محمود نجفی

محمود نجفی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روان شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۷۴ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه، با طرح واره درمانی همراه با مواجهه، بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس افسردگی اضطراب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرح واره درمانی وسواس-جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: افراد مبتلا به اختلال وسواس-جبری به مرورزمان درگیر اضطراب، استرس و افسردگی می شوند که خود می تواند مانع از پیشرفت درمان باشد. بر این مبنا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه با طرح واره درمانی همراه با مواجهه بر اضطراب، استرس و افسردگی بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری به انجام رسید.   روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری در سال 1402 در اصفهان بود. شصت نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش همراه با مواجهه و طرح واره درمانی همراه با مواجهه دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب، استرس و افسردگی لاوبوند (1995) استفاده شد. فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره ارزیابی شدند. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که اثربخشی هر دو درمان بر اضطراب، استرس و افسردگی به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل معنا دار است (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش طرح واره درمانی همراه با مواجهه تأثیر بیشتر بر کاهش اضطراب و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه تأثیر بیشتر بر کاهش استرس شرکت کنندگان داشته است؛ و تأثیر هر دو درمان بر افسردگی یکسان است. این نتایج بر اهمیت انتخاب درمان بیماران مبتلا به اختلال وسواس-جبری تأکید دارد و به بهبود راهبردهای درمانی کمک می کند.
۲.

اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر ولع مصرف در افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی - رفتاری درمان فراشناختی ولع مصرف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۶
اعتیاد به مواد مخدر یکی از چالش های اصلی در حوزه سلامت عمومی است که با پیامدهای منفی روانی، جسمی و اجتماعی همراه است.در عرصه مداخلات در حیطه اعتیاد نیز، درمانهای روانشناختی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر ولع مصرف افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سنجش ولع مصرف لحظه ای فرانکن و همکاران(2002) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان دادند هر دو مداخله در بهبود ولع مصرف در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). طبق نتایج به دست آمده هر دو درمان می توانند با ایجاد تغییر در متغیرهای شناختی مرتبط با سوء مصرف مواد مانند باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز، خودکارآمدی و راهبردهای تنظیم هیجان خطر بازگشت به مصرف مواد را کاهش می دهد. لذا می توان از درمان شناختی - رفتاری و فراشناختی جهت پیشگیری از عود مجدد در افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
۳.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراشناختی خودشفقت ورزی ذهن آگاهی شناخت درمانی متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹
هدف: باورهای فراشناختی از چالش های مهم درمان وابستگی است و روش های مؤثر درمانی می توانند نقش بسزایی در کاهش آن داشته باشند. این پژوهش با هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر باورهای فراشناختی در افراد وابسته به مواد بود. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل ومرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شاهرود در سال 1403 بودند. ۴۸ نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 16 نفره شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز و کاترایت- هاتون (2004) استفاده شد. گروه آزمایشی اول، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (8 جلسه 90 دقیقه ای) و گروه آزمایشی دوم درمان ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی (8 جلسه 90 دقیقه ای) را به صورت یک جلسه در هفته دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار SPSS26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد هر دومداخله د بهبود مولفه های باورهای فراشناختی درپس آزمون وپیگیری موثر بوده اند (0/05<p). همچنین، بین دو گروه آزمایش تفاوت معناداری در میانگین پس آزمون و پیگیری مولفه های باورهای فراشناختی وجود داشت و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بود (0/05<p). نتیجه گیری: این یافته ها بر لزوم بهره گیری ازدرمان ذهن آگاهی مبتنی برخودشفقت ورزی در درمان وابستگی به مواد تأکید دارد.
۴.

