فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی و غیرواقع گرایی و به طور کلی هستی شناسی ارزش اخلاقی همواره یکی از مهم ترین چالش های پیشِ روی فیلسوفان اخلاق بوده است. هدف هستی شناسی ارزش اخلاقی، پاسخ به این پرسش کلیدی است که آیا ارزش اخلاقی، واقعیتی مستقل از انسان یا قرارداد دارد یا تنها حاکی از سلیقه آدمی و برآمده از قرارداد است؟ در این مقاله، ضمن مقایسه و بررسی نگاه و رویکرد علامه مصباح یزدی و جان دیویی با روش توصیفی۔تحلیلی دریافتیم که «ارزش اخلاقی» از منظر هر دو متفکر از نوع بالقیاس الی الغیر (رابطهٔ علّی و معلولی میان فعل اختیاری انسان و کمال مطلوب) عینی و واقعی است؛ نه وابسته به سلیقه و خواست فرد و جامعه. علامه مصباح یزدی، واقع گرای اخلاقی است و جان دیویی غیر واقع گرا و به تبع آن به لحاظ فرااخلاقی و معرفت شناختی، نسبی گراست و البته، ریشهٔ این اختلاف به مبانی معرفت شناختی در تعریف صدق، اطلاق و نسبیت ارزش های اخلاقی و ملاک کلی ارزش اخلاقی(مصلحت عمومی و واقعی از منظر مصباح یزدی و رشد برآمده از مکتب داروینی، از منظر جان دیویی) بازمی گردد.
نقد نظریه اخلاق تکاملی ریچارد داوکینز با تأکید بر اندیشه الهی دانان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
اخلاق، همیشه در زندگی بشر حضور و ظهور داشته و رفتار او را به گونه ای تحت تأثیر قرار داده است. برای توجیه اخلاق نوعاً از دین استفاده می شود، اما خداناباوران جدید از جمله ریچارد داوکینز تلاش می کنند که بین دین و اخلاق شکاف ایجاد کنند و اخلاق را با اتکا به یافته های علم تجربی تبیین کنند. در این مقاله که به شیوه توصیفی۔ تحلیلی نگاشته شده است، تلاش کردیم نخست نظریهٔ اخلاق تکاملی داوکینز را با تکیه بر آثار خود او تبیین و توجیهات او را آشکار نماییم و سپس سعی کردیم تا نظریهٔ او را با اتکاء به اندیشه فیلسوفان و به ویژه الهی دانان و متألهان مسلمان، مورد نقد قرار دهیم. این نظریه از آنجا که نوعی واقع گرایی اخلاقی است، قابل توجه است، اما با چالش های مختلف روبه رو است. عدم اثبات فرضیهٔ داروین، عدم تضاد بین دین و اخلاق، سقوط در دام نسبیت، سقوط در دام جبرگرایی، ضعف های منطقی استدلال، عدم جامعیت و مانند آن، برخی از نقدهای مهمی است که براین نظریه وارد است.
بازتاب آرای عرفانی ابن برّجان در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
249 - 268
حوزههای تخصصی:
آرای عرفانی ابن برّجان، ملقّب به غزّالی اندلس، در ره گیری خاستگاه و تکوین جهان بینی عرفانی ابن عربی، نقش محوری دارد که این تأثیر موجب بسط و تعمیق اندیشه های عرفانی وی شده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال واکاوی اندیشه های ابن برّجان در منظومه فکری ابن عربی است. در این راستا، پیوندهای ژرف میان مفاهیم کلیدی و اصطلاحات بنیادین مورد استفاده توسط این دو متفکر برجسته، آشکار گردیده است. از میان یافته های این پژوهش، می توان به بازتاب عمیق مفهوم «الحق المخلوق به» ابن برّجان در آرای ابن عربی، از طریق اصطلاحات رمزگونه ای همچون «العماء»، «النّفس الرّحمانی» و «الحقیقه المحمدیّه» اشاره نمود که بر تجلّی و ظهور خداوند در هستی تأکید دارد. همچنین، نفوذ اندیشه ابن برّجان بر درک ابن عربی از «الانسان الکامل»، از طریق اصطلاح «العبد الکلّی»، به روشنی قابل مشاهده است. این امر نشان از تأثیر عمیق ابن برّجان بر ابن عربی در فهم هستی شناختی انسان دارد. افزون بر این، میزان بهره گیری ابن عربی از اصطلاحات مرتبط با اسماء و صفات الهی، همچون «التخلق بأسماء الله»، گواه بر وامداری فکری وی به پیشگام عرفان اندلسی است. همچنین جهان بینی عرفانی و فلسفی ابن برّجان، درباره ماهیت قرآن، هستی و انسان، به شکل شگرفی در آثار ابن عربی بازتاب یافته است. بدین ترتیب، این پژوهش ژرفا و گستره تأثیر اندیشه ابن برّجان بر عرفان ابن عربی را نمایان می سازد و ماهیت پویای میراث معنوی و فکری عرفان اندلس رامی نماید.
