فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳۴۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
209 - 253
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی منبع مهم ترین تهدیدها برای سلامت انسان، دسترسی به منابع حیاتی و حقوق اولیه بشر است. مددکاری اجتماعی به عنوان حرفه ای که ریشه در حقوق بشر و عدالت اجتماعی دارد می تواند نقش مهمی در موضوعات حقوق بشر و عدالت اجتماعی و زیست محیطی داشته باشد. از این سو طی چند دهه گذشته در خارج از ایران، تغییر گفتمانی در مددکاری اجتماعی به وقوع پیوسته و مددکاران اجتماعی در هر دو عرصه نظریه پردازی و عملی در رابطه با محیط زیست و توسعه پایدار آثار و فعالیت های چشمگیری ارائه کرده اند. در این مطالعه با هدف فهم گستردگی و ماهیت ادبیات مددکاری اجتماعی در رابطه با موضوعات محیط زیستی و توسعه پایدار در عرصه نظریه پردازی و مداخلات عملی، آثار مهم این حوزه بین سال های 2000 تا 2023 به شیوه ای نظام مند بررسی شدند. درمجموع 85 مقاله معیار ورود به این مطالعه را یافتند. داده های این مقالات در دو بخش رویکردهای نظری و مداخلات عملی مددکاری اجتماعی در مسائل محیط زیست و توسعه پایدار استخراج شدند. مفهوم پردازی ها و رویکردهای مختلف چون رویکرد بوم شناختی-اجتماعی، مددکاری اجتماعی سبز، مددکاری بوم شناختی ژرف و مانند آن نشان از تورم مفهومی در حوزه معرفتی رابطه مددکاری اجتماعی با محیط زیست است. در حوزه روش شناختی، مددکاران اجتماعی با توجه به مسائل زیست محیطی و توسعه پایدار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فعالیت هایی چون ترویج عدالت زیست محیطی، توسعه زیرساخت های اجتماعی و فنی، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، مشارکت دهی و سازمان دهی مردم، آموزش و بالا بردن آگاهی و سواد زیست محیطی، حفاظت از محیط زیست، مداخلات تاب آوری را به انجام رسانده اند.
بررسی ذهنیت و تصور افراد بی خانمان از مددسرای محله راه آهن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
183 - 221
حوزههای تخصصی:
زندگی افراد در قالب «زندگی بی خانمانی» یکی از پیامدهای توسعه شهر بالاخص کلانشهر تهران است. برای این منظور، تهیه و ایجاد مراکزی تحت عنوان مددسرا یکی از راهکارهای توانمندسازی و مقابله با این پدیده ی اجتماعی درنظر گرفته شده است. از اینرو، هدف اصلی این مقاله، بررسی تصور و ذهنیت افراد بی خانمان (تعداد نمونه 12 نفر مرد، انتخاب به شیوه نمونه گیری هدفمند تا دستیابی به اشباع نظری داده) از مددسرا در محله راه آهن منطقه11 شهر تهران با استفاده از روش تحقیق کیفی-پدیدارشناسی است. طبق یافته های تحقیق، میانگین سنی شرکت کنندگان این پژوهش 37.58 سال بود. در این تحقیق، 16 مقوله ساختاری از خوشه های معنایی و متنی مستخرج شد که به ابعاد زندگی روزمره، عناصر هویتی، نگرش، انتظارات و عدم استقبال بی خانمانان مرد نسبت به مددسراها اشاره داشته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار شکل گرفته هویت یک فرد بی خانمان، باعث می شود که این فرد، زندگی رزمره خود را به شکل خواب آسمانی زمینی، چارچوب گریزی، اعتیاد به شکل متجاهرانه و ولگری در خیابان ها و کوچه ها نشان می دهد. از بعد نگرش بی خانمانی، مددسرا معمولاً محدود کننده هستند و به شکل ناقص سازماندهی شده و کارکرد ناقصی دارند. همچنین از بعد انتظارات از مددسراها، انتظار می رود که از لحاظ امکانات بازسازی و تجهیز شوند و یک محیط ایمن و محترمانه را شکل دهند. از اینرو می توان گفت که علل عدم استقبال بی خانمانان مرد نسبت به مددسراها را سه مقوله مهم «ایجاد تداخل در روند زندگی بی خانمانی»، «ضعف امکانات و تجهیزات» و «ضعف تعاملات انسانی» تشکیل داده است.
