فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یشینه و اهداف: شناسایی ابعاد قلمرو ناشناخته دانش آموزش محتوا و سیر تحول مفهوم پردازی های مختلف آن از آغاز تاکنون است. در ابتدای دهه 1358 تصور می شد آموزشگران با یادگیری برخی قواعد، قدرت تدریس مؤثر را کسب می کنند؛ اما این باور را لی شولمن با تأسی از دیویی و به استناد اختلاف بین فهم منطقی دانشمندان و فهم روان شناسانه معلمان، موردتردید قرارداد. ایده دانش آموزش محتوا توسط شولمن در دهه هشتاد قرن بیستم میلادی دریچه ای به قلمرو ناشناخته دانش حرفه ای آموزشگران گشود. روش ها : در این نوشتار ما رویکرد تاریخی را برای فهم تحولات دانش آموزش محتوا و تحولات و دگرگونی های آن از آغاز طرح این ایده تاکنون بکار گرفته ایم. گال، بورگ و گال (1398) پژوهش تاریخی را فرایند جستجوی نظام دار داده ها برای پاسخ به سؤالات مربوط به وقایع گذشته باهدف درک بهتر مسئله موردپژوهی می دانند. یافته ها: با گذر زمان و درنتیجه تحقیقات انجام شده، این دانش در سطوح «دانش جمعی آموزش محتوا»، «دانش شخصی آموزش محتوا» و «دانش درعمل آموزش محتوا» شناخته و مورد بررسی قرار گرفته است. به اعتقاد صاحب نظران معاصر، این دانش دارای دو ماهیت عام و منحصربه فرد است. قلمرو دانش آموزش محتوا به معلم کمک می کند تا محتوای دانش موضوعی را به چیزی تبدیل کند که برای شاگردان، قابل فهم است. نتیجه گیری: فرایند توسعه دانش آموزش محتوا فراتر از قلمرو دانش محتوایی و مستلزم تفکر و تأمّل بر نحوه شکل گیری چرخه های ماکرو و میکرو در دو سطح دانش شخصی آموزش محتوا و دانش در عمل آموزش محتوا است.
شناسایی شاخص های مطلوب ارزشیابی عملکرد دانشجویان در رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
81 - 98
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی به عنوان یکی از ابزارهای بسیار ارزشمند ارتقای کیفیت تدریس و یادگیری محسوب می شود، زیرا می تواند بازخورد مفیدی برای استادان و دانشگاه در مورد کیفیت عناصر برنامه درسی فراهم سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های مطلوب ارزشیابی عملکرد دانشجویان در رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح آمیخته اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی کیفی و در بخش کمی، از روش توصیفی _ پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه ارزشیابی اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمّی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که ده شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های ارزشیابی بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری ارزشیابی عملکرد دانشجویان در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمی نشان داد میانگین توجه به شاخص های ارزشیابی عملکرد دانشجویان در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.
در جستجوی تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین بود. در این پژوهش از روش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و تا رسیدن به اشباع نظری با 16 تن از اعضای کمیته های تضمین کیفیت دانشگاه های دولتی شهر کابل مصاحبه عمیق انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند بود و افراد به روش گلوله برفی انتخاب شد. بر اساس تحلیل یافته ها 487 کد اولیه، 187 مفهوم و 31 مقوله فرعی در مرحله کد گذاری باز شناسایی گردید، سپس در مرحله کد گذاری محوری ، مقوله های فرعی و مفاهیم باهم ارتباط داده شد و درنهایت کد گذاری گزینشی در قالب الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین انجام شد. مؤلفه های مسئولیت پذیری، رقابت پذیری، تحول علوم انسانی، بومی سازی، عوامل اقتصادی و تضمین کیفیت فرایند ارزشیابی به عنوان عوامل علّی ؛ ساختار اهداف و برنامه آموزشی، ظرفیت اعضای هیئت علمی، توانایی دانشجویان، فضای حاکم دانشگاه و تجهیزات ذیل شرایط زمینه ای ؛ کمبود منابع مالی، منابع مطالعاتی، بروکراسی اداری، وضعیت استاد/دانشجو، فناوری اطلاعات و الگوی بومی تضمین کیفیت به حیث عوامل مداخله گر ؛ ارزشیابی مستمر، برنامه ریزی درسی، توانمند سازی اعضای هیئت علمی، ارتباطات مؤثر، تحکیم روابط دانشگاه با جامعه و صنعت به مثابه راهبردها و پیامد های فردی، سازمانی و فراسازمانی به عنوان پیامد ها طبقه بندی شدند. درنهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که موضوع تضمین کیفیت در آموزش عالی افغانستان بستگی به موجودیت افراد متخصص، تخصیص منابع موردنیاز، حمایت هیئت رهبری و میزان استقلال دانشگاه ها دارد.
طراحی و اعتباریابی مدل آموزش سواد رسانه ای در آموزش و پرورش با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
246 - 225
حوزههای تخصصی:
این پژوهش یک راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود. روش در بخش کیفی مطالعه موردی و در بخش کمی توصیفی پیمایشی بود جامعه آماری شامل تمام معلمان مدارس متوسطه شیراز به تعداد ۲۸۵۹ نفر بود انتخاب نمونه در بخش کیفی به روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک ملاک محور صورت گرفت حجم نمونه تا مرحله پدیدآیی نظم و عدم گسترش بیش ازحد ۲۰ نفر شد نمونه گیری کمی به صورت تصادفی ساده انجام و حجم نمونه طبق فرمول کوکران ۳۳۸ نفر شد ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل دو بخش مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش میدانی و بررسی و کنکاش اسناد بالادستی و اسناد آموزش و پرورش در بخش کتابخانه ای بود. در بخش کمی از ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده ها استفاده شد تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی بر اساس تحلیل مضمون انجام شد همچنین در بخش کمی برای تأیید روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و برای تعیین برازش مدل از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد در بخش کمی نرم افزار spss 23 و pls به کار رفت نتایج به دست آمده به شناسایی ۴۹ مؤلفه و ۶ بعد منجر شد و درنهایت مدل پژوهش ارائه شد نتایج نشان داد که هر یک از ابعاد به ترتیب: معلم سواد رسانه ای (961/0) آموزش و پرورش (931/0) برنامه درسی (۸۸/۰) مدرسه (86/0) دولت (715/0) وزارت آموزش و پرورش (۶۳۹/0) بر آموزش سواد رسانه ای در آموزش و پرورش تأثیر داشتند و شاخص های برازش هنجار شده بنتلربونت، برازش نسبی، برازش افزایشی، شاخص های تطبیقی مدل نشان داد که مدل ساختاری طراحی شده از برازش مطلوبی برخوردار بود.
ارتقای تعامل با همسالان از مسیر راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان دارای نارسایی های ویژه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارتقای تعامل با همسالان از مسیر راهبردهای خودتنظیمی در دانش آموزان با نارسایی های ویژه در یادگیری انجام شد. روش ها: دراین راستا، طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه دوره ابتدایی شهر تبریز بود. نمونه پژوهش 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفرگروه کنترل) با اختلال یادگیری ویژه بودند که از میان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دوره ی ابتدایی شهر تبریز به صورت دردسترس انتخاب شدند. از مقیاس روابط با همسالان هادسون در پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری داده ها استفاده شد. آموزش راهبردهای خودتنظیمی برای گروه آزمایش در 8 جلسه یک ساعته به مدت 2 ماه ارائه شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی تعامل با همسالان را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه به طور معنا داری بهبود می بخشد (P<0.05. نتیجه گیری: به واسطه نقش مؤثر آموزش راهبردهای خودتنظیمی در بهبود تعامل دانش آموزان دارای اختلال یادگیری با همسالانشان طراحی و اجرای این برنامه برای سایر گروه های نارسایی های تحولی نیز پیشنهاد می شود.
بررسی اثربخشی نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصویر (PECS) بر مؤلفه های زبان دریافتی و بیانی دانش آموزان با اختلال طیف اتیسم، یا یک طرح تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش، بررسی اثربخشی نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصاویر (PECS) بر زبان دریافتی و بیانی کودکان با اختلال طیف اتیسم است. روش این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، آزمایشی با طرح تک آزمودنی AB است.روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، آزمایشی با طرح تک آزمودنیAB است که شامل دو مرحله خط پایه (A) و مداخله (B) است. بسته مداخله در این پژوهش نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصاویر (PECS) بود که در شش مرحله به شرکت کنندگان ارائه شد. جامعه آماری پژوهش عبارت است از تمام کودکان با اختلال طیف اتیسم با عملکرد متوسط 6 تا 8 سال که در مدارس استثنایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1401-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش (که با روش نمونه گیری هدفمند به دست آمده است) عبارتند از 5 کودک طیف اتیسم که با استفاده از جدول مشاهده های تشخیصی اتیسم (ADOS) به عنوان مبتلا به اختلال طیف اتیسم تشخیص قطعی داده شده اند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس های زبان بیانی و دریافتی آزمون رشد نیوشا استفاده شده است. یافته ها: نشان می دهد که میانگین نمر ه های زبان بیانی و دریافتی کودکان 6 تا 8 ساله با اختلال طیف اتیسم، در پس آزمون اول نسبت به خط پایه افزایش داشته است. این روند افزایشی در فرایند اجرای برنامه آموزش نظام ارتباطی مبتنی بر تبادل تصویر استمرار داشته است.
اثربخشی تکرار ناکلمات برشدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روانشناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۱۴-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکرار ناکلمات بر شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی کودکان مبتلا به لکنت زبان انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز اختلال های یادگیری شهر سنندج در سال 1402 بودند که از میان آنان 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس هر دو گروه قبل و بعد از اجرای مداخله برای گروه آزمایش به پرسشنامه شدت لکنت رایلی (2009)، پرسشنامه هوش کودکان وکسلر نسخه 10 و پرسشنامه سازگاری دخانچی (1396) پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش در 16 جلسه ۳۰ دقیقه ای و هر هفته سه جلسه برنامه آموزش ناکلمات را دریافت کردند و گروه کنترل در این مدت مداخله ای را دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تکرار ناکلمات، شدت لکنت، حافظه واجی و سازگاری روان شناختی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل را به گونه معناداری بهبود بخشیده است (01/0>P). نتیجه گیری: استفاده از آموزش ناکلمات می تواند به عنوان یک روش درمانی مؤثر بر بهبود لکنت زبان کودکان استفاده شود.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی برای مدیریت بحران کرونا(از منظر آثار تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۵۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی، برای مدیریت بحران کرونا، از منظر آثار تربیتی بود. پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. داده ها از طریق یک پرسشنامه باز- پاسخ محقق ساخته گردآوری شده و اعتبار پرسشنامه را ده متخصص دانشگاه فرهنگیان تأیید کرده اند. نمونه آماری پژوهش به روش هدفمند، نمونه گیری موارد مطلوب و ادامه تا اشباع نظری شناسایی و داده ها از طریق 37 نفر از دانشجو-معلمان ممتاز و سرآمد دانشگاه فرهنگیان کشور(به انتخاب و معرفی همکاران هیئت علمی) گردآوری شدند. براساس نتایج پژوهش، در حوزه شناخت مقوله الگوبرداری از پویش مشارکت و همدلی مردمی شامل الگوبرداری از ایثار و فداکاری و نحوه مدیریت مردمی بحران و مقوله افزایش شناخت در مورد بیماری کرونا، راههای کنترل آن، شیوه های مراقبت از خود و دیگران، اهمیت سلامتی و ارتباط سلامت فردی و اجتماعی به دست آمده است. در حوزه رفتاری، همراهی دانشجویان با این حرکت و حمایت از آن، تغییر سبک زندگی، افزایش شکیبایی، ترجیح منافع جمعی بر فردی و تغییرات گفتاری گسترده در ارتباطات کلامی و تعاملات زبانی استخراج شده است. اثرات تربیتی پویش مشارکت و همدلی در حوزه نگرشی، در سه زمینه باورها، شامل رشد باورهای دینی مانند توکل، صبر، شکر و قدرشناسی از نعمتها، مسئولیت پذیری، شامل رشد حس مسئولیت پذیری و تعهد و رشد عواطف و تمایلات سازنده مانند عشق، محبت و مهربانی، احترام، همدلی، افتخار به هویت ایرانی، امنیت و آرامش، رضایت، امید، نوعدوستی، وطن دوستی، شوق و ارزشمندی و رشد تمایلاتی چون تمایل به خدمت، ایثار، فداکاری و مشارکت استخراج شده است.
The comparative role of paper-based and computer-delivered IELTS in the cognitive and meta-cognitive strategies use of Iranian IELTS candidates in the academic module reading(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
121 - 150
حوزههای تخصصی:
The present study examined the comparability of Paper-Based (PB) and Computer-Delivered (CD) IELTS in the academic module reading section, focusing on Iranian IELTS candidates' cognitive and metacognitive strategies. The study intended to determine if the delivery mode had any impact on the use of these strategies. To this aim, 200 upper-intermediate learners were randomly selected and divided into two groups to participate in the study under the two aforementioned test conditions. They completed a test-taking strategy survey under both test conditions. Moreover, five participants from each test condition group took part in think-aloud protocols. The quantitative data were analyzed by means of Independent-sample t-test and Multivariate Analysis of Variance (MANOVA) to test the research hypotheses. Content analysis of the think-aloud protocols was also conducted to identify the strategies employed by the IELTS candidates in both PB and CD formats. The results revealed that the PB group had a significantly higher mean than the CD group on the cognitive and metacognitive processes used in academic IELTS. However, the think-aloud protocols indicated that, in many cases, these differences were minimal, with cognitive and metacognitive processes being similarly employed across both formats. Moreover, significant differences were observed between the PB and CD groups in their reading test-taking strategies. The implications of these findings for test preparation and design are discussed.
تاثیر برنامه درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تاثیر برنامه درسی فوق برنامه دراحساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر شبه آزمایشی با طرح پژوهشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه مورد مطالعه برابر با 40 نفر از دانش اموزان دختر پایه پنجم منطقه 6 تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. جهت سنجش احساس تعلق به مدرسه از پرسشنامه بری، بتی و وات (2004) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که برنامه ی درسی فوق برنامه در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان نتاثیر معنادار دارد. افراد گروه آزمایش که در دوره آموزشی هنر خلاق شرکت کردند از نظر احساس تعلق به مدرسه تفاوت معناداری با گروه کنترل دارند. همچنین برنامه ی درسی فوق برنامه بر ابعاد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر معنادار دارد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی هنر خلاق در احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان تاثیر دارد.
برنامه آموزشی ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با آسیب بینایی علاوه بر آموزش در برنامه درسی اصلی مورد نیاز برای همه دانش آموزان باید آموزش های مؤثر و تخصصی در زمینه های منحصربه فردی که به آن برنامه درسی ویژه گفته می شود را نیز دریافت کنند. هدف از پژوهش حاضر مروری بر پژوهش های انجام گرفته در زمینه ی برنامه درسی ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی بود. مواد و روش ها: بررسی داده ها در پژوهش حاضر به صورت مروری نظام مند انجام گرفت. روش شناسی آن مبتنی بر گردآوری، طبقه بندی و خلاصه کردن یافته های مقالات علمی- پژوهشی مرتبط با برنامه آموزش ویژه دانش آموزان با آسیب بینایی بود که در سال های 2010 تا 2023 میلادی و برگرفته از پایگاهای اطلاعاتی ، Eric، Ebsco، Google Scholar،Scopus Science Direct، PubMed با کلید واژه های مهارت های جبرانی، کارایی حسی، فناوری کمکی، جهت یابی و حرکت، زندگی مستقل، تعاملات اجتماعی، آموزش حرفه ای )شغلی(، تفریح و سرگرمی، خودتصمیم گیری و دانش آموزان با آسیب بینایی صورت گرفت. نحوه جستجو به این شکل بود که کلیدواژه های مذکور به زبان فارسی و انگلیسی مورد جستجو قرار گرفتند. در جستجوی اولیه، 105 مقاله انتخاب شدند و در ادامه 23 مقاله که عنوان آنها مهارت های جبرانی، کارایی حسی، فناوری کمکی، جهت یابی و حرکت، زندگی مستقل، تعاملات اجتماعی، آموزش حرفه ای )شغلی(، تفریح و سرگرمی، خودتصمیم گیری و دانش آموزان با آسیب بینایی بود، انتخاب شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، در 9 حوزه برنامه درسی آموزش ویژه، مهارت ها باید به گونه ای آموزش داده شوند که با زندگی واقعی این دانش آموزان همسو باشند و این دانش آموزان از طریق آموزش منظم و متوالی توسط یک مربی می توانند به این 9 حوزه دست یابند.
مقایسه روحیه پژوهش گری در معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه ها و تبیین دلایل تفاوت احتمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
43 - 71
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف هدف از این پژوهش مقایسه روحیه پژوهش گری معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان و سایر معلمان و در صورت وجود تفاوت، بررسی نقش عناصر برنامه درسی در وجود این تفاوت احتمالی بود. روش ها : این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و با رویکرد آمیخته کمّی-کیفی طرح متوالی توضیحی انجام گرفت. در بخش کمّی از روش علّی مقایسه ای با ابزار پرسش نامه محقق ساخته سنجش روحیه پژوهش گری و در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای داده های برخاسته از بحث متمرکز و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جامعه پژوهش را کلیه معلمان دانش آموخته دانشگاه فرهنگیان و سایر دانشگاه های کشور در مقطع ابتدایی که از سال 1395 در مدارس ابتدایی شهرستان گلبهار استان خراسان رضوی مشغول به تدریس می باشند، تشکیل داد. در انتخاب نمونه در هر دو مرحله از نمونه گیری غیرتصادفی استفاده شد. در مرحله اول، نمونه گیری، از طریق همتاسازی بر اساس مؤلفه های جنسیت، رشته تحصیلی و سابقه تدریس بود و در مرحله دوم نیز افراد به صورت هدفمند از گروه معلمان ابتدایی، اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین روحیه پژوهش گری دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان از سایر دانشگاه ها به طور معنادار پایین تر است و این تفاوت به عواملی همچون محتوای برنامه درسی، فضا، امکانات، روحیه و توانایی پژوهش در اعضای هیأت علمی و مدرسان و شیوه ارزشیابی از آموخته های دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان مربوط است. نتیجه گیری: اگر چه برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان با رویکردی پژوهش محور و با هدف تربیت معلم پژوهنده، طراحی و تدوین شده است اما سایر عناصر برنامه، در برنامه درسی اجراشده مانع دست یابی به این هدف است که لازم است مورد توجه دست اندرکاران باشد.
شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
305 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر در قالب پارادایم کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهرستان نی ریز در سال تحصیلی1402-1401 تشکیل می دادند. روش انتخاب شرکت کنندگان در پژوهش، به صورت هدفمند(افراد مطلع) بود. افراد نمونه در بخش معلمان با توجه به نظر مدیران با سابقه بالای ده سال سابقه مدیریت(10 معلم) و افراد نمونه در بخش مدیران با توجه به نظر کارشناس متوسطه و ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهرستان نی ریز(7مدیر) بود. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های بین فردی نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها ضبط شده و پس از پیاده سازی مورد بررسی واقع شدند. فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اطمینان از داده ها از طریق کنترل توسط اعضا صورت گرفت.یافته ها: پس از تحلیل کل مصاحبه ها، تعداد 985 کد اولیه شناسایی شد که پس از پالایش به 575 کدباز، 24 زیرمقوله و 7 کدمحوری تبدیل شدند. نتیجه گیری: شاخصه های معلمان فکور شامل شاخصه ی تدریس اثربخش، غنی سازی محیط آموزش، توجه و پرورش تفکر دانش آموزان، ویژگی-های شخصی معلم فکور، ارزشیابی سازنده، نحوه رفتار در محیط و مدیریت فرآیندهای کلاسی بود. با عنایت به نتایج پیشنهاد می شود آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان در جذب و گزینش و تربیت معلمان شاخصه های مذکور را در برنامه های درسی و آموزشی در نظر داشته باشند.
مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روانسنجی سؤال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
239 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روانسنجی سؤال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 بود. روش پژوهش: روش تحقیق این مطالعه، کمی-کیفی است که با رویکرد ریتروفیت آزمون های موجود انجام شد. جامعه آماری این مطالعه، کلیه دانش آموزان ایرانی، کره ای و امریکایی پایه هشتم شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 بود. حجم جامعه دانش آموزان ایرانی شامل 1095026 دانش آموز از 23895 مدرسه، حجم جامعه دانش آموزان کره جنوبی شامل 465626 دانش آموز از 3006 مدرسه، و حجم جامعه آمریکایی شامل 4059757 دانش آموز از 48557 مدرسه بود. نمونه دانش آموزان پایه هشتم ایرانی، کره ای و آمریکایی شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 5980 دانش آموز پایه هشتم ایرانی از 220 مدرسه با میانگین سنی 1/14، 3861 دانش آموز پایه هشتم کره ای از 168 مدرسه با میانگین سنی 5/14 و 8698 دانش آموز پایه هشتم آمریکایی از 273 مدرسه با میانگین سنی 2/14 گزارش شده است.یافته ها: با استفاده از روش کیفی 16 مهارت در چهار زمینه حیطه محتوایی، دانش، به کاربستن و استدلال کردن شناسایی و ماتریس کیو تدوین شد. سپس در بخش کمی برازش سه مدل دینا، دینو و جی دینا با داده های حاصل از پاسخ دانش آموزان به سؤالات بخش ریاضی در بلوک های 1، 2، 3 و 5 بررسی شد که مدل جی-دینا تا حدودی دارای برازش بهتری بود. هم چنین، در بلوک 1 براساس روش برآورد بیشینه درستنمایی در همه مهارت ها به جز مهارت R5 (تعمیم دادن) بیش از 50 درصد از آزمودنی ها به حد تسلط رسیده اند.
طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
214 - 203
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر در نوجوانان پدیده ای روانی-اجتماعی است که ویژگی شخصیتی، بیولوژیکی، خانوادگی، فرهنگی عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری آن نقش دارند و در این بین نقش عوامل عاطفی از جمله بدتنظیمی هیجانی در سوق دادن نوجوانان به مصرف مواد و همچنین ادامه مصرف نقش تعیین کننده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی از نوع پدیدارشناختی است بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متخصصین روانشناسی کودک و نوجوان و اعتیاد است که برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخصیصی در هفت مرحله و در 17 جلسه تنظیم و برنامه طراحی شده در اختیار 10 نفر از متخصصان روانشناسان کودک و نوجوان و اعتیاد قرار گرفت و پس از تأیید برنامه شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی محاسبه شد. یافته ها: نتایج حاصل از روایی محتوایی و اجرای برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی نشان داد که این بسته از ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که این بسته یک برنامه جامع برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر است.
شناسایی ابعاد و مولفه های دانشگاه دیجیتال: رویکردی کیفی و اعتباریابی با روش دلفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های دانشگاه دیجیتال انجام شده است.روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات، به تعداد 2600 بوده که از این میان 81 سند انتخاب و به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد برای تأمین کیفیت اسناد از ابزار حیاتی گلین استفاده شد. به منظور بررسی روایی ابعاد و مولفه ها، از روش دلفی استفاده شد برای این منظور، از پرسشنامه محقق ساخته با 25 گویه که از نتایج کیفی پژوهش بدست آمده در دو دور دلفی از طریق نمونه گیری هدفمند در مجموع بین 20 نفر از صاحب نظران توزیع ،جمع آوری و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که دانشگاه دیجیتال شامل ابعادی ازجمله بعد آموزشی(یادگیری دیجیتالی، محیط ارائه درس دیجیتالی، کتابخانه دیجیتالی، برنامه درسی دیجیتالی، آموزش دیجیتالی، منابع چندرسانه ای دیجیتالی)، بعد مدیریتی (مدیریت دانش دیجیتال، مدیریت منابع سازمانی دانشگاه دیجیتالی، برنامه ریزی دیجیتالی ، نظام ارزیابی دیجیتالی، مدیریت منابع انسانی دیجیتالی ، تضمین کیفیت دیجیتالی)، بعد سازمانی (سیاست ها و قوانین دیجیتالی، فرهنگ دیجیتالی، تعاملات و ارتباطات دیجیتالی، ساختار و سازمان دهی دیجیتالی، فرایندهای سازمانی دیجیتالی، محیط کار دیجیتالی) است.در نهایت بعد فناورانه (بستر فناوری دیجیتال، مدیریت محتوای دیجیتالی، پشتیبانی دیجیتالی) شناسایی شده است که یکی از تعیین کننده ترین ابعاد به شمار می رود و فناوری دیجیتالی را مورد تأکید قرار داده است.
اثربخشی برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: دانش آموزان از مهمترین اقشار جامعه هستند و عملکردهای تحصیلی مطلوب این قشر می تواند موفقیت هر جامعه را تضمین کند. بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان دلفان در سال 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. برنامه ذهن آگاهی طی 10 جلسه به صورت گروهی و هر هفته یک جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004) استفاده شد. داد ه ها به کمک روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس و با نرم افزار spss-26 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر افزایش احساس تعلق به مدرسه (145/15=F، 015/0=P و 589/0=Eta) و افزایش اشتیاق تحصیلی (690/16=F، 016/0=P و 568/0=Eta) هر یک از شاخص های این دو متغیر در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است (05/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت درمانگران و مشاوران مدارس می توانند جهت بهبود و موفقیت فرایندهای تحصیلی دانش آموزان از تمرینات ذهن آگاهی استفاده نمایند.
مقدمه ایی بر باتری های کوانتومی بسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چندسال اخیر، فناوری های کوانتومی در سرتاسر دنیا پیشرفت های چشمگیری داشته است و پژوهشگران برای ارتقاء آنها تحقیقات بسیار زیادی انجام داده اند. در این میان، باتری های کوانتومی از این قاعده مستثنی نیستند. باتری هایی که در لوازم الکترونیکی وجود دارند عمل ذخیره سازی انرژی را بر اساس فرایند های الکتروشیمیایی انجام می دهند و مقیاس آن ها به صورت ماکروسکوپیک است. اما می توان در سطح میکروسکوپیک، سامانه هایی را معرفی کرد که انرژی را برای ما ذخیره کرده و در صورت نیاز از آن کار استخراج کنیم. در بررسی این سامانه ها، مفاهیمی از قبیل ارگوتروپی، توان شارژ و پایداری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند. در این مقاله، به معرفی باتری های کوانتومی پرداخته و تعاریفی که لازم است به درک کلی از این لوازم داشته باشیم را معرفی خواهیم کرد. در پایان نیز یک با طرح یک مثال از یک باتری کوانتومی، مفاهیم مروبطه را بکار می بریم.
پیش بینی اضطراب اجتماعی معلمان مدارس نیاز ویژه بر اساس نشخوار فکری و طرحواره های ناسازگار
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این مطالعه، پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس نشخوار فکری و طرحواره های ناسازگار اولیه در معلمان مدارس نیاز ویژه بود. روش : پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمام معلمان مدارس ابتدایی نیاز ویژه استان یزد در سال تحصیلی 1403-1402 بودند. تعداد 120 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت آنلاین، پرسشنامه های اضطراب اجتماعی جرابک (1996)، طرحواره های ذهنی ناسازگار یانگ (1990) و نشخوار فکری نالن-هوکسما و مارو (1991) را تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه مثبت و معنی دار بین اضطراب اجتماعی با نمره کل نشخوار فکری وجود دارد و مؤلفه بروز داد قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی معلمان بود. همچنین، رابطه مثبت و معنی دار بین اضطراب اجتماعی با طرحواره ناسازگار اولیه بریدگی و طرد وجود داشت و این طرحواره قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی بود. نتیجه گیری: طبق یافته های به دست آمده، نشخوار فکری و طرحواره بریدگی و طرد می توانند میزان اضطراب اجتماعی معلمان مدارس با نیاز ویژه را پیش بینی کند.
بررسی اثربخشی فعالیت بدنی مبتنی بر بازی وار سازی بر افزایش نیک زیستی فردی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
175 - 187
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:بازی وار سازی،به عنوان یک رویکردنوین وجذاب،توانسته است درزمینه های مختلف توجه زیادی رابه خودجلب کند.استفاده ازعناصربازی درفعالیت های ورزشی نه تنها انگیزه دانش آموزان رابرای شرکت درفعالیت های بدنی افزایش می دهد،بلکه باتقویت تعاملات اجتماعی وتوسعه مهارت های همکاری،به آنها کمک می کندتادرجامعه به شکل مؤثرتری عمل کنند؛بنابراین هدف تحقیق حاضربررسی اثربخشی فعالیت بدنی مبتنی بر بازی وار سازی برافزایش نیک زیستی فردی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان بود.روش پژوهش:روش تحقیق به کارگرفته شده دراین مطالعه،کمی وبه شکل نیمه آزمایشی است که شامل طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این تحقیق شامل دانش آموزان دختر مقطع دوره دوم دبیرستان استان آذربایجان شرقی درسال تحصیلی 1403-1402بود نمونه گیری به روش در دسترس انجام شده، شامل گروه کنترل و گروه آزمایش که هرگروه از25 نفر تشکیل شده و به روش تصادفی ساده درگروه ها جاگذاری شده اند.ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های استانداردسازگاری اجتماعی و نیک زیستی بود.روایی این پرسشنامه ها توسط پنج تن از اساتیدبرجسته مدیریت ورزشی تایید شده و پایایی آنها در حد قابل قبول ارزیابی شده است. برای وضعیت موجود،از یافته های توصیفی (میانگین و انحراف) و به منظور تجزیه و تحلیل و تحلیل داده ها ازآزمون های خطی شاپیروویلک،آنالیز واریانس دو سویه و تعقیبی بونفرونی درسطح معناداری (05/0>p) با استفاده از نرم افزار 26SPSS استفاده شد.یافته ها: بررسی ها نشان داد عوامل زمان و گروه به همراه تعامل بین زمان و گروه، تاثیرات معناداری برمؤلفه های متغیر نیک زیستی فردی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، می توان نتیجه گرفت که ادغام تمرینات ورزشی با بازی وار سازی، به طور معناداری موجب افزایش نیک زیستی فردی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان می شود.