. پوشش کامل معاملات، فراهم شدن امکان تهیه اظهارنامه پیش فرض و نیز اجرای پایه های مالیاتی جدید از قبیل مالیات بر مجموع درآمد اشخاص و مالیات بر عایدی سرمایه از جمله مهمترین دستاوردهای مقاله است.
روش شناسی الگوی فرهنگ آتلیه معماری در دانشکده های معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از ابتدای آموزش دانشگاهی معماری، آتلیه معماری کانون اصلی آموزش طراحی بوده است که در ابتدا از فرهنگ خاصی تبعیت می کرد. با افزایش کمّی دانشکده های معماری در ایران، توجه به فرهنگ آتلیه کم رنگ شد. این پژوهش با بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ آتلیه، به دنبال تعریف الگوی فرهنگی آتلیه یود. روش : پژوهش حاضر در دسته مطالعات کیفی و توصیفی قرار دارد. برای گردآوری داده ها از ابزار کتابخانه، اینترنت، مصاحبه و مطالعات میدانی؛ برای تحلیل داده ها از تحلیل محتوا و قیاس تطبیقی و برای بررسی نیکویی برازش الگو از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. با 30 نفر از اساتید هیئت علمی و حق التدریس با حداقل 10 سال سابقه، مصاحبه انجام شد. نیازسنجی و امکان سنجی کشف شده با نظر دو تن از متخصصان حوزه آموزش معماری تأیید شد. یافته ها: فرهنگ آتلیه با افراد درون آن و محیط کالبدی آتلیه تعریف می شد. از آنجا که افراد حاضر در آتلیه به عنوان متغیّرهای قابل کنترل در پژوهش نبودند، محیط فیزیکی آتلیه، بررسی و با دانشگاه پایلوت مقایسه شد. نتیجه گیری: برای تعریف الگوی فرهنگی آتلیه لازم است فضاهای مورد نیاز برای انجام آداب آموزش معماری و سلسله مراتب مربوط به آن وجود داشته باشد. با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای اثبات شد که نیازهای فضایی با الگوی فرهنگی آتلیه ارتباط معناداری دارد. به منظور ارتقای رشته معماری و نهادینه سازی فرهنگ آتلیه، پیشنهاد شد دانشکده های معماری بر اساس استانداردهای مورد نیاز آموزش این رشته اصلاح شوند و دانشکده معماری در طرحهای عمرانی به صورت فعال و پویا مشارکت داده شود.