نقش میانجی ذهنی سازی و شفقت به خود در رابطه بین سبک های دلبستگی با افکار خودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنی سازی شفقت به خود سبک های دلبستگی افکار خودکشی نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری ذهنی سازی و شفقت به خود در رابطه میان سبک های دلبستگی و افکار خودکشی در نوجوانان انجام شد. این مطالعه به روش توصیفی-همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) صورت گرفت. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های دوره دوم متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آن ها 325 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند . به منظور سنجش متغیر های پژوهش از پرسش نامه سبک های دلبستگی، پرسش نامه اف کار خودکش ی، مقیاس کن ش وری تأمل ی ، پرسشنامه شفقت به خود نوجوانان استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 25 و AMOS24 استفاده شد . یافته ها نشان داد که سبک های دلبستگی با افکارخودکشی رابطه مستقیم و معناداری دارد. هم چنین اثر غیر مستقیم ذهنی سازی و شفقت به خود در رابطه بین سبک های دلبستگی و افکار خودکشی معنادار بود که حاکی ازآن است. ذهنی سازی و شفقت به خود در رابطه بین سبک های دلبستگی و افکار خودکشی نقش میانجی دارد و طبق نتایج می توان اظهار کرد که دلبستگی ایمن، از طریق تقویت ذهنی سازی و افزایش شفقت به خود، می تواند به کاهش افکار خودکشی کمک کند. این یافته ها تأکید می کند که مداخلات روان شناختی که به بهبود ظرفیت ذهنی سازی و افزایش شفقت به خود تأکید دارد، می تواند در مدیریت افکار خودکشی در نوجوانان مؤثر باشد.
۵.

نقش میانجی باورهای فراشناختی در رابطه بین حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای فراشناختی حساسیت اضطرابی علائم وسواسی-اجباری مسئولیت پذیری افراطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۲۴۹
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی باورهای فراشناختی بین حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری در جمعیت عمومی ساکن شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر) بود. از میان جمعیت عمومی ساکن شهر تهران 300 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدید نظر شده وسواس فکری عملی(OCI-R)؛ (فوا و همکاران، 2002)، پرسشنامه حساسیت اضطرابی (ASI) (رایس و همکاران، 1986)، مقیاس نگرش مسئولیت پذیری(RAS)؛ (سالکووسکیس و همکاران، 2000) و پرسشنامه باورهای فراشناختی(MCQ-30)؛ (ولز، 1997) بودند. داده ها نشان داد که حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری رابطه مستقیم و معناداری دارد و باورهای فراشناختی در رابطه حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی با علایم وسواس-اجباری نقش میانجی دارد و اثر غیر مستقیم باورهای فراشناختی در رابطه بین حساسیت اضطرابی، مسئولیت پذیری و علائم وسواسی-اجباری معنادار بود. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است و می توان نتیجه گرفت که حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی می توانند با افزایش باورهای فراشناختی موجب بروز و تداوم علائم وسواسی-اجباری گردد. با توجه به نتایج پژوهش و نقش میانجی باور های فراشناختی در ارتباط علائم وسواسی-اجباری، برنامه ریزی جهت ارتقای آموزش افراد در حوزه حساسیت اضطرابی و مسئولیت پذیری افراطی می تواند نقش مهمی در کاهش علائم وسواسی-اجباری به واسطه باور های فراشناختی داشته باشد.
۶.

نقش میانجی استرس و ترس از کرونا در رابطه بین باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس کرونا باورهای وسواسی ترس کرونا وسواسی جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۶۲
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی استرس کرونا و ترس از کرونا در رابطه بین باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از میان جمعیت عمومی 391 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در سال 1400، با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس وسواس فکری عملی (فوا و همکاران)، باورهای وسواسی (گروه کار شناخت های وسواس-اجبار)، مقیاس ترس از کرونا (آهورسو و همکاران) و استرس کرونا (تیلور و همکاران) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که باورهای وسواسی با استرس کرونا و ترس از کرونا و نشانگان وسواسی-اجباری رابطه مستقیم و معناداری  دارد و استرس کرونا و ترس از کرونا در رابطه باورهای وسواسی و نشانگان وسواسی-اجباری نقش میانجی دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. از این یافته می توان برای طراحی مداخله جهت کاهش ترس و استرس در هنگام شیوع بیماری های واگیردار استفاده کرد. بنابراین برنامه ریزی جهت کاهش استرس و باورهای وسواسی نقش موثری در کاهش نشانگان وسواسی جبری دارد و امری ضروری است. 
۷.

