روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)

روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)

روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران دوره 30 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 116) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

مقایسه نگرانی از تصویر بدنی، خودشفقت ورزی و تنظیم هیجان در زنان مبتلابه چاقی متقاضی و غیرمتقاضی عمل جراحی متابولیک لاغری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: عمل جراحی متابولیک لاغری نگرانی از تصویر بدنی خودشفقت ورزی تنظیم هیجان چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۸
اهداف پژوهش حاضر با هدف مقایسه نگرانی از تصویر بدنی، خودشفقت ورزی و تنظیم هیجان زنان مبتلابه چاقی متقاضی و غیرمتقاضی عمل جراحی متابولیک لاغری انجام شد. مواد و روش ها در این مطالعه با استفاده از یک طرح پژوهشی علی مقایسه ای، دو گروه 80 نفره از زنان مبتلابه چاقی متقاضی و غیرمتقاضی عمل جراحی متابولیک لاغری در متغیرهای نگرانی از تصویر بدنی، خودشفقت ورزی و تنظیم هیجان مقایسه شدند. نمونه گیری به صورت هدفمند از مراجعه کنندگان بیمارستان میلاد تهران انجام شد. گروه متقاضی برای انجام ویزیت و مشاوره عمل جراحی متابولیک لاغری و گروه غیرمتقاضی به بخش تغذیه بیمارستان مراجعه کرده بودند. ملاک های ورود عبارت بودند از: شاخص توده بدن بیشتر از 30، سن 25-40 سال و سکونت در شهر تهران. برای گروه اول متقاضی عمل متابولیک لاغری بودن و برای گروه دوم متقاضی عمل متابولیک لاغری نبودن نیز جرء ملاک های ورود به پژوهش بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، مقیاس خودشفقت ورزی (SCS) و پرسش نامه تنظیم هیجان گروس (ERQ) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها تحلیل واریانس چندمتغیره به کار رفت. دو گروه ازنظر سن و وضعیت تأهل تفاوتی نداشتند. یافته ها براساس یافته ها، نگرانی از تصویر بدنی در زنان متقاضی بیشتر از زنان غیرمتقاضی بود (P<0/001 و df=160 و F=215/129). زنان متقاضی عمل جراحی متابولیک لاغری در نمره کلی خودشفقت ورزی (P<0/001 و df=160 و F=176/488)، مهربانی به خود (P<0/001 و df=160 و F=130/415)، اشتراکات انسانی (P<0/001 و df=160 و F=160/596) و ذهن آگاهی (P<0/001 و df=160 و F=215/129) وضعیت پایین تر داشتند و در قضاوت خود (P<0/001 و df=160 و F=23/775)، انزوا (P<0/001 و df=160 و F=51/530) و فزون همانندسازی (P<0/001 و df=160 و F=67/353) بالاتر از زنان غیرمتقاضی بودند. ازنظر راهبردهای تنظیم هیجان، بین دو گروه در ارزیابی مجدد شناختی تفاوتی وجود نداشت، اما در فرونشانی (P<0/001 و df=160 و F=438/531) تفاوت معنادار بود. نتیجه گیری علی رغم توده بدنی یکسان، زنان مبتلابه چاقی متقاضی عمل جراحی متابولیک لاغری نسبت به غیرمتقاضیان، نگرانی بیشتر از تصویر بدنی و کمتر از خودشفقت ورزی داشتند. همچنین بیشتر از فرونشانی ابزاری برای تنظیم هیجان ها استفاده می کردند. در نظر گرفتن این تفاوت ها و پرداختن به آن ها قبل از عمل جراحی متابولیک لاغری می تواند در افزایش بهره وری درمان های انتخابی لاغری مؤثر باشد. ۴۰,۵
۲.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس دریافت تن آگین خود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: دریافت تن آگین خود تن آگینی تحلیل عاملی فرهنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۰۹
اهداف این مطالعه باهدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس دریافت تن آگین خود در میان ایرانیان انجام شد. مواد و روش ها این مطالعه از نوع ارزشیابی است. از میان جمعیت عمومی در سال های 1399-1401، تعداد 215 نفر (160 زن و 55 مرد با میانگین سنی 10/81±33/34) با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند که ازنظر سن، جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و محل سکونت تفاوت داشتند. سپس نسخه فارسی مقیاس دریافت تن آگین خود، پس از طی مراحل ترجمه و بازترجمه تنظیم شد و به صورت مجازی در اختیار اعضای نمونه قرار گرفت و افراد به مقیاس های تجارب گسستی و گرایش های خیر جامعه پسندانه نیز پاسخ دادند. سرانجام، داده ها با روش تحلیل عاملی تأییدی و از طریق SPSS R.4،3،2 و کتابخانه Lavaan تحلیل شدند. یافته ها نتایج تحلیل عاملی مقیاس دریافت تن آگین خود در جامعه ایرانی نشان داد تنها دو عامل روایت و عاملیت از اعتبار کافی برخوردار هستند. شاخص میانگین واریانس استخراج شده برای روایت، عاملیت و کل مقیاس به ترتیب 0/52، 0/45 و 0/42 بود. ضرایب همبستگی هم زمان روایت و عاملیت با عوامل مقیاس تجارب گسستی نیز بین 0/33 تا 0/55 بود. نتایج از روایی هم زمان روایت و عاملیت حمایت کرد اما روایی واگرای ابزار را تأیید نکرد. ضرایب همبستگی واگرای روایت و عاملیت با عوامل مقیاس رفتارهای خیر جامعه پسندانه نیز بین 0/17 تا 0/30 بود که از روایی واگرا حمایت نکرد. پایایی دو عامل روایت و عاملیت نیز با استناد به ضریب آلفای کرونباخ 0/86 و 0/83 و براساس ضریب امگای مک دونالد 0/84 بود. نتیجه گیری مقیاس دریافت تن آگین خود در جامعه ایرانی از اعتبار و روایی نسبتاً مطلوبی برخوردار است؛ اما به نظر می رسد جامعیت بیشتر این مقیاس، مستلزم اجرای یک وارسی اکتشافی باشد. ۸۹۹,۱
۳.

بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسش نامه مقابله سازگارانه با بیماری در بیماری های پزشکی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بیماری مزمن راهبردهای مقابله ای تحلیل عاملی روایی کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۰
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسش نامه مقابله سازگارانه با بیماری در بیماران ایرانی مبتلابه بیماری های پزشکی مزمن انجام شد. مواد و روش ها این پژوهش یک طرح توصیفی ارزشیابی بود. جامعه آماری بیماران پزشکی مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران بودند که از میان آن ها، 477 بیمار 16 تا 79 ساله به روش نمونه گیری در دسترس در سال 1401 انتخاب و نسخه فارسی پرسش نامه مقابله سازگارانه با بیماری (AKU)، پرسش نامه سبک های مقابله لازاروس و کیفیت زندگی Sf-36 اجرا شد. به منظور بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی، روایی همگرا از همبستگی پیرسون و اعتبار مقیاس از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 27و پکیج Laavan در نرم افزار R.4.3.2 تحلیل شدند. یافته ها ساختار 6 عاملی ایمان به کمک الهی، ایمان به کمک پزشکی، جست وجوی اطلاعات و کمک متناوب، روش های آگاهانه زندگی کردن، نگرش مثبت و ارزیابی مجدد پس از حذف دو گویه 6 و 19 تأیید شد. شاخص های برازش (2/32=χ2/df)، (0/053=RMSEA) و (0/049=CFI) رضایت بخش بودند. اعتبار مقیاس توسط آلفای کرونباخ برای نمره کل، 0/82 و برای عوامل از 0/59 تا 0/81 بود که نشان گر همسانی درونی قابل قبولی بود. میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و اعتبار مرکب (CR) به ترتیب 0/53 و 0/94، نشان گر همگرایی ساختاری درون آزمون بود. همبستگی های معنی دار بین مقابله سازگارانه با بیماری و پرسش نامه های سبک های مقابله ای لازاروس و کیفیت زندگی SF-36 نیز نشان دهنده اعتبار همگرای مناسب بود. نتیجه گیری به طورکلی نسخه فارسی پرسش نامه مقابله سازگارانه با بیماری از روایی و اعتبار لازم برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی در جمعیت ایرانی برخوردار است. ۱۵۲,۲
۴.

مقایسه آزمون استروپ در سالمندان با و بدون مشکلات کیفیت خواب در شهر مراغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سالمند کیفیت خواب عملکرد اجرایی توجه کنترل بازدارنده انعطاف پذیری شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۰
اهداف این مطالعه با هدف مقایسه آزمون استروپ در سالمندان شهر مراغه با و بدون مشکلات کیفیت خواب در سال 1402 انجام شد. مواد و روش ها این مطالعه توصیفی از نوع مقطعی بود. روش نمونه گیری در دسترس بود و 100 نفر از سالمندان 58 سال به بالا از مراجعین مراکز روزانه سالمندان در شهر مراغه وارد مطالعه شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ و آزمون استروپ جمع آوری شدند. شرکت کنندگان به دو گروه سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب (n=42) و سالمندان با مشکل کیفیت خواب (n=58) تقسیم شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها میانگین سنی سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب 67±5 سال و سالمندان با مشکل کیفیت خواب 66±5 سال بود. اختلاف میانگین درصد پاسخ های خطا در آزمون استروپ بین دو گروه سالمندان دارای مشکل کیفیت خواب و در سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب معنی دار بود (028/P=0). همچنین اختلاف میانگین زمان آزمایش آزمون استروپ نیز بین دو گروه سالمندان دارای مشکل کیفیت خواب و سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب معنی دار بود (004/P=0)، اما اختلاف میانگین در درصد پاسخ های صحیح آزمون استروپ معنی دار نبود (08/P=0). نتیجه گیری این مطالعه مطرح می کند وضعیت مهارگری شناختی و توجه در سالمندان بدون مشکل کیفیت خواب بهتر از سالمندان دارای مشکل کیفیت خواب می تواند باشد. ۸۲۲,۵
۵.

مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برتنظیم هیجانی و نشخوار فکری در افراد افسرده: کارآزمایی بالینی تصادفی شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی درمان فراتشخیصی یکپارچه نشخوار فکری تنظیم هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۱۱۰
اهداف افسردگی یکی از رایج ترین اختلالات روانی است که براساس پیش بینی های سازمان بهداشت جهانی تا سال 2030 مهم ترین بیماری ناتوان کننده در کل دنیا خواهد بود و درمان آن با چالش های فراوانی همراه است. امروزه توجه به درمان های نوین در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلابه اختلال افسردگی اهمیت فراوانی دارد. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی یکپارچه از درمان های نوین پیشنهادشده برای افسردگی می باشد. باتوجه به اینکه کمتر پژوهشی به بررسی اثربخشی درمان های جدید امروزی بر مؤلفه های اساسی در افسردگی و همچنین مقایسه این درمان ها پرداخته است، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجانی و نشخوار فکری به عنوان مؤلفه های مؤثر در ایجاد افسردگی می باشد. مواد و روش ها جامعه آماری این کارآزمایی بالینی متشکل از کلیه افرادی است که به مرکز مشاوره جهاد دانشگاهی مشهد در تابستان سال 1400 مراجعه کردند و با مصاحبه بالینی و پرسش نامه بک، تشخیص افسردگی خفیف یا متوسط گرفتند. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر درمان ذهن آگاهی و ۱۵ نفردرمان فراتشخیصی یکپارچه) تقسیم شدند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه های افسردگی بک (BDI II)، سبک پاسخدهی نشخواری (RRS)، تنظیم هیجانی (ERQ) و مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلال های روانی SCID-5CV برای تمامی شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای مطالعه تکمیل شد و داده های حاضر با استفاده از نسخه 24 نرم افزار SPSS در آمار توصیفی ،آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها نتایج این پژوهش نشان داد مداخلات درمانی در هر دو گروه آزمایش موجب بهبود معنادار میانگین نمرات تنظیم هیجانی و نشخوار فکری شدند (0/001>P). پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تنها اختلاف معناداری در نمرات نشخوار فکری بین درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان ذهن آگاهی به نفع درمان ذهن آگاهی وجود داشت (F=7/87, P=0/009). نتیجه گیری بر اساس یافته های پژوهش حاضر، هر دو مداخله درمانی به یک میزان موجب بهبود تنظیم هیجانی در افراد افسرده شدند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به نسبت درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نشخوار فکری در افراد افسرده تأثیر بهتری داشت. ۲۶۶,۲
۶.

اثربخشی مداخله مبتنی بر درمان چندسیستمی در درمان مشکلات سلوک همراه با خودجرحی غیرخودکشی گرا: یک گزارش موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مداخله مبتنی بر درمان چندسیستمی اختلال سلوک خودجرحی غیرخودکشی گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۵
اهداف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر درمان چندسیستمی به عنوان یک درمان فشرده خانواده محور و بر پایه اجتماع است که باهدف بهبود مشکلات سلوک و خودجرحی غیرخودکشی گرا یک نوجوان مبتلابه اختلال سلوک انجام شده است. مواد و روش ها درمان جو یک نوجوان ۱۷ ساله بود که ملاک DSM IV-TR برای اختلال سلوک همراه با رفتارهای خودجرحی غیرخودکشی گرا (NSSI) را داشت. یک خط پایه ۴ هفته ای و طرح اندازه گیری مکرر ( در ضمن ۵ ماه مداخله و ۳ ماه پیگیری) به کار گرفته شد. از خرده مقیاس های قانون شکنی و پرخاشگری نظام های ارزیابی مبتنی بر تجربه آخنباخ (ASEBA) و نیز آزمون گویه هایی درباره خودجرحی (ISAS) در خلال دوره های خط پایه، درمان و پیگیری استفاده شد. یافته ها MST-BI به بهبودی در رفتارهای قانون شکنانه، پرخاشگرانه و نیز کاهش در رفتارهای خودجرحی غیرخودکشی گرا انجامید. این دستاوردهای درمانی در دوره 3 ماه پیگیری ماندگار بودند. نتیجه گیری MST-BI توانایی درمان مشکلات سلوک و رفتارهای خودجرحی غیرخودکشی گرا در میان نوجوانان دچار اختلال سلوک را دارد. ۶۰۰,۱
۷.

وارسی بنیان ها، فرآیند و فرجام ترس از در حاشیه ماندن در جوانان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ترس ترس از در حاشیه ماندن جوانی نظریه داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۵
اهداف پژوهش حاضر با هدف وارسی و فهم عمیق ترس از در حاشیه ماندن در جوانان ایرانی انجام شد. مواد و روش ها روش مورداستفاده در این مطالعه، کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد بود. جامعه موردبررسی کلیه جوانان 18-25 ساله شهر مشهد بودند و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از مقیاس ترس از درحاشیه ماندن، افراد دچار چنین ترس هایی غربال شدند (36 نفر) و در گام دوم، با آنان مصاحبه بدون ساختار انجام شد (21 نفر). به علاوه از مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان نیز برای غنای داده ها بهره گرفته شد. داده های حاصل با استفاده از رویکرد سیستماتیک نظریه داده بنیاد تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها از مجموع مصاحبه ها، مقوله محوری«تلاش برای دستیابی به ادراک کفایتِ خود» و 8 مقوله اصلی شامل نابسندگی خانواده، بسترهای فردی ترس از در حاشیه ماندن، زیست اجتماعی چالش برانگیز، تداوم بخش های ترس از در حاشیه ماندن، ناکامی های ایجادشده، کامیابی های کوتاه مدت، غرق شدن در ترس از در حاشیه ماندن و نجات از ترس از در حاشیه ماندن استخراج شد. نتیجه گیری باتوجه به یافته ها می توان گفت ترس از در حاشیه ماندن در جوانان، از خلأ عمیق تر فقدان احساس کفایت خود نشئت می گیرد و لازم است برای پیشگیری و درمان چنین ترس هایی، احساس کفایت مندی و تقویت آن موردتوجه ویژه قرار گیرد. ۶۴۴,۲
۸.

بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی مبتلایان به فیبرومیالژیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مدیریت استرس شناختی - رفتاری ادراک درد خستگی مزمن توانمندسازی شناختی فیبرومیالژیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۳
اهداف فیبرومیالژی یک سندرم درد اسکلتی-عضلانی مزمن است که با درد در سطح گسترده، نقاط حساس، خستگی و اختلال خواب مشخص می شود و علت شناسی آن ناشناخته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی مبتلایان به فیبرومیالژیا بود. مواد و روش ها روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مبتلا به فیبرومیالژیا بود که در نیم سال دوم 1401-1402 به مطب متخصصین روماتولوژی شهر تبریز مراجعه کرده اند و توسط فوق تخصص، روماتولوژی مبتلابه فیبرومیالژیا تشخیص داده شده بودند. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از این بیماران بود که به صورت دردسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه گمارده شدند؛ 18 نفر در گروه آزمایش که تحت کلاس های آموزشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری طی 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند و 18 نفر در گروه کنترل که هیچ گونه مداخله ای دریافتند نکردند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه ﺗﺠﺪیﺪﻧﻈﺮﺷﺪﻩ ﺩﺭﺩ ﻣک ﮔیﻞ، پرسش نامه خستگی مزمن و پرسش نامه توانمندسازی روانشناختی بود. یافته ها نتایج تحلیل کوواریانس (مانکوا) نشان داد میانگین دو گروه آزمایش و کنترل بر مؤلفه های ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری داشت (0/05˂P). نتیجه گیری براساس یافته ها می توان گفت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری باعث بهبود ادراک درد، خستگی مزمن و توانمندسازی شناختی در مبتلایان به فیبرومیالژیا می شود. بنابراین از این روش درمانی می توان در مراکز مشاوره و سلامت روان برای بهبود افراد مبتلا به فیبرومیالژیا بهره گرفت. ۸۱۹,۱
۹.

بررسی مقدماتی اثر کوتاه مدت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان متمرکز بر شفقت شرم تحمل پریشانی اختلال طیف اتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
اهداف کودکان مبتلابه اختلال طیف اتیسم چالش عمده ای برای والدین به ویژه برای مادران به عنوان مراقب اصلی ایجاد می کنند. مادران شرم و پریشانی روانی زیادی را درارتباط با کودکان اتیسم تجربه می کنند. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم و تحمل پریشانی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر، با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مادران دارای کودک اختلال طیق اتیسم شهر تهران تحت پوشش انجمن اتیسم ایران می باشد. نحوه انتخاب نمونه ها به صورت دردسترس و گلوله برفی است. 30 نفر از افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسش نامه های شرم درونی شده کوک (1993)، دیگران به عنوان شرمگین کننده گاس (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) در هر دو گروه اجرا شد و سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1 ساعته تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. پس از پایان دوره آموزشی به منظور بررسی تأثیر آموزش، پس آزمون در هر دو گروه اجرا شد و آزمون پیگیری 1 ماه پس از آن انجام شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل اندازه گیری مکرر استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شده است یافته ها یافته های پژوهش نشان داد آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر کاهش شرم درونی، کاهش شرم بیرونی و افزایش تحمل پریشانی تأثیر دارد (P<0/01). نتایج نشان داد مداخله بیشترین تأثیر را به ترتیب بر تحمل پریشانی با ضریب 0/571، شرم درونی با ضریب 0/419 و شرم بیرونی با ضریب 0/417 دارد. نتیجه گیری با استفاده از آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت می توان در راستای ارتقای سلامت روان مادران دارای کودک اتیسم گام برداشت. ۸۲۰,۱
۱۰.

ارتباط بین تجربیات نامطلوب دوران کودکی مادر و مشکلات روان شناختی کودکان با نقش واسطه ای تنظیم هیجان و ذهنی سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تجربیات نامطلوب دوران کودکی بدتنظیمی هیجان ذهنی سازی مشکلات درونی سازی مشکلات برونی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۱
اهداف مشکلات روان شناختی کودکان یک مسئله مهم سلامت است. این مشکلات نه تنها با رنج کودکان، خانواده و همسالان آن ها ارتباط دارد، بلکه بر کیفیت زندگی در دوره بزرگسالی نیز تأثیر منفی می گذارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل تبیین انتقال بین نسلی تجارب نامطلوب کودکی مادران بر اختلال های درونی سازی و برونی سازی فرزندان شان با نقش واسطه ای تنظیم هیجان و ذهنی سازی بود. مواد و روش ها این پژوهش از نوع پژوهش بنیادی و از نوع مدل یابی معادله ساختاری بود. جامعه آماری از زنان متأهل دارای فرزند 6 تا 12 ساله ثبت نام شده در سامانه خدمات الکترنیک سلامت استان بوشهر در سال 1401 تشکیل شده بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 700 نفر انتخاب شدند. درنهایت 632 نقر از مادران به صورت آنلاین به پرسش نامه های مشکلات رفتاری تجربیات نامطلوب کودکی، تنظیم هیجان و ذهنی سازی پاسخ دادند. تمام تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS وAMOS به ترتیب نسخه 26 و 24 انجام شد. یافته ها تجربه های نامطلوب کودکی مادران بر دشواری تنظیم هیجان (P<0/001 و β=0/363)، مشکلات درونی سازی (P<0/001 و β=0/182) و مشکلات برونی سازی (P<0/001 و β=0/201) به صورت مستقیم اثر مثبت و معنی دار و بر ذهنی سازی اثر منفی و معنی دار داشت (P=0/006 و β=-0/125). اثر غیرمستقیم تجارب نامطلوب کودکی بر مشکلات درونی سازی (P<0/001 و β=0/126) و برونی سازی (P<0/001 و β=0/134) کودکان از طریق تنظیم هیجان مثبت و در سطح 0/001 معنی دار بود. همچنین اثر غیرمستقیم تجارب نامطلوب کودکی بر مشکلات برونی سازی از طریق ذهنی سازی مثبت و معنی دار بود (P=0/039 و β=0/011). نتیجه گیری تجارب نامطلوب کودکی مادران به شکل مستقیم از طریق انتقال بین نسلی بر اختلال های درونی سازی و برونی سازی تأثیر دارد و تنظیم هیجان و ذهنی سازی آن را واسطه گری می کند. ۸۲۵,۱
۱۱.

مطالعه مقایسه ای حافظه کاری در فرزندان افراد مبتلابه آلزایمر و فرزندان افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: عملکرد شناخت حافظه کاری فرزندان افراد دچار آلزایمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۸
اهداف مطالعات مختلف نشان داده اند، فرزندان والدینی که به آلزایمر دچار هستند در مقایسه با جمعیت های عمومی احتمالاً با نرخ بالاتری به این اختلال مبتلا خواهند شد. باتوجه به اینکه نیاز فزاینده به نشانه های تشخیصی برای کمک به پیش بینی معتبر آلزایمر احساس می شود و ازطرف دیگر قبل از شروع علائم بالینی، تغییرات آسیب شناختی عصبی در مناطق مغزی به ویژه نواحی گیجگاهی ظهور می یابند و ارتباط عملکردی این ساختارها با کارکردهای شناختی حافظه دیداری فضایی، بازشناسی شکل و یادگیری جدید را تحت تأثیر قرار می دهند، ما را بر آن داشت تا به بررسی این سه عملکرد در فرزندان افراد مبتلا به آلزایمر دیررس و فرزندان افراد عادی، با استفاده از یک مجموعه آزمون کامپیوتری کنتب بپردازیم. مواد و روش ها طرح پژوهش حاضر، مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، افراد با دامنه سنی ۳۰ تا ۵۵ سال شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بودند. نمونه پژوهش شامل ۵۵ نفر بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. در این مطالعه ۳۱ نفر از فرزندان افراد مبتلابه آلزایمر(سن: 61/7±03/43؛ ۱۵مرد و ۱۶ زن) و ۲۴ نفر فرزندان افراد نرمال بالای ۶۵ سال(سن: 82/6±67/40؛ ۱۲مرد و ۱۲ زن) که از فرزندان افراد مراجعه کننده به کلینیک مغز و اعصاب و افراد در دسترس در ۲ گروه قرار گرفتند. با استفاده از سه آزمون از مجموعه خودکار ارزیابی عصب روان شناختی کمبریج شامل حافظه کاری فضایی، حافظه بازشناسی شکل و یادگیری پیوسته جفتی ارزیابی شدند. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون آماری تی مستقل و معادل غیرپارامتریک آن (من ویتنی یو) بین دو گروه مقایسه شدند. یافته ها نتایج این مطالعه نشان داد در عملکرد حافظه کاری فضایی در 2 مورد از 3 مورد، یعنی خطاهای بین شرایط (فرزندان نرمال: 12/21±14/21؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر 22/69±34/58) و خطای کل (فرزندان نرمال:9/3±12/96؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 22/22±37/03) بین گروه ها اختلاف معنی دار وجود دارد (0/01>P). در عملکرد حافظه بازشناسی شکل در دو آیتم میانگین تأخیر (فرزندان نرمال: 364/03±1917/17؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 445/15±2186/94) و درصد پاسخ صحیح (فرزندان نرمال: 4/44±96/3؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 8/93±84/39) بین دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت و در مورد میانگین تأخیر برای پاسخ درست و میانگین تأخیر برای پاسخ نادرست اختلاف معنی دار وجود نداشت (0/05>P). در عملکرد یادگیری پیوسته جفتی در هر 3 مورد موردبررسی یعنی نمره حافظه (فرزندان نرمال: 1/59±23/08؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 4/32±17/65)، میانگین خطا برای موفقیت (فرزندان نرمال: 0/36±0/54؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 1/83±2/31) و خطای کل (فرزندان نرمال:2/87±4/54؛ فرزندان افراد دارای آلزایمر: 1/83±17/10) بین دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت (0/01>P). نتیجه گیری نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد عملکرد یادگیری جدید و حافظه کاری فضایی و بازشناسی شکل بین فرزندان افراد دارای آلزایمر و بدون آلزایمر دارای تفاوت است. بررسی عملکرد یادگیری جدید و SWM می تواند به عنوان نشانه هایی برای تشخیص اختلال شناختی خفیف در فرزندان افراد دچار آلزایمر و سیر حرکت این افراد به سمت AD باشد، درحالی که بررسی عملکرد بازشناسی شکل نمی تواند سرنخی برای تشخیص باشد. ۸۷۱,۱
۱۲.

بررسی رابطه غربالگری های سرطان پستان باسواد سرطان و اضطراب سلامت؛ نقش میانجی تاب آوری روانشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: غربالگری سرطان پستان اضطراب سلامت سواد سلامت تاب آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۴
اهداف سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان ها در بین زنان می باشد که تشخیص و درمان به موقع آن می تواند مرگ ومیر آن را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی رابطه غربالگری های سرطان پستان باسواد سرطان و اضطراب سلامت؛ نقش میانجی تاب آوری روانشناختی بود. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن کلیه زنان بالای 40 سال مراجعه کننده به مراکز ماموگرافی شهر رشت در سال 1401 بود که 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه غربالگری سرطان، پرسش نامه اضطراب سلامت، مقیاس آگاهی سرطان پستان و مقیاس تاب آوری استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos 1 به ترتیب با نسخه 23 و 18 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها یافته ها نشان داد سواد سلامت (β=-0/11)، اضطراب سلامت (38/β=0) و تاب آوری (25/β=0) اثر مستقیمی بر غربالگری سرطان پستان دارد. اثرات سواد سرطان (β=-0/17) و اضطراب سلامت (25/β=0) بر تاب آوری نیز معنی دار بود (0/001>P)، همچنین اضطراب سلامت و سواد سرطان از طریق تاب آوری اثرات غیرمستقیمی بر غربالگری سرطان داشتند. شاخص های برازش مدل نیز نشان داد مدل مفروض از برازش مناسبی براساس داده ها برخوردار است ( RAMSEA=0/056). نتیجه گیری این نتایج نشان می دهند اضطراب سلامت با افزایش غربالگری سرطان پستان و سواد سلامت با کاهش غربالگری سرطان پستان مرتبط است. تاب آوری روانشناختی نیز به عنوان یک عامل میانجی می تواند اثرات اضطراب سلامت و سواد سلامت بر غربالگری های سرطان پستان را تعدیل کند. ۹۲۹,۱
۱۳.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری و یکپارچه نگر بر ارتقای رضایت زناشویی و صمیمیت زوجینی در زوجین ناسازگار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی شناختی-رفتاری زوج درمانی یکپارچه نگر رضایت زناشویی صمیمیت زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۶
اهداف پژوهش حاضر با هدف تفاوت اثربخشی زوج درمانی شناختی–رفتاری و یکپارچه نگر بر ارتقای مؤلفه های رضایت زناشویی و صمیمیت زوجینی در زوجین ناسازگار انجام شد. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای اختلاف زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان تبریز در سال 1402 بودند که از بین آن ها نمونه هایی شامل 45 زوج دارای وضعیت ناسازگاری به روش نمونه گیری هدفمند و باتوجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه زوج درمانی شناختی-رفتاری (15 زوج)، گروه زوج درمانی یکپارچه نگر (15 زوج) و گروه کنترل (15 زوج) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه صمیمیت زناشویی باگاروزی، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ، مداخله زوج درمانی یکپارچه نگر و مداخله زوج درمانی شناختی-رفتاری بود. به منظور بررسی فرضیه ها از روش تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نتایج نشان داد زوج درمانی شناختی – رفتاری و زوج درمانی یکپارچه نگر، مؤلفه های رضایت زناشویی و مؤلفه های صمیمیت زناشویی را ارتقاء می بخشند. همچنین نتایج نشان داد زوج درمانی یکپارچه نگر در ارتقای مؤلفه های صمیمیت و رضایت زناشویی نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری تأثیر بیشتری دارد که این تفاوت در سطح 0/01>P معنی دار بود. نتیجه گیری براساس نتایج نتیجه می گیریم اگرچه هر دو درمان شناختی–رفتاری و یکپارچه نگر در ارتقای رضایت و صمیمت زناشویی کارآمدند اما زوج درمانی یکپارچه نگر تأثیر بیشتری در بهبود مؤلفه های این دو متغیر دارد، چراکه زوج درمانی یکپارچه نگر به زوجین کمک می کند عواطف خودرا نشان دهند و از این راه بتوانند مقرراتی را که مانع برقراری روابط عاطفی می شوند، تغییر دهند. ۹۴۲,۱
۱۴.

نقش واسطه ای اعتیاد به گوشی های هوشمند در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن با فابینگ در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی ناایمن فابینگ اعتیاد به گوشی هوشمند دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۲۷
اهداف پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای اعتیاد به گوشی هوشمند در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و فابینگ در دانشجویان انجام شد. مواد و روش ها در قالب یک طرح توصیفی همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری، تعداد 615 نفر (334 زن، 281 مرد با میانگین سنی 26/89 و انحراف معیار 6/4) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های استاندارد سبک های دلبستگی هازان و شیور، پرسش نامه استاندارد اعتیاد به گوشی هوشمند و مقیاس عمومی فابینگ به شکل آنلاین پاسخ دادند. یافته ها نتایج مطالعه نشان داد سبک های دلبستگی ناایمن با اعتیاد به گوشی هوشمند (0/5=P=0/001, β)و با میزان فابینگ (0/16=P=0/012, β) رابطه مستقیم و معنی داری دارد. همچنین، متغیر اعتیاد به گوشی هوشمند در رابطه بین سبک های دلبستگی ناایمن و فابینگ در دانشجویان نقش واسطه ای داشت (0/005=P، 0/366=β). نتیجه گیری باتوجه به نتایج حاصل از این پژوهش، افرادی که سبک های دلبستگی ناایمن را از خود نشان می دهند، بیشتر مستعد اعتیاد به گوشی های هوشمند هستند که به نوبه خود باعث تشدید رفتارهای فابینگ و تضعیف تعاملات چهره به چهره می شود. این یافته ها بر اهمیت پرداختن به دلبستگی های ناایمن اساسی به دلیل کاهش اعتیاد به گوشی های هوشمند و تأثیرات منفی آن و جلوگیری از رفتار فابینگ بر روابط اجتماعی تأکید می کنند. بنابراین مداخلاتی که با هدف تقویت دلبستگی ایمن و ترویج استفاده سالم از فناوری انجام می شوند، برای کاهش رفتار فابینگ و تقویت ارتباطات بین فردی معنی دار می توانند حائز اهمیت باشند. ۹۷۷,۱
۱۵.

تأثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در بستر رسانه اجتماعی بر عملکرد جنسی و پریشانی جنسی زنان مبتلا به دیابت: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی عملکرد جنسی پریشانی جنسی دیابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۸۹
اهداف این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در بستر رسانه های اجتماعی بر عملکرد جنسی و پریشانی جنسی زنان مبتلا به دیابت انجام شد. مواد و روش ها این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل هم زمان بود که به مدت 12 ماه از آبان ماه سال ۱۴۰1 تا آبان ماه سال ۱۴۰2 در کلیه مراکز جامع سلامت شهر قزوین انجام شد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش بلوک بندی متعادل تصادفی در دو گروه مداخله (36 نفر) و کنترل (36 نفر) تخصیص یافتند. مداخله به صورت فردی در بستر رسانه اجتماعی در 8 جلسه حدود 60 دقیقه ای برای گروه مداخله ارائه شد. پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه اختلال عملکرد جنسی، پرسش نامه پریشانی جنسی و پرسش نامه ذهن آگاهی قبل از مداخله، بلافاصله 1 و 3 ماه بعد از اتمام جلسات تکمیل شدند. داده ها با استفاده از روش آنالیز واریانس-کوواریانس برای اندازه گیری های مکرر با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 در سطح معنی داری 0/05 تحلیل شدند. یافته ها توزیع متغیرهای جمعیت شناختی بین گروه های مطالعه به جز در متغیرهای تحصیلات خانم و همسرش متوازن می باشد. بنابراین این متغیرها به عنوان کوواریت در تحلیل های بعدی کنترل شدند. نمرات عملکرد جنسی و ذهن آگاهی در گروه مداخله نسبت به کنترل در سنجش های بعد از مداخله به صورت معنی داری بیشتر بود. بدین ترتیب این مداخله به صورت مؤثری توانست عملکرد جنسی و ذهن آگاهی زنان مبتلا به دیابت را افزایش دهد. نمرات پریشانی جنسی در گروه مداخله نسبت به کنترل در سنجش های بعد از مداخله به صورت معنی داری کمتر بود. ازاین رو این مداخله به صورت مؤثری توانست پریشانی جنسی زنان مبتلا به دیابت را کاهش دهد. نتیجه گیری یافته های مطالعه حاضر نشان داد مداخله درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در بستر رسانه اجتماعی با افزایش عملکرد جنسی و کاهش میزان پریشانی جنسی و افزایش ذهن آگاهی زنان مبتلا به دیابت همراه بوده است. همچنین میزان ذهن آگاهی در تمام ابعاد شامل مشاهده، توصیف، عمل ذهن آگاهانه و واکنشی نبودن افزایش یافته و تنها در بعد غیرقضاوتی بودن تأثیر نداشته است. ۹۸۹,۱
۱۶.

نقش میانجیگر تکانشگری در ارتباط بین ابعاد مرضی شخصیت و اختلالات طیف برونی ساز در مردان دارای اختلال مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیتی ابعاد مرضی شخصیت DSM-5 اختلالات طیف برونی ساز مصرف مواد تکانشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۷
اهداف این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجیگر تکانشگری در ارتباط بین ابعاد مرضی شخصیت با اختلالات طیف برونی ساز در افراد دارای سابقه مصرف مواد انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر مقطعی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد دارای سابقه مصرف مواد در شهر سنندج بود که در مراکز سرپایی درمان وابستگی به مواد تحت قرار داشتند، از میان آن ها نمونه ای به حجم 349 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده سیاهه شخصیت برای DSM-5 (PID-5)، سیاهه اختلالات طیف برونی سازی (ESI)، مقیاس تکانشگری بارت (BIS) بود. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS به ترتیب نسخه های 22 و 24 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نتایج مطالعه نشان داد ابعاد مرضی شخصیت شامل مخالفت جویی (β=0/593, P=0/001)، دل گسستگی (β=0/513, P=0/001)، مهارگسستگی (β=0/616, P=0/001)، عاطفه منفی (β=0/565, P=0/001) و روان گسستگی (β=0/541, P=0/001) رابطه مثبت و معنی داری با علائم اختلالات طیف برونی ساز دارند. علاوه براین، نتایج بوت استراپ نشان داد ابعاد تکانشگری شناختی، حرکتی و عدم برنامه ریزی نقش میانجیگر معنی داری در ارتباط بین ابعاد مرضی شخصیت و اختلالات طیف برونی ساز در افراد دارای مصرف مواد ایفا می کند. نتیجه گیری نظر به اینکه ابعاد مرضی شخصیت از طریق عامل میانجیگر تکانشگری نقش مؤثری بر علائم اختلالات طیف برونی ساز دارند، توجه بیشتر به این سازه ها می تواند در زمینه پیشگیری و درمان اختلالات مرتبط با مصرف مواد تلویحات کاربردی به دنبال داشته باشد.
۱۷.

پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس سبک های دلبستگی، ظرفیت ذهنی سازی و قدرت ایگو در نوجوانان شهر قزوین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: هراس اجتماعی دلبستگی به ابژه ذهنی سازی قدرت ایگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
اهداف عوامل متعددی در تجربه اضطراب اجتماعی نوجوانان دخیل است که سبک های دلبستگی و نیز عملکردهای روان شناختی مثل قدرت ایگو و ذهنی سازی نقش بسزایی در این زمینه ایفا می کنند. هدف مطالعه حاضر پیش بینی اضطراب اجتماعی براساس سبک های دلبستگی، ظرفیت ذهنی سازی و قدرت ایگو در دانش آموزان نوجوان شهر قزوین است. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان نوجوان شهر قزوین تشکیل می دهد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. تعداد نمونه با فرمول کوکران 380 نفر به دست آمد که از این تعداد بعد از افت آزمودنی 152 دختر و 165 پسر باقی ماند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های اضطراب اجتماعی کانور، سبک های دلبستگی هازان و شاور، قدرت ایگوی مارکستروم و همکاران و ذهنی سازی فانگی و لایتون جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها باتوجه به نتایج رگرسیون خطی چندگانه (P<0/001 و f=27/28) مشخص شد متغیرهای واردشده به مدل 8/42 درصد از تغییرات اضطراب اجتماعی را تبیین کرده اند. قدرت ایگو و سبک دلبستگی ایمن با اضطراب اجتماعی رابطه منفی و معنی دار داشتند. سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا با اضطراب اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری داشتند. هچنین بعد قعطیت و عدم قطعیت ذهنی سازی در مدل رگرسیون رابطه معنی داری با اضطراب اجتماعی نداشتند. هرچند بررسی رابطه بین ذهنی سازی و اضطراب اجتماعی به صورت خطی با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین اضطراب اجتماعی و ذهنی سازی (بعد قطعیت) رابطه مثبت و معنی دار و ذهنی سازی (بعد عدم قطعیت) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری سبک های دلبستگی و قدرت ایگو می توانند اضطراب اجتماعی را در نوجوانان پیش بینی کنند. ظرفیت ذهنی سازی به تنهایی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد اما در ترکیب با سبک های دلبستگی و قدرت ایگو در پیش بینی اضطراب اجتماعی نقش معنی داری ندارد.
۱۸.

بررسی نقش واسطه ای شرم و خودانتقادگری در رابطه بین تجربیات اولیه زندگی و اندیشه پردازی پارانوئید در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: شرم خودانتقادگری تجارب زندگی اندیشه پردازی پارانوئید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۹
اهداف رایج بودن تفکر پارانوئید در جمعیت عمومی، سؤالاتی را درمورد عواملی که در پارانویای شدید یا بالینی نقش دارند ، برمی انگیزاند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای شرم و خودانتقادگری در رابطه بین تجربیات اولیه زندگی و اندیشه پردازی پارانوئید انجام شد. مواد و روش ها طرح مطالعه همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. تعداد 272 دانشجو دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و ابزارهای تجربیات اولیه زندگی (ELES)، مقیاس اندیشه پردازی پارانوئید گرین-8 (GPTS-8)، مقیاس شرم درونی و بیرونی (EISS) و فرم کوتاه مقیاس خودانتقادگری/خوداطمینان بخشی (FSCRS-SF) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، مدل معادلات ساختاری و آزمون بوت استروپ و نرم افزار های SPSS و Liserl به ترتیب نسخه 24 و 80/8 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها افکار پارانوئید با شرم (r=0/56, P=0/01)، انتقاد از خود (r=0/31, P=0/01) و تجارب اولیه زندگی (r=0/51, P=0/01) رابطه مثبت و معنی داری داشت. رابطه غیرمستقیم بین تجارب اولیه زندگی و افکار پارانوئید نیز از طریق شرم با ضریب مسیر استاندارد 0/25 معنی دار بود (0/05>P)، اما رابطه غیرمستقیم بین تجارب اولیه زندگی و افکار پارانوئید از طریق انتقاد از خود معنی دار نبود (0/05 نتیجه گیری براساس نتایج می توان گفت تجربه های اولیه در دوران کودکی باعث ایجاد شرم و خودانتقادگری در افراد می شود که با پیدایش اندیشه پردازی پارانوئید همراه است. بنابراین متغیرهای شرم و خودانتقادگری را می توان در تدوین مداخلات درمانی برای اندیشه پردازی پارانوئید در نظر گرفت. با وجود معقول بودن مدل مورد بررسی در اینجا، ممکن است مدل های توضیحی هم زمان دیگری برای این روابط با استفاده از متغیرهای دیگر یا در نظر گرفتن انواع یا جهت های ارتباط دیگر وجود داشته باشد.
۱۹.

تطبیق و ارزیابی یک مداخله فرا تشخیصی برای اختلالات روانی با استفاده ازرویکرد درمانی عناصر مشترک برای بزرگسالان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: رویکرد فراتشخیصی کارآزمایی بالینی اختلالات شایع سلامت روان افسردگی اضطراب وسواسی اجباری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۵
اهداف اختلالات روانی بخش قابل توجهی از بار بیماری ها را در سراسر جهان تشکیل می دهند. مطالعه حاضر با هدف پیاده سازی و ارزیابی رویکرد فراتشخیصی در درمان اختلالات روانی با استفاده از مدل درمانی عناصر مشترک دانشگاه جان هاپکینز انجام شد. مواد و روش ها مطالعه از نوع ترکیبی (کیفی-کمی) در استان سمنان انجام شد. در مرحله کیفی، عناوین اختلالات شایع سلامت روان از طریق انجام لیست آزاد با افراد جامعه و مصاحبه های فردی با افراد آگاه کلیدی، استخراج شد. سپس ابزار مناسب جهت غربالگری این اختلالات، روا و پایا شد. در ادامه، بسته مداخله جهت درمان اختلالات شایع روانی با رویکرد فراتشخیصی، آماده و آموزش های لازم جهت اجرای مداخلات به پرسنل بهداشتی درمانی داده شد. درانتها، مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 500 نفر مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی در دو گروه آزمایش ( رویکرد فراتشخیصی ) وکنترل ( درمان معمول) انجام و ارزیابی اثربخشی مداخله سنجیده شد. یافته ها سه اختلال روانپزشکی شامل افسردگی، اضطراب و وسواسی اجباری به عنوان شایع ترین اختلالات روانپزشکی همراه با اختلال عملکرد از بخش کیفی مطالعه استخراج شد. ابزار غربالگری با 76 گویه جهت سنجش این اختلالات ساخته و از طریق انجام روایی صوری، محتوا و ملاکی، روا و پایا شد. در این ابزار، نقطه برش جهت افسردگی 14، جهت اضطراب 17 و برای اختلال وسواس 6 بود. سپس با حضور متخصصین و اعضای تیم تحقیق، محتواهای آموزشی جهت انجام مداخلات فراتشخیصی آماده و توانمندسازی 30 نفر از داوطلبین شاغل در مراکز بهداشتی درمانی جهت انجام مداخلات صورت گرفت. نتایج ارزیابی اثربخشی مداخلات فراتشخیصی نشان داد میانگین و انحراف معیار نمرات افسردگی، اضطراب و اختلالات وسواسی اجباری بعد از انجام مداخله/درمان روتین در هر دو گروه کنترل و آزمایش به طور معنی داری کاهش یافته است، اما تأثیر مداخله با رویکرد فراتشخیصی به طور معنی داری نسبت به درمان های معمول در کاهش نمره افسردگی (0/001>P)، اضطراب (0/001>P) و اختلالات وسواسی اجباری (0/05>P) مؤثر بوده است. نتیجه گیری اجرای رویکرد فراتشخیصی با عناصر مشترک توسط پرسنل مراکز بهداشتی درمانی قابلیت اجرایی داشته و نویدبخش افزایش ارائه خدمات بهداشت روان در جامعه ایرانی می باشد. استفاده از رویکرد فراتشخیصی نسبت به درمان های معمول بالینی در اختلالات شایع روان، دارای کارآمدی و هزینه اثربخشی بیشتری می باشد.
۲۰.

نقش تعدیل گر هویت بیماری در رابطه بین خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی در افراد مبتلا به اسکلروز چندگانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: هویت بیماری خودکارآمدی درد کیفیت زندگی اسکلروز چندگانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۳
اهداف برای مدیریت بیماری اسکلروز چندگانه (ام اس)، علاوه بر پرداختن به علائم جسمانی، ضروری است که بالینگرها به کیفیت زندگی بیماران توجه کنند. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی پیشایندهای کیفیت زندگی افراد دارای ام اس، به ویژه آزمون نقش تعدیل گر هویت بیماری در رابطه بین خودکارآمدی درد و کیفیت زندگی بود. مواد و روش ها پژوهش مقطعی حاضر از طرح همبستگی استفاده کرد. جامعه پژوهش افراد مبتلا به ام اس از بیمارستان های سینا و آسیا در تهران در بازه آبان سال 1402 تا خرداد سال 1403 بودند. این پژوهش شامل 166 شرکت کننده بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی (WHOQoL-BREF)، پرسش نامه خودکارآمدی درد (PSEQ) و پرسش نامه هویت بیماری (IIQ) گردآوری شد. تحلیل داده شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون سلسله مراتبی (با و بدون کنترل اثر سن)، تی مستقل و آنوای یک راهه بود. یافته ها نتایج، همبستگی مثبتی را بین خودکارآمدی درد و هویت غنی شدگی با کیفیت زندگی نشان داد، اما هویت غرق شدگی همبستگی منفی با آن داشت. حتی پس از کنترل سن، این سه متغیر کیفیت زندگی را به طور معنی داری پیش بینی کردند. هویت غرق شدگی رابطه خودکارآمدی درد با کیفیت زندگی را تعدیل کرد. به علاوه، هیچ تفاوت معنی داری در کیفیت زندگی سطوح مختلف متغیرهای تحصیلات، وضعیت تأهل، نوع بیماری و مدت بیماری مشاهده نشد. نتیجه گیری باورهای خودکارآمدی درد و همچنین هویت های غرق شدگی و غنی شدگی نقش مهمی در کیفیت زندگی افراد مبتلا به ام اس بازی می کنند. وقتی که مداخلاتی با هدف بهبود کیفیت زندگی افراد دارای ام اس طراحی می شود لازم است این عوامل مدنظر قرار گیرند.
۲۱.

مقایسه اثر روان درمانی شناختی-رفتاری همراه با تحریک الکتریکی یا دارودرمانی بر افسردگی و کارکردهای نوروپسیکولوژیک بیماران سکته مغزی: یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی-رفتاری دارودرمانی سیتالوپرام افسردگی بازداری انعطاف پذیری شناختی سکته مغزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۳
اهداف پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر روان درمانی شناختی-رفتاری کوتکر همراه با تحریک الکتریکی یا دارودرمانی با سیتالوپرام بر بهبود علائم افسردگی، بازداری و انعطاف پذیری شناختی بیماران سکته مغزی انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام مبتلایان به سکته مغزی مراجعه کننده به کلینیک دکتر هاشم زهی شهر زاهدان در سال 1401 و گروه نمونه شامل 45 نفر از این افراد بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفری تقسیم شدند. در این پژوهش جهت سنجش افسردگی، بازداری و انعطاف پذیری شناختی به ترتیب از پرسش نامه بک، آزمون برو نرو و استروپ در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت روان درمانی شناختی-رفتاری و 20 جلسه تحریک آندال ناحیه پشتی جانبی قشر پیش پیشانی چپ و گروه آزمایش دوم تحت روان درمانی شناختی-رفتاری و 10 میلی گرم سیتالوپرام در شبانه روز قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یافته ها نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها که با روش آماری تحلیل واریانس مختلط انجام شد حاکی از اثربخشی کوتاه مدت و 2 ماهه هر دو مداخله به کاررفته بر بهبود علائم افسردگی بیماران سکته مغزی بود (0/05>P) و تفاوتی بین اثربخشی دو مداخله ترکیبی مشاهده نشد. علاوه بر این تنها مداخله ترکیبی روان درمانی و تحریک مغزی بر بهبود بازداری و انعطاف پذیری شناختی اثر کوتاه مدت داشت. نتیجه گیری باتوجه به نتایج می توان گفت هردو مداخله ترکیبی می تواند جهت بهبود علائم افسردگی در مبتلایان به سکته مغزی مفید باشد.
۲۲.

مدل ساختاری رابطه بین باورهای غیرمنطقی ارتباطی و عملکرد جنسی با رضایت از زندگی زناشویی مردان: نقش میانجی نیازهای بنیادین روان شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نیاز اساسی روانشناختی باورهای غیرمنطقی رابطه زناشویی جنسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۲
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری رابطه بین باورهای غیرمنطقی ارتباطی و عملکرد جنسی با رضایت از زندگی زناشویی مردان با نقش میانجی نیازهای بنیادین روان شناختی انجام شد. مواد و روش ها ین پژوهش از نوع توصیفی همبستگی و براساس مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه مردانی که در نیمه دوم سال 1401 به کلینک آرام واقع در منطقه 1 تهران مراجعه کرده اند، بود که از بین آن ها 357 نفر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده از مقیاس رضایت از زندگی زناشویی، مقیاس باورهای غیرمنطقی ارتباطی، پرسش نامه عملکرد جنسی مردان و پرسش نامه نیازهای بنیادین روان شناختی استفاده شد. برای تحلیل آماری داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده نرم افزار Amos نسخه 24 استفاده شد. یافته ها نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد باورهای غیرمنطقی ارتباطی (0/41-r= ؛ 01/P<0) رابطه منفی و عملکرد جنسی (0/46 r=؛ 01/P<0) و نیازهای بنیادین روان شناختی (56/r=0 ؛ 01/P<0) رابطه مثبتی با رضایت از زندگی زناشویی داشتند. همچنین، ضریب مسیر غیرمستقیم بین باورهای غیرمنطقی با رضایت از زندگی زناشویی ( p=0/001 ,0/189-=β) منفی و ضریب مسیر غیرمستقیم بین عملکرد جنسی با رضایت از زندگی زناشویی (p=0/001 ,0/116=β) مثبت و معنی دار بود. نتیجه گیری یافته های پژوهش حاضر نشان داد باورهای غیرمنطقی ارتباطی و عملکرد جنسی از طریق نیازهای بنیادین روان شناختی بر رضایت از زندگی زناشویی مردان تأثیر دارند. بنابراین تغییر باورهای غیرمنطقی ارتباطی، بهبود عملکرد جنسی و ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در مردان می تواند به بهبود رضایت زناشویی منجر شود.
۲۳.

پیش بینی سلامت روان و سلامت معنوی نیروهای پلیس براساس باورهای فراشناختی: نقش واسطه تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مدل باورهای فراشناختی تنظیم شناختی هیجان سلامت روان سلامت معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۲
اهداف در ادبیات روانشناسی حوزه سلامت روان و سلامت معنوی، متغیرهای مختلفی در پیش بینی سلامت روان و سلامت معنوی انسان ها نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی برازش یک مدل پیشنهادی بر مبنای ادبیات پژوهش در نیروهای پلیس است که در آن باورهای فراشناختی به عنوان متغیر پیش بین، سلامت روان و سلامت معنوی به عنوان متغیرهای ملاک و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به عنوان متغیر واسطه ارائه شده اند. مواد و روش ها پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل تمام کارکنان فرماندهی های نیروی پلیس شهر تهران در سال 1402 است. نمونه پژوهش 294 نفر است که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های سلامت روان (GHQ)، سلامت معنوی (SWBS)، باورهای فراشناختی (MCQ) و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ) پاسخ دادند. برای تحلیل داده های از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Amos به ترتیب نسخه 22 و 24 استفاده شد. یافته ها شاخص های برازش مدل در ابتدا قابل قبول نبودند (0/07=RMSEA، 0/88=CFI، 0/87=GFI) که به دلیل معنی دار نبودن مسیر باورهای فراشناختی به سلامت معنوی بود (ضریب مسیر= 0/08-، 0/05P) معنی دار بودند و تنها مسیر غیرمستقیم باورهای فراشناختی سلامت معنوی از طریق راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (0/01>P) معنی دار بود. نتیجه گیری نتایج نشان می دهد و باورهای فراشناختی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سلامت روان و سلامت معنوی را به طور معنی دار پیش بینی می کنند.
۲۴.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در خودکارآمدی درد و فاجعه سازی درد بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت خودکارآمدی درد فاجعه سازی درد مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در خودکارآمدی درد و فاجعه سازی درد بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمع آوری اطلاعات، آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به ام اس استان مازندران در سال 1402-1403 بود که تعداد 36 بیمار ام اس به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه (گروه آزمایش 18 نفر و گروه کنترل 18 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس وضعیت گسترش ناتوانی کرتزکه (EDSS)، پرسش نامه خودکارآمدی درد و مقیاس فاجعه سازی درد (PCS) بودند. به منظور اجرای مداخله در پژوهش، پروتکل درمانی 10 جلسه ای از کتاب درمان متمرکز بر شفقت برای درمانگران ACT، استخراج و اجرا شد. در نهایت، داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 27 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها مطابق نتایج، درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت به طور معنی داری باعث افزایش خودکارآمدی درد و کاهش فاجعه سازی درد در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد (0/05>P). این اثرات نشان دهنده تفاوت معنی دار بین دو گروه در پس آزمون بودند، به طوری که گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهبود بیشتری در متغیرهای موردمطالعه نشان داد. نتیجه گیری نتایج مطالعه حاضر نشان دادند درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت در خودکارآمدی درد و فاجعه سازی درد بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مؤثر است. براین اساس، می توان گفت این درمان با ترکیب اصول پذیرش و تعهد همراه با پرورش شفقت به خود، به بیماران کمک می کند تا احساس کارآمدی بیشتری بر درد خود داشته باشند و توانایی مقابله با آن را افزایش دهند. همچنین، این درمان با کاهش فاجعه سازی درد و تمرکز بر ارزش ها باعث می شود بیماران به جای تمرکز بر افکار منفی، به فعالیت های معنی دار بپردازند. پیشنهاد می شود در مراکز مربوطه آموزش داده شود و مورد استفاده قرار گیرد.
۲۵.

شیوع افسردگی و عوامل مرتبط جمعیت شناختی و اجتماعی-اقتصادی، پس از همه گیری کرونا: یک مطالعه ملّی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی ایران جمعیت عمومی کووید-19 عوامل جمعیت شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
اهداف مطالعات متعددی درزمینه بررسی شیوع افسردگی انجام شده است. این تحقیقات عمدتاً به سال های گذشته و دوران اوج همه گیری کرونا بازمی گردند. اکنون با گذشت زمان و بازگشت به شرایط نسبتاً با ثبات، اطلاعاتی از وضعیت کنونی سلامت روان جامعه در دسترس نیست. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی شیوع افسردگی و عوامل جمعیت شناختی و اجتماعی-اقتصادی مرتبط با آن در افراد 15 سال به بالا در جمهوری اسلامی ایران انجام شد. مواد و روش ها پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی و از نوع توصیفی تحلیلی بود که در اسفند و فروردین سال 1402 انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد 15 ساله و بالاتر ساکن ایران بودند که از میان آن ها 2892 نفر به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای نسبی، برای نمونه پژوهشی انتخاب شدند و با پرسش نامه سلامت بیمار (2003) به صورت تلفنی و با مصاحبه ارزیابی شدند. سپس داده های حاصل با استفاده از آزمون تی مستقل و رگرسیون لجستیک چندگانه، از طریق نسخه 21 بسته آماری برای علوم اجتماعی و نرم افزار R تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها میانگین سنی پاسخ دهندگان 43/6 سال (42/6 برای زنان و 44/7 برای مردان) بود. درمجموع، 42/1 درصد کل افراد، 39/6 درصد از مردان و 44/6 درصد از زنان دارای نمره ای در محدوده افسردگی بیمارگون براساس پرسش نامه سلامت بیمار 2 سؤالی بودند و میانگین نمره افسردگی آنان به ترتیب 1/83±2/25 و 1/71±2/52 بود. همچنین براساس نتایج حاصل از تحلیل چندمتغیری، مجرد (1/51=OR و 95 فاصله اطمینان 1/15-1/98)، بیوه (1/50=OR و 95 فاصله اطمینان 1/06-2/12)، و مطلقه بودن (1/67=OR و 95 فاصله اطمینان 1/07-2/67)، بیکاری (1/50=OR و 95 فاصله اطمینان 1/09-2/05) و قرار داشتن در گروه سنی 25 تا40 سال (1/39=OR و 95 فاصله اطمینان 0/99-1/96)بخت وقوع افسردگی را افزایش می دهد، درحالی که صاحبخانه بودن (0/74=OR و 95 فاصله اطمینان 0/62-0/88) و داشتن تحصیلات دانشگاهی (0/65=OR و 95 فاصله اطمینان 0/50-0/84)بخت وقوع افسردگی را کاهش می داد. نتیجه گیری نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده شیوع نسبتاً بالای افسردگی در دوران پساکرونا در ایران است. همچنین مطالعه حاضر تأیید کرد که عوامل جمعیت شناختی و اجتماعی-اقتصادی نقش مهمی در شیوع افسردگی دارند. جوانان (25 تا 40 سال)، افراد بیکار، مجرد، مطلقه یا بیوه در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به افسردگی قرار دارند، درحالی که تحصیلات دانشگاهی و صاحبخانه بودن عوامل محافظت کننده افسردگی محسوب می شوند. تفاوت های مشاهده شده در میزان افسردگی بین مردان و زنان، پس از بررسی تأثیر سایر متغیرها نشان داد نقش های اجتماعی زنان به جای جنسیت، ممکن است علت اصلی تفاوت در میزان افسردگی باشد. علاوه براین، نتایج نشان داد شیوع افسردگی میان ساکنان شهرها و روستاها تفاوت معنی داری ندارد. همچنین درآمد بالاتر به دلیل تحصیلات بالاتر یا صاحبخانه بودن با خطر کمتری برای افسردگی همراه بود. این یافته ها بر اهمیت توجه به مجموعه وسیعی از عوامل مؤثر بر افسردگی در سیاست گذاری ها و مداخلات سلامت روان تأکید می کنند.
۲۶.

تجارب صمیمیت بین فردی زنان مطلقه کانادایی: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: طلاق صمیمیت بین فردی گذار عاطفی حمایت اجتماعی ادراک از خود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۲۲
اهداف طلاق رویدادی مهم در زندگی است که تأثیر عمیقی بر زندگی عاطفی و اجتماعی افراد، به ویژه بر تجربیات و درک آن ها از صمیمیت بین فردی می گذارد. این مطالعه با هدف بررسی تجربیات زیسته زنان مطلقه در زمینه صمیمیت بین فردی، شناسایی چالش ها و دگرگونی هایی که پس از طلاق متحمل می شوند، انجام شد. مواد و روش ها این مطالعه کیفی، با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۲۳ زن مطلقه از ریچموند هیل، انتاریو، در سال ۲۰۲۳ از آوریل تا جولای انجام شد. معیارهای ورود شامل زنانی بود که حداقل 1 سال طلاق گرفته بودند، بین ۲۸ تا ۵۴ سال سن داشتند و مایل به بحث در مورد تجربیات خود بودند. این مصاحبه ها گذار های عاطفی، شبکه های حمایت اجتماعی، ادراک از خود و چشم انداز آینده در روابط را مورد بررسی قرار دادند. داده ها با استفاده از تحلیل مضمون برای دستیابی به اشباع نظری و با استفاده از نرم افزار NVivo تجزیه وتحلیل شد. یافته ها چهار موضوع اصلی گذار عاطفی، حمایت اجتماعی و انزوا، هویت و ادراک از خود و چشم انداز و روابط آینده شناسایی شد. این مضامین طبقات و مفاهیم مختلفی را دربر می گرفت و سفر عاطفی پیچیده سوگواری و خودشناسی، نقش محوری شبکه های اجتماعی و ادراکات اجتماعی، بازنگری در هویت خود و خوش بینی محتاطانه نسبت به ایجاد روابط صمیمی جدید را آشکار می کرد. نتیجه گیری این مطالعه تعامل پیچیده بین عوامل عاطفی، اجتماعی و شخصی را که تجربیات زنان مطلقه از صمیمیت بین فردی را شکل می دهد، روشن می سازد. یافته ها اهمیت شبکه های حمایتی، پذیرش اجتماعی و رشد شخصی را در پیمایش پیچیدگی های صمیمیت پس از طلاق برجسته می کند. همچنین به درک عمیق تری از چالش ها و فرصت هایی که زنان مطلقه در زمینه روابط با آن مواجه اند، کمک می کند و بینش هایی برای مداخلات درمانی و حمایت اجتماعی ارائه می دهد.
۲۷.

انطباق و ساختار عاملی پرسش نامه ذهن آگاهی جنسی در افراد متأهل ایرانی در سال 1401- 1402(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی جنسی روانسنجی تحلیل عاملی تأییدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۵
اهداف این پژوهش با هدف بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسش نامه ذهن آگاهی جنسی در جمعیت ایرانی انجام شد. با وجود اهمیتی که ذهن آگاهی جنسی در رابطه رضایت بخش جنسی زوجین ایجاد می کند. ابزار مناسبی برای جهت سنجش این مؤلفه در جمعیت ایرانی وجود ندارد. ازاین رو برخورداری از مقیاسی روا و معتبر برای سنجش این سازه در پژوهش ها ضروری به نظر می رسد. مواد و روش ها این پژوهش از نوع مقطعی بود که در سال 1401-1402 و شامل 366 فرد متأهل بود. برای بررسی اهداف پژوهش از پرسش نامه ذهن آگاهی جنسی، ذهن آگاهی صفتی و پرسش نامه کارکرد جنسی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از SPSS نسخه 25و نرم افزار AMOS استفاده شد. در بخش آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد، فراوانی و همبستگی استفاده شد. همچنین در بخش آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون تحلیل عاملی تأییدی گزارش شد. یافته ها نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همسو با نسخه اصلی این پرسش نامه از دو عامل آگاهی و عدم قضاوت تشکیل شده است. یافته های بخش روایی همگرا نشان داد این پرسش نامه با کارکرد جنسی و ذهن آگاهی صفتی همبستگی مثبت و معنی دار داشت. میزان آلفای کرونباخ برای آگاهی جنسی برابر با 0/83 و برای عدم قضاوت برابر با 0/71 بود. نتیجه گیری نسخه فارسی پرسش نامه ذهن آگاهی جنسی از ویژگی های روانسنجی مناسبی برخوردار است. نسخه فارسی پرسش نامه ذهن آگاهی جنسی را می توان در زمینه های تحقیقاتی و بالینی مربوط به کارکرد جنسی و ذهن آگاهی به کار برد. همچنین، درمان گران برای بهبود کارکرد جنسی مراجعین بهتر است به ذهن آگاهی جنسی به عنوان یک عامل مهم توجه و برای اهداف درمانی می توانند از این ابزار استفاده کنند.
۲۸.

تظاهرات بالینی و خصایص شخصیتی بیماران بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی: مطالعه ای مقطعی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی اختلالات شخصیت بیماران بستری هم ابتلایی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۳
اهداف هدف مطالعه حاضر، بررسی توصیفی تظاهرات بالینی و نیمرخ شخصیتی اختلال شخصیت مرزی در بیماران بستری مبتلا به این اختلال و همچنین بررسی تفاوت های جنسیتی در تظاهرات بالینی در بیماران زن و مرد است. مواد و روش ها پژوهش حاضر یک پژوهش مقطعی است. 78 بیمار بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی شرکت کردند. فراوانی علائم بالینی اختلال شخصیت مرزی و هم ابتلایی با سایر اختلالات شخصیت با استفاده از پرسش نامه غربالگری اختلالات شخصیت در DSM-5 و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت DSM-5 ارزیابی شدند و از پرسش نامه شخصیتی برای DSM-5 جهت سنجش خصیصه ها و حوزه های شخصیتی استفاده شد. در کنار استفاده از آمار توصیفی، داده ها با استفاده از آزمون های کای اسکوئر و تحلیل واریانس یک راهه تحلیل شدند. یافته ها علائم و خصایص شخصیتی مرتبط با بدتنظیمی هیجانی بیشترین فراوانی و بالاترین میانگین را در بین علائم و خصایص شخصیتی داشتند. هم ابتلایی با اختلالات شخصیت خودشیفته (51 درصد)، پارانویید (51 درصد) و ضداجتماعی (33 درصد) بیشتر از دیگر اختلالات شخصیت مشاهده شد. بین جنسیت و علائم اختلال شخصیت مرزی ارتباط معنی داری یافت نشد. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان داد توجه طلبی در زنان (4/44=(1،85)P=0/038, F) و خودبزرگ بینی در مردان (5/39=(1،85)P=0/023, F) به طورمعنی داری بیشتر از جنسیت مقابل است. نتیجه گیری بدتنظیمی هیجانی، ویژگی عمده تظاهرات بالینی در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در بخش های بستری است. علائم بالینی و خصایص شخصیتی برون ریز می تواند در زنان بستری مبتلا به BPD مشابه با تظاهرات بالینی بیماران مرد باشد.
۲۹.

ارزیابی مبتنی بر بازی کودکان با تجربه تروما: یک مطالعه فراترکیب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روما تجارب نامطلوب دوران کودکی محتوای بازی فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۲
اهداف تروما «پاسخ هیجانی به رویدادی وحشت انگیز مثل تصادف، تجاوز و یا بلایای طبیعی» است. ترومای دوران کودکی عامل خطر کلیدی برای آسیب شناسی روانی است. با در نظر گرفتن اثرات نامطلوب بالقوه ترومای دوران کودکی، ارزیابی های مناسب ازنظر رشدی برای این کودکان جهت شروع فرآیند بهبودی مورد نیاز است. ارزیابی های مبتنی بر بازی می توانند سودمند باشند. این مطالعه با هدف بررسی رایج ترین مضامین بازی در کودکان با تجارب تروما از طریق فراترکیب مطالعات کیفی انجام شده است. مواد و روش ها این مطالعه فراترکیب براساس مدل فرا-قوم نگاری است. 2 پایگاه داده پابمد و گوگل اسکالر به صورت نظام مند بین سال های 2001 تا می 2024 جست وجو شدند. در کل 1846 منبع ابتدایی شناسایی شد و درنهایت 5 مقاله و 1 پایان نامه دکتری که معیارهای ورود را داشتند انتخاب شدند. یافته ها براساس هفت مرحله فراقوم نگاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها در تجزیه و تحلیل داده ها، 2 محتوای اصلی بازی کودکان ترومادیده شناسایی شد: آسیب پذیری در برابر تروما و حل و فصل تروما. نتیجه گیری کودکانی که تروما را تجربه کرده اند، با بازآفرینی ترومایشان در خلال بازی و همچنین نمایش احساس ترس و ناامنی، آسیب پذیری شان را در برابر تروما نشان دادند. درعین حال فضای امن بازی به کودکان این امکان را می داد تا به شکل نمادین ترومای شان را حل کنند. کودکان از طریق مبارزه مستقیم با نماد تهدید و خنثی سازی تهدید، وارد کردن قدرت های برتر و بازگشت به زندگی عادی، به شکل نمادین بر ترومای شان مسلط شدند.
۳۰.

نقش میانجی تنهایی اجتماعی-عاطفی در رابطه بین کیفیت روابط زوجین با صفات تیره شخصیت و ارتباط بین کیفیت روابط زوجین با خیانت آنلاین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تنهایی اجتماعی صفات تیره شخصیت خیانت کیفیت روابط زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۳
اهداف خیانت آنلاین پدیده جدیدی است که با پیشرفت تکنولوژی ایجاد شده است. اثرات و مکانیسم تأثیر عوامل مؤثر بر خیانت آنلاین بر استحکام روابط زوجین هنوز در حال بررسی است. این مطالعه با هدف بررسی نقش میانجی تنهایی اجتماعی-عاطفی در رابطه بین صفات تیره شخصیت و کیفیت روابط زوجین با خیانت آنلاین انجام شد. مواد و روش ها این مطالعه توصیفی پیمایشی بر روی افراد متأهل شهر مشهد که در گروه های فضای مجازی و نرم افزارهای اجتماعی داخلی و خارجی مانند تلگرام، واتساپ، بله، ایتا و غیره فعال بودند، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انجام شد. در این مطالعه، علاوه بر اطلاعات جمعیت شناختی (سن، جنسیت، تحصیلات، تعداد فرزندان، اختلاف سنی زوجین و مدت رابطه زناشویی)، پرسش نامه های صفات تیره شخصیت دوجین کثیف جنیسون و ویستر (۲۰۱۰)، کیفیت روابط زوجین کوندی و همکاران (۲۰۱۶)، خیانت آنلاین آلج (۲۰۰۹) و احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی دی توماسو و همکاران (۲۰۰۴) تکمیل شد. به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای موردمطالعه از آزمون های آماری معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد. یافته ها در این مطالعه 574 شرکت کننده (89/4 درصد خانم) با میانگین سنی 5/74±32/41 سال بررسی شدند. مسیر کامل و مستقیم صفات تیره شخصیت به خیانت آنلاین معنی دار بود (0/05>P). مسیر غیرمستقیم کیفیت روابط زوجین به خیانت آنلاین از طریق تنهایی اجتماعی- عاطفی معنی دار بود (0/023=P). تأثیر میانجیگری برای تنهایی اجتماعی-عاطفی در ارتباط بین صفات تیره شخصیت و کیفیت روابط زوجین با خیانت آنلاین مشاهده نشد (0/05 نتیجه گیری نتایج مطالعه حاضر نشان داد اهمیت تنهایی اجتماعی-عاطفی در ارتباط بین کیفیت روابط زوجین و خیانت بوده و تأثیر آن بر ارتباط بین صفات تیره شخصیت و کیفیت روابط زوجین با خیانت آنلاین ناچیز بود.
۳۱.

شناسایی عوامل روان شناختی بازدارنده ازدواج در دختران ایرانی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: به تعویق ازدواج عوامل روان شناختی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۴
اهداف با وجود تأکید ادیان، دولت ها، و فرهنگ ها به ازدواج و تسریع در آن در چند دهه اخیر شاهد افزایش روزافزون سن ازدواج در اکثر کشورهای جهان بوده ایم. پژوهشگران زیادی به بررسی عوامل مختلف بازدارنده ازدواج پرداخته اند. بااین حال، دراین میان عوامل بازدارنده روان شناختی، مغفول مانده اند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل روان شناختی بازدارنده ازدواج در دختران انجام شده است. مواد و روش ها رویکرد این پژوهش، کیفی و نوع آن تحلیل محتوای قراردادی بود. مشارکت کنندگان این پژوهش را 14 دختر مجرد بالای 25 سال تشکیل دادند که با روش هدف مند و تا زمان دستیابی به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها نیز با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. درنهایت داده ها به روش استقرایی گرانهایم و لاندمن توسط نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تحلیل شدند. یافته ها براساس تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها، 35 زیرطبقه سطح 1 و 13 زیرطبقه سطح 2 و 3 طبقه اصلی استخراج شد که عبارت بودند از: 1. باورهای شناختی ایدئال گرایانه (شامل ویژگی های آرمانی شخصیتی، ویژگی های آرمانی ارتباطی، ویژگی های آرمانی اقتصادی-اجتماعی و ویژگی های آرمانی خانوادگی)، 2. نگرش های شناختی منفی نگرانه (شامل نگرش منفی به نتیجه ازدواج، نگرش منفی به پدیده ازدواج، نگرش منفی به فرزندآوری و ترجیح اقتضائات شغلی بر اقتضائات ازدواج) و 3. ویژگی های شخصیتی فردگرایانه (شامل تمامیت خواهی، صمیمیت گریزی، هیجان مداری، خودمحوری و هویت منِ بد). نتیجه گیری مبتنی بر یافته های این پژوهش، علاوه بر لزوم وجود شرایط و اقتضائات بیرونی ضروری برای اینکه فرد نسبت به ازدواج اقدام کند، وجود اقتضائاتی درونی نیز لازم است. برای این منظور لازم است ابتدا فرد تمایل و نگاهی مثبت نسبت به پدیده ازدواج و زندگی مشترک داشته باشد و معیارها، انتظارات و خواسته های خود از همسر آینده و رابطه عاطفی اش را بشناسد و آن ها را با واقعیت منطبق سازد. علاوه براین ها، ضروری است فرد ویژگی های شخصیتی فردنگرایانه را در خود کاهش داده و ویژگی هایی که به ایجاد، پرورش و تداوم یک رابطه عاطفی مطلوب کمک می کند را در خود پرورش دهد.
۳۲.

بررسی تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان مرد مقیم خانه سالمندان: کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سو کور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: سالمندی کیفیت خواب سلامت روان درمان شناختی رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
اهداف طیف گسترده ای از افراد مسن با کاهش کیفیت خواب و مسائل سلامت روانی متعاقب آن، مانند اضطراب و افسردگی مواجه می شوند که تأثیرات منفی بر ابعاد مختلف زندگی و همچنین بر سلامت و رفاه آن ها دارد. یکی از روش های مداخله ای مؤثر در بهبود این مشکلات، استفاده از بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری است. این روش، با بهره گیری از تکنیک های پیچیده ای به بهبود کیفیت خواب و کاهش علائم روانی در سالمندان کمک می کند. پژوهش حاضر، اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری بر کیفیت خواب و سلامت روان در سالمندان مرد مقیم خانه سالمندان را بررسی کرده است. مواد و روش ها در این پژوهش تجربی از نوع کارآزمایی بالینی کنترل شده دوسو کور، نمونه های شامل ۶۸ سالمند مرد مقیم خانه سالمندان شهر کرمانشاه انتخاب شدند که براساس معیارهای ورود و خروج به صورت تصادفی به دو گروه ۳۴ نفره آزمایش (دریافت کننده بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری) و کنترل (بدون مداخله) تقسیم شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه 45 دقیقه ای در 8 هفته بسته آموزشی را دریافت کرد و طی این مدت نیز گروه کنترل به جز مراقبت های معمول روزانه و ارتباط کلامی، تحت درمان خاصی قرار نگرفت. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخله، بلافاصله پس از پایان مداخله و 1 ماه پس از پایان مداخله به وسیله پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) و سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) مورد سنجش قرار گرفتند. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی ( فراوانی و درصد و میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (کلموگروف اسمیرنوف، تی زوجی، تی مستقل و کوواریانس با اندازه های تکراری) به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها در تجزیه وتحلیل بین گروهی براساس آزمون تی مستقل، نتایج نشان داد میانگین نمرات کیفیت خواب و سلامت روان بلافاصله پس از پایان مداخله (پس آزمون) و 1 ماه پس از پایان مداخله (پیگیری) در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش و بهبود یافته است (0/001>P)، درحالی که در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد (0/05P)، اما در گروه کنترل بهبود معنی داری مشاهده نشد (0/05 نتیجه گیری نتایج این مطالعه بهبود قابل توجهی در کیفیت خواب و سلامت روان در میان شرکت کنندگانی که بسته آموزشی مبتنی بر درمان شناختی رفتاری را دریافت کردند نشان داد، چنان که شرکت کنندگان در گروه آزمایش الگوهای خواب بهتری ازجمله کاهش موارد بی خوابی و طول مدت خواب طولانی تر و کاهش معنی داری در سطوح سلامت روان و زیرمقیاس های آن گزارش کردند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۱۱۰