فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۷۸٬۴۹۳ مورد.
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
165 - 191
حوزههای تخصصی:
آمرزش انسان، تنها به دلیل باور بنده به آگاهی خداوند از اعمال خویش، از موضوعات روایی مشترک فریقین است که در حوزه مشکل الحدیث می گنجد. مشکل این روایات برخاسته از دلالت ظاهری آنهاست که از آمرزش بنده بدون توبه و استغفار و تنها صرفِ اعتقاد به آگاهی خداوند از اعمال بندگان، حکایت دارد. پژوهش حاضر با تحلیل اسناد این روایات، توجه به خاستگاه صدوری و مکتوب احادیث، اعتبارسنجی منابع، تحلیل رهیافت های عالمان فریقین و نیز توجه به سایر قراین کلامی در روایات هم خانواده، سعی دارد به شیوه توصیفی تحلیلی، وجوه معنایی این دسته از احادیث را بیان نماید. ثمره این واکاوی، دست یابی به نظریه ای جدید، در کنار نظرات اندیشمندان است که از توجه به هم آوری و هم موضوع پنداری این روایات با روایات ابواب «ندم و اعتراف» از جانب شیخ کلینی و شیخ حُر عاملی، و نیز اصالت بر «باورمندی به گناه از سوی بنده و تسلیم و تفویض حکم به خداوند» حاصل می گردد. با این نگاه در حقیقت روایاتی که به کفایت باور به آگاهی خدا از اعمال در آمرزش دلالت دارد، در حکم روایات مطلقی خواهد بود که با سایر قرائن منفصل کلامی و روایات هم خانواده، از اطلاق خارج شده و به معنای شرط اولیه و یکی از ملزومات اصلی غفران به شمار می رود.
سِیمیَائیّة العنوان في دیوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَةٍ» ليحيی السّماوي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد حَظی العنوانُ باهتمامِ السّیمیائیینَ فی الدّراسات اللِّسانیه الحدیثه، کونُه یحمِلُ أکبرَ دلالهٍ لغویهٍ مکثفهٍ تَحوی البُنیَه والدِّلاله والوظیفه، وکونُه أیضاً أوّل علامه على طریق المتلقی، ومفتاحاً سیمیائیاً یختزلُ بُنیهَ النّص وکنهه فی کلمهٍ أو بضعِ کلمات، وهو علامهٌ سیمیائیِّهٌ تلعبُ دوراً متمایزاً وفاعلاً فی التّواصل مع النّص؛ لأنها تحمل قیماً متنوعه وتؤدّی وظائف إیحائیه تُوحی بمراد الشّاعر، فینبغی للمتلقی بدایه فهمُ العنوانِ لیتمکّن من فهم النّص، فهو بمثابه مدخل وتوطئه أو تمهید دلالیّ للدخول فی النّص. ویتمظهر الترابط الموجود بین العنوان والنّص بإحدی الدّلالات الثلاثه وهی الإمتدادیه والإرتدادیه والإغترابیه. إنطلاقاً من هذه القاعده، حاولنا فی هذه الدّراسه نظراً للسؤال الأصلی وهو ما علاقهُ العناوین الفرعیه مع العنوان الأصلی مع مضمون النّصوص الشّعریه فی دیوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَهٍ» لیحیی السّماوی؟ أن نُبیِّنَ أهمَّ وظائف العنوانِ ومستویاته السِّیمیائیه فی الدّیوان، من خلال المنهج الوصفی التحلیلی لتبیین العلاقه القائمه بین العناوین والنّصّ، فمِن أجلِ الوصولِ إلی هذه الغایهِ، اخترنا أربع قصائدَ من الدیوان وهی: «اخرجوا من وطنی» و«عَصفَاً بِهِم» و«ب دَدٌ على بَ دَدِ» و«ویا صابراً عقدین إلا بضعه». بعضُ النّتائج تُشیرُ إلی أنَّ عنوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَهٍ»، مَبنیٌ علی علاقاتٍ ووشائجَ تُوحِی بالتّعانق والتّعالق بینَ النّصوص والعنوان المنتخَب قَصداً. فقد جَعلَ الشَّاعر معظم ترکیزه فی تَعیین العنوانِ على وَحدهٍ وسلسلهٍ متناوبهٍ شکلیاً، کما أنَّهُ سَعَى أن یُراعی هذا التّناسُبَ مَع نُصوصِه مَضمونیَّاً ودلالیِّاً، وقد اشترکت فیها الدّالات بطرق وأسالیبَ شعریهٍ ذاتِ خصوبهٍ جمالیهٍ، لیسَ فقط بأنساقها اللغویهِ، وإنما برویتها المراوغه فی بَثِّ للأفکار والمضامین بحمولات مشحونه بمواقفَ تُجسّدُ الشّعور ومدرکات الشّاعر من خلال بُنیه العنوان من ناحیه الترکیب ودلالته من ناحیه الإیحاء والهادفه ووظیفته من ناحیه التأثیر علی المتلقی فی إلقاء الرساله الأدبیه والتوعویه.