طراحی درمان رفتاری - هیجانی - معنوی برای اختلال وسواس جبری: پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۴
سابقه و هدف: اگرچه درمان‌های متعددی برای اختلال وسواس جبری طراحی شده است اما اثربخشی کافی در تمامی افراد ندارد. ازاین‌رو، درمانگران وسواس به‌دنبال درمان‌های چندبُعدی هستند. هدف پژوهش حاضر طراحی شیوه‌نامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری بوده است. روش کار: با توجه به هدف پژوهش باید بسته‌های درمانی مؤثر تدوین‌شده در پژوهش‌های قبلی در محورهای رفتاری، هیجانی و معنوی تجزیه و تحلیل می‌شد و اهداف و فنون کارآمد انتخاب و با توجه به بافت اسلامی در بسته درمانی - رفتاری - هیجانی معنوی یکپارچه می‌شد. جامعه آماری پژوهش شامل مقالات و پایان‌نامه‌های مرتبط با درمان‌های رفتاری، هیجانی و معنوی اختلال وسواس جبری در زبان فارسی و انگلیسی بود. این پژوهش‌ها جمع‌آوری و اهداف و فنون و سازوکار‌های آنها استخراج شد. سپس اهداف و فنون و سازوکار‌های کارآمد که تبیین نظری و شواهد پژوهشی خوبی داشتند و کارشناسان آنها را تأیید کردند در شیوه‌نامه رفتاری هیجانی معنوی یکپارچه شد و بسته نهایی نیز بر اساس نظر کارشناسان اصلاح و تأیید نهایی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده‌اند. یافته‌ها: شیوه‌نامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری شامل 15 جلسه است: ایجاد رابطه درمانی و تبیین منطق درمان، ارزیابی مثبت ثانویه معنوی افکار منفی، پذیرش شک و تردید، خودآرام­سازی، کاهش آمیختگی فکر و عمل، مواجهه و بازداری از پاسخ، پذیرش شک و تردید و مدیریت رفتار، مهارت ذهن‌آگاهی آمیخته به معنویت، رفع موانع مواجهه و بازداری از پاسخ، افزایش کیفیت زندگی و اصلاح سبک زندگی. نتیجه‌گیری: شیوه‌نامه رفتاری - هیجانی - معنوی برای درمان وسواس جبری، مؤلفه‌ها و فنون مؤثر برای درمان‌های رفتاری، هیجانی و معنوی را جمع‌آوری و در بافت اسلامی یکپارچه کرده است. در این بسته درمانی بر ارزشمندی مذهب و دین‌داری تأکید و تفاوت‌های فرد مذهبی و فرد وسواسی تبیین شد. برخی فنون جدید نیز تدوین شد مانند تفکیک بین افکار منفی اختیاری و افکاری منفی غیراختیاری که دومی وسواس فکری است و گناه ندارد. همچنین فنون ارزیابی مثبت ثانویه معنوی نیز تدوین شد که بر اساس آن صبر بر افکار منفی مزاحم،‌ گامی برای تقرب‌جستن به خدا مفهوم‌سازی شد.
۸.

اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر علائم وسواس مذهبی و نشخوار فکری در مبتلایان به اختلال وسواس جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان رفتاری هیجانی معنوی بیماری وسواس جبری وسواس مذهبی نشخوار فکری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۶
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس مذهبی و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به اختلال وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل بر اساس متغیّر سن، تأهل، تحصیلات و سابقه وسواس به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را بصورت گروهی در 15 جلسه نود دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM-5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه وسواس مذهبی و پرسشنامه نشخوار فکری بود که شرکت کنندگان در ابتدای درمان به آن پاسخ دادند و در انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به آنها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس مذهبی و نشخوار فکری و مؤلفه های آنها می شود (p<0/001) و دستاوردهای درمان دو ماه پس از اتمام درمان، حفظ می شود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان از درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش نشخوار فکری و وسواس مذهبی استفاده کرد ومتخصصان و درمانگران می توانند از این روش برای کاهش نشخوار فکری و وسواس مذهبی افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی بهره ببرند.
۹.

روابط ساختاری ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان: نقش میانجی انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی انعطاف پذیری روان شناختی رفتارهای پرخطر نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر شاهرود در سال 1402 بود که از این میان 300 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، مقیاس ناگویی هیجانی و پرسشنامه پذیرش و عمل بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معناداری دارد و انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر نقش واسطه ای دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج به دست آمده، ناگویی هیجانی و انعطاف پذیری روان شناختی نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. ناگویی هیجانی و عدم انعطاف پذیری روان شناختی می توانند باعث افزایش بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر از جمله مصرف مواد در نوجوانان گردند. بنابراین، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود ناگویی هیجانی و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی به عنوان مبنایی برای کاهش رفتارهای پرخطر این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
۱۰.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر اجتناب تجربه ای و کمال گرایی در افراد مبتلابه اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وسواس کمال گرایی اجتناب تجربه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرح واره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۷
اختلال وسواس جبری یکی از اختلالاتی است که بر تمام حیطه های زندگی اثر می گذارد و در طولانی مدت اثرات مخربی در زندگی به جای می گذارد. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر کمال گرایی و اجتناب تجربه ای بیماران مبتلابه اختلال وسواس-جبری بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس-جبری در سال 1402 در اصفهان بود. بعد از مصاحبه بالینی تعداد 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و شرکت کنندگان در پژوهش در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ و طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه کمال گرایی فراست و پرسشنامه پذیرش و عمل نسخه دوم استفاده شد. نتایج از طریق روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که اثربخشی هر دو درمان بر کمال گرایی و اجتناب تجربه ای ازلحاظ آماری معنادار بودند. طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر اجتناب تجربه ای اثربخشی بیشتری دارد و اثربخشی هردو درمان بر کمال گرایی یکسان بود. پیشنهاد می شود همراه با درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ از طرح واره درمانی و یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده گردد.
۱۱.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های شرم و انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی شناخت درمانی شرم انگ درونی متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های شرم و انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شاهرود در سال 1403 بود. از این بین، 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های شرم بیرونی و انگ درونی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش مولفه های شرم و بهبود انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون شد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود مولفه های شرم و انگ درونی تأکید کنند.
۱۲.

رابطه ترومای کودکی با افکار خودکشی در دانش آموزان: نقش میانجی ذهنی سازی و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای کودکی افکارخودکشی ذهنی سازی ذهن آگاهی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۸۲
پژوه ش حاض ر ب ا ه دف رابط ه تروم ای کودک ی ب ا اف کار خودکش ی ب ا توج ه ب ه نق ش میانجی ذهنی سازی و ذهن آگاهی در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان دوره متوسطه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1403- 1402بود که تعداد 330 دانش آموز به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیر های پژوهش از پرسش نامه ترومای کودکی (2003)، پرسش نامه اف کار خودکش ی بک (1998)، مقیاس کن ش وری تأمل ی (2016)، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (2006)، استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS25 ، AMOS24 استفاده شد. یافته ها نشان داد ترومای کودکی (21/0 =β)، ذهن آگاهی (32/0- =β) ذهنی سازی اطمینان (25/0- =β)، ذهنی سازی غیراطمینان (18/0=β)، اثر مستقیم و معناداری بر افکارخودکشی داشت (01/0> P). هم چنین ترومای کودکی بر ذهن اگاهی (85/0- =β)، ذهنی سازی اطمینان (81/0- =β)، ذهنی سازی اطمینان (81 /0=β)، اثر مستقیم و معناداری داشت (01/0> P). در نهایت ترومای کودکی از طریق ذهن آگاهی (27/0 =β)، ذهنی سازی اطمینان (20/0 =β)، ذهنی سازی غیر اطمینان (14/0 =β) بر افکار خودکشی اثر غیر مستقیم و معنادار داشت (01/0> P). برنامه ریزی در جهت تقویت ظرفیت ذهنی سازی و مهارت های ذهن آگاهی می تواند افکار خودکشی را  در این گروه از دانش آموزان آسیب دیده کاهش دهد.
۱۳.

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ به وسواس: یک مقایسه اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرح واره درمانی وسواس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۷۱
هدف: اختلال وسواس _ جبری یکی از اختلال های شایع است و مداخله های متعددی برای این اختلال وجود دارد اما برخی بیماران نتیجه مطلوب نمی گیرند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ(ACT+ERP) با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ST+ERP) برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری در سال 1402 در اصفهان بود. شصت نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای ACT+ERP و ST+ERP دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه افکار وسواسی_44 (گروه متخصصان کار روی شناخت های وسواس فکری-عملی،1997) و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری و عملی ییل_براون (گودمن و همکاران،1989) استفاده شد. فرضیه ها از طریق آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اثربخشی ACT+ERP و ST+ERP برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش ACT+ERP و ST+ERP بر کاهش شدت وسواس و باورهای وسواس بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری مؤثر است. همچنین ACT+ERP نسبت به ST+ERP تأثیر بیشتری بر کاهش شدت وسواس فکری و عملی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری داشت. شماره ی مقاله: ۱
۱۴.

مقایسه ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیت سبک دل بستگی رضایت از زندگی زنان بی فرزند ارادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۵۹
پیش زمینه و هدف: هدف پژوهش علی- مقایسه ای حاضر، مقایسه ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند در شهر مشهد در سال 1402 بود. مواد و روش کار: حجم نمونه شامل دو گروه زنان بی فرزند ارادی (50 نفر) و زنان دارای فرزند (50 نفر) بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های صفات شخصیتی، سبک های دل بستگی و پرسشنامه رضایت از زندگی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: . نتایج نشان داد نمرات خرده مقیاس های ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی در بین دو گروه زنان بی فرزند ارادی و زنان دارای فرزند، تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. بر این اساس، زنان بی فرزند ارادی نسبت به زنان دارای فرزند رضایت از زندگی، دل بستگی ناایمن و گشودگی به تجربه بالاتر و برونگرایی، توافق گرایی و دل بستگی ایمن پایین تر داشتند. بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شخصیت نقش قابل توجهی در تأثیرگذاری افراد به سمت والدین شدن یا دور شدن از آن ایفا می کند. یافته های این پژوهش لزوم توجه به ویژگی های شخصیت، سبک دل بستگی و رضایت از زندگی زنان بی فرزند ارادی را مورد تأکید قرار می دهد.
۱۵.

پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای پرخطر تحول مثبت نوجوانی سرمایه های روان شناختی مثبت نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت در نوجوانان بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران در سال 1399 بود که از این میان 298 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، تحول مثبت نوجوانی، امید، تاب آوری، خودکارآمدی، و خوش بینی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت با رفتارهای پرخطر و گرایش به مصرف مواد در نوجوانان همبستگی معنادار داشتند . نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که مولفه های تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی 45 درصد از واریانس رفتارهای پرخطر را تبیین کردند. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت (امید، تاب آوری، خودکارآمدی، و خوش بینی) نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. تحول مثبت نوجوانی و سرمایه های روان شناختی مثبت می توانند باعث کاهش بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان گردند. بنابراین، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای کاهش رفتارهای پرخطر این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
۱۶.

نقش میانجی گر ترس از خود و باورهای وسواسی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی - جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشفتگی استنتاج ترس از خود باورهای وسواسی علائم اختلال وسواسی - جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۲۲۷
زمینه: تحقیقات قبلی نقش بالقوه آشفتگی استنتاج را در ایجاد و حفظ علائم اختلال وسواسی - جبری برجسته کرده است. در برخی از این مطالعات، عوامل پیش بینی کننده علائم اختلال وسواسی - جبری از جمله ترس از خود و باورهای وسواسی شناسایی شده است، اما مکانیسم های میانجی گر این رابطه هنوز شناسایی نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر ترس از خود و باورهای وسواسی در رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی – جبری بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کاربران بیست تا پنجاه ساله شبکه های اجتماعی مشهد در سال 1401 بودند که از این میان 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از مقیاس های وسواسی - جبری (نسخه تجدیدنظرشده) (فوآ و همکاران، 2002)، آشفتگی استنتاج (آردما و همکاران، 2010)، ترس از خود (آردما و همکاران، 2013) و باورهای وسواسی کارگروه شناخت های وسواسی – جبری (1997) استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد تحلیل مسیر و با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آشفتگی استنتاج (0/19= β)، باورهای وسواسی (0/55= β) و ترس از خود (0/23= β) اثر مستقیم و معناداری بر علائم وسواسی – جبری داشتند (01/0 >P). همچنین، آشفتگی استنتاج بر ترس از خود (60/ 0β=) و باورهای وسواسی (0/58=β) اثر مستقیم و معناداری داشت (0/01 >P). در مورد اثر غیرمستقیم، آشفتگی استنتاج از طریق ترس از خود (0/13= β) و باورهای وسواسی (0/31= β) بر علائم وسواسی – جبری اثر غیرمستقیم داشت (0/05 >P). نتیجه گیری: باتوجه به نقش ترس از خود و باورهای وسواسی بر رابطه آشفتگی استنتاج با علائم اختلال وسواسی – جبری، تمرکز بر کنترل ترس از خود و باورهای وسواسی می تواند اثر آشفتگی استنتاج بر علائم اختلال وسواسی – جبری را در جمعیت عمومی کاهش دهد.
۱۷.

