فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
61 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلالات روانشناختی سهم عمده ای در بار جهانی بیماری دارند لذا ضرورت شناسایی و ارزیابی تاثیر مداخلات روان شناختی غیر تهاجمی حائز اهمیت است. بنابرین هدف پژوهش حاضر مرور جامع و سیستماتیک اثربخشی مداخلات مبتنی بر نظریه پلی واگال به عنوان یک نوع مداخله زیستی عصبی غیر تهاجمی بر اختلالات روانشناختی بود. روش: مطالعات مرتبط از سال 1994 تا 2023 با استفاده از پایگاه های علمی معتبر و کلمات کلیدی مرتبط جستجو و نه (9) مطالعه با کیفیت بالا بر اساس بیانیه پریزما انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نسخه سوم نرم افزار جامع فراتحلیل انجام شد. اندازه های اثر استخراج شده شامل 26 اندازه اثر بود. یافته ها: نتایج به دست آمده، اندازه اثر ترکیبی به دست آمده26/0 و در سطح معنی داری 001/0 بود؛ که بر اساس معیار تفسیر اندازه اثر کوهن، یک اندازه اثر بزرگ محسوب می شود. به عبارت دیگر، مداخلات مبتنی بر نظریه پلی واگال می تواند نقش بسزایی در کاهش اختلالات روانی داشته باشد. نتایج فراتحلیل اعتبار آماری بالایی را نشان داد و شواهدی مبنی بر سوگیری انتشار وجود نداشت و قابلیت اطمینان نتایج را تقویت کرد. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر نظریه پلی واگال می تواند در درمان اختلالات روانشناختی نقش بسزایی داشته باشد و پیشنهاد می گردد درمانگران و متخصصین از آن در درمان اختلالات روانشناختی استفاده نمایند.
مدل یابی روابط ساختاری دوسوگرایی خود و علائم اختلال وسواس فکری-عملی: نقش میانجی تحمل ناپذیری عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
173 - 196
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی تحمل ناپذیری عدم اطمینان در رابطه بین دوسوگرایی خود و شدت علائم وسواسی-اجباری در یک نمونه آنالوگ انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل بزرگ سالان بالای ۱۸ سال بود که از میان آن ها ۷۱۸ نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان، مقیاس های دوسوگرایی خود (بار و کیریوس، ۲۰۰۷)، تحمل ناپذیری عدم اطمینان ۱۲ موردی (کارلتون و همکاران، ۲۰۰۷) و پرسشنامه وسواسی اجباری ییل-براون (گودمن و همکاران، ۱۹۸۹) را تکمیل کردند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای Amos-۲۴ و SPSS-۲۷ استفاده شد. یافته ها: بررسی داده های پژوهش نشان داد که بین دوسوگرایی خود و شدت علائم وسواسی-اجباری رابطه ای مثبت و معنادار (۰۱/۰P<) و بین تحمل ناپذیری عدم اطمینان و دوسوگرایی خود و همچنین شدت علائم وسواسی-اجباری رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد (۰۱/۰P<). همچنین، تحمل ناپذیری عدم اطمینان رابطه بین دوسوگرایی خود و شدت علائم وسواسی-اجباری را میانجی گری کرد (۰۱/۰P<). نتیجه گیری: بررسی یافته ها نشان داد که سطوح بالای دوسوگرایی خود با کاهش تحمل ناپذیری عدم اطمینان، سبب افزایش شدت علایم وسواسی- جبری می شود. به این صورت که سطوح بالای دوسوگرایی خود، با متمرکز کردن توجه بر خود و کاستن از توجه به محیط، سبب کاهش تحمل ناپذیری عدم اطمینان و در نتیجه ظهور علایم وسواسی می شود. بر این اساس، می توان نشانه های وسواسی را تلاش فرد جهت حل دوسوگرایی در مورد خود دانست.
نقش نیازهای روانشناختی دانشجویان در اعتیاد به اینترنت با واسطه گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش نیازهای روانشناختی دانشجویان در اعتیاد به اینترنت با واسطه گری سبک های مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 718 نفر بود که از بین آن ها 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (IAQ، 1996)، راهبردهای مقابله ای لازاروس (WCQ، 1980) و نیازهای روانشناختی لاگواردیا و همکاران (PNQ، 2000) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر مستقیم نیازهای روانشناختی بر اعتیاد به اینترنت معنادار بود (001/0>p). از طرفی اثر غیرمستقیم نیازهای روانشناختی با میانجی گری سبک های مقابله ای بر اعتیاد به اینترنت معنادار بود (001/0>p). شاخص های نیکویی برازش نیز حاکی از برازش مناسب مدل بود. بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه گیری می شود نیازهای روانشناختی با واسطه گری سبک های مقابله ای می تواند اعتیاد به اینترنت در دانشجویان را تبیین کند.
رابطه سرسختی روان شناختی با بهزیستی تحصیلی در دانش آموزان: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۹۸)
۲۵۸-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه سرسختی روان شناختی با بهزیستی تحصیلی و نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان انجام شد. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر قیر در سال تحصیلی 1401-1402 تشکیل می دادند که از بین کلیه دانش آموزان، 244 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ؛ تومینین- سوینی و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرسختی روانشناختی (PHQ؛ کوباسا و همکاران، 1982) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) جمع آوری شد؛ داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سرسختی روان شناختی به صورت مستقیم و مثبت بر بهزیستی تحصیلی تاثیر می گذارد (05/0>P). نتایج دیگر نشان داد که تنظیم شناختی هیجان بین سرسختی روان شناختی و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی دارد (05/0>P)؛ همچنین شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پیشنهادی از برازندگی مطلوبی برخوردار است. بنابراین باتوجه به نتایج مطالعه حاضر و نقشی که سرسختی روانشناختی و تنظیم شناختی هیجان در بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دارد، تدوین و اجرای برنامه های آموزشی در این زمینه برای دانش آموزان پیشنهاد می شود.
اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر حافظه فعال دیداری-فضایی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۳۰۲-۲۸۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم در کارکردهای اجرایی به ویژه حافظه فعال دیداری–فضایی دچار نارسایی هستند. در این میان، آموزش کارکردهای اجرایی نیز با استفاده از واقعیت افزوده می تواند حافظه فعال دیداری–فضایی این کودکان را بهبود بخشد که تاکنون چنین برنامه ای با استفاده از واقعیت افزوده طراحی نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر حافظه فعال دیداری- فضایی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا بود. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه به همراه پیگیری یک ماهه بود. در این پژوهش، نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند از کودکان واجدالشرایط وارد مطالعه و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به شیوه تصادفی گمارش شدند. 30 نفر (15 نفر گروه گواه و 15 نفر گروه آزمایش) از کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با استفاده از مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان پیکرینگ و گدرکول (2001) ارزیابی شدند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نسخه 24 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده در دو مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه اثربخشی معناداری داشت (001/0 p<). همچنین، اندازه اثر نشان از اثربخشی 48/0 درصدی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر حافظه فعال دیداری-فضایی بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد آموزش کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده می تواند سبب بهبود حافظه فعال دیداری–فضایی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا شود. بنابراین، با توجه به مزایای برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده پیشنهاد می شود، در مدارس استثنایی کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی، حافظه فعال و بازداری پاسخ) با استفاده از واقعیت افزوده آموزش داده شود.
مدل سازی پیشایندها و پیامدهای ارزیابی عملکرد براساس مفاهیم روانشناختی در سازمان تأمین اجتماعی: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: سازمان تأمین اجتماعی برای موفقیت در اقتصاد پیچیده جهانی و بقا در محیط رقابتی کسب وکار، نیازمند الگویی برای بهبود عملکرد است. از طرفی شیوه های سنتی رایج برای ارزیابی عملکرد در این سازمان لازم است مورد تجدیدنظر قرار گیرد و با اقتضائات عصر حاضر هماهنگ شود. با بررسی ادبیات این حوزه مطالعه ای تخصصی که به دنبال مدل سازی پیشایندها و پیامدهای ارزیابی عملکرد براساس مفاهیم روانشناختی در این سازمان باشد یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل سازی پیشایندها و پیامدهای ارزیابی عملکرد براساس مفاهیم روانشناختی در سازمان تأمین اجتماعی انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی (کیفی-کمی) است. نمونه گیری با روش هدفمند انجام شد. میدان پژوهش در بخش کیفی شامل استادان متخصص در رشته روانشناسی، مدیریت منابع انسانی و مدیران عملکرد و ارشد سازمان تأمین اجتماعی بود که به صورت هدفمند با 26 نفر از آن ها مصاحبه انجام شد. جامعه آماری بخش کمی شامل کارکنان سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران در سال 1401 است. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد و نمونه گیری با روش تصادفی ساده صورت پذیرفت. در بخش کیفی برای شناسایی پیشایندها و پیامدهای ارزیابی عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی از روش تحلیل مضمون و نرم افزار Maxqda نسخه 12 استفاده شد. برای اعتبارسنجی مدل در بخش کمی نیز روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 408 کد شناسایی گردید. در نهایت از طریق کدگذاری محوری به 2 مضمون فراگیر، 12 مضمون سازمان دهنده و 60 مضمون پایه دست پیدا شد. یافته ها نشان داد با رعایت بهداشت روانی، دستیابی به ارزیابی عملکرد صحیح در این سازمان امکان پذیر است. رعایت ارگونومی به حفظ سلامت کارکنان کمک می کند. نتیجه گیری: تحلیل و درک یافته های این مطالعه می تواند به مدیران کمک کند تا تصویری واضح از عواملی که بر شیوه ارزیابی عملکرد تأثیر گذارند داشته باشند و بدین ترتیب استراتژی های بهینه برای بهبود عملکرد سازمانی و رفاه کارکنان خود تعریف نمایند. این یافته ها همچنین می توانند برنامه های آموزشی مخصوصی برای بهبود مهارت های ارزیابی و مدیریت عملکرد پایه ریزی کنند و سطح آگاهی کارکنان را در رابطه با انتظارات سازمانی در موفقیت کلی سازمان افزایش دهند.
اثربخشی آموزش برخط یادگیری اجتماعی عاطفی مبتنی بر مدل کسل بر خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی و مدیریت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
84 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف ارتقای شایستگی های اجتماعی عاطفی به روش کسل با دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش: پژوهش از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر عادی مشغول به تحصیل در مدارس دوره دوم ابتدایی شهر قزوین در سال 1400-1399 را شامل می شد که از بین آن ها شصت دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه یادگیری اجتماعی عاطفی معلم و دانش آموز کسل (2012) و سیاهه رفتاری کودک آخن باخ (1991) بود. گروه آزمایش آموزش شایستگی اجتماعی عاطفی را طی بیست و هشت جلسه چهل و پنج دقیقه ای در چهار ماه دریافت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزشی، هر دو گروه مجدداً پرسشنامه ها را تکمیل نمودند. گروه آزمایش پس از سه ماه برای بار سوم پرسشنامه را تکمیل کردند. برای ارزیابی اثربخشی برنامه آموزشی از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22 و اسمارت پی ال اس 2 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد: بین دو گروه آزمایش و گواه در طی مراحل پژوهش و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش شایستگی های اجتماعی عاطفی به روش کسل می تواند به عنوان الگویی جهت ارتقای مهارت های خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت اجتماعی دانش آموزان ابتدایی به کار گرفته شود.
شناسایی مشکلات روان شناختی فرزندپذیران و ارائه راهکار جهت سازگاری با آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
206 - 215
حوزههای تخصصی:
با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به خانواده مناسب و گسترش انتخاب فرزندپذیری ، این پژوهش به امید افزایش بهزیستی کودک و خانواده و با هدف شناسایی مشکلات روانشناختی خانواده های فرزندپذیر ایرانی و ارائه راهکارهای سازگاری با مشکلاتشان انجام شد. به روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری طبق نظریه اشتراوس و کوبین، در ابتدا جهت یافتن مشکلات خانواده های فرزندپذیر، مصاحبه با یک نماینده از والدین هر 13 خانواده در سال 1401 انجام شد. در مرحله بعدی، نتایج مرحله اول پژوهش در اختیار متخصصان قرار گرفت و راهکارهای پیشنهادی ایشان، بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار maxqda2020 انجام شد. روایی و پایایی این پژوهش بسیار مطلوب ارزیابی شد. الزامات اخلاقی رعایت شد. در مرحله اول شناسایی مشکلات، 4 مفهوم بدست آمد. مسائل مربوط به رشد کودک در محیط آسیب های اجتماعی، مشکلات حقوقی-روانشناختی، مسائل مربوط به نگرش و جهان بینی، مشکلات مرتبط با تاب آوری زوجین. از مرحله بعدی، 4 گروه راهکار سازگاری با مشکلات استخراج شد، شامل تبیین چیستی و چگونگی و چرایی فرزندپذیری در ایران (غنای دانش)، راهکارهای اجرایی جهت حل مشکلات، راهکارهای مداخله ای جهت تاب آوری خانواده، راهکارهای تغییر نگرش. مشکلات مربوط به نگرش و جهان بینی شرایط علّی سایر مشکلات بود. در انتها الگوی نهایی ارائه شد. غنای دانش، اصلاح و بهبود نگرش، افزایش تاب آوری والدین، رفع موانع اجرایی، باید اولویت کاری این حیطه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان و ذهن آگاهی نوجوان محور بر اهمال کاری و پایستگی تحصیلی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۵۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی تنظیم هیجان و ذهن آگاهی نوجوان محور بر اهمال کاری و پایستگی تحصیلی نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره ی پیگیری سه ماهه بود. جامعه ی پژوهش، نوجوانان دختر با اهمال کاری بالا شهر اصفهان در سال 1402-1403 بودند. به روش دردسترس، 60 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (2008، ABS) و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984، APQ) بود. گروه آزمایش اول، به صورت گروهی تحت آموزش تنظیم هیجان و گروه آزمایش دوم، تحت آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور در 8 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند. تحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت اهمال کاری تحصیلی و پایستگی تحصیلی بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (001/0>P) و پیش آزمون پیگیری معنادار بود (001/0>P). که نشان دهنده اثربخشی مداخلات پژوهش در این متغیر ها است؛ بنابراین از آموزش تنظیم هیجان و ذهن آگاهی نوجوان محور می توان در کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش پایستگی تحصیلی بهره برد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق بر کیفیت خواب در بیماران بستری شده بهبودیافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۱۸۴-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق بر کیفیت خواب در بیماران بستری شده بهبودیافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کرونا بود که در سه ماه دوم سال 1400 از بیمارستان قائم (عج) در مشهد، مرخص شده بودند. براین اساس، از بین آن ها 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگذاری شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ بوپسی و همکاران (1989،PSQI ) بود. مداخله مبتنی بر هیجان گرینبرگ و همکاران و درمان مبتنی بر ذهن مشفق گیلبرت در 8 جلسه دوساعته، هفته ای دو بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در پس آزمون و پیگیری کیفیت خواب تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، و درمان مبتنی بر ذهن مشفق نسبت به درمان مبتنی بر هیجان به طور معناداری بر کیفیت خواب اثربخش تر بود و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0>P). درنتیجه می توان گفت که بین دو درمان مبتنی بر هیجان با درمان مبتنی بر ذهن مشفق در افزایش کیفیت خواب تفاوت معنادار وجود داشت.
ارتباط مهارت های مقابله ای و اضطراب کرونا با گرایش به مصرف مواد در بحران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۰۴)
۲۱۰-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
در شرایط بحران همه گیری کرونا، بهداشت روانی افراد تحت تاثیر قرار گرفته و مسائل بسیاری را بالاخص در بحث مصرف مواد مخدر به همراه داشته است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضطراب کرونا و مهارت های مقابله ای با مصرف مواد در شهر اردبیل در سال 1400 انجام شده است. روش پژوهش مورد-شاهدی بود. به طوری که با مراجعه به مراکز ترک اعتیاد 80 نفر از افراد مصرف کننده مواد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس 80 نفر از افراد به عنوان گروه گواه، از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با آنان همتاسازی و مقایسه شدند. آزمودنی ها به فرم آنلاین پرسشنامه های گرایش به مصرف مواد وید (1992)، اضطراب کرونا لی (2020) و مهارت های مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) پاسخ دادند و داده ها با استفاده از آزمون t و رگرسیون لجستیک در نرم افزار SPSS-25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. افراد مصرف کننده مواد در مقایسه با افراد گروه گواه، میزان بالاتری از اضطراب کرونا را تجربه کرده و برای مقابله با استرس، بیشتر از راهبرد هیجان مدار استفاده می کنند. 79 درصد واریانس گرایش به مصرف مواد توسط مهارت های مقابله ای و اضطراب کرونا تبیین شد که راهبرد هیجان مدار (51%) بیشترین سهم را در پیش بینی داشته است. اضطراب کرونا و استفاده از راهبردهای ناکارآمد مقابله با استرس خصوصاَ راهبرد هیجان مدار در گرایش به مصرف مواد نقش دارد. بنابراین، در شرایط بحرانی همه گیری کرونا، علاوه بر مداخلات پزشکی در نظر گرفته شده برای این بیماری، آگاهی از تبعات روانی این بحران برای پیش گیری از مصرف مواد افراد، ضروری است.
The Predictive Role of Organizational Creativity Components in Job Burnout and Organizational Health of Secondary School Teachers
حوزههای تخصصی:
The creativity of employees is a key factor for achieving success in organizations and sustaining their competitive edge. Job burnout and poor organizational health are elements that can either hinder or foster organizational creativity; hence, the current study aimed to explore the predictive influence of components of organizational creativity on job burnout and the organizational health of high school educators. The study utilized a correlation-predictive research design. The study population consisted of all educators teaching in high schools in Zahedan City, Iran, during the academic year 2024-2025. From the aforementioned statistical population, a random cluster sampling method was used to select a sample of 150 teachers. To gather the data, Amabile's Organizational Creativity Questionnaire (2001), Maslach and Jackson's Burnout Questionnaire (1981), and Hoy and Feldman's Organizational Health Questionnaire (1996) were employed, and the data of this research were examined using Pearson's correlation test and stepwise regression through SPSS version 16 software. The correlation findings indicated a notable negative connection between the components of creativity (fluidity, flexibility, innovation, and expansion) and burnout, as well as a significant positive connection with organizational health (P<0.05). The regression analysis results indicated that within the organizational creativity elements, the innovation element displayed a predictive impact (Beta=-0.23) on burnout, while the expansion element exhibited a predictive influence (Beta=0.34) on organizational health (P<0.05). Consequently, due to the impact of organizational creativity on lowering burnout and enhancing organizational well-being, it is advised that practitioners focus closely on the creativity of teachers.
Does organizational ergonomics have impact on workplace burnout?
حوزههای تخصصی:
The objective of this study was to explore the influence of organizational ergonomics on the burnout experienced by administrative personnel at the University of Sistan and Baluchestan, Zahedan, Iran. The utilized research approach was of a descriptive correlation-predictive nature. The study's statistical population included all administrative personnel at the University of Sistan and Baluchestan. The study sample included 130 individuals (54 males and 76 females) chosen through convenience sampling and took part in the research. A questionnaire on burnout and organizational ergonomics was utilized to gather data. The research data were analyzed using the Pearson correlation coefficient and stepwise regression. The correlation coefficient results indicated that the emotional exhaustion sub-scale exhibited a negative and significant correlation with scores in engineering psychology, work physiology, anthropometry, and job biomechanics (p<.05). The depersonalization sub-scale exhibited a negative and significant relationship with scores in engineering psychology, work physiology, and anthropometry (p<.05). However, no notable relationship was found between depersonalization and job biomechanics. The personal accomplishment sub-scale showed a positive and significant relationship with engineering psychology, work physiology, and anthropometry (p<.05). However, there was no notable correlation between the personal accomplishment sub-scale and job biomechanics. The findings from stepwise regression indicated that anthropometric measures accounted for 25.4% of the variance in emotional exhaustion, while work physiology accounted for 11.3% and 12.7% of the variance in depersonalization and personal accomplishment, respectively. It is concluded that appropriate organizational ergonomics leads to enhanced productivity and diminishes occupational stress, particularly job burnout.
پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بر اساس اضطراب پنهان، ابعاد کمال گرایی و ادراک از محیط کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۲۳۰-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش بر اساس اضطراب پنهان، ابعاد کمال گرایی و ادراک از محیط کلاس انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان تیزهوش دختر دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند که از بین آن ها 214 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس چندبعدی کمال گرایی (MPS، هویت و فلت، 1991)، پرسشنامه محیط یادگیری کلاس (CLEQ، مک گی و همکاران، 2007)، سیاهه تاب آوری تحصیلی (ARI، ساموئلز، 2004) و سیاهه حالت-صفت اضطراب (STAL، اسپیل برگر و همکاران، 1970) بود. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان داد ابعاد کمال گرایی و اضطراب پنهان رابطه منفی و معنی دار و ادراک از محیط کلاس رابطه مثبت و معنی دار با تاب آوری تحصیلی دارند (01/0p<). همچنین، 43% از واریانس تاب آوری تحصیلی بر اساس متغیرهای ابعاد دیگرمدار و جامعه مدار کمال گرایی، اضطراب پنهان و ادراک از محیط کلاس قابل تبیین است و اضطراب پنهان بیشترین سهم را در پیش بینی متغیر تاب آوری تحصیلی دارد (05/0p<). از یافته ها می توان نتیجه گرفت کمال گرایی دیگرمدار و جامعه مدار، اضطراب پنهان و ادراک از محیط کلاس نقش کلیدی در تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش دارند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های مداخله ای طراحی شده برای افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان تیزهوش ضروری است.
Development of a Pre-Marital Integrative Training Package Based on Bowen and Savickas Models and Comparison of Its Effectiveness with the SYMBIS Approach on Self-Awareness and Marital Choice Orientation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The study aimed to compare the effectiveness of an integrative pre-marital training package based on Bowen's intergenerational theory and life design model with the SYMBIS approach on marital choice orientation. Methods: A quasi-experimental research design with a pretest-posttest-follow-up model and two experimental groups and one control group was utilized. The statistical population consisted of university students in Isfahan. The sample included 45 female students selected through convenience sampling based on inclusion and exclusion criteria and randomly assigned to three groups (integrative training group, SYMBIS group, and control group), each containing 20 participants. The experimental groups received eight 90-minute training sessions, while the control group was placed on a waiting list. All three groups completed research instruments at the pretest, posttest, and follow-up stages. The research instrument was the Marital Choice Orientation Questionnaire (Yousefi, 2023). Data were analyzed using repeated measures ANOVA. Findings: Results indicated that both the integrative training group and the SYMBIS group significantly influenced marital choice orientation (F = 15.5, P = 0.001), and this effect remained stable during the follow-up phase (P < 0.05). Conclusion: The findings revealed that both methods had a significant and comparable impact on improving the dependent variable, suggesting their utility in enhancing marital choice orientation.
بررسی نقش واسطه ای سرعت پردازش اطلاعات در روابط ساختاری تنظیم شناختی هیجان با سازگاری در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
149 - 177
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای سرعت پردازش اطلاعات در روابط ساختاری تنظیم شناختی هیجان با سازگاری در دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1402 بود که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کردند. از میان آنها 230 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی (2006) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و آزمون استروپ بود. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS , AMOS انجام شد. یافته ها نشان داد تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری تاثیر مثبت مستقیم و معناداری دارد (05/0>P). تنظیم شناختی هیجان به واسطه سرعت پردازش اطلاعات بر سازگاری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری تاثیر مثبت غیر مستقیم و معنادار دارد (05/0>P). نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از طریق تاثیری که بر سرعت پردازش اطلاعات می گذارند بر سازگاری دانش آموزان اختلال یادگیری تاثیر دارد. در واقع انتخاب راهبردهای تنظیم شناختی هیجان متناسب با موقعیت، از طریق تاثیری که بر سرعت پردازش اطلاعات می گذارد نقش بسزایی در افزایش سازگاری این دانش آموزان ایفا می کند.
نقش میانجی راهبردهای مقابله ای و تاب آوری در ارتباط بین رویدادهای تنش زای زندگی و عواطف مثبت و منفی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
21 - 36
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان پستان شایع ترین سرطان در بین زنان سراسر جهان است هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی راهبردهای مقابله ای و تاب آوری در ارتباط بین رویدادهای تنش زای زندگی و عواطف مثبت و منفی در زنان مبتلا به سرطان سینه بود.
روش: طرح پژوهشی حاضر از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به کلینیک پستان بیمارستان ابن سینای شهر تهران در سال 1400-1399 بود. تعداد 217 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه مقابله ای لازاروس و فولکمن (1985)، پرسشنامه تاب آوری کانر- دیویدسون (2003)، پرسشنامه رویدادهای تنش زای زندگی خدایاری فرد (1386)، و پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون (1988) مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و AMOS و با استفاده از تحلیل مسیر انجام شد.
یافته ها: تاب آوری و مهارت های مقابله ای نقش میانجیگری معناداری بین رویدادهای تنش زای زندگی و عاطفه مثبت و منفی داشتند. متغیرهای وارد شده به به مدل 29 درصد از تغییرات عاطفه منفی و 88 درصد از تغییرات عاطفه مثبت را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس درزنان مبتلا به سرطان از اهمیت زیادی برخوردار است و آموزش آنان جهت به کارگیری راهبردهای مقابله ای مناسب برای کاهش عواطف منفی گام مهمی است. همچنین مداخلات آموزشی در خصوص ارتقاء مهارت های تاب آوری پس از درمان اولیه سرطان ضروری است.
نقش ابعاد روان شناختی مشکلات جنسی و رضایت جنسی در پیش بینی خودکارآمدی ترک اعتیاد در معتادان مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش ابعاد روان شناختی مشکلات جنسی و رضایت جنسی در پیش بینی خودکارآمدی ترک اعتیاد در استان مرکزی انجام گرفت.
روش: ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ شامل کلیه مردان معتاد به مواد افیونی مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد استان مرکزی در سال 1398 بود که با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه کوکران تعداد 377 مردان معتاد متأهل به صورت نمونه گیری مضاعف انتخاب شدند. جهت سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های چندوجهی مشکلات جنسی اسنل، فیشر و والترز (1993)، خودکارآمدی ترک اعتیاد برامسون (۱۹۹۹) و پرسشنامه رضایت جنسی زناشویی لارسون (1998) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین رضایت جنسی و کنترل جنسی درونی و خودکارآمدی ترک اعتیاد رابطه مثبت و بین اضطراب جنسی، نظارت جنسی، افسردگی جنسی و قاطعیت جنسی و خودکارآمدی ترک اعتیاد در معتادان رابطه منفی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 24 درصد از واریانس خودکارآمدی ترک اعتیاد در افراد معتاد به صورت مثبت بر اساس کنترل جنسی درونی، رضایت جنسی، افسردگی جنسی و به صورت منفی بر اساس اضطراب جنسی، قاطعیت جنسی و خود نظارتی جنسی قابل پیش بینی است. رضایت جنسی زناشویی، حرمت جنسی، اشتغال جنسی، آگاهی جنسی، انگیزش جنسی، کنترل جنسی بیرونی و ترس از رابطه جنسی نتوانستند خودکارآمدی ترک اعتیاد را پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: ابعاد روان شناختی مشکلات جنسی و رضایت جنسی نقش مهمی در خودکارآمدی ترک اعتیاد دارند و شناسایی مشکلات جنسی در معتادان به مواد افیونی و انجام مداخلات درمانی جنسی و آموزش مهارت های جنسی نقش مهمی درافزایش خودکارآمدی ترک اعتیاد دارد.
ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی مقیاس ایرانی کیفیت روابط جنسی- زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت جنسی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم حقوق بشر در جامعه بین المللی شناخته شده است و هر انسانی حق دارد به بالاترین سطح سلامت جنسی دست یابد. بیشتر بیماری ها و اختلالات در سراسر جهان ناشی از عدم توجه کافی به سلامت جنسی است. در همین راستا یکی از اقدامات مهم و مؤثر، طراحی و ساخت ابزارهای معتبر و بومی سازی شده است. لذا این پژوهش به منظور بررسی ساخت، اعتباریابی و هنجاریابی مقیاس ایرانی سنجش کیفیت روابط جنسی- زناشویی طراحی شد.
روش: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود و بر روی زوجینی که در شهر تهران زندگی می کردند، اجرا شد. داده ها در دو مرحله با استفاده از آلفای کرونباخ، تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تائیدی با کمک نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8/5 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مطلوب برای کل مقیاس و هر کدام از عامل ها بود. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر وجود 6 عامل «آشنایی با آناتومی و چرخه جنسی، مسئله گشایی و ارتباط مؤثر، باورهای ناکارآمد و خودگویی های منفی، صمیمیت و گفتمان عاطفی- جنسی، مهارت ها و لمس نواحی غیرجنسی و بهبود مهارت های جنسی» بود که در مجموع 6/54 درصد واریانس کل را تبیین می کنند. در تحلیل عامل تائیدی نیز نتایج حاکی از برازش قابل قبول در تعیین عامل ها بود.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده در شرکت کنندگان ایرانی از پایایی، روایی و برازش کافی برخوردار است. بنابراین استفاده از این ابزار برای سنجش کیفیت روابط جنسی - زناشویی در پژوهش ها و مداخلات درمانی پیشنهاد می شود.
پرسشنامه نگرانی پن: پرسشنامه، روش اجرا و نمره گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
345 - 347
حوزههای تخصصی:
پژوهشگر گرامي، پرسشنامه نگراني پن (PSWQ؛ مي ير و همکاران، 1990) يک ابزار 16 گويه اي است و شدت نگراني را در اندازه هاي پنج درجه اي از 1 (کاملآ مخالفم) تا 5 (کاملآ موافقم) مي سنجد. دامنه نمره کل نگراني در اين پرسشنامه بين 16 و 80 و نمرة بيشتر نشان دهندة شدت بيشتر نگراني است. همساني دروني پرسشنامه نگراني پن در نمونه هاي دانشجويي و باليني بر حسب ضرايب آلفاي کرونباخ از 88/0 تا 95/0 گزارش شده است (براون و همکاران، 1992؛ ديوي، 1993؛ مي ير و همکاران، 1990) و پايايي بازآزمايي آن از 74/0 = r تا 93/0 =r مورد تآييد قرار گرفته است (استارتاپ و اريکسن، 2006؛ مي ير و همکاران، 1990). روايي پرسشنامه نگراني پن نيز بر حسب همبستگي آن با تعدادي از شاخص هاي مرتبط با نگراني و اضطراب در نمونه هاي دانشجويي و باليني تاييد شده است (استارتاپ و اريکسن، 2006؛ اولاتونجي و همکاران، 2007؛ مي-ير و همکاران، 1990). تحليل عاملي اکتشافي و تاييدي (اولاتونجي و همکاران، 2007؛ کارتر و همکاران، 2005؛ مي ير و همکاران، 1990)، ساختار يک عاملي و دو عاملي پرسشنامه نگراني پن را در نمونه هاي باليني و غير باليني تاييد کرده است. در بررسي مقدماتي ويژگي هاي روانسنجي نسخه فارسي اين پرسشنامه در نمونه اي از جمعيت دانشجويي (449n = ; 232 دختر، 217 پسر)، ضرايب آلفاي كرونباخ براي همساني دروني نمره کل نگراني 91/0 محاسبه شد. ضرايب همبستگي بين نمره هاي تعدادي از شرکت کنندگان در پژوهش (73 دختر، 51 پسر) براي پايايي بازآزمايي در دو نوبت با فاصله دو تا چهار هفته براي نمره کل نگراني 78/0 =r محاسبه شد (بشارت، 1386). روايي سازه ، همگرا و تشخيصي (افتراقي) نسخه فارسي پرسشنامه نگراني پن از طريق اجراي همزمان مقياس اضطراب بک (BAI؛ بشارت، 1384الف؛ بک و اپستين، 1993)، مقياس افسردگي اضطراب استرس (DASS؛ بشارت، 1384ب؛ لاويباند و لاويباند، 1995)، فهرست عواطف مثبت و منفي (PANAS؛ بشارت، 1387؛ واتسون و همکاران، 1988) و مقياس سلامت رواني (MHI-28؛ بشارت، 1388؛ ويت و وير، 1983)در مورد آزمودني¬ها محاسبه شد. نتايج ضرايب همبستگي پيرسون نشان داد که بين نمره آزمودني ها در پرسشنامه نگراني پن با عواطف مثبت و بهزيستي روانشناختي همبستگي منفي معنادار از 47/0- تا 64/0- (001/0 p <) و با اضطراب، استرس، افسردگي، عواطف منفي و درماندگي روانشناختي همبستگي مثبت معنادار از 44/0 تا 65/0 (001/0 p <) وجود دارد. اين نتايج، روايي همگرا و تشخيصي پرسشنامه نگراني پن را تاييد مي¬کنند (بشارت، 1386).