واکاوی جلوه های اعجاز بیانی و زیباشناختی تکرار قصه ها در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
45 - 66
حوزههای تخصصی:
تکرار قصه ها در قرآن از مسائلی است که موجب پرسش ها و شبهه هایی از سوی برخی خاورشناسان غیر مسلمان و مسمانان نواندیش گردیده است. آنها به پندار خویش، تکرار قصه ها در قرآن را لغو و در تعارض و ناسازگاری با فصاحت و بلاغت و اعجاز دانسته و تکرار را موجب اضطراب و تزلزل در اسلوب شمرده اند و به دنبال آن، غیر وحیانی بودن قرآن را نتیجه گرفته و آن را ساخته ذهن شخص پیامبر اسلام (ص) معرفی کرده اند. با پژوهش های سامان یافته اثبات می گردد که تکرارها در قرآن، به ویژه تکرار قصه ها، نه تنها بیهوده و ملال آور و ناسازگار با فصاحت و بلاغت و اعجاز نیست، بلکه از فنون ادبی و محسنات کلام به شمار می آید. تکرارهای قرآن حکیمانه بوده و با دلایل و اغراض خاص و همگام با اهداف سوره ها تحقق می پذیرد. در بررسی موارد تکرار قصه ها از نگاه اعجاز بیانی به این نتایج دست می یابیم: اعجاز در اوج فصاحت و بلاغت، زیبایی های تکرار، تکمیل تصویرهای یک داستان، نگاه به قصه از زاویه های گوناگون، تنوع بخشی به روش های پیام رسانی، وجود نظم و انسجام قوی در قصه های مکرر و تبیین یک موضوع با الفاظ متفاوت و ... . در هر تکراری در داستان های قرآن، یک یا چند غرض نهفته است که تکرار را به زیبایی موجه می نماید.
بررسی تطبیقی فهم علامه طباطبائی و ابن تَیمیّه از احادیث اولین مخلوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس روایاتی که اولین مخلوق الهی را عقل، قلم، عرش، روح و یا نورِ پیامبر می دانند، ضرورت پرداختن به دلالت های این احادیث، صحت و سقم آن ها و نحوه تحقق این عناوین بر مصادیقش قابل بررسی است. اما این پژوهش با هدف آشکار سازی فهم علامه طباطبائی (1360-1281 ش) و ابن تیمیه (728-661 ق) از احادیث اولین مخلوق به عنوان نمایندگان جریان عقل گرای شیعی و جریان نقل گرای اهل تسنن، کوشید تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی همراه با رویکرد تطبیقی، نشان دهد که علامه، نسبت به دیدگاهی که اولین مخلوق الهی را حقیقت محمدیه می داند نظر مساعد داشته، اما با نقد برخی از تبیین های صدرائی، مشائی و اشراقی، دیدگاه مستقلی ارائه داده است. علامه طباطبائی با تبیین نظام علی و معلولی، روایات مربوط به اولین مخلوق را با خوانشی متفاوت از حقیقت محمدیه، از شائبه شرک در امان نگه داشت. از طرف دیگر به باور ابن تیمیه ، احادیثی که در آن از عقل به عنوان اولین مخلوق یاد شده است، با توجه به ظاهر و یا شروحی که توسط برخی حکما و فلاسفه از آن ها شده، جعلی و دارای محتوای شرک آلود است. وی بدون در نظر گرفتن سایر مباحث در زمینه نقد و تحقیق در احادیث، تمامی آن ها را باطل دانست.