بررسی مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد و روان گردانها و عوامل اجتماعی روانی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
111 - 144
حوزههای تخصصی:
به دلیل پیچیدگی و شیوع گسترده مواد و روان گردان ها، تلاش می شود از ظرفیت های جامعه همچون جوانان در جهت پیشگیری از این آسیب اجتماعی استفاده شود. پژوهش حاضر تلاش کرده است مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد را بررسی و رابطه آن را با مسئولیت پذیری، عملکرد پلیس، آگاهی از پیامدهای مواد، مهارت حل مساله، و برخی متغیرهای جمعیتی مورد تحلیل قرار دهد. این پژوهش از نوع کمّی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، جوانان 30-18 سال در شهرهای یاسوج، گچساران و دهدشت هستند که 332 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند. ابزار تحقیق، جهت سنجش مشارکت در پیشگیری از مواد، مسئولیت پذیری، عملکرد پلیس، و آگاهی از پیامدهای مواد، پرسشنامه های پژوهشگر ساخته بودند که با استفاده از اعتبار محتوا و همسانی درونی به روش آلفا کرانباخ، تعیین اعتبار و پایایی شدند. به علاوه، جهت سنجش مهارت حل مساله از پرسشنامه دزریلا و همکاران (2002) استفاده گردید. یافته های توصیفی نشان دادند، مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد در سطح متوسط رو به پایین است و به ویژه در بعد رسمی (تعامل و همکاری با پلیس) پایین است. یافته های استنباطی نشان دادند، ارزیابی عملکرد پلیس، آگاهی از پیامدهای موا، مهارت حل مساله، و سکونت در شهر گچساران رابطه معناداری با مشارکت در پیشگیری از مواد و روان گردان ها دارند و 206/0 از تغییرات آن را تبیین می کنند.
ناکارآمدی بازپروری زندانیان در نهاد زندان؛ مطالعه ای بر زندانیان مرد بازگشته به زندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
1 - 42
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی شرایط منجر به تکرار جرم در زندان است. برای دستیابی به این هدف از روش مردم نگاری استفاده شد. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه با 20نفر از زندانیان مرد با سابقه بازگشت مجدد به زندان، به عنوان مطلع و نیز مشاهده میدانی به همراه مطالعه اسناد انجام شد. یافته ها نشان داد که زندان دارای یک سازوکار رسمی مواجهه با زندانی است که در پنج سطح عمل می کند، این سطوح عبارتند از: تامین نیازهای زیستی زندانی، پذیرش و ارزیابی، ارائه آموزش ها، حمایت و مراقبت ونیز ارتقای روابط اجتماعی زندانی. همچنین تجزیه و تحلیل مصاحبه ها منجر به ظهور پنج مقوله اصلی شد که عبارتند از: برچسب زندانی و تجربه طرد اجتماعی، تراکم زندانیان، عدم طبقه بندی محافظت کننده زندانیان، ناکارآمدی نظام های حمایتی و مراقبتی، آموزش ناکارآمد و غیرموثر. بند به عنوان مرکز دریافت خدمات زیستی و حمایتی رسمی، هم زمان مرکز دریافت حمایت ها و آموزش های غیررسمی است. زندانیان مرد بازگشته به زندان عملا با نظام جامعه پذیری غیررسمی همسو شده و نظام رسمی از کارآمدی لازم برای برقراری ارتباط با این گروه از زندانیان برخوردار نیست. سازوکار رسمی موجود نیز قادر به نیل به اهداف تعیین شده خود نیست.
بررسی چالش های روانی و اجتماعی نوجوانان پسر مهاجر افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
169 - 208
حوزههای تخصصی:
مهاجرت همواره با نتیجه صرفاً مثبت همراه نیست و پیامدهای متنوعی را در خود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی چالش های روانی و اجتماعی نوجوانان مهاجر افغانستانی ساکن شهر رفسنجان بود. در بهار سال ۱۴۰۲ تعداد 14 نفر از این گروه که حداقل دو سال اقامت در ایران داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش این پژوهش از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمدند و 2 مصاحبه انتهایی جهت اطمینان از اشباع داده ها انجام گرفت. محتوای مصاحبه با روش هفت مرحله ای کلایزی کدگذاری شد. و درنهایت ۷۲ مضمون فرعی و ۱۷مضمون اصلی استخراج شد و این موارد در پنج مضمون هسته ای «مشکلات روان شناختی، چالش های فرهنگی- ارتباطی، چالش های شغلی، مشکلات مربوط به تغییر سبک زندگی و چالش های مربوط به خانواده» قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که سختی های فرایند مهاجرت در کنار خاطرات بد و چالش های سازگاری بافرهنگ جدید و نگرش های تعصب آمیز در این بازه سنی، نوجوانان را در برابر مشکلات سلامت روان و آسیب های اجتماعی آسیب پذیر ساخته. بنابراین جامعه ما برای داشتن افراد سالم و همدل باید از پذیرش بیشتر فرهنگی در مورد این گروه برخوردار باشد و خدمات سلامت روان متناسب با آنان ارائه شود.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه؛ مورد مطالعه: زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
79 - 110
حوزههای تخصصی:
مقاله با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه انجام یافته. جامعه آماری شامل 192 زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد که از بین آن ها 150 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991) و مقیاس سازگاری طلاق توسط فیشر (1976) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره انجام یافت. یافته ها نشان داد: بین حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه رابطه مثبت و معناداری01/0P< وجود دارد و این دو متغیر توانستند که 53 درصد از تغییرات سازگاری پس از طلاق را تبیین نمایند. نتیجه: زنان مطلقه ای که از منابع حمایتی لازم برخوردارند و امیدوار هستند بهتر می توانند به سازگاری پس از طلاق دست یابند.
زنان اقدام کننده به خودکشی؛ فعالِ میدان خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
145 - 177
حوزههای تخصصی:
خودکشی از جمله رفتارهای انسانی است که تحت تاثیر درون مایه های زیستی متنوعی قرار دارد. در شرایط کنونی با توجه به مسائلی همچون؛ روند صعودی نرخ خودکشی، کاهش سن اقدام و افزایش استفاده از روش های خشن همچون خودسوزی برای خودکشی می توان از ضرورت پرداخت آن به عنوان یک مسئله ی اجتماعی اشاره نمود. این پژوهش در صدد است با روش کیفی نظریه ی زمینه ای با تمرکز بر داده های حاصل از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با 15 فردِ خودکش (زن) به فهم و شناسایی عللی بپردازد که در توضیح چرایی و چگونگی شکل-گیری پدیده ی خودکشی مؤثرند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تبیین کننده های اقدام به خودکشی از دید این افراد خشونت کلامی، فیزیکی، اجتماعی، تغییر مکان اجباری، ممانعت از اشتغال و طلاق، احساس خستگی و تنهایی، مشاجرات با فامیل و اولیاء مدرسه، عدم همدردی همسر، کار اجباری در دوران کودکی، بیماری و مشکلات جسمی و نداشتن حامی به عنوان شرایط علی خودکشی می باشند. نتایج تحقیق نشان داد بارزترین علت اقدام به خودکشی این افراد نوع مواجهه و برخورد آن ها و یا خانواده هایشان با موضوع خشونت بوده است.
اثربخشی مداخلات آموزشی و روانشناختی مددکاری اجتماعی در مطالعات تجربی (مرور سیستماتیک از حوزه های موضوعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
161 - 201
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در مورد اثربخشی مداخلات آموزشی و روانشناختی مددکاری اجتماعی در مطالعات تجربی ملی و فرا ملی بود. نوع مطالعه مرور سیستماتیک بود. 140 مقاله و پایان نامه گزینش و پس از معیار های ارزیابی 71 مقاله و پایان نامه نهایی انتخاب شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2000 تا 2021 برای تحقیقات خارجی و 1380 تا 1400 برای مقالات و پایان نامه های داخلی است. از کلید واژه های مددکاری اجتماعی ، مددکاران اجتماعی ، مددکاری و روانشناسی ، مددکاری و مشاوره ، اثربخشی مداخله روانشناسی مددکاری ، مداخله مددکاری اجتماعی، مداخله آموزشی مددکاری استفاده شد. نتایج نشان داد اثربخشی بر حوزه آسیب تحصیلی، آسیب اعتیاد، آسیب مرتبط با بیماری ایدز، آسیب خودکشی، آسیب خانواده، آسیب اختلالات روانشناختی، آسیب خشونت، آسیب رفتارهای پرخطر، آسیب سالمندان و آسیب مرتبط با بیماری زمینه های استخراج شده اثربخشی مداخلات روانشناختی مددکاری اجتماعی را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: همسو با یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت مداخلات روانشناختی مددکاری اجتماعی در محور های مختلف اثر گذار بوده و از زوایا ی گوناگون مرتبط با حیات بشر قابل ارزیابی است.
تحلیل مسیر رابطه بین فعالیت بدنی، انزوای اجتماعی و افسردگی در میان سالمندان در طول بیماری همه گیر کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
153 - 181
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کمی و پیمایشی است، که رابطه بین فعالیت بدنی، انزوای اجتماعی و افسردگی در میان سالمندان در طول بیماری همه گیر کووید- 19 را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری سالمندان(60 سال و بالاتر)، در شهرستان اهواز است، که 384 نفر به روش تصادفی ساده گزینش شده اند. همچنین داده های جمع آوری شده به روش قیاسی و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون هایی نظیر رگرسیون ساده، ضرایب همبستگی و همچنین تحلیل مسیر با استفاده از آزمون معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای pls-smart3 و spss تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس زمینه و هدف پژوهش مشخص شد که، بین فعالیت بدنی بیشتر و افسردگی کمتر سالمندان در زمان شیوع بیماری کووید- 19 ارتباط معناداری وجود ندارد. همچنین انزوای اجتماعی بیشتر، افسردگی بیشتر را به دنبال دارد. جهت روش کار از مقیاس فعالیت بدنی سالمندان، مقیاس افسردگی سالمندان و انزوای اجتماعی پرومیس استفاده گردید، که در این راستا، تحلیل مسیر برای ارزیابی رابطه بین فعالیت بدنی، انزوای اجتماعی و افسردگی بعمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که از 384 نظرسنجی بعمل آمده، بر حسب مدل نظری پژوهش، انزوای اجتماعی بالاتر، بیشترین ضریب تاثیر را بر افسردگی سالمندان داشته است(408/0). همچنین مشخص شد که رابطه بین متغیرهایی نظیر: سن و تحصیلات با انزوای اجتماعی مورد تایید قرار نگرفت.
شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
43 - 77
حوزههای تخصصی:
مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه یاورانه سالهاست که در سطوح فردی، گروهی و جامعه ای و برای گروه های هدف مختلف، جایگاه و نقش های خود را به تناسب نیاز مخاطب خود تعریف نموده و به رسالت خود در زمینه های مختلف پرداخته است. یکی از گروه های هدف مددکاری اجتماعی، کارکنان شاغل در صنایع است که یک جامعه فرهنگی و اجتماعی مختص به خود را تشکیل می دهند و دارای آسیب ها و نیازمند کمک های یاورانه مرتبط با خود هستند. هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت است. این پژوهش، یک مطالعه کیفی در چند شرکت صنعتی است که از مددکاران اجتماعی با سابقه ی بیش از سه سال فعالیت در صنعت و با معیار اشباع داده ها با ده نفر از افراد صاحب نظر و مرتبط با موضوع به صورت هدفمند و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. داده ها به روش تحلیل مضمونی مورد تبیین واقع شده اند. نتایج نشان داد که همیه مشارکت کنندگان بر اهمیت و نقش مددکاری اجتماعی صنعتی و ضرورت آن تأکید داشتند. سه مضمون احصاء شده عبارتند از: حرفه ای گرایی صنعتی، مددکاری کل نگرانه، و پایش سازمانی. نتیجه این پژوهش می تواند در تبیین خدمات مددکاری اجتماعی در سیاستگذاری های حوزه رفاه کارکنان در شرکت های صنعتی، مؤثر واقع گردد.
واکاوی ابعاد اجتماعی سوگ دردوره COVID-19: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
79 - 128
حوزههای تخصصی:
مرگ حقیقی ترین و غیرقابل کنترل ترین رویداد زندگی بشر است. شاید یکی از چالش برانگیزترین مواجه انسان، سازگاری با فقدان عزیزانش باشد وضعیت حاکم بر چرخه سوگ و سوگواری در زمان پاندمی کرونا باعث نوعی پیچیدگی سوگ افراد شده است. این مطالعه با هدف واکاوی ابعاد اجتماعی سوگ در دوران کرونا انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات پژوهشی حاصل از مطالعات کمی و کیفی انجام شده در رابطه با ابعاد اجتماعی سوگ در دوران کرونا به زبان فارسی و انگلیسی در بازه زمانی بین سالهای 2019 (دسامبر)تا 2023(می) که به چاپ رسیده اند، می باشد. بر اساس معیارهای ورود - خروج مقالات، 287 مقاله به دست آمد که پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی کیفی مطالعات، در پایان سنتز نهایی بر روی 28 مقاله انجام گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش، 43/71 درصد از مقالات منتخب، به روش کیفی و 57/28 درصد به روش کمی صورت گرفته بودند. بیشترین ابزار مورد استفاده شامل ابزار مصاحبه با 71/60 درصد از مقالات بود. درخصوص راهکارها و پیشنهادات اجرایی استخراج شده از مطالعات، بیشترین فراوانی مربوط به ضرورت توسعه فرهنگ تسلیت و مراسم یادبود و سوگواری مجازی برای حمایت از بازماندگان 14/32 درصد بود. همچنین بیشترین فراوانی در توزیع مقوله ها، مربوط به مقوله، اختلال در فرایند آیین های سوگواری با 43/21 درصد بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد واکنش افراد به سوگ و سوگواری در دوره کرونا، ارتباط تنگاتنگی با جنبه های اجتماعی و فرهنگی دارد و علی رغم اهمیت ابعاد اجتماعی سوگ و سلامت، بیشتر به جنبه های روانشناختی و ابعاد جسمانی آن پرداخته شده است.
ناکارآمدی نهادهای خانواده و مدرسه: مطالعه ای درباره زندانیان مرد زندان پذیر شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
1 - 40
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «زندانیان مرد زندان پذیر شده چگونه نهادهای خانواده و مدرسه را تجربه کرده اند؟ آیا این تجربه آنان را به انحراف سوق داده است؟ » این پژوهش با استفاده از رهیافت کیفی نظریه بنیانی انجام شده است وگردآوری اطلاعات از طریق مشاهده و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با ۲۰ نفر از زندانیان مرد 33 تا 05سال که تجربه ارتکاب جرم و بازگشت مجدد به زندان را داشتند، انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زندانیان مرد که بارها به زندان بازگشته اند در دو الگوی پارادایمی متفاوت «نوجوانان سرگشته» و «جاه طلب های بی ابزار» قرار می گیرند. هر دو پارادایم حکایت از ناکارآمدی نهادهای خانواده و مدرسه دارد. حاصل هر دو پارادایم زندان پذیری است. در پارادایم اول، خانواده و مدرسه به عنوان نهادهای اصلی اجتماعی کننده فرد، آمادگی لازم را برای مواجهه با هیجانات شدید دوران نوجوانی در فرد ندارند. در پارادایم دوم، فرد هیجانات دوران نوجوانی را آسان تر طی می کند اما در عین حال آماده مواجهه با چالش های جدیدتر در خانواده، شغل و تحصیلات نیست. نکته مهم آن است که همه افراد زندان پذیر شده لزوما از درون خرده فرهنگ بزهکار ظاهر نشده اند، بلکه ناکارآمدی نهادهای خانواده، مدرسه و اجتماع محلی منجر به آن شده است که فرآیند جامعه پذیری افراد حتی در خانواده های به هنجار ناقص و ناکارا باشد. در این میان سازمان رسمی زندان تنها فرآیند جامعه پذیری ناکارآمد را تکرار و سازمان غیررسمی زندان، نهایتا اجتماعی را که فرد به آن احساس تعلق دارد در اختیار او قرار می دهد.
تجارب مراقبان مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
179 - 219
حوزههای تخصصی:
مراقبین، موقعیت منحصربه فردی در ارتباط با رشد کودکان دارند و این موضوع زمانی که مخاطبان آنان کودکان ساکن در مراکز نگهداری شبانه روزی باشند، اهمیت بیشتری نیز پیدا می کند. هدف از این مطالعه، پرداختن تجارب مراقبان در نگهداری از کودکان ساکن مراکز نگهداری شبانه روزی بوده است. در این پژوهش پدیدارشناسی توصیفی (1401)، 19 مراقب با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع وارد مطالعه شدند. محیط پژوهش متناسب با پژوهش کیفی، مراکز نگهداری شبانه روزی خصوصی و دولتی استان تهران در نظر گرفته شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های ساختارنیافته درباره تجربه مراقبان در نگهداری از کودکان استفاده شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و مطابق روش "کلایزی" تحلیل شدند. مقوله های به دست آمده، غرق شدگی در کار (مقوله های فرعی تسری احساسات والدگری بیدار شده به همه وجود و رنج کشیدن از دردهای کودکان)، مجال رشد یافتگی (مقوله های فرعی فرصت رشد معنویت، مراقبت به مثابه پرورش دهندگی کودکان، فرصت رشد فردی و جدی تلقی نمودن مراقبت کنندگی)، مقوله مشکلات سیستم های بالادستی (مقوله های فرعی مشکلات ناشی از سیستم کلان اجتماعی و مشکلات ناشی از سیستم سازمان بهزیستی) و مشکلات ناشی از ماهیت کار (مقوله های فرعی کار با کودکان آسیب دیده و دشواری مدیریت ارتباطات) را شامل شد. تجارب مراقبان مشارکت کننده در این پژوهش نشان داد شغل مراقبت بخصوص با چنین مخاطبانی موقعیتی حساس بوده و به راحتی از حیطه شغلی فراتر رفته و تمامی ابعاد زندگی مراقب را درگیر می کند؛ از این رو حمایت از ایشان امری اجتناب ناپذیر است.
فراتلخیص مطالعات سالمندی موفق در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
45 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مطالعات مربوط به سالمندی موفق در کشورهای خاورمیانه از روش مرور نظام مند و راهبرد فراتلخیص برای شناخت عوامل موثر در سالمندی موفق استفاده کرده است. 43 پژوهش متفاوت در بازه زمانی ده سال منتهی به سال 2023 میلادی، که در کشورهای مختلف خاورمیانه انجام یافته وارد مراحل مرور نظام مند شدند. پس از کدگذاری انتسابی و کدگذاری کل نگر مقالات بررسی شده، موارد استخراج شده وارد فرایند تجزیه، تحلیل و ترکیب یافته ها شدند. نتایج به دست آمده نشان می دهند، شش مقوله فردی، مذهبی، اقتصادی، سبک زندگی، روابط اجتماعی و فرهنگی عوامل موثر بر سالمندی موفق است. همچنین نظریه های مرتبط با موضوع سالمندی موفق که در تحقیقات مورد بررسی وجود داشت مطالعه و نکات مهم آن از جمله الگو های نظریه ای سالمندی موفق و نظریه قطع ارتباط به عنوان یافته های نظری پژوهش برجسته شده است. یافته ها نشان می دهد سلامت جسمی و روانی، روابط و حمایت اجتماعی، حضور در کنار خانواده، وجود پس انداز و بیمه، تکیه به معنویات و داشتن سبک زندگی سالم مهمترین شاخص های سالمندی موفق در خاورمیانه می باشند.
دین باوری، انتساب به خدا، و پذیرش بی اخلاقی های منفعل: بررسی آسیب شناختی باورهای بدون آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
1 - 29
حوزههای تخصصی:
پژوهش-های پیشین درباره رابطه دین-باوری و اخلاق به یافته-های ضدونقیض رسیده-اند و این نشان می-دهد که اثر دین-باوری بر اخلاق نمی-تواند مستقیم باشد. پس برای آسیب-شناسی دین-باوری باید دید کدام ویژگی-های دین-باوری در چه شرایطی می-توانند به کدام شکل-های بی-اخلاقی کمک کنند. پژوهش کنونی فرض کرد که انتساب به خدا توجیه بی-اخلاقی-های منفعل (ترک فعل-ها) را آسان-تر می-کند و سبب می-شود که بی-اخلاقی-های منفعل، پذیرفتنی-تر به نظر بیایند. با هدف آزمون این فرضیه و در یک طرح همبستگی، 499 آزمودنی (230 مرد) با میانگین سنی 37 سال از میان 30 هزار مشترک همراه اول و ایرانسل ساکن تهران و کرج گزینش و به گونه تصادفی به دو گروه بی-اخلاقی منفعل (که شش داستانک درباره بی-اخلاقی-های منفعل خواندند) و بی-اخلاقی فعال (که شش داستانک درباره بی-اخلاقی-های فعال خواندند) گمارش شدند. دین-باوری با مقیاس باورهای فراطبیعی (جانگ، بلومکه، و هالبرستات، 2013)، و انتساب به خدا و پذیرش بی-اخلاقی با پرسش-نامه پژوهشگرساخته اندازه-گیری شد. تحلیل-های رگرسیون نشان داد آزمودنی-هایی که دین-باوری آنها بیشتر بود، بیشتر از آزمودنی-هایی که دین-باوری آنها کمتر بود، بی-اخلاقی-های منفعل را به خدا نسبت دادند، انتساب به خدا توانست پذیرش بی-اخلاقی را پیش-بینی کند، و دین-باوری پس از کنار گذاشتن واریانس انتساب به خدا با پذیرش بی-اخلاقی رابطه منفی داشت. همچنین الگوی میانجی-گری تعدیل-شده نشان داد که انتساب به خدا می-تواند توضیح دهد که چرا دین-باوران، بی-اخلاقی منفعل را آسان-تر می-پذیرند. این یافته-ها نشان می-دهند که باورهای دینی اگر با آموزه-های دینی کامل نشوند می-توانند به بی-اخلاقی کمک کنند.
اقتصاد روسپیگری: ارائه یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
71 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی علل اجتماعی و اقتصادی شکل گیری بازار روسپیگری و پیامدهای ورود زنان روسپی به این بازار است. روش اجرای پژوهش نظریه زمینه ای و مبتنی بر پارادایم تفسیری می باشد که از لحاظ نتایج پژوهش، کاربردی و به لحاظ معیار زمان مطالعه مقطعی (1398-1399) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه عمیق با 21 نفر از عوامل بازار روسپیگری (روسپی، قواد و مشتری) و کارشناسان حوزه روسپیگری در سطح شهر بجنورد، 33مقوله فرعی، 15 مقوله محوری و در نهایت بر اساس کدگذاری گزینشی پدیده مرکزی در قالب « بازار روسپیگری، بازاری پر رونق مبتنی بر ارائه اجباری خدمات جنسی» صورت بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده مرکزی شناسایی شده تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل شامل: « بی پناهی اجتماعی»، «وفور تقاضا»، «درآمد بالا برای قوادان» و « فقر تشدید شونده » بوده که منجر به بروز پیامدهایی شامل ، «تشدید آسیب پذیری در برابر عوامل مخاطره آمیز»، «قرارگیری مداوم در معرض خشونت»، «خانواده زدایی از زندگی روزمره» و « بهره کشی جنسی از زنان فقیر و آسیب دیده اجتماعی» می شود. همچنین «انطباق فعال با وضع موجود» و « مقاومت مقطعی/ غیر پیوسته« به عنوان مهمترین راهبردهای پیش روی زنان روسپی در این بازار به شمار می رود.
واکاوی تجربه زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
1 - 52
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی به فرایندی اشاره دارد که در آن زنان به منابع مادی و غیرمادی دسترسی داشته و می توانند بر زندگی، انتخاب ها و توانایی های خود تأثیر داشته باشند. توانمندسازی دارای دو بعد ایستا و پویاست و عاملیت در این فرایند تأثیر مهمی دارد. به عبارت بهتر توانمندسازی شامل سه مفهوم عاملیت، فرایندها/دستاوردها و نتایج است. توانمندسازی دارای ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، شخصی و روانی است و زمانی رخ می دهد که زنان بتوانند هنجارها و فرهنگ موجود را به چالش کشیده و زندگی خود را بهبود بخشند. پژوهش فوق با هدف درک تجارب زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی با روش پدیدارشناسی انجام شده است. در این پژوهش با 13 نفر از زنانی که در پروژه های توانمندسازی شهر کرمان شرکت نموده و این زنان عمدتاً از افرادی بودند که به نوعی درگیر در فقر و مسائل اقتصادی بودند، مصاحبه انجام و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در نرم افزار مکس کیودا، کدگذاری شد که در نهایت 14 مضمون استخراج گردید که عبارتند از: پارادوکس دیگری بزرگ، عدم هزینه در حرفه پیش بینی شده، شکست توانمندسازی مالی، ادراک ارتقای مهارت، پیدایش امیدواری، احساس دیده شدن، برابری و احترام متقابل، ذوب افق ها، تجربه یادگیری مؤثر، هم افزایی، شور و شوق فعالیت گروهی، کار به مثابه فراغت، ادراک ناتمامی و گسست، ادراک ضعف سازماندهی.
سنخ شناسی پیامدهای حمایت اجتماعی در بستر جامعه ایرانی با تأکید بر عنصر سلامت کل نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
1 - 39
حوزههای تخصصی:
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظام مند پژوهش های مرتبط با حمایت اجتماعی و سنخ-شناسی پیامدهای آن را با هدف تصویرسازی نسبتاً جامع از آورده ها و چالش ها آشکار می سازد. هدف مطالعه، سنخ بندی پیامدهای حمایت اجتماعی در جامعه ایرانی، و روش آن، مرور نظام مند است. مقالات منتشرشده با موضوع حمایت اجتماعی جامعه آماری پژوهش هستند که با رجوع به پایگاه های علمی ایرانی جستجو شدند. بر اساس معیارهای شمول، 40 مقاله مرتبط انتخاب شدند. برای دستیابی به داده های مقالات،کاربرگ های استخراج داده ها در قالب دوازده شاخص طراحی و ضمن کدگذاری و حاشیه نویسی، تکمیل و متعاقب بررسی و مقایسه آن ها با یکدیگر، تحلیل شدند. بر پایه مرور نظام مند، حمایت اجتماعی به عنوان متغیر مستقل مورد کاوش، در نسبت با 18 متغیر مورد بررسی محققان داخلی قرار گرفته است؛ سایر متغیرهای مرتبط با متغیر حمایت اجتماعی ذیل سنخ های پیامدیِ «جسمانی»، «روان شناختی»، «اجتماعی» و «فرهنگی – نگرشی» مقوله بندی شده اند. سنخ پیامدی روان شناختی، اجتماعی و فرهنگی – نگرشی هر کدام دارای بیشترین فراوانی هستند(5/12%)؛ سنخ پیامدی جسمانی کمترین اهمیت را نزد نویسندگان داشته اند(5/12%). ، «سلامت روان» و «کیفیت زندگی»، ذیل سنخ پیامدیِ روان شناختی، دارای بیشترین فراوانی هستند. به موجب مهم ترین نتیجه مطالعه، اثربخشی حمایت اجتماعی، مستلزم توجه به ابعاد و پیامدهای چندوجهی آن با استعانت از رویکردهای میان رشته ای سلامت و اتخاذ دیدگاه کل نگر، هم در مقام فهم و هم در موضع سیاستگذاری های معطوف به مددکاری اجتماعی خواهد بود. بی توجهی به ذی-وجوه بودن حمایت اجتماعی، غفلت از حمایت اجتماعیِ رسمی و سازمان یافته و امتناع از کاربست روش-های کیفی و تفسیری اساسی ترین نقاط ضعف پژوهش های مورد بررسی هستند.
مطالعه درک و تصور جوانان از احساس طرد اجتماعی و تجردگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
41 - 86
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل روابط ساختاری زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی افرادی است که درگیر این فرایند شده اند. روش تحقیق، آمیخته (از نوع طرح اکتشافی- متوالی) است. مرحله اول پژوهش به روش کیفی از نوع رهیافت پدیدارشناختی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش کیفی و کمی بود. در بخش کیفی، به این منظور در بخش کیفی با 21 جوان مجرد ساکن شهر اهواز که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری این پژوهش 345 دختران و پسران مجرد بالای 30 سال بوده است. حجم نمونه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 252 مورد تعیین شد.گردآوری داده ها با روش پرسشنامه و شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گرفته و سؤالات براساس پرسش نامه محقق ساخته در پی سنجش واقعیت های عینی است. مراحل اجرای این تحقیق را می توان در قالب 2 مطالعه کلی تشریح کرد. در مطالعه اول، مهم ترین بسترهای مؤثر بر احساس طرد وتجردگزینی از دید کنشگران شناسایی شد که عبارتند از: هویت مخدوش، شرایط کژقواره، مسئولیت گریزی، الزامی ندانستن امر ازدواج، ابژه های حقارت (داغ ننگ)، الزام های استتار، دیدن خاطرات تلخ دیگران و ... در مطالعه دوم نیز، عوامل بدست آمده از مطالعه قبلی، در قالب پرسشنامه ای در میان اعضای نمونه آماری توزیع شد. نتایج این تحقیق نشان دادند که، هویت مخدوش مهم ترین عامل در احساس طرد اجتماعی می باشد.
مطالعه کیفی سلامت روانی در مناسبات کرونایی؛ مورد کاوش: پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
115 - 149
حوزههای تخصصی:
یکی از گروه های اصلی که در طی شیوع بیماری ویروس کرونا بار روانی سنگینی را به دوش می کشید، کادر درمان بود. این تحقیق در تلاش است تا شناخت وسیع تری از دلایل،زمینه ها و پیامد های بیماری کرونا بر سلامت روان کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی بیرجند به دست آورد.از این رو با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزاد در چارچوب نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری از 30 نفر از پرسنل این سازمان داده های لازم گرد آوری شد.از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته شد.برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش:کنترل یا اعتبار یابی توسط اعضا،مقایسه های تحلیلی و استفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است.طبق یافته های تحفیق محیط های استرس زا ی شغلی و اجتماعی/ خطر اشتباهات و بروز حوادث شغلی/ اختلال در سلامت جسمانی به عنوان مهمترین شرایط علی و همچنین وضعیت نامطلوب حقوق و مزایای شغلی/ منزلت و اعتماد اجتماعی ادراک شده / امید اجتماعی ادراک شده به عنوان عوامل مداخله گر،بی اعتمادی به مدیریت و (ضعف) زیرساختی فرهنگی-آموزشی به عنوان شرایط زمینه ای ، اقدامات اصلاحی دولت/ افزایش سطح آگاهی عمومی/افزایش انگیزه پرسنل ، بهبود مهارت کاری و حرفه ای به عنوان عمل-تعامل ها و واکنش رفتاری-عملکردی/ علائم جسمانی -روانی به عنوان پیامدها مشخص شده است.نتیجه گیری: سلامت روان پرسنل تحت تاثیر عوامل درون و برون سازمانی(اجتماعی) شکل می گیرد که مهمترین عامل تاثیرگذار بر آن عملکرد مدیریتی در جامعه است