
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی انتقادی مستندات روایی مفسران پیرامون «اهجروهن فی المضاجع» در آیه ۳۴ سوره نسا می پردازد. با این هدف که مفهوم و شیوه اجرای «هجر» بر زن ناشزه را واکاوی نماید. نخست، روایات تفسیری را در چهار دسته قرار می دهد، با روش تحلیل سند-متن ارزیابی می کند و از میان آن ها دسته نخست یعنی کناره گیری از رابطه جنسی را برمی گزیند. سپس، نظام معنایی «هجر» و «مضجع» را بر اساس کاربردهای قرآنی- لغوی آن ها شکل می دهد. در نهایت، از کنار هم نهادن دسته نخست روایات با این نظام معنایی نتیجه می گیرد که عبارت مورد بحث، زن ناشزه را از خشونت رفتاری شوهرش در امان نگه می دارد. در عین حال، بستری کرامت آمیز و محترمانه برای بازگرداندن وی به زندگی مشترک فراهم می سازد.
شخصیت رجالی «سهل بن زیاد» در اندیشه آیت الله ری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهل بن زیاد آدمی از راویانی است که سهم عظیمی را در تراث شیعی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، اعتبارسنجی شخصیت رجالی وی از جایگاه رفیعی برخوردار است، چرا که با توثیق وی حجم انبوهی از روایات اعتبار یافته و می تواند در عرصه اجتهاد مورد استناد قرار گیرد.نگرشی به آراء اندیشمندان علوم اسلامی نشان از اختلاف نظرهایی در مواجهه با سهل بن زیاد دارد، به گونهای که برخی وی را توثیق و برخی نیز تضعیف کرده اند. عده ای نیز تنها روایات او را پذیرفتهاند، بدون آن که موضع روشنی در قبال وثاقتش اتخاذ نمایند. در این میان آیت الله ری شهری از اندیشمندانی است که کوشیده است تا با اثبات وثاقت این روای پر روایت، قدمی در اعتلای منابع دینی بردارد. نتائج این نوشتار که با روش توصیفی–اسنادی سامان یافته، نشان میدهد که از نظرگاه آیت الله ری شهری تضعیفاتی که متوجه سهل بن زیاد است، بیشتر اجتهادی بوده و از جایگاهی برخوردار نیست و با توجه به قرائن فراوانی همچون؛ توثیق شیخ طوسی، اعتماد اصحاب بر روایات سهل، کثرت نقل روایت، وقوع در اسناد روایات کتاب تفسیر قمی و کتاب کامل الزیارات میتوان وی را مورد اعتماد دانست و بر روایتهایش تکیه نمود.
گونه شناسی و تحلیل انگاره های مثبت و منفی از تشبیه انسان به شتردر نهج البلاغه با تکیه بر شاخصه های گفتاری کهن عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تشبیه در متون، هر چند لازمه زیبایی سخن در هر زبانی است، اما گاه منجر به ایجاد شبهه و کژتابی در خوانش از متن صامت می شود. نهج البلاغه به عنوان متنی کهن، آمیخته از تشبیهاتی است که گاه فهم آنها مبهم می نماید. تشبیه انسان به حیوان از این سنخ است چرا که در فرهنگ معاصر، نامأنوس جلوه می کند. برای دستیابی به مقصود حقیقی متکلم و مفهوم شناسی صحیح آن، در نظر گرفتن فرهنگ رایج گفتاری عرب سده های نخستین، امری لازم و ضروری است. این پژوهش سعی دارد تا با روش توصیفی تحلیلی و توجه به فضا و سبب صدور متن و سیاق کلام، چرایی به کارگیری این نوع تشبیهات را به بحث گذارد و در ضمن زدودن شبهه توهین تابی کلام، معنای صحیحِ امروزیِ آن را ارائه دهد. ثمره این واکاوی، کشف چندکاربردی بودن «تشبیه انسان به شتر» در فرهنگ کلامی رایج در سده های نخستین است که فراتر از مفهوم ذم و مدح مخاطب، اغراض عقلایی دیگری همچون: تبیین و روشنگری، هشدار و غفلت زدایی به منظور اصلاح عمل و جلوگیری از وقوع خطا، ترغیب و تحضیض به جهت عزم در امور، توبیخ و سرزنش به همراه خیرخواهی و ... را در خود نهفته دارد.
اعتبارسنجی روایات فقهی یونس بن ظبیان در کتب اربعه با رویکرد آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یونس بن ظبیان، راوی مستقیم امام صادق ، نزد غالب رجالیان، متّهم به کذب و جعل است و از این رو به اعتبار احادیث وی به دیده ی تردید می نگرند. از این راوی 12 روایت فقهی (بدون تکرار) در کتب اربعه وجود دارد و پژوهش حاضر در صدد اعتبارسنجی این روایات به عنوان گامی در شناخت دقیقتر اعتبار مصادر مذکور برآمده است. پنج سنجه منبع، راوی، سند، مطابقت با سنّت و عمل متخصّصان مبنای پژوهش است. نتایج این اعتبارسنجی نشان داد بیش از 50% روایات یونس در دیگر منابع متقدّم معتبر نقل شده که فزون بر نیمی از آن ها از طریق راویانی ثقه روایت شده است. با تأثیر دادن مؤلفه ی حضور راویان شاخص در أسانید، روایات معتبر از این حیث را می توان تا بیش از 70% دانست. جز یک روایت در من لایحضره الفقیه، سایر مرویّات دارای سندی متّصل است. دستِ کم بیش از 85% از این فرازها با دیگر روایات معتبر، تطابق دارد و در نهایت از میان فرازهای قابل بررسی از حیث سنجه ی عمل متخصّصین، حدود 85% روایات وی مورد اعتنای ایشان قرار گرفته است. نتایج نهایی با تجمیع داده ها پیرامون هر روایت نشان داد که تنها دو روایت از دید سنجه های مطرح شده، فاقد دلیلی وافی برای اعتبار است.
تبیین رابطه عقل و غنی بر اساس احادیث اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس غنی و بی نیازی، آرزوی همه انسان هاست. منابع دینی، اکمال عقل را راه رسیدن به این احساس می دانند. اما چگونگی تأثیر اکمال عقل بر غنی، سؤالی اساسی است. هدف این پژوهش ارائه مبانی علمی و نظری احساس بی نیازی از طریق کشف و تبیین رابطه عقل و غنی است. این پژوهش با استفاده از روش مفهوم شناسی مفاهیم دینی و به کارگیری روش تحلیل و تبیین متون دینی، به تبیین این رابطه پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زهد، توکل و عبودیت سه مؤلفه اصلی در تبیین این رابطه هستند. اکمال عقل موجب دستیابی به این سه مؤلفه می شود. در سایه حصول این عوامل، انسان می تواند به غنی و بی نیازی برسد که از درون انسان نشئت می گیرد و مال و ثروت در حصول آن اثری ندارد. تکامل و رشد عقل که قوه ای است که از قدرت تشخیص برخوردار است و در پی آن بازدارندگی از امور رذل یا دعوت به افعال نیک دارد، موجب رسیدن انسان به مؤلفه هایی است که برای حصول بی نیازی لازم است. این عوامل در کنار هم انسان را به غنی و بی نیازی می رسانند. نقص در هر یک از این عوامل، موجب بروز آسیب و مانعی برای رسیدن انسان به غنی خواهد شد.
معناشناسی اصطلاح «اصلحک الله»با تاملی در کاربست های آن در منابع فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعبیر «اصلحک الله»از تعابیر پربسامد در منابع فریقین است. شمارِ زیادی از فقها و راویان ِامامیه، امام معصوم (ع) را با این عبارت مورد خطاب قرار داده اند. ترجمه لغویِ این عبارت سبب شده که برخی همچون مجلسی پدر و پسر ، بکارگیری این عبارت توسط راوی را دلیلی بر معرفت و شناخت کم او نسبت به امام (ع) تلقی کنند. این درحالی است که در پژوهش پیش رو به سراغ کاربست های معنای «اصلحک الله» رفته و دریافتیم که این عبارت، اصطلاحی فرهنگی بوده و با معنایی که عموما از آن برداشت می شود تفاوت دارد. این اصطلاح دارای معنای محوریِ «خطاب دانی به عالی» است و گونه ای از عرض ادب و شرمساریِ گوینده به امام (ع) / مخاطب را نشان می دهد. این کاربست با این معنای محوری، با رویکردهای مختلفی از جمله در مقام عرض حاجت بودن، طرح سوال مجدد، بیان شگفت زدگی و انتقاد ایراد می شده است.
واکاوی مولفه های معروف و نسبت آن ها با اختیاربر پایه حدیث«تمّت السعاده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب روایات باب المعروف در کتب حدیثی شیعه اشاره به جایگاه و آثار معروف یا همان احسان دارد و بدیهی است که صرف شناخت آثار احسان،کافی برای انجام آن نیست. بنابراین بعد از شناخت آثار معروف،نوبت به شناخت مراحل انجام معروف می رسد. حدیث «تمّت السعاده» تنها حدیثی است که مدلول آن بیانگر فرایند انجام معروف است. هدف این پژوهش بررسی فقه الحدیثی این روایت است. یافته های این پژوهش نشان می دهد این حدیث از اعتبار کافی برخوردار است و اختلاف چندانی میان نقل های این حدیث وجود ندارد. در این حدیث شریف فرایند انجام معروف از رغبت و قدرت آغاز می شود و با توفیق الهی پایان می یابد. نگارنده در این نوشتار بر آن است نخست مناسبات این سه مولّفه با یکدیگر یعنی «نسبت نیّت و توفیق، نسبت قدرت و توفیق» را نشان دهد و ثانیا به تبیین عدم ناسازگاری صنع الله بودن این سه مولفه با اختیار انسان بپردازد.
واکاوی احادیث موسوم به «ثوبی حجر» ذیل آیه 69 سوره احزاب و رویکردهای حَلّی مفسران شیعه نسبت به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایات موسوم به ثوبی حجر در تفسیر آیه 69 سوره احزاب، مکرر مورد توجه مفسران واقع شده است. با توجه به محتوای مغایر با عصمت این گونه روایات، واکاوی رویکرد مفسران در مواجهه با آن ها، از مسائل مهم تفسیرپژوهی است که می تواند نوع نگاه مخاطب به داده های تفسیری مورد استناد مفسران را اصلاح کند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد از میان سه رویکرد حلّی مفسران (پذیرش، توقف و انکار)، یک خط سیر منظم، مثلاً از پذیرش تا انکار و بالعکس دیده نمی شود. رویکرد تفاسیر روایی متقدم و معاصر به روایات مذکور، عمدتاً رویکرد پذیرش بوده، به استثنای نقل هایی که با استناد به آن ها سعی کرده اند، عنّین بودن موسی (ع) را انکار کنند. رویکرد پذیرش بعضاً در میان مفسران ادبی لغوی و هم چنین کلامی اجتهادی نیز دیده می شود هر چند رویکرد عمده مفسران کلامی اجتهادی، انکار است و سعی دارند با دلایل عقلی روایات مذکور را ردّ کنند. رویکرد توقف را بیشتر در تفاسیر ادبی کلامی، عرفانی و بعضاً اجتماعی شاهدیم؛ بنابراین نوع مواجهه مفسران با روایات مذکور به هیچ عنوان یک مواجهه یک دست نیست
در جستجوی اطلاق جامعیت بر مشیخه ابن محبوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامع نویسی از جمله شیوه های رایج تدوین حدیث از طریق گردآوری و تبویب احادیث است که سابقه آن به قرون نخستین باز می گردد. در طول تاریخ می توان کتاب های حدیثی را یافت که لفظِ "جامع" را در عنوان خود دارند و برخی دیگر بدون اینکه لفظ "جامع" در عنوان بیاید به لحاظ محتوا و ویژگی های کتاب، جامع حدیثی تلقّی شده اند. "مشیخه ابن محبوب" از جمله کتاب هایی است که نجاشی آن را جامع نامیده است. سوگمندانه این کتاب به دست ما نرسیده است، ولی با وجود عدم دسترسی به نسخه اصلی این کتاب، با چنین ادعایی مواجه شده است که مشیخه ابن محبوب جزء کتاب های جامع یعنی با توجه به ویژگی هایی که در محتوا داشته یکی از جوامع حدیثی شیعه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، بر آن است تا با شناخت ماهیت مشیخه ابن محبوب، صحّت ادّعای مطرح شده درباره جامعیت کتاب را مورد بررسی قرار دهد. هر یک از نسخ تصحیح شده این اثر یک مجموعه مستقل به شمار می آید. مقاله پیشِ رو درنهایت بیان می کند که با توجه به معیارهای ساختاری و محتوایی در تعریف جوامع حدیثی و همچنین نظر به شیوه مشیخه نویسی محدّثان شیعه، نمی توان کتاب ابن محبوب را جامع حدیثی به شمار آورد.