فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۷۹٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
براساس یافته های علوم شناختی، ذهن انسان مفاهیم انتزاعی را با استفاده از تجربیات حسی و ملموس سازمان دهی می کند. استعاره های مفهومی که در زبان شناسی شناختی ابزارهای اساسی در تفکر هستند، در شکل دهی به فهم انسان از جهان نقش کلیدی دارند. قرآن کریم نیز برای انتقال مفاهیمی مانند ایمان و کفر از این استعاره ها بهره برده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی، استعاره های مفهومی ایمان و کفر را در قرآن و نهج البلاغه بررسی کرده و حوزه های مبدأیی نظیر نور و تاریکی، پاکی و آلودگی، گیاهان، بینایی و طرح واره های شیء و نیرو را تحلیل می کند. هدف این مطالعه، تبیین شکل گیری این استعاره ها و بررسی شباهت ها و تفاوت های آن ها در دو متن دینی است. نهج البلاغه و قرآن کریم از حوزه های مفهومی مشابهی برای مفهوم سازی ایمان و کفر بهره گرفته اند. با وجود اشتراکات فراوان، تفاوت هایی در نحوه به کارگیری استعاره ها در این دو متن دیده می شود؛ قرآن با زبانی وحیانی و همه فهم، مفاهیم را به مخاطبان گسترده تری منتقل می کند، در حالی که نهج البلاغه با بیانی انسانی و استدلالی، به تشریح ابعاد اجتماعی، اخلاقی و فلسفی این مفاهیم می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که استعاره های مفهومی نه تنها ابزار انتقال مفاهیم دینی هستند، بلکه پیوند عمیقی میان زبان، فرهنگ و جهان بینی در فهم و پذیرش پیام های الهی ایجاد می کنند.
نسبت مؤلفه های کلامی و تاریخی در شرح حال معصومان(ع)؛ مطالعه موردی: نزهه الکرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۶
۱۱۶-۸۳
حوزههای تخصصی:
عنایت اصلی شیعیان به ویژه شیعیان امامی مذهب به معصومین(ع) و مسئله امامت، سبب پدید آمدن کتاب های اهل ِبیت نگاری شد که ذیل شاخه سیره نگاری در تاریخ نگاری اسلامی قابل دسته بندی است. باتوجه به اینکه عقیده، یکی از بن مایه های اصلی سیره نگاری محسوب می شده، مطالعه نسبت استفاده از کلام و تاریخ در این آثار حائز اهمیت است. در این پژوهش کوشش شد مؤلفه های کلامی و تاریخی و سنجش فراوانیِ این شاخصه ها در کتاب «نزهه الکرام و بستان العوام» نوشته محمد بن حسین رازی آبی (زنده در 630 ق) شناسایی شود. براین اساس، پرسش مقاله حاضر آن است که رازی کدام مؤلفه های کلامی و تاریخی را در نگارش شرح حال چهارده معصوم(ع) در کتاب نزهه الکرام به کار بست و چه نسبتی میان فراوانی این مؤلفه ها در حوزه کلام و تاریخ وجود دارد؟ روش مورد استفاده، توصیفی با تأکید بر تحلیل محتوای کمی است. نتیجه پژوهش نشان می دهد دو مؤلفه «احتجاج بر پایه علم دین» و «معجزه» به عنوان پربسامدترین مؤلفه های کلامیِ کتاب، بیش از همه با شاخصه های تاریخیِ فضیلت و حادثه زمان مند پیوند داده شدند. «فضیلت» شاخصه غالب متن است. رازی این شاخصه را بیشتر با مؤلفه های کلامی به ویژه معجزه درهم تنیده تا هم زمان شأن قدسی و زمینی امام(ع) را پوشش داده و آن را فراتر از سایر رقبا درزمینه امامت و خلافت قرار دهد.
تحلیل تأثیر رهبری اخلاقی بر رفتار نوآورانه کارکنان با متغیر میانجی رفتار آوایی کارکنان و امنیت روان شناختی در بین کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
79 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تأثیر رهبری اخلاقی بر رفتار نوآورانه کارکنان با متغیر میانجی رفتار آوایی کارکنان و امنیت روان شناختی در بین کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش 200 نفر از کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد بودند که با روش نمونه گیری کوکران، 127 نفر حجم نمونه تعیین شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و روش تحقیق، توصیفی - پیمایشی است. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسش نامه جین و همکاران (2022م) استفاده شد. به منظور سنجش روایی پرسش نامه تحقیق از روایی هم گرا و روایی واگرا و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده و تأیید شد. به منظور تحلیل داده های توصیفی و استنباطی از نرم افزار اس. پی. اس. اس. و مدل سازی معادلات ساختاری اسمارت پی. ال. اس. استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد رهبری اخلاقی بر رفتار آوایی کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد با ضریب 678/0 تأثیر مثبت و معنا داری دارد. رهبری اخلاقی بر رفتار نوآورانه کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد با ضریب 569/0 تأثیر مثبت و معنا داری دارد. رفتار آوایی کارکنان بر رفتار نوآورانه کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد با ضریب 338/0 تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین نقش میانجی رفتار آوایی کارکنان در تأثیر رهبری اخلاقی و رفتار نوآورانه کارکنان با ضریب 897/4 تأیید شد؛ اما نقش تعدیلگر امنیت روان شناختی در تأثیر رهبری اخلاقی بر رفتار آوایی کارکنان سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری مشهد با ضریب 400/1 تأیید نشد.
نقدِ ادله قائلین به کیفیتِ تدبیر جسمانی ملائکه مدبر امر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
193 - 217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، که رویکردی تحلیلی دارد جهت تحصیل معرفت برهانی نسبت به ملائکه ای که تدبیر عالم را بر عهده داشته و واسطه فیض الهی در علم، رزق، حیات و ممات هستند. نقش آفرینی ملائکه در امور عالم از منظر «محدث-متکلمان» جسمانی و فیزیکی بوده؛ لکن از منظر «فیلسوف-متکلمان» عقلانی، روحانی و مجرد می باشد. ملائکه مدبر امر که یکی از اقسام ملائکه هستند، نقش وساطت در خلق و سریان فیض دائمی و مطلق حق در نظام عالم هستی را ایفا می کنند و تدبیرشان نیز همانند اصل ذاتشان، مجرد و متافیزیکی است. در این پژوهش، پس از نقل دیدگاه و ادله محدث متکلمان در باب چگونگی تدبیر ملائکه مدبر امر و نقد آن، نشان داده می شود که دیدگاه قائلان به تدبیر تجردی، متافیزیکی و غیر جسمانی ملائکه مدبر از استحکام لازم برخوردار بوده و دیدگاه مقابل قابل دفاع نمی باشد. پژوهش پیش رو، از نوع تحقیقات کلامی فلسفی بوده و در سلک پروژه های موضوع پژوهی بنیادی جای می گیرد. روش انجام تحقیق، توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به نحو کتابخانه ای و اسنادی می باشد.
تأثیرات متقابل فرد و جامعه از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث محوری در جامعه شناسی، نحوه ارتباط فرد با جامعه در متن اجتماع و در موقعیت انضمامی است. روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان خرد نگر و قائلان به فردگرایی روش شناخت یک سویه، از تأثیر فرد بر جامعه سخن می گویند. جامعه شناسان ساختارگرا و قائلان به اصالت و تقدم جامعه بر فرد نیز یک سویه و منحصراً از تأثیر جامعه بر فرد سخن می گویند. نظریه پردازان تلفیقی از تعامل فرد و جامعه، یا عاملیت و ساختار در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی سخن می گویند. استاد مصباح به رغم اعتقاد به اصالت فرد و اعتباریت جامعه، در موضعی شبیه تلفیقی ها معتقد است: نه فرد یکسره از جامعه متأثر است و نه جامعه یکسره از فرد متأثر، بلکه باید از تأثیر متقابل فرد و جامعه سخن گفت. به همین سبب، بحث «ارتباط فرد و جامعه» را در دو بخش جداگانه، ذیل عناوین «تأثیر جامعه بر فرد» و «تأثیر فرد بر جامعه» مطرح ساخته است. این نوشتار درصدد است تا موضع ایشان را در این خصوص در مقایسه با سایر اندیشمندان توضیح دهد. روش نوشتار تحلیل محتوای مباحث مندرج در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» است که در میان آثار استاد، به صورت انحصاری به این بحث وارد شده است.
تحلیل انتقادی دیدگاه خاورشناس «کلود ژیلیوت» درباره گردآوری قرآن و پیدایش قرائت های آن (موردپژوهی مقاله: «ریشه های متن قرآن و تثبیت آن»)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مساله گردآوری قرآن و منشأ قرائت های قرآنی و تاریخ این خوانش ها، از موضوعات بسیار مهمی است که باعث ایجاد مشکلات فراوانی در عرصه قرآن پژوهی شده و از این منظر، اشکالاتی از سوی خاورپژوهان مطرح شده و منتقدان با تکیه بر آن، در مورد وحیانی بودن قرآن و سلامت نص آن تردید ایجاد کرده اند. ازآنجا که پاسخ به این شبهات بسیار ضروری و مهم به نظر می رسد، برآن شدیم تا دیدگاه هایی از خاورپژوه معاصر، «کلود ژیلیوت» را در این ساحت، با تکیه بر مقاله وی با عنوان «ریشه های متن قرآن و تثبیت آن»، مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم. در این تحقیق که با رویکرد تحلیل انتقادی صورت گرفته، به این نتایج دست یافته ایم: 1- دیدگاه وی درباره شیوه گردآوری قرآن مطابق منابع اسلامی، کاملاً نادرست بوده و از اخبار شاذ و غیر معتبر در اثبات گردآوری قرآن پس از دوران پیامبر اکرم (ص) توسط صحابه بهره جسته است. 2- دیدگاه وی درباره تغییرات ایجادشده در متن کاملاً ناصحیح بوده و از مجرای روایات و اخبار نادرست به این مطلب رسیده است که قابل نقض می باشد. 3- همچنین اینکه وی استدلال کرده که مصحف های صحابه و اختلاف قرائت های قرآنی نشان از عدم وجود متن واحد تا پس از دوران پیامبر اکرم (ص) دارد، کاملاً نادرست و قابل خدشه است. 4- سخن وی در باب انتقادات مسلمانان نسبت به نسخه مشترک قرآن در عصر عثمان، کاملاً نادرست است و جامعه اسلامی بر این نسخه واحد اجماع داشته اند.
تحلیل معناشناختی روایت اقوام متعمق آخرالزمان در نسبت با مجموعه روایات تعمق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
94 - 114
حوزههای تخصصی:
مسلم است که معارف الهی دارای درجات مختلفی از سطح و عمق و ادراک بشری، مشتمل بر مراتب متعددی از فهم و کشف است، انسان متناسب با هر مرتبه ادراکی به درک لایه ای از حقیقت نائل می شود. بالا ترین مرتبه ادراک، متعلق به مواجهه شهودی انبیاء با حقیقت است، دیگران نیز به فراخور تلاش علمی و عملی خود از این معارف بهره مند می شوند. طبیعی است که با رشد و تکامل علمی و عقلی، مراتب عمیق تری از فهم نیز برای انسان ها حاصل شود، اما از طرفی مجاری ادراکی بشر محدود بوده و امکان درک حقایق فراتر از مرزهای خود را ندارد. مضمون روایت اقوام متعمقون این است که خداوند سوره توحید و آیات پایانی سوره حدید را به این جهت نازل کرد که می دانست در آینده اقوام متعمقی خواهند آمد، کسانی از تعبیر متعمق معنای تشویق و مدح و عده ای مفهوم منع و ذم برداشت کرده اند، مسئله تحقیق این است که آیا تعمق در خصوص این روایت به معنای فهم عمیق و صفت مدح یا به معنای تجاوز از حد و صفت ذم است؟ در این مقاله با تأکید بر شیوه رایج معناشناسی، به تحلیل معنایی این روایت در نسبت با مجموعه روایات تعمق در مجامع حدیثی شیعه و سنی پرداخته و نشان داده ایم که با توجه به قرائن و شواهد موجود، این روایت بیش از آن که در مقام تحریک و تشویق به تعمق و ستایش آن باشد، ناظر به حذر و منع از تعمق بیش از اندازه در معارف است، بر این اساس اگرچه تلاش اعتدالی برای شناخت حدی از معارف که میسور فهم آدمی لازم است، اما تجاوز از این حد، مصداق تعمق مذموم و محل منع و نهی روایت خواهد بود.
تربیت عقلانی در پرتو باور به معاد
حوزههای تخصصی:
علم وآگاهی به معاد، شناخت رابطه ی میان دنیا وآخرت، نقش بسزایی در شکوفایی تربیت عقلانی دارد. هدف ازاین تحقیق، روشن شدن تصویر ارایه شده از معاد در قرآن و نقش مهم آن در بازشناسی، تربیت وتعالی ابعاد گوناگون زندگی بشر به صورت فراگیر است. پرسش اصلی پژوهش، چگونگی نقش باور به معاد در تربیت عقلانی انسان است. پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی(کتابخانه ای) در پرتو اشارات برآمده از آیات وروایات، و منابع علوم انسانی انجام شده است. نوآوری پژوهش، ترسیم ابعاد فراگیر تصویر معاد در تربیت عقلانی با ترتبی منطقی، معقول ومقبول است. از یافته های مهم پژوهش می توان به مباحثی همچون؛ تمرکز یافتن عقل انسان و هدفمندی آن در راستای باور به معاد ، توسعه پیدا کردن قلمرو اندیشه، ، برخورداری زندگی از معنا و ارزش خاص آن، معرفت انسان و تعالی یافتن مراتب معرفتی؛ (علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین) در سایه این باور، اشاره کرد.
ماهیت امر به معروف و نهی از منکر و تأثیر آن بر احکام ساخت و مدیریت آستان های مقدس(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
فقه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۸)
118 - 145
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله شامل دو بخش است: بخش اول، ماهیت فریضه امر به معروف و نهی از منکر است و بخش دوم، تطبیق و تأثیر این ماهیت بر دو جهت کلی در احکام آستان های مقدس است: جهت اول، ساخت آستان های مقدس و جهت دوم، مدیریت آن است. پرسش اصلی در بخش اول این است که آیا ماهیت فقهی فریضه، امر و نهی کردن لفظی است یا براندازی منکر و اقامه معروف است؟ در بخش دوم، تأثیر ماهیت فقهی فریضه بر احکام ساخت و مدیریت آستان های مقدس مورد سؤال اصلی است. موضوع مقیّد به بُعد همگانی فریضه (فریضه همچون وجوب و صلاحیت همگانی) است. اگر از حکومت ها و مدیریت آستان ها نیز سخن رود، در حدّ ارتباط آن با این بُعد است. هدف مقاله، توسعه فقه فریضه و فقه آستان های مقدس است که با روش اجتهادی مصطلح در دانش های فقه و اصول امامیه انجام می پذیرد. نتیجه بخش اول اثبات ماهیت لفظی برای امر و نهی در فریضه، همچون وجوب و صلاحیت همگانی است که پیامد آن کنار گذاشتن مراحل سه گانه (قلبی، لسانی و یدی) مشهور در فریضه خواهد بود. نتیجه بخش دوم نیز وجوب مطالبه عمومی ساخت آستان ها و وجوب مطالبه رعایت همه احکام شرع در مدیریت و کل محیط آستان هاست که باید به رعایت شرایط شرعی انجام فریضه مقید باشد.
الروافد الفلسفية للسرديات الحديثة وإشكالية امتلاك المعرفة لتوظيفةا في الخطابات المقدّسة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراسه الأصول الابستیمولوجیه والفلسفیه التی رافقت المناهج النقدیه، هی السبیل الذی یمكّننا من استیعاب النظریات النقدیه الوافده والوقوف على أبرز مفاهیمها التنظیریه وإجراءاتها التطبیقیه قبل إعمالها فی الساحه النقدیه، حیث ینبغی أن لا ننظر إلى مناهج مثل السردیات على أنها مجرد أدوات نقدیه یتوسل بها فی تحلیل الخطابات الأدبیه، إذ هی استثمرت مجموعه من الروافد الفلسفیه فی بناء مشروعها النقدی، والتی تبدأ من أرسطو لتصل إلى آفاق حدیثه متجلیه فی نظریات ما بعدالحداثه، وتكمن جذورها فی مجموع الفلسفات الموضوعیه، والوضعیه المنطقیه، والظواهریه الهیجلیه، ومبادئ كانط الذاتیه. من هذا المنطلق، تتحدد غایه بحثنا فی بیان مدى أهمیه الوعی بالأسس الفلسفیه للسردیات وإشكالیه امتلاك المعرفه لفهم النصوص الأدبیه، خاصه الخطاب القرآنی المقدس بتوظیف إجراءاتها النقدیه، باعتماد المنهج الوصفی-التحلیلی وذلك عن طریق رصد لأهم الخلفیات الفلسفیه التی رافقت السردیات فی مسیرتها التاریخیه ودراسه توظیفها فی بعض النماذج النقدیه. ویصل البحث إلى أن هناك مقولات یستفید منها المنهج السردی فی بناء مشروعه النقدی مثل موت المؤلف، الإطاحه بالذات الإنسانیه التی أدت إلى دحض الشخصیه فی الروایه، لا نهائیه المعنى وغیرها من المقولات التی لا تتفق وبناء النص القرآنی، وحضور المؤلف فیه، والشخصیات الحیه الحاضره التی تتحرك فی فضاء قصصه، التی لایمكن عدها كائنات ورقیه منسوجه من التخیّل، کما تظهر هذه الإشکالیه فی دراسه موضوع السارد فی الخطاب القرآنی معتمده علی النموذج السردی؛ إذ مسّت بقدسیه هذا الخطاب نتیجه توظیف المنهج توظیفا میکانیکیاً دون الالتفات إلی تباعد طبیعه السارد القرآنی والإنسان المؤلف السارد فی النصوص البشریه. ورغم أن البحث لاینفی إمكانیه الاستفاده من الإجراءات التحلیلیه التی جاءت بها السردیات فی مرحلتی البنیویه وما بعدها، خاصه مع العلم بأن توظیفها یمكننا من تحقیق بعض النتائج الفنیه، ولكنه یؤكد على لزوم استیعاب النماذج النقدیه فی أصولها الفلسفیه وأبعادها الإبستمولوجیه للتطرق إلى دراسه الخطاب القرآنی على أساس استخدام آلیات البحث السردی الحدیث فی سبر أغواره، لأن توظیف هذا المنهج اختیار معرفی وإیدیولوجی لا تنفصل نتائجه عن مقدماته.
تحلیل حقوقی شرط حداکثر تلاش قرارداد تجاری در حقوق ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
101 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شرط حداکثر تلاش یکی از شروط قراردادهای تجاری معاصر و حاصل نواوری در قراردادهای تجاری بین المللی است؛ که از جهت تأثیر در تفسیر قراردادی و کسب نتیجه مطلوب، دارای اهمیت بسزایی می باشد. در این مقاله مفهوم و مبنا، آثار و ملاک ایفای شرط حداکثر تلاش درحقوق ایران و ایالات متحده آمریکا بررسی شده است. روش: این تحقیق از نوع نظری بوده و روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است. ملاحظات اخلاقی: در تحقیق حاضر، اصل امانتداری، صداقت، بی طرفی و اصالت اثر رعایت شده است. یافته ها: اگر قاضی از قرائن و اوضاع و احوال موضوع، نتواند سطح و میزان تلاش را تشخیص دهد، شرط را مبهم و غیرقابل اجراء اعلام می نماید. نتیجه گیری: شرط حداکثر تلاش در هردو نظام حقوقی قابل توجیه و اعتبار است و حتی در بعضی از مقررات، به لزوم رعایت آن در بعضی از قراردادها، تصریح شده است؛ اما از حیث اجراء و الزام قضایی، علی رغم اتفاق دکترین و محاکم بر ظهور شرط حداکثر تلاش بر لزوم انجام سطح تلاشی بیشتر از متعارف، ممکن است با مشکل اجرایی مواجه شود.
بررسی شاخصه های خانواده فاطمی و نقش آن در تحقق جامعه مهدوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۷
53 - 64
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه شیعه، آینده ی جهان بسیار روشن و خوشبینانه است، این جامعه جهانی مطابق با آیات قرآن و روایات معصومان(ع)، یک آینده بیشتر ندارد و آن جامعه مطلوب و آرمانی مهدوی است. این مدینه ی فاضله در زمین، با توجه به آموزه قرآنی «انَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» (رعد: 11)، مشروط به تغییر از جانب مردم است و تا خودشان اقدام به تغییر نکنند، تغییری در سرنوشتشان به وجود نخواهد آمد. این تصویر واقع بینانه و تحقق یافته از تاریخ بشر، حکایت از نقش مهم خانواده در این حرکت می کند. خانواده فاطمی مقدمه ساز جامعه مهدوی است، باید دید شاخصه های این خانواده چیست و چه نقشی در حرکت جامعه بشری به سوی جامعه مهدوی دارد؟ در پرتو این تحقیق که به روش کتابخانه ای توصیفی صورت گرفته است، شاخصه های قرآنی و روایی متعددی برای خانواده فاطمی معرفی می شود، ازجمله ایمان، تعدد فرزندان، مواسات و ساده زیستی.
عناصر سینوی در تبیین صدرایی از مسئله نفس و جسمانیة الحدوث بودن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
39 - 60
حوزههای تخصصی:
بیشک یکی از مهمترین مباحث فلسفی در میان قاطبه حکما، مسئله وجود نفس، جوهریت، نحوه پیدایش نفس، تجرد آن و بقای آن است. این مسئله برای حکیمان مسلمان نیز از اساسیترین و مهمترین مسائلی بوده که دستاوردهای کلامی و فلسفی آن را نمیتوان نادیده انگاشت، زیرا بسیاری از باورهای دینی در گرو قبول این عنصر اصلی در وجود آدمی تبیین میشود. انسان بدون نفس، مشمول هیچ بار تکلیفی از ناحیه شارع مقدس نبوده و نیست، و طبیعتاً معاد و مسائل مربوط به آن نیز موضوعیت خود را از دست خواهد داد. اهمیت مسئله نفس نزد فیلسوفانی که به دیدگاههای کلامی و دینی التزام نداشته اند نیز حاکی از آنست که این مسئله فارغ از دینی بودنش، در فلسفه نیز جایگاهی مهم داشته و دارد. ابن سینا و ملاصدرا در مقام دو حکیمی که هم فیلسوفند و هم دغدغه دینی دارند، توجهی ویژه به مسئله نفس داشته اند. ملاصدرا از وجود نفس گرفته تا اثبات جوهریت آن و تجرد و بقایش، و نیز نحوه پیدایش آن که با عنوان جسمانیه الحدوث، را مورد بحث قرار داده و دیدگاههای نوین او در اینباره شهرت یافته است. اما این نوشتار درصدد است نشان دهد که بسیاری از مباحث ملاصدرا در مسئله نفس، عیناً برگرفته از ابن سیناست. هرچند کوشش این مقاله قدحی بر تلاش ملاصدرا محسوب نمیشود، اما نشان دادن مستندات سینوی در اندیشه صدرایی، میتواند به فهم درست و تفسیر موجه از آراء صدرالمتألهین کمکی شایان نماید؛ بویژه در فهم مفهوم «جسمانیه الحدوث» بودن نفس که بعضی آن را، بغلط، معادل جسم بودن یا جسمانی بودن نفس در ابتدای تکّون خود دانسته اند. مقاله حاضر نشان میدهد که نه این تفسیر از سخن صدرالمتألهین صحیح است و نه این مبنا به او اختصاص دارد، بلکه در همین مسئله نیز ملاصدرا وامدار اندیشه ابن سیناست؛ همچنانکه در دیگر مباحث مربوط به نفس نیز چنین است.
مبادئ الاستلزام الحواري في أشعار وليد سيف وفقاً لنظرية التداولية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
53 - 66
حوزههای تخصصی:
إن التداولیه فرع من السیمیائیه، وهی تهت م بالتواصل کوظیفه لغویه. وبما أ ن السیاق له دور مهم فی التداولیه، فهی تتطرق إلی أنواع السیاق، ومنه: سیاق المخاطبین، وهذا یشمل المتکلم والمخاطب. فالمتکلم یختار المفردات ویر تبها حسب قصد یتابعه فی الکلام، وإفاده المخاطب من الأهداف المه مه التی لا یمکن إهمالها. ظهر مصطلح الاستلزام فی حقل الدرس الفلسفی المرتبط بدراسه الجوانب الدلالیه والتداولیه المتعلقه باللغات الطبیعیه؛ فمعنی الاستلزام فی اللغه یدور حول مصاحبه الشیء وعدم مفارقته؛ وأما فی اصطلاح الدارسین، فهو علاقه منطقیه تربط قضیه أو جمله أو عده جمل بمسار استدلالی حجاجی. یرجع الفضل فی طرح ظاهره الاستلزام إلی غرایس الذی اصطلح علیها بالاستلزام الحواری أو التخاطبی، وجعل ک ل همه إیضاح الاختلاف بین ما یقال وما یقصد. هذه الدراسه تتمحور حول مبادئ الاستلزام الحواری فی أشعار ولید سیف الشاعر الفلسطینی وفقاً لنظریه التداولیه اعتماداً علی المنهج الوصفی التحلیلی؛ وعزمنا أن یکون البحث فی أربعه محاور، هی: قاعده الکم، وقاعده الکیف، وقاعده المناسبه، وقاعده الطریقه. والدلیل الأساسی لاختیار هذا الشاعر أن قصائده قد اشتملت علی دلالات مستلزمه غیر مباشره، تُستنبط من خلال السیاق التداولی لهما. وتوصل البحث إلی أ ن الشاعر لم یستخدم الاستلزام النموذجی أو المعمم الذی یتطابق فیه معنی الخطاب مع قصد المرسل؛ إذ لم تسعفه المعانی الحرفیه فی التعبیر عن مکنون فؤاده؛ فخرج إلی المعانی الضمنیه المستلزمه، والتی خرق فیها قواعد مبدأ التعاون الأربع )الکم، والکیف، والمناسبه، والطریقه(.
نمادسازی قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
343 - 381
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم دربردارنده مجموعه داستان هایی درباره انبیاء الهی است که در خلال آن ها به روشنی تقابل حق و باطل در طول تاریخ و جوامع بشری ترسیم شده است. داستان رازآلود ابراهیم (ع)، یکی از نمونه های آن است که شخصیت های مثبت و منفی آن برای آیندگان تصویرپردازی و نمادسازی شده اند. نمادسازی در این داستان مبتنی بر «افراد و شخصیت ها» و «وقایع و عوامل طبیعی» است. قهرمانان مثبت این قصه عبارتند از: ابراهیم (ع)که نماد شخصیتی انقلابی در تحقق آیین توحیدی و مبارز در مواجه با ظواهر طاغوتی است و هاجر نماد ولایت مداری، اسماعیل نماد بندگی و تسلیم محض، اسحاق نماد امید و بصیرت و ساره نماد همدلی و دلدادگی. شخصیت های منفی همچون نمرود، آزر و قومش نیز به ترتیب نماد استکبار، حق گریزی و ارتجاع و تعصب اند. افزون بر آن، قرآن مجید در اقدامی بدیع، وقایع و عوامل طبیعی را نیز نمادسازی کرده است. در این داستان، کعبه نماد توحید و وحدت امت اسلامی، صفا و مروه نماد پاسداشت از شعائر الهی، اجرام آسمانی نماد برهان مستدل، بت نماد طاغوت و تبر نماد مبارزه به تصویر درآمده اند.
اِشارات و تَنبیهات (7)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
269 - 282
حوزههای تخصصی:
سلسله مقالاتی که زیر عنوان «اِشارات و تَنبیهات» منتشر می شود مجالی است برای طرح و تحریر جستارهای گونه گونِ انتقادی و کتابگزارانه و تُراث پژوهانه که هر یک از آن جستارها نوشتاری است کوتاه و مستقل در باب موضوعی مشخّص و ممتاز. بخش هفتم از این مقالات مشتمل است بر سه نوشته انتقادی درباره مداخلی از دانشنامه جهان اسلام و دائره المعارف بزرگ اسلامی. در دو یادداشت نخست، برخی از نادرستی ها و کاستی ها در سه مدخل از دائره المعارف بزرگ اسلامی یادآوری شده است و در مقاله سوم، به تَکرار یک عبارت مغلوط و مغشوش در دو دانشنامه جهان اسلام و دانشنامه زبان و ادب فارسی و لزوم اصلاح آن اشارت رفته است.
تعامل با اهل کتاب در سوره های زهراوین با توجه به وحدت ادیان از منظر تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
325 - 342
حوزههای تخصصی:
مسأله تعامل با اهلکتاب در قرآن کریم، خصوصا سوره های زهراوین که بیشتر از سایر سوره های قرآن به این مسأله نظر دارد، با توجه به وحدت ادیان که بیانگر این مهم است که دین برگزیده خداوند از آدم تا خاتم(ص) یکی بوده است مورد توجه مفسران و پژوهشگران، خصوصا مفسران عرفانی بوده است. پژوهش حاضر سعی دارد با گردآوری اطلاعات و داده های دست اول نظرات مفسران عرفانی بر پایه روش توصیفی و تحلیلی، در رابطه با تعامل اهل کتاب در سوره های زهراوین، با توجه به وحدت ادیان از منظر تفاسیر عرفانی بپردازد. این پژوهش در پایان با پردازش و تحلیل آیات مربوط به تعامل با اهل کتاب در این سوره ها و تفاسیر عرفانی، نشان خواهد داد که اولاً، دین نزد خداوند، یکی بوده و همه رسولان الهی برای اجرای همان دین واحد مبعوث شده اند. ثانیاً، با توجه به وحدت ادیان، عرفا در تفاسیر خود به تعامل با اهلکتاب و عدم تفرقه اتفاق نظر دارند. ثالثاً، آنچه خداوند از مسلمانان و اهل کتاب می خواهد، تعامل و همزیستی مسالمت آمیز، در سایه ایمان به خدای واحد، تمام رسولان الهی و کتب آسمانی، و نفی هرگونه شرک و تفرقه است.
بررسی رأی ابن جنید درباره محدوده حجاب و پوشش شرعی زن مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن جنید اسکافی از علمای بزرگ شیعه در سده چهارم است که کتابی از او به ما نرسیده؛ اما برخی آرای وی در کتب فقهی نقل شده است. علامه حلی جمله ای از او درباره پوشش زن و مرد مطرح کرده، و خودش توضیحی بر آن افزوده است که ظرفیت سوءتفاهم دارد، تاجایی که برخی از غیرمتخصصان چنین اظهار داشته اند که ابن جنید حد واجب پوشش زن و مرد در برابر دیگران را مساوی می داند. در این مقاله با روش تحلیلی و با مراجعه به اقوال نقل شده از ابن جنید معلوم می شود که چنین برداشتی از کلام ابن جنید ناشی از ناآشنایی با متون تخصصی فقهی بوده، و ابن جنید نه تنها درخصوص پوشش زن در برابر نامحرم، بلکه حتی در «پوشش زن در نماز» نیز چنین دیدگاهی ندارد؛ بلکه تنها تفاوت نظر وی با دیگران دراین باره، آن است که وی پوشش سر زن در نماز را مستحب می داند، با این شرط که نامحرمی وی را در حین نماز نبیند. با بررسی نقل قو ل های سخن وی در کتب علامه حلی و دیگران معلوم می شود که آن عبارت ابن جنید که مورد سوءِتفاهم واقع شده، صرفاً ناظر به معنای واژه عورت بوده، و اگر حکمی هم از آن مدنظرش باشد، همان حکم عمومی پوشش است که هم زن و هم مرد دربرابر همگان (یعنی حتی دربرابر هم جنس و محارم خویش) موظف به رعایت آن هستند و فتوای وی در این زمینه همانند فتوای عموم فقهای شیعه است که همگی حد واجب پوشش زن را در برابر محارم و افراد همجنس همانند حد واجب پوشش مرد می دانند.
تبیین نظریه عرفانی حکیم سبزواری پیرامون قدرت ذاتی و معیار فعل اختیاری خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
61 - 80
حوزههای تخصصی:
از منظر عرفانی، همه اسماء الهی در مقام کمون و بطون، اسم ذات اند. مسئله تحقیق حاضر بررسی و تعیین صفت قدرت الهی، از نظر صفت ذات یا صفت فعل بودن آن است. اگر بپذیریم قدرت از صفات ذات است، باید این مسئله را حل کنیم که صفت ذات همیشه باید ظهور داشته باشد در حالی که قدرت در همه زمان ها ظهور ندارد. شبهه ای که گاه از نظر عرفانی اینگونه پاسخ داده شده که صفت قدرت می تواند صرفاً وجود داشته باشد ولی در کمون و بطون مانده است. ملاّهادی سبزواری به علّت تمایلات عرفانی مورد دوم را می پذیرد. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی نظریه ملاّهادی سبزواری را تقریر و تبیین کرده است. یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که حکیم سبزواری در مسئله «قدرت الهی» مبتنی بر تعریف لزوم مختار بودن در فعل یا ترک فعل، به یکی از دو مشکل موجَبیت خدا یا انقلاب در ذات بر نمی خورد بلکه با نگاه عرفانی، به قدیم بودن تجلّی ذاتی یعنی قدیم بودن صفات چهارگانه حیات و علم و قدرت و ربوبیت می رسد و این قِدَم ذات است نه قِدَم فعل.
نوآوری سید قطب در زیبایی شناسی بیانی قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
383 - 410
حوزههای تخصصی:
یکی از پژوهش های قرآنی که همواره مورد توجه مفسّرین قرآن کریم و ادبا بوده، تحلیل خارق العادگی های قرآن کریم در زمینه بیان و اعجاز بیانی است. اما در بین وجوه اعجاز بیانی، بررسی جنبه های هنری و زیبایی شناسی کمتر مورد توجه قرار گرفته و به قواعد مرسوم در کتب بلاغت، محدود شده است. از طرفی سید قطب به عنوان ادیب و مفسّر قرآن کریم نگاه متفاوتی به زیبایی های قرآن کریم دارد که به خوبی تبیین نشده و تفاوت آن با دیگر تحلیل های بلاغی برجسته نشده است. از این رو ضرورت داشت تحقیق جامعی در مورد وجه تمایز زیبایی شناسی قرآن کریم در نگاه سید قطب و بزرگان قبل از او در زمینه تفسیر ادبی قرآن کریم صورت بگیرد. بر این اساس در تحقیق پیش رو با روش تحلیلی ابتدا سیر تاریخی درک زیبایی های قرآن کریم در سه مرحله درک فطری، درک پراکنده زیبایی ها و درک قواعد فراگیر مطرح شده، سپس ورود برخی شخصیت ها قبل از سید قطب به این موضوع بررسی شده و در نهایت وجوه تمایز نگاه سید قطب در مقایسه با دیگر ادبا در چند نمونه قرآنی تطبیق شده و از جهت نظری در سه زمینه کلی بودن نگاه سید قطب و جزئی بودن نظر اهل بلاغت، عدم تمرکز بر قواعد بلاغی و تفاوت در زیرساخت ها قرار می گیرد و بعد از آن به نوآورانه بودن تحلیل زیبایی شناختی سید قطب در نگاه ادبا و مفسرین بعد از او اشاره شده است.