اثربخشی درمان رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان رفتاری هیجانی معنوی اختلال وسواس جبری باورهای وسواسی آمیختگی فکر و عمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۳۵
وسواس جبری یک بیماری شایع و طاقت فرسا است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان یکپارچه رفتاری هیجانی معنوی بر وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل در بیماران مبتلا به اختلال وسواس جبری بود. طرح پژوهش حاضر، کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به وسواس جبری شرکت کردند که در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی و همتا تقسیم شدند. گروه آزمایش درمان رفتاری هیجانی معنوی را به صورت گروهی در 15 جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته براساس DSM5 (SCID-I)، پرسشنامه وسواس جبری، پرسشنامه باورهای وسواسی و پرسشنامه آمیختگی فکر و عمل بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان و دوماه پس از اتمام درمان، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند درمان رفتاری هیجانی معنوی به صورت معناداری موجب کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی شامل احساس مسئولیت افراطی، کمال گرایی، کنترل افکار و آمیختگی فکر و عمل می شود. با توجه به یافته های پژوهش ، درمان رفتاری هیجانی معنوی در کاهش وسواس جبری، باورهای وسواسی و آمیختگی فکر و عمل مؤثر است. 
۱۸.

اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی(نظریه ذهن) افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی شناختی نظریه ذهن ذهن خوانی از طریق چشم شناخت اجتماعی اعتیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۶۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به آزمون ذهن خوانی از طریق چشم (آزمون بارون-کوهن) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر توانایی ذهن خوانی (نظریه ذهن) در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه، توان ذهن خوانی از طریق چشم را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در توانایی ذهن خوانی از طریق چشم را برای افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
۱۹.

نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی عواطف منفی ترومای کودکی علائم وسواس فکری - عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۲۵
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی با علائم وسواس فکری -عملی بود.روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. از میان جمعیت عمومی، 363 نفر از طریق فراخوان اینترنتی، با توجه به ملاک های ورود و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تجدیدنظر شده وسواس فکری عملی (فوا و همکاران، 2002)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و پرسشنامه تجارب مربوط به روابط نزدیک (برنان و موریس، 1997) بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که ترومای کودکی با علائم وسواس فکری - عملی رابطه مستقیم و معناداری داشت. همچنین، سبک های دلبستگی و عواطف منفی در رابطه بین ترومای کودکی و علائم وسواس فکری - عملی نقش واسطه ای معناداری داشتند. در مجموع، نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود.نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده افرادی که سابقه تجربه ترومای دوران کودکی و سبک های دلبستگی ناایمن را دارند معمولا عواطف منفی را تجربه می کنند و تجربه علائم وسواسی در این افراد محتمل می باشد. در کل، ترومای دوران کودکی، سبک های دلبستگی ناایمن و عواطف منفی عواملی هستند که می توانند در ارتباط با علائم وسواسی-جبری نقش مهمی داشته باشند. بنابراین، این عوامل باید در طرح ریزی روش های پیشگیری و همچنین برنامه های درمانی مورد توجه قرار گیرند.
۲۰.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی (استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری درمان فراشناختی پریشانی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۱۶
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان فراشناختی بر پریشانی روانشناختی(استرس، اضطراب و افسردگی) افراد وابسته به مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و جامعه آماری کلیه افراد وابسته به مصرف مواد شهرستان سمنان در سال 1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 75 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش1 (درمان شناختی- رفتاری)، گروه آزمایش 2 (درمان فراشناختی) و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزار پژوهش، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویباند و لاویباند (1995) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان دادند هر دو مداخله در بهبود پریشانی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مؤثر واقع شدند. همچنین بین اثربخشی دو درمان، تفاوت معنادار نبود (01/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از درمان شناختی- رفتاری و فراشناختی جهت ارتقای سلامت روان افراد وابسته به مواد استفاده نمود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان