فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کاستی تولید و بهره نبردن از منابع اقتصادی، یکی از مشکلات اقتصادی در کشورهای گوناگون به ویژه کشورهای اسلامی است. برای بر طرف نمودن این مشکل تا کنون بیشتر به نظریات و راهکارهای اقتصاددانان و متخصصان عرصه تولید که مبتنی بر علوم انسانی است تکیه شده و کمتر به مبانی و آراء و برنامه های اقتصادی اسلام توجه شده است. با مروری بر آموزه های قرآنی و روایی ، می توان به راهکارهای رفع موانع و رشد و رونق تولید دست یافت. در این نوشتار عوامل اقتصادی رونق تولید در منابع روایی فریقین مورد توجه قرار گرفته و به این پرسش پاسخ می دهد که « نقش عوامل اقتصادی در رونق تولید از منظر فریقین چیست؟». در بررسی صورت گرفته می توان گفت« اهتمام به کار و تلاش»؛ «توجه به فراهم سازی سرمایه»؛ «بهره گیری از زمین» و «توجه به زراعت و معدن» از عوامل مهم و تأثیرگذار در رونق تولید است. نوشتار حاضر با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و با استناد به آیات قرآنی و منابع روایی فریقین گردآوری شده است هدف از تدوین این نوشتار نیز بازخوانی و تبیین نقش عوامل اقتصادی رونق تولید در منابع فریقین است.
تبیین عدالت در بستر جنسیت از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
91 - 116
حوزههای تخصصی:
عدالت از مسائل مورد توجه ادیان الهی و مکاتب بشری بوده و اندیشمندان مختلف به بحث از آن پرداخته اند. سطح جدید مطالعات در زمینه عدالت، پرداختن به نگرش هایی همچون مطالعه هستی شناسی و انسان شناسی ها است که درون مایه محتوایی عدالت را می سازد. عدالت حوزه های گوناگونی را دربردارد. یکی از این حوزه ها، مطالعه عدالت بین دو جنس زن و مرد است که امروزه تحت عنوان عدالت جنستی از آن یاد می شود. از آنجا که عدالت جنسیتی مفهومی ترکیبی است، در مطالعه آن علاوه بر فهم عدالت؛ با توجه به شناخت انسان، کیفیت آفرینش او، تفاوت های بین زن و مرد، حقوق زنان به ارائه مبنای عدالت ضرورت می یابد. بررسی و ارائه معیار در تحقق عدالت جنسیتی مسئله ای است که کمتر پژوهشی به آن پرداخته است. از آنجا که آیت الله جوادی آملی یکی از فیلسوفان معاصر به شمار می آید که در زمینه انسان شناسی، مسئله زنان، برابری، عدالت و تفاوت های جنسیتی صاحب نظر است، نظرات ایشان با روش توصیفی_تحلیلی و با محوریت بررسی معیار در تحقق عدالت جنسیتی مورد مطالعه قرار می گیرد. این مقاله به دنبال آن است که معیارهای تحقق عدالت جنسیتی را از منظر آیت الله جوادی آملی متناسب با جایگاه های مختلف انسانی شناسایی و تحلیل کند. در این راستا، در مسائل مربوط به هویت انسانی، عدالت با معیار تساوی و برابری سنجیده می شود؛ در کیفیت تربیت و محیط پرورش که تفاوت های بین زن و مرد حقیقی نیستند، عدالت با معیار استحقاق افراد تحقق می یابد؛ و در امور زیست شناختی جنسی، عدالت با توجه به تناسب مبتنی بر تفاوت های طبیعی تعیین می شود.
غنای معرفی سیره و سیمای امام رضا (ع) در ادبیات کودک و نوجوان از نگاه متخصصان ادبیات و کودک شهر قم با استفاده از روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
33 - 59
حوزههای تخصصی:
معرفی سیره و سیمای امام رضا (ع) و شناساندن شخصیت ایشان از اهداف نویسندگان و سرایندگان ادبیات رضوی کودک و نوجوان است که فعالان این عرصه به عنوان یک رسالت به آن نگریسته و سعی دارند با شیوه های مختلف به این مهم دست یابند. توجه به این نکته که معرفی سیمای امام رضا(ع) به چه شکل مطلوب و مناسب تر است، می تواند در برنامه ریزی، تصمیمات و ارتقای کیفیت آثار رضوی برای کودکان و نوجوانان تأثیر زیادی داشته باشد. به همین دلیل هدف این پژوهش واکاوی ویژگی های معرفی مطلوب و مناسب سیره و سیمای امام رضا(ع) در ادبیات داستانی کودک و نوجوان و غنا بخشیدن به آن از دید متخصصان این حوزه براساس رویکرد کیفی و نظریه زمینه ای است. داده های مورد نیاز از طریق نمونه گیری نظری و هدفمند توسط مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با معلمان و متخصصان حوزه ادبیات و کودک در شهر قم گردآوری و طی سه فرایند: کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مفهوم پردازی و تجزیه تحلیل شده است. یافته های پژوهش شامل 162 مفهوم اولیه، 55 مضمون فرعی و 18 مضمون اصلی بود که مقوله هسته، «غنای معرفی سیمای امام رضا (ع) در ادبیات کودک و نوجوان» برساخت گردید. همچنین مدل الگوواره ای، شرایط و علل، عوامل و ضرورت های لازم را بازنمایی می کند. برای غنای معرفی و شناساندن سیره و سیمای امام رضا (ع) در ادبیات داستانی کودک و نوجوان لازم است تمام مؤلفه های اثرگذار با اتخاذ تدابیر و استراتژی های لازم، پیامدهای این امر را فراهم سازند.
راهبرد تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تربیت وجه غالب در شناسه شخصیتی انسان است. تلاش تربیتیِ مربیان، به ویژه والدین نیز به هدف تحقق این حقیقت است. البته، تربیتِ فرزند، که حاصل عمر والدین بوده و به بیان حضرت امام صادقj می تواند سرمایه ای قابل توجه در دنیا و ذخیره ای ارزشمند در آخرت برای والدین باشند (کلینى، 1407، ج 8، ص150)، صرفاً با برنامه ریزی درست و با رویه ای صحیح قابل تحقق است. همه تلاش مکاتب تربیتی و متولیان تربیت، ازجمله تعلیم و تربیت اسلامی، بر این مسئله متمرکز بوده و هست و برای این منظور اقدامات زیادی هم در بخش فعالیت های علمی و نظری و هم در بخش فعالیت ها و اقدامات در فرایند عملِ تربیتی صورت می گیرد. تبیین صحیح مبانی، ابتنای درست روبناها بر آن، هدف گذاری درست، تعیین اصول و قواعد حاکم بر فرایند تربیت، اتخاذ روش ها و شیوه ها و فنون صحیح و...، نمونه ای از مهمترینِ این اقدامات نظری و عملی است. اما، علاوه بر این و مهمتر از همه، متولیان امر تعلیم و تربیت همیشه در صدد کشف برنامه ای منسجم و درازمدت هستند تا همه فعالیت های نظری و عملی تربیتی را در جهت تحقق هدف اعلای تربیتی راهبری و هدایت نماید و مانعِ انحراف از مسیر و هدر رفت سرمایه های مادی و معنوی و بالابردن هزینه ها شود. از این برنامه تحت نام «راهبرد» یاد می شود.حال سؤال این است که، در نظام تعلیم و تربیت اسلامی به معنای عام و در قرآن به معنای خاص، چه راهبردی برای این منظور مدنظر بوده و به آن عمل شده است؟ هدف این نوشتار کشف راهبرد تربیتی است که در فرایند تربیت در نظام تربیتی اسلام، و به ویژه در قرآن مورد توجه بوده است.