فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۵۱۱٬۲۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تفکیک قوا از اصول بنیادین حکمرانی در نظام های حقوقی مدرن است که با هدف جلوگیری از تمرکز قدرت و تضمین آزادی های عمومی به کار می رود. این اصل در اندیشه ژان ژاک روسو و نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران جلوه های متفاوتی دارد. روسو با تأکید بر اراده عمومی، تفکیک قوا را به عنوان ابزاری برای تحقق حاکمیت مردم معرفی می کند. او بر این باور بود که قوه مقننه که تجلی اراده عمومی است، جایگاهی برتر دارد و قوه مجریه تنها کارگزار اجرای قوانین محسوب می شود. در مقابل، در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران، تفکیک قوا با رویکرد نسبی پذیرفته شده است. مطابق اصل 57 قانون اساسی، قوای مقننه، مجریه و قضائیه مستقل از یکدیگرند، اما تحت نظارت مقام رهبری قرار دارند. این نظارت به واسطه جایگاه ولایت فقیه، نوعی هماهنگی میان قوا ایجاد می کند که با مفهوم تفکیک مطلق قوا در اندیشه روسو متفاوت است. مطالعه تطبیقی این دو رویکرد نشان می دهد که در اندیشه روسو، مردم سالاری مستقیم و اراده عمومی محور اصلی حکمرانی است، درحالی که در نظام جمهوری اسلامی ایران، تلفیقی از مردم سالاری و مبانی فقهی در قالب ولایت فقیه ارائه شده است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که هرچند هر دو نظام درصدد جلوگیری از تمرکز قدرت هستند، اما تفاوت در مبانی فلسفی و حقوقی موجب تفاوت در شیوه تحقق تفکیک قوا شده است.
تدوین و رتبه بندی مولفه های موثر بر اخلاق حرفه ای کسب و کارهای ورزشی اینترنتی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین و رتبه بندی مؤلفه های مؤثر بر اخلاق حرفه ای کسب و کارهای ورزشی اینترنتی انجام شد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بود و جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان و فعالان بخش ورزش و کسب و کارهای ورزشی استان قم بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 360 نفر به عنوان نمونه از میان آن ها انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته مؤلفه های مؤثر بر اخلاق حرفه ای کسب و کارهای ورزشی اینترنتی بود. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان بررسی و مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 97/0 گزارش شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون فریدمن جهت رتبه بندی مؤلفه ها) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که مولفه های رعایت حریم شخصی مشتریان، صادقانه بودن، عدم فریبکاری، راه حل ه ای فن اوری اطلاعات، امنیت، رضایت مشتری، مسئولیت اجتماعی، اثربخشی، بازاریابی، رعایت انصاف و قابلیت اطمینان در اخلاق حرفه ای کسب و کارهای ورزشی اینترنتی موثر می باشند و در این میان بیشترین میانگین مربوط به رعایت حریم شخصی مشتریان و کمترین آن مولفه قابلیت اطمینان بود.درجمع بندی کلی می توان گفت، سازمان هایی که در راستای رعایت موازین اخلاقی در حرکت می باشند موجب توانمندسازی مشتریان، رضایت آنها و کسب مزیت رقابتی خواهند شد، بنابر این پیشنهاد می شود عوامل دهگانه موثر بر اخلاق حرفه ای مورد توجه و آموزش ذینفعان کسب و کارهای ورزشی اینترنتی قرار گیرد.
بررسی فقهی اقتصاد مردمی در تقابل با حاکمیت بخش خصوصی سرمایه سالار
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، یکی از مهم ترین مسائل اقتصاد اسلامی بررسی شده است. در اقتصاد رایج، دو اصل آزادی اقتصادی گسترده و رقابت حاکم بوده است. نتیجه طبیعی این امر، حاکمیت بخش خصوصی سرمایه سالار بوده و تأکید فراوان بر حمایت از مالکیت خصوصی بیشتر از همه به نفع صاحبان سرمایه های بزرگ تمام می شود. به عبارت بهتر، نظام حقوقی و قانونی نیز در درجه اول حافظ منافع این طبقه است. در حقیقت، مفهوم حاکمیت بخش خصوصی چیزی جز تحقق نظام سرمایه سالارانه نیست. از آن جا که بعد از افول مارکسیسم، مکاتب سرمایه داری گسترش بیشتری نسبت به قبل پیدا کرده اند، قسمت عمده ای از صاحب نظران، حاکمیت بخش خصوصی را به عنوان تنها نسخه شفا بخش و راه حل مشکلات اقتصادی مطرح می کنند. در نظام سرمایه داری، اصالت با سرمایه است؛ در مقام عمل، صاحبان سرمایه های بزرگ گردانندگان عمده اقتصاد هستند و توده های مردم اجیر آن ها محسوب می شوند. در ایران نیز بسیاری از سیاست های اجرا شده در چند دهه اخیر، از سنخ سیاست های نئولیبرال بوده و هست. یکی از این سیاست ها مقوله «خصوصی سازی و آزاد سازی» است. در این مقاله با روش تحلیلی، دیدگاه مکاتب لیبرالیستی و نئو لیبرالیستی در این زمینه تشریح شده و بر این امر تأکید گردیده که بر خلاف پندار برخی، حاکمیت بخش خصوصی و اقتصاد سرمایه سالار مورد تأیید اسلام نیست. نوآوری مقاله در این است که روایات وارده در مورد اجیر شدن نیروی کار ذکر شده و با روش اجتهادی مفاد آن ها بررسی گردیده است. تعارض بدوی بین دو دسته روایات مطرح و بر اساس سنت رایج اجتهاد، این تعارض حل شده و این نتیجه حاصل شد که اقتصاد اسلامی یک اقتصاد مردمی است. وضعیت مطلوب اسلام این است که روحیه کاراقتصادی فراگیر باشد و مردم به صورت انفرادی یا جمعی کار کنند و مالک دسترنج خود شوند. لازم است ساختار اقتصاد به گونه ای باشد که رقابت مخرب و انحصارات جایگزین مردمی شدن اقتصاد نشود؛ این امر عین عدالت است. در این صورت، انگیزه مردم برای انجام کار و آبادانی حداکثری اقتصاد بیشتر می شود. اقتصاد سرمایه سالار انسان ها را تحقیر می کند، اما در مقابل، مردمی شدن اقتصاد سبب شکوفایی کرامت نیروی کار می شود.
تحلیل جامعه شناختی تحرک اجتماعی بین نسلی و درون نسلی و عوامل مرتبط با آن در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
209 - 234
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحرک اجتماعی به عنوان جابجایی افراد در وضعیت ها و موقعیت های مختلف، موضوعی بحث انگیز است. هدف پژوهش حاضر بررسی تحرک اجتماعی بین نسلی و درون نسلی در شهر یاسوج است.روش و داده ها: این پژوهش پیمایشی بر روی 115 خانواده که پدر در قید حیات، و دارای دو فرزند بالای 25 سال بودند انجام و اطلاعات مورد نیاز به طور جداگانه از پدر، فرزند ارشد و فرزند آخر جمع آوری شده است. جهت سنجش تحرک اجتماعی بین نسلی، جایگاه فرزند ارشد با پدر و برای سنجش تحرک درون نسلی، جایگاه فرزند ارشد با فرزند آخر در چهار حوزه اقتصادی، منزلت اجتماعی، تحصیلات و پایگاه شغلی، مورد مقایسه قرار گرفت و نتایج به صورتِ تحرک صعودی، نزولی، و بدون تحرک، دسته بندی شدند.یافته ها: نتایج تحرکِ بین نسلی نشان داد، فرزندان ارشد در مقایسه با پدران در حوزه اقتصادی و منزلت اجتماعی دارای تحرک نزولی اما در حوزه تحصیلات و پایگاه شغلی دارای تحرک صعودی اند. به علاوه، بین سن و جنس شان با شانس تحرک صعودی رابطه وجود دارد. نتایج تحرک درون نسلی نشان داد فرزندان آخر در مقایسه با فرزندان ارشد در حوزه اقتصادی و منزلت اجتماعی دارای تحرک نزولی هستند اما در تحصیلات و پایگاه شغلی دارای تحرک صعودی اند. همچنین، بین سن و محل تولد با شانس تحرک صعودی رابطه وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: با استناد به یافته ها، اکثریت فرزندان ارشد نسبت به پدران، و اکثریت فرزندان آخر نسبت به فرزندان ارشد، دارای تحرک اجتماعی نزولی می باشند. اگرچه، بخش عمده ای از تحرک اجتماعی متاثر از عوامل سطح کلان است اما عوامل خرد مانند سن بالاتر و جنسیت مذکر در شانس تحرک صعودی بین نسلی و سن بالاتر و تولد در روستا شانس تحرک صعودی درون نسلی را بیشتر می کنند.پیام اصلی: مطالعه نشان می دهد تحرک اجتماعی در ایران چه بین نسلی و چه درون نسلی، به صورت نزولی است. تحرک صعودی بین نسلی و درون نسلی بیانگر پویایی هر جامعه است و روندهای موجود بیانگر چالش هایی است که جامعه عشیره ای در زمینه تحرک اجتماعی با آن مواجه است.
سید مرتضی آوینی؛ سوژه هنر انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کامران آوینی، سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم. روند حرکت شخصیتی را نشان می دهد که با «هر آن که جز خود» آغاز و با «روایت فتح» ادامه و در بیست فروردین 1372 به هنرمند معیار انقلاب تبدیل شد. حیات آوینی همواره ظهوریافته با مکتوبات و مستندهای بصری بوده و تاثیرات برآمده از آن آثار نمایانگر شیوه ای از ظهور امر اجتماعی/سیاسی در ایران معاصر است. چگونگی ساخت سوژه آوینی و فرایندی که به ساخت این سوژه می انجامد آشکارگی عملکرد مفهومی/عملی حک شده در زیست اجتماعیست که تحلیل پدیدارشناسانه آن را از یک امر «درخود» به «برای خود» بدل می سازد تا بدین طریق پیوند زنده هر سوژه با تاریخ پدیداری اش را آشکار و نقش بنیادین ارتباط میان عناصر منظومه گون را در «کشف» کیستی سوژه ها برجسته سازد. اما آن چه در این میان مسئله آوینی را قابل مطالعه می کند سوژه وارگی او پس از فقدان است و این یعنی فهم ساز و کاری که پس از شهادت سوژه آوینی را در ساز و کار حوزه عمومی چنان برجسته ساخت که در ایام حیات آگاهانه سعی به فاصله گیری از آن داشت تا جایی که مجموعه روایت فتح فاقد تیتراژی که نام او در آن درج شود بود.بدین ترتیب می توان از فرایندی پرسید که در آن «قدرت»سوژه ها را تولید و تحت اقتدار خود حفظ می کند و اگر قدمی به پیش برداریم می توان به میانجی بررسی زیست/آثار آوینی فرایند تبدیل او از یک «فرد» به «سوژه» ی هنر انقلاب را صورتبندی کرد.
چگونگی ورود مدرنیته به فضای خانگی ایرانیان دورهناصری تا پایان قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۵
181 - 212
حوزههای تخصصی:
اهداف: از مدرن شدن ایران، تاکنون روایت های مختلفی ارائه شده که عمدتاً مبتنی بر فضای عمومی و نهادهای آن بوده اند؛ درحالی-که از دریچه خانه و فضاهای خصوصی نیز می توان مواجهه ایرانیان را با مدرنیته تحلیل کرد. این مقاله قصد دارد چنین روایتی را با تأکید بر نقش اشیا و کنش گران غیرانسانی ارائه دهد؛ روایتی که تمرکز خود را بر تجربه اعیان و اشراف پایتخت، در 77 سال پایانی از دوره 130 ساله قاجار قرار داده است. روش مطالعه: این پژوهش با استفاده از نظریه کنش گر- شبکه برونو لاتور و نیز روش مطالعات اسنادی و تحلیل تماتیک به بررسی این مسأله پرداخته است. قابلیت نرم افزار کیفی اطلس تی آی این امکان را به ما داده که حجم بسیاری از داده های استخراج شده از چهل سند دست اول مربوط به دوره مذکور را (شامل زندگی نامه، سفرنامه، روزنامه و رساله) خط به خط خوانده و با ارجاع به آن ها نشان دهیم که چطور کنش گر- شبکه جدید فضای خانگی، حول تجربیات طبقه نوظهور «ممتاز نو» شکل می گیرد. یافته ها: این کنش گر- شبکه، جعبه سیاه فضای خانگی پیشامدرن ایرانیان را به چالش کشیده و از این طریق، پیوندهای بین اجزاء خود را قوی تر می کند. در گام نهایی نیز، با رفتن به حاشیه شهر و ساخت عمارت های جدید و پناه گرفتن در آن ها به عنوان اندرونی هایی جدید، از آزمون های استحکام رقبا که قشر سنتیِ محافظه کار جامعه بودند، در امان می ماند. کنش گر- شبکه جدید، به این وسیله می تواند تجربه خود را از یک زندگی خانگی نو و مدرن ساخته، تثبیت کرده و به دست آیندگانی که ما باشیم، برساند؛ زندگی ای که شامل معماری، اشیا، رفتارها و روابط جدیدی است. نتیجه گیری: مقاله درنهایت نشان می دهد که ما در کنار فضای عمومی، در فضاهای خصوصی خود و نهاد خانواده نیز به شکلی محرمانه تر و عمیق تر، تجربیاتی از مدرنیته را داشته ایم که بعدها در فضاها و نهادهای عمومی جامعه به طوری جدی تری ظاهر شده اند.
واکاوی بحران حاشیه نشینی در مدیریت کلان شهری (با تأکید بر کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی از پیامدهای رشد سریع و ناهماهنگ برنامه های اقتصادی و افزایش دوگانگی های اجتماعی و اقتصادی است. ظهور و پیدایش حاشیه نشینی که آن را از فرزندان انقلاب صنعتی اروپا به شمار می آورند هم در جهان و هم در ایران از پیامدهای مهاجرت روستاییان به شهرهای بزرگ درحال توسعه است.هدف از پژوهش حاضر واکاوی بحران حاشیه نشینی در مدیریت کلان شهری (با تأکید بر شهر تهران) در ابعاد مختلف و بررسی شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر و بررسی پیامدهای به وجود آمده براثر رشد و گسترش حاشیه نشینی برای سیستم مدیریت این کلان شهر و حاشیه نشینان و ارائه ی راهکارهایی جهت حل این معضل اجتماعی می باشد.دراین پژوهش به این سؤال پاسخ می گوییم که شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر در پیدایش و گسترش حاشیه نشینی چیست و چه راهکارهایی برای کاهش اثرات سوء و برطرف کردن این پدیده مطرح است؟ضروری به نظر می رسد که برای حل و رفع حاشیه نشینی تدابیری اندیشیده شود تا هم مشکلات ناشی از این پدیده به صورت بنیادی و ریشه-ای حل و رفع شوند و هم حاشیه نشینان بتوانند از زندگی و رفاه بالاتری برخوردار گردند.در این پژوهش تلاش شده تا این پدیده ی اجتماعی از جنبه های مختلف مورد مداقه قرار گیرد و به صورت خاص این معضل در تهران بررسی و جهت حل این مسئله راهکارهایی کارشناسانه ارائه گردد.در این راستا با بهره گیری از روش گرندد تئوری و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه کتبی با معاونان فرهنگی – اجتماعی مناطق 2، 4، 16، 18، 19، 20 و 21 شهرداری تهران 5 مقوله ی اصلی، 31 مقوله و 243 مفهوم به دست آمد.
رسیدگی به جرائم منافی عفت در بستر فضای مجازی در حقوق ایران و عربستان
حوزههای تخصصی:
با گسترش فضایِ مجازی و ظهورِ شیوه هایی نوین تعاملات دیجیتال، جرائم منافیِ عفت نیز وارد مرحله ای نوین و پیچیده شده اند که نظام های حقوقی سنتی در مواجهه با آن با چالش های نظری و فقهی و اجرایی روبه رو هستند. این مقاله با رویکردی تطبیقی، به بررسی نحوه رسیدگی به جرائم منافی عفت در بستر فضای مجازی در دو نظام حقوقی ایران و عربستان سعودی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش، فقدان چارچوبی منسجم، به روز و کارآمد برای مقابله با اشکال نوپدید این گونه جرائم در زیست بوم دیجیتال است؛ جرائمی که از یک سو تهدیدی برای امنیت اخلاقی و روانی جامعه محسوب می شوند و از سوی دیگر در معرض تعارض با اصول حریم خصوصی و حقوق بنیادین کاربران قرار دارند. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای با بهره گیری از منابع فقهی و حقوقی و مقررات موضوعه دو کشور بوده و ضمن بررسی مستندات قانونی، بر تحلیل تطبیقی ساختارهای دادرسی، ضمانت اجراها، استثنائات رسیدگی و چالش های فنی و قانونی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ایران، با وجود جرم انگاری محدود و پراکنده در قوانین جزایی و رایانه ای، پاسخ نظام کیفری به این جرائم همچنان با خلأهای جدی درزمینه تعریف مفاهیم، اثبات جرم، رسیدگی الکترونیک و حفظ تعادل میان امنیت و حریم خصوصی روبه رو است؛ درحالی که عربستان با تصویب «قانون مبارزه با جرائم سایبری» و رویکرد تعزیری در پاسخ به مصادیق نوظهور، موفق به ایجاد سازوکاری نسبتاً منسجم تر شده است. درنهایت، مقاله پیشنهاد می دهد که تدوین مقررات مستقل، توسعه دادگاه های تخصصی سایبری و تقویت ظرفیت فنی و قضایی، پیش شرط هایی اساسی برای رسیدگی عادلانه و مؤثر به جرائم منافی عفت در فضای مجازی محسوب می شود.
پویایی LDH، CPK و CRP در بسکتبال حرفه ای: مطالعه ای بر روی مداخله ذهن آگاهی-موسیقی برای مدیریت خستگی
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مداخله ترکیبی ذهن آگاهی-موسیقی بر سطوح نشانگرهای بیوشیمیایی LDH، CPK و CRP در بازیکنان بسکتبال حرفه ای و نقش آن در مدیریت خستگی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به صورت یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده با گروه کنترل و طرح پیش آزمون-پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل 40 بازیکن مرد بسکتبال حرفه ای لیگ برتر ایران بودند که به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله به مدت 8 هفته تحت برنامه ترکیبی ذهن آگاهی-موسیقی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل تنها تمرینات معمول خود را ادامه دادند. سطوح LDH، CPK و CRP در سه مرحله اندازه گیری شد و داده ها با استفاده از آزمون های آماری مناسب تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد گروه مداخله کاهش معنی داری در سطوح LDH (15.1%)، CPK (18.6%) و CRP (34.4%) تجربه کردند. همچنین بهبود قابل توجهی در شاخص های روان شناختی شامل کاهش خستگی و استرس ادراک شده مشاهده شد. این در حالی بود که در گروه کنترل تغییرات معنی داری مشاهده نشد. همبستگی مثبت بین کاهش نشانگرهای التهابی و بهبود عوامل روان شناختی نیز به دست آمد. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که مداخله ترکیبی ذهن آگاهی-موسیقی می تواند به عنوان یک روش مؤثر برای کاهش آسیب عضلانی، کنترل پاسخ التهابی و مدیریت خستگی در بازیکنان بسکتبال حرفه ای مورد استفاده قرار گیرد. این رویکرد غیردارویی می تواند در برنامه های تمرینی و بازتوانی ورزشکاران گنجانده شود.
دادرسی کیفری منصفانه در پرتو نقش آفرینی مقام تعقیب (با نگاهی به اسناد بین المللی و حقوق غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دادرسی منصفانه در سطح کلان، رابطه تنگاتنگی با ساختار نظام عدالت کیفری و شیوه عمل و اقدام نهادهای وابسته به آن دارد. تفکیک گرایی و تعریف دقیق وظایف و اختیارات مقامات تعقیب، تحقیق و دادرسی در مراحلِ گوناگونِ فرآیند کیفری و مرزبندی دقیق میان آن ها می تواند به برقراری یک نظام دادرسی منصفانه مدد رساند. تجمیع منصب های قضایی، به گونه ای که یک قاضی هم زمان نقش های گوناگونی را ایفا کند و در سطحی گسترده اقدام به بازپرسی های متعدد از متهم نماید و متعاقباً در مورد اتهام، رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند، مغایر با اصل بی طرفی است که در اسناد بین المللی مانند کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (1950)، میثاق حقوق مدنی و سیاسی (1966) و سند اصول بنگلور در مورد رفتار قضایی (2002) و نیز رویه دیوان اروپایی حقوق بشر بر رعایت آن تأکید شده است. ازاین رو، وجود دادگاه های اختصاری که چندین وظیفه (تعقیب، تحقیق و سپس، رسیدگی و صدور حکم) را برای یک قاضی تعریف می کنند، چالش برانگیزند. انتصابی بودن مقام تعقیب (دادستان) در ایران، برخورداری از اختیارات بی حدوحصر، پاسخگو نبودن در برابر نهادهای انتخابی که خطر خودکامگی و تعرض به آزادی ها را دامن می زند، داشتن اختیار تحقیق به موازات تعقیب کیفری، عدم حضور در جلسات دادگاه که در عمل سبب می شود که قاضی ناگزیر در قامت دادستان ظاهر شود و اصل ترافعی بودن را تضعیف کند، بخشی از چالش های دادرسی منصفانه است. راهکار عبور از این مشکل، کاستن از اختیارات و پاسخگو کردن دادستان از طریق نهادهای نظارتی است؛ نظیر آن چیزی که در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی با عنوان «شعبه مقدماتی» پیش بینی شده است.
کاربرد سلاح های بیولوژیک از منظر حقوق بشردوستانه بین المللی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلاح های بیولوژیک، عمدتاً همان سلاح هایی هستند که در عملیات های نظامی کاربرد دارند. تنها فرق این سلاح ها در این است که به جای مواد منفجره از عوامل بیولوژیک استفاده می شود. عوامل بیولوژیک، موجودات زنده و ریزی هستند که زیست موجودات زنده را در معرض خطر قرار می دهند و جدا از شرایط زندگیشان موادی ترشح می کنند که موجب بیماری یا حتی مرگ در انسان ها و حیوانات و گیاهان می گردند. این عوامل، با توجه به ویژگی های منحصربه فردی که دارند کاربردشان تهدید جدی برای سلامت انسان ها و صلح و امنیت جامعه جهانی محسوب می گردد. نتایج این بررسی که با شیوه توصیفی تحلیلی انجام گرفته نشان می دهد با توجه به اینکه سلاح های بیولوژیک در زمان ظهور اسلام به شکل امروزی وجود نداشته، ولی مبنای نظری مورد قبول در منع به کارگیری و استفاده از این گونه سلاح ها مبتنی بر قواعد نسبتاً مشابه در نظام حقوق بشردوستانه بین المللی و شریعت اسلام است و برای ممنوعیت به کارگیری این گونه سلاح ها همچنان که ممکن است به اسناد حقوق بشردوستانه بین المللی استناد کرد می توان به آموزه های اسلامی و احکام شریعت توسل جست. احکام و قواعدی که ناظر بر موازین حقوق بشردوستانه و حقوق بشر و منطبق بر شریعت عقلانی و مصالح جامعه بشری است.
موارد مصرف خمس در آیه 41 سوره انفال: تفسیر تطبیقی طباطبایی و صادقی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیه ۴1 سوره انفال، موارد مصرف خمس آمده است که سه سهم ازآنِ خدا، رسول و ذی القربی و سه سهم نیز ازآن فقیران، یتیمان و درراه ماندگان بیان شده است. بررسی تفاسیر متأخر شیعه در بیان منظور از فقیران، یتیمان و درراه ماندگان حکایت از اختلاف نظر بین مفسران دارد، به گونه ای که برخی اختصاص نیمی از خمس به نیازمندان بنی هاشم را برداشتی نادرست از آیه تلقی نموده که افزون بر ایجاد ذهنیت تبعیض نسبت به سایر نیازمندان، با سایر آیات قرآن و برخی از روایات در تضاد است. با توجه به اینکه این اختلاف نظر تفسیری می تواند تأثیر بسزایی در احکام مرتبط با خمس بگذارد، این پژوهش برآن است تا با تطبیق نظرات دو مفسر متأخر، طباطبایی و صادقی تهرانی، استدلال آنان را ارزیابی کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استدلال های طباطبایی در استناد به آیه ۵ احزاب در اثبات نسب سادات، و روایات «اوساخ» در اثبات اختصاص خمس به سادات برای حفظ کرامت ایشان فاقد استواری لازم بوده و استدلال های صادقی تهرانی در اثبات عدم اختصاص فقیران، یتیمان و در راه ماندگان به سادات از استحکام بیشتری برخوردار است.
تأثیر تمرین شنا، داروی دیازپام و فلوکستین بر روی سطح هورمون های کورتیکوسترون و تستوسترون سرمی موش های با لیپپوپلی ساکارید
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: استرس و التهاب ناشی از تزریق LPS می تواند بر محور هورمونی اثر گذاشته و منجر به تغییرات معنادار در سطح هورمون های استرس و جنسی شود. شناسایی راهکارهای مؤثر برای تعدیل این تغییرات اهمیت بالینی و پژوهشی دارد. بنابراین هدف این مطالعه تعیین تأثیر تمرین شنا، داروی دیازپام و فلوکستین بر روی سطح هورمون های کورتیکوسترون و تستوسترون سرمی موش های مواجهه شده با لیپپوپلی ساکارید بود.روش کار: در این مطالعه تجربی که به مدت چهار هفته به طول انجامید، 80 سر موش های نر(Mice) نژاد NMRI با سن تقریبی 80-90 روز و وزن 25-22 گرم از انستیتو پاستور ایران تهیه شد. نمونه ها به 8 گروه ۱- (گروه کنترل یا سالین)۲-(گروه LPS)۳-(گروه شنا + سالین)۴-(گروه شنا + LPS)۵-(گروه دیازپام+ سالین)۶-(گروه فلوکستین+ سالین)۷-(گروه شنا+ دیازپام+ LPS)۸-(گروه شنا+ فلوکستین+ LPS). که در هر گروه 10 سر موش وجود داشت. در این مطالعه گروه های دارو، دیازپام 3 میلی گرم بر کیلوگرم(3mg/Kg) و فلوکستین 10 میلی گرم بر کیلوگرم (3mg/Kg) به صورت خوارکی دریافت کردند و نمونه های گروه های تمرینی تحت یک برنامه چهار هفته ای تمرین شنا قرار گرفتند. پس از چهار هفته درمان دیازپام، قرار گرفتن در معرض ورزش یا ترکیب آنها، حیوانات به صورت تزریق درون صفاقی با LPS آماده شده (830 میکروگرم بر کیلوگرم) یا سالین استریل بدون اندوتوکسین تحت مداخله قرار گرفتند. از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و از آزمون توکی برای مقایسه بین گروهی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که LPS افزایش کورتیکوسترون و کاهش تستوسترون را به دنبال داشت (05/0>p). ترکیب تمرین شنا و فلوکستین و دیازپام در تغییرات هورمون های کورتیکوسترون و تستوسترون نسبت به گروه های فلوکستین و دیازپام موثرتر بود (05/0>p).نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گیری کرد که مداخله با LPS باعث افزایش معنادار هورمون کورتیکوسترون و کاهش سطوح تستوسترون در موش ها می شود و این تغییرات نشان دهنده تأثیر منفی استرس التهابی بر محور هورمونی هستند.
ارزیابی اثر بازاریابی گردشگری بر توسعه پایدار روستایی در منظر فرهنگی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : مقوله بازاریابی نقش کلیدی را در توسعه گردشگری روستایی ایفا می کند. گردشگری روستایی نیز به شیوه های مختلف، زمینه ساز توسعه و توسعه پایدار روستایی است. این اثرگذاری در نواحی مستعد گردشگری مانند منظر فرهنگی هورامان می تواند به شکل بارزی نمایان گردد. هدف اصلی پژوهشی حاضر بررسی چگونگی اثر بازاریابی گردشگری بر توسعه پایدار روستایی در منظر فرهنگی هورامان است که صورت مطالعه موردی در منطقه نمونه گردشگری شمشیر (در شهرستان پاوه) انجام گرفته است. روش شناسی : این مقاله به لحاظ هدف جزء مطالعات کاربردی است و از نظر ماهیت و روش، در گروه پژوهش های توصیفی همبستگی قرار دارد. با توجه به محدودیت های سرشماری 150 نفر از افراد محلی به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. ابزار اصلی برای جمع آوری داده های میدانی، پرسش نامه محقق ساخته است که روایی و پایایی آن تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها : یافته های حاصل شده نشان داد وضعیت باراریابی گردشگری روستایی و توسعه پایدار روستایی به ترتیب با میانگین 3/13 و 3/41، به صورت معناداری بالاتر از حد متوسط بوده است. نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین دو متغیر مورد بررسی ارتباط آماری مثبت با مقدار 0/885 وجود دارد و نتایج رگرسیون خطی نشان داد بازاریابی گردشگری توانسته است 3/78 درصد از واریانس توسعه پایدار روستایی را تبیین نماید. نتیجه گیری و پیشنهادات : با توجه به ظرفیت بالای توسعه گردشگری در محدوده مورد مطالعه و اثرگذاری مثبت بازاریابی گردشگری بر توسعه پایدار روستایی، ارتقاء سطح بازاریابی گردشگری از الزامات اساسی است که باید در اولویت برنامه ریزی های توسعه گردشگری و توسعه روستایی قرار گیرد. نوآوری و اصالت : تاکنون در ایران در خصوص ارزیابی اثر بازاریابی گردشگری بر توسعه پایدار روستایی مطالعه ای صورت نگرفته است و این مطالعه می تواند به عنوان مبنایی برای سایر پژوهش های در آینده باشد.
تأثیر عوامل فردی و کشوری بر نرخ فعالیت های کارآفرینی اولیه در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
19 - 38
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها در عصر حاضر، تحت تأثیر طیف وسیعی از عوامل قرار دارد. در این میان، عوامل فردی و عوامل سطح کلان (کشور) نقش به سزایی در تقویت کارآفرینی و تحریک رشد اقتصادی ایفا می کنند. از یک سو، عوامل فردی نظیر آگاهی کارآفرینی، دانش تخصصی و مهارت های شخصی، توانایی کارآفرینان را برای شناسایی و بهره برداری از فرصت های جدید افزایش می دهد. از سوی دیگر، عوامل سطح کشور، از قبیل آزادی اقتصادی، کیفیت مقررات و حاکمیت قانون، بستری نهادی و محیطی مساعد برای فعالیت های کارآفرینانه فراهم می آورند؛ بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تأثیر همزمان این دو دسته از عوامل (فردی و سطح کشور) بر میزان فعالیت های کارآفرینی در مراحل اولیه است. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مدل های آماری به تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از منابع بین المللی طی دوره زمانی 2010 تا 2020 پرداخته است. جامعه و نمونه آماری پژوهش شامل کارآفرینان و کشورهایی با سطوح مختلف آزادی اقتصادی بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SmartPLS نسخه سه به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تجزیه وتحلیل مدل های معادلات ساختاری که به طور گسترده در تحقیقات اقتصادی و مدیریتی مورد استفاده قرار می گیرد، انجام شده است. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که شبکه سازی با سایر کارآفرینان به طور قابل توجهی بر تقویت هوشیاری کارآفرینی، دانش و مهارت های شخصی مؤثر است. کارآفرینانی که از شبکه های حرفه ای قوی تری برخوردارند، سطوح بالاتری از این ویژگی ها را دارا بوده و این امر، توانایی آنان را در شناسایی و بهره برداری از فرصت های جدید، همچنین استفاده از دانش و تجربیات دیگران، افزایش می دهد. در سطح کلان، یافته ها حاکی از آن است که آزادی اقتصادی تأثیر مثبت و مستقیمی بر بهبود کیفیت مقررات و حاکمیت قانون دارد؛ به گونه ای که کشورهای با سطوح بالاتر آزادی اقتصادی، معمولاً از چارچوب های قانونی و نظارتی بهتری برخوردارند که حامی و تسهیل کننده رشد کارآفرینی است. بااین حال، نکته قابل تأمل این بود که حاکمیت قانون، احتمالاً به دلیل ایجاد چارچوب های قانونیِ بیش ازحد سخت گیرانه و کُندکننده، تأثیر منفی و معناداری بر فعالیت های کارآفرینی در مراحل اولیه (نوپا) دارد. نتیجه گیری/ دستاوردها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که هم عوامل سطح فردی و هم عوامل سطح کشوری، نقش تعیین کننده ای در نرخ فعالیت های کارآفرینی ایفا می کنند. شبکه های ارتباطی، هوشیاری کارآفرینانه و دانش و مهارت های فردی به عنوان عوامل سطح فردی و آزادی اقتصادی و کیفیت نظارتی به عنوان عوامل سطح کشوری تأثیر مثبتی بر فعالیت های کارآفرینی دارند. بااین حال، حاکمیت قانون تأثیر منفی بر فعالیت های کارآفرینی دارد که نیازمند بررسی بیشتر است. بر اساس این نتایج، سیاست گذاران باید بر تقویت شبکه سازی میان کارآفرینان و افزایش آزادی اقتصادی برای تقویت رشد اقتصادی و کارآفرینی تمرکز کنند؛ چراکه بهبود کیفیت نظارتی و کاهش مقررات بیش ازحد سخت گیرانه می تواند فعالیت های کارآفرینی را بیشتر تقویت کند. علاوه بر این، ایجاد محیطی که به توسعه دانش و مهارت های فردی می انجامد، نیز از اهمیتی حیاتی برخوردار است. در مجموع، این یافته ها بینش های ارزشمندی را در اختیار سیاست گذاران قرار می دهد تا با تدوین و اجرای سیاست هایی هدفمند و مؤثر، مسیر توسعه اقتصادی و کارآفرینی را هموار سازند.
تاثیر انزوا و فراموش شدگی معلمان ورزش بر خستگی عاطفی سازمانی با میانجی گری استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر انزوا و فراموش شدگی معلمان ورزش بر خستگی عاطفی سازمانی با میانجی گری استرس شغلی بود. روش تحقیق حاضر توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی بود که به شکل میدانی انجام شد. داده های این تحقیق به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد. جامعه آماری این تحقیق معلمان ورزش مقطع متوسطه شهر تهران بودند و با استفاده از جدول مورگان، 384 نفر در نظر گرفته شد و روش نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد. در این پژوهش برای آزمون مدل و فرضیه های تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در نرم-افزار SPSS و Smart Pls برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که انزوا و فراموش شدگی بر خستگی عاطفی معلمان ورزش شهر تهران تاثیر مثبت دارد. همچنین، انزوا و فراموش-شدگی بر استرس شغلی معلمان ورزش شهر تهران تاثیر مثبت دارد. همچنین، نقش میانجی استرس شغلی در رابطه انزوا و فراموش شدگی و خستگی عاطفی معلمان ورزش شهر تهران تاثیر مثبت دارد، بنابراین استرس شغلی در این بین نقش میانجی را ایفا کرده است. خستگی عاطفی ممکن است باعث کاهش توانایی آنها در حل مسائل و تصمیم گیری در مواقع دشوار شود. این امر می تواند به افزایش استرس شغلی و افزایش حجم کارهای ناتمام منجر شود. بنابراین، خستگی عاطفی سازمانی معلمان ورزش می تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم باعث افزایش استرس شغلی آنها شود.
شناسایی عوامل موثر بر توسعه پایدار ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول چند دهه اخیر، حرکت در مسیر رشد و توسعه پایدار از اهداف کشورهای در حال توسعه می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر توسعه پایدار ورزش کشور بود. در پژوهش حاضر از پارادایم پژوهش کیفی و از بین روش های مختلف کیفی از روش شبکه مضامین استفاده شد. جمع آوری داده ها از نوع مصاحبه نیمه ساختارمند در سال 1402 بود. جامعه آماری کلیه صاحب نظران و خبرگان ورزش کشور بودند که از این بین 13 نفر صاحب نظر در حوزه تربیت بدنی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده ها بوسیله نرم افزار مکس کیودا تجزیه و تحلیل شد و نتایج مشخص کرد که 9 مضمون به عنوان مضامین فراگیر، شامل بسترهای فنی و بسترهای مدیریتی (ساز و کار پیشایندی)، مدیریت ارتباطات، مدیریت اکوسیستم ها و مدیریت رویدادهای ورزشی (فرایندهای ایجاد پایداری)،عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و عوامل زیست محیطی (پیامدهای پایداری در ورزش) می باشند، بعنوان عوامل موثر بر توسعه پایدار ورزش در ایران وجود دارد. درنتیجه از آنجایی که نمونه پژوهش شامل متخصصان و نخبگان ورزشی در تخصص های مختلف بود، می توان نتایج بدست آمده را بسیار مفید و کاربردی دانست و آن را سرلوحه فعالیت های توسعه پایدار در ورزش کشور قرار داد.
بازشناسی ساختار درونی اقتصاد اسلامی در سایه نظریه صدق و توجیه فیلسوفان صدرایی
منبع:
آموزه های اقتصاد اسلامی دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
147 - 178
حوزههای تخصصی:
نظریه صدق و نظریه توجیه فیلسوفان صدرایی به علت تفاوت با نظریات فلاسفه غربی، آثار مهمی بر ترکیب مبانی نظری، ساختار و ماهیت نظریات اقتصادی، تعریف و روش کاربردی علم اقتصاد دارد. استفاده از این نظریات می تواند از مسیر تغییر ساختار درونی اقتصاد اسلامی، زمینه ساز اصلاح نظریات اقتصادی موجود و تأسیس نظریات جدید گردد. اما از یک سو، استفاده از آرای مذکور در این زمینه چندان مورد توجه اقتصاددانان اسلامی واقع نشده و از سوی دیگر، عدم توجه به ملاک قضایای اعتباری در نظریه صدق و اکتفا به ملاک ابتناء در نظریه توجیه موجب عدم جامعیت نظریه مورد استفاده برخی دیگر از اقتصاددانان اسلامی شده است. این مقاله در نظر دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و همچنین روش اکتشافی، ابتدا تبیین جامعی از رویکرد فیلسوفان صدرایی در این زمینه ارائه کند و سپس ساختار درونی اقتصاد اسلامی را بر اساس آن بازسازی نماید. مطابق نتایج مقاله، در نظریه صدق، ملاک تحلیل در مفاهیم، فروض و گزاره های حقیقی اقتصاد اسلامی، نظریه مطابقت و در مفاهیم، فروض و گزاره های تجویزی-اعتباری، معقولیت هدف و راه رسیدن به آن است. یافته های مقاله در نظریه توجیه نیز نوعی مبناگرایی عقلی با توجه به لزوم انسجام در اقتصاد اسلامی است. مبناگرایی با تأثیر بر منطق سلسله مراتبی مبادی نظریه اقتصادی، حوزه های فعال مطالعات اقتصادی، تعریف علم اقتصاد اسلامی، عامل اصلی در نظریه اقتصاد اسلامی و روش کاربردی آن، مسیر این علم را در استفاده از مبادی ترسیم می کند. لزوم رعایت انسجام در طول مبناگرایی نیز علاوه بر حفظ انسجام درونی ارزشها، اقتصاد اسلامی را تبدیل به حکمتی عملی می کند که در کنار وام گرفتن برخی مبادی خود از حکمت نظری، اهداف بخش تجویزی اقتصاد اسلامی(نظام اقتصادی اسلام) را دنبال می کند و دارای ابعاد تبیینی، تجویزی و تدبیری-سیاستی سازگار است. فایده نظریه توجیه مذکور برای اقتصاد اسلامی، حفظ عینیت در عین غایتمندی است.
تأملی در ارتباط فلسفه اخلاق و اقتصاد آدام اسمیت؛ بحثی در مبانی اقتصاد اسلامی
منبع:
آموزه های اقتصاد اسلامی دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
179 - 209
حوزههای تخصصی:
آدام اسمیت در دو کتاب نظریه عواطف اخلاقی و ثروت ملل، رویکردی نوین به فلسفه اخلاق و اقتصاد ارائه می دهد. وی با تمرکز بر مفاهیمی چون همدلی، قوه تخیل و ناظر بی طرف، بنیان های فلسفی اقتصاد خود را شکل می دهد. در مقایسه با رویکرد ارسطو و توماس آکویناس که میان احساسات انسانی و عقل/خداوند گسست قائل بودند، اسمیت و هیوم تلاش کردند مبنای اخلاق را در قلمرو تخیل و همدلی تعریف کنند. این رویکرد اگرچه منجر به نفی حسن و قبح ذاتی می شود، اما نگاهی متفاوت به مفاهیم اخلاقی ارائه می دهد. نقد جان میلبنک به دیدگاه الهیاتی اسمیت و پیشنهاد حکمت متعالیه ملاصدرا با طرح تجرد مثالی، راه حلی برای غلبه بر این گسست ارائه می دهد. تجرد مثالی در دیدگاه ملاصدرا هم برای همه انسان ها قابل دسترس است و هم امکان حفظ حسن و قبح ذاتی را فراهم می کند. این رویکرد می تواند مبنای اخلاقی برای اقتصاد اسلامی باشد، هرچند دست یابی به الگوی عملیاتی، نیازمند پژوهش های بیشتر است.
شناسایی و تحلیل ابعاد خرده فروشی اینترنتی مبتنی بر رویکرد داستان سرایی برند با رویکرد آمیخته (مورد مطالعه: صنعت پوشاک ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
381 - 416
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، با گسترش اینترنت، تعداد فروشگاه های اینترنتی پوشاک در ایران به سرعت افزایش یافته است. این توسعه سریع با چالش هایی همچون عدم تمایز میان برندها و کاهش وفاداری مشتریان همراه بوده است. این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد خرده فروشی اینترنتی مبتنی بر داستان سرایی برند در صنعت پوشاک ایران به صورت آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و مصاحبه با 14 خبره، 20 مفهوم اصلی در قالب شرایط علی، مقوله های محوری، شرایط زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها استخراج شد. سپس با استفاده از روش دلفی فازی غربالگری مولفه ها انجام شد. در مرحله بعد با استفاده از روش سوارا مهمترین مولفه ها شناسایی و وزن دهی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که محتوای جذاب و مرتبط، انسجام داستان، احساسات برانگیزی مشتریان، و اصالت برند به عنوان عوامل کلیدی در موفقیت داستان سرایی برند نقش دارند. همچنین، فناوری های دیجیتال، شخصی سازی تجربه خرید، و استفاده از شبکه های اجتماعی به عنوان راهبردهای مؤثر شناسایی شدند. رقابت شدید و تغییرات ترجیحات مصرف کنندگان به عنوان شرایط مداخله گر تأثیرگذار بودند. پیامدهای مثبت این رویکرد شامل افزایش وفاداری مشتریان، تفاوت سازی برند، و بهبود تعامل و اشتراک گذاری محتوا است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برندهای پوشاک ایرانی با بهره گیری از داستان سرایی و فناوری های نوین، ارتباط عاطفی قوی تری با مشتریان برقرار کرده و جایگاه خود را در بازار رقابتی بهبود بخشند.