فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۸۹ مورد.
منبع:
آمایش محیط سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۸
147 - 168
حوزههای تخصصی:
در زندگی شهری، ایجاد فضای مناسب برای سالمندان مهم می باشد. افزایش کیفیت مبلمان شهری تاثیر مهمی بر کیفیت دوران سالمندانی افراد جامعه خواهد گذاشت. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. این تحقیق با هدف ساماندهی فضاهای عمومی شهری برای سالمندان به شکل مطالعه موردی به منطقه یک شهر کرمان پرداخته و روش گردآوری اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای و پیمایشی(پرسشنامه) انجام شده است. پرسشنامه استانداردی جهت تحلیل و ارزیابی منطقه 1 شهر کرمان برای سالمندان تهیه شد و به روش گوله برفی در میان30 نفر از متخصصان توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تست جهت صحت سنجی داده ها، آزمون همبستگی پیرسون جهت بررسی بین ابعاد تحقیق، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف (K-S) جهت بررسی نرمال بودن داده ها استفاده گردید. همچنین پایایی و روایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 79/0 محاسبه شده است. نتایج حاصل از تحلیل نتایج پرسشنامه با استفاده از مدل AHP در محیط نرم افزار اسپرت چویز و نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری پرسشنامه نشان می دهد که منطقه یک شهر کرمان بر اساس شاخص های ارزیابی شرایط ضعیفی دارد که شاخص دسترسی ارتباطی با امتیاز نهایی 5027/0 مهم ترین عامل، شاخص کالبدی-فیزیکی 043/0 و سپس شاخص مبلمان شهری با امتیاز نهایی 4737/0 به ترتیب بیشترین نارضایتی را از دیدگاه سالمندان دارند.
واکاوی بایسته های کیفی و کمی ظنّ محقِّق لوث از منظر فقه و قانون(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های فقهی تا اجتهاد سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۷
119 - 142
حوزههای تخصصی:
در نظام جزایی اسلام، قسامه به عنوان یکی از ادله اثبات جنایت در ردیف اقرار، شهادت، سوگند و علم قاضی معتبر دانسته شده و یکی از شرایط آن، وجود لوث -یعنی اماره ای که موجب ظن به صدق مدعی یا سوءظن به مدعی علیه می شود- معرفی شده است. تحقیق پیش رو بر بایسته های لازم در تحقق ظنِّ محققِ لوث تمرکز دارد. ارتباط وثیق بایسته های کیفی با ظن شخصی و نوعی، بازشناسی معنا و مقصود از ظن شخصی و نوعی و ارائه معانی و محتملات متناسب با ظن قاضی را ضروری می نماید. از رهگذر معناشناسی ظن شخصی و نوعی، چهار احتمال به دست می آید که عبارت اند از: متعارف بودن و متعارف نبودن ظن؛ فعلیت و عدم فعلیت ظن؛ قابل اثبات بودن یا قابل اثبات نبودن منشأ ظن؛ ظن کارشناسی یا معمولی. نویسنده اعتبار هر یک از این احتمالات را در تحقق ظنِّ لوثی از منظر روایات، کلمات فقیهان و قانون مجازات اسلامی بررسی نموده و برخی را در تحقق لوث معتبر دانسته است. در کنار بایسته های کیفی، توجه به بایسته های کمی نیز ضرورت دارد؛ به نظر می رسد در مشروعیّت قسامه، ظن به معنای احتمال بیش از 50 درصد لازم نیست و ظن اضافی یعنی احتمال راجح کافی است.
بازشناسی ساختار درونی اقتصاد اسلامی در سایه نظریه صدق و توجیه فیلسوفان صدرایی
منبع:
آموزه های اقتصاد اسلامی دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
147 - 178
حوزههای تخصصی:
نظریه صدق و نظریه توجیه فیلسوفان صدرایی به علت تفاوت با نظریات فلاسفه غربی، آثار مهمی بر ترکیب مبانی نظری، ساختار و ماهیت نظریات اقتصادی، تعریف و روش کاربردی علم اقتصاد دارد. استفاده از این نظریات می تواند از مسیر تغییر ساختار درونی اقتصاد اسلامی، زمینه ساز اصلاح نظریات اقتصادی موجود و تأسیس نظریات جدید گردد. اما از یک سو، استفاده از آرای مذکور در این زمینه چندان مورد توجه اقتصاددانان اسلامی واقع نشده و از سوی دیگر، عدم توجه به ملاک قضایای اعتباری در نظریه صدق و اکتفا به ملاک ابتناء در نظریه توجیه موجب عدم جامعیت نظریه مورد استفاده برخی دیگر از اقتصاددانان اسلامی شده است. این مقاله در نظر دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و همچنین روش اکتشافی، ابتدا تبیین جامعی از رویکرد فیلسوفان صدرایی در این زمینه ارائه کند و سپس ساختار درونی اقتصاد اسلامی را بر اساس آن بازسازی نماید. مطابق نتایج مقاله، در نظریه صدق، ملاک تحلیل در مفاهیم، فروض و گزاره های حقیقی اقتصاد اسلامی، نظریه مطابقت و در مفاهیم، فروض و گزاره های تجویزی-اعتباری، معقولیت هدف و راه رسیدن به آن است. یافته های مقاله در نظریه توجیه نیز نوعی مبناگرایی عقلی با توجه به لزوم انسجام در اقتصاد اسلامی است. مبناگرایی با تأثیر بر منطق سلسله مراتبی مبادی نظریه اقتصادی، حوزه های فعال مطالعات اقتصادی، تعریف علم اقتصاد اسلامی، عامل اصلی در نظریه اقتصاد اسلامی و روش کاربردی آن، مسیر این علم را در استفاده از مبادی ترسیم می کند. لزوم رعایت انسجام در طول مبناگرایی نیز علاوه بر حفظ انسجام درونی ارزشها، اقتصاد اسلامی را تبدیل به حکمتی عملی می کند که در کنار وام گرفتن برخی مبادی خود از حکمت نظری، اهداف بخش تجویزی اقتصاد اسلامی(نظام اقتصادی اسلام) را دنبال می کند و دارای ابعاد تبیینی، تجویزی و تدبیری-سیاستی سازگار است. فایده نظریه توجیه مذکور برای اقتصاد اسلامی، حفظ عینیت در عین غایتمندی است.
تأثیر تمرین شنا، داروی دیازپام و فلوکستین بر روی سطح هورمون های کورتیکوسترون و تستوسترون سرمی موش های با لیپپوپلی ساکارید
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: استرس و التهاب ناشی از تزریق LPS می تواند بر محور هورمونی اثر گذاشته و منجر به تغییرات معنادار در سطح هورمون های استرس و جنسی شود. شناسایی راهکارهای مؤثر برای تعدیل این تغییرات اهمیت بالینی و پژوهشی دارد. بنابراین هدف این مطالعه تعیین تأثیر تمرین شنا، داروی دیازپام و فلوکستین بر روی سطح هورمون های کورتیکوسترون و تستوسترون سرمی موش های مواجهه شده با لیپپوپلی ساکارید بود.روش کار: در این مطالعه تجربی که به مدت چهار هفته به طول انجامید، 80 سر موش های نر(Mice) نژاد NMRI با سن تقریبی 80-90 روز و وزن 25-22 گرم از انستیتو پاستور ایران تهیه شد. نمونه ها به 8 گروه ۱- (گروه کنترل یا سالین)۲-(گروه LPS)۳-(گروه شنا + سالین)۴-(گروه شنا + LPS)۵-(گروه دیازپام+ سالین)۶-(گروه فلوکستین+ سالین)۷-(گروه شنا+ دیازپام+ LPS)۸-(گروه شنا+ فلوکستین+ LPS). که در هر گروه 10 سر موش وجود داشت. در این مطالعه گروه های دارو، دیازپام 3 میلی گرم بر کیلوگرم(3mg/Kg) و فلوکستین 10 میلی گرم بر کیلوگرم (3mg/Kg) به صورت خوارکی دریافت کردند و نمونه های گروه های تمرینی تحت یک برنامه چهار هفته ای تمرین شنا قرار گرفتند. پس از چهار هفته درمان دیازپام، قرار گرفتن در معرض ورزش یا ترکیب آنها، حیوانات به صورت تزریق درون صفاقی با LPS آماده شده (830 میکروگرم بر کیلوگرم) یا سالین استریل بدون اندوتوکسین تحت مداخله قرار گرفتند. از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و از آزمون توکی برای مقایسه بین گروهی استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که LPS افزایش کورتیکوسترون و کاهش تستوسترون را به دنبال داشت (05/0>p). ترکیب تمرین شنا و فلوکستین و دیازپام در تغییرات هورمون های کورتیکوسترون و تستوسترون نسبت به گروه های فلوکستین و دیازپام موثرتر بود (05/0>p).نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گیری کرد که مداخله با LPS باعث افزایش معنادار هورمون کورتیکوسترون و کاهش سطوح تستوسترون در موش ها می شود و این تغییرات نشان دهنده تأثیر منفی استرس التهابی بر محور هورمونی هستند.
تبیین جامعه شناختی کیفیت روابط زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی بر مبنای حمایت های اقتصادی با تأکید بر نقش میانجی سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین کیفیت روابط اجتماعی و خانوادگی زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی بر مبنای حمایت های اقتصادی نهادی و غیرنهادی با تأکید بر نقش میانجی سلامت روانی بود. روش پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زوج های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان بود. حجم نمونه برای سطح اطمینان 95درصد و توان آزمون حداقل 80درصد برابر با 147 نفر تعیین شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد در بازه زمانی شهریور تا اسفند 1402 انجام شد. کیفیت روابط خانوادگی، کیفیت روابط اجتماعی و سلامت روانی به ترتیب با استفاده از پرسش نامه های گلومبوک- راست (1985)، پیرس و همکاران (1991)، مقیاس گلدبرگ (1972) سنجش شد. همچنین، متغیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی با استفاده از مقیاس محقق ساخته عملیاتی شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار SmartPLS4 تحلیل شد. براساس نتایج پژوهش، سلامت روانی عمومی در تأثیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط خانوادگی اثر میانجی کامل داشت. اثر میانجی کامل سلامت روانی عمومی در تأثیر حمایت اقتصادی نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط اجتماعی نیز تأیید شد. اثر مستقیم حمایت نهادی و غیرنهادی بر کیفیت روابط در هر دو مدل با حضور متغیر میانجی سلامت روانی عمومی تصادفی و غیرمعنادار به دست آمد. این نتیجه بیانگر آن است که حمایت اقتصادی، مستقیماً بر کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی تأثیر نمی گذارد، بلکه ازطریق بهبود سلامت روانی تأثیر خود را اعمال می کند.
دانشگاه و چالش اعتماد اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی سطح اعتماد اجتماعی در میان دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی در ایران می پردازد و آن را با سایر گروه های اجتماعی مقایسه می کند. درحالی که پژوهش های بین المللی اغلب تحصیلات عالی را با افزایش اعتماد اجتماعی مرتبط می دانند، یافته های ایران این روند را به چالش می کشد و کاهش اعتماد در میان افراد تحصیل کرده را نشان می دهد. این تفاوت نشان می دهد عوامل زمینه ای به ویژه عملکرد نهادها می تواند نقش تعیین کننده ای در شکل گیری نگرش های اجتماعی در میان تحصیل کردگان داشته باشد.این مطالعه بر تحلیل ثانویه داده های «پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال ۱۴۰۲» استوار است. در این پژوهش، از روش های آماری از جمله تحلیل رگرسیون برای بررسی رابطه میان برداشت از اثربخشی نهادی و عدالت رویه ای با سطح اعتماد اجتماعی در گروه های تحصیلی مختلف استفاده شده است.مطابق نتایج، دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی نسبت به افراد بدون تحصیلات عالی، اعتماد اجتماعی کمتری را گزارش کرده اند. یکی از عوامل مؤثر بر این وضعیت، برداشت منفی از نهادهای کلیدی مانند قوه قضائیه، نیروی انتظامی و نهادهای دولتی است. مدل های رگرسیون نشان می دهد اثربخشی نهادی و عدالت رویه ای به ترتیب حدود ۴۸ درصد از تغییرات اعتماد اجتماعی در میان دانشجویان و 5/47 درصد در میان فارغ التحصیلان را تبیین می کنند. این یافته ها بر حساسیت بیشتر افراد تحصیل کرده نسبت به ناکارآمدی ها و بی عدالتی های سیستماتیک تأکید دارد.این پژوهش نشان می دهد تحصیلات عالی به صورت جهان شمول به افزایش اعتماد اجتماعی منجر نمی شود، به ویژه در شرایطی که نارسایی های نهادی آشکار است. در ایران، افراد تحصیل کرده به ضعف های نهادهای دولتی آگاه تر هستند و این آگاهی موجب افزایش تردید و بی اعتمادی می شود. این مطالعه نتیجه می گیرد که افزایش شفافیت، پاسخگویی و عدالت در ساختارهای حکومتی برای بازسازی اعتماد عمومی ضروری است. این یافته ها فرض رایج پیوند مستقیم آموزش با سرمایه اجتماعی را به چالش می کشد و بر نقش محوری کیفیت نهادها در شکل گیری نگرش های جمعی تأکید دارد.
واکاوی تجربه زنان روستایی از طلاق در بستر تغییرات فرهنگی روستا؛ مطالعه موردی سه روستا در شرق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
97 - 129
حوزههای تخصصی:
در طول دهه اخیر، نرخ طلاق در ایران، روند رشد نگران کننده ای داشته و نه تنها کلان شهرها، بلکه مناطق روستایی را نیز دربر گرفته است. در پژوهش حاضر، تجربه زنان از پدیده طلاق در سه روستای گیشی، قمشان، و قلعه بالا، واقع در شرق اصفهان بررسی شده است. روش انجام پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون است. نمونه گیری به شیوه هدفمند با ترکیب دو شیوه نمونه گیری حاد و گلوله برفی انجام شد. درمجموع، با 17 زن مطلقه یا در آستانه طلاق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها پس از پیاده سازی و تبدیل به متن، کدگذاری شدند. از مجموع مضامین اولیه و وابسته به متن، 27 مضمون فرعی، 7 مضمون اصلی، و یک مقوله اصلی استخراج شد. مقوله های اصلی پژوهش عبارت اند از: «معماری کج بنیان زندگی مشترک»، «فقدان صمیمیت پایدار و حمایتگری عاطفی زوجین»، «ازدواج نابخردانه در بستر نظام تصمیم گیری غیردموکراتیک حاکم بر خانواده»، «ازدواج، قربانی ترکیب های نگرشی نامتوازن درباره رابطه با جنس مخالف»، «آسیب های اجتماعی فرساینده زندگی خانوادگی در روستا»، «زیست تاریخی کژ دار و مریز زنان روستا با رفتارهای انحرافی همسران»، و «چالش های تشدیدکننده مشکلات نهاد خانواده در روستا». همه این مقوله ها، حول مقوله مرکزی «طلاق، زاییده زیست متناقض سوژه های شبه دموکراتیک در بستر ساختارهای سنتی» شکل می گیرند. حاکمیت ساختارهای سنتی بر روستا مانع آن می شود که زنان، زندگی مشترک خود را به عنوان سوژه و عامل آغاز کنند. زندگی مشترک، تحمیلی، و فاقد صمیمیت که زنان نوخواه روستا جویای آن هستند باعث جدایی عاطفی زوجین، شکل گیری سوژگی شبه دموکراتیک در قالب روابط فرازناشویی، و سرانجام، جدایی آن ها می شود.
گرایش به ارزش های مدرن و رابطه آن با هویت ایرانی، اسلامی و انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
39 - 63
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و ظهور پدیده ای به نام فضای مجازی، از یک طرف شاهد ظهور ارزش ها و معانی جهانی در روابط جوامع هستیم، از طرف دیگر این ارزش ها و معانی ممکن است سبب شکل گیری تقاضاهای جدید، بدبینی نسبت به آموزه های ایدئولوژیک در بین شهروندان شود و نوعی شهروندی چندگانه (منظور شهروندانی که هم به ارزش ها، نمادها و معانی ملّی احساس تعلق می کنند و هم به معانی، نمادها و ارزش های جهانی) شکل گیرد، در نتیجه بین شهروندان شاهد تکثرگرایی ارزشی و هویتی هستیم. گسترش ارزش های مدرن به مدد فضای مجازی تاروپود جامعه جدید را درهم تنیده است. این احتمال وجود دارد که گرایش به این ارزش ها بر اولویت ها و جهت یابی افراد تأثیر داشته باشد. جوامع به دلیل فقدان کنترل همه جانبه بر وسایل ارتباطی نوین، توانایی اقناع احساس تعلق و تعهد به اهداف، ارزش ها و حفظ عناصر هویت بخش را از دست داده اند. مقاله حاضر که رهاورد یک تحقیق است با این هدف سازمان یافته که رابطه گرایش به ارزش های مدرن با هویت اجتماعی را بررسی نماید. الگوی نظری این تحقیق تلفیقی از نظریات گیبینز، گیدنز و جیمسون است. این پژوهش براساس این فرضیه شکل گرفته است که هر چه افراد بیشتر به ارزش های مدرن گرایش پیدا کنند، هویت ملی، دینی و انقلابی آنها بیشتر تضعیف خواهد شد. این تحقیق با روش پیمایش انجام شده است. جمعیت آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تهران است. یافته های تحقیق نشان می دهد که گرایش به ارزش های مدرن رابطه ای معکوس و معنادار با هویت ایرانی، هویت اسلامی و هویت انقلابی دارد.
جایگاه مدل کانو و کاربردهای آن در طراحی و تولید فرش دستباف با تاکید بر فرش تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال ۴ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳
257 - 286
حوزههای تخصصی:
فرش دستباف به عنوان یکی از اصلی ترین و مهم ترین صنایع فرهنگی و اقتصادی ایران است. که جهت حفظ جایگاه خود در بازار های داخلی و جهانی نیازمند روش های نوین در بازاریابی، سلیقه یابی و طراحی است. یکی از مدل های کاربردی برای شناخت نیاز های مشتریان مدل کانو است که نیازها و همین طور انتظارات مشتریان را در سه دسته اساسی، عملکردی و جذاب طبقه بندی می نماید . این تحقیق با بررسی کاربرد مدل کانو در طراحی و تولید فرش صورت گرفته است. روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی بوده و از طریق مطالعات میدانی و مصاحبه با 34 نفر از فعالان حوزه فرش در بازار تبریز (خریداران، فروشندگان، تولیدکنندگان و طراحان) داده های مورد نیاز جمع آوری گردیده است. نتایج بیانگر این است که ویژگی های اساسی مانند کیفیت مواد اولیه، شناسنامه فرش و استحکام بافت دارای نقش بسیار مهمی در جلوگیری از نارضایتی مشتریان داراست، ویژگی های عملکردی همچون تناسب و هماهنگی رنگ بندی یا دکوراسیون مدرن و پرداخت زیبا تاثیر کاملا مستقیم بر سطح رضایت مشتریان دارد، ویژگی های جذاب امکان سفارشی سازی و یا داستان دار کردن طراحی منجر به ایجاد تمایز و مزیت رقابتی در بازار می شود. یافته ها حاکی از آن است که استفاده از مدل کانو در فرایند طراحی و تولید فرش موجب افزایش رضایت مشتریان، بهینه سازی فرایند تولید و در نهایت بهبود جایگاه فرش ایرانی در بازار بین المللی شود، نوآوری این پژوهش در تلفیق داده های میدانی بازار فرش تبریز بر مبنای ساختار نظری کانو و ارائه چارچوبی عملیاتی برای طراحی و تولید فرش دستباف مبتنی بر نیازهای واقعی مشتریان می باشد.
ارزیابی و اولویت بندی تکنولوژی های تولید برق در ایران با استفاده از رویکرد تصمیم گیری چند شاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی سیستم و بهره وری سال ۵ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
179 - 198
حوزههای تخصصی:
انرژی از ارکان اصلی توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع به شمار می رود و نقشی اساسی در حوزه هایی مانند صنعت، حمل و نقل، کشاورزی و زندگی روزمره ایفا می کند. در این میان، برق به عنوان یکی از مهم ترین اشکال انرژی، جایگاه ویژه ای یافته و افزایش تقاضا برای آن، اهمیت انتخاب روش های مناسب تولید برق را بیشتر کرده است. روش های متعددی برای تولید برق وجود دارد، مانند نیروگاه های گازی، سیکل ترکیبی، زغال سنگ، هسته ای، خورشیدی، بادی، آبی، زمین گرمایی و ... که هرکدام ویژگی ها و پیامدهای متفاوتی دارند. با توجه به تفاوت های موجود در عملکرد، هزینه، اثرات زیست محیطی و ابعاد اجتماعی این روش ها، اولویت بندی تکنولوژی های تولید برق، گامی مهم در جهت دستیابی به توسعه پایدار و تصمیم گیری بهینه در بخش انرژی است. هدف این مقاله، شناسایی و اولویت بندی تکنولوژی های تولید برق با استفاده از معیارهای کیفی و کمی در کشور ایران است. بنابراین، ابتدا تکنولوژی های تولید برق شناسایی شده و مقادیر شاخص های زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و فنی مانند میزان انتشار گازهای گلخانه ای، هزینه تمام شده به ازای هر کیلووات ساعت برق، سرمایه گذاری اولیه، میزان اشتغال و ... برای هر کدام از تکنولوژی ها استخراج می شود. در نهایت، با استفاده از روش بهترین-بدترین، وزن شاخص ها تعیین و با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره ویکور، تکنولوژی های تولید برق اولویت بندی می شوند. نتایج نشان می دهند که سیکل ترکیبی بهترین تکنولوژی و نیروگاه هیدروژن سبز کم اهمیت ترین تکنولوژی در بین 13 تکنولوژی تولید برق هستند.
سید مرتضی آوینی؛ سوژه هنر انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کامران آوینی، سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم. روند حرکت شخصیتی را نشان می دهد که با «هر آن که جز خود» آغاز و با «روایت فتح» ادامه و در بیست فروردین 1372 به هنرمند معیار انقلاب تبدیل شد. حیات آوینی همواره ظهوریافته با مکتوبات و مستندهای بصری بوده و تاثیرات برآمده از آن آثار نمایانگر شیوه ای از ظهور امر اجتماعی/سیاسی در ایران معاصر است. چگونگی ساخت سوژه آوینی و فرایندی که به ساخت این سوژه می انجامد آشکارگی عملکرد مفهومی/عملی حک شده در زیست اجتماعیست که تحلیل پدیدارشناسانه آن را از یک امر «درخود» به «برای خود» بدل می سازد تا بدین طریق پیوند زنده هر سوژه با تاریخ پدیداری اش را آشکار و نقش بنیادین ارتباط میان عناصر منظومه گون را در «کشف» کیستی سوژه ها برجسته سازد. اما آن چه در این میان مسئله آوینی را قابل مطالعه می کند سوژه وارگی او پس از فقدان است و این یعنی فهم ساز و کاری که پس از شهادت سوژه آوینی را در ساز و کار حوزه عمومی چنان برجسته ساخت که در ایام حیات آگاهانه سعی به فاصله گیری از آن داشت تا جایی که مجموعه روایت فتح فاقد تیتراژی که نام او در آن درج شود بود.بدین ترتیب می توان از فرایندی پرسید که در آن «قدرت»سوژه ها را تولید و تحت اقتدار خود حفظ می کند و اگر قدمی به پیش برداریم می توان به میانجی بررسی زیست/آثار آوینی فرایند تبدیل او از یک «فرد» به «سوژه» ی هنر انقلاب را صورتبندی کرد.
مقابله شخصیت اصلی رمان بوف کور با عارف ایرانیِ وصف شده در آثار گوبینو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان « بوف کور»، کمابیش شاهدِ حضور مایه های عرفانی هستیم؛ حضوری که گاه تلویحی و نهان است و گاه آشکار و عیان. در این مقاله کوشش کرده ایم نخست،در تأیید گرایش راوی داستان به عرفان شواهدی عرضه داریم و سپس تفاوت هایِ عارف کلاسیک ایرانی را با عارفی که صادق هدایت در بوف کور توصیف کرده، برجسته کنیم. بعد از این، نشان داده ایم که هدایت عامدانه و آگاهانه از الگویی ناآشنا برای ترسیم چهر ه اهل عرفان استفاده کرده است؛ الگویی که آن را در آثار گوبینو، متفکر و مستشرق فرانسوی، مشاهده می کنیم. درنهایت، بر مبنای گام های پیشین به توضیحی تازه درباره ارتباط بخش اول و دوم داستان رسیده ایم و راهی نو در تفسیر بوف کور گشوده ایم: نمایان ساخته ایم که صادق هدایت با نوشتن بوف کور به دنبال نقدِ شخصیتِ دل بسته به عرفان بوده است و راویِ عارفِ داستان را نباید با هدایت یکی گرفت. لازم است که بگوییم در این تحقیق از تحلیل مقایسه ای بهره برده ایم و شباهت ها را در سطح تم ها و مؤلفه های برسازنده پرسوناژ جستجو کرده ایم.
جایگاه حفاظت از میراث فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۶
381 - 408
حوزههای تخصصی:
میراث فرهنگی یکی از بنیان های مهم انتقال ارزش ها و تجربیات تاریخی است که داشته های فراوانی را برای هر کشور در دل خود دارد. ازاین منظر جوامع گوناگون سعی دارند تا از این میراث حفاظت نمایند. در این حفاظت، نظام های سیاسی نقش مهمی ایفا می کنند زیرا جدا از اینکه میراث فرهنگی به ذات ماهیتی سیاسی دارد، هر نظام سیاسی، قدرت فراوانی را جهت تحقق این موضوع در اختیار دارد و حفاظت از میراث فرهنگی ملی و محلی، می تواند برای آن منافع زیادی را درپی داشته باشد. دراین جهت، هدف این تحقیق، بررسی نگاه و یا رویکرد نظام جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یک نظام سیاسی، به حفاظت از میراث فرهنگی کشور است و اینکه آیا جمهوری اسلامی ایران، از حفاظت از میراث فرهنگی کشور، به دنبال کسب منافع سیاسی-ایدئولوژیک است یا خیر. به منظور کشف این موضوع، در یک تحقیق کیفی، در قالب یک نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، نظرات کارشناسی مدیران و متخصصان ارشد حوزه میراث فرهنگی کشور، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان از این دارد که نظام جمهوری اسلامی ایران، از حفاظت میراث فرهنگی کشور، به دنبال منافع سیاسی- ایدئولوژیک نیست و حفاظت از میراث فرهنگی را به عنوان ابزاری برای مشروعیت بخشی به خود درنظر ندارد، به حفاظت از میراث فرهنگی دوره خاصی از کشور مبادرت نمی ورزد و کلیت این میراث مورد توجه حاکمیت است. همچنین این حفاظت را ابزاری برای برجسته نمودن ملی گرایی مطلوب خود قرار نداده است. در ادامه راهکارهای تقویت حفاظت از میراث فرهنگی کشور مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
مفهوم سازی کلان استعاره «استدلال به مثابه جنگ» در فرهنگ قرآن کریم بر اساس نظریه استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی زبانشناسیِ شناختی که توسط مارک جانسون و جورج لیکاف مطرح شده، استعاره مفهومی است که در آن یک حوزه مفهومی بر اساس حوزه ای دیگر استنباط و دریافت می گردد و برای درک و بیان مفاهیم انتزاعی و غیر ملموس به تبیین نگاشت هایی از همه سطور زندگی می پردازد. بر این اساس کلان استعاره نوعی استعاره مفهومی است که در روساخت متن حضور ندارد، بلکه در سراسر متن به شکل مفهومی نمود پیدا می کند و ساختار ذهنی متن را تشکیل می دهد. در واقع این کلان استعاره است که به تمامی خُرده استعاره های مورد استفاده متن انسجام می بخشد و آ ن ها را حول یک محور ثابت گرد می آورد. قرآن کریم با دعوت به تعقل و تفکر، پیوسته حقایق مورد نظر خود را به واسطه ی استدلال های مستقیم و غیر مستقیم به مخاطب عرضه می دارد. از این رو پژوهش حاضر به روشی توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر نظریه استعاره های مفهومی لیکاف و جانسون به مفهوم سازی کلان استعاره "استدلال به مثابه جنگ" در آیات قرآن کریم پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در زنجیره استعاری زبانِ جنگ، آنچه با عناصر این قلمرو ارتباط دارد مانند حمله، ضد حمله، عقب نشینی، شکست، تسلیم و غیره، همگی در قلمرو مفهوم استدلال و احتجاج قرآنی انعکاس یافته اند. در این زنجیره، کلان استعاره کنش های "استدلال، جنگ است" به عنوان برجسته ترین استعاره مفهومی شناخته شده که در انسجام بخشی به آیات قرآن کریم نقش موثری داشته است.
بررسی داوری و چالش های حقوق نفت و گاز در ایران و امارات متحده عربی
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، صنعت نفت و گاز به عنوان یکی از منابع اصلی اقتصادی کشورهای تولیدکننده انرژی، اهمیت ویژه ای دارد. در این میان، اختلافات حقوقی مرتبط با قراردادهای نفتی و گازی و همچنین چگونگی حل و فصل این اختلافات از طریق داوری، نقشی حیاتی در پایداری و رشد این صنعت ایفا می کند. ایران و امارات متحده عربی دو کشور بزرگ در حوزه نفت و گاز در خاورمیانه هستند که با توجه به تفاوت های قانونی، اقتصادی و فرهنگی، به ویژه در زمینه داوری در امور نفت و گاز، بررسی نظام های داوری این دو کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. نفت و گاز به عنوان یکی از منابع اصلی درآمد کشورهای خاورمیانه، نقش اساسی در تحولات اقتصادی، سیاسی و حقوقی منطقه ایفا می کنند. از این رو، قراردادهای نفتی و گازی همواره با پیچیدگی های حقوقی همراه هستند. این پیچیدگی ها می تواند به ویژه زمانی که طرفین قرارداد از کشورهای مختلف باشند، به اختلافات قانونی منتهی شود. داوری به عنوان یکی از روش های مؤثر برای حل و فصل این اختلافات در سطح بین المللی و منطقه ای مطرح است. در این زمینه، ایران و امارات متحده عربی به عنوان دو کشور برجسته در حوزه نفت و گاز، از سیستم های متفاوتی برای داوری اختلافات مربوط به این صنعت استفاده می کنند. این پژوهش، به بررسی تطبیقی داوری حقوق نفت و گاز در ایران و امارات متحده عربی پرداخته است و هدف آن شفاف سازی تفاوت ها، چالش ها و فرصت های موجود در این زمینه است
A Comparative Study on the Effectiveness of Varieties of Tasks Manipulation on the Fluency and Accuracy of Iranian EFL Learners’ Oral Speech
حوزههای تخصصی:
Tasks are as useful devices for identifying learners’ needs and thus for designing specific purpose courses. Hence, the present study aimed at examining the viable effects of three varieties of task manipulation, i.e., oral reproduction, role-play, and group discussion, on the accuracy and fluency components of Iranian EFL learners’ oral speech. For the sake of homogeneity of the participants, 60 L1 Persian EFL students were selected through Oxford Placement Test (OPT) and divided into three 20-participant comparison groups: Oral Reproduction Group (ORG), Role-play Group (RPG), and Group Discussion Group (GDG). Each of the three comparison groups was treated just through a single task. ORG, RPG, and GDG were treated by oral reproduction, role-play, and group discussion tasks, respectively. The participants were pretested and posttested by the speaking part of Preliminary English Test (PET). The three groups were exposed to ten sessions of treatment, each of which lasted one hour and thirty minutes. The results of the study, obtained through ANOVA and Post Hoc analyses, revealed that the three types of task manipulation had significant influence on the fluency and accuracy of the participants’ speech. It was also revealed that GDG, treated through group discussion type of task manipulation, outperformed the other groups in terms of accuracy and fluency achievement. Tasks are hence recommended to be used in EFL teaching and testing contexts in that they are assumed to be effective tools to enhance the accuracy and fluency of English learners’ oral speech.
تدوین و امکان سنجی پروتکل درمان پردازش اطلاعات هیجانی برای بهبود کارکردهای اجرایی و کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان با اختلال نقص توجه / بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، فرد را با مسائل و مشکلات زیادی روبرو می کند که زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهد. ازاین رو برنامه درمانی که بتوانند به بهبود فرآیند کارکردهای اجرایی و افزایش کیفیت زندگی در مدرسه، دانش آموزان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی کمک کند ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین و امکان سنجی پروتکل درمان پردازش اطلاعات هیجانی برای بهبود کارکردهای اجرایی و کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان با اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع رویکرد کیفی و روش اکتشافی بود. جامعه مورد مطالعه، کلیه متخصصان روانشناسی کودکان استثنایی ایران در سال 1403-1402 بودند. نمونه پژوهش 13 نفر بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. بعد از بررسی ادبیات موجود در زمینه پردازش اطلاعات هیجانی، جهت استخراج عوامل درمان، با این 13 نفر متخصص مصاحبه شد. به منظور اعتباریابی عوامل درمان از دو ضریب نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. مقدار CVR به دست آمده با جدول لاوشه مقایسه شد (54/0< (CVR و مقدار CVI بیشتر از 79/0 باشد قابل قبول است. جهت مقیاس امکان سنجی از چک لیست 50 سؤالی شلانی استفاده شد که شامل مؤلفه های مختلفی همچون مقبولیت و تناسب، کاربردپذیری و تقاضا، یکپارچگی، سازگاری، منابع و قابلیت اجرا و تعمیم پذیری می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد نسبت روایی محتوایی در دامنه 85/0 تا 1 و شاخص روایی محتوایی بین 92/0 تا 1 بود. که پروتکل درمان از نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا مطلوبی برخوردار بود، همچنین نتایج امکان سنجی نشان داد میانگین تمام مؤلفه های درمان از میانگین کل بزرگتر بود، بنابراین امکان سنجی پروتکل مورد تأیید می باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه، مؤلفه های درمان و پروتکل پردازش اطلاعات هیجانی از روایی خوبی برخوردار بود و همچنین پروتکل پردازش اطلاعات هیجانی از مقبولیت و تناسب، کاربردپذیری و تقاضا، یکپارچگی، قابلیت انطباق، منابع و قابلیت اجرا و تعمیم پذیری خوبی برخوردار بود، می توان پروتکل پردازش اطلاعات هیجانی را برای مداخله بالینی مناسب ارزیابی کرد.
نقش میانجی گر مشارکت ورزشی در رابطه اختلالات بد شکلی بدن با نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ پاییز (آذر) ۱۴۰۴ شماره ۱۵۳
۲۸۷-۲۷۲
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلالات بدشکلی بدن با نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت مرتبط است، اما نقش میانجی مشارکت ورزشی در این رابطه کمتر بررسی شده است. مطالعات پیشین نشان داده اند که نگرانی از تصویر بدنی می تواند منجر به اعتیاد به اینترنت شود، اما تأثیر فعالیت های ورزشی به عنوان یک عامل میانجی در این ارتباط نیاز به پژوهش بیشتری دارد. این مطالعه به بررسی این شکاف پژوهشی می پردازد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اختلالات بدشکلی بدن با نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت با نقش میانجی گر مشارکت ورزشی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان ورودی 1403-1404 دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر بود که از میان آن ها 210 نفر به عنوان نمونه به شیوه در دسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشارکت ورزشی (اکیلز و همکاران، 2001)؛ پرسشنامه اختلال بدشکلی بدن (ربیعی و همکاران، 1390)؛ نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) و اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1996) بود. تحلیل های همبستگی در نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 و تحلیل های مربوط به مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اختلالات بدشکلی بدن با افزایش نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت ارتباط مثبت دارد (05/0 >P). مشارکت ورزشی به عنوان یک متغیر میانجی، این رابطه را تعدیل کرد و کاهش معناداری در اثرات بدشکلی بدن بر نگرانی از تصویر بدنی و اعتیاد به اینترنت ایجاد نمود (05/0 >P). به عبارت دیگر، ورزش منظم توانست با کاهش نگرانی های مرتبط با تصویر بدن، از شدت اعتیاد به اینترنت بکاهد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که افزایش مشارکت در فعالیت های ورزشی می تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای کاهش نگرانی های ناشی از اختلال بدشکلی بدن و جلوگیری از اعتیاد به اینترنت مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی برای ترویج ورزش منظم، به ویژه در میان افراد با علائم بدشکلی بدن، می تواند به بهبود تصویر بدنی و کاهش وابستگی به فضای مجازی کمک کند. پیشنهاد می شود مداخلات روانشناختی و برنامه های سلامت عمومی، ورزش را به عنوان یک ابزار کمکی در کنار درمان های سنتی بدشکلی بدن و اعتیاد به اینترنت بگنجانند.
سیاست های جلوگیری از ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۵
251 - 281
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر به بررسی سیاست های مهاجرتی جمهوری اسلامی ایران و تأثیر آن ها بر فرآیند ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی می پردازد. هدف اصلی تحقیق، شناسایی سیاست هایی است که دولت ایران از طریق آن ها از ادغام اجتماعی این مهاجرین جلوگیری کرده است. روش مطالعه: این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تحقیقی رویکرد نهادی، سیاست های مهاجرتی ایران را از طریق تحلیل منابع کتاب خانه ای و با بهره گیری از ترکیب نظریه های «سیاست های مهاجرتی» و «ادغام اجتماعی گوردون» مورد بررسی قرار می دهد. یافته ها: مهاجرت افغانستانی ها به ایران و حضور مداوم آن ها در طی پنج دهه گذشته، با مسائل مختلفی در حوزه اجتماعی-فرهنگی روبه رو بوده است. ادغام اجتماعی به عنوان فرآیندی که در آن مهاجرین با پذیرش ارزش ها، زبان و ساختارهای جامعه میزبان، به عضوی فعال از این جامعه تبدیل می شوند، یکی از مسائل اساسی در سیاست های مهاجرتی محسوب می شود. با این حال، با وجود اشتراکات فرهنگی و تاریخی میان ایران و افغانستان، فرآیند ادغام اجتماعی مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی تحقق نیافته است. بررسی سیاست های جمهوری اسلامی ایران، به ویژه پس از دهه هفتاد شمسی، نشان می دهد که دولت ایران نه تنها تمایلی به ادغام اجتماعی این مهاجرین نداشته، بلکه سیاست های اتخاذشده عمدتاً با رویکردی امنیتی طراحی و اجرا شده اند. این سیاست ها به صورت نظام مند از ادغام اجتماعی جلوگیری کرده و منجر به طرد اجتماعی مهاجرین افغانستانی شده اند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که محدودیت های ناشی از سیاست های مهاجرتی ایران، نه تنها مانع از مشارکت فعال و ادغام مهاجرین افغانستانی در جامعه ایرانی شده، بلکه پیامدهای منفی امنیتی و اجتماعی نیز به همراه داشته است. ازاین رو، بازنگری در این سیاست ها و توجه به ابعاد اجتماعی و انسانی مهاجرت می تواند در بهبود وضعیت مهاجرین و کاهش تبعات منفی این رویکرد مؤثر باشد.
گردشگری حامی فقرا: مرور حوزه های تحقیقی و تئوری های برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
28 - 40
حوزههای تخصصی:
گفتمان پیرامون گردشگری حامی فقرا نشان می دهد که گردشگری می تواند به طور موثر به عنوان ابزاری برای کاهش فقر در نظر گرفته شود . دیدگاه های آکادمیک در مورد رابطه فقر و گردشگری در نیم قرن گذشته بسیار متفاوت بوده و بین دانشگاهیان در مورد ارتباط نظری بین گردشگری و فقرزدایی ابهاماتی وجود دارد. تئوری های رایج در زمینه گردشگری حامی فقرا چیست؟ گردشگری حامی فقرا و اثربخشی آن همواره با تعدد تئوری ها و تضاد دیدگاه ها مواجه بوده است که هدف اصلی مقاله ایجاد پل ارتباطی بین مفاهیم گردشگری و فقر با کاوش در روابط نظری و مبتنی بر تئوری است . در واقع این پژوهش می کوشد درک مناسب و اصولی از ماهیت گردشگری فقرا و جمع بندی دیدگاه های موجود در آن ارائه دهد که همین امر می تواند خلا موجود در زمینه برنامه ریزی این حوزه را پوشش دهد. بر اساس بررسی ادبیات پژوهش، منشأ و رویکردهای گردشگری حامی فقرا نیاز به تحلیل بیشتر دارند. با استفاده از مدل پریسما 200 مقاله منتشر شده در حوزه گردشگری حامی فقرا در پایگاه های داده وب اف ساینس و اسکوپوس برای مرور نظاممند (سیستماتیک)انتخاب شد. حوزه های رایج در مطالعات گردشگری حامی فقرا و رویکردهای برنامه ریزی دخیل در آن شناسایی شده و رویکردهای عمده شامل رویکردهای مشارکتی، پایداری، مبتنی بر جامعه، ذینفعان و شبکه بازیگران می باشد. نتایج نشان می دهد که عموما شاهد نوعی هم پوشانی در رویکردهای مرتبط هستیم. با افزایش شناخت از ماهیت گردشگری حامی فقرا رویکردهای برنامه ریزی نیز در حال تکامل و متنوع شدن هستند. به طور کلی، نتیجه حاصل از پژوهش، ترکیبی از رویکردهای برنامه ریزی برای درک و پیاده سازی یک سیستم حامی فقرا در برنامه ریزی را لازم می داند.