محمود نجفی

محمود نجفی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۶۷ مورد.
۱.

نقش میانجی باورهای فراشناختی در رابطه بین حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراشناختی حساسیت اضطرابی علائم وسواسی-اجباری مسئولیت پذیری افراطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۶
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی باورهای فراشناختی بین حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری در جمعیت عمومی ساکن شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. از میان جمعیت عمومی ساکن شهر تهران 300 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدید نظر شده وسواس فکری عملی(OCI-R)؛ (فوا و همکاران، 2002)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI) (رایس و همکاران، 1986)، مقیاس نگرش مسئولیت پذیری(RAS)؛ (سالکووسکیس و همکاران، 2000) و پرسشنامه باورهای فراشناختی(MCQ-30)؛ (ولز، 1997) بودند. داده ها نشان داد که حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری رابطه مستقیم و معناداری دارد و باورهای فراشناختی در رابطه حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری نقش میانجی دارد و اثر غیر مستقیم باورهای فراشناختی در رابطه بین حساسیت اضطرابی، مسئولیت پذیری و علائم وسواسی-اجباری معنادار بود. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است و می توان نتیجه گرفت که حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی می توانند با افزایش باورهای فراشناختی موجب بروز و تداوم علائم وسواسی-اجباری گردد. با توجه به نتایج پژوهش و نقش میانجی باور های فراشناختی در ارتباط علائم وسواسی-اجباری، برنامه ریزی جهت ارتقای آموزش افراد در حوزه حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی می تواند نقش مهمی در کاهش علائم وسواسی-اجباری به واسطه باور های فراشناختی داشته باشد.
۲.

اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر علائم وسواس مذهبی و نشخوار فکری در مبتلایان به اختلال وسواس جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان رفتاری هیجانی معنوی بیماری وسواس جبری وسواس مذهبی نشخوار فکری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۰
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس مذهبی و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به اختلال وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل بر اساس متغیّر سن، تأهل، تحصیلات و سابقه وسواس به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را بصورت گروهی در 15 جلسه نود دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM-5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه وسواس مذهبی و پرسشنامه نشخوار فکری بود که شرکت کنندگان در ابتدای درمان به آن پاسخ دادند و در انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به آنها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس مذهبی و نشخوار فکری و مؤلفه های آنها می شود (p<0/001) و دستاوردهای درمان دو ماه پس از اتمام درمان، حفظ می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش نشخوار فکری و وسواس مذهبی استفاده کرد ومتخصصان و درمانگران می توانند از این روش برای کاهش نشخوار فکری و وسواس مذهبی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بهره ببرند.
۳.

طراحی درمان رفتاری - هیجانی - معنوی برای اختلال وسواس جبری: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۹
سابقه و هدف: اگرچه درمان‌های متعددی برای اختلال وسواس جبری طراحی شده است اما اثربخشی کافی در تمامی افراد ندارد. ازاین‌رو، درمانگران وسواس به‌دنبال درمان‌های چندبُعدی هستند. هدف پژوهش حاضر طراحی شیوه‌نامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری بوده است. روش کار: با توجه به هدف پژوهش باید بسته‌های درمانی مؤثر تدوین‌شده در پژوهش‌های قبلی در محورهای رفتاری، هیجانی و معنوی تجزیه و تحلیل می‌شد و اهداف و فنون کارآمد انتخاب و با توجه به بافت اسلامی در بسته درمانی - رفتاری - هیجانی معنوی یکپارچه می‌شد. جامعه آماری پژوهش شامل مقالات و پایان‌نامه‌های مرتبط با درمان‌های رفتاری، هیجانی و معنوی اختلال وسواس جبری در زبان فارسی و انگلیسی بود. این پژوهش‌ها جمع‌آوری و اهداف و فنون و سازوکار‌های آنها استخراج شد. سپس اهداف و فنون و سازوکار‌های کارآمد که تبیین نظری و شواهد پژوهشی خوبی داشتند و کارشناسان آنها را تأیید کردند در شیوه‌نامه رفتاری هیجانی معنوی یکپارچه شد و بسته نهایی نیز بر اساس نظر کارشناسان اصلاح و تأیید نهایی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند. یافته‌ها: شیوه‌نامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری شامل 15 جلسه است: ایجاد رابطه درمانی و تبیین منطق درمان، ارزیابی مثبت ثانویه معنوی افکار منفی، پذیرش شک و تردید، خودآرام­سازی، کاهش آمیختگی فکر و عمل، مواجهه و بازداری از پاسخ، پذیرش شک و تردید و مدیریت رفتار، مهارت ذهن‌آگاهی آمیخته به معنویت، رفع موانع مواجهه و بازداری از پاسخ، افزایش کیفیت زندگی و اصلاح سبک زندگی. نتیجه‌گیری: شیوه‌نامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری، مؤلفه‌ها و فنون مؤثر برای درمان‌های رفتاری، هیجانی و معنوی را جمع‌آوری و در بافت اسلامی یکپارچه کرده است. در این بسته درمانی بر ارزشمندی مذهب و دین‌داری تأکید و تفاوت‌های فرد مذهبی و فرد وسواسی تبیین شد. برخی فنون جدید نیز تدوین شد مانند تفکیک بین افکار منفی اختیاری و افکاری منفی غیراختیاری که دومی وسواس فکری است و گناه ندارد. همچنین فنون ارزیابی مثبت ثانویه معنوی نیز تدوین شد که بر اساس آن صبر بر افکار منفی مزاحم،‌ گامی برای تقرب‌جستن به خدا مفهوم‌سازی شد.
۴.

روابط ساختاری ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان: نقش میانجی انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی انعطاف پذیری روان شناختی رفتارهای پرخطر نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر شاهرود در سال 1402 بود که از این میان 300 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، مقیاس ناگویی هیجانی و پرسشنامه پذیرش و عمل بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معناداری دارد و انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر نقش واسطه ای دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج به دست آمده، ناگویی هیجانی و انعطاف پذیری روان شناختی نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. ناگویی هیجانی و عدم انعطاف پذیری روان شناختی می توانند باعث افزایش بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر از جمله مصرف مواد در نوجوانان گردند. بنابراین، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود ناگویی هیجانی و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی به عنوان مبنایی برای کاهش رفتارهای پرخطر این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
۵.

نقش میانجی استرس و ترس از کرونا در رابطه بین باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس کرونا باورهای وسواسی ترس کرونا وسواسی جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۵
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی استرس کرونا و ترس از کرونا در رابطه بین باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از میان جمعیت عمومی 391 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در سال 1400، با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس وسواس فکری عملی (فوا و همکاران)، باورهای وسواسی (گروه کار شناخت های وسواس-اجبار)، مقیاس ترس از کرونا (آهورسو و همکاران) و استرس کرونا (تیلور و همکاران) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای وسواسی با استرس کرونا و ترس از کرونا و نشانگان وسواسی-اجباری رابطه مستقیم و معناداری  دارد و استرس کرونا و ترس از کرونا در رابطه باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری نقش میانجی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. از این یافته می توان برای طراحی مداخله جهت کاهش ترس و استرس در هنگام شیوع بیماری های واگیردار استفاده کرد. بنابراین برنامه ریزی جهت کاهش استرس و باورهای وسواسی نقش موثری در کاهش نشانگان وسواسی جبری دارد و امری ضروری است. 
۶.

مقایسه ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیت سبک دل بستگی رضایت از زندگی زنان بی فرزند ارادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۵۶
پیش زمینه و هدف: هدف پژوهش علی- مقایسه ای حاضر، مقایسه ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند در شهر مشهد در سال 1402 بود. مواد و روش کار: حجم نمونه شامل دو گروه زنان بی فرزند ارادی (50 نفر) و زنان دارای فرزند (50 نفر) بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های صفات شخصیتی، سبک های دل بستگی و پرسشنامه رضایت از زندگی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: . نتایج نشان داد نمرات خرده مقیاس های ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در بین دو گروه زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند، تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. بر این اساس، زنان بی فرزند ارادی نسبت به زنان دارای فرزند رضایت از زندگی، دل بستگی ناایمن و گشودگی به تجربه بالاتر و برونگرایی، توافق گرایی و دل بستگی ایمن پایین تر داشتند. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شخصیت نقش قابل توجهی در تأثیرگذاری افراد به سمت والدین شدن یا دور شدن از آن ایفا می کند. یافته های این پژوهش لزوم توجه به ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی زنان بی فرزند ارادی را مورد تأکید قرار می دهد.
۷.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر اجتناب تجربه ای و کمال گرایی در افراد مبتلابه اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وسواس کمال گرایی اجتناب تجربه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرح واره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
اختلال وسواس جبری یکی از اختلالاتی است که بر تمام حیطه های زندگی اثر می گذارد و در طولانی مدت اثرات مخربی در زندگی به جای می گذارد. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر کمال گرایی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلابه اختلال وسواس-جبری بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس-جبری در سال 1402 در اصفهان بود. بعد از مصاحبه بالینی تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و شرکت کنندگان در پژوهش در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ و طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه کمال گرایی فراست و پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه دوم استفاده شد. نتایج از طریق روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اثربخشی هر دو درمان بر کمال گرایی و اجتناب تجربه ای ازلحاظ آماری معنادار بودند. طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر اجتناب تجربه ای اثربخشی بیشتری دارد و اثربخشی هردو درمان بر کمال گرایی یکسان بود. پیشنهاد می شود همراه با درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ از طرح واره درمانی و یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده گردد.
۸.

پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای پرخطر تحول مثبت نوجوانی سرمایه های روان شناختی مثبت نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت در نوجوانان بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران در سال 1399 بود که از این میان 298 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، تحول مثبت نوجوانی، امید، تاب آوری، خودکارآمدی، و خوش بینی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت با رفتارهای پرخطر و گرایش به مصرف مواد در نوجوانان همبستگی معنادار داشتند . نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که مولفه های تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی 45 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر را تبیین کردند. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت (امید، تاب آوری، خودکارآمدی، و خوش بینی) نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت می توانند باعث کاهش بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان گردند. بنابراین، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای کاهش رفتارهای پرخطر این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
۹.

اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان رفتاری هیجانی معنوی اختلال وسواس جبری باورهای وسواسی آمیختگی فکر و عمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
وسواس جبری یک بیماری شایع و طاقت فرسا است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان یکپارچه رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را به صورت گروهی در 15 جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس DSM5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه آمیختگی فکر و عمل بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی شامل احساس مسئولیت افراطی، کمال گرایی، کنترل افکار و آمیختگی فکر و عمل می شود. با توجه به یافته های پژوهش ، درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل مؤثر است. 
۱۰.

اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی(نظریه ذهن) افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی شناختی نظریه ذهن ذهن خوانی از طریق چشم شناخت اجتماعی اعتیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به آزمون ذهن خوانی از طریق چشم (آزمون بارون-کوهن) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر توانایی ذهن خوانی (نظریه ذهن) در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه، توان ذهن خوانی از طریق چشم را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در توانایی ذهن خوانی از طریق چشم را برای افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری درمان فراشناختی پریشانی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی(استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزار پژوهش، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند و لاویباند (1995) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان دادند هر دو مداخله در بهبود پریشانی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی جهت ارتقای سلامت روان افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
۱۲.

ارتباط رفتارهای رهبری خدمتگزار با افسردگی و اضطراب اجتماعی کارکنان در همه گیری کووید 19: تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار رهبری خدمتگزار سرمایه اجتماعی شخصی افسردگی اضطراب اجتماعی کووید- 19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۷
در نتیجه بیماری کووید 19، بسیاری از مشکلات روان شناختی در کارکنان ظاهر شده است. سبک رهبری خدمتگزار، سبکی حمایتی است که رضایت ارتباطی افراد را افزایش می دهد و این رضایت نیز عاملی مهم در کاهش فشارهای روان شناختی است. بنابراین به نظر می رسد عواملی چون انتخاب سبک رهبری خدمتگزار و افزایش روابط اجتماعی بتواند به کاهش چالش های روان شناختی در کارکنان کمک کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رفتارهای رهبری خدمتگزار و افسردگی و اضطراب اجتماعی کارکنان در همه گیری کووید 19 است. روش پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی بوده و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری، کارکنان مجتمع فولاد استان گیلان به تعداد 419 نفر و تعداد نمونه آماری 221 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها، از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین رهبری خدمتگزار با سرمایه اجتماعی شخصی، رابطه مثبت و بین سرمایه اجتماعی شخصی با افسردگی، رابطه منفی وجود دارد. همچنین، رهبری خدمتگزار با افسردگی رابطه مستقیم دارد. تحلیل داده ها بیانگر این است که، سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و افسردگی، میانجی جزئی است. همچنین، سرمایه اجتماعی شخصی با اضطراب اجتماعی رابطه منفی دارد. اما، رهبری خدمتگزار با اضطراب اجتماعی، رابطه ندارد. بنابراین، سرمایه اجتماعی شخصی در رابطه بین رهبری خدمتگزار و اضطراب اجتماعی، میانجی کامل است. بنابراین می توان ادعا کرد که سبک رهبری خدمتگزار باعث افزایش تمایل کارکنان به تعامل اجتماعی و کاهش آسیب پذیری روان شناختی در آن ها خواهد شد.
۱۳.

نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی عواطف منفی ترومای کودکی علائم وسواس فکری - عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۳
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری -عملی بود.روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. از میان جمعیت عمومی، 363 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با توجه به ملاک های ورود و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظر شده وسواس فکری عملی (فوا و همکاران، 2002)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و پرسشنامه تجارب مربوط به روابط نزدیک (برنان و موریس، 1997) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه مستقیم و معناداری داشت. همچنین، سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی و علائم وسواس فکری - عملی نقش واسطه ای معناداری داشتند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده افرادی که سابقه تجربه ترومای دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن را دارند معمولا عواطف منفی را تجربه می کنند و تجربه علائم وسواسی در این افراد محتمل می باشد. در کل، ترومای دوران کودکی، سبک های دلبستگی ناایمن و عواطف منفی عواملی هستند که می توانند در ارتباط با علائم وسواسی-جبری نقش مهمی داشته باشند. بنابراین، این عوامل باید در طرح ریزی روش های پیشگیری و همچنین برنامه های درمانی مورد توجه قرار گیرند.
۱۴.

نقش میانجی گر ترس از خود و باورهای وسواسی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی - جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشفتگی استنتاج ترس از خود باورهای وسواسی علائم اختلال وسواسی - جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
زمینه: تحقیقات قبلی نقش بالقوه آشفتگی استنتاج را در ایجاد و حفظ علائم اختلال وسواسی - جبری برجسته کرده است. در برخی از این مطالعات، عوامل پیش بینی کننده علائم اختلال وسواسی - جبری از جمله ترس از خود و باورهای وسواسی شناسایی شده است، اما مکانیسم های میانجی گر این رابطه هنوز شناسایی نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر ترس از خود و باورهای وسواسی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی – جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کاربران بیست تا پنجاه ساله شبکه های اجتماعی مشهد در سال 1401 بودند که از این میان 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس های وسواسی - جبری (نسخه تجدیدنظرشده) (فوآ و همکاران، 2002)، آشفتگی استنتاج (آردما و همکاران، 2010)، ترس از خود (آردما و همکاران، 2013) و باورهای وسواسی کارگروه شناخت های وسواسی – جبری (1997) استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر و با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آشفتگی استنتاج (0/19= β)، باورهای وسواسی (0/55= β) و ترس از خود (0/23= β) اثر مستقیم و معناداری بر علائم وسواسی – جبری داشتند (01/0 >P). همچنین، آشفتگی استنتاج بر ترس از خود (60/ 0β=) و باورهای وسواسی (0/58=β) اثر مستقیم و معناداری داشت (0/01 >P). در مورد اثر غیرمستقیم، آشفتگی استنتاج از طریق ترس از خود (0/13= β) و باورهای وسواسی (0/31= β) بر علائم وسواسی – جبری اثر غیرمستقیم داشت (0/05 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نقش ترس از خود و باورهای وسواسی بر رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی – جبری، تمرکز بر کنترل ترس از خود و باورهای وسواسی می تواند اثر آشفتگی استنتاج بر علائم اختلال وسواسی – جبری را در جمعیت عمومی کاهش دهد.
۱۵.

سنخ شناسی رفتار مدیران در مواجهه با چالش های روانشناختی کارکنان در دوران فراگیری کووید 19 (رویکرد مبتنی بر روایت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار مدیر چالش روانشناختی کارمند گونه شناسی روایت پژوهی تحلیل تم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
این مطالعه به دنبال شناخت گونه های مختلف رفتار مدیران در مواجهه با چالش های روانشناختی کارکنان در دوران فراگیری کووید 19 است تا بتواند با ایجاد هماهنگی با سایر اجزا در رسیدن سازمان به اهدافش کمک نماید. به همین منظور با استفاده از روش روایت پژوهی از 21 نفر از مدیران مصاحبه به عمل آمد و 507 کد اولیه استخراج شد. سپس با استفاده از تحلیل تم، 74 مفهوم برای چالش های روانشناختی کارکنان و 130 مفهوم برای رفتار مدیران در مواجهه با این چالش ها کشف شد که در نهایت 18 مقوله نهایی برای چالش های روانشناختی کارکنان و 30 مقوله نهایی برای رفتار مدیران شناسایی گردید. در بخش سنخ شناسی (گونه شناسی)، مقوله های نهایی رفتار مدیران، در دو بعد اثرپذیری از رفتار مدیر (بالا/ پایین) و روحیه کارکنان (قوی/ ضعیف یا شکننده) طبقه بندی شدند و چهار گونه اصلی بر اساس این دو بعد به دست آمد. گونه های رفتار مدیران با عناوین رفتارهای توسعه دهنده، روحیه بخش، هدایت گر و تعدیل گر نام گذاری شدند. مدیران با انتخاب رفتارهای مناسب و توجه به روحیه و میزان اثرپذیری کارکنان در انتخاب این رفتارها، علاوه بر حفظ روحیه افراد، قدرت نفوذ بیشتری نیز بر کارکنان پیدا می کنند و می توانند کارکنان را در جهت کاهش چالش های روانشناختی و در نتیجه موفقیت سازمانی همراهی نمایند.
۱۶.

بررسی نقش میانجی اضطراب و افسردگی در رابطه بین بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدرفتاری کودکی افسردگی اضطراب نشانگان وسواسی - جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۲
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی اضطراب و افسردگی در رابطه بین بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی- جبری صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) بود. از میان جمعیت عمومی کاربر شبکه های اجتماعی در سال 1401، 350 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری داوطلبانه، از طریق فراخوان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده وسواس فکری- عملی (فوا و همکاران)، پرسشنامه ترومای کودکی (برنشتاین و استین)، مقیاس اضطراب بک و نسخه دوم مقیاس افسردگی بک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، بدرفتاری کودکی با علائم وسواسی- جبری رابطه مستقیم و معناداری دارد و اضطراب و افسردگی در رابطه بدرفتاری کودکی و علائم وسواسی- جبری نقش میانجی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که ترومای دوران کودکی، اضطراب و افسردگی نقش مهمی در شکل گیری علائم وسواسی- جبری دارند. به طور کلی، می توان نتیجه گرفت که ترومای دوران کودکی می تواند با تاثیر بر اضطراب و افسردگی موجب بروز علائم وسواسی- جبری گردد.
۱۷.

نقش میانجی حساسیت انزجاری در رابطه بین حساسیت اضطرابی، نگرانی و نشانگان وسواسی-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حساسیت اضطرابی حساسیت انزجاری علائم وسواسی-جبری نگرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۵۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حساسیت انزجاری دررابطه بین حساسیت اضطرابی، نگرانی و علائم وسواسی جبری در جمعیت غیر بالینی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) و جامعه آماری پژوهش شامل جمعیت عمومی 20 تا 50 سال ساکن شهر تهران بود که با روش نمونه گیری دردسترس، 300 آزمودنی از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدید نظر شده وسواس فکری عملی فوا و همکاران، مقیاس حساسیت اضطرابی تجدید نظر شده ریس و پترسون، مقیاس نگرانی ایالت پنسیلوانیا (مایر و همکاران) و مقیاس تجدید نظر شده حساسیت انزجاری (اولاتونجی و همکاران) بود. یافته ها نشان دادند مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین حساسیت اضطرابی و نگرانی با علائم وسواسی جبری رابطه مستقیم و معنا داری دارند و حساسیت انزجاری دررابطه حساسیت اضطرابی و نگرانی با علائم وسواسی جبری نقش واسطه ای دارد و اثرغیرمستقیم حساسیت انزجاری در رابطه بین حساسیت اضطرابی، نگرانی و علائم وسواسی جبری معنادار بود. با توجه به نقش واسطه ای حساسیت انزجاری در ارتباط نشانگان وسواسی-جبری، برنامه ریزی جهت ارتقای آموزش به افراد درحوزه نگرانی و حساسیت اضطرابی می تواند نقش مهمی درکاهش نشانگان وسواس- جبری به واسطه حساسیت انزجاری داشته باشد.
۱۸.

نقش میانجی پریشانی روان شناختی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشفتگی استنتاج اضطراب تنیدگی افسردگی علائم وسواسی - اجباری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی پریشانی روان شناختی (افسردگی، اضطراب و تنیدگی) در رابطه بین آشفتگی استنتاج و علائم وسواسی- اجباری بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (تحلیل مسیر) و جامعه آماری کلیه کاربران شبکه های اجتماعی (بین 20 تا 50 سال) در شهر مشهد در سال 1401 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 345 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل سیاهه وسواسی- اجباری فوآ و همکاران (2002)، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) و مقیاس آشفتگی استنتاج آردما و همکاران (2010) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که آشفتگی استنتاج با علائم وسواسی- اجباری ، آشفتگی استنتاج با پریشانی روان شناختی و پریشانی روان شناختی با علائم وسواسی- اجباری رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین پریشانی روان شناختی در رابطه بین آشفتگی استنتاج و علائم وسواسی- اجباری نقش میانجی دارد و مدل از برازش خوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج پژوهش و نقش میانجی پریشانی روان شناختی در رابطه آشفتگی استنتاج و علائم وسواسی- اجباری، در شرایط بالا بودن پریشانی روان شناختی، رابطه آشفتگی استنتاج با علائم وسواسی- اجباری قوی تر از زمانی است که مؤلفه های افسردگی، اضطراب و تنیدگی کم است. همچنین، برنامه ریزی جهت کاهش پریشانی روان شناختی می تواند در کاهش اثر آشفتگی استنتاج بر علائم وسواسی- اجباری مؤثر باشد.
۱۹.

پیش بینی افسردگی بر اساس ترومای کودکی، تکانشگری و تنظیم شناختی هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوء مصرف مواد افسردگی ترومای کودکی تکانشگری تنظیم شناختی هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۴۵
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی افسردگی بر اساس ترومای کودکی، تکانشگری و تنظیم شناختی هیجان در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد در مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بودند. از این بین تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و نسخه ی دوم پرسشنامه افسردگی بک، فرم کوتاه پرسشنامه ترومای کودکی، مقیاس تکانشگری بارت و همچنین نسخه ی کوتاه پرسشنامه سبک های تنظیم شناختی هیجان را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دو مولفه ی ترومای کودکی شامل سوء استفاده هیجانی و سوء استفاده فیزیکی و همچنین دو مولفه تکانشگری حرکتی و بی برنامگی به طور مثبت افسردگی را پیش بینی کردند. همچنین، سه راهبرد تنظیم شناختی هیجان شامل دو راهبرد ناسازگار (سرزنش خود و فاجعه سازی) به طور مثبت و یک راهبرد سازگارانه (تمرکز مجدد بر برنامه ریزی) به شکل منفی افسردگی را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر مولفه های مطرح شده از متغیرهای ترومای کودکی، تکانشگری و راهبردهای تنظیم هیجان پیش بینی کننده ی افسردگی هستند. بنابراین توجه به این متغیرها در پیشگیری از افسردگی از اهمیت ویژه برخوردار است.
۲۰.

رابطه حساسیت اخلاقی با علائم وسواس فکری-عملی و مشکلات خواب: نقش واسطه ای ترس از خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترس از خود حساسیت اخلاقی مشکلات خواب وسواس فکری - عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
پژوهش حاضر  با هدف تعیین نقش واسطه ای ترس از خود در رابطه بین حساسیت اخلاقی با علائم وسواس فکری-عملی و مشکلات خواب در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (معادلات ساختاری) و جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه سمنان در سال تحصیلی 99-1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 400 دانشجو ازطریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس تجدید نظر شده وسواس فکری عملی، پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبرگ، پرسشنامه حساسیت اخلاقی و پرسشنامه ترس از خود بود. برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین حساسیت اخلاقی، علائم وسواس فکری-عملی و مشکلات خواب رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت. همچنین ترس از خود در رابطه حساسیت اخلاقی با علائم وسواس فکری-عملی و مشکلات خواب نقش واسطه ای داشت و مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. درنتیجه، حساسیت اخلاقی زمانی با مشکلات خواب و علائم وسواس فکری-عملی رابطه دارد که ترس از خود بالا بوده است. باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد در درمان مشکلات خواب و کاهش نشانه های وسواس فکری- عملی، به نقش ترس از خود و حساسیت اخلاقی نیز توجه شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان