فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
131 - 159
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، در فهم قرآن کریم دریچه های نوین می گشاید. قرآن کریم برای فهم بهتر بشر نسبت به امور انتزاعی، از افعال حرکتی در آیات خود بهره برده است. رویکرد زبان شناسانه به موضوعات قرآن کریم، باعث دستیابی به مسائلی می شود که در مطالعات سنتی به آنها پرداخته نشده است. ازجمله رویکرد های زبان شناسانه بررسی افعال حرکتی در قرآن کریم براساس نظریه افعال حرکتی لئونارد تالمی است که به دید عمیق تر و درک بهتر آیات قرآن منجر می شود. تالمی رویداد حرکتی را حالتی می داند که دارای حرکت و توالی موقعیت های مکانی مختلف است. پژوهش پیش رو، به بررسی افعال حرکتی در سوره فتح براساس نظریه حرکتی تالمی با روش توصیفی - تحلیلی پرداخته است و واژه های دارای حرکت و مؤلفه های حرکتی آنها را بررسی می کند. یافته ها حاکی از این است که در سوره فتح، انواع افعال حرکتی به منظور مفهوم سازی امور انتزاعی مثل فتح، سکینه، أجر، شطأ استفاده شده و انواع مفاهیم معنایی حرکت در سوره فتح بازنمایی شده است که سوره فتح دارای ۷۷ درصد افعال حرکتی انتقالی، ۱۷ درصد افعال حرکت خودشامل و ۶ درصد افعال ایستا است. اما در این میان، افعال حرکتی انتقالی جهت محور از جمله افعال أنزل و أدخل نسبت بیشتری بر دیگر افعال حرکتی دارد و به همین علت، این افعال با محتوای سوره فتح به طور کامل همسویی دارند و نمایانگر بزرگی و عظمت عذاب ها و نعمت های الهی هستند.
راز حیرت و سکوت در مرتبۀ احدیت ذات؛ بر اساس اندیشه های ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
199-226
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان مسلمان در آثار الهیاتی خود پس از اثبات واجب الوجود، معمولاً یگانگی و سایر صفات او را تبیین می کنند. آن ها در این نوع مباحث، ذات را با همراهی صفات مورد بررسی قرار می دهند و در باره ذات بدون ملاحظه صفات سکوت می کنند. ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی در برخی از آثار خود به چرایی سکوت در این باره اشاره دارند. شیخ الرئیس بر مبنای اصل بساطت و تنزه ذات از هر نوع ترکیب و کثرت، به نظریه اتحاد مفهومی صفات می رسد و صفات ذاتی چون علم و قدرت را به عنوان لوازم ذات و متأخر از ذات به شمار می آورد. از دیدگاه صدرالمتألهین، همه تعینات در ذات احدی فانی هستند و صفات، اسماء و مظاهر آن ها در مرتبه واحدیت به صورت جمعی حضور دارند. علامه طباطبایی هر یک از صفات کمالی خدا را شامل کمالات دیگر می داند. طباطبایی با تکیه بر اطلاق ذات، و نیز تفکیک دو مقام احدی و واحدی، اسماء و صفات را متأخر از مقام ذات می داند. بر اساس توصیف ناپذیری ذات، هر گونه سخن گفتن در باره ذات احدی ناشدنی است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی سعی دارد با واکاوی اندیشه های ابن سینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی، سکوت حکیمانه در مواجهه با ذات احدی را مورد بررسی قرار دهد.
مبانی قرآنی مدیریت امیدمحور بر اساس سنت های خدا با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
91 - 126
حوزههای تخصصی:
امید در ادبیات رهبر معظم انقلاب کلمه ای پربسامد است. در متن بیانیه گام دوم، توصیه نخستین، توصیه به امید و نگاه خوش بینانه به آینده است. این امید که البته امیدی صادق است و تبیین آن در آینه آموزه های وحیانی ضروری می نماید، مدیریتی را به دنبال خواهد داشت که برای مدیران سودمند است. با عنایت به این مطلب که قرآن در رهبری حکیمانه رهبر معظم انقلاب جایگاه ویژه ای دارد بایست در قرآن دلایل این امید را جست. سنت ها یا همان قانون های خدا در قرآن زمینه ای برای ایجاد این امید صادق ایجاد می کند و پشتوانه هایی برای مدیریت امیدمحور خلق می نماید. تحقیق حاضر درصدد است با روش تحلیلی توصیفی نسبت بین سنت ها و کیفیت ایجاد امید به آینده را در مدیران بیابد و این باور مبنایی را در مدیریت تبیین نماید. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش فهم نسبت بین آموزه هایی مانند سنت ها در قرآن و رفتار مدیران و خصوصاً تصمیم های آن ها است که محوری ترین جلوه آن مدیریت امیدمحور و نگاه خوش بینانه به آینده است.
ارزیابی نظریه هرمنوتیکی شلایرماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
529 - 547
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تفکیک رویکرد و نظریه هرمنوتیکی از یکدیگر، ابتدا نظریه هرمنوتیکی فردریک شلایرماخر الاهی دان پروتستان سده نوزدهم توضیح داده شده سپس با تکیه بدان، رویکرد هرمنوتیکی وی بیان و ارزیابی شده است. به باور وی، اولاً باید در فرایند فهم متن، علاوه بر متن به ذهنیت نویسنده هم توجه کرد وگرنه مفسر نمی تواند به فهم خویش از اثر نویسنده مطمئن شود. ثانیاً، افزون بر قواعد گرامری و زبانی، قواعد و روش هایی نیاز است تا مفسر به تعبیر وی، بتواند ذهنیت نویسنده را بازسازی کند ثالثاً وی معتقد بود که مفسر در بازسازی ذهنیت نویسنده باید پیشفرض های خویش را کنار بگذارد تا بتواند به فهم اثر نویسنده دست یابد رابعاً وی همچنان «روش» را راه دستیابی به ذهنیت نویسنده می داند و در نتیجه، دستیابی به فهم نهایی یعنی مقصود نویسنده را ممکن اما دشوار می شمرد. نظریه هرمنوتیکی شلایرماخر برغم نوآوری های قابل توجه مانند ۱) توجه به مفهوم فهم به مثابه هدف یک نظریه هرمنوتیکی ۲) ارائه نظریه ای درباره سرشت زبان، ۳) توجه به درهم تنیدگی زبان و اندیشه ۴) تاکید بر نقش ذهنیت نویسنده در فرایند فهم و ۵) ارائه روش هایی برای دستیابی به ذهنیت نویسنده، کوشیده است تا با تکیه بر امکان اپوخه کردن پیشفرض های مفسر در فهم متن 6) راه را برای بازتولید ذهنیت نویسنده باز و 7) از عینیت فهم به معنای امکان دستیابی به ذهنیت نویسنده در چارچوب سنت تاریخی وی دفاع کند. اما هرمنوتیست های پسامدرن مانند گادامر بر این باورند که اپوخه کردن پیشفرض های مفسر در فهم متن و در نتیجه، بازتولید ذهنیت نویسنده و دستیابی به فهم عینی یعنی ذهنیت نویسنده در چارچوب سنت تاریخی وی ممکن نیست.
اندیشه مهدویت در متصوفه غرب آفریقا (تیجانیه، مریدیه، عثمانیه)
حوزههای تخصصی:
تعامل و مواجهه با تصوف از سوی مذاهب اسلامی، نوعاً انفعالی و با دید منفی صورت گرفته است. درحالی که تصوف در نگاه راهبردی، بستر و فرصتی برای گسترش تشیّع و مبارزه با افراط گرایی است. تصوف در آفریقا از گستردگی بسیاری در تمام ابعاد، اعم از کمی (تعداد پیروان) و کیفی (فعالیت در عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) برخوردار است. در این میان سه جریان تیجانیه، مریدیه و عثمانیه در آفریقای معاصر بیشترین تأثیرگذاری را داشته و دارند. موعودگرایی به عنوان فصل مشترک ادیان ابراهیمی که مدل اسلامی آن مهدویت و اعتقاد به حضرت مهدی(عج) است را می بایست نقطه مهمی در جهت هم گرایی تشیّع با گروه های تصوف دانست. ازاین رو، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش است که ویژگی های موعود مورد نظر و مختصات اندیشه مهدویت در متصوفه غرب آفریقا چیست؟ یافته ها نشان داد که مهدویت در جریان تیجانیه و عثمانیه قرابت بیشتری با تشیّع دارد و در مقابل، مهدویت در مریدیه، دستخوش تحریفات بسیاری شده است.
ماهیت فقهی جرائم امنیّتی و سازمان یافته و نسبت آن با اصل برائت کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
79 - 108
حوزههای تخصصی:
از جمله قواعد مسلّم فقهی و حقوقی، اصل برائت قضائی افراد است؛ بدین معنا که هیچ فردی مجرم نیست مگر آن که جرم او با ادلّه متقن در دادگاه به اثبات رسد؛ لذا سلب آزادی و محدود کردن حقوق افراد، منوط به وجود ادله قطعی مبنی بر مجرم بودن فرد است. این اصل تا اندازه ای دارای اهمیّت است که بسیاری از قوانین اساسی، این اصل را در قوانین اساسی خود اساسی سازی کرده اند. قانون اساسی ایران نیز با توجّه به اهمیّتی که برای حقوق شهروندی قائل شده است این اصل را در اصل 37 اساسی سازی کرده است. اما حقوقدانان با توجه به آثار مخرّبی که برخی از جرائم در جامعه ایجاد می کند جرائم مهمّ اقتصادی، امنیّتی و جرائم سازمان یافته را از اصل مذکور استثناء کرده و چنین بیان کرده ا ند که در این جرائم، صِرف اماره مجرمیّت کفایت می کند و می توان بر اساس اقامه اماره مجرمیّت، برخی از آزادی ها و حقوقی را که به واسطه اصل برائت برای افراد ایجاد می شود، محدود کرد. تحقیق حاضر تلاش دارد با روشی توصیفی - تحلیلی و پایبندی به اصل برائت قضائی، راهکاری در خصوص مواجهه با جرائم مهمّ ارائه دهد؛ لذا بر این نکته تأکید می ورزد که ماهیّت جرائم مهمّ و سازمان یافته باید در بستر جرائمی که منجرّ به تضعیف نظام اسلامی می شود، تحلیل گردد. در همین راستا، این نوشتار بر این باور است که جرائم امنیّتی و سازمان یافته، به مثابه جرم «بغی» بوده و مؤلّفه هایی که در جرم بغی بازشناسی می شود در این جرائم نیز وجود دارد. در این صورت، مواجهه ای که نیروهای امنیّتی و انتظامی با مرتکبین این دسته از جرائم دارند ماهیّتی اجرایی در راستای برقرار نظم و امنیّت دارد؛ لذا عمل آنها عملی قضائی نیست که بستر طرح اصل برائت کیفری باشد.
اخلاق علم آموزی درآثار علمی و سیره عملی عالمان دینی در یکصد سال اخیر حوزه علمیه قم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
127 - 152
حوزههای تخصصی:
از ورود آیت الله حائری به قم و تأسیس حوزه علمیه در سال 1340ق تا کنون که یکصدسال از آن می گذرد، از منظرهای مختلف می توان این بازه زمانی را بررسی کرد. این پژوهش کوشیده است با توجه به این سده، اقدامات علمای حوزه علمیه درباره اخلاق علمی را مد نظر قرار دهد. بر اساس مطالعه نظام مند صورت گرفته در باب آثار و سلوک علمای حوزه علمیه قم، توجه به شئونات اخلاقی در محیط علمی، رعایت احترام شاگردان، پیگیری احوال و مشکلات طلاب و رعایت ادب در گفتار و کردار از جمله موضوعاتی است که در سیره و سبک علمی آنان مشهود است. انعکاس این تلاش ها در چهار محور تألیفات و نگاشته های علما در باب اخلاق علم؛ سخنرانی ها و خطابه هایی در باب بایدها و نبایدهای اخلاقی تعلیم و تعلم؛ روش ها و مواجهه های اخلاقی علما با طلاب (سیره اخلاقی علما)؛ و فعالیت های فرهنگی و اخلاقی صورت گرفته در باب اخلاق علم، قابل ترسیم است. این پژوهش با تبیین تاریخی و به روش «توصیفی- تحلیلی» عهده دار این مهم گردیده است.
بررسی روایت «الزیدیه هم النصاب»؛ از صحت تا جعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
116 - 129
حوزههای تخصصی:
در برخی از روایاتی که از ائمه علیهم السلام روایت شده، به پاره ای از فرقه های اسلامی صفاتی منتسب شده است. شیخ طوسی در تهذیب الأحکام و کشی در رجال روایتی را از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده اند که در آن روایت زیدی ها با ناصبی ها یکسان انگاشته شده اند. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد متن و سند این روایت است و بعد از آن بررسی های تاریخی دربارهٔ زیدی ها انجام می گیرد. اهمیت این پژوهش در آن است که می تواند ما را با یکی از احادیثی که تا به حال دربارهٔ آ ن تأمل چندانی نشده آشنا کند و به نزاع های میان فرقه ها اشاره ای داشته باشد. روش این پژوهش تاریخی و هرمنوتیکی است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که این روایت یا از جعل جاعلان بوده که در دعواهای فرقه ای به جعل این روایت مبادرت کرده اند و یا معنای جدیدی از ناصبی بودن را می خواهد بیان کند. شاید بتوان که با توجه به داده های تاریخی وضع و جعل این حدیث اولی است.
تحلیل رابطه عقد و شرط ضمنی با رویکرد حل مسئله اختلاف در شرط(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از شروط صیغه عقد، تطابق بین ایجاب و قبول است. یکی از ساحت های این تطابق، اختلاف نداشتن ایجاب و قبول از ناحیه شرط است. اختلاف در شرط بدین معناست که موجب یا قابل، عقد را همراه با شرط انشا کند، اما طرف مقابل، عقد را بدون شرط یا با شرط دیگری انشا کند. سه دیدگاه بطلان عقد، صحت عقد و ثبوت خیار و توقف عقد بر رضایت، بین فقیهان وجود دارد. چگونگی ارتباط عقد با شرط ضمنی، تأثیر جدی در حل مسئله اختلاف در شرط دارد. چهار رویکرد تقیید، تعلیق، تقابل و ظرفیت در تحلیل رابطه عقد و شرط وجود دارد که هریک حکم متفاوتی را در اختلاف در شرط به اثبات می رساند. رابطه عقد و شرط وابسته به اراده مُنشیء است و می تواند به شکل تعلیق یا ظرفیت باشد؛ هرچند در مواردی که اراده مُنشئ کشف نشده، ظهور عرفی شرط، در تعلیق التزام به مُنشأ بر ملتزم شدن مشروط علیه به شرط، و تعلیق لزوم بیع بر تحقق خارجی شرط فعل است؛ آری در شرط نتیجه، لزوم بیع بر تحقق نتیجه، در عالم اعتبار و در شرط وصف، لزوم بیع بر وجود وصف معلق شده است. مطابق این تحلیل، عدم قبول شرط توسط یکی از دو طرف یا تغییر آن، سبب از بین رفتن التزام بیعی است و در نتیجه، عقدی شکل نخواهد گرفت.
شخصیت عباس بن عبدالمطلب و تأثیر گفتمان سیاسی عباسیان بر شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
133 - 155
حوزههای تخصصی:
عباس بن عبدالمطلب صحابی و عموی پیامبر(ص) است. وجود روایات متعارض در منابع روایی، رجالی و تاریخی درباره او و جایگاهش به عنوان نیای خاندان عباسی که سرآغاز آن با تدوین منابع اسلامی مقارن و حاکمیتشان به سبب مناقشات با علویان با بحران مشروعیت مواجه بود، لزوم بررسی شکل گیری شخصیت رجالی وی از منظر تأثیر گفتمان سیاسی نوادگان وی را نمایان می سازد. این پژوهش به روش تحلیل تاریخی و با بهره گیری از منابع روایی، رجالی و تاریخی، نشان می دهد عباس تا فتح مکه مسلمان نشد و روایات مربوط به مدح وی و بزرگداشت معنوی او و خاندانش قابل اعتنا نیست. شخصیت تاریخی وی در سایه نیاز حکومت عباسیان به مشروعیت، در دو مرحله شکل گرفته است؛ نخست ناگزیر به همسونمایی با علویان بودند، اما در پی قیام حسنیان و بروز بحران مشروعیت، با تمسک به نظریه وراثت اعمام، به سلسله امامت عباسی و بزرگداشت مهره های آن از جمله عباس پرداخته اند.
عوامل شکست ارتقای ظرفیت اجرای خط مشی های سیستم مدیریت کیفیت در بانک رفاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
305 - 328
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحولات فناوری و رقابت در صنعت بانکداری، چالش هایی در اجرای خط مشی های مدیریت کیفیت ایجاد کرده است. این تحولات نیاز به تطبیق سیستم مدیریت کیفیت با نیازها و انتظارات جدید مشتریان و بازار دارند و در صورت عدم شناسایی و رفع عوامل شکست، کیفیت خدمات و رضایت مشتریان کاهش می یابد. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل شکست ارتقاء ظرفیت اجرای خط مشی های سیستم مدیریت کیفیت در بانک رفاه انجام شد.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر، توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری را 15 نفر از اساتید مدیریت دولتی و مدیران، کارشناسان و صاحب نظران بانک رفاه با نمونه گیری هدفمند تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسش نامه و جهت تحلیل داده ها از تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و تاپسیس فازی (FTOPSIS) استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته ها: 21 مؤلفه به عنوان عوامل شکست اجرای خط مشی های سیستم مدیریت کیفیت در بانک رفاه به دست آمد. مهم ترین و بالاترین معیار به ترتیب مربوط به نقص در برنامه ریزی و تخصیص منابع، نقص در ارتباطات و هماهنگی و عدم وجود مهارت و تخصص مدیران و کارکنان در اجرای خط مشی ها است. همچنین12 عامل به عنوان عوامل پیشرفت و ارتقای اجرای خط مشی های سیستم مذکور شناسایی شد.
نتیجه : برای بهبود عملکرد سیستم مدیریت کیفیت در بانک رفاه، بایستی تغییراتی در سیاست ها و رویه های موجود اعمال شود.
مسئله ادراک ذات حق تعالی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
5 - 34
حوزههای تخصصی:
ادراک ذات الهی مسئله ای پرچالش در عرفان و حکمت اسلامی است. استاد جوادی آملی دیدگاه ویژه ای دراین باره دارد که تاکنون موضوع پژوهش مستقلی نبوده و مقاله پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین آن می پردازد. استاد جودی آملی ذات الهی را «وجود لابشرط مقسمی» می داند و معتقد است: کنه ذات الهی به سبب تعین ناپذیری و عدم تناهی، ادراک نمی شود. وی دلیل هایی بر ادراک ناپذیری ذات به دست می دهد و بر این باور است که علوم حصولی و شهودی هریک تنگاناهایی برای ادراک ذات غیبی حق دارند. او ادراک شهودی ذات پس از فنای عارفانه را نیز روا نمی داند. هم چنین ادراک بخشی از ذات که در توان عارف شهودگر باشد، را نیز نمی پذیرد؛ زیرا ذات الهی بسیط محض و بخش ناپذیر است. از نگاه ایشان آن چه ادراک می پذیرد ذات ظهوریافته است، نه ذات بما هی ذات. هویت مطلق الهی، غیب مطلق است و هیچ کس ارتباط مستقیم (بی واسطه)ای با او ندارد. این دیدگاه با نقدهایی روبروست که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
منهجية المعرفة وظاهرة الإعتباريات في أصول الفقه؛ دراسة انتقادية مع ترکيز علي آراء المحقق النائيني (قده)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
9 - 42
حوزههای تخصصی:
ان الأصول بشکل عام والإعتباریات بشکل خاص بحاجه الی البحث عن المنهج المناسب للمعرفه حیث ان مسائل الأصول لیست کالعلوم العقلیه أو الحسیه تبتدئ من بدیهیات وتنتهی الی نظریات وتنتفع بمیزان ومقیاس کالمنطق والریاضی فهنا فارق جوهری بین طریقه الفقه والعلوم العقلیه وان عدّوا المنطق من مقدمات الاجتهاد. وقبل البحث عن المنهج الصحیح فیهما وانه ما هو، ینبغی البحث عما هو موجود عند القوم فهنا نبحث عن المنهج الذی سلکوه فی هذا المجال اعلام هذا الفن فیما سبق کالمحقق النائینی. وهذا البحث فی الحقیقه بحث فلسفی عن معنی العلم ومنهجه فی أصول الفقه فهو بحث عام فی شأن کون الأصول علما البته غیر انا نستعین بالفکر الأصولی والفقهی عند المحقق النائینی لتنقیح ذلک وتثبیته بقدر ما تتیح کلماته أو استلزمته آراءه بالتحلیل مهما وجد فیها منه اثر وتوفر له شاهد. ففی المقاله نبحث عن المعنی الحدیث لکلمه منهجیه المعرفه وموقعه فی فلسفه العلم وإختلافها عن منهج التحقیق اولا ونوضح الصله الواقعیه بین الإعتباریات وأصول الفقه وعله توجه الأصولیین المتاخرین نحو الحکمه الالهیه ومحاولتهم لتبیین وتحلیل المواضیع الشرعیه بالفلسفه ثانیا ثم نذکر منهجیه المعرفه فی الفقه والأصول عموما وفی مسأله الإعتبار خصوصا عند الأصولیین ثالثا کما نبحث عنها مره اخری فی فکر وکلمات المحقق النائینی رابعا وننتهی بالأخره الی البحث عن منهجیه المعرفه للإعتباریات عند المحقق النائینی خامسا وهو کالفصل الاخیر لهویه المقاله والاربعه الاولی تکون مقدمات موطئه له. ثم نذکر حصیله الأبحاث فی الاستنتاج بتلخیص.
امکان سنجی تمسک به قاعده ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع جهت اثبات شمولِ حداکثری شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
135 - 157
حوزههای تخصصی:
نظامات اجتماعی مدرن تغییرات محسوسی در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان ایجاد نموده است. انعکاس مستقیم این تغییرات در «افعال» انسان از یک سو و رسالت علم فقه در بیان حکم شرعی «افعال» از سویی دیگر، پرسش از چیستی نسبت علم فقه با این مسائل نوپیدا را فراروی ما قرار می دهد. سؤال این است که آیا فقه، حکم شرعی تمامی این مسائل نوپیدا را بیان کرده است و یا اینکه ممکن است برخی از این مسائل دارای هیچ حکم شرعی نباشند؟ مطابق نظر اکثریت فقهای مذاهب اسلامی و نیز فقهای امامیه، هیچ واقعه ای خالی از حکم شرعی نیست لذا می توان به شمولیت حداکثری شریعت حکم نمود. پژوهش حاضر سعی دارد مهم ترین دلیل این نظریه را که عقلی است مورد نقد و بررسی قرار دهد. براساس این دلیل، قاعده ملازمه بین حکم عقل و حکم شرع می تواند اثبات کننده وجود حکم برای هر واقعه باشد. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است نشان می دهد هر دو شکل از قاعده ملازمه؛ یعنی ملازمه بین حکم شرعی و حسن وقبح ذاتی و نیز ملازمه بین حکم شرعی و مصالح و مفاسد واقعی نمی توانند بر شمولیت حداکثری شریعت دلالت نمایند.
واکاوی نقش خواص شیعه در تثبیت مفهوم انتظار و ارتقاء امید به جوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
149 - 162
حوزههای تخصصی:
عصر پیش از ظهور، از یک طرف دوره شکوفایی علمی _ فرهنگی و ارائه نظریات نو به جهان و از طرف دیگر عصر هجوم شبهات اعتقادی است. مفهوم انتظار به عنوان محوری ترین باور مشترک در بین معتقدین به ادیان الهی یافت شده است و مبنای آینده ای روشن و محرکی نیروبخش برای جامعه معتقد به نجات توسط منجی آخرالزمان است. نوشتار حاضر تحلیلی، انتقادی به وضعیت موجود و نیز واکاوی نقش خواصِ جوامع اسلامی در انتقال و ارتقاء مفاهیم انتظار و امیدآفرینی به جوانان است تا طرحی ارائه نماید که براساس آن خواص بتوانند در شرایط حساس کنونی موجب ارتقاء امیدآفرینی شوند. نتایج پژوهش عبارتست از این که براساس وعده الهی در کتاب مسلمانان آینده حکومت جهان از آن مستضعفان است و کارگزاران آن علمای دین هستند و مبنای حرکت اجرای احکام قرآن در جهت کمال مطلوب است تا زمینه برقراری حکومت عدالت گستر فراهم شود.
الگوهای اخلاق بنیاد صدرایی در باب تعامل انسان با محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
51 - 70
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد استخراج و تحلیل اصول اخلاقی مواجهه با محیط زیست بر مبنای اندیشه ملاصدراست. برای تحقق این هدف، مقدماتی درباب انسان، اخلاق و جایگاه اخلاق زیست محیطی در فلسفه ملاصدرا بیان شده است. پس از آن، با استناد به آموزه هایی مثل خلافت انسان، و انواع و مراتب این خلافت، حکمت متعالیه، اصول اخلاقی مواجهه با محیط ز یست از نگاه ملاصدرا تبیین گردیده است. انسان، خلیفه خدا بر روی زمین و تنها موجود عالم ساز پس از خداوند است و برای عالم سازی از دو ابزار علم و قدرت بهره میبرد. از نظر صدرالمتألهین، خلافت انسان، انواع و مراتبی دارد. علم و قدرت نیز بتناسب دو نوع خلافت ظاهری و باطنی، به دو نوع ظاهری و باطنی تقسیم میشوند. ازجمله اقتضائات خلافت انسان و نیز نحوه وجود وی، عمران دو نشئه دنیا و آخرت است. همراهی عمران زمین با بحران حداقلی، تنها در پرتو اصول حکمی میسر میگردد. انسان برای تحقق، حفظ و تشدید مقام خلافت اللهی و هویت انسانی خویش، باید بهره برداری از محیط زیست را در پرتوی از پروا و مراقبه انجام دهد و به رعایت عدالت و تکریم طبیعت پایبند باشد. همچنین، بر اساس رویکرد وجودی صدرالمتألهین، اصل یگانگی و اتحاد با طبیعت، در این حوزه جایگاهی خاص پیدا میکند.
امکان سنجی تحلیل شعر معاصر براساس نظریه بوطیقای فضای گاستون باشلار، نمونه: تحلیل سروده های مصطفی جمال الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
19 - 35
حوزههای تخصصی:
تطبیق رویکرد شاعرانگی نظریه پردازان به عنوان چارچوب نظری در تحلیل اشعار شاعران و بازخوانی شعر آنان، می تواند در شناخت جنبه های کارآمدِ حوزه معرفتی شاعران، سهم بسزایی داشته باشد. به کارگیری نظریه بوطیقای فضای گاستون باشلار (۱۹۶۲) به عنوان یک نظریه پرداز فرانسوی که با نگاهی منحصر به فرد، به توصیف فضاهای زیسته می پردازد، می تواند در امکان سنجی به کارگیری این رویکرد، در تحلیل شعر معاصر مؤثر باشد. از این رو، سروده های مصطفی جمال الدین (۱۹۹۶)، شاعر شیعیِ عراقی با دارا بودن ظرفیت های لازم، به عنوان نمونه انتخاب شده تا رویکرد وی، به منزله چارچوب نظری در تحلیل اشعار، استفاده شود. در پرتو اهمیت مسئله، پژوهش حاضر با تبیینِ کلیِ رهیافت بوطیقای فضای باشلار، در توصیف پدیدار فضا، و سنجشْ در نمونه های منتخب، با رویکرد کیفی و روش کتابخانه ای توصیفی – تحلیلی به تطبیق نظریه باشلار بر دیوان شاعر مذکور می پردازد. از آنجاکه معیار، مفاهیمِ شاخص و بنیادی باشلار در بوطیقای فضا (مکان، فضا، مکان کاوی، مکان دوستی) به مثابه مفاهیمی کاربردی و نه صرفاً نظری است. بنابراین، نویسنده مهم ترین شاخص های این نگرش تحلیلی را در نمونه ها واکاوی کرده، و فضا، خانه و تخیل آن، به عنوان یکی از مهم ترین جنبه های بررسی انگاره ها و تصاویر شاعرانه بررسی شده اند. از دستاوردهای پژوهش آن است که شناخت فضا در شعر جمال الدین، اهمیت ویژه ای در شناخت جهان ذهنی شاعر دارد. در شعر وی، فضا صبغه ای وجودی، حسی، عاطفی داشته و بازنمودی از سکنی گزیدن شاعر است. از طرفی، فضا، نحوه مواجه شاعر با جهان به منزله مأمنی برای تخیل و سرپناهی روانی را متجلی کرده و عنصر فضا با جهان خیالیِ وی، پیوند خورده و مفهوم فضا و خانه تصویری از آرامش، صمیمت و حضور است. در یک نگاه کلی، از شعر جمال الدین چنین برمی آید که در یک مفهوم هستی شناسی عمومی در رابطه ای شاعرانه که میان خرد و کلان وجود دارد، می توان فضا را درک کرد. همخوانی و انطباق اغلب سروده های شاعر با رهیافت بوطیقای فضای باشلار به ویژه در مفهوم مکان دوستی و توان این رویکرد پدیدارشناختی در تحلیل متون شعری، نیز از یافته های پژوهش است.
تبیین مبانی فلسفی مستفاد از صحیفه سجادیه و تأیید قواعد فلسفی از طریق آن (با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دعاپژوهی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷
124 - 145
حوزههای تخصصی:
دعای اول صحیفه سجادیه، شامل فقرات دقیقی در مباحث انسان شناسی (نفس و معاد) است و محتوای معارف به کار رفته در این دعا منطبق بر قواعد عقلی و فلسفی مهمی در این باب می باشد. در پژوهش حاضر که با شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد فلسفی است، تلاش شده تا مبانی و قواعد فلسفی مرتبط با مباحث «نفس و معاد» از این دعا استخراج و تبیین شود. یافته های تحقیق حکایت از این است که در دعای نخست صحیفه سجادیه، شش مبنا و قاعده فلسفی مرتبط با انسان شناسی به کار رفته است که عبارتند از: «بقای نفس، افاضه علم به انسان توسط خداوند، وجود عالم برزخ و تأثیرگذاری کردار انسان در حالات برزخی، برتری انسان بر سایر موجودات، ذو مراتب بودن حیات انسان، رابطه نفس و بدن». در پایان این نتیجه به دست آمد که با تحلیل دقیق خطابات نقلی و ادعیه مأثوره معتبر، می توان بسیاری از مبانی فلسفی را مستندسازی و اعتبارسنجی کرد و از این رهگذر، اعتبار مبانی و قواعد فلسفی مبرهن را بیش از پیش نمایان ساخت و بر یگانگی آموزه های وحیانی و قواعد حکمی حکم نمود.
مبحث «اجماع» و بررسی آن در مبانی فقهی و تفسیری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰
115 - 132
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درخصوص معرفی مبحث اجماع در اصول فقه، نقد و بررسی آن و همچنین تبیین این مسأله در مبانی فقهی و تفسیری آیت الله خامنه ای است که به روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری تدوین شده است. نتیجه نشان می دهد که حصول اطمینان و یقین به اتّحاد فتوای مورد اجماع با رأی معصوم، امری سهل الوصول نیست و این حُسن ظنّ به فتوای تعدادی از فقهای شاخص در گذشته بوده که موجب تسرّی آن به سایر اشخاص و ایجاد نوعی اجماع حدسی نسبت به اتّفاق حکم با فتوای اعلام از فقها و به تبع آن امام علیه السّلام شده است و ازاین رو از درجه اعتبار به کلّی ساقط می باشد. در ادامه به دست آمد که آیت الله خامنه ای برخلاف برخی بزرگان علم اصول، اجماعات حدسی و منقول از قدمای فقها مانند سیّد مرتضی و شیخ طوسی را پذیرفته اند و دلیل ایشان هم اطّلاع این بزرگان بر اقوال پیشینیان خودشان و حصول حدس قریب به یقین نسبت به کاشفیت از قول معصوم است. ایشان افراد صاحب اندیشه و اهل تحوّل در اندیشه های رایج زمان را ملزم به استفاده از اجماع دانسته و به همین جهت صاحب جواهر را که در بررسى هر مسأله، شهرت و اجماع را نیز به خدمت می گیرد، مظهر یک فقیه مقیّد به مقرّرات فقاهت و قواعد اصولى و فقهى معرّفی می کنند.
حدیث «علي مع الحقّ» از عبقات الأنوار تصحیح و تحقیق یا تصحیف و تحریف
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
283 - 314
حوزههای تخصصی:
حدیث «علی مع الحقّ» از موسوعه عبقات الأنوار، بخش مخطوط و تکمیل نشده ای است که در سال های اخیر در دسترس پژوهشگران قرار گرفت. این بخش مجموعه ای از فیش های نامدون و سیاهه هایی است که بیشتر توسط کاتبانی ناآشنا با واژگان و اصطلاحات به رشته تحریر درآمده است، از این رو متنی درهم ریخته و پرغلط از این اثر برجای مانده است.
به تازگی پاره ای از این سیاهه که از نظم و پیوستگی بهتری برخوردار است توسط مؤسسه ای در قم گزینش شده و با طمطراق «تصحیح، تحقیق و تعلیق»، و با وصف «تحقیق علمی کم نظیر» چاپ و روانه بازار شد. ولی بررسی این اثر نشان می دهد که متن چاپی نه تنها گزینشی، بلکه دچار تحریف و تصحیف و ناهنجاری در خوانش نسخه است، و شرط امانت داری در ارائه نسخه به شدت مورد تسامح قرار گرفته است. علاوه بر آنکه سهل انگاری در مقابله و ویرایش، لغزش های تایپی، شتابزدگی در چاپ، به این اثر فاخر آسیب رسانده و محتوای آن را سست نموده است. بازبینی این تصحیح ناقص و پراشتباه اعتماد به متن چاپی را سلب نموده، و ضرورت تصحیحی دیگر را آشکار می سازد.