روش ما برای حل این مسئله پژوهشی مطالعه اکتشافی در متون دینی و به ویژه مهمترین متن دینی، یعنی آیات شریفه قرآن، و روش تفسیر موضوعی می باشد. البته برای فهم بهتر مسئله و حل درست آن از روایات اهل بیت و نیز نظر مفسران گرانقدر قرآن نیز استفاده شده است. مطالعه آیات شریفه قرآن، فهم مفردات آن با استفاده از منابع و معاجم عمومی و قرآنی و نیز بهره گیری از نظر مفسران، و بالاخره توجه به فرهنگ حاکم بر آیات شریفه قرآن، اقداماتی در جهت حل مسئله و یافتن پاسخ به سؤال پژوهشی در این نوشتار است. به طور مشخص، مطالعه توصیفی و اکتشافیِ منابع و متون دینی و تفسیر موضوعی و تحلیل داده ها، روش حل مسئله و کشف راهبرد تربیتی قرآن در این نوشتار است.این تحقیق نشان داد، راهبرد قرآن کریم در تربیت نفوس، ایجاد و تقویت محبت و عشق به خداوند از سویی، و نیز ایجاد و تقویت هیبت و ترس از خداوند و خشم و غضب او از سویی دیگر، در متربیان می باشد. البته این فرایند از طریق ایجاد و تقویت شناخت و معرفت درست و عمیق نسبت به خداوند و ارزش های والای دینی صورت می گیرد. بی شک فرایند معرفت افزاییِ قرآن کریم در متربیان، توأم با ایجاد انگیزه صحیح در ایشان، می باشد. حاصل فرایند تربیتی معرفت افزایی با انگیزه صحیح در متربیان، انسان هایی محب و عاشق خداوند و همچنین خائف و ترسان از خشم و غضب الهی خواهد بود. چنین انسانی در فرهنگ قرآن به انسان مؤمن و متقی معروف و شناخته شده است. توجه به این راهبرد تربیتی، در طیّ مسیر زندگی، انسان های متقی و مؤمنی است که همیشه در مسیر صحیح و طریق مستقیم حق بوده و از هر انحرافی مصون خواهند بود. تربیت انسان های والا در مکتب تربیتی اسلام محصول توجه و عمل به این راهبرد تربیتی قرآنی بوده است. این الگوی راهبردی برگرفته از قرآن کریم، اولاً، نقشه راه مناسبی برای متولیان تعلیم و تربیت بوده، ثانیاً، مسیری مطمئن برای سیاست گذاری تربیتی و راهی بهتر برای تشخیص روش های درست تربیتی می باشد. و ثالثاً، حلاّل بخشی از مسائل و معضلات تربیتی در جوامع امروزی خواهد بود. انشاءالله.
هرمنوتیک فلسفی گادامر در آینه فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
7 - 26
حوزههای تخصصی:
هسته مرکزی و غایت هرمنوتیک گادامر، تأمل فلسفی در ماهیت فهم و تبیین چگونگی دستیابی به آن است. فهمی که تاریخ مندی، زبان مندی و بازی مندی شاخصه های آن هستند و در بستر ساحات وجودی انسان (سنت، تاریخ و فرهنگ) متعین می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا بر پایه شاخصه های تعیین کننده یادشده، هرمنوتیک فلسفی گادامر را در آینه وظیفه گرایی و پیامدگرایی اخلاقی بررسی کند و در متن این بررسی به امکان سنجی واگرایی وظیفه گرایی اخلاقی و هم گرایی پیامدگرایی اخلاقی با رویکرد هرمنوتیکی گادامر بپردازد. از منظر فلسفه گادامر، هر کنشی (اخلاقی/ سیاسی) در موقعیت هرمنوتیکی رخ می دهد. این بدان معناست که دانش اخلاقی ای با هرمنوتیک فلسفی گادامر منطبق است که در تقابل با مطلق انگاری، ماهیت وجودی و تاریخی کنشگر را در خود جای دهد. از این رهگذر به نظر می رسد دانش اخلاقی پیامدگرا دانشی است که امکان این کنش اخلاقی را برای کنشگر فراهم می کند و در نقطه مقابل، دانش اخلاقی وظیفهگرا بر پایه مطلق انگاری، این امکان را سلب خواهد کرد و کنش اخلاقی را تا سطح عمل بازتولیدی صرف، فرو خواهد کاست. البته شاخصه های خاص هرمنوتیک گادامر راه را برای امکان انطباق پذیری با اخلاق وظیفه گرا نیز هموار می کند.
نگاهی به واژگان لغت فرس چاپ شادروان استاد عباس اقبال
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
329 - 396
حوزههای تخصصی:
کتاب لغت فُرس تألیف ابومنصور علی بن احمد اسدی طوسی به تصحیح و اهتمام شادروان عباس اقبال در سال 1319 به چاپ رسید. چنانکه در مقدمه کتاب آمده، این چاپ بر اساس سه نسخه خطی و یک نسخه چاپی که پاول هورن از مستشرقین آلمانی در سال 1898 به طبع رسانیده، تصحیح شده است. یادداشت ذیل نگاهی به برخی از واژه های این کتاب با بهره وری از متن های فارسی قدیم و کهن است.
فرایند نهادینه سازی فرهنگی اندیشه «الحق لمن غلب» در عصر امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۶
۱۷۴-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی عوامل فرهنگی و فرایند ایجاد و نفوذ اندیشه «الحقُ لِمَن غَلَب» در عصر امویان است. این پژوهه در پی پاسخ به این سؤال است که ریشه های فرهنگی اندیشه «الحق لمن غلب» در این دوران چه بود و چه نقشی در فرایند نهادینه سازی فرهنگی آن داشت. این مقاله، یک پژوهش تاریخی است و از روش توصیفی - تحلیلی استفاده کرده و در روند مطالعه، چینش اطلاعات و تحلیل، از چهارچوب نظری مبتنی بر دانش روان شناسی اخلاق بهره می برد. این تحقیق، رویکرد کلامی نیز دارد و از آن در روند تحلیل داده های جمع آوری شده استفاده می کند. نتایج حاصل از این پژوهش می نمایاند که شکل گیری فضای شناختیِ ظاهرگرا، انحرافی و التقاطی در جامعه، تئوری پردازی اندیشمندان در زمینه حقانیت غالبان و کاربست این اندیشه به نفع حکومت و سرانجام پذیرش اجتماعی سلطه غالبان و حقانیت ایشان در اثر رخدادهای فرهنگی عصر امویان، بستر لازم را برای نفوذ اندیشه تغلب فراهم می ساختند.
تفسیری نو از مفهوم اختیار با تاکید بر تلازم اراده الهی و انسانی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله فاعلیت انسان در قبال اعمال خویش و ارتباط آن با اراده خداوند متعال، موضوعی بنیادین در علوم اسلامی است که موجب به وجود آمدن نظریه های مختلفی چون جبر، تفویض، کسب و امر بین امرین گردیده است. مکتب تشیع، با استناد به رهنمون های ائمه اطهار (ع)، امر بین الامرین را به رسمیت شناخته و دیدگاه های متعددی از آن در جامعه علمی شیعه توسط اندیشمندان دینی ارائه شده است. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط و تعامل اراده الهی و اراده انسانی در فرایندهای زندگی می پردازد. در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تفاوت و توازن میان اراده های الهی و انسانی در آیات قرآن کریم تحلیل می گردد. مقاله مذکور تلاش دارد با استناد به متون دینی و آیات قرآن، ابعاد نوینی از مفهوم اختیار را بررسی نماید. در تلازم این اراده ها، انسان موجودی مختار است که با اختیار گام بر می دارد و انتخاب می کند، قدرت اراده خداوند سبحان تحت عنوان مشیت الهی، اراده انسانی را تحت سیطره خود دارد و رابطه ای تعاملی میان دو اراده برقرار است که در مسئولیت های اجتماعی و فردی تأثیرگذار می باشد.
خداباوری در مکتب فلسفی سانکهیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
115 - 128
حوزههای تخصصی:
در میان ادیان و مکاتب فلسفی هند که قریب به اتفاق آنها عمل گرا هستند مکتب سانکهیه از حیث طرح مباحث نظری و نظام مقولاتی پیچیده، جایگاه فلسفی ویژه ای دارد. دو مقوله ی «پوروشه» (نفس) و «پراکریتی» (ماده)، اصول اساسی متافیزیک به ظاهر دوگانه انگار سانکهیه است. بدین سبب، برخی فرزانگان و شارحان این نظام فکری درباره ی مسئله ی وجود خداوند به منازعه پرداخته اند. اغلب شارحان متقدم بر پایه ی باور به نفوس متعدد ازلی و نیز مفهوم خاص علیت نزد فیلسوفان سانکهیه، برآن اند که خداوند بدان گونه که در ادیان توحیدی مطرح است، در مکتب سانکهیه جایی ندارد؛ اما شارحان متأخر این نظام فکری که حائز پیروان بیشتری هستند، بر این باورند که وجود خداوند به عنوان روحی کامل و ناظر بر عملکرد خلاقانه ی پراکریتی، ضرورت دارد؛ ولی همیشان ایده ی خود را به حسب متافیزیک مکتب سانکهیه، به درستی تبیین نکرده اند. پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی «مسئله ی خداباوری» را در این نظام فکری می کاود؛ اینکه باور به وجود خداوند یکتا به چه میزان با سایر سازه های اصلی متافیزیک سانکهیه سازگار است؟ پس از بررسی پیش فرض ها و دلایل طرفین نزاع، به نظر می رسد که پوروشه در نظام فکری سانکهیه همان خداوند است؛ ولی شارحان ناخداباور، پوروشه را با مقوله ی «انانیت» (دومین معلول پراکریتی) خلط کرده اند.
