فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تدوین الگوی پیشایندهای بی صداقتی تحصیلی در دانش آموزان دختر مدارس تیزهوشان در مقطع متوسطه دوم بود. روش: روش پژوهش، بر اساس ماهیت، توصیفی - همبستگی و بر اساس هدف، بنیادی بود. جامعه آماری مشتمل بر دانش آموزان دختر مدارس تیزهوشان مقطع متوسطه دوم استان لرستان بود. نمونه آماری به منظور پوشش دادن داده های لازم برای تحلیل معادلات ساختاری برابر با 480 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری به صورت دردسترس و پرسشنامه ها به صورت داوطلبانه و به شیوه نظرسنجی اینترنتی تکمیل و در نرم افزار آموس تحلیل شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بی صداقتی تحصیلی ویترسپون و همکاران، ارزش مدرسه تومینن، سوینی و همکاران، اخلاق تحصیلی گل پرور، هویت علمی وینسنت رز و شانن و نظارت والدین سیه، ین و چو بود. یافته ها: یافته ها نشان داد که اخلاق تحصیلی، هویت علمی و ارزش مدرسه رابطه علّی معنادار با بی صداقتی تحصیلی دارند، ولی نظارت والدین بدون رابطه علّی معنادار با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش بی صداقتی تحصیلی در دانش آموزان مدارس تیزهوشان در آموزش مجازی باید بر مؤلفه های فردی و شخصیتی همچون اخلاق تحصیلی، هویت علمی و درک ارزش مدرسه تمرکز کرد و تمرکز بر نیروهای بیرونی مانند نظارت والدین نمی تواند زمینه ساز کاهش این رفتار مخرب در فضای آموزشی مجازی باشد.
بررسی وضعیت نظام آموزش و توسعه کارکنان صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۵
145 - 167
حوزههای تخصصی:
آموزش صحیح منابع انسانی، ضمن این که در سطح شرکت های بیمه باعث ارتقاء عملکرد کارکنان و شرکت بیمه می گردد، زمینه های برخورد شایسته کارکنان با مشتریان را نیز فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود نظام آموزش صنعت بیمه انجام پذیرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی و از حیث زمانی گذشته نگر و از حیث هدف، کاربردی است. روش پژوهش از نظر نوع داده ها در زمره روش های کیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شاغلین بخش آموزش شرکت های بیمه می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای با 26 گویه باز است. یافته های این تحقیق شامل شناسایی ضعف های موجود در نظام آموزشی صنعت بیمه در ایران است. شیوه های اصلی آموزش در صنعت بیمه با تأکید بر تجربه و دانش افراد بازنشسته، نشان از بالا بودن سهم روش آموزش استاد-شاگردی است که تأثیر و نقش مسؤلین اصلی و مدیران ارشد یک شرکت در فرهنگ آموزش و شیوه های پاسخگویی آن را تبیین می کند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد به منظور یکپارچه نمودن فرایندهای آموزش و توسعه کیفیت نظام آموزشی در سطح صنعت بیمه کشور و همچنین طراحی نظام بهبود و شایستگی منابع انسانی، سازماندهی آموزش ضروری می باشد.
تحلیل زبان بدن در رمان "الشحاذ" اثر نجیب محفوظ بر اساس نظریه پل اکمن و والس فریسن با سه رویکرد «منشأ، رمزگذاری، کاربرد»
حوزههای تخصصی:
ارتباط غیرکلامی ارتباطی است که مفاهیم و معانی از طریق غیرزبانی و گفتاری منتقل میشود. پیام های غیرکلامی نسبت به پیام های کلامی از قدرت بیشتری برخوردارند. زبان بدن، نحوه ارتباط غیرکلامی و غیرگفتاری ماست که آن را درهر یک از مشارکت های خود بادیگران استفاده میکنیم. زبان بدن شامل پیام های افراد با نگاه ها، حالات چهره و ژستهاست که در متون ادبی به درک خواننده از متن کمک می- کند. »پل اکمن« و »والس فریسن« تحقیقاتی گسترده را در زمینۀ فعالیت های غیرکلامی انجام داده اندکه هدف آنها، شناخت بهتر احساسات و رفتارافراد میباشد. آنان فعالیت های غیرکلامی را به سه طریق »منشأ- رمزگذاری- کاربرد« تحلیل کرده اند. این پژوهش با روش توصیفی_ تحلیلی براساس رویکردهای ذکرشده از »اکمن و فریسن« زبان بدن در رمان الشحاذ که اثر نجیب محفوظ است، اعم از؛ زبان چهره، زبان نگاه و اشارات سر را توصیف و مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل شده از تحلیل نمونه های زبان بدن در این رمان نشان میدهد که منشأ زبان چهره که از بسامدی بالا در رمان برخوردار است ذاتی بوده، رمزگذاری آن به صورت غریزی و کاربرد آن از نوع اطلاعاتی است.
بررسی تجربه زیسته دانشجومعلمان از کاربرد فناوری در آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته دانشجومعلمان از کاربرد فناوری در آموزش مجازی است. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان در پژوهش، دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با معیار گذارندن دو ترم آموزش مجازی به تعداد 16 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده حاکی از وجود دو مضمون کلی چالش ها و فرصت های استفاده از فناوری در آموزش مجازی دانشجومعلمان بود. این چالش ها عبارتند از عدم کسب شایستگی های لازم در یادگیری دروس، مشکلات سازمانی، مشکلات برنامه درسی، مشکلات ناشی از عدم ارتباط چهره به چهره و فراهم نبودن زیرساخت ها. درعین حال، استفاده از فناوری در آموزش مجازی، فرصت هایی همچون رفع محدودیت مربوط به زمان و مکان، افزایش دسترسی به محتوا و توسعه مواد فناوری دانشجویان را به دنبال داشته است. با توجه به نتایج حاصل، تأکید بر استفاده از آموزش مجازی با تدارک پشتیبانی های لازم جهت تعدیل چالش های آن، ضرورت دارد.
طراحی الگوی شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ، شناسایی مولفه های شایستگی های فرهنگی مدیران آموزش عالی ایران بود. این پژوهش از نظر ماهیت کیفی و به روش تحلیل مضمون(مدل آتراید-استرلینگ) با رویکرد قیاسی انجام گردید. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و با مطالعه کتب، مقالات و مطالب مرتبط در اینترنت و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش اکتشافی انجام پذیرفت.برای سنجش روایی داده ها از روش کیفی(ممیزی کردن از سوی داوران) و نسبت روایی لاوشه استفاده شد. به روش پایایی بازآزمون و روش توافقی درون موضوعی برای محاسبه پایایی تحلیل و کدگذاری بهره برده شد. از نرم افزار AMOS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج تحلیل ها نشان داد مضامین پایه استخراج شده شایستگی فرهنگی مدیران 122 مضمون بوده که با مضامین فراگیر در حوزه های پنج گانه مهارت فرهنگی، دانش فرهنگی، آگاهی فرهنگی، تعاملات فرهنگی و تمایلات فرهنگی شناسایی شد. در حوزه مهارت فرهنگی مضامین سازمان دهنده: مهارت پذیرش تفاوت های فرهنگی، مهارت قبولاندن تفاوت های فرهنگی، مهارت ارزیابی از شایستگی های فرهنگی، درحوزه دانش فرهنگی مضامین سازمان دهنده: هویت شناسی فرهنگ ذینفعان از سایر فرهنگ ها ،منبع شناسی فرهنگ ذینفعان از سایر فرهنگ ها ،شناخت شناسی فرهنگ ذینفعان از سایر فرهنگ ها و در حوزه آگاهی فرهنگی مضامین سازمان دهنده: هویت شناسی فرهنگ خودی با تأکید بر آموزش عالی، منبع شناسی فرهنگ خودی با تأکید بر آموزش عالی و شناخت شناسی فرهنگ خودی با تأکید بر آموزش عالی شناسایی شدند. با آگاهی از این یافته ها می توان مقیاس و شاخص هایی در انتخاب و انتصاب مدیران آموزش عالی بکار برد.
تأثیر تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
121 - 142
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه انجام گرفت. طرح پژوهش کمی و روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1401-1400 و نمونه آماری دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی دبستان مرحوم نوایی شهرستان جویبار با جمعیت 25 نفر تعیین شده است. روش نمونه گیری بر اس اس ش یوه انتخابی یا جایگزین، که ی ک گروه 12 نفره از دانش آموزان به عنوان گروه آزمایش و گروه 13 نفره دیگر از همان دانش آموزان به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. در این پژوهش از کتاب مطالعات اجتماعی پایه ی ششم دبستان در سال تحصیلی 1401-1400 استفاده شده و مداخله در 10 جلسه یک ساعته انجام گرفته است. مداخله در این پژوهش بدین صورت بود که به گروه آزمایش با روش تدریس سازنده گرایی طی ده جلسه و گروه گواه نیز با روش های معمول تدریس نظیر سخنرانی آموزش ارائه شد. ابزار پژوهش سه پرسشنامه استاندارد علاقه به درس Keller and Sobia (1993)، سرزندگی تحصیلی Dehghanizadeh and Hossienchari (2011) و اشتیاق به مدرسه Wang (2011) بوده است. داده های کمی استخراج شده از پرسشنامه ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار SPSS20 تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد تدریس به شیوه سازنده گرایی بر علاقه به درس (36/19=F) تأثیر معناداری گذاشته است. همچنین تدریس به شیوه سازنده گرایی بر سرزندگی تحصیلی (14/6=F) و اشتیاق به مدرسه )94/23=F) نیز به طور معناداری اثرگذار بوده است. در تبیین یافته های پژوهش باید اذعان داشت نقش محیط و روش تدریس سازنده گرا در ایجاد و تقویت علاقه به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه قابل توجّه است. آنچه که در روش تدریس سازنده گرا زیاد به چشم می آید، تعامل و ارتباط بین معلّم و دانش آموز و سایر همسالان است. روابط دانش آموزان و معلّمان بر احساس علاقه آنان به درس، سرزندگی تحصیلی و اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم داشته و باعث افزایش انگیزش آنان می شود. بنابراین، به معلّمان توصیه می شود از طریق استفاده از تکنیک های گوش دادن فعّال، روش های فعّال یاددهی-یادگیری نظیر روش سازنده گرایی به این امر بپردازند.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه ایرانی مقیاس استرس اجتماعی معلم در ارتباط با دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظارت بر استرس معلمان با ابزارهای معتبر می تواند به منظور افزایش بهداشت روانی و اتخاذ سیاست ها و تصمیم های مناسب در رابطه با این افراد بسیار مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و اعتبار یک مقیاس خاص برای معلمان برای ارزیابی استرس وارد شده به آن ها از طریق دانش آموزان انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر 520 معلم در مقاطع تحصیلی مختلف به پرسشنامه استرس اجتماعی معلم در ارتباط با دانش آموز تادی و همکاران (2017) و پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (1981) پاسخ دادند. به منظور بررسی اعتبار از نوع همسانی درونی مؤلفه های درونی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. همچنین، برای اطمینان از روایی همگرای پرسشنامه، همبستگی آن با نمره حاصل از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی ماسلاچ (1981) بررسی شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد همه سوال ها به طور معناداری چهار عامل زیربنایی پرسشنامه استرس اجتماعی معلم در ارتباط با دانش آموز شامل پرخاشگری کلامی، ایرادگیری، واکنش نامناسب و رفتارهای ناپسند را اندازه می گیرند. در مجموع، نتایج این مطالعه نشان داد پرسشنامه استرس اجماعی معلم در ارتباط با دانش آموز تادی و همکاران (2017) در نسخه ایرانی از روایی و اعتبار قابل قبولی برخوردار است.
ارائه الگو برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد در سال 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستم های آموزش مجازی دانشگاه های بجنورد در سال 1399است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کمی- کیفی است که به لحاظ شیوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های ترکیبی است. جامعه ی آماری در بخش کیفی شامل 20 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی ،دولتی، علوم قرانی، اشراق، حکیمان، علوم پزشکی شهر بجنورد به طور تصادفی بود و در بخش کمی نیز ۲۰۰نفر اعضای هیات علمی دانشگاه های بجنورد شامل آزاد اسلامی واحد بجنورد دولتی، علوم قرانی، اشراق، حکیمان، علوم پزشکی بود. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی به صورت پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی همگرا و واگرا و هم چنین پایایی سوالات با استفاده از بارعاملی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت و جهت که برای تجزیه وتحلیل اطلاعات قسمت کیفی با استفاده از نرم افزار تحلیل مضمون (مکس کیودی) و در قسمت کمی از نرم افزار SPSS نسخه 22 و pls استفاده شد..
یافته ها: طبق یافته های حاصل از پژوهش، مؤلفه های اصلی آموزش اثربخش یادگیری در سیستم های آموزش مجازی در دانشگاه های بجنورد شامل مولفه های فعالیت های یاددهی- یادگیری، انعطاف پذیری، محتوای اموزشی و سازماندهی ان،تعامل و بازخورد، پشتیبانی کاربران، میزان حجم کاری، سامانه آموزش مجازی، آموزشگاهی، تربیتی، مدیریت و ارزشیابی شناسایی شدند.
بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی برگرفته از عوامل متعددی جهت اثربخشی در دانشگاه های بجنورد می باشد و نیاز است درجهت اثربخشی از ابعاد گوناگون در این زمینه استفاده کرد.
تأملی پدیدارنگارانه بر فهم پژوهش از دیدگاه اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف آگاهی از تجارب و برداشت اعضای هیأت علمی از مفهوم پژوهش صورت گرفت. روش شناسی: رویکرد پژوهش تفسیری و راهبرد آن پدیدارنگاری و میدان تحقیق دانشگاه های کردستان، همدان، کرمانشاه و ایلام بود. حجم نمونه با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و با رعایت حداکثر تنوع با توجه به ملاک رسیدن به اشباع نظری به 15 نفر رسید که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها جمع آوری شدند و به کمک روش همسوسازی اعتبار داده ها مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با رویکرد توصیفی- تحلیلی با استفاده از کدگذاری در دو سطح باز و محوری به کمک نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. یافته ها: نتایج شامل چهار مفهوم و مقوله اساسی پژوهش به مثابه یک عمل فنی و تکنیکال، پژوهش به مثابه یک کنش فردی، پژوهش به مثابه یک عمل اجتماعی و پژوهش به مثابه یک ارزش می باشد. که هر مقوله دارای زیرمؤلفه هایی می باشد. بحث و نتیجه گیری: دست یابی به توسعه و پیشرفت همه جانبه بدون بهره گیری مناسب از یافته های پژوهشی میسر نیست، بنابراین تصمیم سازی و تصمیم گیری در نظام های آموزشی ایجاب می کند، زمینه مناسب برای رشد و پرورش پژوهشگران از اولویت برخوردار باشد.
طراحی الگوی برنامۀ درسی توسعۀ رهبری مدیران متوسطه براساس رویکرد حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۶
155 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی برنامه درسی توسعه رهبری مدیران متوسطه براساس رویکرد حل مسئله انجام شده است. ازنظر روش، این پژوهش کیفی و از نوع سنتزپژوهی است که براساس مدل روبرتس انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق و بررسی اسناد و مقاله هاست. مقاله هایی که پس از ﭼﻬﺎر ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘﺎﻻﯾﺶ از ﻣﯿﺎن 595 ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، 493 تحقیق ﺣﺬف و 102 مقاله ﺑﺮای تجزیه وتحلیل اﻃﻼﻋﺎت اﻧﺘﺨﺎب و با استفاده از نرم افزار اِن ویوو دسته بندی و سازمان دهی شده اند. نتایج نشان داد در الگوی پیشنهادی، مؤلفه های اصلی در مرکز قرار گرفته اند و فعالیت های یاددهی یادگیری با مضامین سازمان دهی محیط کار، ساختار محیط کار، تفکر آموزشی محیط کار و فراگیری آموزش محیط کار مشخص شده اند. تمامی عوامل اجرایی براساس اصول حاکم و مفروضات مشخص شده اند. اصول حاکم بر برنامهٔ درسی را نیازسنجی، فهم مشترک فردی و سازمانی، بازبینی و بازاندیشی مشخص می کند که از پایه های اصلی الگوی برنامه درسی اند. همچنین مؤلفه های انسان محوری، ارزیابی، توانمندسازی و مشارکت مشخص کننده مفروضات اند که بدون لحاظ کردن مفروضات، نمی توان به الگوی برنامه درسی رسید. این الگو غیرخطی طراحی شده است. همچنین تمامی ابعاد فردی و سازمانی را بررسی و مؤلفه های مؤثر و ارزیابی کننده را مشخص کرده است. علاوه بر ویژگی های مشترک، به تفاوت های ناشی از محیط کار، فرهنگ، شهر و تفاوت های فردی مدیران (استعدادها، توانایی، نیازها و علایق) توجه کرده و از انعطاف لازم برخوردار بوده است.
تحلیلی بر وضعیت موجود آموزش در مدارس روستایی و ارائه راهکارهایی با تمرکز بر تقویت پیوند مدرسه با اجتماع محلی (بازاندیشی نسبت مدرسه با اجتماع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
116 - 130
حوزههای تخصصی:
دراین مقاله ابتدا به بررسی وضعیت موجود آموزش و پرورش روستایی و مسائل و مشکلات موجود در این مدارس پرداخته و سپس با تمرکز بر برقراری پیوند بین مدرسه واجتماع، چند راهکار و راه حل را که با مطالعه اسناد و منابع معتبر از تجارب موفق سایر کشورها بدست آمده، ارائه خواهد شد. روش مورد استفاده در این تحقیق، روش توصیفی تحلیلی است که در آن پس از تحلیل وضعیت موجود، مسأله شناسایی و دقیقاً ترسیم شده و از ابعادمختلف مورد واکاوی قرار می گیرد. سپس باجمع آوری مدارک و شواهدی معتبر و همچنین تجارب موفق در این زمینه، مسئله تبیین و تشریح می شود و راه حلهایی متناسب با شرایط موجود پیشنهاد می گردد. برای این منظور مقالات متعدد درباره آموزش روستایی، مدارس روستایی و برنامه ریزی درسی مدارس روستایی داخلی و خارجی مورد مطالعه و بررسی قرارگرفته و تحلیل شدند تا تصویری جامع بدست آید. در پایان با تبیین پیوند بین مدرسه و اجتماع، وجایگاه و نقش مدرسه در ارتباط با توسعه روستایی و نیازهای اجتماع روستایی، به لزوم بازاندیشی در پیوند مدرسه و روستا اشاره کرده و در این راستا، رویکردهایی ازجمله زمینه مندسازی برنامه درسی و راهبرد آموزش مکان محور به منظور بهبود کیفیت آموزشهای روستایی و معنادارساختن آنها ارائه می شوند
مکان یابی مدارس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تاپسیس (نمونه موردی: منطقه 18 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان گزینی ناصحیح کاربری های شهری خصوصاً کاربری آموزشی، منجر به ناهماهنگی بین نیازها و خدمات ارائه شده از سوی کاربری ها می شود. افزایش تعداد دانش آموزان و محدودیت منابع مالی، نبود برنامه ریزی، کمبود زمین مناسب، استفاده نکردن از برنامه ریزان شهری و سیستم اطلاعات جغرافیایی، باعث شده مکان یابی بهینه در اکثر فضاهای آموزشی اعمال نشود. در تحقیق حاضر منطقه 18 شهر تهران به دلیل پراکنش ناهمگن مدارس آن مطالعه شد. لذا با هدف یافتن محل های مناسب استقرار مدارس در آینده این منطقه با استفاده از مدل تاپسیس در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مکانیابی انجام شد. به این منظور معیارهای مورد نظر بر اساس نظر کارشناسان و تحقیقات گذشته در چهار گروه سازگار شامل، فاصله از فضای سبز، اماکن ورزشی، مراکز فرهنگی و مناطق مسکونی؛ نیمه سازگار، شامل: فاصله از آتش نشانی و درمانی؛ ناسازگار شامل: فاصله از مراکز صنعتی، گورستان، مراکز تجاری، مراکز اداری، دامداری و مرغداری، حمل ونقل و انباری، و تأسیسات و تجهیزات شهری؛ و شبکه معابر شامل: معابر اصلی و معابر فرعی انتخاب شد. برای اولویت بندی و وزن دادن به معیارها از تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. بر اساس نتایج فاصله از مراکز صنعتی با ارزش 18/0 مهم ترین و فاصله از مراکز اداری با ارزش 017/0 کم اهمیت ترین لایه انتخاب شد. پس از هم پوشانی محدودیت تمام کاربری ها و شعاع دسترسی مناطق مجاز برای ساخت مدارس از نقشه مکان یابی انتخاب و 5 طبقه مناسب، نسبتاً مناسب، متوسط، نسبتاً نامناسب و نامناسب کلاس بندی شد که کلاس نامناسب با 210255 مترمربع و تنها با 67/6 درصد کمترین و طبقه متوسط با مساحت 1047766 مترمربع و 25/33 درصد بیشترین سهم مساحت را دارد.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه در دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی پایین نقش مهمی در افزایش استرس و کاهش تمایل به تحصیل دارد و یکی از راهکارهای بهبود آنها آموزش مدیریت استرس است. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه در دانشجویان پزشکی انجام شد. روش کار: مطالعه حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های انگیزش پیشرفت (هرمانز، 1970) و رضایت آموزشی از دانشگاه (دهقانی و همکاران، 1393) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 17 و به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه تفاوت معناداری داشتند. یعنی، روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش انگیزش پیشرفت (001/0 P< ,183/29F=) و رضایت آموزشی از دانشگاه (001/0 P< ,760/36F=) در دانشجویان پزشکی شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پیشنهاد می گردد که روانشناسان و مشاوران تحصیلی برای افزایش انگیزش پیشرفت و رضایت آموزشی از دانشگاه می توانند از روش آموزش مدیریت استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کنار سایر روش های آموزشی استفاده کنند.
نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه هیجان خواهی و باورهای فراشناختی با رفتارهای پرخطر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر یکی از پیچیده ت رین آس یب ه ای اجتماعی و از مصادیق عم ده انحراف ات محس وب می شود و می تواند پایه بسیاری از آسیب های اجتم اعی در س طح جامع ه گ ردد. پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای در رابطه هیجان خواهی و باورهای فراشناختی با رفتارهای پرخطر در دانش آموزان پرداخته است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر خوانسار بوده است .حجم نمونه شامل 254 دانش آموز بود. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه راهبردهای مقابله ای پارکر و اندلر (1990)، پرسشنامه هیجان خواهی زاکرمن (1990)، پرسشنامه راهبردهای فراشناختی مک اینری و داوسون (2004)، پرسشنامه رفتارهای پرخطر محمدخانی (1395) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد، بین هیجان خواهی و باورهای فراشناختی رابطه معنادار وجود داشته و هر دو متغیر با رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معنادار دارد. باورهای فراشناختی و راهبردهای مقابله ای نیز رابطه معنادار با یکدیگر داشته و بین این دو متغیر و رفتارهای پرخطر دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد.
Designing and developing job fatigue scale for elementary school teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۴ , ۲۰۲۳
42 - 54
حوزههای تخصصی:
The present research was conducted with the aim of designing and developing Job Fatigue Scale for Elementary school Teachers in 2024 employing both qualitative-quantitative data. In the qualitative phase, official documents and opinions from experts in this field were used to obtain the basic structure of the tool, and in the quantitative section, the basic structure of the tool was given to samples of three target communities in three stages to check the validity and reliability of the tool. The findings of the qualitative section showed 51 effective components in reducing job fatigue, based on which the initial pool was prepared with 81 items. The Holsti's coefficient of reliability was 0.864 and the results of the content validity investigation led to the removal of 29 items. Therefore, a 52-item questionnaire was formed based on the qualitative and quantitative data. Consequently, using factor analysis and Cronbach's alpha coefficient led to the removal of 7 items from the final form. Finally the structure of 45 items with 4 educational-psychological, psychological, behavioral-organizational and managerial-organizational factors was confirmed. Among the 4 factors affecting job fatigue, the educational-psychological factor took the first rank and then the psychological, behavioral-organizational and management-organizational factors took the second to fourth ranks respectively. In general, considering the validity and reliability of the developed model, it can be used to evaluate the level of job fatigue of primary school teachers.
رابطه رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با سازمان یادگیرنده در مدارس شهرستان فراشبند
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
102 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف این پژوهش رابطه رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با یادگیری سازمانی در مدارس شهرستان فراشبند بود. روش شناسی پژوهش : روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و ابزار پژژوهش پرسشنامه یادگیری سازمانی،رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی بود که روایی و پایایی آنها توسط محققان پیشین مورد بررسی و تائید قرار گرفته است. جامعه تحقیق تمام معلمان مقطع ابتدایی و متوسطه اول و دوم در شهرستان فراشبند بود که به صورت تصادفی طبقه ای از هر مقطع تعداد مناسب انتخاب شد. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد بین رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی با یادگیری سازمانی در مدارس شهرستان فراشبند رابطه معنی دار وجود دارد. رهبری تحول آفرین با یادگیری سازمانی با مقدار0/873 و مقدار ضریب تعیین 0/672 با فاصله اطمینان 99 صدم و در سطح 0/01 >P دارای همبستگی می باشد. همچنین بین مدیریت مشارکتی و یادگیری سازمانی با مقدار 0/763 و ضریب تعیین 0/582 با فاصله اطمینان 99 صدم دارای همبستگی می باشد. رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی پیش بینی کننده معنی داری برای یادگیری سازمانی هستند و در این میان رهبری تحول آفرین با بتای 0/656 تاثیر بیشتری بر یادگیری سازمانی معلمان دارد. بحث و نتیجه گیری: : به طور خلاصه، شواهد نشان می دهد که رهبری تحول آفرین و مدیریت مشارکتی به طور مثبت با یادگیری سازمانی مرتبط هستند. با ترکیب این دو سبک رهبری، رهبران می توانند محیطی ایجاد کنند که یادگیری، نوآوری و همکاری را تقویت می کند و به کارکنان کمک می کند تا مهارت ها و دانش خود را توسعه دهند.
بررسی اثر محتوای رسانه های اجتماعی بر تصویر برند و قصد رفتاری کارآموزان (مورد مطالعه: آموزشگاه های آزاد فنی و حرفه ای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
۸۰-۵۳
حوزههای تخصصی:
در گذشته، کارشناسان ارتباطات همواره از تأثیر رسانه های جمعی در افکار عمومی سخن گفته اند، اما اکنون باید نقش این وسایل ارتباط جمعی جدید در بازاریابی، ایجاد ارزش مشتری، رضایت مشتری و قصد رفتاری را بررسی کرد. در رأس ابزارهای بازاریابی الکترونیکی، بازاریابی رسانه اجتماعی است و بسیاری از سازمان ها فعالیت های خود در زمینه ایجاد محتوا برای رسانه های اجتماعی را شروع کرده اند. بنابراین، هدف اصلی تحقیق حاضر این است که تأثیر محتوای تبلیغی و محتوای ترفیعی رسانه های اجتماعی بر مؤلفه های تصویر ذهنی برند و قصد رفتاری را آزمون کند. جامعه آماری تحقیق کارآموزان آموزشگاه های فنی و حرفه ای آزاد مشهد هستند. به منظور انجام این تحقیق، ۳۸۸ پرسشنامه به دو صورت حضوری و الکترونیکی و به روش نمونه گیری غیراحتمالی بین اعضای جامعه توزیع گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار آموس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل برآوردشده از برازندگی خوبی به داده ها برخوردار است، و همه فرضیه های تحقیق مورد تأیید قرار می گیرد. به طور مشخص، تأثیر محتوای تبلیغی رسانه اجتماعی بر تصویر لذت گرایانه تأیید می شود؛ تأثیر محتوای تبلیغی رسانه اجتماعی بر تصویر کارکردگرایانه تأیید می شود؛ محتوای ترفیعی رسانه اجتماعی بر تصویر لذت گرایانه تأثیر معنادار دارد؛ محتوای ترفیعی رسانه اجتماعی بر تصویر کارکردگرایانه تأثیر معنادار دارد؛ تصویر لذت گرایانه برند به طرز معناداری بر قصد رفتاری اثر می گذارد؛ و معناداری تصویر کارکردگرایانه برند بر قصد رفتاری نیز تأیید می گردد. بر مبنای این نتایج، بیشترین اثرات را محتوای ترفیعی بر تصویر کارکردگرایانه (۴۸/۰) و تصویر کارکردگرایانه بر قصد رفتاری (۷۰/۰) دارند.
دخالت دادن دانش آموزان منفعل در امر یاددهی یادگیری به کمک روش تدریس بارش فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر روش تدریس فعال بارش فکری بر روی دانش آموزان منفعل انجام شده است. جامعه آماری مورد نظر 10 نفر از دانش آموزان منفعل کلاس دهم تجربی دبیرستان نمونه دولتی حجاب در استان بوشهر بوده اند. یکی از ﭘیﺎمد های ﻣﻬﻢ اﺟﺮای روش بارش فکری در ﻣﺪارس ایﻦ اﺳﺖ که داﻧﺶ ﺁﻣﻮزان ﻣیﺁﻣﻮزﻧﺪ در ﻓﺮایﻨ ﺪ ﺁﻣﻮزش ﺑﻪ ﮔﻮنه ای ﻓﻌﺎل درگیر شوند و ﺑ ﺎ ﺷ یﻮﻩای واﮔﺮایﺎﻧﻪ، ﺑﺎ ﻣﻮﺿﻮع های ﺁﻣﻮزﺷی در ﻣﺪرﺳﻪ و حتی روی ﺪاد های زﻧ ﺪﮔی واﻗﻌ ی رو ﺑ ﻪ رو ﺷ ﻮﻧﺪ. ﺑﻪ ایﻦ ﺗﺮﺗیﺐ، ﺳﻮق دادن ﺁﻧﺎن ﺑﻪ شرکت در ای ﻦ ﺟﻠ ﺴﺎت ﺑ ﺎ اﻧﺘﻘ ال آموخته هایشان ﺑﻪ محیط ﺁﻣﻮزﺷی و حتی زﻧﺪﮔی واﻗﻌی، می ﺗﻮاند ﺑﻪ رﺷﺪ ﺧﻼﻗیﺖ و داشتن تجربه ه ﺎی ﺧ ﻼق در ﺁن ها در زﻣیﻨﻪ های مختلف اﻣیﺪوار بود.
نقش واسطه ای اضطراب در رابطه میان سبکهای پردازش حسی با مشکلات یادگیری در دانش آموزان دبستانی عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵۵
۲۰۴-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام دادن این پژوهش، مدل یابی روابط ساختاری سبکهای پردازش حسی با مشکلات یادگیری از طریق میانجی اضطراب در دانش آموزان دبستانی عادی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه 2200 والدین دانش آموزان پسر دبستانی عادی پایه سوم مدارس دولتی شهر بابل در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص دادن ضریب 10 برای هر متغیر مشاهده شده، 250 نفر به عنوان حجم نمونه به روش خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سبکهای پردازش حسی کودکان دان (1999)، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (ویلکات و همکاران، 2011) و پرسشنامه اضطراب اسپنس (1997) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS 18 و AMOS 23 استفاده شده است. نتایج نشان داد که مقدار RMSEA برابر با 0/035 است که نشان دهنده این است که میانگین مجذور خطاهای مدل مناسب و مدل قابل قبول است. مقدار کای دو به درجه آزادی (2/834) بین 1 و 3 است و میزان شاخصهای GFI، CFI و NFI نیز تقریباً برابر و بزرگ تراز 0/9 است که نشان می دهند مدل اندازه گیری متغیرهای پژوهش، مدلی مناسب است. سبکهای پردازش حسی و اضطراب توان پیش بینی 86 درصد از متغیر مشکلات یادگیری را داشتند. مسیرهای سبکهای پردازش حسی و اضطراب اثری مستقیم و معنادار بر مشکلات یادگیری دارند. مسیر غیرمستقیم سبکهای پردازش حسی با میانجیگری اضطراب بر مشکلات یادگیری مقادیر استانداردشده (β)، به دست آمده دارای اثرات معنادار است که با توجه به روش برآورد بوت استرپ مورد تأیید واقع شده است. پژوهش حاضر نشانگر اهمیت عوامل شناختی مانند سبکهای پردازش حسی و اضطراب در تبیین مشکلات یادگیری است.
کاربرد مدل های چند ارزشیIRT در نمره گذاری آزمون های سرنوشت ساز (مورد مطالعه: آزمون پروانه وکالت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر، مقایسه میزان دقت و خطای اندازه گیری مدل های دوارزشی و چند ارزشیIRT در نمره گذاری آزمون های توانایی سرنوشت ساز بود.روش پژوهش: جامعه پژوهش شامل تمامی شرکت کنندگان آزمون سراسری پروانه وکالت سال های 1396 و 1398 بوده که از میان آن ها تعداد 5000 نفر از سال 1396 و تعداد 5000 نفر از سال 1398 با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. همچنین، گردآوری داده ها با استفاده از پاسخ های شرکت کنندگان آزمون انجام یافت. متغیر مستقل این پژوهش، شیوه و مدل نمره گذاری و متغیر وابسته، میزان برازش و آگاهی (دقت) مدل محسوب می شود. بر این اساس، روش پژوهش آزمایشی است.یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که از میان مدل های لجستیک دوارزشی IRT، مدل 3 پارامتری، و از میان مدل های چندارزشی اسمی مورد مطالعه نیز، مدل 3 پارامتری در مقایسه با سایر مدل ها، برازش و نیز آگاهی دهندگی بیشتر و مطلوب تری بر روی داده های مورد مطالعه داشتند.نتیجه گیری: با توجه به برازش و میزان آگاهی مطلوب تر مدل 3 پارامتری دو ارزشی و مدل 3 پارامتری چندارزشی در مقایسه با سایر مدل ها، استفاده از این مدل ها در نمره گذاری می تواند به افزایش دقت اندازه گیری و کاهش خطا، و نیز به منصفانه بودن فرآیند گزینش متقاضیان آزمون پروانه وکالت کمک نماید.