بررسی مؤلفه شهید و شهادت در اشعار سروده شده برای کودکان و نوجوانان بین سال های 1357-1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
7 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: شهید و شهادت از موضوع های اساسی انقلاب اسلامی است که در راستای تحقق آن و به ویژه در دوران دفاع مقدس، جوانان بی شماری به خیل شهیدان پیوستند. از دست دادن این تعداد عزیز ادبیات انقلاب اسلامی را تحت تأثیر قرار داد و این موضوع در اشعار بسیاری از شاعران ظاهر شد. هدف این پژوهش، مطالعه میزان و نحوه انعکاس مفاهیم شهید و شهادت در اشعار سروده شده بین سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵ می باشد.روش تحقیق: برای این بررسی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای اجرا، ۱۸۱ عنوان شعر شناسایی شده در خصوص مورد بررسی، سطر به سطر مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که بیشترین انتشار منابع (25 اثر)، در سال 1388 سروده شدند. ۱۰۸ شاعر در سرودن این اشعار نقش داشتند که 9/62 درصد آن را مردان و بقیه را زنان تشکیل می دهند. استان های تهران با 33 اثر، قم با 24 و مشهد با 24 اثر، شاخص ترین استان ها، در انتشار این منابع هستند. اشعار سروده شده در 9 مضمون دسته بندی شدند که توصیف شهید و شهادت، یادگاری از شهدا، منزلت و جایگاه شهدا سه موضوعی هستند که بیشترین اشعار سروده شده را به خود اختصاص داده است. به رسمیت نشناختن کودک و نوجوان و نادیده گرفتن ویژگی های خاص آنان، از بارزترین مشکلات اشعار سروده شده در این حیطه هست.
کمال از دیدگاه ابوالحسن عامری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این مقاله آن است که ابوالحسن عامری به کمال چگونه می نگریسته است؟ روش ما در این تحقیق، براساس تحلیل و ارزیابی داده هایی است که به صورت گزارش از متن آثار عامری احصا کرده ایم. اهم یافته های این پژوهش عبارتند از: عامری کمال را هم در مورد خدا، هم همه ممکنات و هم درمورد انسان به کارمی برد. درواقع کمال به معنای عام در این مقاله مورد نظر است. البته این فیلسوف اگرچه تعریفی حقیقی از کمال ارائه نداده، کمال را به عنوان یک صفت عینی وحقیقی به کاربرده است. او در یک تقسیم، کمال را به طبیعی که اراده موجودات در آن دخیل نیست و اکتسابی که اراده موجودات در آن دخیل است تقسیم نموده. از جهت دیگر می توان کمال را به دو قسم مطلق که از هر نقصی مبراست و اختصاص به حق تعالی دارد و نسبی که در مقایسه با گذشته موجود یا با سایر موجودات ارزیابی می شود، تقسیم کرد. در تقسیمی دیگر کمال را به کمال نفس وکمال بدن تقسیم می کند؛ یعنی این کمال گاهی ناظر به نفس و زمانی دیگر ناظر به بدن است. البته تقسیم بندی دیگری نیز می توان از نظام فلسفی او استنباط کرد، گرچه عامری دست به آن نزده است. این تقسیم کمال عقلی وکمال اخلاقی است. کمال عقلی ناظر به قوه نظری دراّکه نفس و کمال اخلاقی ناظر به قوه عملی نفس است. همچنین عامری بر این باور است که کمال، امری تشکیکی است و مصادیقی برای آن ذکر کرده است.
تلازم عشق و معرفت در انسان بر اساس آراء افلوطین و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
39 - 52
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با ابتنا بر آراء افلوطین و ابن سینا درباره عشق در انسان، تلازم عشق و معرفت در آراء ایشان بر اساس تفاوت ها و شباهت ها بررسی و تطبیق داده می شوند. در بحث تلازم عشق و معرفت تأثیر عشق برای شوق به معرفت برای نیل خیر و زیبایی، نائل شدن به ملکات اخلاقی و اتحاد با صورت های کلی و خداوند مدّنظر است. مهمترین مسئله تحقیق، آزمون این فرضیه بود که آیا ابن سینا در مبانی و نتایج تلازم عشق و معرفت در انسان تحت تأثیر مبانی فلسفی افلوطین ضمن این مباحث بوده است؟ این مقاله با اتکاء به روش تحلیلی-توصیفی در نهایت به این نتیجه می رسد که در نگرش معرفت شناسانه ای که از آراء افلوطین درباره عشق دریافت می شود، عشق برخلاف راه دانش، مسیر نائل شدن و اتحاد با احد است. عشق قادر است به چیزی که حد و اندازه ندارد و دارای هیچ صورتی نیست، نائل شود. اما این نگرش نزد ابن سینا امری وجودی است زیرا کمال نفوس بشری همان تشبه به ذات خیر مطلق و صدور افعال متعادل و متوازن از قبیل فضایل بشری و تحریک نفوس ملکی نسبت به جواهر علوی است که به سبب تشبه به خیر مطلق هستند و غایت این تشبه تقربی است که به واسطه فیضان کمال و فضیلت از خیر مطلق است. ابن سینا در پرتو اثرپذیری از سرمایه های غنی دینی، از افلوطین هم اثرپذیرفته و جریان تفکر اسلامی را به سوی اشراق و عرفان سوق داده است.
تحلیل انواع معیّت الهی و راه های دست یابی به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
163 - 177
حوزههای تخصصی:
واژه معّیت یکی از واژگان مهم و پرکاربرد در آیات و روایات قرآنی می باشد. واژه معیّت با عنوان همراهی و احاطه کامل در نوع معیّت عام الهی و معیّت خاص الهی می باشد. معیّت عام الهی شامل تمام انسان ها می شود اما معیّت خاص الهی با رعایت شرایط خاص از جمله تقوا به دست می-آید. اغلب از معیّت خاص الهی به عنوان معیّت الهی و حجج الهی یادمی شود و حجج الهی نیز همان پیامبران و امامان معصوم (ع) می باشند. بنابراین انسان ها در هر برهه از زمان برای رسیدن به معیّت خاص الهی نیز به امام معصوم (ع) نیازمند هستند. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات امامان معصوم (ع) به تحلیل انواع معیّت الهی پرداخته و چگونگی دست یابی به معیّت خاص الهی مورد بررسی قرارگیرد.
واکاوی استیذان در قصاص در عصر حکومت اسلامی مبتنی بر اندیشه انتصاب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
155 - 183
حوزههای تخصصی:
یکی از نهادهای دادرسی در مرحله اجرای قصاص «استیذان در قصاص» است که در فقه در خصوص لزوم یا عدم لزوم آن اختلاف نظر وجود دارد پس از انقلاب قانون گذار بر اساس اصل چهارم قانون اساسی به لزوم این نهاد در قانون مجازات پرداخته است. مطابق اصل پنجم قانون اساسی ولایت فقیه مبنای مشروعیت حاکمیت است و نظر به اینکه در فقه سیاسی دو نظریه مشهور انتخاب و انتصاب برای ولایت فقیه تبیین شده است و هرکدام از قانون اساسی قرائنی را برای اثبات خود ارائه می نمایند. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این سؤال است که اگر پیش فرض مشروعیت حاکمیت در حکومت اسلامی نظریه انتصاب باشد وضعیت نهاد «استیذان در قصاص» در نظام حقوقی این حکومت چگونه است؟ در این پژوهش با بهره گیری از منابع و آراء فقهی به تحلیل ساختار اندیشه انتصاب و تأثیر آن برنهادهای دادرسی پرداخته شده است. با توجه به مبانی فقهی به نظر می رسد برفرض پذیرش نظریه لزوم استیذان از رهبری در قصاص، نظر به اینکه مطابق نظریه انتصاب تمام نهادهای حاکمیتی تحت اشراف و ولایت رهبری هستند و علت وضع این نهاد در این ساختار سیاسی حاصل است و لزوم نهاد استیذان تحصیل حاصل است و با توجه به چالش های متعدد آن اگر نگوییم غیرمجاز است قطعاً خلاف احتیاط هست.
تعابیر قرآنی به منزله ی نشانگان فرهنگی مشروعیت بخش به شاه اسماعیل اول صفوی؛ مطالعه ی موردی فتوحات شاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۹
43 - 67
حوزههای تخصصی:
تأسیس دولتی شیعه مذهب در جامعه ای که اکثریت آن دل در گرو مذهب تسنن داشت و سلطان سلیم عثمانی نیز سودای بازآفرینی خلافت اهل سنت را داشت، می توانست زمینه ساز بحران در مبانی مشروعیت دولت صفوی شود که پس از شکست در نبرد چالدارن، عمیق تر نیز می گردید. در این شرایط، مورخان وابسته ی به دربار صفوی دریافتند که بازیابی چهره ی قدسی رهبر طریقت صفوی و توجیه مشروعیت سیاست مذهبی و نظامی شاه اسماعیل، تنها در صورتی به تثبیت حاکمیت دولت صفوی می انجامد که با خاطره ی جمعی ایرانیان سنی مذهب سازگار باشد، و اعتبار خود را از آن بگیرد. در واقع، تاریخ نویسان به حلقه ی مشترکی از نشانگان فرهنگی نیاز داشتند که روایت تاریخی پیروزی ها و شکست های شاه اسماعیل را با تعابیر دینی اهل سنت ایران، پیوند زند. نگارندگان با ترسیم نظم گفتمانی شرق جهان اسلام، پس از حملات مغول، و مطالعه ی موردی فتوحات شاهی، در پی توضیح ماهیتِ این نشانگان فرهنگی برآمدند. کاربست این رهیافت ما را بدین نتیجه رهنمون ساخت که تعابیر قرآنی، همان نشانگان فرهنگی مشترکی بود که میان خاطره ی جمعی ایران زمین و روایت فتوحات شاهی از تأسیس دولت صفوی، پیوند می زد. بر این اساس، امینی هروی از حاکمیت چندصد ساله ی قرآن و سنت بر ذهن و ضمیر اهل سنت ایران، برای توجیه خشونت مذهبی و نظامی شاه اسماعیل و گذار به نظم سیاسی جدید، نهایت بهره را برد. بدین ترتیب ضمن تخلیه ی تعابیر قرآنی از دلالت های معرفتی خود و با برجسته ساختن دلالت های ایدئولوژیکی مانند عدالت محوری، اتصال به خاندان نبوت و امامت، کفرستیزی و نماینده ی خواست الهی بودن شاه صفوی، مشروعیت این دولت را تضمین کرد.
ارزیابی روش شناختی تفسیر عصری «شهید» از دیدگاه شحرور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
91 - 109
حوزههای تخصصی:
محمد شحرور یکی از دین پژوهان معاصر است که آثارش با رویکرد قرآن بسندگی و با هدف رفع تعارض دین و دنیای مدرن، مشحون از تأویلات عصری است. یکی از مباحث او، واکاوی مفهوم قرآنی «شهید» و مشتقات آن در قرآن کریم است. او شهید را به معنای مصطلح رایج آن، کشته راه خدا ندانسته و تأویل آن را در دنیای امروز «مخترعان» و «خبر نگاران» می داند! این پژوهش کوشیده است به روش تحلیلی-انتقادی، روش شناسی تفسیر عصری از دیدگاه شحرور و رهیافت آن را بررسی کند. پژوهش های شحرور در الگوهای چهارگانه داده کاوی، تحلیل عناصر متن، تحلیل عناصر زیر متن و تحلیل عناصر فرا متن، قابل ارزیابی است. پس از بررسی تمام آیات در مرحله داده کاوی، جمود بر ریشه شناسی لغوی واژگان قرآن، نقشی در شناخت حقیقت قرآنی واژه ندارد. اشتراکات لفظی مفردات قرآنی، در پرتو قرائنی همچون سیاق متن، استعمالات تاریخی و شرعی تحول و حقیقت یابند. واژه «شهید» و مشتقات آن، بنابر دیدگاه مفسرانی مانند شیخ طوسی، بر وجوه هفت گانه در قرآن کریم استعمال شده که یکی از آنها به معنای مصطلح است. خاستگاه تفاوت نظر در تفسیر واژگان و تسری گوهر معنای واژگان به سایر استعمالات واژه، با اختلاف دیدگاه به بحث وضع الفاظ مربوط است. از سویی دیگر، نبود قرینه منصرف در مصداقی معین و تغییر نیافتن ماهیت واژه از شرایط تمسک به عموم لفظ در فرآیند عصری سازی متون دینی است. همچنین در فرآیند عصری سازی متون دینی، باید ازجری و تطبیق استحسانی پرهیز نمود. ارتباط معنایی ظاهر متن با معنای عصری یکی از ضوابط تفسیر عصری است.
بازشناسی شخصیت و گونه شناسی روایات «عبدالله بن سنان» در کتب اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالله بن سنان از اصحاب و راویان امام باقر، امام صادق و امام کاظم(ع) به شمار می آید که از رهگذر حضورش در اسانید هزاران روایات در کتب اربعه و بقیه تراث حدیثی شیعه، نقشی ممتاز، برجسته و حائز اهمیتی در انتقال معارف اسلامی و میراث روایی شیعه دارد. تحقیق حاضر بر آن است تا وثاقت و شرح حال وی، اساتید و شاگردان وی را بررسی کند تا از اعتبار آنان آگاه شود و سپس به بررسی و گونه شناسی روایات وی پردازد تا از موضوعات و عناوین روایات آشنا گردد. پس از تحقیق در ساختار توصیفی-تحلیلی مشخص گردید؛ اولاً وی از راویان کثیرالروایه و مؤثر در فقه و حدیث امامیه است که تعداد 862 روایت از او در کتب اربعه نقل شده است. ثانیاً منش رفتاری عبدالله بن سنان، مصاحبت و هم نشینی وی با ائمه طاهرین(ع)، در شمار اصحاب سرّ امام صادق(ع) قرار گرفتن، شاگردی نزد اصحاب برجسته اهل بیت، اهتمام راویان پرآوازه و جلیل القدر در نقل روایت از او و نقل روایات بسیار با موضوعات گوناگون در جوامع حدیثی شیعه سبب می شود تا درخصوص جلالت، وثاقت و فقاهت عبدالله بن سنان در کتب رجالی اختلافی پیش نیاید و بر این موضوع اجماع حاصل شود؛ ثالثاً از حیث میزان فراوانی نقل روایات عبدالله بن سنان درکتب اربعه مشخص می شود که روایات وی در این جوامع روایی، به ترتیب به موضوعات فقه، اخلاق، اعتقادات و تاریخ اختصاص یافته است. ذیل هر موضوع، باب های مختلف آن بررسی و احادیث مذکور در آن باب تفکیک شدند.
بررسی فقه الحدیثی روایت «اسْتَعْمَلْتُمُوهُ حَتَّی إِذَا کَبِرَ وَ عَجَزَ مَنَعْتُمُوهُ أَنْفِقُوا عَلَیْهِ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۵ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۳۲-۱۱۲
حوزههای تخصصی:
سالمندان، نیازمندی ها، شرایط، استعدادها و توانایی های مختلفی دارند. جامعه ای سالم و صالح است، که برای تمام اقشار با توجه به شرایط و خصوصیات آنان، حقوق و احکام متفاوتی وضع کند، مخصوصا سالمندان که روزی جامعه را ساخته اند ولی امروز از نظر جسمی ناتوان شده اند؛ لذا باید به عنوان مهمترین قشر، به آنان رسیدگی شده و حکومت به واسطه خدمات و زحمات این افراد، باید حقوقی مختص ایشان وضع کند. در این مقاله با بررسی فقه الحدیثی روایت «ابی حمزه عن رجل بلغ به علی بن ابی طالب (ع) قال:مرشیخ مکْفوف کبیر یسأل فقال علی بن ابی طالب (ع)مَا هَذَا؟فَقَالُوا یَاأَمِیرالْمُؤْمِنِینَ(ع)نَصْرَانِیٌّ!فَقَالَ علی بن ابی طالب(ع)اسْتَعْمَلْتُمُوهُ حَتَّی إِذَاکَبِروعَجَزَ مَنَعْتُمُوهُ ؟!أَنْفِقُوا عَلَیْهِ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ.» به بررسی حقوق سالمندان در جامعه اسلامی پرداخته شده است. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای وبا بررسی آیات و روایات و تشکیل خانواده حدیثی مشخص شد که با وجود اینکه این روایت مرسل است ولی روایات متعدد دیگری در تأیید آن وارد شده است و مجموعه این اخبار و ادله اثبات می کند که باید حقوق خاصی برای این افراد در نظر گرفته شود اما این حقوق محدودیت خاص خود را دارد.
الگوی مناسبات حسینی با نگاهی به مقوله رواداری با دوستان و دشمنان
حوزههای تخصصی:
ابعاد قدسی و فلسفی عزاداری حسینی، گاهی باعث فراموشی وجوه هویت ساز و تأثیرگذار این عزاداری بر مناسبات زندگی روزمره می شود. از این رو برخی این نیاز خود را با مراجعه به منابع وارداتی عمدتاً غربی، تأمین می کنند. سنت ها، حاوی وجوه معنایی و قابل الهام برای انسان هستند. بر این اساس، پرسش اصلی این تحقیق چنین خواهد بود که در مناسبات حسینی برای نیل به اهداف و سعادت چه ظرفیت هایی وجود دارد؟ نگارنده در این پژوهش با بهره گیری از مناسبات حسینی، درصدد معرفی برخی مناسبات سازنده است. در گام اول این مقاله ابتدا به زیست حسینی پرداخته شد و سپس در گام دوم نگارنده به ارائه الگوی مناسبات حسینی با نگاهی به مقوله رواداری با دوستان و دشمنان پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که امکان گردآوری فهرستی از گزاره های قوام بخش و ایجابی مناسبات حسینی و ساخت و ارائه الگو برای مناسبات سازنده در زندگی امروزی وجود دارد.
حمایت کیفری و مدنی نقض اسرار تجاری در حقوق کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 208
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اسرار تجاری یکی از موضوعات مهم مالکیت صنعتی و تجاری است که نقش مهمی در توسعه صنعتی جوامع ایفا می کند. به همین دلیل نیازمند حمایت قانون گذار است. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی حمایت کیفری و مدنی نقض اسرار تجاری در حقوق کیفری ایران است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: یافته ها براین امردلالت دارد ضمانت مدنی شامل جبران خسارت و ضمانت کیفری نقض اسرار تجاری شامل جزای نقدی و در مواردی چون جعل، شامل حبس می شود. نکته مهم این است که حمایت صریحی از اسرار تجاری در حقوق ایران صورت نگرفته است. در واقع، علیرغم اینکه اسرارتجاری جزء مهم ترین زیر شاخه های مالکیت صنعتی می باشد و حمایت از آن در جهت ایجاد فضای رقابتی سالم که منجر به توسعه تجاری گردد ضروری است، اما قوانین مربوط به مالکیت صنعتی به ضمانت کیفر یاسرار تجاری نپرداخته و لذا براساس سایر قوانین کلی در زمینه مالکیت معنوی و یا قوانین کیفری چون قانون مجازات اسلامی یا قوانین مسئولیت مدنی حمایت از اسرار تجاری قابل بررسی است.
نتیجه گیری: ضروری است در راستای حمایت از علائم و اسرارتجاری به عنوان ابعاد مهم حقوق مالکیت صنعتی قوانین کارآمد و دقیق تری که فاقد ابهام باشد، وضع گردد.
بررسی فرایند اعمال قدرت در رمان سیدات الحواس الخمس بر اساس نظریه گفتمان کاوی انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتمان کاوی یک روش تحقیق کیفی است که با دیگر علوم انسانی ارتباط دارد و در زمینه تحلیل آثار ادبی نیز کاربرد دارد. گفتمان کاوی انتقادی، از زیرمجموعه های گفتمان کاوی است که با زبان شناسی پیوند محکمی دارد و نورمن فرکلاف از مشهورترین نظریه پردازان آن است که با ارائه الگوی خود در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به پژوهشگران ادبیات این امکان را می دهد تا به تحلیل آثار ادبی و فرایند اعمال قدرت و تقابل طبقات اجتماعی بپردازند. با توجه به تغییر ساختار مدیریتی در کشورهای عربی، نویسندگان عرب در رمان های خود موضوعات مختلفی همچون برخورد فرهنگ غرب و شرق، ازخودبیگانگی فرهنگی، افراط گرایی و دیکتاتوری را بیان می کنند و تأثیر اعمال قدرت حکومت علیه طبقات جامعه را نشان می دهد. رمان سیدات الحواس الخمس اثر جلال برجس نویسنده اردنی از رمان های اجتماعی است که با نگرشی تاریخی بسیاری از تحولات اخیر جهان عرب را نشان داده است. پژوهش حاضر می کوشد بر اساس نظریه فرکلاف تقابل گفتمان رسمی و انتقادی را در این رمان بررسی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتمان رسمی و در رأس آن حکومت و سرمایه داران پرنفوذی همچون سلیمان الطالع با اعمال قدرت علیه طبقات پایین دست جامعه و زنان از آن ها در جهت منافع خود بهره کشی می کنند و به موازات آن گفتمان انتقادی برای ایجاد تغییرات مثبت در جامعه اردن می کوشد.
بررسی تأثیر حکمت علوی بر اندیشه ملاصدرا
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
81 - 110
حوزههای تخصصی:
امیرالمؤمنین علی علیه السلام، باب مدینه علم نبوی، تأثیری ژرف بر متفکران و اندیشمندان اسلامی پس ازخود گذاشته است. صدرالدین محمد شیرازی معروف به ملاصدرا ازجمله متفکران اسلامی متأثر از ایشان می باشد که به نحوی عصاره تمام نحله های فلسفی، عرفانی و کلامی اسلام را در قالب متکبی با نام «حکمت متعالیه» جمع کرده است. وی در مواضع متعددی مدعی است که با یاری جستن از حضرت علی علیه السلام مبانی فلسفی خود را تحکیم بخشیده است. در این زمینه تاکنون تحقیقی جامع انجام نشده است؛ ازاین رو نگارنده در این پژوهش می کوشد مواضع بهره گیری ملاصدرا از امیرالمؤمنین علی علیه السلام را که دامنه آن از بیانات ایشان تا عباراتی درباره ایشان متغیر است، در آثار مختلف وی کاویده و در قالب دسته بندی ای موضوعی آشکار سازد. از این جهت هدف اصلی این مقاله «بررسی تأثیر حکمت علوی بر اندیشه ملاصدرا» به روش توصیفی و کتابخانه ای می باشد.
تبیین نمونه هایی از ره آورد های استکبارستیزی در اندیشه قرآنی امام خامنه ای
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
99 - 121
حوزههای تخصصی:
استکبارستیزی به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبریK، ریشه ای قرآنی و تاریخی دارد و به عنوان یک راهبرد کلان، در مسیر حفظ عزت و استقلال امت اسلامی مطرح می شود. این پژوهش با هدف بررسی ره آوردهای استکبارستیزی در اندیشه قرآنی امام خامنه ایK، به تبیین مبانی، ضرورت، و پیامدهای این رویکرد می پردازد. پرسش اصلی تحقیق این است که استکبارستیزی چه دستاوردهایی برای جوامع اسلامی به همراه دارد؟ فرضیه تحقیق بر این مبناست که استکبارستیزی، علاوه بر پیامدهای سیاسی و اقتصادی، آثار فرهنگی، اجتماعی و معنوی گسترده ای دارد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و بیانات مقام معظم رهبریK گردآوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که استکبارستیزی منجر به شکسته شدن هیمنه استکبار جهانی، حمایت از مستضعفان، رهایی از سلطه پذیری، کسب استقلال سیاسی و اقتصادی، و تقویت هویت دینی و فرهنگی در جوامع اسلامی می شود. همچنین، استقلال در حوزه آموزش و توسعه علمی از دیگر دستاوردهای این رویکرد است. با توجه به آموزه های قرآنی، استکبارستیزی نه تنها یک راهبرد سیاسی، بلکه یک امر فطری، عقلانی و اعتقادی است که همواره در طول تاریخ جریان داشته و نقش اساسی در پیشبرد جوامع اسلامی ایفا می کند.
مقایسه تحلیلی دیدگاه سه اندیشمند معاصر با محوریت منشأ مسئولیت اخلاقی انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
27 - 50
حوزههای تخصصی:
چرایی و فلسفه مسئولیت اخلاقی که از آن به منشأ بودن مسئولیت اخلاقی نسبت به سائل یاد می شود، در اخلاق اسلامی و غیر اسلامی متفاوت است. در اخلاق اسلامی سائل حقیقی خداوند است، اما به دلیل تفاوت در دلایل و مستندات اخلاقی و اجتهادهای فکری اندیشمندان،تحلیل های متفاوتی از منشأ بودن خداوند به عنوان سائل و انسان به عنوان مسئول عنه در آثار آن ها دیده می شود. برای درک بهتر این تفاوت ها، نظرات سه اندیشمند معاصر مصباح یزدی، جوادی آملی، دراز به روش توصیفی- تحلیلی و در قالب فیش برداری از منابع کتابخانه ای موردبررسی گرفت. هدف از بررسی این سه تفکر، روشن شدن نظرات اندیشمندان و بیان پاسخ های آنان به سؤالات این حوزه است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که اگرچه هر سه آن ها منشأ مسئولیت اخلاقی را پاسخگویی به خداوند می دانند، اما تحلیل ها نشان می دهد، مصباح یزدی بر مالک بودن خداوند، جوادی آملی بر رابطه خلافتی که برای انسان نسبت به خداوند وجود دارد و عبدالله دراز بر شرط اختیار انسان استوار است. دیدگاه دوم از جهت کاربردی کردن اخلاق درصحنه اجتماع، درخور توجه است و دیدگاه سوم نیز به جهت قدرت پاسخگویی به شبهات حوزه مسئولیت اخلاقی شایان ذکر است.
اعتبارسنجی روایات فقهی یونس بن ظبیان در کتب اربعه با رویکرد آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
146 - 192
حوزههای تخصصی:
یونس بن ظبیان، راوی مستقیم امام صادق ، نزد غالب رجالیان، متّهم به کذب و جعل است و از این رو به اعتبار احادیث وی به دیده ی تردید می نگرند. از این راوی 12 روایت فقهی (بدون تکرار) در کتب اربعه وجود دارد و پژوهش حاضر در صدد اعتبارسنجی این روایات به عنوان گامی در شناخت دقیقتر اعتبار مصادر مذکور برآمده است. پنج سنجه منبع، راوی، سند، مطابقت با سنّت و عمل متخصّصان مبنای پژوهش است. نتایج این اعتبارسنجی نشان داد بیش از 50% روایات یونس در دیگر منابع متقدّم معتبر نقل شده که فزون بر نیمی از آن ها از طریق راویانی ثقه روایت شده است. با تأثیر دادن مؤلفه ی حضور راویان شاخص در أسانید، روایات معتبر از این حیث را می توان تا بیش از 70% دانست. جز یک روایت در من لایحضره الفقیه، سایر مرویّات دارای سندی متّصل است. دستِ کم بیش از 85% از این فرازها با دیگر روایات معتبر، تطابق دارد و در نهایت از میان فرازهای قابل بررسی از حیث سنجه ی عمل متخصّصین، حدود 85% روایات وی مورد اعتنای ایشان قرار گرفته است. نتایج نهایی با تجمیع داده ها پیرامون هر روایت نشان داد که تنها دو روایت از دید سنجه های مطرح شده، فاقد دلیلی وافی برای اعتبار است.
سِیمیَائیّة العنوان في دیوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَةٍ» ليحيی السّماوي(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد حَظی العنوانُ باهتمامِ السّیمیائیینَ فی الدّراسات اللِّسانیه الحدیثه، کونُه یحمِلُ أکبرَ دلالهٍ لغویهٍ مکثفهٍ تَحوی البُنیَه والدِّلاله والوظیفه، وکونُه أیضاً أوّل علامه على طریق المتلقی، ومفتاحاً سیمیائیاً یختزلُ بُنیهَ النّص وکنهه فی کلمهٍ أو بضعِ کلمات، وهو علامهٌ سیمیائیِّهٌ تلعبُ دوراً متمایزاً وفاعلاً فی التّواصل مع النّص؛ لأنها تحمل قیماً متنوعه وتؤدّی وظائف إیحائیه تُوحی بمراد الشّاعر، فینبغی للمتلقی بدایه فهمُ العنوانِ لیتمکّن من فهم النّص، فهو بمثابه مدخل وتوطئه أو تمهید دلالیّ للدخول فی النّص. ویتمظهر الترابط الموجود بین العنوان والنّص بإحدی الدّلالات الثلاثه وهی الإمتدادیه والإرتدادیه والإغترابیه. إنطلاقاً من هذه القاعده، حاولنا فی هذه الدّراسه نظراً للسؤال الأصلی وهو ما علاقهُ العناوین الفرعیه مع العنوان الأصلی مع مضمون النّصوص الشّعریه فی دیوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَهٍ» لیحیی السّماوی؟ أن نُبیِّنَ أهمَّ وظائف العنوانِ ومستویاته السِّیمیائیه فی الدّیوان، من خلال المنهج الوصفی التحلیلی لتبیین العلاقه القائمه بین العناوین والنّصّ، فمِن أجلِ الوصولِ إلی هذه الغایهِ، اخترنا أربع قصائدَ من الدیوان وهی: «اخرجوا من وطنی» و«عَصفَاً بِهِم» و«ب دَدٌ على بَ دَدِ» و«ویا صابراً عقدین إلا بضعه». بعضُ النّتائج تُشیرُ إلی أنَّ عنوان «نُقُوش عَلَی جِذْعِ نَخْلَهٍ»، مَبنیٌ علی علاقاتٍ ووشائجَ تُوحِی بالتّعانق والتّعالق بینَ النّصوص والعنوان المنتخَب قَصداً. فقد جَعلَ الشَّاعر معظم ترکیزه فی تَعیین العنوانِ على وَحدهٍ وسلسلهٍ متناوبهٍ شکلیاً، کما أنَّهُ سَعَى أن یُراعی هذا التّناسُبَ مَع نُصوصِه مَضمونیَّاً ودلالیِّاً، وقد اشترکت فیها الدّالات بطرق وأسالیبَ شعریهٍ ذاتِ خصوبهٍ جمالیهٍ، لیسَ فقط بأنساقها اللغویهِ، وإنما برویتها المراوغه فی بَثِّ للأفکار والمضامین بحمولات مشحونه بمواقفَ تُجسّدُ الشّعور ومدرکات الشّاعر من خلال بُنیه العنوان من ناحیه الترکیب ودلالته من ناحیه الإیحاء والهادفه ووظیفته من ناحیه التأثیر علی المتلقی فی إلقاء الرساله الأدبیه والتوعویه.