محتوای آموزش جنسی در دوران کودکی اول و دوم از منظر اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی تربیتی و آموزشی به طور عام، از جمله در آموزش جنسی، مؤلفه هایی همچون معلم، شاگرد، محتوا، برنامه، ابزار، روش ها، عوامل، موانع، ساحت ها و مراحل دخیل اند که با توجه به نبود پژوهشی جامع در خصوص محتوای آموزش جنسی در اسلام و نیز با توجه به لزوم محدودیت موضوع پژوهش، مقاله حاضر با هدف بررسی محتوای آموزش جنسی در دوران کودکی اول و دوم با روش کیفی و تحلیل اسنادی در متون اسلامی به این موضوع پرداخته است. آموزش به موقع در این سنین، از برخی آفات و اختلالات مسائل جنسی جلوگیری می کند و پی ریزی و تربیت بهینه جنسی کودک را در پی خواهد داشت. اجازه خواهی هنگام ورود به اتاق خلوت اولیا یا دیگر افراد، پوشاندن عورت خود از دیگران و نگاه نکردن به عورت دیگران و نیز رد درخواست ملامست جنسی از سوی دیگران از جمله محتواهای آموزش جنسی در این دوران است. در اواخر این دوران، آموزش هویت جنسیتی و مقتضیات جنسیتی نیز مد نظر خواهد بود که پی ریزی قبول جنسیت و افتخار بدان و نیز رفتارهای متناسب با جنسیت نیز از آموزه های جنسیتی در این دوره به شمار می آید.
مبانی انسان شناسی علم اجتماعی اثباتی و دلالت های اجتماعی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
علم اجتماعی امروزی بر دسته ای از بنیان های معرفتی و نظری ویژه بنا شده است. این مبانی با ورود به علم، به محتوا، روش و تحلیل دانش از پدیده ها جهت می دهند. تأثیر متافیزیک و فلسفه در علوم انسانی به طور عام و در جامعه شناسی به طور خاص بدان میزان است که می توان پیدایش و تحول نظریه جامعه شناختی را در حاشیه ظهور دیدگاه فلسفی مربوط به آن تبیین کرد. یکی از محوری ترین مبانی معرفتی که همه الگوواره (پارادایم) های برجسته در علوم اجتماعی از آن متأثر است، موضوع چیستی انسان و چگونگی ارتباط او با واقعیت و نیروهای اجتم اعی است؛ زیرا هرگونه تبیین درست از مسائل و آسیب های اجتماعی و عوامل آنها بی شناخت دقیق و درست انسان با دشواری روبه روست. این نوشتار کوشیده است تا تأثیر مبانی انسان شناختی الگوواره اثباتی بر رویکردهای علم اجتماعی امروزی ودلالت های اجتماعی آن را بررسی کند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت از چیستی مبانی انسان شناسی علم اجتماعی اثباتی و دلالت های اجتماعی آن است. روش گردآوری داده ها «اسنادی و کتابخانه ای» و روش پردازش آنها «تحلیل محتوا» و «تحلیلی منطقی» است. یافته ها بیانگر آن است که الگوواره اثباتی انسان را موجودی تک ساحتی، منفعت طلب، غریزه محور، و حیوانی اجتماعی و فاقد اراده آزاد دانسته که محور شناخت او علم زیست شناسی و منشأ جعل قوانین اجتماعی برایش، غرایز اوست.
الگوی چگونگی مقابله فرعون با موسی (ع) و منتظران ایشان از بنی اسرائیل بر اساس تحلیل محتوای آیات ناظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرعون در راستای مواجهه با موسی (ع) و منتظران ایشان از بنی اسرائیل بر اساس الگویی عمل کرده است. مقاله حاضر به روش تحلیل محتوا درصدد ترسیم الگوی بیان شده و نیز تبیین انواع و میزان فراوانی تقابل فرعون علیه موسی (ع) و منتظران ایشان از بنی اسرائیل بر اساس قرآن کریم است. فرعون در این راستا طی دو مرحله: قبل از ظهور موسی (ع) و پس از ظهور او برای رهبری منتظران ایشان از بنی اسرائیل از تقابل های: نظامی غیرمتعارف، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تبلیغاتی استفاده کرده است. بیشترین تمرکز فرعون در مرحله اول بر جنگ نظامی (38%) و اقتصادی (31%) بود. جنگ تبلیغاتی (48%) و نظامی (29%) نیز در مرحله دوم بیشترین نوع مواجهه بود. فرعون در مرحله اول با ایجاد تفرقه در جامعه، منتظران موسی (ع) از بنی اسرائیل را با آل فرعون درگیر کرده و پادشاهی می کرد اما پس از ظهور موسی (ع) ابتدا از تقابل تبلیغاتی ضعیفی بهره برد، اما با مشاهده مقاومت موسی (ع) و منتظران ایشان از بنی اسرائیل از جنگ ترکیبی استفاده کرد. سپس به همراه سپاهیانش به مواجهه نظامی شدید روی آورد که در همین مواجهه کشته شد.
شخصیت رجالی «سهل بن زیاد» در اندیشه آیت الله ری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
146 - 165
حوزههای تخصصی:
سهل بن زیاد آدمی از راویانی است که سهم عظیمی را در تراث شیعی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، اعتبارسنجی شخصیت رجالی وی از جایگاه رفیعی برخوردار است، چرا که با توثیق وی حجم انبوهی از روایات اعتبار یافته و می تواند در عرصه اجتهاد مورد استناد قرار گیرد.نگرشی به آراء اندیشمندان علوم اسلامی نشان از اختلاف نظرهایی در مواجهه با سهل بن زیاد دارد، به گونهای که برخی وی را توثیق و برخی نیز تضعیف کرده اند. عده ای نیز تنها روایات او را پذیرفتهاند، بدون آن که موضع روشنی در قبال وثاقتش اتخاذ نمایند. در این میان آیت الله ری شهری از اندیشمندانی است که کوشیده است تا با اثبات وثاقت این روای پر روایت، قدمی در اعتلای منابع دینی بردارد. نتائج این نوشتار که با روش توصیفی–اسنادی سامان یافته، نشان میدهد که از نظرگاه آیت الله ری شهری تضعیفاتی که متوجه سهل بن زیاد است، بیشتر اجتهادی بوده و از جایگاهی برخوردار نیست و با توجه به قرائن فراوانی همچون؛ توثیق شیخ طوسی، اعتماد اصحاب بر روایات سهل، کثرت نقل روایت، وقوع در اسناد روایات کتاب تفسیر قمی و کتاب کامل الزیارات میتوان وی را مورد اعتماد دانست و بر روایتهایش تکیه نمود.
ارکان پذیرش مرجعیت معرفتی نزد زگزبسکی و محورهای هم خوان با آن در تأملات سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
147-174
حوزههای تخصصی:
مرجعیت معرفتی یا اعتماد و رجوع به دیگری/دیگران در کسب معرفت، از دیرباز مورد توجه فیلسوفان بودهاست. اما در دوره مدرن با محوریت خودآیینی در عقلانیت، به مسئله چالش برانگیزی تبدیل گشت و مورد نقد قرار گرفت؛ لیندا زگزبسکی فیلسوف فضیلت اندیش معاصر، از کسانی ست که به کاوش در این حوزه و بررسی نسبت آن با عقلانیت وخودآیینی می پردازد. کوشش او در تدقیق مفهوم خودآیینی و سپس توجیه نسبت آن با مرجعیت معرفتی از اهمیتی والا در سیر معرفت شناسی برخوردار است. از سوی دیگر در تأملات حکیم سهروردی موسس حکمت اشراق، عناصری مشترک با اندیشه های زگزبسکی می یابیم که در رویکرد کلی می تواند روشنگر وجوهی از عقلانیت در پذیرش مرجعیت معرفتی و ایجاد چشم اندازی سودمند در کسب معرفت باشد. نتایجی که از این پژوهش به دست می آید، نشان می دهد مولفه های «درون نگری خودآگاهانه»، «حجیت اعتماد معرفتی» و «الگوی معرفتی» از ارکان مرجعیت معرفتی نزد زگزبسکی است و با مولفه های «معرفت نفس»، «اعتماد معرفتی برای احیای حکمت ازلی» و «الگوی حکیم متالّه» در تأملات سهروردی هم خوانی دارد. رابطه معرفت وعقلانیت در این دو رویکرد، حقیقت جویی را در فرایندی حاصل از فضیلت، خودآگاهی و حکمت قرار می دهد، این امر به تکامل باورهای وحدت ساز در فرهنگ های متفاوت کمک می کند.
تجلی المفاهیم المیتافیزیائیة و الاستعارة الإدراكیة في رؤی القرآن الصادقة حسب نظریة مارك جونسون وجورج لایكوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه الاستعارات المفاهیمیه، هی إحدى النظریات التی بنت شکلاً مغایراً من الشکل المعهود فی الاستعاره الکلاسیکیه، وحولتها إلى هیکله تجمع فی قبضتها المفهوم والمعنى إضافه إلى تنمقها اللغوی. وإنّها حسب رؤیتها الذهنیه تبدأ بإنشاء التصورات من التجارب الحاصله فی حیاه الإنسان وواقعه المعیشی، وتقوم بتجسید ذلک التکوین الذهنی فی بنینیه معانیها من خلال المصادیق المکتسبه. وهذه الخصیصه، من ضمن الخصائص التی تحملها الرؤیا الصادقه والأحلام فی مضامینها وتلمیحاتها الاستعاریه. تبث المفاهیم المطلوبه لإیصال المعنى من خلال استخدام المقتبسات المفهومیه والمصادیق المعنیه، التی ینقلها الذهن من عالم الواقع الذی قد واجهه الرائی، فیقوم بتعبیر الرؤیا بواسطه هذه المعانی التی یلفقها داخل الرموز المترائیه. ففی هذه الدراسه ومن خلال المنهج الوصفی _التحلیلی، وحسب نظریه مارک جونسون وجورج لایکوف حول الاستعاره المفاهیمیه، أراد البحث تبیین الرؤى الصادقه السبعه المذکوره فی القرآن، وما تحمل من مفاهیم استعاریه التی تأخذ مصادیقها من المفاهیم المیتافیزیائیه المتوافقه مع العالم الفیزیائیه، حتى تقرّب الصور المترائیه للذهن البشری، بواسطه الملموسات القریبه للفهم والمتکونه من عالم الواقع الملموس. وقام البحث باختیار خصیصتی الزمن الشیء متحرک والإتجاهات الاستعاریه، على السور القرآنیه الخمس (سوره الأنفال، الفتح، الصافات، وسوره یوسف)، لیستنتج بأن عالم الرؤیا المیتافیزیائی، یقتبس مفاهیمه من المصادیق الموجوده فی العالم الفیزیائی المادی حتى یصور الأحداث التی تراءت فی المنامات ویستطیع أن یشرحها للآخرین.
بررسی تطبیقی نزول قرآن در احرف سبعه بین مناع القطان و رضا مودب(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
درباره نزول قرآن در احرف سبعه بین شیعه و سنی نظرات مختلف مطرح شده است. حرف سبعه یعنی قران به هفت حرف نازل شده است. در معنی هفت حرف، بین شیعه و سنی اختلاف نظر وجود دارد. بر مبنای مناع القطان، مراد از احادیث حرف سبعه لهجه است و بر مبنای دکتر مودب این چنین احادیثی در منابع شیعه وجود ندارد و رویاتی را که در کتاب های اهل سنت آورده شده مورد مناقشه قرار می دهد. با تحقیق و بررسی این دو نظریه روشن می شود که قرآن بر الفاظ واحد نازل شده و پیامبرj هم همواره به تصحیح قراآت پرداخته اند، در نتیجه نزول الفاظ قرآن بر سبعه احرف، سخن نادرست و مجعول است.
بررسی ثبات شخصیت در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
11 - 24
حوزههای تخصصی:
ثبات شخصیت و وحدت عددی هر شخص در طول زندگی، امری قطعی و مشهود به علم حضوری است. در حکمت متعالیه، نفس انسان به عنوان معیار این همانیِ مذکور معرفی شده است و از آنجا که بدن دائماً در حال تغییر و سوخت وساز است، برای توجیه ثبات شخصیت، ناکارآمد تلقی شده است؛ این در حالی است که اولاً حکمت متعالیه به حرکت جوهری نفس قائل بوده و در ثانی نفس، امری غیرقابل رؤیت است و این دو مسئله می تواند از منظر هستی شناختی و معرفت شناختی، مسئله ثبات شخصیت را با چالش مواجه کند. مطابق با تحلیل های این مقاله، تنها زمانی می توان حرکت را مانع از ثبات شخصیت دانست که به نحو فنا و حدوث باشد؛ اما در حکمت متعالیه، حرکت نفس به نحو غیر امتدادی تصویر شده که باعث می شود همواره شخص سابق در مقطع بعدی از حرکت وجود داشته باشد و تنها حدودش تغییر کرده باشد. همچنین با توجه به آنکه بدن، مرتبه نازله نفس است و با عنایت به استحاله تناسخ ملکی در زندگی مادی، بدن به خاطر پیوندی که با نفس دارد، می تواند نشانه ای برای آگاهی به این همانیِ سایرِ اشخاص به حساب آید. بنابراین ثبات شخصیت در حکمت متعالیه، نظریه ای مقبول و به دور از اشکالات است.
مقایسه دیدگاه صدرالدین قونوی و صدرالدین شیرازی در باب صفات حق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
25 - 36
حوزههای تخصصی:
دیدگاه صدرالدین قونوی در عرفان و صدرالدین شیرازی در حکمت متعالیه، گرچه در برخی مسائل نزدیک به هم هستند، اما در بسیاری از جهات نیز متفاوت، بلکه متقابل اند؛ از جمله مسائل مهمی که اختلاف دو دیدگاه صدر الدین شیرازی و صدر الدین قونوی را روشن می سازد، مبحث صفات خداوند در مرتبه ذات حق است؛ این دو دیدگاه تفاوت های بنیادین دارند؛ زیرا در دیدگاه قونوی، صفات با معانیِ متفاوت با معنای ذات حق، به مرتبه ذات حق راه ندارند؛ حال آنکه در دیدگاه حکمت متعالیه صدرالدین شیرازی، این صفات با اینکه اختلاف مفهومی دارند، اما مصداقاً عین ذات حق اند؛ همچنین صفات در نظر قونوی، موجود مجازی و با دو رتبه تأخر از مرتبه ذات، موجود بالعرض اند، اما در نظر صدرالمتألهین، موجود بالذات و حقیقی اند و بدون تأخر از مرتبه ذات، تحقق دارند و تفاوت های دیگری که در مقاله حاضر مشاهده می کنید؛ در پایان، رجحان دید عرفانی بر دید فلسفی بیان می گردد.
تحلیل روش های تربیتی مواجهه با «طول امل»در سبک زندگی اخلاق مدارانه بر اساس نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
126 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین روش های تربیتی مواجهه با «طول امل» (آرزوهای دور و دراز) در سبک زندگی اخلاق مدارانه از منظر نهج البلاغه انجام شد. مساله اصلی، چگونگی مواجهه و مهار آرزوهای فناپذیر مادی و بعضاً غیراخلاقی در عصر حاضر بود که با گسترش زندگی مادی و نفوذ سبک زندگی غربی، به مانعی برای تحقق حیات طیبه تبدیل شده اند. پرسش محوری پژوهش این بود که مهم ترین روش های تربیتی امام علی(ع) در مواجهه با طول امل، مبتنی بر مفاهیم اخلاق کاربردی، چگونه می تواند به شکل گیری سبک زندگی اسلامی بینجامد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و با استناد به خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه، شش روش تربیتی استخراج شد: تبشیر (امیدواری به فضل الهی و بازتعریف آرزوها در قالب «خیر مأمول»)، اسوه سازی (الگوگیری از متقین و خاندان پیامبر(ص) برای هدایت آرزوها به سمت ارزش های متعالی)، انذار (هشدار درباره عواقب ویرانگر آرزوهای دنیوی و فریبندگی آن ها)، عبرت آموزی (درس گیری از سرنوشت پیشینیان و ناپایداری دنیا)، مواجهه با نتایج اعمال (آگاهی بخشی درباره پیامدهای اخلاقی و اخروی رفتارها) و تحمیل به نفس (مدیریت آرزوها از طریق زهدورزی و خودکنترلی). یافته های تحقیق نشان می دهد، امام علی(ع) با محوریت بخشیدن به تغییر نگرش به حیات و تأکید بر فناپذیری دنیا، در پی ایجاد بصیرتی عمیق در مخاطب هستند تا آرزوهایش را در چارچوب حیات معناساز، بازتعریف کند.
دنیای اسلام و آداب و رسوم و جشن های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
ورود اسلام به ایران سر آغاز دوره ی تازه ای برای ایرانیان و دنیای اسلام بود. این دوره دارای پستی و بلندی های فراوانی بود. نفوذ اعتقادی اسلام گسترده بود و تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی غیر قابل انکار. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که به چه میزان آداب و رسوم و جشن های ایرانی به حیات خود ادامه داده و دنیای اسلام تا چه حد آن را پذیرفته و با آن مدار کرد؟ آیا با سقوط ساسانیان همه ابعاد زندگی ایرانیان دچار تغییر شد؟ فرضیه اصلی تحقیق ادامه حیات جنبه های گوناگون آداب و رسوم و سنن ایرانی در بعد اسلام است که در دوره خلافت اول عباسی جامعیت می یابد و در دیگر حوزه های تمدنی گسترش می یابد. شواهد تاریخی به ما نشان می دهد بسیای از این آداب و رسوم دستکم در سه قرن اول به قوت خود باقی بوده و حتا حاکمان مسلمان با آن همراهی می کرده اند.