تحلیل رفتار حرکتی در نگرش هستی شناسانه فلسفه اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اندیشه فلسفه اصالت وجود، رفتار حرکتی و تربیت بدنی به منظور کسب مهارت و ورزیدگی و قهرمانی تلقی نمی شوند، بلکه به آنها به مثابه هماهنگی با هستی و جریان زندگی نگریسته می شود. این نگرش فلسفی، برای رفتار حرکتی بروندادهایی چون تعمیق معنای وجودی و خودشکوفایی متصور است. از آنجا که یکی از اصول بنیادین اگزیستانسیالیسم، تقدم وجود بر ماهیت و آزادی انسان در شکل دهی به سرنوشت خویش است، رفتار حرکتی نه تنها بازتابی از هستی انسان است بلکه در شکل دهی به آن نقش دارد. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر، تحلیل رفتار حرکتی در نگرش هستی شناسانه فلسفه اصالت وجود بود. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استنتاج منطقی بوده است. با توجه به مبانی، در مکتب اصالت وجود، رفتار حرکتی، به عنوان پدیده ای وجودی انسان را در ارتباط با هستی خود یاری داده و به خودشکوفایی می رساند. با عنایت به موضع اختیارگرایانه فلسفه اصالت وجود در مسئله جبر و اختیار، فعالیت های حرکتی به عنوان انتخاب های آگاهانه، بیانگر آزادی و اختیار انسان هستند. در این مکتب، واقعیت توسط تجارب شخصی معین می شود و از همین جهت، بازی به عنوان تجربه ای ارزشمند در شناخت مفاهیم و محیط است. در این راستا ورزش های انفرادی به دلیل آزادی عمل بیشتر، مهم تر از ورزش های گروهی اند. علاوه بر این، اجرای حرکات می تواند به شناخت بهتر از وجود خویش منجر شود. با این حال، اگزیستانسیالیست ها با ورزش قهرمانی چندان موافق نیستند و آن را باعث اختلال در ماهیت انسان و گرایش او به سوی کمال مرتبط می دانند. به طور کلی در دیدگاه فلسفه اصالت وجود، رفتار حرکتی فراتر از یک فعالیت فیزیکی صرف در نظر گرفته شده که با وجوه وجودی و هستی شناختی و مفاهیمی چون خودشکوفایی، اختیار، آزادی و مسئولیت پذیری ارتباط و پیوند عمیقی دارد.
نسخه خوانی (39)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
79 - 122
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر سی و هشتمین سلسله انتشارات با عنوان نسخه خوانی، متن چند نسخه را بررسی کرده است. برخی عناوین این متن ها عبارتند از:
یادداشتی با ارزش از اسماعیل خاتون آبادی در نقد همزمان منتقدان صوفیه و فقیهان
یادداشت یک کاتب امامی از میانه قرن هشتم در شیراز
یادداشت جالب از پایان یک نسخه قواعد علامه از سال 1019 در اصفهان
نامه محدث به بدیع الزمان فروزانفر و پاسخ فروزانفر
اشعار عبدی بیگ شیرازی در باره صوفیان
یادداشتی در اول یک نسخه خطی در باره جنگ شاه صفی با عثمانی ها
چند عبارت فارسی در متون فقهی حنفی در حوزه عتق (آزادی بنده)
اندر تعریف صحیفه پنجم از کتاب صحائف العالم
خطای کلیدی سلطان محمد خوارزمشاه در شوراندن زنبورخانه مغولان
ابوالقاسم زنجانی شیخ الحرم (م 471) و یک ضرب المثل قدیمی ایرانی
یادداشت های لغوی و ادبی (3): «به دوری عیسی از پیوندِ ایشا» (مروری بر نظرات شارحان ومحققان درباره بیتی از خاقانی)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
183 - 206
حوزههای تخصصی:
در یادداشت حاضر به بحث، نقد و تکمیل نظرات مطرح شده درباره بیتی از قصیده ترسائیه خاقانی می پردازم؛ یعنی بیت «به پاکی مریم از تزویج یوسف / به دوری عیسی از پیوند ایشا/اشیا/عیشا». آخرین واژه بیت در نسخه ها عموماً به صورت «عیشا» و «اشیا» ضبط شده، و شارحان نیز در توضیح آن اختلاف کرده اند. بنده ضمن تایید دلایل اکبر حیدریان و سید جواد مرتضایی (1396)، استدلال می کنم که هر دو ضبط «عیشا» و «اشیا»، صورت هایی محرَّف و مصحَّف از «ایشا» بوده، و تفسیر و شرح بسیاری از شارحان و محققان نیز برای هر دو ضبط از قبیل «تعلقات دنیوی»، «رَحِم»، «علقه» (ترکیب منی و خون در رحم)، «صورت مبدل از ایشوع یا یشوع به معنای شبه عیسی که بر دار شد» و «نام زنی که مسیح (ع) را به ارتباط با او متهم می کرده اند»، مستند یا مستدل نیست. همچنین نشان می دهم که کهن ترین شواهد ضبط «عیشا» متعلق به قرن نهم ق. بوده و لغت نامه های فارسی پدیدآمده در شبه قاره هند نقش بسیاری در اشاعه و ترویج این ضبط داشته اند. در قدم بعد، با بررسی شروح و فرهنگ نامه های تألیف شده در هند استدلال می کنم که «عیشا» در فرهنگ ها، لغتی ساختگی و به نظر بنده حاصل تحریف ضبط اصیل «ایشا» است. سپس بحث می کنم که در میان نظرات طرح شده درمورد این لغت، نظر حیدریان و مرتضایی (1396) مبتنی بر شواهد و استدلالات قانع کننده ایست که ایشا را نام پدر داود (ع) و برپایه شجره نامه های مذکور در انجیل لوقا،جدّ یوسف نجار می دانند. در تفسیر آنان از بیت، خاقانی در مصراع اول بیت، مریم (ع) را از هم بستری با یوسف نجار - و در نتیجه، عیسی (ع) را از داشتن رابطه بنوت با یوسف- بری می داند و در مصراع دوم، در ادامه همان مطلب مصراع اول، نافیِ وجود پیوند نَسَبی بین مسیح (ع) و ایشا - پدر داود (ع) و جدّ یوسف نجار- می شود (یعنی همان رابطه نسبی که در انجیل ها آمده است)؛ به عبارت دیگر، نفی نسب بنوت بین عیسی و یوسف نجار متضمن نفی وجود ارتباط نسبی بین عیسی و «ایشا» یا پدر داود خواهد بود). نظر حیدریان و مرتضایی به رغم اینکه از همه آراء طرح شده در باب این بیت، مستدل تر و مستندتر بوده، اما به دلیل آشفتگی و اطناب ممل در بیان مطلب، موردتوجه اهل فن قرار نگرفته است. در نهایت، ضمن محتمل دانستن نظر حیدریان و مرتضایی، بنده نیز به عنوان امکانی دیگر برای تفسیر بیت، پیشنهاد می کنم که «ایشا» شاید برگردانی باشد از لغت «אִשָּׁה» (ʔiššā) در عبری توراتی، در معنای زن (و خاصه همسر و جفت). بدین ترتیب، معنای محصلِ مصراع می شود «سوگند به برائت عیسی (ع) از پیوند با هر زن و جفت».
نقش چند معناییِ الفاظ و عبارات قرآن کریم در مرجعیت علمی قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
مقصود از چندمعنایی در این مقاله، دلالت الفاظ و عبارات قرآن کریم بر معانی متعدد و مختلف، و به عبارت دقیق تر برداشت معانی متعدد از یک واژه یا عبارت قرآن کریم است که در دانش اصول فقه و تفسیرپژوهی گاه از آن به «استعمال لفظ در بیش از یک معنا» و گاه به «حمل لفظ مشترک بر بیش از یک معنایش» و گاه به «اراده دو معنا از یک عبارت»، تعبیر می شود. پژوهش حاضر که با روش تحلیل و توصیف انجام گرفته، درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که «پذیرش چندمعنایی در الفاظ و عبارات قرآن کریم چگونه بر توسعه قلمرو مرجعیت قرآن کریم برای علوم مختلف به سوی مرجعیت حداکثری تأثیرگذار است؟» حاصل این پژوهش اثبات این دیدگاه است که جواز چندمعنایی الفاظ و عبارات قرآن یکی از اصلی ترین مبانی مرجعیت قرآن کریم است که قلمرو مرجعیت آن به سوی مرجعیت حداکثری سوق می دهد، و بیشتر کسانی که به مرجعیت حداکثری قرآن کریم - با مراتب مختلفش - باور دارند باور به جواز چندمعنایی را به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه مبنای دیدگاه خود قرار داده اند. به منظور تبیین و اثبات این دیدگاه، بعد از اشاره به ادله جواز چندمعنایی الفاظ قرآن، نمونه های قابل توجهی از آیات قرآن در قالب شکل هایی از چندمعنایی توصیف، تحلیل و بررسی شده اند
اجتهاد از منظر معرفت شناسی فضیلت محور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
63 - 94
حوزههای تخصصی:
معرفت شناسی کنونی از مرجعیت معرفت شناختی با رویکردهای مختلف بحث می کند. از جمله این رویکردها، معرفت شناسی فضیلت محور است. این نگاه، بر تأثیر ویژگی های اخلاقی و عقلانی فاعل شناسا، در شکل گیری و تکوُّن شناخت تأکید دارد و به بررسی آن می پردازد. برخی از رویکردهای معرفت شناسی فضیلت محور، ویژگی های اخلاقی و عقلانی فاعل شناسا را معیار ارزیابی شناخت نیز قرار می دهد. این نوشتار بر آن است تا اجتهاد را به مثابه مرجعیت شناختی از منظر این رویکرد معرفت شناسی به طور تحلیلی - توصیفی واکاوی نماید. بر اساس این رویکرد، اجتهاد به مثابه ملکه نفسانی، فضیلتی عقلانی محسوب می شود. در نزد برخی اصول دانان، فاعل شناسا، باید برای برخورداری از اجتهاد یا برای به کمال رساندن آن، به ویژگی های اخلاق نیز آراسته باشد. این نگاه در قالب بررسی چیستی قوه قدسیه و پیوند آن با اجتهاد بررسی می شود. علاوه بر این، ماهیت عدالت و تأثیر آن در وثاقت شناختی مرجع پیگیری می شود. قوه قدسیه و عدالت، از واژگانی اند که در تراث فلسفی و اخلاقی کاربرد دارند؛ اما اصول دانان و فقیهان با تبیینی متناسب، از آن ها در مباحث اصولی و فقهی بهره برده اند.
مقایسۀ سه مرحلۀۀ استکمال نفس نزد ابن طفیل و شیخ اشراق: کودکی تا بلوغ نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
113-131
حوزههای تخصصی:
مسئله استکمال نفس و رسیدن انسان به سعادت از مباحثی بوده است که در بین فلاسفه ی اسلامی از جمله ابن طفیل و شیخ اشراق حائز اهمیت فراوانی بوده است. این فیلسوفان در باب استکمال نفس، مراحل و شرایط و مقدماتی را ذکر نموده اند. همین امر نشان از توجه فیلسوفان اسلامی به بحث سلوک و عرفان عملی دارد. از آنجا که تحقیق درباره نفس و غایت و کمال او تاثیر عمده ای بر نگرش انسان به زندگی دارد و موجب اصلاح رفتار و اعمال انسان ها می گردد، در این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی بدنبال مقایسه میان نظر ابن طفیل و سهروردی در باب استکمال نفس و نحوه رسیدن به سعادت حقیقی هستیم. بر اساس یافته های این پژوهش، طبق دیدگاه ابن طفیل و شیخ اشراق، استکمال نفس انسانی در گرو گذر از سه مرحله است که در برخی از آنها مشابهت هایی یافت می گردد. هرچند وجوه افتراق نیز دیده می شود. بر این اساس مرحله اول به زعم هر دو فیلسوف خودآگاهی می باشد. اما مرحله دوم از نظر ابن طفیل تشبه به اجسام سماوی و نفوس فلکی است که یکی از مراحل استکمال نفس و رسیدن به سعادت است، همچنین مرحله دوم از نظر سهروردی مراجعه به طبیب روحانی است. اما مرحله سوم نزد ابن طفیل ارتباط مستقیم با واجب الوجود معرفی شده است در حالیکه این مرحله نزد شیخ اشراق اتصال به آفتاب جهان افروز معرفی شده که هم قابل تحلیل به عقل فعال است و هم واجب الوجود. نهایتا بررسی نظر این دو فیلسوف ما را به این نتیجه می رساند که سعادت در گرو علم و عمل توأمان می باشد که از علم به خود شروع و با وصول به ماورا طبیعت ختم می شود.
سبک شناسی صدوق در کتاب «کمال الدین»
منبع:
جامعه مهدوی سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
91 - 116
حوزههای تخصصی:
راهیابی به اندیشه نگارنده یک اثر، از راه های گوناگونی چون شناخت سبک نویسنده ممکن می شود. سبک شناسی شیوهٔ کاربرد زبان در یک بافت معیّن به وسیله شخص معیّن و برای هدفی مشخّص است و کاربست این روش در بررسی آثار پیشینی در عرصه مهدویت، داده های نوینی در اختیار پژوهشگران این حوزه قرار می دهد. شیخ صدوق را باید یکی از غیبت نویسان سرآمد در سده چهارم قمری دانست که با کتاب کمال الدین و تمام النعمه، روشی نوین در طرح مباحث مهدویت درانداخته است. سبک شناسی شیخ صدوق در کتاب کمال الدین با آگاهی از حوزه مباحث واژگانی و معنایی، ساختار متن، مباحث مرتبط با بن مایه متن و روش شناسی بدست می آید. مقالهٔ حاضر با توصیف و تحلیل داده های کتاب کمال الدین شیخ صدوق درصدد شناخت سبک وی برآمده است. شیخ بر خلاف دانشیان پیش از خود چون صفّار و کلینی، «خلیفه» را به عنوان واژگان کلیدی و به تکرار زیاد بکار می برد. کندوکاو در سبک صدوق نشان از آن دارد که ایشان در نظریه های کلامی خویش، «خلیفه» را نمایان گر ماهیت اصلی امامت می داند و پایداری نظام هستی را در گرو وجود خلیفه می داند؛ همچنین بازشناسی این واژه را مدخل مناسبی برای پیوند با مسائل غیبت می یابد. واژه «غیبت» نیز در سراسر کتاب در معنای پنهان بودن و در برابر «عدم» دنبال می شود. افزون بر آن در مسائل مرتبط با مهدویت از همانندیابی امام مهدی(عج)با انبیای گذشته بهره می برد و بخش روایات کمال الدین با تئوری های کلامی اثر، سازگار است.
مبانی قرآنی مدیریت امیدمحور بر اساس سنت های خدا با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
91 - 126
حوزههای تخصصی:
امید در ادبیات رهبر معظم انقلاب کلمه ای پربسامد است. در متن بیانیه گام دوم، توصیه نخستین، توصیه به امید و نگاه خوش بینانه به آینده است. این امید که البته امیدی صادق است و تبیین آن در آینه آموزه های وحیانی ضروری می نماید، مدیریتی را به دنبال خواهد داشت که برای مدیران سودمند است. با عنایت به این مطلب که قرآن در رهبری حکیمانه رهبر معظم انقلاب جایگاه ویژه ای دارد بایست در قرآن دلایل این امید را جست. سنت ها یا همان قانون های خدا در قرآن زمینه ای برای ایجاد این امید صادق ایجاد می کند و پشتوانه هایی برای مدیریت امیدمحور خلق می نماید. تحقیق حاضر درصدد است با روش تحلیلی توصیفی نسبت بین سنت ها و کیفیت ایجاد امید به آینده را در مدیران بیابد و این باور مبنایی را در مدیریت تبیین نماید. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش فهم نسبت بین آموزه هایی مانند سنت ها در قرآن و رفتار مدیران و خصوصاً تصمیم های آن ها است که محوری ترین جلوه آن مدیریت امیدمحور و نگاه خوش بینانه به آینده است.
استعاره های مفهومی انسان انگارانه ی نفس در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۱)
77 - 100
حوزههای تخصصی:
نفس مفهومی معقول است که انسان برای فهم آن ناگزیر از به کارگیری استعاره است. خاصیت ذهن بشری این است که بدون مددگرفتن از حوزه های عینی، قادر به شناخت مفاهیم عقلی نیست. نظریه ی شناختی استعاره (استعاره ی مفهومی) نشان می دهد که چگونه انسان از استعاره برای درک امور نامحسوس بهره می گیرد و در آن حوزه ی مفهومی مقصد، به کمک حوزه ی مفهومی مبدأ از طریق نگاشت قابل فهم می گردد. این جستار تلاش می کند که با رویکرد شناختی، مفهوم سازی نفس در آثار سینوی از دیدگاه استعاره های انسان انگارانه را، در قالب کلان استعاره ی «نفس انسان است» و خرده استعاره های آن نشان دهد. نتایج نشان می دهد که نفس، به وسیله ی استعاره هایی که حوزه ی مبدأ آنها انسان و ابعاد زندگی وی مانند ولادت، مدیریت، مالکیت، عبادت، ورزش، مسائل اجتماعی و حقوقی و صفات مذموم انسانی است، قابل فهم است. استعاره های مذکور بیانگر نحوه ی ارتباط نفس با بدن و مبادی عالیه از جمله عقل فعال است.
تأملی در اعتبار یا عدم اعتبار تقدیم سوگند تکمیلی بر ادای شهادت (موضوع تبصره ماده 209 ق.م.ا و قسمت اخیر بند ب ماده 230 و تبصره ماده 277 ق.آ.د.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
67 - 88
حوزههای تخصصی:
مشروعیت قضاوت و اثبات دعاوی مالی با استناد به دلیل «یک شاهد و یمین» مورد وفاق فقیهان امامیه است، ولی در زمینه لزوم رعایت ترتیب میان اقامه شهادت و ادای سوگند میان فقیهان اختلاف نظر وجود دارد. آنان به طور مشهور نظریهٔ لزوم ترتیب و برخی دیگر، به ویژه فقیهان معاصر، نظریه عدم لزوم رعایت ترتیب را پذیرفته اند. قانونگذار در تبصره ماده 209 قانون مجازات اسلامی و قسمت اخیر بند ب مادهٔ 230 و تبصره ماده 277 قانون آیین دادرسی مدنی از نظریه مشهور پیروی نموده است. در این پژوهش که به روشِ توصیفی تحلیلی، موضوع را به بررسی گرفته، ضمن تبیین هریک از اقوال و تحلیل مستندات، به دلیلِ عدم کفایت ادله قول مشهور و باتوجه به اطلاق روایات و دلایل دیگر، دیدگاه «عدم لزوم ترتیب» را به عنوان نظریه مختار برگزیده است.
تحلیل فقهی و حقوقی تقاصّ از مال مورد امانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
29 - 54
حوزههای تخصصی:
درباره این که تقاصّ از مال مورد امانت برای شخص مستودع با فرض تحقّق سایر شرایط تقاصّ، امری جایز بوده یا نه، به رغم محلّ ابتلاء بودن، در قوانین موضوعه به آن پرداخته نشده است؛ اما پژوهش در منابع فقهی، حاکی از چالش بر انگیز بودن این مسأله میان فقیهان متقدّم و معاصر است به گونه ای که سه دیدگاه فقهی قابل طرح است: گروهی از فقیهان قائل به حرمت و گروهی دیگر به شرط ذکر دعای مذکور در برخی روایات، قائل به جواز شد ه اند؛ و برخی دیگر قائل به جواز همراه با کراهت شده اند. با واکاوی مبانی فقهی مسأله و مخصوصاً با هم افزایی مبانی فقهی دیدگاه ها، نظر نگارندگان مبتنی بر طرح دیدگاه نو با تلفیقی از دیدگاه دوم و سوم است؛ به این ترتیب در فرضی که غیر از مال ودیعه، اموال دیگری از بدهکار در دسترس صاحب حقّ باشد، حکم تقاصّ از مال ودیعه، جواز همراه با کراهت است، اما اگر تنها مال در دسترس صاحب حقّ، همین مال ودیعه بوده و امکان دسترسی به اموال دیگر وی به هیچ نحوی میسور نباشد همسو با دیدگاه دوم، می توان قائل به جواز بدون کراهت شد. از آنجا که شائبه شمول اطلاق مواد 617، 619 و 620 قانون مدنی که حاکم بر لزوم ردّ امانت و حرمت تصرّف در آن بوده، به محلّ بحث وجود دارد از قانونگذار عرفی انتظار است با تفصیل در نوع تصرّف در مال ودیعه، تصرّف به عنوان تقاصّ را وجاهت قانونی ببخشد.
طراحی درمان رفتاری - هیجانی - معنوی برای اختلال وسواس جبری: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: اگرچه درمانهای متعددی برای اختلال وسواس جبری طراحی شده است اما اثربخشی کافی در تمامی افراد ندارد. ازاینرو، درمانگران وسواس بهدنبال درمانهای چندبُعدی هستند. هدف پژوهش حاضر طراحی شیوهنامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری بوده است. روش کار: با توجه به هدف پژوهش باید بستههای درمانی مؤثر تدوینشده در پژوهشهای قبلی در محورهای رفتاری، هیجانی و معنوی تجزیه و تحلیل میشد و اهداف و فنون کارآمد انتخاب و با توجه به بافت اسلامی در بسته درمانی - رفتاری - هیجانی معنوی یکپارچه میشد. جامعه آماری پژوهش شامل مقالات و پایاننامههای مرتبط با درمانهای رفتاری، هیجانی و معنوی اختلال وسواس جبری در زبان فارسی و انگلیسی بود. این پژوهشها جمعآوری و اهداف و فنون و سازوکارهای آنها استخراج شد. سپس اهداف و فنون و سازوکارهای کارآمد که تبیین نظری و شواهد پژوهشی خوبی داشتند و کارشناسان آنها را تأیید کردند در شیوهنامه رفتاری هیجانی معنوی یکپارچه شد و بسته نهایی نیز بر اساس نظر کارشناسان اصلاح و تأیید نهایی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکردهاند. یافتهها: شیوهنامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری شامل 15 جلسه است: ایجاد رابطه درمانی و تبیین منطق درمان، ارزیابی مثبت ثانویه معنوی افکار منفی، پذیرش شک و تردید، خودآرامسازی، کاهش آمیختگی فکر و عمل، مواجهه و بازداری از پاسخ، پذیرش شک و تردید و مدیریت رفتار، مهارت ذهنآگاهی آمیخته به معنویت، رفع موانع مواجهه و بازداری از پاسخ، افزایش کیفیت زندگی و اصلاح سبک زندگی. نتیجهگیری: شیوهنامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری، مؤلفهها و فنون مؤثر برای درمانهای رفتاری، هیجانی و معنوی را جمعآوری و در بافت اسلامی یکپارچه کرده است. در این بسته درمانی بر ارزشمندی مذهب و دینداری تأکید و تفاوتهای فرد مذهبی و فرد وسواسی تبیین شد. برخی فنون جدید نیز تدوین شد مانند تفکیک بین افکار منفی اختیاری و افکاری منفی غیراختیاری که دومی وسواس فکری است و گناه ندارد. همچنین فنون ارزیابی مثبت ثانویه معنوی نیز تدوین شد که بر اساس آن صبر بر افکار منفی مزاحم، گامی برای تقربجستن به خدا مفهومسازی شد.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله جعفر سبحانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
231 - 247
حوزههای تخصصی:
در سده چهاردهم شمسی، حوزه علمیه قم شاهد ظهور عالمان و مفسران برجسته ای بوده است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی شخصیت علمی آیت الله جعفر سبحانی از دانشمندان بزرگ حوزه علمیه قم در سده اخیر پرداخته است. هدف پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های علمی این عالم فاضل در دانش تفسیر قرآن است. بررسی ها نشان می دهد که آیت الله سبحانی شخصیتی اثرگذار و مفسری توانا و پرکار و دارای آثار فراوان در تفسیر و پژوهش های قرآنی است. ویژگی های اقدامات و آثار علمی ایشان در تفسیر موضوعی قرآن عبارت اند از: اولویت دهی به تفسیر موضوعی، توجه به مباحث کلامی و شبهات مرتبط با آنها، توجه به روش تفسیر قرآن به قرآن، اجتهاد در به کارگیری روایات تفسیری، رعایت نظم ترتیبی و موضوعی در تفسیر. اما ویژگی آثار ایشان در تفسیر ترتیبی قرآن را می توان توجه فراگیر به مباحث علوم قرآن با توجه به نقش پایه ای آنها برای تفسیر قرآن، خرق سنت های گذشته در تألیف تفسیر قرآن بر حسب ترتیب مصحف و عنایت به جامعیت موضوعی مباحث در تفسیر هر دسته از آیات برشمرد.
پیش بینی واکنش به سوگ بر اساس عمل به باورهای دینی و معناجویی در افراد داغ دیده بر اثر کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
110-121
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: غم و اندوه پدیده ای جهانی و پاسخی عادی به از دست دادن و سوگ است. در طول همه گیری کووید 19، تجارب دردناک از دست دادن و ناتوانی ممکن است موجب اندوه تحمل ناپذیر، پشیمانی و حتی خشم افراد داغ دیده شود و مشکلات بیشتری را در کنارآمدن با از دست دادن در زندگی جاری آنان ایجاد کند. به نظر می رسد که دین و معنویت عاملی مهم در واکنش افراد داغ دیده به سوگ باشد. افرادی که سطوح بالایی از دین و معنویت دارند، ممکن است استرس خود را بهتر مدیریت کنند و در زندگی معناجویی بیشتری داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی واکنش به سوگ بر اساس عمل به باورهای دینی و معناجویی در افراد داغ دیده بر اثر کووید ۱۹ انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش افراد بالای 18 سال ساکن شهر سنندج در سال 1400 بودند که در زمان انجام پژوهش به دلیل فوت یکی از بستگان درجه یک به سبب کووید ۱۹ دچار سوگ بودند. با استفاده از فرمول تاباچنیک و نورکراس 106 نفر با شیوه نمونه گیری دردسترس حجم نمونه در نظر گرفته شدند. برای سنجش متغیّرهای پژوهش از مقیاس های استاندارد احساس معنا در زندگی، عمل به باورهای دینی و پرسش نامه تجربه سوگ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان صورت گرفت. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی چندگانه نشان داد که متغیّرهای عمل به باورهای دینی و معناجویی با واکنش به سوگ برابر با 55/0 و به ترتیب در سطح 05/0>P و 001/0>P معنادار بود. با توجه به ضریب تعیین 31/0، متغیّرهای پیش بین واریانس واکنش به سوگ را تبیین کردند. نتیجه گیری: دین و معنویت به افراد کمک می کند تا با ناملایمات بیرونی و درونی بهتر مقابله کنند. عمل به باورهای دینی و معناجویی عوامل مهمی در فرایند غم و اندوه هستند و می توانند از فرد داغ دیده در نحوه مواجهه با سوگ و استرس ها محافظت کند.
نقش میانجی سرسختی روان شناختی در رابطه مقابله مذهبی با بهزیستی هیجانی دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از حوزه های مهم سلامت و بهداشت روان افراد جامعه تجربه بهزیستی هیجانی آنان است که تحت تأثیر عوامل متعددی شکل می گیرد. ازاین رو، مطالعه حاضر با هدف نقش میانجی سرسختی روان شناختی در رابطه مقابله مذهبی با بهزیستی هیجانی دانشجویان پرستاری صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی - همبستگی از نوع معادلات ساختاری است که به روش تحلیل مسیر انجام شده است. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهر قائن به تعداد 800 نفر در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که 180 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت برخط به پرسش نامه های مقابله مذهبی پارگامنت و همکاران، سرسختی روان شناختی کیامرئی و همکاران و بهزیستی هیجانی کیز و ماگیارمو پاسخ دادند. روابط بین متغیّرها با آزمون همبستگی پیرسون و با نرم افزار SPSS نسخه 18 و الگوی پژوهش با نرم افزار Amosتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد مقابله مذهبی مثبت (528/0=β و 01/0>P) به صورت مثبت و مقابله مذهبی منفی (391/0- =β و 01/0>P) به صورت منفی بر سرسختی روان شناختی تأثیر مستقیم داشتند. همچنین، مقابله مذهبی مثبت هم به صورت مستقیم (329/0=β و 01/0>P) هم به صورت غیرمستقیم (153/0=β و 01/0>P) و با میانجی گری سرسختی روان شناختی بر بهزیستی هیجانی تأثیر داشت. علاوه براین، مقابله مذهبی منفی هم به صورت مستقیم (237/0-=β و 01/0>P) هم به صورت غیرمستقیم (113/0-=β و 01/0>P) و با میانجی گری سرسختی روان شناختی بر بهزیستی هیجانی تأثیر داشت. سرسختی روان شناختی نیز به صورت مستقیم (289/0=β و 01/0>P) بر بهزیستی هیجانی تأثیر مثبت داشت (528/0=β و 01/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت برنامه ریزی در جهت بهبود سرسختی روان شناختی و مقابله مذهبی را در ارتقای بهزیستی هیجانی دانشجویان پرستاری نشان می دهد.
معرفی کتاب: کربلا: نمایشنامه ای تاریخی به قلم پریمچاند
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
135 - 136
حوزههای تخصصی: