مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
آموزش مبتنی بر شفقت
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
214 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر شفقت بر کنترل عواطف ( اضطراب، خلق افسرده، خشم،عاطفه مثبت) دانش آموان دختر شهر اصفهان بود. روش مورد استفاده در این پژوهش، نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش 16522 دانش آموز دختر 13تا16 ساله در سال 1394- 1395 بودند. به همین منظور 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) قرار گرفتند و گروه آزمایش در 8 جلسه، آموزش مبتنی بر شفقت(گیلبرت،2009) را دریافت کردند. شرکت کنندگان مقیاس کنترل عواطف (ویلیامز و همکاران ،1997) را پیش از مداخله، پس از آن و یک ماه بعد از آن (مطالعه پیگیری) پاسخ دادند. نتایج حاصل ازتحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری نشان داد آموزش مبتنی بر شفقت بر کنترل عواطف ( اضطراب، خلق افسرده، خشم،عاطفه مثبت) دانش آموزان دختر اثر معنی داری دارد( 05/0p < ). این نتیجه در دوره پیگیری نیز تداوم یافته بود( 05/0p < ). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت آموزش مبتنی بر شفقت باعث افزایش کنترل عواطف( اضطراب، خلق افسرده، خشم،عاطفه مثبت) دانش آموان دختر است.بنابراین از این مداخله می توان برای بهبود وضعیت روانشناختی و کنترل عواطف دانش آموزان استفاده نمود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله تحت سرپرستی سازمان بهزیستی شهر کرمان بود که با نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در گروههای مداخله و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر شفقت را دریافت کرد (8 جلسه 90 دقیقه ای)؛ در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 2 ماه بعد از آن، پیگیری اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان کنلی، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و سطوح خودانتقادی تامسون و زاروف استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر شفقت تأثیر معناداری بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی داشته است؛ این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. با توجه به یافته ها آموزش مبتنی بر شفقت یک گزینه مناسب برای بهبود خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و کاهش خودانتقادی است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر امید به زندگی، سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت و سرسختی سلامت در بیماران دیابتی نوع دو
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر امید به زندگی، سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت و سرسختی سلامت در بیماران دیابتی نوع دو بود. روش پژوهش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش مبتلایان به دیابت نوع دو دارای پرونده در انجمن دیابت شهر زاهدان در فصل بهار سال 1400 بودند. پس از بررسی معیارهای ورود به مطالعه، تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 70 دقیقه ای با روش آموزش مبتنی بر شفقت آموزش دید و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه امید به زندگی (اسنایدر و همکاران، 1991)، نسخه دوم پروفایل سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت (والکر و همکاران، 1995) و سیاهه تجدیدنظرشده سرسختی سلامت (گیبهارت و همکاران، 2001) بودند. داده ها با آزمون های خی دو و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر جنسیت، سن، تحصیلات و تأهل تفاوت معناداری نداشتند (05/0<P). همچنین، روش آموزش مبتنی بر شفقت باعث افزایش امید به زندگی (86/403=F، 001/0P<)، سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت (90/93=F، 001/0P<) و سرسختی سلامت (20/89=F، 001/0P<) در بیماران دیابتی نوع دو شد. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر امید به زندگی، سبک زندگی ارتقاءدهنده سلامت و سرسختی سلامت در بیماران دیابتی نوع دو بود بود. بنابراین، برای بهبود ویژگی های روانشناختی می توان از روش آموزش مبتنی بر شفقت در کنار سایر روش های آموزشی بهره برد.
مقایسه اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش مبتنی بر شفقت بر تنظیم هیجان در مبتلایان به بیماری عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۲۳۴-۲۲۵
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش مبتنی بر شفقت بر تنظیم هیجان در مبتلایان به بیماری عروق کرونری قلب بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره دوماهه پیگیری بود. جامعه آماری مردان مبتلا به بیماری کرونر قلبی مراجعه کننده به مرکز تخصصی بیمارستان شهید رجایی تهران در سال ۱۴۰3 بودند که به روش داوطلبانه 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگذاری شدند. ابزار سنجش شامل ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003،CERQ ) بود. گروه آزمایش اول در 8 جلسه حضوری ۹۰ دقیقه ای آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه آزمایش دوم در 8 جلسه حضوری 90 دقیقه ای آموزش مبتنی بر شفقت را دریافت کردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری ارزیابی مجدد و سرکوبی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). همچنین هر دو مداخله آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش مبتنی بر شفقت بر ارزیابی مجدد و سرکوبی اثربخش بودند، آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی اثربخش تر بود (05/0p<). بنابراین می توان گفت آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به تنهایی و یا با درمان مکمل در تنظیم هیجان در مردان مبتلا به بیماری عروق کرونر مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵ (مجموعه مقالات رفتار و ذهن)۵
145-156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مشکل و چالش در روابط زناشویی بر قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی تاثیر منفی می گذارد. بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام شد. روش و مواد: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه این پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز مشاور شهر اهواز در فصل بهار سال 1402 بودند که از میان آنها 30 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر شفقت قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش حاضر با سیاهه قدرت ایگو (مارکستروم و همکاران، 1997) و مقیاس خودتنظیمی زناشویی (ویلسون و همکاران، 2005) گردآوری و با روش های خی دو و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان که زنان گروه های آزمایش و کنترل از نظر هر دو متغیر قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی تفاوت معناداری داشتند. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر شفقت باعث افزایش قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شد (001/0P<). نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، استفاده از روش آموزش مبتنی بر شفقت در گروه های آسیب پذیر مانند زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره می تواند سبب بهبود قدرت ایگو و خودتنظیمی زناشویی شود.