ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
۱۶۰۱.

تعیین اثربخشی زوج درمانی ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد با فرمول بندی طرحواره ای (ACT/SF) بر انعطاف پذیری روانشناختی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد فرمول بندی طرحواره ای زوج درمانی انعطاف پذیری روانشناختی رضایت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۹۹
زمینه: تنوع فوق العاده مسائل زوجی، مکانیسم ها و فرآیندهای درمانی متنوعی را می طلبد. ادغام رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد طرحواره درمانی به منظور پاسخ به دامنه وسیع تری از مشکلات زوجی مورد توجه محققان قرار گرفته است. ازاین رو، مطالعات بیشتر و غنی سازی این رویکرد با بکارگیری مؤلفه های مؤثرتر، در بهسازی روابط زوجی راهگشا خواهد بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی رویکرد ترکیبی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با فرمول بندی طرحواره ای (ACT/SF) بر میزان انعطاف پذیری روانشناختی و رضایت زناشویی انجام شد. روش: مداخله حاضر با طرح نیمه آزمایشی و انجام پیش آزمون-پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 16 زوج (32 نفر) از مراجعان سه مرکز مشاوره در شهر قم در سال 1401 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه مقیاس رضایت زناشویی انریچ (السون، 1998) و پرسشنامه ی پذیرش و عمل-نسخه دوم (بوند و همکاران، 2011) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش مداخله درمانی ACT/SF را به مدت دوازده جلسه 120 دقیقه ای دریافت کرد و گروه گواه در انتظار درمان باقی ماندند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار Spss نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که با کنترل پیش آزمون به عنوان متغیر کوواریت، میزان رضایت زناشویی با اندازه اثر قوی (0/62=2η) و انعطاف پذیری روانشناختی با اندازه اثر متوسط (0/32 =2η) به طور معنی داری در گروه آزمایش افزایش داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان گفت که فرمول بندی مشکلات زوجین بر مبنای طرحواره ها و آگاهی از تحریف های شناختی باعث می شود افراد درک و آگاهی بیشتری نسبت به فرآیندهای روانی و رفتارهای خود و همسرشان پیدا کنند، و با تکنیک های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ترغیب می شوند بر اساس ارزش های خویش، روابط زوجی را بهبود بخشند.
۱۶۰۲.

طراحی و آزمون الگوی ساختاری خود خاموشی در زنان متأهل بر اساس سبک دلبستگی، ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی با میانجی گری شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودخاموشی سبک دلبستگی ابرازگری هیجانی احساس تنهایی شفقت به خود زنان متأهل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
زمینه: به نظر می رسد که ترس از دست دادن روابط معنی داری به خصوص در روابط رومانتیک ریشه در سبک های دلبستگی دارد و این منجر به خود خاموشی در زنان می شود. بنابراین بررسی پیشایندهای تأثیرگذار بر خودخاموشی زنان می تواند راه گشای برخی از مشکلات روانشناختی در آن ها می شود. هدف: هدف پژوهش، طراحی و آزمون الگوی ساختاری خود خاموشی در زنان متأهل بر اساس سبک دلبستگی، ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی با میانجی گری شفقت به خود. روش: پژوهش از نوع بنیادی و در زمره پژوهش های توصیفی و همبستگی (تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامع ه آماری زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره شهر تهران در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 400 نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره شهر تهران در سال 1402 بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس خودخاموشی (جک و دیل، 1992)، سیاهه سبک دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987)، پرسشنامه ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990)، مقیاس احساس تنهایی اجتماعی عاطفی برای بزرگسالان (دی توماسو و همکاران، 2004) و پرسشنامه شفقت به خود (نف، 2003) به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ابرازگری هیجانی بر شفقت به خود اثر مثبت و معنی داری دارد و بر خودخاموشی اثر منفی و معنی داری دارد (0/05 >P). اثر مستقیم احساس تنهایی به شفقت به خود منفی و معنی دار و بر خودخاموشی مثبت و معنی دار بود (0/05 >P). اثر مثبت مستقیم سبک های دلبستگی ایمن به شفقت به خود مثبت و معنی دار و به خودخاموشی منفی و معنی دار بود (0/05 >P). همچنین اثر مستقیم سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا به شفقت به خود منفی و به خودخاموشی مثبت و معنی دار بود. همچنین ابرازگری هیجانی، احساس تنهایی و سبک های دلبستگی از طریق شفقت به خود اثر غیرمستقیمی بر خودخاموشی داشتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان با آموزش مهارت های شفقت به خود بخشی مهمی از احساس تنهایی و خودابرازگری هیجانی را در زنان متأهل تعدیل کرد. بنابراین می توان از آموزش مهارت های شفقت به خود در جهت خاموشی زناندر کلینیک های مشاوره و روان درمانی سود برد.
۱۶۰۳.

اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فرزندپروری مثبت آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی رابطه ی مادر - کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمینه: رابطه مادر-کودک یکی از عوامل مهم برای رشد کودک محسوب می شود. تاکنون اثربخشی شیوه های آموزشی مختلفی بر رابطه مادر و کودک انجام شده است ولی تاکنون مطالعه ای به بررسی مقایسه دو رویکرد پرکاربرد در این زمینه که می تواند به تدابیر عملی برای بهبود روابط مادر-کودک و ارتقای سلامت روانی کودکان منجر شود نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران و کودکان با مشکلات رفتاری مراجعه کننده به کلینیک های آگاه، آفرینش و نیمرخ شهر شیراز در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 40 نفر از مادران وکودکان بودند که با توجه به ملاک های ورود و خروج به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی) جایگزین شدند. پس از افت نمونه، ۱۵ مادر در گروه فرزندپروری مثبت و ۱۸ مادر در گروه فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی باقی مانند. شرکت کنندگان قبل و پس از آموزش پرسشنامه رابطه کودک- والد (پیانتا، ۱۹۹۲) را تکمیل کردند. یافته های پژوهش با استفاده نرم افزار SPSS-23 و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش های فرزندپروری مثبت و فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی بر بهبود رابطه مادر-کودک اثربخش هستند (001/0 >P). نتایج آزمون های تعقیبی شفه نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی در مقایسه آموزش فرزندپروری مثبت تأثیر بیشتری بر بهبود رابطه مادر-کودک داشت (001/0 >P). نتیجه گیری: این نتایج می توانند به والدین و متخصصان روانشناسی کمک کنند تا روش های بهتری را برای پرورش و پشتیبانی از کودکان انتخاب کنند و روابط خانوادگی سالم تری را تقویت نمایند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت درمانگران می توانند به منظور اثربخشی بیشتر، از میان این دو آموزش، آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهنی سازی را به منظور بهبود رابطه مادر-کودک انتخاب کنند.
۱۶۰۴.

بازتاب روانشناختی انگاره های کهن الگویی (یونگ) در اشعار شاعران نوپرداز کرد (نه شاعر برگزیده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یانگ روان‏شناختی شعر نو کُردی انگاره های کهن الگویی ناخودآگاه جمعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۸۲
زمینه: انگاره های کهن الگویی از ناخودآگاه جمعی انسان ها سرچشمه می گیرند و به دلیل این که در ذات و نهاد انسان ها جای گرفته اند، و در هر آنچه که محصول تفکّر و ذوق و احساس انسان باشد، بروز و ظهور پیدا می کنند. از دیدگاه طرحواره افراط و تفریط در شکل گیری نیازهای روانشناختی باعث شکل گیری طرحواره می شود. آثار ادبی و از جمله شعر نیز با توجه به این که از روح و روان انسان برمی آید، با انگاره های کهن الگویی پیوند خورده و شعر به عنوان رسانه ناخودآگاه جمعی انسان ها مطرح می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر بازتاب روانشناختی انگاره های کهن الگویی (یانگ) در اشعار شاعران نوپرداز کرد (نه شاعر برگزیده) است. روش: در همین راستا، در این مقاله که به روش کتابخانه ای نوشته شده، به بررسی انگاره های کهن الگویی در اشعار چندین نفر از شاعران نوپرداز کرد پرداخته شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که این شاعران از تصاویر و انگاره های کهن الگویی به وفور در شعر خود استفاده کرده اند. البته این امر دلایل متعددی دارد؛ یکی این که اغلب این شاعران با مظاهر تمدّن و شهرنشینی در ستیز هستند و عناصر طبیعت و روستا را به عنوان رؤیایی دست نیافتنی در شعر خود مطرح می کنند و این امر مستقیماً باعث ورود عناصر طبیعت و تصاویر کهن الگو به شعر آن ها می شود. دلیل دوم اینکه، اغلب این شاعران گرایش سیاسی و اجتماعی دارند و مضامینی همچون آزادی و وطن از مضامین محوری اشعار آن ها محسوب می شود منتها با توجه به محدودیت ها، مجبور به روی آوردن به زبان نمادین و مبهم می شوند. نتیجه گیری: این شاعران برای بیان مضمون آزادی و وطن به تشبیه و استعاره روی می آورند و این امر نیز باعث ورود عناصر طبیعی و کهن الگو گونه به شعر آن ها می شود.
۱۶۰۵.

پژوهشی میدانی در مفاهیم فرسودگی شغلی، تعارض کار-خانواده، سرمایه روانشناختی و سلامت روان معلمان با تأکید بر نقش جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارض کار-خانواده تفاوت های جنسیتی فرسودگی شغلی سرمایه روانشناختی سلامت روانی معلمان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۳
زمینه: بررسی ادبیات حوزه معلمان ابتدایی و عوامل مؤثر بر شغل آن ها مانند فرسودگی شغلی، سلامت روانی، سرمایه اجتماعی و تعارض کار-خانواده نشان داد تاکنون مطالعه ای به بررسی تفاوت های جنسیتی معلمان ابتدایی شهر تهران از این منظر نپرداخته است. هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی تفاوت های جنسیتی در فرسودگی شغلی، تعارض کار-خانواده، سلامت روانی و سرمایه روانشناختی در معلمان ابتدایی شهر تهران بود. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی و علّی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل معلمین ابتدایی شهر تهران (12656 نفر) و نمونه 400 نفر (223 زن و 177 مرد) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب مساوی (از هر منطقه 50 معلم) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981) پرسشنامه تعارض کار و خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) پرسشنامه سلامت روانی (گلدبرگ و هیلر، 1979) پرسشنامه سرمایه روانشاختی (لوتانز، 2007) بود. روش تجزیه و تحلیل شامل استفاده از میانگین، انحراف معیار، کجی، کشیدگی و آزمون t مستقل بود. یافته ها: تفاوت جنسیتی معناداری در فرسودگی شغلی، سرمایه روانشناختی و تعارض کار خانواده وجود دارد. فرسودگی شغلی، سرمایه روانشناختی و تعارض کار خانواده در معلمان زن به طور معناداری بیشتر از معلمان مرد بود (05/0 >P) ولی تفاوت دو جنس در متغیر سلامت روان معنادار نبود (05/0 <P). نتیجه گیری: امروزه زنان در کنار نقش کلیدی در خانواده و تربیت فرزندان، به عنوان نیروی انسانی توانمند و کارآمد در جامعه حضور دارند. وجود مشکل در هر کدام از این دو حوزه آسیب زاست. طبق یافته های این پژوهش و با توجه به بالاتر بودن میزان این متغیرها در معلمان زن، فراهم نمودن خدمات مشاوره روانشناختی و کارگاه های آموزشی روانشناسی ویژه آن ها و انعطاف پذیر کردن ساعات کاری معلمان در جهت کاهش میزان فرسودگی شغلی و تعارض کار-خانواده در معلمان می تواند مؤثر باشد.
۱۶۰۶.

The Effectiveness of Cognitive Rehabilitation Using the I-Math Educational Program on Executive Functions and Math Performance of First-Grade Children with Math Anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Cognitive rehabilitation i-math program Executive Functions math performance

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۸
Objective: This study aimed to determine the effectiveness of cognitive rehabilitation with I-Math program on executive functions and math performance of first grade children with math anxiety. The focus was on assessing mathematical progress and anxiety reduction. Methods: The research employed a semi- experimental design with pre-test and post-test control group. The research population included all first-grade students in Yazd city in 2024. the sample comprised 30 first grade students with math anxiety in Yazd, selected through convenience sampling and randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group participated in sixteen 60-minute sessions of cognitive rehabilitation with I-Math program. Date were collected using The Behavior Rating Inventory of Executive Function (BRIEF) and Mathematical anxiety test. In order to analysis the data MANCOVA were used with SPSS 22. Results: The results indicated significant improvements in the experimental group’s executive functions, particularly in working memory, planning and attention compared to control group. Additionally, cognitive rehabilitation with I-Math program can decrease the anxiety in first grade students with math anxiety.Conclusion: So we can conclude cognitive rehabilitation with I-Math program proves to be an effective tool for enhancing math performance in first grade students through improvement in their executive functions. Keywords: Cognitive rehabilitation, I-Math program, Executive function, Math performance
۱۶۰۷.

The Effectiveness of Imago therapy on Emotional Orientation in the Sexual Relation, Sexual Self-efficacy, and Sexual Intimacy of Married Women(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Imago therapy Emotional orientation Sexual Self-efficacy Sexual Intimacy married women

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۹
Objective: The aim of this study was to evaluate the effectiveness of Imago therapy training on emotional orientation, sexual self-efficacy and sexual intimacy of married women. Methods and Materials: A quasi-experimental pretest-posttest control design was used in this study. The study focused on all women in Alborz province, Iran in 2021. Through purposeful sampling, 30 eligible individuals were selected and randomly assigned to either an experimental group or a control group, with 15 women in each group. The experimental group received ten sessions of Imago therapy, while the control group remained on a waiting list. The data collection tools included the Emotional Orientation in Sexual Relations Questionnaire (Aliabadian & Hassanzadeh, 2018), the Sexual Self-Efficacy Questionnaire (Vaziri & Lotfi, 2012), and the Sexual Intimacy Questionnaire (Shahsiah, 2010). Data analysis involved descriptive and inferential statistics in SPSS 22, with a significance level of 0.05.Findings: Based on the results achieved, it can be concluded that every factor displayed noteworthy F values (P<0.01). Consequently, the affirmation of imago therapy training's influence on emotional orientation, sexual self-efficacy, and sexual intimacy of married women was confirmed.Conclusion: According to Imago therapy, the subjects in the experimental group demonstrated a considerable impact on their levels of sexual longing, confidence in their sexual abilities, and emotional intimacy. Counselors and clinical psychologists in appropriate centers are advised to incorporate communication imaging training (Imago therapy) as a means of enhancing both sexual self-assurance and emotional connection about women's sexual relationships.
۱۶۰۸.

تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی، بر اضطراب، نشخوار فکری و نگرش های ناکارامد مردان در حال ترک اعتیاد بدون دارو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب نشخوار فکری نگرش های ناکارآمد درمان اعتیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: هدف اصلی این مطالعه ارزیابی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) در کاهش اضطراب، نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد در مردان در حال ترک اعتیاد بدون دارو بود. مواد و روش: این مطالعه به صورت کارآزمایی کنترل شده تصادفی (RCT) با گروه کنترل انجام شد. 30 مرد در حال ترک اعتیاد بدون دارو از شهر اهواز در سال 2022 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی (برنامه MBSR) و کنترل تقسیم شدند. هر گروه شامل 15 نفر بود. برنامه MBSR شامل هشت جلسه هفتگی بود. اضطراب، نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد با استفاده از مقیاس اضطراب بک (BAI)، مقیاس پاسخ های نشخواری (RRS) و مقیاس نگرش های ناکارآمد (DAS) اندازه گیری شدند. داده ها در سه زمان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پنج ماهه جمع آوری شد. تحلیل های آماری شامل تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (ANOVA) و آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS-27 انجام شد. یافته ها: گروه آزمایشی کاهش معناداری در اضطراب، نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد از پیش آزمون به پس آزمون و پیگیری نشان داد. به طور خاص، اضطراب از میانگین 24.67 (انحراف استاندارد = 3.45) در پیش آزمون به 15.33 (انحراف استاندارد = 2.88) در پس آزمون (p<.001) و 16.45 (انحراف استاندارد = 3.12) در پیگیری (p<.001) کاهش یافت. نشخوار فکری از 42.78 (انحراف استاندارد = 5.67) در پیش آزمون به 30.45 (انحراف استاندارد = 4.88) در پس آزمون (p<.001) و 32.12 (انحراف استاندارد = 5.13) در پیگیری (p<.001) کاهش یافت. نگرش های ناکارآمد از 95.56 (انحراف استاندارد = 8.45) در پیش آزمون به 78.33 (انحراف استاندارد = 7.12) در پس آزمون (p<.001) و 80.01 (انحراف استاندارد = 7.34) در پیگیری (p<.001) کاهش یافت. گروه کنترل تغییرات معناداری در هیچ یک از متغیرها نشان نداد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) یک مداخله موثر برای کاهش اضطراب، نشخوار فکری و نگرش های ناکارآمد در مردان در حال ترک اعتیاد بدون دارو است. این نتایج بر پتانسیل مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی برای حمایت از بهبود شناختی و احساسی در درمان اعتیاد تأکید می کند.
۱۶۰۹.

تعیین کننده های روانی- اجتماعی قلدری سایبری در اوایل بزرگسالی: نقش سواد رسانه ای و خود افشایی آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشجویان قلدری سایبری سواد رسانه ای خودافشایی آنلاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳
زمینه و هدف: با توجه به گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی، افراد زیادی به ویژه نوجوانان و جوانان زمان زیادی را صرف استفاده از این فناوری ها می کنند. در چنین شرایطی، اخیراً قلدری سایبری به عنوان یک نگرانی جدی در حوزه سلامت روانی-اجتماعی ظهور پیدا کرده است. مطالعه حاضر با هدف پیش بینی قلدری سایبری دانشجویان بر اساس مؤلفه های سوادِ رسانه ای و خودافشایی آنلاین انجام شد. مواد و روش : پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را دانشجویان دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 1401-1400 (12000 نفر) تشکیل دادند. از این تعداد، 398 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در مطالعه شرکت کردند. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس ه ای قلدری و قربانی سایبری (لام و لی، ۲۰۱۱)، خودافشایی آنلاین (والکنبرگ و پیتر، ۲۰۰۷) و پرسشنامه سواد رسانه ای (فلسفی، 2015) صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان از نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که همبستگی منفی و معناداری بین درک محتوای پیام های رسانه ای و گزینش آگاهانه با قلدری سایبری وجود داشت (P<0.01). ارتباط میان خودافشایی عمیق و قربانی شدن سایبری نیز مثبت و معنادار بود (P<0.05). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خودافشایی آنلاین و مؤلفه های سواد رسانه ای (به جز تحلیل پیام های رسانه)، پیش بینی کننده معنادار قلدری سایبری بودند (P<0.01) . نتیجه گیری: بنابراین، آموزش مهارت های سوادِ رسانه ای و مدیریت خودافشایی در فضای مجازی توسط متخصصین روان شناسی و علوم ارتباطات، نقش مهمی در پیشگیری از قلدری سایبری ایفا می کند.
۱۶۱۰.

اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر شفقت قدرت ایگو خودتنظیمی زناشویی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۹
زمینه و هدف: مشکل و چالش در روابط زناشویی بر قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی تاثیر منفی می گذارد. بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام شد. روش و مواد: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه این پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز مشاور شهر اهواز در فصل بهار سال 1402 بودند که از میان آنها 30 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر شفقت قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش حاضر با سیاهه قدرت ایگو (مارکستروم و همکاران، 1997) و مقیاس خودتنظیمی زناشویی (ویلسون و همکاران، 2005) گردآوری و با روش های خی دو و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان که زنان گروه های آزمایش و کنترل از نظر هر دو متغیر قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی تفاوت معناداری داشتند. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر شفقت باعث افزایش قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شد (001/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، استفاده از روش آموزش مبتنی بر شفقت در گروه های آسیب پذیر مانند زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره می تواند سبب بهبود قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی شود.
۱۶۱۱.

Predicting the Tendency Towards Divorce in Couples Involved in Infidelity Based on Marital Intimacy and Satisfaction with the Mediation of Ethical Orientation Styles(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Marital Intimacy Attachment style Early Maladaptive Schema Love style

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۳
Objective: This study aimed to predict the tendency towards divorce in couples involved in infidelity based on marital intimacy and satisfaction, mediated by ethical orientation styles. Method: The research method was correlational, involving a statistical population of couples seeking counseling in districts one and two of Tehran in 2021. The sample size was 250 individuals of both genders, selected through random quota sampling. Data collection tools included: the Tendency Towards Divorce Scale by Rusbult, Johnson, & Morrow (1986), the Infidelity Scale by Yeni Seri & Kokdemir (2006), the Marital Intimacy Scale by Bagarozzi (2001), the Marital Satisfaction Scale by Enrich (1995), and the Ethical Orientation Styles Scale by Haidt & Graham (2007). Data analysis methods used descriptive statistics, structural equation modeling, and PLS3 SMART software. Findings: The results indicated that there was a negative relationship between marital intimacy and the tendency towards divorce among couples involved in infidelity. There was also a negative relationship between marital satisfaction and the tendency towards divorce in these couples. Marital intimacy and satisfaction could predict the tendency towards divorce mediated by ethical orientation styles. Additionally, there was a significant positive relationship between marital satisfaction and intimacy with ethical orientation styles, with ethical orientation styles mediating the relationship between these variables and the tendency towards divorce. Conclusions: This relationship intensifies when mediated by ethical orientation styles. Thus, with an increase in marital satisfaction, the tendency towards divorce due to infidelity decreases. This justifies the use of interventionist approaches to strengthen marital satisfaction to reduce the tendency towards divorce due to infidelity.
۱۶۱۲.

The Role of Psychological Flexibility, Acceptance, and Commitment in Marital Adjustment Among Couples(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: psychological flexibility acceptance and commitment Marital Adjustment Among Couples

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۲
Objective: The present study aimed to determine the role of psychological flexibility, acceptance, and commitment in marital adjustment among couples. Method: This study was applied and descriptive-correlational in nature. The population included couples (both women and men) from Amol County, who were studied using a convenience sampling method involving 126 couples. Data were collected using the Cognitive Flexibility Inventory by Dennis and Vander Wal (2010), the second version of the Acceptance and Action Questionnaire by Bond et al. (2007), and the Spanier Dyadic Adjustment Scale (1976). For the analysis of data in the inferential statistics section, simultaneous multiple regression was conducted using SPSS version 21. Findings: The findings indicate that psychological flexibility, acceptance, and commitment can explain 16.9% of the variance in marital adjustment. The t-tests for significance in regression for the coefficient of psychological flexibility (β = 0.191) and acceptance and commitment (β = 0.285) were significant. Acceptance and commitment have a greater unique contribution in predicting marital adjustment among couples (α = 0.05). Conclusion: According to the results, the most significant influences on marital adjustment are acceptance and commitment, followed by psychological flexibility. It is recommended that the findings of this research be utilized to enhance marital adjustment among both women and men.
۱۶۱۳.

Comparing the Effectiveness of Schema Therapy and Mindfulness-Based Stress Reduction Program on Sexual Satisfaction in Married Individuals(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Sexual Satisfaction Married Mindfulness Schema therapy

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۱
Objective: The present research aimed to compare the effectiveness of schema therapy and a mindfulness-based stress reduction program on sexual satisfaction among married individuals. Method: This quasi-experimental study employed a pretest-posttest design with a one-month follow-up and included a control group. The study population consisted of all married individuals with marital issues who visited the Khodbidari Psychological Center in the first half of 2019, totaling approximately 180 individuals. From this group, 45 individuals were selected through purposive sampling and randomly assigned to three groups of 15. The experimental groups underwent 8 sessions of 90-minute schema therapy by Young et al. (2003) and the mindfulness-based stress reduction program by Kabat-Zinn (2003), while no intervention was performed for the control group. The data collection tool was the Sexual Satisfaction Scale (Larson et al., 1998). The data were analyzed using SPSS software version 21 and repeated measures ANOVA. Findings: The results indicated that there was a significant difference in sexual satisfaction scores among the groups (p = 0.001, F = 21.58), and both schema therapy and the mindfulness-based stress reduction program increased sexual satisfaction among married individuals. Furthermore, there was no significant difference between the two groups in this regard (p < 0.05). Conclusion: According to the results, both schema therapy and the mindfulness-based stress reduction program can be used to improve sexual satisfaction in married individuals.
۱۶۱۴.

Developing a Pre-Marital Counseling Model Based on Compatibility and Interaction: Analyzing Work Adjustment Theory and Its Adaptation to a Pre-Marital Counseling Model(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: marriage pre-marital counseling Content Analysis adjustment

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۱
Objective: The present study aimed to develop a pre-marital counseling model based on Davis's (2005) Work Adjustment Theory. Methods: The research was qualitative in nature and utilized content analysis. The environment for this study included all texts related to the aforementioned theory. Participants were selected purposefully from texts on work adjustment within the period from 2013 to 2022. The criterion for the number of texts was based on the principle of data saturation. The data collection method involved line-by-line examination of texts, based on questions related to the components of adjustment in this theory. Data derived from the text analysis were analyzed using the conventional content analysis method by Hsieh and Shannon (2005). Findings: The results of the content analysis indicated that all content from Davis's Work Adjustment Theory can be summarized into three main concepts: compatibility, interaction, and adjustment. When adapted to pre-marital counseling, these concepts were described as follows: the concept of compatibility is divided into two subcategories: satisfaction for the family and satisfaction with the family. The concept of interaction includes sub-concepts of adjustment styles. The third concept, adjustment, encompasses the style of managing marital life tasks. Accordingly, the compatibility-based pre-marital counseling model was designed based on these three dimensions. Conclusion: Overall, given the process of extracting this model, it can be qualitatively stated that this model is valid.
۱۶۱۵.

Women’s Advocacy for Social Change through Family Therapy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: feminist family therapy women’s advocacy social change Gender equality Empowerment social justice Cultural Diversity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۳
In our special issue dedicated to Women Studies, I explore various dimensions of women's experiences and contributions across multiple domains. One of the most transformative areas where women have made a significant impact is in the field of family therapy. This article explores "Women’s Advocacy for Social Change through Family Therapy" as a prime example of how feminist principles can drive both individual empowerment and broader societal transformation. The intersection of feminism and family therapy has made significant strides in advocating for women’s rights and promoting social change. By addressing gender inequality, empowering women, and fostering social justice, feminist-informed family therapy has become a powerful tool for transformation. As we celebrate the contributions of women in this field, it is crucial to continue supporting and advancing feminist principles in family therapy practice, research, and training. Through collective efforts and continued advocacy, feminist family therapy stands as a powerful force for social change.
۱۶۱۶.

The Effectiveness of Attachment-Based, Brain-Based, and Mindful Parenting Training on Parental Stress in Children with Symptoms of Social Anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: attachment-based Brain-based mindful parenting parental orientation Parental Stress mental health

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
Objective: This study aimed to evaluate the effectiveness of attachment-based, brain-based, and mindful parenting training on reducing parental stress in mothers of children exhibiting symptoms of social anxiety. Methods: A quasi-experimental design with a pre-test, post-test, and follow-up stages was used, involving 60 mothers from three elementary schools in Felard city. Participants were divided into four groups: attachment-based parenting, brain-based parenting, mindful parenting, and a control group. Each experimental group received eight 90-minute training sessions. Parental stress was measured using the Parenting Stress Index before and after the intervention and during follow-up. Data were analysed using SPSS-26 and analysis of variance with repeated measurements method. Findings: The brain-based parenting training significantly reduced parental stress in the post-test and follow-up stages compared to the control group. The attachment-based and mindful parenting trainings did not show significant effects on parental stress. Repeated measures ANOVA indicated significant within-group effects over time and interactions between time and group. The brain-based training had a notable impact on the mothers' ability to manage parenting stress effectively. Conclusion: Brain-based parenting training is an effective intervention for reducing parental stress among mothers of children with social anxiety symptoms. The findings highlight the importance of understanding brain functions in parenting strategies. Further research is needed to explore the potential long-term benefits of attachment-based and mindful parenting methods on parental stress.
۱۶۱۷.

کاربست نظریه برخاسته از داده ها در تبیین فرآیند اقبال عمومی به روان شناسی کاذب: ارائه یک نظریه میانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی کاذب شبکه های اجتماعی روان شناس نما آسیب های روان شناسی کاذب نظریه برخاسته از داده ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۷
هدف: در پژوهش حاضر تلاش شده است تا فرآیند افزایش گرایش عمومی به استفاده از خدمات روان شناسی کاذب در جامعه را جهت ارائه راهکار شناسایی کند. روش شناسی: بدین منظور از روش نظریه برخاسته از داده ها-طرح نظام مند استفاده شد. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با 24 نفر از خبرگان و اطلاع رسان ها که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، گردآوری شده و مبتنی بر شیوه سه مرحله ای کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. یافته ها: پس از انجام کدگذاری باز و استخراج 476 کد باز این کدها یک بار دیگر مرور شده و بر اساس شباهت ها و تفاوت ها با هم ترکیب، ادغام و یا حذف شدند و در نهایت 113 کد نهایی باقی ماند. 113 کد نهایی به 79 زیرمقوله و 16 مقوله طبقه بندی شد که در قالب الگوی پارادایمی افزایش اقبال عمومی به خدمات روان شناسی کاذب نشان داده شد. ابعاد شش گانه این الگو شامل مقوله محوری (سطحی نگری اجتماعی شده، ظاهر فریبنده، سوءاستفاده از اطلاعات ناکافی افراد جامعه)، شرایط علّی (ضعف عملکرد جامعه روان شناسی و سازمان های مرتبط، جذابیت خدمات روان شناسی کاذب، دسترسی پذیری خدمات روان شناسی کاذب)، عوامل زمینه ای (گسترش نفوذ خدمات روان شناسی کاذب در فضای مجازی، تمایل مردم به دریافت خدمات روان شناسی زودبازده، ویژگی های مخاطبان روان شناسی کاذب)، عوامل مداخله گر (عوامل اقتصادی، باورهای اجتماعی)، راهبردها (انفعال، سوءاستفاده متخصصان، نادیده انگاری مسائل ایجاد شده درپی رواج روان شناسی کاذب) و تبعات (تنزل سطح فرهنگ جامعه، تضعیف جایگاه روان شناسی، کاهش سطح سلامت روان اجتماع) است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که روان شناسی کاذب صرفاً در حیطه نام برخی از افراد معرفی شده محدود نمی شود و به مجموعه فعالیت های فریبنده، عامه پسند و پایش گریزی اطلاق می گردد که در سایه ابهام، موازی کاری، کم کاری متولیان و ناآگاهی مخاطبان، ضمن کم توجهی به اصول حرفه ای، اخلاقی و ارزش های بنیادین، به ارائه مجموعه ای گسترده، ظاهرپسند و سلیقه ای از فعالیت های روان شناختی مشاوره ای می پردازد.
۱۶۱۸.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در خودکارآمدی درد و فاجعه سازی درد بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت خودکارآمدی درد فاجعه سازی درد مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۱
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در خودکارآمدی درد و فاجعه سازی درد بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات، آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به ام اس استان مازندران در سال 1402-1403 بود که تعداد 36 بیمار ام اس به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (گروه آزمایش 18 نفر و گروه کنترل 18 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس وضعیت گسترش ناتوانی کرتزکه (EDSS)، پرسش نامه خودکارآمدی درد و مقیاس فاجعه سازی درد (PCS) بودند. به منظور اجرای مداخله در پژوهش، پروتکل درمانی 10 جلسه ای از کتاب درمان متمرکز بر شفقت برای درمانگران ACT، استخراج و اجرا شد. در نهایت، داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها مطابق نتایج، درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت به طور معنی داری باعث افزایش خودکارآمدی درد و کاهش فاجعه سازی درد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد (0/05>P). این اثرات نشان دهنده تفاوت معنی دار بین دو گروه در پس آزمون بودند، به طوری که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهبود بیشتری در متغیرهای موردمطالعه نشان داد. نتیجه گیری نتایج مطالعه حاضر نشان دادند درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در خودکارآمدی درد و فاجعه سازی درد بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مؤثر است. براین اساس، می توان گفت این درمان با ترکیب اصول پذیرش و تعهد همراه با پرورش شفقت به خود، به بیماران کمک می کند تا احساس کارآمدی بیشتری بر درد خود داشته باشند و توانایی مقابله با آن را افزایش دهند. همچنین، این درمان با کاهش فاجعه سازی درد و تمرکز بر ارزش ها باعث می شود بیماران به جای تمرکز بر افکار منفی، به فعالیت های معنی دار بپردازند. پیشنهاد می شود در مراکز مربوطه آموزش داده شود و مورد استفاده قرار گیرد.
۱۶۱۹.

اثربخشی روان درمانی گروهی یکپارچه نگر بر بحران هویت و تصور از خود در افراد دارای ملال جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران هویت تصور از خود جنسیت روان درمانی یکپارچه نگر ملال جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۸۳
زمینه: افراد دارای ملال جنسیتی اغلب با مشکلات، تبعیض های اجتماعی و مشکلاتی در تعیین هویت خود روبرو می شوند. ادبیات موجود نیاز به مداخلات درمانی مؤثر منطبق بر نیازهای روانشناختی منحصر به فرد این جمعیت را نشان می دهد. روان درمانی گروهی یکپارچه، که شامل ترکیب چندین رویکرد درمانی است، یک راه حل امیدبخش برای حمایت از افراد دارای ملال جنسیتی در بررسی و تأیید هویت های خود و بهبود تصور مثبت از خود و استقامت است. با این حال، تحقیقات تجربی در مورد اثربخشی چنین مداخلاتی در مقابله با بحران هویت و بهبود تصور از خود در افراد دارای ملال جنسیتی هنوز محدود است. هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثر بخشی روان درمانی گروهی یکپارچه نگر بر بحران هویت و تصور از خود، در افراد دارای ملال جنسیتی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری ش امل تمامی افراد دارای اختلال ملال جنسیتی در استان اصفهان در سال 1401 بود. از میان آ ن ها با استفاده از روش در دسترس 30 نفر انتخاب شد و به روش تصادفی به دو گروه گواه (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) تخصیص یافت. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بحران هویت (احمدی، 1378)، و پرسشنامه تصور از خود (بک و استیر، 1985) بود. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در متغیر بحران هویت و تصور از خود، گروه روان درمانی در مرحله پس آزمون نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، دارای میانگین کمتری بوده است (05/0 p<). نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت با کمک اثر روان درمانی گروهش یکپارچه نگر می توان متغیرهای بحران هویت و تصور از خود در افراد دارای ملال جنسیتی را تحت تأثیر قرار داد و این رویکرد در این زمینه می تواند به دانش و تجربه کاربردی مفیدی برای عملکرد کلینیکی منجر شود و به بهبود روش های درمانی کمک کند.
۱۶۲۰.

تدوین و آزمون مدل سازگاری تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجی گری سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری تحصیلی سبک های فرزندپروری سرمایه روانشناختی کیفیت زندگی هیجان های تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۰
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که عوامل متعددی در سازگاری تحصیلی دانش آموزان نقش دارد که با توجه به اهمیت سبک های فرزندپروری، سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی و همچنین شکاف تحقیقات در زمینه ارائه یک الگوی منسجم در این زمینه، انجام مطالعات بیشتر ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و آزمون مدل سازگاری تحصیلی بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجیگری سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع سوم متوسطه دوم دخترانه و پسرانه شهرستان فردیس (2537 نفر) در سال تحصیلی 99-1398 بود که تعداد 570 نفر به عنوان نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل 5 پرسشنامه شیوه های فرزندپروری ادراک شده مکلون و مررل (1998)، پرسشنامه کیفیت زندگی (منتظری و همکاران، 1384)، پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)، پرسشنامه هیجان های تحصیلی پکران (2002) و پرسشنامه سازگاری تحصیلی سینها و سینگ (1993) بود. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری ادراک شده، سرمایه روانشناختی، کیفیت زندگی و هیجان های تحصیلی بر سازگاری تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری دارند (0/05 >P). همچنین سبک های فرزندپروری ادراک شده از طریق متغیرهای میانجی اثر غیرمستقیم و معنی داری بر سازگاری تحصیلی داشت (0/001>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و لذا استفاده و بکارگیری این مدل در مسائل سازگاری تحصیلی دانش آموزان می تواند به روانشناسان تربیتی، معلمان، مدیران، والدین و متخصصان تعلیم و تربیت کمک کننده باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان